🌸 #اخلاص سید زبانزد عام و خاص بود. یکبار یکی از بچه های #هیئت آمد و به سید گفت:
تو مراسم ها و روضه اهل بیت اصلاً گریه ام نمی گیرد و نمی توانم #گریه کنم!
🌺سید گفت: اینجا هم که من خواندم گریه ات نگرفت
🔹گفت: نه!
🔸سید گفت: مشکل از من است! من چشمم آلوده است. من دهنم آلوده است که تو گریه ات نمی گیرد!
🌼این شخص با تعجب می گفت: عجب حرفی! من به هر کس گفتم، گفت: تو مشکل داری برو مشکلت را حل کن،گریه ات می گیرد!اما این #سید می گوید مشکل از من است!
شهیـد سیـد مجتبے علمـدار🌹🍃
@modafeaneharaam
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه🌹
قسمت۱۷
بعدایشان ادامه داد:یکی ازاین حاجت هاراخداوندمتعال برای عاشورارواخواهدکردبه شرط مراقبه👌خداوندمتعال راشکر,من آن سال حال خوبی داشتم خیلی مراقبت کردم تاگناهی ازمن سرنزند.محرم آغازشددرروزهای دهه ی اول مراقبه ی خودم رابیشترکردم✅ درروزعاشوراوروزبعدش خیلی مراقب بودم که خطایی ازمن سرنزند❌بعدازدوسه روزاحمدآقامن رادرمسجد🕌امین الدوله دیدوطبق آن اخلاقی که داشت دستم رافشاردادوبه من گفت:بارک الله وظیفه ات راخوب انجام دادی👏خداوندمتعال یکی ازآن حاجت هایت رابه تومی دهد.بعدبه من گفت:می خواهی بگویم چه حاجتی داری⁉️من روی اعتمادی که به اوداشتم وازشدت علاقه ای 💞که به ایشان داشتم گفتم:نه نیازی نیست.چندروزبعدحاجت اول من رواشد.گذشت تااینکه اربعین ایشان مجدداً به من گفت:خداوندمتعال می خواهدحاجت دوم رابه شمابدهد.منتهی منتظراست ببینددراربعین چگونه ازاعمالت مراقبت می کنی✅من بازهم خیلی مراقب بودم تاروزاربعین,امادروزاربعین یک اشتباهی ازمن سرزد🙈آن هم این بودکه یک شخصی شروع کردبه غیبت کردن ومن آنجاوظیفه داشتم جلوی این حرکت زشت رابگیرم.امابه دلیل ملاحظه ای که داشتم چیزی نگفتم وایستادم وحتی یک مقدارهم خندیدم☺️خیلی سریع به خودم آمدم ومتوجه اشتباهم شدم.
بعدازآن خیلی مراقب بودم تادیگراشتباهی دراعمالم نباشد❌روزبعدازاربعین هم مراقبت خوبی ازاعمالم داشتم.بعدازاربعین به خدمت احمدآقارسیدم,ازایشان درباره ی خودم سوال کردم?گفت:متاسفانه وضیعت خوب نیست☹️
خداوندمتعال آن حاجت رافعلاً به شمانمی دهد.بعدبااشاره به مجلس غیبت گفت:نتونستی آن مراقبه ای که بایدداشته باشی😶این تسلط روحی ایشان بردوستانش باعث شده بودکه احمدآقابیشترازیک دوست برای ماباشد💯
اوبرای مایک مربی بود.یک استاداخلاق بود.وماوسایردوستان خیلی احمدآقارادوست داشتیم😍منتهی احمدآقاآن قدرتکامل پیداکرده بود,آن قدرمدارج عالیه راطی کرده بود,آن قدراین اواخرحضرت حق تقرب پیداکرده بودکه دیگرماندنش دردنیاخیلی سخت به نظرمی آید✅
#اخلاص
《درکتاب مستدرک الوسایل.جلد۱.ص۱۰۱》درحدیث قدسی آمده:اخلاص سری ازاسرارمن است که دردل❤️ بندگان محبوب خویش به امانت نهاده ام.خالصانه برای خداوندمتعال کارمی کرد👌
احمدآقاسخت ترین کارهارادرمسجدانجام می دادیک باریادم هست که می خواست بخاری مسجدراروشن کند.یک دفعه به خاطرگازی که درآن جمع شده بودصدای انفجارآمد😱 خدای متعال خیلی رحم کرد.آتش🔥 زیادی ازدهانه ی بخاری خارج شدوتمام ابروهاوریش احمداآقاسوخت😢امااحمدآقاخیلی تحمل داشت,حتی آه هم نکشید❌
باردیگردرتزیین مسجدبرای نیمه شعبان ازروی نردبان به زمین افتادودستش شکست😔امااین اتفاقات ذره ای در اوراتردیدایجادنکرد.اوباجدّیت کاردرمسجدراادامه می داد.می دانست حضرت زهرا《سلام الله علیها》درحدیث زیبای می فرمایند:کسی که عبادت خالصانه اش رابه سوی خدای متعال بفرستد,خداوندمتعال بهترین مصلحتش رابه سوی اوخواهدفرستاد💯》
شنیده بودم که احمدمشغول نگارش قرآن است.قبلاًیک بارکل قرآن رانوشته بودبعدهدیه 🎁دادبه یکی ازدوستان.برای باردوم کارنگارش راآغازکردامااین بارکارراتمام نکرد😶پرسیدم توکه شروع کردی خُب تمومش کن وبده به من.گفت:نه,اولش بااخلاص بود.اماالان احساس می کنم اخلاص لازم برای این کارراندارم❌احمدبنابه گفته مادرش هیچ گونه هواوهوسی نداشت.یک بارندیدیم که بگویدفلان غذا🍲رادوست دارم یااینکه فلان چیزرامی خواهم.اصلاً این گونه نبود.زندگی اوساده وبی آلایش بود👌اصلاً دنبال مُدولباس شیک و.... نبودالبته اشتباه نشود, احمدآقاهمیشه تمیزبودکُت ساده وتمیز,محاسن وموهای کوتاه, چهره ای خندان☺️ وآرامش خاصی که انسان رابه خداوندمتعال نزدیک می کردازویژگی های اوبودکه ازاخلاص احمدآقانشئت می گرفت.بارهابه شاگردانی که بااوبودندسفارش می کردکه فلانی نورصورتت کم شده🙁فلانی بادوستان خوبی همراه نیستی ❗️یابرعکس درباره ی کارخوب افرادنیزچنین عباراتی راداشت.اوخالصانه این حرف هارامی زد.احمدآقاتوجه داشت به کسانی بگویدکه درپی رشدمعنوی هستند.اوخالصانه باآن هاصحبت می کردوتلاش داشت آن هاراکمی بالاتربیاورد✅
👈 ادامه دارد... 🔜👉
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
📝بیوگرافی شهید مدافع حرم سید علی احمدی زنجانی(فرزند مرحوم آیت الله سید ابراهیم زنجانی) و از یک مادر لبنانی در دمشق (زینبیه) متولد شد🌸
تا سن ۱۳ سالگی در زینبیه کنار حرم عمهی سادات زندگی کردند و بعد از فوت پدرشان همراه با مادر گرامیشان به لبنان سفر می کنند سید علی نزدیک به ۵ سال به ایران جهت تعلم دروس حوزوی سفر می کنند.
و بعد از چند سال به لبنان برمی گردند و همان جا هم ازدواج می کنند💍 و دارای دو فرزند به نام های ابراهیم و زینب میشود و از زمان شروع فتنه در شام در کنار حرم عمه سادات، مشغول به دفاع از حرم همراه با قوات رضوان حزب الله می شوند.✌️
تا اینکه در تاریخ نهم اسفند ماه نزدیک نماز مغرب توسط پهبادهای آمریکایی در ادلب سوریه به درجه رفیع #شهادت نائل می آیند🕊
💐 پیکر مطهر این شهید مدافع حرم ایرانی دیروز در گلزار شهدای «روضه الحورا الزینب (س)» به خاک سپرده شد
یکی از ویژگی های بارز و شاخص سید شهید طی این آشنایی چند ساله #اخلاص در عمل بود☝️ که کمتر کسی دیده ام که این ویژگی را در حد اعلی در خود داشته باشد.
رفقا سید یه ویژگی داشت این بود که نمی گذاشت کسی ازش ناراحت بشه💔
کلمه ی نه کمتر از ایشان شنیده می شد.
علی الظاهر ویژگی هایی که انسان در این دنیا ملکه شده براش در برزخ و آخرت هم این عادت ادامه دارد. نتیجه این میشه که الان کسی توسل کنه به سید علی دست خالی نمیرود و نه به اصطلاح نمی شنود.🌸
@Modafeaneharaam
شهید اسدی دوری از دنیاگرایی بود، وی بارها در دفاع از حریم اهلبیت(ع) کوشش کرد و در آخر نیز در راه دفاع از حرم #حضرت_زینب کبری(س) به درجه رفیع شهادت نائل شد.🌹
🔹این شهید والا مقام علاوه بر اینکه به تحصیل دروس علوم حوزوی پرداخته بود، ولی در بیشتر برنامه های فرهنگی و بصیرتی در این شهر پیشقدم بود و در کارها وبرنامه های خود #اخلاص را اولویت اصلی خود قرار داده بود.👌
🔰شهدای مدافع حرم دست به #جهاد زده و به جنگ کفار و شیاطین رفتند و در نزد خدا پاداشی بس عظیم دارند. رشادت های مدافعان حرم برای نسل جدید تشریح، تبیین و بازگو شود، چرا که این شهدا مایه عزت، آبرو و سربلندی دنیای اسلام در جهان امروزهستند♥️
🔻همسر شهید:
همسرم #مداح بودند وبه هیچ عنوان اجازه نمی دادند که در برخی از برنامه ها، اسم وی را در بنرها قرار دهند⛔️ قرار بود یکی از #وزرا در مجلسی تشریف بیاورند و همه لباس های آنچنانی به تن کرده بودند، ولی #شهید_اسدی با لباس های ساده حضور داشتند و در خواستگاری هم ملاک ایشان #تقوا بود✅
#شهید_مدافع_حرم حجت اسدی
@Modafeaneharaam
⚘﷽⚘
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
🌾دستمال #کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری ائمه ،گریه😭 هاش رو با اون پاک میکرد و میگفت که این اشکها و این #دستمال روز قیامت برام #شهادت میدن . ارادت خاصی به اربابش امام حسین علیه السلام و #حضرت عباس علیه السلام داشت.
🌻تاکید بسیار زیادی بر #خوندن زیارت عاشورا با ذکر صد لعن وسلام داشت.
میگفت امکان نداره شما با #اخلاص کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه .
📖حفظ قرآن
#شهید عباس آسمیه تاکید بسیار زیاد بر حفظ و قرائت قرآن #بامعنی و همچنین احادیث نبوی داشت و واین در حالی بود که خود نیز احادیث را بصورت کتبی یادداشت و همچنین بصورت صوتی و با صدای خودش #ضبط میکرد
#شهید_عباس_آسمیه🌷
@Modafeaneharaam
👊 منُ فرار ...!
•قبل از ماموریت اخرش به سوریه پایش
در فوتبال شکسته بود! برای اینکه زودتــر
برود سوریه، زودتــر از موعد گچ پایش را
در آورد. کمی می لنگید. اصرار می کـــردم
برود عصــا بگیرد. قبول نمی کرد. ته دلـــم
فـــکرش را هم نــمی کردم با این پا بـــرود
مأموریت!
•خوشحــال بودم که به مأموریت نمی رود.
اما محمـود می گفت: «خـــانم، تو دعـــا کن
هرچه خیر هست خدا همان را انجام دهد».
گفتم: «آخـــرتو چطـــوری می خواهـی توی
درگیری با این پایت فرار کنی؟»
•خندید و گفت: «مـــگر من می خواهم فرار
کنـــم؟ آن قـــدر می جنگـــم تا با دست پـــر
برگردم! من و فـــرار؟!».
❤️ #شهید_محمود_رادمهر
#اخلاص #ساده_زیستی
#ورزش
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز
"مجموعه خاطرات شهید رادمهر"
| به روایت همسر شهید.
📸 تصویری از علی آقا و محمد آقا در حال نقاشی کشیدن روی گچ پای بابا محمود 😍
●پ.ن : ساده زیستی شهید رو
در وسایل منزلشون مشاهده کنید.
@Modafeaneharaam
🔺الگو برداری از شهداء 📣
روايتى از شهيد مدافع حرم مهندس سيد ميلاد مصطفوى شهیدی که دواعش دست و پا و سرش را از هم جدا کردند در روز تاسوعای حسینی94😔
🔴«مراقبه و محاسبه نفس»
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
🔻سيد اهل #مراقبه و #محاسبه بود. از #اعمال خود مراقبت مىكرد و از خودش #حساب مىكشيد. اما اين مسائل در #ظاهر زندگى او هيچ نمودى نداشت. يعنى در مقابل ديگران و در كنار دوستان، بسيار #عادى و #ساده ظاهر مىشد. مىگفت، شوخى مىكرد، مىخنديد. بىرياى #بىريا بود. بايد با سيد رفت و آمد مىكرديد تا متوجه #اخلاص در #اعمال و محاسبه و مراقبه او مىشديد.
🔸این #معنويت از پاى #درس #بزرگان و سخنرانهاى هيئت و ارتباط قوى با #شهدا بدست آمده بود. او مرتب به #مسجد مىرفت و از #كلام بزرگان استفاده مىنمود.
🔹يكبار همراه سيد و چند نفر از دوستان، رفتيم سراغ يكى از #عرفاى شهر. مغازه محقرى داشت. داخل مغازه مشغول كارش بود. سلام داديم و در مقابلش ايستاديم. با حرص و ولع، مشتاقانه دو زانو نشستيم پاى #مكتب اين پير فرزانه. ايشان تكتك بچهها را #توصيه مىكرد. نوبت به من كه رسيد جمله بسيار زيبايى گفت. همهمان #منقلب شديم. رو كرد به ما و گفت: «جوانان عزيز #نگاه نكنيد، #گناه نكنيد!!» جملهاى كه فرمود مثل پتكى بر سر ما فرود آمد. من خيلى #متأثر شدم. بعد از نصيحتهاى آن #عارف همگى از محضرش خداحافظى كرديم و برگشتيم. براى سيد يك #اشاره كافى بود كه راهش را پيدا كند و همينطور هم شد.
🔺يك روز ديدم سيد دستش كمى #سوخته و #متورم شده! گفتم سيد دستت چى شده؟! گفت چيز مهمى نيست. مطمئن بودم كه حتماً اتفاق خاصى براى سيد افتاده، اما هر چهقدر #اصرار كردم چيزى نگفت. شصتم خبر داد چى شده!! بعدها از دوستان شنيدم كه #سيد براى #تنبيه خودش اين كار را كرده. برخى مسائل چيزى بود بين خودش و خداى خودش كه ما متوجه نشديم. همين مراقبتها بود كه سيد را #آسمانى كرد.💔
📚 برشى از كتاب مهمان شام، زندگىنامه و خاطرات شهيد مدافع حرم مهندس سيد ميلاد مصطفوى🌹
@Modafeaneharaam
#اخلاص_شهید_علے_آقاعبداللهے 🕊🌺
روز #نیمه_شعبان بود
همه بچه ها تو مسجد جمع بودن ،
هرکی یه جای کارو دست گرفته بودو انجام میداد
یکی جارو میزد. یکی حوض مسجدو میشست
یکی ریسه وصل میکرد
تابلو اعلانات جلو در مسجد خیلی کثیف شده بود
دنبال این بودم که چه کار مهمی رو زمین مونده که انجام بدم
رفتم سمت #در مسجد دیدم #علی با یه #خضوع #خاصی داره جلو در مسجد تابلو اعلانات رو تمییز میکنه....
