eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
34.7هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
280 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 کپی آزاد💐 ارتباط👇 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c کانال عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌺 اردیبهشت۹۵ همیشه توی جیبش یه داشت😊 کار هر بود ؛ بعد هر باید زیارت میخوند🌹 حتی اگه خسته بود حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد شده بود تند میخوند ولی میخوند همیشه بهش حسودیم میشد تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین (ع) چی بود😭 @Modafeaneharaam
وقتی به می ایستاد واقعا تماشایی بودفقط دلم میخواست صوت حزینش راضبط کنم. خلوص نیت خاصی داشت وهمیشه هم به ماتوصیه میکرد که نمازتان رااول وقت بخوانید نمازاول وقت @Modafeaneharaam
۱۳اردیبهشت۹۵ خوندن ايشون بود، يكبار بيمارستان از اتاق عمل اومد بيرون تا بهوش اومد خواست و خوابيده شروع كرد به نماز خوندن. محبوب بود تو نسل جوان و همه علاقه خاصى داشتن به ايشون همیشه در راهيان نورشركت ميكردن ، هر جا اگر كسى ميكرد فورا به امر به ميكردن هميشه ميگفت نميتونم مادر شهيدى رو ببينم كه ٣٠ سال چشم انتظار پسرش مونده واسه همين رفت تفحص مستشار نظامى تو سوريه بودن همينطور كه سردار فرجى گفتن فرمانده تيپ فاطميون بودن سوريه و تو ازاد سازى نبل و الزهرا نقش موثرى داشتن ، غواص و تير انداز نمونه بودن و حكم دارن @Modafeaneharaam
🕊🌺 مهمترین و اساسی ترین برنامه سعید، بود! موقع نماز ، اول بود! یا در نمازخانه دانشکده یا در حرم حضرت معصومه س و یا در مسجد مقدس جمکران؛ نظم خاصی داشت بویژه در خصوص نماز بسیار دقیق و منظم بود! به نماز که می ایستاد بسیار، ، باوقار و بود! گاهی اوقات به او نگاه که میکردی با خود میگفتی آیا این همان سعید شاد و شوخ است که این چنین باوقار به نماز ایستاده است؟!! بعد از نماز سریع نمازخانه را به سوی غذاخوری یا خوابگاه ترک نمیکرد اهل تعقیبات و بود! اهل دعا و مناجات بود! رازو نیازبود در حضور و غیاب خدا منظم بود یعنی در جائی که باید حاضر، حاضر و در جائی که باید غایب باشد، غایب بود! و بالاخره اجرخود را از خدا گرفت. ۲اردیبهشت_۹۵ @Modafeaneharaam
🕊🌺 من با اقا بشیر تو مسجد اشنا شدم چون محله مون بود، اقا بشیر بر خلاف چهره جدیش خیلی رئوفی داشت خیلی ودوست داشتنی، اول وقت و به رو ترک ، ایشون حتی تو هشت سال دفاع مقدس هم خدمت کرده اخرین باری که اومد ایران یه مدافع حرم افغانستانی رو برای تدفین اوردن شهرمون اقا بشیر مجروح شده بود، با اون حال و دایم یا گریه میکرد و یا تو فکر بود واخرش هم به ارزوش رسید. ۹۵ @Modafeaneharaam
🕊🌺 📢 👇 ۱۷خرداد۹۵ 🌸با صدای اذان انرژی میگرفت ، بهش آرامش میداد، همیشه جزء نفرهایی بود که تو واسه حاضر می شد و معمولا نماز وایمیستاد 🌸به شدت و بود، تو جز خوانی های شرکت داشت، توی حاشیه ها نبود، همیشه سرش تو کار خودش بود، به و پول ، دنبال مقام و رییس بازی هم نبود. 🌸تو صف می نشست، تعقیبات بعد از و میخوند، بود با همه میکرد، هیچ کس از اون نبود @Modafeaneharaam
بعد از پایان وقتے سر به سجده می گذارید، مروری بر از صبح تا شب خود بیندازید. آیا ڪارمان برای رضای خدا بود @Modafeaneharaam
🕊🌺 حافظ۱۰ جز از قرآن مجید اول وقت وبه جماعت همیشه با بود حتی برای خواب همیشه به کمک میکرد حتی اگه پول نداشت از من یا برادرای دیگرم یا از پدرم قرض میگرفت و کمک میکرد به همه میگذاشت حتی نونهالان و خردسالان هروقت تو مجلسی قرار میگرفت که میکردند سعی میکرد تا سخن را کند . وگرنه به بهانه ای مجلس را میکرد اهل بیت آموزش راپل به بسیجیان آموزش صخره نوردی به بسییجیان مربی شنا عاشق رهبر و ولایت خاطره، آن زمان که کارت های بنزین ماهیانه شارژ میشد، من یک کارت بنزین آژانس داشتم که ماهیانه ۳۰۰ لیتر شارژ میشد ، آخر ماه بود ساعت ۱۱ شب آقا ابوالفضل می خواست بره بنزین بزنه ، گفتم داداش بیا این کارت بنزین بگیر با این بزن ‌‌‌‌٫ جواب داد داداش این کارت برای کار کردن تو آژانسه ودرست نیست این بنزین را به کس دیگری بدی. ۹۵ @Modafeaneharaam
عاشقانه های شهدا...❣ قهر بودیم، درحال خوندن بود . نمازش که تموم شد، هنوز پشت به اون نشسته بودم... کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن... ولی من باز باهاش قهر بودم!!!!! کتابو گذاشت کنار...بهم نگاه کرد و گفت: غزل تمام...نمازش تمام...دنیا،مات سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!!!! باز هم بهش نگاه نکردم....!!! اینبار پرسید: ؟؟؟ سکوت کردم.... گفت : # "عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز.... # بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم می کند..." . دوباره با لبخند پرسید: عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟ گفتم: نـــــــه!!!!! . گفت: # "لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری... # که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری..." . زدم زیر خنده....و روبروش نشستم.... دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه... بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم... خدارو شکر که هستی.... . راوی:مرحومه حکمت همسرشهید عباس بابایی . @Modafeaneharaam
🌹 خداوند به سه گروه وعده داد بدون حساب وارد شوند آنها عبارتنداز ۱_مؤذن ۲_امام جماعت ۳_کسےکه وضو بگیرد سپس داخل مسجدشود و رابه جماعت به جاآورد. مستدرک الوسائل،ج۱ @Modafeaneharaam
•※• خدایا برایم ننگ است که شهادت همرزمانم را ببینم و به مرگ طبیعی بمیرم..💔 🌹 [شهیدی که با ایشان خواندند.] @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاد قرائتی : زیادی گوش کنید این تیکه از خودم نیست، از امام رضا (علیه السلام) هست. پاسخ به کسانی که منکر واجبات مثل روزه، نماز، حجاب و... هستند. 🌹وَ جادِلهُم بالَّتی هِیَ أَحسَن🌹 @Modafeaneharaam
الگو برداری از شهداء 📣 نمـــاز اول وقتـــــــ تنها جایے ڪہ مےشد سراغش را گرفت ، نمازخانہ بود . آن قدر مقید بود ڪہ نیم ساعت قبل از نماز ، بہ طرف نمازخانہ مےرفت . هم خودش مقید بہ نماز اول وقت بود و هم با اخلاصِ خاصے ، بقیہ را بہ نماز اول وقت دعوت می ڪرد . یڪ بار ڪہ من در جلسہ اے حضور داشتم و اتفاقاً تا ظهر طول ڪشید ، ناگهان در باز شد و موسوے با چهره نورانے اش وارد شد و بعد از سلام ، از ما پرسید : برادرا ...! مےبخشید ، خواستم بپرسم ظهر شده ؟ بعد ما متوجہ وقت نماز شدیم و چند لحظہ بعد صداے اذان بلند شد . نحوه تذڪر دادن او در آن لحظہ خیلے برایم جالب بود . @Modafeaneharaam
خوندن ايشون بود، يكبار بيمارستان از اتاق عمل اومد بيرون تا بهوش اومد خواست و خوابيده شروع كرد به نماز خوندن. محبوب بود تو نسل جوان و همه علاقه خاصى داشتن به ايشون همیشه در راهيان نورشركت ميكردن ، هر جا اگر كسى ميكرد فورا به امر به ميكردن هميشه ميگفت نميتونم مادر شهيدى رو ببينم كه ٣٠ سال چشم انتظار پسرش مونده واسه همين رفت تفحص مستشار نظامى تو سوريه بودن همينطور كه سردار فرجى گفتن فرمانده تيپ فاطميون بودن سوريه و تو ازاد سازى نبل و الزهرا نقش موثرى داشتن ، غواص و تير انداز نمونه بودن و حكم دارن @Modafeaneharaam
🔸 خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد. چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت است... 🌷 @Modafeaneharaam
✍حاج آقا قرائتی وقتی‌ پلیس به شما میگه گواھینامه‌، شما‌ اگه پاسپورت، شناسنامه و کارت‌ملی رو هم نشون بدی بازم می‌گه‌ گواھینامه! اون دنیا هم وقتی گفتن نماز تو ھر چی دم از معرفت و انسانیت و ... بزنی بهت میگن همه‌ی اینا خوبه‌ اما شما‌ اصل کاری رو نشون بده! @Modafeaneharaam
🔹میگن وسط یه عملیات، یهو دیدن دارن میرن..! گفتن: حاجی کجا میری؟! ماموریت داریم! حاج قاسم فرمودن: ماموریتی مهم تر از نداریم..! ⬅️ پیرو حاج قاسم بودن به این هست که ببینیم حاج قاسم چیکار کرد که حاج قاسم شد! @Modafeaneharaam
اول وقت سیره آنچه شهيد باكري را از ديگران متمايز مي كرد ، اخلاص، تواضع ، اصرار بر عبادت ، نماز اول وقت و دعا هاي شبانه ايشان بود، آن شهيد بزرگوار در لباس پوشيدن ، خوردن و خوابيدن هيچ امتيازي براي خود قائل نبود و هيچ علاقه اي نداشت كه فرقي به لحاظ ظاهر با ديگران داشته باشد. هدیه نثار ارواح مطهرشان صلوات ‌‎‌‌‌‎ @Modafeaneharaam
