eitaa logo
شماره "۱"
141 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
106 ویدیو
3 فایل
برای آنان که روزی میان صفحات کتابی جا ماندند، همان کسانی که این دنیا برایشان کافی نیست. باد حرف‌هات رو به من می‌رسونه🌬: https://daigo.ir/secret/21657559098
مشاهده در ایتا
دانلود
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/6710 مثلا راجب نقدی که به قسمت قبلی کردم (که البته بخش اعظمیش هم سلیقه ایه) اینجا میتونستی بگی کلنجار رفتن. یا به جای چقدر مشکل ممکن است بوجود بیاورد بگی میتواند چه مشکلاتی بوجود بیاورد یا اگه بخوای همون ساختارو حفظ کنی بگی ممکن است چقدر مشکل بوجود بیاورد. (اونجوری ممکنه در مرحله اول خوانش خواننده دچار سردرگمی بشه مثلا بخونه چقدر مشکل (چقدر سخت) میتواند (قادر است) بوجود... (و اینجا مغزش یه لحظه هنگ میکنه چون ادامه جمله بهش نمیخوره و ذهنش ناخودآگاه مجبوره دوره جمله رو مرور کنه. ~~ اتقافا می‌خواستم اینو بنویسمااا گفتم شاید بد بشه
📪 پیام جدید جملات باید هرچقدر میتونن واضح باشن و منظور رو بدون اینکه نیاز باشه خواننده به ذهنش فشار بیاره به مغزش منتقل کنن. بهترین کار اینه که یه دور جمله اتو از دید سوم شخص بخونی و با خودت بگی آیا خواننده مجبور میشه یه دور برگرده عقب و جمله رو از اول بخونه؟ اگه جواب آره است یعنی جمله هنوز میتونه اصلاح بشه ~~ دقیقا کاری که کتابای درسی نمی‌کنن😂
📪 پیام جدید بعد از گویی به "که" نیازی نداری. گویی او درون خلا افتاده بود یا او گویی درون خلا افتاده باشد، ساکن و ساکت بود. (بازم میگم این ریزه کاریا چیزی نیستن که بخوای خیلی بهشون اهمیت بدی خودش در طول زمان درست میشه ولی اگه یه ذره توشون وسواس به خرج بدی نوشته ات خیلی قشنگ تر میشه) ~~ آخه می‌دونی تا تو مثلا بهم نگی و اشاره نکنی اصلا نمی‌فهممشوننن
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/6713 ببین خیلی رو توصیفات بیرونی داری متمرکز میشی. به توصیه های قبلیم هم اصلا گوش نده وگرنه بدترت میکنه😂💔 اونا واسه مرحله آخر نوشتن هستن. به نظرم برای اینکه دستت دوباره راه بیفته یه حالت روانی یا یه احساس درونی رو انتخاب کن و شروع کن به توصیفش. توصیفات درونی. مثلا راجب یه پسر بنویس که تازه فهمیده عاشق یه دختره است. تمام احساساتش از ریز ترین گوشه های روح و افکار و کشمکش های ذهنی اش رو توصیف کن. اصلا هم قرار نیست از لحاظ ساختاری و دستوری خوب باشه. مهم اینه که بتونی احساساتشو توصیف کنی. یا ولیعهدی که به تازگی فهمیده استادش که حکم پدرشو داره خیانتکاره. ماجرا و اتفاقات اصلا مهم نیستن. مهم افکار و احساسات شخصیت هاست.
📪 پیام جدید میتونی هم برای شروع وایسی جلو آینه/ رو به دیوار/رو تخت دراز بکشی (یا هر پوزیشنی که راحتی) و خودتو بذاری جای یه شخصیت. وایسا رو به روی یه دیوار و فکر کن یه پسربچه ۸ ساله ای که تازه از بازی فوتبال برگشته و میبینه خونه اشون آتیش گرفته، پلیس و آمبولانس دم درن و تمام خانواده اش رو با ملافه های سفید روشون میذارن تو ماشینی که میره سردخونه. مادرش، پدرش، خواهر ۵ ساله اش، و مادر بزرگش. فقط وایسا جلوی دیوار (میتونی زیر دوش هم وایسی بارون واسه این صحنه خوبه) تصور کن بارون میاد و الان زل زدی به خونه جزغاله اوتن و جسد خونواده ات. فقط حس کن. اینکه اون پسر بچه ۸ ساله اون لحظه چه حسی داره. به چی فکر میکنه. حتی میتونی گریه کنی. از ته دل گریه کن و داد بزن (البته بی صدا) فقط بذار کامل حس کنی ~~~ واضح‌تر از این که مدیا باید معلم بشه؟؟ واصعا ممنونممم حتما دقت می‌کنمم
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/6734 چرا برای خدایان نورس نمینویسی؟؟ ~~ خدایان دیگه رو زیاد نمی‌شناسم نمی‌تونم خوب دربیارم وقتم ندارم تحقیق کنم. شاید بعدا...
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/6711 انصافا نامید نشو. من این داستانوخیلی دوست دارم و واقعا غیرقابل پیشبینیه ~~ چشممم چشممم، ممنونمم💗💗😭
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/6742 وای خدای من... برای قسمت قبلی نظری نداشتم چون زیادی کوتاه بود ولی این... حس میکنم بلندتر شدن متن بهت فضا داده بیشتر روش کار کنی و به خواننده فرصت بدی تو داستان غرق بشه. از دیالوگ هایی که استفاده میکنی خیلی خوشم میاد. خیلی واقعین که البته بازم جا دارن پیشرفت کنن ولی مفاهیمی که میگی... جملاتی که باهاشون میسازی.. جوری که زندگی و اتفاقات رو توصیف میکنی کاملا قابل لمسه. به من یکی که حس خوبی میدن. اینجور جمله ها به شخصه برام خیلی اهمیت داره و ارزش و زیبایی داستان و چندین برابر میکنه. راستی از رابطه ی وینسل با دکتر هم خیلی خوشم میاد. به نظرم عالی نشونش دادی. و درکل بی صبرانه منتظر قسمت بعدیم! ~~ واااییی خیلییی متشکرممم، منم حس می‌کنم زیادتر شدن متن آزادترم کردههه منم رابطه وینسل و پروفسور رو خیلی دوست دارممم پروفسور یه جورایی منو یاد داس فارادی می‌ندازه😄
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/6744 فقط چون نظرمون رو پرسیدی میگم نمیدونم این نظر منه ولی این حسی که بین دکتر و وینسل داره شکل میگیره رو خیلی دوست دارم دلم میخواد بیشتر ازش بشنوم... ولی خب خودت بهتر میدونی چطور روایت کنی تا اینجا که عالی بوده از نظرت هرجور بهتره ادامه بده. ~~ من نمی‌پرسیدم هم بگووو روایت میشه از رابطشون ولی تو یه سن دیگه آخه زیاد نمی‌دونم چجوری این سن رو ادامه بدم
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/6755 دقیقا میفهمم چه حسی رو میگی با اینکه خودم نتونستم رو کسی امتحانش کنم😂 ~~ وا پس ما چی‌ایم. فقط کافیه بنویسی بعد بیا رد ما امتحان کن😁
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/6717 پنجشنبه مراسم عزاداری تو روستامون گرفتن آقای عالی و یه مداح خوب رو دعوت کرده بودن بعد کل مسجد رو اونقدر خوشگل با گل داوودی تزیین کرده بودن که نگو. بعدم که مداح داشت میخوند تو تاریکی اینا رو پر پر میکردن میرحتن رو سرش 💗✨️ ~~ گل داوودی خیلی قشنگه جدا چقدر قشنگگگ دوست داشتم اونجا می‌بودمم😭🥺
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/6743 کاملا درست فکر میکنی🥰✨ ~~ گیلیلیلیلی💫💫