از زبان مشاور
🕰 اندکی درنگ! (تفکر پنجساعته. بسیار مهم!) (مراقب زندگیمان باشیم!) 🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_
👆👆👆
۳. فرزندانمان «تکوالدی» میشوند. زیانهای تکوالدی فرزندان، بیجبران است. این دوفرزند، مانند دوپارهٔ گوشت قربانی میشوند. فدای هوس و خشم و سستعقلی من میشوند. از خود پرسیدم: چطور میخواهی فرزندان بیمادر را «تربیت بهتر» کنی؟ تازه معلوم نیست که فرزندان را به من بدهند. با حکم دادگاه و حق حضانت و دیدار در کلانتری و پارک، یا زیر دست نامادری و ناپدری، این طفلکها تباه میشوند. فرزندان طلاق، احساس حقارت میکنند. و هشتاد و شش مشکل دیگر.
۴. از کجا معلوم که من بتوانم همسری بهتر بگیرم؟ هیچ تضمینی نیست. بلکه احتمال اینکه همسر بعدی، مثل همسر فعلی یا پایینتر باشد، بیشتر است.
۵. آیا همسر بعدی، برای فرزندانم مادری میکند؟ هیچ اعتباری نیست.
۶. اگر میان همسر بعدی و فرزندانم ناسازگاری ایجاد شود، که میشود، طرف کدامشان را بگیرم؟ طرف هرکدام را بگیرم، دعوا میشود. و من درمانده میشوم.
۷. احتمال رشد علمی و معنویام تضمینی ندارد، بلکه احتمال افت آنها بیشتر است.
۸. به اعتبار و آبرویم، لطمهٔ شدیدی میخورد. من الآن در میان خویشان و جامعه، آبروی خوبی دارم. شأن اجتماعیام بلند است. از معلمان صاحب نام جامعهام. بیتردید به حیثیتم ضربت میخورد.
۸. در زمینهٔ اقتصادی، زیان بزرگی میکنم. من با کمک همسرم توانستهام خانهای بخرم و زندگی متوسطی ایجاد کنم. نیمی از این زندگی، مرهون تلاش و فداکاری همسرم است. با فروپاشی این زندگی، کجا و تا کی میتوانم چنین زندگیای بسازم.
۹. از همه مهمتر اینکه جواب خدا را چه بدهم؟ من که میدانم با صبوری، میشود با این خانم زندگی را ادامه داد. با طلاق او، ظلم بزرگی به او و فرزندان و خودم میشود. خدا خودش گفته که انسانها عیال مناند. خدا غیرتمند است. با کسی که به خانوادهاش ظلم کند، سخت رفتار میکند. زندگی این جهان، بهزودی به پایان میرسد، اما زندگی آن جهان، بینهایت است. اگر خدا را بر من خشم گیرد، آخرتم تباه میشود. این از همهٔ زیانها سنگینتر است.
⏳ حدود چهار ساعت از پنجساعت، گذشته بود؛ دوساعت تفکر، دوساعت نوشتن. آن یکساعت باقیمانده را به فکرکردن بیشتر و جمعبندی نشستم.
حاصل این شد: این طلاق، «ناروا» است.
عجب است که قبلاً، هنگام خشم و کدورت، فکر میکردم صددرصد همسرم مقصر است و این طلاق، صددرصد، صلاحم است و خدا، از کارم خشنود است. اما پس از این محاسبهٔ بیطرفانه و عاقلانه، دیدم چنین نیست. اشتباه میکردم.
بغضم ترکید. یک دل سیر گریه کردم. سبک شدم. جانم آرام گرفت. نزد مشاورم رفتم. گزارش کار را دادم. نوشتههایم را به ایشان سپردم. بهدقت مطالعه کرد و گفت: بله، اقدام به این طلاق، «ناروا» است.
به صحبت نشستیم. چگونگی بازآفرینی زندگیام را مشاوره کردیم. و چنین شد که از متلاشیشدن یک زندگی چهارنفره، پیشگیری شد.
خدا را شکر کردم. به خدا گفتم: خداجانم! بابت هدایت بههنگامت، ممنونم!
۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱. نهجالبلاغه، حکمت ۲۵۵.
۲. بحارالأنوار: ۷۱/۳۲۷/۲۲؛ امام صادق (ع).
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🕰 اندکی درنگ! (تفکر پنجساعته. بسیار مهم!) (مراقب زندگیمان باشیم!) 🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_
🌹 ثمرهٔ درنگ
(حاصل «اندکی درنگ!»)
🖋 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
خانم و آقایی، مدتی است که ناسازگاری میکنند و تا مرز طلاق پیش رفتهاند.
با انتشار مطلب «اندکی درنگ! تفکر پنجساعته»، در تاریخ ۱۴۰۳/۰۱/۳۱، اکنون خانم نوشته است:
... با خواندن مطلب «اندکی درنگ»، در کانال «از زبان مشاور»، با خودم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که من هم کمبود مهارتهایی در زندگی داشتم که الآن زندگیمان افتاده سر زبانها.
شروع کردم ذهنیت منفی را که نسبت به همسرم داشتم، تغییر دهم.
به کارهای خوبی که در طول این هشتسال برای حفظ زندگیمان انجام داده بود و مهر و محبتهایی که ابراز میکرد، فکر کردم. با یادآوری آنها، شدید گریه کردم و افسوس خوردم.
بعد احساس کردم انگار دلم برایش تنگ شده. بعد از یکماه دوری، دلم میخواست پیش هم باشیم و نیازهایمان را برآورده کنیم.
کلافه و سرگردان شده بودم.
دیدم بهترین کار این است که به او پیام دهم و بگویم من بهت نیاز دارم؛ نیاز عاطفی و... . و پیام دادم.
این تغییر ذهنیت باعث شد بتوانم، به کمک خداوند، رفتارم با همسر را اصلاح کنم. او نرم شد و نزدم آمد. ملاقات کردیم. آرام گرفتیم... .
خدا را شکرگزارم.
🔻 پاسخ ما
... مرحبا به شما. راه و شیوهٔ جدیدتان را ادامه دهید.
به امید خدا.
۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 تقوا و دعوا؟!
(وجود ظلم در دعواهای همسران)
🖌 #نویسنده: جناب آقای جواد فهیمی؛ پژوهشگر حوزه و مهندس عمران
برادر عزیزمان، جناب آقای جواد فهیمی، پرسشی مطرح کردهاند و سپس خودشان پاسخ آن را دادهاند. بخوانیم:
🔻 پرسش
آیا در همهٔ دعواهای زن و شوهری، ظلمی از جانب یکی از همسران یا هردو ایشان، وجود دارد؟
به سخن دیگر: آیا میتوانیم دعوایی از همسران بیابیم که هیچ ظلمی از جانب هیچکدام از شوهر و زن، در آن واقع نشود؟
🔻 پاسخ خود ایشان
این سؤالم برآمدهٔ از آن سخن امام حسن مجتبی - علیهالسلام - است که در جواب مردی که از ایشان پرسیده است: دخترم را به همسری چه کسی درآورم؟ فرمودهاند:
«زَوِّجْها مِنْ رَجُلٍ تَقىٍّ فَاِنَّهُ اِنْ اَحَبَّها اَكْرَمَها وَ اِنْ اَبْغَضَها لَمْ يَظْلِمْها»؛۱
دخترت را به ازدواج مردى باتقوا درآور؛ زيرا اگر دخترت را دوست داشته باشد، گرامىاش مىدارد و اگر دوستش نداشته باشد، به او ظلم نمیکند.
چنین به نظرم میرسد که اگر شوهر و زن، هردو متدین باشند، بهگونهای که به یکدیگر ظلم نکنند، دعوایی میانشان به وجود نخواهد آمد.
۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱. مکارمالاخلاق.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
💎 قم و خراسان، دو کانون ایمان
💐 به مناسبت دههٔ کرامت
🖋 #نویسنده: #علیاکبر_مظاهری
خداوند سبحان، از سر حکمت و رحمت، سنتهایی را در سرشت این جهان نهاده و آنها را در شریانهای آفرینش، جاری کرده است.
با اندیشیدن در نظام جهان و با کاویدن تاریخ انسان، میتوان گفت که گویا از سنتهای تکوینی الاهی در مسیر حیات آدمیان، یکی این است که - غالبا - در کنار هر مرد برومند، زنی توانمند، حضور داشته باشد و همراه هر زن شایسته، مردی ارجمند وجود داشته باشد؛ با اعتبارات و عناوین گوناگون: زن و شوهر، خواهر و برادر، مادر و فرزند، راهبر و راهرو، و عناوین دیگر. مانند این حضرات: آدم و حوا، ابراهیم و هاجر، موسی و آسیه و صفورا، عیسی و مریم، محمد و خدیجه، علی و فاطمه، حسن و حسین و زینب، و رضا و معصومه. صلواتاللهعلیهم.
حضرت معصومه، گویا رسالتی چونان رسالت حضرت زینب داشت.
همانسان که «عقیلهٔ بنیهاشم»، پیامرسان نهضت حسینی بود، «کریمهٔ اهل بیت» نیز پیامرسان نهضت رضوی بود و همین رسالت، او را از حجاز به ایران آورد.
خوشا ما ایرانیان که میزبانان این بزرگوارانیم!
✳ مکانت فاطمهٔ معصومه
از بانوان اهل بیت پیامبر اکرم، پس از فاطمهٔ زهرا و زینب کبری، هیچکس را به منزلت فاطمهٔ معصومه سراغ نداریم. نیز در میان اولاد امام موسیبنجعفر، پس از امام رضا، هیچکس مکانت حضرت معصومه را ندارد.
هنگامی که وصف امامان معصوم را درشأن این بانو میشنویم، بر عظمتش خضوع میورزیم. و آنگاه که تواضع خاکسارانهٔ عالمان و عارفان سترگ را بر ساحت مقدسش مینگریم، بر درگاهش خاشع میشویم و به مهرش دل میسپاریم.
راستی، یک بانوی جوان میتواند تا این مکانت عالی، عروج کند؟ آری می تواند!
زهی سعادت ما که در جوار اوییم! خدایا! مباد که همجوارانی ناسزاوار باشیم!
توفیقمان ده که به ساحتش ادب ورزیم تا از کرامتش محروم نمانیم.
✅ مقام کریمه، در سخن کریمان
بنگریم که اولیای معصوم الاهی، مقام کریمهٔ اهل بیت را چگونه بیان فرمودهاند:
۱. پیش از آنکه حضرت معصومه، ولادت یابد، جد بزرگوارش، امام صادق، دربارهٔ ایشان فرمود:
در آیندهای نه چندان دور، یکی از فرزندانم، به نام فاطمهٔ معصومه، که دختر پسرم موسای کاظم است، در شهر قم وفات مییابد و همانجا دفن میشود. هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود.
با شفاعت فاطمهٔ معصومه، شیعیان من به بهشت میروند. زیارت او، بهای بهشت است.۱
۲. امام رضا فرمود:
هرکس خواهرم معصومه را در قم زیارت کند، چونان است که مرا زیارت کرده است. هرکس که او را عارفانه زیارت کند و مقام و منزلت وی را بشناسد، پاداشش بهشت است.۲
۳. امام جواد فرمود:
هرکس قبر عمهام در قم را زیارت کند، پاداشش بهشت است.۳
🌸 فرجام سخن
با امید به عنایت آن کریم و این کریمه، آن عالم و این عالمه، آن عارف و این عارفه، آن معصوم و این معصومه، آن برادر و این خواهر، آن نگین خراسان و این نگین قم، و آن رضا و این معصومه، سخن را با شعری شائقانه، به فرجام میبریم:
ای ضریحت حریم مهر، یاد سبزت شمیم مهر
نام پاکت نسیم مهر، رحمت آسمان سلام
روی تو قبلهگاه دل، ای دل بیدلان سلام
هرکه یکسر دلش شکست، از طبیبان نظر گسست، آمد و رشته بر تو بست، ای امید جهان سلام
هم شفا و شفاعتی، هم دعا و اجابتی
هم ولا هم ولایتی، ای زمین را امان، سلام
آنکه مهر تو برگرفت، وز غمت شور و شر گرفت، بیکران زیر پر گرفت، بر تو تا بیکران سلام۴
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
پینوشت:
۱. سفینةالبحار، مادهٔ «قم». نیز: مستدرک الوسایل، ج ۱۰، ص ۳۶۸.
