eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔پرسش ❓چرا در اسلام کافر به خدا و پیامبر نجس هستند آیا این توهین به آنها محسوب نمی شود❕❕ 💠پاسخ💠 👌مساله نجاست کفار اعم از کتاب و غیر کتابی و غیر آن مساله ای است که در روایات متعددی بیان شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج3 ص419 باب14 📚مستدرک الوسائل ج2 ص562 باب10 👌وضابطه آن خروج از اسلام یا انکار ضروری دین است که ملاک اول شامل کافر اصلی یا ارتدادی یا کتابی و غیر کتابی می شود و ملاک دوم شامل غلات و خوارج و نواصب می شود. 📚الحدائق الناضره ج5 ص162 ❗️فلسفه نجاست کفار؛ 1⃣ناپاک بودن کفار مسلما یم نوع ناپاکی معنوی و آلودگی باطنی است که آثار آن در جسم آنها هم ظاهر شده است و یک فائده آن حفظ عقائد بسیاری از مردم است که با آمیزش و معاشرت با افراد منحرف و گمراه به زودی تحت تاثیر قرار می گیرند و منحرف می شوند . 👌همیشه مصلحین به افراد معمولی مردم سفارش می کنند که از معاشرت با افراد آلوده و گمراه و منحرف دوری کنند .اسلام این موضوع را به صورت حکم « ناپاک بودن کفار» بیان کرده است .اسلام روابط اقتصادی و تجاری و امثال آن را با کفار در شرایط معینی اجازه داده است اما اجازه نداده است که آنان رفیق سفره و کاسه شوند یعنی هم خواسته است از منافع آنها بهره مند گردد و هم از ضررهای عقیدتی و اخلاقی آنان که لازمه معاشرت کامل برای بسیاری از مردم است در امان بمانند . 2⃣تمام افراد کفار از بسیاری از آلودگی ها و چیزهای نجس مانند خون و گوشت خوک و مشروبات الکلی اجتناب نمی کنند و طبعا تمام زندگی آنان آلوده می باشد.برای دوری از این آلودگی ها آیین اسلام آنها را نجس شمرده تا مسلمانانی که ممکن است بر اثر معاشرت آلوده شوند از هر نوع آلودگی محفوظ بمانند. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص327 3⃣حکم نجاست کفار یک نوع کیفر و مجازات برای آنان تلقی می شود که اسلام به خاطر کیفر کفرشان بر آنان مترتب کرده است و ممکن است شخص اجرای این کیفر و مجازات را توهین به خود تلقی کند اما عامل این توهین خودشان هستند نه خداوند که به خاطر مصالح فوق الذکر این حکم را وضع کرده است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓اگر تنها سجده باید برای خدا باشد چرا فرشتگان و شیطان مامور به سجده برای آدم شدند❗️و چرا یعقوب مامور به سجده برای یوسف شد❓آیا عذر شیطان در عدم سجده برای آدم موجه نبود که او خدا نیست و من برای غیر خدا سجده نمی کنم❕❕ 💠پاسخ💠 👌شک نیست که سجده به معنی پرستش برای خدا است چرا که در جهان هیچ معبودی جز خدا نیست و معنی توحید در عبادت نیز همین است که غیر از خدا را پرستش نکنیم. 📚تفسیر نمونه ج1 ص183 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « نماز و رکوع و سجده تنها برای خداوند می باشد» 📚مصباح المتهجد ص660 📚بحار الانوار ج101 ص197 👌بنابراین جای تردید نخواهد بود که فرشتگان برای آدم سجده پرستش نکردند بلکه سجده برای خدا بود و آدم نقش قبله را داشت و به جهت تعظیم و تکریم آدم ، او به عنوان قبله برای سجده معرفی شد. 🔶پیامبر گرامی فرمود: « سجود فرشتگان برای آدم نبود بلکه آدم به عنوان قبله بود که به سمت او سجده می کردند و سجده اصلی برای خدا بود و برای هیچ کس جایز نیست که برای غیر خدا سجده کند» 📚وسائل الشیعه ج6 ص388 🔶وفرمود: « خداوند آدم را خلق کرد و ما را در صلب او قرار داد و فرشتگان را به جهت تعظیم و اکرام ما امر به سجده برای آدم کرد اما سجده آنان به عنوان عبادت برای خدا بود و برای آدم جنبه اکرام و احترام را داشت زیرا ما در صلب آدم بودیم» 📚عیون الاخبار ج1 ص263 🔶سجده یعقوب و فرزندانش هم برای یوسف به عنوان طاعت و عبادت الهی و تعظیم یوسف صورت گرفت. 🔷امام هادی علیه السلام فرمود: « سجود یعقوب و فرزندانش برای یوسف نبود بلکه سجده آنان به جهت طاعت الهی و احترام یوسف بود چنان که سجده فرشتگان برای آدم برای خدا و جهت طاعت الهی احترام آدم بود » 📚وسائل الشیعه ج6 ص387 👌بنابراین آدم و یوسف همچون خانه کعبه به عنوان قبله بوده اند که به سمت آنان سجده می شد اما سجده برای عبادت خداوند بوده است لذا در تعبیرات عرب گاهی گفته می شود « صلی للقبله» « فلان کس به سوی قبله نماز خواند».تعبیر « خروا له سجدا » و « اسجدوا لادم» همه از همین نوع است. 📚تفسیر نمونه ج10 ص82 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 🔰 شيطان فرشته است يا جن؟ 🌀در اينكه جن و ملك )فرشته( در قرآن دو نوع موجود متفاوتند ترديدي نيست. ملئكه موجوداتي معنوي و مطيع خدا هستند كه پيوسته در حال اطاعت و عبادت و انجام فرامين خدا مي باشند. اما جن موجودي است كه مثل انسان خطا و ثواب مي كند و نياز به پيامبر دارد. در قرآن در اكثر موارد شيطان را از فرشتگان دانسته و در يك مورد او را جن دانسته است. 🔻شيطان فرشته است🔻 ➖وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۳۴، بقره﴾ ترجمه: چون فرشتگان را گفتيم براى آدم سجده كنيد پس سجده كردند غيراز ابليس كه سر باز زد و كبر ورزيد و از كافران شد (34) ➖فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ﴿۳۰﴾إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿۳۱، حجر﴾ ترجمه: پس فرشتگان همگى سجده كردند (30)به غير ابليس كه خوددارى كرد از اينكه با سجده كنندگان باشد (31) 🔺در چند مورد ديگر نيز اين جملات تكرار شده اند. ✔️دقت کنید 👈به همه گفته شده سجده کنید، همه سجده کردند بجز شیطان👉 یعنی شیطان‌هم فرشته بوده چون به فرشته ها گفته شده سجده کنید 🔻شيطان است🔻 ➖وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا ﴿۵۰، کهف﴾ ترجمه: و[ياد كن] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم آدم را سجده كنيد پس [همه] جز ابليس سجده كردند كه از جن بود و از فرمان پروردگارش سرپيچيد [آيا با اين حال] او و نسلش را به جاى من دوستان خود مىگيريد و حال آنكه آنها دشمن شمايند و چه بد جانشينانى براى ستمگرانند . 💠💠 ❕مى دانيم فرشتگان پاك و معصومند، و قرآن هم به پاكى و عصمت آنها اعتراف كرده، آنجا كه مى گويد ؛ « آنها بندگان گرامى خدا هستند، در هيچ سخنى بر او پيشى نمى گيرند و او را گردن مى نهند » (آيه 36 و 37 سوره انبياء). 👌اصولا از آنجا كه در جوهر آنها است و نه شهوت بنا بر اين كبر و غرور و خودخواهى، و بطور كلى انگيزه هاى گناه در آنها وجود ندارد. 👌از طرفى استثناء" ابليس" در آيات فوق از جمع ملائكه اين تصور را به وجود مى آورد كه ابليس از فرشتگان بوده و با توجه به و سركشى او اين اشكال به نظر مى رسد كه چگونه از فرشتهاى اين گناهان كبيره ممكن است سر بزند؟ ❕آيات فوق اين مشكل را كرده مى گويد: « كانَ مِنَ الْجِنِّ » (ابليس از طائفه جن بود) آنها موجوداتى هستند از چشم ما پنهان و داراى عقل و شعور و خشم و شهوت. 👌 آنچه گفته شد به ضميمه ساختمان فرشتگان بخوبى گواهى مى دهد كه ابليس هرگز فرشته نبوده ولى از آنجا كه در صف آنها قرار داشت و آن قدر خدا كرده بود كه به مقام فرشتگان مقرب خدا تكيه زده بود مشمول خطاب آنها در مساله سجده بر آدم شده و سرپيچى او به صورت يك استثناء در آيات قرآن بيان گرديده است . ❕در كتاب" عيون الاخبار" از امام على ابن موسى الرضا علیه السلام مى خوانيم ؛ «فرشتگان همگى و محفوظ از كفر و زشتيها به لطف پروردگار، راوى حديث مى گويد: به امام عرض كردم مگر ابليس فرشته نبود؟ فرمود: نه، او از بود، آيا سخن خدا را نشنيده ايد كه ميفرمايد:" وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ" » 📚عیون الاخبار ج 1 ص 269 👌در حديث ديگرى از امام صادق علیه السلام نقل شده كه يكى از ياران خاصش مى گويد: از امام در باره ابليس سؤال كردم كه آيا از بود فرمود نه از جن بود، ولى همراه فرشتگان بود، آن چنان كه آنها فكر مى كردند از جنس آنان است (بخاطر عبادت و قربش نسبت به پروردگار) ولى خدا مى دانست از آنها نيست، هنگامى كه فرمان سجود صادر شد آنچه مى دانيم تحقق يافت" (پرده ها كنار رفت و ماهيت ابليس آشكار گرديد) » 📚نور الثقلین ج 3 ص 267 ❕بنابراین اگر ابلیس مشمول خطاب قرار گرفته است از آن جهت نیست که او فرشته بوده بلکه از این جهت است که به خاطر عبادت و بندگی به مقام فرشتگان مقرب خدا زده بود و در صف آن ها قرار گرفته و مشمول خطاب آنها شده بود . 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 465 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔خداوند در قرآن کریم به تا روز قیامت مهلت داده اند و با توجه به روایات معصوم ع شیطان توسط امام زمان ع خواهد شد لطفا در این مورد توضیحاتی بفرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند به شیطان تا روز مهلت نداد بلکه زمان مهلت شیطان « الی یوم المعلوم » می باشد . 🔶قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 👌در روایات ما منظور از وقت معلوم ، زمان امام عصر ارواحنا فداه معرفی شده است . 🔶وهب بن جمیع از امام صادق علیه السلام سوال کرد که « وقت » که خداوند تا آن زمان به شیطان مهلت داد چه زمانی است ؟ 🔷امام علیه السلام : « آیا گمان می کنی که خداوند تا قیامت به مهلت داده است ؟ نخیر بلکه زمان مهلت او تا زمانی است که ما قیام کند ، در آن هنگام قائم ما جلوی سر شیطان را گرفته و گردنش را می زند . این زمان همان معلوم است » 📚 ص268 📚 ج60 ص221 📚 ج2 ص242 👌البته در برخی روایات دیگر « معلوم » به زمان رجعت تفسیر شده است . 🔷از امام علیه السلام نقل است که فرمود : « وقت معلوم ( زمان رجعت است ) که رسول خدا بر ای در بیت المقدس شیطان را ذبح می کند » 📚 ج2 ص245 👌و در روایت دیگری « وقت معلوم » به زمان دمیدن در تفسیر شده است . 🔷امام علیه السلام فرمود : « وقت معلوم روزی است که در صور دمیده می شود ، ابلیس ما بین صور اول و دوم می میرد » 📚 الشرایع ج2 ص402 ❕در ظاهر بین این احادیث است . 🗯 وجه جمع بین آنها این گونه است که شیطان در زمان ظهور امام توسط ایشان کشته می شود ، سپس با اولیاء الهی او هم رجعت می کند و زنده می شود و دو مرتبه توسط گرامی در بیت المقدس کشته می شود و پس از آن باز دو مرتبه رجعت می کند و زنده می شود که برای مرحله سوم ما بین اول و دوم صور می میرد و همه این سه مرحله در « الوقت المعلوم » لحاظ شده است . ❓اما چرا خداوند به مهلت داد و او را از بین نبرد ؟ 🔶امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 👌البته توجه به این نکته که در تفسیر آمده است لازم است ؛ 🔷« وجود شیطان برای پویندگان راه حق نه تنها زیانبخش نیست، بلکه رمز نیز محسوب میشود، زیرا وجود یک دشمن در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزیدگی او میگردد، و اصولا همیشه تکاملها در میان به وجود می آید، و هیچ موجودی راه کمال را نمی پوید مگر اینکه در مقابل ضد نیرومندی قرار گیرد. 🔷شیطان گرچه به حکم اراده در برابر اعمال خلاف خود مسؤل است، ولی وسوسه های او، زیانی برای بندگان خدا و آنهائی که میخواهند در راه حق گام بردارند نخواهد داشت، بلکه به طور غیر مستقیم برای آنها خواهد بود. 👌ادامه حیات او به عنوان وجود یک نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، بلکه نیز بود، حتی قطع نظر از وجود شیطان در درون خود ما، مختلفی وجود دارد، که چون در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار گیرند، یک میدان تضاد را تشکیل میدهند که در این میدان پیشرفت و تکامل و پرورش وجود انسان صورت می گیرد، ادامه حیات نیز تقویت مبانی این تضاد است. 👌خداوند اگر چه شیطان را در انجام وسوسه هایش آزاد گذاشته ولی انسان را در برابر او بی قرار نداده است، زیرا؛ 🔶 :نیروی و به او بخشیده که می تواند سد نیرومندی در مقابل وسوسه های شیطان به وجود آورد مخصوصا اگر پرورش یابد و تربیت شود. 🔷 : پاک و عشق به تکامل را در درون وجود انسان به عنوان یک عامل سعادت قرار داده . 🔷 : که الهام بخش نیکیها هستند، به کمک انسانهائی که میخواهند از وسوسه های شیطان برکنار بمانند می فرستد، آنچنانکه قرآن میگوید: «آنها که می گویند پروردگار ما خداوند یکتا است و سپس استقامت به خرج میدهند، بر آنها نازل می شوند (و برای تقویت روحیه آنان انواع بشارتها و دلگرمیها را به آنها الهام می دهند)» 🔶 30 🔷و در جای دیگر میخوانیم « پروردگار تو به فرشتگان میکرد که من با شما هستم و به شما کمک می کنم که افراد با ایمان را در مسیر حق کمک کنید و ثابت نگاه دارید.» 🔶 12 📚 ج6 ص111 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال ایا اهل سنت و وهابیه معتقدند که پیامبر ایستاده ادرار می کرد معاذ الله ✅پاسخ بله متاسفانه انان چنین روایاتی را در کتب صحیح خود اورده اند ❗️بخاری صاحب صحیح ترین کتاب اهل سنت روایت می کند : « پیامبر به زباله دان فلان قبیله رفت و در انجا ایستاده بول کرد » 📚صحیح بخاری ج 1 ص 90 ح 224 ❗️ودر روایت دیگر امده : « من و پیامبر پیاده حرکت می کردیم ان حضرت به زباله دانی که کنار دیوار قرار داشت رفت انگاه همان گونه که مردم می ایستند ایستاد و بول کرد من از حضرت دوری کردم اما وی به من اشاره کرد تا به او نزدیک شوم من هم به او نزدیک شده و پشت سر او ایستادم تا از کارش فارغ شد» 📚همان مدرک ح223 ❗️سازندگان این داستان تا جایی در شایع ساختن این رفتار ناشایست به نام سنت نبوی توفیق یافته اند که برخی واقعا تصورشان از این رفتار ناپسند این شده است که اگر شده یک بار در سال هم به این سنت عمل کنند تا به ثواب ان عمل برسند چنان که نووی و سیوطی ودیگران از علمای اهل سنت در کتابهای خود اورده اند : « اهالی شهر هرات افغانستان هر سال یک بار هم شده ایستاده بول می کنند تا این سنت نبوی را احیا کنند» 📚المجموع،ج 2ص 106 📚شرح السیوطی لسنن النسائی ج1 ص20 👌جالب این است که همانان که به پیامبر چنین نسبت های زشتی می دهند در کتابهای رجالی خود در شرح حال سماک بن حرب می اورند: « او را دیده اند که ایستاده بول می کند به همین رو روایت او ضعیف وغیر قابل استناد است » 📚الضعفائ الکبیر ج2 ص178 ❗️از عمر نقل می کنند : « در حالی که من ایستاده بول می کردم پیامبر مرا مشاهده کرد و به من فرمود ایستاده بول نکن و از ان پس دیگر چنین نکردم» 📚سنن ابن ماجه ج1 ص112 ❓ایا معقول است پیامبر عمر را از کاری نهی کند که خود مرتکب می شده است ❗️خداوند می فرماید: « چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید و عمل نکنید» 📓صف 2 و 3 ❗️ومی فرماید: « ایا مردم را به نیکی دعوت می کنید اما خودتان را فراموش می نمایید» 📓بقره 44 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓آیا راست است که اهل بیت فرموده اند شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم و غیر عرب ❕ 💠پاسخ💠 ❕روایاتی در مجامع روایی ما آمده است که ممکن است این معنا از آن ها به دست آید. 1⃣شیخ کلینی در کافی روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما بنی هاشم هستیم و شیعیان ما عرب و بقیه مردم عرب های نادان و بی سواد و بادیه نشین هستند»« نحن بنو هاشم و شیعتنا العرب و سائر الناس الاعراب» 📚الکافی ج8 ص166 2⃣در روایت دیگر نقل می کند که فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و بقیه مردم کفار غیر عرب هستند» 📚همان مدرک 3⃣شیخ صدوق نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و دشمنان ما عجم هستند» 📚معانی الاخبار ص404 ❗️علامه مجلسی این روایت را به نقل از معانی الاخبار صدوق در بحار الانوار می آورد. 📚بحار الانوار ج64 ص176 ❕شیخ عباس قمی هم در سفینه البحار که تلخیص بحار الانوار است به نقل از معانی الاخبار می آورد. 📚سفینه البحار ج6 ص165 ❗️عجم به تمام غیر عرب اعم از ایرانی و غیر ایرانی اطلاق می شود. 📚لغات در تفسیر نمونه ص52 🔴نقد؛ 1⃣یکی از ملاک های پی بردن به صحت یک روایت ، موافقت یا عدم موافقت آن روایت با آموزهای قرآنی است. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « حدیثی که از ما برایتان نقل می شود ، بر قرآن عرضه کنید ، اگر موافق قرآن بود بگیرید و اگر مخالف بود آن را قبول نکنید» 📚وسائل الشیعه ج27 ص120 ❕قرآن مجید تنها ملاک امتیاز و برتری را ، تقوا می داند و می فرماید: « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات 13 🔷پیامبر گرامی فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا» 📚تفسیر قرطبی ج9 ص6162 🗯بنابراین ملاک برتری تنها تقوا است نه عرب یا عجم بودن لذا روایت مذکور چون خلاف آموزه های قرآنی است قابل پذیرش نمی باشد. 2⃣در روایات متعددی ، اهل بیت علیهم السلام از عجم و ایرانیان مدح و تمجید کرده اند . 🔶پیامبر گرامی فرمود: « اگر ایمان معلق در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚بحار الانوار ج58 ص230 ♦️در روایت دیگر امده است : « اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚قرب الاسناد؛ ص109 🔶خداوند در آیه 54 سوره مائده می فرماید: « ا ی مومنان هر کس از شما که از دینش برگردد خداوند به زودی قومی به عرصه آورد که دوستشان می دارد و انان نیز او را دوست می دارند» ❕در تفسیر مجمع البیان امده است که از پیامبر درباره این آیه سوال میشود .حضرت دست بر شانه سلمان می زند و می فرماید: « سلمان و همانندان او ( ایرانیان) مراد آیه هستند .اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا خواهند کرد» 📚مجمع البیان ج3 ص357 👌در مدح ایرانیان روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع کنید ؛ 📚 بحار الانوار 57 ص201 باب 36 ❓با این وجود چگونه قابل قبول است که اهل بیت ، عجم و ایرانیان را دشمنان خود تلقی کنند❕❕ 3⃣روایات مذکور در مذمت عجم و غیر عرب از حیث سند مردود بوده و قابل استناد نمی باشد. 🔶شیخ کلینی دو روایت مذکور را از سهل بن زیاد نقل می کند در حالی که این راوی ضعیف و مردود است. 🗯نجاشی در مورد او می نویسد: « او در حدیث ضعیف است و به احادیث او اعتماد نمی شود .احمد بن محمد بن عیسی شهادت می داد که او اهل غلو و دروغگویی است و او را از قم به ری خارج کرد» 📚رجال نجاشی ص185 🔶در سند روایت معانی الاخبار هم که مورد نقل بحار الانوار و سفینه البحار واقع شده است ؛ ❕سلمه بن الخطاب قرار دارد که نجاشی می گوید او ضعیف است. 📚رجال نجاشی ص187 ❕و عثمان بن جبله قرار دارد که مجهول و ضعیف است. 📚زبده المقال من معجم الرجال ج1 ص670 4⃣اگر از همه آنچه که گفتیم چشم پوشی کنیم باز هم معنای صحیح این رویات این است که بگوییم : « مقصود این روایات این است که عرب و عجم نگویید و عرب را بر عجم برتری ندهید و از عجم مذمت نکنید .ببینید اگر شخص شیعه ما است عرب است یعنی دارای همان صفات خوب و نیکویی است که عرب را به آن مدح می کنید اگر چه عجم باشد . ❗️دشمن ما عجم است یعنی اگر کسی آن صفات نکوهیده را که به حق یا ناحق برای عجم می گویید دارا باشد اگر چه ذاتا عرب باشد » 📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ج2 ص253 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓سوال من اینه که آیا آیه «و الی الارض کیف سطحت»« زمین را خدا مسطح کرده»مخالف با آیاتی که دال بر کروی بودن زمینند نیست. ❔ سوال دیگه اینکه این آیه شریفه والجبال اوتادا دال بر این است که کره زمین حرکتی ندارد چون کره زمین را میخ کردند به جایی و نمی تواند تکان بخورد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌خداوند در سوره غاشیه آیه 20 می فرماید: « ( آیا آنها نمی نگرند) به زمین که چگونه مسطح شده است» ❓حال اشکال شما این است که وقتی زمین مسطح و هموار باشد دیگر کروی نیست درحالی که علم امروز کشف کرده است زمین کروی می باشد. 👌پاسخ آن است که قرآن زمین را برای زندگی انسان آماده ساخته است و زمین را هموار و گسترانیده است و زمین ناهموار و دارای پستی و بلندی نمی باشد که نتوان در آن زندگی کرد . ❗️بنابراین مسطح بودن زمین در مقابل ناهموار بودن آن است نه در مقابل کروی بودن . 👌این بیان بیانی است که در تفسیر نمونه مورد قبول قرار گرفته است و چنین می آورد: « آیا آنها به زمین نگاه نمی کنند که چگونه باران های مداوم کوهها را شسته و ذرات خاک را به وجود آورده و سپس در گودالها پهن کرده و زمین های صافی که هم آماده کشاورزی است و هم قابل هر گونه ساختمان و ساخت و ساز در اختیار انسان قرار داده است❓ 👌اگر به راستی کره زمین تماما کوه و دره بود زندگی کردن بر آن چقدر مشکل و طاقت فرسا بود❗️ ❔چه کسی آن را پیش از تولد ما مسطح و قابل استفاده ساخته است❗️ 📚تفسیر نمونه ج26 ص430 🔶خداوند در آیه 7 غاشیه نیز می فرماید: « آیا ما کوهها را میخهای زمین قرار ندادیم؟» ❗️میخ بودن کوه ها از این جهت است که زمین و زمینیان را از حوادث و خطرات حفظ می کند و با کروی بودن زمین منافاتی ندارد به این بیان؛ 1⃣امروزه ثابت شده است که کوه ها ریشه های عظیمی در اعماق زمین دارند .این ریشه ها به هم پیوسته و چون زرهی پوسته زمین را در بر گرفته و آن را در برابر فشارهای ناشی از حرارت درونی حفظ می کند .اگر آنها نبودند سطح زمین آرام و قرار نداشت. 2⃣همان گونه که جاذبه ماه و خورشید بر اقیانوس ها اثر می گذارد و تولید جزر و مد می کند این تاثیر در خشکی ها نیز وجود دارد و زره کوهها پوسته زمین را در مقابل این فشار عظیم نیز مقاوم می سازد. 3⃣کوه ها به صورت دیوارهای بلندی مناطق مختلف زمین را در مقابل تند بادها و طوفان ها حفظ می کند به طوری که اگر صفحه روی زمین همه جا به شکل بیابان بود زندگی انسان به خاطر این طوفان های کوبنده بر سطح آن غیر ممکن بود. 4⃣چون کوهها مرکز مهمی برای ذخیره آبها است به منزله میخ های محکمی برای نظم زندگی بشر محسوب می شود. 5⃣غالبا کوه های زمین نتیجه آتشفشان ها است که مواد مذاب درونی زمین بیرون ریخته و بر دهانه آتشفشان به صورت میخی بر زمین باقی مانده و آتشفشان را به کنترل خود در آورده است. 📚پیام قرآن، مکارم شیرازی، ج2 ص222 ❗️قرآن و روایات صراحتا بر کروی بودن زمین تصریح کرده اند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید: https://t.me/Rahnamye_Behesht/4245 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔دوست می گوید که در روایات خودتان آمده است که پیامبر علی را به مدینه فرستاد تا قبوری که گنبد و برایش ساخته شده است را خراب کند ( کافی ج6) پس چگونه عمل عربستان را در تخریب گنبد و بارگاه امامان می کنید ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی که مورد اشاره شما قرار گرفته است ، در نقل شده است که از امیر مومنان علیه السلام روایت می کند ؛ « پیامبر من را به مدینه فرستاد و به من فرمود هر ( ذی روحی ) را دیدی محو کن و هر قبری را که دیدی صاف نما » 📚 ج6 ص528 📚 ص613 🗯 ؛ 1⃣این روایت از حیث سند است . 🔷یکی از راویان ، نوفلی نام دارد که نجاشی تصریح می کند که او است . 📚رجال ص37 🔷و راوی دیگر ، سکونی نام دارد که او هم واقفی مذهب بوده و ندارد . 📚 نجاشی ص56 2⃣مضمون حدیث با تاریخ زندگانی ساز گار نیست زیرا باید دید که پیامبر حضرت علی را در چه سالی به مدینه فرستاده است ، قبل از هجرت یا بعد از هجرت ❕ 🔷احتمال نخست منتفی است زیرا علی علیه السلام قبل از هجرت پیامبر به از مکه خارج نشده تا به مدینه اعزام گردد و از طرفی با سیطره مشرکان بر مدینه شرایط انجام این ماموریت را نداشت . 👌صورت دوم با بیشتری رو به رو است زیرا پس از گرویدن اوس و خزرج به آیین اسلام ، بت و یا صورت بتی در میان مدنیان نبود که علی علیه السلام مامور به آن باشد . 📚صحیح ج3 ص61 3⃣روایت می گوید ؛« لاقبرا الا سویته » « هر قبری را دیدی نما » یعنی روی قبر باید صاف باشد و به صورت پشت ماهی و کوهان شتر که رسم کفار بود نباشد و بسیاری از فقها نیز فتوا داده اند که باید روی قبر صاف و مسطح باشد که این امر ارتباطی با بحث ما که ساختن و بارگاه بر روی قبر صاف است ندارد . 🗯روی قبر پیامبر گرامی و ائمه بزرگوار صاف و بدون بر آمدگی است و ما بر روی آن گنبد و بارگاه می سازیم و این هم با حکم مذکور در روایت ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔آیا جن شیعه هم داریم❕یعنی اجنه از امامان هم تبعیت می کردند❓ 💠پاسخ💠 👌امامان بزرگوار ما علیهم السلام نه تنها حجت و امام برای انسان ها بوده اند بلکه آنان حجت و امام برای اجنه نیز می باشند و برخی از اجنه به آنها ایمان داشته و معالم دینی خود را از آنها فرا می گرفتند. 🔶علامه گرامی مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را می گشاید تحت این عنوان: « اجنه خدام و نوکران امامان هستند و برای امامان ظاهر شده و سوالات دینی خود را از آنها می پرسیدند» 📚بحار الانوار ج27 ص13 باب 11 🔶شیخ بزرگوار کلینی روایت می کند که امام باقر فرمود: « در این میان که امیر المومنین علی بر منبر بود اژدهایی از طرف یکی از درهای مسجد پیش آمد و مردم قصد کشتن او را کردند .امیر مومنان کسی را فرستاد و مانع آنها شد .آن اژدها خود را به منبر علی رساند و به ایشان درود گفت .حضرت به او گفت منتظر باش تا سخنرانی ام تمام شود و چون سخنرانی را به پایان رساند به او گفت تو کیستی. ❗️گفت من عمرو پسر عثمانم که کارگزار شما بر جن بود .پدرم مرده است و وصیت کرده که خدمت شما برسم . 👌حضرت علی به او عرضه داشت: « من تو را سفارش به تقوای از خدا کرده و این که برگردی به جای پدرت در میان جن کارگزار من باشی که تو بر جنیان از طرف من نیابت داری . 🔷راوی به امام باقر گفت آیا عمرو به واجب خود عمل کرد و خدمت شما می رسد؟ 🔶امام فرمود: آری 📚الکافی ج1 ص396 🔶در روایت دیگر نقل می کند که سعد اسکافی می گفت: « می خواستم به خدمت امام باقر برسم .به ناگاه دیدم شتران با جهازی بر در خانه صف کشیده و ناگهان آواز برخاست و سپس مردمی عمامه به سر مانند سودانی ها و هندی ها از درخانه بیرون شدند .من خدمت امام رسیدم و گفتم قربانت گردم امروز دیر به من اجازه دادید و مردمی را دیدم که آنها را نشناختم . 🔷فرمود:« اینها برادران جن شما هستند که نزد ما می آیند و از حلال و حرام و معالم دین خود سوال می کنند» 📚همان مدرک ص395 👌حکیمه دختر امام کاظم می گوید امام رضا را دیدم که در انبار هیزم ایستاده و به آرامی سخن می گوید و من دیگری را نمی بینم .گفتم ای آقایم با چه کسی سخن می گویی؟ 🔶فرمود: این عامر زهرایی از اجنه است که آمده و از من پرسش کند و شکایتش را نزد من آورده است ‌. 👌می گوید گفتم ای آقایم می خواهم کلام او را بشنوم. 🔷به من فرمود که اگر سخن او را بشنوی یک سال دچار تب می شوی اما گفتم باز هم دوست دارم بشنوم. ❗️به من فرمود گوش ده گوش دادم و چیزی مانند سوت زدن شنیدم و تا یک سال دچار تب شدم 📚همان مدرک ص395 🔷امام باقر فرمود: « ما خدمتکارانی از جن داریم وقتی کار فوری داریم آنها را می فرستیم» 📚بصائر الدرجات ج1 ص96 📚مناقب ال ابی طالب ج4 ص190 🔶ثمالی می گوید: « در خدمت امام صادق بودم در بین مکه و مدینه ناگاه متوجه طرف چپ خود شد سگی سیاه بود .فرمود تو را چه شده است چقدر عجله داری یک مرتبه دیدم شبیه پرنده شد . 🔷گفتم فدایت شوم این چیست . 🔶فرمود: « این عثم پیک جن است هشام از دنیا رفته است هم اکنون او پرواز می کند و در هر شهر خبر مرگ او را منتشر می کند» 📚بصائر الدرجات ج1 ص96 📚الکافی ج6 ص553 ❗️به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز می باشد که جهت آگاهی به آدرس داده شده از کتاب شریف بحار الانوار رجوع فرمایید. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔ آیا درست است که در یکی از جنگها که پیامبر بایهودیان انجام داده پدر و شوهر یهودی را میکشد و در همان روز با وی همبستر میشود ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از جنگ هایی که میان پیامبر گرامی و یهودیان اتفاق افتاد ، جنگ بود . ❕جرم بزرگی که یهودیان خیبر داشتند این بود که تمام قبائل عرب را برای کوبیدن حکومت اسلامی تشویق می کردند و سپاه شرک با کمک مالی یهودیان خیبر ، در یک روز از تمام نقاط مختلف عربستان حرکت کرده و خود را به مدینه رساندند و جنگ را صورت دادند . 