eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و پنجاه و پنج 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی 🔹ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﺎﺹ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و پنجاه و شش 🔷 ↩️ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻛﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻲ‌ﮔﻮﺋﻲ ﻭ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﺭﺍ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﻜﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩﻱ، ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻱ ﺣﻖ ﺳﭙﺎﺳﮕﺬﺍﺭ ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﺎﺭﻭﺍﺋﻲ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑﺮﻛﻨﺎﺭ ﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ، ﺁﻗﺎ ﻭ ﺑﺮﺩﺑﺎﺭ، ﻫﺪﻓﻲ ﺭﺍﺳﺘﻴﻦ [ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۵۳] ﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﺗﻘﺎﺿﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ، ﻣﺤﺪﻭﺩﻳﺖ ﻭ ﻫﻴﺒﺘﻲ ﻛﻪ ﻣﺎﻧﻊ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﻳﻜﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﺮﺩﺩ، ﺩﺭ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ، ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻋﻴﺐ ﺟﻮﺋﻲ ﻭ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ. ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻗﺮﻳﺶ ﻣﻘﺎﻣﻲ ﻭﺍﻟﺎ ﺩﺍﺭﺩ. ﺷﻴﺮ ﺑﻴﺸﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻲ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻛﺎﺭﺯﺍﺭ ﭘﻴﺸﺮﻭ ﻭﺩﻟﻴﺮ ﺍﺳﺖ. ﺣﺴﺒﻲ ﺷﺮﻳﻒ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﻲ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺖ ﻭ ﻓﺮﻭﻣﺎﻳﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﻧﺎﭘﺎﻙ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﭘﺴﺘﺮﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻗﺮﻳﺶ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﻳﺶ ﻧﺰﺍﻉ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻗﺼﺎﺏ ﻗﺮﻳﺶ (ﻋﺎﺹ ﺑﻦ ﻭﺍﺋﻞ) ﺑﺮ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﻧﺎﻛﺴﺘﺮﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ. ﺁﺭﻱ، ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﭼﻮﻥ ﺁﻥ ﻓﺮﻭﻣﺎﻳﻪ ﺑﻲ ﻣﻘﺎﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺣﻴﺚ ﺣﺴﺐ ﻭ ﻧﺴﺐ ﺑﺨﻮﺍﺭﻱ ﻭ ﻣﺬﻟﺖ ﺑﮕﺮﺍﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﺳﻬﻢ ﻛﻤﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﻗﺒﻴﻠﻪ، ﻭﺍ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﺑﻠﺎﺗﻜﻠﻴﻒ ﺑﻤﺎﻧﺪ، ﭼﻮﻥ ﻧﻮﺯﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ (ﻛﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﺯ ﻛﺪﺍﻡ ﻃﺮﻑ ﺍﺳﺖ). ﻧﻪ ﭼﻮﻥ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﮔﻲ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺧﺖ ﺑﺮﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. (ﺑﻌﺪﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﻧﻤﻮﺩ) ﻛﺎﺵ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺗﻮ، ﺑﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻭ ﺍﺭﺯﺷﻲ ﻣﺘﻌﺮﺽ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﻲ‌ﺷﻮﻱ؟ ﻭ ﺑﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺻﻞ ﻭ ﺣﺴﺐ ﺑﻪ ﺣﺪﻭﺩ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻲ؟ ﺩﺭ ﻛﺪﺍﻡ ﺟﻨﮓ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻲ ﭼﻮﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﻇﺎﻫﺮ ﮔﺮﺩﻱ؟ ﺁﻳﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻮﺩﻱ؟ ﺍﻱ ﭘﺴﺖ ﻓﺮﻭﻣﺎﻳﻪ، ﻭ ﺍﻱ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﺑﻲ ﭘﺪﺭ، ﺁﻳﺎﺑﺎﺗﻜﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻲ‌ﮔﻮﺋﻲ، ﻳﺎ ﺑﻪ ﺍﺗﻜﺎ ﺁﻧﻬﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﻲ؟ ﺁﻧﺎﻧﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺰ، ﺳﻔﻴﻬﺎﻧﻲ ﺧﺸﻤﮕﻴﻦ ﻭ ﭘﺴﺖ ﻭ ﻓﺮﻭﻣﺎﻳﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻗﺮﺵ ﺑﺪﻳﻦ ﺧﺼﻠﺖ ﻣﻌﺮﻭﻑ، ﻧﻪ ﺩﺭ ﻋﻬﺪ ﺟﺎﻫﻠﻴﺖ ﺷﺮﺍﻓﺘﻲ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺗﻘﺪﻡ ﻭ ﺳﺒﻘﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﻠﺎﻡ، ﻧﺼﻴﺒﺸﺎﻥ ﺷﺪﻩ. ﺗﻮﺧﻮﺩ ﺑﺰﺑﺎﻥ ﻏﻴﺮ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﺋﻲ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻱ ﻭ ﺩﻡ ﻣﻲ‌ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻄﺮﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺴﺘﻲ. ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﺍﮔﺮ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﮔﺎﻫﺶ ﺩﻭﺭ ﻣﻲ‌ﺳﺎﺧﺖ ﺑﻪ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﻧﺰﺩﻳﻜﺘﺮ ﻣﻲ‌ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻧﺎﺭﻭﺍﺋﻴﻬﺎ ﻭ ﺳﺘﻢ ﺩﻭﺭ ﺑﻮﺩ. ﭼﻪ، ﺩﺭﺩﻫﺎ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭﻳﻬﺎ ﻓﺮﻳﺒﻨﺪﻩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﭘﻴﺶ ﺑﺮﺩ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺮﻧﺠﻲ ﺭﺳﻴﺪﻱ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺯﻧﺪﮔﻴﺖ ﺑﺮﮒ ﻭ ﻧﻮﺍﺋﻲ ﮔﺮﻓﺖ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺳﺨﻦ ﺑﺎﺯ ﺍﻳﺴﺘﻲ، ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﻓﺎﻉ ﻧﻤﻮﺩﻱ ﻭ ﺑﻪ ﺣﻤﺎﻳﺘﻢ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻲ. ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺩﻩ، ﻣﺮﺍ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ. ﭼﻪ ﺍﻭ، ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺩ ﺣﺮﻳﻔﻲ ﻧﺒﻴﻨﺪ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﻣﺎﻳﻪ ﺍﻱ ﻣﻲ‌ﺗﺎﺯﺩ ﻭﻟﻲ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻣﻲ‌ﺑﻴﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﻴﺮﻱ ﺷﺮﺯﻩ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻟﺎﻭﺭﺍﻥ ﻫﻤﺴﻨﮓ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻣﻲ‌ﺩﺭﺩ ﻭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﻛﺎﺭﺯﺍﺭ ﺭﺍ ﺑﻲ ﺟﺎﻥ ﻣﻲ‌ﺳﺎﺯﺩ. ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ (ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ) ﮔﻔﺖ: ﻳﺎ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺗﺎ ﻣﻨﻬﻢ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ ﮔﻮﻳﻢ، ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﻓﺮﻭﮔﺬﺍﺭ ﻧﻨﻤﻮﺩ. ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺍﺵ ﺩﻩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﺍﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮔﻮﻳﺪ ﺑﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻪ، ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺩﻟﻢ ﺳﺨﺖ ﻭ ﻗﻮﻱ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﻢ ﻛﻮﺑﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻢ ﺑﺨﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻨﺎﻧﻢ ﻛﻪ ﻧﺎﺑﻐﻪ ﺑﻨﻲ ﺫﺑﻴﺎﻥ ﮔﻮﻳﺪ: ﻭ ﻗﺪﻣﺎ ﻗﺪ ﻗﺮﻋﺖ ﻭ ﻗﺎﺭﻋﻮﻧﻲ ﻓﻤﺎ ﻧﺰﺭ ﺍﻟﻜﻠﺎﻡ ﻭ ﻟﺎ ﺷﺠﺎﻧﻲ ﻳﺼﺪ ﺍﻟﺸﺎﻋﺮ ﺍﻟﻌﺮﺍﻑ ﻋﻨﻲ ﺻﺪﻭﺩ ﺍﻟﺒﻜﺮ ﻋﻦ ﻗﺮﻡ ﻫﺠﺎﻥ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺍﺯ ﺩﻳﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻛﻮﻓﺘﻪ‌ﺍﻡ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺍ ﻛﻮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭﻟﻲ ﻧﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻦ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻧﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﻦ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ. ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﺮ ﺷﺎﻋﺮ ﭘﺮﮔﻮﺋﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﻴﮕﺮﻳﺰﺍﻧﺪ ﺑﺴﺎﻥ ﺑﭽﻪ ﺷﺘﺮﻳﻜﻪ ﺍﺯ ﻣﺼﺎﻑ ﺑﺎ ﺷﺘﺮ ﻧﺮ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﻣﻴﮕﺮﻳﺰﺩ. ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺎﺣﻆ ﺩﺭ ﺹ 101 " ﺍﻟﻤﺤﺎﺳﻦ ﻭ ﺍﻟﺎﺿﺪﺍﺩ "، ﻭ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 68 " ﺍﻟﻤﺤﺎﺳﻦ ﻭ ﺍﻟﻤﺴﺎﻭﻱ"ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 228 ﮔﺬﺷﺖ. ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺍﻟﻔﺎﻅ ﺁﻥ [ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۵۵] ﻏﻠﻂ ﻭ ﺗﺤﺮﻳﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﺁﻥ ﻏﻠﻄﻬﺎ ﺗﺼﺤﻴﺢ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۱۲۳و۱۲۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✔️ نکته ها: ۱ ـ غف
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۱۲۳و۱۲۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ۲ ـ نابینائى درون و برون براى کسانى که از یاد خدا روى مى گردانند دو مجازات در آیات فوق تعیین شده: یکى معیشت ضنک در این جهان است که در نکته قبل به آن اشاره شد و دیگرى نابینائى در جهان دیگر. بارها گفته ایم: عالم آخرت تجسم وسیع و گسترده اى از عالم دنیا است، و همه حقایق این جهان در آنجا به صورت متناسبى مجسم مى گردد، آنها که چشم جانشان در این عالم از دیدن حقایق نابیناست، در آنجا چشم جسمشان نیز نابینا خواهد بود، لذا هنگامى که مى گویند: ما قبلاً بینا بودیم; چرا نابینا محشور شدیم؟ به آنها گفته مى شود: این به خاطر آن است که آیات الهى را به دست فراموشى سپردید (و این حالت انعکاس آن حالت است). در اینجا این سؤال پیش مى آید: ظاهر بعضى از آیات قرآن آن است که همه مردم در قیامت بینا هستند و به آنها گفته مى شود: نامه اعمالتان را بخوانید (اقْرَأْ کِتابَکَ) یا این که گنهکاران آتش جهنم را با چشم خود مى بینند (وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النّارَ) این تعبیرات با نابینا بودن گروهى چگونه سازگار است؟ بعضى از مفسران بزرگ، گفته اند وضع آن جهان با این جهان متفاوت است چه بسا افرادى نسبت به مشاهده بعضى از امور بینا هستند و از مشاهده بعضى دیگر نابینا!، و به نقل مرحوم طبرسى از بعضى از مفسران: أَعْمى عَنْ جَهاتِ الْخَیْرِ لایَهْتَدِى لِشَىْء مِنْها: در برابر آنچه خیر و سعادت و نعمت است نابینا هست و آنچه عذاب و شرّ و مایه حسرت و بدبختى است بینا مى باشد چرا که نظام آن جهان با نظام این جهان متفاوت است. این احتمال، نیز وجود دارد که آنها در پاره اى از منازل و مواقف نابینا هستند و در پاره اى بینا مى شوند. ضمناً منظور از فراموش شدن مجرمان در جهان دیگر این نیست که خداوند آنها را فراموش مى کند، بلکه روشن است منظور معامله فراموشى با آنها است، همان گونه که در تعبیرات روزمره خود داریم اگر کسى به دیگرى بى اعتنائى کرد، مى گوید: چرا ما را فراموش کردى؟! ۳ ـ اسراف در گناه جالب این که: در آیات فوق، این مجازات هاى دردناک براى افرادى ذکر شده که اسراف مى کنند و به آیات خدا ایمان نمى آورند. تعبیر به اسراف در اینجا ممکن است اشاره به این باشد که: آنها نعمت هاى خداداد، مانند چشم، گوش و عقل را در مسیرهاى غلط به کار انداختند و اسراف چیزى جز این نیست که انسان نعمت را بیهوده بر باد دهد. و یا اشاره به این است که: گنهکاران دو دسته اند: گروهى گناهان محدودى دارند و ترسى از خدا در دل، یعنى رابطه خود را به کلّى با پروردگار نبریده اند اگر فرضاً ظلم و ستمى مى کند بر یتیم و بینوا روا نمى دارد، و در عین حال خود را مقصر مى شمرد و در پیشگاه خدا روسیاه مى داند بدون شک چنین فردى گنهکار است و مستحق مجازات، اما با کسى که بى حساب گناه مى کند و هیچ قید و شرطى براى گناه قائل نیست و گاهى به انجام گناه افتخار مى کند و یا گناه را کوچک مى شمرد، فرق بسیار دارد; چرا که دسته اول ممکن است سرانجام در مقام توبه و جبران برآیند، اما آنها که در گناه اسراف مى کنند، توبه آنها بسیار بعید است. ۴ ـ هبوط چیست؟ هبوط در لغت به معنى پائین آمدن اجبارى است، مانند سقوط سنگ از بلندى، و هنگامى که در مورد انسان به کار رود به معنى پائین رانده شدن به عنوان مجازات است. با توجه به این که آدم(علیه السلام) براى زندگى در روى زمین آفریده شده بود و بهشت نیز منطقه سرسبز و پر نعمتى از همین جهان بود، هبوط و نزول آدم در اینجا به معنى نزول مقامى است، نه مکانى، یعنى خداوند مقام او را به خاطر ترک اولى، تنزل داد و از آن همه نعمت هاى بهشتى محروم ساخت و گرفتار رنج هاى این جهان کرد. قابل توجه این که: مخاطب در اینجا به صورت تثنیه ذکر شده (اهْبِطا) یعنى شما هر دو هبوط کنید، ممکن است منظور آدم(علیه السلام) و حوا بوده باشد. و اگر در بعضى دیگر از آیات قرآن اهبطُوا به صورت جمع ذکر شده به خاطر آن است که شیطان هم در این خطاب شرکت داشته چون او هم از بهشت بیرون رانده شد. این احتمال نیز وجود دارد که: مخاطب، آدم و شیطان باشد; زیرا در جمله بعد از آن مى گوید: بَعْضُکُمْ لِبَعْض عَدُوٌّ: بعضى از شما دشمن بعضى دیگر خواهید بود . بعضى از مفسران نیز گفته اند: منظور از جمله بَعْضُکُمْ لِبَعْض عَدُوٌّ که خطاب به صورت جمع است، این است که میان آدم و حوا از یکسو، و شیطان از سوى دیگر عداوت برقرار شد، یا میان آدم و فرزندانش از یکسو و شیطان و ذریه اش از سوى دیگر دشمنى برقرار گردید. ولى مخاطب در جمله: إِمّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً: هر گاه هدایت من به سراغ شما بیاید حتماً فرزندان آدم و حوا هستند; زیرا هدایت الهى مخصوص آنها است، اما شیطان و ذریه اش که حساب خود را از برنامه هدایت الهى جدا کرده بودند، در این خطاب مطرح نیستند. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ قالَ رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله: وَالَّذى نَفْسى بِيَدِهِ لاتَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتّى تُؤْمِنُوا، وَلاتُؤْمِنُونَ حَتّى تَحابُّوا، اَفَلا اَدُلُّكُمْ عَلى عَمَلٍ اِذا عَمِلْتُمُوهُ تَحابَبْتُمْ؟ قالُوا: بَلى يا رَسُولَ اللّهِ، قالَ: اَفْشُوا السَّلامَ بَيْنَكُمْ. 🌱پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله فرمود: قسم به كسى كه جانم در دست اوست(خدا)، وارد بهشت نمى شويد تا ايمان بياوريد و ايمان نمى آوريد تا اينكه همديگر را دوست داشته باشيد، آيا راهنمائى كنم شما را به كارى كه وقتى انجام دهيد همديگر را دوست خواهيد داشت؟ گفتند: بله يا رسول اللّه، حضرت فرمود: سلام را در ميان خودتان افشاء (علنى) كنيد. 