raz imamat dar quran.pdf
393.7K
مقاله راز امامت در قرآن؛ معرفی رساله فلسفة المیثاق و الولاية علامه شرف الدین
هدایت شده از طومار نقد
fazael alavi az setiz ta khowe.mp3
21.79M
🎧 صوت نشست علمی:
⏪ فضایل امام علی علیه السلام ؛ از ستیز تا غلو
🔶 ارائه کننده : حجت الاسلام دکتر علی راد : دانشیار دانشگاه تهران . #استاد_علی_راد
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
اهمیت آیه مباهله در مطالعات تفسیری - کلامی - بین مذاهبی بسیار برجسته است.
https://islamic-rf.ir/news.aspx?np=n&yid=1000
41 Uyun Akhbar Al Reza.mp3
29.78M
🎧 صوت نشست علمی
📌 «پژواک فرهنگ و گفتمان عاشورا در کتاب عیون اخبارالرضا(ع)»
🎙 حجت الاسلام دکتر علی راد
@OstadRad
📝
〽️
📌 «پژواک فرهنگ و گفتمان عاشورا در کتاب عیون اخبارالرضا(ع)»
🖊 نکته ها
1️⃣ منظور از فرهنگ و گفتمان عاشورا:
مجموعه گزارشات حدیثی و آموزههای مستنبط از احادیث است که مرتبط با عاشورا باشد. به تعبیر دیگر به مجموعه معارفی که ما را دقیقتر و بهتر با گفتمان عاشورا آشنا کند و مراد از عاشورا واقعه مسلم تاریخی با سه ضلع شخصیت برتر امام حسین(ع)، حرکت و قیام اصلاحی ایشان و غایت و مقصد علیای این حرکت که احیای دین است.
2️⃣ هدف شیخ صدوق:
جامعنگاری درباره فرهنگ و گفتمان عاشورا نبوده بلکه مطالب امام رضا(ع) درباره عاشورا را به صورت گزیده در عیون مطرح کرده است، یکی از چالشهای فراروی عاشوراپژوهی، چالش اعتبار مصادر روایی حادثه عاشورا است که عیون میتواند تا حدودی این چالش را مرتفع کند، چرا که عمده روایات عاشورایی عیون، مسند هستند و از منابع مکتوب حدیثی امامیه اخذ شده یا مواردی را شیخ صدوق از طریق مشایخ خود ذکر کرده که به آن اطمینان داشته است.
3️⃣ چالش حقیقت و واقعیت از دیگر چالشهای عاشوراپژوهی است:
واقعنمایی از دل این همه مطالب تاریخی و متخالف چالش بزرگی است، لذا در تاریخ، ادعای قطعیت نمیتوان کرد، ولی در عیون، گزارشات عاشورایی تا حدود معقولی میتواند به ما در زدودن این چالش کمک کند، زیرا مبتنی بر وثاقت صدوری و متنی روایات است و از شخصیتی مانند امام رضا(ع) که از هر شخصیت و مورخ دیگری صادقتر و آگاهتر است.
4️⃣ عیون از منابع معتبر و درجه یک در عاشوراپژوهی است:
❗️ادامه دارد...
4️⃣ عیون از منابع معتبر و درجه یک در عاشوراپژوهی است:
در یک نگاه کلی گزارههای عاشورایی عیون به دو دسته تقسیم میشود؛ اول مخاطبان عام این مباحث اعم از شیعه و اهل تسنن و ... است که امام رضا(ع) به تبیین معارف و مباحث مرتبط با عاشورا برای آنها پرداختهاند؛ امام رضا بر خود واجب میدانستند که شخصیت حسین بن علی(ع) را در ابعاد مختلف علمی و ... معرفی کنند. دسته دیگر احادیث ویژه مخاطبان خاص و نخبه است، که به عنوان نمونه میتوان به این شبهه اشاره کرد که برخی معتقدند امام حسین(ع) به شهادت نرسیده و همانند حضرت عیسی(ع) به آسمان برده شده است.
5️⃣ احیای جایگاه امام حسین(ع) در بیانات امام رضا(ع):
گزارههای عاشورایی کتاب عیون از تنوع برخوردار است، امام رضا(ع) تلاش فرمودهاند که فرهنگ و گفتمان عاشورایی را به صورت جامع مورد توجه قرار دهند؛ گاهی ما نگاهمان به عاشورا صرفا اخلاقی، معنوی و تکبعدی است، ولی در عیون هم مسائل کلامی و بنیادین، هم مطالب حماسی، هم فرهنگی، ترویجی و تبلیغی مانند ثواب گریه بر امام و زیارت امام حسین(ع) و مقابله با تحریفات عاشورا وجود دارد. بنی امیه همه تلاش خود را به کار بست تا فرهنگ عاشورا از اذهان بزداید. امام رضا(ع) در مواجهه با این رویکرد، رویکرد اصلاحی و انتقادی و نقد و ابطال دارند، همچنین رویکرد دیگر امام، ایجابی بوده است.
