eitaa logo
روان شناسی میگنا 📶
2.3هزار دنبال‌کننده
499 عکس
80 ویدیو
11 فایل
اخبار و‌ مطالب روز روان شناسی در ایتا کپی مطالب ممنوع ادمین @Migna7 سایت: WWW.MIGNA.ir کانال میگنا در تلگرام https://t.me/mignaChannel
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶افرادی که چراغ قرمز را رد می‌کنند به این بیماری دچارند میگنا- دکتر رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور بیان کرد: زمانی که یک فرد تا زمان شکل‌گیری نسبی شخصیتش با عقاید خاصی بزرگ شود که راه‌های ارتباط برقرار کردن را به اشتباه یاد گرفته باشد و متفاوت‌تر با دیگران رفتار کند، آن فرد دچار اختلال شخصیتی شده است. معمولا این افراد اشتباه‌ترین روش برخورد با دیگران را انتخاب کرده اند، به طوریکه شاید خودشان هم قبول نداشته باشند، اما از رفتار‌های گاه و بی گاهشان کاملا مشهود است، اینجاست که باید گفت این افراد دچار بیماری سایکوپت شده اند، بیمارانی که مشکلاتشان را با خلاف و بزهکاری پیش می برند تا به روش صحیح و قانونی. این افراد اصلا قبول ندارند هستند و معمولا انسان‌هایی هستند که با راحتی دروغ می‌گویند. در واقع همان‌طور که مشهود است، اختلال رفتاری این افراد به شدت عمیق است به گونه ای که کل یک بیمار را در بر می‌گیرد. همه انسان‌ها معمولا در زندگی خود گاهی دروغ می‌گویند، اما زمانی که از فردی که دروغ گفته دلیل می‌خواهید و او انکار یا از حرف خود فرار می‌کند، این فرد در ابتدا به خود لطمه وارد می‌کند و سپس به جامعه اطراف خود و آنقدر به این موضوع عادت می کند که بی اختیار دروغ می‌گوید، اما دروغ مصلحتی و بسیار متفاوتند. حاتمی در خصوص بیماران گفت: این افراد زمانیکه چراغ قرمز را رد می‌کنند به خود می‌بالند و خوشحال می‌شوند، اما این احساسات و هیجانات گذرایی است، این افراد در همان لحظه کار خود را درک نمی‌کنند که شاید اتفاق خطرناکی در کمین آنها باشد یا سریع از کوره در می‌روند و احتمال اینکه واکنش‌های خشمگین نشان دهند و دست به خشونت بزنند در این افراد بیشتر دیده شده است، این در حالی است که بسیاری از سایکوپت ها باید علاوه بر مدیریت خشم، روی ضعف‌های خود هم کنترل داشته باشند......👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48577
🔶 مصاحبه،‌گفت‌وگو و مشاهده رفتار، ابزار تشخیص جرم 🔸 استفاده از تست های روانشناسی در سازمان پزشکی قانونی میگنا- دکتر سیدمهدی صابری، عضو هیأت علمی سازمان پزشکی قانونی کشور گفت: در تمام دنیا و با توجه به میزان پیشرفت تکنولوژی و علم هنوز هم اساس در مصاحبه،‌گفت‌وگو و مشاهده رفتار فرد است. روانپزشکی در بین رشته‌های طب رشته‌ای منحصر به فرد بوده و تنها رشته‌ای است که نیاز به معاینات فیزیکی ندارد. مشاهده رفتار فرد از نحوه حرف زدن، راه رفتن، توجه و تمرکز وی و واکنش‌ها و طرز پاسخ دادن مراجعه‌کننده گرفته تا آغاز کردن جملات، تن صدا،‌هیجان فرد و حتی نحوه نشستن و حرکات دست‌ها توسط روانپزشکان بررسی می‌شود. شاید از نظر عموم مردم این یک کار آسان باشد اما این مهارت‌ها با