چیکار کرده این کتاب کوری با ما که صبح که داریم از خواب بیدار میشیم هم هالههای نور سفید و غرق شدن در دریای شیر میبینیم و تا چشمهامون رو بتونیم کاملا باز کنیم و مطمئن بشیم هنوز کور نشدیم زهرهترک شدیم!
اربابان محترم حلقه کتابخوانی، لطفا تا دیر نشده، فکری برای ما کنید😅
#روایت_زندگی
#انجمن_کتابخوانهای_مبنا
@Negahe_To
این جوانه من را دیوانه کرده است!
نمونهای بارز و عجیب از حداقل امکانات و حداکثر بازدهی. سطح تماسش با خاک که بستر رشدش است خیلی کم است. حالا سه شاخه از او جوانه زده است. تازه جوانه کوچکش چهار برگ هم درآورده در حالی که تمام شاخههای دیگر در شروع رشدشان دوبرگی بودهاند.
حتما از این آدمها دور و برتان پیدا میشود. دقت کنید و پیدایشان کنید و بعد هم خیلی قدرشان را بدانید. این آدمها با امکانات خیلی کم، خیلی زیاد تلاش کردهاند. خیلی سختی کشیدهاند و شاید هنوز هم بازدهی قابل قبولی برای آن میزان زحمتشان دریافت نکردهاند که به چشم آدمهای دور و برشان بیایند. اما شما با کمی دقت، میتوانید پیدایشان کنید. بهشان بگویید قدر تلاشهای شبانهروزی و زحمتهایی که کشیدهاند را میدانید. شاید این روزها، بعد سالها تلاش، خیلی خسته و درمانده شده باشند و خداقوت گفتن شما، نوری بشود در دلشان برای بلند شدن دوباره🌹
#روایت_زندگی
#روزنه_نور
#لذت_عکاسی
@Negahe_To
برایم این عکس را فرستاد. گفت همین الان، از همین جا، از جلوی ایوان نجف سلامم را رسانده است. همانجایی که تابحال تجربهاش نکردهام اما همراه با این عکس، هوای آنجا نشست روی قلبم. کاش بشود این هوا را در ریههایم ثبت و ضبط کنم و قطرهچکانی نفس بکشم تا تمام نشود! من به این هوا محتاجم...
#روایت_زندگی
#ایوان_نجف
#میشود_از_راه_دور_هم_ما_را_بخری؟
@Negahe_To
یا ولی الله، اِنّ بینی و بین الله عزوجلّ ذنوبا لا یاتی علیها اِلّا رِضاکُم...
یعنی امام رضا، بین من و خدا گناهانی هست که فقط رضایت شما میتونه اونا رو از بین ببره...
پ.ن. اول. زمستانی که گذشت، بیتاب حرم شده بودم و نشد که بیایم. اما مدام پیامهای پُرمهری برایم میرسید که اینجا به یادم هستند. از برکت همان دعاهاست که الان، در بهاری که آمده است دعوت شدهام یک روز اینجا نفس بکشم.
پ.ن. دوم. از همینجا و به رسم رفاقت، به نیت تکتک ۹۵ نفر اعضای کانال کوچکم سلام دادم. عاقبت بخیر و حاجتروا باشید رفقا🌹
#امام_مهربانیها
#روایت_زندگی
#ماه_مهمانی
@Negahe_To
نمیدانم چرا اینقدر بیتوفیق شدهام در این ماه مبارک. روزها را پاس میدهم به شب، به امید خلوت و مناجات؛ شب که میشود سنگینی یک کوه مینشیند پشت پلکهایم. دل، خوش میکنم به سحر و باز روز از نو و تکرار این چرخه معیوب از نو. دلم لک زده برای چند دقیقه سرحال زمزمه کردن سطرهای دعای افتتاح و ابوحمزه. روزها و شبهای مهمانی دارد عین ماهی تازه از آب گرفته شده از دستانم لیز میخورد و میرود...
ما را به دعا کاش نسازند فراموش
رندان سحرخیز که صاحب نفسانند
#ماه_مهمانی
#روایت_زندگی
#درحقهمدعاکنیمرفقا
@Negahe_To
داشتم برای خودم خیالبافی میکردم که فردا توی دانشگاه، با این کارهایی که برای یک ربع، بیست دقیقه وقتهای استراحت بین کلاسها ردیف کردهام، یعنی میشود با فلان دانشجو هم درباره مشکلش و حالش حرف بزنم یا نه که پیام یکی از دانشجوهای گرامیام همین الان در تلگرام رسید:
"استاد سلام
قشنگ یک کیلو ازتون سوال دارم خدا خدا کنید فردا گیرم نیوفتین 😂😅
کل مغزتون رو میخورم😂"
من هیچ، من نگاه...👀
#روایت_زندگی
@Negahe_To