📚محجة البيضاء، ج ۴، ص ۳۸۲ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 کتاب عبدالوهاب الطریری دانشمند وهابی در مورد واقعه غدیر خم 🎥دکتر رفیعی رفیعی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و پنجاه و شش 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﮔﻔﺖ: ﺑ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و پنجاه و هفت 🔷 ↩️ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﺎﺹ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻧﻜﻨﺪ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺍﻭ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﻟﺬﺍ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻧﻤﺎ، ﻋﻤﺮﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺑﻪ ﭼﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻢ؟ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺧﺮﺕ، ﻛﻪ ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺍﺯ ﺁﺧﺮﺕ ﺟﺪﺍﺋﻲ، ﻳﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻧﻴﺎ، ﻛﻪ ﺁﻧﻬﻢ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺖ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺷﺮﻳﻚ ﺳﺎﺯﻱ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺮﻩ‌ﻫﺎﻱ ﺩﻧﻴﻮﻱ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺷﺮﻳﻚ ﻣﻲ‌ﺳﺎﺯﻡ. ﻋﻤﺮﻭ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺩﺍﺩ: ﭘﺲ، ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﺼﺮ ﻭ ﺗﻮﺍﺑﻊ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻨﺎﻡ ﻣﻦ ﺑﻨﻮﻳﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻫﻢ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻭ ﺗﻮﺍﺑﻊ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ: ﻋﻤﺮﻭ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭ ﻣﻄﻴﻊ ﺍﻣﺮﻡ ﺑﺎﺷﺪ. ﻋﻤﺮﻭ ﮔﻔﺖ: ﻭ ﺍﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻨﻮﻳﺲ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺒﺮﺩﺍﺭﻱ ﻋﻤﺮﻭ ﻫﻴﭽﮕﻮﻧﻪ ﻧﻘﺼﻲ ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻋﻤﺮﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺳﺎﺧﺖ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺗﻮﺟﻬﻲ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﻋﻤﺮﻭ ﮔﻔﺖ: ﻭ ﻟﻮ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﻭﻟﻲ ﺍﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﻳﺲ، ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻧﻮﺷﺖ، ﻭ ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﺟﺰ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﺎ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺼﺮ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺁﻥ ﺳﺨﻦ ﻣﻲ‌ﮔﻔﺘﻨﺪ، ﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﺻﺮﺍﺣﺖ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﻳﺪ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﺼﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﻲ، ﺗﺎ ﺩﻳﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﻔﺮﻭﺷﻢ ﻋﺘﺒﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﺳﺨﻦ ﻋﻤﺮﻭ ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺩﻳﻨﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﻓﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ، ﻭ ﻳﺎﺭﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪ (ﺹ) ﻣﻲ‌ﺑﺎﺷﺪ. ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻧﻮﺷﺖ: ﻣﻌﺎﻭﻱ ﻟﺎ ﺍﻋﻄﻴﻚ ﺩﻳﻨﻲ ﻭ ﻟﻢ ﺍﻧﻞ ﺑﻪ ﻣﻨﻚ ﺩﻧﻴﺎ ﻓﺎﻧﻈﺮﻥ ﻛﻴﻒ ﺗﺼﻨﻊ ﻭ ﻣﺎ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻭ ﺍﻟﺪﻧﻴﺎ ﺳﻮﺍ ﻭ ﺍﻧﻨﻲ ﻟﺎﺧﺬ ﻣﺎ ﺗﻌﻄﻲ ﻭ ﺭﺍﺳﻲ ﻣﻘﻨﻊ [جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۵۶] ﻓﺎﻥ ﺗﻌﻈﻨﻲ ﻣﺼﺮﺍ ﻓﺎﺭﺑﺢ ﺻﻔﻘﻪ ﺍﺧﺬﺕ ﺑﻬﺎ ﺷﻴﺨﺎ ﻳﻀﺮ ﻭ ﻳﻨﻔﻊ ﺗﺮﺟﻤﻪ: ﺍﻱ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻣﻦ ﺩﻳﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺘﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﻓﺮﻭﺧﺖ ﻣﺎﺩﺍﻣﻴﻜﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺑﻬﺮﻩ ﻧﺎﺋﻞ ﻧﺸﻮﻡ، ﺧﻮﺩﺕ ﻓﻜﺮ ﻛﻦ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪﺕ ﻛﺮﺩ. ﺩﻳﻦ ﺑﺎ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﻴﺴﺖ ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﻨﻢ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻘﺎﺏ ﻣﻴﻜﺸﻢ. ﺍﮔﺮ ﻣﺼﺮ ﺭﺍ ﺑﻤﻦ ﺩﻫﻲ، ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﭘﺮ ﺳﻮﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﺍﻳﺖ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﺑﺎﺗﺠﺮﺑﻪ ﻭ ﻛﺎﺭﺩﺍﻥ ﺑﻬﺮﻩ ﻭﺭ ﻣﻴﺸﻮﻱ. ﻣﺼﺪﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺤﺚ: " ﺍﻟﻌﻘﺪ ﺍﻟﻔﺮﻳﺪ " ﺝ 2 ﺹ 291 ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُولِي النُّهَىٰ آیا براى هدایت آنان کافى نیست که بسیارى از اقوام پیشین را (که طغیان و فساد کردند) هلاک نمودیم، در حالى که اینها در مسکنهاى (ویران شده) آنان راه مى روند؟! به یقین در این امر، نشانه هاى روشنى براى خردمندان است. (طه/ ۱۲۸) * وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُّسَمًّى و اگر سنّت و تقدیر پروردگارت و اجل مقرّر (آنها) نبود، مجازات الهى دامان آنان را مى گرفت! (طه/۱۲۹) * فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ پس در برابر آنچه می گویند،صبر کن؛و پیش از طلوع آفتاب،و قبل از غروب آن،تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی؛باشد که (از الطاف الهی) خشنود شوی. (طه/۱۳۰) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۱۲۳و۱۲۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ۲ ـ نابینائى در
📝تفسیر سوره مبارکه طه آیات ۱۲۸ و ۱۳۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔸 از تاریخ گذشتگان عبرت بگیرید از آنجا که در آیات گذشته بحث هاى فراوانى از مجرمان به میان آمد، در نخستین آیات مورد بحث، به یکى از بهترین و مؤثرترین طرق بیدارى که مطالعه تاریخ پیشینیان است اشاره کرده چنین مى گوید: آیا براى هدایت آنها همین کافى نیست که بسیارى از اقوام گذشته را که در قرون پیشین زندگى مى کردند هلاک کردیم (أَ فَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ).(۱) همان کسانى که گرفتار مجازات دردناک الهى شدند و اینها در مساکن ویران شده آنان رفت و آمد دارند (یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ). اینها در مسیر رفت و آمد خود، به خانه هاى قوم عاد (در سفرهاى یمن) و مساکن ویران شده قوم ثمود (در سفر شام) و منازل زیر و رو گشته قوم لوط (در سفر فلسطین) مى گذرند، آثار آنها را مى بینند، ولى درس عبرت نمى گیرند، ویرانى هائى که با زبان بى زبانى، ماجراهاى دردناک پیشین را بازگو مى کند و به مردم امروز و آینده هشدار مى دهد، فریاد مى کشد و سرانجام ظلم و کفر و فساد را بیان مى دارد. آرى در اینها دلائل روشن و آیات فراوانى است براى صاحبان عقل و اندیشه بیدار (إِنَّ فِی ذلِکَ لاَ یات لاُِولِی النُّهى).