بعد از عاشورا، دستگاه خلافت بنی امیه، اهتمام جدی به خرج داد تا شخصیت امام حسین(,ع)، حرکت اصلاحی امام را تحریف و مسلمین را نسبت به این حماسه بزرگ دچار سستی وتردید کند، لذا هر نوع سرودن شعر و حماسه و سوگواری ممنوع شد و حتی امام صادق(ع) هم با تقیه دعوت به سوگواری و بکاء داشتند. امام رضا(ع) با صراحت لهجه و با اهتمام ویژه و در سطح عمومی سنگ تمام گذاشتند و دعوت به بکاء داشتند؛ لذا ائمه از امام سجاد(ع) تا دوره امام رضا(ع) در ترویج فرهنگ عاشورا مخفیانه فعالیت میکردند ولی در دوره امام رضا(ع) این خفا برداشته میشود و امام علناً به تبیین ابعاد شخصیتی امام حسین(ع) و حماسه و جایگاه علمی آن امام میپردازند.
6️⃣ بسامد بکاء در روایات عاشورایی عیون:
روایات مرتبط با محرم و بکاء بر امام هم در عیون پربسامد است، گویی در دوره امام رضا(ع) طوری در فرهنگ مردم رواج یافته بود که محرم و عاشورا مبارک است، امام رضا(ع) با صراحت لهجه با این نگرش مبارزه کردند. ایشان در روایتی فرمودهاند اگر کسی در روز عاشورا، حوائج دنیوی خود را برای عزاداری بر امام ترک کند خداوند حوائج دنیا و آخرت او را برآورده میکند و هر کسی این روز را روز گریه و بکاء بداند خداوند قیامت را روز شادی و فرح برای او قرار میدهد. لذا امام رضا(ع) انقلابی در تقویم فرهنگی روز عاشورا ایجاد و فرهنگ رسیده از بنی امیه را ابطال کردند.
امام رضا(ع) با محوریت «بکاء» گفتمان عاشورا را احیا کرد
http://hadith.net/post/71462/%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%b1%d8%b6%d8%a7-%d8%b9-%d8%a8%d8%a7-%d9%85%d8%ad%d9%88%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d8%a8%da%a9%d8%a7%d8%a1-%da%af%d9%81%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%88%d8%b1%d8%a7-%d8%b1%d8%a7-%d8%a7%d8%ad%db%8c%d8%a7-%da%a9%d8%b1%d8%af/
181030_2339.mp3
21.45M
نشست اوّل : مولفه هجرت در الگوی قرآنی مقاومت. ارائه: حجت الاسلام دکتر علی راد - از دقیقه : 33
nazrie 02.m4a
11.96M
نشست دوّم: قرآن و نظریه مقاومت؛ مبانی و چالشها. ارائه : حجت الاسلام دکتر علی راد
سمره بن جندب فرازی: کارگزار مغفول ابن زیاد در جریان عاشورا
وروى أحمد بن بشير عن مسعر بن كدام ، قال : كان سمرة بن جندب أيام مسير الحسين عليه السلام إلى الكوفة على شرطة عبيد الله بن زياد، وكان يحرض الناس على الخروج إلى الحسين عليه السلام وقتاله(ابن ابی الحدید, شرح نهج البلاغة, ج 4, ص 78).
اشاره
هر چند درباره عوامل و عناصر دخیل در شهادت امام حسین (ع) و یاران ایشان به تفصیل و فراوان سخن گفته شده است اما درباره یکی از شخصیت های موثر کمتر درنگ شده است. این شخصیت سمره بن جندب فرازی از جمله صحابه است.
سمره بن جندب (م 59 ق, بصره), از شمار صحابه مشکوک الحال است است. وی جزو ده نفر صحابی است که رسول خدا پیش بینی تلخی برای مرگ آخرین فرد آنها کرد: « آخركم موتاً في النار» و سمُره آخرین نفری از آنان بود که از دنیا رفت و در آب داغ جان سپرد. ابوهریره هماره از مرگ پیش هنگام سمره از خودش هراس داشت و به خود می لرزید و بیهوش می¬شد. اگر می خواستند ابوهریره را به خشم آورند به او می¬گفتند: سمره از دنیا رفت. ابوهریره یک سال قبل از سمره از دنیا رفت(ذهبی, تاریخ الاسلام, ج4, ص232 – 233). سمره بسیار سخت گیری بر مخالفان خلافت اموی بود و شمار زیادی از آنها و دیگر مخالفان زیاد بن ابیه را در بصره و کوفه به قتل رساند و خود در بصره یا کوفه به طرز فجیعی از دنیا رفت. دانشیان اهل سنّت پیش گویی نبوی درباره مرگ سمره وی را چنین گزارش و تطبیق می¬کنند که سمره دچار سرماخوردگی شدیدی شد به گونه ای که از درون احساس سردی و یخناکی شدیدی می¬کرد و گرمای حررات آتش او را گرم نمیکرد تا اینکه برای وی حمام در آب داغ را تجویز کردند و وی در دیگی پر از آب داغ تلف شد.(سیر اعلام النبلاء, ج3, ص 185 ؛ تاریخ الاسلام, ج4, ص 234 ).
