eitaa logo
جبهه جهاد با جنگ سایبر دشمن
54 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
12 فایل
سلام به کانال خودتون خوش آمدید. کپی مطالب کانال فقط با ذکر صلوات و به نیت سلامتی و فرج مولامون صاحب الزمان مجاز میباشد. https://eitaa.com/joinchat/2944204991C61509ee85a جبهه جهاد با جنگ سایبر دشمن 👆🏻👆🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مهدی باباصفری نام پدر: فتح الله تاریخ تولد: 1341 محل تولد: رهنان شغل: سرباز یگان اعزام کننده: ارتش تاریخ شهادت: 60/12/29 محل شهادت: رقابیه زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد و از کودکی مشغول به کار شد. سپس در کارخانه ی صنایع پشم مشغول شد و در اوایل انقلاب به خدمت سربازی رفت. جلوه هایی از شهید: خیلی شجاع و نترس بود. در دوران انقلاب همراه با برادر خود شهید اکبر باباصفری در مأموریت ها و نگهبانی ها انجام وظیفه می کرد. پیام شهید: شهید مهدی باباصفری عاشق انقلاب و اسلام بود و این پیام را داشت که همیشه پیرو ولایت فقیه باشید و از اسلام و انقلاب دفاع کنید. گلبرگ های خاطره: شهید مهدی باباصفری همیشه به برادر شهید خود اکبر باباصفری می گفت اول من شهید می شوم و همان طور شد. خاطره ی دیگری که از او داریم در اوج درگیری های انقلاب هنگامی که چماق داران می خواستند وارد محله شوند وی با دیگر افراد محله با شهامت و قدرت جلوی چماق داران ایستاد و نگذاشت که آن ها وارد محله شوند. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
شهید جعفر یاری نام پدر: محمد تاریخ تولد: 1341 محل تولد: رهنان شغل: دانش آموز یگان اعزام کننده: بسیج تاریخ شهادت: 61/1/5 محل شهادت: رقابیه زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: در سال 1341 در شهر رهنان در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. از همان اوان کودکی با دنیای سختی ها آشنا شد و رنج و محرومیت را با تمام وجودش حس کرد. در سن هفت سالگی به مدرسه رفت. در دوران راهنمایی به دلیل ضعف مالی خانواده نصف روز را علاوه بر تحصیل کار می کرد. در زمان شکل گیری انقلاب با مردم مسلمان همراه و همگام بود و علاوه بر شرکت در تظاهرات، کنجکاوی فراوانی در روند حرکت انقلاب مردم می نمود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و نابودی طاغوت و طاغوتیان، در کنار تحصیل به فعالیت های مذهبی ادامه می داد. با شروع جنگ تحمیلی درس را رها کرد . به ندای قرآن که می فرماید: " و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء " لبیک گفت و راهی جبهه شد و سرانجام در پنجم فروردین 1361 در عملیات فتح المبین به شهادت رسید. جلوه هایی از شهید: طبق گفته ی پدر شهید : " او از نظر اخلاقی در سطح بسیار بالایی بود و شدیداَ به جبهه ها عشق می ورزید. ایشان اهل نماز شب بود و عقیده ای بسیار متعالی و والا اشت ". منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: پدر و مادرم اگر من به شرف شهادت نایل آمدم ناراحت نباشید و افتخار کنید که شما جزو خانواده ی شهدا قرار گرفته اید، بزرگترین جهاد شما در این رابطه صبر می باشد. من نه برای تظاهر و ریا و دیگر انگیزه های شرک آلود، بلکه فقط برای خدا و بر اساس یک وظیفه ی شرعی و دینی به جبهه آمدم. من با آگاهی کامل این راه را که همان راه امام حسین (ع) است انخاب نمودم و بر ندای امام خمینی لبیک گفتم. من در جبهه جز خدا هیچ چیز دیگری نمی بینم. از شما می خواهم که وحدت خود را حفظ کنید و با شرکت در نماز جمعه که بزرگترین سلاح ما در مقابل دشمن است مشت محکمی بر دهان ابرقدرت های جهان خوار بزنید. جبهه برای من به منزله ی یک دانشگاه است. از شما می خواهم که هوشیار باشید و آگاه باشید و راه شهیدان را دنبال کنید. همیشه یار مستضعفان باشید. گلبرگ های خاطره: آخرین باری که ایشان می خواستند به جبهه ها اعزام شوند در صحبتی با پدر و مادر بزرگوارشان اشاره داشتند که بابا اگر در زمان امام حسین (ع) بودیم و آقا وقتی که ندای هل من ناصر ینصرنی را سردادند آیا ما به یاری امام مظلوم خود نمی شتافتیم؟ پدر جان در این زمان، فرزند حسین(ع) (امام راحل) فرمودند به جبهه ها بروید که اسلام و قرآن و انقلاب نیاز به نیرو دارد. باید به ندای رهبر و امام عزیزمان لبیک بگوییم که لبیک یا خمینی، لبیک یا حسین است. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
شهید علیرضا شریفی نام پدر: مهدی تاریخ تولد: 1344 محل تولد: رهنان شغل: ریخته گر یگان اعزام کننده: بسیج تاریخ شهادت 61/1/22 محل شهادت: رهنان زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: شهید علیرضا شریفی در اوج انقلاب به سن نوجوانی رسید. وی در راهپیمایی ها شرکت می نمود. پیرو خط حضرت امام بود. ار آنجایی که عشق و علاقه ای به رهبر و انقلاب داشت در نیروی مقاومت بسیج مشغول کار شد. بنا به فرموده ی حضرت امام (ره): مسجد سنگر است، سنگرها را حفظ کنید. شهید در حین نگهبانی و ماموریت در پایگاه به شهادت نایل گردید. پیام شهید: مادرم اگر من شهید شدم برایم گریه نکن چون این راهی است که من با اعتقاد و ایمان به خدا از روی آگاهی انتخاب کرده ام و دوست دارم در راه خدا شهید شوم. گریه نکنید تا دشمنان اسلام خوشحال نشوند. گلبرگ های خاطره: چند روز قبل از شهادتش وقتی که برای تشییع پیکر پاک شهیدی به گلزار شهدا آمده بود اتفاقاَ بر سر قبری رسید که تازه آماده شده بود. انگار به او الهام شده بود. با تعجب به قبر نگاه کرد و گفت کاش می دانستم این قبر نصیب چه کسی می شود؟ و سرانجام قسمت چنان شد که آن قبر نصیب خودش شد و پیکر پاکش را در همان قبر به خاک سپردیم. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
شهید سید محسن نبوی نام پدر: سید مصطفی تاریخ تولد: 1343 محل تولد: رهنان شغل: محصل یگان اعزام کننده: بسیج تاریخ شهادت: 61/2/10 محل شهادت: خرمشهر زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: شهید سید محسن نبوی در سال 1343 در شهر رهنان متولد شد. در راهپیمایی ها و تظاهرات زمان انقلاب و همچنین در پایین کشیده مجسمه ی شاه شرکت و فعالیت داشت. بعد از انقلاب در پاسداری شبانه شرکت می کرد و در حین تحصیل به صورت نیمه وقت در سپاه انجام وظیفه می نمود. همچنین با گروهک های منافق و بنی صدر خائن به شدت مخالفت و مبارزه می کرد. در جلسات قرائت قرآن حضور داشت و یکی از مشوقان بچه ها و دوستان خود نسبت به تشکیل کلاس های قرآن بود. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
جلوه هایی از شهید: شهید از تعریف کردن از خود بیزار بود. به نمازها و به وقت خواندن آن اهمیت زیادی می داد و شجاعت و شهامت او قابل تامل بود. او در میان طرفداران بنی صدر و در میدان امام اصفهان شعارهایی در حمایت از شهید بهشتی می داد. همیشه تبسمی بر گوشه ی لبش می درخشید. با پدر و مادر همچون هدیه ای الهی برخورد می کرد. دوستان را تشویق به یادگیری و تلاوت قرآن و ادعیه می کرد. پیام شهید: یار و یاور امام و شپتیبان ولایت فقیه باشید. نگذارید منافقان شرایط را به نفع خوشان مساعد کنند و بعد مقاصد خود را پیاده کنند. من امیدوارم به همه ی ملت ایران خداوند صبر و شکیبایی عنایت کند و شما همیشه شعارتان این باشد: تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد گلبرگ های خاطره: خاطره ای از زبان شهید: شب عملیات فتح المبین یک بسته به ما داند. فردا ظهر که آن را باز کردیم دیدیم 10 حبه قند، چای خشک، چند پسته، چند انجیر و یک کاغذ لوله شده در آن بود که روی آن با خط خوانا نوشته شده بود: " ننه جون، رزمنده، توان من در این حد است و من دعاگوی شما هستم. " منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
صدور حکم اعدام برای تتلو تکذیب شد 🔹یک منبع آگاه به فارس گفت: حکم نهایی تتلو هنوز صادر نشده است. او به‌تازگی مشمول تاسیسات ارفاقات قانونی شده. 🔹تاسیسات ارفاقی یا ارفاق‌های قانونی، امکانی است که در قوانین کیفری برای کمک به محکومان در راستای رویکرد عدالت ترمیمی، پیش‌بینی شده است.
شهید سید محمود حسینی نام پدر: سید رضا تاریخ تولد: 1341 محل تولد: رهنان شغل: نقاش یگان اعزام کننده: بسیج تاریخ شهادت: 61/2/14 محل شهادت: خرمشهر زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: از ابتدای انقلاب در تظاهرات شرکت می نمود. پس از پیروزی انقلاب شب ها در بسیج فعالیت داشت و روز به کار و فعالیت می پرداخت. از شروع جنگ تلاش کرد تا به جبهه برود که پس از آموزش نظامی به جبهه رفت و به مدت سه ماه در جبهه بود و سرانجام در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید. جلوه هایی از شهید: به نماز خیلی اهمیت می داد. شغل رنگ کاری داشت، وقتی برای ناهار به خانه می آمد با دقت رنگ های دست و ناخن را تمیز می کرد و وضو می گرفت. در کارهای خیر پیشقدم بود. می گفت، ما برای اسلام و قرآن و کربلا به جبهه می رویم. آخرین حرف او قبل از شهادت دعا برای امام بود. پیام شهید: منافقین و از خدا بی خبران را سرکوب کنید. در نماز جمعه و دعاها شرکت نمایید و امام را دعا کنید. اما ای پدر و مادر از دست من راضی باشید و افتخار کنید که پسرتان در راه اسلام شهید شده است. ای کسانی که ایمان آورده اید خدا شما را یاری کند و پایدار و استوار باشید. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
شهید سید حبیب الله میرحسینی نام پدر: سید رسول تاریخ تولد: 1327 محل تولد: رهنان شغل: نظامی یگان اعزام کننده: ارتش تاریخ شهادت: 61/5/1 محل شهادت: شلمچه زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: حبیب الله میرحسینی در سال 1327 در خانواده ای مذهبی در شهر رهنان چشم به جهان گشود. دوران دبستان و دبیرستان را با موفقیت پشت سر نهاد و موفق به اخذ دیپلم شد. شهید علاقه ی زیادی به ارتش و لباس مقدس سربازی داشت و به همین دلیل وارد ارتش شد و مدتی درجه دار توپخانه در اصفهان بود و با این سمت در بسیاری از شهرهای میهن خدمت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تصمیم گرفت وارد آموزشگاه افسری شود. پس از طی آموزش به درجه ی ستوان یکم نایل گردید و به اصفهان برگشت. بعد از شش ماه، جنگ تحمیلی علیه انقلاب اسلامی آغاز شد و او تصمیم به جبهه رفتن گرفت. حدود 2 سال در جبهه بود و سرانجام در تاریخ 61/5/1 در عملیات رمضان در شلمچه به شرف شهادت نایل گردید. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: اینجانب با شناخت و توفیقی که که خداوند ان شاء الله نصیب من خواهد کرد به طرف جبهه ی جنگ با کفر می روم تا خون ناقابل خود را نثار اسلام و کشور جمهوری اسلامی کنم. از خانواده ی خود می خواهم که همیشه طوری زندگی کنند که خدا پسند باشد نه بنده پسند. گلبرگ های خاطره: از خود شهید: شب شنبه 60/3/21 بود، در تاریکی سنگر کنار نور فانوس نشسته بودم. برادران سرباز نیز در سنگر حضور داشتند. هنگام عصر بود که به اتفاق سرباز داناپور به دیدگاه رفتم و چند گلوله برای مزدوران عراق فرستادیم، سومین گلوله روی یکی از تانک های عراقی اصابت کرد به طوری که به مدت یک ساعت می سوخت. من و بچه ها خوشحال شدیم و بیشتر از همه لذت بردم. شب گذشته هم انبار مهمات عراقی های مزدور آتش گرفت به طوری که آتش، آن منطقه را روشن کرده بود و ما شاد آن بودیم. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
هدایت شده از جبهه جهاد با جنگ سایبر دشمن
با سلام. امشب شب جمعه هست و یادی کنیم از شهدا با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم✨
شهید عبدالرحیم کبیری نام پدر: عباس تاریخ تولد: 1338 محل تولد: رهنان شغل: موزائیک ساز یگان اعزام کننده: ارتش تاریخ شهادت: 59/7/21 محل شهادت: سر پل ذهاب زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: شهید عبدالرحیم در یکی از خانواده های مذهبی رهنان متولد شد. تحصیلات خود را تا دوران راهنمایی گذراند اما به دلیل فقر مالی و به منظور کمک به خانواده، از تحصیل دست برداشت و به حرفه ی موزائیک زنی روی آورد. با شروع انقلاب شکوهمند اسلامی در تظاهرات شرکت فعال داشت. بعد از انقلاب به خدمت مقدس سربازی رفت و در یک درگیری در نفت شهر مجروح و پس از بهبودی دوباره به جبهه اعزام شد و به وصال معشوق رسید. جلوه هایی از شهید: کمک به مستمندان و مستضعفان و عشق و علاقه ی وافر به حضرت امام خمینی (ره) از خصوصیات بارز وی بود. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)