فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ریحانه
#کلیپ 📽
#حجاب برای جلوگیری از تحریک مرداست یا حفظ امنیت زنها⁉️
جواب: هیچکدوم ... 😳
قرارگــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
💐 سبک زندگی قرآنی 💐
🍂 بنده باش 🍂
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌺⇦آب باید برود توی برگ تا سبز و شاداب باشد؛ و گرنه روی برگ که فایده ای ندارد و بدتر آن را می پوساند می گویی نه؟ امتحان کن ! از درخت توت یک برگ بچین و بگذار توی یک ظرف آب چند روز دیگر بیا و تماشا کن!
🌸⇦قرآن مثل آب است، آب حیات، و ما مثل همان برگ. پس اگر قران را فقط در شبهای قدر روی سر بگذاریم که سبز نمی شویم، حیات پیدا نمی کنیم.
🌷⇦قرآن باید بیاید توی سر، و توی ذهن و زندگی ما و در یک کلمه هر چه قرآن می گوید ما باید بگوییم چشم!
💐⇦اسم این کار را بندگی می گذارند و قرآن هم از ما همین را می خواهد با هم ببینیم☺️👇
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
💠 سوره حجر آیه 99 💠
🕋 وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ
🌷 و پروردگارت را عبادت کن تا یقین تو فرا رسد.
➖➖➖🚥➖➖➖
🔔 مراد از یقین، نشان دهنده عالى ترین مراتب ایمان و معرفت است. از اینکه خداوند به پیامبر(ص) که مظهر ایمان است توصیه شد که براى رسیدن به یقین، عبادت نماید.
قرارگــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
ســلام علیڪم😀✋🏻
خوبین .؟.!
ڪیفها ڪوڪه .؟.!
اوضاع خوبـه .؟.!
شنیدم چند نفرے رمان رو نخونـدن😒👊🏻
هرڪی تا الان نخونـده در قسمت جستجو
•| #دختر_شینا |•
رو سرچ ڪنه😃
رمانی به سبڪ شهدا👌🏻
نظرتون درباره رمان رو به ما بگید .🏃🏻
منتظر نظرها و پیشنهاد هاتون هستم📬
🍃 @hoseyni313 🍃
🌸🍃
🍃
#رمان
#دختر_شینا ❤️
#قسمت_چهلوچهار
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
﷽
✳️ توی پادگان بودیم می خواستم لباس ها رو بشورم که یهو صدای وحشتناک انفجار اومد، همه ترسیده بودن، بچه ها جیغ می زدن، رفتم کنار پنجره قسمتی از پادگان پوشیده از گرد و خاک بود😥😰
😧 اولین باری بود که پادگان بمباران می شد، بوی تند باروت و خاک سالن رو پر کرده بود...
🔴یکی از خانوما گفت تا خط زیاد فاصله نداریم اگه پادگان سقوط کنه اسیر میشیم، یکم که اوضاع آروم شد رفتیم بالا رد گرد و خاک رو گرفتیم یه دفعه یکی داد زد یا امام هشتم اونجا رو نگاه کنید😨😱
🚫چند تا هواپیما در ارتفاع پایین در حال پرواز بودن، حتی رها شدن بمب ها رو هم می دیدیم، تنها کاری که از دستمون بر میومد این بود که روی زمین دراز بکشیم و دست ها رو روی سر بذاریم و دهانمان رو باز کنیم😓🤕
با خودم فکر می کردم دیگر همه چیز تمام شده، ربع ساعتی به همین حالت بودیم.
❌یکی از خانوما گفت بیاید بریم بیرون اینجا امن نیست!
یکی هم گفت: چند روز پیش که نزدیک پادگان رو بمباران کردن، آقامون گفت اگر یه موقع اوضاع خراب شد اینجا نمونید برید توی دره های اطراف.
🔷کم کم از پادگان دور شدیم، عبور از سیم خاردار ها و... با بچه ها واقعا سخت بود، نزدیک رودخانه های خشک رسیده بودیم روی پل ایستادیم و به خانه های سازمانی و پادگان نگاه کردیم که یهو هواپیماها را دیدیم از ترس نمیدونیم چجوری خودمون رو به زیر پل رسوندیم، یکی از خانم ها خیلی ترسیده بود، بیشتر نگران خانمی که باردار بود بودیم.
💢 هیچی نداشتیم، بچه ها گرسنه، نگرانی برای مرد هاو... و...
آخر هم یکی از خانم ها بلند شد و گفت اینجوری نمیشه باید بریم و چیزی بیاریم، برخلاف اصرار ما چند نفری رفتند.
هر چه به عصر نزدیک تر می شدیم نگرانی بیشتر می شد، یکی از خانم ها که دعاهایی بلد بود دعای توسل و... رو بلند میخواند و ماهم زمزمه می کردیم.
غروب شده بود، نمیدونستیم چکار کنیم، اخر هم تصمیم گرفتیم برگردیم، نزدیک خانه ها که شدیم دیدیم چند مرد دارند با نگرانی دنبالمان می گردند، یکی از اونا صمد بود، گفت سوار بشید بریم، گفتم کجا گفت همدان.
گفت اوضاع اضطراریه، الانم باید عجله کنیم هر لحظه ممکنه دوباره پادگان بمباران بشه، گفت من بچه ها رو نجات دادم الان توی دره ای هستند ولی غذا و خوراکی ندارند باید تا فردا صبر کنند، ولی گردان های دیگه زخمی و شهید دادند.😓😭😢
توی مسیر یه لحظه از فکر اونا بیرون نمیومدم. فردا صبح صمد رفت و تا عید هم نیامد.
🍂🌻🍂🌻🍂🌻🍂
خرداد ماه بود که حالم مدتی خوب نبود رفتم درمانگاه طبق آزمایش باز هم باردار بودم، حالم خیلی بد شد خانم دکتر و خانم دارابی همسایه امان کلی دلداری ام دادند طول کشید تا با خودم کتار بیایم دیگر توان بچه داری نداشتم، کلی گریه کردم، یه ماه بعد صمد هم آمد اینبار خودش فهمید باردارم، گفت این چیزا که ناراحتی نداره☺️ بلند بشید میخوایم جشن بگیریم😉😍
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿
صبح روز بعد از سپاه که برگشت روحیه منم تغیر کرده بود خونه رو حسابی آب و جارو کردم و...
وقتی برگشت اسمم رو برای مشهد نوشته بود، ولی باید تنهایی می رفتم هر کار کردم نرم گفت باید بری، سفارش کرد دعا کنم براش، گفت بگو آقا شوهرم رو آدم کن🌹🎋
بهش گفتم: می بینی؟! این بارم که تو همدانی من باید برم😶😐 یه دفعه از خنده ریسه رفت و گفت راست میگیا، کلا یا من باید خونه باشم یا تو😂😅
قرار شد بچه ها رو نگهداره تا من برم مشهد پابوس آقا!🌸💐
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
هر شب در ڪانال☺️👇🏻
📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
🌹امیرالمؤمنین علیه السلام :
كسى از شما نبايد دخترش را شوهر بدهد تا اين كه نظر او را در باره خودش جويا شود؛ چرا كه او خواسته خودش را بهتر مى داند ... و اگر رضايت نداد، نبايد او را به ازدواج [آن فرد ]در آورد 💍
💠لا يُنكِح أحَدُكُمُ ابنَتَهُ حَتّى يَستَأمِرَها في نَفسِها ، فَهِيَ أعلَمُ بِنَفسِها ... وإن أبَت لَم يُزَوِّجها
📗دعائم الإسلام ج 2 ص 218
🌸
🍃🌸 @masjed_gram
#خاطرات_شهدا
🔰با #محمدتقی نشسته بودیم ، بهش گفتیم :محمدتقی! شما که می روید به #سوریه، عده ای از مردم قَدرتان را نمی دانند و دَرک تان نمی کنند .
🔰چرا باید یک سری خاص بروند برای مقابله با #داعش⁉️چرا فقط باید تن یک سری خاص از خانواده ها بلرزه و واسه عزیزشون همیشه #دلواپس باشن؟
🔰اگه داعش👹 بیاد #ایران اون موقع تن همه می لرزه ، اون موقع همه درک می کنند شرایط رو ...
🔰محمدتقی خیلی آرام، نگاه عمیق و محبت آمیزی کرد و گفت:ان شاءالله خدا کند که #هیچ_وقت آن وضعیت برای مملکتمان و مردم ما پیش نیاید❌ تا آن شرایط را #درک_کنند؛ بگذار هرچه دلشان می خواهد بگویند😊.
🔰اگر خدای نکرده امثال داعش دستشان به مردم #ایران برسد و بر مردم مسلط شوند و آن #شرایط سخت را تحمل کنند، آن وقت می فهمند که #مدافعان_حرم برای چه رفتند.
🔰 اما خدا کند وضعیتی که مانند شرایط مردم #عراق و #سوریه پیش آمد برای مردم ما پیش نیاید❌.
🌷"ان شاءالله مردم ایران هیچ وقت ، هیچ وقت درک نکنند."🌷
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#راوی_بستگان_شهید
🕊|🌹 @masjed_gram
#ریحانه
#حجابِ_سخت
#ایران_باستان
😏 جالبه بدونید در زمان زرتشت خانم ها جایگاه عالے در #جامعه داشتن،با کمال آزادے در جامعه و بین همہ ے مردم ؛ چہ زن و چہ مرد رفت و آمد میکردن❗️
🤔 اما بعد از داریوش مقام زن مخصوصا زنان ثروتمند رشد پیدا کرد ...
🚫 خانم هاے فقیر هم چون مجبور بودن کار کنن و بین مردم رفت و آمد کنن با این حال آزادے و حد و مرز اون رو #رعایت میکردن ...
☹️ زنان طبقه ے بالاے جامعه مثل زنان پادشاه و دختراشون جرأت نداشتن که بدونِ تخت روان، اونم چہ تختِ روانے⁉️تخت روان روپوش دار از خونه بیرون بیان...
😶 خانم هاے #شوهردار حق نداشتن هیچ مردے رو بہ جز همسرشون ببینن❗️
منظور از هیچ مردے حتے محارمشون هم هست😐
😑بعلہ یعنے برادر و پدرشونم نمیتونستن ببینن و اونام بعد از #ازدواج براشون #نامحرم به حساب میومدن❗️
😊و در آخر لازم بہ ذکره کہ از تاریخ ایران باستان هیچ #چهره یا اسمے از یڪ زن دیده نشده❗️
😏 الان نظرتون راجع به آزادے چیہ⁉️
📚 منبع : تاریخ تمدن ،جلد اول ،صفحہ ے ۵۵۲ "ایرانیان قدیم"
📚 نقل از مسئله ے حجاب "متفکر شهید استاد مرتضے مطہرے"
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
💐 سبک زندگی قرآنی 💐
🍂 با خدا باش 🍂
💠🌐⚜⚜💠🌐
🌸⇦برف شب می آید روز آب می شود. حرف های مردم هم مانند برف است روی آن حساب باز نکن، امروز چیزی میگویند. فردا چیزی دیگر.
🌺⇦اگر روی سرسره چیزی گیر کرد روی زبان مردم هم حرف گیر می کند. این است که قرآن می گوید: فقط حرف خدا را باش حرف او باید بالا سر حرف ها باشد با هم ببینیم : ☺️👇
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
💠 سوره توبه آیه 40 💠
🕋 وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفلَی وَ کَلِمَةُ اللهِ هِیَ العُلیَا وَ اللهُ عَزِیزُ حَکِیم
❌و ندای کافران را پست گردانید
✅و ندای خداست که مقام بلند دارد، و خدا را کمال قدرت و دانایی است.
➖➖➖🚥➖➖➖
🔔🔔 پس دوستان بدانیم سخن خدا بالاست؛ چون سخن او بالاست تو را هم بالا میبرد؛ بالا که رفتی افق دیدت زیاد می شود .
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🌸 تزئین ماشین عروسیمان ؛ طوری بود ڪه قسمت شیشهی جلو سمت عروس را دستہ گل چسبانـده بود و گل ها مـانع دیده شدن من در ماشین بودند 🙂 .
🌸 برای آقا جواد مهم بود ڪه بہ مجالس شادی حلال برود 😌 ؛ و مراسم عروسی خودمان با مولودی خوانی طی شد . برخی می گفتند : عروسی جواد بہ مجلس ختمِ صلوات شبیہ است ☺️ ولـی برایش مهـم ڪاری بود ڪه خدا پسند باشد و برایش صحبت های مردم اهمیت نداشت .
#شهید_مدافع_حرم_جواد_محمدی
#راوی_همسر_شهید
🕊|🌹 @masjed_gram
#پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌹
🙏 التماس دعا 🙏
🌿🌺برای حاضرهای زندگیتون محبت و توجه
و برای غایب های زندگیتون خیرات نثار کنید
هدیه به روح رفتگان، #فاتحه و #صلوات🌺
#پنجشنبههایدلتنگی
🕊|| @masjed_gram
komeil-maysamtammar.mp3
8.31M
🎤 باصدای : #میثمالتمار
#دعای_کمیل
❣️اللهم عـجل لوليڪ الفـرج❣️
🌻مهدی جانم،آقای من، هر کجا امشب دعای کمیل بنا کردید یاد ما هم باش😔
•🎙• @masjed_gram
#ریحانه
#تاریخچه
#زن_در_غرب
زن از جنس اسکلت مرد است 😐
یکی از اصحاب از امام صادق؏ پرسید : میگویند خدا زن را از دنده چپ مرد خلق کرده‼️
امام از این سخن برآشفتند و فرمودند : یعنی خدا قدرت نداشت زن را از چیزی غیر از آدم خلق کند؟؟... 🍂
#ادامه در پست بعدی
رهبرانقلاب : ما در قضیه زن مدعی [شاکی] دنیا هستیم . ✊
👇🌸👇🌸
.
#پرسش_پاسخ 👇🏻
#جنس_زن
آیا زن از دندهٔ مرد خلق شده⁉️
🤔🤔
🔵 زُراره یکی از اصحاب خاص امام صادق؏ از آن حضرت همین سوال را پرسید :
🌸🍃
"عدهای از مردم میگویند : خداوند حوا را از دندهٔ چپ آدم آفریده است"‼️
⬅️حضرت صادق؏ فرمود :
"سبحان الله‼️ یعنی خداوند قدرت نداشت که همسر آدم را از چیز دیگری بیافریند⁉️
خدا به داد ما برسد از دست این افراد و حرفهایشان .💢
🔅حضرت سپس جریان خلقت آدم و حوا را به این ترتیب شرح دادند : ❤️
"خداوند آدم را از گِل آفرید و به فرشتگان امر فرمود در برابر او سجده کنند .🙇🏻
سپس آدم به قدرت خدا به خواب رفت . در این هنگام خداوند حوا را هم از #یک_قطعه_گل آفرید ✅
اندکی بعد، آدم از حرکت حوا بیدار شد .🙄
از جانب خدا به حوا امر شد که از آدم فاصله بگیر ...
آدم تا چشمش به حوا افتاد و انسانی را دید با چهرهای نیکو و شبیه به خودش، سؤال کرد : تو کیستی⁉️
حوا در پاسخ گفت : من مخلوقی هستم که خدا مرا با این قیافه که میبینی آفریده است . ❇️
آدم عرض کرد : پروردگارا این کیست با این چهرهٔ زیبا که موجب انس و آرامش من شده⁉️😍
خداوند فرمود : این حواست. دوست داری با او باشی تا موجب آرامش تو باشد و تو نیز با او همصحبت گردی❓
آدم در پاسخ گفت: بله و بسیار شکرگزارت خواهم شد . 😍😍
خداوند فرمود: از او خواستگاری کن!
(در این لحظه خداوند شهوت را نیز در وجود آدم پدید آورد .)✨
آدم گفت : پروردگارا من از تو حوا را خواستگاری میکنم .🙏🏻
خداوند فرمود: مهریهاش این است که آنچه را به تو آموختهام، به او یاد بدهی .
📚
آدم قبول کرد و خداوند صیغهٔ عقد را خواند . 🎉🎉
آنگاه آدم به حوا گفت : به سوی من بیا .🤗
حوا در جواب گفت : تو به طرف من بیا ...🙄
پس خداوند به آدم فرمود : تو به سوی او برو . 🍃❤️
● حضرت صادق؏ اضافه فرمود :
"اگر خداوند به آدم امر نمیفرمود که به طرف حوا برود، در دنیا هم زنها به سوی مردها میرفتند و خواستگاری میکردند ."✅
شبیه همین حدیث از امام باقر؏ هم نقل شده . 🍃
📚 کتاب علل الشرایع - ج۱ - باب۱۷
قرارگــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
🌺⇦حتما شنيدين که میگن شکر نعمت از خود نعمت بالاتره ... ولی این یعنی چی؟ مثلا سلامتی نعمته ... حالا چجوری شکر واسه سلامتی بالاتر از خود سلامتيه ...؟
🌸⇦همه این نعمت هایی که خدا به ما داده سرمایه های ماست،، خدا واسه چی به ما سرمایه داده ،،،؟.
👈واسه کاسبی، واسه اینکه یه چیزی کسب کنيم، واسه اینکه به خدا نزدیکتر بشیم ..
🌼⇦حالا چجوری نعمت ها ميتونن ما رو به خدا نزدیک کنن؟
👈فقط درصورتی که وقتی داریم از نعمتها استفاده میکنیم بفهميم از کیه،
🔔⇦پس نعمت با شکر، گره میخوره به خدا ..
👈این دلیله جايگاه شکر کردنه ...
☺️👇حالا بهتر میتونیم منظور شیطان رو تو آیه زیر بفهمیم ...
🌺💐🌺💐🌺
💠 سوره اعراف آیه 17 💠
🕋ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ
👿 آنگاه از پيش و از پس و از چپ و راست بر آنها مىتازم .
❌ و بيشترشان را شكرگزار نخواهى يافت .
قرارگــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
🌸🍃
🍃
#رمان
#دختر_شینا ❤️
#قسمت_چهلوپنج
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
﷽
💠تو حرم مراسم تشییع شهدا بود یه روز، می خواستم برای صمد دعا کنم ولی نمی تونستم، منکه این چند روز نتونستم به ضریح نزدیک بشم یهو خودم رو کنارش دیدم، دعا کردم👇👇
🌺یا امام رضا(ع) خودت میدونی تو دلم چی میگذره، زندگیم رو به تو میسپارم، خودت هر چی صلاح میدونی جلو پام بذار!!
✨صمد هم مشرف شد مکه✨
آخرین مرخصی که آمد گفتم باید برای زایمان باشی، قول داد که باشد.
اما باز هم نیامد، خبر دادند و حاج آقایم امد، مرا که دید به ترکی گفت❤️ دختر عزیز و گرامی بابا چرا اینطور به غریبی افتادی؟! تو که بی کس و کار نبودی؟😘
صمد که اومد گفت اسمه بچه رو چی گذاشتی گفتم ❤️زهرا❤️ تازه اون موقع بود که فهمید بچه پنجم هم دختر است، گفت چه اسم خوبی! 🌺یا زهرا🌺
✳️ سال ۱۳۶۵ سال خیلی سختی بود تو بیست و چهار سالگی صاحب پنج تا بچه بودم، همه درگیر زندگی خودشون بودن، اوضاع جنگ هم بحرانی بود و مرد ها همه درگیر جنگ. از صبح تا شب سر پا بودم بخاطر همین کم حوصله، کم طاقت و همیشه خسته بودم.😣😩😔
دی ماه اون سال عملیات کربلای ۴ شروع شد. خیلی دلنگران و بی تاب صمد بودم.هیچ وقت انقدر دلشوره نداشتم.
یه روز آقا شمس الله اومد خونه فهمیدم طوری شده، مادر شوهرمم خونه ما بود، یواشکی بهم گفت ستار شهید شده😭😭 حالم خیلی بد شد ولی نباید مادر شوهرم می فهمید به بهانه دیدن اقوام رفتیم قایش. وقتی رسیدیم انگار همه خبر داشتن جز ما، همه جا پارچه سیاه بود، مادر شوهرم بیچاره هول کرده بود دیگه دستگیرش شده بود اتفاقی افتاده😓😔
صدیقه تا ما رو دید دوید توی بغلم و زار زار گریه کرد، گفت حالا چطوری بچه هام رو بزرگ کنم😓😭
⚫️⚫️⚫️
فردای اونروز هم صمد اومد دلم نیومد جلو صدیقه برم باهاش احوال پرسی کنم لاغر و ضعیف و با موهای ژولیده بود، خودم رو پشت چند نفر قایم کردم و گریه کردم😭😭😭
✔️ صدیقه رفت جلو صمد و گفت آقا صمد ستار کو؟؟ داداشت کووو؟😭😓
صمد نشست جلو باغچه انگار طاقتش تمام شده بود های های گریه کرد.
دلم برای صمد می سوخت بیشتر از هر وقتی تنها شده بود.
از بین حرفا فهمیدم جنازه ستار مونده تو خاک دشمن و صمد با اینکه می تونسته برش گردونه ولی اینکار رو نکرده بخاطر همین مادرشوهرم ناراحت بود.😓😢
آخر شب صمد اومد پیشمون و به مادرش،گفت منو ببخش غیر جنازه صمد جنازه برادر های دیگم هم اونجا بود اگر ستار رو میاوردم فردای قیامت جواب بقیه مادر ها و خواهر و برادر ها رو چی میدادم من رو ببخش.😓
همون موقع فهمیدم صمد هم مجروح شده!!!🤕
این چند روز زیاد نه خودم و نه بچه ها دور و بر صمد نمی رفتیم اخه دلم نمی اومد می ترسیدم صدیقه ببینه و دلش بشکنه😓😓😓
رفتیم همدان سمیه دختر ستار رو هم با خودمون بردیم بلکه حال و هواش عوض بشه!
💤 فهمیدم صمد دو شبانه روز توی یه کشتی گیر افتاده بود.همون موقع که ستار شهید شده بود.
بعد از تعریف ماجرا قرانی رو از جیبش دراورد و بهم داد، گفت یادگاری نگهدار خونی بود و سوراخ.
❣ گفتم چرا اینطور شده گفت اگر این قران نبود من هم الان کنار ستار بودم.
صمد باز هم رفت و برگشت ولی اینبار زود تر اومد یه شب دیدم نیست رفتم دنبالش دیدم توی سنگر نشسته. گفتم اینجایی؟ هول شد کاغذی رو تا کرد و گذاشت لای قران.❣❣❣
گفت بشین کارت دارم!!!
دست گذاشت رو قران و گفت وصیت نامه ام رو نوشتم و لای قرانه!!!
اوقات تلخی کردم، گفت گوش کن اذیت نکن قدم.
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
هر شب در ڪانال☺️👇🏻
📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