eitaa logo
پارهٔ تن
199 دنبال‌کننده
29 عکس
9 ویدیو
3 فایل
💠 حضرت امام -قدس‌سره‌-: «فرزند عزیزی را که پارۀ تنم بود، از دست دادم ...» (صحیفۀ امام؛ ج‏۷؛ ص: ۱۸۰) | معبری به دریای عرفان، حکمت و فقهِ عینی | ✒ مدیریت: @Management_Pareye_Tan
مشاهده در ایتا
دانلود
🗒 | نگاه جامع و تمدنی شهید مطهری 👤 استاد : ▫️ شهید مطهری -رحمه‌الله-، با همۀ توانایی و جامعیت، خود فرهنگ و تمدن شد. ▫️ تحقق فرهنگ، یک فرآیند است که ناظر به داشته‌ها و ظرفیت‌های موجود است؛ ولی شهید به تنهایی دارای همۀ ظرفیت‌های ناظر به فرهنگ بود؛ تنها نقش فرهنگی نداشت؛ بلکه رویکرد فرهنگی و تمدّنی داشت و در آثار شهید به درستی مقولۀ فرهنگ و تمدن به خوبی دیده می‌شود. ▫️ ایشان معتقد بود که اسلام دارای نگاه تمدنی است، از مفهوم اسلام به خوبی دفاع می‌کند و نظریۀ تمدنی می‌دهد. ▫️ او امّت تغییریافته در سطح خود، با رصدکردن شرایط محیطی و براساس نیاز روز، هر چیزی که نیاز حرکت است، در خود جای داد. ▫️ او «داستان راستان» برای کودکان، «اصول و روش رئالیسم» برای مقابله با جبهۀ عظیم فلسفی رقیب را شرح می‌کند و هم اسفار تدریس می‌کند، با گروه‌های سیاسی ارتباط برقرار می‌نماید، خطابۀ سیاسی دارد و همۀ هستی‌اش را در خدمت رهبری؛ یعنی امام راحل قرار می‌دهد. ▫️ شهید مطهری دارای نگاه چند بعُدی بود و همۀ کار و فعالیت شهید نشان می‌دهد که می‌شود همۀ مسائل فرهنگ و مسائل مرتبط را یکجا در ایشان دید. 📥 برگرفته از کانال «استاد حمید پارسانیا» -حفظه‌الله- 🏷 | 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | هیچ انسانی بر دیگری برتری ندارد مگر به تقوا 🔖 یکسان‌بودن انسان‌ها ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مقدمه❗️ امروزه، شعار تساوی، خیلی بوق و کرنا می‌شود؛ اما کیست که به حقیقت معنا، این شعار را تفسیر و سپس عملی کرده باشد؟ مسئلهدین اسلام هم ندای تساوی سر می‌دهد. باید دید تفسیر او از این مفهوم چیست؟ برای این مقصود، به برخی از آثار متفکر شهید، استاد مطهری مراجعه می‌کنیم. ➖ تمامی انسان‌ها، از یک پدر و مادر متولد شده‌اند و هیچ برتری‌ای بر یکدیگر ندارند. هیچ امری،‌ حتی امام مسلمین بودن هم نمی‌تواند بین انسان‌ها، تفاوتی بگذارد. ➖ در داستان «مسیحی و زره علی -علیه‌السلام-» می‌بینیم که بین حضرت علی -علیه‌السلام- که در آن زمان، خلافت مسلمین هم به دست ایشان بود و بین یک مسیحی که در ممالک اسلامی زندگی می‌کند، هیچ تفاوتی در نوع قضاوت قاضی حکومت وجود ندارد و امیرالمومنین هم مثل انسان‌های دیگر، برای اثبات مدعای خود باید شاهد بیاورد؛‌ در غیر این صورت، رأی دادگاه، به نفع فرد دیگر خواهد بود. ➖ حتی سبقت در روی‌آوردن به دین اسلام و خدمات ارزندهٔ زیاد در میدان جنگ و حمایت از رسول خدا و...، موجب برتری فردی بر دیگری نمی‌شود و باید همه، در پیشگاه دادگاه اسلامی،‌ مساوی و با یک چشم نگاه شوند. ➖ در داستان «درمحضرقاضی» می‌بینیم که حضرت علی -علیه‌السلام-،‌ چگونه از برخورد خلیفهٔ دوم در رعایت نکردن تساوی دو طرف مخاصمه در نوع صدا زدن، ناراحت می‌شوند و به او تذکر می‌دهند. ➖ همین نگاه در دین اسلام است که باعث می‌شود به مسلمین دستور بدهد که خود را از هیچ کسی برتر نبینند و امتیازی برای خود قائل نشوند. «ان الله یکره من عبده ان یراه متمیزا بین اصحابه» لذا در داستان«غذای دسته جمعی» به خوبی می‌بینیم که رسول خدا -صلی‌الله‌علیه و‌آله- در پختن غذا به یاران خود دست کمک می‌رسانند و هیزم جمع کردن را به عهده می‌گیرند. ➖ همچنین در داستان «بندکفش»، می‌بینیم که امام صادق -علیه السلام-، سختی‌ای که از پاره‌شدن بند کفششان پیش آمده بود را به یار خود ندادند و خود را مستحق آن می‌دانستند. ➖ وقتی پیغمبر خدا و امام مسلمین‌بودن مایهٔ برتری بر دیگران نمی‌شود، چگونه صفاتی دیگر همچون ثروتمند‌بودن، می‌تواند موجب برتری باشد. «داستان مستمند و ثروتمند» ➖ در تاریخ، برخی انسان‌ها بودند که به خاطر نسبت خود با ائمهٔ اطهار -علیهم السلام-، خود را مستحق بهشت خدا می‌دانستند و آتش جهنم را بر خود حرام می‌دانستند و این امر را مایهٔ مباهات و فخر‌فروشی و برتردانستن خود بر دیگران می‌دانستند. ➖ در داستان‌ «حرف بقّال‌ها»، برادر امام رضا -علیه السلام- که زید نام داشت، همین نگاه را داشته است. ➖ امام رضا -علیه السلام-، با این نگاه او به شدت مخالفت می‌کنند و او را در میان