#اطلاع_رسانی
💠 گروه ارتباطات و رسانه، دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات برگزار میکند.
🔹 موضوع: جایگاه کشورهای اسلامی در یونسکو
🔹 سخنران: دکتر احمد پاکتچی
🔹 زمان: یکشنبه ١٨ اردیبهشت ماه ١۴٠١ - از ساعت ١١ تا ١٣
🌀 لینک ورود به نشست:
https://vc.isu.ac.ir/ch/4001-561205101
🆔 @OstadPakatchi
#یک_نکته
🌀 پماک (4)
🔹اسلام و آموزش دینی
دربارۀ دین پماكها در پیش از اسلام، اطلاعات روشنی در دست نیست. میدانیم كه مناطق صعب العبورِ بلغارستان مركز اصلیِ دعوت مسیحیت بوگومیل بوده است (گیوزلف، ۷)؛ از این رو، دور نیست كه پماكها نیز پیش از پذیرش اسلام، نه مسیحیِ ارتدكس، كه بوگومیل بوده باشند. میدانیم كه بوگومیلهای بالكان ــ هم به دلیلِ نزدیكی در برخی آموزهها و هم به سبب فشاری كه برای كاتولیك كردن آنان وجود داشت ــ در پذیرش اسلام پیشگام بودهاند (مثلاً نك : آرنولد، ۱۹۹؛ هانجیچ، .(۴۱ این احتمال، پاسخِ پرسشِ محققانی است كه با مبنا نهادنِ اجباری بودنِ اسلام پماكها، از میزان پایبندی آنان به اسلام دچار شگفتی شدهاند (مثلاً نك : «گزارش كمیسیون»، ۷۷).
🔹در حالی كه برخی همچنان بر این امر پای میفشارند كه اسلام با ورود عثمانیان به این منطقه آمده است (مثلاً بل، ۱۷۰)، اما اكنون شواهدی وجود دارد كه بر پایۀ آنها میتوان پذیرفت اسلام پیش از ورود عثمانیان به این منطقه راه یافته بوده، و پماكها را به خوبی جذب كرده بوده است. چنین مینماید كه طریقتهای صوفیه، به خصوص بكتاشیه در گسترش دادنِ اسلام در میان پماكها نقش پیشگام را ایفا كردهاند (مثلاً نك : امینوف، «اقلیت»، ۲۶؛ كنستانتینف، «راهبردها»، ۳۸-۳۷؛ مانگالاكوا، npn.؛ بالیچ، 363-361؛ ایلیف، 5-1؛ ولینوف، 39ff.).
🔹گفته شده است كه پماكها با وجود قرنها پذیرش اسلام، هنوز برخی از رسوم گذشتۀ مسیحی را نگاه داشتهاند(«گزارش كمیسیون»، همانجا) و به عنوان نمونه، به طور مبهم از برخی آیینهای مردمی یاد شده كه در آنها پماكها ارتباط خود را با جشنهای آیینیِ كلیسای پراوسلاو (ارتدُكس اسلاوی) حفظ كردهاند (پلوتنیكُوا، ۳۱). همچنین گفته شده كه درخواستِ آنان از خداوند برای محافظتشان در برابر نیروهای ناپاك از ویژگیهای پیش از اسلامی آنان است (همانجا). از دیگر موارد، رواج برخی افسانههای دینی پیش از مسیحی، مانند افسانۀ «كُلیاد» میان پماكهاست (نوسُوْسكی، فصل ۶، بند .(۱ آنچه در منابع غربی دربارۀ پایبندی پماكها به تك همسری آمده، و گونهای دور شدن از آموزههای اسلامی تلقی گشته (مثلاً «گزارشكمیسیون»، ۱۵۵؛ EI۲) امری آشنا در میان بسیاری از ملل مسلمان است. به هر روی، پایبندی پماكها به اسلام در طولِ چند سده، برای ناظران خارجی جالب توجه بوده است (مثلاً «گزارش كمیسیون»، .(۷۷
🔹مسلمانان بلغارستان دارای مراكز فرهنگی نهادینه شده و فعالی بودهاند كه در بومی سازی و ژرفابخشی به فرهنگ اسلامی در منطقه بسیار كارآمد بوده است. از قدیمترین مراكز فرهنگی مسلمانان بلغار، مدارس عالی است كه توسط محمدپاشا، صدراعظم عثمانی در اواسط سدۀ ۹ق / ۱۵م در صوفیه، و توسط ابراهیم پاشا در نیمۀ اخیر سدۀ ۱۰ق / ۱۶م در رازگراد تأسیس شده است. این مدارس از نظم آموزشی ویژهای برخوردار بوده است و شماری از عالمانِ بنام دورۀ عثمانی چون محییالدین ابن نجار، مولی محمدبزن زاده و مولی احمد حسام زاده در آنها تدریس كردهاند (نك : علی بن بالی، ۳۹۴، ۴۸۲؛ عطایی، ۲۳۴، ۶۶۷، جم ).
🔹مدارس عالی دیگری نیز در شمال بلغارستان وجود داشته است؛ از جمله مدرسۀ سیاوش پاشا كه ظاهراً در اواخر قرن ۱۱ق / ۱۷م تأسیس شده، و دست كم تا اواخر قرن ۱۲ق / ۱۸م همچنان فعال بوده است (نك : درویش، ۱ / ۲۵۹؛ قس: سامی، قاموس الاعلام، ۴ / ۲۷۱۸). مدرسهای نیز در پلون وجود داشته كه از استادان آن مولی محمد محییالدین كوچك شناخته شده است (عطایی، ۱۲۰).
مسلمانان بلغارستان دارای كتابخانههای مهمی نیز بودهاند. در این میان، نخست باید از «كتابخانۀ پاسبان اوغلو» (پازواند اوغلو) در ویدین یاد كرد كه در نیمۀ اخیر سدۀ ۱۲ق / ۱۸م تأسیس شده، و در طول سدۀ ۱۳ق / ۱۹م به فعالیت خود ادامه داده است (نك : كِندرُوا، ۱۳۰, ۶۳, ۲۳۲، نیز جم ؛ سامی، همان، ۲ / ۱۴۶۷). كتابخانۀ دیگری نیز در شهر ساموكوف (صمافو) وجود داشته كه در سدۀ ۱۳ق / ۱۹م فعال بوده، و بعدها بخش مهمی از كتابهای هر دو به كتابخانۀ ملی صوفیه انتقال یافته است (نك : كندروا، ۷, ۸، نیز جم ؛ پیرسن،۱۹۷-۱۹۹).
🔹گفتنی است كه ساموكوف یكی از مراكز استنساخ كتب اسلامی در بلغارستان نیز بوده (مثلاً نك : كندروا، ۱۶، جم )، و برای حمایت از خوانش كتب اسلامی در این شهر، برخی كتابها برای خوانده شدن تنها در ساموكوف وقف شده است (مثلاً نك : همو، ۸۷). كتابخانههای دیگری نیز در پلودیف، وارنا، شومن، ولیكو تارنوو، ویدین و وراتسا وجود داشته كه تا سدۀ ۱۴ق / ۲۰م محفوظ مانده است (پیرسن، ۱۹۸).
