شما که غریبه نیستید، یه شبایی تو زندگی هست
که آدمیزاد تا خرخره پر از نیازه.
نیاز به شنیدن و قضاوت نشدن،
نیاز به دستی که از این لجنِ تنهایی نجاتش بده.
هر ادمی که اون شبو تنها بگذرونه،
از فردا یه ادم کاملا جدیده...
گاهی از خارِ گُل سرخ، بِرَنجی بد نیست!
باعث مرگ گلِ سرخ مبادا بشوی... :)
- #فاضل_نظری
#نآرنج
☕️' Mava | مأوی
وهيّ مثل الشعر؛ تطرب القَلب...
«و او همانندِ شعر است،قلب را شادمانی میبخشد...»
- #الرافعی
#عربیات
#مهروماه
☕️' Mava | مأوی
هر آنچه در قلب میگذرد را
نمیتوان گفت، برای همین،
خدا آه، اشک، خواب طولانی،
لبخند سرد و
لرزش دستان را خلق کرد.
#مجهول
☕️' Mava | مأوی
گفتن سرتو گرم کن یادت میره!
منم بیرون رفتم، عصرا خودمو قهوه و پاستا دعوت کردم، با آدمای جدید آشنا شدم، درس خوندم، ورزش کردم، نقاشی کشیدم، فیلم و سریال دیدم، آهنگ گوش کردم و باهاش قدم زدم، رفتم خرید، با دوستام وقت گذروندم، نوشتم، خوابیدم، خندیدم، کتاب خوندم، اتاقمو مرتب کردم، کلاسای مختلف رفتم...
می دونی چی شد؟!
به خودم اومدم دیدم؛ بیرون همون جاهایی رو رفتم که با تو رفته بودم، توی همون کافی شاپی خودمو قهوه و پاستا دعوت کردم که پاتوقمون بود، به تموم آدمای جدیدی که باهاشون آشنا شدم از تو گفتم، همون کتابای کمک درسی رو خوندم که تو بهم داده بودی، همون ورزشی رو کردم که مورد علاقت بود، نقاشی تورو کشیدم، فیلمایی رو دیدم که هر لحظه اش من رو یاد تو می انداخت. آهنگایی رو گوش کردم که باهم گوش می کردیم و تو همون کوچه ای که بار اول دیدمت قدم زدم، رفتم خرید و لباسایی رو خریدم که تو دوست داشتی بپوشم، به دوستام خاطراتم با تورو گفتم، خودمو کنارت تصور کردم، راجب تو نوشتم، خوابیدم خواب تورو دیدم، بیدار شدم و خوشحال از اینکه خواب تورو دیدم خندیدم، کتابی رو برای بار صدم خوندم که بهم هدیه داده بودی، اتاقمو برای این مرتب کردم که شاید یه روزی بیای، کلاسای مختلف رفتم که بعدا هرچی یاد گرفتم و برات تعریف کنم.
بعدش دیدم همه ی این مدت که گفتن سرت رو گرم کن، بازم حواسم پرت تو بوده دوباره مثل همیشه همه چی بی اثر بود!
- #دیاکو
#هناس
☕' Mava | مأوی
قسمت ما ز جهان غیر پریشانی نیست
سرنوشت من و زلف تو به یک مضمون است
#ابوتراب_فرقتی
#مهروماه
☕️' Mava | مأوی
با چشم پُرنیرنگِ او، حافظ مکن آهنگ او
کان طُرهٔ شبرنگِ او، بسیار طراری کند!