شخصیت سمره دو مرحله دارد: دوره اول, صحابی گری وی در عصر نبوی در مدینه است که به دلیل وجود سایر صحابه امکان مخالفت با سنّت و سیره نبوی را نداشت. دوره دوم از ورود سمره به سیاست و پذیرش قدرت از سوی معاویه و زیاد بن ابیه تا مرگ وی است که با اعلام وفاداری عملی به بنی امیه به یکی از عمال آنها تبدیل شود. گزارشاتی از انحراف وی در دوره خلیفه دوم موجود است که به دلیل اقدام به خرید و فروش شراب مورد لعن خلیفه واقع شد. رابطه وی با زیاد بن ابیه تا حدی نزدیک بوده است که وی وقتی از کوفه آهنگ بصره می¬کرد او را خلیفه خود قرار می¬داد. وی به بهانه گرایش به خوارج خون افراد بی شماری را ریخت(سیر اعلام النبلاء, ج3, ص 186؛ الاصابة, ج 3, ص150).
شخصیت سمره به دلیل همکاری با زیاد بن ابیه و معاویه, قتل عام بی گناهان, اقدام به خرید و فروش شراب, آزار همسایه, جعل فضائل برای معاویه و اظهار ضدیت با امام علی(ع) جرح شده است(الحديث النبوي بين الرواية والدراية, ص 389 – 394). سمره در سپاه عبید الله بن زیاد نقش جدی در تحریک مردم برای خروج علیه امام حسین(ع) و جنگ با وی در کارزار عاشورا داشت(شرح نهج البلاغة, ج 4, ص 78).
برایند شخصیت و کارنامه سمره نشان می¬دهد که وی از جمله کارگزاران خط اسلام اموی و احیاگران فرهنگ جاهلی بود که در پوشش صحابی به دنبال مشوّه نمودن چهره اسلام و تشویش در آثار اسلامی بود(موسوعة المصطفى والعترة (ع), ج8, ص 12). حال پرسش این است که با این تضعیف¬ها و تردیدها در شخصیت سمره چگونه می¬توان منقولات دوره دوم حیات وی اعتماد کرد؟ برابر ظاهر اسناد برخی از احادیث این فرضیه محتمل است که سمره با کعب که نزد خلیفه دوم و معاویه از وجاهت برخوردار بود, ارتباط داشت و از این طریق اقوال وی را در مدارس کوفه و بصره ترویج داد. شایان ذکر است کعب در اواخر عمر خود به شام نزد معاویه رفت و مقام ارجمندی یافت و در حمص شام نیز از دنیا رفت.
شماری از روایات مردود سمره می¬توان به نقل مضامینی چون «الميت يعذب بالنياحة عليه» , « لا عبرة بأذان بلال» , «خلق المرأة من ضلع» , «جواز حلب الماشية بغير إذن أصحابها» , «الإذن في شرب النبيذ بعد ما نهي عنه» , «الدجال يبرئ الأكمه والأبرص» و «وحي الشيطان إلى حواء» با ایرادت و مناقشات محتوایی روبرو است(الحديث النبوي بين الرواية والدراية, ص 389 – 394) و از ظاهر آنها خط مشی فقهی – سیاسی سمره و تمایل وی به ترویج آموزه های جاهلی و اهل کتاب پیداست. روایت وی از کعب الأحبار در موضوع جمال یوسف (ع) نیز در شمار همین دسته از منقولات وی است که به دنبال ترویج اندیشه¬های جاهلی و توراتی بوده است.
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
غرر روایات اعمش در باب فضائل اهل بیت و عاقبت قاتلین ایشان
قال : يا سليمان ، لأحدثنك في فضائل علي عليه السلام حديثين يأكلان كل حديث رويته عن جميع الفقهاء ، فإن حلفت لي ألا ترويهما لأحد من الشيعة حدثتك بهما . فقلت : لا أحلف ، ولا أخبر بهما أحدا منهم - فحدثه بالحديثين في قصة طويلة ، في أحدهما : قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم : " ألا أدلكم على خير الناس جدا وجدة وأبا وأما " ؟ .
قالوا : بلى ، يا رسول الله . فقال : " عليكم بالحسن والحسين ، فإن جدهما محمد رسول الله ، وجدتهما خديجة بنت خويلد سيدة نساء أهل الجنة ، وأباهما علي بن أبي طالب ، وهو خير منهما ، وأمهما فاطمة بنت رسول الله سيدة نساء أهل الجنة " . وفي الثاني ، قوله صلى الله عليه وآله وسلم لبضعته الزهراء : " إن الله اطلع على أهل الدنيا فاختار من الخلائق أباك ، فبعثه نبيا ، ثم اطلع ثانية فاختار من الخلائق عليا ، فأوحى إلي فزوجتك إياه ، واتخذته وصيا ووزيرا " . ثم قال : يا سليمان ، سمعت في فضائل علي أعجب من هذين الحديثين ؟ يا سليمان ، حب علي إيمان ، وبغضه نفاق . فقلت : يا أمير المؤمنين ، الأمان ؟ قال : لك الأمان . قلت : فما تقول - يا أمير المؤمنين - فيمن قتل هؤلاء ؟ قال : في النار ، لا أشك .
قلت : فما تقول فيمن قتل أولادهم ، وأولاد أولادهم ؟ - قال - فنكس
رأسه ، ثم قال : يا سليمان ، الملك عقيم ، ولكن حدث عن فضائل علي بما شئت .
فقلت : فمن قتل ولده فهو في النار .
فقال عمرو بن عبيد : وأخبرني الشيخ الصدق - يعني الحسن البصري - عن أنس ، أن من قتل أولاد علي لا يشم رائحة الجنة .
قال : فوجدت أبا جعفر - المنصور - وقد حمض وجهه ، وخرجنا ، فقال : أبو جعفر : لولا مكان عمرو ما خرج سليمان إلا مقتولا.
بنگرید: ابن مغازلی, المناقب, ص 238.
🆔✨@OstadRad✨
عاقبت ظالمین در روایت تاویلی - تطبیقی قنبر در احتجاج عليه حجاج بن یوسف متن اول:
عن أبي الحسن علي بن محمد ان قنبر مولى أمير المؤمنين ادخل على الحجاج بن يوسف فقال له : ما الذي كنت تلي من أمر علي بن أبي طالب عليه السلام ؟ قال : كنت أوضيه فقال له : ما كان يقول إذا فرغ من وضوئه ؟ قال : كان يتلو هذه الآية " فلما نسوا ما ذكروا به فتحنا عليهم أبواب كل شئ حتى إذا فرحوا بما أوتوا أخذناهم بغتة فإذا هم مبلسون فقطع دابر القوم الذين ظلموا والحمد لله رب العالمين " فقال الحجاج : كان يتأولها علينا ؟ فقال : نعم ، فقال : ما أنت صانع إذا ضربت علاوتك ؟ ( 5 ) قال : إذا أسعد وتشقى فأمر به [ فقتله ] .
تفسير العياشي - محمد بن مسعود العياشي - ج 1 - ص 359 (تحقيق : الحاج السيد هاشم الرسولي المحلاتي, ناشر : المكتبة العلمية الإسلامية - طهران)
متن دوم
وروى الكشي والعياشي باسنادهما ، عن أبي الحسن صاحب العسكر عليه السلام أن قنبرا مولى أمير المؤمنين عليه السلام ادخل على الحجاج فقال : ما الذي كنت تلي من علي بن أبي طالب ؟ قال : كنت أوضيه ، فقال له : ما كان يقول إذا فرغ من وضوئه ؟ فقال : كان يتلو هذه الآية " فلما نسوا ما ذكروا به " إلى قوله : " فإذا هم مبلسون فقطع دابر القوم الذين ظلموا والحمد لله رب العالمين " فقال الحجاج : أظنه كان يتأوله علينا ؟ قال : نعم .
بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 64 - ص 199 – 200 (تحقيق : السيد إبراهيم الميانجي ، محمد الباقر البهبودي / چاپ : الثالثة المصححة /سال چاپ : 1403 - 1983 م / ناشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان). 🆔✨@OstadRad✨
أساليب الإمام السجاد عليه السلام لإحياء كربلاء وكان عليه السلام يحث المؤمنين على البكاء ويقول : أيما مؤمن دمعت عيناه لقتل الحسين عليه السلام حتى تسيل على خده ، بوأه الله تعالى بها في الجنة غرفا يسكنها أحقابا . وأيما مؤمن دمعت عيناه حتى تسيل على خديه مما مسنا من الأذى من عدونا في الدنيا ، بوأه الله منزل صدق . وكان البكاء واحدا من الأساليب التي جعلها وسيلة لإحياء ذكرى كربلاء ، وقد استعمل أساليب أخرى .
منها : زيارة الحسين عليه السلام :
قال أبو حمزة الثمالي : سألت علي بن الحسين ، عن زيارة الحسين عليه السلام ؟ فقال : زره كل يوم ، فإن لم تقدر فكل جمعة ، فإن لم تقدر فكل شهر ، فمن لم يزره فقد استخف بحق رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم . ومنها : الاحتفاظ بتراب قبر الحسين عليه السلام : فكانت له خريطة ديباج صفراء ، فيها تربة قبر أبي عبد الله عليه السلام ، فإذا حضرت الصلاة سجد عليها .