جمع، مورد عتاب قرار می‌دهند و با منطقی قوی، حرف‌های او را بی‌أساس می‌خوانند و رد می‌کنند و می‌فرمایند: « أساس کار، پیوند معنوی و صلاح عمل و اطاعت امر خداست. هر کس خدا را اطاعت کند، از ما اهل بیت است؛ گو اینکه هیچ‌گونه نسبت و رابطهٔ نسلی و جسمانی با ما نداشته باشد؛ و هر کس گنهکار باشد، از ما نیست؛ گو اینکه از اولاد حقیقی و صحیح النسب زهرا باشد...» ➖ قوم و خویشاوندی با ائمهٔ اطهار -علیهم السلام-، نه باعث رانت آخرتی می‌شود و نه باعث رانت مادّی و دنیوی. ➖ در داستان «عقیل، مهمان علی»، می‌بینیم که عقیل، برادر امیرالمومنین، از او درخواست می‌کند که از بیت‌المال مسلمین، به او پولی بدهد تا قرضش را پرداخت کند؛ اما با مخالفت برادرش روبه‌رو می‌شود و هیچ چیزی عائدش نمی‌شود. ➖ در دین اسلام، تنها یک ملاک برای برتری انسان‌ها وجود دارد؛ آن هم، تقوا و اطاعت امر خداست. «ان اکرمکم عندالله،‌ أتقاکم» ➖ در داستان «جویبر و زلفا» می‌بینیم که پیامبر خدا، همهٔ تعصبات قومی و شأنیت‌های قبیله‌ای را باطل می‌داند و مرد و زن مومن را هم‌شأن یکدیگر می‌خواند و جویبر و زلفا را به عقد هم در‌ می‌آورد. 🏷 | 📘 با اقتباس از کتاب داستان راستان؛ 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | زهد، استفاده از مال دنیا برای آباد‌سازی آخرت 🔖 طریقه معتدل اسلام در استفاده از نعمات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مقدمه❗️ نسبت انسان با نعمات دنیا، چه نسبتی است؟‌ آیا نسبت سلبی است؟ به این معنا که انسان باید تا جایی که می‌تواند، از نعمات دنیایی خودداری کند و هیچ بهره‌وری‌ای نکند؟ یا اینکه نسبت ایجابی کامل دارد به این نحو که به دنبال بهره‌وری هر چه بیشتر از اموال دنیا باشد و خود را وقف این کار بکند و برای آن، دست به هر کاری بزند؟ به دیگران ظلم کند، بازار سیاه راه بیاندازد، طمع و حسد بورزد، از ابعاد معنوی خود بزند و خود را صرفا به این امور مشغول کند؟ مسئله❓ در دین مبین اسلام،‌ چه موضعی در برخورداری از اموال دنیا اتخاذ شده است؟ جواب📨 برای این منظور، به برخی از آثار متفکر شهید، استاد مطهری، مراجعه می‌نماییم. ➖ در دین مبین اسلام،‌ این مسئله، تحت عنوان معنای حقیقی زهد مورد بررسی واقع می‌شود. رویکرد اتخاذی اسلام، هیچ‌کدام از این دو رویکرد نیست. انسان، نه اجازه دارد که خود را وقف کامل برای دنیا کند و از امور معنوی و ... بزند و نه اجازه دارد که مال دنیا را برای خود حرام بشمارد و هیچ بهره‌ای برای خود نگذارد. ➖ انسان، باید در به دست‌آوردن رزق و روزی، تلاش خود را به کار ببرد و کلّ بر جامعه نباشد و نگاه خود را به کمک دیگران معطوف نکن. ➖ خود ائمه -علیهم السلام- هم در راه کسب روزی حلال، با دستان خود تلاش می‌کردند و خود را به سختی‌ها و مشقت‌های کارکردن وادار می‌کردند و یاران و شاگردان خود را نیز به شدت توصیه به کار و تلاش و کسب روزی حلال می‌نمودند و از اینکه انسان، بار خود را به دوش دیگران بیاندازد، بسیار نهی کرده‌اند. انسان مومن،‌ اجازه ندارد که از مال دنیا روی‌گردان شود و همه چیز را کنار بزند و صرفا به امور عبادی و معنوی بپردازد. ➖ در داستان «علی و عاصم»، حضرت، دو گروه انسان‌ها را نهی می‌کند. ➖ یکی خود عاصم را که از مال دنیا روی‌گردان شده بود و از زن و بچه و عیال خود دوری کرده‌بود و به مسجد رفته‌بود و صرفا مشغول عبادت خدای متعال بود. ➖ گروه بعدی هم برادر عاصم بود که از مال و منال دنیا، بسیار برای خود جمع کرده‌ بود. حضرت این گروه را از جمع‌کردن مال دنیا نهی نکرد، بلکه توصیه‌هایی کردند که چگونه همین مال دنیا را به گونه‌ای استفاده کنند که سرای آخرت خود را آباد کنند. به این وسیله که در آن خانه، از مهمان پذیرایی کند و صلهٔ‌ رحم نماید و حقوق مسلمانان را به وسیلهٔ آن آشکار کند و از مطامع شخصی خارج سازد. ➖امام صادق -علیه السلام- هم در برخورد ایشان با چند صوفی، برای صحت استفادهٔ‌ خود از مال دنیا، احتجاج می‌کنند به اینکه ایشان از وقتی که به بلوغ و رشد رسیده‌اند، مراقب هستند که اگر حقی در مالشان پیدا شد، آن را به موردش برسانند. ‌🏷 | 📘 با اقتباس از کتاب داستان راستان؛ 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | احیای فکر دینی در کتاب داستان راستان 🔖 بیان روح معارف، رسالت کتاب داستان راستان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مقدمه❗️ شهید مطهری -قدس‌سره- در مقدمهٔ عدل الهی می‌فرماید: «این بنده، از حدود بیست سال پیش [۱۳۳۲ شمسی] که قلم به دست گرفته، مقاله یا کتاب نوشته‌ام، تنها چیزی که در همهٔ نوشته‌هایم آن را هدف قرار داده‌ام، حل مشکلات و پاسخگویی به سوالاتی است که در زمینهٔ مسائل اسلامی در عصر ما مطرح است...» مسئله❓ رسالت کتاب داستان راستان چیست؟ غرض شهید مطهری از نوشتن یک کتاب داستان، چه چیزی می‌تواند باشد؟ جواب📨 ▫️ شهید مطهری -قدس‌سره- در مقام بیان علل گریز از دین و یا گرایش به مادیگری، یکی از عللی که برای این مقوله ذکر می‌کنند، تفسیر غلط از معارف و مبانی و مفاهیم و گزاره‌های دینی است. ▫️ توضیح اینکه وقتی فردی در سنین کودکی یا نوجوانی، توسط پدر و مادر و یا حتی دیگر افراد، مفاهیم و گزاره‌های دینی را به صورت اشتباه دریافت می‌کند، مثلا برخی مفاهیم را وارونه دریافت می‌کند، مثل حقیقت صبر که باید موجب تلاش و کوشش باشد را دست‌مایهٔ کناره‌گیری از عرصه و دست روی دست گذاشتن می‌پندارد و مثلا حقیقت زهد در اسلام را به معنای سلب هرگونه بهره‌برداری از مال دنیا می‌داند؛ در صورتی که اصلا به این معنا نیست، وقتی اینگونه، دریافت‌های غلط صورت بگیرد، بعدا که کودک و نوجوان، به سنین بالاتر می‌رسد و احیانا مطالعاتی می‌کند، متوجه می‌شود که اشکالاتی به این معانی وارد می‌شود؛ اما اشتباهی که می‌کند این است که فکر می‌کند تعریف این مفاهیم دینی، همانی است که در کودکی از این و آن دریافت کرده است؛ لذا اشکالات را به اصل مفاهیم دینی وارد می‌داند و همین فرایند، باعث روی‌گردانی او از امر دینداری می‌شود. ▫️ وظیفه و تکلیف ما این است که فکر دینی را احیا کنیم و گزاره‌ها و مسائل دینی را به معنای صحیحش به دست بیاوریم و همان‌ها را به دیگران؛ از جمله فرزندانمان و متربی‌هایمان انتقال دهیم. ▫️ یکی از رسالت‌های کتاب «داستان راستان»، همین احیای فکر دینی است. شهید مطهری - قدس‌سره- در مقدمهٔ این کتاب می‌فرماید: «این داستان‌ها، علاوه بر آنکه عملا می‌تواند راهنمای اخلاقی و اجتماعی سودمندی باشد، معرف روح تعلیمات اسلامی نیز هست و خواننده از این رهگذر، به حقیقت و روح تعلیمات اسلامی آشنا می‌شود...» ▫️ از جمله مباحثی که درکتاب داستان راستان مورد بیان واقع می‌شود، مفاهیمی چون: مسئله علم، استقلال در امور شخصی و اتکاء به توانایی‌های خود، رسیدگی به امورات دنیا، ارزش و اصالت عمل و حرکت، خدمت به خلق، مفهوم حق و تکلیف، تفکر و عقلانیت، حلم و بردباری و ملایمت و صبر، تساوی انسان‌ها، حقیقت زهد، اجتهاد، کلّ بر جامعه نبودن، سیر و سلوک و حقیقت ایمان، مفهوم آزادی، توجه به ظاهر و باطن، توجه به دنیا و آخرت، احکام اجتماعی و فردی دین، تلاش و ایستادگی برای نیل به مطلوب، تقوا و پاکدامنی، استغنا و مناعت طبع و... می‌باشد. 🏷 | 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | شهید مطهری، فقیه و فیلسوف اسلام ✍🏻 حجت‌الاسلام _______________________________ 🪞 شهید مطهری همواره بر پایۀ معارف عمیق دینی که برآمده از فقاهت و حکمت اصیل دینی است با پرسش‌های زمانه مواجه شده است و در نقش یک فقیه جامع و حکیم متاله پاسخ داده است. 🪞 شهید مطهری همواره به شان اسلام‌شناسی، فقاهت، حکمت و روحانیت خود تصریح و تاکید داشته است و همواره نگرش انتقادی، حکمی و اجتهادی به جریان‌های روشنفکری داشته است. 🪞 بهترین تحلیل را حضرت امام خمینی -قدّس‌سرّه- از استاد شهید آیت الله مطهری داشته است و شایسته است همگان به عمق آن پی ببرند و بر آن تاکید کنند: 🩸 اینجانب به اسلام و اولیای عظیم الشأن آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران، ضایعۀ أسف‌انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالی‌مقام؛ مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری -قدس‌سره- را تسلیت و تبریک عرض می‌کنم، تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزندۀ خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد، و با کج‌روی‌ها و انحرافات، مبارزۀ سرسختانه کرد. تسلیت در شهادت مردی که در اسلام شناسی و فنون مختلفۀ اسلام و قرآن کریم کم‌نظیر بود... من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می‌بخشند و به ظلمت‌ها نور می‌افشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسان‌ها و به امت اسلامی تبریک می‌گویم. 🩸 من اگرچه فرزند عزیزی که پارۀ تنم بود از دست دادم؛ لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد. مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم‌نظیر بود رفت و به ملأ اعلی پیوست؛ لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او، شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی‌اش نمی‌رود. 🩸 سال‌روز شهادت شهیدی مطهر است که در عمر کوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت، که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مکتب بود، او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی‌قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت، آثار قلم و زبان او بی‌استثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت می‌گرفت، برای عارف و عامی سودمند و فرحزا است. 🩸 خدمتی که به نسل جوان و دیگران مرحوم مطهری کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی‌استثناء همۀ آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی‌استثناء آثارش خوب است. ایشان بی‌استثناء آثارش خوب است، انسان‌ساز است.» 🩸 اکنون شنیده می‌شود که مخالفین اسلام و گروه‌های ضدانقلاب درصدد هستند که با تبلیغات اسلام‌شکن خود، دست جوانان عزیز دانشگاهی را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند، من به دانشجویان و طبقۀ روشنفکران متعهد توصیه می‌کنم که کتاب‌های این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه‌های غیراسلامی فراموش شود». 🏷 | 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | مهم دلته! ✍🏻 سعید رضوان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مقدّمه❗️ خیلی از اوقات از افراد مختلفی این حرف را می‌شنویم که -مثلاً- «نیاز نیست که حجاب داشته باشی؛ مهم دلته؛ دلت پاک باشه، خدا قبول می‌کنه» تصور این افراد از این جمله این است که با صرف پاک‌بودن دل و اعتقاد به یک مسئله -ولو این که طبق آن اعتقاد، عمل نشود-، می‌توان به سعادت رسید. مسئلهاما آیا اصلاً می‌شود که دل پاک باشد و ایمان در دل باشد؛ اما انعکاس عملی در خارج نداشته باشد؟ آیا می‌شود که انسان نسبت به یک موضوعی -مثلاً- لزوم حجاب، معتقِد باشد؛ اما طبق عقیدهٔ خود عمل نکند و در نتیجه حجاب نداشته باشد؟ جواب 📨 ▫️شهید مطهری در مقالهٔ «ارکان سعادت بشر» در کتاب «حکمت‌ها و اندرزها» به این مطلب اشاره می‌کنند. ▫️تمام ارکان سعادت بشری در سورهٔ مبارکهٔ عصر در ضمن ۴ عنوان بیان شده است: ۱- ایمان به ذات اقدس الهی که ایمان به همه حقائق است؛ ۲- عمل صالح؛ ۳- تشویق‌کردن یکدیگر به حق؛ ۴- تشویق‌کردن یکدیگر به صبر و استقامت؛ ▫️بسیاری از افراد هستند که نسبت به یک مسئله‌ای ایمان دارند؛ اما به جهاتی طبق اعتقادشان عمل نمی‌کنند؛ این جهات را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: ➖ ۱- جهات مربوط به عمل: مثل این که عده‌ای ایمان و اعتقاد نسبت به مسائلی دارند؛ اما در هنگام عمل‌کردن، مصداق عمل را اشتباه می‌گیرند و اشتباهاً به چیزی عمل می‌کنند که ربطی به اعتقاد ایشان ندارد؛ درحالی‌که خود شخص گمان می‌کند که دارد درست عمل می‌کند؛ مثل این که کسی از مال دزدی، به نیازمندان کمک کند و خودش فکر کند که در حال صدقه‌دادن است. نکته: البته بازگشت این جهات به مرحلهٔ معرفت است. ➖ ۲- جهات معرفتی: یعنی شخص تصور غلطی نسبت به اصل «عمل‌کردن» دارد؛ به این معنا که شناخت درستی از مقولهٔ «عمل» و ضرورت آن ندارد و به دلائلی در ذهن او چنین وانمود شده است که «عمل»، چندان أهمیتی ندارد و صرف ایمان به یک مسئله را کافی می‌داند؛ درحالی‌که نمی‌داند که دنیا، مزرعهٔ آخرت است و باید در اینجا کشت کند تا برداشت کند و کشت‌کردن به صرف ایمان و اعتقادداشتن به معارف نیست. ▫️ خداوند متعال می‌فرماید: «إن الانسان لفی خسر؛ إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر». ▫️تمام ارکان سعادت بشر در همین جمله خلاصه شده است و خداوند -متعال- این‌ امور را به نحو جمعی برای سعادت لحاظ کرده است؛ لذا روشن است که ایمان به تنهایی دردی دوا نخواهد کرد. ▫️از همین جاست که می‌توان مشکل برخی از گروه‌های بدون شریعت را، مشکل معرفتی دانست؛ به این معنا که تلقی آن‌ها از مقولهٔ «عمل» تلقی غلطی است و نتوانستند به خوبی جایگاه «عمل» و اهمیت آن را بشناسند؛ لذا دچار کج‌فهمی از دین شده‌اند و رسیدن به سعادت واقعی را منوط به صرف وجود ایمان دانستند و از نقش خطیر «عمل» در این راه، غافل شدند. ▫️این درحالی است که امیر المؤمنین -علیه‌السلام- در حکمت ۱۵۰ نهج البلاغة می‌فرمایند: «لا تکن مِمَّن یَرجُو الآخرةَ بِغَیرِ عملٍ»؛ جزء آن دسته از مردم مباش که آرزوی رسیدن به مقامات اخروی و معنوی را دارند؛ ولی می‌خواهند بدون آنکه عملی انجام دهند، به آن برسند. نابرده رنج، گنج میسَّر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر، که کار کرد 📘 با اقتباس از «حکمت‌ها و اندرزها»؛ مقالهٔ «ارکان سعادت بشر» 🏷 | 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | آگاه‌ترین شخص به زندگی تو، خودت هستی ✍🏻 سعید رضوان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مقدّمه❗️ 🔺 همهٔ انسان‌ها در ایام زندگی با مشکلات فراوان و متفاوتی دست و پنجه نرم می‌کنند؛ انسان‌ها در مواجههٔ با این مشکلات به دو دسته تقسیم می‌شوند: ➖ ۱- کسانی که خودشان در صدد علاج مشکل برمی‌آیند و با بررسی احوالات درونی خود و محاسبهٔ‌ تیزبینانهٔ نحوهٔ عملکرد خود در ایام مختلف، مشکل را ریشه‌یابی می‌کنند و سپس با تفکر و مشاوره، مشکل خود را درمان می‌کنند؛ ➖ ۲- کسانی که دیگران را تنها راه حل علاج مشکل می‌دانند و اصلا به خودشان زحمت محاسبه و تفکر و تامل نمی‌دهند؛ به این معنا که همیشه منتظرند که شخصی با اسب سفید به دنبال آن‌ها بیاید و آن‌ها جزئيات زندگی خود را با او در میان بگذارند و او مشکلاتشان را حل کند؛ مسئله❓ ▫️اما جای سؤال باقی است که واقعاً آیا دیگران می‌توانند تنها حلّال مشکلات زندگی انسان باشند؛ بدون این که انسان به خود زحمت فکر و تامل بدهد؟! ▫️اصلا آیا ورود دیگران به عرصه‌های مختلف زندگی؛ به خصوص حریم‌های شخصی و جزئيات زندگی انسان جائز است؛ یا این که بعضی مواضع هست که اصلا ورود دیگران به آن‌ها درست نیست و خود انسان باید راه حل را بیابد و به فکر چاره باشد؟ جواب 📨 ▫️شکی در این نیست که انسان به دلیل این که از جمادات، نباتات و حیوانات استعداد بیش‌تری دارد، بیش‌تر هم نیازمند تربیت است؛ همانطور که یک گل به دلیل این که از سنگ کامل‌تر است، بیش‌تر نیازمند تربیت است؛ اما این تصور که مربی انسان فقط باید دیگران باشند و خود او هیچ نقشی در تربیت خود ندارد، تصور غلطی است. ▫️انسان قوای عاقله‌ای دارد که اجازه نمی‌دهد که کاملاً تابع عوامل خارجی باشد؛ بلکه در نهایت باید تصمیم نهائي را خود او بگیرد. انسان با یک سنگ؛ یا فلز تفاوت دارد. ▫️انسان دارای اراده و قوهٔ تصمیم‌گیری است. او در تصمیم‌گیری مجبور و مقهور خواسته‌های دیگران نیست؛‌ بلکه او به این دلیل که با اختیار آفریده شده است، خودش باید نسبت به امور زندگی خود نقش داشته باشد و نسبت به امر تربیت هم باید خود او اراده بکند و إلا پند و اندرز هیچ کسی در او تاثیر نخواهد گذاشت؛ لذا در روایت یکی از احتیاجات مؤمن را «واعظ درونی» شمرده شده است؛ یعنی کسی که از درون، خود را موعظه نکند، هر موعظه‌ای که از بیرون به او برسد، به حال او فائده‌ای ندارد. ▫️یکی از اموری که در تربیت خیلی مؤثر است، امر «مشاوره» با افراد صاحب خرد و تجربه است؛ اما نباید تصور شود که فقط مشاور است که می‌تواند مشکلات من را حل بکند؛ بلکه شکی نیست که وجود مشاور و مربی، لازم است؛ اما کافی نیست؛‌ او فقط نقش یک بازوی کمکی را دارد تا در فهم انسان نسبت به علت مشکل کمک کند؛ اما تنها کسی که به ریز ریز وقائع و جزئیات زندگی با خبر است، خود انسان است؛ نه هیچ کس دیگری؛ لذا خود انسان است که باید با تفکر و محاسبه و جست و جو در وقائع زندگی، ریشهٔ مشکلات خود را بیابد و در صدد حل این مشکلات بر بیاید. ▫️اینجاست که می‌بینیم که در معارف اسلامی به چه میزان بر امر محاسبهٔ نفس تاکید شده و اهمیت آن گوشزد شده است. محاسبهٔ نفس یعنی از نفس حساب کشیدن که چه کار کردی و چه کار نکردی؟ ▫️از دل همین محاسبه است که انسان متوجه اختلالات خود می‌شود. چطور کسی که در زندگی من نیست و از جزئیات زندگی من و از عملکرد من خبر ندارد می‌تواند تصمیم نهائي را نسبت به زندگی من بگیرد؟ 📘 با اقتباس از «حکمت‌ها و اندرزها»؛ مقالهٔ «انسان مربی خود» 🏷 | 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | سعادت در نگاه شهید مطهّری _۱_ 🔖 معنای سعادت و سرچشمهٔ آن ✍🏻 مجید ذوالقدر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مقدمه❗️ یکی از مباحث مهم و اساسی که استاد متفکر، شهید مطهری، در کتاب حکمت‌ها و اندرزها بررسی می‌کنند، مسئله سعادت است. همۀ انسان‌ها، جویای سعادت هستند. هیچ‌کس بدبختی و شقاوت خود را نمی‌خواهد. هر چیزی را که دنبال می‌کند، اول احساس می‌کند که رسیدن به آن شیء، موجب خوشی و سعادت اوست؛ سپس به دنبال آن می‌رود؛ بنابراین، سعادت، مطلوب و آرزوی همۀ انسان‌هاست. مسئله❓ اما سعادت چیست و چه معنایی دارد؟ از آن مهم‌تر اینکه راه‌های رسیدن به آن چیست؟ انسان، برای خوش‌بخت‌شدن، به چه چیزهایی نیاز دارد؟ جواب📨 ◽️ پاسخ این است که مفهوم و معنای سعادت، مسئلۀ پیچیده و اساسی‌ای نیست؛ چون معنای آن را همه درک می‌کنیم. سعادت به معنای خوشی و رضایت و حس رضایتمندی و موفقیت و عدم ناراحتی است. آن چیزی که خیلی مهم است و باید بیشتر به آن پرداخته شود، ارکان و لوازم سعادتمندی است.اما به راستی کجا باید دنبال ارکان سعادت بگردیم؟ چه کسی یا چه کسانی مایۀ خوشبختی ما هستند؟ گلیم بخت ما به دست چه کسی است؟ ◽️ جناب مولوی، داستان پرمعنایی را نقل می‌کند که به این سوال ما هم ربط دارد. ایشان تعریف می‌کنند که فردی بوده که ایام زیادی را به مناجات و دعا می‌پرداخته که ای خدا، من را به گنجی راهنمایی کن که به وسیله آن، ثروتمند شوم و زندگی‌ام را رونق دهم. بعد از مدتی، در عالم رویا به او خبر می‌دهند که برو به روی فلان تپه و پشت به شهر بایست و تیری را در کمان قرار بده. هر جا که تیر افتاد، همان‌جا را حفر کن، گنج همان‌جاست. آن بنده خدا هم طبق آنچه دیده بود عمل کرد و به بالای همان تپه رفت و تیر را به کمان گذاشت و محکم کشید و پرتاب کرد. بعد هم رفت و همان‌نقطه را حفر کرد؛ اما چیزی نیافت. او چند بار دیگر هم همان‌کار را تکرار کرد؛ اما گنجی پیدا نکرد. دوباره رو به دعا آورد و از خدا خواست که راهی به او نشان دهد. دوباره در عالم رویا به او خبر دادند که ما به تو گفتیم که تیر را در کمان قرار ده؛ ولی نگفته بودیم که آن را به قوت پرتاب کنی. این‌بار مرد رفت و طبق دستور عمل کرد و گنج را زیر پای خود یافت؛ یعنی همان جا که تیر از کمان افتاد. پندی که از این شعر می‌توان گرفت این است که گنج اصلی، درون خود ماست. (ای کمان و تیرها برساخته****صید نزدیک و تو دور انداخته) ◽️ در نگاه استاد شهید مطهری، سرچشمۀ سعادت و شقاوت انسان، درون وجود انسان است. گلیم بخت هر کسی به دست خودش داده شده تا خودش سرنوشتش را ترسیم کند. هر قوم و ملتی، نعمت‌ها و موجبات آسایش و سعادتمندی یا بلاها و نقمت‌ها و موجبات ناراحتی که بر آن‌ها وارد می‌شود، به وضع معنوی و فکری و اخلاقی خود آنها مربوط است و مادامی که در فکر و روح و اراده و اخلاق آنها تغییری حاصل نشود، در وضع زندگانی آنها تغییری حاصل نمی‌شود. منبع و سرچشمهٔ‌ سعادت و شقاوت، در داخل وجود انسان و در واقع همان روحیهٔ‌ انسان است؛ نه در بیرون. ▫️روحیهٔ انسان که سعادت دنیا و آخرتش بسته به آن است عبارت است از مجموع افکار و معتقدات و خصلت‌ها و صفات روحی. اعمال انسان،‌ طفیلی روحیهٔ انسان است؛ یعنی انسان هر طور فکر بکند و هر طور عادات و ملکاتی داشته باشد،‌ همان‌طور عمل می‌کند« قل کل یعمل علی شاکلته». 🏷 | 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | سعادت در نگاه شهید مطهّری _۲_ 🔖 ارکان سعادت؛ ایمان و عمل ✍🏻 مجید ذوالقدر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مسئله❓ در ادامۀ بحث قبل، باید از خودمان سوال کنیم که آن صفات و خصلت‌ها و معتقدات و سرمایه‌های داخلی وجود انسان، چه چیزهایی است؟ جواب📨 ◽️ شهید مطهری به صورت کلی، را پنج چیز می‌شمارد: 1️⃣ ایمان و قلب سلیم؛ ◽️ مال و فرزندان، زینت و کمال و مایهٔ رونق همین زندگانی دنیا می‌باشند و بس. آنچه در آن جهان برای بشر سودمند است و موجب سعادت وِی است، چیز دیگر است و آن، قلبی سلیم است؛ دلی که منوّر باشد به نور معرفت خدا و در آن شکّی و شرکی وجود نداشته باشد. قلب سلیم و صفات عالی انسانی مانند خداشناسی و محبّت و انصاف و عدالت و راستی و درستی و مَلَکات فاضلهٔ‌ علمی و عملی و اعمال صالحه که سرمایه‌های زندگی عالم آخرت می‌باشند، موجب سعادت و خوشبختی انسان در همین زندگانی دنیا نیز می‌باشند. ◽️ جای تردید نیست که انسان برای ادامهٔ حیات خویش به دنیای اطراف خودش نیازمند است و ابزار و وسائل دنیایی در ایجاد آسایش و لذّت برای انسان دخالت دارند. پیشرفت در زندگی و تکمیل ابزار و اسباب آن، مطلوب و صحیح است؛ امّا این گمان که تنها با گرد‌آوردن وسایل و ابزار بی روح، می‌توان سعادت و آسایش را تأمین کرد نیز غلط است. اساسا اگر نیروی روحی و اخلاقی موجود نباشد، تمدّن انسانی و زندگی اجتماعی نیز پیشرفت نخواهد کرد. اگر به تاریخ مراجعه شود، روشن می‌شود که تمام آن کسانی که به پیشرفت مَدَنیّت و زندگی اجتماعی کمک کرده‌اند و آثار سودمندی از خود باقی گذاشته‌اند، همان‌ها هستند که از دایرهٔ هوا و هوس قدم بیرون گذاشته‌اند و پایبند اصول اخلاقی بوده‌اند. رمز خوشبختی و عزّت و بزرگواری و کلید سعادت دنیا و آخرت، در پاکیزه‌کردن روح است. 2️⃣ عمل؛‌ ◽️ متاع سعادت انسان، همان عمل اوست. اگر انسان بخواهد در دنیا و آخرت به سعادت برسد، باید کار و فعالیت کند. برای رسیدن به پیشرفت‌های علمی و معنوی و حتی ترقی در زمینه‌های مادی و فناوری‌های روز و زمینه‌های مکانیکی و اقتصادی و ...،‌ در این‌ها همگی، باید کار و تلاش و سعی و عمل داشته باشد؛ وگرنه راه به جایی نمی‌برد. ◽️ آخرت، صرفاً خانهٔ عمل انسان است. متاع اصلی سعادت و شقاوت ما،‌ طرز عمل و فکر و نیت و اخلاق ماست. به همین خاطر هم هست که در دین مبین اسلام، بسیار توصیه به محاسبهٔ نفس و اعمال شده است؛‌ یعنی اینکه باید انسان، توجه شدید داشته باشد که چه اعمالی از او سر می‌زند، خوب است یا بد است؟ باید محاسبه کند و اگر در سراشیبی سقوط افتاده است،‌ خود را نجات بدهد و قبل از اینکه دست او از این دنیا که دار عمل است کوتاه شود،‌ برای خود کاری بکند. ◽️ علم و عمل، دو بال و دو بازوی بشر برای رسیدن به سعادت هستند. علم، چراغ است و کار، حرکت. چراغ هنگامی مفید است که شخص بخواهد در شب با او حرکت کند. حرکت نیز هنگامی به مقصد می‌رسد که چراغ باشد و آدمی راه را از بیراهه تشخیص بدهد. 🏷 | 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | سعادت در نگاه شهید مطهّری _۳_ 🔖 ارکان سعادت؛ استفاده از فرصت‌ها و زندگی اجتماعی ✍️ مجید ذوالقدر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 3️⃣ استفاده از فرصت‌ها؛ ◽️ یکی از دستورالعمل‌های مهم زندگی، غنیمت‌شمردن فرصت‌هاست. سعادت‌ها و موفقیت‌هایی که نصیب بسیاری از افراد شده و می‌شود، بیش از آن مقدار که مربوط به استعداد و لیاقت آنها باشد، مربوط به هوشیاری و بیداری و استفاده از فرصت‌هاست. هم‌چنین بدبختی‌ها و محرومیت‌های دستهٔ دیگر، به خاطر از دست دادن فرصت‌هاست. ◽️ تاریخ جهان و سرگذشت جهانیان و نشیب و فراز‌هایی که برای افراد و ملّت‌ها همواره پیش آمده و پیش می‌آید، بهترین معلّم است؛ راه و چاه را به انسان نشان می‌دهد، به ما می‌نمایاند که اقوام مختلفِ انسان‌ها که در گذشته بوده‌اند، کدام یک از آنها، به موفقیت رسیده‌اند و کدام یک به هلاکت و نشان می‌دهد که موجبات پیروزی یا شکست آنها چه چیزهایی بوده است. رمز سعادتِ ما هم در کیفیت استفاده و بهره‌ای است که به میزان عقل و علم و هوش خود و میزان صفا و خلوص نیّت خود از آموزش‌های اینچنینی ببریم و فرصت‌های اینچنینی و تعلمیات تکوین را غنیمت بشماریم. 4️⃣ زندگی اجتماعی؛ ◽️ دستورات دینی ما به رعایت اخلاق حسنه در روابط با دیگران و خیرخواهی برای عموم جامعهٔ انسانی، نشان از این دارد که انسان باید روحیهٔ‌ صد در صد اجتماعی داشته باشد و خود را جزو جدا نشدنی اجتماع بداند، حیات و سعادت و شقاوت و همه چیز خود را وابسته به اجتماع بداند. انسان مومن، سعادت خود را در میان جامعه دنبال می‌کند نه جدای از جامعه. انسان مومن، خود را مسئول و مکلف نسبت به هم‌زیستان خود می‌بیند. انسان، موجودی اجتماعی است. جانداری است که زیست وی،‌ موقوف به همزیستی است. با هم‌زیستن یعنی بار حیات و زندگی را با هم به دوش‌کشیدن؛ و به همین جهت هزاران قانون و مقررات و معلومات و صنایع و فنون و تقسیم کار و اخلاق مخصوص اجتماعی از قبیل عدالت و انصاف و همدردی و احسان و غیره لازم دارد. ◽️ جامعهٔ زنده، جامعه‌ای است که از خود‌پرستی و خود‌خواهی، تُهی شده باشد. جامعه‌ای است که مردم آن، مانند یک پیکرِ واحد شده باشند که وقتی عضوی از آن را عارضه‌ای پیش آید، دیگر اجزاء آن نیز در تب و سوز می‌افتند. این جامعه است که درون آن، روح اجتماعی حاکم است و وجود دارد. جامعه‌ای که در آن، هرکس، هرآنچه را برای خود می‌پسندد، همان را برای دیگر مؤمنین نیز می‌پسندد و هرآنچه را برای خود مکروه می‌دارد، برای دیگر اعضای جامعه نیز، مصلحت نمی‌داند. ◽️ وجود این روح اجتماعی در جامعهٔ مسلمین، بهترین دستگیرهٔ ایمان است. یعنی در میان وسائل نجات و موجبات سعادت که دین اسلام برای ما مقرَّر کرده است، بهترین و قابل اطمینان‌ترین وسیله، همین روح اجتماعی است؛ همین‌که انسان، دوستی و دشمنی‌اش برای خدا باشد؛ چون که سایر عبادات، مانند نماز و روزه و حج و جهاد و ...، عادت‌بردارند ولی حبّ و بغض برای خدا، نه. تا وقتی که انسان، روح خود را خالص نگرداند و افکارش، رُشد پیدا نکند، هیچ‌گاه به این دستگیرهٔ ایمان، دست پیدا نمی‌کند. سعادتمندی ما، به سعادت کلّ جامعهٔ انسانی گره خورده است. ◽️ ما به زیبایی این عنصر موفقیت و سعادت را در یکی از سوره‌های کوچک قرآن مشاهده می‌کنیم. سوره «عصر». در این سوره، بعد از رُکن ایمان و عمل صالح، دو ویژگی نام می‌برد؛ یکی تشویق و توصیهٔ یکدیگر به حق و تشویق و توصیه یکدیگر به صبر. این دو ویژگیِ پایانی، مربوط به زندگی اجتماعی انسان می‌شود؛ به این معنا که سعادت انسان، در گرو سعادت جامعهٔ اوست و انسان، باید در میان جامعهٔ‌ خود، به دنبال سعادت بگردد و خود را موجودی جدای از جامعه نپندارد. 🏷 | 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات
🗒 | سعادت در نگاه شهید مطهّری _۴_ 🔖 ارکان سعادت؛ علم ✍️ مجید ذوالقدر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 5️⃣ علم؛ ◽️ عالی‌ترین استعداد انسان این است که می‌تواند تا اندازه‌ای از حقایق جهان باخبر گردد و قوانین جهان را بشناسد. خداوند در نهاد بشر، غریزهٔ دانش‌خواهی و حقیقت‌جویی را قرار داده است. علم،‌ هم فی ذاته دارای شرافت است و هم اینکه بهترین وسیلهٔ زندگی است، قدرت و توانایی است. به وسیلهٔ‌ علم است که می‌توان با بیماری‌ها و با فقر و تنگدستی و ظلم و ستمکاری و ... مبارزه کرد و سعادت دنیای خود را تأمین کرد. به وسیلهٔ علم است که ایمان حقیقی پیدا می‌شود؛ چون ایمانی که با تقلید و پیروی کورکورانه پیدا شود، اصلا نمی‌توان آن را ایمان حقیقی نام نهاد و سست بنیاد است و خیلی زود فرو می‌ریزد. به وسیلهٔ‌ علم است که اعمال انسان، به سر منزل مقصود می‌رسد؛ چون علم، به مثابهٔ چراغ است برای کسی که می‌خواهد حرکت کند. اگر چراغ نباشد، حرکت کردن در شب تاریک، انسان را به جایی نمی‌رساند. در آسمان سیاه شب، اگر ستارگانی نباشند که راه‌نمایی کنند، کسی به مقصود خود نمی‌رسد. برای استفاده از فرصت‌ها هم انسان نیازمند به این است که علم به فرصت‌ها و موقعیت آنها داشته باشد تا در بزنگاه‌های زندگی، بتواند به نحو احسن، از فرصت‌های زندگی‌اش استفاده کند. ◽️ علم، علاوه بر اینکه وسیلهٔ خوبی است، ذاتا هم دارای شرف است و برای انسان، کمال و سعادت است. انسان‌ها، در بُعد روحانیِ خود،‌ مانند جسم خود،‌ نیازمند به تغذّی و غذا خوردن هستند؛ یکی از غذاهای روح انسان، علم است. انسان، هیچ‌گاه نباید از نیازهای این بُعد وجودیِ خود غفلت کند و اِلّا درون گرداب‌های شکست و بدبختی فرو می‌رود. ◽️ طبق نظر برخی از علماء، امّ الأمراض همهٔ بدبختی ها و یا لاأقل بیشتر آنها، جهل و نادانی است. ◽️ عقیدهٔ توحید، گذشته از اینکه از جنبهٔ علمی، عالیترین فکری است که به مغز بشر رسیده است، از جنبهٔ عملی، اگر بدون تحریف و به صورت صحیح در مغز انسان جا بگیرد، به دل، روشنی و امیدواری و به روح، نیرو می‌بخشد، حیرت و تردید را که خطرناک‌ترین مرض روحی است، از بین می‌برد؛ امّا اگر همین عقیدهٔ پاک، با جهل و نادانی توأم شود،‌ یکی از خطرناک‌ترین بیماری‌های روحی می‌شود و نتیجهٔ عکس می‌دهد؛ یعنی به جای اینکه انسان را خوشبخت و پیروز گرداند،‌ بدبخت و سرنگون می‌نماید. به عنوان مثال، بسیاری از مردم، مُقدّرات خودشان و دین و جامعهٔ‌ خویش را با تکیه به توحید، به دستِ پیش‌آمد می‌سپارند و کوچک‌ترین فعالیتی از خود نشان نمی‌دهند و انجام هر کاری را مستقیما از خدا می‌خواهند و خودشان، شانه از زیر بار وظایفشان خالی می‌کنند. ریشهٔ این انحرافات، جهل و نادانی است و تنها راه علاج آن، افزایش تعلیم و توسعهٔ فکر است. ◽️ پایهٔ اول تربیت، تعلیم است. انسان در حال جهالت از هیچ چیز استفادهٔ کامل نمی‌برد حتّی از دین. منشأ بسیاری از بی‌دینی‌ها، بی‌علمی و آشنا نبودن به تعلمیات الهی است. پیغمبر اکرم فرمود:« دو طبقه پشت مرا شکستند؛ یکی دانشمندان بی‌مبالات و بی‌پروا و دیگری عبادت‌کنندگان نادان». 🏷 | 🌐 کانال «پارۀ تن» 📮 ایتا | ویراستی | آپارات