📚 اهل کوفه از کشتن علیِاکبر پرهیز میکردند. مرّه ابنمنقذِ عبدی او را بدید و گفت: "گناهِ همه عرب بر گردنِ من اگر این جوان بر من گذرد و من پدرش را به داغِ او ننشانم." بر او بگذشت و با شمشیر میتاخت. مرّه ناگهان نیزه بر پشتِ او فرو برد و تیری در گلوی او آمد و بشکافت و علی در خون خود بغلطید. دست در گردنِ اسب آورد و اسب او را سوی لشکرِ دشمن برد و آن مردم بر او ریختند و با شمشیر میزدند و او را پارهپاره کردند. وقتی روح به حنجرِ او رسید، به بانگ بلند گفت: "ای پدر! این جدّ من پیغمبر است که جامی پُر به من نوشانید که دیگر تشنه نشوم."
بیفتاد...
حسین بیامد و بر سرِ علی بایستاد...
روی بر رویِ او نهاد...
اشک از دیدگانش روان گشت و گفت: "بعد از تو، خاک بر سرِ دنیا."
صدای حسین به گریه بلند شد؛ و کسی تا آن زمان صدای گریه او را نشنیده بود.
.
.
.
و او اول شهید از اهلبیت بود.
#یک_پیاله_کتاب
#کتاب_آه
#یاسین_حجازی
#شب_هشتم_محرم
@Negahe_To
مثل تسبیح، تنت، یکصدویکدانه شده
با تنت ذکر گرفتم که خدایا پسرم...
◾️ چهقدر غمِ تو قشنگه حسین!
#شب_هشتم_محرم
#تو_امام_حسین_همهای
@Negahe_To