eitaa logo
جبهه جهاد با جنگ سایبر دشمن
54 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
12 فایل
سلام به کانال خودتون خوش آمدید. کپی مطالب کانال فقط با ذکر صلوات و به نیت سلامتی و فرج مولامون صاحب الزمان مجاز میباشد. https://eitaa.com/joinchat/2944204991C61509ee85a جبهه جهاد با جنگ سایبر دشمن 👆🏻👆🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
جلوه هایی از شهید: شهید نقش بسیار فعالی در انقلاب داشت و علاقه ی زیادی به مسجد و جلسه ی قرآن داشت و در امر به معروف و نهی از منکر بسیار کوشا بود و از هیچ کوششی در این مورد دریغ نمی کرد. پیام شهید: وصیت من به تو ای پدر این است که باید مانند حسین، آزادمرد و صبور باشی که خداوند با صابرین است و صابرین را دوست دارد. آخر از شما می خواهم که مرا حلال کنید. وصیت من به تو ای مادر، این است که همچون زهرا (س) باشی و در مشکلات استقامت داشته باشی. ای مادرم مبادا که برای من گریه کنی و من رضایت ندارم حتی یک قطره اشک برایم بریزی چون اگر برای من گریه کردی دشمنان شاد می شوند. درآخر از شما می خواهم که مرا حلال کنید و مرا ببخشید. شما ای برادرانم امیدوارم که راه شهیدان را ادامه دهید و حتی لحظه ای غفلت نکنید و حتی نگذارید یک قطره از خون شهدا به هدر برود. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
با سلام. امشب شب جمعه هست و یادی کنیم از شهدا با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم✨
با سلام. امشب شب جمعه هست و یادی کنیم از شهدا با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹نماهنگ 🌹يا مَن أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَیْرٍ... 🤲 🌹همخوانی دعای هر 🌹 روز ماه رجب ✨🌹 @❤️..
شهید محمد سلطانی نام پدر: باقر تاریخ تولد: 1334 محل تولد: رهنان شغل: سیمانکار یگان اعزام کننده: بسیج تاریخ شهادت: 61/2/15 محل شهادت: خرمشهر زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: شهید محمد سلطانی در سال 1334 در شهر رهنان در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. از سنین کودکی در مکتب پدرش که قاری قرآن بود با قرآن کریم انس گرفت. وی پس از گذراندن دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت و وارد دبیرستان شد. ایشان با اینکه مسئولیت معاش خانواده را به عهده داشت تا سوم دبیرستان را در کلاس های شبانه با موفقیت به پایان رساند. در این زمان با شروع انقلاب اسلامی همگام با ملت شهید پرور در راهپیمایی ها و مراسم مذهبی به صورت فعال شرکت نمود. پس از پیروزی انقلاب در همه ی صحنه های انقلاب حضور جدی و در همه ی کارهای عام المنفعه ی محل نقش مؤثری داشت. با آغاز جنگ تحمیلی و فراخوانی سربازان احتیاط از اولین کسانی بود که در جبهه ها حضور یافت. او پس از پایان 6 ماه حضور در نبرد حق علیه باطل به خدمت آوارگان جنگی پرداخت، اما با اینکه زن و فرزند داشت روح بلند او، به دنیا و همه زرق و برق های آن پشت پا زد و با اینکه تنها برادرش در جبهه ها حضور داشت به عنوان فرمانده گروهان همراه با نیروهای بسیجی وارد جنگ شد. او پس از رشادت ها و دلاوری های زیاد در عملیات بیت المقدس در منطقه ی عملیاتی خرمشهر به درجه ی رفیع شهادت نایل گردید. از شهید سه فرزند (یک پسر و دو دختر) به جا مانده است. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
جلوه هایی از شهید: به درماندگان و آوارگان جنگ تحمیلی کمک می کرد. با حجب و حیا بود. متواضع بود. دوستان و اطرافیان را به خود جذب کرده بود و شیفته ی خود می ساخت. او واقعاَ معلم اخلاق بود و اگر ناراحتی پیش می آمد با منطق با طرفین صحبت می کرد. پیام شهید: از تمام برادران می خواهم که راه اسلام و خط اسلام و امام را ادامه بدهند و طرفدار مستضعفان و بیچارگان باشند و مرا حلال کنند. هر که امام را قبول داشته باشد ما او را قبول داریم. هر که اسلام را قبول دارد ما هم قبول ش داریم. پیرو خط امام باشید و پیرو ولایت فقیه باشید. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
شهید علی رفیعی نام پدر: کریم تاریخ تولد: 1340 محل تولد: رهنان شغل: محصل یگان اعزام کننده: سپاه تاریخ شهادت: 61/1/4 محل شهادت: دشت عباس زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: شهید علی رفیعی در سال 1340 در شهر رهنان در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی را در رهنان و نحصیلات راهنمایی و متوسطه را در اصفهان گذراند. در کارهای کشاورزی به پدر خود کمک می کرد. سرانجام در تاریخ سوم فروردین ماه سال هزار و سیصد و شصت و یک در عملیات پیروزمندانه ی فتح المبین در منطقه ی دشت عباس به افتخار شهادت نایل آمد. جلوه هایی از شهید: در فعالیت های اجتماعی سهم بسزایی داشت، در جلسات مذهبی جهت خود سازی و فراگیری احکام اسلام و همچنین در جلسات بسیج شرکت داشت. در گفتار و کردارش خدایی بود. شهید علی رفیعی احترام بسیار زیادی به مادر و بزرگترها می گذاشت و تا در خانه بود در امور خانه، مادر و خواهر خود را یاری می کرد و مرتب نماز شب می خواند. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: پیام من این است که از امام خمینی که همان ولایت فقیه است پیروی کنید که پیروی از امام زمان (عج) است.و در این آخرین لحظه که داریم آماده ی نبرد می شویم من به سهم خود از شما می خواهم که امام را فراموش نکنید، دعا به امام، دعا به تمام مستضعفان جهان است. پدر و مادر، مرا حلال کنید که نتوانستم برای شما فرزند خوبی باشم و شهادت مرا برای خود یک افتخار بدانید. همان گونه که امام می فرمایند: " شهادت یک سعادت است ". خدایا مرا از سپاه خویش قرار ده که سپاهیان تو پیروزند و مرا از دوستان خود قرار ده که دوستان تو را ترس و اندوهی نیست. گلبرگ های خاطره: خاطره ی برادر بزرگتر شهید: ایشان قبل از پیروزی انقلاب جلساتی که در سطح شهر اصفهان برگزار می شد را پیگیری می کرد و بچه های محل را به آن جلسات می برد. شب تاسوعا بود. همیشه در محل، مراسم عزاداری برپا می شد. برادرم (شهید علی رفیعی) گفت امشب در دبیرستان حافظ مراسم برگزار می شود. به اتفاق ایشان و تعدادی از افراد محل، به سالن دبیرستان که محل برگزاری مراسم بود رفتیم. مراسم را آقای پرورش و مداحان برگزار نمودند. مراسم بسیار روحانی بود و جو حاکم بر آن جلسه را هرگز فراموش نمی کنم. ایشان در تشکیلات مذهبی و انجمن های اسلامی مدارس به صورت عضو فعال همیشه پیشقدم بود. بعد از پیروزی انقلاب به دستور مسئولان و امام خمینی روزهای خاصی اعلام می شد، مثلاَ روز پاکسازی و غیره. علی از افرادی بود که همیشه مسئول گروهی از افرادجهت اجرای فرمان امام و یا مسئولان می شد. پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
شهید حسن دهنوی نام پدر: غلامعلی تاریخ تولد: 1343 محل تولد: رهنان شغل: اتاق ساز ماشین های سنگین یگان اعزام کننده: بسیج تاریخ شهادت: 61/1/4 محل شهادت: رقابیه زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: در روز یکم شهریورماه سال 1343 در شهر رهنان پا به جهان گذاشت، در سن هفت سالگی در مدرسه مودت رهنان به تحصیل مشغول شد تا اینکه موفق به گرفتن مدرک تحصیلی پایان دوره ی ابتدایی شد و به کار روی آورد. فرد بسیار پر کار و فعالی بود. در سن 12 سالگی پدر خود را از دست داد و حدود پنج سال قبل از شهادت را به یتیمی گذراند. قبل از اعزام نیز در پایگاه های بسیج فعالیت داشت تا اینکه به جبهه اعزام شد و در تیپ کربلا، گردان زرهی تانک امام مهدی (عج) مشغول به خدمت صادقانه شد. حدود سه ماه از اعزام او گذشته بود. بدون اینکه به مرخصی بیاید و با خانواده خود دیداری تازه کند، در همان مرتبه ی اول اعزام، در روز چهارم فروردین سال شصت و یک به فیض شهادت که آرزویش بود نایل آمد. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: خدایا به من قدرت و توانایی ده که بتوانم با تمام وجود از دستاوردهای انقلاب و از رهبر انقلاب، امام خمینی، حمایت کنم و بتوانم به فیض الهی که همان شهادت است برسم. خدایا هرچه زودتر مرا خالص کن و عاشق خود گردانکه به سویت پرواز کنم. از مردم تقاضا دارم که راه شهیدان را ادامه دهند و از امام امت پشتیبانی نمایند. به گروهک های منافق و آمریکایی اجازه ندهند که از خون شهیدان سوء استفاده کنند و به انقلاب اسلامی که ثمره ی خون هزاران شهید است لطمه وارد آورند. از جوانان عزیز می خواهم که در جلسات دعا شرکت نموده و همان طور که پیامبر اکرم (ص) فرمود، دعا را سلاح خود قرار دهند. ما آنچه داریم از همین جلسات دعا و نیایش ها و نماز جمعه هاست. حتماَ در نماز جمعه شرکت نمایید. بی تفاوتی را کنار گذاشته در راه اهداف اسلامی پیشقدم شده و تمام حرکات مرموزانه ی افرادی که در جهت خلاف اسلام است زیر نظر گرفته و از آن ها پیشگیری کنید. گلبرگ های خاطره: وقتی که شهید حسن دهنوی می خواست به جبهه اعزام شود از او رضایت نامه می خواستند به خاطر اینکه بسیار مشتاق رفتن به جبهه ها بود از ترس اینکه مبادا مادرش او را از رفتن منع کند، رضایت نامه را به برادرش داده بود و از او خواسته بود که به جای مادر، روی رضایت نامه انگشت بزند. در صورتی که مادر او می گوید من راضی به رفتن او بودم و مثل اینکه قفل به دهانم زده باشند از درون نمی توانستم از رفتن او ممانعت کنم. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
نیایش یٰا رَب 💛 تو نَظَر کُن بِه دِلَم حٰالِ دِلَم خوب شَوَد ... ✨🌹 @❤️...