👌ناجوانمردی یهودیان خیبر پیامبر گرامی را بر آن داشت که این کانون خطر را بر چیند و همه را خلع سلاح کند ، زیرا بیم آن می رفت که این ملت لجوج و ماجراجو بار دیگر با صرف هزینه های سنگین ، بت پرستان عرب را بر ضد مسلمین بر انگیزند و صحنه نبرد احزاب بار دیگر تکرار شود . 📚فروغ ابدیت ص722 👌پیامبر گرامی در این جنگ بر یهودیان خیبر چیره شد و دختر پیشوای آنان یعنی حی بن اخطب نیز اسیر شد ، پدر و شوهر او نیز در این جنگ کشته شدند . ❕علامه می نویسد ؛ « پیامبر اسلام از آنجایی که صفیه دختر رییس خیبر بود ، او را مورد تکریم قرار داد ، و صفیه را مخیر کرد که او را از اسارت آزاد می کند تا به سوی اهل خودش باز گردد و یا اگر می خواهد او را آزاد می کند و به ازدواج خود در می آورد ، صفیه گفت نمی خواهم به سوی اهلم باز گردم و تمایل دارم با شما ازدواج کنم ، پیامبر نیز او را آزاد کرد و به خود در آورد » 📚بحار الانوار ج21 ص34 ❕پیامبر گرامی جهت تکریم صفیه که یک بزرگ زاده بود طرح ازدواج با او را داد . ابن می نویسد ؛ 👌 «پس از این‌که رسول خدا با یهود خیبر جنگ کرد و خداوند اموال آنان را به رسول خدا غنیمت داد، صفیه دختر حیىّ و یکى از دختر عموهاى او را از حصار قَموص به اسیرى گرفت ، براى رسول خدا از هر غنیمتى برگزیده‌ای مقرّر بود و ایشان در جنگ خیبر صفیه را برگزید، پیامبر به او پیشنهاد کرد که اگر مسلمان شود و خدا و رسولش را انتخاب کند او را آزاد فرماید ، و اگر بر یهودیت بمانی تو را آزاد می کنم تا به قبیله ات برگردی ، صفیه گفت من مسلمان شدم و خدا و رسولش را انتخاب می‌کنم. ❕پیامبر او را آزاد کرد و به همسرى برگزید و آزادى او را مهریه‌اش قرار داد. پیامبر در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه شده‌ای که به سبزى می‌زد دید و از او پرسید که این چیست؟ صفیه گفت: اى رسول خدا! در خواب چنان دیدم که ماهى از سوى آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت، این موضوع را به شوهر خویش گفتم، کنانه گفت: گویا دوست دارى که همسر این پادشاهى شوى که از مدینه می‌آید؟ و چنان بر چهره‌ام زد که از اثر آن گرفتار عادت ماهیانه شدم. پیامبر تا صفیه پاک شد همچنان در خیبر ماند و بدون این‌که با او زفاف کند از خیبر بیرون آمد و پس از آن با او کرد » 📚طبقات ابن سعد ، ج8 ص120 ❕بنابراین روشن می شود که ازدواج پیامبر گرامی با صفیه جهت تکریم صفیه که یک بزرگ زاده بود و طبیعتا بر دوستی یهودیان و ترغیب آنان به اسلام می افزود و با انتخاب و خود صفیه صورت گرفت ، و قوم صفیه و یهودیان خیبر مسببان اصلی وقوع آن جنگ تلقی می شدند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔چرا در اسلام کشتن سگ سفارش شده است .مگر این موجود بی زبان چه گناهی دارد که اسلام این طور با او برخورد می کند❔ 👌پاسخ: 🗯اسلام به هیچ عنوان سفارش به کشتن سگ ها نمی کند بلکه آزار و اذیت حیوانات را امری مذموم شمرده که مستوجب عذاب جهنم می باشد. وبه عکس سفارش به خوشرفتاری با سگان را کرده است. 👌پیامبر گرامی فرمود: «خداوند مردی را به خاطر اینکه سگی را سیراب می کرد وارد بهشت کرد» 📚بحار الانوار ج62 ص65 ❗️نجیح می گوید: «حسن بن علی را می دیدم که غذا می خورد و پیش روی او سگی نیز بود.هر لقمه ای که می خورد لقمه ای را نیز به سگ می داد و می گفت حیا می کنم که من غذا بخورم و موجود زنده ای به من نگاه کند و او را اطعام نکنم» 📚مستدرک الوسائل ج8 ص295 👌امام صادق فرمود: «هر زمان چیزی می خورید و سگی نیز پیش روی شما است سگ را نیز اطعام کنید...» 📚الکافی ج6 ص553 🔶وفرمود: «هر چیزی حرمتی دارد و حرمت حیوانات به این است که حق زدن به صورت آنها را ندارید» 📚وسائل الشیعه ج11 ص482 ❗️پیامبر گرامی فرمود: «حیوانات را نزنید زیرا آنان روح دارند و تسبیح خدا را می کنند» 📚المحاسن ص633 👌حضرت علی فرمود: «در سگ شکاری و سگ همراه گله برکت است» 📚الکافی ج6 ص552 👌بله در روایات تنها جواز قتل سگ های وحشی داده شده است .سگ هایی که به افراد حمله کرده و مورد آسیب قرار می دهند. در این صورت انسان برای حفظ جانش می تواند سگ را بکشد 📚وسائل الشیعه ج11 ص533 📚مستدرک الوسائل ج8 ص296 ❗️ البته این گونه سگ ها باید در محیطی قرار گیرند که نتوانند به کسی آسیب برسانند و اگر شرایط طوری فراهم شد که نتوان از آزار و آسیب آنان در امان ماند کشتن آنان برای حفظ جان خود اشکالی ندارد. 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که در اسلام چنین است که اگر برده از دست مولایش فرار کند حکم مرتد را دارد و اگر برنگردد اعدام شده و زنش هم از او طلاق می گیرد ❗️آیا چنین احکامی مایه وهن اسلام نیست ❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ کلینی از امام علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « برده اگر از دست مولایش فرار کند و پس از آن سرقت کند ، دستش قطع نمی شود زیرا او با فرار کردن به منزله از اسلام است ، ابتدا به او گفته می شود که به نزد مولایش باز گردد ( و بازگشت او به منزله توبه او است ) اگر از بازگشت امتناع ورزد ، حکم سرقت بر او جاری و پس از آن ( به خاطر حکم ارتداد ) کشته می شود » 📚الکافی ج 7 ص 259 👌این در کتاب التهذیب ج10 ص 142 نیز آمده است . ❕اما سند این روایت ضعیف است ، زیرا شیخ کلینی روایت را از سهل بن زیاد نقل می کند که او را تضعیف کرده و در مورد او می نویسد ؛ 🗯نجاشی در مورد او می نویسد: « او در حدیث ضعیف است و به احادیث او اعتماد نمی شود .احمد بن محمد بن عیسی شهادت می داد که او اهل غلو و دروغگویی است و او را از قم به ری خارج کرد» 📚رجال نجاشی ص185 👌در کتاب التهذیب هم این روایت به صورت و بدون ذکر تمام راویان نقل شده است که موجب سلب اعتماد به آن می شود . ❕در روایت دیگری هم آمده است که زن برده فراری طلاق داده می شود زیرا برده فراری به منزله مرتد از اسلام است . 📚وسائل الشیعه ج 21 ص 192 ❕این نقل هم در هر آمده است ، به صورت مرسل نقل شده و تمام راویان آن ذکر نشده است که این ارسال موجب تضعیف روایت می شود . 👌 فقها و علمای بزرگ شیعه هم به این روایات عمل نکرده و همین عمل نکردن آنها نشان از ضعف محتوای فوق است زیرا بر خلاف اصول و قواعد مسلم تلقی می شود و به خاطر همین نکته است که مجلسی اول می نویسد ؛ « اکثر علمای به این روایات عمل نکرده اند » 📚روضه المتقین ج10 ص 202 ❕علامه مجلسی هم آورد ؛ «آنچه موافق اصول ادله است آن است که برده مرتد نیست و نفقه او بر مولایش لازم است و همسرش طلاق داده نمی شود » 📚ملاذ الاخیار ج 13 ص 405 👌صاحب جواهر و صاحب حدائق از فقهای بزرگ شیعه که کتابهایشان مستند برای استنباط احکام شرعی است ، به روایات فوق عمل نکرده اند و آنها را بر خلاف اصول و قواعد فقهی می شمارند . 📚جواهر الکلام ج30 ص 91 📚الحدائق الناضره ج24 ص 41 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔آیا خانه خدا توسط،حضرت آدم ساخته شد و به دستور خداوند ، به دست حضرات ابراهیم و اسماعیل شد ❗️❗️برخی از اساتید می گویند نص صریح قرآن آن است که ابراهیم خانه را ساخت و نسبت ساخت آن به آدم دروغ است ❕❕ 💠💠 👌از آيات مختلف قرآن و احاديث و تواريخ اسلامى به خوبى استفاده مى شود كه خانه پيش از ابراهيم، حتى از زمان آدم بر پا شده بود، در آيه 37 سوره ابراهيم از قول اين پيامبر بزرگ مىخوانيم: رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ:" پروردگارا! بعضى از فرزندانم را در اين سرزمين خشك و سوزان در كنار خانه تو سكونت دادم". 👌اين آيه گواهى مى دهد موقعى كه ابراهيم با فرزند شيرخوارش اسماعيل و همسرش به سرزمين مكه آمدند اثرى از خانه كعبه وجود داشته است. ❕در آيه 96 سوره آل عمران نيز مىخوانيم: إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً « نخستين خانهاى كه به منظور پرستش خداوند براى مردم ساخته شد در سرزمين مكه بود» مسلم است كه پرستش خداوند و ساختن مركز عبادت از زمان ابراهيم آغاز نگرديده بلكه قبلا و حتى از زمان آدم بوده است. 👌و نیز می فرماید «بياد آوريد هنگامى را كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاى خانه (كعبه) را بالا مى بردند، و مى گفتند: پروردگارا از ما بپذير تو شنوا و دانايى" (وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ). ❕اين تعبير مىرساند كه شالوده هاى خانه كعبه وجود داشته و ابراهيم و اسماعيل پايه ها را بالا بردند. 📚تفسیر نمونه ج1 ص454 ❕در خطبه معروف از نهج البلاغه نيز مى خوانيم؛ « آيا نمى بينيد كه خداوند مردم جهان را از زمان آدم تا به امروز به وسيله قطعات سنگى ... امتحان كرده است، و آن را خانه محترم خود قرار داده، سپس به آدم و فرزندانش دستور داد كه به گرد آن طواف كنند» 📚نهج البلاغه خطبه 192 ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « آدم زمانی که خانه کعبه را بنا کرد و به آن طواف کرد، گفت خدایا برای هر عمل کننده اجری است ، من نیز خانه کعبه را بنا کردم ، در ازای آن خطای من را ببخش ...» 📚بحار الانوار ج11 ص179 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « خداوند به آدم امر کرد تا خانه کعبه را بنا کند « امره الله به من بناء الکعبه » 📚بحار الانوار ج11 ص197 👌كوتاه سخن اينكه آيات قرآن و روايات اين تاريخچه معروف را تاييد مى كند كه خانه كعبه نخست به دست آدم ساخته شد سپس در طوفان نوح فرو ريخت ( بحار الانوار ج96 ص65) و بعد به دست ابراهيم و فرزندش اسماعيل تجديد بنا گرديد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔ماجرای درگیری در صدر اسلام چه بود ❗️چرا پیامبر به یاران خود دستور داد تا به کاروان قریش در ماه حرام حمله کنند ❕آیا این کار گناه نبود❕چرا این را برای مردم نمی گویید ❕❕ 💠💠 👌در ماه رجب سال دوم هجرت، چند ماه قبل از واقعه بدر ، پیامبر گرامی هشتاد نفر از را به فرماندهى «عبد اللّه بن جحش» براى تعقيب كاروان قریش اعزام كرد. هنگام حركت، نامه اى به دست فرمانده داد و گفت: پس از ورود در راه پيمايى، اين نامه را بازكن و به مضمون آن عمل كن و هيچ يك از ياران خود را به اكراه وادار به كارى مكن. وى پس از دو روز راه پيمايى نامه را باز كرد و ديد كه پيامبر چنين دستور داده است « هنگامى كه به نامه من نگاه كردى راه خود را پيش گير و در سرزمين «نحله» كه ميان مكّه و طائف است فرود آى. در آنجا در انتظار بنشين و از تصميمها و خبرهايشان آگاه باش » ❕وى طبق مضمون نامه عمل كرده و تمام يارانش نيز از او پيروى كردند و در آن نقطه فرود آمدند. در آن هنگام كاروان قريش به سرپرستى «عمرو خضرمى» از طائف به مكّه باز مى گشت. كه در نزديكى آنان منزل كرده بودند؛ براى اينكه دشمن از اسرارشان آگاه نشود، سرهاى خود را تراشيدند تا دشمن تصور كند كه اينها براى مراسم زيارت خانه خدا عازم مكّه هستند. قريش با ديدن اين منظره اطمينان يافته و به هم ديگر گفتند: آنان عازم «عمره» هستند كارى با ما ندارند. 👌در اين هنگام مسلمانان با تشكيل يك جنگى، به تبادل نظر پرداختند ، نتيجه شورا اين بود كه دريافتند اگر آن روز را كه پايان ماه رجب بود صبر كنند، ماه حرام اگرچه پايان مى پذيرد، ممكن است قافله قريش همان روز از آن نقطه حركت كنند و وارد سرزمين «حرم» گردند كه نبرد در آنجا نيز حرام و قدغن است. از اين رو تصميم گرفتند نبرد در ماه حرام را به جنگ در «حرم» ترجيح دهند و دشمن را كرده و «واقد بن عبد اللّه» سرپرست كاروان را با تيرى كشتند. زيردستان وى نيز فرار كردند، جز دو نفر به نامهاى: عثمان بن عبد اللّه و «حكم بن كيسان» كه مسلمانان آنان را دست گير كردند. عبد اللّه بن جحش، مال التجاره را با دو اسير به مدينه آورد. 👌پيامبر از اينكه فرمانده جمعيت از حدود خارج شده و به جاى كسب تكليف در ماه حرام نبرد كرده است؛ سخت ناراحت گرديد و فرمود: «من هرگز دستور نداده بودم در ماه حرام جنگ كنيد.» ❕قريش، نيز اين جريان را به عنوان حربه تبليغى به دست گرفته و شايع كردند كه «محمد» احترام ماه حرام را از بين برده است. يهود اين حادثه را به فال بد گرفته و مى خواستند فتنه اى برپا كنند. عبد اللّه و يارانش را سرزنش مىكردند. از طرفى، پيامبر در غنايم جنگى آنان تصرف نكرد و منتظر وحى الهى بود. ناگهان «جبرئيل» اين آيه را آورد: «از تو درباره نبرد در ماه حرام مى پرسند، در جوابشان بگو: جنگ در آن ماه گناهى بزرگ و جلوگيرى از راه خدا است، ولى بيرون كردن ساكنان مسجد الحرام، پيش خدا جرمش زيادتر است و جرم فتنه پيش خدا از كشتار بزرگتر است. » (بقره217) ❕يعنى اگر مسلمانان در ماه جنگ كرده و كار خلافى را مرتكب شدهاند، شما مردم قريش جرم بزرگترى را مرتكب شده ايد، زيرا ساكنان مسجد الحرام (مسلمانان) را از آشيانه خود بيرون كردهايد و با زجر و شكنجه و تهديد و ارعاب، فتنه ها برپا كردهايد و با وجود اين جرمهاى بزرگ، حق اعتراض نداريد. 📚البدایه و النهایه ج3 ص248 📚تاریخ طبری ج2 ص412 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص114 ❕نامه اى كه رسول خدا به دست «عبد اللّه بن جحش» داد، زنده بر اين است كه هرگز هدف نبرد در ماه حرام نبوده است، زيرا در آن نامه چنين نوشته بود: «در سرزمين نخله كه ميان مكّه و طائف است فرود آى و در آنجا در انتظار قريش بنشين و از اوضاع آنها ما را ساز » 👌اين نامه آشكارا مى رساند كه هرگز عبد اللّه، مأموريتى براى جنگ نداشته و فقط مأمور اكتشاف و كسب اطلاعات بوده است و علت نبرد آنها در نخله و كشتن «عمرو خضرمى» نتيجه شوراى جنگى خودشان بوده است. از اين رو، هنگامى كه پيامبر از خون ريزى آنان آگاه گرديد، آنها را سخت و مذمت كرد و فرمود من دستور نبرد و جنگ نداده بودم. 📚فروغ ابدیت ، سبحانی ، ص467 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔چرا در اسلام کشتن سگ سفارش شده است .مگر این موجود بی زبان چه گناهی دارد که اسلام این طور با او برخورد می کند❔ 👌پاسخ: 🗯اسلام به هیچ عنوان سفارش به کشتن سگ ها نمی کند بلکه آزار و اذیت حیوانات را امری مذموم شمرده که مستوجب عذاب جهنم می باشد. وبه عکس سفارش به خوشرفتاری با سگان را کرده است. 👌پیامبر گرامی فرمود: «خداوند مردی را به خاطر اینکه سگی را سیراب می کرد وارد بهشت کرد» 📚بحار الانوار ج62 ص65 ❗️نجیح می گوید: «حسن بن علی را می دیدم که غذا می خورد و پیش روی او سگی نیز بود.هر لقمه ای که می خورد لقمه ای را نیز به سگ می داد و می گفت حیا می کنم که من غذا بخورم و موجود زنده ای به من نگاه کند و او را اطعام نکنم» 📚مستدرک الوسائل ج8 ص295 👌امام صادق فرمود: «هر زمان چیزی می خورید و سگی نیز پیش روی شما است سگ را نیز اطعام کنید...» 📚الکافی ج6 ص553 🔶وفرمود: «هر چیزی حرمتی دارد و حرمت حیوانات به این است که حق زدن به صورت آنها را ندارید» 📚وسائل الشیعه ج11 ص482 ❗️پیامبر گرامی فرمود: «حیوانات را نزنید زیرا آنان روح دارند و تسبیح خدا را می کنند» 📚المحاسن ص633 👌حضرت علی فرمود: «در سگ شکاری و سگ همراه گله برکت است» 📚الکافی ج6 ص552 👌بله در روایات تنها جواز قتل سگ های وحشی داده شده است .سگ هایی که به افراد حمله کرده و مورد آسیب قرار می دهند. در این صورت انسان برای حفظ جانش می تواند سگ را بکشد 📚وسائل الشیعه ج11 ص533 📚مستدرک الوسائل ج8 ص296 ❗️ البته این گونه سگ ها باید در محیطی قرار گیرند که نتوانند به کسی آسیب برسانند و اگر شرایط طوری فراهم شد که نتوان از آزار و آسیب آنان در امان ماند کشتن آنان برای حفظ جان خود اشکالی ندارد. 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔ازدواج صیغه با زنان متاهل در کتب آخوندها : «فضل مولای محمد بن راشد می گوید : از ابو عبدالله علیه السلام پرسیدم من با زنی ازدواج کردم و احساس کردم که این خانم متاهل است، و در این باره تحقیق کردم و مطمن شدم که این خانم متاهل است، امام جعفر صادق فرمود: و چرا تحقیق کردی؟ آدرس دقیق: تهذيب الأحكام للطوسي (460 هـ) الجزء7 صفحة253 باب 23 ضروب النكاح روایت دوم : (26444)محمد بن الحسن بإسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى عن علي بن السندي عن عثمان بن عيسى عن إسحاق بن عمار عن فضل مولى محمد بن راشد عن أبي عبد الله (ع) قال: قلت: أني تزوجت امرأة متعة فوقع في نفسي أن لها زوجا ففتشت عن ذلك فوجدت لها زوجا قال: ولم فتشت؟ ترجمه : فضل مولای محمد بن راشد می گوید : از ابو عبدالله علیه السلام پرسیدم من با زنی ازدواج کردم و احساس کردم که این خانم متاهل است، و در این باره تحقیق کردم و مطمن شدم که این خانم متاهل است، امام جعفر صادق فرمود: و چرا تحقیق کردی؟ آدرس دقیق: وسائل الشيعة للحر العاملي (1104 هـ) الجزء21 صفحة 31 باب 10 تصديق المرأة في نفي الزوج 💠💠 👌روایات بالا نمی گوید ازدواج با زنان شوهر دار بی اشکال است ، بلکه می گوید در صورتی که زن مومنه ادعا کند ندارد ، در سخنش تصدیق می شود و دیگر نیازی به نیست که آیا واقعا آن زن مومنه راست می گوید یا خیر . 🔶میسر می گوید از امام صادق علیه السلام سوال کردم که گاهی می خواهم با زنی ازدواج کنم ، به او می گویم آیا تو شوهر داری یا خیر ، او پاسخ می دهد خیر شوهر ندارم ، چیست ؟ 👌امام علیه السلام پاسخ داد ، بله سخن زن را قبول کن و او را کن و دیگر نیازی به تحقیق نیست . 📚الکافی ج5 ص462 ❕پس از ازدواج با زنی که ادعای بی شوهر بودن را دارد ، دیگر نیازی به تحقیق در این رابطه نیست ، اما اگر صورت گرفت و انسان فهمید که آن زن دروغ گفته و همسر داشته است ؛ 1⃣روایات بالا می گوید که نیازی به تحقیق نبود و باید به ادعای زن مومنه می کردید . 2⃣حال که روشن شده است که آن زن شوهر داشته و به دروغ ادعای بی شوهر بودن را کرده است ، زنای بر آن زن ثابت است ، اما بر مرد که بدون اطلاع از همسر داشتن او ، با او ازدواج کرده است چیزی نیست . 📚وسائل الشیعه ج20 ص314 3⃣پس از فهمیدن آنکه آن زن شوهر داشته است ، عقدی که شوهر دوم خوانده است باطل می شود و آن زن به شوهر اول می شود . 📚وسائل الشیعه ج20 ص446 4⃣این که زن مومنه در عده و یا همسر نداشتن تصدیق می شود و نیازی به تحقیق نیست ، مورد اتفاق تمام فرق اسلامی است . 5⃣از روایاتی نیز استفاده می شود ، اگر چه تحقیق کردن لازم نیست و زن مومنه در ادعایش تصدیق می شود ، اما مستحب است قبل از عقد جهت اطمینان بیشتر تحقیق هم صورت گیرد . 📚الکافی ج5 ص453 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که پیامبر فرمودند برای زنانتان لباس نگیرید تا هوس بیرون رفتن نکنند ❕این روایت مورد استناد برخی برای به اسلام قرار گرفته است❕❕ 💠💠 👌در روایت از پیامبر گرامی نقل شده است که فرمود ؛ « از بی لباسی برای زنان کمک بجویید ، زیرا زن وقتی لباس فراوان و زینت کامل دارد ، مایل به رفتن است » 📚 الفصاحه ، ابوالقاسم پاینده ، ص209 🔶راوندی نیز در نقل می کند که فرمود ؛ « از بی لباسی برای نگه داری زنان جویید » 📚 راوندی ص36 ❕این روایت به نقل از نوادر راوندی در برخی دیگر نیز نقل شده است . 🗯اما باید توجه کرد که این روایت و بدون سند است . در کتاب نهج الفصاحه بدون آن که سندی ارائه شود ، از نقل شده است و راوندی نیز به صورت مرسل و بدون سند روایت را از پیامبر نقل می کند. ❗️بنابراین چون روایت و بدون سند است ، بوده و قابل اعتنا نمی باشد . 🗯ابن ابی الحدید از علمای سنی مذهب نقل می کند که می گفت ؛ « برای زنان لباس نگیرید و با بی لباسی آنان را در خانه نگه دارید ، زیرا زنان زمانی که لباس و زیبا داشته باشند ، تمایل به بیرون رفتن دارد » 📚شرح البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج12 ص71 🔶بنابراین روشن می شود که این سخن عمر ، خلیفه دوم اهل سنت است که در روایت به پیامبر گرامی نسبت داده شده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
‌⁉️سوال 🤔چرا در اسلام ارتدا حکمش اعدام است .آیا در آیین مسیحیت نیز این حکم است 🗯پاسخ:  ❗️«مرتد» یعنى کسى که اسلام را پذیرفته و سپس از آن باز گشته است . 🔷«مرتد» بر دو قسم است: «مرتد فطرى» و «مرتد ملى». ❗️«مرتد فطرى» به کسى گفته مى شود که: از پدر و یا مادر مسلمان تولد یافته و یا به قول بعضى در حالى که نطفه او منعقد شده پدر و یا مادرش مسلمان بوده اند و سپس او اسلام را پذیرفته و بعداً از آن برگشته است. 🔷ولى «مرتد ملى» به کسى گفته مى شود که: از پدر و مادر مسلمان تولد نیافته بلکه خود بعد از بلوغ،اسلام را پذیرفته و سپس از آن باز گشته است. ❗️توبه مرتد ملى پذیرفته مى شود و در حقیقت مجازات او خفیف است؛ زیرا او مسلمان زاده نیست ولى در مورد «مرتد فطرى» حکم از این شدیدتر و سخت تر است یعنى اگرارتداد او در دادگاه اسلام ثابت شود، محکوم به اعدام خواهد شد و اموال او به عنوان ارث به ورثه مسلمان او مى رسد و همسر او از او جدا خواهد شد و حتى توبه کردن او نمى تواند جلو این احکام شدید را بگیرد، گر چه اگر واقعاً توبه کند در پیشگاه خداوند قبول مى شود و براى جهان آخرت او مفید است. 🔴باید توجه داشت این سختگیرى تنها در مورد مرتد فطرى آن هم در صورتى است که مرد باشد.ممکن است کسانى از این سختگیرى تعجب کنند و آن را یک نوع خشونت شدید غیر قابل انعطاف، بدانند که با روح اسلام سازگار نیست. 👌ولى این حکم یک فلسفه اساسى دارد و آن حفظ جبهه داخلى کشور اسلامى و جلوگیرى از متلاشى شدن آن و نفوذ بیگانگان و منافقان است؛ ❗️زیرا ارتداد در واقع یک نوع قیام بر ضد رژیم کشور اسلامى است که در بسیارى از قوانین دنیاى امروز، نیز مجازات آن اعدام است. 🔷اگر به افراد اجازه داده شود، هر روز مایل بودند خود را مسلمان معرفى کنند، و هر روز مایل نبودند استعفا دهند به زودى جبهه داخلى اسلام از هم متلاشى خواهد شد، و راه نفوذ دشمنان و عوامل و ایادى آنها باز خواهد شد، و هرج و مرج شدیدى در سراسر جامعه اسلامى پدید خواهد آمد. ❗️بنابراین، حکم مزبور، در واقع یک حکم سیاسى است که براى حفظ حکومت و جامعه اسلامى و مبارزه با ایادى و عوامل بیگانه ضرورى است. ❗️از این گذشته، کسى که آیینى همچون اسلام را بعد از تحقیق و پذیرش رها کند، و به سوى آیین هاى دیگرى برود معمولاً انگیزه صحیح و موجهى ندارد، و بنابراین، درخور مجازات هاى سنگین است ❗️ اگر مى بینیم این حکم، درباره زنان خفیف تر است به خاطر این است که همه مجازات ها در مورد آنها تخفیف مى یابد. 🗯بنا براین روشن می شود که این احکام مربوط به کسی نیست که اعتقادی در درون دارد و در مقام اظهار آن بر نیامده است بلکه تنها کسی را شامل میشود که به اظهار یا تبلیغ آن بپردازد و در حقیقت قیام بر ضد رژیم موجود جامعه کند. ❗️قرآن نقل می کند که اهل کتاب چنین می گفتند: «بروید در ظاهر اظهار اسلام و ایمان کنید و در پایان روز کافر شوید تا آنان در آیین خود سست شوند و از آیین شما تبعیت کنند» 🔷ال عمران 72 ❗️اسلام با جعل حکم مرتد سعی بر آن دارد تا جبهه داخلی اسلام در برابر جاسوسان و دشمنان بهم نریزد تا در اندک زمانی هرج و مرج شدیدی در جامعه اسلامی ایجاد شود بنا براین این حکم صرفا یک حکم سیاسی است که شبیه آن در بسیاری از کشورها وجود دارد 📚تفسیر نمونه ج11 ص426 ❗️اما در مورد حکم ارتداد در مسیحیت که انان فراوان در این رابطه به اسلام اشکال می گیرند: 🗯حکم ارتداد در آیین مسیحیت نیز وجود دارد. 🔷«اگر برادرت یا پسر یا دختر تو گوید که برویم خدایان غیر را که تو و پدرت نشناخته اید عبادت کنیم او را قبول مکن و به حرف او گوش مده و او را به قتل برسان و او را به سنگ سنگسار نما تا بمیرد » 📚تثنیه فصل 6؛11-13 ❗️«اگر اهل یک شهر مرتد شوند باید همه اهالی شهر از کوچک و بزرگ و حتی گاو و گوسفند از دم کشته شوند و اجسادشان نیز با آتش سوزانده شود» 📚تثنیه فصل 12 ؛ 13-17 ❗️اگر بشنود«مرد یا زنی بت یا خورشید و ماه و ستارگان را که من پرستش آن را ممنوع کرده ام عبادت کند آن مرد یا زن را به بیرون شهر ببرید و سنگسارشان کنید تا بمیرد» 📚تثنیه فصل17؛ 2-7 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓ می خواستم در مورد این روایت توضیح بدید: در ، از مهم‌ترین و مفصل‌ترین منبع فقهی شیعه و یکی از چهار کتاب عمده حدیث و فقه شیعه نوشته شیخ الطائفه، ، مشهور به شیخ طوسی روایتی ست بدین شرح: 21 وَرَوَى الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَسَنِ الطَّعَّارِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ عَارِيَّةِ الْفَرْجِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ مِنْهُ وَلَدٌ فَقَالَ لِصَاحِبِ الْجَارِيَةِ إِلَّا أَنْ يَشْتَرِطَ عَلَيْهِ. از ابا_عبدالله در مورد قرض_دادن_واژن_کنیز پرسیده شد؛ گفت: ایرادی ندارد، گفتم: اگر از او صاحب فرزند شد؟ گفت: متعلق به صاحب کنیز است مگر اینکه قبلا شرط گذاشته باشند منبع:تهذیب الاحکام شیخ الطائفه(طوسی)_جلد ۷،صفحه ی:۲۴۶ 💠پاسخ💠 1⃣باید توجه داشت که در صدر اسلام کنیزانی بودند که از نظر اجتماعی و مالی توانایی اداره زندگی خود را نداشتند .این افراد به عنوان کنیز در اختیار افرادی قرار می گرفتند که سر پرستی آنها را بر عهده گیرند . ❗️ اگر سرپرست مرد بود می توانست کنیز را به عنوان همسر خود انتخاب کند و با او روابط زناشویی برقرار کند. 2⃣صورت دیگر آن بود که سرپرست کنیز می توانست کنیز را به عنوان همسر خود انتخاب نکند و او را به فرد دیگری هبه کند و به همسری و ملکیت دیگری در آورد یا استفاده جنسی از آن کنیز را برای او حلال کند که در این صورت دیگر خودش حق روابط جنسی با کنیز را نخواهد داشت و فرد سوم به منزله همسر کنیز محسوب می شد. ❗️روایت مورد استناد شما و سایر روایاتی که به همان معنا آمده است متذکر همین نکته هستند که مالک کنیز می تواند استمتاع از کنیز را به حسب مصلحتی که مد نظر قرار دارد به ملکیت فرد دیگری در آورد و دیگر خودش حق استمتاع از آن کنیز را نخواهد داشت چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « مرد می تواند استمتاع از کنیزش را به ملکیت دیگری در آورد ( و دیگر خودش حق استمتاع ندارد)» 📚الکافی ج5 ص470 👌در روایتی امام رضا علیه السلام نیز تصریح کرده اند که اگر منفعت های کنیز به فرد دیگری تحلیل شود مالک در مدت تحلیل حق استمتاع از کنیز را نخواهد داشت. 📚مستدرک الوسائل ج15 ص18 🗯صاحب جواهر نیز این فتوا را می آورد که در صورت تحلیل کنیز برای دیگری، مالک دیگر حق استمتاع از کنیز را نخواهد داشت و کنیز به منزله همسر برای فرد سوم در می آید. 📚جواهر الکلام ج30 ص312 3⃣این که در روایت مورد استناد شما آمده است که اگر از آن کنیز که به دیگری تحلیل شده است فرزندی به دنیا بیاید آن فرزند مال صاحب کنیز است نه شوهر آن کنیز مگر اینکه شرط کرده باشد می خواهد این را بگوید: ❗️آن ولد ملحق می شود به شوهر کنیز و فرزند او محسوب می شود اما حکم بردگی بر او نیز بار می شود و مالک آن فرزند ، صاحب کنیز است نه شوهر مگر آنکه در هنگام تحلیل ، مالک کنیز شرط کرده باشد که اگر فرزندی به دنیا بیاید او برده نبوده و من حکم آزادی او را صادر می کنم . 🔷چنان که در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: « اگر فرزندی از این تحلیل به وجود آید مالک آن فرزند مولی کنیز است مگر آنکه مولی در هنگام تحلیل شرط کند که اگر فرزندی به دنیا بیاید او آزاد است و الا شوهر کنیز می تواند با پرداخت قیمت ولد ، فرزندش را از ملکیت مولی کنیز خارج کند» 📚التهذیب ج7 ص248 ❗️جهت آگاهی بیشتر در مورد کنیزان و بردگی در اسلام به نمایه زیر رجوع فرمایید: https://t.me/Rahnamye_Behesht/5193 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓ا ینکه یه طفلی چون از پدر یا مادر برده متولد شده اونم برده بشه آیا این ظلم به آن طفل نیست❕❕ 💠پاسخ💠 👌اگر پدر یا مادر طفلی که متولد شده است آزاد باشند ، آن طفل نیز آزاد تلقی می شود و به عنوان برده شناخته نمی شود. 🔶از امام صادق علیه السلام سوال شد در مورد مرد آزادی که با زن کنیزی ازدواج کرده بود که آیا فرزندان آنها برده هستند یا خیر❔ 🔷امام فرمود: « فرزندان آنها آزاد هستند .زمانی که یکی از پدر و مادر آزاد و حر باشند ، فرزند آزاد است» 📚الفقیه ج3 ص457 👌ویا امام در مورد زن آزادی که با برده ای ازدواج کرده بود فرمود: « فرزند آنها آزاد است و برده نمی باشد » 📚الکافی ج5 ص493 👌این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز آمده است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚وسائل الشیعه ج21 ص121 باب 30 📚مستدرک الوسائل ج15 ص17 باب21 🔶تنها در صورتی که پدر و مادر هر دو برده باشند ، فرزند آنها هم برده بوده و ملک مالک پدر و مادر محسوب میشود. 📚وسائل الشیعه ج21 ص145 باب 42 ❗️فلسفه این حکم روشن است و بازگشت به مصلحت خود طفل می کند . 👌پدر و مادر برده نه کسب و کار مستقلی داشتند و نه خانه و کاشانه ای و نه وسیله ای برای ادامه زندگی ، در این صورت اگر طفل آن ها به مالک ملحق نمی شد و مالک موظف نبود که آن طفل را سرپرستی کند ، چیزی نمی گذشت که طفل از بین می رفت و با سختی و مشکلات قابل توجهی مواجه می شد . ❕زیرا پدر و مادر برده اش توانایی سرپرستی از او و تامین مخارج او را نداشتند . 🔷البته طرح اسلام آن بود که با فراهم شدن شرایط به تدریج تمام این بردگان آزاد شوند و خودشان بتوانند کسب و کار و زندگی مستقلی داشته باشند که جهت آگاهی در مورد دیدگاه اسلام نسبت به بردگان و آزادی آنان به نمایه زیر مراجعه فرمایید؛ 🔷 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3660 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
