#خاطرات_شهدا
آخر شب بود. 🌙شاهرخ مرا صدا کرد وگفت: امشب برای شناسائی می ریم جاده ابوشانک. در میان نیروهای دشمن💂♀ به یکی از روستاها رسیدیم. دو افسر عراقی داخل سنگر نشسته بودند.👥
یکدفعه دیدم سرنیزه اش 🗡را برداشت و رفت سمت آنها، با تعجب گفتم: شاهرخ چیکار می کنی!!😳
گفت: هیچی، فقط نگاه کن!😟 مطمئن شد کسی آن اطراف نیست. خوب به آنها نزدیک شد. هر دوی آنها را به اسارت درآورد.⛓ کمی از روستا دور شدیم.
شاهرخ گفت: اسیر گرفتن بی فایده است. باید اینها رو بترسونیم. بعد چاقوئی🔪 برداشت. لاله گوش👂 آنها را برید و گذاشت کف دستشان و گفت: برید خونتون!!🏠
مات و مبهوت😯 به شاهرخ نگاه می کردم. برگشت به سمت من و گفت:‼️ اینها افسرای بعثی بودند. کار دیگه ای به ذهنم نرسید!😐
شبهای 🌙بعد هم این کار را تکرار کرد. اگر می دید اسیر، فرمانده یا افسر بعثی است😡 قسمت نرم گوشش را می برید 🔪و رهایشان می کرد. این کار او دشمن را عجیب به وحشت 😱انداخته بود
#سالروز_شهادت
#راوی_همرزم_شهید
#شهید_شاهرخ_ضرغام
🕊|🌹 @masjed_gram
#ریحانه
⭕️برخی از خانمهایی که با پوشش #مهیج و #آرایش های توجه برانگیز💄💅 در #کوچه و #خیابان حاضر میشوند، میگویند :
«ما نه خود اهل هرزگی هستیم و نه به افراد فاسد اجازه میدهیم که متعرض ما شوند و حتی با ما صحبت کنند.
ما در عین حالی که #حجاب کامل نداریم، هرگز اجازه نمیدهیم از ما سوءاستفاده شود و یا به دام افراد شیّاد و فرصتطلب بیفتیم»❌
👇🌸👇🌸
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#ریحانه ⭕️برخی از خانمهایی که با پوشش #مهیج و #آرایش های توجه برانگیز💄💅 در #کوچه و #خیابان حاضر
🌹🍃
🍃
✅باید از چنین بانوانی که #وقار و #متانت را در برابر #نامحرمان رعایت میکنند تقدیر و تحسین نمود👌
🔻اما از دو نکته نیز نباید #غافل شد :
1⃣پیش از هر چیز وقتی فهمیدیم #پوشش بانوان خواست #خداوند و فرمان اوست☝️ در هر حال باید #مطیع_فرمان او باشیم، خواه زمینهی سوءاستفاده شیاطین فراهم باشد خواه نباشد .
2⃣گاهی اتفاق میافتد که جوانی با دیدن خانمی که #پوشش_مناسب ندارد و با سر و وضعی نامناسب در خیابان حاضر شده، تحت تأثیر #وسوسههای_شیطانی💥 قرار میگیرد...😰 ولی نمیتواند مزاحمتی برای آن خانم ایجاد کند چرا که با برخوردهای تند او مواجه میشود .
☝️در این صورت اگر جوانی به سبب دیدن خانمی بدحجاب #تحریک و مرتکب #گناه شود، آن خانم نیز در گناه او شریک و مقصر است⚡️😓
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_سیزدهم •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 💠از فردای اونر
🌸🍃
🍃
#رمان
#دختر_شینا ❤️
#قسمت_چهاردهم
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
﷽
💞 دوماه از ازدواج ما گذشته بود. مادر صمد پا به ماه شده بود و هر لحظه منتظر بودیم درد زایمان به سراغش بیاید.
💠عصر بود، تازه از کارهای خانه راحت شده بودم کبری سراسیمه در اتاق من رو باز کرد و گفت: قدم ... بدو ... بدو ... حال مامان بده😱
به هول از جا بلند شدم، دویدم به طرف اتاقی که مادر شوهرم اونجا بود.
داشت از درد به خود می پیچید، دست و پام رو گم کردم🤕
نمیدونستم چکار کنم 😢
گفتم یک نفر رو بفرستید پی قابله 👌
یادم اومد سر زایمان خواهر و زن داداشم شیرین جون چه کاری میکرد .
با خواهر شوهر هام سماور بزرگی آوردیم و گوشه اتاق گذاشتیم، روشنش کردیم.
مادر شوهرم وقتی دردش کمتر میشد سفارش هایی میکرد، مثلا لباس های نوزاد 👼 رو توی کمد گذاشته بود ...
📍 بالاخره قابله اومد. دلم نمیاد مادر شوهرم رو تو این حال ببینم😢 براش دعا میکردم.
چندی بعد صدای بچه بلند شد😇
زن ها بلند بلند حرف می زدند، یهو قابله تشر زد که ساکت باشید بگذارید کارم رو بکنم، یکی از بچه ها به دنیا نمیاد مثل اینکه دو قلو هستند .
😊😶😑😤🤗
رو بمن که نزدیکش بودم گفت بدو ... بدو ... ماشین خبر کن کاری از دست من بر نمیاد😰
دویدم توی حیاط، پدر شوهرم روی پله ها نشسته و رنگ و رویش پریده بود😨
با تعجب نگاهم کرد😳
بریده بریده گفتم بچه ها دو قلو هستن👬
یکی از اونا بدنیا نمیاد😰باید ببریمش شهر ماشین خبر کنید🚘
پدر شوهرم بلند شد، با دوتا دست رو سرش زد و گفت یا امام حسین و دوید تو کوچه 😨😰
کمی بعد ماشین داداشم جلو در بود، چن نفری کمک کردیم مادر شوهرم رو بغل کردیم و با کلی مکافات گذاشتیمش تو ماشین.
مادرشوهرم از درد تقریبا از حال رفته بود.
برادرم گفت میبریمش رزن✨
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
هر شب در ڪانال☺️👇🏻
📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌺🍃🌺 🍃🌺 🌺 #فرقه_ضاله_یمانی #قسمت_پنجم ❌ادعای سیادت❌ احمد اسماعیل گاطعی با وجود آنکه سید نیست، ادعا
🌺🍃🌺
🍃🌺
🌺
#فرقه_ضاله_یمانی
#قسمت_ششم
❌صاحبنفس مطمئنه❌
گاطعی بارها در سخنرانی خود ادعا میکند: «من مایه رحمتم برای اسلام، بلکه برای اهل زمینم، اهلبیت(ع) هرکجا بروم، همواره با من هستند و صریحاً میگویم که خدواند مرا برگزیده است؛ صاحبنفس مطمئنه به من متصل شده و خود صاحبنفس مطمئنه شدهام. من میخواهم شیعیان را متحد کنم از عالم و عامی؛ من آمادگی دارم حقایق را برای همه روشن کنم، و بهصورت سیاهوسفید نشان دهم. خدا نور است و کلام او نور است. درعینحال هیچ ادعایی هم ندارم!»
❌ادعای ارتباط با امام زمان(عج)❌
وی در سخنرانیها و بیانیههایش ادعاهای گوناگونی در خصوص ارتباط با امام زمان (ع) مطرح کرده است:
👈ادعای دیدار امام زمان(عج) در عالم خواب
👈بهطور مکرّر مانند ادعای خواب دیدن امام زمان (عج) در حرم سید محمد فرزند امام هادی(ع) که در این دیدار به وی امر میشود به زیارت عسکریین رود.
👈 ادعای دیدار امام(ع) در بیداری که حضرت نسبت به انحرافات عملی و مالی حوزههای علمیه به ویژه حوزه نجف به وی هشدار میدهد و مدعی است از آن تاریخ به بعد تحت تربیت ویژه امام(ع) قرارگرفته است.
👈همچنین مدّعی است امام وی را امر به ورود به حوزه علمیه کرده و به وی مأموریت داده انحرافات حوزه را عنوان کند!
👈 ادّعا دارد در شعبان سال ۱۴۲۰ ه.ق (۱۳۷۸ ش)، امام زمان را برای دومین بار در بیداری کنار حرم امام حسین (ع) ملاقات کرده و به وی دستور داده به نجف رفته و دعوتش را علنی کند.
#ادامه_دارد ...
📚منابع:
1⃣ روایت از سفینه البحار به نقل از حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ۱۳۷۶، ج 10، ص 617.
2⃣ غیبه نعمانی، ص 163؛ بحارالانوار، ج 52، ص 75
3⃣حیدری آل کثیری، محسن؛ حیدری چراتی، حجت، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
4⃣ علیاکبر مهدی پور، بررسی چند حدیث شبههناک، فصلنامه انتظار، شماره 14.
5⃣حیدری آل کثیری، محسن، بررسی جریان جدید مدّعی یمانی (احمدالحسن)، مجله انتظار شماره 34، بهار 1390.
6⃣منتخب الانوار تألیف السید علی بن عبدالکریم بن عبدالحمید النیلی النجفی، صفحه 343.
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
@masjed_gram
🌺
🍃🌺
🌺🍃🌺