eitaa logo
پنجره🇮🇷
112 دنبال‌کننده
667 عکس
316 ویدیو
24 فایل
موضوعات متنوع دینی محمد گلایری مدرس حوزه علمیه @MohammadGelayeri46 ۰۹۱۱۳۱۲۵۵۴۲ 📢نقل مطالب کانال بدون ذکر منبع مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
معاد 1 مساله ی از جمله اصول است که آثار اخلاقی بر آن مترتب است. استاد مصباح یزدی می فرماید: از دقت در آیات قرآنی به دست می آید که بخش عمده ای از سخنان پیامبران و بحثها و جدالهایشان با مردم اختصاص به موضوع معاد داشته است و حتی می توان گفت که تلاش آنها برای اثبات این اصل بیش از تلاشی بوده که برای اثبات توحید کرده اند زیرا اکثر مردم سرسختی بیشتری برای پذیرفتن این اصل نشان می داده اند. علت این سرسختی را می توان در دو عامل خلاصه کرد: یکی عامل مشترک در انکار هر امر غیبی و نامحسوس و دیگری: عامل مختص به موضوع معاد یعنی میل به بی بند و باری و عدم مسئولیت ، ... أیحسب الانسان أن لن نجمع عظامه بلی قادرین علی ان نسوی بنانه،بل یرید الانسان لیفجر امامه (القیامه 5-3 ) (آموزش عقاید 3/11/12 نشر با سازمان تبلیغات اسلامی، ج 13 پائیز 74 ) https://eitaa.com/MohammadGelayeri
2 انسان گاه شبهه ی علمی دارد و قرآن با او به عنوان برخورد می کند« ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه ، بلی قادرین علی ان نسوی بنانه » آیا انسان فکر می کند قیامتی نیست و ما استخوانهای پراکنده او را جمع و او را زنده نمی کنیم ؟ چرا قادریم تا سر انگشتان او را نیز کامل کنیم .(قیامت 3 و 4) آنگاه می فرماید که آنها شبهه ی ندارند بلکه شهوت عملی دارند «بل یرید الانسان لیفجر امامه » آنهامی خواهند با انکار مانعی برای گناهان پیش رو نداشته باشند . (قیامت 6) که با آنها به عنوان فرهنگی برخورد می شود. آنکه شبهه ی علمی دارد به عنوان رایزن فرهنگی می پذیرد و در شهوت علمی راهزن فرهنگی را نفی می کند. ( آملی ، سخنرانی در جمع طلاب در مسجد اعظم قم 28/8/1376 و نیز درس فقه سال 79 در فیضیه قم ) https://eitaa.com/MohammadGelayeri
مادر متوکل سر علیه السلام شيخ كلينى و شيخ مفيد و ديگران از ابراهيم بن محمّد طاهرى روايت كرده‏اند كه خراجى (يعنى قرحه و جراحتى) در بدن متوكّل به هم رسيد كه مشرف بر هلاك گرديد و كسى جرأت نمى‏كرد كه نيشترى به آن برساند، پس مادر متوكّل نذر كرد كه اگر عافيت يابد مال جليلى براى حضرت امام علىّ نقى عليه السّلام بفرستد، پس فتح بن خاقان با متوكّل گفت كه: اگر مى‏خواهى نزد حضرت امام علىّ نقى عليه السّلام بفرستيم شايد دوايى براى اين مرض بفرمايد، گفت: بفرستيد. چون به خدمت آن حضرت رفتند و حال او را عرض كردند، فرمود كه: پشكل گوسفند را كه در زير پاى گوسفند ماليده شده در گلاب بخيسانند و بر آن خراج بندند كه نافع است ان شاء اللّه تعالى. چون آن خبر را آوردند جمعى از اتباع خليفه كه حاضر بودند خنديدند و استهزاء كردند. فتح بن خاقان گفت: مى‏دانم كه حرف آن حضرت بى‏اصل نيست و آنچه فرموده است به عمل آوريد ضررى نخواهد داشت، چون دوا را بر آن موضع بستند در ساعت منفجر شد و متوكّل از درد و الم راحت يافت و مادرش مسرور شده، پس ده هزار دينار در كيسه كرده سر كيسه را مهر كرد و براى آن جناب فرستاد. چون متوكّل از آن مرض شفا يافت مردى كه او را بطحايى مى‏گفتند نزد متوكّل بود بد آن حضرت را بسيار گفت، و گفت: اسلحه و اموال بسيار جمع كرده است و داعيه خروج دارد، پس شبى متوكّل سعيد حاجب را طلبيد و گفت: بى‏خبر به خانه امام علىّ نقى عليه السّلام برو و هر چه در آنجا از اسلحه و اموال كه بيابى براى من بياور. سعيد گفت: در ميان شب نردبانى برداشتم و به خانه آن حضرت رفتم و نردبان را بر ديوار خانه گذاشتم، چون خواستم به زير روم به واسطه تاريكى راه را گم كردم و حيران شدم، ناگاه حضرت از اندرون خانه مرا ندا كرد كه اى سعيد! باش تا شمع از براى تو بياورند. چون شمع آوردند به زير رفتم ديدم كه حضرت جبّه‏اى از پشم پوشيده و عمامه‏اى از پشم به سر بسته و سجّاده خود را بر روى حصيرى گسترده و بر بالاى سجّاده رو به قبله نشسته است پس فرمود كه: برو و در اين خانه‏ها بگرد و تفتيش كن، من رفتم و جميع حجره‏هاى خانه را تفتيش كردم در آن‏ها هيچ نيافتم مگر يك بدره كه بر سرش مهر مادر متوكّل بود و يك كيسه سر به مهرى ديگر، پس فرمود كه: مصلّاى مرا بردار چون برداشتم در زير مصلّا شمشيرى يافتم كه غلاف چوبى داشت و بر روى آن غلاف هيچ نگرفته بودند، آن شمشير را با دو بدره زير برداشتم و نزد متوكّل رفتم، چون مهر مادر خود را بر آن ديد او را طلبيد و از حقيقت حال سؤال كرد، مادرش گفت: من براى او فرستاده‏ام و هنوز مهرش را بر نداشته است. چون كيسه ديگر را گشود چهار صد دينار در آن بدره بود. پس متوكّل يك بدره ديگر به آن ضمّ كرد و گفت: اى سعيد! اين بدره‏ها را با آن كيسه و شمشير براى او ببر و عذر خواهى از او بكن. چون آن‏ها را به خدمت آن حضرت بردم گفتم: اى سيّد من! از تقصير من بگذر كه بى‏ادبى كردم و بى‏رخصت به خانه تو در آمدم چون از خليفه مأمور بودم معذورم، حضرت فرمود: وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.( شعراء 227) يعنى: به زودى خواهند دانست آن‏ها كه ستم مى‏كنند كه بازگشت آن‏ها به سوى كجا است. منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام(فارسى)، ج‏3، صص: 1876 -1877 https://eitaa.com/MohammadGelayeri
آشنائی با مکتب تفکیک 1 به مناسبت وفات استاد دانشمند مرحوم محمدرضا حکیمی محمد رضا حکیمی دارای آثار فراوان است که یکی از آنها «الحیاة» است که به همراهی دو برادر دیگرش نوشته و توسط آرام ترجمه شده است ، او پیرو است ، مکتب تفکیک در عرصه اندیشه به عدم عدم به کارگیری ره آورد عقل در تفسیر متون شناخته می شود او در تبیین مکتب تفکیک ضمن این که ای مکتب را پیرو عقل می داند معتقد است ره آورد وحی بالاتر از این است که با عقل عادی مدد شود و می نویسد :«اين مشربهاى فلسفى ، و عرفانى ، و كلامى ، و تفسيرى ، و فقهى ، و اخلاقى ( سلوكى ) ، و سياسى ، و اقتصادى . . اينها همه زاييدهء دورى از اهل قرآن و عالمان « علم قرآنى » است ( يعنى گرفتن كتاب و حذف معلَّم كتاب ) ، و دنبال اين مكتب و آن نحله و مشرب رفتن ؛ و از« عيون صافية تجرى بأمر ربّها » محروم ماندن ، چشمه ساران زلالى كه همواره به امر خداى خويش مىجوشند ، و همواره « علم راستين » مىآموزند ، و به سوى « عمل راستين » فرا مىخوانند .» او ضمن تأکید بر اهمیت و رسالت عقل در درک متون دینی معتقد است که اصرار کتاب و سنت بر تعقل نمی تواند بدون بیان روش تعقل باشد تا مردم نیازمند میراث یونان و امثال آن نباشند ، همانطور که در روش سلوک طریقی دارد تا نیاز مند سلوک هندی و امثال آن نباشند . بنا ب این مکتب تفکیک را بی توجهی به عقل یا کم توجهی به آن منسوب کردن ناراوا است. ( محمد رضا ، محمد و علی حکیمی ، الحیاة ، ترجمه آرام ج 2 صص 274 و 275 و ج3 ص 471 https://eitaa.com/MohammadGelayeri
تشکیل شد ، دولت « ما می » بیشک جز با تلاش کار پیش نمی رود -قوی آرزوی ما است https://eitaa.com/MohammadGelayeri
معاد 3 بیش از ثلث آیات قرآن ارتباط با زندگی ابدی دارد، در یک دسته از آیات، بر لزوم ایمان به آخرت تاکید شده مانند «والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخره هم یوقنون» (بقره 4) در صفات متقین« و الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم بالاخره هم یوقنون » (القمان/4،و به عینه در نمل /3 ) ، و در دسته ی دیگری پی آمدهای انکار آن گوشزد شده «و ان الذین لا یومنون بالاخره اعتدنا لهم عذابا الیما»(اسراء/10) «بل کذبوا بالساعد واعتدنا لمن کذب بالساعه سعیرا »(فرقان /11، و سبا8، مومنون /74 و ...) و در دسته سوم نعمتهای ابدی (الرحمن /46، تا آخر سوره: الواقعه/15 – 38- الدهر 11-21) ودر دسته چهارمی عذابهای جاودانی بیان شده است.« انا اعتدنا للکافرین سلاسل و اغلالاً و سعیرا، ان الابرار شیربون من کاس کان مزاجها کافوراً، عینا شیرب بها عباد ا.. یفجرونها تفجیرا (انسان/4-6، والحاقه/20-27،الملک/6-11، الواقعه/42-56 و سجده /14 ) وهمچنین در آیات فراوانی رابطه بین اعمال نیک و بد با نتایج اخروی آنها ذکر گردیده و نیز با شیوه های گوناگونی امکان و ضرورت رستاخیز مورد تاکید و تبیین قرار گرفته و به شبهات منکران پاسخ داده شده؛ چنانکه منشاء کجروی ها فراموش کردن یا انکار قیامت و روز حساب معرفی شده است.( ص/ 6 ، سجده/14 و گذشت قیامت /3-5) (مصباح ، آموزش عقاید /3/11 ) https://eitaa.com/MohammadGelayeri
آشنائی با 2 به مناسبت وفات استاد دانشمند مرحوم محمدرضا در خصوص جايگاه معرفت عقلي و سهم عقل در فهم دين اختلاف و تشتت آرا در ميان منتحلين به اين نظريه وجود دارد...در ميان متقدمان داعيه تفكيك مطالبي به چشم مي‏خورد كه گويا از اساس با دانش عقلي و استدلالي و اقامه برهان بر مطالب، اعتراض دارند. براي نمونه به برخي از نكات و مطالب كتاب روحاني بزرگوار ميرزا مهدي اصفهاني اشاره مي‏شود. (جوادی آملی ، منزلت عقل در هندسه معرفت ديني - ص 185) میرزا مهدی (1303-1365ه)سال 1340 ه از نجف وارد مشهد شد و دیدگاه خود را در کنار فقه و اصول ضمن برگزاری مجالس تدریس حول مبدأ و معاد در ذهن شاگردان خود کاشت ، برخی از پیروان این طریقه اسم آن را مکتب تفکیک گذاشتند (مقدمه ناشر بر کتاب تبیهات حول المبدأ و المعاد ، تالیف حسینعلی مروارید ، صص 5 و 6 ) تقریر معتدل و ملایمی از مکتب تفکیک که اخیرا بیشتر رواج پیدا کرده است ( آملی ، منزلت عقل در هندسه معرفت ديني - ص 190 ) خلاصه مدعيات تقرير معتدل از مكتب تفكيك، به شرح ذيل است: 1. وحي و انبيا و نيز ائمه(عليهم‌السلام) معصوم‏اند و نبايد با درآميختن آنها با علوم و معارف عقلي و شهودي، ناب بودن و حق محض بودن آنها را مخدوش و مشوب كرد. 2. كلام ناب و حق محض را بايد خالي‏الذهن ادراك كرد، پس بدون دستاوردهاي عقلي و شهودي بايد با كلام وَحْياني و روايي ناب مواجه شد. 3. دخالت دادن مطالب و معارف عقلاني و شهودي، بر دامنه اختلافات در فهم كتاب و سنت دامن مي‏زند، زيرا اين معارف بشري و خطاپذيرند و آميختگي آنها با معارف اسلامي و خطا ناپذير صواب نيست. 4. عدم تفكيك مرز وحي با معارف عقلي و شهودي و استمداد از آنها در فهم كتاب و سنت موجب رواج تأويل و كنار زدن تفسير مي‏گردد.(همان ، صص 192و193) https://eitaa.com/MohammadGelayeri
مرجع در راه از نظر رئیس : 🎥 رئیسی: محور در این دولت خدمت به مردم است 🔹در منظومه فکری و اندیشه امام انگیزه خدمتگزاری، خدمت به مردم برای خداست. اولین گام در خدمت به مردم برای خدا، خداباوری است، اولین و مهمترین پاسخگویی یک مدیر و مسئول به خداوند متعال است. 🔹امام به ما آموخت با قدرت خدا بر همه مشکلات می‌توان غلبه کرد. مشکلات امروز مردم بسیار است، حل این مشکلات در گرو آن است که از خدا و شهیدان مدد بگیریم و آنچه در توان داریم انجام دهیم. 🔹بهترین مبیّن خط امام امروز رهبری است. رهبر است که می‌تواند خط امام را برای ما تبیین کند. این خط نورانی باید همواره مورد توجه دولت‌مردان باشد. @Farsna https://eitaa.com/MohammadGelayeri
4 امور فطری در همه افراد نوع ولو با شدت و ضعف وجود دارد و از آن جهت که فطری است نیاز به آموزش ندارد اگر چه می شود با آموزش تقویتش کرد و در طول تاریخ ثابت است.شهید می فرماید: وجود تمایل به چیزی دلیل بر وجود آن در خارج است، تشنگی دال وجود بر آب است. وقتی ما میل به بقاء داریم پس جاودانگی باید در عالم خارج باشد والا این میل لغو و غیر حکیمانه خواهد بود و چون این جاودانگی در این عالم که عالم حرکت است وجود ندارد پس در عالم دیگری هست، نظیر دستگاه هاضمه و تنفس برای کودک در رحم مادر که اگر تولدی نبود لغو و بی فایده بود، پس جاودانگی فطری است و لازمه ی آن وجود معاد است.عدل الهی / 185و 186 با تلخیص https://eitaa.com/MohammadGelayeri
آشنائی با 3 به مناسبت وفات استاد دانشمند مرحوم محمدرضا در كنار نقل منبع ديني است. اين سخن هرگز به معناي آن نيست كه عقل و استدلالِ تجريدي و نيز حس و تجربه هم‏افق و هم‏طراز با وحي است و و فيلسوف و متكلم قابل قياس با انبيا هستند، زيرا مراد از نقل، ادراك و فهم بشر از وحي است نه خودِ وحي، چون خودِ وحي فقط در دسترس انسانهاي كامل معصوم؛ مانند انبياست و آنچه در دسترس بشر عادي است فهم و تفسير وحي است، پس آنچه هم‏طراز و در كنار عقل منبع معرفت ديني قرار مي‏گيرد، ادراك معتبر و مضبوط بشر از وحي است[ آملی منزلت عقل در هندسه معرفت ديني - صفحه 181] https://eitaa.com/MohammadGelayeri
5 گذشت که اعتقاد به معاد است و فطری بودن آن از راه فطرت جاودانه طلبی اثبات شد (امام راحل) از دو راه دیگر فطری بودن معاد را می توان اثبات کرد: یکم: انسان دنبال راحتی مطلق است و این را در همه ی اعصارمی توان مشاهده کردکه انسان به دنبال رسیدن به راحتی بدون زحمت است و آن گمشده را هر کس در چیزی می یابد و به آن تعلق می یابد، چنین راحتی در عالم نیست، همه لذتهای این عالم به همراه آلامی است کمرشکن ، درد و رنج و غصه و اندوه سرتا سر عالم را فرا گرفته و در تمام دوره های زندگی بشر یک نفر نیست که رنجش مساوی با راحتش باشد تا چه رسد به راحتی خالص. پس به ناچار عالمی باید باشد که این راحتی مطلق و بدون آمیختگی به زحمت در آن باشد و آن آخرت است. دوم :# انسان فطرتا طالب و نفوذ اراده است و این عالم به گونه ای است که این حریت و نفوذ اراده درآن نیست، برای این که مواد این عالم و اوضاع این دنیا آن و تنگی آن از حریت بشر تعصی دارد(= آن را برمی تابد.) پس باید عالمی باشد که اراده در آن نافذ باشد و مواد آن از اراده عصیان نکند. پس با دو بال راحت طلبی و حریت خواهی که به حسب فطرت الهی «فطرة الله فطر الناس علیها» (روم 30) در انسان به ودیعه گذاشته شده است که انسان با آنها به ملکوت اعلی و قرب الهی پرواز کند. ( ، چهل حدیث / 186 و 187 نثر موسسه تنظیم آثار – چ 22، 1379) https://eitaa.com/MohammadGelayeri
بسم الله الرحمن الرحیم گرفتن در آیا این که می گویند فلانی در شبستان امامزاده خوابید و شفا گرفت ، یا در عزاداری امام حسین ع شرکت کرد و یا مشهد و کربلا رفت و شفا گرفت درست است ؟ یکی می گفت که شخصی در حرم امام ره رفت تا برای شفا خود از بیماری سرطان دعا کند ، دیگری به او گفت که خود او در حال زنده بودن نتوانست سرطان خود را شفا دهد و از همین سرطان فوت کرد چطور سرطان تو را شفا می دهد. همه امامان علیهم السلام به شهادت رسیدند.(حر عاملی ، وسائل الشیعه ، آل البیت علیهم السلام ، ج14 ص 568) از طرفی آنقدر شفا یافتن فراوان اتفاق می افتد و حاجت گرفتن زیاد پیش می آید که انسان یقین پیدا می کند که این یک واقعیت است . در مشاهد مشرفه وزیارتگاه ها ی معصومین و یا امام زاده های بزرگ دفاتر ثبت کرامات وقایع را بعد از بررسی ثبت می کنند . اعتقاد به فطری است و حتی انسانهایی که اهل طاعت و یا حتی اهل دیانت نیستند در عمق جان خود امداد غیبی را باور دارند . مانند نذر مادر متوکل هدیه فرستادن برای امام هادی تا بیماری متوکل شفا پیدا کند.(منتهی الآمال ج 3 ص 1876 ، زندگی نامه امام هادی ع فصل 5 ، مطلب 4) بنا بر این یک سؤال و شبهه می ماند و آن این که اگر پیامبران ، امامان و امام زادگان خودشان یا مقبره شان شفا بخش است پس چرا برای خودشان شفا بخش نبود ، عیسای شفا بخش کور مادر زاد نتوانست جلوی مرگ خود را بگیرد ، امام حسین ع و حضرت عباس ع نتوانستند جلوی مرگ خود را بگیرند حتی تشنه به شهادت رسیدند. جواب این است که : 1 کرامت و معجزه برای وقت اضطرار است 2 برای وقتی است که عمر شخص به پایان نرسیده باشد ، «ان اعبدو الله و اتقوه و اطیعون یغفر لکم من ذنوبکم و یؤخرکم الی اجل مسمی ان اجل الله اذا جاء لا یؤخر لو کنتم تعلمون» عبادت و تقوای خدا را پیشه کنید و از من اطاعت کنید تا خداوند گناهانتان را ببخشد و و مرگتان را تا اجل مسمی به تأخیر اندازد ، اما اجل مسمی فرا رسد تأخیر نمی افتد اگر می دانستید( نوح 3 و 4) و نیز ال عمران ۱۵۴ https://eitaa.com/MohammadGelayeri