ومنها : خاتم الحسين عليه السلام : فقد كان الإمام زين العابدين عليه السلام يتختم بخاتم أبيه الحسين عليه السلام . كما كان ينقش على خاتمه : ( خزي وشقي قاتل الحسين بن علي عليه السلام ) . ومن المؤكد أن الإمام عليه السلام لم يتبع هذه الأساليب لمجرد الانعطاف مع العواطف والسير وراءها ، ولا لضعف في نفسه ، أو لاستيلاء هول الفجيعة على روحه ، ولم يتخذ مواقفه من بني أمية نتيجة للحقد أو الانتقام الشخصي ، ممن له يد في مذبحة كربلاء .
وإنما كان عليه السلام يلتزم بتلك الخطط ويتبع تلك الأساليب لإحياء الفكرة التي من أجلها قتل الحسين عليه السلام واستشهد هو وأصحابه على أرض كربلاء فضرجوا تربتها بدمائهم الزكية .
جهاد الإمام السجاد ( ع ), السيد محمد رضا الجلالي, ص 184 - 185
✨@OstadRad✨
بازتاب گفتمان حدیث پژوهی جامعة الازهر در کتاب:
طعون و شبهات الشیعه الامامیه حول الصحیح البخاری و الرد علیها
اشاره
جایگاه سترگ و اثر گذار جامعة الازهر مصر در تاریخ معاصر اهل سنّت بر فرهیختگان آشکار و بی نیاز از توضیح است. الازهر در روزگار نزدیک به عصر ما رویکردی تقریبی به شیعه یافت و مذهب تشیع را به عنوان یکی از مذاهب فقه اسلامی به رسمیت شناخت که خود مرهون تلاش های بزرگان حوزه علمیه شیعه در وحدت و تقریب میان الازهر و حوزه علمیه قم بود؛ همچنان این آرمان تقریبی طرفداران جدی در حوزه دارد و البته مخالفانی نیز دارد. در این میان سویه مهم بحث تمرکز بر رویکرد علمی جامعة الازهر درباره شیعه پس از انقلاب اسلامی در ایران است و این پرسش مطرح است که آیا رخداد انقلاب اسلامی در ایران در رویکرد علمی – پژوهشی جامعة الازهر مصر اثر گذار بوده است یا خیر؟ راهکار علمی برای اکتشاف تغییر یا عدم تغییر این رویکرد جامعة الازهر مصر چیست؟ پیش فرض این است که پژوهشها و منشورات نهادهای علمی بزرگ جهان از سیاست های کلان و اسناد بالادستی علمی, سیاسی, فرهنگی و اقتصادی آن پیروی می کند و این منشورات نماینده و برایند این سیاست ها و حداقل برخی نگاه های کلان یا خرد در درون این نهادها حکایت دارد . بر این اساس مطالعه ژرف و روشمند پژوهشهای انجام شده در جامعة الازهر مصر در نیمه سده جاری در سطوح مختلف علمی آن بویژه در مقطع دکتری با گرایش های متنوع آن در رشته های تفسیر قرآن, حدیث, کلام , ... می¬تواند در اکتشاف و تحلیل گفتمانِ پنهان نخبگان الازهر درباره تشیع کمک نماید و تصویری از تشیع در اذهان الازهریون را برای ما نشان دهد. نتایج این مطالعه می¬تواند در امکان یا امتناع تقریب حوزه شیعه با الازهر نیز کمک نماید و البته باب گفتگو و نقدهای علمی دو سویه را نیز فراهم نماید.
یک. امامیه معاصر و نقد الصحیح بخاری؛ رویکردها و بازتابها
بررسی روند تاریخی توجه و نقد صحیح بخاری در میراث امامیه نشان می¬دهد چند دهه اخیر به لحاظ حجم و نوع مطالعات انتقادی صحیح بخاری از جایگاه برجسته و متمایزی نسبت به دوره های قبل برخوردار است. در دوره های متاخر فقه و حدیث امامیه توجه و نقد احادیث صحیح بخاری از سوی حدیث عالمان امامی از طیف اخباریان معتدل و فقیهان به صورت پراکنده و موردی مورد توجه بوده است ولی در در چند دهه اخیر مطالعات نقدهای امامیه علیه صحیح بخاری شتاب ویژه ای در پژوهشهای حوزوی و دانشگاهی به خود گرفته است و افزون بر جستارها و گفتارهای میانی در آثار حدیثی- کلامی معاصر امامیه به طور مستقل در قالب تک نگاری های چند نیز به نقد تفصیلی مبانی, رویکرد و نمونه های حدیثی الصحیح بخاری نیز پرداخته شده است؛ یکی از زمینه های اجتماعی و فرهنگی شیوع این نوع پژوهشهای تقویت گفتمان حدیث پژوهی و مواجهه با رویکردهای سیاسی تقریب گرا – وحدت گرا با اهل سنّـت در ایران پس از انقلاب اسلامی است. گاهی این نقدها چنان تند و تیز است که شخصیت بخاری را نیز تحت تاثیر قرار داده و حتی ترویج ناصبی گری در الصحیح بخاری نیز در برخی از این آثار ادعا شده است. البته شماری از نقدهای جریان دانشگاهی از لونی دیگر است و بیشتر صبغه نقد الحدیثی دارد و البته متاثر از جریان نقد الحدیث رایج در گفتمان حدیث پژوهی دوره معاصر است که ریشه های آن را باید در نقدهای تاریخی خاورشناسان علیه حدیث اهل سنّت جستجو کرد. در این میان خرده نقدهای جریان مستبصرین به شیعه علیه صحیح بخاری را نیز نباید نادیده گرفت که از جمله زمینه های گرایش آنها به مذهب تشیع وجود احادیث نقد بر انگیز در الصحیح بخاری ادعا شده است.
شتاب و حجم نقدهای امامیه علیه الصحیح بخاری جریان های سلفی و حدیث گرای اهل سنّت و رویکردهای تقریب گرا و تجدید نظر طلب امامیه را به واکنش جدی واداشته است. برخی در درون گفتمان حدیث پژوهی شیعه این نوع نقدها را پذیرا نبوده و در مقام نقد نقد آنها برآمده اند و بر این باور هستند که شماری از نقدهای امامیه جدلی و نا تمام است و حتی در مقام توجیه و دفاع نیز بر آمده اند. در گفتمان حدیث پژوهی اهل سنّت معاصر نقدها و ردیه های شیعه علیه الصحیح بخاری رصد و در روند سی سال اخیر نزدیک به بیست کتاب در پاسخ به این نقدهای از سوی عالمان اهل سنّت نگاشته شده است.
دو. الازهر و دفاع از الصحیح بخاری در مقابل نقدهای شیعه
کتاب طعون و شبهات الشیعه الامامیه حول الصحیح البخاری و الرد علیها رساله دکتری است که در دانشکده علوم حدیث الازهر مصر دفاع شده است؛ این کتاب در گونه اخیر پاسخ به نقدهای شیعه علیه الصحیح بخاری قابل جانمایی است که در مقام دفاع تمام عیار و جانبدارانه از الصحیح بخاری است. این کتاب تالیف دکتر عادل بن یوسف العزّازی است که در چهار جلد و 2490 صحفه وزیری توسط دار اللولوء در المنصوره مصر در 2021م منتشر شده است. وی فارغ التحصیل الازهر مصر است و کتاب فوق را به عنوان رساله دکتری خود با رتبه عالی در الازهر دفاع کرده است. پیش از عادل بن یوسف العزّازی تحقیقات فقهی چون تمام المنة في فقه الكتاب وصحيح السنة در چهار جلد منتشر شده است. بررسی تحقیقات وی نشان میدهد که از اندوخته های فقهی, حدیثی , رجالی و کلامی اهل سنّت آگاهیهای خوبی دارد. دکتر العزّازی در مقدمه کتابش از منتقدان صحیح بخاری به عنوان دشمنان, پیروان اهواء و بدعت یاد می کند که تلاش دارند با شبهه افکنی علیه این کتاب و مولف آن از جایگاه و نفوذ این کتاب در قلب های مسلمین بکاهند. وی در ادامه از جمله این گروه را شیعه امامیه معرفی می کند : « من هولاء الطاعنین: فرقة الشیعة الامامیة الذین یحاولون التنقص من قیمة هذا الکتاب بالطعن فیه و فی مولفه .....» (ج1, ص 12 - 13) و در ادامه شیعه به باورهایی چون تحریف قرآن و تکفیر صحابه و .... متهم می کند. همچنین تصریح دارد که بیش ترین نقدهای شیعه علیه صحیح بخاری بوده است و شماری از آنها را گزارش می کند که البته فهرست وی کامل نیست و برخی از نقدهای جدی و مهم چون القول الصراح في البخاري وصحيحه الجامع شيخ الشريعة الإصبهاني( 1266 - 1339 ق) در فهرست وی حضور ندارد و از نقدهای فارسی نیز در این فهرست خبری نیست و برخی از نقدهای چون کتاب اسماعیل الکردی اساساً از شیعه نیست بلکه از نقدهای جریان نومعتزلی است. البته پیش از دکتر العزّازی آثاری از سوی محققان اهل سنّت در پاسخ به شبهات علیه صحیح بخاری و به طور خاص شبهات شیعه علیه این کتاب نگاشته شده است که وی به 16 پژوهش نشریافته در این موضوع اشاره دارد لذا کار دکتر العزّازی را باید در امتداد همین گفتمان نقد نقد الصحیح بخاری دانست(ج1, ص 17- 18). دکتر العزّازی شبهات ونقدهای امامیه علیه الصحیح بخاری را به صورت موضوعی دسته بندی و پاسخ داده است. به ترتیب مجلدات و فصول عناوین شماری از جستارهای وی در تقریر نقدهای شیعه چنین است: یک. نقدهای شیعه علیه شخصیت امام بخاری (عدم تخصص بخاری در دانش رجال ؛ تردید در عدالت و قدرت حفظ بخاری؛ شدت برخورد بخاری با ابوحنیفه) . دو. تردید شیعه در اعتبار انتساب کتاب الصحیح به بخاری ؛ ..... وی در ادامه کتاب به نقد موردی ایرادات و مناقشات شیعه درباره احادیث بخاری در موضوعات متنوع تاریخی, کلامی, فقهی, قرآنی و .... پرداخته است. از جمله به شبهه سرقت کتاب العلل ابن مدینی توسط بخاری به شدت و حدت پاسخ داده است(ج 1, ص 353- 356 ).
سه. گریز از منطق نقد و روی آورد به جدل
روشن است که پژوهشهای انتقادی بایستی از منطق پایه در نقد و تحلیل برخوردار باشند تا اعتبار نتایج آن مقبول باشد که در این کتاب مولف به تقریر و تبیین آن نپرداخته است. از دیگر سو مهمترین آسیب این کتاب رویکرد جانبدارانه و سوگیرانه در نقد است که این کتاب را در مواضع متعددی از یک بحث علمی روشمند به جدل سوق داده است. در معرفی شیعه اخلاق نقد رعایت نشده است و فراوان از تعابیر تند چون رافضه ومشابه آن علیه منتقدان الصحیح بخاری استفاده شده است. آموزه ها و باورهایی به شیعه انتساب داده شده است که آموزه فراگیر نزد شیعیان نیست.
این کاستی ها نشان از این دارد که در الازهر مصر با آن همه شهرت و سابقه, تعصب و ایدئولوژی بر گفتمان نقد علمی سلطه دارد و چگونه آثار جدلی- تبلیغی را در کسوت پژوهش آکادمیک در تراز دکتری عرضه می نماید.
دستاورد جستار:
یک. در گفتمان حدیث پژوهی الازهر همچنان رویکردهای سلفی در حدیث سلطه و حضور جدی دارد و در این میان الصحیح بخاری از جایگاه مهمی برخوردار است و هر گونه نقد علیه این کتاب الازهر را به کنش متقابل وا داشته است.
دو. گفتمان نقد در الازهر بیشتر به سویه انتقاد و جدل گرایش دارد تا درک ژرف و فراگیر اندیشه شیعه در تعامل با کتابهای حدیثی اهل سنّت بویژه الصحیح بخاری.
سه. هنوز موانع جدی در گفتگوی علمی میان گفتمان نخبگان الازهر با شیعه وجود دارد و جزم گرایی و حق پنداری مطلق اهل سنّت و طرد تشیع از امت اسلامی در کتاب دکتر العزّازی مشهود است.
چهار. شماری از نقدهای دکتر العزّازی ریشه در عدم شناخت وی از مبانی کلامی امامیه در اعتبار سنجی حدیث دارد و این نشان از این آسیب در الازهر دارد که توجه به حدیث شیعه در فرایند و روند آموزشی آن مغفول مانده است.
علی راد
May 11
حدیث در مسلخ تعصب و افراط
تحلیلی بر عبارت ابن مدینی: «ولو تركت أهل الكوفة لذلك الرأي يعنى التشيع خربت الكتب» ✍️علی راد
کوفه در میان مدارس حدیثی – فقهی قرن اول و دوم هجری مرجعیت ویژه¬ای دارد به گونه¬ای که در میان محدثان و فقیهان این مهم چنین شایع بود که مصادر شریعت اسلام نزد کوفیان است: «خذوا المناسك عن أهل مكة، وخذوا القراءة عن أهل المدينة، وخذوا الحلال والحرام عن أهل الكوفة » و حتی کوفه مرجع فقیهان مدینه نیز در تشخیص سنن بود:«هى سنة أخذها أهل المدينة عن أهل الكوفة » و اساسا بصره فاقد چنین مرجعیتی بود. برای نمونه شعبة بن حجاج بصری (160 ق ) از بزرگان برجسته حدیث و رجال بصره , اهتمام جدی به حضور در کوفه و استماع حدیث از مشایخ آن داشت به گونه ای که از سی شیخ کوفی روایت داشت که حتی سفیان ثوری از آنها حدیثی نشنیده بود . او برای شنیدن مستقیم از مشایخ کوفی به دنبال آنها می¬رفت همانطوری که تلاش وی برای ملاقات با اسود بن قیس بجلی کوفی در بیابان عبدالقیس گزارش شده است . لذا در وصف اندوخته های حدیثی شعبه تعبیر «وعلمه كوفي» بکار رفته است . این در حالی است که وی از کودکی در بصره رشد کرد و عالم و شیخ برجسته بصره بود و از شعبه نفی و ترک احادیث امام صادق (ع) و ابوحمزه گزارش نشده است.
علی بن مدینی (161 – 234 ق) - از سَرآمدان حدیث و رجال عامه در قرن دوم و سوم هجری – نیز ضمن اهتمام به نقل میراث حدیثی کوفیان, در توجیه توجه ویژه خود به میراث کوفه چنین تاکید داشت که اگر میراث حدیثی کوفیان به دلیل تشیع ایشان مردود تلقی شود, اساس حدیث از بین می¬رود:« ولو تركت أهل الكوفة لذلك الرأي يعنى التشيع خربت الكتب, قوله خربت الكتب يعنى لذهب الحديث » . این جمله علی بن مدینی نه از سَر تعصب بلکه از سَر فراست و شناخت وی از اهمیت و جایگاه محدثان سترگ کوفه در انتقال حدیث در قرن دوم و سوم هجری است و ریشه در اصل مهم در دیپلماسی علمی دارد که دانش و دانشمند را نباید به مسلخ تعصب, سیاست , زور و سلطه کِشاند و از سر زور و تزویر به حذف و سانسور شخصیت و میراث علمی یک جریان اقدام کرد. سخن علی بن مدینی در لایه زیرین خود بر این نکته نیز دلالت دارد که جریانی مرموز به طور جدّ در میان محدثان عامه قرن دوم تلاش داشت میراث حدیثی کوفیان را سانسور نموده و اجازه انتشار و نقل آن را در سایر مدارس ندهد و تا حدودی در این زمینه موفق شده بود. امتداد اجتماعی و فرهنگی این جریان در میان مشایخ عامه تا حدی گسترده و جدّی بود که ابن مدینی را به موضع¬گیری علمی و منطقی در مقابل آن واداشت و او ناگزیر شد همگنان خود را به اهمیت میراث کوفه توجه دهد. در این فضای سیاسی برخورد با حدیث و مشایخ کوفه, نقل احادیث کوفیان به دلیل ضرورت علمی, ساختار شکنی و تقابل با جریان مذکور بود لذا نقل احادیث کوفیان پیامدهای منفی به دنبال داشت .
محدّثان تیز بین , آزاد اندیش و با انصاف چون علی بن مدینی, نقل حدیث کوفیان را بر این پیامدهای ناگوار ترجیح دادند تا سنّـت و حدیث قربانی زر و زور و سیاست نشود زیرا به عدم وثاقت مشایخ بزرگ حدیث کوفه نبود و افراط و تفریط برخی از افراد را به مشایخ بزرگ شیعه در کوفه تعمیم نمی¬داد. اگر در واقع امر و بر اساس معیارهای شناخته شده در جرح و تعدیل, مشایخ کوفه فاقد وثاقت لازم در نقل حدیث بودند به طور قطع ابن مدینی چنین داوری درباره میراث حدیثی کوفه نمی¬کرد و دلیل جریان منع نقل میراث کوفیان می¬توانست به دور از هر گونه گرایش سیاسی و مذهبی به دلیل عدم وثاقت کوفیان استناد نماید و امثال ابن مدینی را با خود همراه سازد لکن دقت در لایه های سخن ابن مدینی و شواهد بیرونی نشان می¬دهد که مسئله اصلی جریان مذکور در منع و سانسور میراث سرآمدان و مشاهیر کوفیان, عدم وثاقت ایشان نبود.
✨@OstadRad✨
May 11
اخلاق تفسیر قرآن کریم
از جمله مباحث مرتبط با پدیده فهم متن و بیان و تفسیر، اخلاق مربوط به آن است. در اخلاق فهم و تفسیر متن پرسشهایی چند مطرح است. برخی از این پرسشها عبارت است از: آیا انسان در قبال متنی که به دنبال فهم آن است مسئولیتی دارد ؟ آیا برای فهم و تفسیر متن، معیارهایی وجود دارد که ما را ازگام گذاردن در بیراهه مبرا دارد؟ و آیا هرکس برای فهم متن آزاد است و آنچه برداشت میکند را میتواند به متن مورد نظر و صاحب آن متن نسبت دهد؟ این بحث آنگاه که به متون مقدس، و در بین مسلمانان به قرآن کریم ارتباط پیدا میکند از اهمیت و حساسیت مضاعفی برخوردار میشود. در این نوشتار سعی برآن بوده است تا با تکیه بر متون اسلامی مسؤولیت اخلاقی مخاطبان متون روشن شود و حدود فهم معنا و تفسیر آن با توجه با معیارهای اخلاقی بهویژه در ارتباط با قرآن کریم به بحث گذاشته شود.
کلیدواژهها : متون اسلامی فهم و تفسیر اخلاقیات مسوولیت. لینک دانلود مقاله : https://jqst.ut.ac.ir/article_35013.html ✨@OstadRad✨