eitaa logo
نسیم ادب
292 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
259 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 ای خردمند که گفتی نکنم چشم به خوبان به چه کار آیدت آن دل که به جانان نسپاری...؟! 🔺 🔻 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 شاید از صبح، یک زن تنها بالشش را گرفته در آغوش شاید از صبح، گریه می‌کرده یک نفر پشت گوشی خاموش شاید از صبح گریه می‌کرده توی یک واگن سریع‌السیر اوّلین روزهای بی‌خبری آخرین انتظارِ صبح‌به‌خیر 🔹 🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 جانا ز فراق تو، اين محنت جان تا كی؟! دل در غم عشق تو، رسوای جهان تا كی؟! چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو بر بوي وصال تو، دل بر سر جان تا كی؟! 🔸🔷🔸 ای هجرِ تو وصلِ جاودانی اندوهِ تو عيش و شادمانی در عشق تو نيم ذره حسرت خوشتر ز وصال جاودانی 🔹🔶🔹 🔸 🔹 ۲۵ فروردين روز گرامی باد. 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ با آنان پیکار کنید تا خداوند آنان را به دست شما عذاب کند و خوار و رسوا سازد و شما را بر ایشان پیروز گرداند و دل گروه مؤمنان را خنک کند. 🔹 سوره توبه آیه ۱۴ 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 چراغ از خنده‌ات گيرم كه راهِ صبح بگشايم... 🔹 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 ‌تا بفهمم چیست صدبار از خودم پرسیدمش عشق آسان بود، اما من نمی‌فهمیدمش دست او در دست من بود و دلش با این و آن باز اگر یک جو پشیمان بود، می‌بخشیدمش از تب غیرت ندیدم آتشی جانسوزتر در کنارم بود و من با دیگران می‌دیدمش هیچ عشقی از خیانت نیست ایمن، این بلا تا نیامد بر سرم افسانه می‌نامیدمش با دلم گفتم ببوسش تا فراموشش کنی گفت اگر می‌خواستم آن روز می‌بوسیدمش 🔹 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 تو که تنها امیدِ انقلابی‌هایِ تاریخی تو که صد یاغیِ دلداده در کوه و کمر داری تو که سربازهایِ عاشقت در جنگ‌ها مُردند ولی در لشکرت سربازهایی بیشتر داری تو که در انتظارِ فتحِ یک آینده‌ی خوبی بگو از حالِ من در روزهایِ بد خبر داری؟! ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ خبر داری که ماهی‌ْقرمزِ غمگین‌مان دق کرد؟! خبر داری که سرما زد، درخت سیب‌مان افتاد؟! خبر داری تنم مثل اجاقِ مرده‌ای یخ کرد؟! تمامِ بوسه‌هایم بی تو سُر خورد از دهان افتاد خبر داری که بعد از رفتنت پرواز یادم رفت؟! دلم گنجشکِ ترسویی شد و از آشیان افتاد... ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ نگاهم کن... منم! تنها درختِ "باغِ بی‌برگی" که با لطفِ تبرها، دوستانِ مُرده‌ای دارم منم سربازِ پیرِ "پادشاهِ فصل‌ها، پاییز" که در جنگِ زمستان "گوشِ سرما بُرده"ای دارم صدایت می‌کنم با "پوستینی کهنه بر دوشم" دلِ اندوهناکی "سنگِ تیپاخورده"ای دارم ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ نمی‌خواهم ببینم زخم‌هایِ سرزمینم را دلم خون است زیرِ چکمه‌هایِ روس و عثمانی زمستان می‌رسد با لشکری از برف ، از طوفان کجا مخفی شوم در این جهانِ رو به ویرانی؟! کجایِ سینه‌ام پنهان کنم عشقِ بزرگت را که قلبِ کوچکی دارند شاعرهای آبانی... ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ برایِ من بگو خوابِ کسی را باز می‌بینی؟! کسی آیا کنارت هست در رویایِ بعد از من؟! بگو آیا برایِ کشفِ یک لبخند می‌میرند؟! چگونه دوستت دارند آدم‌هایِ بعد از من؟! چگونه گریه‌ی دیروز را از یاد خواهی برد؟! به آغوشِ که عادت می‌کنی فردایِ بعد از من؟! ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ کلاغِ فربه از شاخِ هزارم یادمان انداخت که بالایِ درختان جایِ گنجشکانِ لاغر نیست کفِ پاهایمان در ردّ پایِ ترکه‌ها گم بود بدونِ مشق فهمیدیم یک با یک برابر نیست ازین تکرارِ در تکرارِ در تکرار غمگینم اگرچه زندگی خوب است،اما مرگ بهتر نیست؟! ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ 🔹 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 جهان روشن به ماه و آفتاب‌ است جهانِ ما به دیدار تو روشن... 🔺 🔻 🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 یک‌بار میان من و تو فاصله انداخت! بسیار میان من و تو فاصله انداخت رفتن نتوانست جدامان کند از هم رفتار، میان من و تو فاصله انداخت جای منِ تو، اینکه نوشتند من و تو انگار میان من و تو فاصله انداخت درباره‌ی حِسم به تو پرسیدی و گفتم: اقرار میان من و تو فاصله انداخت اصرار میان من و تو واسطه می شد انکار میان من و تو فاصله انداخت ما مثل دو کاجیم که در تاب و تب وصل نجار میان من و تو فاصله انداخت 🔹 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 شعری که حمیدرضا برقعی امسال در دیدار شاعران با رهبر انقلاب خواند: ...جبر آن زمان که پشت در خانه‌اش نشست برخاست آن قیامت عظمی به اختیار رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل گویی پیمبر است به معراج رهسپار شد عرصه گاه تنگ، ولی ماند پشت در چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار برگشت زخم خورده، ولی فاتح نبرد چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار در خون خضاب شد تن یارانِ بعد از او آنها که نام "فاطمه" را می‌زنند جار من از کدام یک بنویسم که بوده‌اند حجّاج‌ها به ورطه‌ی تاریخ بی‌شمار آنها که با غرور نوشتند ساختیم دریاچه‌های احمری از خونِ این تبار از کربلا به واقعه‌ی فَخ رسیده‌ایم از عمق ناگوارترین‌ها به ناگوار محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت از استخوان فاطمیان چوبه‌های دار بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم محکوم میکند حسنک را به سنگسار در لمعة الدمشقیه جاریست همچنان خون شهید اوّل و ثانی چون آبشار عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند در سبزه‌زار چالدران سرخ شد غبار امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه نام علیست روی لبِ شیعه آشکار بیت از هلالی جُغتایی نشسته است از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار: "جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صد هزار تا صد هزار بار بمیرم برای یار" فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عمل راه است، راه بی‌حدی از شعر تا شعار ما را چنان مباد که آیندگان ما ما را رقم زنند مسلمان بی‌بخار اینک مدافعان حرم شعله‌ پرورند تا در بیاورند از آن دودمان دمار 🔹 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 خانه ام ابریست اما، در خیالِ روزهای روشنم ... 🔹 🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 تفاوت انسان‌های شاد و غمگین در دارایی‌هایشان نیست؛ انسان‌های شاد به داشته‌هایشان نگاه می‌کنند و غمگین‌ها به نداشته‌هایشان! «قدر داشته هایمان را بدانیم» 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 تیروکمان گرفته‌ای، سوی شکار می‌روی صید تواََند عالمی، بهر چه کار می‌روی؟ 🔹 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 گر جان نازنینش در پای ریزی ای دل در کار نازنینان جان نازنین نباشد 🔺 🔻 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
📖 صبح در کوچه‌ی ما منتظر خنده‌ی توست وقت آن است که خورشید مجدد باشی 🔹 🔸 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 شرم اگر مانع نمی شد، بیشتر می دیدمش بگذرند ای کاش! چشمان من از تقصیر من 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔹@NasimeAdab🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 این چشم‌غُره‌های پدر از چیست؟! مادر من اشتباه نکردم که! تا چند حرفِ توبه و استغفار عاشق شدم گناه نکردم که! اندوه او نمی رود از یادم من تا همیشه با غم او شادم جز عمر خود که هدیه به او دادم عمر از کسی تباه نکردم که! گفتی نظر خطاست، قبول اما مَه‌رو اگرچه دور و بَرم کم نیست هرگز منِ فلک زده، جز آن ماه سوی کسی نگاه نکردم که! من قصه‌ی شبانه نمی‌گویم بیهوده عاشقانه نمی‌گویم می‌خواهمش که شعر و غزل گفتم دفتر فقط سیاه نکردم که! این چشم غُره‌های پدر از چیست؟! امشب سرِ نماز دعایم کن اما مخواه توبه کنم مادر عاشق شدم گناه نکردم که! 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 بدا به حال دلی كه هنوز عاشق توست... خوشا به حال کسی كه تو دوستش داری! 🔹 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 پیری به نظرم چیزی نیست جز بی آیندگی و اگر انسان دچار پیری زودرس می‌شود برای این است که فردایی نمی‌بیند ... 📕 ✍🏻 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 سیف فرغانی نسبت به جناب ارادت تمام داشت و او را می‌نامید و با آن استاد بزرگ مکاتبه داشته‌است. او در مدح سعدی اشعار زیادی دارد که گزیده ای از معروف ترین آنها را در ذیل می خوانید: نمی‌دانم که چون باشد به معدن زر فرستادن‌ به دریا قطره آوردن، به کان، گوهر فرستادن‌ شبی بی‌فکر این قطعه بگفتم در دل این معنی‌ و لیکن روزها کردم تأمل در فرستادن‌ مرا از غایت شوقت نیامد در دل این معنی‌ که آب پارگین نتوان سوی کوثر فرستادن‌ چو بلبل در فراق گل از این اندیشه خاموشم‌ که بانگ زاغ چون شاید به خنیاگر فرستادن‌ حدیث شعر من گفتن به پیش طبع چون آبت‌ به آتشگاهِ زردشت است خاکستر فرستادن‌ ضمیرت جام جمشیدست و در وی نوش جان‌پرور بَرِ او جرعه‌ای نتوان از این ساغر فرستادن‌ بَرِ جمع ملک نتوان به شب قندیل برکردن‌ سوی شمع فلک نتوان به روز اختر فرستادن‌ ز باغ طبع بی‌بارم از این غوره که من دارم‌ اگر حلوا شود نتوان بدان شکّر فرستادن‌ تو کشورگیر آفاقی و شعر تو، تو را لشکر چنین لشکر تو را زیبد به هر کشور فرستادن‌ مسیح عقل می‌گوید که چون من خر سواری را به نزد مهدیی چون تو سزد لشکر فرستادن؟ چو چیزی نیست در دستم که حضرت را سزا باشد ز بهر خدمت پایت بخواهم سر فرستادن‌ اگر با یکدگر ما را نیفتد قرب جسمانی‌ نباشد کم ز پیغامی به یکدیگر فرستادن‌ در آن حضرت که چون خاک است زرِّ خشک سلطانی‌ گدایی را اجازت کن به شعر تر فرستادن 🔹 🔺 روز گرامی باد 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊فایل صوتی جویا جهانبخش چرا بخوانیم؟ به مناسبت اول اردیبهشت ماه روز بزرگداشت 🔺 🔻 🔸🔷🔸 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
📖 ﺍﺯ ﺩﺭ ﺩﺭﺁﻣﺪﯼ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﺭﺷﺪﻡ ﮔﻔﺘﯽ ﮐﺰ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﮔﺮ ﺷﺪﻡ ﮔﻮﺷﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺧﺒﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺒﺮ ﺑﻴﺎﻣﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﺷﺪﻡ ﭼﻮﻥ ﺷﺒﻨﻢ ﺍﻭﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﺪﻡ ﭘﻴﺶ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻣﻬﺮﻡ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻴﻮﻕ ﺑﺮﺷﺪﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺒﻴﻨﻤﺶ ﻣﮕﺮﻡ ﺩﺭﺩ ﺍﺷﺘﻴﺎﻕ ﺳﺎﮐﻦ ﺷﻮﺩ ﺑﺪﻳﺪﻡ ﻭ ﻣﺸﺘﺎق‌تر ﺷﺪﻡ ﺩﺳﺘﻢ ﻧﺪﺍﺩ ﻗﻮﺕ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﻳﺎﺭ ﭼﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺷﺪﻡ ﺗﺎ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺶ ﺑﺸﻨﻮﻡ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻫﻤﻪ ﺳﻤﻊ ﻭ ﺑﺼﺮ ﺷﺪﻡ ﻣﻦ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﺎﻭﻝ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺩﻳﺪﻥ ﺍﻭ ﺩﻳﺪﻩ ﻭﺭ ﺷﺪﻡ ﺑﻴﺰﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﯼ ﺗﻮ ﻳﮏ ﺭﻭﺯ ﻭ ﻳﮏ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺍﮔﺮ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﺧﺮﺳﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺷﺪﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﻮﺩ ﺍﻟﺘﻔﺎﺕ ﻧﺒﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﺻﻴﺪ ﻣﻦ ﻣﻦ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺍﺳﻴﺮ ﮐﻤﻨﺪ ﻧﻈﺮ ﺷﺪﻡ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺥ ﺗﻮ ﺳﻌﺪﯼ ﭼﻪ ﺯﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﺍﮐﺴﻴﺮ ﻋﺸﻖ ﺑﺮ ﻣﺴﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺯﺭ ﺷﺪﻡ 🔺 🔻 🔺 شاه شیرین سخنان، پیغمبر عشق گرامی باد 🌷🌱 🔹🔶🔹 📝 برای پیوستن به گروه چت اینجا را لمس کنید. 🔸@NasimeAdab🔸
سلام دوستان✋ صبح همگی بخیر ☺️ به مناسبت امروز، روز بزرگداشت سعدی شیرین سخن یه مسابقه داریم: 🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅 آماده این؟!👌 به قید قرعه به برنده هدیه‌ای تقدیم میشه
🔺یک مسابقه یک جایزه🔺 ✍این جمله روان شده‌ و عامیانه شده‌ی کدام بیت است؟! ✍ سعدی اگه تو واقعاً عاشق هستی چرا می خوای بش برسی آخه اگه کسی بخواد دل یارشو به دست بیاره که نباید به فکر سود دل خودش باشه! 🔅تذکر: برای اینکه امکان جستجو در گوگل و امثال گوگل نباشه😉 واژه های کلیدی این بیت در توضیح عامیانه بیت به کار گرفته نشده. البته بیت مورد نظر از ابیات معروف جناب است. ♨️پاسخ های خودتون رو به آیدی @Bigharar9 بفرستید. 🔸زمان پایان مهلت شرکت در مسابقه: بیست و چهار ساعت بعد از نشستن این پست در کانال 🔹اعلام نتیجه‌ی قرعه کشی: در اولین پست بعد از اتمام مهلت شرکت در مسابقه
فعلأ از میان پاسخ های رسیده چهارتا صحیح بودند.👌😊