❇️ لذّت از عبادت در دنیا و آخرت ☑️ بهجت العارفین (ره): ▫️ در حدیث قدسی آمده است: 📜 «تَنَعَّمُوا بِعِبادَتی فِی الدُّنْیا، فَإِنَّکمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِی الْآخِرَهِ.» 📃 در دنیا از عبادت من لذّت ببرید، زیرا شما در آخرت از همان لذّت برده و بهره‌مند خواهید بود. (۱) ▫️ یعنی از عبادت لذّت ‌می‌برید. این حدیث از روایتی که شیخ رحمه اللّه نقل کرده که 📃 «نماز، گرسنگی و تشنگی را بر طرف ‌می‌کند.»، بالاتر است؛ زیرا دوام و استمرار را ‌می‌رساند. ⬅ در محضر بهجت، جلد یک، نکته ۱۵۲ (۱). اصول کافی، ج ۲، ص ۸۳؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۸، ص ۱۵۵، ج ۶۷، ص ۲۵۳. 🏷 (ره) @Modafeaneharaam
💠در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی‌کوپتر. دیدم شهید صیاد مدام به ساعتشان نگاه می‌کردند. علت را پرسیدم، گفتند: وقت است و همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین‌جا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم. خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگر صلاح می‌دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم. شهید صیاد گفتند: هیچ اشکالی ندارد! ما باید همین‌جا نمازمان را بخوانیم. خلبان اطاعت کرد و هلی‌کوپتر نشست. با آب قمقمه‌ای که داشتند وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم. ... وقتی طلبه‌های شیراز از آیت‌الله بهاءالدینی درس اخلاق خواستند؛ ایشان فرمودند: بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید. اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا را دارید و هم آخرت را... شهید🕊 @Modafeaneharaam
💢شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال می‌کردند. 🔸خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت است. @Modafeaneharaam
خاطره ای از شهید از زبان مادر شهید🕊🌹 یک روز می­‌خواست برود 🤲 وقتی خواست بند کتانی­‌اش را ببندد، رفتم روبروی پله جلویش را گرفتم، پرسیدم:«کجا»؟ گفت می‌روم جمعه.🌱 گفتم نماز جمعه‌ی تو درس توست، حالا اگر یک هفته شرکت نکنی اشکالی ندارد.درست را بخوان📚✏️ دانشگاه که قبول شدی انشاءالله نماز جمعه هم می­‌روی. الحمدالله در آن یک ماه ک فقط فرصت داشت درس خواند و دانشگاه سراسری مشهد رشته مهندسی ریخته‌­گری قبول شد... @Modafeaneharaam
💥سلب توفیق به سبب آزار مخلوقات ♦️مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب نقل می‌کردند یکی از رفقای ما که اهل و شب بود، روزی هنگام مطالعه یک بچه موش در اطاق دیده بود و از روی بازی، کلاه خود را روی بچه موش گذاشته و او را آزرده بود. ولی به همین هم اکتفا نکرده و موش را در مقابل گربه رها کرده بود. گربه هم آن بچه موش را گرفته و پس از کمی آزار، خورده بود. 🔻 آیت الله ارباب می گفتند: آن طلبه در اثر این آزار و اذیت، از آن به بعد موفق به خواندن نماز شب نشد و تهجد برای همیشه از او سلب شد. @Modafeaneharaam
💚نماز ظهر عاشورا زیر آتش خمپاره دشمن شهدای دوران دفاع مقدس نشان دادند که اگر روز عاشورا در کربلا حضور داشتند، در رکاب حسین (ع) به شهادت می‌رسیدند؛ مانند شهید «محمود اخلاقی» که بدون هیچ ترسی نماز ظهر عاشورای خود را زیر آتش خمپاره دشمن به جماعت تشکیل داد @Modafeaneharaam
●بچّه‌ها محاصره شده بودند.... نیروهای پشتیبانی نمی‌توانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. در همین لحظه، بچّه‌ها «کارور» را دیدند که با قدم‌های استوار به طرف «تپّه‌های بازی دراز» می‌رود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّه‌ها ایستاد. ● «تکبیره الاحرام» را با صدای بلند گفت و شروع کرد به خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقه‌ای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دست‌هایش را بالای سرش برد و چشم‌هایش را بست. نمی‌دانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّه‌ها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد... 🌷 @Modafeaneharaam