eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔وهابیت می گوید شیعیان کربلا را از خانه خدا بالاتر می داند لذا میلیونی با پای برای زیارت اربعین به کربلا می روند به راستی ایا جهالتی از این بالاتر است که کربلا را از کعبه بالاتر بدانیم❕❕ 💠💠 ✏️در روایات ما امده است که کربلا بر کعبه شرافت و برتری دارد. 🗯امام فرمود: «خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از این‌که زمین کعبه را خلق کند و آن‌را حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آن‌را حرم امن و مبارک گردانید، و هرگاه خداوند بخواهد کره زمین را لرزانده و حرکتش دهد (شاید کنایه از قیامت باشد) زمین کربلا را همراه تربتش در حالى‌که نورانى و شفاف هست بالا برده و آن‌را در برترین باغ‌هاى بهشت قرار داده و بهترین جای سکونت قرار می‌دهد و در آن‌جا کسی غیر از انبیای مرسل یا پیامبران اولو العزم سکونت نکنند. این زمین در میان باغ‌هاى بهشت می‌درخشد همان‌گونه که ستاره درخشنده بین ستارگان نورافشانى می‌نماید، نور این زمین چشم‌هاى اهل بهشت را تار می‌کند و با صدایى بلند می‌گوید: من زمین مقدس و طیب و پاکیزه و مبارکى هستم که سید الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم». 📚کامل الزیارات ص268 📚وسائل الشیعه ،ج14 ص515 🗯امام صادق فرمود: «زمین کعبه در مقام فخر بر مکان‌های دیگر گفت: کدام زمین مانند من است، در حالی‌که خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دورى متوجه من می‌شوند، و حرم خدا و امن قرار داده شده‌ام؟ خداوند متعال به سویش وحى کرد و فرمود: بس کن و آرام بگیر به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را که تو براى خود فضیلت می‌دانى در قیاس با فضیلتى که به زمین کربلا بخشیده‌ام، همچون قطره‌اى است نسبت به آب دریا که سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بردارد، و اساسا اگر خاک کربلا نبود این فضیلت براى تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن‌را در بردارد تو را نمی‌آفریدم و خانه‌ای را که تو به آن افتخار می‌کنى خلق نمی‌کردم. بنابراین، آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا، غرور و خودبزرگ‌بینی و از خود نشان مده و اگر چنین کنی تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت می‌دهم» 📚کامل الزیارات،ص267 📚وسائل الشیعه،ج14 ص514 👌لذا در روایات ما ثواب زیارت کربلا چندین برابر انجام حج اعلام شده است؛ 📚بحار الانوار ج98 ص28 باب 5 🔶البته شکی در عظمت و شرافت نیست در این باره روایات فراوانی در مجامع روایی ما امده است؛ 📚وسائل الشیعه،ج13 ص236 باب18 ✏️اما باید توجه کرد که تمام موارد فوق در برتری کربلا بر کعبه کاملا پذیر است، زیرا اگر نبود شهادت امام حسین در کربلا، امروز نه از طواف خبری بود، نه از کعبه و نه از اسلام 🗯از سوی دیگر باید توجه کرد که روح و حقیقت حج است وحجی که با ولایت پیوند نخورد حج حقیقی نیست بلکه حج می باشد .چنان که امام باقر فرمود: « مردم مامور شده اند تا به سراغ این سنگ ها بیایند و طوافشان کنند .سپس نزد ما بیایند و دوستی خود را به ما اعلام و یاریشان را بر ما عرضه کنند» 📚الکافی ج4 ص549 ❗️چرا که قوام و بقا و عظمت کعبه به ولی خدا می باشد و با ولایت امام است که احکام از جمله احکام حج دانسته میشود چرا که امام مبین شریعت نبوی است 📚سلفی گری،رضوانی،ص557 ❔ما از وهابیت می پرسیم شما که این قدر بر ما در مورد روایات بالا اشکال می گیرید چگونه است که می گویید: 🗯« کسی که احمد بن حنبل و بشر حافی را زیارت کند در قیامت پاداش یک حج و عمره برای او است» 📚نزهه المجالس،ج2 ص471 ❗️ویا نقل می کنید که پیامبر بر کعبه برتری دارد؛ 📚بدائع الفوائد،ج3 ص655 ❗️ومی گویید بر مکه برتری دارد؛ 📚فضائل المدینه،ج1 ص23 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔خداى متعال در سوره روم آيه21ميفرمايد:كه از نشانه هاى خداست كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا بدانها گيريد ❕ چرا فرمود: براى شما آفريد؟ آيا زن، براى اطفاء مرد آفريده شده؟ آيا اين بدين معناست كه در خلقت نوع انسان، مرد اصل و زن فرع است؟ آيا بدان معناست كه مرد از لحاظ وجود، و زن فروتر است❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه » « از نشانه های او این است که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید تا در کنار آنها یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد » 🔶روم 21 👌مخاطب خلق لکم ، تمام مردان و زنان هستند که خداوند برای آنها ازواج و همسرانی قرار داده است تا در کنار آنها بگیرند . ❕در گذشته توضیح داده ایم که در چنین مواردی استعمال ضمایر مذکر مانند لکم ، تسکنوا و مانند آن شامل مردان و زنان می شود ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/2980 ❕در جمله « لتسکنوا الیها » ضمیر مونث بازگشت می کند به ازواج که جمع مکسر است و می گوید خداوند برای تمام شما مردان و زنان و همسرانی قرار داده است تا در کنار آنها آرامش بگیرید . 👌ضمیر مونث در الیها بازگشت به جمعیت زنان نمی کند تا آیه چنین معنا شود که خداوند برای مردان زنان را آفرید تا زنان مایه آرامش باشند . ❕اما این آرامش چگونه است ❔ 👌در تفسیر آمده است ؛ ❕« به راستی وجود همسران با این ویژگیها برای انسانها که مایه آرامش زندگی آنها است یکی از مواهب الهی محسوب می شود . 💠این آرامش از اینجا ناشی می شود که این دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفائی و نشاط و پرورش یکدیگر می باشند بطوری که هر یک بدون دیگری ناقص است، و طبیعی است که میان یک موجود و مکمل وجود او چنین جاذبه نیرومندی وجود داشته باشد و از اینجا می توان نتیجه گرفت آنها که پشت پا به این سنت الهی می زنند وجود ناقصی دارند، چرا که یک مرحله تکاملی آنها متوقف شده (مگر آنکه به راستی شرائط خاص و ضرورتی ایجاب تجرد کند) . 👌به هر حال این آرامش و سکونت هم از نظر است، و هم از نظر هم از جنبه و هم ، بیماریهائی که به خاطر ترک ازدواج برای جسم انسان پیش می آید قابل انکار نیست همچنین عدم تعادل روحی و ناآرامیهای روانی که افراد مجرد با آن دست به گریبانند کم و بیش بر همه روشن است . ❕از نظر اجتماعی افراد مجرد کمتر احساس مسئولیت می کنند و به همین جهت انتحار و در میان مجردان بیشتر دیده می شود، و جنایات هولناک نیز از آنها بیشتر سرمیزند . 👌هنگامی که انسان از مرحله تجرد گام به مرحله زندگی خانوادگی می گذارد شخصیت تازهای در خود می یابد، و احساس مسئولیت بیشتری می کند و این است معنی احساس ‍ آرامش در ازدواج » 📚تفسیر نمونه ج16 ص391 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔کانال های وهابی می گویند در بین شهدای کربلا کسانی از فرزندان علی بودند که نامشان ابوبکر و عمر و عثمان بوده است ❗️آیا علی به اسامی دشمنانش ، فرزندانش را نام گذاری می کند و آنان در شهید می شوند ❕❕ 💠💠 👌یکی از فرزندان علی علیه السلام که در میدان کربلا به شهادت رسید ، ابوبکر بن علی می باشد ‌. ❕ابوبکر این بزرگوار تلقی می شده است ، او از همسر حضرت علی به نام لیلا می باشد . 👌شیخ مفید نام او را محمد اصغر با کنیه ابوبکر می داند که همراه برادرش در واقعه کربلا شهید شد ؛ 📚الارشاد ج1 ص354 📚اعلام الوری ج1 ص396 👌نام او در زیارت رجبیه چنین آمده است ؛ « سلام بر ابوبکر پسر امیر مومنان » 📚دانشنامه امام حسین ، ج7 ص55 👌نام یکی دیگر از شهدای کربلا ، بن علی می باشد . ❕علی علیه السلام به جهت علاقه ای که به عثمان بن مظعون صحابی بزرگ پیامبر خدا داشت ، نام یکی از فرزندانش از ام البنین را عثمان نامید و فرمود ؛ « همانا او را به نام برادرم عثمان بن مظعون قرار دادم» 📚مقاتل الطالبیین ص89 📚بحار الانوار ج45 ص37 👌خولی بن یزید اصبحی او را هدف تیر قرار داد و بر زمین افتاد و مردی از بنی ابان سرش را از تنش جدا کرد؛ 📚مناقب ابن شهر آشوب ،ج4 ص107 💠گفتنی است که ابو الفتوح ابن و به پیروی از او برخی منابع دیگر ، عمر بن علی یکی دیگر از فرزندان علی علیه السلام را نیز از شهدای کربلا معرفی کرده اند ؛ 📚دانشنامه امام حسین ج7 ص117 ❕در باره علت این نامگذاری ها باید توجه داشت که نام های سه خلیفه اهل سنت، نام های مخصوص این سه نفر نبود ، بلکه قبل و بعد از اسلام چنین نام هایی در میان عرب شایع و رایج بود . بنا براین این نامگذاری هر گز دلیل بر به خلفا تلقی نمی شود . 👌شما می توانید با مراجعه به کتاب های رجالی و تراجم اهل سنت مانند الاستیعاب ، الاصابه ، اسد الغابه و ...صحابه ای را که نام ابوبکر یا عمر یا عثمان داشته اند را کنید . 👌به عنوان نمونه بنابر نقل کتاب ابن حجر شماری از صحابه که نامشان عمر بوده است بدین شرح است ؛ « عمر بن الحکم السلمی ، عمر بن الحکم البهزی،عمر بن سعد ، عمر بن سعید بن مالک ، عمر بن سفیان ، عمر بن ابی سلمه ، عمر بن عکرمه ، عمر بن عمرو اللیثی، عمر بن عمیر بن عدی ، عمر بن عمیر ، عمر بن عوف النخعی، عمر بن لاحق، عمر بن مالک ، عمر بن مالک بن عتبه، عمر بن معاویه الغاضری، عمر بن وهب الثقفی، عمر بن یزید الکعبی، عمر الاسلمی ، عمر الجمعی، عمر الخثعمی، عمر الیمانی» 📚الاصابه ج4 ص483 تا 491 👌صحابه ای که نامشان بوده است را چنین نام می برد ؛ ❕« عثمان بن ابی الجهم الاسلمی ، عثمان بن حکیم ، عثمان بن حمید ، عثمان بن حنیف، عثمان بن ربیعه، عثمان بن ربیعه الثقفی، عثمان بن سعید ، عثمان به شماس، عثمان بن طلحه، عثمان بن ابی العاص ،عثمان بن عامر، عثمان بن عبد غنم، عثمان بن عبید الله ، عثمان بن عثمان بن الشرید، عثمان بن عثمان الثقفی، عثمان بن عمرو بن رفاعی، عثمان بن عمرو ، عثمان بن قیس، عثمان بن مظعون، عثمان بن معاذ، عثمان بن نوفل، عثمان بن وهب، عثمان الجهنی 📚الاصابه ج4 ص370 تا 383 👌 صحابه ای که کنیه آنان ابوبکر بوده است چنین معرفی می کند ؛ « ابوبکر بن شعوب اللیثی، ابوبکره الثقفی، ابوبکر العنسی، ابوبکر بن حفص و ...» 📚الاصابه ج7 ص38 به بعد 👌بنابراین نامگذاری به اسامی و کنیه مذکور در آن زمان کاملا مرسوم و رواج داشته است و امیر مومنان نیز فرزندانش را به آن اسامی نامگذاری کرده اند و با گذر زمان و قرن ها است که آن اسامی به عنوان علم برای خلفای ثلاثه در آمده است اما در زمان های اولیه اسلام چنین نبوده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که برخی امامان فرزندان خود را به نام نامگذاری کرده اند ❗️❗️مگر عایشه دشمن اهل بیت نبوده است ❕❕ 💠💠 👌مورخان و محدثان شیعی نام یکی از فرزندان دختر امام کاظم علیه السلام را ذکر کرده اند ؛ 📚بحار الانوار ج48 ص287 ❕در رابطه با تعداد فرزندان امام رضا علیه السلام اگر چه اختلاف است ، اما برخی علما نام یکی از فرزندان ایشان را ثبت کرده اند ؛ 📚بحار الانوار ج49 ص221 👌همینطور شیخ نام یکی از فرزندان امام هادی علیه السلام را عایشه ذکر کرده است ؛ 📚بحار الانوار ج50 ص231 ❕چنان که قبلا مفصلا یاد آور شده ایم ، اسم عایشه و اسامی خلفا ، از اسامی میان مردم عربستان بوده است و اختصاص به شخص خاصی نداشته است ، لذا علیهم السلام نیز از این اسامی بهره جسته اند . 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7317 ❕به عنوان مثال هم زمان با عصر امامان، برخی از یاران امامان نامشان بوده است ، افرادی هچون یزید بن حاتم از اصحاب امام سجاد ، یزید بن عبدالملک ، یزید صائغ و یزید کناسی از اصحاب امام باقر علیه السلام ، یزید الشعر ، یزید بن خلیفه ، یزید بن خلیل ، یزید بن عمر بن طلحه ، یزید بن فرقد ، یزید بن مولی حکم از اصحاب امام صادق علیه السلام و حتی نام یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام بن ذی الجوشن بوده است ❗️ 📚جامع الرواه ج1 ص402 ❔آیا می توان گفت این نامگذاری به سبب داشتن یزید بن معاویه و شمر بن ذی الجوشن بوده است ❕ 👌برخی از در مقام پاسخ به نامگذاری فرزندان امامان به عایشه و ابوبکر ، عمر و عثمان چنین می نویسند ؛ ❕« اوّلًا نام هاى نوزادان بيشتر از جانب مادران انتخاب مى شد، نه از جانب پدران؛ و اهل بيت عليهم السَّلام نه همگى، كه اندكى از آنان از بنى هاشم بودند، بنابراين بيشتر از غير بنى هاشم بودند و لذا انتخاب اين نوع اسامى از طرف مادران بوده است و امامان نيز در مقابل عمل انجام شده قرار مى گرفتند و بر تغيير نام نمى ديدند. 👌 اميرمؤمنان در رجز خود مى فرمايد: «من كسى هستم كه مرا حيدر نام نهاد. شير بيشه هاى شجاعتم». 💠ثانياً ؛ نام هاى ياد شده، تنها به سه نفر یا چهار نفر اختصاص نداشته و اين چنين نبوده كه در آن محيط، جز اين افراد چنين نامى نداشته باشند، بلكه از نام هاى و فراوان بوده و از سوى ديگر، در نامگذارى ملاك اين نبود كه چون خلفا یا چنين نام هايى داشتند، پس آن‌ها نيز براى فرزندان خود نام ايشان را برگزيدند، بلكه به خاطر آن بود كه اين نام ها، در ميان امت عربى از نام هاى به شمار مى رفت، به گواه اين كه گروه كثيرى از صحابه پيامبر و غیر آن ها كه هم عصر خلفا بودند، نام هاى ابوبكر، عمر و عثمان و عایشه را بر خود داشتند. 👌مثلا کسانی از صحابه که نام عایشه را داشتند ؛ ۱. عايشه بنت جرير بن عمرو ۲. عايشه بنت سعد بن أبى وقاص الزهرية ۳. عايشه بنت أبى سفيان بن الحارث بن زيد الانصاريه ۴. عايشه بنت عبدالرحمن بن عتيك النضريه ۵. عايشه بنت عمير بن الحارث بن ثعلبة الأنصارية ۶. عايشة بنت قدامة بن مظعون القرشية الجمحية ۷. عايشه بنت معاوية بن المغيرة بن أبي العاص بن أمية. 📚الاصابه ج8 ص235 به بعد 👌نتيجه مى گيريم كه اين نام‌ها از نام هاى فراگير و مشهور در ميان جامعه بوده و نام هاى متداولى به شمار مى رفته است و خاندان رسالت نيز از اين نام هاى مشهور بهره مى گرفتند، بى آن كه ملاك در نامگذارى خلفا یا عایشه باشند. حتى كسانى كه اين نام‌ها را بر خلفا نهاده اند، از همين فراگير استفاده كرده اند. 👌فرض كنيد اين اسامى فراگير نبوده و تقريباً اختصاص به آن چند نفر داشته است، ولى بايد توجه داشت كه زشت كارى يك فرد، نام او را ننگين نمى كند و فرد ارتباطى به نام او ندارد، با اين شرط كه نامش زيبا باشد. ❕منفورترين شخص در ميان مسلمين عبدالرحمن بن ملجم است، ولى نام عبدالرحمن در رجال شيعه و سنّى بيش از آن است كه شمارش شود. نام محمدرضا از نام هاى زيباست؛ مانند نام رضا كه از زيبايى خاصى برخوردارند، حال اگر چند نفر با اين نام‌ها به كارهاى زشت دست زدند، سبب نمى شود كه از اين نام‌ها بهره نگيرند. 👌نمى توان با این دليل واهى و سست بر بى مهرى هايى كه برخى از صحابه نسبت به خاندان روا داشته اند، پرده افكند. 📚نقد کتاب وحدت و شفقت صحابه و اهل بیت با یکدیگر، جعفر سبحانی ص36 👌بله اگر در یک مقطع ، نامگذاری به نام برخی از اسامی دشمنان دین ، تداعی کننده حمایت و محبت آنها در دل باشد ، بی شک چنین نامگذاری است و این همان است که در روایات از آن نهی شده است . 📚وسائل الشیعه ج21 ص398 باب 28 👌❕ادامه پاسخ 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht 👌ادامه 👇👇👇 ❕« یعقوب بن می گوید به
محضر امام صادق علیه السلام رفتم ، آن حضرت بالای سر فرزندش امام کاظم که در گهواره بود ، ایستاده و با او نجوا می کرد ، من صبر کردم تا سخنان امام تمام شود ، امام صادق به من فرمود به نزد مولایت ( امام کاظم ) برو و به او سلام کن ، من هم چنین کردم و او با زبانی فصیح جوابم را داد ، و به من فرمود برو و نام دخترت را که دیروز گذاشته ای تغییر بده زیرا آن اسمی است که خداوند است . 👌یعقوب می گوید برای من دختری به دنیا آمده بود که نامش را ( نام دیگر عایشه ) گذاشته بودم . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « به توصیه او عمل کن تا هدایت شوی ». یعقوب می گوید من هم نام را عوض کردم 📚الکافی ج1 ص310 👌این برخورد امام صادق و امام کاظم علیهما السلام از این جهت بود که به جهت یعقوب بن سراج ، و نامگذاری فرزندش به نام عایشه احیانا در آن شرایط زمانی چنین تداعی می شد که او تایید کننده کارهای عایشه بوده و محبت او را به دل دارد ، لذا آن دو امام بزرگوار دستور به تغییر نام فرزندش دادند ، اما در زمانی که چنین تداعی از این نوع نامگذاری به ذهن نیاید ، بی شک چنین اشکال ندارد ، چنان که بر اساس نقل های فوق الذکر ، برخی امامان نام دختر خود را عایشه گذاشته بودند . ❕اما در زمان و عصر ما ، با توجه به آن که اسامی مذکور ، تداعی کننده یاد و جنایات دین و ائمه می باشد ، لذا عموم شیعیان از این نوع نامگذاری اجتناب می کنند ‌. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔استادی داریم که می گوید من تمام روایات شیعه را دیده ام .هیچ روایتی که دلالت بر آن کند که ما می توانیم بین نماز ها جمع کنیم وجود ندارد حق همان نظر اهل سنت است که جمع کردن بین نمازها را جایز نمی دانند و هر یک را در وقت خودش می خوانند❗️ 💠پاسخ💠 🔷شیعه بر اساس روایات ائمه گرامی معتقد است وقتی هنگام ظهر زوال شد وقت هر دو نماز ظهر و عصر وارد شده الا اینکه نماز ظهر را باید پیش از عصر به جا آورد. ❗️بنابراین بین ظهر تا غروب وقت مشترک دو نماز است جز اینکه به اندازه چهار رکعت پس از زوال وقت مختص به ظهر است و به اندازه چهار رکعت آخر وقت اختصاصی عصر است و بین این دو وقت مشترک است. 👌وقت مغرب و عشائ نیز همین گونه است .پس از غروب آفتاب تا نیمه شب وقت مغرب و عشائ است.وقت خاص مغرب به اندازه ادای آن از اول وقت است و وقت خاص عشائ به اندازه ادای آن از آخر وقت و میان این دو وقت مشترک است. 👌امام باقر فرمود: « هرگاه زوال خورشید شد وقت ظهر و عصر داخل شده است و چون خورشید غروب کرد وقت مغرب و عشائ وارد شده است» 📚الفقیه ج1 ص140 👌امام صادق فرمود: « زمانی که خورشید غروب کند وقت نماز مغرب و عشائ رسیده است» 📚الکافی ج3 ص281 ❗️به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز می باشد؛ 📚وسائل الشیعه ج4 ص125 باب 4 📚وسائل الشیعه ج4 ص183 باب 17 👌پس وقتی نماز ها سه وقت دارد روشن می شود که جمع بین نمازها اشکالی ندارد به این معنی که نماز عصر را با نماز ظهر در زمان زوال خورشید بجا آورد و نماز عشائ را به همراه نماز مغرب در زمان غروب خورشید بجا آورد. 🔶امام صادق فرمود: « رسول خدا با یک اذان و دو اقامه نماز ظهر و عصر را با هم خواند و نیز با یک اذان و دو اقامه نماز مغرب و عشائ را در حضر با هم خواند بی آنکه بیماری یا علت خاصی باشد» 📚الفقیه ج1 ص186 🔶وفرمود: « رسول خدا نماز ظهر و عصر را در یک جا خواند بدون آنکه علت و سببی باشد .عمر که از دیگران نسبت به او بی باک تر بود گفت آیا در نماز چیز تازه ای رخ داده است؟ 🔷فرمود نه خواستم بر امتم توسعه داده باشم و بر آنان سخت نگیرم» 📚علل الشرایع ج2 ص321 👌وفرمود: « پیامبر دو نماز ظهر و عصر را هنگام زوال خورشید و مغرب و عشائ را هنگام غروب آفتاب با هم خواند به صورت جماعت بدون عذر خاصی زیرا می خواست بر امت خود سخت نگیرد» 📚وسائل الشیعه ج4 ص221 📚الکافی ج3 ص286 🔶در جواز جمع کردن بین نمازها روایات متعدد دیگری در مجامع روایی ما آمده است که جهت اگاهی رجوع فرمایید: 📚وسائل الشیعه ج4 ص221 باب 32 📚مستدرک الوسائل ج3 ص142 باب26 📚بحار الانوار ج79 ص312 باب5 👌اهل سنت نیز در روایات متعددی نقل کرده اند که پیامبر گرامی بدون آنکه عذری داشته باشد بین نماز ها جمع کرده و نماز ظهر و عصر را در یک وقت و نماز مغرب و عشائ را در یک وقت ادا می کرد تا امتش به سختی نیفتند. 🔷بخاری از ابن عباس روایت می کند: «با رسول خدا هشت رکعت ( یعنی ظهر وعصر) ونیز هفت رکعت ( یعنی مغرب وعشا) را به طور جمع در یک وقت خواندم» 📚صحیح بخاری،ج1 ص148 🔶بخاری باز نقل می کند: «رسول خدا در حالی که مقیم بود نه مسافر، نماز ظهر وعصر، مغرب وعشا را به جمع در یک وقت خواند» 📚همان مدرک 🔶وباز روایت کرده اند: «پیامبر بین ظهر وعصر و مغرب وعشا در مدینه جمع کرد و در یک وقت خواند بدون آنکه خوفی باشد یا بارانی آمده باشد» 📚صحیح مسلم ج2 ص152 📚صحیح ترمذی،ج1 ص354 📚مسند احمد،ج1 ص223 👌وباز نقل می کنند: « پیامبر نماز ظهر و عصر را با یکدیگر خواند بدون آنکه خوف یا سفری در کار باشد به دلیل آنکه امتش به سختی نیفتند» 📚صحیح مسلم ج2 ص151 👌البته باید توجه کرد که با توجه به روایات متعدد جدا خواندن نمازها و بجا آوردن آنها در وقت فضیلتش افضل و بهتر است. 📚وسائل الشیعه ج4 ص140 باب 8 ❗️اما با توجه به روایات بالا جمع کردن بین نمازها نیز اشکالی ندارد و پیامبر گرامی به دلیل آنکه امتش در سختی نیفتند این جمع کردن را تجویز فرمودند. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال در اصول کافی گفته شده نماز شیعه3وقت بایدخونده بشه در نامه52نهج البلاغه گفته شده5وعده باید خونده بشه بعد همه علما نظرشون اینه اصول کافی کتابیست صحیح و ماهم طبق کافی3وقت میخونیم یعنی نعوذباالله کافی از نهج البلاغه بالاتره ممنون میشم جواب سوالم رو بدید ✅پاسخ: آنچه که در نامه 52 آمده است اشاره به اوقات فضیلت نماز است. ❗رعایت وقت فضیلت وجدا ساختن نمازها در این اوقات سنت است واولی، هرچند طبق روایات شیعه وسنی جمع میان این دو وخواندن نمازها در یک وقت اجازه داده شده است تا امت به سختی نیافتند چرا که پیامبر فرمود: "من به شریعت سهل واسانی مبعوث شدم" ❗لذا برای افراد راه حلی باز گذارده شده است تا نه گرفتار ترک نماز شوند ونه گرفتار دشواری ومشقت فراوان 📚پیام امام،ایت الله مکارم،ج10 ص349 ❗در روایتی شیخ حر عاملی از امام صادق روایت می کند که فرمود: "پیامبر ظهر وعصر رآ دریک مکان با همدیگر خواند بدون آنکه سبب وعذری باشد وفرمود : "خواستم بر امتم سخت نگیرم " 📓وسایل الشیعه،ج4 ص221 ❗مسلم نیشابوری از علمای بزرگ اهل سنت وصاحب کتاب صحیح نزد اهل سنت از ابن عباس روایت می کند: "پیامبر نماز ظهر وعصر را با یکدیگر خواند بدون آنکه خوف یا سفری در کار باشد ( بدون عذر) به دلیل آنکه هیچ یک از افراد امتش به سختی نیفتند" "ان لا یحرج احدا من امته" 📓صحیح مسلم،ج2 ص151 ❗البته دراین باب روایات فراوان است که شما را به پیام های قبلی کانال ارجاع میدهیم ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓چرا در اسلام کافر به خدا و پیامبر نجس هستند آیا این توهین به آنها محسوب نمی شود❕❕ 💠پاسخ💠 👌مساله نجاست کفار اعم از کتاب و غیر کتابی و غیر آن مساله ای است که در روایات متعددی بیان شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج3 ص419 باب14 📚مستدرک الوسائل ج2 ص562 باب10 👌وضابطه آن خروج از اسلام یا انکار ضروری دین است که ملاک اول شامل کافر اصلی یا ارتدادی یا کتابی و غیر کتابی می شود و ملاک دوم شامل غلات و خوارج و نواصب می شود. 📚الحدائق الناضره ج5 ص162 ❗️فلسفه نجاست کفار؛ 1⃣ناپاک بودن کفار مسلما یم نوع ناپاکی معنوی و آلودگی باطنی است که آثار آن در جسم آنها هم ظاهر شده است و یک فائده آن حفظ عقائد بسیاری از مردم است که با آمیزش و معاشرت با افراد منحرف و گمراه به زودی تحت تاثیر قرار می گیرند و منحرف می شوند . 👌همیشه مصلحین به افراد معمولی مردم سفارش می کنند که از معاشرت با افراد آلوده و گمراه و منحرف دوری کنند .اسلام این موضوع را به صورت حکم « ناپاک بودن کفار» بیان کرده است .اسلام روابط اقتصادی و تجاری و امثال آن را با کفار در شرایط معینی اجازه داده است اما اجازه نداده است که آنان رفیق سفره و کاسه شوند یعنی هم خواسته است از منافع آنها بهره مند گردد و هم از ضررهای عقیدتی و اخلاقی آنان که لازمه معاشرت کامل برای بسیاری از مردم است در امان بمانند . 2⃣تمام افراد کفار از بسیاری از آلودگی ها و چیزهای نجس مانند خون و گوشت خوک و مشروبات الکلی اجتناب نمی کنند و طبعا تمام زندگی آنان آلوده می باشد.برای دوری از این آلودگی ها آیین اسلام آنها را نجس شمرده تا مسلمانانی که ممکن است بر اثر معاشرت آلوده شوند از هر نوع آلودگی محفوظ بمانند. 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص327 3⃣حکم نجاست کفار یک نوع کیفر و مجازات برای آنان تلقی می شود که اسلام به خاطر کیفر کفرشان بر آنان مترتب کرده است و ممکن است شخص اجرای این کیفر و مجازات را توهین به خود تلقی کند اما عامل این توهین خودشان هستند نه خداوند که به خاطر مصالح فوق الذکر این حکم را وضع کرده است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
جود مى آیند، م انند کودکانى هستند که از پدران و مادران بیمار و مثلا مبتلا به سل و امراض مقاربتى و نظایر اینها متولّد مى شوند; چنین کودکانى آمادگى بیشترى براى ابتلا به آن امراض دارند که هرگاه به معالجه آنها اقدام نشود، به زودى ممکن است آنها را بیمار و مبتلا سازد; و به همین جهت باید براى رعایت مصالح عمومى و جلب اعتماد مردم، این گونه کودکان آماده ابتلا به سل را مثلا از تصدّى امور مربوط به موادّ غذایى و مانند آن، جلوگیرى کرد. ❗️فرزندان نامشروع نیز یک نوع آمادگى براى قانون شکنى و گناه و عصیان دارند; هرگاه تعلیم و تربیت صحیح، محیط سالم، اراده و پایدارى آنها نباشد، ممکن است سقوط کرده و جزء گروه جنایتکاران درآیند. روى این جهات، مصالح عمومى ایجاب مى کند که براى رعایت پیشگیرى هاى لازم اجتماعى، از تصدّى پاره اى از مقامات خوددارى کنند. 🗯امّا این که بعضى پنداشته اند که فرزندان نامشروع حتماً روى سعادت و نجات نخواهند دید، کاملا اشتباه است; بلکه، آنها همانند دیگران مى توانند افرادى خوشبخت و سعادتمند گردند; ولى همان طور که گفتیم چون زمینه روحى آنها نسبت به دیگران نامساعد است، احتیاج به مراقبت و تربیت قویتر و بیشتر دارند، همان طور که فرزند یک نفر مسلول لازم نیست حتماً مسلول گردد، بلکه مى توان با مراعات امور بهداشتى او را نیرومندتر از دیگران ساخت و از این بیمارى نجات داد. خلاصه، آمادگى زمینه، دلیل قطعى بر ابتلا نخواهد بود و اراده نیرومند و تربیت مى تواند آن را جبران نماید. 🗯جالب این که، اگر این گونه فرزندان نامشروع در برابر گناه پایدارى کنند، مقامى ارجمندتر و بالاتر از افراد همردیف و مشابه خود خواهند داشت، چرا که آنها مجاهده بیشترى کرده اند. ♻️برگرفته از کتاب پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص319 🗯پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا زنا زاده ها از برخی چیز ها مثل امام جماعتی و...محرومند مگه چه گناهی کردن ♦️پاسخ   1⃣از آن جا که روابط نامشروع، ارتباط حقوقى و روابط مالى پدر و فرزند را از میان مى برد، ریشه نسبت ها و عواطف خانوادگى را که اساس تشکیل اجتماع است قطع مى کند; زن زناکار نمى داند که از نطفه کدام مرد باردار شده، فرزند نامشروع، پدر و ارحام و بستگانش را نمى شناسد; و بطور کلّى ده ها مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى و تربیتى و خانوادگى و مالى و عاطفى که از زنا سرچشمه مى گیرد، همه اینها باعث شده که پیامبران و قانونگذاران الهى و همچنین قانونگذاران بشرى، اعمال منافى عفّت را تحریم کرده، روابط نامشروع جنسى را ممنوع و غیر قانونى اعلام نمایند. 2⃣ چون در هر جمعیّت و ملّتى مقرّراتى براى زناشویى وجود دارد، از این جهت روابط نامشروع یک عمل «خلاف قانون» و «تجاوز کارانه» است. روى همین جهت مرتکبین در خود احساس یک نوع گناه و اضطراب که ناشى از روح گناهکارى و نتایج سوئى که ممکن است این عمل براى او داشته باشد، مى نمایند. ❗️هرگاه بر اثر تکرار و یا عواملى دیگر، این حالت نگرانى تخفیف پیدا کند و شخص زناکار به ظاهر احساس نگرانى ننماید، در ضمیر باطن او عیب مهمترى وجود دارد و آن فکر تجرّى و تجاوز و قانون شکنى و طغیان است. 3⃣حالات روانى و فکرى پدر و مادر - همانند سایر آثار بدنى و جسمى آنها - طبق قانون مسلّم وراثت، به فرزندان منتقل مى گردد. همان طور که مشخّصات جسمى پدر و مادر از قبیل: رنگ چشم، مشکى بودن مو، پیوستگى ابرو و تناسب خاصّ اندام، نوعاً به شکل وراثت به فرزندان انتقال مى یابد، حالات روانى و اخلاقى آنها از قبیل: تندخویى، ساده دلى، یکرنگى، خشونت، عصیانگرى و نظایر اینها نیز از مجراى وراثت کم و بیش به فرزندان انتقال مى یابد. 🗯در حقیقت وراثت است که زیر بناى آینده افراد و قسمت قابل توجّهى از شخصیّت انسان را مى سازد و زمینه را براى سعادت و شقاوت آنها آماده مى کند. ✅نتیجه اى که از نکات فوق مى توان گرفت: 💢 فرزندان نامشروع، غالباً روح طغیان و تجرّى و قانون شکنى و گناه را از پدران و مادران خود تا حدودى به ارث برده و زمینه براى ارتکاب جرم و جنایت در آنها فراهم تر است; آنها نسبت به سایرین آمادگى بیشترى براى ارتکاب معاصى و گناه دارند; و لذا، بد آموزى هاى فردى یا محیط نامناسب، کافى است که حقیقت روح آلوده و نابسامان آنها را که مانند آتش زیر خاکستر پنهان مانده است، آشکار ساخته و خرمن سعادت و خوشبختى آنان را بسوزاند. ❗️امّا در مورد محرومیّت از مناصب اجتماعى، علاوه بر آنچه در بالا از وضع روحى آنها گفته شد; و این که این عمل یک نوع احتیاط منطقى به منظور حفظ مصالح ملّى و جامعه به شمار مى رود، اسلام به جلب اعتماد عمومى در تصدّى این گونه پست هاى حسّاس اجتماعى اهمّیّت مى دهد; و لذا، کسانى را که داراى نقطه هاى ضعف خانوادگى و سوابق نامطلوبى باشند، از تصدّى این گونه مقام ها که نیازمند به پاکى و طهارت روح است، محروم ساخته است. 👌ولى اشتباه نشود، با همه این احوال، چنین نیست که تنها فرزند نامشروع بودن علّت تامّه براى انحراف و شقاوت او باشد و اراده و اختیار او را از پذیرش تعلیم و تربیت صحیح اسلامى بکلّى سلب کرده، نتواند با به کار بستن دستورات صحیح زندگى، اهل سعادت گردد. 🔶فرزندان نامشروع، مانند فرزندان طبیعى و قانونى در انتخاب راه سعادت و یا شقاوت آزادند; آنها نیز مى توانند با اراده و اختیار خود راه تقوا و فضیلت را برگزیده، جزء گروه رستگاران و اهل بهشت گردند. این طور نیست که آنها شریر و جانى بالفطره آفریده شده باشند و به هیچ وجه نتوانند خود را از چنگال ناپاکى و گناه رهایى بخشند; بلکه، همان طورى که حضرت صادق (علیه السلام) فرموده است: 🔷 «فرزند نامشروع از راه تربیت به کار و انجام وظیفه وادار مى شود; اگر اعمالش نیکو و خیر بود، پاداش خوب داده مى شود و اگر کار زشت و ناپسند انجام داد، کیفر نافرمانى خود را خواهد دید». 📚الکافی ج8 ص238 ❗️گرچه طبع سرکش، وظیفه فرزندان نامشروع را که علاقه بیشترى به گناه و قانون شکنى دارند در پیکار با معاصىا دشوارتر مى سازد; امّا در صورتى که برخلاف میل باطنى خود از فرمان خدا و دستورات صحیح زندگى پیروى نمایند، به حکم «افضل الاعمال احمزها» بهترین کارها آنهایى است که با رنج و مشقّت بیشترى توأم باشد» 📚 بحار الانوار ج67 ص191 ❗️پاداشى بهتر و ارزنده تر به آنها داده خواهد شد. 🔵بنابر این، نکوهش و توبیخى که اسلام از فرزندان نامشروع نموده، صرفاً به منظور این است که به آنها هشدار دهد که در موقعیّت خطرناکى قرار دارند و بایستى حدّاکثر مراقبت را از خود در انجام وظایف و دورى از گناه به عمل آورند، نه آن که عوامل تعلیم و تربیت به هیچ وجه در آنها مؤثّر نبوده و حتماً از اهل دوزخ خواهند بود. 🗯ادامه پاسخ ♦️به عبارت دیگر: فرزندانى که از روابط نامشروع به و
🤔 ❔آیا این مطلبی که یکی از برایم فرستاده است واقعیت دارد ❗️ ❔🌱اهل بیت پیامبر اسلام گربه هستند😳 ✍امام صادق می گوید : از اهل بیت پیامبر هست و می توان از آبی که از آن نوشیده، وضو گرفت. 📗تفصیل وسائل الشیعه ج۱ ص ۲۲۷ 💠💠 👌گربه از جمله حیواناتی است که نجس العین نیست و اگر به آب یا غذایی دهان بزند ، آن آب یا غذا نجس نمی شود و می توان مثلا با آبی که گربه از آن است وضو گرفت . 💠امام صادق علیه السلام فرمود که در کتاب علی علیه السلام چنین آمده است ؛ « من از خداوند حیا می کنم که غذایی را به خاطر آنکه از آن خورده است دور بریزم » 📚التهذیب ج1 ص227 👌و فرمود ؛ « اشکالی ندارد که از آبی که گربه از آن خورده است ، بگیری » 📚همان مدرک 👌در نقل دیگری فرمود ؛ «فِي الْهِرَّةِ أَنَّهَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْ سُؤْرِهَا » « گربه از اهل است و می توان از آب دهان زده او ، وضو گرفت » 📚وسائل الشیعه ج1 ص227 👌علامه در توضیح این روایت می نویسد ؛ «قوله عليه السلام إنها من أهل البيت أي: من أهل الدار، فلا يمكن الاحتراز عنه، أو في حكمهم » « این که امام علیه السلام می گوید گربه از اهل بیت است ، یعنی از اهل است و همان گونه که احتراز و دوری کردن از پس مانده اهالی و خانه ممکن نیست ، از گربه ای ( که در منزل انسان زندگی می کند ممکن نیست ) و ( پس مانده گربه هم ) در پس مانده اهالی منزل است » 📚ملاذ الاخیار ج2 ص250 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔طبق گفته های شما آیا بهتر نیست هر کس گرفتاری بیماری شد سوره حمد را بخواند یا به اهل بیت توسل کند و به بیمارستان نرود ❗️در این صورت پیدا می کند ، روحانیون چرا به جای عمل به این دستور خود به بیمارستان می روند ❕❕ 💠💠 👌از دید تعالیم اسلامی ، خداوند برای شفاء و برطرف شدن امراض و بیماری ها ، هم اسباب را قرار داده است و هم اسباب را . 1⃣ اسباب ؛ ❕اسباب عادی و مادی جهت درمان بیماری همان مراجعه به طبیب و درمان کردن از طریق دواهای مادی و طبیعی است . ❕امام علیه السلام فرمود: « اراده خداوند بر این قرار گرفته است که همه چیز مطابق اسباب جریان یابد به همین جهت خداوند برای هر چیزی سببی قرار داده است» 📚الکافی ج1 ص183 👌خداوند برای درمان بیماری ها نیز مادی قرار داده است تا بندگان با تمسک به آن شفای بیماری های خود را حاصل کنند. 💠امام باقر علیه السلام فرمود: «خداوند در دواءهای مادی و داروها برکت و شفا و خیر کثیر قرار داده است و انسان باید از آن دواء ها وداروها استفاده کند و اشکالی بر او نیست» 📚بحار الانوار ج59 ص64 🔷و فرمود: «خودتان را کنید زیرا هیچ بیماری نیست مگر آنکه خداوند دوای آن را ایجاد کرده است» 📚همان مدرک ص65 🔷و فرمود: «خداوند بیماری و شفای از آن بیماری را با هم نازل کرده است و هیچ مرضی نیست مگر انکه آن نیز وجود دارد بر تو است که از دواء و دارو استفاده کنی» 📚طب الائمه ص55 🔷و فرمود: «پیامبری از انبیاء بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو را شفا نمی دهم تا از دارو استفاده کنی زیرا من را در دارو قرار داده ام» 📚بحار الانوار ج59 ص66 2⃣اسباب ؛ 👌از جمله اسباب معنوی که موثر در شفاء و بیماری ها است ، توسل به اهل بیت علیهم السلام و استشفاء به تربت کربلا و آب زمزم و تلاوت سوره حمد و ...است . 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4055 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7011 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8158 👌 در بالا دادیم که انسان مومن باید هم از اسباب مادی استفاده کند و هم از اسباب معنوی ، بنابراین اشکالاتی که اخیرا مطرح می شود که چرا روحانیون و مومنین وقتی بیمار می شوند به بیمارستان می روند و درمان مادی می کنند و ...موجه نمی باشد زیرا اسلام می گوید باید از اسباب مادی و معنوی با هم کرد و اسباب معنوی سبب تاثیر اسباب مادی در درمان بیماری ها می شود و تمام مومنین نیز بر این روش عمل می کنند ، هم برای درمان و شفاء سراغ پزشک و می روند و هم دعا و توسل و استشفاء به اسباب معنوی می کنند تا اسباب مادی تاثیر خود را بگذارند و یا در مواردی که اسباب مادی نیست ، با استشفاء به اسباب معنوی از خداوند شفاء و درمان را طلب می کنند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یکی از موضوعاتی که در تاریخ زندگی علی بن ابی طالب وجود دارد مسئله "شراب خواری" ایشان است که نشان می دهد آنچه که امروزه توسط اسلامگرایان و بالخصوص شیعیان درباره ی علی بیان می شود صرفا ساخته ذهنشان است و مبنای تاریخی ندارد. ⚡️بزرگان اسلام با اسناد فراوان پرده از شرابخواری علی بن ابی طالب برداشته اند و در نقل کرده اند : «: از علی بن ابی طالب نقل شده است که گفت : عبدالرحمن بن عوف برای ما غذایی درست کرد و ما را دعوت نموده و به ما شراب داد؛ وقتی شراب نوشیدیم وقت نماز شد؛ عبدالرحمن من را مقدم کرده و من در نماز سوره کافرون را اینگونه خواندم لا اعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون پس خداوند این آیه را نازل نمود که : ای کسانی که ایمان آوردید مبادا در حال مستی به سراغ نماز بروید تا زمانی که بدانید چه می گویید.» ( سنن ترمذی ج 5 88) 💠پاسخ💠 👌اسلام از روش تحريم و آماده ساختن افكار و اذهان براى ريشه كن كردن ميگسارى كه به صورت يك عادت ثانوى در رگ و پوست جامعه نفوذ كرده بود، استفاده كرد، به اين ترتيب كه نخست در بعضى از سوره هاى مكى اشاراتى به زشتى اين كار نمود، چنان كه در آيه 67 سوره نحل مى خوانيم وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً" از ميوه هاى درخت نخل و انگور، مسكرات و روزيهاى پاكيزه فراهم مى كنيد". 👌در اينجا" سكر" يعنى و شرابى را كه از انگور و خرما مى گرفتند، درست در مقابل رزق حسن قرار داده است، و آن را يك نوشيدنى ناپاك و آلوده شمرده است. ❕ولى عادت زشت شرابخورى از آن ريشه دارتر بود، كه با اين اشاره ها ريشه كن شود، بعلاوه شراب بخشى از درآمدهاى اقتصادى آنها را نيز تامين مى كرد لذا هنگامى كه مسلمانان به مدينه منتقل شدند و نخستين حكومت اسلامى تشكيل شد، دومين دستور در زمينه منع شرابخوارى به صورت قاطعترى نازل گشت، تا افكار را براى تحريم نهايى آماده تر سازد، در اين موقع بود كه آيه 219 سوره بقره نازل گرديد يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما- در اين آيه ضمن اشاره به منافع اقتصادى مشروبات الكلى براى بعضى از جوامع همانند جامعه ، اهميت خطرات و زيانهاى بزرگ آن را كه به درجات از منافع اقتصادى آن بيشتر است يادآورى مى شود. 👌به دنبال آن در آيه 43 سوره نساء يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ به مسلمانان صريحا دستور داده شد كه در حال مستى هرگز نماز نخوانند تا بدانند با خداى خود چه مى گويند. ❕آشنايى مسلمانان به احكام اسلام و آمادگى فكرى آنها براى ريشه كن ساختن اين مفسده بزرگ اجتماعى كه در اعماق وجود آنها نفوذ كرده بود، سبب شد كه دستور نهايى با كامل و بيان قاطع كه حتى بهانه جويان نيز نتوانند به آن ايراد گيرند نازل گرديد، لذا فرمود ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده ايد شراب و قمار و بتها و از لام (كه يك نوع بخت آزمايى بوده) پليدند و از عمل شيطانند از آنها دورى كنيد تا رستگار شويد. شيطان مى خواهد در ميان شما بوسيله شراب و قمار عداوت ايجاد كند، و شما را از ذكر خدا و از نماز باز دارد آيا (با اينهمه زيان و فساد و با اين نهى اكيد) خوددارى خواهيد كرد » ( مائده 90_92) 📚تفسیر نمونه ج 5 ص 68 ❕از جمله کسانی که تا آخرین بیان حرمت شراب خواری ، دست از شراب خواری بر نداشت عمر بن الخطاب بوده است چنان که ابن عمر از قول پدرش نقل می کند که عمر می گفت ؛ «به درستیکه من شراب خوار ترین مردم بودم در » 📚سنن کبری،ج10 ص214 _ سیره عمر،ابن جوزی، ص68 _کنزالعمال،ج3 ص107 ❕علمای اهل سنت نقل می کنند ؛ « عمر علاقه شديد به شراب داشت ، دعا مى كرد، و مى گفت خدايا بيان روشنى در مورد خمر براى ما بفرما، هنگامى كه آيه سوره بقره (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ ...) (بقره- 219) نازل شد پيامبر آيه را براى او قرائت كرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مى داد، و مى گفت خدايا بيان روشنترى در اين زمينه بفرما، تا اينكه آيه سوره نساء (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى) (نساء 43) نازل شد، پيامبر ص آن را نيز بر او خواند، باز به دعاى خود ادامه مى داد!، تا اينكه سوره مائده كه صراحت فوق العاده اى در اين موضوع دارد، نازل گرديد، هنگامى كه پيامبر آيه را بر او خواند، گفت: انتهينا انتهينا!" از نوشيدن شراب خوددارى مى کنيم، مى كنيم » 📚المستدرک علی الصحیحین ، ج 4 ص 159_ سنن ترمذی ج 5 ص 236 _ مسند احمد ج 1 ص 53 👌ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht ❕ادامه 👇 👌علمای اهل سنت جهت پرده بوشی
بر این ننگ عمر در شراب خواری در صدد بر آمده اند تا ساحت علی علیه السلام را نیز آلوده کنند و با نقل روایاتی جعلی بگویند علی علیه السلام نیز تا قبل از نزول حکم تحریم کلی شراب ، معاذ الله شراب می خورده است ، لذا جریان و روایت مورد استناد کانال ضد دین را در این باره کرده اند . 👌یکی از نشانه های کذب بودن جریان فوق تناقض های شدیدی است که اهل سنت در هنگام نقل آن جریان گرفتار آن شده اند ، گاهی می گویند اشخاص حاضر در آن مجلس سه نفر بودند ، گاهی می گویند پنج نفر بودند ، گاهی می گویند عبد الرحمان عوف شراب را تهیه کرد ، گاهی می گویند خود علی علیه السلام تهیه کرد و گاهی می گویند مردی از انصار تهیه کرد ، و تناقض های دیگر که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚الصحیح من سیره الامام علی علیه السلام ، سید جعفر ، ج 3 ص 53 ❕در روایات ما آمده است که علی علیه السلام از آن مجلس شراب خواری برخاست و ؛ « خداوند خمر و شراب را لعنت کرده است ، به خداوند سوگند حتی جرعه ای از آن را نمی خورم ، چرا که شراب خواری عقل را زائل کرده و انسان را دیگران قرار می دهد » ❕در ادامه روایت حسن بصری می گوید ؛ « علی علیه السلام از میان آنها خارج شد و به سوی مسجد رفت ، پس از آن جبرئیل حکم قطعی شراب را آورد ، به خدا سوگند علی علیه السلام قبل از تحریم شراب نیز حتی برای یک لحظه شراب نخورد » 📚بحار الانوار ج 38 ص 64_ تفسیر البرهان ج 1 ص 500 👌حاکم نیشابوری از علمای اهل سنت می نویسد ؛ « جریان شراب خواری علی علیه السلام ساخته دست خوارج است ، خداوند علی علیه السلام را از این نسبت ها منزه ساخته است » 📚مستدرک الحاکم ج 2 ص 307 👌این نسبت های ناروا را چگونه می توان به علی علیه السلام داد در حالی که پیامبر گرامی فرمود ؛ « جبرئیل به من خبر داده است که ملائکه ثبت اعمال علی بر دیگر فرشتگان فخر می فروشند که با علی هستند زیرا از زمانی که با او هستند هیچ گاه مطلبی ناشایست را در علی ننوشته اند » 📚مناقب آل ابی طالب ج 1 ص 360 👌و یا فرمود ؛ « فرشتگان موکل اعمال علی ، هیچ گاه عملی که خشم خداوند را در پی داشته باشند را به سوی خدا نبرده اند » 📚علل الشرایع یک جلدی ، ص 14_ الطرائف ابن المغازلی ص 20 ❕آری همه این موارد شاهدی روشن و قطعی بر جعلی بودن جریان فوق مبنی بر شراب خواری علی علیه السلام می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش ❔من دیشب داشتم کتاب اصول کافی را میخوندم که به یه قسمتی رسیدم که خوندم امام رضا فرمود که حضرت فاطمه در خانه خودش دفن شده این یعنی چی؟راسته❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌حضرت زهرا به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادت ایشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند. 👌شیخ کلینی روایت می کند: « چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را محو کرد...» 📚الکافی ج1 ص381 📚امالی طوسی ص109 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن» 📚معانی الاخبار ص356 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین یکسان نمود تا شناخته نشود » 📚بحار الانوار ج43 ص183 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند» 📚علل الشرایع ج1 ص185 👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند. ❗️بخاری روایت می کند: « فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🔶ابن قتیبه می نویسد: « فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد» 📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300 🔶صنعانی می نویسد: « فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود» 📚المصنف ج3 ص521 ❗️لذا در موضع قبر حضرت زهرا اختلاف است؛ 1⃣برخی گفته اند که در بقیع نزدیک قبور ائمه بقیع دفن شده است. 📚تاج الموالید ص99 📚عیون معجزات ص47 2⃣بعضی گفته اند که ما بین قبر حضرت رسول و منبر آن حضرت مدفون است. 📚اعلام الوری ج1 ص301 📚دلائل الامامه ص46 3⃣قول سوم آن است که ایشان در خانه خودشان دفن هستند . 🔶امام کاظم فرمود: « فاطمه در منزلش دفن شد .زمانی که بنی امیه مسجد النبی را توسعه دادند قبر ایشان در مسجد النبی واقع شد» 📚التهذیب ج3 ص255 📚الکافی ج1 ص461 📚الفقیه ج1 ص229 📚عیون الاخبار ج1 ص311 📚معانی الاخبار ص268 📚قرب الاسناد ص161 📚وسائل الشیعه ج14 ص369 ❗️بنابراین اگر چه قبر حضرت زهرا به صورت معین مشخص نیست اما به طور تقریبی از جایگاه قبر ایشان مطلع هستیم که در منزل دفن شدند و پس از توسعه مسجد النبی قبر ایشان در مسجد در همجواری پیامبر گرامی واقع شد و فرموده اند که مستحب است که ایشان را به همراه پیامبر گرامی در مسجد النبی زیارت کنیم. ❗️امام رضا علیه السلام فرمود: « ایشان در نزدیکی پیامبر دفن هستند» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص210 📚اقبال الاعمال ص623 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔امام رضا :خداوند مردان را به زنان برتری داده است 📘ترجمه فروع کافی جلد ۲ صفحه ۲۱۲ ⚡️آیا که مرد را بر زن برتری دهیم؟تا کی قرار است این اراجیف مقدسات باشد ❗️❗️ 💠💠 👌اگر مقصود از برتری مردان بر زنان ، برتری مردان در قرب به خداوند و رسیدن به کمال و سعادت و محبوب بودن نزد خداوند باشد ، این معنا از برتری باطل است . ❕ 👌قرآن به صراحت هر گونه برتری در مقام رسیدن به قرب و کمال بین انسانها را نفی کرده و تنها برتری را به تقوی و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات 13 🔷پیامبر نیز فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 👌لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « یک زن صالحه از مرد غیر صالح برتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 🔸اما اگر مقصود از برتری ، برتری از نظر ویژگی های بدنی و قدرت جسمانی برای انجام وظائف باشد ، روشن است مردان در این نوع از ویژگی ها، از زنان برتری دارند ، و کلام امام رضا علیه السلام ناظر به این نوع از برتری است که قرآن نیز در این رابطه می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » ❕« مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر هايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى كنند» 🔸نساء 34 ❕خانواده يك واحد اجتماعى است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا تصريح مى كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود (اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد منظم با توجه به مسئوليتها و مشورتهاى لازم است). 👌اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و در كار آنها پيدا مى شود ، سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. ❕و اين موقعيت به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساسات (به عكس زن كه از نيروى سرشار عواطف بيشترى بهره مند است) و ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از حريم خانواده خود دفاع نمايد. 🔸بعلاوه تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه هاى زندگى، و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، اين حق را به او مى دهد كه وظيفه سرپرستى به عهده او باشد. 👌البته ممكن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود امتياز داشته باشند ولى شايد كرارا گفته ايم كه قوانين به تك تك افراد و نفرات نظر ندارد بلكه نوع و كلى را در نظر مى گيرد، و شكى نيست كه از نظر كلى، مردان نسبت به زنان براى اين كار آمادگى بيشترى دارند، اگر چه زنان نيز مى توانند به عهده بگيرند كه اهميت آن مورد ترديد نيست. ❕جمله بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ اشاره به همين حقيقت است زيرا در قسمت اول مى فرمايد ؛ « اين سرپرستى به خاطر تفاوتهايى است كه خداوند از نظر آفرينش، روى مصلحت نوع بشر ميان آنها قرار داده » در قسمت آخر مى فرمايد: «و نيز اين سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه مردان در مورد انفاق كردن و پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند » 📚تفسیر نمونه ج 3 ص 369 👌امام رضا علیه السلام نیز در روایت فوق الذکر برتری مردان بر زنان را به لحاظ ویژگی های بدنی و آنان می داند که چون سرپرست و قوام بر خانواده هستند ، برتری فوق الذکر را دارند ، لذا فرمود ؛ « خداوند مردان را به درجه ای بر زنان داده است ، چرا که زنان عیال مردان هستند ( و مردان سرپرست خانواده اند )» 📚الکافی ج 7 ص 85 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش ❔چرا خداوند در قرآن اجازه می دهد که مردان زنان را بزنند❓آیا این حکم بر اساس فطرت و عقل آدمی است وظلم در حق زنان نمی باشد❔ 💠پاسخ💠 ❗️توجه به نکاتی لازم است؛ 1⃣در روایات فراوانی توصیه به اکرام زنان و ترک زدن آنها شده است . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هرکس زنی بگیرد لازم است که او را اکرام و احترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶وفرمود: «من تعجب می کنم از مردی که زنش را می زند درحالی که خودش به زدن سزاوار تر است .زنان خود را نزنید زیرا در آن قصاص است » 📚جامع الاخبار ص184 🔶وفرمود: «هر مردی که به زنش لطمه و ضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر می کند هفتاد ضربه به او بزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶وفرمود: «هرکس زنش را بزند...خداوند در روز قیامت چنان آبرویش را ببرد که تمام خلائق از اولین تا آخرین آنها به او نگاه می کنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق فرمود: «از خدا در مورد زنان بترسید و با آنان بد رفتاری نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 2⃣خداوند در سوره نسائ می فرماید: «آن دسته از زنان را که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهید و ( اگر موثر واقع نشد) در بستر از آنها دوری نمایید و ( اگر آنهم موثر واقع نشد و هیچ راهی برای وادار کردن آنها به انجام وظائفشان جز شدت عمل نبود) آنها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند به آنها تعدی نکنید» 🔷نسائ 34 ❗️این حکم در مورد زنان ناشره است .آنها کسانی هستند که از انجام وظایف زناشویی سر باز می زنند و سر به طغیان و سرکشی بلند می کنند.در آیه فوق سه نوع تعزیر برای چنین زنانی در نظر گرفته شده است: 1- پند و اندرز 2- کناره گیری از آنان 3- تنبیه بدنی و هر یک از این مراحل در صورتی است که مرحله قبلی موثر واقع نشود. 3⃣زنان بر چهار گونه هستند؛ 🔶1- گروهی زنان مومن و صالح هستند که بر اثر شایستگی ذاتی و تربیت های اکتسابی به مسوولیت های خود در محیط خانواده کاملا آشنا هستند.آنها باید کاملا مورد احترام همسرانشان باشند و دستور« با آنها به طور شایسته رفتار کنید» در مورد آنهاست. 🔶نسائ 19 🔷2- گروه دیگر آنهایی هستند که از وظائف خود در خانواده سر باز می زنند و مایه آزار همسر خود می شوند ولی تخلف های آنها عمیق نیست و با پند و اندرز متوجه اشتباه خود شده و به خاطر خوف از خدا و داشتن تقوی به راه حق باز می گردند. 🔶3- گروه سوم آنانی هستند که نشوزشان عمیق تر است و با بی اعتنایی و قهر کردن متوجه اشتباه خود می شوند و به خاطر لطافت روحی که دارند این واکنش خفیف در روحشان اثر می گذارد و از در صلح و صفا و آشتی در می آیند. 🔷4- تنها گروه چهارمی هستند که سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسوولیت های خود را در برابر همسرشان از حد می گذرانند و در طریق قانون شکنی با لجاجت و سرسختی گام بر می دارند.نه تقوای چندانی دارند که آنها را از این کار باز دارد و نه اندرزها در آنها سودی دارد و نه جدا شدن در بستر و کم اعتنایی در روحشان اثر می گذارد و راهی جز شدت عمل در مورد آنها باقی نمی گذارد .تنها این جاست که اسلام به همسر اجازه تنبیه بدنی و تعزیر به وسیله ضرب را داده است واین کاری است که در جوامع شرقی و غربی وجود دارد. 4⃣تنبیه بدنی که اجازه داده شده است چنان که در کتب فقهی آمده است باید ملایم و خفیف باشد که نه موجب شکستگی گردد و نه سبب مجروح شدن و کبودی بدن زن. 🔶امام باقر فرمود: «منظور زدن با چوب مسواک است» 📚مجمع البیان ج3 ص69 📚البرهان ج2 ص75 🔶امام رضا فرمود: «زدن باید با چوب مسواک و شبیه آن باشد و از روی مدارا و ملاطفت صادر شود» 📚بحار الانوار ج101 ص58 👌بی شک زدن با چوب مسواک و یا چیزی مانند سیگار از اساس کتک زدن صدق نمی کند و ممکن است فلسفه حکم اشاره به همان باشد که روانکاوران امروز معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی بنام « مازوشیسم» « آزار طلبی» هستند و گاه این حالت در آنها تشدید می شود وتنها راه آرامش آنها تنبیه مختصر بدنی است .تنبیه خفیف بدنی که در موارد آنان جنبه آرام بخشی دارد و یک نوع درمان روانی است . ❗️اگر این مرحله نیز موثر واقع نشد مرد حق ادامه دادن ندارد و نوبت به مرحله بعد که تعیین حکم است می رسد. 5⃣مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظایف مجازات می گردد حتی مجازات بدنی، منتها چون این کار غالبا از عهده زنان خارج است حاکم شرع موظف است که مردان متخلف را از طرق مختلف وحتی از طریق تعزیر «مجازات بدنی»به وظایف خود آشنا سازد. 🔶«داستان مردی که به همسر خود اجحاف کرده بود وبه هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود وعلی علیه السلام اورا با شدت عمل وحتی با تهدید شمشیر وادار به تسلیم کرد معروف است» 📚تفسیر نمونه،ج3 ص374 ❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وارد نمیشود https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❔ در اسلام کنیز ها آنقدر بی ارزشند که حتی جماع یا رابطه با آنها در جمع مشکلـی نخـواهد داشت ❕ ➖ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﺑﺈﺳﻨﺎﺩﻩ ﻋﻦ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﺳﻌﻴﺪ ، ﻋﻦ ﺣﻤﺎﺩ ﺑﻦ ﻋﻴﺴﻰ ، ﻋﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﻳﻌﻔﻮﺭ ، ﻋﻦ ﺃﺑﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ( ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ) ﻓﻲ ﺍﻟﺮﺟﻞ ﻳﻨﻜﺢ ﺍﻟﺠﺎﺭﻳﺔ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺭﻳﻪ ﻭﻣﻌﻪ ﻓﻲ ﺍﻟﺒﻴﺖ ﻣﻦ ﻳﺮﻯ ﺫﻟﻚ ﻭﻳﺴﻤﻌﻪ ، ﻗﺎﻝ : ﻻ ﺑﺄﺱ . ➖ از امام معصوم سؤال ميشه آيا جايز است مردی در خانه با كنيز خود نكاح كند و در خانه افرادی هستند كه اين عمل را می بينند ؟ گفت : بله اشكالی ندارد 📚 منابع : 🔅 وسائل الشیعه جلد ۱۴ صفحه ۵۸۲ 💠پاسخ💠 👌در اسلام نزدیکی کردن با همسر یا کنیز که در حکم همسر قرار دارد ، در جمع و در صورتی که افراد از نزدیکی آنان مطلع می شوند ، ناپسند و مکروه اعلام شده است . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « مرد با همسر یا کنیز خود در صورتی که در منزل کودکی است ( که متوجه عمل آنها می شود ) نزدیکی نکند که سبب زنا کاری می شود » 📚الکافی ج5 ص499 🔷پیامبر گرامی فرمود ؛ « قسم به خدایی که جانم بدست اوست ، اگر در حال جماع فرزند بیدار باشد که صدا را بشنود و ببیند ، هرگز رستگار نمی شود » 📚الکافی ج5 ص500 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « امام سجاد علیه السلام زمانی که قصد نزدیکی با اهلش را داشت ، تمام درب ها را می بست و پرده را می افکند و خدمتکاران را بیرون می کرد » 📚وسائل الشیعه ج20 ص133 🗯حلبی می گوید از امام صادق علیه السلام در مورد سخن خداوند که می فرماید ؛« زنان را لمس کردید »( مائده 6) پرسیدم . 👌امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « مقصود آمیزش جنسی است ، لیکن خداوند عفیف است و عفت و پنهان نزدیکی کردن را دوست دارد ، لذا آن گونه که شما نام می برید نام نبرده است » 📚الکافی ج5 ص555 👌و فرمود ؛ « سه چیز را از کلاغ بیاموزید ، پنهان داشتن آمیزش ، سحر خیزی در طلب روزی و احتیاط ورزی » 📚الفقیه ج1 ص482 🗯بنابراین آنچه مورد تاکید اکید قرار گرفته است پنهان کردن نزدیکی از افراد است . ❕حال اگر انسان به این توصیه توجه نکند و در حالی که بیگانگان آنها را می بینند نزدیکی کند حکمش چیست ❔ 🔶مساله دو صورت دارد ؛ 1⃣افراد عینا بدن و آلت مرد و زن و نحو نزدیکی آنان را می بینند .بی شک این نزدیکی به سبب نمایان بودن بدن و آلت حرام است . 📚وسائل الشیعه ج2 ص32 باب 3 2⃣بدن و آلت آنها نمایان نیست ، فقط می بینند که آنها با یکدیگر به قصد نزدیکی کردن همبستر شده اند و از دور می بینند که دارند نزدیکی می کنند. ❕در روایتی که مورد اشکال قرار گرفته است ، امام صادق علیه السلام می گوید این نوع جماع کردن چون بیگانگان بدن و آلت را نمی بینند حرام نیست ؛ 📚وسائل الشیعه ج21 ص194 ❕اگر چه بر اساس روایات فوق الذکر کار بسیار زشت و ناپسندی می کنند. 👌بنابراین به هیچ عنوان نمی توان ادعا کرد که اسلام به س ک س جمعی و مانند آن توصیه کرده است و این نسبت دادن دروغ و تهمت آشکار به اسلام است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که در اسلام دروغ گفتن به دشمن یا اصلاح ذات البین یا دروغ به همسر جایز شمرده شده به نظرتون غیر نیست ❗️برخی مسخره میکنند که اگر اسلام آیینی الهی بود چنین احکامی در آن پیدا نمی شد ❕ 💠💠 👌در کتاب اخلاق در قرآن آمده است ؛ ❕با اين كه دروغ از مهمترين گناهان است و خطرات زيادى براى هر انسانى از نظر مادى و معنوى، فردى و اجتماعى دارد، ولى باز هم مواردى دارد كه به صورت استثناء در روايات اسلامى و سخنان فقها و علماى اخلاق به پيروى از آن آمده است. 👌اين موارد عمدتاً عبارتند از؛ 1- دروغ براى اصلاح ذات البين؛ 2- دروغ براى اغفال دشمن در ميدان جنگ؛ 3- در مقام تقيّه؛ 4- براى دفع شرّ ظالمان؛ 5- در تمام مواردى كه جان و ناموس انسان به خطر مى افتد و براى نجات از خطر راهى جز توسل به دروغ نيست. 👌تمام موارد را مى توان در يك كلى خلاصه كرد و آن اين كه هدفهاى مهمترى به خطر بيفتد و براى دفع آن خطرات، توسل به دروغ ضرورت داشته باشد، و به تعبير ديگر تمام اين موارد مشمول قاعده اهم و مهم است فى المثل انسان در چنگال جمعى متعصّب و بى منطق و بى رحم گرفتار مى شوند و از مذهب او سؤال مى كنند اگر حقيقت بگويد فوراً خون او را مى ريزند عقل و شرع در اينجا اجازه مى دهند كه انسان با پاسخ دروغين جان خود را از شرّ آنها نجات دهد. ❕ يا در مواردى كه اختلاف در ميان دو نفر بروز كرده و انسان مى تواند با گفتن دروغى (مثلًا فلان كس به تو علاقه زياد دارد و بارها در پشت سر ذكر خير شما را مى گفت) صلح و صفا و آشتى در ميان آن دو برقرار سازد و امثال اين اهداف مهم، نه اين كه انسان به خاطر منافع شخصى و كارهاى جزئى متوسل به دروغ شود، و اين استثنائات ضرورى را دستاويزى براى توسل به دروغ سازد، و به بهانه استفاده از استثنائات دروغ براى هر موضوع جزئى دروغ بگويد. 👌در واقع دروغ در اين موارد مانند حلال بودن خوردن مردار (اكل ميته) در موارد ضرورت است كه بايد به مقدار ضرورت و تنها در مواردى كه راهى جز آن نيست اكتفا شود ، دليل اين استثنائات علاوه بر قاعده عقلى بالا (قاعده اهم و مهم) روايات متعددى است كه منابع مختلف اسلامى از معصومين عليهم السلام نقل شده است. 1⃣در حديث معروفى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «لَيْسَ شَىْءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ الَّا وَقَدْ احَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ الَيْهِ؛ هيچ حرامى الهى نيست مگر اين كه خداوند آن را براى كسى كه شده است حلال فرموده». 📚بحار الانوار ج101 ص284 2⃣از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه مى گويد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «سوگند به نام خدا ياد كن و برادرت را از كشته شدن (به ناحق) نجات ده». 📚وسائل الشیعه ج16 ص134 3⃣ در حديث ديگرى از همان حضرت صلى الله عليه و آله آمده است كه فرمود: « هر دروغى در نامه عمل انسان نوشته مىشود، مگر كسى كه دروغ در ميان دو نفر بگويد تا ميان آن دو برقرار گردد». 📚المحجه البیضاء ج5 ص245 4⃣در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام آمده است: «دروغ نكوهيده است مگر در دو چيز، دفع شر و اصلاح ذات البين». 📚بحار الانوار ج69 ص263 5⃣ در حديث ديگرى از رسول خدا صلى الله عليه و آله چنين نقل شده است: « تمام دروغها حتماً دروغ نوشته مى شود، مگر اين كه انسان در جنگ دروغ بگويد، زيرا (يكى از طرق پيروزى در) جنگ فريب (دشمن) است، يا در ميان دو نفر كينه و عدواتى باشد و او (به وسيله دروغ) ميان آنها صلح و آشتى برقرار سازد، يا با سخن مى گويد (كه واقعيت ندارد) به خاطر اين كه او را راضى كند». 📚المحجه البیضاء ج5 ص245 👌منظور از جمله اخير اين نيست كه انسان هر چه بخواهد به همسرش دروغ بگويد بلكه ناظر به مواردى است كه همسر انسان توقّعات نابجايى دارد، كه در امكانات نمى گنجد، او با وعده دروغين، سر و صداى او را خاموش مى كند، و اى بسا با گذشت زمان فراموش مى شود، و درگيرى و منازعه اى پيش نخواهد آمد. 👌این معنى در مورد توقّعات غير منطقى شوهر نيز صادق است، و در بعضى از نيز به آن اشاره شده است. 📚بحار الانوار ج69 ص243 🔰برگرفته از کتاب اخلاق در قرآن ، مکارم ،ج 3 ص 237 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال بابی هست تو کتاب وسائل الشیعه جلد ٢۵ باب ٢۴ اسلام ستیزان میگن چرا باید زن حبس بشه درخونش یا خونه شوهرش ومردی بهش وارد نشه و.... که این باب هم احادیثی داره لطف کنید پاسخ بدید 🗯پاسخ: ❗️شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه بابی به این عنوان دارد: « باب در استحباب حبس زن در خانه و یا خانه شوهرش و بدون ضرورت از منزل خارج نشود و کسی از مردان نامحرم بر او وارد نشود» 📚وسائل الشیعه ج20 ص64 باب 24 ❗️ در بیان مراد از احادیث این باب باید توجه داشت که مراد از حبس زنان در خانه ، زندان کردن نیست زیرا "حبس" در لغت عرب به معنی "اختصاص دادن" و مخصوص گردانیدن است. 📚لسان العرب ج6 ص44 ❗️با توجه به این سخن مراد از روایات این باب آن است که حتی المقدور زنان را برای وظایفی که در منزل برعهده دارند اختصاص بدهید و مسؤلیت های خارج از منزل بر عهده آنان نگذارید . ❗️این در حالی است که در همان زمان ،پیامبر اکرم همسران خود را به همراه خود به جنگ می برد و یا وظیفه پرستاری و امداد رزمندگان را به زنان محول می کردند بنا بر این در مواقع ضرورت این سیره و روش پیامبر بهترین مفسر این احادیث است . 🗯 با توجه به این سیره پیامبر اسلام است امروزه همه فقیهان بر این عقیده اند که بسیاری از مشاغل نظیر پزشکی که با زنان سر و کار دارد برای زنانی که استعداد و توانایی آنجام آن را دارند، واجب کفایی است یعنی برای جلوگیری از هرگونه تماس با نامحرم لازم و واجب کفایی است که عده ای از زنان در رشته های مورد نیاز نظیر پزشک عمومی، دندان پزشکی، جراحی ، تخصص زنان ،رادیو لوژی، سونو گرافی و....تخصص لازم را کسب کنند تا زنان مجبور نباشند در این امور به پزشک مرد مراجعه نمایند. ❗️اما پس از تربیت افراد متخصص در حد کفایت و رفع نیاز جامعه است که زنان می توانند در منزل بنشینند و صرفاً به وظیفه همسر داری و مادری خود بپردازند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔کسی می گفت اگر شوهر از زن باشد خداوند نماز و روزه زن را قبول نمی کند آیا براستی چنین است ❕❕ 💠💠 👌اسلام زن را موظف کرده است تا جهت تداوم زندگی زناشویی ، نهایت خویشتن داری و مدارا را با شوهر کرده و سبب به هم خوردن زندگی نشود. ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « اگر زن بخوابد در حالی که شوهرش به خاطر عدم رعایت حق و حقوقش از او ناراضی باشد ، خداوند هیچ نمازی از زن را قبول نمی کند تا شوهرش را راضی کند و هر زنی که برای غیر بوی خوش استعمال کند ، نمازش مقبول خداوند قرار نمی گیرد تا غسل کند مانند غسل جنابت » 📚الکافی ج5 ص507 👌در روایت دیگر فرمود ؛ « دعای زنی که شوهرش از دست او است مستجاب نمی شود » 📚وسائل الشیعه ج20 ص160 ❕البته مرد نیز است که همسرش را مورد احترام و اکرام قرار داده و او را اذیت نکند . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هرکس زنی بگیرد لازم است که او را اکرام و احترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶و فرمود: «من تعجب می کنم از مردی که زنش را می زند درحالی که خودش به زدن سزاوار تر است .زنان خود را نزنید زیرا در آن قصاص است » 📚جامع الاخبار ص184 🔶و فرمود: «هر مردی که به زنش لطمه و ضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر می کند ضربه به او بزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶و فرمود: «هرکس زنش را بزند...خداوند در روز قیامت چنان آبرویش را ببرد که تمام خلائق از اولین تا آخرین آنها به او نگاه می کنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: «از خدا در مورد زنان بترسید و با آنان بد رفتاری نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 ⚫️و شاید جامع ترین روایت در رعایت حقوق از ناحیه زن و مرد روایت زیر باشد که پیامبر گرامی فرمود؛ « هر زنی که شوهر خود را اذیت کند ، خداوند نماز و هیچ کار خوبی را از او قبول نمی کند تا شوهرش از او راضی شود ، اگر چه زن تمام را روزه بدار و بندگان را آزاد کند و در راه خدا اموالش را انفاق کند ، ( از او هیچ یک قبول نمی شود ) و او اولین نفری است که وارد جهنم می شود. 💠بر نیز همین و عذاب می باشد در صورتی که همسرش را اذیت کند و در حق او ظلم کند » 📚وسائل الشیعه ج20 ص164 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال میشه بگید اسلام چه حقوقی برای زنان قائل شده و چه نقشی در جامعه به اونها داده ؟ 🗯پاسخ: ❗️با ظهور اسلام و تعلیمات ویژه آن زندگى زن وارد مرحله نوینى گردید، که با گذشته فاصله زیادى داشت، در این دوره دیگر مستقل و از کلیّه حقوق فردى و اجتماعى و انسانى برخوردار گردید، پایه تعلیمات اسلام در مورد زن همانست که در آیات قرآن مى خوانیم «ولهن مثل الذى علیهن بالمعروف» یعنى زن همان اندازه که در اجتماع وظائف سنگین بعهده دارد حقوق قابل توجهى نیز دارا است. 📓بقره228 ❗️اسلام زن را مانند مرد برخوردار از روح کامل انسانى و اراده و اختیار دانسته و او را در مسیر تکامل که هدف خلقت است، مى بیند، لذا هر دو را در یک صفّ قرار داده و با خطابهاى «یا ایها الناس و یا ایها الذین آمنوا» مخاطب ساخته، برنامه هاى تربیتى و اخلاقى و علمى را براى آنها لازم کرده است، و با آیاتى مثل: «و من عمل صالحاً من ذکر او انثى و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنة» 📓غافر 40 ❗️و عده برخوردار شدن از سعادت کامل به هر دو جنس داده و با آیاتى مانند: «من عمل صالحاً من ذکر او انثى وهو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون 📓نحل 95 ❗️تصریح کرده است که هر یک از زن و مرد مى توانند بدنبال اجراء برنامه هاى اسلام به تکامل معنوى و مادّى برسند، و به حیاتى «طیّب» و پاکیزه که سراسر آرامش است گام نهند. 🗯اسلام زن را مانند مرد به تمام معنى مستقل و آزاد مى داند، و قرآن با آیاتى نظیر: «کل نفس بما کسبت رهینة» 📓مدثر 38 و یا «من عمل صالحاً فلنفسه و من اساء فعلیها» 📓فصلت46 🗯این آزادى را براى عموم افراد اعم از زن و مرد بیان مى دارد، و لذا در برنامه هاى مجازاتى هم مى بینیم در آیاتى مثل: «الزانیة و الزانى فاجلدوا کل واحد منهما مأة جلدة» 📓 نور 2 ❗️و مانند آن هر دو را به مجازات واحدى محکوم مى کند. 🗯از طرفى چون استقلال، لازمه اراده و اختیار است لذا اسلام این استقلال را در کلیه حقوق اقتصادى مى آورد و انواع و اقسام ارتباطات مالى را براى زن بلامانع دانسته و او را مالک درآمد و سرمایه خویش مى شمارد. 🗯 در سوره نساء مى خوانیم: «للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن» 📓نسائ7 ❗️با توجه به لغت «اکتساب» که بر خلاف «کسب» براى بدست آوردن مالى است که نتیجه اش متعلق به شخص بدست آورنده است 📚مفردات راغب ❗️و همچنین با در نظر گرفتن قانون کلى: 🗯«الناس مسلطون على اموالهم» 🔷یعنى «همه مردم بر اموال خویش مسلطند». 🗯بدست مى آید چگونه اسلام به استقلال اقتصادى زن احترام مى گذارده و تفاوتى بین زن و مرد نگذاشته است. ❗️خلاصه آنکه زن در اسلام یک رکن اساسى اجتماع بشمار مى رود، و هرگز نباید با او معامله یک موجود فاقد اراده و وابسته و نیازمند به قیّم نمود. ❗️تنها مطلبى که باید به آن توجه داشت و در اسلام به آن توجه خاص شده ولى بعضى روى یک سلسله احساسات افراطى و حساب نشده آنرا انکار مى کنند، مسئله تفاوتهاى روحى و جسمى زن و مرد و تفاوت وظایف آنها است.   🗯ما هرچه را انکار کنیم این حقیقت را نمى توانیم انکار نمائیم که بین این دو جنس هم از نظر جسمى و هم از نظر روحى تفاوت زیادى هست، که ذکر آنها در کتب مختلف، ما را از تکرار آنها بى نیاز مى سازد، و خلاصه همه آنها این است که: 🗯چون زن پایگاه پیدایش وجود انسان است، و رشد نونهالان در دامن او انجام مى پذیرد، همانطور که جسماً متناسب با حمل و پرورش و تربیت نسلهاى بعد آفریده شده، از نظر روحى هم سهم بیشترى از عواطف و احساسات دارد. 🗯با وجود این اختلافات دامنه دار آیا مى توان گفت زن و مرد باید در تمام شئون همراه یکدیگر گام برداشته و در تمام کارها صددرصد مساوى باشند؟ ⁉️مگر نه این است که باید طرفدار عدالت در اجتماع بود؟ ⁉️آیا عدالت غیر از این است که هرکس به وظیفه خود پرداخته و از مواهب و مزایاى وجودى خویش بهره مند گردد؟ 🗯بنابراین آیا دخالت دادن زن در کارهائى که خارج از تناسب روحى و جسمى اوست بر خلاف عدالت نمى باشد؟ 👌اینجاست که مى بینیم اسلام در عین طرفدارى از عدالت، مرد را در پاره اى از کارهاى اجتماعى که به خشونت و یا دقت بیشترى نیازمند است. مانند: سرپرستى کانون خانه و... مقدم داشته و مقام معاونت را به زن واگذار کرده است. ❗️یک «خانه» و یک «اجتماع» هر کدام احتیاج به مدیر دارند و مسئله مدیریت در آخرین مرحله خود، باید در یک شخص منتهى گردد، و گرنه کشمکش و هرج و مرج برقرار خواهد شد. 🗯با این وضع آیا بهتر است که مرد براى این کار نامزد گردد یا زن؟ همه محاسبات دور از تعصب مى گوید وضع ساختمانى مرد ایجاب مى کند که مدیریت خانواده به عهده او نهاده شود و زن «معاون» او گردد. ❗️گرچه جمعى اصرار دارند این واقعیتها را نادیده گیرند، ولى وضع زندگى خارجى حتى در جهان امروز و حتى در مللى که به زنان آزادى و مساوات کامل داده اند، نشان مى دهد
که عملاً مطلب همان است که در بالا گفته شد اگر چه در سخن خلاف آن گفته شود. 📚تفسیر نمونه ج2 ص113 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش🤔🤔🤔🤔 ❔🤔اخیرا کلیپی از ایت الله مجتهدی تهرانی نشر پیدا می کند که ایشان می گویند زبان جهنمیان فارسی ترکی می باشد❗️آیا براستی چنین چیزی مستند است❕ 💠پاسخ💠 👌توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در روایات ما فراوان از ایرانیان تمجید شده است . 🔶در روایتی امده است که پیامبر گرامی فرمود: « اگر ایمان معلق در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚بحار الانوار ج58 ص230 🔶در روایت دیگر امده است : « اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚قرب الاسناد؛ ص109 ❗️خداوند در آیه 54 سوره مائده می فرماید: « ای مومنان هر کس از شما که از دینش برگردد خداوند به زودی قومی به عرصه اورد که دوستشان می دارد و انان نیز او را دوست می دارند» 👌در تفسیر مجمع البیان امده است که از پیامبر درباره این ایه سوال میشود .حضرت دست بر شانه سلمان می زند و می فرماید: « سلمان و همانندان او ( ایرانیان) مراد ایه هستند .اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا خواهند کرد» 📚مجمع البیان ج3 ص357 ❗️در مدح ایرانیان روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع کنید که بحار الانوار 57 ص201 باب 36 ❔چگونه قابل قبول است که بگوییم زبانی که ایرانیان به آن تکلم دارند زبان جهنمیان باشد❗️ 2⃣در روایات متعددی آمده است که امامان شیعه به زبان فارسی سخن می گفته اند. ❗️علی بن مهزیار می گوید: « وارد بر امام هادی شدم و او با من به فارسی شروع به صحبت کردن کرد» 📚بصائر الدرجات،ج1 ص333 🔶ابی هاشم جعفری می گوید: « وارد بر امام کاظم شدم .امام به من فرمود با این خادم به فارسی صحبت کن زیرا گمان می کند اگاه به ان زبان است . 🔷می گوید به خادم گفتم :« زانویت چیست» ❗️او به من جواب نداد . 🔷امام به او فرمود: « یقول رکبتک»( زانویت را می گوید) ❗️سپس از او سوال کردم: « نافت چیست» 🔷او جوابم نداد. 🔷امام به او فرمود: « یقول سرتک»( زانویت را می گوید) 📚بحار الانوار ج49 ص89 ❓آیا ممکن است زبانی که امام با آن تکلم می کند و این تکلم کردن از جمله مناقب ایشان محسوب می شود زبان جهنمیان باشد. 3⃣در برخی روایات اهل سنت آمده است که زبان فارسی در کنار زبان عربی زبانی است که بهشتیان با آن در بهشت تکلم می کنند. 🔶تفسیر روح البیان روایت می کند: « زبان بهشتیان عربی و فارسی دری است» 📚 تفسیر روح البیان ج6 ص307 4⃣روایتی که صراحتا بگوید زبان جهنمیان ترکی می باشد در مجامع روایی ما یافت نشد تنها در روایتی آمده است که امام علی علیه السلام فرمود: « کلام و زبان جهنمیان زبان مجوسیان می باشد» 📚عیون الاخبار ج1 ص246 📚علل الشرایع ج2 ص597 📚بحار الانوار ج10 ص81 ❕شاید استدلال ایت الله مجتهدی در کلیپ مورد اشاره شما به این باشد که در زمان صدور روایت زبان اصلی مجوسیان ترکی بوده است لذا زبان جهنمیان که زبان مجوسیان می باشد ترکی می باشد . 👌البته در این شکی نیست که زبان اصلی مجوسیان که شناخته شده در ایران بوده اند فارسی بوده است و بر پایه روایت مذکور باید بگوییم زبان جهنمیان فارسی است . ❗️اما این روایت از حیث سند ضعیف است و قابل استدلال نمی باشد. 🔶در سند آن محمد بن عمرو بن علی بن عبدالله البصری قرار دارد که مجهول و ضعیف است. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج7 ص258 🔶و محمد بن عبدالله بن احمد بن جبله الواعظ قرار دارد که او نیز مجهول و ضعیف است 📚مستدرکات رجال الحدیث ج7 ص164 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔دین عربی اسلام تبلور نژادپرستى و توهين به اقوام غير عرب! : الكافي- الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : ۱ صفحه : ۴۵۷ بصائر الدرجات نویسنده : الصفار القمي، محمد بن الحسن    جلد : ۱ صفحه : ۲۷۳ : علی بن ابی طالب در قبيله بنى مخزوم خالوها بود، و جوانى از ايشان به نزدش آمد و گفت: اى خالوى من، برادرم مُرد و بر او اندوه دارم؛ اندوهى سخت». امام صادق می‌گوید كه: «امام علی به آن جوان مخزومى گفت كه خواهش دارى كه او را ببينى؟ عرض كرد: بلى، گفت كه: قبر او را به من نشان بده». امام صادق می گوید كه: «امام علی بيرون رفت و بُرد يمانى رسول الله با او بود كه آن را لنگ کرده بود و چون به آن قبر رسيد، لب هایش مكرّر به هم خورد (كه آهسته چيزى خواند). پس پاى خود را به آن قبر زد، بعد از آن، صاحب قبر، از قبر خويش بيرون آمد و به زبان سخن مى گفت. امام علی گفت: آيا نمردى در حالى كه تو مردى از عرب بودى؟! عرض كرد: بلى چنين بود، وليكن ما بر طريقه فلان و فلان (يعنى: ابوبکر و عمر) مُرديم پس زبان هاى ما گشت». ⚡️طبق این روایت، صاحب قبر چون جهنمی و اهل جهنم بود، لذا با اینکه شخصا عرب بود، ولی به زبان فارسی سخن گفت و ملا صالح مازندرانی از علمای بزرگ شیعه در شرح این حدیث می‌نویسد : : الظاهر أن أهل النار يتكلمون كلهم بلسان الفرس و ان كانوا عربيا و ان أهل الجنة يتكلمون بلغة العرب و ان كانوا من أهل الفرس : شرح الكافي نویسنده : المازندراني، الملا صالح جلد: ۷ صفحه: ۲۰۵ : ظاهر و مشخص آن است که همه اهل جهنم حتی اگر عرب باشند، به زبان فارسی صحبت می کنند و اهل بهشت حتی اگر ایرانی باشند به زبان عربی صحبت می‌کنند. 💠💠 👌چگونه می توان قبول کرد که زبان جهنمیان ، زبان فارسی باشد ، در حالی که فارس زبانان بارها در لسان روایات مورد وستایش قرار گرفتند ؟ ❕در روایتی امده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « اگر ایمان معلق در ثریا باشد مردانی از به آن دست پیدا می کنند» 📚بحار الانوار ج58 ص230 🔶در روایت دیگر امده است : « اگر علم در ثریا باشد مردانی از به ان دست پیدا می کنند» 📚قرب الاسناد؛ ص109 ❗️خداوند در آیه 54 سوره مائده می فرماید: « ای مومنان هر کس از شما که از دینش برگردد خداوند به زودی قومی به عرصه آورد که دوستشان می دارد و انان نیز او را دوست می دارند» 👌در تفسیر مجمع البیان امده است که از پیامبر درباره این ایه سوال میشود .حضرت دست بر شانه سلمان می زند و می فرماید: « سلمان و همانندان او ( ) مراد آیه هستند .اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس به آن دست پیدا خواهند کرد» 📚مجمع البیان ج3 ص357 ❗️در مدح ایرانیان روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع کنید که بحار الانوار 57 ص201 باب 36 ❔چگونه قابل قبول است که بگوییم زبانی که ایرانیان و فارسیان به آن تکلم دارند زبان باشد❗️ 👌از سوی دیگر امامان اهل بیت علیهم السلام نیز به زبان صحبت می کردند که این نشان از برتری و شرافت این زبان دارد . 🔸علی بن مهزیار می گوید: « وارد بر امام هادی شدم و او با من به شروع به صحبت کردن کرد» 📚بصائر الدرجات،ج1 ص333 🔶ابی هاشم جعفری می گوید: « وارد بر امام کاظم شدم .امام به من فرمود با این خادم به فارسی صحبت کن زیرا گمان می کند آگاه به آن زبان است . می گوید به خادم گفتم :« زانویت چیست» . او به من جواب نداد .امام به او فرمود: « یقول رکبتک»( زانویت را می گوید) سپس از او سوال کردم: « نافت چیست» .او جوابم نداد. امام به او فرمود: « یقول سرتک»( را می گوید) 📚بحار الانوار ج49 ص89 ❕در روایت دیگری آمده است ؛ « امام صادق علیه السلام مشغول موعظه به زبان عربی بود . جمعی از خراسانیان حاضر در مجلس گفتند ما زبان عربی را نمی فهمیم. امام علیه السلام موعظه خود را به فارسی برایشان بیان کرد و فرمود ؛ « هر که ( مال ) اندوزد ، جزایش دوزخ باشد » 📚بحار الانوار ج 47 ص 119 ❕اساسا در نقلی آمده است که زبان فارسی از جمله زبان های بهشتیان است ، چنان که مولف تفسیر روایت می کند ؛ « زبان بهشتیان عربی و فارسی دری است» 📚 تفسیر روح البیان ج6 ص307 👌روایتی که مورد اشکال در رابطه با فارسی بودن زبان جهنمیان قرار گرفت ، از حیث سندی است و قابل استدلال نیست ، چرا که در سند آن سلمه بن الخطاب وجود دارد ، که نجاشی ، رجالی معروف در مورد او می گوید ؛ « او در حدیث است » 📚رجال نجاشی ص 187 👌لذا علامه مجلسی ، ذیل روایت مذکور می گوید ؛ « این حدیث نیز ، مانند حدیث سابق ، ضعیف است » 📚مراه العقول ج 5 ص 308 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA