eitaa logo
قرآن و حديث
123 دنبال‌کننده
12 عکس
0 ویدیو
23 فایل
اين كانال با هدف ارائه ✨مقالات ✨نقد مقالات ✨جستارهاي پژوهشي ✨نكات مورد نياز يك پژوهشگر در زمينه علوم قرآن و حديث راه اندازي شده است. نظرات شما در ارتقاء مطالب کانال موثر است.👇 @nsayathttps://eitaa.com/QuranHadithresearches
مشاهده در ایتا
دانلود
نظریه «دلالت» نزد اندیشمندان مسلمان «دلالت» در زمره مفاهیمی چندتباری است که دانشهای گوناگونی به آن میپردازند. زبان شناسی، نشانه شناسی، هرمنوتیک، اصول فقه، منطق، تفسیر و ... همه به دنبال تبیین معنای دلالت و راهکارهای دست یابی به دلالت صحیح در مواجهه با متن [اعم از شفاهی و مکتوب] هستند. گرچه دانشهای مدرن منابع زیادی را به تبیین این مفهوم بسیار مهم اختصاص داده اند امّا متون مرتبط با این موضوع در منابع اسلامی بسیار محدود و اندک است. این در حالی است که در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته زبان شناسی 2 واحد درسی به بحث «نظریه دلالت نزد اندیشمندان اسلامی» اختصاص پیدا کرده است. خوشبختانه استاد عزیز، دکتر احمد پاکتچی در قالب طرحی برای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بنا دارند حدود و ثغور این موضوع را بشکافند. در حال حاضر «نظریه دلالت نزد اندیشمندان مسلمان» در 3 قرن اول هجری سامان پیدا کرده است و مراحل نهایی تدوین آن در حال انجام است. با وجودیکه به نظر میرسد که چنین موضوعی در 3 قرن اول هجری خیلی پررنگ نباشد اما قریب به 400 صفحه مطلب برای آن به دست آمده است. رویکرد اصلی استاد در این طرح «تاریخ انگاره» است. به این شکل که تغییرات و تحولات تاریخی در 3 قرن اول رصد و به نمایش گذاشته شده است. با احتساب دوره جاهلی، 7 دوره 50 ساله مورد نظر قرار گرفته شده است و هر دوره بر اساس تقدیم و تقدم تاریخی شواهد سامان پیدا کرده و معانی مرتبط با «دلالت» تحلیل و ارزیابی شده است. به نظر میرسد که این پژوهش میان رشته ای گامی مهم برای تبیین دقیق معنای «دلالت» در منابع اسلامی به حساب می آید و بوسیله آن دقیقتر میتوان نسبت این مفهوم در منابع اسلامی با نظیر آن در دانشهایی چون: هرمنوتیک، نشانه شناسی، زبان شناسی و ... را دریافت . @quranhadithresearches
🔹کتاب کافی، شناسنامه تشیع امامی کتاب کافی کلینی شناسنامه تشیع امامی است. به نحوی می توان تمام عرصه های تفکر شیعی از فقه و کلام و فلسفه و اصول فقه را شرح و تفسیر احادیث امامان شیعه دانست و به ویژه احادیث دو امام باقر و صادق (ع). کتاب کافی سرچشمه های شناخت ما را از مکتب این دو امام و سایر ائمه اطهار به دست می دهد و آن را بر اساس منابع اطمینان بخشی در اختیار ما قرار می دهد. ریشه های کتاب کافی به منابع بسیار کهنی از سده دوم می رسد، منابعی که قدمت برخی از آنها از منابع حدیثی سنی بیشتر است. متکلمان و فقیهان و فلاسفه شیعه در طول تاریخ همه آنچه در عرصه تفکر ارائه داده اند و از آن جمله آن جاهایی که از دستاوردهای فلسفه یونانی و یا کلام معتزلی بهترین بهره ها را بردند همه را معطوف به تفسیر احادیث امامان می خواستند و بیشتر ادبیات مکتوب خود را هم در چارچوب تفسیر و شرح احادیث به گونه های مختلف عرضه کردند. حتی شریف مرتضی که در مبانی کلامی و اصولی خود از معتزله بهره می گیرد در نهایت در کتاب شافی و یا مقنع و یا در رسائل مختلف خود از آن دستاوردها برای تقویت عقاید خاص تشیع استفاده می کند، مانند رد قیاس و اجتهاد و همچنین در بحث از قاعده لطف و مبانی توحیدی و ضد جبری ائمه شیعه و از این قبیل. با وجود همه شرح هایی که بر کتاب کافی نوشته شده متأسفانه تاکنون مطالعاتی جدی برای ارائه گفتمان کلینی در کافی و به تعبیر بهتر شرح و تفسیر منظومه فکری ائمه شیعه آن طور که در کتاب کافی عرضه شده انجام نگرفته. احادیث کافی در شروحی که از این کتاب داریم مستمسکی برای ارائه بحث های فلسفی و یا فقهی و یا کلامی شده اما این غیر از تلاش برای ارائه منظومه فکری ائمه شیعه به عنوان مکتب اهل بیت است، آنطور که کلینی در چارچوب ساختارمند کتاب کافی قصد عرضه آن را داشته است. من شخصاً معتقدم کتاب کافی در کلیت خود چه در اصول و چه در فروع کافی دقیقا با یک ساختار از پیش تعیین شده و منظومه وار و اندیشیده شده که در مجموع ابواب و کتاب های مختلف آن تکه های پازلی را برای ارائه منظومه کلی اهل بیت می سازند نوشته شده و می توان نظم ساختاری آن را در همه ابواب و حتی در نظم و ترتیب احادیث آن تا اندازه زیادی نشان داد. کلینی احادیث را در طی سال ها گرد آورد و مهمتر از آن برای نقل آنها دست به انتخاب زد و برای تبویب و تنظیم ابواب و چینش احادیث سال ها تأمل کرد. ( در خور توجه برای علاقمندان به های حدیث محور) @quranhadithresearches
📕 فهم قرآن در پرتو انجیل و تورات/انتشارات راتلج - 2010 🔹 مدعای نویسنده در این کتاب، ارائه شیوه ای جایگزین برای خوانش قرآن است که بر اساس آن، به جای تکیه بر تفاسیر سنتی مسلمانان، از کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان (تورات و انجیل) برای این مهم استفاده شود. به گفته گابریل در مقدمه، مفسران اسلامی به دلیل گرایشهای دینی و مذهبی خود، داستانهای قرآن و کتاب مقدس مسیحیان و یهودیان را به گونه ای تفسیر کرده اند که گویی اینها کاملا منفک از یکدیگر است. در کتاب حاضر، تلاش شده تا پیوند میان قرآن، تورات و انجیل بار دیگر مورد تأکید قرار گیرد. @QuranHadithresearches www.quranhadith.blog.ir
... باید خدا شوی که بفهمی علی که بود... 🌸 ✨حاضران به غایبان و پدران به پسران برسانند... دین محمد (ص)کامل شد.✨ ✨عید اکمال دین مبارک باد ✨ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @quranhadithresearches
_امام_حسین_علیه_السلام.pdf
223.8K
15. مقاله امام حسین علیه السلام و آموزه های دینی 🔹مدخل برگزیده بزرگ اسلامی @Quranhadithresearches
🏴عظم الله اجورنا و اجورکم بمصاب الحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی (عج) من آل محمد صلوات الله علیهم.🏴 @quranhadithresearches
🔹 قرآن و کتاب مقدس(درون مایه های مشترک) این کتاب در قالب دفترهای پنج گانه، به خوبی و به دور از هرگونه حب و بغض به مقایسه بین آموزه های یهودی، مسیحی و اسلام در باب توحید، نبوت، معاد و موضوعات فرعی آنها می پردازد و موارد مشترک و اختلافی آنها را نشان می دهد. از معدود نویسندگان و پژوهشگران غربی است که در نگارش کتاب خود با مسلمانان همدلی نشان داده است. در هنگام مطالعه این کتاب باید به این نکته توجه داشت که نویسنده در دستیابی به منابع مسلمانان از آموزه های فقهی عالمان سنی مذهب و یا حتی فرهنگ عمومی مسلمانان کشوری که در آن زندگی می کرده است(مراکش) بهره برده و ازین جهت در برخی موارد آرا و نظرات مطرح شده از دیدگاه مسلمین با آراء و نظرات متکلمان شیعه متفاوت است. دفتر اول: خدا دفتر دوم: آفرینش دفتر سوم: وحی دفتر چهارم: قرآن و دفتر پنجم به معاد پرداخته است. از فصل بندی کتاب چنین برمی آید که نویسنده مخاطب اصلی کتابش را مسیحیان و یهودیان در نظر گرفته و ازین رو فصل جداگانه ای را به معرفی قرآن و دیدگاههای کلامی مسلمانان اختصاص داده است. ✅مطالعه نقادانه این کتاب می تواند به علاقمندان به پژوهش های تطبیقی در یافتن کمک کند. انتشارات دفتر پژوهش و نشر سهره وردی @Quranhadithresearches
💠 مقاله: دیدگاه ینبل درباره‌‌ی تاریخ‌گذاری اصطلاح «سنت نبوی» در اواخر قرن اول و نقد آن 📖 چکیده: خوتیر ینبل از جمله حدیث‌پژوهان مهم غربی است که مطالعات حدیثی وی منبع ارجاع بسیاری از حدیث‌پژوهان غربی است. او مفهوم سنت نبوی را در اواخر قرن نخست هجری تاریخ‌گذاری می‌نماید، با این استدلال که نقطه‌ی آغازین یکسان انگاری مفهوم سنت با سنت نبوی اواخر قرن نخست هجری است. وی برای اثبات فرضیه خود به وصیت عمر حین مرگ، صدور فتوی توسط صحابه و تابعین بر اساس رأی شخصی و عدم استناد به سنت پیامبر(ص) و حصر مفهوم سنت نبوی در سنت توسط عمر بن عبدالعزیز استناد می‌کند. این در حالی است که با مراجعه به قرآن و منابع اصیل اسلامی نواقص روشی و محتوایی حدیث‌پژوهی ینبل در این زمینه روشن می‌گردد. با توجه به اعتبار سنت نبوی نزد قرآن و فرمان به لزوم تبعیت از سنت نبوی توسط خداوند متعال و همچنین کاربرد وسیع عبارت سنت نبوی از زمان حیات پیامبر(ص)، نظریه ینبل قابل نقد بوده و در نتیجه این عبارت را در ابتدای قرن نخست تاریخ‌گذاری می‌گردد. 📘 مجله: فصلنامه پژوهش دینی – شماره 35، پاییز و زمستان 1396. 🆔 @ostadmaaref
دیدگاه ینبل درباره‌‌ی تاریخ‌گذاری اصطلاح «سنت نبوی» در اواخر قرن اول و نقد آن.pdf
465.1K
دیدگاه ینبل درباره‌‌ی تاریخ‌گذاری اصطلاح «سنت نبوی» در اواخر قرن اول و نقد آن #ینبل #سنت #سنت_نبوی #تاریخ_گذاری #حدیث #عمر_بن_عبدالعزیز 🆔 @ostadmaaref
از روزنوشتهای دکتر امروز مشغول مطالعۀ پایان نامۀ دانشجویی شده ام. دارم اشکالات را در حاشیه برایش می‌نویسم. یک ضعف بزرگش آن است که وقتی می‌خواهد منظوری را برساند، به اندازۀ کافی برایش کلمه ندارد. گرچه پایان نامۀ خوبی نوشته است، از او خواهم خواست قبل از اصلاح نهایی حتماً تعدادی از حکایتهای گلستان سعدی را حفظ کند. به نظرم گنجینۀ لغوی ضعیف موجب آسیب جدی به کار پژوهشی او شده است. مشکل دیگرش که با آن قبلی هم بی‌ربط نیست، عادت نداشتن به دقت و احساس زود فهمیدن چیزهایی است که اگر آدم درست فکر کند، آن قدرها هم قابل فهم نیستند. برای نمونه، در مقدمۀ بحثش نوشته بود: چنان که مشاهده کردیم، نه تنها مفسران به درک مشترکی از مفهوم ... دست نیافته‌اند، که لغویان نیز بر سر معنای واژۀ قلب اختلاف نظر دارند؛ امری که ضرورت مطالعۀ مفهوم ... را دو چندان می‌کند. چون با لحن من آشنایی دارد و می‌دانم ناراحت نمی‌شود در حاشیه به شوخی برایش نوشتم: این عدد 2 را با چه محاسبه‌ای کشف کرده اید؟ اگر الآن من بگویم «نه؛ این طور نیست؛ 75/ 1 چندان می‌کند و دوچندان نمی‌کند» با چه منطقی می‌خواهید مرا متقاعد کنید اشتباه می‌کنم؟! این ادبیات، ادبیات عامیانه است و درخور اهل علم نیست. نوشتار علمی دقیق است. باید عادت کنیم دقیق بنویسیم و دقیق فکر کنیم. نوشتار غیردقیق نشانگر فکر مبهم و غیردقیق است. شفاف کردن ذهن به تمرین بسیار نیاز دارد. سروکار دائم با آدمهای غیردقیق و خواندن نوشتارهای غیرعلمی و عامیانه موجب کاهش دقت می‌شود. بهتر است به جای آن که تحت تأثیر ادبیات روزنامه‌ها و نوشته‌های غیرعلمی و غیردقیقی از این دست قرار گیریم ، سعی کنیم نوشته‌های کسانی را بخوانیم که اهل دقت اند. @quranhadithresearches
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مَن تَعَلََّمَ باباً مِنَ العِلمِ عَمَّن یَثِقُ بِهِ کانَ أفضَلَ مِن أن یُصَلِّيَ ألفَ رَکعَةٍ. هر کس بابی از علم را از متخصص آن بیاموزد، برتر از آن است که هزار رکعت نماز بگزارد.  وسائل الشیعه، ج 27، ص 27 رحلت حضرت رحمه للعالمین محمد مصطفی(ص)، شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام علی ابن موسی الرضا(ع)تسلیت باد. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @quranhadithresearches
@studiesofshia__نقد_و_بررسی_کتاب.pdf
290.9K
18.نقد و بررسی کتاب "قرآن و کتاب مقدس، درون مایه های مشترک" نوشته دنیز ماسون 🔸 در میان مستشرقان برخی برای کم اعتبار جلوه دادن قرآن ودین اسلام سعی بر آن دارند تا نشان دهند قرآن از عهدین استفاده نموده است. برای پژوهشگران این سؤال مطرح است که چقدر مشابهت میان قرآن و عهدین وجود دارد که چنین ادعایی می‌تواند مطرح شود. کتاب"قرآن و کتاب مقدس؛ درون مایه‌های مشترک" کتابی است که می‌تواند تا حدودی به این سؤال پاسخ دهد. @quranhadithresearches
«پارادایم جمال یوسف در تفسیر قرآن از انگاره تا گفتمان» 🔹کتاب «پارادایم جمال یوسف در تفسیر قرآن» از انگاره تا گفتمان به قلم دکتر دانشیار دانشگاه تهران و به همت بنیاد پژوهش های اسلامی چاپ و منتشر شد. 🔹این کتاب در چهار فصل نگاشته شده که نخستین فصل از آن، به ادبیات پژوهش این اثر اختصاص دارد؛ در فصول دیگر این کتاب، عناوینی چون پارادایم جمال از پایداری تا گفتمان، مستندات روایی پارادایم مشهور و دلیل تفسیری پیرامون موضوع این اثر، آورده شده است. این اثر ریشه در گفتمان نقد در فرهنگ اسلامی دارد و متاثر از در مطالعات جدید است. نویسنده در این اثر با بهره گیری از رهیافت تاریخ انگاره، زمینه ها و علل پایداری و تطورات پارادایم های تفسیری و تاثیر آنها بر ایدئولوژی مفسران را تحلیل کرده است. توضیح مفاهیم، فرضیه ها، بیان اهمیت موضوع، جمال شناسی پیش از اسلام و دوره اسلامی، پیامدهای عرفانی، احادیث شیعه و اهل سنت و دلالت بر آیات برخی از مطالبی است که در فصل های مختلف این کتاب به آن اشاره شده است. 🔹چاپ نخست این اثر با قطع رقعی در 200 شمارگان در سال 1398 توسط بنیاد پژوهش های اسلامی به چاپ رسیده است. https://eitaa.com/QuranHadithresearches @quranhadithresearches
🔹از سلسله خطاهای پژوهشی پژوهشگران به قلم دکتر ♦️آنچه ما در منابع تاریخی می‌خوانیم، بسیاری دیگر از عالمان گذشته نیز خوانده و دیده‌اند. چیزی که سبب می‌شود ما بتوانیم از منابع کهن اطلاعاتی استخراج کنیم که آنها نتوانسته‌اند بیابند، روشهای خاصی است که ما داریم و آنها نداشته‌اند. روخوانی متون تاریخی، معمولا اطلاع زیادتری در اختیار ما قرار نمی‌دهد. اگر بخواهیم کشفی نوآورانه کنیم، یا باید منابعی جدید بیابیم که دیگران بدان دسترس نبرده‌اند، یا شیوه‌ای برای تحلیل و دسته‌بندی و ارزیابی مطالب موجود در همین منابع کنونی بیابیم که اجازه دهد گامی فراتر برداریم. راهی که ما برای دستیابی به اطلاعات عمیق‌تر پیش می‌گیریم، اصطلاحا روش یا متودولوژی ما در مطالعه نامیده می‌شود. این روش ممکن است شیوه‌ای برای گسترش منابع ما باشد ـ همچون کوشش برای دسترسی به نسخه‌های خطی کهنی مرتبط با موضوع که دیگران از آنها بهره نجسته‌اند، یا مثلا، بازسازی کتابی کهن که از میان رفته است. بااینحال، در بیشتر مواقع، روش ما در مطالعه، فنی است که برای تحلیل داده‌های موجود به کار می‌گیریم؛ داده‌هایی که در دسترس همگان هست؛ ولی تا پردازش نشود، نکتۀ خاصی در بارۀ بحث از آنها استخراج نمی‌شود. فرض کنید می‌خواهید مطالعه‌ای در بارۀ جایگاه زنان در فرهنگ صدر اسلام را پی گیرید. کتابخانه رفته‌اید و خود نمی‌دانید باید چه کتابهایی را ببینید. وقتی از کنار قفسه‌ای رد می‌شود، اتفاقی کتابی به شانۀ شما می‌خورد و بر زمین می‌افتد و توجهتان را جلب می‌کند. آن را می‌خوانید و از قضا مطلبی در آن متناسب بحث می‌بینید و بدان ارجاع می‌دهید. به نظر شما، واقعا چه قدر می‌شود به نتیجۀ حاصل از چنین مطالعه‌ای اعتماد کرد؟ آیا ممکن است که فردا، دوباره اتفاقی فرد به کتاب دیگری برخورد و کلا طرز فکرش عوض شود؟ نتایجی در این حد اتفاقی، نشان دهندۀ آنند که ما از روشی مشخص و گامهایی تعریف شده برای نزدیک شدن به مسئله و حلش بهره نجسته‌ایم. به همین ترتیب، فرض کنید صدها کتاب روی میز شماست و در همۀ آنها مطالبی در بارۀ جایگاه زنان در فرهنگ صدر اسلام هست. شما به‌طبع فرصت ندارید همه را بخوانید. پس کاملا اتفاقی کتابهایی را از لابه‌لای دیگر آثار بیرون می‌کشید و می‌خوانید. به نظر شما نتیجۀ چنین تحقیقی قابل اعتماد است؟ مسلما نه. بدین سان، هم گردآوری اطلاعات برای یک مطالعۀ علمی کاری روشمند و ضابطه‌مند باید باشد و هم، تحلیل آن اطلاعات. محقق بعد از آن که توضیح داد مشخصا قرار است ضمن این پژوهش پاسخ چه سؤالی را بیابد، لازم است روش خود را به وضوح تبیین کند. اگر این روش را دیگران قبلا به کار برده‌اند، کافی است با نگارش حجمی در حدود یک پاراگراف و ارجاع به منابعی که این روش را به‌وضوح تبیین کرده‌اند، مبنای کار خود را معین کند. اما اگر دارد از روشی جدید و ابداعی بهره می‌جوید، ممکن است لازم شود حتی حدود یک بخش از بخشهای چهارگانۀ بدنۀ مقالۀ خود را به توضیح روش اختصاص دهد. به هر حال، توضیح روش هرگز نمی‌تواند چیزی در حد و حدود یک جملۀ کلی‌گویانه و سربسته باشد؛ مثل آن که بعضیها می‌نویسند «روش ما دراین مطالعه، کتابخانه‌ای است». این قبیل جملات، هیچ مشکلی را حل نمی‌کنند و عملا اطلاع خاصی به خواننده نمی‌دهند. خلاف آنچه برخی فکر می‌کنند، بیان روش کار سختی نیست. خیلی راحت باید به همین زبان ساده، یکایک مراحلی را که قرار است پشت سر بگذاریم تا جواب سؤال خود را بیابیم، بیان کنیم. باید توضیح دهیم که برای یافتن پاسخ سؤالات خود قرار است سراغ چه منابع و سوژه‌هایی برویم، چرا این منابع و سوژه‌ها را از میان موارد متعدد دیگر انتخاب کرده‌ایم، انتخاب این موارد چه نقاط ضعفی دارد و چرا فکر می‌کنیم به هر حال استفاده از آنها بهتر از کنار گذاشتنشان است، برای غلبه بر آن نقاط ضعف، چه کارهای دیگری می‌کنیم و چگونه راه را بر وقوع اشتباهات می‌بندیم، و خلاصه، هر قدمی را که باید مرحله به مرحله برداریم تا به پاسخ سؤالات اصلی تحقیق برسیم، بیان می‌کنیم. بیان روش اگر قرار است حجمی در حدود یک پاراگراف داشته باشد، باید پاراگراف پایانی طرح مسئلۀ ما را تشکیل دهد. ضمنا، در چکیده نیز باید اشاره‌ای گذرا به روش خود بکنیم. اگر این روش از قبل شناخته شده است، باید صریحا از آن یاد کنیم: «در این مطالعه، فلان موضوع با کاربرد روش تحلیل محتوا روی فلان داده‌ها بررسی خواهد شد». اما اگر از روشی نوآورانه بهره جسته‌ایم، کافی است اشاره کنیم که در این مطالعه، با تکیه بر یک دستاورد روش‌شناختی، از اطلاعات کهن تحلیلی نو بازخواهیم نمود. https://eitaa.com/QuranHadithresearches @quranhadithresearches
✨میلاد با سعادت دردانه نبی اکرم (ص) حجه الله علی الائمه الطاهرین و سیده النساء العالمین بر حضرت بقیه الله الاعظم (عج) و شیعیان و محبینشان مبارک باد. 🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃🌺🍃 @quranhadithresearches
🔷متن دعای هفتم صحیفه سجادیه و ترجمه آن که رهبر معظم انقلاب در شرایط کنونی توصیه به خواندن آن فرمودند: وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ : يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. 🔷ترجمه: نيايش آن حضرت در كارهاي مهم: اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده مي‌شود، و اي آن كه سختيِ دشواري‌ها با تو آسان مي‌گردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست. سختي‌ها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به اراده‌ي تو موجود شوند، و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند. تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواري‌ها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني. اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگيني‌اش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمده‌ام كه با آن مدارا نتوانم كرد. اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آورده‌اي و به سوي من روان كرده‌اي. آنچه تو بر من وارد آورده‌اي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كرده‌اي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند. پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشوده‌ام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواسته‌ام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه. و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار. اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بي‌طاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو مي‌تواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايسته‌ي آن نباشم، اي صاحب عرش عظیم. @quranhadithresearches
۸۰ 🔹یک دسته از خطاهای پرتکرار در مقالات پژوهشی نتیجۀ ضعف مؤلفان در طراحی پژوهش است. از این پس می‌خواهیم چندی نیز این قبیل خطاها را مرور کنیم. از جملۀ این خطاها یکی «ضعف در مطالعۀ اولیه و ناآگاهی از بستر و زمینۀ بحث» است که اکنون در این فرسته می‌خواهیم درباره‌اش بیش‌تر توضیح دهیم. مروری بر اشکالات بسیاری از تازه‌کارانْ پرده از یک دلیل مهم برمی‌دارد: آنها برای طراحی پژوهش وقت چندانی نگذاشته‌اند و در حالی تصمیم به تهیۀ مقاله در بارۀ موضوع کرده‌اند که مطالعات اولیۀ کافی نداشته‌اند. نه در بارۀ زمینۀ بحث خود زیاد کتاب و مقاله خوانده‌اند؛ نه در انتخاب موضوع زیاد با افراد صاحب صلاحیت مشورت کرده‌اند؛ نه منابع مختلف مرتبط با بحث را شناخته‌اند و برای آن که بتوانند همۀ منابع را در زمینه‌ای ببینند، به‌درستی موضوع خود را تحدید کرده‌اند. از جمله، بسیاری از دانشجویان، فرق میان انتخاب موضوع و انتخاب زمینۀ مطالعه را نمی‌دانند. وقتی پیش من می‌آیند و می‌گویند موضوعی برای مطالعه انتخاب کرده‌ایم، تازه متوجه می‌شوم که منظورشان این است که علاقه‌مندند در این «زمینه» مطالعه کنند. آنها به دلیل ضعف مطالعات، بسیاری از مواقع واقعاً نمی‌دانند که در آن زمینۀ خاص، چه قدر کار مطالعاتی صورت گرفته است. بعد، وقتی به آنها تذکر می‌دهیم که در این زمینه مطالعات گسترده‌ای صورت گرفته است و باید با آنها آشنا شوید، خیلی راحت از من تقاضا می‌کنند «یک موضوع دیگر» ـ و البته، منظورشان یک زمینۀ دیگر است ـ به آنها معرفی کنم! می‌خواهند این طوری از گیر بار مطالعه در آن زمینه خود را خلاص کنند؛ و البته خبر ندارند که در هر زمینۀ‌ دیگری پژوهش کنند و به کشفی برسند، راهی جز شناخت دقیق زمینۀ بحث و آشنایی با آثار مرتبط با موضوع ندارند. @quranhadithresearches
چنان که پیش‌تر گفتیم، ضعف در مطالعۀ اولیه و ناآگاهی از بستر و زمینۀ بحث از مشکلات مکرر در مقالات پژوهشی است. محقق در حالی باید مقاله‌اش را تنظیم کند که سوار بر منابع باشد و از همۀ جزئیات مرتبط با کارش آگاه؛ نه وقتی که هنوز خودش ابهامات جدی دارد و منابع را کامل و دقیق نکاویده است. محققان جدی در هر زمینه که می‌خواهند پژوهش کنند، قبل از انتخاب موضوع پژوهش خود سعی می‌کنند به‌خوبی جوانب مختلف بحث در آن زمینه را بدانند. این کار مستلزم تأملات بسیار، مطالعات گسترده و مشورت با صاحبان تخصص‌های مختلف است. از میان این فعالیت‌ها اکنون فقط می‌خواهیم قدری دربارۀ مطالعات مرتبط با چنین کاری سخن گوییم. فرض کنیم به تحقیق در زمینۀ «قناعت» علاقه‌مندیم. قبل از هر کار، باید سراغ دائرة المعارفها برویم و چند مقاله در بارۀ قناعت بخوانیم. نیز، بکوشیم در بارۀ قناعت، مقالات مختلفی را پراکنده بخوانیم. به این کار مطالعۀ اولیه می‌گویند. با خواندن این مقالات، اول از همه باید سعی کنیم دریابیم که بحث در بارۀ قناعت، به چه حوزه‌های مختلفی از معارف بشری مربوط است. مثلا ممکن است ما در ذهن خود قناعت را همچون فضیلتی اخلاقی تصور کرده باشیم و از اول بنایمان بر این باشد که در بارۀ ارزش اخلاقی آن بحث کنیم. با خواندن مقالات دائرة المعارفی انتظار می‌رود متوجه شویم که قناعت، رفتاری اقتصادی هم هست و پیامدهای اقتصادی خاصی دارد که ممکن است مثبت یا منفی ارزیابی شوند و محققان مختلفی در بارۀ این آثار، مقالاتی نوشته‌اند. به همین ترتیب، مثلا متوجه می‌شویم که در برخی فرقه‌های مسیحیت پروتستان، قناعت نه یک آموزۀ فرعی اخلاقی، که یکی از اصول بنیادین مذهب است.... وقتی توانستیم ربط موضوع بحث خود با حوزه‌های مختلف را دریابیم، آن موقع تازه ذهن ما فرصت خواهد کرد که در بارۀ مسئله بازاندیشی کند و به ابهاماتی دچار شود؛ ابهاماتی که باید با مطالعۀ بیشتر جواب آنها را دریافت. باید با مطالعۀ‌ دائرةالمعارف‌ها و دیگر منابع، درکی واضح از شبکۀ معنایی قناعت پیدا کنیم و ارتباط آن با دیگر مفاهیم اجتماعی،‌فرهنگی، دینی،‌اقتصادی،‌اخلاقی، فلسفی، و جز آن‌ها را بازشناسیم. در بسیاری از مواقع لازم است وقتی به ارتباط قناعت با مفهوم دیگری پی بردیم، قدری دربارۀ آن مفهوم نیز مطالعه کنیم و مقالاتی دائرةالمعارفی و... دربارۀ آن هم بخوانیم. بدون وسعت دیدی که با چنین مطالعه‌ای حاصل می‌شود، ما هرگز نخواهیم توانست حرف نوی دربارۀ موضوع مطالعۀ‌ خود بزنیم. برفرض هم که کشفی بکنیم، نخواهیم توانست آن را طوری ارائه دهیم که برآورندۀ نیاز پژوهشگران در زمینه‌های مختلف باشد؛ چون کوششی برای شناخت نیازها و تطبیق بخشیدن کار خود با آن‌ها نکرده‌ایم. @quranhadithresearches
کوتاهترین دعا برای بلندترین آرزو 🌺🍃اللهم عجل لولیک الفرج 🍃🌺 @quranhadithresearches
🔹در نوشتۀ پیشینم دربارۀ خطاهای مکرر، بر این تأکید کردم که باید با مطالعۀ منابعی همچون دائرةالمعارف‌ها در همان مرحلۀ‌ طراحی پژوهش برای شناخت مفاهیم و موضوعات مرتبط با بحث تلاش کرد. اکنون می‌خواهم برای دفاع از این معنا مثال‌هایی از مطالعات خود بیاورم. به خاطر دارم زمانی که قرار بود مقالۀ «برادری» را برای دائرةالمعارف بزرگ اسلامی بنویسم (حدود سال 1380ش)، استاد آقای دکتر پاکتچی به من توصیه کردند مقالۀ دائرةالمعارف بریتانیکا دربارۀ «فراترنیته» (برادری، یکی از شعارهای مهم انقلاب کبیر فرانسه) را هم بخوانم. من آن موقع بسیار تازه‌کار بودم. بااین‌حال، این توصیه سبب شد ذهن من با ابعاد سیاسی انگارۀ‌ برادری نیز درگیر شود. زمانی که می‌خواستم دربارۀ کوه رضوی و جایگاه نمادین آن در فرهنگ اسلامی مطالعه کنم، چندین مقاله را در دائرةالمعارف‌های دین‌شناسی مختلف دربارۀ جایگاه کوه‌ها در ادیان مختلف خواندم. مثلاً، مقالۀ «کوه» در دائرةالمعارف دین و اخلاق ویراستۀ میرچا الیاده. فکر می‌کنم این قبیل مطالعات ذهن مرا برای تحلیل ابعاد مختلف مسئله آماده‌تر کرد. شاید اگر این مطالعات نبود، من به این تحلیل نمی‌رسیدم که باور به حضور قائم (ع) در کوه رضوی به سبب آن است که کوه رضوی را نقطۀ اتصال زمین و آسمان می‌دانسته‌اند. من از آن پس همواره از این شیوه استفاده کرده‌ام و در همان مراحل آغازین مطالعه در یک زمینه،‌ وقتی را نیز برای توسعۀ مطالعات میان‌رشته‌ای و اطلاعات عمومی و دائرةالمعارفی در آن زمینه صرف می‌کنم. فکر می‌کنم انجام این کار برای داشتن تصوری واضح از موضوع، زمینۀ بحث، دغدغه‌ها و نیازهای دانشمندان در آن زمینه و محصولی که ما در رشتۀ‌ خودمان می‌توانیم برای پاسخ‌گویی به آن دغدغه‌ها و نیازها ارائه کنیم ضروری است. @quranhadithresearches