💢صالح کیست؟💢
@ahkam_pictures
✅صالح كسى است كه انجام دهنده صلاح و ملازم و متمسك به آن باشد. برخى گفتهاند:
صالحان كسانىاند كه در علم و ايمانشان به خدا و آنچه از نزد خدا آمده و نيز در صداقت، شهادت و توبه آنان خللى وارد نشده باشد و تمام عمر خود را در طاعت خدا و اموالشان را در راه رضاى او صرف نمايند.
👈به اين نكته بايد توجه داشت كه صالح بودن و در زمره آنان قرار داشتن غير از انجام دادن عمل صالح است.
در آيه 9 عنكبوت (29) مىخوانيم: والّذين ءامنوا وعملوا الصَّلحت لندخلنّهم فى الصَّلحين.
معلوم مىشود صالحان از مؤمنانِ داراى عمل صالح، مقامى والاتر دارند.
مقام صالحان، چنان ارجمند است كه خداوند در قرآن كريم، پيامبرانى چون ابراهيم، اسحاق، يعقوب (انبيا (21) 72) لوط (انبيا (21) 75)اسماعيل، ادريس و ذوالكفل عليهم السلام (انبيا (21) 85 و 86)
را از صالحان دانسته است.
نيز به اين نكته هم بايد توجه داشت كه صالحان داراى مراتباند؛ به اين معنا كه شامل انبيا و غير ايشان مىشود.
@ahkam_pictures
💢راه تطهیر زمین نجس💢
@Porseman_channel
[ زمینی که آب روی آن جاری نمیشود]
مسأله ۱۷۹ زمینی که آب روی آن جاری نمیشود (۱) اگر نجس شود، با آب قلیل پاک نمیگردد (۲). ولی زمینی که روی آن شن یا ریگ باشد چون آبی که روی آن میریزند از آن جدا شده و در شن و ریگ فرو میرود با آب قلیل پاک میشود (۳)، اما زیر ریگها نجس میماند.
(۱) (گلپایگانی، صافی:) زمینی که آب در آن فرو نمیرود و از محل ّ نجس هم به محل ّ دیگر جاری نمیشود..
(۲) (گلپایگانی، صافی:) مگر آن که غساله آن را با پارچه یا ظرف بگیرند..
(بهجت:) بلکه فقط ظاهر آن پاک میشود.. (اراکی:) با آب قلیل ظاهر آن پاک میشود..
(۳) (گلپایگانی، صافی:) بقیه مسأله ذکر نشده.
(خوئی، تبریزی، سیستانی:) مسأله زمینی که آب در او فرو میرود مثل زمینی که روی آن شن یا ریگ باشد، اگر نجس شود با آب قلیل نیز پاک میشود.
(مکارم:) مسأله هر گاه زمینی را با آب قلیل آب بکشند اگر از شن یا ریگ باشد و غساله یعنی آب باقی مانده در آن فرو رود پاک است، امّا ریگهای زیر آن زمین نجس میشود، هم چنین اگر سراشیبی داشته باشد و آب از آن بگذرد پاک میگردد، امّا اگر غساله روی زمین بماند نجس است، مگر با وسیلهای آن را جمع کنند.
(زنجانی:) مسأله زمینی که آب روی آن جاری نمیشود اگر نجس شود، چنانچه بخواهند با آب قلیل آن را پاک کنند میبایست آب را با دستمال و مانند آن جمع کنند و در غیر این صورت، زمین بنا بر احتیاط با آب قلیل پاک نمیشود. زمینی که آب در آن فرو میرود مثل زمینی که روی آن شن یا ریگ باشد اگر نجس شود با آب قلیل نیز پاک میشود اما زیر شن یا ریگها بنا بر احتیاط نجس میماند.
(فاضل:) مسأله اگر زمینی که نجس شده مثل شن و ماسه باشد که آب در آن فرو میرود با آب قلیل آب بکشند، ظاهر آن پاک میشود ولی زیر آن نجس میشود
.
[زمین سنگ فرش و زمین سختی که آب در آن فرو نمیرود]
مسأله ۱۸۰ زمین سنگ فرش و آجر فرش و زمین سختی که آب در آن فرو نمیرود اگر نجس شود با آب قلیل، پاک میگردد ولی (۱) باید به قدری آب روی آن بریزند که جاری شود (۲) و چنانچه آبی که روی آن ریختهاند از سوراخی بیرون رود همه زمین پاک میشود (۳) و اگر بیرون نرود جایی که آبها جمع میشود نجس میماند (۴). و برای پاک شدن آن جا باید گودالی بکنند که آب در آن جمع شود، بعد آب را بیرون بیاورند و گودال را با خاک پاک پر کنند.
(۱) (بهجت:) ولی برای اخراج غساله..
(۲) (خوئی، تبریزی:) بقیه مسأله ذکر نشده.
(سیستانی:) و اگر آبی که روی آن ریختهاند از سوراخی بیرون نرود و در جایی جمع شود برای پاک شدن آنجا باید آب جمع شده را با پارچه یا ظرفی بیرون آورند. [پایان مسأله]
(زنجانی:) و بنا بر احتیاط آب را با دستمال و مانند آن جمع کنند و گر نه جایی که آب در آن جمع میشود نجس میماند. [پایان مسأله]
(۳) (فاضل:) و اگر آب خود به خود تخلیه نشود چنانچه آن را با وسیلهای مثل پارچه، دستمال یا وسیله مکندهای جمع کنند و بنا بر احتیاط دوباره آب قلیل روی آن بریزند و بصورت سابق جمع کنند، پاک میشود.
(۴) (گلپایگانی، صافی:) اگر بیرون نرود جایی هم که آبها جمع میشود پاک است، مگر آن که غساله بول باشد که نجس میشود. و برای پاک شدن محل ّ غساله کافی است که غساله آن را در هر مرتبه به وسیله ظرف یا پارچه بگیرند.
(مکارم:) هر گاه زمينى را با آب قليل آب بكشند اگر از شن يا ريگ باشد و غساله يعنى آب باقى مانده در آن فرو رود پاك است، امّا ريگهاى زير آن زمين نجس مىشود، هم چنين اگر سراشيبى داشته باشد و آب از آن بگذرد پاك مىگردد، امّا اگر غساله روى زمين بماند نجس است، مگر با وسيلهاى آن را جمع كنند.زنجانى: مسأله زمينى كه آب روى آن جارى نمىشود اگر نجس شود، چنانچه بخواهند با آب قليل آن را پاك كنند مىبايست آب را با دستمال و مانند آن جمع كنند و در غير اين صورت، زمين بنا بر احتياط با آب قليل پاك نمىشود. زمينى كه آب در آن فرو مىرود مثل زمينى كه روى آن شن يا ريگ باشد اگر نجس شود با آب قليل نيز پاك مىشود اما زير شن يا ريگها بنا بر احتياط نجس مىماند..
مطابق نظر آيت الله خامنه اي
س: كيفيت تطهير زمينى را كه محل خروج آب ندارد و ناچار محل رفت و آمد نيز هست بيان فرماييد.
ج) به يكى از دو نحو مىتوان كف اتاق را تطهير نمود:
۱ـ آب لوله را به جاى نجس وصل كند بگونهاى كه همه آن محل را فرا بگيرد، بعد آن غُساله را با پارچه و مانند آن جمع كند.
۲ـ آب قليل را به جاى نجس بريزد كه قهراً آب در گوشهاى جمع مىشود و باقى مىماند، سپس آب غُساله را با پارچه و مانند آن بردارد و دوباره آب بريزد و غُساله را با پارچه و مانند آن بردارد و پاك مىشود. .
@Porseman_channel
💢اذن پدر برای دختر باکره پس از طلاق💢
@Porseman_channel
اگر دختر باكره اى شوهر كند و بدون اينكه با او نزديكى شود، طلاق بگيرد؛ آيا ازدواج با او نياز به اجازه پدر دارد؟
آيات عظام امام و سيستانى و نورى: آرى، بايد با اجازه او باشد.
آيات عظام بهجت، تبريرى، خامنه اى، صافى، فاضل، مكارم و وحيد: بنابر احتياط واجب، بايد با اجازه بگیرد
@Porseman_channel
💢نظریه تکامل داروین💢
بالاخره نظریه داروین درسته یانه ؟
@Porseman_channel
✅پاسخ:
فرضیه تکامل انواع واین که انسان تکامل یافته میمون است، ( نظریه داروین )هنوز به عنوان یک قانون علمی شناخته نشده است وتنها در حد یک فرضیه مانده است وبسیاری از دانشمندان با آن مخالفت کرده اند ودارای اشکالات فراوان است که جهت آگاهی از تفصیل آنچه گفته شد رجوع کنید به کتاب "مدخل مسایل جدید در علم کلام، علامه سبحانی، ج1 ص222 فصل چهاردهم.
ایت الله العظمی مکارم شیرازی می فرماید:
"فرضیه تکامل وتبدیل آن از صورت یک فرضیه به یک قانون علمی وقطعی یا باید از طریق عقل باشد ویا از طریق آزمایش وحس وتجربه وغیر از این دو راهی نیست.
اما از یک سو می دانیم دلایل عقلی وفلسفی را به این مسایل راهی نیست واز سوی دیگر تجربه وازمایش از مسایلی که ریشه های آن در میلیون ها سال قبل نهفته است کوتاه است.آنچه ما با حس وتجربه درک می کنیم این است که تغییرات سطحی با گذشت زمان به صورت جهش "موتاسیون"در حیوانات وگیاهان رخ میدهد، مثلا از نسل گوسفندان معمولی ناگهان گوسفندی متولد می شود که پشم آن با پشم گوسفندان معمولی متفاوت است یعنی بسیار لطیفتر ونرمتر می باشد وهمان سرچشمه پیدایش نسلی در گوسفند بنام "گوسفند مرینوس "می شود با این ویژگی در پشم ویا اینکه حیوانات بر اثر جهش، تغییر رنگ چشم یا ناخن ویا شکل پوست بدن ومانند آن پیدا می کند.
ولی هیچ کس تاکنون جهشی ندیده است که دگرگونی مهمی در اعضای اصلی بدن یک حیوان ایجاد کند ویا نوعی را به نوع دیگر مبدل سازد. بنابراین ما تنها می توانیم حدس بزنیم که تراکم جهش ها ممکن است یک روز سر از تغییر نوع حیوان درآورد ومثلا حیوانات خزنده را تبدیل به پرندگان کند، ولی این حدس هرگز یک حدس قطعی نیست بلکه تنها یک مساله ظنی است چرا که ما هرگز با جهشهای تغییر دهنده اعضای اصلی به عنوان یک حس وتجربه رو به رو نشدیم"
📚تفسیر نمونه،ج11 ص84
❗️ظاهر آیات قرآن سخن از خلقت مستقل آدم دارد واین به معنای نص بر طرق مستقل نیست وهرگاه دلایل قطعی مانند آفتاب طرح مشترک ( تکامل) را ثابت کند می توان از ظاهر قرآن دست کشید.
📚مدخل مسایل جدید علم کلام،علامه سبحانی،ج1 ص229
@Porseman_channel
💢خمس طلا 💢
@Porseman_channel
شوهرم براى من مقدارى زيورآلات تهيه كرده است؛ ولى به طور اتفاق تا سر سال خمسى، مورد استفاده قرار نگرفت، آيا بايد خمس آن را بدهم؟
همه مراجع (به جز سيستانى و وحيد): چنانچه در معرض استفاده و در شأن شخص باشد، خمس ندارد؛ هر چند به طور اتفاق، يك سال از آن استفاده نكنيد.
آيات عظام سيستانى و وحيد: بايد خمس آن را بپردازد.
@Porseman_channel
پرسمان #احکام
💢حکم سقط جنین💢
@Porseman_channel
سقط در هر مرحله ای حرام و گناه کبیره می باشد.
به نظر رهبری:
ديه بر عهده مباشر سقط میباشد. اگر دکتر مستقيماً سقط را انجام دهد ديه بر عهده اوست و اگر پرستار تزريق نمايد به عهده اوست و اگر مادر دارو را خورده بر عهده مادر میباشد و در همه موارد ديه بايد به ورثه طفل پرداخت شود که در موارد اول و دوم پدر و مادر و در مورد سوم پدر است که اگر ايشان عفو نمايند ساقط میشود هر چند گناه آن که قتل نفس يا مشابه آن باشد ثابت است
سقط جنین شرعاً حرام است و در هیچ حالتى جایز نبوده و توبه جدى از آن لازم است و باید دیه سقط جنین پرداخت شود که اگر علقه باشد دیه آن چهل دینار است و اگر مضغه باشد شصت دینار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد هشتاد دینار است و دیه به وارث جنین با رعایت طبقات ارث پرداخت مىشود ولى وارثى که مباشر سقط جنین بوده از آن، سهمى ندارد. دینار شرعى معادل سکه طلا به وزن یک مثقال شرعى (6 /3 گرم) مىباشد و قیمت آن را مىتوان از بازار بدست آورد.
به نظر آیت الله مکارم:
ديه جنين بر کساني است که در سقط دست داشته اند، و چنانچه مادر با ميل و اختيار، خود را در اختيار طبيب قرار داده که سقط کند نيمي از ديه بر عهده اوست، و بايد علاوه بر پرداخت ديه از گناه بزرگي که مرتکب شده اند بطور جدي توبه کنند و با اعمال نيک آينده، گذشته را جبران نمايند.
نیم دیگر به عهده طبیب است. ديه جنين به پدر و مادرش مي رسد، و اگر يکي از آنها در سقط شرکت داشته از ديه ارث نمي برد و تمام آن به ديگري مي رسد، و اگر هر دو در سقط شرکت داشته اند ديه به پدر بزرگ و مادر بزرگ پدري و مادري و برادران و خواهران آن جنين مي رسد و طبق قانون ارث تقسيم مي شود، و اگر آنها رضايت دهند مشکل حل مي شود.
تذکر:🔴
سقط کردن جنین موجب ثبوت دیه بر مباشر(کسی که به صورت مستقیم عامل اصلی) سقط است؛ مادر باشد یا غیر مادر. وارث جنین مستحق دیه خواهد بود؛ لیکن اگر مادر مباشر سقط باشد، در فرض عمدی بودن از دیه ارث نمىبرد. دیه جنینى که روح در آن دمیده شده در پسر، دیه کامل و در دختر نصف آن است.
سقط کردن جنین قبل از دمیده شده روح، کفاره ندارد، لیکن در سقط کردن آن بعد از دمیده شدن روح بنابر قول مشهور، کفّاره (آزاد کردن برده و در صورت عدم امکان آن، دو ماه روزه گرفتن و در صورت عدم امکان آن، اطعام شصت فقیر) ثابت است، به شرط آنکه جانى مباشر در سقط باشد نه مسبب.
مطابق نظر آیت الله خامنه ای، هر مثقال شرعی ¾ مثقال بازاری معادل ۶ / ۳ گرم مىباشد.
مکارم:سقط به طور کلی کفاره ندارد، هر چند احتیاط مستحب پرداختن کفاره قتل خطا در این مورد است.
که عبارتست از آزاد کردن بنده و اگر این ممکن نبود شصت روز روزه گرفتن و اگر این ممکن نبود شصت فقیر را سیر
کند.
✅ چنانچه چيزي كه سقط شده نطفه باشد، ديه اش بيست مثقال شرعي طلاي سكّه دار است، كه هر مثقال آن ۱۸ نخود ميباشد و اگر عَلَقه، يعني خون بسته باشد، چهل مثقال و اگر مُضغَه يعني پاره گوشت باشد، شصت مثقال و اگر استخوان شده باشد، هشتاد مثقال و اگر گوشت آورده ولي هنوز روح در او دميده نشده، صد مثقال و اگر روح در او دميده شده، چنانچه پسر باشد ديه او هزار مثقال و اگر دختر باشد ديه او پانصد مثقال شرعي طلاي سكّه دار است. و در جميع اين صُوَر اگر عوض هر يك مثقال طلا، ده درهم نقره بدهد كافي است.
@Porseman_channel
هدایت شده از کانال پرسمان دینی
پرسمان #روایی
💢رفع قلم💢
آيا حديث رفع قلم در مورد نهم ربيع صحت دارد❓؟
@Porseman_channel
✅پاسخ
1️⃣اولا:
مستند اين مطلب روايتي در كتاب بحارالانوار ج31 ص125 مي باشد.
از نظر سندي ضعيف بوده و در كتب منابع حديثي متقدم وجود ندارد و كتاب بحارالانواركه كتاب متاخر و از جوامع روايي است نه منابع روايي؛ ذكر كرده است.
پس از نظر سندي صحيح السند نمي باشد و در كتب معتبر و منابع اوليه ذكر نشده است...
2️⃣ثانيا:
اينكه بگوييم روز نهم ربيع روز آزادي است و قلم نوشتن گناه برداشته شده ..هيچ محققي از اين حديث چنين برداشتي نكرده است.
چرا كه مخالف نص صريح قرآن و روايات مي باشد...
ضمنا در همان روايت اين روز به عنوان روز تزكيه و دوري از گناه و توبه و انابه و عبادت ذكر شده است.كه با رفع قلم به آن معنا منافات دارد...
🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆🔆
اگر ما بخواهيم اين روايت را حمل بر صحت كنيم و دنبال معنا و تفسير درست باشيم بايد بگوييم طبق روايات در ايام ديگر كه مهلت نوشته شدن گناهان براي مومنان هفت ساعت است و بعد از هفت ساعت گناه نوشته ميشود و هفت ساعت مهلتي براي توبه است تا در نامه عمل گناه نوشته نشود.
📕الكافي ج2 ص437
در نهم ربيع الاول كه آغار امامت قطب عالم امكان است.و روز عيد است و مبارك و با عظمت است؛ اين مدت به سه روز افزايش مي يابدو مهلت زيادي داده ميشود...تا شخص در صورت گناه مهلت و فرصت بيشتر براي توبه بيابد.و نامه عملش گناه نوشته نشود...
پس حديث مذكور برفرض صحت سندي هيچ دلالت و بلكه اشاره اي به آزادي گناه وفحاشي و ناسزاگويي و...ندارد و به نظر مراجع تقليد اين اعمال جايز نمي باشند....
@Porseman_channel
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁
💢فراموشى غسل جنابت💢
@Porseman_channel
اگر در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كنيم و پس از چند روز يادمان بيايد، چه تكليفى داريم؟
همه مراجع: بايد نمازها و روزه آن چند روز را قضا كنيد؛ ولى كفاره ندارد.
@Porseman_channel
💢قسم خوردن در حال عصبانیت💢
اگر کسی در هنگام عصبانیت قسم جلاله بخورد و بعد پشیمان شود و به قسمی که خورده عمل نکند چه حکمی دارد؟
@Porseman_channel
✅یکی از شرایط قسم شرعی آن است که انسان در حال عقل و اختیار قسم بخورد ، اما اگر کسی ازروی عصبانیت شدید به نحوی که قسم خوردن خارج از اختیارش باشد ، قسم بخورد ، قسم او صحیح نیست . چون از روی غیر اختیار بوده است ، عمل به آن نیز واجب نمی باشد و کفاره هم ندارد .
@Porseman_channel
@Porseman_channel
💢مانع وضو💢
اگر بعد از وضو، در اعضا مانعى ببينيم، چه كنيم؟
@Porseman_channel
همه مراجع (به جز سيستانى، مكارم و وحيد): اگر ندانيد موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده، وضويتان صحيح است؛ ولى اگر در وقت وضو، به مانع توجه نداشتهايد، بنابر احتياط واجب، دوباره وضو بگيريد.
آيات عظام مكارم و وحيد: اگر ندانيد موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده، وضويتان صحيح است؛ ولى اگر در هنگام وضو به آن توجه نداشتهايد، بايد دوباره وضو بگيريد.
آيةاللَّه سيستانى: اگر ندانيد موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده، وضويتان صحيح است؛ ولى اگر در وقت وضو، به مانع توجه نداشتهايد، بنابر احتياط مستحب، دوباره وضو بگيريد.
@Porseman_channel
💢علت ترس از مرگ چیست؟ و راه غلبه به آن💢
@Porseman_channel
معمولاً بیش تر مردم از مرگ مىترسند و وحشت دارند. ریشه ترس را یکى از دو چیز تشکیل مىدهد:
۱ - بسیارى از مردم مرگ را به معناى فنا و نیستى و نابودى تفسیر مىکنند. بدیهى است که انسان از فنا و نیستى وحشت دارد. اگر انسان مرگ را به این معنا تفسیر کند، حتماً از آن گریزان خواهد بود. از این رو حتى در بهترین حالات زندگى، فکر مرگ، شهد زندگى را در کام او زهر مىکند و همیشه از این نظر نگران است.
۲ - افرادى که مرگ را پایان زندگى نمىدانند، ولى به خاطر اعمال ناپسند و کارهاى خلاف خود از مرگ مىترسند و از آن وحشت دارند، زیرا مرگ را آغاز رسیدن به نتایج شوم اعمال خود مىبینند. بنابراین براى فرار از محاسبه الهى و کیفر اعمال میل دارند هر چه بیش تر مرگ را عقب بیندازند.
در نتیجه اگر انسان ایمان به جهان آخرت داشته باشد و از اعمال زشت و معاصى دورى کند و وظایف دینى را انجام دهد و اگر مرتکب گناه شد، توبه کند و روحش را از آلودگى گناه پاک نماید، ترس و وحشت از مردن نخواهد داشت. کسى خدمت پیامبر (ص) عرض کرد: چرا مرگ را دوست ندارم؟ فرمود: آیا ثروت دارى؟ عرض کرد: آرى، فرمود: چیزى از آن را پیش از خود فرستادهاى است؟ عرض کرد: نه، فرمود: به همین دلیل است که مرگ را دوست ندارى (یعنى نامه اعمالت خالى از حسنات است).
کسى از ابوذر پرسید: چرا از مرگ متنفریم؟ جواب داد: براى این که دنیا را آباد کردهاید، و آخرت تان را ویران. طبیعى است که دوست ندارید از نقطه آباد به نقطه ویران منتقل شوید.
بنابراین راه وحشت نداشتن از مرگ این است که انسان معتقد باشد که مرگ پا نهادن به یک جهان وسیع است و به هیچ وجه پایان زندگى نیست. از سوى دیگر به وظایف شرعى خود عمل کند و به رحمت واسعه امیدوار باشد. خدا را نسبت به بنده خود مهربان تر از مادر به فرزندش بداند. متوجه این مسئله باشد که همه از او بیم و بازگشت مان به سوى او است و او مطمئناً آفریده خود را دوست دارد.
در این صورت نه تنها از مرگ نمىترسد، بلکه آن را دوست خواهد داشت و به آن عشق ورزید.
امیرمؤمنان (ع) فرمود: «به خدا سوگند! فرزند ابى طالب علاقهاش به مرگ بیش تر است از کودک شیرخوار به پستان مادر».
امام سجاد (ع) فرمود: «مرگ براى مؤمنان مانند کندن لباس چرکین و پرحشرات است، و گشودن غل و زنجیرهاى سنگین، و تبدیل آن به فاخرترین لباسها و خوشترین عطرها و راهوارترین مرکبها و مناسبترین منزلها».
امام حسین (ع) در کربلا هنگام شدت گرفتن جنگ در باره حقیقت مرگ به اصحاب خود فرمود: «شکیبایى کنید اى فرزندان مردان بزرگوار، مرگ تنها پلى است که شما را از ناراحتىها و رنجها به باغهاى وسیع بهشت و نعمتهاى جاودان منتقل مىکند. کدام یک از شما از انتقال یافتن از زندان به قصر ناراحتید؟ اما نسبت به دشمن شما همانند این است که شخصى را از قصدى به زندان و عذاب منتقل کنند. پدرم از رسول خدا (ص) نقل فرمود: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است . مرگ پل آنها به باغهاى بهشت و پل اینها به جهنم است»
پس انسان مؤمن با امید رحمت بى پایان و توجه به مهربانى و لطف خداوند و انجام وظایف و تکالیف شرعى خود و ترک محرمات و توبه و بازگشتن به سوى پروردگار مىتواند در مورد مرگ چنان بیندیشد که نه تنها از آن نترسد، بلکه مشتاق آن گردد، چرا که در آن جا با رسول خدا (ص) و ائمه اطهار(ع) همنشین شده و از نعمتهایى که در تصور نمىگنجد، بهرهمند خواهد شد. کسانی که با دیدگاه الهی، مرگ را گذرگاه حیات ابدی و باز شدن دفتر زندگی نوینی میدانند و باورشان این است که رحمت و مغفرت خداوند بیپایان است، به لطف و رحمتش امیدوار میگردند و هراسی از مرگ ندارد، چه آن که هر چقدر گناهان آنان بزرگ و زیاد باشد، با رحمت نامحدود خداوند قابل مقایسه نیست، پس با آب توبه آثار گناهان را شستشو میدهند و با بیم و امید زندگی میکنند، زیرا توبه کننده «محبوب» خداست.
قرآن کریم میفرماید:
«انّ الله یحب التوابین»
کسی که دوستدارش خداوند است، چه غم دارد و از چی هراس داشته باشد، در حالی که همه چیز از بهشت و جهنم، دنیا و آخرت در اختیار و تحت فرمان دوستش است؟!
@Porseman_channel