| پـٰاتـوقمهدویـون |
💙🖇
•
.
شـفاعـتتمیکنـھ
اون شـھیدی کـھ هنگام گنـٰاه
میتـونستـے گناه کنـی
ولــے بـھ خاطـر اون گذشتـے🙃💔:)
.
#برادرشهیدم 🎈
بعضیاعمرشونتموممیشہو♥️''
توبسترمیمیرن…بعضـیاهمکلزندگیشون
کہهیچ،جونشونروهمبہخداهدیہمیدن…
『@Patoghemahdaviyoon』
17.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با علی از یا علی یک نقطه کم دارد
ولی
با علی بودن کجا و یا علی گفتن کجا.... 💔
#یکشنبه_های_علوی 🍃
@Patoghemahdaviyoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا کریم اهل بیت....🌿💚
•
•
سھ روزمآندهٺاولادٺامامحسنمجتبۍ😍
#رمضان
#امامحسنیم
@Patoghemahdaviyoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے✨
خداونـد
عآرف عاشـ ـق میخواد،
نه مُشتـری بهشت :)🌸
@Patoghemahdaviyoon 🍃
خـــــدایا...!
اینقدر اخلاق ما رو خوبـــــ ڪن،
ڪه از هیچے ناراحتـــــ نشیم!
استادپناهـیــٰان🌿
#پاتوق_مهدویون
اندر سر ما خیال عشقت
هر روز که باد در فزون باد...
#اربآبحسینجآنـــم
#پاتوق_مهدویون
موذن+زاده.mp3
5.35M
عــاشقـان وقــت نمـــاز اســـت✨
دعـــوت خــــدا را لبیـــڪ بگوییم😊
#به_افق_شیراز
•❧•|🚫♨️|•❧•
#تلنگࢪانہ
#بدونټعارف😑✋🏻
.
خواهرمن...!
مگہقرارنشدچادرکہسرمیکنین
واسہاینباشہکہ
زینتاتونو✨ازنامحرمبپوشونید؟!🧐
پسفݪسفہاینعکسا📸
باچادراےپرزروبرق😑
وسہکیݪوآرایشچیہ...؟!
وقتےنتونینمیݪدیدهشدنوکنترݪکنین
باپوشیہهمخودنمایےمیکنین...!😑
#کجاےکارین...؟!🚶🏾♂
#به_کجا_چنین_شتابان....؟!
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@Patoghemahdaviyoon
معبودمن!
درنامهایتانچنانآرامشینهفتهکه
وقتییکییکیاسماءالحسنیتانرا
میشمرم
ذرهذرهآرامشمیریزدتویدلم❤️🐚!
{°•ݐاتوق مهدویون(:•°}
•@Patoghemahdaviyoon•
شهید احمد مشلب:🌱
🌿خَلی حَیاتَکَ الله؛
بَس تَخلی حَیاتَکَ الله
دَغری بتوصَّل...✨
🌱زندگیتروبھ خدابسپار ! . . .
ڪھ اگھ زندگیترو بھ خدا بسپارۍ
سریعبھشمےرسے...🎋
#شهید_احمد_مشلب🕊✨
#شهیدانه
{°•ݐاتوق مهدویــون(:•°}
•@Patoghemahdaviyoon•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بده که نوکرت 🕊😭
بمیره و شهید نشه...🙏
اللهم ارزقنا شهادت فی سبلیک
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄
#ڪپےباذڪرصلواتآزاد
╔═.🍃🕊.═══♥️══╗
@Patoghemahdaviyoon
╚═♥️════.🍃🕊.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
خدایا صبری بده بہ قلبی ڪه
چیزی را میخواهد و نمےشود..
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄
#ڪپےباذڪرصلواتآزاد
╔═.🍃🕊.═══♥️══╗
@Patoghemahdaviyoon
╚═♥️════.🍃🕊.═╝
#تلنگر_از_نوع_شهدایی
#شـــهادت قسمــت ما میشــد اے کـاش...
❌میتــرسم از خــودم زمـانی که؛
"دلِ مــادر خـودم" را میشــــکنم😞
و در عـین حـال بر احوالِ
"دلِ مادران #شهدا" گریـه میکنم...
❌میتــرسم از خـودم زمانی کـه؛
به نامحرم نگــاه میکنم!👀
و در عیـن حال هیأت میروم
و بر امام حسین اشک میریزم
و از #شهدا دم میزنـم...
.
❌میترسـم از خـودم زمانی که؛
از اهل بیت و شهدا دم میزنـم.
و نمـازم اول وقت نیست...📿
.
❌میترسـم از خودم زمانی که؛
عاشق #شهادت هستم.♥️
و اخلاق و ادب ندارم...
تکلیف مدار نیستم...
.
❌میترسـم از خـودم زمـانی که؛
از امام خامنه ای دم میزنـم.
و به حرف ها و خواسته هایشان بی توجهـم...
.
❌میترسـم از خـودم زمانی که؛
#چادر سر می کنم.
ولی گفتگو بانامـحــرم برایم عادی شده...👬
.
❌میترسم از خـودم زمانی کـه؛
حرفـ هایـم با عملــم فرسنـگ ها فاصله دارد...💔
باید قتلگاهی رقم زد؛باید کشت!!
منیت را
تکبر را
دلبستگی را
غرور را
غفلت را
آرزوهای دراز را
باید از خود گذشت!
باید کشت نفس را...
#شهادت درد دارد!☂
❌دردش کشتن لذت هاست...❌
امان از #نفس توجیه گر
#پاتوق_مهدویون
به کانال پاتوق مهدویون بپیوندید👇🏻👇🏻
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷 @Patoghemahdaviyoon 🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🦋💙🦋
#تلنگر... ❤️🍃
#شهیدانه
بعضیا میگن; اصن رفاقت با شهـدا چه معنـی میده؟!🤨
چرا بایـد دوست شهـید انتخاب کنیـم؟!🧐
باید عرض کنم خدمتشون ڪ;😌
زغالهای خاموش را کنار زغالهای روشن میگذارند تا روشن شود!!😏
چون #همنشینی اثر دارد
پس دوستی را انتخاب کنید که به شما انرژی و معنویت ببخشد...وچه دوستـی بهتـر از
#شهدا؟؟!!😊
ᴊᴏɪɴ↷
{🌦} @Patoghemahdaviyoon
🦋💙🦋
#شهیدانه
بہش گفتم:
چند ۅقتیھ بھ خآطر#اعتقآداتم مسخڔم میڪنن....😔
بھمگفـٺ:
براۍ اونایـیڪھ اعتقاداتتون رو#مسخـره😡
میڪنن،
دعآڪنینخدآبھ عشق❤️ '#حـسیـن' دچاࢪشونڪنھ😍
ᴊᴏɪɴ↷
{🌦}@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸
❤️#بیراهه
🍀#پارت69
با این فڪر پوزخند محوے روے لبم نشست؛
بیخیال شونہ بقیہ موهام شدم و با لحن خاصے گفتم:"سلام صبخت بخیر!"
در حالے ڪہ داشت حولہ رو یہ گوشہ مے انداخت با انرژے خاصے گفت:"سلآااام آزاده خانم صبح شما ام بخیر! سحرخیز شدے امروز!"
با خنده گفتم:"من ڪہ هر وقت تو بیدار بشے بیدارم با این صداے حموم ڪردنت!!"
چشمڪے زدم و ادامہ دادم:"تو بگو چہ ڪرمے میخواے بریزے ڪہ امروز سحرخیز شدے؟!"
و بعد دو تایی بلند خندیدیم!
اومد حرف بزنہ ڪہ با اشاره بہ حولش گفتم:"اون جاش اینجا نیستا!!"
پوڪر نگام ڪرد و گفت:"باش مامان بزرگ!"
چشم غره اے رفتم و گفتم:"خدا خودش میدونہ قبل اینڪہ من بیام اینجا خونت چہ ریختے بوده شلختہ خان!!
خندید و سرشو خاروند،بعد در حالے ڪہ حولہ رو روے بند بالڪن پہن میڪردگفت:"خرابہ بود!!"
خندیدم و گفتم:"پس ایول بہ من!"
ضمن چشمڪے گفت:"صد در صد!"
🍁به قلم بانو ح.جیم♡
.
💠@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸
❤️#بیراهه
🍀#پارت70
ناخودآگاه دلم خواست بہ بالڪن بروم...
در بالڪن نقطہ اے وسط دیوار اتاق خواب باز میشد و من هم پشت سر او وارد شدم.
نسیم دلنشین بہار بہ صورتم میخورد و بوے گلہاے ریزے ڪہ خودم در چند گلدان رنگے ڪاشتہ بودم ظریف بہ مشام مے رسید..!
قبل از اونڪہ چشمامو باز ڪنم افشین دستشو پشت ڪمرم گذاشت منم سرم رو روے شونش گذاشتم تا هواے ناب اردیبہشت را در ڪنار او بیشتر تنفس ڪنم!
اولین اردیبہشتے ڪہ گویی در بہشت میگذارندم..!
بعد از ڪمے چشمامو باز ڪردم و با لحن نازے گفتم:"افشین.."
گفت:"جانم؟!"
گفتم:"هیچی..!"
سرمو از رو شونش بلند ڪردمو رفتم سمت اتاق...
گفت:"چیڪار داشتے خب؟!"
ابرویی بالا انداختم و گفتم:"هیچی!فقط همینجورے خواستم صدات ڪنم!"
لبخندے زد و گفت:"پس فہمیدے وقتے اینجور صدام میزنی قلبم پر میڪشہ میاد تو سینت!"
گفتم:"نہ!اشتباه گفتے!
فہمیدم هربار اینجور صدات میڪنم قلبت قوے تر میزنہ و من محتاج این تپشم براے زنده موندن!"
خنده گرمے ڪرد و گفت:"الحق شاعرے!"
🍁به قلم بانو ح.جیم♡
.
💠@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸
❤️#بیراهه
🍀#پارت73
#قسمت اخر🍁
خندید و گفت:"بہ این چیزاش فڪر نڪن خانمے!
فقط مطمئن باش ڪہ نمیزارم هیچ وقت بہت بد بگذره!"
دستامونو مشت ڪردیم و ڪوبیدیم بہ هم براے ادامہ دادن تا آخر عمر..!
البتہ همہ چیز همینجورے ام خوب بود!
من از شرایط عادے ایده آل راضے بودم و نیاز بہ اتفاق خاصے تو زندگیم نداشتم!
ولے تو همین چند ماه ڪاملا فہمیده بودم ڪہ افشین دقیقا عڪس منہ و محتاج یہ اتفاق جدید تو هر روز زندگیشہ..!
مرضے عجیب بود ڪہ دوست نداشتم ڪنار من بہش بد بگذره و باهاش میساختم!
سمت میزم رفتم و ریمل و رو بہ مژه هام ڪشیدم و با ڪمے خط چشم وقتے سرش تو گوشے بود ناغافل بوسیدمش و رد قرمز رژ لبم محڪم روے گونش حڪ شد!
لبخندے پیروزمندانہ زدم و گفتم:"آه آه!
دیگہ واسہ خود خودم شدے!"
خندید و گفت:"خدا عقلت بده!"
چشم غره اے رفتم و گفتم:"داده بود...در محضر حضرت یار پرید!"
و اینبار هر دو با هم خندیدیم!
بہ آشپزخانہ رفتم و روے اپن صبحانہ مختصرے چیدم؛
یڪ دور سفره را برانداز ڪردم و گفتم:"افشین خان صبحونہ!!"
اونم داد زد:"چشم آزاده خاتون الان میام!"
🍁به قلم بانو ح.جیم♡
💠@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