🔶 با خانواده «فرزندپذیر» همدردی نکنیم!
میگنا- از تصمیمهای شجاعانهای که یک زن و مرد میتوانند برای زندگی خود بگیرند، پذیرش کودکی به فرزندخواندگی است. این اتفاق به هر دلیلی که بیفتد نشان از روح بلند زن و مردی دارد که تصمیم میگیرند یک کودک را درست مانند فرزند خودشان در آغوش بگیرند و بزرگ کنند.
متاسفانه در فرهنگ جامعه ایرانی پذیرش فرزند به صورت فرزندخوانده هنوز جایگاه خوب خودش را پیدا نکرده است. هنوز بسیاری از خانوادهها معتقدند فقط باید بچه خودشان یا در اصطلاح فرزند خونی خودشان را داشته باشند.
بعضی دیگر معتقدند که هرکس #کودکی را به فرزندی میپذیرد مانند یک والد واقعی که فرزندی را متولد میکند نیست. بعضی دیگر فرزندانی که به یک خانه پا میگذارند را مثل یک فرزند واقعی جدی نمیگیرند و در نهایت سوالهایی مثل اینکه چرا فرزند آوردید و چرا خودتان بچهدار نشدید باعث آزار روحی خانوادههای فرزندپذیر میشود.
والدینی که کودکی را به فرزندخواندگی میپذیرند حتما در ذهن خودشان این موضوع را حل کردهاند که من پدر و مادر این فرزند هستم. حتی شاید والدینی باشند که برای فرزندخواندگی در حد 90درصد آمادگی داشته باشند اما همین افراد هم از ابتدا موضوع اینکه بعداز فرزندخواندگی تبدیل به پدر و مادر آن کودک میشوند را پیش خودشان حل کردهاند.
در واقع به جز با این باور ذهنی نمیشود وارد مسیر #فرزندخواندگی شد. در اینجا منظور این نیست که والدین حتما بپذیرند که این #فرزند با فرزند خونی آنها تفاوتی ندارد. بعضی از #والدین فرزندپذیر همیشه توی ذهنشان این نکته هست که با فرزندشان نسبت خونی ندارند اما باز هم والدین او هستند، نسبت به او احساس تعلق خاطر، مسئولیتپذیری و عاطفه دارند.
وقتی والدینی که به این مرحله از آگاهی و توانایی رسیدند کودکی را به فرزندی قبول کنند، وظیفه اطرافیان نزدیک آنها در مستحکم کردن این تصمیم بسیار مهم است. ما بیشتر روی اطرافیان نزدیک مثل پدربزرگ مادربزرگها، خاله، عمو و... تاکید داریم چون هم تاثیرشان بیشتر است هم بیشتر با والدین فرزندپذیردر ارتباط هستند.
مهم است که تفاوت همدلی و همدردی را مشخص کنیم پیشنهاد موکد به اطرافیان نزدیک این است که در قدم اول هرگونه توصیه و احساس نگرانی را کنار بگذارند و فقط شنونده باشند. والدین فرزندپذیر به هیچ عنوان به همدردی نیاز ندارند. اگر برای زن و مردی بچهدار نشدن یک درد یا غصه باشد، آنها قبل از اینکه تصمیم به فرزندپذیری بگیرند این موضوع را پیش خودشان حل کردهاند. پس تاکید یا بازگویی مواردی که مثل «دستتون درد نکنه، ثواب داره این بچه هم بالاخره صاحب پدرو مادر شد!»، یا هر موردی که به فرزندخوانده بودن کودک تازهوارد اشاره کند، قطعا والدین را در شرایط حساسی که از نظر روحی در آن قرار دارند، آزرده خواهد کرد.
در همدلی اگر میخواهیم فردی را آرام کنیم نباید دنبال ضعفهای او باشیم. گاهی والدین فرزندپذیر هم مثل پدرومادرهای دیگر از فرزندداری خسته میشوند. اینجا اگر به او بگوییم: « باید فکر اینجاش رو هم میکردی دیگه! تازه تو که نه بارداری رو تجریه کردی نه روزهای اول زایمان و نوزاداری رو!» فقط #همدردی کردهایم که صدالبته در بهتر کردن اوضاع تاثیری نخواهد داشت.اما همدلی این است که در این شرایط بگوییم: « کاملا میفهمم چی میگی. همه پدرو مادرها تو این سن بچه، بعضی وقتها خسته میشن. ولی زود تموم میشه و میگذره».
#همدلی یعنی بیشتر از اینکه راهکار بدهیم فقط خوب بشنویم و قضاوت، ارزشگذاری و راهکاردادن را کنار میگذاریم.مراقب زبان توصیه کردن باشید.... متن كامال مقاله 👇👇👇
http://www.migna.ir/news/49527
🔹 ثریا علوینژاد، دانشجوی دکترای روانشناسی