eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
716 ویدیو
38 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹امام علي علیہ السلام مي‌فرمایند: 💠اَلصِّحَّـةُ اَفضَڸُ النِّــعَمِ💠 ✔️بزرگتریڹ نعمت، سلامتي است...❤️ 📚 غرر الحڪم صفحہ ۴۸۳ 🌺 🍃🌺 @masjed_gram
🔳 #عکس زیبا ویژه #ایام_فاطمیه #ویژه_پروفایل ⚫️ @masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸میگفت: زهرا، باید کمتر کنیم💕 انگار میدونست که قراره چه اتفاقی بیفته. گفتم: این که خیلی خوبه😍 ۲ سال و ۸ ماه از زندگی مشترکمون💍 میگذره. این همه به هم وابسته‌ایم💞 و روز به روز هم بیشتر میشیم. 🔹گفت: آره،خیلی خوبه ولی اتفاقه دیگه...! گفتم. آهاااان؛ اگه واسه خودت میترسی⁉️ گفت: نه زبونتو گاز بگیر. اصلاً‌ منظورم این نبود🚫 🔸حساسیت بالایی بهش داشتم. بعد یکی از دوستاش بهم گفت: "حلالم کنید"😔 پرسیدم: چرا⁉️گفت: با چند تا از رفقا👥 میکردیم. یکی از بچه‌ها آب پاشید رو . 🔹امین هم چای☕️ دستش بود. ریخت روش زدم تو صورت امین😔 چون ناخنم بلند بود، زخمی شد💔 امین گفت: حالا جواب چی بدم❓گفتیم:یعنی تو اینقده 🔸گفته بود: نه❌…ولی همسرم💞 خیلی روم . مجبورم بهش بگم شاخه درخت🌲 خورده تو صورتم. وگرنه پدرتونو در میاره😅 🔹از بر‌گشته بود. از شوق دیدنش میخندیدم😍 با دیدن خنده از لبام رفت. گفتم: بریم پماد بخریم براش. میدونست خیلی حساسم مقاومت نکرد🚫 با خنده گفت: منم که اصلاً خسته نیستتتم😉 🔸گفتم: میدونم خسته‌ای، خسته نباشی. تقصیر خودته که خودت نبودی. بااااید بریم بخریم. هر شب🌙 خودم پماد به صورتش میزدم و هر روز و شاید جای خراشیدگی💔 رو چک میکردم و میگفتم: پس چرا ⁉️😔 🕊|🌹 @masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
komeil-maysamtammar.mp3
8.31M
🎤 باصدای : ❣️اللهم عـجل لوليڪ الفـرج❣️ 🌻مهدی جانم،آقای من، هر کجا امشب دعای کمیل بنا کردید یاد ما هم باش😔 •🎙• @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#ریحانه آیا میتوان حفاظت را از فواید باحجابی دانست❓ 💟 همه ما برای نگهداری از طلا یا لباس مجلسیم
به چه درد میخوره⁉️ حجاب زن، هم برای خود او می‌آورد و هم امنیت مردان جامعه را تأمین می کند. آنهایی که حجاب را از زن دور میکنند😠 و او را به برهنگی نزدیک میکنند در درجه اول، امنیت را از خود زن، و در درجه دوم، از مردان و جوانان میگیرند.😔 🌹 برای اینکه محیط جامعه در امنیت و سلامت باشد و زن و مرد در جامعه بتوانند حضور یابند، اسلام حجاب را معین کرده است. (زن از دیدگاه مقام معظم رهبری،ص۶۴) ✅اگر زنان به امنیت و زندگی شیرین خود اهمیت می‌دهند و اگر نمی‌خواهند به دختران کوچکی همچون آتنا و کیمیا و... تجاوز شود، اگر نمی‌خواهند جوانان جامعه ضعیف (درمقابل هوس جنسی) بار بیایند، بایستی حجاب را رعایت کنند. 🌹 حجاب به مرد قدرت می‌دهد تا درمقابل هوای نفس خود در همه عرصه‌ها مقاومت کند و به زن قدرت می‌دهد در همه عرصه‌های اجتماعی بدون دغدغه به کارهای بزرگ بپردازد. ✌️👇 چون حجاب از مقوله است. 🌊 ۲ قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
✋‌السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع) عاشقت دور از حرم احساس غربت می‌کند... باز با عکس حرم یک گوشه خلوت می‌کند.. 🏴 @masjed_gram
💐 سبک زندگی قرآنی 💐 🍂 مواظب باش 🍂 🌺🌸🌺🌸🌺🌸 🌷 سوره یوسف آیه 87 🌷 🕋 وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ 👌و از رحمت خداوند مأيوس نشويد، 🚫حقّ اين است كه جز گروه كافران، از رحمت خداوندى مأيوس نمى‌شوند. 🌐💠⚜⚜💠🌐 💠⇦روز، یواش یواش شب می شود، شب، یواش یواش روز می شود. ✴️⇦بعضی ها مثل روزاند و مثل روز روشنی و صفا دارند ولی نباید مغرور باشند چون ممکن است آرام آرام دچار ظلمت و تاریکی و گناه شوند. ✳️⇦و بعضی ها مثل شب اند تاریک و ظلمانی اند ولی نباید مأیوس باشند که هم نشانه کفر است و هم ممکن است به نور و نورانیت راه پیدا کنند و سرانجام همان شوند که خدا می گوید و خدا می خواهد ⚠️⇦پس ناامید نباید بود. 👈لا تَیاَسُوا مِن رَّوح الله👉 قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_چهل‌ونه •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ میخوا
🌸🍃 🍃 ❤️ •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ می‌خندید و دندان‌های سفیدش برق می‌زد. کاش کسی نبود. کاش آن جمعیت گریان😭 و سیاه‌پوش دور و برمان نبودند. دلم می‌خواست خم شوم و به یاد آخرین دیدارمان پیشانی‌اش را ببوسم . زیر لب گفتم :«خداحافظ» همین، دیگر فرصت حرف بیشتری نبود.😔 چندنفر آمدند و صمدم را بردند. صمدی که عاشقش بودم. 🌺سنگ لحد را که گذاشتند و خاک‌ها را رویش ریختند، یک دفعه یخ کردم. آن پارهٔ آتشی که از دیشب توی قلبم گُر گرفته بود، خاموش شد. پاهایم بی‌حس شد. قلبم یخ کرد. امیدم ناامید شد. احساس کردم بین آن همه آدم، تنهای تنها هستم؛ بی‌یار و یاور، بی‌همدم و بی‌هم‌نفس. حس کردم یک دفعه پرت شدم توی یک دنیای دیگر، بین یک عده غریبه، بی‌تکیه‌گاه و بی‌اتکا. پشتم خالی شده بود. داشتم از یک بلندی می‌افتادم ته یک درهٔ عمیق .🕳 کمی بعد با پنج تا بچهٔ قد و نیم‌قد نشسته بودم سر خاکش. باورم نمی‌شد صمد آن زیر باشد؛ زیر یک خروار خاک. هر کاری کردم بگذارند کمی کنارش بنشینم، نگذاشتند.😓 دستم را گرفتند و سوار ماشین🚙 کردند. وقتی برگشتیم، خانه پر از مهمان بود. دوستانش می‌آمدند. از خاطراتشان با صمد می‌گفتند. هیچ کس را نمی‌دیدم. هیچ صدایی نمی‌شنیدم. باورم نمی‌شد صمدِ من آن کسی باشد که آن‌ها می‌گفتند. دلم می‌خواست زودتر همه بروند. خانه خالی بشود. من بمانم و بچه‌ها. مهدی را بغل کنم. زهرا را ببوسم. موهای خدیجه را ببافم. معصومه را روی پاهایم بنشانم. در گوش سمیه لالایی بخوانم. بچه‌هایم را بو کنم. آن ها بوی صمد را می‌دهند. هر کدامشان نشانی از صمد توی صورتشان داشتند. همه رفتند. تنها شدم. تنها ماندم. مهدیِ سه ساله مرد خانهٔ ما شد . اما نه، صمد هم بود؛ هر لحظه، هر دقیقه میدمش، بویش را حس می‌کردم . آن پیرهن قشنگی را که از مکه آورده بود، اتو کردم و به جالباسی زدم؛ کنار لباس‌های خودمان. بچه‌ها که از بیرون می‌آمدند، دستی روی لباس بابایشان می‌کشیدند. پیراهن بابا را بو می‌کردند. می‌بوسیدند. بوی صمد همیشه بین لباس‌های ما پخش بود. صمد همیشه با ما بود . بچه‌ها صدایش را می‌شنیدند :«درس بخوانید. با هم مهربان باشید. مواظب مامان باشید. خدا را فراموش نکنید .» گاهی می‌آمد نزدیکِ نزدیک. در گوشم می‌گفت :«قدم! زود باش بچه‌ها را زودتر بزرگ کن. سر و سامان بده. زود باش. چقدر طولش می‌دهی. باید زودتر از اینجا برویم. زود باش. فقط منتظر تو هستم. به جان خودت قدم، این بار تنهایی به بهشت نمی‌روم. زود باش. خیلی وقت است اینجا نشسته‌ام. منتظر توام. ببین بچه‌ها بزرگ شده‌اند . دستت را به من بده. بچه‌ها راهشان را بلدند. بیا جلوتر. دستت را بگذار توی دستم. تنهایی دیگر بس است. بقیهٔ راه را باید با هم برویم ...» •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• هر شب در ڪانال☺️👇🏻 📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
💚 سلام زهرا سلام اے جانم ببین بہ شوقِ وصالٺ ترانہ مےخوانم غریبُ خستہ و تنها، میانِ این غوغا نشستہ اے بہ هواے ، میدانم تعجیل در ظهور پنج ✨ [🍃•\🌥] @masjed_gram