جالب بود برام که چرا بین این همه کار باید دور از چشم همه مشغول تمییز کردن تابلو اعلانات باشه... گذشت...
موقعی مفهوم کارشو فهمیدم که بی خبر از همه رفت تا از حرم بی بی زینب دفاع کنه...
شهدا مزد #اخلاص و #بندگی بی تکبرشون رو گرفتن...💔
#شهادت_دیماه۹۵
@Modafeaneharaam
#اخلاص_شهید_علے_آقاعبداللهے 🕊🌺
روز #نیمه_شعبان بود
همه بچه ها تو مسجد جمع بودن ،
هرکی یه جای کارو دست گرفته بودو انجام میداد
یکی جارو میزد. یکی حوض مسجدو میشست
یکی ریسه وصل میکرد
تابلو اعلانات جلو در مسجد خیلی کثیف شده بود
دنبال این بودم که چه کار مهمی رو زمین مونده که انجام بدم
رفتم سمت #در مسجد دیدم #علی با یه #خضوع #خاصی داره جلو در مسجد تابلو اعلانات رو تمییز میکنه....
جالب بود برام که چرا بین این همه کار باید دور از چشم همه مشغول تمییز کردن تابلو اعلانات باشه... گذشت...
موقعی مفهوم کارشو فهمیدم که بی خبر از همه رفت تا از حرم بی بی زینب دفاع کنه...
شهدا مزد #اخلاص و #بندگی بی تکبرشون رو گرفتن...
#شهادت_دیماه۹۵
@Modafeaneharaam
#چله_نشینی_زیارت_عاشورا_برای_شهادت
#شهید_مدافع_حرم_قدیرسرلڪ 🕊🌺
یک روز زنگ زد گفت: با تعدادی دوستان بسیجی و با صفا که #مشتاق #شهادت هستند در یک جلسه خودمانی که #چله #زیارت_عاشورا است به نیت شهادت گرفتهایم. حدودا ۱۰ یا ۱۲ جوان فوق العاده بودند که الان متوجه شدم خداوند حرف آنها را خرید و من را نخرید. از آن جمع ۳ نفر به شهادت رسیدند. متوجه شدم که خداوند آن جوانان را مورد عنایت قرار داده و از این چله نشینیها نتیجه گرفتند.
#همسر_شهید : 🕊🌺
#شهادتش به #نذری که #دو_سال پیش با رفقایش کردند برمیگردد؛ یک #هیئت، #زیارت_عاشورا برپا کردند و فقط از اهل بیت (علیهم السلام) شهادت را طلب میکرد. #همیشه دعای #بعد_از_نماز هایش این بود که #مرگش #با #شهادت رقم بخورد. یکی از خصوصیات اخلاقی بارز شهید این بود که در #کارهایش #اخلاص زیادی داشت و معتقد بود که هر کاری را باید به نحو شایسته انجام دهد.
#شهادت_محرم۹۴
@Modafeaneharaam
🔺الگو برداری از شهداء 📣
روايتى از شهيد مدافع حرم مهندس سيد ميلاد مصطفوى شهیدی که دواعش دست و پا و سرش را از هم جدا کردند در روز تاسوعای حسینی94
🔴«مراقبه و محاسبه نفس»
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
🔻سيد اهل #مراقبه و #محاسبه بود. از #اعمال خود مراقبت مىكرد و از خودش #حساب مىكشيد. اما اين مسائل در #ظاهر زندگى او هيچ نمودى نداشت. يعنى در مقابل ديگران و در كنار دوستان، بسيار #عادى و #ساده ظاهر مىشد. مىگفت، شوخى مىكرد، مىخنديد. بىرياى #بىريا بود. بايد با سيد رفت و آمد مىكرديد تا متوجه #اخلاص در #اعمال و محاسبه و مراقبه او مىشديد.
🔸این #معنويت از پاى #درس #بزرگان و سخنرانهاى هيئت و ارتباط قوى با #شهدا بدست آمده بود. او مرتب به #مسجد مىرفت و از #كلام بزرگان استفاده مىنمود.
🔹يكبار همراه سيد و چند نفر از دوستان، رفتيم سراغ يكى از #عرفاى شهر. مغازه محقرى داشت. داخل مغازه مشغول كارش بود. سلام داديم و در مقابلش ايستاديم. با حرص و ولع، مشتاقانه دو زانو نشستيم پاى #مكتب اين پير فرزانه. ايشان تكتك بچهها را #توصيه مىكرد. نوبت به من كه رسيد جمله بسيار زيبايى گفت. همهمان #منقلب شديم. رو كرد به ما و گفت: «جوانان عزيز #نگاه نكنيد، #گناه نكنيد!!» جملهاى كه فرمود مثل پتكى بر سر ما فرود آمد. من خيلى #متأثر شدم. بعد از نصيحتهاى آن #عارف همگى از محضرش خداحافظى كرديم و برگشتيم. براى سيد يك #اشاره كافى بود كه راهش را پيدا كند و همينطور هم شد.
🔺يك روز ديدم سيد دستش كمى #سوخته و #متورم شده! گفتم سيد دستت چى شده؟! گفت چيز مهمى نيست. مطمئن بودم كه حتماً اتفاق خاصى براى سيد افتاده، اما هر چهقدر #اصرار كردم چيزى نگفت. شصتم خبر داد چى شده!! بعدها از دوستان شنيدم كه #سيد براى #تنبيه خودش اين كار را كرده. برخى مسائل چيزى بود بين خودش و خداى خودش كه ما متوجه نشديم. همين مراقبتها بود كه سيد را #آسمانى كرد.
📚 برشى از كتاب مهمان شام، زندگىنامه و خاطرات شهيد مدافع حرم مهندس سيد ميلاد مصطفوى
@Modafeaneharaam
#اخــلاص
زمانی که مردم مشغول کثرت عمل هستند،
دعای کمیل می خوانند،
دعای ندبه، دعای سمات،
نماز شب و زیارت عاشورا می خوانند،
و به کارهای آخرتی مشغول هستند،
تو کاری کن که عملت خالص باشد.
مثلا دیده اید که بعضی ها پرخوری می کنند،
در عوض بعضی ها کــم ولــی مـقـوی می خورند؟
زمانی که مردم می خواهند.
عملی انجام دهند که همه بفهمند،
تو یک عمل خالص انجام بده.
📚آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
🌹🍃🌹🍃
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ عنایت امام زمان (عج) با امدادهای غیبی به رزمندگان اسلام در عملیات فتح المبین در نتیجه «جهاد مخلصانه و عقب نشینی نکردن غیر تاکتیکی» آنها (۱)
🗡۱۲ نفر، نیروی مخصوص اسب سوار!
✅ مشاهدات اسیر عراقی و رزمندگان اسلام از واقعه
✳️ (۱). در این واقعه مشاهده میکنیم که رزمندگان اسلام در مقابل تعداد نفرات بسیار بیشتر دشمن ایستادگی میکنند و وقتی دفاع را ناممکن میبینند با یک عقب نشینی تاکتیکی به عقب رفته و بلافاصله با تقویت نیروها برمیگردند و نقاط مهم از دست رفته را پس میگیرند.
🏷 #امام_زمان_عجل_الله_فرجه
#امداد_غیبی #اخلاص
@Modafeaneharaam