شهید محمدعلی الرباعی (لبنان)🌺
نام دیگر محمدعلی، ابوذر بود که وابسته به مقاومت اسلامی لبنان حزبالله بوده و در دفاع از حریم ال الله به شهادت رسیده است. 🕊
وی در دو خط وصیتنامهاش اینطور نوشت: «وصیت میکنم مرا در روضه الشهیدین (گلزار شهدای حزبالله) دفن کنید و تا بعد از ساخت حرم ائمه بقیع (علیهمالسلام) سنگ قبر روی قبرم نگذارید.»😔😔💔
@Modafeaneharaam
🌹سلام به همراهان کانال مدافعان حرم✋🏼
✨به فکرمون رسیده که اربعین امسال با کمک همدیگه، تعدادی از اعضای کانال رو به نیت شهدا بفرستیم کربلا.🇮🇶
💻 من حساب کردم دیدم هزینههای گذرنامه و کرایههای رفتوبرگشت رو میشه با تقریباً نفری 500 هزار تومن تأمین کرد،
♻️مبلغ بیشتری هم جمع شد بهتر، 💶 افراد بیشتری کربلا نصیبشون میشه! 🤷♂️
دیگه هر کی هر چی کَرَمشه کمک کنه؛😊 بدید در راه امام حسین(ع) که انشاءالله خودش بهترش رو براتون جبران میکنه.💯
👈🏼دیدید که شیعیان عراقی همه زندگیشون رو هر سال برای امام حسین(ع) میدن و تا سال بعد، هر چی که خرج کردن رو با سودش میگیرن.🎖🎖
🔰 اینم شماره کارت 🔰
💫6037997191543124
بنام فاطمه دوستی نیری😊
✨تعداد انتخاب هم بستگی به کمک هزینه داره.. هر کی دلش کربلا میخواد، به آیدی زیر پیام بده👇👇
@Fateme454
تا اسمش رو توی قرعهکشی قرار بدیم😊اولویت با زیارت اولی ها وافراد بی بضاعت هست..
✅نکته:
🌹عزیزانی که کمک مالی میکنند حتما از فیش واریزی عکس بدن تا ثبت بشه نامشون و نایب الزیاره بشن درکربلا
🌹دوستان عزیزی در قرعه شرکت کنند که حتما اربعین امسال مشرف میشوند کربلا مشخصات بدن لطفا..
🌹عزیزانی که درقرعه انتخاب میشند حتما دراربعین باید بنیت اقاامام زمان وشهدا قدم بردارند..
و نایب الزیاره کسانی که کمک مالی کردند باشند..✨
اجرهمگی باسیدالشهدا باشه الهی😊❤️
قرعهکشی هم در گلزار شهدای گمنام انجام میشه ان شاءالله✨
(شرکت در قرعه وکمک هزینه نهایتا تا 9 مهر)
🌹کانال مدافعان حرم
@Modafeaneharaam
😍 اجر و ثواب عجیب پرداخت «کمک هزینه» سفر کربلا به دیگران😍
امام صادق(علیهالسلام)
1⃣ - عوض هر درهمى 💵 که خرج میکنه، خدا به اندازه کوه اُحد⛰ براش حسنه مینویسه.😍
2⃣ - چندین برابر مبلغی که هزینه کرده رو توی همین دنیا بهش برمیگردونه!👌
3⃣ - بلاهایى که قرار بوده بهش برسه، ازش دور میکنه..😯😱
4⃣ - مالش حفظ میشه. 👨✈️
📚 منبع :کامل الزیارت، ص123
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
بسم_رب_الحسین رمان: #از_نجف_تا_کربلا ✨🌸 نویسنده: #رضوان_میم #قسمت_اول #بخش_اول با بغض شروع کردم
#بسم_رب_الحسین
رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸
نویسنده: #رضوان_میم
#قسمت_اول
#بخش_دوم
—رضوان دیشب داشتم با خودم فکر می کردم این روز ها آرزومون کنیزی امام زمانه✨.اینکه یکی از یار های اماممون باشیم نه خاری توی چشمشون و استخوانی در گلوشون😔. با خودم گفتم چی میشد ماهم جز اون سیصد و سیزده نفر بودیم.یهو صدای تلویزیون رو که زیاد کردم مداحی می خواند: قدم قدم با یه علم...🏴
رضوان اگر بدونی چه حالی داشتم.به خودم یک پوزخند زدم و گفتم:ما جز بیست میلیون زائر حسین (ص) هم نیستیم چز برسه به سیصد و سیزده نفر مهدی (عج).😭😭
این حرف زینب عجیب حالم رو دگرگون کرد.تا آخر راه دانشگاه هیچی نگفتیم.یعنی هیچ حرفی نمیومد به دهنمون که بگیم.چی بگیم آخه؟از حسرتمون بگیم💔؟از اینکه جا موندن چه حسی داره؟
وارد کلاس که شدیم نرگس رو دیدیم که نشسته رو صندلی و داره اشک میریزه و می خنده.دست و پاهام شل میشه.یعنی چی شده؟
میرم سمت نرگس.حالش دست خودش نیست.دو طرف بازوهاش رو میگیرم و میگم:
-چی شده نرگس؟چی شده؟چرا گریه می کنی⁉️
صداش می لرزه.هق هق گریه نمی زاره حرف بزنه.چنگ میزنه به چادرم.با صدای خفه و هق هق وسط حرف هاش میگه:
_رضوان منم رفتنی شدم.اسمم رفت توی لیست.منم رفتنی شدم خواهری😭.برای منم مثل مسلم نامه اومد رضوان.منم رفتنی شدم.