(۲) موضوع عبرت گرفتن از تاریخ پیشینیان از مسائلى است که قرآن و احادیث اسلامى زیاد روى آن تکیه کرده است و حقاً معلم بیدارکننده اى است، چه بسیارند افرادى که از هیچ موعظه اى پند نمى گیرند، اما دیدن صحنه هائى از آثار عبرت انگیز گذشتگان، آنها را تکان مى دهد و بسیار مى شود که مسیر زندگى آنها را دگرگون مى سازد. در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: أَغْفَلُ النّاسِ مَنْ لَمْ یَتَّعِظْ بِتَغَیُّرِ الدُّنْیا مِنْ حال إِلى حال: غافل ترین مردم کسى است که از دگرگون شدن دنیا اندرز نگیرد (۳) و از ورق گردانى لیل و نهار اندیشه نکند. * * * آیه بعد، در حقیقت پاسخ به سؤالى است که در اینجا مطرح مى شود و آن این که: چرا خداوند همان برنامه اى را که براى مجرمان پیشین ترتیب داد، براى این گروه ترتیب نمى دهد، قرآن مى گوید: اگر سنت و تقدیر پروردگارت و زمان مقرر نبود، به زودى عذاب الهى دامان آنها را مى گرفت (وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَکانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمّىً). این سنت الهى که در قرآن، در موارد متعدد به عنوان کلمه از آن یاد شده، اشاره اى به فرمان آفرینش دائر بر آزادى انسان ها است; زیرا اگر هر مجرمى بلافاصله و بدون هیچ گونه مهلت مجازات شود، ایمان و عمل صالح، تقریباً جنبه اضطرارى و اجبارى پیدا مى کند، و بیشتر به خاطر ترس و وحشت از مجازاتِ فورى خواهد بود، نه وسیله تکامل که هدف اصلى است. به علاوه اگر حکم شود که، همه مجرمان فوراً مجازات شوند، کسى در روى زمین زنده نخواهد ماند (وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّة).(۴) بنابراین، باید مهلتى باشد تا گنهکاران به خود آیند و راه اصلاح در پیش گیرند، و هم فرصتى براى خودسازى، به همه پویندگان راه حق داده شود. تعبیر به أَجَلٌ مُسَمّى به طورى که از مجموعه آیات قرآن استفاده مى شود اشاره به زمان حتمى پایان زندگى انسان است.(۵) به هر حال، ستمکاران بى ایمان و مجرمان جسور، نباید از تأخیر عذاب الهى مغرور شوند، و این واقعیت را نادیده بگیرند که این لطف خدا، این سنت الهى، این قانون تکامل است که میدان را براى آنها گشوده. ✍پی نوشت: ۱ ـ همان گونه که سابقاً نیز گفته ایم قرون جمع قرن به معنى مردمى است که در یک عصر زندگى مى کنند و گاهى به خود آن زمان نیز قرن گفته مى شود. ۲ ـ نُّهى از ماده نهى در اینجا به معنى عقل است چرا که عقل، انسان رااز زشتى ها و بدى ها نهى مى کند. ۳ ـ سفنیة البحار (ماده عبر)، جلد ۲، صفحه ۱۴۶. ۴ ـ نحل، آیه ۶۱. ۵ ـ براى توضیح بیشتر به بحث مشروحى که در جلد پنجم، ذیل آیات ۱ و ۲ سوره انعام ، (صفحه ۱۴۸) آورده ایم مراجعه فرمائید، ضمناً از نظر ترکیب نحوى، أَجَلٌ مُسَمّى عطف بر کلمة مى باشد. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۷بخس اول 🔺سستی پیروان حق 🔭 خطبه در يك نگاه: با توجه به اينكه شأن ورود اين خطب
📝 شرح خطبه ۹۷ بخش اول 🔸 سستی پیروان حق ↩️ اين تعبيرات ممکن است اشاره به معاويه و لشکريان شام باشد; که مبادا فرصت خداوند به آنها، سبب شکّ و ترديد شما گردد و در حقّانيت خود، يا باطل بودن آن ها ترديدى به خود راه دهيد و اين، در واقع نوعى دلدارى به لشکريان امام(عليه السلام) است تا با توجّه به اين حقيقت، روحيّه خود را از دست ندهند. اين احتمال نيز وجود دارد که منظور از ظالم، همان لشکر متمرّد و عصيانگر است و در واقع، تهديدى است در برابر آنها که اگر چند صباحى خداوند به شما مهلت داده، از عذاب و مجازات او در برابر عصيان و گردنکشى تان ايمن نباشيد! ولى تفسير اوّل، مناسب تر به نظر مى رسد. به هر حال، اين همان چيزى است که قرآن مجيد کراراً به آن اشاره کرده و مى فرمايد : «وَ لاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لاَِنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوَا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ; آنها که کافر شدند تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت مى دهيم به سودشان است; ما به آنها مهلت مى دهيم براى آنکه بر گناهان خود بيفزايند و براى آنها عذاب خوار کننده اى است.»