eitaa logo
آرشیو شیعه پاسخ
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht سایت : shiapasokh.com shiapasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔ماجرای درگیری در صدر اسلام چه بود ❗️چرا پیامبر به یاران خود دستور داد تا به کاروان قریش در ماه حرام حمله کنند ❕آیا این کار گناه نبود❕چرا این را برای مردم نمی گویید ❕❕ 💠💠 👌در ماه رجب سال دوم هجرت، چند ماه قبل از واقعه بدر ، پیامبر گرامی هشتاد نفر از را به فرماندهى «عبد اللّه بن جحش» براى تعقيب كاروان قریش اعزام كرد. هنگام حركت، نامه اى به دست فرمانده داد و گفت: پس از ورود در راه پيمايى، اين نامه را بازكن و به مضمون آن عمل كن و هيچ يك از ياران خود را به اكراه وادار به كارى مكن. وى پس از دو روز راه پيمايى نامه را باز كرد و ديد كه پيامبر چنين دستور داده است « هنگامى كه به نامه من نگاه كردى راه خود را پيش گير و در سرزمين «نحله» كه ميان مكّه و طائف است فرود آى. در آنجا در انتظار بنشين و از تصميمها و خبرهايشان آگاه باش » ❕وى طبق مضمون نامه عمل كرده و تمام يارانش نيز از او پيروى كردند و در آن نقطه فرود آمدند. در آن هنگام كاروان قريش به سرپرستى «عمرو خضرمى» از طائف به مكّه باز مى گشت. كه در نزديكى آنان منزل كرده بودند؛ براى اينكه دشمن از اسرارشان آگاه نشود، سرهاى خود را تراشيدند تا دشمن تصور كند كه اينها براى مراسم زيارت خانه خدا عازم مكّه هستند. قريش با ديدن اين منظره اطمينان يافته و به هم ديگر گفتند: آنان عازم «عمره» هستند كارى با ما ندارند. 👌در اين هنگام مسلمانان با تشكيل يك جنگى، به تبادل نظر پرداختند ، نتيجه شورا اين بود كه دريافتند اگر آن روز را كه پايان ماه رجب بود صبر كنند، ماه حرام اگرچه پايان مى پذيرد، ممكن است قافله قريش همان روز از آن نقطه حركت كنند و وارد سرزمين «حرم» گردند كه نبرد در آنجا نيز حرام و قدغن است. از اين رو تصميم گرفتند نبرد در ماه حرام را به جنگ در «حرم» ترجيح دهند و دشمن را كرده و «واقد بن عبد اللّه» سرپرست كاروان را با تيرى كشتند. زيردستان وى نيز فرار كردند، جز دو نفر به نامهاى: عثمان بن عبد اللّه و «حكم بن كيسان» كه مسلمانان آنان را دست گير كردند. عبد اللّه بن جحش، مال التجاره را با دو اسير به مدينه آورد. 👌پيامبر از اينكه فرمانده جمعيت از حدود خارج شده و به جاى كسب تكليف در ماه حرام نبرد كرده است؛ سخت ناراحت گرديد و فرمود: «من هرگز دستور نداده بودم در ماه حرام جنگ كنيد.» ❕قريش، نيز اين جريان را به عنوان حربه تبليغى به دست گرفته و شايع كردند كه «محمد» احترام ماه حرام را از بين برده است. يهود اين حادثه را به فال بد گرفته و مى خواستند فتنه اى برپا كنند. عبد اللّه و يارانش را سرزنش مىكردند. از طرفى، پيامبر در غنايم جنگى آنان تصرف نكرد و منتظر وحى الهى بود. ناگهان «جبرئيل» اين آيه را آورد: «از تو درباره نبرد در ماه حرام مى پرسند، در جوابشان بگو: جنگ در آن ماه گناهى بزرگ و جلوگيرى از راه خدا است، ولى بيرون كردن ساكنان مسجد الحرام، پيش خدا جرمش زيادتر است و جرم فتنه پيش خدا از كشتار بزرگتر است. » (بقره217) ❕يعنى اگر مسلمانان در ماه جنگ كرده و كار خلافى را مرتكب شدهاند، شما مردم قريش جرم بزرگترى را مرتكب شده ايد، زيرا ساكنان مسجد الحرام (مسلمانان) را از آشيانه خود بيرون كردهايد و با زجر و شكنجه و تهديد و ارعاب، فتنه ها برپا كردهايد و با وجود اين جرمهاى بزرگ، حق اعتراض نداريد. 📚البدایه و النهایه ج3 ص248 📚تاریخ طبری ج2 ص412 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص114 ❕نامه اى كه رسول خدا به دست «عبد اللّه بن جحش» داد، زنده بر اين است كه هرگز هدف نبرد در ماه حرام نبوده است، زيرا در آن نامه چنين نوشته بود: «در سرزمين نخله كه ميان مكّه و طائف است فرود آى و در آنجا در انتظار قريش بنشين و از اوضاع آنها ما را ساز » 👌اين نامه آشكارا مى رساند كه هرگز عبد اللّه، مأموريتى براى جنگ نداشته و فقط مأمور اكتشاف و كسب اطلاعات بوده است و علت نبرد آنها در نخله و كشتن «عمرو خضرمى» نتيجه شوراى جنگى خودشان بوده است. از اين رو، هنگامى كه پيامبر از خون ريزى آنان آگاه گرديد، آنها را سخت و مذمت كرد و فرمود من دستور نبرد و جنگ نداده بودم. 📚فروغ ابدیت ، سبحانی ، ص467 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که در روایاتی آمده است که امام زمان امر جدید و کتاب جدید و سنت و قضاء جدیدی می آورد به چه ( بحار ج 52 ص 231) مگر حضرت بر اساس احکام اسلام حکمرانی نمی کند ❗️❗️ 💠💠 👌روايات فراوانى، يگانه دين مورد پذيرش در عصر ظهور را، همان «دين اسلام» دانسته، مى‏ گويند در عصر ظهور، نداى در سراسر گيتى حكم‏ فرما خواهد شد. ❕امام حسين عليه السّلام در حضرت مهدى علیه السلام مى‏ فرمايد ؛ «خداوند به وسيله او دين حق اسلام را بر تمام اديان مى‏ بخشد، اگرچه مشركان آن را نپسندند». 📚کمال الدین ج 1 ص 317 👌امام عليه السّلام فرموده است: «در آن هنگام كه قائم قيام كند، هيچ سرزمينى باقى نخواهد ماند؛ مگر اينكه شهادت به توحيد و نبوّت در آن ندا خواهد شد». 📚همان مدرک ص 254 👌با این وجود از ظاهر برخى ‏ها حاصل مى‏ شود كه آن حضرت آيين و روش جديدى خواهد آورد و اين پرسش پيش مى ‏آيد كه با توجه به اينكه قرآن كريم كتاب جاودان الهى است و اسلام آيين ابدى، چگونه امام مهدى آيين جديد و كتاب و سنت تازه ای براى بشريت به ارمغان مى‏ آورد؟ 👌در پاسخ گفتنى است كه او ‏بخش دين اسلام و گسترنده قانون قرآن در سراسر گيتى است؛ پس ناگزير بايد اسلام و آموزه‏هاى قرآن را به اجتماعات بشرى عرضه كند و مردمان را به پذيرش و باور اصول و فروع آن فراخواند. آيين نو و كتاب جديد (دستورالعمل) و برنامه و راه و روش تازه و ديگر تعبيرهايى از اين دست كه در رسيده است ؛ 📚الغیبه ص 320 _ الارشاد ج 2 ص 384_ کشف الغمه ج 2 ص 465 و .. ❕براى تبيين است، از جمله اينكه ؛ 1⃣ احكام و معارف فراوانى از مجموعه فرهنگ اسلام در گذشته، بنا به عللى تبيين نگشته يا متناسب با سطح فرهنگ و اجتماع گذشته نبوده است و يا زمينه عملى آنها وجود نداشته است. بازگويى چنين معارف و مسائلى، بى ‏گمان براى جامعه اسلامى، ناشناخته خواهد بود و چون امام مهدى عجل اللّه تعالى فرجه الشريف اين آموزه‏ها را از ظاهر و باطن قرآن كريم استنباط مى ‏كند و به مردم مى‏ آموزد، براى آنان دارد و آيين نو و كتاب جديد انگاشته مى ‏شود. 2⃣معارف و احكامى از قرآن كريم و اسلام، فراموش شده و از يادها رفته است؛ به گونه ‏اى كه در جامعه اسلامى ناآشنا و براى ناشناخته است. طرح اين مسائل نيز كتاب و آيين نو پنداشته مى‏ شود. 3⃣اصول و احكام فراوانى دچار تحريف و دگرگونى معنوى يا موضوعى گشته است و امام عليه السّلام آنها را چنان‏كه در اسلام اصيل بوده است ديگر باره مطرح مى‏ سازد و تحريف و انحراف‏هاى روى داده را روشن مى‏ كند و مفهوم حكم يا جايگاه آن را مشخص مى‏ سازد. اين با تلقى و برداشت عمومى مردم و برخى از عالمان سازگارى ندارد؛ از اين‏رو برنامه جديد و راه و روش تازه