🔹در سدههای ۱۰-۱۲ق / ۱۶- ۱۸م، اطلاعات گستردهای دربارۀ قاضیان و مفتیانی در دست است كه از سوی دولت مركزی عثمانی به مراكز اصلی بلغارستان چون صوفیه، پلون، رازگراد و لوچ فرستاده میشدهاند و به طبع افزون بر فعالیتهای رسمی، به امر آموزش و تعلیم نیز میپرداختهاند (نك : طاشكوپریزاده، ۱۸۹؛ عطایی، ۱۷، ۳۵، ۲۴۴، جم ؛ شیخی، ۱ / ۴، ۳۴۱، ۴۵۴، ۴۹۷، ۲ / ۱۹۵، جم ؛ كندروا، .(۳۱۴ از عالمانِ بومیِ برخاسته از جمعیت مسلمان بلغارستان، میتوان اینان را نام برد: مولی رمضانناظرزاده اهل صوفیه (د ۹۸۴ق / ۱۵۷۶م) (علی بن بالی، ۴۸۶؛ ابن عماد، ۴ / ۴۰۲)، مولی عبدالله ابریز اهل شدمن (د ۱۰۷۱ق / ۱۶۶۱م) (شیخی، ۱ / ۲۷۷)، مولی ابراهیم افندی اهل صوفیه (د ۱۰۸۱ق / ۱۶۷۰م) (همو، ۱ / ۳۷۲، جم )، احمدنظیف صماقوی اهل ساماكوف كه مدتی قضای طرابلس لیبی را برعهده داشته است (كندروا، ۱۸۷)، نیازی رومی اهل مؤمن (د ح ۱۲۷۵ق / ۱۸۵۹م) (بغدادی، هدیه، ۱ / ۲۲۳)، سلیمان دری منجم اهل شومن (د ح ۱۲۷۷ق / ۱۸۶۰م) (همان، ۱ / ۴۰۸) و احمد جودت پاشا وزیر و دانشمند اهل لوچ (د ۱۳۱۲ق / ۱۸۹۴م) (سركیس، ۱ / ۷۲۰؛ زركلی، ۱ / ۱۰۸).
🔹دربارۀ منطقۀ رودوپ نیز، اولیا چلبی كه در سدۀ ۱۱ق / ۱۷م از بخشهای مختلف آن منطقه دیدن كرده، در مراكز مدنی چون پِتْریچ، مِلْنیك و وِتْرِن از وجود مساجد، مدارس عمومی و حتى مدارس علوم دینی یاد كرده است (۸ / ۷۵۹-۷۷۳). در گزارشهای پراكنده، اما همسو تأیید میشود كه تا اواسط سدۀ ۲۰م، آموزش زبان عربی و زبان فارسی و نیز آموزشهای عمومی و تخصصی دینی چون قرائت قرآن، حدیث، تفسیر، فقه و عقاید در منطقه رایج و پر رونق بوده است (شیشكوف، ۷۰, ۱۷۵؛ سركیس، همانجا؛ درویش، عزالدین، كندروا، سراسر هر ۳ اثر). افزون بر گزارشهای مربوط به آموزش زبان فارسی، وجودِ شاعرانی كه به فارسی شعر میسرودهاند، و علاقۀ گستردهای كه به زبان و ادبیات فارسی در مراكز فرهنگی بلغارستان وجود داشته است (نك : آزادی، سراسر اثر؛ برای نسخ فارسی در كتابخانههای بلغارستان، نك : پیرسن، ۱۹۹-۱۹۸)، یادداشتهای موجود بر برخی از نسخ خطی، نشان از آن دارد كه ارتباطی مستمر میان حوزههای فرهنگی ایران و بلغارستان وجود داشته، و نسخی كتابت شده توسط دانشوران ایرانی در سدۀ ۱۱ و ۱۲ق / ۱۷ و ۱۸م، به بلغارستان برده شده است (نك : درویش، ۲ / ۸، ۱۲۹).
🔹وصفی كه در ۱۲۹۵ق / ۱۸۷۸م دربارۀ وضعیتِ اسلام در بلغارستان از زبان مدحت پاشا منتشر شده، به روشنی حكایت از آن دارد كه اسلام ریشۀ عمیقی در بلغارستان داشته است. وی میكوشد تا نشان دهد بلغارهای مسلمان نه مهاجرانی از سرزمینهای دیگر، كه پذیرندگان اسلام از میان اسلاوها و از خویشاوندان نزدیك بلغارهای مسیحی ـ مانده بودهاند (نك : نوریس، تكمله، ۱۸). در گزارشها، همچنین به رونق مساجد، حضور امامهای جماعت، مؤذنها و نیز به مدارس اسلامی اشاره شده است (شیشكوف، همانجا). در ۱۳۳۵-۱۳۴۴ش / ۱۹۵۶-۱۹۶۵م، نهادهای اسلامیِ پماكها تعطیل شد و تعلیمات و آیینهای دینی با محدودیت روبهرو گشت (هادن، .(۱۷۱
🌀 منبع: دبا (مدخل پماک)
🆔 @OstadPakatchi
17.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فایل_تصویری
🔹 اولین همایش بینالمللی مطالعات میانرشتهای قرآن
🔹 ارائه دهنده:آقای دکتر احمد پاکتچی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔹 موضوع: نسبت معنا و مفهوم و نقش آن در مطالعات میانرشتهای قرآن کریم
🔹 زمان: پنج شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۰
🆔 @OstadPakatchi
#اطلاع_رسانی
🔹 برگزاری سی و نهمین نشست انجمن علمی ادیان و عرفان واحد علوم و تحقیقات
🔹 عنوان: «آگاهیهای مربوط به ادیان ایران باستان در قرآن کریم»
🔹 با حضور: دکتر احمد پاکتچی
🔹 زمان: پنجشنبه، ۲۹ اردیبهشت ماه، ساعت ۲۱.
🌀 پخش: بصورت لایو از صفحهٔ اینستاگرام انجمن علمی ادیان و عرفان واحد علوم و تحقیقات:
https://www.instagram.com/p/Cdq15uhqqHG/?igshid=MDJmNzVkMjY=
🆔 @OstadPakatchi
#یک_نکته
🌀 ابن مقفع و جایگاه مهم او در تاریخ و ادبیات عرب
🔹ابْنِ مُقَفَّع، ساويرس، مورخ و متكلم مسيحی مصر در سدۀ ۴ق / ۱۰م. وی از نخستين نويسندگان قبطی است كه آثار خود را به زبان عربی نوشته است. با وجود شهرت و تأثير عميق او در فرهنگ مسيحی مشرق زمين، منابع گوناگون آگاهی چندانی دربارۀ زندگی وی ندادهاند. آنچه از يادداشتهای پراكنده در ميان نسخههای خطی به دست میآيد، در اين حد است كه او پيش از آنكه به زیّ روحانيان درآيد، به دبيری اشتغال داشت و «ابوبِشر» خوانده میشد. چندی بعد شغل دبيری را رها كرده به رهبانيت گرويد و در صومعههای مصر به عبادت و فراگيری تعاليم كليسای يعقوبی روی آورد. وی به تدريج مراتب ترقی را در كليسا پيمود تا اينكه از جانب بطريق اسكندريه به عنوان اسقفِ اُشْمونَين (شهری در مصر عليا) برگزيده شد (نك : دوسلان، 10؛ مينگانا، II / 150؛ گراف، «تاريخ[۲]»، II / 300). در برخی منابع گفته شده كه وی توسط بطريق مَقّاری (۹۳۲-۹۵۲م) بدين سمت منصوب شد (EI2)، ولی نمیتوان در اين باره با اطمينان سخن گفت.
🔹در روايات مربوط به مناظرات دينی در آغاز خلافت فاطمی مصر، همواره نام ابن مقفع به عنوان نمايندۀ قبطيان ديده میشود. روايتهای پراكنده دال بر اينكه بطريق افرام او را به عنوان سخنگوی خود در مجلس مناظره پذيرفته، يا اينكه بطريق فيلوتئوس از او خواسته است تا بر پاسخی كه خود نوشته بوده، مهر تأييد زند، از قدر و منزلت او در كليسای يعقوبی اسكندريه حكايت دارد. اين روايات در كنار عنايت ويژهای كه خليفۀ فاطمی نسبت به وی، به عنوان يك عالم توانا در مذهب خود داشته و او را به مجالس مناظرۀ خود میخوانده است، بيان كنندۀ اين واقعيت است كه او در اين دوره تنها يك اسقف در شهری دور از مركز چون اشمونين نبوده است.
🔹دانستن چند زبان كارآمد از عواملی است كه نبايد تأثير آن را در موفقيت ابن مقفع ناديده گرفت. تسلط بر ادبيات زبان قبطی ــ كه زبان مادريش بود ــ و آشنايی وی با زبان يونانی او را با ميراث فرهنگی همكيشان خود پيوند میداد و تبحرش در ادب عربی او را قادر میساخت تا ضمن استفاده از منابع عربی، آثار خود را در قالب اين زبانِ نو پذيرفته بيافريند، زيرا كه در نيمۀ دوم سدۀ ۴ق / ۱۰م هنوز زبان متداول مسيحيان مصر، زبان قبطی بود (نك : مقدسی، ۲۰۳؛ در مورد دقت او در كاربرد زبان عربی، نك : گوئيدی، 117). ابن مقفع با آثاری كه به زبان عربی تأليف نمود، در واقع دورهای را در ادبيات قبطيان آغاز كرد كه ادامۀ آن به تدريج زبان قبطی را به فراموشی سپرد. اين نه بدان معناست كه شخص ابن مقفع عامل اين دگرگونی بوده باشد، بلكه وی برجستهترين فرد از نخستين مؤلفان قبطی است كه تحت تأثير نفوذ روزافزون زبان عربی، آن را به جای قبطی به عنوان ابزار نگارش به كار گرفتند (نك : گراف، همان، II / 295-300).
🔹آثار ابن مقفع از حيث محتوا نيز در ادبيات عربی ـ قبطی جايگاه ويژهای دارند، به طوری كه تاريخ او برای بطريقان اسكندريه، به عنوان تاريخ رسمی كليسای قبطی يعقوبی پذيرفته شده و ديگر آثار او در مورد اعتقادات و آداب كليسايی تأثير قابل ملاحظهای در فرهنگ مسيحی مصر و حتی سرزمين مجاور گذارده است. چنانكه شخصيتهای سرشناس قبطیِ دورههای بعد، چون ابواسحاق ابن عسال و ابوالبركات ابن كبر اين دسته آثار او را مورد توجه قرار دادهاند (نك : همان، 439؛II / 410، نيز مينگانا، II / 149-150).
🔹وی همچنين در دفاع از باورهای يعقوبی خود و نقض عقايد مخالفان مسيحی خويش از نسطوری و ملكايی رديههايی پرداخته كه از آن ميان به خصوص بايد به رديۀ او بر اسقف نسطوری دمشق، ايليا (نك : گراف، همان، II / ۱۳۴-۱۳۵) و رديۀ وی بر سعيد بن بطريق، عالم ملكايی اهل مصر (همو، «فهرست[۵]»، شم 114(10)) اشاره كرد. البته آثار او نيز به نوبۀ خود مورد رد و نقض مخالفان قرار گرفته است (مثلاً نك : همو، «تاريخ»، II / 209,II / 137). ترجمۀ آثار او به زبانهای حبشی، سريانی و لاتين در سدههای متقدم نيز خود نشان میدهد كه آثار وی در سرزمينهای مجاور نيز رواج داشته است.
🌀 منبع: دبا (مدخل ابن مقفع)
🆔 @OstadPakatchi
آگاهیهای مربوط به ادیان ایران باستان در قرآن کریم.mp3
24.49M
#فایل_صوتی
#سخنرانی
🔹 سی و نهمین نشست انجمن علمی ادیان و عرفان واحد علوم و تحقیقات
🔹 عنوان: «آگاهیهای مربوط به ادیان ایران باستان در قرآن کریم»
🔹 با حضور: دکتر احمد پاکتچی
🔹 زمان: پنجشنبه، ۲۹ اردیبهشت ماه
🆔 @OstadPakatchi