🔷متن دعای هفتم صحیفه سجادیه و ترجمه آن که رهبر معظم انقلاب در شرایط کنونی توصیه به خواندن آن فرمودند:
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ :
يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.
🔷ترجمه:
نيايش آن حضرت در كارهاي مهم:
اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده ميشود، و اي آن كه سختيِ دشواريها با تو آسان ميگردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست.
سختيها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به ارادهي تو موجود شوند،
و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند.
تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواريها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني.
اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگينياش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمدهام كه با آن مدارا نتوانم كرد.
اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آوردهاي و به سوي من روان كردهاي.
آنچه تو بر من وارد آوردهاي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كردهاي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند.
پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشودهام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواستهام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه.
و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار.
اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بيطاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو ميتواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايستهي آن نباشم، اي صاحب عرش عظیم.
@quranhadithresearches
#فرهنگ_مهروش
#خطاهای_پژوهشی_۸۰
🔹یک دسته از خطاهای پرتکرار در مقالات پژوهشی نتیجۀ ضعف مؤلفان در طراحی پژوهش است. از این پس میخواهیم چندی نیز این قبیل خطاها را مرور کنیم.
از جملۀ این خطاها یکی «ضعف در مطالعۀ اولیه و ناآگاهی از بستر و زمینۀ بحث» است که اکنون در این فرسته میخواهیم دربارهاش بیشتر توضیح دهیم.
مروری بر اشکالات بسیاری از تازهکارانْ پرده از یک دلیل مهم برمیدارد: آنها برای طراحی پژوهش وقت چندانی نگذاشتهاند و در حالی تصمیم به تهیۀ مقاله در بارۀ موضوع کردهاند که مطالعات اولیۀ کافی نداشتهاند. نه در بارۀ زمینۀ بحث خود زیاد کتاب و مقاله خواندهاند؛ نه در انتخاب موضوع زیاد با افراد صاحب صلاحیت مشورت کردهاند؛ نه منابع مختلف مرتبط با بحث را شناختهاند و برای آن که بتوانند همۀ منابع را در زمینهای ببینند، بهدرستی موضوع خود را تحدید کردهاند.
از جمله، بسیاری از دانشجویان، فرق میان انتخاب موضوع و انتخاب زمینۀ مطالعه را نمیدانند. وقتی پیش من میآیند و میگویند موضوعی برای مطالعه انتخاب کردهایم، تازه متوجه میشوم که منظورشان این است که علاقهمندند در این «زمینه» مطالعه کنند. آنها به دلیل ضعف مطالعات، بسیاری از مواقع واقعاً نمیدانند که در آن زمینۀ خاص، چه قدر کار مطالعاتی صورت گرفته است. بعد، وقتی به آنها تذکر میدهیم که در این زمینه مطالعات گستردهای صورت گرفته است و باید با آنها آشنا شوید، خیلی راحت از من تقاضا میکنند «یک موضوع دیگر» ـ و البته، منظورشان یک زمینۀ دیگر است ـ به آنها معرفی کنم!
میخواهند این طوری از گیر بار مطالعه در آن زمینه خود را خلاص کنند؛ و البته خبر ندارند که در هر زمینۀ دیگری پژوهش کنند و به کشفی برسند، راهی جز شناخت دقیق زمینۀ بحث و آشنایی با آثار مرتبط با موضوع ندارند.
#فرهنگ_مهروش
@quranhadithresearches
#فرهنگ_مهروش
#خطاهای_پژوهشی_81
چنان که پیشتر گفتیم، ضعف در مطالعۀ اولیه و ناآگاهی از بستر و زمینۀ بحث از مشکلات مکرر در مقالات پژوهشی است. محقق در حالی باید مقالهاش را تنظیم کند که سوار بر منابع باشد و از همۀ جزئیات مرتبط با کارش آگاه؛ نه وقتی که هنوز خودش ابهامات جدی دارد و منابع را کامل و دقیق نکاویده است.
محققان جدی در هر زمینه که میخواهند پژوهش کنند، قبل از انتخاب موضوع پژوهش خود سعی میکنند بهخوبی جوانب مختلف بحث در آن زمینه را بدانند. این کار مستلزم تأملات بسیار، مطالعات گسترده و مشورت با صاحبان تخصصهای مختلف است. از میان این فعالیتها اکنون فقط میخواهیم قدری دربارۀ مطالعات مرتبط با چنین کاری سخن گوییم.
فرض کنیم به تحقیق در زمینۀ «قناعت» علاقهمندیم. قبل از هر کار، باید سراغ دائرة المعارفها برویم و چند مقاله در بارۀ قناعت بخوانیم. نیز، بکوشیم در بارۀ قناعت، مقالات مختلفی را پراکنده بخوانیم. به این کار مطالعۀ اولیه میگویند.
با خواندن این مقالات، اول از همه باید سعی کنیم دریابیم که بحث در بارۀ قناعت، به چه حوزههای مختلفی از معارف بشری مربوط است. مثلا ممکن است ما در ذهن خود قناعت را همچون فضیلتی اخلاقی تصور کرده باشیم و از اول بنایمان بر این باشد که در بارۀ ارزش اخلاقی آن بحث کنیم. با خواندن مقالات دائرة المعارفی انتظار میرود متوجه شویم که قناعت، رفتاری اقتصادی هم هست و پیامدهای اقتصادی خاصی دارد که ممکن است مثبت یا منفی ارزیابی شوند و محققان مختلفی در بارۀ این آثار، مقالاتی نوشتهاند.
به همین ترتیب، مثلا متوجه میشویم که در برخی فرقههای مسیحیت پروتستان، قناعت نه یک آموزۀ فرعی اخلاقی، که یکی از اصول بنیادین مذهب است.... وقتی توانستیم ربط موضوع بحث خود با حوزههای مختلف را دریابیم، آن موقع تازه ذهن ما فرصت خواهد کرد که در بارۀ مسئله بازاندیشی کند و به ابهاماتی دچار شود؛ ابهاماتی که باید با مطالعۀ بیشتر جواب آنها را دریافت.
باید با مطالعۀ دائرةالمعارفها و دیگر منابع، درکی واضح از شبکۀ معنایی قناعت پیدا کنیم و ارتباط آن با دیگر مفاهیم اجتماعی،فرهنگی، دینی،اقتصادی،اخلاقی، فلسفی، و جز آنها را بازشناسیم. در بسیاری از مواقع لازم است وقتی به ارتباط قناعت با مفهوم دیگری پی بردیم، قدری دربارۀ آن مفهوم نیز مطالعه کنیم و مقالاتی دائرةالمعارفی و... دربارۀ آن هم بخوانیم. بدون وسعت دیدی که با چنین مطالعهای حاصل میشود، ما هرگز نخواهیم توانست حرف نوی دربارۀ موضوع مطالعۀ خود بزنیم. برفرض هم که کشفی بکنیم، نخواهیم توانست آن را طوری ارائه دهیم که برآورندۀ نیاز پژوهشگران در زمینههای مختلف باشد؛ چون کوششی برای شناخت نیازها و تطبیق بخشیدن کار خود با آنها نکردهایم.
#فرهنگ_مهروش
@quranhadithresearches
کوتاهترین دعا برای بلندترین آرزو
🌺🍃اللهم عجل لولیک الفرج 🍃🌺
@quranhadithresearches
#خطاهای_پژوهشی_81
#فرهنگ_مهروش
🔹در نوشتۀ پیشینم دربارۀ خطاهای مکرر، بر این تأکید کردم که باید با مطالعۀ منابعی همچون دائرةالمعارفها در همان مرحلۀ طراحی پژوهش برای شناخت مفاهیم و موضوعات مرتبط با بحث تلاش کرد. اکنون میخواهم برای دفاع از این معنا مثالهایی از مطالعات خود بیاورم.
به خاطر دارم زمانی که قرار بود مقالۀ «برادری» را برای دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بنویسم (حدود سال 1380ش)، استاد آقای دکتر پاکتچی به من توصیه کردند مقالۀ دائرةالمعارف بریتانیکا دربارۀ «فراترنیته» (برادری، یکی از شعارهای مهم انقلاب کبیر فرانسه) را هم بخوانم. من آن موقع بسیار تازهکار بودم. بااینحال، این توصیه سبب شد ذهن من با ابعاد سیاسی انگارۀ برادری نیز درگیر شود.
زمانی که میخواستم دربارۀ کوه رضوی و جایگاه نمادین آن در فرهنگ اسلامی مطالعه کنم، چندین مقاله را در دائرةالمعارفهای دینشناسی مختلف دربارۀ جایگاه کوهها در ادیان مختلف خواندم. مثلاً، مقالۀ «کوه» در دائرةالمعارف دین و اخلاق ویراستۀ میرچا الیاده. فکر میکنم این قبیل مطالعات ذهن مرا برای تحلیل ابعاد مختلف مسئله آمادهتر کرد. شاید اگر این مطالعات نبود، من به این تحلیل نمیرسیدم که باور به حضور قائم (ع) در کوه رضوی به سبب آن است که کوه رضوی را نقطۀ اتصال زمین و آسمان میدانستهاند.
من از آن پس همواره از این شیوه استفاده کردهام و در همان مراحل آغازین مطالعه در یک زمینه، وقتی را نیز برای توسعۀ مطالعات میانرشتهای و اطلاعات عمومی و دائرةالمعارفی در آن زمینه صرف میکنم. فکر میکنم انجام این کار برای داشتن تصوری واضح از موضوع، زمینۀ بحث، دغدغهها و نیازهای دانشمندان در آن زمینه و محصولی که ما در رشتۀ خودمان میتوانیم برای پاسخگویی به آن دغدغهها و نیازها ارائه کنیم ضروری است.
#فرهنگ_مهروش
@quranhadithresearches
احقاف نمونه ای از افزایش وضوح در روند تاریخی تفسیر .pdf
411.9K
19. احقاف نمونه ای از افزایش وضوح در روند تاریخی تفسیر
#احمد_پاکتچی
#تفسیر
#احقاف
@quranhadithresearches
#معرفی_مقاله
🌀 مقاله: احقاف نمونهای از افزایش وضوح در روند تاریخی تفسیر
#چکیده
🔹واژه ها و یا نامهای ذکر شده در قرآن کریم، می توانند در دوره های مختلف تاریخی، در مقام تعیین مرجع از وضوح بیشتر یا کمتری برخوردار باشند.
🔹 به عنوان مبنایی کلی در رویارویی با متون، انتظار بدوی آن است که برخی از واژه ها یا نامهای یاد شده در قرآن کریم که در صدر اسلام دارای مرجعی واضح بوده اند، به تدریج با دور شدن از آن عصر، با ابهام در مرجع یابی مواجه شده باشند.
🔹 هیچ دور نیست که صحابه و تابعین درباره ی تعیین معنای یک واژه یا مسمای یک نام آگاه بوده باشند، اما به تدریج با دور شدن از عصر آغازین، با از دست رفتن بافت پیرامتنی از وضوح درباره ی واژه ی احقاف روی داده باشد.
🔹 نزد نخستین مفسران، درباره ی احقاف دیدگاه ها، دور از وضوح و پر اختلاف است، در حالی که در سده های بعدی بر وضوح این نام افزوده شده و از احساس ابهام درباره ی مرجع آن کاسته شده است. بر این پایه، مطالعه ی احقاف، می تواند زمینه ی دستیابی به شاخص مناسبی برای مطالعه ی چنین رخدادی در روند تاریخی تفسیر باشد.
منبع: مطالعات تاریخی قرآن و حدیث؛ تابستان و پاییز 1386 - شماره ی 40 ISC (21 صفحه - از 8 تا 28)
@quranhadithresearches
#معرفی_کتاب
«بنیانهای کاربست روایات طبی»
🔸 کتاب «بنیانهای کاربست روایات طبی» در قالب پژوهشها و مطالعات پشتیبان از سوی دبیرخانه ی کمیسیون توسعه ی پژوهش و آموزش عالی قرآنی در نظام سلامت و در پاسخ به نیاز جامعه به تبیین چگونگی استفاده ی روشمند و علمی از احادیث و روایات در حوزه ی پزشکی منتشر شد.
🔹 این کتاب شامل هفت مقاله از برجستهترین اساتید حوزه ی مطالعاتی «اسلام و سلامت» است که طی سالهای گذشته در کارگاههای علمی، پژوهشی برگزار شده، توسط دبیرخانه ی کمیسیون توسعه ی پژوهش و آموزش عالی قرآنی در نظام سلامت، به ایراد سخن پرداختهاند.
🔹 برخی از عناوین مقالات این کتاب شامل «درنگی بر روششناسی متنپژوهی با تکیه بر آثار حوزه ی اسلام و سلامت» اثر دکتر #احمد_پاکتچی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، «گامهای ضروری در شکلگیری عنوان طب اسلامی» اثر دکتر#عبدالهادی_مسعودی، عضو هیأت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، «محتوا و استناد در روایات طبی» اثر دکتر سید #محمدکاظم_طباطبایی، عضو هیأت علمی دانشگاه قرآن و حدیث و «منبعشناسی مطالعات اسلام و سلامت» اثر #محمد_باعزم است.
🔹 کتاب «بنیانهای کاربست روایات طبی» در دورانی که علیرغم تمامی پیشرفتهای علمی و تأکیدات مجامع علمی حوزوی و دانشگاهی بر لزوم بهرهبرداری روشمند از آموزههای دینی در بخش سلامت، هنوز هم کسانی وجود دارند که به ترویج یا بهرهگیری بیضابطه از این آموزهها مبادرت میکنند و موجب به خطر افتادن سلامتی و خدشه به اعتقادات مردم میشوند، با زبانی شیوا و گویا در پاسخ به نیاز ضروری جامعه به تبیین نحوه ی استفاده ی روشمند و علمی از احادیث و روایات در حوزه ی پزشکی و تأکید بر دوری از نگاه سطحی و غیرعلمی به روایات طبی و نسخهپیچیهای نادرست از آموزههای اسلامی، تألیف و منتشر شده است.
🔹 در این کتاب تلاش شده است تا پیشنیازهای ضروری برای پژوهشگران جهت ورود به عرصه ی تحقیق و مطالعه در این حوزه مدنظر قرار گیرد. این کتاب، گام نخست از برنامههای مدون دبیرخانه ی کمیسیون توسعه ی پژوهش و آموزش عالی قرآنی در نظام سلامت است که در چارچوب تکمیل نقشه جامع مطالعات سلامت و دین با رویکرد بین رشتهای، تدوین شده و در آن به مبانی و بنیانهای ضروری ورود به مطالعات اسلام و سلامت پرداخته شده است.
🔹 این اثر به کوشش محمد باعزم و با همکاری حمیدرضا تمدن، مهدی صالحی و حسامالدین علامه در ۲۲۶ صفحه تألیف و توسط انتشارات جهاد دانشگاهی به بازار نشر عرضه شده است.
🔹 گفتنی است، بنابر اعلام دبیرخانه کمیسیون توسعه ی پژوهش و آموزش عالی قرآنی در نظام سلامت، دومین سری از برنامههای آموزش مدون این دبیرخانه که به روششناسی مطالعات اسلام و سلامت اختصاص دارد، طی سال جاری در قالب کارگاههای علمی و پژوهشی و با حضور اساتید برجسته ی این حوزه ی مطالعاتی برگزار خواهد شد و دستاوردهای آن در قالب سری دوم از این مجلدات، در دسترس علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
💠 برای مطالعه ی بیشتر بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
➡️ www.mefda.ir/news/146342
➡️ www.iqna.ir/fa/news/3891272
@quranhadithresearches
آغاز دعوت ابراهیم (ع) در قرآن و مقایسه آن با منابع یهودی - مسیحی.pdf
602.5K
20. آغاز دعوت ابراهیم (علیه السلام) در قرآن و مقایسه ی آن با منابع یهودی - مسیحی
#احمد_پاکتچی
#ابراهیم ع
#عهدین
@quranhadithresearches
#معرفی_مقاله
🔸آغاز دعوت ابراهیم (علیه السلام) در قرآن و مقایسه ی آن با منابع یهودی - مسیحی
🔹در بازتابی که از شخصیت حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام)، به عنوان شخصیتی محوری در منابع ادیان ابراهیمی دیده می شود، دوره ی زندگی ابراهیم (علیه السلام) در موطن پدری بسیار بیش از دوره زندگیش در شام مورد توجه قرآن و منابع اسلامی بوده است و این در حالی است که در منابع یهودی و مسیحی تنها در متون محدودی پرداخت به آن دیده می شود.
🔹از آنجا که قصص مربوط به آغاز دعوت ابراهیم (علیه السلام) در منابع هر سه دین، به صورت پراکنده و گسیخته نقل شده اند، در مقاله ی حاضر این قصص نخست به صورت قطعات داستانی مطالعه شده اند، بدون آن که روند روایت شناختی در آن ها لحاظ گردد و سپس این قطعات مورد به مورد در قصص قرآنی صورت بندی شده اند تا ترکیب داستانی در روند هر قصه ی قرآنی به دست آید.
🔹این صورت بندی بر اساس مؤلفه های مشترک بر آمده از قطعات پیش مطالعه شده، تنظیم شده و در مقام مقایسه امکان می دهد که بتوان صورت بندی های کلان از داستان ها را به دست آورد.
🔹به موازات قرآن کوشش مشابهی نیز با همین گام ها در راستای دستیابی به صورت بندی های کلان در منابع یهودی – مسیحی انجام شده است تا زمینه ساز یک مطالعه ی مقایسه ای باشد.
🔹در مقایسه ی نهایی به دست می آید روندهای داستانی با محوریت رویارویی ابراهیم (علیه السلام) با قوم خود و تحمل مصائبی از جانب ایشان که با نجات او خاتمه پذیرد، بن مایه ی مشترک میان بیشتر قصص اسلامی و یهودی – مسیحی است.
🔹طیف کوچک تری از قصص چالش های ابراهیم (علیه السلام) در فضای خانه پدری است که این طیف در قصص قرآنی بر محور تبیین وجه استغفار ابراهیم برای پدر است، در حالی که در قصص یهودی – مسیحی، بیشتر به دنبال تبیین آن است که هاران برادر ابراهیم چگونه کشته شده است.
🔹در طیف اخیر داستانی قرآنی استغفار ابراهیم (علیه السلام) برای پدرش، درسی آموزنده درباره ی نحوه ی رفتار با والدین گمراه و نیز درسی شامل تر درباره ی نحوه ی رفتار پیامبران با دشمنا ن دین است و به کلی از روند و مقاصد داستان هایی با صورت بندی اول تمایز یافته است. تمایزی که در صورت بندی اول ناظر به ستیزی بی امان با اصل کفر، و در صورت بندی دوم ناظر به نوعی نرمش در رویارویی با مبتلایان به کفر است.
🔹در حالی که این صورت بندی دو وجهی در پرداخت های قرآن کریم به وضوح دیده می شود. چنان که مشاهده شد، در متون یهودی به نفع صورت بندی اول با رویکرد ستیز، قطبی شده است.
منبع: مجلهی مطالعات تاریخی قرآن و حدیث؛ پاییز و زمستان 1388 - شماره ی 46.
@quranhadithresearches
10.1515_islam-2023-0008.pdf
421.6K
۲۱. #مقاله
#احسان_روحی
«بازخوانی روایات دال بر اختلالافکنی پیامبر (ص) در تجارت مکی»
نشریه اسلام، سال ۱۰۰، شماره ۱، ۲۰۲۳.
Roohi, Ehsan (2023), "Muḥammad’s Disruptive Measures Against the Meccan Trade: A Historiographical Reassessment" Der Islam, vol. 100, no. 1, pp. 40-80.
@QuranHadithresearches