حساب مى ‏شود. ❕امام مهدى علیه السلام از طواف ، با وجود كثرت طواف واجب، منع مى‏ كند ( الکافی ج 4 ص 427) ، مساجد و معابد مجلل و تزيين يافته شهرها و آبادى‏ ها را خراب مى ‏كند و همه آنها را از زوايد و تشريفات و كاشى‏ كارى‏ها و گنبدها و گلدسته ‏ها و زيورها مى‏ پيرايد و بودجه آن‏ها را براى رفاه حال انسان‏ها صرف مى‏ كند. و معابد را ساده و بى‏ آرايش و بى ‏آلايش مى‏ سازد و ... (کتاب الغیبه ص 206) 👌امام مهدى عجل اللّه تعالى فرجه الشريف سود در مبادلات بازرگانى و دادوستدها را برمى‏ دارد و مردمان را مأمور مى‏ سازد تا هركس به صورت خدمتگزارى نسبت به جامعه كار كند و در برابر كالاى عرضه شده سودى نگيرد. و خود نيازهاى خود را همين‏ سان از ديگران مى‏ كند ( الفقیه ج 3 ص 313) ، امام مهدى علیه السلام بر بيشتر تفسير و تأويل‏هايى كه در قرآن كريم و احاديث پيامبر اكرم و امامان معصوم عليهم السّلام‏ صورت گرفته است، خط بطلان مى ‏كشد و آرا و انديشه ‏ها را پيرو قرآن مى‏ سازد و در چارچوب‏هاى قرآنى مى‏ آورد. 📚نهج البلاغه خطبه 138 ❕ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که ابن را زدند و دروغ می گویند که علی گفته است که با او رفتار کنید چیست❕❕ 💠💠 👌این که حضرت علی علیه السلام دستور به حسن معاشرت با ابن که به اسارت در آمده بود دادند مساله ای مسلم در است و قابل انکار نمی باشد . 🔷در کتاب الاسناد چنین نقل شده است ؛ « علی علیه السلام زمانی که مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت فرمود که این را حبس کنید و به او غذا بدهید و با او خوب رفتار کنید . اگر زنده ماندم خودم تصمیم می گیرم که چگونه با او برخورد کنم اگر بخواهم قصاص می کنم و اگر بخواهم می بخشم و اگر از رفتم امر دست شما است .اگر تصمیم بر قصاص گرقتید او را مثله نکنید » 📚 الاسناد ص67 📚 الشیعه ج29 ص127 📚 ابن شهر آشوب ج3 ص312 👌در دیگری آمده است ؛ « علی علیه السلام به فرزندش حسن روی کرد و فرمود با اسیرت ( ابن ) خوب کن و به او احسان کن ...زمانی که حسن علیه السلام برایش مقداری بردند تا بخورد حضرت کمی از آن را خوردند و فرمودند بقیه را به اسیرتان ابن بدهید و به حسن علیه السلام فرمودند بحقی که بر ذمه تو دارم به او غذا و نوشیدنی بده و تا زمان موتم با رفق و مدارا با او رفتار کن و از آن چه و می آشامی به او هم بده » 📚 الانوار ج42 ص287 📚 الوسائل ج11 ص79 ❕و در مورد نحوه ابن ملجم فرمودند ؛ « ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم ( به بهانه قتل من ) در خون فرو روید و بگویید امیر مومنان شد. آگاه باشید جز من را به سبب قتل من نکشید ( درست ) بنگرید هر گاه من از این ضربت از دنیا پوشیدم ، او را تنها یک بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید ( گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید ) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود از کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد » 📚 البلاغه نامه 47 بخش چهارم 📚 الشیعه ج29 ص128 🔷شیخ نیز نقل می کند که حضرت به امام حسن فرمودند : « ای فرزندم ( اگر خواستی قصاص کنی ) یک به او بزن در برابر ضربه ای که به من زد و از این تعدی نکن » 📚 ج1 ص237 👌امام علیه السلام نیز فرمود : « وصیت علی به حسن علیهما السلام این بود که ای فرزندم تو ولی امر و ولی دم من هستی اگر خواستی عفو بکن و اگر خواستی قصاص کنی پس یک به او بزن در قبال یک ضربه ای که به من زده است » 📚 طوسی ص117 ❕شیخ مفید نیز نقل می کند که حضرت به امام فرمود : « از کردن قاتلم بپرهیز زیرا رسول خدا آن را مکروه می دانست حتی نسبت به یک سگ گزنده » 📚 ص150 ❕امام حسن علیه السلام نیز مطابق امام علی علیهما السلام عمل کردند . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « چون ابن را به نزد امام حسن آوردند آن گفت با خدا عهد کرده بودم که پدر تو را بکشم ، و به عهد خودم وفا کردم اگر خواهی مرا بکش و اگر عفو کنی می روم به نزد و او را به قتل می رسانم و تو را از شر او راحت می دهم و باز به نزد تو می آیم .حضرت فرمود تو را به زودی به جهنم می فرستم پس او را بطلبید و به دست مبارک خود( با ضربتی) او را زد » 📚 الاسناد ص144 📚 الشیعه ج29 ص128 👌امام علیه السلام نیز طبق نقلی فرمود ؛ « من امتثال امر پدر خود می نمایم و یک ضربت بر او می زنم تا بمیرد » 📚 الانوار ج42 ص297 🔷در نقل دیگر آمده است ؛ « استخوانهای ابن ملجم را در گودالی انداخته بودند و پیوسته مردم کوفه از آن گودال صدای ناله و فریاد می شنیدند » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص387 📚جلاء العیون ص375 ❕البته در برخی روایات ضعیف آمده است که برخی افراد آمدند به نزد امام حسن علیه السلام و درخواست کردند که قصاص را آنها انجام دهند و آنها ابن ملجم را مثله کردند و پس از آن جنازه اش را آتش زدند یا پس از قصاص ابن ملجم توسط امام حسن علیه السلام افراد دیگری جنازه ابن ملجم را آتش زدند . ❕این مضمون روایات از حیث سند و هستند و قابل اعتنا نمی باشند و خلاف مشهور روایاتی است که ما آوردیم . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا با توجه اینکه طلب برای کفار نمیشه کرد دعای هم نمیشه انجام داد برای کفار❕❕ 💠💠 👌دعا خیر و استغفار کردن برای و تا زمانی که امید در مورد آنها برود اشکال ندارد اما پس از آن که یقین حاصل شد که افراد مذکور عامدا با حق مخالفت می کنند و پس از اتمام حجت ، نمی آورند ،در این صورت نباید برای آنان دعا و استغفار کرد . 🔶 می فرماید ؛ « برای پیامبر و مومنان شایسته نیست که برای ( از خداوند ) طلب آمرزش کنند ، هر چند از نزدیکانشان باشند ، پس از آنکه برای آنها روشن شد که این گروه اصحاب » 🔷 113 🔷طبق این معنا می توانند برای دوستان و بستگان مشرکشان مادام که در قید حیاتند و امید هدایت آنها می رود استغفار و دعا کنند ولی پس از آنکه دانسته شد که امیدی به هدایت آنها نیست و در حال و شرک از دنیا رفتند دیگر نباید برای آنها دعا و استغفار کرد . 📚 ج8 ص160 🔶 می فرماید ؛ « استغفار ابراهیم برای عمویش ( ) به خاطر وعده ای بود که به او داد اما هنگامی که برای او آشکار شد که او خداست از او بیزاری جست و برایش استغفار نکرد » 🔶 114 ❕از این آیه نیز به خوبی استفاده می شود که نبی انتظار داشت که آزر از این طریق جذب به سوی ایمان و توحید شود و استغفار و دعای او نیز در این حقیقت این بود که خدایا او را هدایت کن و گناهان گذشته او را ببخش اما هنگامی که و دشمنی آزر برای ابراهیم محرز شد و در همین حالت چشم از دنیا بست دیگر جایی برای هدایت او باقی نماند و استغفار و دعای خود را برای او کرد . 🔷در روایتی نقل است که امام علیه السلام فرمود ؛ « مانعی ندارد که برای نصرانی ( تا زمانی که امید هدایت در او باشد ) کنید ( اما اگر آن نصرانی عامدا با حق و حقیقت مخالفت کرده باشد ) دعای شما برای او نفعی ندارد و خداوند آن را نمی کند » 📚 ج2 ص650 📚 ج7 ص118 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA