••
.
از نمك نشناسها آزار ديدن سخت نيست
درد دارد خوردنِ زخـم از نمـك پروردهای
#لاادرے
.
•••
••
.
🌿عشق فقط اونجا که امیرالمومنین خطاب به حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) میگن:
... زندگی پس از تو هیچ خیری ندارد
و من از ترس اینکه عمرم طولانی شود میگریم!
.
•••
••
.
و اندوه رو در روی من نشست
اندکی در من خیره شد،
گریه را آغاز کرد
و من ساکت ایستادم ...🌱
#غادهالسمان
.
•••
••
.
لب از گفتن چـــنان بستم که گویی
دهان، بر چهره زخمی بود و بِهْ شد
#طالب_آملی
.
•••
••
.
سلام بر آنان که در پنهان خویش
🌿بهاری برای شکفتن دارند…
#سلمان_هراتی
.
•••
••
.
آدمها مانند پنجرههایی با شیشههای رنگیاند.
وقتی آفتاب میتابد
برق میزنند و #میدرخشند.
اما وقتی تاریکی، سایه میگسترد
زیباییِ حقیقی آنها
فقط در صورتی هویدا میشود
که #نوری در درونشان باشد ...✨
#الیزابت_کوبلر
.
•••
••
.
نیامدیم مثل گوسفند زندگی کنیم
که بعد مرگ چوپان و گرگ و سگ ستایشمان کنند!
بلکه بودنِ ما باید تیغ به چشم بدکاران باشد نه اینکه از کرم بی آزارتر باشیم از گاو نیز مظلومتر!
#نادر_ابراهیمی
.
•••
••
.
بَــس کـه نادیـدنی از مـردم دنیـا دیدم
روشنَم گشت که آسایش نابینا چیست
#کلیم_کاشانی
.
•••
••
.
لاننسى أبداً
ولكن نغمض أعيننا قليلاً كي نستطيع أن نعيش...
هرگز فراموش نمیکنیم
امّا کمی چشمهایمان را میبندیم تا بتوانیم زندگی کنیم...
#واسينی_الأعرج
.
•••
4_5766900554533970513.mp3
1.59M
•🍂🎷•
تنها گریستیم نهانی
مرغ قفس اگر چه اسیر است
باز آرزوی پر زدنش هست
اینک ستم! که مرغ هوا را
از یاد رفته است دریغا
رویای آشیانه در ابر
شب ها در انتظار سپیده
با آتشی که در دل من بود
🕯چون شمع قطره قطره چکیدم
#هوشنگ_ابتهاج
.
•••
••
.
جاذبهها
همیشه به سمت پایین نیستند!
کافیست
پیشانیت بہ خاڪ باشد ...
به سمت آسمان خواهی رفت🏹
خدا را صدا بزن...
.
•••
••
.
اگر خداوند #خیری در دل های شما ببیند
بهتر از آنچه که از شما گرفته شده به شما میدهد...
#سوࢪھانفال
.
•••
••
.
در پناهِ
صخره ی #عادت
روز را به شب میرسانیم
و بایدهای بیهوده را با نبایدهای پوسیده
پیوند میزنیم
تا امروز
همان باشیم؛ که دیروز بودهایم
بیا
تا خانهی خود را
از علفهای هرز عادت پاک کنیم🌾
و در زیبایی بال پروانهای
نگاه کودکی خود را جستجو کنیم...
#ناهید_عباسی
.
•••
••
.
هر که از تصدیق دل در خویشتن کافر شود
بیخلافی صورت ایمانش دلخواهی کند
بیخود ار در کفر و دین آید کسی، محبوب نیست
مختصر آنست کار از روی آگاهی کند
#سنایی
.
•••
••
.
امیدوار نبودم دوباره از دل تو
که مهربان بشود با دل من، امّا شد
#حسین_منزوی
.
•••
••
.
وسطای اردیبهشت بود
کارا ردیف شده بود، اومده بودیم بمونیم ورِ دلت، برنگردیم دیگه...
یه جعبهی بزرگ نونخامهای گرفته بودیم، دوست داشتی آخه...
کوچه رو عطرِ یاس و اقاقی پر کرده بود، ما منتظرِ دیدنت بودیم اینبار...
دل تو دلمون نبود، چشممون روشن شه به جمالت...
پا گذاشتیم تو حیاط و دیدیم به جای تو آقابزرگ داره گلارو آب میده...
دلمون آشوب شد!
رفتیم لبِ حوض، ماهی قرمزا غم داشتن انگاری...
از تو سبد گلمحمدیا یه خوشگلشو برداشتیم واست، سمتِ خونه قدم برداشتیم.
میونِ پلهها خانومجون با سینی چای و روسری گل گلیش سر رسید، دلمون آشوبتر شد.
همیشه تو چای میآوردی آخه...
جعبه رو گذاشتیم رو تختِ حیاط، گردن کشیدیم دوروبر، از میون شیشهرنگیا دزدکی دید زدیم پیدات کنیم،
سرک کشیدیم تو اتاقا، گفتیم لابد دیدی ما اومدیم بازیت گرفته،
شنیدیم آقابزرگ میگه خوب شد اومدی پسر، بعد رفتنِ گلی سوت و کور بود اینجا...چشممون روشن!
#صادق_شاهسوان
#بهیادازیادرفتگانودرخوابخفتگان🍂
.
•••
••
.
بیچارهها از ملتی میکُشند
که دعای بعد نمازشان «شهادت» است..
#شهید_صیاد_خدایی
.
•••
|•ناڕوَݩ🌿'
••
.
ز هر کس بیشتر مِهرِ تو دارم، وین دلیلم بس
که هر کس را فُزونتر مِهر، حسرت بیشتر دارد
#وحشی_بافقی
.
•••