تجربه و دانش طولانی مدت به دست آمده است. گاهی ما می‌شنویم که قاضی‌ها می‌گویند که روانپزشک تنها با صحبت کردن با متهم به این نتایج دست یافته است و فکر می‌کنند که صحبت کردن و تشخیص نحوه ارتکاب جرم کار آسانی است و اعلام می‌کنند که این افراد چرا در زمان مصاحبه با ما این صحبت‌ها را نکرده‌اند که این موضوع خود نشان‌دهنده اهمیت حیطه کار روانپزشک در پزشکی قانونی است. روانپزشکی است و نحوه پرسیدن اهمیت ویژه‌ای دارد به دلیل اینکه وقتی به مجرمی اجازه صحبت کردن داده شود فرد مصاحبه را به سمت و سویی پیش می‌برد تا نظرات خود را تحمیل کند. در مصاحبات روانپزشکی باید توانایی تشخیص دروغ و تناقض‌گویی‌را داشته باشیم. مصاحبه روانپزشکی از روانپزشک انرژی زیادی را می‌گیرد و برای کسب این تجارب پزشک پس از اتمام دوره تحصیلات ۴ سال آموزش‌های لازم را می‌بیند و با برخورد با انواع مختلف بیماران این تجارب را می‌آموزد. برای تشخیص از آزمون‌ها و تست‌های روانشناسی استفاده می‌کنیم و افراد باید در زمان انجام این تست‌ها از آمادگی کامل برخوردار نباشند، خستگی مفرط نداشته باشند و برای پاسخ دادن از تمرکز کافی برخوردار باشند، همچنین نحوه پرسش سؤالات از هر فردی برای فرد دیگر متفاوت است. ما معمولاً از تست‌های ، تست‌های تعیین‌کننده و افسردگی، تست‌های استفاده می‌کنیم. برخی از خود گزارش‌دهی(خوداظهاری) هستند و فرد سؤالات مشخصی را پاسخ می‌دهد که در این موارد روانپزشک دقیقا از حالات فرد اطلاعی ندارد و ممکن است فرد در زمان پاسخگویی مصاحبه را منحرف کند. این تست‌ها برای مواقعی مناسب است که افراد با صداقت به پرسش‌ها پاسخ دهند، اما در کار پزشکی قانونی این تست‌ها کاربرد چندانی ندارد. به دلیل اینکه افراد می‌خواهند به اهداف خودشان برسند. در پزشکی قانونی از تست‌هایی استفاده می‌کنیم که داشته باشند و سؤالات طوری طراحی می‌شود که متوجه می‌شود که فرد اطلاعات دروغ را به وی ارائه می‌دهد یا نه. معمولاً برای انجام این تست‌ها از تست‌های برون‌فکنی کردن استفاده می‌کنیم،‌ این تست‌ها نیازی ندارد که فرد در مورد خود چیزی را اعلام کند بلکه تکالیفی به وی ارائه می‌شود و باید به آنها پاسخ بدهد به طور مثال تصاویر و فیلم‌هایی را به مجرم نمایش می‌دهیم و وی نظرات خود را اعلام می‌کند، یا اینکه ممکن است تصاویر مبهمی به افراد ارائه شود و افراد برداشت خود را از آنها اعلام کنند که در این موارد امکان دروغ گفتن افراد بسیار کم است....... مشروح گفت و گو:👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48743/preview/
🔶 چند نکته در مورد «شاخ‌های اینستاگرام» میگنا- محمدرضا ایمانی، پژوهشگر و روانشناس اجتماعی، ویژگی‌های و علت علاقه آنها به شاخ شدن نکاتی را مطرح کرده است. 1- «شاخ‌های » افرادی هستند که استعدادهای آنها در دوران کودکی و یا نوجوانی به جای تایید شدن از سوی همیشه سرکوب شده و در بزرگسالی استعدادهای خود را به شکلی نامطلوب در این فضاها می‌کنند. از طرفی دیگر ممکن است خانواده‌ها از نظر بیش از حد خود را آزاد گذاشته باشند که این روش تربیتی هم در شکل‌گیری فرد تاثیر نامطلوبی داشته و موجب بروز هر رفتاری از سوی او می‌شود. 2- شاخ‌های اینستاگرام، جامعه هستند که مردم به جای طرد کردن به ناخوآدگاه زندگی آنها را دنبال می‌کنند، اما آنها به دلیل مطرح شدن میان مردم تصور دارند مورد مقبولیت جامعه قرار گرفته‌اند و این کار خود را ادامه می‌دهند. 3- انسان‌ها در زمینه مطرح شدن از سوی جامعه از نظر روانشناسی به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ افرادی که نسبت به خود آگاهی داشته و به دلیل خصوصیات مطلوب مورد جامعه قرار می‌گیرند و دسته دوم افرادی هستند که ضمن داشتن ، سعی می‌کنند با حضور در این فضا خود را هم تراز افرادی که با آگاهی مورد پذیرش جامعه هستند، قرار دهند. 4- از نظر روانشناسی دو دسته شاخ‌ اینستاگرامی داریم؛ دسته اول افرادی هستند که رفتارهای موجود در خود را مانند ، رفتارهای ضد جنسیتی، فحاشی، رستوران‌گردی، تهمت و بدگویی از خود بروز می‌دهند و دسته دوم سعی دارند ضمن مخفی کردن اصلی‌شان رفتارهای دیگری از خود بروز دهند تا مورد مقبولیت اجتماع قرار گیرند. 5- به طور کلی مخاطبان کسانی که رفتارهای غیرواقعی از خود بروز می‌دهند ممکن است در نهایت با نگاه از سوی این نوع از فعالان شبکه مجازی مواجه شوند. 6- شاخ‌های اینستاگرام ساختاری را از نگاه اجتماعی تغییر می‌دهند و با بروز رفتارهای ضد اجتماعی فضایی شکل می‌دهند که مخاطبان به آن موضوع علاقه‌مند و کنجکاو عملکرد آنها شوند. 7- شاخ‌های اینستاگرام می‌توانند با اشتراک مطالب مورد نظر، افراد شبیه به خود را پیدا کنند و بزرگی تشکیل دهند......👇👇👇 http://www.migna.ir/news/48779
🔶 تفاوت روانشناسي وزارت بهداشت و وزارت علوم میگنا: معمولا تحصیل در دانشگاه های وزارت بهداشت پایه عملی بیشتری نسبت به دانشگاه های وزارت علوم داره. افراد حین تحصیل در دانشگاه های وزارت بهداشت، دریافت میکنند در حالیکه در وزارت علوم چنین امکانی وجود ندارد. میانگین لازم برای قبولی در کنکور بهداشت بین 60 تا 80 درصد هستش در حالیکه میانگین تقریبی 60 درصدی در کنکور علوم منجر به رتبه تک رقمی میشه. بنابراین در کنکور بهداشت باید درصد بالاتری از دروس رو کسب کنیم. شانس قبولی در وزارت بهداشت در رشته روان شناسی، در کل ایران حدودا تا رتبه 60 هستش و این در حالیست که مثلا فردی با رتبه 50 میتونه در دانشگاه وزارت بهداشت زاهدان تحصیل کنه. اما همین رتبه در کنکور وزارت علوم احتمالا میتونه روزانه دانشگاه الزهرا، علامه و خوارزمی پذیرفته بشه. تعداد متقاضی در آزمون وزارت علوم چند برابر وزارت بهداشته و البته پذیرش در وزارت علوم هم چند برابر وزارت بهداشته. 🔹🔸 دروس امتحانی متفاوت کنکور بهداشت🔸🔹 1.آسیب شناسی روانی ضریب 1.5 2.نظریه های شخصیت با ضریب2 3.نظریه های روان درمانی یا ضریب 2 4.ارزیابی روان شناختی با ضریب 2 5.روان شناسی عمومی و رشد با ضریب 1.5 6. بنیادهای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی رفتار با ضریب 1 7. روانشناسی بالینی با ضریب 1.5 8. آمارو روش تحقیق با ضریب 1.5 9. زبان عمومی با ضریب 2 همونطور که مشاهده می کنید نظریه های ، ارزیابی روانشناختی و نظریه های دروس امتحانی مخصوص وزارت بهداشت هستند و جزو وزارت علوم نیستن.....👇👇👇 http://www.migna.ir/article/49024/preview/
🔶 دختران و پسران‌مان را چطور تربیت کنیم؟ ميگنا- تربیت یکی از مباحث مهم و چالش‌برانگیز است، اما در این میان این‌که دختران سخت‌تر است ‏یا پسران سوالی است که نمی‌توان به‌طور دقیق به آن پاسخ داد. اما نکته‌ای که نباید در هیچ‌ شرایطی از نظر ‏دور داشت این است که در نحوه تربیت آنها تفاوت‌هایی وجود دارد و به تناسب آن باید برخوردهایی متفاوت ‏اعمال شود. ‏ 🔹 تفاوت در بازی: یکی از تفاوت‌ها به بازی پسران و دختران برمی‌گردد. پسرها دوست دارند تکاپوی بیشتری ‏داشته باشند و اسباب‌بازی‌های پرصدا و پرزرق‌وبرق را ترجیح می‌دهند مثل اتومبیل‌های آژیردار. پسرها کمی ‏بی‌احتیاطند و در بازی‌ها گاهی خرابکاری می‌کنند و برای همین باید به بازی پسرها نظارت داشته ‏باشند. اما دخترها معمولا بازی‌های آرام‌تر را ترجیح می‌دهند. آنها نیازی ذاتی به پرستاری از دیگران دارند و به ‏همین دلیل به بازی با عروسک و حیوانات خانگی علاقه نشان می‌دهند. آنها هنگام صحبت با ‏اسباب‌بازی‌های‌شان، از تعارفات ملایم و تک‌گویی استفاده می‌کنند که متضاد شیوه‌ ارتباطی بیشتر پسرها هنگام ‏بازی است.‏ 🔹 تفاوت‌های‌گفتاری: این نکته را در نظر داشته باشید که ارتباط برقرار کردن‌تان با توجه به این‌که پسر دارید یا ‏دختر متفاوت است. دختران معمولا زودتر یاد می‌گیرند که حرف بزنند و تمایل بیشتری به حرف زدن نشان ‏می‌دهند. آنها از گوش دادن به صحبت‌های پدرومادرشان لذت می‌برند و معمولا به‌طور مفصل آن‌چه برای‌شان ‏اتفاق افتاده تعریف می‌کنند و پاسخ‌های طولانی می‌دهند. پسران کم‌حرف‌ترند، آنها به اندازه دختران به ‏جزییات گفت‌‌وگوها توجه نشان نمی‌دهند و پاسخ‌های‌شان یکی، دو کلمه‌ای و در حدی است که اصل قضیه را ‏برساند. این خصوصیت پسران احتمالا به‌خاطر طبیعت شلوغ‌ کار آنها و عدم‌علاقه‌شان به نشستن و حرف زدن ‏هنگامی است که می‌توانند این‌ور و آن‌ور بروند. ‏‎ 🔹 تفاوت در اعتماد‌به‌نفس: پسران و دختران دیدگاه متفاوتی با هم دارند و برای همین باید والدین بیشتر ‏حواس‌شان به دخترها باشد؛ دختران بسیار زودتر از پسران با مسائل مربوط به اعتماد به‌نفس درگیر می‌شوند و ‏لازم است والدین به نگرانی‌های دخترشان دراین‌باره که ممکن ‌است در سنین پایینی - حدود ٥ سال- بروز ‏کند، توجه نشان دهند. مشکلات مربوط به کاهش اعتماد‌ به‌ نفس در پسران، معمولا در سنین پیش از بلوغ ‏خود را نشان نمی‌دهد. از آن‌جا که پسران معمولا کمتر با خودشان مشکل دارند، راحت‌تر می‌توان آنها را در این ‏زمینه قانع کرد. ‏ ◻ اشتباهات تربیتی والدین اشتباهات همیشه مختص کودکان نیست و پیش می‌آید که والدین در تلاش بر تربیت صحیح کودکان‌شان ‏در دام اشتباهاتی بیفتند که بی‌شک در آینده کودکان‌شان بی‌تأثیر نخواهند بود. این اشتباهات در قبال ‏دختران و پسران تفاوتی ندارد و می‌توانند به یک ‌اندازه بر شکل‌گیری آنها تأثیر بگذارد، بنابراین اگر ‏دختر یا پسری دارید که می‌خواهید از او فردی مستقل، باشخصیت و اجتماعی و موفق بسازید از این ‏اشتباهات پرهیز کنید. ‏ 🔸 دروغ نگویید؛ دروغ، دروغ است و مصلحتی و غیرمصلحتی ندارد. یکی از دام‌هایی که اولیا گرفتار آن می‌شوند ‏دروغ‌های مصلحتی‌ای است که گاهی اولیا برای پیشبرد کارهای‌شان به آن متوسل می‌شوند. صادق بودن بهترین ‏کار است چون در چنین شرایطی فرزندتان در کنار آموختن صادق بودن به درک درستی از شرایط و ‏موقعیت‌ها می‌رسد.‏ 🔸 تهدید نکنید؛ «اگر دوباره زبانت را دربیاوری، تنبیه‌ات می‌کنم» با این تهدید تنها توانسته‌اید کاری کنید که ‏در نهایت با شما لجبازی کند و این درحالی است که مطمئن باشید او کار بدش را تکرار خواهد کرد. ‏فراموش نکنید که کودکان باید از جدیت شما مطمئن باشند البته نه تهدیدها! ‏ 🔸 رشوه دادن ممنوع؛ رشوه دادن به کودکان، آن هم وقتی باید وظیفه‌شان را انجام دهند، باعث می‌شود ‏همیشه از شما توقع جایزه داشته باشند. بهتر است تشویق را جایگزین رشوه کنیم تا به نتیجه بهتری دست ‏بیابیم. ‏ ◻ دختران هم می‌توانند قوی باشند می‌توان با شیوه‌های تربیتی درست دختران‌ را همچون‌ پسران‌ افرادی‌ قوی‌ و متکی‌ به‌ نفس‌ بارآورد. والدین باید ‏با تغییر نگرش و رفتار صحیح تقویت اعتمادبه‌نفس دختران‌شان را هدف قرار دهند. البته باید در این مورد ‏جانب احتیاط را رعایت کرد؛ چراکه در غیر این صورت دخترانی لوس و خودشیفته خواهیم داشت.‏ ‏*دختران باید بیاموزند احساسات‌شان را به درستی ابراز کنند، بنابراین اگر با کلمات بدی احساساتش را بیان ‏می‌کند به او کلمات و جملات جایگزین را آموزش دهید و خودتان هم در بیان احساسات‌تان از جملات ‏مشابهی استفاده کنید. این جملات باید صریح، محترمانه و منطقی ب..... ادامه👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49257
🔶 زن‌های بداخلاق باهوش‌ترند! میگنا- یک پژوهش همه جانبه که توسط دانشمندان دانشگاه استنفورد انجام شده دریافته معمولا باهوش‌ترند. این نتیجه بر اساس این واقعیت است که یک زن وقتی بداخلاق و کج خلق می‌شود نه تنها بهتری می‌گیرد بلکه حافظه‌ تند و تیزتری برای به خاطر آوردن جزئیات و اطلاعات انباشته شده در خود نیز پیدا می‌کند. بداخلاقی یک جنبه‌ منفی گرایی و بدبینی در ذهن دارد که باعث می‌شود افراد نسبت به پیرامون خود آگاه‌تر شوند. به همین دلیل وقتی یک زن بداخلاق می‌شود، تمرکز بیشتری پیدا می‌کند و در مورد آنچه که می‌بیند شدیدتری پیدا می‌کند و در آن لحظه جدی‌تر و دقیق‌تر است. زن‌های بداخلاق و دمدمی مزاج در شخصیت خود یک خوی منفی مداوم دارند که به آن‌ها اجازه می‌دهد توجه بیشتری به جنبه‌های گوناگون زندگی خود داشته باشند و عمل کنند. این مسئله خصوصا زمانی بیشتر جلوه می‌کند که نیاز دارند تصمیم‌های مهمی بگیرند یا به دنبال راه‌حل‌هایی برای مسائل دشوار اجتماعی یا حرفه‌ای هستند، زیرا طبق ویژگی خاص خود، به جای اینکه از و عواطف برای انتخاب و تصمیم گیری استفاده کنند، یک تجزیه و تحلیل سخت و دقیق از شرایط موجود به عمل می‌آورند. ◽ آدم‌های زیادی خوشحال، تصمیم‌های خوبی نمی‌گیرند در مطالعه‌ انجام شده این مسئله نیز بررسی شد که آدم‌های شاد در مواجهه با موقعیتی که نیاز به یک تصمیم گیری سخت یا دقیق و جدی دارد چگونه واکنش نشان می‌دهند. دانشمندان دریافتند این افراد نیز یک امتیاز دارند: آن‌ها خلاقانه‌تر عمل می‌کنند! اما جالب است بدانید اگر بیش از اندازه شاد و خوشحال باشند، خلاقیت‌شان دیگر به کارشان نخواهد آمد! زیرا شادی زیاد آن‌ها معمولا آن‌ها را احساساتی‌تر و بی‌دقت‌تر کرده و باعث می‌شود ژرف اندیشی و دقت نداشته باشند؛ بنابراین در نهایت، شادی آن‌ها منجر به یک انتخاب و تصمیم بد خواهد شد که می‌تواند پیامد‌های بد و منفی داشته و در برخی موارد حتی فاجعه به بار آورد. خانم‌های بداخلاق علاوه بر اینکه بهتر تجزیه و تحلیل می‌کنند و قاضی‌های خوبی هستند، مهارت مدیریتی قابل ستایشی نیز دارند که به آن‌ها اجازه می‌دهد تیم‌ها و گروه‌ها را موثرتر مدیریت و رهبری کنند. اما بداخلاقی همیشه هم اینقدر خوب نیست. بداخلاق و و زودخشم و پذیر بودن باعث می‌شود آدم‌ها بیشتر تحت تنش و استرس باشند و حتی دچار اضطراب و افسردگی مزمن شوند.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49480
🔶 هویت اجتماعی کودکان را چگونه شکل دهیم؟ میگنا- هر کودکی دارای است و به همین دلیل نیز می‌تواند نقش‌های متفاوتی را در جامعه نسبت به دیگران درک کند، فرقی هم نمی‌کند که این نقش‌ها از طریق کدام موقعیت اجتماعی، فرهنگی یا قومیتی، عقاید و... بروز پیدا می‌کند. کودک می‌تواند بسته به شرایط خود احساس هویت و غرور، عزت‌نفس و همین‌طور سازگاری با هویت اجتماعی‌اش را به دست آورد. ◽ با این حال اگر هویت اجتماعی کودک با سرعت زیادی تغییر پیدا کند، مورد تهدید قرار بگیرد و یا حتی سرزنش شود می‌تواند باعث بروز افسردگی و سرخوردگی در کودک شود که همین موضوع نیز پیامد‌های منفی بسیاری را به دنبال خواهد داشت. ◽ طبیعتاً برای داشتن هویت اجتماعی فرد به اطرافیان خود نیاز خواهد داشت تا بتوانند او را تائید کرده و یا رفتارهایش را انکار یا رد کنند؛ بنابراین می‌توان گفت که اطرافیان ما می‌توانند علاوه بر تأثیر در هویت اجتماعی‌مان بر ما نسبت به خودمان نیز تأثیر بگذارند. برای مثال اگر کودکی احساس خجالت داشته باشد و خود را دائماً از اطرافیانش دور نگه دارد می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که اطرافیانش او را تنها گذاشته و آغوش گرمی به سویش دراز نمی‌کنند؛ بنابراین هویت اجتماعی کودک دقیقاً برگرفته از برخورد او با نقش اجتماعی‌اش بوده و می‌تواند در شرایطی مانند خجالتی بودن فرد و همین‌طور عقب‌نشینی‌اش از جامعه به طور کامل تحت تأثیر قرار بگیرد. به دنبال همین هم هست که فرد می‌تواند احساسات متفاوتی از جمله رضایت، احساس تنهایی، ناامیدی، امید و یا هر چیز دیگری را تجربه کند. ◽ به طور کلی می‌توان گفت که هویت اجتماعی به فرد این امکان را می‌دهد که خود را به عنوان جزئی از گروه بشناسد و بتواند در دنیای اجتماعی احساس تعلق پیدا کند. به همین دلیل نیز این هویت‌ها می‌توانند نقش مهمی را در شکل‌گیری فرد ایجاد نمایند. ◽ هر چه فرد با گروه‌های مشخص‌تری ارتباط برقرار کند می‌تواند شاهد تأثیرات بسیار آن در رابطه با احساسات و همین‌طور شخصیت خود باشد. عضویت در چنین گروه‌هایی بسته به چگونگی توجه خود فرد و همین‌طور اعضای گروه به توانایی‌های او می‌تواند درصد اهمیت متفاوتی داشته باشد؛ بنابراین به دست آوردن جایگاهی مطلوب در یک گروه می‌تواند به افراد کمک کند تا احساساتی اعم از اطمینان، رضایت و همین‌طور رضایت بیشتری را تجربه نمایند. ◽ بر اساس نظر محققان، برخی از دیگر مزایای هویت اجتماعی شامل این موارد می‌شوند: این موضوع می‌تواند به تقویت عدالت و مراقبت از دیگر حمایت‌های اجتماعی کمک کند. هویت اجتماعی کمک می‌کند تا نیاز‌های روانی همچون عزت‌نفس از سوی دیگران تأمین گردد. این مقوله می‌تواند در بروز احساس تعلق‌خاطر فرد به گروه‌های اجتماعی تأثیرگذار باشد....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49975/preview/
🔶 درباره اریک فروم ◽ میگنا- اریک فروم از جمله افرادی است که در زمینه و مطالعه علّی و روانشناختی آن فعالیت بسیاری انجام داده است تا جایی که یکی از قدرتمند ترین و بهترین تئوری های روانشناختی را درباره عشق مطرح می کند. بنابراین یکی از مهم‌ترین اندیشه‌های درباره‌ عشق و چیستی آن بوده است. وی در کتاب هنر عشق ورزیدن می گوید: علت اینکه می گویند در عالم عشق هیچ نکته آموختنی وجود ندارد، این است که مردم گمان می کنند که مشکل عشق مشکل معشوق است و نه مشکل استعداد. مردم دوست داشتن را ساده می انگارند و برآنند که مساله تنها پیدا کردن یک معشوق مناسب یا محبوب دیگران بودن است. هیچ فعالیتی، هیچ کار مهمی وجود ندارد که مانند عشق با چنین امیدها و آرزوهای فراوان شروع شود و بدین سان به شکست بینجامد. وی به وضوح عشق ورزیدن را یک هنر می داند و می گوید: اولین قدم این است بدانیم که عشق ورزیدن یک هنر است، همانطور که زیستن هنر است. اگر ما بتوانیم یاد بگیریم که چگونه می توان عشق ورزید، باید همان راهی را انتخاب کنیم که برای آموختن هر هنر دیگر چون موسیقی، نقاشی، نجّاری، یا هنر طبابت یا مهندسی بدان نیازمندیم. ♦ نظریه‌های او مانند آلفرد آدلِر و کارن هورنای نزدیک به نظریات زیگموند فروید فیلسوف مشهور است. معتقد بود که انسان‌ها به‌صورت انعطاف‌پذیر توسط نیروهای زیستی شکل نمی‌گیرند. اریک فروم بخشی به این نظریه اضافه کرد. او معتقد بود که اجتماعی و فرهنگی بر انسان تأثیر می‌گذارند و به همین شکل بوده است که انسان‌ها در طول تاریخ تکامل‌یافته‌اند. او معتقد بود، # تعارض‌های شخصی ما از انواع جوامعی که می‌سازیم، ناشی می‌شوند. ♦ افراد بشر به اعتقاد فروم در عین حال که برای و مبارزه می کنند، خواهان ارتباط و به دیگران نیز هستند. شیوه بر طرف کردن این تضاد که فرد هم می خواهد آزاد باشد و هم نیاز به ارتباط و وابستگی به دیگران دارد، وابسته به ساختار اقتصادی جامعه است.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/49977