دیگه اختیارم دست خودم نبود.پاهام دیگه یاری نمی کرد که بایستم.فقط فهمیدم زینب که کنارم ایستاده بود نشست کف زمین کلاس.
با بغض شروع کردم به نوشتن😢 امروزم:
حبیب بن مظاهرهنگام رفتن به کربلادر دکان عطاری با مسلم بن عوسجه رو به رو شد.از او پرسید:کجا می روی؟مسلم گفت:حنا می خرم تا به حمام بروم و محاسنم را خضاب کنم🍃
حبیب گفت:الان زمان این کارها نیست،از حسین نامه رسیده و باید رفت.مسلم تا این خبر را شنید حتی به خانه نرفت و راهی کربلا شد...✨
ما قناری ها کجا،کوچ زمستانی کجا؟ سهم ما در این قفس تنها تماشا کردن است!....
#کپی_با_صلوات🌸
@Modafeaneharaam
بی انصافی نیست چندین میلیون نفر عضو ایتا باشند و کانال شهدای گمنام ، گمنام بماند؟!😔
به کوری چشم کسانی که میخواهند یاد و خاطره شهدا رو ازبین ببرند ما درفضای مجازی هم گلزار شهدا میساااااااازیم🌷🌷
با توکل به کسانی که مفقود شدند تا ما مفقود نشویم داخل شوید 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3894149123C6408322cfc
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهیدای حادثهی اهواز 💔 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعج
جمع کل صلوات:
🌹24,334🌹
انشاءالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | بابایی کجایی دورت بگردم ... 💔💔
زبان حال فرزندان شهدای مدافع حرم😔
فرزندان شهدا رفتن روز اول مدرسشون بدون پدرشون خیلی سخته 😭😭
@Modafeaneharaam
خواب های خوب رو نباید تعریف کرد ‼️
پدرم همیشه ما را به خواندن #زیارت_عاشورا تشویق میکرد.🌱 همیشه بعد از نماز صبح زیارت عاشورا میخواند و رأس ساعت هفت صبح #دعای_عهد میخواند.این دو را آنقدر خوانده بود که حفظ شده بود👌،حتی یاد دارم،آنقدر به خواندن دعای عهد متعهد بود،که چندبار وقتی مرا به مدرسه میبرد،دعای عهد را به من میداد و از من میخواست که نگاه به برگه کنم تا ببینم که از حفظ درست میخواند یا خیر🙈!
اوایل غلط هایی داشت اما به مرور غلط هایش برطرف شد و دیگر حفظ شده بود...
اما پدرم چون مداح اهل بیت بود، از همان روزی که نذر کرده بود صبح ها بعد نماز، زیارت عاشورا بخواند،حفظ بود اما جالب این است که بعد از ماه ها دیدم بعد سلام در زیارت عاشورا سلامی هم بر حضرت عباس میدهد🌸
یعنی میگفت : السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی الاولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و علی اخیک الحسین 🍁
وقتی پرسیدم دلیل این سلام چیست گفت به خاطره اینکه جواب نذری که برای خواندن ۴۰ زیارت عاشورا کرده بودم را گرفتم و بعد از آن خوابی دیدم که باعث شد این سلام را به آن اضافه کنم اما هیچوقت خوابش را تعریف نکرد...🍀
نقل از پسر شهید مدافع حرم
حسین رضایی 🌺
@Modafeabeharaam
🌹اولین اکران مردمی «ماجرای نیمروز ۲: رد خون»
🌷با حضور عوامل فیلم در پردیس سینمایی هویزه و همچنین سینما اطلس مشهد
🔺فیلم «ماجرای نیمروز ۲: رد خون» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، تهیهکنندگی سیدمحمود رضوی فردا برای اولین بار در مشهد به صورت عمومی اکران خواهد شد.