۲. مستدرک الوسایل، ج ۱۰، ص ۳۶۸.
۳. بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۶.
۴.سیدابوالقاسم حسینی (ژرفا).
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌪 پرتگاه جهنم!
(سخنی دیگر با وکیلان)
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
پیشترها، به فراخور برخی از نوشتههایمان، سخنهایی با وکیلان نوشتیم. اینک اما، سخنی تلخ با پارهای از وکیلان داریم، به دلیل رخدادی تلخ که در مشاورههایمان پدید آمده است.
اما پیش از آن سخن، مقدمهای را میآوریم تا ورودگاهی باشد برای ورود به اصل مطلب. بهدقت همراهیمان کنید.
🔥 بر لب پرتگاه جهنم
در آموزههای هشداری دینمان آمده است:
«القَاضِی عَلی شَفِیرِ جَهَنَّم»؛
قاضی، بر لب پرتگاه جهنم است.
راست است که این سخن، دربارهٔ قاضیان است، اما میتوان معنای آن را بر پارهای از دیگران نیز گستراند؛ بهویژه بر کسانی که بهگونهای همکاران قاضیاناند؛ مانند وکیلان. شاید در عصر معصومان، وکیلانی مانند وکیلان اکنونی نبودهاند، که اگر میبودند، ایبسا سخنی نیز دربارهٔ ایشان میداشتیم اینگونه: وکیل، بر لب پرتگاه جهنم است.
در روزگار ما، اگرچه قاضیان همچنان مشمول این سخن معصوم - علیهالسلام - اند، بلکه بیش از روزگاران قدیم، اما وکیلان، بیش از قاضیان، بر لب پرتگاهاند؛ زیرا ایشان ارتباط مستقیم با مردمان دارند و ارتزاقشان از دست موکلانشان است.
🔻 نکته
وکالت و قضاوت، شغلهای شریفیاند. قاضیان و وکیلان شریف، بسیارند. سخن اکنونی ما دربارهٔ پارهای از وکیلانی است که کار شریفشان را نیکو انجام نمیدهند و شرافت کارشان را با منافع ناروا، آلوده میکنند. این نکته را در یاد داشته باشیم.
🌸 عدالت قاضی، شرافت وکیل
همانگونه که قاضی باید عادل باشد و عدالت را مبنای کار خود قرار دهد، وکیل نیز باید درستکار باشد و پایههای وکالت را بر اساس درستکاری و حقمداری بنا نهد.
اگر وکیلی، برای بهنتیجهرساندن کار و پروندهٔ موکل خود و دریافت حقالوکاله، به «ناحق» عمل کند، این کارش:
از منظر دیانت، گناه است و حقالوکالهاش حرام است.
از منظر انسانیت، خلاف شرافت است.
از منظر امانت، خیانت است.
از منظر قانون، تخلف است.
از منظر اخلاق، خلاف انصاف است... .
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ خانواده
راست است که مرزهای مشاوره، از عرصهٔ وکالت و قضاوت، جدا است، اما «حق»، همیشه و همهجا، حق است و «ناحق»، همیشه و همهجا، ناحق است.
زن و شوهری، دارای سه فرزند، اختلافهایی داشتند. برای حل مسائلشان، به مشاوره آمدند. مشاورهمان فرازها و فرودهایی داشت. یکی از ایشان، با وجود ادامهٔ مشاوره، به طلاق نیز اقدام کرد.
ابتدا نزد وکیل رفت. آن وکیل، در همان نوبت اول، همسر موکل خود را محکوم کرد. او را به طلاق تشویق کرد. راههای رسیدن به طلاق را به او نمایاند. آن وکیل، آن همسر محکومکرده را ندیده بود. او را نمیشناخت. حرفهای او را نشنیده بود.
راستی! این کار وکیل، با کدام یک از موازین شرعی، اخلاقی، حقوقی، انسانی، همخوانی دارد؟ و حتی آیا با موازین حقوقی کشورهای غیرمسلمان نیز توجیه دارد؟
اما من با طلاقشان موافقت نکردم و ادامهٔ مشاوره را صلاح دانستم. و اکنون، آن دوهمسر، با سهفرزندشان، در کاشانهشان، دلگرم زندگیشاناند.
الاهی شکر.
اگر ایشان به دام آن وکیل تنداده بودند، اکنون از این زندگی، خاکستری نیز نمانده بود.
اکنون آن وکیل، خود میداند و خدایش، وجدانش، شرافتش، عدالتش... .
پناه بر خدا!
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
📚 ناشران کتابهای «علیاکبر مظاهری» در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
✅ انتشارات نورالزهرا
✅ نشر جمال
✅ انتشارات هجرت
✅ انتشارات خادمالرضا
نامها و ناشران کتابهایمان
۱. جوانان و انتخاب همسر (ازدواج، گزینش همسر، ...)، موسسۀ بوستان کتاب، قم، چاپ اوّل: ۱۳۷۳؛ چاپ چهل و یکم (در جامهای نو)، نورالزهرا، قم: ۱۴۰۱، کتاب برگزیدۀ کشوری، ترجمه و منتشرشده به چند زبان زندۀ جهان.
۲. هشدارهای تربیتی (چهل مسألۀ مهمّ تربیتی، راهنمای پدران، مادران، مربّیان)، هجرت، قم، چاپ اوّل: ۱۳۷۴؛ چاپ دوازدهم: ۱۴۰۱.
۳. نهجالفصاحه (ترجمه و نگارش متن کامل نهجالفصاحه)، کتاب قدسیان، قم، چاپ اوّل: ۱۳۸۷؛ چاپ چهارم: ۱۳۹۳.
۴. نهجالبلاغه (ترجمه و نگارش فاخر و شیوای متن کامل نهجالبلاغه)، جمال، قم، چاپ اوّل: ۱۳۸۹؛ سپس (در جامهای نو) متعدد، نیز بهنشر، تهران، چاپهای متعدد. آخرین چاپ: ۱۴۰۲.
۵. نبرد بیبرنده (نخستین و تنها کتاب مستقل دربارۀ مجادلۀ همسران)، خادمالرضا، قم، چاپ اوّل: ۱۳۸۹؛ چاپ دوازدهم: ۱۴۰۲، کتاب برگزیدۀ وزارت ورزش و جوانان، در موضوع خانواده.
۶. آداب عشقورزی (آموزههایی دربارۀ رفتارهای جنسی و عاطفی همسران)، با دکتر عفتالسادات مرقاتی خویی، نورالزهرا، قم، چاپ اول: ۱۳۹۲؛ چاپ هشتم: ۱۳۹۷.
۷. فرهنگ خانواده (بایدها و نبایدهای زندگی خانوادگی، بررسی همهجانبۀ مسائل خانواده، آموزش مهارتهای زندگی خانوادگی)، نورالزهرا، قم، چاپ اول: ۱۳۹۳؛ چاپ سوم: ۱۴۰۰.
۸. از زبان مشاور (ارکان پنجگانۀ زندگی خانوادگی)، بوستان کتاب، قم، چاپ اول: ۱۳۹۹؛ چاپ دوم (در جامهای نو)، نشر جمال، قم: ۱۴۰۱.
۹. خانهای در بهشت (ارکان پنجگانۀ خانواده)، نشر جمال، قم، چاپ اول: ۱۴۰۰.
۱۰. برای دخترانمان (راهکارهای انتخاب همسر و زندگی خجسته برای دخترانمان)، نشر جمال، قم، چاپ اول: ۱۴۰۱.
۱۱. جنگ و صلح همسران (رازهای زندگی سعادتمندانه برای همسران)، نشر جمال، قم، چاپ اول: ۱۴۰۱.
۱۲. طوفان طلاق (پژوهشی نو در پدیدهٔ طلاق؛ طلاقهای «ناروا»، طلاقهای «روا»، ریشههای طلاق، چارهٔ کار، پس از طلاق...)، نشر خادمالرضا، قم، چاپ اول: ۱۴۰۲.
اردیبهشت ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
معرفی کتاب طوفان طلاق -خانه خوبان.pdf
281K
🔹 کتاب خوب بخوانیم!
🔸 کتاب «طوفان طلاق»
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
✅ منتشرشده در شمارهٔ ۱۵۶ ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان»
✔️ فایل پیدیاف، اردیبهشت ۱۴۰۳
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
محاسبه عاقلانه - خانه خوبان.pdf
2.34M
🔹 محاسبهٔ عاقلانه
🔸 سنجش روزگار امروز با روزگار پس از طلاق
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
✅ منتشرشده در شمارهٔ ۱۵۶ ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان»
✔️ فایل پیدیاف، اردیبهشت ۱۴۰۳
۵ خرداد ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
خوب بد زشت(1).pdf
150.4K
🔹 خوب، بد، زشت
🖌 #نویسنده: #مریم_یوسفی_عزت
✅ منتشرشده در ماهنامهٔ «خانواده»
✔️ فایل پیدیاف، اردیبهشت ۱۴۰۳
۷ خرداد ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 تقسیم تقصیر
(انصاف در خانواده)
🖋#نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
یکی از اوصاف نیکوی آدمی، «انصاف» است. انصاف در خانواده، از بهترین انصافها است، و انصاف با همسر، بهگاه قصورها و تقصیرها، گوهری است گرانسنگ که میتواند ناهمواریهای رابطهٔ همسران را به نصف برساند، و ایبسا که ریشهٔ مسائل ناگوار را از بُن برآورد و راههای ناهموار زندگی را هموار کند.
این سخن ارجدار امیر انصاف مداران، امام علی علیهالسلام را، در زدودن اختلافها و زایش همبستگیها و محبتها، ببینیم:
«اَلْإِنْصَافُ يَرْفَعُ الْخِلاَفَ وَ يُوجِبُ اَلاِئْتِلاَفَ»؛۱
انصاف، اختلاف را میزداید و سبب همبستگی میشود.
⭕️ بهگاه خشم
از دانهدرشتترین آفتهای روابط همسران، خشم است و لجاجت. بهگاه خشم، گویا عقل، تعطیل میشود یا نیمتعطیل، و هنگامهٔ لجاجت و ستیزگری، انصاف، نصف میشود و کمتر.
ستیزه به جایی رساند سخن
که ویران کند کاخهای کهن۲
در این عرصههای نامبارک، رنگ خدا، کمرنگ میشود و یا ناپدید. ایمان، کمسو میشود یا خاموش. واژهٔ انصاف و مفهوم آن، علیل میشود یا میمیرد.
ما، در مشاورههایمان با همسران، گاهی از پایمالشدن انصاف، هنگام عصبانیت و لجاجت، حیران میشویم. از فراموشی خدا، در این گاهها، تن انسان میلرزد. از باختهشدن صداقت و عدالت، مغز آدمی جیغ میکشد؛ که مگر ایشان، اخلاق را نمیشناسند! به خدا و معاد، باور ندارند! آدمیت را با خود ندارند!
🍀 یک قاعدهٔ اخلاقی
بر همگیمان فرض است که در کشاکشهای دهر و هنگامهٔهای گرفتاری در پنجههای خونچکان خشم و نزاع و اختلاف و دعوا، از همان آغاز، خود را پنجاه - پنجاه فرض کنیم؛ دست کم. یعنی نیمی از تقصیر را با خود بدانیم؛ حداقل.
البته که باید از پیش، این فرض را، این صفت را، این خصلت را، به خود تلقین و آن را تمرین کنیم تا ملکهٔ جانمان شود، تا بهگاه تلاطم طوفان، مهار خشممان در دستمان باشد، تا بتوانیم خویشتن را صبوری دهیم، تا از مرزهای نارواها عبور نکنیم، تا انصاف را تحقیر نکنیم، تا «تقصیر» را «تقسیم« کنیم؛ نیمی از ما، نیمی از حریف.
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ خانواده
زن و شوهری عاقل، که به دلیلهایی، خطاهایی کرده بودند و رابطهشان شکراب شده بود، به مشاوره آمدند. شکرابیشان اندکی از عقلشان را تعطیل کرده بود. تعطیلی عقل، اگرچه اندک باشد، ناگواری بهبار میآورد. اما ایشان، از اوصاف جستهای داشتند، یکی همین صفت «تقسیم تقصیر» بود، که پیش از ناگواریهای اکنونیشان، در جانشان جای داشت و همین صفت عقلپسند، حل مسائلشان را ممکن میکرد.
پس از مشاورهٔ ابتدایی، باز به دلیلهایی، نشد که مشاوره را ادامه دهند، و من اندیشناکشان بودم و دورادور هوایشان را داشتم. زمانی گذشت، تا اینکه خبر دادند مسائلشان را حل کردهاند. شادمان شدم. خدا را شکر کردم. آفرینشان گفتم.
از چگونگی حل مسائلشان بیخبر بودم، تا اینکه خودشان، در فرصتی که حاصل شد، آمدند و راز حل مسائلشان را گفتند.
گفتند: توافق کردیم که در فرصتی وسیع و آرام، مسائلمان را واکاوی کنیم و آنها را حل کنیم. هردو برای ایجاد این فرصت کوشیدیم تا مهیا شد. دو کار کردیم:
اول: مسائلمان را اصلی و فرعی کردیم. دیدیم فرعیها و جانبیها چندان مهم نیست؛ بیشترشان سوء تفاهم و سلیقهای و جزئی بود. از آنها بهراحتی و زود گذشتیم تا رسیدیم به اصلیها. سه - چهار تا بیشتر نبود. آنها را در میان دایره قرار دادیم و بر حل آنها تمرکز کردیم.
دوم: انصاف را به میان آوردیم و «تقسیم تقصیر» کردیم. دیدیم سه دسته است: در بعضی از آنها یکیمان مقصر است، در بعضی دیگر، دیگری مقصر است، و در بخش سوم، هر دو مقصریم. با انصافورزی، تقصیرها و قصورهایمان را پذیرفتیم. بر اصلاح آنها عهد کردیم و هردو به انجام تعهدمان اقدام کردیم. برخی از آنها که بیشتر آنها بود، با معذرتخواهی حل شد. باقیمانده را، که اندک بود و کارکردن میطلبید، به حل و اصلاح آنها اقدام کردیم. در زمانی کوتاه، قدامهایمان نتیجه داد و همهٔ مسائل حل شد. با هم عهد کردیم که مراقب باشیم دیگر خطا نکنیم. زندگیمان را نوسازی کردیم و طرحی نو درانداختیم. زندگیمان صفا گرفت. الحمدلله.
مرحبایشان گفتم. اقدام عاقلانه و مجاهدانهشان را ستودم.
الاهی شکر.
۱۴ خرداد ۱۴۰۳
پینوشتها
۱. غررالحکم.
۲. فردوسی.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید👇
🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
تفکر پنج ساعته - خانه خوبان.pdf
139.4K
🔹 اگر فکر طلاق از سرتان گذشت!
🔸 تفکر پنجساعته را جدی بگیرید!
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
✅ منتشرشده در شمارهٔ ۱۵۷ ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان»
✔️ فایل پیدیاف، خرداد ۱۴۰۳
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🌹 رفاقت پدر و مادر ⬅️ فرزند بالنده
⭕️ حکمتهای تربیتی (۳)
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
در آموزههای دینی ما فراوان آمده است:
نیکی را با کردارتان، و نه فقط با گفتارتان، به دیگران بیاموزید. مردمان را با رفتارتان، نه تنها با گفتارتان، به خیر دعوت کنید:
«كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع»۱
این اصلِ اصیل، در عرصهٔ تربیت فرزند، جایگاه ارزشمندی دارد. چه بسیارند پدران و مادرانی که برای تربیت نیکوی فرزندانشان، سخت میکوشند؛ از آموزههای علمی - تربیتی، بهرهها میجویند، اما برخیشان ثمرههای قابل انتظارشان را نمییابند. چرا؟
پاسخ به این چرا، چندین و چند است. یکی از آنها این است:
🍀 رفاقت پدر و مادر
یافتهای دارم گستردهدامان: هرگاه و هرجا که کودکی یا نوجوانی را میبینم که باادب است، شاداب است، خوشتربیت است، و پدر و مادرش را نمیشناسم، احتمال قوی میدهم که پدر و مادرش با هم مهرباناند، با هم رفیقاند. اگر مجالی حاصل شود و ایشان را بشناسم، مییابم که احتمالم درست بوده است؛ در بیشتر موارد. و هرجا کودکی یا نوجوانی را میبینم که نامؤدب است، ناشاد است، بدتربیت است، حدس میزنم که پدر و مادرش با هم نامهرباناند، نارفیقاند. و اگر فرصتی دست دهد و ایشان را بشناسم، مییابم که حدسم درست بوده است، در اکثر مواقع.
از اینروست که میگوییم: والدین، پیش و بیش از آنکه فنون تربیت را بیاموزند، اصل «رفاقت با هم» را دریابند، تا فرزندانشان مایهٔ شادی قلبشان و سبب روشنای چشمانشان شوند.
از هدفهای اصلی والدین، نیز از آرزوهای دلپسند ایشان، بالندگی سرفرازانهٔ فرزندان است. آیا رسیدن به این هدف و برآمدن این آرزو، دستیافتنی است؟ بله.
راه زودوصول به این آرمان، رفاقت خود والدین است. اگر این «رفاقت»، تأمین باشد، رسیدن به آن «هدف»، دستیافتنی است، و برآوردهشدن آن آرزو، شدنی است.
والدینی را میبینیم که برای تربیت نیکوی فرزندانشان، کتابهای فراوانی در موضوعهای تربیت، روانشناسی، بهداشت، میخوانند. آفرین به ایشان! و در مسیر بالندگی فرزندان و سلامت روانی آنان و نیکویی ادب آنها بسیار میکوشند و در راه تربیت آن دلبندانشان هزینههای فراوان میکنند؛ هزینههای طاقتی، ثروتی. مرحبا به ایشان! اما برخی از ایشان به هدفهای مطلوبشان نمیرسند یا به همهٔ آنها نمیرسند. چرا؟
یکی از دلیلها این است که خودشان؛ پدر و مادر، با هم رفیق نیستند. این نارفیقی، مانند باتلاقی، کوششها و هزینههای ایشان را میبلعد، تباه میکند، عقیم میگذارد.
«توفیق رفیقی است که به هر کس ندهندش.» توفیق، از آنِ رفیقان است.
هان، پدران و مادران! بیاییم برای سلامتی روانی - اخلاقی - جسمانی فرزندانمان و برای توفیقمندی خودمان، با هم رفیق باشیم. اگر ما والدین با هم رفیق باشیم، با هم مهربان باشیم، سلامت فرزندانمان و سعادت خودمان تأمین است.
به امید خدا.
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
۱. امام صادق - علیهالسلام - بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۶۷، ص ۳۰۹.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
1_5228050453.pdf
1.82M
🕌 متن دعای عرفه
تنظیم شده به صورت جملهجمله
با ترجمهٔ روان و قلم درشت
التماس دعا 🌹
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 عید قربان
🌷سَلامٌ عَلى إِبْراهِيمَ🌷
عید قربان، عید خون نیست، عید رهایی است، و چنین عیدی است که بر همهٔ رهاشدگان از نفس شیطانی، عین برکت است.
«اَضحَی» از ریشهٔ روشنایی و روشنگری است. سخن از نور است، و نور، عین زندگی است.
🌸 عید رهایی از نفس شیطانی، بر عاشقان مبارک باد.
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🌹 تربیت ایمانی کودکان
🖌 #نویسنده: #علیاکبر_مظاهری
⭕️ حکمتهای تربیتی (۴)
دین، فلسفهٔ حیات است و زندگی بدون دیانت، کاستی دارد.
تنها عاملی که میتواند انسان را در لغزشگاههای خطیر، حفظ کند، ایمان و اعتقاد دینی است. عوامل دیگری مانند: وجدان، قانون، تربیتِ منهای دین، کاربردشان محدود به احوال عادی و ملایم است؛ امّا در بحرانها و هنگامهٔ تلاطم غرائز، کابردشان، کاهش مییابد.
ایمان عمیق به خدا و معاد و ارزشهای دینی است که میتواند طوفان غرائز را فرونشاند و بر «دهانِ» خشم و شهوت و طمع، «لگام» بزند.
امام صادق (ع) فرموده است:
«اَلمُؤمِنُ مُلجَم»؛۱
انسان با ایمان، لگامدار است.
یعنی خواهشها، شهوتها، گفتارها، کردارهایش؛ بر فرمان ایمان اویند.
هنگامی که زمینهٔ گناه و جرم فراهم شد، و یا غرائز آدمی، به خروش آیند، چه عاملی میتواند مهارگر باشد؟ وجدان؟ هرگز! زیرا بهراحتی میتوان بر سر وجدان، کلاه نهاد!
تربیت بدون ایمان دینی؟ هرگز! زیرا چنین تربیتی، مخصوص حالتهای عادی است.
قانون؟ خیر! زیرا کاربرد آن، محدود است و معمولاً بعد از ارتکاب جرم، اقدام میکند؛ اگر به قانون برسد. و میدانیم که بسیاری از گناهان و جرائم، پنهانی انجام میگیرد و از دید قانون، مخفی میماند. بهعلاوه، برای بسیاری از خطاها و گناهان، قانونی وجود ندارد.
تنها ایمان به خدا و کیفر و پاداش او و تربیت صحیح دینی است که میتواند دهانهٔ اسب چموش شهوات و غرائز تند انسان را بگیرد و او را مرکبی راهوار گرداند.
آن سخن بیدارگرِ امام خمینی ـ که درود خداوند بر او باد ـ که میفرمود:
«عالَم، محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید»، تعبیر دیگری است از سخن هشدار دهندهٔ امیرمؤمنان - علیهالسّلام - که فرمود:
«اِعلَمُوا اَنَّکُم بِعَینِ اللهِ»؛۲
بدانید که شما در چشم خدایید!
و این دو سخن، نشأت گرفته از آن بیان تکان دهندهٔ خداوند است که میفرماید:
«اَلَم یَعلَم بِاَنَّ اللهَ یَری»؛۳
مگر انسان نمیداند که خدا او را میبیند؟!
اینها ضامن اجرای آموزههای تربیتی است.
تربیت، بدون پشتوانهٔ ایمان دینی، ضمانت اجرایی ندارد.
👨👩👧👦 رسالت پدر و مادر
بزرگترین حق فرزند بر پدر و مادر، تعلیم و تربیت دینی است. ما اگر خواهان سعادت ابدی فرزندانمانیم، باید آنان را بر مبنای آموزههای دینی تربیت کنیم و عقاید و احکام و اخلاق اسلام را، در زمان مناسب، به ایشان تعلیم دهیم.
بیتوجّهی به این مسئلهٔ مهم و یا تأخیر در آموزش برنامههای دینی به فرزند، لطمههای سختجبرانی را به سعادتمندی او میزند.
💠 تصحیح یک باور
باور ناروایی دربارهٔ زمان و چگونگی آموزش تعالیم دینی فرزندان، در میان پارهای از مردمان رایج است، اینگونه:
«به کودک و نوجوان، هیچگونه عقیده و مذهبی را نباید آموزش داد. آموزش هرگونه مذهب و عقیدهٔ دینی به کودک، خلاف حقوق بشر و آزادی است؛ بلکه باید او را آزاد گذاشت تا بزرگ شود و خود دین و مسلکی را برمبنای شناخت خودش انتخاب کند.»
ظاهر این سخن، زیبا و روشنفکرانه است و همین ظاهر زیبا باعث فریب ظاهربینان میشود و به عمق آن پی نمیبرند؛ از اینرو، آن را میپذیرند و تبلیغ هم میکنند؛ امّا اگر نقاب فریب را از چهرهاش برداریم، حقیقت تلخی برایمان آشکار میگردد.
هر کس اندک آگاهی از مسائل تعلیم و تربیت داشته باشد میداند که: مناسبترین دوران تعلیم و تربیت، دوران کودکی و نوجوانی است، و هر آموزش و پروشی که در این دوران حسّاس به انسان داده شود، در جانش رسوخ میکند و جزو ذاتش میشود:
«اَلعِلمُ فِی الصِّغَرِ کَالنَّقشِ فِی الحَجَر»؛۴
آموزش دانش در کودکی، چونان نقشکاری بر سنگ، ماندگار است.
{ادامهٔ مطلب را در پست بعد بخوانید.}
۴ تیر ۱۴۰۳
۱. الخصال، ج ۲، ص ۲۲۹.
۲. نهجالبلاغه، خطبهٔ ۶۶.
۳. سورهٔ علق، آیهٔ ۱۴.
۴. منسوب به امام علی (ع).
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
هدایت شده از تٱملهای قرآنی
🌹 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ المعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
🌸 عید غدیر مبارک باد!
۵ تیر ۱۴۰۳
🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علیاکبر_مظاهری_اصفهانی _ #پایگاه_اندیشوران_حوزه
🌐 وبسایت علی اکبر مظاهری
http://mazaheriesfahani.blog.ir/
از زبان مشاور
🌹 تربیت ایمانی کودکان 🖌 #نویسنده: #علیاکبر_مظاهری ⭕️ حکمتهای تربیتی (۴) دین، فلسفهٔ حیات است و
🌹 تربیت ایمانی کودکان (۲)
🖌 #نویسنده: #علیاکبر_مظاهری
⭕️ حکمتهای تربیتی (۴)
💠 تصحیح یک باور
باوری دربارهٔ زمان و چگونگی آموزش تعالیم دینی فرزندان، در میان پارهای از مردمان رایج است، اینگونه:
«به کودک و نوجوان، هیچگونه عقیده و مذهبی را نباید آموزش داد. آموزش هرگونه مذهب و عقیدهٔ دینی به کودک، خلاف حقوق بشر و آزادی است؛ بلکه باید او را آزاد گذاشت تا بزرگ شود و خود، دین و مسلکی را بر مبنای شناخت خودش انتخاب کند.»
ظاهر این سخن، زیبا است، امّا آموزههای دانش تعلیم و تربیت، نیز دانش روانشناسی، نیز تجربههای بشری، مینمایاند که مناسبترین دوران تعلیم و تربیت، دوران کودکی و نوجوانی است، و هر آموزشی و پروشی که در این دوران به آدمی داده شود، در جانش مینشیند و جزو ذاتش میشود:
«اَلعِلمُ فِی الصِّغَرِ کَالنَّقشِ فِی الحَجَر»؛۱
آموزش دانش در کودکی، چونان نقشکاری بر سنگ، ماندگار است.
باور ما بر این است که آدمی، تا پایان عمر، قابلیت تربیت، تعلیم، رشد، و دگرگونی را دارد؛ حتماً دارد، اما روزگار کودکی و نوجوانی، دارای قابلیتهای بیشتری برای ساختهشدن است.
این سخن ارجدار امیر مؤمنان به فرزندشان را ببینیم:
«بادَرتُکَ بِالاَدَبِ قَبلَ اَن یَقسُوَ قَلبُکَ وَ یَشتَعِل لُبُّکَ»؛۲
پیش از آنکه دلت سخت شود و عقل و اندیشهات گرفتار آید، به ادبِ آموختنات شتافتم و بر آن همت گماشتم.
و امام صادق علیهالسّلام فرموده است:
«بادِرُوا اَحداثَکُم بِالحَدیثِ قَبلَ اَن تَسبِقَکُم اِلَیهِمُ المُرجِئَةُ»؛۳
به تعلیم حدیث (و معارف دینی) فرزندان نونهالتان اقدام کنید، قبل از آن فرقهٔ «مرجئه»۴ (و دیگران) بر شما سبقت گیرند (و عقیدهٔ آنان را منحرف کنند).
ازاینروست که میگوییم: شرط دینداری است که پدران و مادرانی که خواهان سعادت خود و فرزندانشاناند، آنان را از همان دوران کودکی و سپس نوجوانی و حتی جوانی، با آموزههای دینی آشنا کنند و به فراخور ظرفیت و فهم آنان، عقاید دینی را تعلیمشان دهند. نیز با عمل خود، دیانت را به ایشان بنمایانند، تا فرزندانی بپرورانند که سبب سعادت دنیا و آخرتشان باشند.
به امید خدا.
۱۳ تیر ۱۴۰۳
۱. منسوب به امام علی (ع).
۲. نامهٔ ۳۱ نهجالبلاغه؛ نامه به امام حسن (ع).
۳. وسائلالشیعه؛ ج ۱۵، ص ۱۹۶.
۴. مرجئه؛ نام پیروان یکی از مکتبهای منحرف است.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🌹 کاستن از رنج انسان
(سخنی دیگر در دفاع از روانپزشکی)
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
🌷 ورودگاه سخن
راست است که زندگی اینجهانی، آمیختهٔ با رنج است. دراینباره سخن فراوان است. نیز راست است که پارهای از رنجها سبب رشد آدمیان است. دراینباره نیز سخن بسیار است. اکنون دربارهٔ فلسفهٔ رنجها و آثار آنها در پرورش انسان، سخن نمیگوییم. باشد برای مجالی دیگر. اما سخن اکنونیمان این است که «رنجهای بیهوده» را بر «رنجهای طبیعی»، نیفزاییم. نیز در کاهش «رنجهای ناروا»، بکوشیم.
نیم، بلکه افزون بر نیمی از رنجهای آدمی، «ناروا» است. «نامفید» است. «نبایستنی» است. زدودن آنها «بایستنی» است. حکم عقل است. فتوای شریعت است.
🥀 رنج روان
از رنجبارترین رنجهای انسان، رنج روحی - روانی - عصبی است. و از کارسازترین کارافزارها در کاستن این رنجهای جانکاه، همانا «روانپزشکی» است. جایگاه بلند مشاوره و روانشناسی و رواندرمانی، محفوظ است، اما اکنون در باب روانپزشکی سخن میگوییم.
📖 جایگاه روانپزشکی
کثیری از رنجهای انسان را میتوان با روانپزشکی کاهش داد و حتی حذف کرد، همانگونه که بسیاری از دردهای جسمانی را میشود با پزشکی، تسکین داد یا درمان کرد. پس چرا رنجهای روانسوز آدمی را با روانپزشکی کاهش ندهیم یا حذف نکنیم؟ و چرا دردهای جسمانی را تسکین ندهیم یا درمان نکنیم؟ چرا؟
این «چرا»، دربارهٔ دردهای جسمانی، چندان برجسته نیست؛ زیرا مردمانِ امروز، بیشوکم، بر درمان دردهای جسمانی خود، همت میگمارند، اما این پرسش، دربارهٔ رنجهای روانی، برجسته است؛ زیرا مردمان، برای کاستن از دردهای عصبی و روانی خود، همت کافی را نمیگمارند. چرا چنین است؟ چرا برای کاهش رنجهای روانی خود همت لازم را نمیگماریم؟
پیشتر، در پاسخ به این «چرا»، بسیار گفتهایم و نوشتهایم. آنها را بجویید و بخوانید؛ در همین کانال «از زبان مشاور»، نیز از لابلای کتابهایمان. چکیدهٔ پاسخ به این «چرا»، این است که: فرهنگ جامعهٔ ما و باور مردمانمان دربارهٔ روانپزشکی، معیوب است. بسیاری از مردمان، به درمانهای روانپزشکی، حس بدی دارند. در برابر آن مقاومت میکنند. نیز وجود بیماریهای عصبی و روانی، و درمان آنها را نمیپذیرند، یا کتمان میکنند. آن را مساوی با دیوانگی میپندارند. دربارهٔ آن داوریهای غیر تخصصی میکنند... .
این فرهنگ نادرست، تنها نزد بیسوادان و ناآگاهان نیست؛ بلکه باسوادان نیز گرفتار آناند. دیدگاه و باور و قضاوت ایشان حیرتآور است. مگر ممکن است انسانی دانا دربارهٔ موضوعی که در آن متخصص نیست، چنین با جزم و یقین، نظر منفی دهد؟
بنابرمثال: به کسی که وسواس فکری دارد میگویند: «وسواس تو زادهٔ تلقین منفی تو است. اگر به خود تلقین مثبت کنی، درمان میشوی»، و او را از درمان باز میدارند. نتیجه چه میشود؟ وسواس فکری رشد میکند و وسواس عملی را در پی میآورد. و واضح است که آدم وسواسی، زندگی رنجباری را تحمل میکند.
🍂 نمونهای اسفبار
یکی از مراجعینم، که وسواس فکری دارد و در انتخاب همسر، درمانده شده است، به روانپزشک مراجعه کرد و داروی ملایمی گرفت و حالش بهتر شد. یکی از دوستانش، که آدم باسوادی است با تحصیلات عالی، او را منع کرده و به او گفته بود: «وسواس تو برآمدهٔ از تلقین تو به خود است... .» از سخن این شخص دارای تحصیلات عالی، تعجب کردم. اگر این مراجعم برای درمان بیماری چشمِ خود به چشمپزشک مراجعه میکرد، آیا آن دوستش همین داوری را میکرد؟
چرا میان دردهای جسمانی و روانی، تبعیض قائل میشویم؟
وسواس، اگر درمان نشود، زندگی را بر آدمی تلخ میکند. و اگر شخص وسواسی به میانسالی و کهنسالی برسد، درمان او ناممکن یا سخت ممکن میشود. حال و بال وسواسیها، در دوران کهنسالی، دلسوزاننده است.
چرا خود را عذاب دهیم؟ چرا همنشینان خود را کلافه کنیم؟ وسواس میتواند زندگی خانوادگی را فلج کند. حتی میتواند سبب طلاق شود. درمان وسواس، بدون دارودرمانی و رواندرمانی، ناممکن است.
بیفزاییم که از ریشههای دانهدرشت وسواس، «اضطراب» است. ندیدهایم کسی را که وسواس داشته باشد، اما اضطراب نداشته باشد.
🔹 بیاییم با روانپزشکی آشتی کنیم. این رشتهٔ پزشکی، از بهترین شاخههای دانش و تجربهٔ پزشکی است. بیاییم آن را گرامی بداریم و از آن بهره جوییم.
بیاییم از رنجهای انسان بکاهیم.
به امید خدا.
۲۴ تیر ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
هدایت شده از M.Y
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نهجالبلاغهٔ انتشارات بینالمللی «جمال»، چه مزیتهایی دارد؟
#علی_اکبر_مظاهری
برای تهیهٔ این کتاب ارزشمند، با 20 درصد تخفیف، اینجا را کلیک کنید: 👇
B2n.ir/h03179
ایتا| بله| اینستاگرام| سایت| آپارات | تلگرام
۲۵ تیر ۱۴۰۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1