- #حافظ
#غریق
☕️' Mava | مأوی
"أنا حزين يا الله، هل تسمعني؟ أنا حزين وحزني أكبرُ من مُجرد علاقات انتهت رغمًا عني، أو خذلان لم أتوقعه وحدث، حزين وأُقسم أن الأمر أعمق من أحلامٍ لم تتحقق أو حياة باهتة لم أختارها، حزين دون سبب واضح ولا أعلم السبب الحقيقي وراء هذا الحزن. "
من غمگینم خدایا، صدای منو میشنوی؟
غمم خیلی بزرگتر از روابطیه که برخلاف میل من تموم شدن، یا ناامیدی ای که انتظارش رو نداشتم و اتفاق افتاد، اندوه زیادی دارم و قسم میخورم که عمیقتر از رویاهاییست که برآورده نشد یا زندگی پوچی که انتخاب من نبود، غمگینم بدون دلیل مشخصی و نمیدونم دلیل واقعی پشت این غم چیه ...
- #ناشناس
#عربیات
ابقَ قویّا، فَقصّتُکَ لم تَنتَهی بعد…
قوی بمان، قصه ات هنوز تمام نشده...
#بـَحریة
🎞' Mava | مأوی
آن کسی که تورا واقعا دوست دارد، به آسانی نمیلغزد و به زودی فریب نمیخورد و با هر مشکلی و هر محرومیتی که پیش آید ثبات خود را از دست نمیدهد
- #علی_شریعتی
#مهروماه
☕️' Mava | مأوی
دلبر که جان فرسود از او، کامِ دلم نَگْشود از او
نومید نتوان بود از او، باشد که دلداری کند!
- #حافظ
#غریق
☕️' Mava | مأوی
به سراغ من اگر میآیید
پشت هیچستانم
پشت هیچستان جایی است
پشت هیچستان رگهای هوا پر قاصدهایی است
که خبر میآرند، از گل وا شده دورترین بوته خاک
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایه نارونی تا ابدیت جاری است
به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
- #سهراب_سپهری
#شاخه_نبآت
☕' Mava | مأوی
ز هوشیاران عالم هرکه را دیدم غمی دارد
دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد... :)
- #ناشناس
#نآرنج
☕️' Mava | مأوی
•برای او•
از بدی های مجازی اینه که وقتی ناراحتی نمیتونم بیام بغلت کنم و کاری کنم حالت خوب بشه؛ فقط میتونم چند خط برات بنویسم که آخرشم نمیفهمم حالت خوب شد یا نه...
ولی بدون حالِ خوب و بدت رو من تاثیر میذاره و برام مهمه پس لطفا خوب شو! :)
|از طرفِ بستنیِ نعنایی|
-Cactos
أنتَ الأمان وسط حَرب الحياة...
در ميان نبرد زندگی تو نقطهیِ اَمن منی...
#عربیات
#مجهول
☕️' Mava | مأوی
مرا
شمعدانی بدان
در گلدانی کوچک
که بیشتر از آب و آفتاب
به تو نیاز دارد...! :)
#ناشناس
#نآرنج
☕' Mava | مأوی
دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت
از دیدهام که دم به دمش کارْ شست و شوست
- #حافظ
#مهروماه
☕️' Mava | مأوی
و في صدری لباناتٌ، إذا ضاق لها صدری
نكَتُّ الأرض بالكفِّ، و أبديت لها سرّی
فمَهما تنبتُ الأرضُ، فذاك النّبتُ من بذری
در سينه رازهايی دارم؛
هر گاه سينهام از آنها به تنگ میآيد، با دست بر زمين میکوبم، و راز دلم را برای زمين بازگو میكنم!
پس هر گاه زمين گياهی بروياند، آن گياه رازِ دلِ من است...
- #امیرالمؤمنین [بحارالأنوار،جـ۴،صـ١٩٩]
#غریق
☕️' Mava | مأوی
پر از گلایهام اما به جبر خندانم
همیشه واقعیت ناشی از حقیقت نیست!
- #سید_تقی_سیدی
#شاخه_نبآت
☕' Mava | مأوی
دلم میخواست موجی از صداقت میرسید اینجا
مرا میبرد تا جایی که دریا، ریشهام باشد!
- #محمدجواد_حضرتی
#غریق
☕️' Mava | مأوی