خبر است که براى تضعیف موقعیت قرآن و پیامبر چنین حدیث بى اساسی را جعل کردهاند. لذا تمام محققان اسلامى اعم از شیعه و اهل تسنن این حدیث را قویا نفى و تضعیف کردهاند و به جعل جاعلین نسبت دادهاند. 📚 تفسیر نمونه ج14 ص141 به بعد 👌نکات پایانی 1⃣این حدیث در هیچ یک از منابع روایات شیعی نیامده است 2⃣این حدیث در هیچ یک از صحاح سته اهل سنت نیز وجود ندارد وعلمای اهل سنت نیز این حدیث را شدیدا منکر شده اند 📚تفسیر مراغی ج17 ص۱30 3⃣این حدیث مخالف این سخن خداوند است که فرمود:« مراقبینی از پیش رو و پشت سر برای انها قرار میدهد( تا شیطان در وحی تصرف نکند)» 📓27 جن ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال لطفا در مورد قضيه غرانيق و حذف اين جمله (تلک الغرانیق العلى، منها الشّفاعة ترتجى) از قرآنها توضيح دهيد. اگر قرآن كلام خاصه خداست و پيامبر معصوم از اشتباه و گناه ، چرا ميگويند اين كلمات را شيطان در زمان قرائت سوره النجم بر زبان پيامبر جاري كرده است؟؟ همانطور كه ميدانيد در اين واقعه پيامبر اعلام كرده است كه «لات» ، «عزي» و «منات» هر سه اینها غرانیق؛ عالى مقامند، شفاعت آنها مورد رضایت است.» سپس باقى آیات را خواند. هنگامى که به آیه سجده رسید، خود پیامبر و تمام حاضران اعم از مسلمان و مشرک در برابر بتها سجده کردند ♦️پاسخ پیرامون افسانه ساختگى غرانیق در بعضى از کتب اهل سنت روایات عجیبى از ابن عباس نقل شده از جمله این که: ♦️پیامبر خدا در مکه مشغول خواندن سوره" النجم" بود، چون به آیاتى که نام بتهاى مشرکان در آن بود رسید که: "أَ فَرَءَیْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى وَ مَنَوةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى" یعنی: به من خبر دهید آیا بتهاى «لات» و «عزّى» و «منات» که سوّمین آنهاست (دختران خدا هستند) در این هنگام شیطان این دو جمله را بر زبان او جارى ساخت: «تلک الغرانیق العلى، و ان شفاعتهن لترتجى»! یعنی: «اینها پرندگان زیباى بلند مقامى هستند و از آنها امید شفاعت است»! ❗️در این هنگام مشرکان خوشحال شدند و گفتند: « محمد تا کنون نام خدایان ما را به نیکى نبرده بود»، در این هنگام پیامبر سجده کرد و آنها هم سجده کردند، جبرئیل نازل شد و به پیامبر اخطار کرد که این دو جمله را من براى تو نیاورده بودم، این از القائات شیطان بود در این موقع آیات مورد بحث (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ ...) نازل گردید و به پیامبرو مؤمنان هشدار داد 📚این حدیث را غالب مفسران اهل سنت اورده اند و مورد نقد قرار داده اند ♦️گر چه جمعى از مخالفان اسلام براى تضعیف برنامههاى پیامبر به گمان اینکه دستاویز خوبى پیدا کردهاند این قضیه را با آب و تاب فراوان نقل کرده و شاخ و برگهاى زیادى به آن دادهاند. ولى قرائن فراوان نشان مىدهد که این یک حدیث مجعول و ساختگى است که براى بى اعتبار جلوه دادن قرآن و کلمات پیامبر اسلام (ص)، به وسیله شیطانصفتان جعل شده است زیرا: ♦️اولا: به گفته ی محققان، راویان این حدیث افراد ضعیف و غیر موثقند، و صدور آن از ابن عباس نیز به هیچ وجه معلوم نیست، و به گفته" محمد بن اسحاق" این حدیث از مجعولات زنادقه مىباشد و او کتابى در این باره نگاشته است . 📚تفسیر کبیر،ج23 ص50 ♦️ثانیا: احادیث متعددى در مورد نزول سوره نجم و سپس سجده کردن پیامبر و مسلمانان در کتب مختلف نقل شده، ولی در هیچ یک از این احادیث سخنى از افسانه غرانیق نیست، و این نشان مىدهد که این جمله بعدا به آن افزوده شده است. 📚همان مدرک ♦️ثالثا: آیات آغاز سوره نجم صریحا این خرافات را ابطال مىکند آنجا که مىگوید:" پیامبر از روى هواى نفس سخن نمىگوید آنچه مىگوید تنها وحى الهى است" ( این آیه با افسانه فوق چگونه سازگار است؟ ♦️رابعا: آیاتى که بعد از ذکر نام بتها در این سوره آمده، همه در بیان مذمت بتها و زشتى و پستى آنها است و با صراحت مىگوید: اینها اوهامى است که شما با پندارهاى بى اساس خود ساختهاید و هیچگونه کارى از آنها ساخته نیست. قرآن می فرماید:" اینها فقط نامهایى است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهاید (نامهایى بىمحتوا و اسمهایى بى مسمّى)، و هرگز خداوند دلیل و حجتى بر آن نازل نکرده آنان فقط از گمانهاى بىاساس و هواى نفس پیروى مىکنند در حالى که هدایت از سوى پروردگارشان براى آنها آمده است!.  ❗️با این مذمتهاى شدید چگونه ممکن است چند جمله قبل از آن، مدح بتها شده باشد بعلاوه قرآن صریحا یادآور شده که خدا تمامى آن را از هر گونه تحریف و انحراف و تضییع حفظ مىکند چنان که در آیه شریفه مىخوانیم:" ما قرآن را نازل کردیم و ما بطور قطع نگهدار آنیم!". 📓9 حجر ♦️خامسا: مبارزه پیامبر با بت و بت پرستى یک مبارزه آشتى ناپذیر و پىگیر و بى وقفه از آغاز تا پایان عمر او بوده است، پیغمبر اکرم در عمل نشان دادند که هیچگونه سازش و انعطافى در مقابل بت و بت پرستى- حتى در سخت ترین حالات- از خود نشان ندادند!!با این وصف چگونه ممکن است چنین الفاظى بر زبان مبارکشان جارى شود؟ ♦️سادسا: حتى آنها که پیامبر اسلام (ص) را از سوى خدا نمىدانند و مسلمان نیستند او را انسانى متفکر و آگاه و مدبر مىدانند که در سایه تدبیرش به بزرگترین پیروزیها رسید. آیا چنین کسى که شعار اصلیش لا اله الا اللَّه و مبارزه آشتى ناپذیر با هر گونه شرک و بت پرستى بوده، و عملا نشان داده است که در ارتباط با مساله بتها حاضر به هیچگونه سازشى نیست، چگونه ممکن است برنامه اصلى خود را رها کرده و از بتها این چنین تجلیل به عمل آورد؟! 💢از مجموع این بحث بخوبى روشن مىشود که افسانه غرانیق ساخته و پرداخته دشمنان ناشى و مخالفان بی
🤔 ❔این که در روایاتی آمده که امام سجاد در ماه رمضان بردگان خودش را نمی زد یعنی چه ❗️برده زدن داره که امام سجاد به خاطر ماه رمضان اونها را نمی زد ❕❕ 💠💠 👌دستور به حسن معاشرت با بردگان از دستورات موکد و اساسی اسلام است تا جایی که پیامبر فرمود ؛ « جبرئیل پیوسته سفارش ( حسن معاشرت ) با بردگان را به من می کرد » 📚الفقیه ج 4 ص 13 👌و فرمود ؛ « از هر چه می خورید و می پوشید ، بردگان را هم بخورانید و بپوشانید » 📚امالی طوسی ج 2 ص 18 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « آخرین چیزی که از پیامبر در هنگام وفاتش شنیدم این بود که گفت شما را وصیت می کند به حسن با یتیم و برده » 📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 456 👌و فرمود ؛ « از خدا بترسید ، از خدا بترسید در مورد زنان و بردگان زیرا آخرین سخنان پیامبر شما مربوط به حسن رفتار با زنان و بود » 📚الکافی ج 7 ص 49 ❕پیامبر گرامی و امامان بزرگوار علیهم السلام بر اساس این تعالیم ، بهترین رفتار ها را با بردگان می کردند به گونه ای که همگان حسن رفتار با بردگان را از آنها می آموختند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 23 ص 9 باب 1 _ بحار الانوار ج 63 ص 413 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است روایتی در مورد امام سجاد علیه السلام است که آمده است ؛ « زمانی که ماه رمضان می شد امام سجاد علیه السلام بردگان و کنیزان خود را نمی زد ، بلکه و جرم های آن ها را می نوشت و در آخرین شب ماه رمضان از جنایات آنها می گذشت و می گفت بروید شما را عفو کردم و آزادتان کردم ...» 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 318 ❕بی شک زدن بدون دلیل و بردگان امری ناپسند است ، اما اگر بردگان جنایاتی به بار بیاورند که شایسته حد و تعزیر باشد ، زدن و تنبیه آنها نه تنها ناپسند نیست ، بلکه برای ادب کردن آنها لازم و است . 👌روایاتی که در مورد تنبیه بردگان توسط امامان نقل شده است ناظر به همین مطلب است که بردگان گناهان و جنایاتی مرتکب می شدند که شایسته حد یا تعزیر بودند و امامان نیز حسب وظیفه آنها را تنبیه می کردند . ❕اما از آنجایی که امامان به حسب مصالح و شرایط اجازه بخشیدن حد و تعزیر را بر دارا هستند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 40 باب 18 👌امام سجاد علیه السلام به خاطر شرافت و فضیلت ماه رمضان بردگانی را که جنایت و جرم می کردند و شایسته تنبیه بودند را مورد و بخشش قرار می داد . ❕بنابراین آنچه مذموم است تنبیه کردن بی حساب و کتاب بردگان است اما تنبیه کردن و جاری کردن حدود الهی و تعزیرات بر بردگانی که جرم و جنایت می کنند به هیچ عنوان ناپسند تلقی نمی شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که حضرت علی افرادی را با سوزاند ❕آیا این عمل ، کاری ناپسند تلقی نمی شود ❗️ 💠💠 👌در طول تاریخ اسلام و تشیع همواره افرادی بودند که نسبت به شان و جایگاه علی علیه السلام و سایر امامان کرده و معتقد بودند که امامان علیهم السلام اله و رب هستند ، امامان همواره با این افراد برخورد داشتند تا جایی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «جوانان خود را از نزدیک شدن به غلات بر حذر دارید زیرا غلات بدترین مخلوقات هستند.عظمت خداوند را کوچک شمرده و ادعای ربوبیت برای بندگان خدا می کنند و به خدا سوگند غلات از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین هستند » 📚امالی طوسی ص650 ❕این غلات در زمان حضرت علی علیه السلام نیز تحرکات خاص خود را داشتند که از جمله آنها عبد الله بن سبا بوده است . 👌مرحوم کشی از امام علیه السلام نقل می کند ؛ « عبدالله سبأ ادعای نبوت می کرد و گمان می کرد که امیرالمؤمنین همان خداست ، این خبر به امیرالمؤمنین رسید و حضرت او را خواست و در مورد خبر رسیده از او پرسید و او هم اقرار کرد به ادعای نبوت و الوهیت و گفت: آری، اینچنین در ذهن من القا شده است که تو خدا هستی و من هم پیغمبر خدایم. امیرالمؤمنین به او فرمود: وای بر تو ، شیطان تو را تسخیر کرده است، برگرد و توبه کن ، مادرت به عزایت بنشیند! ولی عبدالله سبأ قبول نکرد، لذا حضرت او را زندانی کرد و سه بار او را توبه داد ولی او توبه نکرد. سپس حضرت او را با سوزاند.» 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص323 📚وسائل الشیعه ج28 ص336 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « گروهی به نزد امیر مومنان آمدند و گفتند سلام بر تو ای پرودگار ما ، امیر مومنان آنها را توبه داد اما آنها توبه نکردند ، علی علیه السلام چاهی حفر کرد ، و در آن ، آتش قرار داد و چاهی دیگر نیز در کنار آن حفر کرد و بین آنها را خالی گذاشت ، زمانی که توبه نکردند ، آنها را در انداخت و چاه دیگر را نیز بر افروخت تا آنکه مردند » 📚الکافی ج7 ص257 📚التهذیب ج10 ص138 ❕این شدت عمل آن هم پس از توبه دادن ، حاکی از عظمت و بزرگی این دارد و علی علیه السلام برای ریشه کن کردن این اعتقاد با شدت عمل با صاحبان آن برخورد کرد ، چنان که امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خدا کند کسی را که بر ما دروغ ببندد، من یاد عبدالله بن سبا افتادم، تمام موهای بدنم سیخ شد ، او ادعای بزرگی کرده بود، او را چه شده بود؟ خدا او را لعنت کند. به خدا قسم که علی بنده صالح خدا بود، برادر پیغمبر بود، به هیچ کرامتی از ناحیه خداوند نرسید، مگر با بندگی و اطاعت خداوند و اطاعت از پیامبر، و پیامبر هم به هیچ کرامتی از ناحیه خداوند نرسید، مگر از طریق بندگی و اطاعت خداوند.» 📚رجال کشی، اختیار معرفة الرجال، ج1،ص 324 ❕آری آتش زدن افراد بی گناه با دلایل واهی و امری قبیح نزد همگان محسوب می شود ، اما در جایی که پای حدود الهی در میان است و بحث بندگان خداوند مطرح است ، باید با تمام توان حدود الهی را اجرا کرد ، چنان که می فرماید ؛ « هرگز در دين خدا (و اجرای حدود ) رافت (و محبت كاذب) شما را نگيرد اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد»( نور 2) 👌در روایتی از پیامبر گرامی آمده است که فرمود ؛ « روز قيامت بعضى از زمامداران را كه يك تازيانه از حد الهى كم كرده اند در صحنه محشر مى آورند و به او گفته مى شود چرا چنين كردى؟ مى گويد: براى به بندگان تو ، پروردگار به او مى گويدآيا تو نسبت به آنها از من مهربانتر بودى! و دستور داده مىشود او را به آتش بيفكنيد! ديگرى را مىآورند كه يك تازيانه بر حد الهى افزوده، به او گفته مىشود چرا چنين كردى؟ در پاسخ مىگويد: تا بندگانت از معصيت تو خوددارى كنند ، خداوند مىفرمايد: تو از من آگاهتر و حكيمتر بودى؟! سپس دستور داده مىشود او را هم به آتش دوزخ ببرند» 📚تفسیر کبیر ج23 ص148 ❕بنابراین در جایی که بحث حدود الهی مطرح است ، باید با شدت عمل و بدون گرفتار شدن در دام ، حد الهی را جاری کرد تا گناه وانحراف به تمام جامعه نکند ، و به خاطر همین اهمیت موضوع است که در روایات متعددی می خوانیم ؛ « حدّى كه در زمين اجرا شود پر بارتر از شبانه روز باران است» 📚وسائل الشیعه ج28 ص12 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی می گویند در روایات شیعه سندی دال بر تولد امام زمان علیه السلام وجود ندارد و تولد این امام ای بیش نیست ❕خواستم در این رابطه توضیح بدهید ❗️❗️ 💠💠 👌براستی چگونه کسی می تواند منکر تولد امام زمان علیه السلام شود در حالی که صدها سند بر این در کتب و روایات ما نقل شده است که قابل انکار نمی باشد . ❕شیخ طوسی از ، دختر امام جواد عليه السلام نقل می کند که می گوید ؛ 👌 « ابو محمّد (امام عسكرى عليه السلام) نيمه شعبان سال 255 در پى من فرستاد و فرمود: «اى عمّه! امشب، افطارت را نزد من باش كه خداى عز و جل تو را با [تولّد] ولى و حجّتش بر خلقش مى كند. او جانشينم پس از من است». 💠از اين خبر، خوشحالى فراوانى به من دست داد. بلافاصله لباس به تن كردم و همان لحظه بيرون آمدم و خود را به ابو محمّد (امام عسكرى) رساندم.‌... ❕من حاضر و ناظر بودم كه از او ولىّ خدا- كه درودهاى خدا بر او باد- با سجده گاههايش به زمين آمد و من هم شانه هايش را گرفتم و او را در دامانم نشاندم. پاكيزه بود و همه كارهايش به انجام رسيده بود. ابو محمّد (امام عسكرى عليه السلام) مرا صدا زد و فرمود: «اى عمّه! بشتاب و پسرم را برايم بياور». او را نزد ايشان بردم. وى را گرفت و زبانش را بيرون آورد و بر دو چشمان او ماليد و او چشمانش را گشود. سپس زبانش را در دهانش كرد و كام او را برداشت و همين گونه به گوشهايش كرد و آن گاه او را روى كف دست چپش نشاند و ولىّ خدا نشست. آن گاه دست بر سرش كشيد و به او فرمود: «پسر عزيزم! به قدرت خدا سخن بگو ...» 📚الغیبه طوسی ص 234_ بحار الانوار ج 51 ص 17_ اعلام الوری ج 2 ص 214_ و ... ❕در نقل آمده است ؛ «هنگامى كه صاحب الزمان از دل مادرش بيرون آمد، بر زانوانش نشست و دو انگشت اشاره اش را راست گرفت و سپس عطسه كرد و فرمود ؛ «ستايش، ويژه خداى جهانيان است. خدايا! بر سَرورمان محمّد و خاندان او درود فرست! بنده اى ياد كننده خدا نه مغرور و نه متكبّر» و سپس فرمود: «ستمكاران پنداشتند كه حجّت خدا از ميان رفته است. اگر به ما اجازه داده مى شد، ترديد از مى رفت». 📚کمال الدین یک جلدی ص 430_ الغیبه طوسی ص 244_ اعلام الوری ج 2 ص 217 ❕ابی هاشم جعفری به امام عسکری عرضه داشت « جلالت شما مرا مانع شده تا مساله ای را از شما سوال کنم آیا برای شما فرزندی است ؟ امام علیه السلام فرمود: آری ،راوی گفت : اگر حادثه ای برای شما اتفاق افتاد کجا از او سوال کنم فرمود: در مدینه» 📚الکافی ج 1 ص328 👌احمد بن می گوید : « بعد از کشته شدن زبیری نامه ای از امام عسکری به دستم رسید که در ان نوشته شده بود این جزای کسی است که بر خدا و اولیایش افترا ببندد و گمان می کند که میتواند مرا بدون جانشین بکشد و قدرت خدا را چگونه دیده است آن گاه می گوید : فرزندی برای ان حضرت در سال 255 شد که اسم ایشان را محمد گذاشت » 📚کافی ج1 ص328 ❕عمرو می گوید: «امام عسکری فرزندش را به من نشان داد و گفت این امام شما پس از من است» 📚الکافی ج1 ص328 👌معاوية بن حكيم و محمّد بن ايوب بن نوح و محمّد بن عثمان عمرى مى گويند ؛ ❕«امام عسكرى عليه السّلام در منزل خود فرزندش را بر ما كه چهل نفر بوديم عرضه داشت و فرمود: اين امام شما بعد از من و من بر شماست، او را اطاعت كنيد و بعد از من متفرّق نشويد ...». 📚کمال الدین ج2 ص 435_ الغیبه طوسی ص 357 💠روایات تولد امام زمان علیه السلام بسیار فراتر از این مقدار است که می توانید انبوه این روایات را از منابع مختلف و معتبر شیعه در آدرس های زیر مشاهده کنید ؛ 📚الکافی ج 1 ص 514 به بعد _ کمال الدین ج 2 ص 429 به بعد _ بحار الانوار ج 51 ص 150 به بعد و ج51 ابواب 1_ 18_ 19 و ..._ منتخب الاثر ج 1 ص 367 به بعد ❕ممکن است برخی به که ارائه شد اشکال سندی بگیرند ، این افراد توجه ندارند که بر اساس مبنای صحیح و مورد اتفاق بزرگان شیعه که معروف است به مبنای « موثوق الصدوری » در صحت روایات ، تمام روایات مذکور که در کتب معتبر آمده است صحیح و قابل اعتمادند چرا که کثرت نقل و قرائن فراوان دیگری بر آنها گواهی می دهد و ضعف سند سبب سلب نمی شود که جهت آگاهی زیر را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5043 ❕از این گذشته ما قبلا و قطعی بودن روایات وجود امام زمان علیه السلام را ثابت کرده ایم ، با اثبات تواتر جایی برای تردید در این مساله باقی نمی ماند . 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3231 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5429 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman