🕊 همای رحمت 🕊
(قسمت هفدهم)
#داستان
📎لینک قسمت شانزدهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/8553
مسعود که متوجه رنگ به رنگ شدن من شده بود لبخندی زد و دستش را روی شانهام گذاشت، اما چیزی نگفت. 🙂
همین چیزی نگفتن بیشتر شرمندهام میکرد. بالاخره آن خانم لباسها را به مسعود داد و اینجا بود که متوجه شدم اشتباه نمیکردم.
در حالی که سرم پایین بود به مسعود گفتم:
حاج آقا شرمندهام ببخشید نمیدونستم شما... 😓
نگذاشت حرفم تمام شود و با حالت خنده و شوخی گفت:
نمیدونستی آخوندم درسته؟
و چشمکی زد. 😉
در حالی که سرم پایین بود گفتم: شرمندهام. 😞
اما مسعود، که حالا میدانستم حاج آقای مسجد است، خندهای کرد و دستم را گرفت و گفت: دشمنت شرمنده. 🌷
گرمای محبتش را در دستانم احساس میکردم.
🌸 @Negahynov
حاج آقا: بریم نماز بخونیم همه منتظرن و گشنه. اگر یه کم دیگه اینجا وایسیم و به هم نگاه کنیم، میان از گرسنگی ما رو میخورن! 😅
در حالی که میخندید، جلوی صفهای نماز ایستاد. و من از اینکه بعد از چندین سال نماز میخواندم حس دیگری داشتم. چقدر این نماز برایم لذت بخش بود، انگار دوباره به آغوش پر مهر پدرم برگشته بودم. دوباره همان حس کودکی همان آغوش، همان احساس آرامش و امنیت. 😌
نماز تمام شد؛ سفره انداخته شد. فکر میکردم حالا که این همه مواد غذایی توی این خانه هست و این آخوند هم مسئولشان است، الآن است که برنج و مرغ و کباب بیاورند سر سفره.
فکر جوجه و کباب و گوشت و غذاهای رنگارنگ اشتهایم را باز کرده بود. چقدر احساس گرسنگی داشتم! 🍗🥓🍔😋
🌸 @Negahynov
حاج آقا: خب آقا... ببخشید اسمتون رو که نپرسیدم‼️
-حمید هستم.
حاج آقا: خوشبختم آقا حمید. خیلی خوشحالم امروز اومدی اینجا. امیدوارم بازم بیای.
چشمکی زد و گفت: ما اینجا کمک زیاد میخوایم. 😉
و شروع کرد به خندیدن.
-من هم از آشنایی با شما خوشبختم. باز هم ببخشید که ...
حاج آقا: ای بابا اشکال نداره، ما آخوندا ازین چیزا زیاد می شنویم. خب آقا حمید بفرمایید آب گرم و خرما.
باورم شده بود که امروز را روزه گرفتهام. انگار ظهر آن همه غذا نخوردهام❗️
#کرونا #اسلام
#رمضان #روزه
#همیاری
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
🕊 همای رحمت 🕊
(قسمت هجدهم)
#داستان
📎لینک قسمت هفدهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/8570
بعد از آب گرم و خرما، منتظر جوجه و کباب بودم. ظرف سبزی توی سفره چیده شد بعد نان و فلاسک چای.
گفتم الان است که کباب بیاورند... 😋 اما دیدم بشقابهای کوچکی از آن سر سفره در حال چیده شدن است. دقت که کردم، پنیر بود! تعجب کردم. یعنی افطاری پنیر و سبزی؟! 😳
حاج آقا که دید متعجب نگاه میکنم، لبخندی زد و گفت:
چیه حمید آقا؟
-الان افطار میخورید؛ شام هم همینجا میخورید یا هر کسی میره خونه خودش؟
حاج آقا لبخندی زد و گفت: این هم افطاره، هم شام.
-یعنی همش همینه؟
حاج آقا: آره، بفرمایید بضاعت ما همین اندازه بود. ان شاءالله بعدا تشریف بیار منزل از خجالتت در بیام... البته اون جا تقریباً وضع همینه! 😅
🌸 @Negahynov
مشغول خوردن شدم و از اینکه دوباره اینقدر زود قضاوت کردم، ناراحت بودم... صدای حاج آقا من را به خودم آورد که گفت:
آقا حمید چیزی شده؟ چرا تو فکری؟
-نه چیزی نیست. باید برم خونه مادرم نگران میشه.
چند لقمه ای خوردم و سریع بلند شدم. 🚶🏻♂️
حاج آقا: حمید جان اگر زحمتی نیست فردا هم میای؟
-بله حاج آقا ان شاءالله بتونم میام.
تا سر کوچه من را همراهی کرد. عجب آدم مهربان و با شخصیتی اصلا فکرش را هم نمیکردم❗️ چه فکرهایی در مورد این آقا و آن خانه داشتم!
به خانه رسیدم. توی قفل در کلید انداختم و وارد خانه شدم. مادرم و سمیرا داشتند افطار می خوردند. نگاهی کردم که ببینم افطاری خانه ما چیه؟
مرغ و سیبزمینی سرخ شده، داشتیم. 🍗🍟
🌸 @Negahynov
پیش خودم خجالت کشیدم. آن بندههای خدا که داشتند از صبح زحمت می کشیدند و با آن همه مواد غذایی کنار دستشان، افطارشان نان و پنیر بود! بعد، من این همه آه و ناله میکردم که: وای ما بدبختیم ما بیچارهایم ما نون نداریم بخوریم. اما... 🤔
ته دلم گفتم خدایا شکرت.
اما منکه اصلا از اسلام دین و مذهب و خدا و همه دلگیر بودم. نمیدانم امشب چه شد توی اآ خانه که من را اینقدر عوض کرد! هنوز طعم نماز، آن حس و حال و گفتگو با خدا... چقدر لذت بخش بود. انگار خدا برایم آغوش باز کرده و من را در پناه خودش گرفته بود. 😇
#کرونا #اسلام
#رمضان #روزه
#همیاری
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
🕊 همای رحمت 🕊
(قسمت نوزدهم)
#داستان
📎لینک قسمت هجدهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/8581
مادر: حمید مامان بیا شام بخور.
-گرسنه نیستم.
مادر: حمید چیزی شده؟ حالت خوبه؟
-خوبم مامان نگران نباش. خیالت راحت پیش یکی از دوستام بودم افطاری منو هم نگه داشت یه چیزایی خوردم. 😊
لبخند رضایت به لب مادرم نشست. محبتش را به دنیا نمیدادم. دنیایی از عشق بود. بعد از خوردن چای به اتاقم رفتم و از خستگی خوابم برد. در عالم خواب بودم که صدای دعای سحر را شنیدم. چقدر این دعا برایم یادآور سحرهای بچگی بود.
🌸 @Negahynov
صبح به چند موردی که برای کار رفته بودم سر زدم اما باز هم کاری نبود. نزدیک ظهر بود که در کوچه حاج آقا را دیدم. تا من را دید بسرعت به طرفم آمد و بعد از سلام و احوالپرسی اساسی دعوتم کرد تا دوباره به خانه ننه سلطان برویم. دیدم کاری که ندارم؛ بد نیست من هم یک سر به آنجا بروم؛ شاید هم یکی دوتا سوال از این آخوند پرسیدم و جواب گرفتم! البته اگر بتواند جواب بدهد! 🤔
در همین حین چشمم به درب مسجد افتاد که باز است. پرسیدم:
حاج آقا مگه نگفتن مساجد باید تعطیل باشه؟ چرا درِ مسجد بازه؟ قراره؟ نماز جماعت داشته باشید⁉️
حاج آقا: نه، قرار نیست نماز جماعت داشته باشیم.
-پس جریان باز بودن در مسجد چیه؟
حاج آقا: یکسری از اقلامی که بسته بندی می شه، به مسجد میبریم و اونجا یکسری دیگه از دوستان اقلام رو در کارتونهای مخصوص میذارن و بعد بدست مصرف کننده میرسونیم. 🛍
🌸 @Negahynov
به خانه ننه سلطان رسیدیم. به محض ورود، ننه سلطان تا من را دید، احوال پرسی گرمی کرد و گفت:
مادر پس تو هم پاگیر شدی؟ یکی دست این آقا مسعود ما بیُفته و بذاره دیگه بره؟! 😁
درحالی که میخندید به سمت ساختمان رفت. به همراه حاج آقا به اتاق بسته بندیها رفتیم.
حاج آقا: خب آقا حمید اگر زحمتی نیست، این ترازو و این هم نخود و لوبیا، یک کیلو، یک کیلو بکش بذار کنار. ⚖️
مشغول کار شدم. بهتر از بیکاری بود و حوصلهام در خانه سر نمیرفت.
#کرونا #اسلام
#رمضان #روزه
#همیاری
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
🕊 همای رحمت 🕊
(قسمت بیستم)
#داستان
📎لینک قسمت نوزدهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/8626
نمیدانم چقدر مشغول بودم که صدای اذان بلند شد. حاج آقا بود که داشت توی حیاط اذان میگفت. صدای خوبی دارد. چقدر صوتش دلنواز است. 🔊
دوباره مجبور بودم نماز بخوانم. اما این بار هم برایم لذت بخش بود. چه حس و حالی دارد، این نماز که من خودم را سالها از آن محروم کرده بودم. نمیدانم شاید هم حس و حال حاج آقا نماز را برایم لذت بخش میکرد. 😇
بعد از نماز خواستم بروم بقیه گونی نخود و لوبیا را تقسیم کنم که حاج آقا صدایم کرد.
آقا حمید کجا؟
-دارم میرم بقیه کار را انجام بدهم.
حاج آقا: خداقوت بیا یه کم استراحت کن بعد از ظهر دوباره شروع میکنیم. 😉
من را به همراه خودش به طبقه بالای خانه برد. اتاقهای تو در تویی که نور رنگارنگ شیشههای رنگی آن را زیباتر کرده بود. این قدیمیها برای خودشان چه زندگیهایی داشتهاند! زندگی را اینها داشتن نه ما. 😕
🌸 @Negahynov
حاج آقا: آقا حمید چیزی گفتی؟
-ببخشید بلند فکر کردم.
و زدم زیر خنده. متوجه شدم تکه آخر حرفم را بلند گفتهام 😊
وارد یکی از اتاقها شدیم. تعدادی از مردانی که در آنجا همکاری میکردند هم در حال استراحت بودند. 😴
در گوشه اتاق تعدادی بالشت و ملحفه و پتو بود. حاج آقا رفت و از همان گوشه اتاق دو تا بالشت آورد و کنار سایر کسانی که خوابیده بودند دراز کشیدیم.
-حاج آقا یه سوال
حاج آقا: انقدر منو حاج آقا صدا نکن بگو مسعود. شما ده تا بپرس. 😉
-الان شما این همه مواد غذایی و مواد اولیه برای ماسک و چیزای اینجوری رو از کجا میارید؟ خودتون تمام مخارج رو میدید❓
حاج آقا لبخندی زد و گفت:
کاش میتونستم همشو خودم تقبل کنم اما خب این ها هم کمک مردمی هست، هم خیرین، هم امامزادهها و مراکز نظامی مثل سپاه، هم بعضی شرکتها. 💶
-چجوری؟ میشه بیشتر توضیح بدید؟
🌸 @Negahynov
حاج آقا: از روز اول که شروع کردیم یه مبلغ کم از صندوق مسجد بود و کمکهای مردمی؛ چند تا از خانمهای محل چرخ خیاطی خودشونو آوردن و اینجا مشغول شدن به تولید ماسک. تعدادی از ماسکها رو بعد از ضدعفونی و بستهبندی، به مراکزی که نیاز داشتند مثل خانه سالمندان، بیمارستان، مراکز بچههای بیسرپرست، که خب نیاز بود ماسک داشته باشن و در معرض آسیب هستند، دادیم. 🎁
بعد یکی از جوونای خوش فکر گفت میتونیم بازاریابی کنیم برای شرکتهای بزرگ هم تولید کنیم و حتی کارآفرینی کنیم. 👌
منم پیشنهادش رو به یکی از خیرین دادم و قبول کرد که هزینههای مواد اولیه رو بده و تعدادی از خانمهای بدسرپرست یا بیسرپرست رو هم آوردیم و اینجا مشغول به کار شدن 🙂
و اینجوری یه بخش از ماسکها تولیدی برای کسانی بود که تهیه ماسک براشون سخت هست و رایگان بهشون میدادیم و یک بخش دیگه رو براش بازار فروش پیدا کردیم و بعد از فروش حقوق این خانمهایی که اینجا مشغول هستند رو میدیم و شاید اگر اینجا مشغول به کار نمیشدن الان نیازمند دریافت بستههای حمایتی بودند؛ ولی خداروشکر الان خودشون کار میکنن و دست بقیه رو هم میگیرند. 👌
#کرونا #اسلام
#رمضان #روزه
#همیاری
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
🕊 همای رحمت 🕊
(قسمت بیست و یکم)
#داستان
📎لینک قسمت بیستم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/8697
در حالی که حاج آقا داشت در مورد ایده میگفت منم به این فکر میکردم چه چقدر زیرکانه کار کردند!
-آفرین عجب فکری کردین شما!!! عالیه. 👌 خب اون بخش مواد غذایی چی؟
حاج آقا: اون بخش رو هم کمک هایی که گفتم از اشخاص و مراکز هست که بدست ما میرسه؛ ماهم بسته بندی می کنیم و بدست خانواده هایی که نیازمند هستند میدیم.
اینجوری ما اینجا هم کارآفرینی کردیم هم کمک به قشر آسیب دیده جامعه. راستی مادر شما هم خیاطی میکنن؟ 👕
-بله مادرم خیاطه.
حاج آقا: این خانمهایی که اینجا هستند دوخت لباس مخصوص پرستارها رو بلد نیستن. اگر مادر شما لطف کنن اینجا یک آموزش خیاطی بذارن و به خانمهای اینجا آموزش بدن و این قلم رو هم اضافه کنیم به دوخت هامون، ممنون میشم. 🙂
-باشه مشکلی نیست باهاشون صحبت میکنم
حاج آقا: پس اینم بپرسید هزینه آموزش خیاطی چقدر میشه که ان شاءالله از خجالتشون در بیایم 💳
-نه حاج آقا این چه حرفیه
حاج آقا: بقول معروف، حساب حسابه کاکا برادر 😉
-چی⁉️
حاج آقا: یعنی هرچیزی جای خودش، مادر گرامی شما زحمت میکشند و قطعاً باید مزد کارشون رو بگیرند. ✅
🌸 @Negahynov
بعد از ظهر یک مقدار دیگر کمک کردم و با وجود اینکه حاج آقا اصرار کرد برای افطار بمانم، به خانه رفتم. 🚶🏻♂
مادر: حمید جان مامان کجا بودی؟ ناهار خوردی؟ برات بیارم؟ دیگه دم افطاره صبحم که صبحانه نخورده رفتی بیرون❗️
تازه یادم آمد امروز اصلا از صبح چیزی نخوردم. پیش خودم گفتم بذار این چند ساعت باقی مانده هم بگذره با مامانم اینا افطار میکنم. 🤔
-نه مامان گرسنه نیستم
مادر: نمیخوای برام تعریف کنی چیکار میکنی کجا میری؟
-میگم؛ بذار یه مقدار کارامو انجام بدم بعد از افطار میگم برات 👌
افطار که خوردیم یواشکی وضو گرفتم و رفتم به اتاقم و نماز خواندم. چقدر نماز خواندن برایم لذت بخش بود انگار آغوش گرم پدرم را دوباره پیدا کرده بودم امنترین جای دنیا. اما دوست نداشتم مادرم و سمیرا متوجه بشوند که من نماز میخوانم. 😶
#کرونا #اسلام
#رمضان #روزه
#همیاری
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
🔰 من مسلمان نیستم اما روزه میگیرم
❇️ ماریان دیوید، روزنامهنگار ساکن کلمبو پایتخت سریلانکا می گوید: "من کاتولیک هستم، اما در ماه رمضان روزه میگیرم. این کار در من شفافیت، آگاهی، همدلی و نظم زیادی ایجاد میکند.
🔹 او میگوید از این فرصت برای تمرکز روی خود و فکر کردن به مسائل واقعا مهم استفاده میکند: " روزهداری، فرایند بیوقفه فکر کردن به این که چه بخوریم را تا حد زیادی متوقف میکند و نمیگذارد حواسمان به غذا پرت شود و گاه و بیگاه و بدون هدف صرفا از روی تنپروری یا وسوسه، چیزی بخوریم. این کار نظم و انضباط بیشتری به روزهایمان میدهد. "
🔹ماریان معتقد است روزهداری تمرکزش را قویتر میکند و به او حس سالم بودن میدهد.
🔹از نظر او مهمترین جنبه ماه رمضان فکر کردن به آن دسته از مردم است که به سختی از پس تامین یک وعده غذای خود برمیآیند.
🔹به عقیده او بخشش به دیگران اهمیت بسیار زیادی دارد: "به نظر من چیزی که به اندازه خودداری از غذا خوردن ضرورت دارد، بخشش هر چه بیشتر به دیگران است، این که شکم افراد محروم را سیر کنیم و با برآوردن نیازهایشان امکان روزه گرفتن را به آنها بدهیم."