📆امروز، سه شنبه ۲ مهر
⏱ساعت ۱۶ در پردیس سینمایی هویزه
و ساعت ۲۰ در پردیس سینما اطلس
✅"رزرو از سینما تیکت"
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نصب پرچم حضرت زینــــــــــب سلام علیها ✨
به دست #شهید علی شبیب محمود 🌿
#لبیک_یازینب_الصبور💔
@Modafeaneharaam
خاطرات مادر داغ دیده شهیـد منا محسن حاجی حسنی، قاری جوان و خوش سیمایی که در سفر به حج تمتع بر اثر بی کفایتی حکومت آل سعود جان خود را از دست داد و به درجه رفیع شهادت نائل شد.😞💔🕊
خواهر نداشت و تمام هم و غم و هستیاش مادرش بود، مادری که تمام آرزویش در داماد شدن پسرش خلاصه میشد😔
از وقتی که گفته بودند محسن مفقود شده، ترسیدم که به دست وهابیهای نانجیب نیفتاده باشد اما وقتی گفتند شهید شد دلم آرام گرفت...✨
محسن چند سال بیشتر نداشت که روسریام را بر روی دوشهایش میگذاشت☺️ بالای متکا مینشست و قرآن میخواند از آن جا بود که علاقه محسن به قرائت قرآن شکل گرفت🍃 از سه سالگی به همراه برادرش به جلسات قرآن میرفت و ضبطی داشت و شالی که همیشه میگفت من شحات انور هستم 😊 و با آن ضبط صوت📻 قرائت قرآن را شروع میکرد، او به فامیلدوستی، خوشزبانی، خداشناس بودن و عشق به اهل بیت(ع) شهرت داشت.... 🌺
شهید محسن حاجی حسنی✨
#شهید_حادثهی_منا
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تلاوت سوره مبارکه قدر با صوت ملکوتی شهید محسن حاجیحسنی ✨🌸
بسیار زیبا
#قاری_بین_المللی
#سالروز_شهادت🕊
شهدا را همواره یاد کنیم حتی با یک صلوات... 🌺
@mohsen_hajihasani
سلام و عرض ادب خدمت اعضای کانال🌸
❇️ اطلاعیه
ما در کانال مدافعان حرم #معرفی کانال #شهید داریم هر بزرگواری که کانال شهید داره برای ما بنر بفرسته تا رایگان در کانال قرار بدیم 🌺
نکته: لطفا فقط و #فقط کانال شهید باشه دوستان یعنی کانالتون متعلق به یک شهید باشه.
از پذیرش بقیهی کانالها معذوریم ☘
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#بسم_رب_الحسین رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸 نویسنده: #رضوان_میم #قسمت_اول #بخش_دوم —رضوان دیشب داشت
بسم_رب_الحسین
رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸
نویسنده: #رضوان_میم
#قسمت_دوم
با بغض شروع کردم به نوشتن امروز:
دادم تورا قسم به نخ چادری که سوخت
شاید دلت بسوزد و یک کربلا دهی😔
می گویند کربلا قسمت نیست دعوت است.
خدایا!من معنی قسمت و دعوت را نمی دانم.
اما یقین دارم تو معنی طاقت را می دانی...
آسمان هم امروز دلش پر است همانند من.💔
بیچاره آسمان.انقدر دود می خورد تا اینگونه سیاه و تیره و تار شود.دیگه دلم طاقت ندارد.فقط می توانم قلم را نالان رو کاغذ بکشم و بنویسم:✍
دود این شهر مرا از نفس انداخته است به هوای حرم کرببلا محتاجم
با صدای آلارم گوشی از خواب بیدار شدم.دست و صورتم رو آب زدم و برگشتم توی اتاق تا آماده بشم.پرده رو کشیدم با آسمانی تیره و خشمگین مواجه شدم🌫چه دلگیر.برای احتیاط یک لباس گرم برداشتم و روسری فیروزه ایم رو لبنانی بستم و درحالی که چادر را سر می کردم از اتاق بیرون آمدم.از کنار آشپزخانه که رد میشدم مادر صدایم کرد.
-رضوان جان عزیزم صبحونه نخورده کجا میری مادر؟
—مامان جان دیرم شده.میرم توی راه با زینب یه چیزی می خورم.
-برو مادر جان خدا به همراهت🌸فقط رضوان،داری میری بیرون یه سری به اتاق ریحانه بزن و بیدارش کن مدرسش دیر میشه.راستی مادر بابات پنجاه تومن رو جاکفشی برات گذاشته بردار.
—چشم مامانم.فعلا خدافظ.
در اتاق ریحانه خواهر کوچکتر که راهنمایی بود را باز کردم تا بیدارش کنم.پتو رو از سرش کشیدم و گفتم:
-پاشو دیگه ریحان چقد می خوابی تو.😒
در حالی که چشم هاشو میمالید گفت:
—ولم کن من مریضم امروز نمیرم مدرسه.
گرفتم کشیدمش،از جاهاش بیرون اوردمش و درحالی که از اتاق بیرونش می کردم گفتم:
-باشه برو همین ها رو به مامان توضیح بده.
غرغر کنان بیرون رفت و منم به سمت حیاط به راه افتادم.پنجاه هزار تومن بابام رو برداشتم و گذاشتم توی کیفم.🎒
راه افتادم سمت کوچه.سرکوچه زینب رو ندیدم و تعجب کردم.گفتم شاید نیاد.یه چند دقیقه ای که ایستادم دیدم نه نیومد.برای همین زنگ زدم به موبایلش.با صدای گرفته گوشی رو جواب داد و گفت:
-سلام رضوان جان.ببخشید من یه کمی تب دارم و مریض احوالم🤒اگر اشکال نداره خودت تنها امروز برو.
بعد از کلی توصیه و مواظب خودت اش گفتن ها گوشی را قطع کردم و به راه افتادم.
وارد کلاسمون نشده بودم که یهو نرگس آستین چادرمو گرفت و کشید توی راه رو.تعجب کردم.بهش گفتم:
-وا نرگس جان چرا همچین می کنی⁉️
—فعلا هیچی نگو وبیا دنبالم.
دست و پاهام یخ کرد و همینطور سمت نرگس کشیده میشدم.انقدر سست شده بودم که با خودم فکر نمی کردم زشته اینطوری تو سالن دانشگاه نرگس داره منو کشون کشون می بره😑🚶♀
رسیدیدم به سالن بزرگ دانشگاه.رفتیم کنار برد اعلانات و اخبار دانشگاه.همون جایی که لیست اسم های کربلایی هارو زده بودن.همون جایی که درست یک هفته پیش به خاطر یک روز دیرتر دادن اسمم نشد که اسم منم تو لیست باشه😢.همون جایی که....
بگذریم.درست کنار همون لیست یک هفته پیش یک اعلامیه بزرگ تر چاپ شده بود با عنوان:
به اطلاع دانشجویان گرامی میرسانیم که....📋
به خودم اومدم که دیدم نرگس داره می خنده و به صورتم آب میزنه.دیدم توی سرویس بهداشتی دانشگاهیم.سریع پرسیدم:
-نرگس بگو که خواب نبودم.
دستم رو بردم سمتش و گفتم:توروخدا یه بشگون از دست من بگیر مطمئن شم.😥
—نه عزیزم خواب نبودی یه لحظه غش کردی خانم.پاشو حالا تا لیست دوباره پر نشده بریم اسم تو و زینب رو هم بدیم دیگه.پاشو خواهر.انگار شما هم کربلایی شدین.😍
چه جمله عجیبی گفت نرگس.من؟کربلا؟اربعین؟😱😳
و مثل همان لحظه ورودم به کلاس تقریبا کشان کشان من رو به طرف دفتر مدیریت دانشگاه برد تا اسم خودم و زینب رو هم بدم.باورم نمی شد.انگار توی خواب دیدم همین پنج دقیقه پیش که توی اعلامیه نوشته شده بود:پنج جای خالی دیگر برای اردوی پیاده روی کربلا.✨
امروزم را این چنین نوشتم:
ندیده ای شوریدگانی را که ذکر صبح و شامشان حسین است؟
این روز ها عجیب بوی سیب به مشامم می رسد..
#کپی_با_صلوات🌸
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌹سلام به همراهان کانال مدافعان حرم✋🏼 ✨به فکرمون رسیده که اربعین امسال با کمک همدیگه، تعدادی از اعضا
🔰 دوستان محترم واسه کمک به قرعهکشی #کـربلا
اگر خیر میشناسید حتما معرفی کنید اجرتون با سیدالشهدا 🌺
فضیلت #زیارت_ارباب_بی_کفن ✨👇
امام باقر(ع):اگر فضیلت زیارت امام حسین(ع) را می دانستید از اشتیاق، جان میدادید‼️
@Modafeaneharaam