eitaa logo
محی‌الدین🌼سلطانی‌فر
62 دنبال‌کننده
423 عکس
376 ویدیو
17 فایل
أللهم أنطقنی بالهدی و ألهمنی التقوی ارتباط با بنده: @MSultanifar
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۱ اسفند ۱۴۰۱/ سال دوم اجرای سند توسعه پایدار ۲۰۳۰ از زمان رضاخان شروع شد! راه حل: فهم مقام نیمه شعبان یکی از عجیب ترین سخنانی که گاهی انسان از تریبون های رسمی میشنود، ادعای توقف اجرای سند توسعه پایدار بیست سی است. در حالیکه این سند دارای ۱۷ هدف اصلی و ۱۶۹ هدف فرعی است و چیزی جز تاکید بر اجرای منسجم تر و گسترده تر ساختار های غربی اداره جامعه نیست. امری که ریشه های نامبارک آن از زمان رژیم منحوس پهلوی اول بنیانگذاری شد و انقلاب اسلامی آمد که آن بنیان های ضد انسانی را برکند. ١. فی المثل از مصادیق بارز آن، نظام فشل آموزش و پرورش جبری، متمرکز و کنونی است. طراحی دوره ی ۱۲ ساله آموزشی پیش از دانشگاه، از مفاد مورد تاکید جدی سند ۲۰۳۰ است. حتی افزودن یک سال به عنوان (جهت اشغال هرچه بیشتر سن تربیت) در سالهای اخیر هم، به دستور این سند در کشور صورت گرفته است (بند ۶ بیانیه اینچئون،چارچوب عمل ۲۰۳۰). طراحی محتوای آموزشی به نحوی که دانش آموز را متناسب با نیاز های بازار کار جهانی تربیت کند_نه انسانی در طراز تربیت اسلام_ تصریح این سند ضاله است(مقدمه بیانیه اینچئون) . ٢. بسترسازی برای افزایش چشمگیر مهاجرت دانشجویان در سالهای اخیر، یکی دیگر از بندهای این سند است (بیانیه اینچئون ص۲۲). ٣. روند بسیار مضر و رو به افزایش تعداد زنان شاغل در کشور، آنهم در کارهای مردانه، تحت عنوان مبارزه برای تحقق ، هدف پنجم سند ۲۰۳۰ است. تقبیح و منع همه جانبه ازدواج در سنین نوجوانی در سالهای اخیر_ که اتفاقا مورد تاکید اسلام عزیز است_ از دیگر بندهای هدف پنجم این سند است. ٤. محوریت تولید ناخالص داخلی به عنوان یک شاخص بنیادین، افزایش روند صنعتی سازی بر اساس تولید کارخانه ای متمرکز و بسیاری از ارکان اقتصادی کنونی که سابقه ی دهها ساله در کشور دارند و از مهمترین ریشه های در جهانند، مورد تایید و تاکید سند ۲۰۳۰ است( هدف ۸و۹). ٥. رشد روزافزون داروخانه ها و بیمارستان ها در کشور، مبتنی بر ایده معیوب افزایش خدمات درمان_به جای ایده مترقی افزایش خدمات پیشگیری_ هدف سوم سند توسعه پایدار بیست سی است. ٦. گسترش ساخت ام الفساد آپارتمان، پیشنهاد هدف یازدهم این سند است. ٧. استفاده فراوان از محصولات کشاورزی در کشور، تحت عنوان مبارزه برای ایجاد امنیت غذایی، هدف دوم این سند است. اینها و بسیاری از موارد دیگر که هم اکنون با قدرت تمام در حال اجرا در کشور است. با این وجود، ادعای توقف این بیشتر به طنزی تلخ می ماند. راه حل همانست که امام المسلمین قریب ۱۶ سال پیش در دانشگاه سمنان مطرح کردند: طراحی الگوی اسلامی پیشرفت به عنوان دستور کار قطعی نظام. راه حل، بازگشت به است که حضرت فرمود: مقصود علم امام در غیبت است که کسی به آن رجوع نمی کند(تفسیر روایی البرهان ذیل آیه۴۵ سوره حج). @besalamen_amenin
۸ آبان۱۴٠۲/سال سوم از نظمیه ی کنت فورت اتریشی تا امنیت مسجد محور محلات ظاهرا تاسیس اولین اداره پلیس یا «نظمیه» ایران به شکل مدرن و به تقلید از غرب، به سال۱۲۵۸ شمسی باز می گردد(حدود ۱۴۴ سال پیش). مسئول تاسیس و مدیریت هم «کنت دومونت فورت» اتریشی بوده که به درخواست ناصرالدین شاه در سفر اتریش، به ایران می آید و کار را شروع می کند( تاریخ موسسات تمدنی ایران، محبوبی اردکانی ج۲ص۱۴٠). به جد میتوان گفت که یکی از بنیادی ترین تفاوت های نوع هدایت جامعه در اسلام و مدرنیته در همین کلمه نهفته است: ، که قرین جبر، کم دقتی و پر هزینه بودن است. اما اسلام عزیز که معتقد به است(آیه۲۵حدید)، این هدف بنیادین را از طریق روشهای مدیریتی عملیاتی می کند. فی المثل می توان تامین امنیت یک شهر را به ده مرکز نیروی انتظامی سپرد، یا آنرا به صد ، به عنوان قلب یک واگذار کرد. در واقع نظام هدایتی پیشرفته اسلام، واحد ها را خُرد و کوچک می کند، آنگاه مدیریت آسانش را به می دهد. تجربه بسیار بسیار گرانقدری که در تاسیس های انقلاب اسلامی داشتیم، آنهم دقیقا یک روز بعد از پیروزی انقلاب! تامین امنیت در قالب خُرد، محله ای و به محوریت مساجد، چند خاصیت بسیار مهم دارد: ۱. به دلیل کوچکی واحد مدیریت، دقت و سرعت کار بالا می رود ۲. اعضای هر محله، مسئول تامین امنیت خودشانند، به همین دلیل تعهد بسیار بالایی به کار دارند ۳. تامین امنیت بین اعضای محل پخش می شود، به همین دلیل نیاز به استخدام نیروی دائمی ندارید ۴. مدل تامین امنیت محله ای، بستر بسیار مناسبی است برای ضرب کردن شور و نشاط جوانان محل، در تامین امنیت خود، خانه و ناموسشان و هکذا دهها فایده دیگر. در واقع تشکیل به عنوان یکی از شعبه های ، یکی از بارزترین نمونه های مواجهه تمدنی امام ره، با ساختارهای متمرکز جبری سازمانی غیر مردمی غربی بود. مدلی که به هرکجا که صادر شد نجاتش داد: از بسیج مردمی سوریه، از عراق، از در یمن و... . مدلی که رهبر انقلاب به حق در وصفش فرمودند:«هیچ نظیری در دنیا نداشت و کاملا و صد در صد متکی به اندیشه اسلامی بود». جالب تر اینکه در پاسخ به منشا بسیج می گویند:«امام این پدیده بی نظیر را، از دل کوچه پس کوچه های شهرها و از دل خانه های مردم به وجود آورد»(۹۸/۹/۶). آن معمار فقید نیز در آخرین پیامشان برای تعیین نماینده در و پس از حدود ده سال تجربه تامین امنیت به محوریت مساجد محله ها می گوید: این نهاد انقلابی، حافظ اسلام و انقلاب گردید، مسلمانان را شاد و دشمنان اسلام و کشور را ذلیل کرد(۶۶/۵/۲۲). آیا عجیب، مشکوک و غم انگیز نیست؟ مدلی که در کوران سخت ترین مصائب این کشور، انقلاب و اسلام را نجات داده بود، یک سال پس از رحلت حضرت امام منحل شد و مردم از فواید فراوانش محروم. ، یکی از ارکان نُه گانه خدمات مسجد طراز است که در دوره مسجد و اداره جامعه به آن پرداخته شده. ایضا لبیکی است به تاکید رهبر معظم انقلاب به استفاده مجدد از تجربه کمیته ها در دهه شصت(۹۸/۹/۶). ✍️قاسم یزدانی خراسانی @besalamen_amenin
۲۴ دی ۱۴٠۲/سال سوم قم تمدنی جدید در برابر جنگ با اسلام! این معنا را که کسی بگوید اسلام به زندگی چه کار دارد، این است، این نشناختن اسلام است. امام خمینی ره ۲۳/۷/۵۷ حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عملی تمامی فقه در بشریت است. حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است. فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است. هدف اساسی این است که ما چگونه می خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مساله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد. امام خمینی ره ۳/۱۲/۶۷ من قبلاً نیز گفته ام های جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسایل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم. ما نباید غفلت بکنیم، واقعاً باید به سمتی حرکت نماییم که انشاء الله تمام رگه های وابستگی کشورمان از چنین قطع شود. امام خمینی ره ۳/۱۲/۶۷ در مورد مسئله‌ی اسلام اصراری وجود داشته و دارد ــ که عمدتاً‌ هم این اصرار از سوی قدرتهای سیاسی مادّی است ــ بر اینکه اسلام را در عمل فردی و عقیده‌ی قلبی منحصر کنند...سعی هم میکنند که شکل سیاسی به این [کار] ندهند و شکل فکری بدهند...از نظر این گرایشِ باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، عرصه‌های مهمّ زندگی و مناسبات اجتماعی از دخالت اسلام باید خارج بشود؛ اسلام از نظر اینها در مدیریّت جامعه و تمدّن‌سازی، در مورد تولید تمدّن و ساخت تمدّن بشری نقشی ندارد، وظیفه‌ای ندارد، امکانی ندارد. خب متون اسلامی صریحاً این را رد میکند و ما مسلمانها به این مسئله باید اهمّیّت بدهیم. آنچه اسلام مطرح میکند، این است که عرصه‌ی فعّالیّت این دین، تمام گستره‌ی زندگی بشر است. در قرآن، این معنا واضح است؛ یعنی اگر کسی این قضیّه را انکار کند، قطعاً به بیّنات قرآن توجّه نکرده. امام خامنه ای ۲/۸/۱۴٠٠
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۷ خرداد ۱۴٠۳/ سال چهارم مک دونالد یا اکبر جوجه یا....؟!؟! مک‌دونالد، شرکت آمریکایی فست‌فودهای زنجیره‌ای است که در سال ۲۰۲۱ با بیش از ۴۰٬۰۰۰ شعبه در ۱۰۰ کشور جهان، روزانه به ۶۹ میلیون مشتری خدمات داده است. این شرکت، کار خود را از ۸۴ سال پیش در نیویورک شروع کرد(اینجا). مدل خُرد و داخلی اش همین خودمان است که از حدود ۸٠ سال پیش وارد ذهن و خاطره ایرانی ها شد. سال ۱۳۲۳ که جوانی به نام علی اکبر کلبادی نژاد، یک غذاخوری کوچک در اطراف شهرستان گلوگاه راه اندازی کرد. می خواهم بگویم یکی از مهم ترین مشکلات جمهوری اسلامی در مسیر حل مشکلات مردم و حرکت به سمت ، همین دعوای مک دونالد و اکبرجوجه است. بسیاری از نخبگان و قاعدتا مردم ما تصور می کنند که مدل های نظام سرمایه داری و مدرن، الگوی مطلوب حکمرانی است و راه حل رفع مشکلات در ! نتیجه اینکه ما هم برای رسیدن به زندگی بهتر، تا می توانیم باید شبیه آنها شویم. در الگوی سیاست خارجی، تعلیم و تربیت، اقتصاد، سلامت و بهداشت، معماری و از جمله در مسائل مربوط به تغذیه و و . ریشه این یکسان انگاری مخرب هم در عدم رجوع حداکثری به و است. تا جاییکه بسیاری گمان می کنند که تفاوت مدل مدیریتی و در همان بسم الله آغازین است(قصص۴۱/سجده۲۴). حال آنکه اگر ، در همین مورد به خصوص از دوگانه مذکور در تولید غذا خارج شده و به مدل بسیار پیشرفته سومی خواهیم رسید. الگویی که بسیار نزدیک تر به سلامت، عدالت و امنیت است.(اینجا). اکنون که در ایام انتخاب اصلی ترین مسئول اجرایی کشور هستیم، مهم ترین شاخص انتخاب صحیح، مطالبه گری از نماینده های جریان انقلاب برای گذر از دوگانه مک دونالد و اکبرجوجه است. ما به جد نیازمند یک جدید هستیم. ما بیش از حساسیت درباره شخص رئیس جمهور، محتاج دقت در مسیری هستیم که می خواهد برود و طرح هایی که می خواهد عملیاتی کند. اینکه آن طرحها برگرفته از نظام کارشناسی خالق انسان است (قرآن و روایات) یا دست پرورده سازمان های کافر و کور بین المللی؟ الگوهای مدیریتی که خود آنها را هم به خوشبختی، عدالت، امنیت و سلامت نرساند! در همین راستا متنی تحت عنوان: قرار داد اجتماعی کارشناسان الگوی پیشرفت اسلامی، جریانهای تمدنی، گروه های جهادی مردم پایه و مخالفان بخش های ۱۷ گانه سند توسعه پایدار 2030 با رئیس جمهور آینده ایران تنظیم شده است. این متن شامل ارائه ده پیشنهاد تمدنی بسیار راهبردی در حل مشکلات مردم است. پیشنهادهای علمی جوشیده از چشمه زلال وحی الهی. مردم عزیزمان باید بدانند که تغییر راننده به تنهایی کفایت نمی کند و باید فکری به حال تغییر جاده ها کرد. تا می توانیم این متن را مطالعه، منتشر و از داوطلبان عرصه ریاست جمهوری مطالبه نماییم. بعضی از سرفصلهای این به شرح زیر است: ۱. اعطای زمین رایگان به مستاجران در راستای حکم مترقی احیای موات ۲. ساخت دار واسعه برای مردم و منع حداکثری آپارتمان ۳. برنامه ریزی برای مردمی کردن بهره برداری از معادن و اخراج آن از سیطره قارون های بخش خصوصی! ۴. تغییر جدی و بنیادین کتابهای درسی و حرکت به سمت محتوای برآمده از علم نافع ۵. تغییر جدی در مدل ارزیابی غذا بر اساس معیارهای غذایی قرآن و عبور از معیارهای غذایی پوسیده کدکس آلیمنتاریوس ۶. تمرکز بر پیشگیری از بیماری ها به جای محوریت دادن به درمان و داروفروشی و... متن کامل عهدنامه تمدنی مردم و رئیس جمهور @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۷ تیرماه ۱۴٠۳/ سال چهارم از مگامال تا مگا هیئت!!!! تا کنون بارها عرض کرده ایم که یکی از مهم ترین تفاوت های تمدن مدرن با تمدن اسلامی، در گزاره بنیادین و محوری: لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ (۲۵حدید) است. مدل مدیریتی اسلام به این شکل است که واحدهای مدیریتی را کوچک، پراکنده و غیر متمرکز می کند. آنگاه وظایف را به همه می سپارد و ازین رهگذر، ایجاد میکند، مردم را رشد می دهد و ظرفیتها را فعال می کند. مدرنیته در مقابل، واحدهای مدیریتی را کلان و متمرکز می کند و با این روش، قریب به اتفاق مردم را از کنار می نهد و بسترهای رشد را عقیم می کند. فی المثل برای دفاع از کشور، یک منسجم متمرکز ایجاد می کند، انسانها را استخدام میکند و وظیفه دفاع را تنها به آنها می سپارد. اما اسلام، دفاع را بر عهده همگان می گذارد و مردمش را با: جَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ(۱۵حجرات) پرورش می دهد. امری که در اندیشه فقیه تمدنی عصر ما با عنوان ظهور و بروز یافت. باز در نظام تولید مدرن، کلان متمرکز را داریم با نتیجه ای واضح: یک ارباب و مالک با کسب سود حداکثری و صدها کارگرِ بله قربان گو و بی اختیار با سودی حداقلی. همین مدل تولید متمرکز، یکی از اصلی ترین ریشه های نظام سرمایه داری، نابود کننده عدالت و ایجاد کننده فاصله طبقاتی است. در اسلام اما با تربیت انسانها بر اساس مانند کشاورزی، باغداری و دامداری، مکروه دانستن اجیر و استخدام دیگران شدن(کافی ج۵ص۹٠) و لزوم هر فرد به غذایی که می خورد(عبس۲۴)، یک نظام تولیدی غیرمتمرکز، سبک، ارزان و بسیار باکیفیت طرح ریزی می شود. با نظام تولیدی اسلام، در تولید غذای طیب ایجاد می شود و ضمنا هر کسی آقای خودش است، همانطور که خدا او را آقا و آزاد آفریده(نامه۳۱ نهج البلاغه). مثال دیگر این نزاع تمدنی در مدل توزیع و بازار است. مدرنیته هرچه بیشتر پیش می رود، بازار هایی متمرکز تر، بزرگتر و در نتیجه گرانتر درست می کند. هایی که برای حدود نود درصد مردم، امکان خرید یک غرفه هم در آنها وجود ندارد. چرا که بسیار کم است و در نتیجه گران. به همین راحتی در عرصه توزیع و بازار هم را از دست می دهید. اما اسلام عزیز و مردمی، درست در نقطه مقابل تمدن طاغوتی انحصاری، بازار پراکنده فراوان می سازد و در اختیار همه مردم قرار می دهد(کافی ج۵ص۱۵۵) . میتوان دهها مثال دیگر هم آورد. مثلا می توان مدل معیوب و پر اشکال و متمرکز را با مدل پیشرفته، پراکنده و سبُک داری مقایسه کرد و امثله دیگر. در همین راستا و با توجه به اینکه در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام هستیم، باید توجه کنیم که اسلامی ترین مدل برپایی مجالس سوگواری، آنست که نیروهای بیشتری را درگیر خود کند و از ظرفیت انسان های بیشتری استفاده کند. با توجه به مسائل فوق الذکر، باید به دنبال تکثیر هیئتها باشیم نه تکبیر آنها! هیئت کلان متمرکز، جدای از اشکالات متعددی که دارد، نمی تواند بسترساز خوبی برای «لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ» (۲۵حدید) باشد. اما هیئتهای کوچک و ، می تواند یکی از مهم ترین عوامل در مراسم انسان ساز محرم باشد. فی المثل فلان هیئت که بیست سی هزار نفر مستمع دارد و تنها با یک سخنران و یک مداح مدیریت می شود، در صورت تبدیل به روضه های خانگی کوچک بیست سی نفره، بسترساز تربیت حدود هزار و پانصد مداح و همین تعداد سخنران است. به جای پرداخت هزینه های سنگین سیستم صوتی، در بسیاری از موارد، حتی نیازمند یک بلندگوی ساده هم نیست. به جای استخدام یک یا چند تیم خبره آشپزی، مدل روضه خانگی هزاران هزاران نفر را درگیر پخت غذای مجلس سیدالشهدا علیه السلام می کند. بدیهی است که کیفیت غذای مجالس کوچک، بسیار بهتر از غذاهایی است که برای هیئت های بزرگ طبخ و آماده می شود. چه اینکه حجم کار اندک است و سبک. از دیگر سوی هرکسی برای اهالی خانه و همسایه های خودش غذا تهیه می کند که موجب دقت و اهتمام بیشتر است. باز برخلاف ها، برپایی جلسات خانگی کوچک، قریب به اتفاق کوچه خیابان های شهر را بهره مند از حال و هوای روضه و ذکر معارف اهل بیت علیهم السلام می کند. البته که می توان به فواید بی بدیل دیگری هم اشاره کرد. امید که با برپایی ، شاهد و بهره مندی حداکثری از این فرصت گرانقدر شویم. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۳۱ تیر ۱۴٠۳/ سال چهارم علم انسان کشی و روضه های مکشوفه مدرنیته در ایران! پسری را گفتند: پدرت مُرده، رخت عزا بر تن کن به قبرستان رویم. گفت: حتما اتفاقی افتاده که شما نمی خواهید بگویید!!! فی الواقع مرگ پدر را خبر بد نمی دانست و منتظر چیز دیگری بود. راستش را بخواهید، بسیاری از اوقات این داستان برایم تداعی می شود. انگار خیل کثیری از های عزیز ما منتظر خبرهای دیگری هستند که به مصیبتهای زنده و در جریان نمی پردازند. مگر ما چقدر فرصت داریم که اینقدر راحت درگیر حواشی کم اهمیتی می شویم که به برایمان طراحی می کنند و بازیمان می دهند؟ بیش از ده ماه از نسل کشی شبه انسانهای صهیون در می گذرد. در این مدت حدود چهل هزار نفر در خاک و خون غلطیده اند. چه زخمهای زهرآلودی که بر قلبها نشسته و چه دیدگانی که بر خون. از آن سوی، داستان غزه میلیون ها نفر در جهان را بیدار کرده و به جبهه مقابل صهیونیستها کشانده. اما این تمام ماجرا نیست! شاید بیراه نباشد اگر بگویم: مصیبتهای بسیار تلخ و سنگین دیگری هم وجود دارد. غصه هایی که شاید عمیق تر، سازمان یافته تر و دیرپاتر از قصه غزه باشد. مثلا طبق اعلام رسمی ، هر سالی حدود ۳۸٠ هزار نفر در ایران می میرند که از این تعداد، مرگ صد هزار نفر به خاطر است(اینجا). تصور کنید: هشت سال با تمام دنیا جنگیده ایم و حدود ۲۵٠ هزار شهید در میدان جنگ داده ایم. حالا در شرایط صلح، سالی فقط صدهزار کشته فشار خون داریم. خود مسئولین هم مکرر اعلام کرده اند که از اصلی ترین عوامل فشار خون، همین هایی است که اتفاقا بر اساس استاندارد های غذایی خود وزارت بهداشت، تولید و توزیع می شود و هم دارد! مکشوفه ی دیگر، وضعیت جنین در کشور است. باز طبق اعلام رسمی مسئولین امر، سالی حدود یک میلیون و سیصد هزار سقط جنین در کشور اتفاق می افتد (اینجا). در ظاهر دشمنی به ما حمله نکرده، اما می بینید که چند ده برابر حالت جنگی کشته داریم و چندصد برابرش مجروح. آیا نباید بر این مصیبتها مانند دردهای غزه گریست؟ آنهم برای کشوری که در وضعیت جمعیتی نامساعدی است. بر این سیاهه می توان روضه های مکشوفه دیگری هم افزود: آمار حدود چهل درصدی ، بیست میلیون نفر جمعیت کشور و ورود سالانه حداقل پنج میلیون پرونده به قوه قضائیه. حال باید پرسید: ریشه این مشکلات سنگین و عمیق چیست؟ آیا می توان گفت که همه مسئولین در همه دولتها بی سواد بوده اند و علم مدیریت لازم را نداشته اند؟ یا اتفاقا مشکل از همان علم و سواد است که هرجا بیشتر و درست تر عملیاتی شده، کار را خراب تر کرده؟ اکنون که در آغاز فصل جدیدی از جریان مدیریت کشور هستیم، مهم ترین مسئله برای جریان های انقلابی بویژه ، توجه به این نکات بنیادین است: این علم اقتصاد مدرن است که منشا ایجاد بی عدالتی است. این علم سلامت و پزشکی مدرن است که منشا ایجاد بیماری است. این علوم تربیتی و روانشناسی مدرنند که منشا بی تربیتی ها و دور ماندن آدمی از فضائل انسانی است. این علم آموزش و پرورش مدرن است که منشا بیسوادی انسانها در اساسی ترین امور زندگی است. در این میان فاجعه حقیقی این است که انگیزه را ضربدر اجرایی کردن پیشنهادها و طرحهای این شبه علمهای مدرن کنیم. شاید این بزرگترین خطری باشد که تشکل های خودجوش مردمی را تهدید و در نهایت عقیم خواهد کرد که فرمود: اَلْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ اَلطَّرِيقِ لاَ يَزِيدُهُ سُرْعَةُ اَلسَّيْرِ إِلاَّ بُعْداً (الکافی ج۱ص۴۳). به همین منظور، شورای راهبردی در نظر دارد سلسله جلساتی را برای ارائه پیشنهادهایی کاربردی به دولت محترم و بویژه تشکل های مردمی برگزار کند. پیشنهادهایی برآمده از علم لایزال و روایات که عدالت می آفریند و سلامتی. قلوب را زنده میکند، حیات بخش است و بسترساز و قیام به . اولین آنها برنامه الگوی پیشرفت است که شامل ده سرفصل برنامه ای است(اینجا). @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۶ مرداد ۱۴٠۳/سال چهارم ماه، هم بر کازینوهای لاس وگاس می درخشد، هم بر حسینیه حاج همت در دوکوهه! دنیای عجیبی است مگر نه؟! آن طرف را میبینی که برترین شهرهای جهان را اعلام می کند و این طرف را، یکی از اسرار آمیزترین نقاط عالم و از چهار شهر برتر جهان در نگاه قرآن(اینجا). دنیای عجیبی است مگر نه؟! در آن سوی است و ، که خارهای سرسبد تمدن اومانیستی غربند و برای ایجاد امنیت، بیشترین دوربین های مداربسته جهان را در خود دارند. در این سوی است و و میلیون ها انسان که در اوج امنیت و آرامش، کیلومترها می روند و دوربینی نمی بینند. آنها کنترل حداکثری دارند و اینها آزادی حداکثری. دنیای عجیبی است مگر نه؟ آن طرف نوادگان را ببین که ندای «أنا ربكم الأعلى» سر داده اند و برای سلطه حداکثری بر بشر، سودای حذف مخلوقات گرانقدر الهی مثل گاو و گوسفند را در سر دارند و مفتخر به ساخت اند و این طرف، در ، روزانه دهها راس گاو و گوسفند ذبح می شود و به رایگان در اختیار زائران قرار می گیرد. دنیای عجیبی است مگر نه؟ آن طرف هتل «پالمز کازینوی لاس وگاس» قرار دارد با شبی چند ده هزار دلار حق اقامت، که تنها پذیرای های عصر مدرن است و این طرف، فراوان حسینی که به رایگان، پذیرای تمامی می شوند(اینجا). دنیای عجیبی است مگر نه؟! در آن سوی به نام علم و به پشتوانه انواع کدکس های غذایی علمی!!، کهنه ترین و کپک ترین غذاها را می کنند و با انواع و اقسام افزودنی های مضر به خورد بشر می دهند و در این سوی، در مسیر تمدن اربعین، در جریان است و سلامت. دنیای عجیبی است مگر نه؟! در آن سوی از تمدن شیطان، را می بینی که برای سلطه حداکثری بر بشر، تنها کردن و حذف می تازد و در این سوی، اربعین را، با واقعی ترین، زنده ترین و گسترده ترین روابط عمیق انسانی. دنیای عجیبی است مگر نه؟! دنیای قارونها و فرعونها را ببین که ثمره اقتصاد مریض و متمرکز نظام سرمایه داری اند و خیل عظیم بردگان بی اختیار را. و این طرف را نظاره کن! دنیای تمدن اربعین و خیل عظیم آزادگان مختار را. در اینجا هرکسی نقشی دارد و سهمی! آنقدر که یکی برای زائران می شود و آن مادر پیر، با تکه کارتنی رهروان را خنک می کند. دنیای عجیبی است مگر نه؟! آن طرف را ببین که در دنیای ظلمانی سند۲٠۳٠ و چه می گذرد. ابلیس را که در تدارک نبردی تمام عیار با خانواده و انسانیت است. از سویی به دنبال احیای است و از دیگر سوی، با انواع روشهای علمی! برای اختلاط نطفه ها و حرام زادگی و تغییر جنسیتها در تلاش. این طرف اما در دنیای تمدن نور، مردان و زنانی وجود دارند که در دانشگاه اربعین، مشق جوانمردی، غیرت، عفاف و حریم می کنند و برای واژه مقدس جان می دهند. دنیای عجیبی است مگر نه؟! آن طرف پاریس را می بینی که مدعی بر شهرهای عالم است و برای میزبانی کمتر از بیست هزار ورزشکار دچار مشکل می شود و این طرف، نجف و کربلا را ببین که بیش از بیست میلیون نفر را به رایگان پذیرا می شوند و پذیرایی می کنند و مشکلی هم ندارند. دنیای عجیبی است مگر نه؟! آن طرف را ببین که با انواع و اقسام دلایل علمی!! کندن از دیگران و له کردن شان را توجیه می کنند و این طرف را دل بده! هرچه دارند فدایت می کنند و باز خود را شرمنده و مدیون تو می دانند. دنیای عجیبی است مگر نه؟! مطالعه بیشتر: تمدن اربعین التماس دعا برای جاماندگان @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۵ شهریور ۱۴۰۲/ سال سوم دستگاه کارشناسی جاهلیت تو را نجس نکرد! یکی از اوصاف مهم حضرت آقا امام حسین علیه السلام در این است که «جاهلیت» نتوانست تو را با نجاست هایش آلوده کند(تهذیب الاحکام ج۶ص۱۱۳). معنایی بسیار گسترده تر از تصور حداقلی ما دارد. حضرت آقا امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه ۵۰ سوره مائده می فرمایند: به صورت کلی فقط دو نوع وجود دارد: حکم خدا و حکم جاهلیت(کافی ج۷ص۴۰۷/تهذیب ج۶ص۲۱۷). به بیان دیگر همان‌قدر که دستگاه حکومت خداوند متعال جامع و گسترده است، دستگاه جهل و جاهلیت نیز. از دیگر سوی حضرت آقا امیرالمومنین علیه السلام در شرح جاهلیت می فرمایند: جاهلیتی که در آن وجود نداشت(خطبه۹۳نهج البلاغه). و در فرمایشی دیگر: مانند ستم کاران نباشید که در دین نمی کردند(خطبه۱۶۶نهج البلاغه). بنابراین تفقه در دین و هدایت بنیان بودن سبک زندگی، شاخصه ی اصلی زندگی الهی عقل محوراست در مقابل جاهلیت. ثمره تفصیلی زندگی عاقلانه مطهر و زندگی جاهلانه نجس کننده نیز در حدیث شگفت انگیز جنود عقل و جهل آمده است(المحاسن ج۱ص۱۹۶/الکافی ج۱ص۲۰). دستگاه کارشناسی عقل بینان(قرآن بنیان)، هفتاد و پنج خاصیت خیر برای بشر دارد و دستگاه کارشناسی جهل محور نیز هفتاد و پنج خاصیت شر. مثلا بی عدالتی و فقر از جنود اصلی جهل هستند. بنابراین نظام اقتصاد مدرن که با مدل تولید و بازار ، پمپاژ بی‌عدالتی و فقر می کند، نظامی جاهلیت محور، نجس کننده و دور از صراط مستقیم امام حسین علیه السلام است. یا مثلاً عفت و حیا از جنود و ثمرات عقل است و هتک حریم از جنود جهل. بنابراین مدل معماری که بسترساز عفاف و حیاست، مدلی فقیهانه، طاهرانه و الهی است و آپارتمان که بستر ساز هتک حریم خصوصی افراد است، مربوط به عصر جاهلیت و نجس کننده زندگی ها. در یک نگاه کلی می توان گفت که سند۲۰۳۰توسعه پایدار، نجس کننده ترین مجموعه از به روز شده حکمرانی جاهلیت است و در مقابل، بسته اولویت های تمدنی دوازده گانه(دریافت)، تلاشی است برای سوق دادن زندگی ها به سمت طهارت عقل و بنیان گذاری بر اساس تفقه قرآنی. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۶ شهریور ۱۴٠۳/سال چهارم دختران خوب به آسمان می روند دختران بد به همه جا! یکی از مهم ترین موضوعات تاریخ پربرکت جمهوری اسلامی، است و مایتعلّق به! از آنجا که همیشه در صدر گفت و گوهای مردم، مسئولین، نخبگان و دشمنان بوده. از آنجا که یکی از اصلی ترین بازیگران افزایش و کاهش رای یک نفر، حتی در سطح ریاست جمهوری ها بوده و گاهی تعیین کننده تر از ! اما به همان اندازه که شاهد این حساسیتها در موضوع بوده ایم، به همان اندازه هم ناقص و سطحی با این پدیده مقدس مواجه شده ایم. بگذارید مثالی بزنم که بدانیم امثال این مواجهه های بخشی و ناقص، تنها محدود به حجاب نیست و حکایت از یک ضعف جدی در ما دارد. همین را دل بدهید. بارها و بارها درباره میزان هدررفت آن شنیده ایم و فراوان از مسئولین امر که: مردم نان را درست مصرف کنند، بد است و حرفهایی از این دست. می خواهند هدر رفت سالانه دو میلیون تن!!!!!!!! نان، که معادل سی درصد تولید نان کشور است را با حل کنند(اینجا). یعنی اینکه در میان این همه موعظه، یکی نمی گفت جدای از بی توجهی های مردم، آیا خود هم در ماندگاری آن تاثیر دارد یا خیر؟ آیا نمی توان تولید نان را به سمتی برد که بیشتر و بهتر بماند، ولو اینکه مردم اهل رعایت و مصرف صحیح نباشند؟ ضعف عمیق اندیشه یعنی اینکه بسیار کم می شنیدیم: مشکل نانی که هنوز از نانوایی به خانه نرسیده خشک میشود را نمی توان با نصیحت و موعظه حل کرد. تاااااازه بعد از چندین دهه، کپی کار ما به چند کارخانه محدود اجازه تولید دار داده و گامی به رهنمودهای پیشرفته اسلام، در تولید نان سالم ماندگار نزدیک تر شده (اینجا) حجاب نیز به همین اندازه بلکه بیشتر، گرفتار مواجهه های و صرفا حتی در سطح نخبگانی ماست. این را پس از بررسی بیش از ده جلد کتاب بسیار مهم که در تاریخ مبارک جمهوری اسلامی برای مدیریت نوشته شده می گویم. بعد از دیدن مهم ترین مناظره های سالهای اخیر که درین خصوص برگزار شده. بعد از بررسی حرفهای بارز این عرصه و.... نکته مغفول داستان حجاب، تفکر در باب این پرسش بسیار مهم است: آیا میان عفیف بودن مردم و ما نسبتی وجود دارد یا خیر؟ حقیقتا چگونه می توان دغدغه مند موضوع بود و یکبار نپرسید: آیا میان که آموزش و پرورش از بهترین ایام زندگی فرزندان ما می گیرد، و عفیف بار آمدنشان نسبتی وجود دارد یا خیر؟ اگر دارد که قطعا چنین است، آیا این در جهت تقویت عفت و حیاست یا تضعیف آن؟ اگر در جهت تضعیف است که هست، آیا می توان با کارهایی واقعا مبارک و ارزشمند مانند ، جلوی تاثیر شانزده هزار ساعت محتوای آموزشی را گرفت؟ چقدر عجیب بود که در همان ده جلد کتاب برتر حجاب، حتی یک سرفصل ندیدم که به بررسی نسبت میان و عفت و حیا پرداخته باشد، یا نسبت میان نوع و تاثیرش در عفت، غیرت و حیا. همین طور بررسی دیگر شاخصه ها و تربیت انسان. در همین راستا از سه هفته پیش، مباحثه و همخوانی کتاب « نظام سازی برای عفاف و حجاب» را آغاز کرده ایم. کتابی که علاوه بر ارج نهادن به تاثیر فعالیتهای بیانی و لسانی، به بررسی زیرساخت های موثر در هم پرداخته. مهمتر اینکه از شرح و توصیف مشکل فراتر رفته و هایی مشخص برای مدیریت این موضوع بنیادین و حیاتی ارائه داده. یادداشت مشابه: آپارتمان هایی که مانتوی جلوباز میپوشند شرمنده صدای اتاق خوابتان را میشنوم @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱٠ شهریور ۱۴٠۳/سال چهارم سلطان خر ایران و مدرسه ای که افیون توده هاست!! ماهی نُه میلیون اجاره خانه می دهم و یازده میلیون اجاره مغازه. به اضافه سایر قسطهای دیگر که حدودا سی و سه میلیون تومان در ماه می شود. با مخارج روزمره زندگی، حدود چهل میلیون تومان که البته درآمد ماهیانه ام در همین حد است و الحمدالله راضی ام. حرفهای یکی از دوستان خوبم که آغاز آشنایی مان به حدود سال ۹۲ باز می گردد، در اردوی دانشگاه مازندران. او در آن زمان دانشجوی اقتصاد بود و من، دو سال از اتمام کارشناسی دانشگاهم می گذشت و در ابتدای راه و تبلیغ بودم. برادر عزیزم دو سالی می شود که افتتاح کرده، مشغول کار شده و الحمدالله ماهی حدود چهل میلیون تومان درآمد دارد. همیشه به شوخی می گویم: اغذیه شما جمع بین است! سعی کن به مردم بدهی نه (آیه۵۱سوره مؤمنون). البته که بیشتر همین است و نود درصد فروشی که دارد، های خیلی خوشمزه ایست که از چهارده نوع سبزی محلی درست می کند. دیشب که در شهر بابل مهمانش بودم می گفت: اگر دانشگاه نرفته بودم و اینکار را از همان موقع شروع کرده بودم، الان، هم بودم هم صاحب مغازه و خیلی از شرایط کنونی ام جلوتر. از دوستش می گفت که وارد کار شده و در ابتدای بیست سالگی، ماهی حدود دویست میلیون تومان درآمد دارد. هکذا از دیگر رفیقش که رتبه یک دکترای بیوتکنولوژی دانشگاه شیراز شده و بعد از عمری درس و معدل الف بودن، با ماهی پانزده میلیون تومان در یک شرکت داروسازی در کرج مشغول است. حدودا دو سال پیش بود که برادرزاده هایم را به استناد معارف گرانقدر اسلام، تشویق به یادگرفتن می کردم و اینکه وارد کسب و کار و شوند. از اینکه تجارت کردن عقل انسان را زیاد می کند و نود درصد رزق در کسب و کار است(کافی ج۵ص۱۴۸). بعد از آن بود که دو برادر_ سیزده و چهارده ساله_ دو سه روز در هفته بعد از مدرسه، در خیابان های شهر کوچک ما می کردند. یکبار برادرزاده ام گفت: عموجان دیروز یک میلیون تومان فروش داشتم! تابستان امسال هم در جایی مشغول شده با حقوق روزانه پانصدهزار تومان، هم انداره آن رتبه یک دکترای بیوتکنولوژی. شاید را دیده باشید. جوانی دهه هشتادی را معرفی کردند که پرورش الاغ داشت. سالی چهار میلیارد تومان درآمد دارد و خود را می نامد(اینجا). اینها و دهها نمونه دیگر که قطعا شما هم دیده و شنیده اید. خود من که سی و پنج سالگی را رد کرده ام، روزی نیست که به عمری که به پای تعالیم آموزش و پرورش و دانشگاه هدر داده ام، نیندیشم و از عمق جانم حسرت نخورم . با خود می گویم: اگر کسی مرا رهنمایی می کرد که والله بالله، تنها راه باسواد شدن و زندگی صحیح داشتن، از مدرسه و دانشگاه نمی گذرد، الان بسیار بسیار جلوتر از شرایط کنونی ام بودم. همیشه می گویم: در آن شانزده سالی که گُل ایام زندگی ام بود و گذشت، می توانستم حداقل دو سه زبان خارجی را مسلط شوم. در یکی دو رشته که خیلی دوست دارم استاد شوم. در کنارش که بسیار مورد علاقه ام است بیاموزم و حرفه ها و هنرهای دیگر را واجد شوم. خیلی زودتر ازدواج کنم و البته که یقین دارم در زمینه هم، بسیار بسیار از وضعیت کنونی ام پیش تر رفته بودم و قطعا تاکنون چندین جلد کتاب نوشته بودم. حال سخن درین نیست که مدرسه هارا تعطیل کنیم، ابدا. حرف این است که به کردن همه استعداد ها و بستن همه راهها به غیر از مدرسه پایان دهیم. آنهم در آموزش پرورش رو به فروپاشی مان. از طرفی معدل کل فرزندان ایران را به ده و زیر ده رسانده(اینجا) و از دیگر سوی، به نظام ظالمانه می ماند که روایت کرده. اگر پول نداشته باشی و از اشراف نباشی، باید بمیری و از همه چیز محروم شوی. تقسیم بندی رتبه های برتر کنکور، شاهدی بر این بی عدالتی آموزشی است. سخن در این است که به محدود کردن هزاران نوع استعداد و خلاقیت در قالب تنگ مدارس پایان دهیم. حرف این است که بدانیم مدرسه، تنها و تنها یکی از گزینه های ساخت آینده فرزندانمان است نه همه چیز. طی کردن این مسیر را وحی منزل و ندانیم که بعد آمار دهند: قریب پنجاه درصد بیکاران کشور را تحصیلکرده ها تشکیل می دهند(اینجا). عمرشان رفته، سرمایه ای ندارند، قدرت ازدواج را از آنها گرفته ایم و دهها فساد لاینحل دیگر. مطالعه بیشتر: مشاغل برتر در اسلام @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۲ مهر ۱۴٠۳/ سال چهارم خسروان بخش خصوصی و فرهادان مدفون در بی ستون ها!!! عکسش را که دیدم، به ناگاه دستم را گرفت و به روزهای دبیرستان برد، دقیقا بیست سال پیش! را می گویم. آدمیزاد به میزانی که با دیگران احساس مشابهت کند، به همان اندازه هم نزدیکشان می شود و خودمانی. تحصیل را در همان مدرسه ای گذرانده بود که من: دبیرستان نمونه دولتی آیه الله خامنه ای(حفظه الله) . زاده روستا و جالب اینکه در همان رشته ای قبول شده بود که من: حقوق! تنها تفاوتمان در این که او در دانشگاه فردوسی مشهد و من در بابلسر. فرهاد پیرزاد، رتبه ۱۸٠ کنکور سراسری سال ۱۳۹۱ و یکی از جان باختگان حادثه تلخ در ۳۱ شهریور امسال. اینکه چرا و چگونه استعداد و موهبتی چون او، از عمق چند صد متری زمین سر درآورْد، اندوهی بس غم انگیز و تلخ است که چند و چونش را ندانم. به هر روی رحمت و رضوان خدا بر آن برادر نادیده عزیز، که از مصادیق بارز بود و به فرموده امام صادق علیه السلام، در زمره (الکافی ج۵ص۸۸). با خود می گویم کاش زنده می شد و جاه و جلال شگفت انگیز ظلم خسروانی را در عصر مدرن می دید. بارگاهی به نام با نقاب که از نسل فرهاد، هزاران هزار محروم می‌کند و مرحوم. محروم از حقی که خدا برایشان مقرر کرده و مرحوم در بیستون های و نا امن. حال آنکه از نظر شرع مقدس ، هر آنچه که از منابع و معادن مختلف در زمین است، حق تمامی ابنای بشر است. نباید به هیچ وجهی تبعیض و تفاوت در بهره برداری از آنها وجود داشته باشد، که این ویژه خواری است و . فی المثل آیه هفتم سوره حشر در نحوه تقسیم ، به عنوان یکی از مصادیق ثروتهای عمومی، به یک اصل بسیار بنیادین اشاره می کند: اینکه ساز و کارهای اقتصادی نباید به نحوی باشد که ثروت، تنها در دست جامعه در گردش باشد. از همین روی، حضرت نبی الله الاعظم به عنوان معلم اول و آخر بشریت می فرمایند: پنج نفرند که من و همه انبیای مستجاب الدعوه آنها را لعن کرده ایم. یکی از آنها است. یعنی کسی که اموال متعلق به امام جامعه و ثروتهایی که _به تعبیر امروز _ باید برای محرومیت زدایی عامه مردم استفاده شود را به خود اختصاص دهد(الکافی ج۲ص۲۹۳). حضرت آقا امیر المومنین علیه السلام در برنامه حکومتی که برای جناب می نویسند، به این امر مهم توجه داده می فرمایند: إيّاكَ وَ الاستئثارَ بِمَا الناسُ فيهِ أُسْوَةٌ . بپرهيز از ويژه سازى و انحصار طلبى در چيزهايى كه متعلق به همه مردم است و همه در آن برابرند (نهج البلاغه نامه ۵۳). این موضوع آنقدر مهم است که حضرت آقا امام رضا علیه السلام، اعلان برائت از را جزو شروط مسلمانی عنوان می کنند(عیون الأخبار ج۲ص۱۲۱). در اسلام عزیز به معنای اموال عمومی است که در اختیار پیامبر و جانشینان معصوم ایشان(علیهم السلام) قرار دارد و در زمان غیبت، اختیار آن با ولی امر مسلمین و تحت تصرف حکومت اسلامی است. اموالی که از آن باید در مصالح عمومی جامعه و به سود همگان بهره برداری شود. با این مبنا ، یکی از مهم ترین مصادیق انفال و ثروتهای عمومی و متعلق به همه مردم است. آنهم معادن بسیار غنی و ارزشمند کشوری چون ایران، که واجد یک درصد جمعیت جهان است و در مقابل، مالک هفت درصد معادن دنیا. از نظر احکام اقتصادی پیشرفته اسلام، که بخشی از آن در آمده، بهره برداری از معادن باید به صورت و به وسیله همه مردم باشد. در این مبناست که همه فقها و مراجع در بخش رساله هایشان، از احکام معدن هم سخن گفته اند. به این معنا که همه می توانند از برکات معادن بهره مند شوند و در مقابل، باید خمسش را به حکومت بپردازند. اما آنچه که مانع پیاده سازی این حکم حکیمانه می شود، وجود مسئله ای است به نام . سرمایه دارانی که تنها به دلیل سرمایه دار بودن، بهره برداری از معادن طلایی ایران را کرده و سالیانه مبلغ اندکی از درآمد فوق نجومی شان را، تحت عنوان حقوق دولتی معادن به حکومت می پردازند. اینجاست که فرهادهای مستضعف و مظلوم را که مالکان حقیقی معادنند، می کنند، به عمق چندصد متری زمین می فرستند و در مقابل آنهمه رنج و سختی، ماهیانه هشت نه میلیون تومان هم به آنان می دهند و تمام(اینجا). و مگر بردگی و برده داری چیزی جز این است؟ در عصر مدرن، فرعونها، خسروها و قارونها هم شکلهای مختلفی پیدا کرده اند. گاهی شبیه بمبهایی می شوند که بر سر اهالی شهر آوار می شوند و زمانی که بشدت خطرناک ترند، در قالب تئوری های اقتصادی در می آیند و کشورها را خراب و ویران می کنند. مطالعه بیشتر: مدیریت اسلامی معادن @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۶ آذر۱۴٠۳/سال چهارم من در مرکز ضایعاتی های مشهد! و استفاده روزافزون از ظروف سفالی در غزه! به دلیل کاری گذرم به بلوار توس مشهد افتاد كه ظاهرا، یکی از مراکز اصلی خرید است. اینجا پشت سر هم مراکزی می بینید که انباشته از آن بزرگ و پر از زباله است. انواع و اقسام چیزهایی که دیگر به درد نمی خورند. داخل می رفتم و با خریدارها صحبت می کردم. از نرخ گونه های مختلف زباله ها می پرسیدم، اینکه از کجا می خرند، به کجا می فروشند و نهایتا با این حجم عظیم از ضایعات چه می کنند. یکی از فروشندگان می گفت: کار ما بیشتر کارتن و های پلاستیکی است. هر کیلو کارتن، پنج و هر کیلو بطری هفده هزار تومان. بر اساس منطق ارزیابی اسلامی، سبک زندگی را می توان از نُه منظر بررسی کرد که یکی از آنها است. از مهم ترین بخشهای این بسته فقهی عظیم الشأن هم، مباحث مربوط به طهارت و پاکیزگی است که دایره بسیار گسترده ای دارد. از این منظر بهترین نام برای مدرنیته، است. منطقی که سبکی از زندگی عقب افتاده زباله ساز را به انسان، حیوان و محیط زیست تحمیل کرده. جزیره زباله ای که گفته می شود مساحتی به اندازه کشور بزرگ ایران دارد، تنها یک نمونه از این فسادهای عظیم است(اینجا). تولید روزانه بیش از هفت هزار تن زباله!!!!!!! در تهران، مثال دیگری است که می توان به آن اشاره کرد(اینجا). سوگمندانه هم به عنوان مهم ترین راه حل، مثل دیگر افسانه های ادعایی مدرنیته، علیل و ناکارآمد است. طبق آخرین آمار سازمان ملل در همایش جهانی مبارزه با ، در حال حاضر تنها ۹ درصد از این مواد بازیافت می شود و در خوشبینانه ترین حالت، تا سال۲٠۶٠ به هفده درصد بازیافت جهانی خواهیم رسید(اینجا). بماند که بر خود بازیافت هم مفاسد دیگری بار می شود. می توان گفت در یک تقسیم بندی جامع، سبک زندگی مدرن به تولید هشت نوع زباله منجر می شود: ۱- زباله خانگی تر و خشک ۲- زباله های خطرناک۳- زباله های کارخانه ای و آلوده کننده منابع آبی ۴- زباله های الکترونیکی و رایانه ای ۵- زباله های (نخاله های غیرقابل بازیافت در طبیعت) ۶- زباله های ناشی از ساخت، تعمیر و حرکت اتومبیل + آلاینده های هوا ۷- زباله ها و آلاینده های ناشی از سموم و ها ۸- زباله های لوازم بهداشتی مثل پوشک ها، پد ها و... . الحق که ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ(۴۱روم) نیک به خاطر دارم زمانی که در روستا بودیم و تقریبا زباله ای نداشتیم. اما از وقتی که تاثیر سیاستهای جهانی ٠۳٠، در پایان دادن به در روستای ما هم ظاهر شد، وضع تغییر کرد. مانند زندگی محرومیت زای شهری، محروم از دام شدیم(۲۱مؤمنون) و بسیاری از چیزهایی که خوراک گاو، گوسفند و سگ گله می شد، تبدیل به زباله و پسماند شد. یا مثلا یک قسم از مربوط به نوع است. ظرفهایی که در اسلام داریم(چوبی، گِلی و...) اولا ارزان است، ثانیا متناسب با مزاج انسان است، ثالثا وقتی قابل استفاده نباشد، تولید زباله نمی کند و به راحتی به طبیعت باز می گردد. جالب تر اینکه جنبه هم دارد. یعنی زمانی که مردم از همه چیزشان محروم شده اند، به راحتی می توان از خاک، ظرف ساخت. آنچه که در گزارش جدید شبکه الجزیره، درباره افزایش روزافزون استفاده از ظروف سفالی، در میان آوارگان آمده، بر همین جنبه تاکید دارد. جالب اینکه مردم می گویند: غذا در خوشمزه تر هم می شود(اینجا). بگذریم! بعد از اتمام کار در بلوار توس، توفیق زیارت علیه السلام نصیبم شد و راهی حرم شدم. همان ابتدا آبخوری ها توجهم را جلب کرد. جلو رفتم و از برادری که لیوان های جدید را جایگزین می کرد پرسیدم: به طور متوسط، هر روز چند لیوان در آبخوری این صحن مصرف می شود؟ با کمی تخمین و بالا پایین کردن گفت: حدودا پنج هزار عدد!!! یعنی اگر حرم، تنها پنج آبخوری داشته باشد، سالانه بیش از ۹ میلیون عدد زباله، فقط در آبخوری هایش تولید می شود! این عددها را با خود مرور می کردم و به یاد حدیث تمدنی و طلایی حضرت علیه السلام افتادم که فرموده اند: اِشْرَبُوا بِأَيْدِيكُمْ فَإِنَّهَا خَيْرُ أَوَانِيكُمْ. با دستهایتان آب بنوشید که بهترین ظرفهای شماست (الکافی ج۶ص۳۸۵). مطالعه بیشتر: ساختار اولیه مدیریت پسماند از منظر آیات و روایات @besalamen_amenin