(4) و در جاى ديگر مى فرمايد: «اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ; به يقين پروردگار تو در کمين گاه (ظالمان) است.»(5) اين موضوع، نه تنها درباره ستمگران شام و گردنکشان لشکر عراق صادق است; بلکه امروز هم براى همه ما درس آموزنده اى است که مهلت هاى الهى درباره ستمگران، نبايد سبب غرور و غفلت ما گردد. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم که: «خداوند فرشته اى را (براى مأموريتى) به زمين فرستاد; مدّتى در زمين ماند و سپس به آسمان عروج کرد; به او خطاب شد در زمين چه ديدى؟ گفت: شگفتى هاى فراوانى ديدم و از عجيب ترين چيزهايى که ديدم اين بود که بنده اى از بندگانت را غرق نعمتت ديدم; رزق و رزوىِ تو را مى خورد و ادّعاى خدايى مى کرد، من از جرأت و جسارت او در برابر تو و از حلم تو در برابر او در شگفتى فرو رفتم! خداوند فرمود: آيا از حلم من تعجّب کردى؟! من چهار صد سال به او مهلت دادم، کمترين ناراحتى جسمانى پيدا نکرد و هر چه از دنيا مى خواست به آن مى رسيد و غذا و آب او کمترين تغييرى پيدا نمى کرد (اينها همه براى اين بوده است تا او را بيازمايم و بندگان را هم به وسيله او آزمايش کنم).»(6) سپس امام(عليه السلام) آينده وضع آنها را در برابر دشمنان بى رحم چنين پيش بينى مى کند و مى فرمايد: «آگاه باشيد! سوگند به آن کس که جانم در دست قدرت اوست! اين قوم سرانجام بر شما پيروز مى شوند; امّا نه به خاطر اين که آنها در حقّانيّت، از شما سزاوارترند; بلکه به اين جهت که آنها در راه باطل زمامدارانشان سريع و کوشا هستند، در حالى که شما در اداى حقّ من کُند و سُست هستيد!» (أَمَا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَيَظْهَرَنَّ هؤُلاَءِ الْقَوْمُ عَلَيْکُمْ، لَيْسَ لاَِنَّهُمْ أَوْلَى بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَلکِنْ لإِسْراعِهِمْ إِلَى بَاطِلِ صَاحِبِهِمْ، وَ إِبْطَائِکُمْ عَنْ حَقِّي). در واقع، امام(عليه السلام) در اينجا به نکته مهمّى اشاره مى کند; مى فرمايد: سرانجام آنها بر شما پيروز مى شوند، ولى گمان نکنيد که اين پيروزى به خاطر حقّانيّت آنهاست! مبادا کسى گمان کند که عامل پيروزى آنها تکيه بر حق است و اين امر سبب گمراهى شما شود. آنها قطعاً بر باطلند، ولى در باطل خود کوشا و مصمّم اند و گوش بر فرمان معاويه دارند; ولى شما با اينکه در مسير حق گام بر مى داريد، افرادى سست و بى اراده و در برابر فرمانده خود، سرکش و عصيانگريد و اين صفات در هر کس و هر قوم و ملّتى باشد، سرنوشتى جز شکست نخواهد داشت. و عجب اينکه، همين سخن را «مسلم بن عقبه» (همان کسى که از سوى يزيد، فرمانده لشکرى بود که مدينه را به خاک و خون کشيد) در برابر اهل شام هنگامى که مى خواست آنها را به ميدان نبرد بکشاند تکرار کرد. گفت: اى مردم شام! شما از نظر شخصيّت و نسب برترين عرب نيستيد; جمعيّت شما نيز بيش از ديگران نيست و منطقه زندگى شما نيز گسترده تر نمى باشد. اگر شما بر دشمنانتان پيروز مى شويد، تنها به خاطر انضباط و اطاعت از پيشوايان، و ايستادگى در برابر دشمن است; در حالى که دشمنان شما چنين نيستند(7). ✍ پی نوشت: 4. سوره آل عمران، آيه 178. 5. سوره فجر، آيه 14.  6. بحارالانوار، جلد 70، صفحه 381.  7. ابومخنف، طبق نقل شرح نهج البلاغه مرحوم تسترى، جلد 10، صفحه 596. (با کمى تلخيص).  ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امیرالمومنین (عليه السلام) : ✍ اذا طَلَبْتَ الْعِزَّ فَاطْلُبْهُ بِالطّاعَةِ. 🖋 هر گاه كه عزت خواستى ، آن را با اطاعت بجوى. 📙سوره مبارکه طه آیه ۹۸ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ نماز امام صادق علیه‌السلام برای سعادت‌فرزندان 🎥 دکتر رفیعی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا