eitaa logo
مهدی عبداللهی
625 دنبال‌کننده
447 عکس
175 ویدیو
29 فایل
🌐 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اندیشه‌ورزی در قلمرو علوم عقلی اسلامی و علوم انسانی مهدی عبداللهی دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم دکتری فلسفه اسلامی ارتباط با مدیر کانال: @mabd57
مشاهده در ایتا
دانلود
__________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
ان شاء الله در این همایش، مقاله «مشروعیت ولایت فقیه از منظر حضرت امام خمینی قدس سره» را در کمیسیون فلسفه مضاف ارائه خواهم کرد. __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
__________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
📜 بازخوانی منشور روحانیت؛ پیامی از امام راحل به حوزویان 🗓 سوم اسفندماه، سالروز پیام حضرت امام خمینی(ره) به روحانیان، مراجع، مدرسان، طلاب و ائمه جمعه و جماعات است که متن این پیام که با عنوان شناخته می‌شود. 🔻 برش‌هایی از منتشور روحانیت: ◽️ حوزه ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس‌العمل مناسب باشند. چه بسا شیوه‌های رایج اداره امور مردم در سال‌های آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حل مشکلات خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کند. ◽️ ، به خون سرمایه‌داران زالوصفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت. آن‌ها با زهد و تقوا و ریاضت درس خوانده‌اند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگی کرده‌اند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفته‌اند. ◽️ تردیدی نیست که حوزه‌های علمیه و علمای متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجرویها بوده‌اند. ◽️ افتخار و آفرین بر و روحانیت که در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به میهمانی عرشیان رفتند و در مجمع ملکوتیان شعر حضور سروده‌اند. ◽️ انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‌ خود را به گروهها و می‌خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری می‌کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده‌اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر. ◽️ جنگ ما جنگ و باطل بود و تمام شدنی نیست، جنگ ما فقر و غنا بود، و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد. ◽️ مگر شما هر روز شاهد میدانهای با عظمت قتال با متجاوزین نیستید که به مرگ لبخند می‌زنند و معجزه می‌آفرینند. راستی این چه تحولی است که بر سراسر این کشور صاحب الزمان- روحی فداه- نور افشانی می‌کند و چه آتشفشانی است که منحرفان و کج‌اندیشان و بدخواهان را در خود فرو برده و ذوب می‌کند؟ __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💥 علل طبیعی یا ماوراءطبیعی؛ دوگانه پنداری کرونایی! (1) ربزموجودی مرموز و به نسبت خطرناک به نام ویروس سر از کشور عزیزمان ایران درآورده است. بسیاری از مردم احساس نگرانی میکنند. روال طبیعی زندگی اجتماعی به هم ریخته، برنامه عادی مراکز آموزشی و پژوهشی تقریبا تعطیل شده است. سازمان های فراوانی درگیر مبارزه با این ویروس هستند. در این میان، پزشکان و پرستاران عزیز و سایر کادر پزشکی که به حق هستند، وظیفه دشواری بر دوش دارند و شواهد نشانگر آن است که از عهده این وظیفه سنگین در خدمت به خلق خدا برخواهند آمد. اما نگرانی از این پدیده زمانی بیشتر می شود که درمی یابیم این پدیده تنها یک مسئله پزشکی و بهداشتی نیست، بلکه متأسفانه وجوه دیگری یافته است که گاه پررنگتر از وجهه پزشکی مسئله است. با اندکی تأمل درمی یابیم در این عرصه، بیش از آن که کرونا سلامت_جسمانی ما را نشان رفته باشد، مسائل دیگری در پوشش کرونا بر و روانی ما چنگ انداخته اند. خود کرونا توان ایجاد این آسیب روانی را ندارد، بلکه او در این میان ابزار دست عوامل دیگر شده است. فضای واقعاً آشفته مجازی که لبریز از آمارهای غیردقیق، بلکه ساختگی و سیاه نماییهای رسانه های دشمن و مزدور است، ذهنیت مردم عزیز ما را نشانه رفته است. رسالت دست اندرکاران اصلی و رسانه های مردمی اطلاع رسانی دقیق از ابعاد مسئله به خصوص راهکارهای پیشگیری و درمان است. جامعه نباید رسالت خطیر و جهاد کبیر خود را فراموش کنند. یکی دیگر از آسیبهای جدی که به بهانه کرونا بر جان مردم عزیز ما وارد میشود، است که ناشی از دوگانه موهوم ؟ است. این دوگانه دروغین در بستر کرونا در دو عرصه الف) ریشه یابی و ب) درمان خود را نشان میدهد. برخی با ژست علمی اندیشی بار پیدایش همه پدیده های طبیعی از جمله بیماریهایی چون کرونا را بر دوش عوامل طبیعی می گذارند و در پی آن، بهبود وضعیت و رهایی از شرایط ناگوار را نیز تنها در دستان طبیعت جستجو میکنند. برخی دیگر در جبهه مقابل، چنان بر امور معنوی تأکید میکنند که گویا امور مادی از دایره علیت و معلولیت خارج اند. این دوگانه، امری نوپدید نیست. هنوز صدای در تاریخ به گوش میرسد که تفکر الهیاتی و اندیشه فلسفی را پیشاعلم می انگاشت، یا که خدا را تنها در حد و قواره پوش میشناخت، یا آنان که نقش و تأثیر خداوند در جهان آفرینش را تنها در کسوت آغازگر پیدایش مخلوقات و بسان می انگاشتند. اما قرآن کریم و تفکر فلسفی نهفته در آن با آموزه نورانی به روشنی نشان می دهد، نظام تأثیر و تأثر در کل هستی جریان دارد. خداوند در هرم هستی قرار دارد و همه موجودات لحظه به لحظه و در همه شؤون هستی خود، محتاج افاضه و وجودبخشی اویند و در عین حال، این موجودات بر یکدیگر تأثیر مینهند و در این میان تفاوتی میان موجود مادی و غیرمادی نیست. اساساً ماده و معنا دو قلمرو بریده و دو کشور مستقل از یکدیگر نیستند. خود این مرزکشی میان ماده و معنا نیز موهوم است. بر این اساس، هم چنان که امور مادی در پیدایش امور مادی تأثیر میگذارند، نوشیدن آب تشنگی را برطرف میکند، امور معنوی نیز بر امور مادی تأثیر مینهند، مثل این که گناه مؤمن موجب تنگی روزی او میشود، یا نماز شب به رزقش وسعت میدهد و . . . __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
💥 علل طبیعی یا ماوراءطبیعی؛ دوگانه پنداری کرونایی! (2) در پدیده ویروس نیز هم در سوی 1) ریشه یابی و علت شناسی و هم در جهت 2) پیشگیری و درمان باید از یک جانبه نگری پرهیز کرد: 1) نه می توان علل و زمینه های مادی کرونا را نادیده گرفت و نه رواست که چشم بر زمینه های معنوی این پدیده ببندیم. کرونا یک پدیده مادی است که به بدن ما آسیب جدی میرساند. همان طور که عوامل مادی و طییعی و یا حتی آزمایشگاهی!!! این پدیده مادی را باید بررسی کرد، نباید از نگاه کلان ایمانی به آن نیز غافل شد. بنا بر توحید افعالی هیچ موجودی در هستی بی اذن و اراده الهی وجود نمی یابد، باید در این مسئله اندیشید که ممکن است این بیماری و بلا ریشه در برخی رفتارهای نادرست ما داشته باشد. بلاها برای برخی مایه تعالی و عروج در مراتب معنوی اند و برای برخی دیگر، مجازات رفتارهای نادرستی که در زبان دین، «گناه» نامیده میشوند. 2) دوجانبه نگری در بعد ریشه یابی و پیدایش کرونا ما را به دوجانبه نگری در بعد پیشگیری و درمان رهنمون میشود: الف) حاصل شناسایی علل مادی پیدایش و تشدید کرونا آن است که از این عوامل دوری کنیم و امید است دانشمندان تلاشگر کشورمان بتوانند داروی درمان آن را نیز کشف کنند. پس با رعایت مسائل بهداشتی باید از پیدایش کرونا جلوگیری کنیم، یا اگر بدان آلوده شدیم، یاید فرآیند طبیعی درمان را به درستی و دقیق دنبال کنیم. اما این بعد مادی مسئله منافاتی با رویه معنوی آن ندارد، بلکه ب) عوامل ماوراطبیعی همچنان که در سایر موارد تأثیرگذارند، در این عرصه نیز بریده از قلمرو طبیعت نیستند. بر همین اساس، استغفار از گناهان خود، دعا و تضرع به درگاه پروردگار، توسل به اولیاء الهی، صدقه دادن و دیگر اموری که تأثیر معنوی آنها در جای خود اثبات شده است، بعد دیگر مسئله است که در کنار بعد مادی باید مورد توجه اهل ایمان باشد. از همین روست که اندیشمندان دینی ما همچون حضرت امام خمینی قدّس سرّه هم بر رعایت مسائل مادی و توصیه های پزشکی تأکید داشتند و هم بر امور معنوی. وقتی تشنه می شویم، آب می خوریم. خدا به وسیله آب ما را سیراب میکند. در اینجا هم با رعایت توصیه های پزشکان عزیز و ارتباط معنوی با پروردگار جهانیان، از ابتلای به کرونا دور می مانیم، چنان که امیرمؤمنان علیه السلام از دیوار در حال سقوط فاصله گرفت، و فرمود: از قضای الهی به قدر او پناه بردم. (الصدوق، التوحید، ص369) ❇️ در این پدیده ناگوار کرونا نادیده گرفتن توصیه های پزشکی که برآمده از یافته های تجربی مستند به روشهای معتبر عقلایی و علمی است، به همان میزان غیرعقلانی است که انکار تأثیر امور معنوی از قبیل دعا و توسل. اصرار بر این قبیل تنها فایده اش، ضرر و زیان مردمی است که در میانه مشکلات اقتصادی فراوان، گرفتار بیماری واگیرداری شده اند که برآورد دقیقی از آن ندارند. علل طبیعی و علل ماوراءطبیعی هر دو در نظام هستی دخالت دارند، اما همگی به اراده الهی! اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ . . . وَ طَهِّرْنى مِنْ دَنَسِ ما اَسْلَفْتُ، وَ اَوْجِدْنى حَلاوَةَ الْعافِيَةِ، وَاَذِقْنى بَرْدَ السَّلامَةِ. . . بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست . . و مرا از آلودگى اعمال گذشته پاک کن، و از لذّت عافیت کامیابم فرما، و گوارایى تندرستى را به من بچشان . . . (فرازی از دعای 15 صحیفه سجادیه امام زین العابدین علیه السلام) __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دانشمند روس: کرونا سلاح بیولوژیک آمریکا علیه چین و ایران است. ایگور نیکولین دانشمند و زیست شناس روس که قبلا در کمیته سلاح بیولوژیک روسیه فعالیت کرده, در مصاحبه با روسیا الیوم گفت: ویروس کرونا, سلاح بیولوژیک آمریکاست که از آن برای کنار زدن دشمنان خود از جمله چین و ایران استفاده می‎کند. 🔹در ۲۰ سال اخیر این چهارمین شیوع ویروس در چین است. این مسئله تصادفی نیست بلکه یک طرح است. __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
بسم الله‌ الرحمن الرحیم ♦️شیخ انصاری پای درس مثنوی مولوی♦️ مدت هاست عده ای گاه با قصد خیر و گاه . . . تلاش می کنند بزرگانی از فقه و اصول را مخالف معرفی کنند، هر چند این مدعا نزد اهل فن چنان دور از آبادی است که ارزش بحث علمی ندارد، اما متأسفانه در برخی از افراد کم اطلاع کارگر می افتد. بی تردید یکی از راه های کشف حقیقت در این مسئله رجوع به شواهد تاریخی معتبر در خصوص این بزرگان است. ♦️ متن زیر عین سخنان یکی از اندیشمندان سرشناس معاصر حوزه درباره شیخ اعظم قدس سره است: «از شواهد تاریخی برمی آید که وی با مسائل فلسفی آشنا بوده است. در کتابهای مربوط به شرح حال ، این نکته کمتر منعکس شده، اما ظاهراً اصل مطلب مسلّم است. استاد بزرگوارمان مرحوم آیۀ الله آقای بجنوردی مطلبی را نقل فرمودند از مرحوم آقای شیخ اسدالله زنحانی که از علمای کاظمین و از شاگردهای مرحوم میرزای شیرازی بزرگ بودند. ایشان از استادشان مرحوم مجدد شیرازی، و ایشان نیز از استادشان مرحوم شیخ انصاری نقل می‌فرمودند که شیخ در جلسه‌ای به ما توصیه می‌کردند که «شما یک دوره معقول را بخوانید و از مسائل معقول مطلع باشید» و آن گاه شیخ فرمودند: من در مدت اقامتم در کاشان، به خدمت مرحوم می‌رسیدم. یک بار از ایشان درخواست کردم که به من فلسفه درس بدهند. ایشان به جهت گرفتاریهای فراوان امتناع کردند، اما شخی را معرفی کردند که فلسفه را از او بیاموزم. و آدرس منزل او را داند. من به آن آدرس رفت و در زدم. شخصی بیرون آمد که هیأت دروایش را داشت. وقتی که چشمش به افتاد، تعجب کرد، من در لباس علما و ایشان با هیأت دراویش! من گفتم: آخوند ملااحمد من را فرستاند. اسم ایشان را که بردم، تعجب ایشان کم شد. گفتم: من از ایشان درس فلسفه خواستم، ولی ایشان به دلیل گرفتاریهایشان قبول نفرموند و گفتند نزد شما بیایم تا یک دوره فلسفه به من درس بدهید. گفت: من فعلاً حال این کارها را ندارم، لیکن چون آخوند فرموده‌اند، یک دوره ملای روم را می‌گویم و در ضمن آن، یک دوره فلسفه و حکمت را هم می‌گویم. به این ترتیب، در مدتی که در کاشان بودم، نزد همان شخص یک دوره مثنوی را خواندم و ضمن آن، یک دوره مسائل حکمت و معقول را هم فراگرفتم.» 📚 حضرت آیۀ الله سید احمد مددی، نگاهی به دریا، قم: مؤسسه کتابشناسی شیعه، 1393، ج1، ص157-158 __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
بسم الله‌ الرحمن الرحیم ❄️❄️❄️ لزوم 💎 ، وزیر داخله اسلام 💎 ، وزیر خارجه اسلام مرحوم آیة الله حاج میرزا محمّد ثقفی (صاحب تفسیر روان جاوید و نوۀ مرحوم میرزا أبوالقاسم کلانتر مقرر شیخ انصاری ): چندی بود می‌خواستم نکته را تذّکر دهم می‌ترسیدم جسارت شود تا این زمان که عنان اختیار از دست رفت و ناچار شدم از حدّ خود تجاوز نمایم و آن آنست که علماء اعلام و فقهاء اسلام کثر الله أمثالهم تکلیف عوام را معلوم فرموده‌اند چنانکه مرحوم سیّد در عروة الوثقی می‌فرماید مورد تقلید، احکام فرعیّه عملیّه است و در اصول دین و فقه و علم نحو و صرف و لغت و موضوعات مستنبطه عرفیّه یا لغویّه و موضوعات صرفه تقلید راه ندارد. و از این جا معلوم می‌شود وظیفه آن ها همان بیان أحکام شرعیّه فرعیّه است و این منصبی است که امام علیه‌السّلام به آنها مرحمت فرموده‌است؛ لذا مناسب است خودشان هم از مقامشان تجاوز ننمایند؛ چون می‌دانند هرعلمی اهل و متخصّص و خُبره دارد و جاهل در مسئله باید به اهل ذکر آن رجوع نماید؛ خوب است در مسائل عقلیّه و ادبیّه و تاریخیّه آنچه را فن ایشان نیست وارد نشوند و اگر کسی از این قبیل مسائل سؤال نمود ارشاد به أهلش نمایند. چنانچه شنیده‌ام بنای مرحوم شیخ انصاری قدّس سرّه که حقّاً باید أعمالش مانند اقوالش سرمشق علمائ متأخّرین باشد بر این بوده که هر وقت مسألة عقلیّه مشکلی از ایشان سؤال می‌نمودند جواب می‌فرمودند: «من وزیر داخلة اسلامم و حاجی سبزواری وزیر خارجه است. به ایشان مراجعه نمائید.» و اوقاتی‌ که بنده در قم بودم از مرحوم شیخ استاد ما علیه الرحمه سؤال نموده بودند از ممالک اروپا که کیفیّت وحی بر پیغمبر چگونه است رجوع فرمودند به اساتید معقول جوابش را بنویسند و اگر مسائل ادبی یا تاریخی سؤال می‌شد مذاکره شده بود که به اهل فنّش مراجعه شود، البته شأن فقیه نیست که همه چیز را بداند ولی باید بداند که سؤال از هر مسأله باید از اهل ذکرش بشود، اگر خود را اهل ذکر آن مسأله نمی‌داند ارشاد به أهلش فرماید. بنده تعجّب می‌کنم از بعضی آقایان که هر چه هر که از آنها سؤال می‌کند جواب می‌دهند! مگر مجبورید ندانسته جواب بگوئید؟! شما می‌دانید طبیب نیستید، چرا معالجه می‌فرمائید؟! بلکه آن بیچاره دوای شما را خورد و مُرد با آنکه می‌گوئید طبیب ضامن است اگر چه حاذق باشد. مگر نمی‌دانید اهل شعر نیستید، چرا شعر می‌گوئید تا به ضرورت دچار شوید و معنی می‌کنید تا در نزد ادبا و اهل معنی موهون شوید؟! با آنکه می‌دانید به مقدّمات اجتهاد کسی ادیب نمی‌شود. و از همه بدتر ورود در مسائل عقلیّه است، چون سرزمینی است که ایمان فلک رفته بباد؛ اگر خواسته باشید بر طبق اخبار جواب بفرمائید، ظواهر ادله در این باب شاید اختلافش بیش از اخبار فروع باشد و تا شخص احاطه به آن ها نداشته باشد و علاج تعارضش را نکرده باشد و وجه جمع میان آنها را نیافته باشد و با عقل صریح مطابقه ننموده باشد نمی‌تواند جواب بگوید؛ علاوه بر آنکه حجّیّت آنها معلوم نیست. و اگر خواسته باشید بر طبق قواعد عقلیه جواب بگوئید، وا حسرتا؛ علاوه بر استعداد و عقل کامل یک عمر زحمت و مجاهدت می‌خواهد تا اگر خداوند از این علم نصیبی برای او مقدر فرموده باشد به او واصل شود. لذا کمتر فقیهی است که در این رشته وارد شده باشد و سلامت خارج شده باشد . . . خلاصه آنكه در فنى كه تخصص در آن نداريد وارد نشويد كه خير دنيا و آخرت ندارد بدتر از همه حال بعضى اهل منبر است كه از جهات اربعه يا سته الفاظى از اصطلاحات عرفاء و فلاسفه جمعآورى و حفظ نمودهاند و اخبار آل محمد (ص) و مواعظ حسنه آنانرا كنار گذارده بوسيله آن منسوجات از مردم دلربائى مينمايند باز جاى شكرش باقى است كه گوينده و شنونده هيچكدام نميفهمند اگر نه مفاسدش بيش از اينها بود. 📚 روان جاوید در تفسیر قرآن مجید، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۳ __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
بسم الله‌ الرحمن الرحیم 🌷 انتظار فرج از نگاه حضرت قدس سرّه (1) 🔹بعضی‌ها را به اين مى‏دانند كه در مسجد، در حسينيه، در منزل بنشينند و دعا كنند و فرج امام زمان- سلام اللَّه عليه- را از خدا بخواهند. اينها مردم صالحى هستند كه يك همچو اعتقادى دارند. بلكه بعضى از آنها را كه من سابقاً مى‏شناختم بسيار مرد صالحى بود، يك اسبى هم خريده بود، يك شمشيرى هم داشت و منتظر حضرت صاحب- سلام اللَّه عليه- بود. اينها به تكاليف شرعى خودشان هم عمل مى‏كردند و نهى از منكر هم مى‏كردند و امر به معروف هم مى‏كردند، لكن همين، ديگر غير از اين كارى ازشان نمى‏آمد و فكر اين مهم كه يك كارى بكنند، نبودند. يك دسته ديگرى بودند كه انتظار فرج را مى‏گفتند اين است كه ما كار نداشته باشيم به اينكه در جهان چه مى‏گذرد، بر ملت‏ها چه مى‏گذرد، بر ملت ما چه مى‏گذرد؛ به اين چيزها ما كار نداشته باشيم، ما تكليف‏هاى خودمان را عمل مى‏كنيم، براى جلوگيرى از اين امور هم خود حضرت بيايند ان شاء اللَّه، درست مى‏كنند؛ ديگر ما تكليفى نداريم. تكليف ما همين است كه دعا كنيم ايشان بيايند و كارى به كار آنچه در دنيا مى‏گذرد يا در مملكت خودمان مى‏گذرد، نداشته باشيم. اينها هم يك دسته‏اى، مردمى بودند كه صالح بودند. يك دسته‏اى مى‏گفتند كه خوب، بايد عالم پر [از] معصيت بشود تا حضرت بيايد؛ ما بايد نهى از منكر نكنيم، امر به معروف هم نكنيم تا مردم هر كارى مى‏خواهند بكنند؛ گناه‏ها زياد بشود كه فرج نزديك بشود. يك دسته‏اى از اين بالاتر بودند، مى‏گفتند: بايد دامن‏زد به گناهها، دعوت كرد مردم را به گناه تا دنيا پر از جور و ظلم بشود و حضرت- سلام اللَّه عليه- تشريف بياورند. اين هم يك دسته‏اى بودند كه البته در بين اين دسته، منحرفهايى هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرفهايى هم بودند كه براى مقاصدى به اين دامن‏مى‏زنند. يك دسته ديگرى بودند كه مى‏گفتند كه هر حكومتى اگر در زمان غيبت محقق بشود، اين حكومت باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهايى كه بازيگر نبودند، مغرور بودند به بعض رواياتى كه وارد شده است بر اين امر كه هر عَلَمى بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خيال كرده بودند كه نه، هر حكومتى باشد، در صورتى كه آن روايات [اشاره دارد] كه هر كس علم بلند كند با علم مهدى، به عنوان «مهدويت» بلند كند، [باطل است.] حالا ما فرض مى‏كنيم كه يك همچو رواياتى باشد، آيا معنايش اين نيست كه تكليفمان ديگر ساقط است؟ يعنى، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نيست اين معنا كه ما ديگر معصيت بكنيم تا پيغمبر بيايد، تا حضرت صاحب بيايد؟ حضرت صاحب كه تشريف مى‏آورند براى چى مى‏آيند؟ براى اينكه گسترش بدهند عدالت را، براى اينكه حكومت را تقويت كنند، براى اينكه فساد را از بين ببرند. ما بر خلاف آيات شريفه قرآن دست از نهى از منكر برداريم، دست از امر به معروف برداريم و توسعه بدهيم گناهان را براى اينكه حضرت بيايند؟ حضرت بيايند چه مى‏كنند؟ حضرت مى‏آيند، مى‏خواهند همين كارها را بكنند. الآن ديگر ما هيچ تكليفى نداريم؟ ديگر بشر تكليفى ندارد، بلكه تكليفش اين است كه دعوت كند مردم را به فساد؟ به حسب رأى اين جمعيت، كه‏ بعضيشان بازيگرند و بعضيشان نادان، اين است كه ما بايد بنشينيم، دعا كنيم به صدام . . . ما اگر دستمان مى‏رسيد، قدرت داشتيم، بايد برويم تمام ظلم و جورها را از عالم برداريم. تكليف شرعى ماست، منتها ما نمى‏توانيم. اينى كه هست اين است كه حضرت عالم را پر مى‏كند از عدالت؛ نه شما دست برداريد از تكليفتان، نه اينكه شما ديگر تكليف نداريد. ما تكليف داريم كه، اينكه مى‏گويد حكومت لازم نيست، معنايش اين است كه هرج و مرج باشد. اگر يك سال حكومت در يك مملكتى نباشد، نظام در يك مملكتى نباشد، آن طور فساد پر مى‏كند مملكت را كه آن طرفش پيدا نيست. آنكه مى‏گويد حكومت نباشد، معنايش اين است كه هرج و مرج بشود؛ همه هم را بكُشند؛ همه به هم ظلم بكنند براى اينكه حضرت بيايد. حضرت بيايد چه كند؟ براى اينكه رفع كند اين را. اين يك آدم عاقل، يك آدم اگر سفيه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سياست اين كار را نكرده باشد كه بازى بدهد ماها را كه ما كار به آنها نداشته باشيم، آنها بيايند هر كارى مى‏خواهند انجام بدهند، اين بايد خيلى آدم نفهمى باشد! 📚 صحیفه امام، ج21، ص13-15 __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
بسم الله‌ الرحمن الرحیم 🌷 انتظار فرح از نگاه حضرت قدس سرّه (2) مسأله اين است كه دست سياست در كار بوده؛ همان طورى كه تزريق كرده بودند به ملتها، به مسلمين، به ديگر اقشار جمعيتهاى دنيا كه سياست كار شماها نيست؛ برويد سراغ كار خودتان و آن چيزى كه مربوط به سياست است، بدهيد به دست امپراتورها. خوب، آنها از خدا مى‏خواستند كه مردم غافل بشوند و سياست را بدهند دست حكومت‏ و به دست ظلمه، دست امريكا، دست شوروى، دست امثال اينها و آنهايى كه اذناب اينها هستند و اينها همه چيز ما را ببرند، همه چيز مسلمانها را ببرند، همه چيز مستضعفان را ببرند و ما بنشينيم بگوييم كه نبايد حكومت باشد، اين يك حرف ابلهانه است، منتها چون دست سياست در كار بوده، اين اشخاص غافل را، اينها را بازى دادند و گفتند: شما كار به سياست نداشته باشيد، حكومت مال ما، شما هم برويد توى مسجدهايتان بايستيد نماز بخوانيد! چه كار داريد به اين كارها؟ اينهايى كه مى‏گويند كه هر علمى بلند بشود و هر حكومتى، خيال كردند كه هر حكومتى باشد اين برخلاف است. اينها نمى‏فهمند چى دارند مى‏گويند. اينها تزريق كرده‏اند بهشان كه اين حرفها را بزنند. نمى‏دانند دارند چى‏چى مى‏گويند. حكومت نبودن، يعنى اينكه همه مردم به جان هم بريزند، بكشند هم را، بزنند هم را، از بين ببرند، برخلاف نص آيات الهى رفتار بكنند. ما اگر فرض مى‏كرديم دويست تا روايت هم در اين باب داشتند، همه را به ديوار مى‏زديم؛ براى اينكه خلاف آيات قرآن است. اگر هر روايتى بيايد كه نهى از منكر را بگويد نبايد كرد، اين را بايد به ديوار زد. اين گونه روايت قابل عمل نيست. و اين نفهمها نمى‏دانند چى مى‏گويند، هر حكومتى باشد حكومت [باطل‏] است! بلكه شنيدم بعضى از اشخاص گفته‏اند كه خوب با اين وضعى كه هست، الآن در ايران هست، ديگر ما نبايد تهذيب اخلاق بكنيم؛ ديگر غلط است اين حرفها! چيزى نيست ديگر حالا؛ حتماً بايد استاد اخلاق در يك محيطى باشد كه همه مردم فاسدند، شرابخانه‏ها همه بازند و- عرض مى‏كنم كه- جاهاى فساد همه بازند! اگر يك جايى باشد كه خوب باشد، آنجا ديگر تهذيب اخلاق لازم نيست، نمى‏شود، باطل است! اينها يك چيزهايى است كه اگر دست سياست در كار نبود، ابلهانه بود، لكن آنها مى‏فهمند دارند چى مى‏كنند. آنها مى‏خواهند ما را كنار بزنند. بله، البته آن پر كردن دنيا را از عدالت، آن را ما نمى‏توانيم [پر] بكنيم. اگر مى‏توانستيم، مى‏كرديم، اما چون نمى‏توانيم بكنيم ايشان بايد بيايند. الآن عالم پر از ظلم است. شما يك نقطه هستيد در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانيم جلوى ظلم را بگيريم، بايد بگيريم؛ تكليفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است،] تكليف ما كرده است كه بايد برويم همه كار را بكنيم. اما نمى‏توانيم بكنيم؛ چون نمى‏توانيم بكنيم، بايد او بيايد تا بكند. اما ما بايد فراهم كنيم كار را. فراهم كردن اسباب اين است كه كار را نزديك بكنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت- سلام اللَّه عليه- در هر صورت، اين مصيبتهايى كه هست كه به مسلمانها وارد شده است و سياستهاى خارجى دامن بهش زده‏اند، براى چاپيدن اينها و براى از بين بردن عزت مسلمين [است‏]. و باورشان هم آمده است خيليها. شايد الآن هم بسيارى باور بكنند كه نه، حكومت نبايد باشد، زمان حضرت صاحب بايد بيايد حكومت. و هر حكومتى در غير زمان حضرت صاحب، باطل است؛ يعنى، هرج و مرج بشود، عالم به هم بخورد تا حضرت بيايد درستش كند! ما درستش مى‏كنيم تا حضرت بيايد. 📚 صحیفه امام، ج21، ص15-17 __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
منتشر شد: نام كتاب📚فلسفه الهیات بالمعنی الاخص: درآمدی بر خداشناسی فلسفی نويسنده ✍️ مهدی عبدالهی سال چاپ🔅1398 تعداد صفحات📖 547 قطع كتاب📕رقعی قيمت💰69000 تومان ناشر📇 انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
فلسفه الهیات بالمعنی الاخص پژوهش فرانگرنه از سنخ فلسفه‌های مضاف درباره خداشناسی فلسفی است که این بخش از فلسفه اسلامی را به منزله یک دانش به روش عقلی تحلیل و بررسی می‌کند. دستاورد چنین نگاهی به موضوع، هویت معرفتی خداشناسی فلسفی (موضوع، روش، مسائل) و جایگاه و نسبت آن با دیگر شاخه‌های فلسفی را آشکار می‌کند و نشان می‌دهد که نظرگاه‌های متفاوت درباره خدا (پذیرش و انکار خداوند و نیز نگرشها و تفاسیر مختلف از ذات و صفات الهی) ریشه در بنیادهای نظری دیگر، یعنی هستی شناسی، معرفت شناسی و زبان شناسی دارند. مباحث خداشناسی عقلی دسته‌ای مسائل ذهنی و انتزاعی صرف نیست که فارغ از دغدغه‌های عینی و دردها و واهمه‌های انضمامی افراد و جوامع انسانی شکل گرفته باشند، بلکه از آنجا که کنش انسانی صحنه تجسم اندیشه‌ها و مرتبه عینیت یافتگی ذهنیت انسان است، ذهنیت و نگرش ما نسبت به خدا در عنیت رفتار ما متجلی می‌شود. کتاب حاضر حاصل پژوهشی چندین ساله درباره خداشناسی فلسفی است. این پژوهش فرانگرانه از نوع فلسفه‌های مضاف به علوم، خداشناسی فلسفی را به مثابه یک دانشواره تحلیل و بررسی عقلی کرده است. __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
🎙 🔰 اتکا بر 🔷 تمدّن عظيم و حيرت انگيز جديد اروپايى كه چشمها را خيره و عقلها را حيران كرده است و امروز بر سراسر جهان سيطره دارد، به اقرار و اعتراف محقّقين بی‌غرض غربى، بيش از هر چيز ديگر از تمدّن با شكوه اسلامى مايه گرفته است. 🔹 مى‏ گويد: «بعضيها [از اروپاييان‏] عار دارند كه اقرار كنند كه يك قوم كافر و ملحدى [يعنى مسلمانان‏] سبب شده اروپاى مسيحى از حال توحّش و جهالت خارج گردد، و لذا آن را مكتوم نگاه مى‏ دارند، ولى اين نظر به درجه‏اى بى‏اساس و تأسّف آور است كه به آسانى مى ‏توان آن را ردّ نمود ... نفوذ اخلاقى همين اعراب زاييده اسلام، آن اقوام وحشى اروپا را كه سلطنت روم را زير و زبر نمودند، داخل در طريق آدميّت نمود و نيز آنان دروازه علوم و فنون و فلسفه را كه از آن بكلّى بی‌خبر بودند به روى آنها باز كرد و تا ششصد سال استاد ما اروپاييان بودند». (تمدّن اسلام و عرب، ص751) 🔹ويل دورانت در تاريخ تمدّن مى‏گويد: 🔸«پيدايش و اضمحلال تمدّن اسلامى از حوادث بزرگ تاريخ است. اسلام طىّ پنج قرن، از سال 81 هجرى تا 597 هجرى، از لحاظ نيرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نيك و تكامل سطح زندگانى و قوانين منصفانه انسانى و تساهل دينى [احترام به عقايد و افكار ديگران‏] و ادبيّات و تحقيق علمى و علوم و طبّ و فلسفه پيشاهنگ جهان بود». (تاريخ تمدّن، ج11، ص317) 🔸 «دنياى اسلام در جهان مسيحى نفوذهاى گونه‏ گون داشت. اروپا از ديار اسلام غذاها و شربتها و دارو و درمان و اسلحه و نشانهاى خانوادگى، سليقه و ذوق هنرى، ابزار و رسوم صنعت و تجارت، قوانين و رسوم دريانوردى را فرا گرفت و غالبا لغات آن را نيز از مسلمانان اقتباس كرد. علماى عرب [مسلمان‏] رياضيات و طبيعيات و شيمى و هيأت و طبّ يونان را حفظ كردند و به كمال رسانيدند و ميراث يونان را كه بسيار غنی تر شده بود، به اروپا انتقال دادند ... فيلسوفان عرب [مسلمان‏] مؤلّفات ارسطو را براى اروپاى مسيحى حفظ و ضمنا تحريف كردند. و از مشرق بر پرتو افكندند و صلاحيّتشان چون يونانيان مورد اعتماد بود ... اين نفوذ [اسلامى‏] از راه بازرگانى و جنگهاى صليبى و ترجمه هزاران كتاب از عربى به لاتين و مسافرتهاى دانشورانى از قبيل و و ادلارد باثى به اندلس اسلامى انجام گرفت». (تاريخ تمدّن، ج11، ص319-320) 🔆و هم او میگوید: 👌🏼 «تنها به دورانهاى طلايى تاريخ، يك جامعه مبتوانسته است در مدّتى كوتاه اين همه مردان معروف در زمينه سياست و تعليم و ادبيّات و لغت و جغرافيا و تاريخ و رياضيات و هيأت و شيمى و فلسفه و طبّ و مانند آنها كه در چهار قرن اسلام، از هارون الرّشيد تا ابن رشد بوده‏اند، به وجود آورد. قسمتى از اين فعاليّت درخشان از ميراث يونان مايه گرفت؛ امّا قسمت اعظم آن، بخصوص در سياست و شعر و هنر، ابتكارات گرانبها بود». (تاريخ تمدّن، ج11، ص322) 📚مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏1، ص348-349 __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
♨️ ... ‌ 📚 بالمعنی الاخص 🖌 اثری از حجت الاسلام عضو شورای علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ✔️ فلسفه الهیات بالمعنی‌الاخص پژوهشی فرانگرانه از سنخ فلسفه‌های مضاف درباره خداشناسی فلسفی است که این بخش از فلسفه اسلامی را به منزله یک دانش به روش عقلی تحلیل و بررسی می‌کند. ✔️ دستاورد چنین نگاهی به موضوع، هویت معرفتی خداشناسی فلسفی (موضوع، روش، مسائل) و جایگاه و نسبت آن با دیگر شاخه‌های فلسفی را آشکار می‌کند و نشان می‌دهد که نظرگاه‌های متفاوت درباره خدا (پذیرش و انکار خداوند و نیز نگرش‌ها و تفاسیر مختلف از ذات و صفات الهی) ریشه در بنیادهای نظری دیگر، یعنی هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و زبان‌شناسی دارند. ✔️ مباحث خداشناسی عقلی دسته‌ای مسائل ذهنی و انتزاعی صرف نیست که فارغ از دغدغه‌های عینی و دردها و واهمه‌های انضمامی افراد و جوامع انسانی شکل گرفته باشند، بلکه از آنجا که کنش انسانی صحنه تجسم اندیشه‌ها، و مرتبه عینیت یافتگی ذهنیت انسان است، ذهنیت و نگرش ما نسبت به خدا در عینیت رفتار ما متجلی می‌شود. 📌 هم اکنون می توانید این آثار ارزشمند را با تخفیف ۳۰ درصدی همراه با ارسال رایگان، در طرح تخفیف ویژه رمضان سازمان انتشارات از طریق لینک زیر تهیه کنید: 🌐http://poiict.ir/product/ 🆔 @iictchannel
بسم الله‌ الرحمن الرحیم دارا و ندار (1) «نداری» درد دارد. همه دارایی های خود را دوست دارند و از «نداری»ها دل آزرده اند. پول، خانه و خودرو خود را دوست داریم، فرزند و پدر و مادر و اقوام خود را دوست داریم، زیبایی، قوت بازو، مهارت ورزشی، مهارت حرفه ای خود را دوست داریم، پست و مقام و رتبه خود را دوست داریم، دانایی و توانایی و سخاوت و شجاعت و سایر کمالات خود را دوست داریم. در مقابل از «نداری»های خود در آزاریم. همواره از خود می پرسیم: چرا من پول ندارم، چرا خانه آن چنانی ندارم، چرا خودروی فلانی را ندارم، چرا فرزندم فلان طور نیست، چرا پدرم فلانی نیست، چرا مادرم بهمانی نیست . . . و مدام آرزو میکنیم: کاش پول داشتم، کاش آن چنان خانه ای و این چنین خودرویی داشتم، کاش فرزندم، پدرم، مادرم فلان خصوصیت را داشتند، کاش به فلان پست و مقام رسیده بودم، کاش فلان دانش را داشتم. کاش من نیز اهل سخاوت بودم، کاش شجاعت نیز در من به جای ترس نشسته بود، کاش من نیز از مقربان درگاه ربوبی بودم. آری من دوست دارم دارا باشم و از «نداری»های خود رنج می برم. دارایی سرور و بهجت می آفریند و «نداری» درد می آورد. گفتیم «نداری» درد دارد، اما چو نیک بنگریم، بسیاری از «ندار»ها از «نداری» خود درد ندارند. عقل ما آدمیان در یک رتبه نیست، اما کدامین آدمیزاد را دیده ای که از «نداری» مراتب بالاتر عقل درد بکشد، از خود بپرسد چرا عقل بیشتری ندارم و آرزو کند کاش میداشتم؟ گاه دو تن «نداری» یکسانی دارند، اما یکی از «نداری» خود درد دارد و دیگری انگار نه انگار. بسیاری در عالم، «ندار»ند و درد نیز ندارند. پس «نداری» به تنهایی درد نمی آورد. اصلا به گفته اهل فلسفه، «نداری» خود «نداری» است، نه به داشتن است، پس چگونه چیزی به دنبال خود بیاورد. آری «نداری»، درد ندارد، دانایی به «نداری» درد دارد. «ندار»های هستی فراوان اند، اما از ایشان تنها داناها درد «نداری» دارند و درد هر دانایی به اندازه دانایی اوست. هر اندازه دانایی به «نداری» بزرگتر، درد «نداری» در نهان وجود دانا عمیق تر. عمق درد «نداری» هر کس به بزرگی دانایی اش به «نداری» خویش است. __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
دارا و ندار (2) حال که درد «نداری» در واقع درد دانایی به «نداری» است، به ما آموخته اند که به دنبال دانایی به «نداری»های خویش باشیم: «أوقفنی علی مراکز اضطراری» (دعای عرفه امام حسین علیه السلام) خدایا مرا بر نقطه های اضطرارم واقف گردان. «نداری»های تن و بدن برای همه آشکار است و دانایی به آنها برای همگان حاصل، اما «نداری»های دیگری داریم که برای بسیاری در پرده است. چون گرسنه شویم، به اضطرار خود به غذا آگاه می شویم، تشنگی دانایی از اضطرار به سیراب شدن می آورد، بیمار که شویم، اضطرار به سلامتی و دارو و پزشک را درمی یابیم، اما «نداری»های عمیق تر و اساسی تر در سایه ایمان و به چشم عقل دیده میشوند: «أَعِنِّي بِالْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِي فَقَدْ أَفْنَيْتُ بِالتَّسْوِيفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِي» درد از کف دادن سرمایه عمر، «فَمَنْ يَكُونُ أَسْوَأَ حَالا مِنِّي إِنْ أَنَا نُقِلْتُ عَلَى مِثْلِ حَالِي إِلَى قَبْرِي لَمْ أُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتِي» درد فقر در عالم برزخ، «وَ لَمْ أَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ لِضَجْعَتِي» درد «نداری» عمل صالح. این دانایی به «نداری»های آینده است که عمق وجود آدمی را به درد می لرزاند و اشک از دیدگان دردآلودش می فشاند: «أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي، أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي، أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي» دانایی حسی و غریزی تنها به «نداری» حیوانی راه می گشاید و دردی در سطح دهان و شکم می آفریند، اما دانایی از «نداری»های روحی انسان دست به دامان بصیرت عقل و هدایت ایمان است و آن که از این دو نصیبی ندارد، دردی هم از این «نداری»ها نمی کشد. چشم کوتاه بین حس و غریزه حتی همان «نداری»های جسمی را نیز درست نمی بند: تشنگی را به اضطرار به آب می بیند، گرسنگی را نیاز به غذا می نامد و بیماری را وابستگی به دار و پزشک می خواند. رفع تشنگی را در آب، و برطرف شدن گرسنگی را به نان و شفای سردرد را در قرص استامینوفن میبیند، اما اگر بیماری لاعلاج بود و دارو و پزشک بی اثر شدند، دست به دامان «دارای کل» میشود و شفا از او می خواهد. حال آن که، در دانایی عقل منور به نور ایمان، هم آن سیراب شدن و سیر شدن از خداست، هم آن شفای سردرد و شفای بیماری لاعلاج. «أوقفنی علی مراکز إضطراری» یعنی مرا به مواضع و انحای گوناگون وابستگی و نیازم به خودت، به خودت، به خودت آگاه گردان. مراکز اضطرار من به «دارای کل» کدام اند؟ باید سر فرصت نشست و همه «نداری»های خود را فهرست کرد و با آگاهی از هر «نداری» دردی در خود آفرید. اما این تقسیم عرصه وجود خود به ساحت «دارایی»ها و «نداری»ها نیاید این گمان را در من بیافریند که مراکز اضطرار من تنها همان مراکز «نداری» است، مگر «دارایی»ها را از کجا آورده ام. مگر دارایی ها را خود داشتم و او تنها باید جای خالی «نداری»ها را پر کند؟! نه یک یک این «دارایی»ها نیز از اوست: «إنا لله» و اگر آنها «دارایی» هستند و نه «نداری» جز به این نیست که او لحظه به لحظه ما را «دارا» میکند. پس مراکز اضطرار من افزون بر «نداری»ها، یک یک «دارایی»های من است: «أنا الفقیر فی غنای» در دارایی خود نیز «ندار»م، من دارا به او هستم و او دارا به خود: «یا أیها الناس أنتم الفقراء إلی الله و الله هو الغنی الحمید». شب قدر، شب «دارا» و «ندار» است، شبی است که «ندار» باید «نداری» خود را در محضر «دارای کل» اظهار کند. دانایی به «نداری» درد در وجودم آورده است، با اظهار «نداری» از تو طلب دارایی می کنم. و نیز در اندیشه ام که نکند «نداری» مرا از تو طلبکار کند. از تو باید التماس داشت، اما نباید از تو طلب داشت. باید از تو طلب کرد اما نباید از تو طلبکار بود. ای «دارای کل»، امشب «ندار کل» از عمق «نداری»اش از تو طلب می کند. التماس دعا __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi
بسم الله الرحمن الرحیم 🔺تهاجم فرهنگی غرب به سنگر ختم نمی‌شود، از روی خانواده رد می‌شود تا به ختم خانواده برسد. سالهاست خانواده را نشانه رفته اند. تلاش برای افزایش اختیارات زن در طلاق، تلاش برای کوتاه کردن دست مرد از تأمین مالی خانواده به اسم برابری فرصتهای شغلی برای زنان و مردان، سیاهنمایی رسالت الهی مادران در تربیت فرزند با القای مفهوم منفی بر رسالت خانه داری و تحقیرآمیز نشان دادن آن، روتوش کردن و عادی سازی بلکه تشویق به اشتغال زنان در خارج از خانه با بهانه های زیبا چون استقلال مالی و دهها برنامه دیگر سالهاست در جهت تضغیف بنیان خانواده به مثابه سلول زنده جامعه اجرا میشوند. ⚠️ دشمنان شناسنامه دار خارجی تکلیفشان روشن است. آنها دسیسه می چینند و ما مقابله میکنیم. اما درد بزرگ ما اینجاست که عده ای که قافیه فرهنگ را باخته‌اند، در ردیف مسئولین ما نشسته‌اند. هم چنان که در عرصه سیاست، برجام تقریبا هیچ را بر گرده ملت نشاندند و در عرصه اقتصاد، با واردات بی رویه اقلام غیرضروری و بلکه ضدفرهنگی تولید را به قههرا بردند و . . . در عرصه فرهنگی نیز یک روز از سند 2030 رونمایی میکنند و روزی دیگر تغییر ساختار خانواده را پیش میکشند. توان موشکی و در ایام حاضر ماهواره نور سربازان سبزپوش انقلاب، دشمن را قانع کرده است که دوران بزن در روی نظامی گذشته است اما برخی مسئولین فرهنگی خوب به راه و چاه بزن در رویی آگاهند. در انظار عموم، نسخه های فرهنگی لیبرال می پیچند. منوّر را که روی خرابکاری‌هاشان روشن کنی، اشک‌آور می‌زنند و نسخه پیچی خود را گردن خواب و بیداری می افکنند. فرهنگ اسلامی مظلوم است. نسخه‌پیچی‌های غرب اگر حواسمان را ندهیم طومارمان را در هم خواهد پیچید. دشمنان از هر سو بر آن می تازند، پدرخوانده ها و مادرخوانده ها برای آن نسخه های لیبرال می پیچند. در چنین شرایطی ما پدر و مادرها باید آتش به اختیار فرهنگمان را حفظ کنیم. راستی ترویج به اندازه اهمیت ندارد؟! چرا عده ای توان تفکیک خط باطل و خطای موردی را ندارند؟ بر خطای موردی میتازند و بر خط باطل سکوت برمی گزینند؟! __________________________ ✍️ کانال مهدی عبدالهی عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 🇮🇷 👉 🆔 @MAbdullahi