دو نکته دربارۀ نشانهگذاری نقلقول
نکتۀ اول:
اگر نقلقول مستقیم را پس از یک جملۀ مستقلِ فعلدار آوردیم،
۱) پس از آن جمله، دونقطه میگذاریم؛
۲) سپس نقلقول را در گیومه میآوریم؛
۳) و نشانۀ پایانیِ نقلقول را داخل گیومه میگذاریم. مثال:
- امام علی (ع) میفرماید: «نوشتۀ تو رساترین سخنگوست از جانب تو.»
- نویسندهای گفتهاست: «صبحم صَرف گذاشتن یک ویرگول شد و بعدازظهرم صرف برداشتن آن.»
نکتۀ دوم:
اگر جملهای را با «به قول ...» و عبارتهای مشابه آن آغاز کردیم،
۱) پس از آن عبارت، ویرگول میگذاریم؛
۲) سپس نقلقول را در گیومه میآوریم؛
۳) و نشانۀ پایانیِ جمله را بیرون از گیومه میگذاریم. مثال:
- به گفتۀ ارنست همینگوی، «مست بنویس، هشیار ویرایش کن».
- به نظر برخی از حکیمان، «نوشتۀ آدمی نشانۀ خرد و برتری اوست».
- به قول معروف، «قطرهقطره جمع گردد، وانگهی دریا شود».
#نشانهگذاری
۱۴۰۲/۰۱/۲۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
یک نکتهات بگویم!
یکی از کاربردهای نقطهویرگول قبل از جملهای است که از نظر دستوری کامل است، ولی نمیتواند بهتنهایی بهکار رود، چون فقط با جملۀ پیش از خود معنا مییابد و کاملاً به آن مرتبط است. بنابراین جملۀ تصویر را اینگونه نشانهگذاری میکنیم:
«جدایی مانند قطعِعضو است؛ زنده میمانی، اما کمتر از پیش هستی.» (مارگارت اَتوود)
یادآوری:
کسرۀ «قطعِعضو» خفیف است و بنابراین با نیمفاصله نوشته میشود، مانند «قطعِامید»، «قطعِرابطه»، و «قطعِنظر» (گذاشتن کسرهها الزامی نیست).
#نشانهگذاری #فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۱/۲۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
۳ کاربرد رایج نقطهویرگول
۱) برای شمردن یا جدا کردن بخشهای یک مجموعه یا فهرست:
- کارگاه متنوک سه سرفصل اصلی دارد: دستورزبان فارسی؛ ویرایش صوری؛ ویرایش زبانی.
یادآوری:
بخشهای تککلمهای را میتوانیم با ویرگول جدا کنیم و بخشهایی که جملۀ کاملاند را با نقطه:
الف) بخشهای تککلمهای:
- اسم بهلحاظ شمار سه نوع است: مفرد، جمع، مجموعه.
ب) جملههای کامل:
«واژه» در زبان فارسی معمولاً در سه معنا بهکار میرود:
- آنچه نزد فارسیزبانان تداول دارد و با «لغت» مترادف است.
- آنچه در حوزۀ صرف بهکار میرود و lexeme نامیده میشود.
- آنچه در نهادهای واژهگزینی بهکار میرود و معادل term است.
۲) در پانوشت یا پینوشت، میان دو یا چند منبع مستقل و پیاپی:
- فرهنگ بزرگ سخن، ج ۱، ص ۴؛ فرهنگ فارسی عمید، ص ۲۱۱.
- بقره، آیۀ ۵؛ تحریم، آیۀ ۳؛ یس، آیۀ ۲۱.
۳) در کتابنامه، میان ارکان اصلی مشخصات کتاب یا مقاله (در این کاربرد، شیوهنامهها متفاوت است):
- نجفی، ابوالحسن؛ غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی؛ چاپ اول: تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۶.
- صادقی، علیاشرف؛ «برگزار یا برگذار»؛ مجلهٔ فرهنگنویسی، شمارۀ ۴، بهمن ۱۳۹۰، ص ۲-۱۵.
#نشانهگذاری
۱۴۰۲/۰۲/۱۵
سید محمد بصام
@Matnook_com
#چالش_ویرایش
موضوع: داستان و رمان
مخاطب: عموم
پاسخ:
زندگی به من آموخت آدمها نه دروغ میگویند نه زیر حرفشان میزنند؛ اگر چیزی میگویند، صرفاً احساسشان در همان لحظه است. نباید رویَش حساب کرد.
مهمترین نکتهها:
۱) اگر پیوند همپایگیِ «نه ... نه ...» بدون «و» بیاید، میان آن ویرگول نمیگذاریم.
۲) همیشه پس از جملهٔ شرطی ویرگول میگذاریم، چه کوتاه باشد و چه بلند.
۳) پیش از جملهای که نهاد آن به قرینهٔ لفظی حذف شده باشد نقطهویرگول میگذاریم.
۴) عبارت «روی کسی یا چیزی حساب کردن» یکی از هزاران گردهبرداریِ رایج در زبان فارسی است. این عبارت در گونۀ غیررسمی و گفتاری بهکار میرود و، مانند هزاران تعبیر مَجازی دیگر، درست است. بسنجید با «سر کسی توی حساب بودن» و «کسی را بهحساب آوردن»، و مانند اینها.
#نشانهگذاری #گردهبرداری
۱۴۰۲/۰۲/۲۴
سید محمد بصام
@Matnook_com
سهنقطه در گفتارینویسی
۱) برای نشان دادن لکنت زبان یا بریدهبریده سخن گفتن (از دو طرف با نیمفاصله و کشیدگی دادن به حروف پیوسته):
- گُـ...گُـ...گفتم نَـ...نَـ...نترس!
۲) برای درنگ کردن در ادای واژهها (بیفاصله از قبل):
- من... دیگه... بر... نمیگردم...! تو برو.
۳) برای نصفهنیمه گفتن واژهها (بیفاصله از قبل):
- من از این موجود میتر...
دقیقاً پشتسرم ایستاده بود و بازتابش در شیشهٔ پیشِرویم دیده میشد.
۴) هنگامی که کسی سخن دیگری را در گفتوگوها قطع میکند (بیفاصله از قبل):
افسانه با ناراحتی گفت: «من به همه میگم تو کی هستی و چیکارهای! من به پلیس...»
بابک حرفش را قطع کرد: «تو بیخود میکنی! جرئت داری بگو، ببین چه بلایی سرت میآرم!»
۵) برای نشان دادن سخنان کسی که پشت تلفن است و شنیده نمیشود (از قبل با فاصلۀ جامد و از بعد با فاصلۀ معمولی):
- بله. ... علیک سلام. ... به تو چه؟ ... به خودم مربوطه. ... تو که همهجا زیر نظرته. ... چی؟ ... زنگ بزن پایین. ... مسخره!
۶) در گفتوگوی تلفنی، وقتی طرف مقابل سکوت کرده یا مشکلی در ارتباط وجود دارد (بیفاصله از قبل):
- الو... الو... صدات نمیآد!
یادآوری:
در این موارد، سهنقطه نمیگذاریم:
۱) برای نشان دادن خشم و مانند آن یا درنگِ کاملِ بعد از هر واژه، پس از هرکدام فقط یک نقطه میگذاریم:
- دارم بهت میگم من. اصلاً. حالم. خوب. نیست. بفهم! برو پی کارِت!
۲) با سه بار تکرارِ یک حرف (نه بیشتر)، کشیدگی یک واکه در هجا را نشان میدهیم، نه با سهنقطه (*وا...ی) و نه با تکرار تیرۀ روی خط زمینه (*حمیــــــد):
- وااای، حمییید! ممنووون!
#نشانهگذاری #فاصلهگذاری
۱۴۰۲/۰۳/۲۰
سید محمد بصام/ فهیمه پوریا
@Matnook_com
یک نکتهات بگویم!
وقتی مینویسیم «ویراستار: مصطفی ملکیان»، یعنی مصطفی ملکیان ویراستار است یا ویراستار مصطفی ملکیان است. ولی وقتی بنویسیم «ویراسته: مصطفی ملکیان»، یعنی مصطفی ملکیان ویراسته است یا ویراسته مصطفی ملکیان است! بنابراین اینجا دونقطه اضافی و نادرست است و تنها در صورتی درست است که بهجای «ویراسته» بنویسیم «ویراستار». در نتیجه،
یا ویراستۀ مصطفی ملکیان (بی دونقطه)؛
یا ویراستار: مصطفی ملکیان (با دونقطه).
یادآوری:
بهتر بود بر روی جلد نوشته میشد «ویراستار فارسی: مصطفی ملکیان».
#نشانهگذاری
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
سید محمد بصام
@Matnook_com
یک نکتهات بگویم!
یکی از انواع جملههای پیرو «جملۀ پیرو نقلقولی» است. این جمله معمولاً مفعول فعل «گفتن» است و تنها در صورتی در گیومه میآید که نقلقول مستقیم باشد. بنابراین نباید «بیا به مردم چشمم دمی نشین» و «من به خانۀ مردم نمیروم» در گیومه بیاید، زیرا نقلقول مستقیم نیستند (این گفتوگوها ساختهوپرداختۀ ذهن شاعر است، نه نقلقول مستقیم). دونقطهها نیز اضافی و نادرستاند:
گفتم بیا به مردم چشمم دمی نشین
گفتا که من به خانۀ مردم نمیروم
چهبسا برخی بگویند این شیوۀ ماست که چنین عمل کنیم. این سخن البته نادرست و مغالطهآمیز است، زیرا نمیتوانیم به بهانۀ شیوهنامۀ ابداعی خود یا دیگران هر روشی را توجیه کنیم و بهکار ببریم.
#دستورزبان #نشانهگذاری
۱۴۰۲/۰۵/۰۲
سید محمد بصام
@Matnook_com
«آندرلاین» یا «آندرسکور»؟
آندرلاین (underline): خطی که در زیر نویسهها کشیده میشود و به آن «زیرخط» نیز میگویند: این آندرلاین / زیرخط است. کلید میانبر آندرلاین Ctrl + U است.
آندرسکور (underscore): خطی کوتاه که در میان نویسهها گذاشته میشود و در زیر خطِ زمینه مینشیند. مثلاً آنچه میان واژههای هشتگ گذاشته میشود آندرسکور است، نه آندرلاین: #املا_رسمالخط. کلید میانبر آندرسکور - + Shift است.
#واژهشناسی #نشانهگذاری
۱۴۰۲/۰۷/۰۸
سید محمد بصام
@Matnook_com
ویراسته:
آدمی که نمیخواند یا کم میخواند یا فقط پرتوپلا میخواند بیگمان اختلالی در بیان دارد؛ چنین آدمی بسیار حرف میزند، اما اندک میگوید.
نکتهها:
۱) ویرگولِ اول اضافی است، چون پس از جملهای آمده که در حکم نهاد است.
۲) بهجای ویرگولِ دوم باید نقطهویرگول گذاشت، چون جملهٔ پس از آن از نظر دستوری کامل است، ولی بهتنهایی بهکار نمیرود و فقط با جملۀ قبلیاش معنا مییابد.
۳) پیش از حرفِ ربطِ «اما» و «ولی»، اگر مفهوم تقابل یا تباین را برسانند، ویرگول میآید. پس قبل از «اما» ویرگول لازم است.
۴) ویرگولگذاری نحوبنیاد است، نه گفتارمحور؛ مرزنماست، نه درنگنما. پس مستلزم درک دقیقی از دستورزبان زبانشناختی است.
۵) ترکیبهای عطفیِ واژگانی با نیمفاصله نوشته میشوند، مانند «پرتوپلا» (ترکیب عطفی واژگانی غیر از گروه نحوی عطفی است). چند مثال دیگر: حملونقل، دَمودستگاه، رفتوآمد، کسبوکار.
یادآوری:
اگر قواعد ویرایش و دلایل آنها را براساس دستورزبان زبانشناختی بیاموزید، خودتان میتوانید درست و نادرست را تشخیص دهید.
#تمرین_ویرایش #نشانهگذاری
۱۴۰۲/۰۷/۱۳
سید محمد بصام
@Matnook_com