مدافعان حرم 🇮🇷
🚨درجه تشویقی نمیخواهم !
🔹هر چه اصرار کردیم فایده نداشت. پایش را در یک کفش کرده بود که درجه تشویقی نمیخواهم! هر چه هم بیشتر اصرار می کردیم، #برافروخته می شد و مخالفتش را بیشتر میکرد. آخرش هم آب پاکی را روی دستمان ریخت و گفت: «برادر من، من هرچه کردم #وظیفه ام بوده و کسی که وظیفه اش را انجام میدهد، از این چیزها نمی خواهد. کار باید برای #رضای_خدا باشد و ان شاء الله خدا قبول کند!».
🔹 قرارگاه حمزه فعالیت های محمود را در جریان مبارزه با پژاک دیده بود و از #فرماندهی_کل_سپاه خواسته بود بیست ماه ارشدیت #تشویقی به او بدهند تا یک درجه #ترفیع پیدا کند و سپاه هم تأییدش کرده بود؛ اما وقتی به #محمود گفتیم تا بیاید و پرونده اش را تکمیل کند، با مخالفتش مواجه شدیم.
🔹 #دوباره سال ۹۲ بر حسب وظیفه و با این که می دانستم او مخالفت میکند، اسمش را در لیست گیرندگان درجه تشویقی قرار دادم که باز هم با #مخالفتش روبه رو شدم.!!!
🎖اخریندرجهنظامیقبلازشهادت: سرگرد .
✅ #کار_خالصانه #سرباز_امام_زمان
#همه_چی_خدا
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت همرزم شهید(جانشین لشکر)
پ.ن : خدایا کمک کن اندکی شبیه شهدا شویم !
•°•°•°•°•°•°•°•
❤ #شهید_محمود_رادمهر
😘 یه صلوات بفرستین ...
•توی ماشین نشسته بودیم و در راه
مأموریت بــه جنوب کشور مـــعمولا
از هر دری صحبت به میـان می آمد.
به محض این که بوی غیبت از حرف
کــسی می آمد، مـــحمود به صــورت
ناگهانی مــی پرید وسط حــرف ها و
طوری که انگار اتفاق خـــطرناکی در
حال وقوع باشد میگفت:
•آقایان ساکت ؛ یک لـــحظه ساکت !
بعد همــه ساکت می شدند تا ببینند
موضوع چیست و چه اتفاقی قـــرار
است بیفتد. می خندید و با آن لهجه
شیـــرین ساروی اش می گفت:
• یِه تا صَلِوات بَرِسِنین !! همه صلوات
می فرستادند و غیبتی صورت نمیگرفت...
📒منبع : کتاب شهیـــد عزیـــز
"مجموعه خاطرات شهید رادمهر"
به روایت هـــمرزم شهیـــد.
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
#سرباز_امام_زمان
#مثل_شهید_باشیم
#غیبت_ممنوع
@Modafeaneharaam