#دین
#روزه
#ماه_رمضان
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
✅ با ما همراه باشید...
http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 اثبات آثار روزهداری در دانشگاه ام.آی.تی
💥دانشگاه ام.آی.تی در تحقیقاتی به نتایجی شگرف درباره روزهداری دست یافته است.
💥در آلمان گروههای بسیاری به دورههای امساک از غذا روی آوردهاند، زیرا فواید آنکه هر از چند گاهی به ارگانهای بدنشان مقداری استراحت بدهند را کاملا آموختهاند.
#ماه_رمضان
#روزه
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
✅ با ما همراه باشید...
http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
📣نظر پزشکان بزرگ جهان در رابطه با فواید روزه داری
✍️بعضی ها هستند که می گویند روزه برای اعراب است نه ایرانی ها! اصلا بر فرض اینکه فردی دین اسلام را قبول داشته باشد، اسلام که گرسنه نگه داشتن و آسیب رساندن به جسم را جایز نمی داند. نگاه این افراد به روزه یعنی آسیب رساندن به جسم و روح انسان است.
🌸 @Negahynov
👈جواب این افراد از زبان چند دانشمند بزرگ در ادامه بیان می شود. یکی از دانشمندان، آقای دکتر ژان فرموزان در این مورد گفته است که در آغاز روزه داری، زبان باردار است، ، دهان بو می گیرد، گاه آب بینی را می افتد و همه، علامت شستشوی کامل بدن است. پس از سه، چهار روز، بو برطرف می شود، اسیداُوریک ادرار کاسته می شود و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده ای می کند و در این حال اعضا هم استراحتی دارند.
🌸 @Negahynov
دکتر کارلو نیز در مورد روزه بیان می دارد: روزه ای که اسلام واجب کرده، بزرگترین ضامن سلامتی بدن است.
🌸 @Negahynov
🔵علم ما در علم بی نهایت خداوند بسیار کم است بر همین اساس پیامبر اکرم ص می فرماید در روزه آنقدر فایده هست که قابل شمارش نیست.
📚منبع: خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان، کد خبر 4031036
#پیامبر_اکرم (ص)
#رمضان
#روزه
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
قطع ریشه سرطان 🧬
🌸 @Negahynov
🔸 سرطان دومین علت مرگ و میر در سراسر جهان است[۱] و همهساله خسارات جانی، مالی و روانی فراوانی را به جوامع بشری تحمیل میکند. رشد فزاینده انواع سرطان، هزینههای بالای درمان، تشخیص دیرهنگام، درمانهای ناموفق، عوارض جانبی درمان و… از جمله چالشهایی که جامعه پزشکی در رابطه با این بیماری، با آنها مواجه است. 🥀
🔍 در میان همه توصیهها و راهکارهای مقابله با این بیماری، یکی از روشهای ساده و کارآمد، روزهداری است. اهمیت و میزان تأثیر روزه در پیشگیری و درمان سرطان به حدی است که دکتر آلکسی سوفورین، پزشک روسی، عنوان میکند:
⭐️ تنها طریق برای قطع ریشه سرطان روزه است و بس ⭐️
🌸 @Negahynov
✅ دکتر کارلو، پزشک آمریکایی نیز روزه را برای درمان بیماریهای متعدد از جمله سرطان خون، مفید میداند و بر این باور است که سرطان را قبل از آشکار شدن، میتوان با روزه گرفتن درمان کرد.
🔔 دکتر کلوخ، دیگر پزشک مشهور آمریکایی فرآیند آغاز سرطان، و معالجه آن به وسیله روزهداری را اینگونه شرح میدهد:
سرطان از تماس زیاد میکروبهای عفونی و سمهای آنها با بدن پدید میآید. سرطان ابتدا دمل کوچکی است که در روده یا معده میروید. این دملها را میتوانیم به آسانی با یکی دو هفته روزه، معالجه کنیم.[۲]
🌸 @Negahynov
[۱] “Cancer”; World Health Organization
[۲] نظر پزشکان بزرگ جهان در رابطه با فواید روزه گرفتن، باشگاه خبرنگاران جوان، کد خبر: ۴۰۳۱۰۳۶
#روزه #رمضان
#پزشکی #سرطان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
📣 روزهگرفتن چه فایدهای برای جسممان دارد؟
#روزه
#رمضان
#دعای_مجیر
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
✅ با ما همراه باشید...
http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسکتبال حرفهای با زبان روزه...
چجوری میتونی؟...
#روزه
#ماه_رمضان
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
✅ با ما همراه باشید...
http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282