eitaa logo
كشكول جودی
161 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
3.2هزار ویدیو
50 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم . کشکول مطالب روز ، آموزنده ، ادبی ، روانشناسی ، تربیتی ، حقوقی ، علمی ، اخلاقی ، عرفانی
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عنایت امام کاظم علیه السلام به شیعیان 🔸روزی هارون الرشید مقداری لباس از جمله جبه زرباف سیاه رنگی را (که پادشاه روم به هارون فرستاده بود) به عنوان قدردانی به علی بن یقطین، هدیه کرد. علی بن یقطین تمام آن لباسها، همراه همان جبه و مبلغی پول و خمس اموال خود را به محضر امام کاظم سلام الله علیه فرستاد. 🔹امام علیه السلام پول و لباس ها را قبول کردند اما جبه را باز گرداندند و نامه ای به علی بن یقطین نوشتند و تأکید کردند جبه را نگهدار و آن را هرگز از دست مده! چون به زودی به آن نیازمند خواهی شد. علی بن یقطین علت برگرداندن جبه را نفهمید و به شک افتاد در عین حال آن را محفوظ نگه داشت. 🔸چند روز گذشت، علی به یکی از غلامان خدمتگزارش خشمناک شد و او را از کار بر کنار کرد. غلام متوجه بود علی بن یقطین هوادار امام کاظم سلام الله علیه است، ضمناً از فرستادن هدیه ها نیز باخبر بود، لذا پیش هارون رفت و از او سخن چینی کرد، گفت: علی بن یقطین، موسی بن جعفر را امام می داند و هر سال خمس اموال خود را به ایشان می فرستد، به طوری که جبه ای را که خلیفه برای احترام از وی داده بود همراه خمس اموال فرستاد. 🔹هارون الرشید بسیار غضبناک شد گفت: اگر صحت داشته باشد علی را خواهم کشت. همان لحظه دستور داد علی را آوردند و گفت: جبه ای را که به تو دادم چه کردی؟ گفت: نزد من است آن را عطر زده، در جعبه ای در بسته محفوظ نگه می دارم، هر صبح و شام در جعبه باز کرده به عنوان تبرک آن را می بوسم و دوباره به جایش می گذارم. 🔸هارون گفت: هم اکنون آن را بیاور! علی گفت: هم اکنون حاضرش می کنم، به یکی از غلامان خود گفت: برو کلید فلان اتاق را از کنیز کلیددار بگیر اتاق را که باز کردی فلان صندوق را بگشا! جعبه ای را که رویش مهر زده ام بیاور! طولی نکشید غلام جعبه مهر شده را آورد و در مقابل هارون گذاشت. دستور داد جعبه را باز کردند. 🔹هنگامی که هارون جبه را با آن کیفیت دید که عطر آگین است خشمش فرو نشست، به علی بن یقطین گفت: جبه را به جایش بازگردان و به سلامت برو! هرگز حرف سخن چینان را درباره تو نخواهم پذیرفت و نیز دستور داد به علی جایزه بدهند. سپس امر کرد به سخن چین هزار تازیانه بزنند در حدود پانصد تازیانه زده بودند که از دنیا رفت. 📚 بحار ج 48، ص 137 @KashkulJudy
عزت.mp3
2.08M
🎙 برای داشتن عزت چکار کنیم؟ 🔹راهکار داشتن عزت از امام کاظم علیه السلام و داستانی زیبا از عزت امام کاظم علیه السلام @KashkulJudy
aac_My Video12.mp3
3.2M
🎙حجت الاسلام رفیعی ▫️شرایط زندگی امام کاظم علیه السلام @KashkulJudy
سلام.mp3
4.21M
🎙شب زیارتی امام حسین علیه السلام ▫️حجت الاسلام عالی @KashkulJudy
وقتی ریشه داشته باشی؛ وقتی ریشت توخاک باشه لبه پرتگاه می آئید ولی ریشه هات نگهت میداره ریشه نوع شعور،تربیت،شخصیت، انسانیت واقعی وشرف یک انسان است وربطی به پول وتحصیلات ندارد .... @KashkulJudy
@KashkulJudy 🌸🍃🌸🍃 در زمان شاه مى خواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس شوارى ملّى را بسازند و بايد ۳۵ خانه خراب مى شد به اطلاع صاحبان خانه ها رساندند كه خانه شما را مترى فلان مقدار مى خريم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود هيچكس به جز مرحوم راشد اعتراض نكرد. اين جريان خيلى بر مسؤولين گران آمد، و گفتند: «فقط اينكه آخوند است، اعتراض كرده!» بعد مرحوم راشد را دعوت كردند و آماده شدند براى اينكه به او حمله كنند و (خار) خفيفش نمايند راشد آمد و بعد از سلام و احوالپرسى از او پرسيدند كه اعتراض شما چيست؟ گفت: حقيقتش اين است كه اين خانه را من سالها قبل و به قيمت خيلى كم خريده ام و در اين مدت زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد كرده ايد، زياد است!! من راضى نيستم از بيت المال مردم قيمت بيشترى براى خانه ام بگيرم بُهت و تعجّب همه را فرا گرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقليتهاى دينى بود، از جا برخاست و راشد را بوسيد و گفت: «اگر اسلام اين است، من آماده ام براى مسلمان شدن ...» جرعه‌ای از دریا @KashkulJudy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا