eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔ 👌پاسخ؛ 1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند. ❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛ 🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود. 🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران 🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی 👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد. 📚بحار الانوار ج22 ص468 👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد 📚بحار الانوار ج20 ص378 👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است 📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48 ❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔ 2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند: ❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔ ❕حضرت علی فرمود: «من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد. ❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم) 📚بحار الانوار ج29 ص417 👌وفرمود: « به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد» 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184 📚الاستیعاب ج2 ص497 👌امام صادق فرمود: «علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند » 📚بحار الانوار ج29 ص440 3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود: ❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید» 📚خصایص الائمه،رضی، ص73 📚بحار الانوار،ج22 ص484 4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید: «در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم» 📚نهج البلاغه خطبه217 🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟ ❗️امام پاسخ داد : «او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) » 📚بحار الانوار،ج29 ص435 ❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد: "قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار" 📚همان مدرک 📚احتجاج ج1 ص280 👌پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣اگر علی با خلفا دشمن بوده است چرا به آنان مشورت می داده و با آن ها همکاری می کرده است❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/4248 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔پیامبر اسلام، زنان را اسیران مردان می‌دانسته و اهانتهای غیر قابل چشم‌پوشی به زنان کرده است: : حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ، عَنْ زَائِدَةَ، عَنْ شَبِيبِ بْنِ غَرْقَدَةَ الْبَارِقِيِّ، عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْأَحْوَصِ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي، أَنَّهُ شَهِدَ حَجَّةَ الْوَدَاعِ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَحَمِدَ اللَّهَ، وَأَثْنَى عَلَيْهِ، وَذَكَّرَ وَوَعَظَ، ثُمَّ قَالَ: «اسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَيْرًا، فَإِنَّهُنَّ عِنْدَكُمْ عَوَانٍ،...» : سنن ابن ماجه (سنن ابن ماجة) (مع أحكام الألباني، ت: مشهور) نویسنده : محمد بن يزيد القزويني الشهير بـ : ابن ماجه، صفحه : ۳۲۲، حدیث ۱۸۵۱ سنن الترمذي - ت شاكر نویسنده : الترمذي، محمد بن عيسى    جلد : ۲ صفحه : ۴۰۴ : پیامبر اسلام در خطبه حجه الواع مردان را سفارش می‌کند و به آنان در مورد زنان می‌گوید: آنها اسیران دست شما هستند. آلبانی این روایت را حسن و ابوعیسی این روایت را حسن صحیح می‌داند و می‌نویسد: مقصود از (عوان عندکم) یعنی: اسیرانی در دست شما ⚡️آیا یک انسان شرافتمند و عاقل، زنان را اسیر و برده معرفی می‌کند؟ ⚡️آیا حقیقتا شخصی از جانب خداوند باشد، بایستی زنان را برده و اسیر یا آزاده معرفی کند؟ ⚡️آیا زنان خرداندیش این مزخرفات را می‌پذیرند و خودشان را اسیر می‌دانند؟ ⚡️اگر اسلام دین الهی و محمد پیام‌آور الهی است، چرا پیام اسلام فقط اسارت و بردگی و امورات ضد بشری است؟ 💠💠 👌ازدواج، سرآغاز زندگى مشترك با همسر و تعامل هميشگى با اوست. بخش مهمى از موفّقيت اين تعامل، بستگى دارد به ديدگاه فرد نسبت به كسى كه با او تعامل دارد. در حقيقت، ما شيوه تعامل خود با ديگران را بر اساس جايگاهى كه نزد ما دارند، تنظيم مى ‏كنيم. از اين رو، اين كه چه ديدى نسبت به همسر داشته باشيم، اهميت زيادى دارد. در آموزه‏ هاى اسلام، از همسر (زن) به عنوان «» ياد شده است. ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اى مردم! زنان، نزد شما اسيرند. اختيارِ سود و زيانى براى خويش ندارند. آنان را به عنوان امانتِ خداوند گرفته‏ ايد، و با خداوند، بر خويشتن حلال كرده‏ اید » 📚الخصال، ص 487، ح 63؛ بحار الأنوار، ج 76، ص 349، ح 13. 🔸اگر كسى همسر خود را امانت بشمارد، از هر گونه بدرفتارى، پرهيز خواهد كرد. شخص امين سعى خواهد كرد كه امانت خود را به بهترين شكل نگهدارى كند و سالم به صاحبش باز گرداند. جالب اين كه همسر، امانت خانواده‏ اش شمرده نشده؛ بلكه امانت خدا دانسته شده است. در حقيقت، كسى كه ازدواج مى ‏كند، همسر را به امانت از خداوند متعال تحويل مى ‏گيرد. ❕در اين جا دو نكته وجود دارد: امانت بودن همسر؛ خدايى بودن اين امانت. اين هر دو ويژگى، نقش مهمى در تنظيم روابط ميان همسران دارد. اتّصال همسر به‏ خداوند متعال، ارزش آن را كاملًا دگرگون مى‏ كند و از يك مسئله انسانى و زمينى، به يك مسئله الهى و آسمانى تبديل مى ‏سازد. وقتى انسان بداند صاحب امانت، خداوند متعال است، به جهت قداست خداوند، تقدّس مى‏ يابد و به جهت عظمت خداوند، فكر كژرفتارى را دور مى ‏سازد. بنا بر اين، از عوامل مهم در موفّقيت و كاميابى خانواده، تنظيم ديدگاه نسبت به همسر است. 📚رضایت زناشویی ص 73 👌اسلام می گوید ، همانطور که شیء مورد امانت ، چون در دست امین است و امین موظف به حفاظت و رسیدگی از او می باشد ، زنان هم امانت در دست مردان و چون در دست مردان هستند و مردان حق ندارند در رابطه با آنان هیچ گونه ظلم و اهانت و ضرب و داشته باشند . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هرکس زنی بگیرد لازم است که او را اکرام و احترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶و فرمود: «من تعجب می کنم از مردی که زنش را می زند درحالی که خودش به زدن سزاوار تر است .زنان خود را نزنید زیرا در آن قصاص است » 📚جامع الاخبار ص184 🔶وفرمود: «هر مردی که به زنش لطمه و ضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر می کند هفتاد ضربه به او بزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶و فرمود: «هرکس زنش را بزند...خداوند در روز قیامت چنان آبرویش را ببرد که تمام خلائق از اولین تا آخرین آنها به او نگاه می کنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «از خدا در مورد زنان بترسید و با آنان نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 👌بنابراین تعبیر به اسیر بودن زنان در دست مردان ، الزامی برای مرد در جهت رعایت حقوق زنان است نه آنکه بگوییم چون زنان اسیر در دست مردان اند ، مرد می تواند هر طور که با او رفتار کند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اخیرا از یکی از مراجع نقل شده است که ایشان مستحب بودن تعدد زوجات را ندارند در حالی که من شنیدم که تعدد زوجات در اسلام مستحب است ❗️لطفا برای ما حول این مساله بیشتر توضیح دهید ❕ 💠💠 👌فقهای شیعه در مورد مستحب بودن یا نبودن تعدد زوجات نظریات مختلفی ارائه داده اند و به صورت کلی به دو دسته تقسیم می شوند ؛ ❕دسته ای که بر پایه زیر بر استحباب تعدد زوجات استدلال می کنند ؛ 1⃣روایاتی که تاکید بر استحباب ازیاد نسل می کند . ❕در مجامع ما بابی گشوده شده است تحت این عنوان ؛ « باب در استحباب اولاد داشتن » 📚وسائل الشیعه ج21 ص355 باب 1 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « فرزندان مسلمین در نزد خداوند به عنوان شفاعت کننده و شفاعت شده شناخته می شوند » 📚الکافی ج6 ص3 ❕در نقل دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است ؛ « اگر می توانی که ذریه و فرزندانی داشته باشی که به وسیله آنان زمین از تسبیح پرودگار تر شود ، چنین بکن » 📚الکافی ج6 ص2 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « فرزند بیاورید زیرا من به وسیله فرزندان فراوان شما در روز قیامت به امت های دیگر می کنم » 📚الکافی ج6 ص2 ❕مرحوم صاحب می نویسد ؛ « استحباب ازدواج کردن با یک بار ، تزویج زائل نمی شود بلکه تعدد ازواج است » 📚العروه مع تعلیقات ج2 ص 747 👌مراجع و فقهای بزرگی چون آیات بزرگوار ، خویی ، صافی ، امام خمینی ، و ...بر عروه حاشیه زده اند ، نسبت به این مطلب اشکالی وارد نکرده و گویی استحباب آن را پذیرفته اند ، تنها آیت الله دلیل صاحب عروه بر استحباب تعدد را قبول نداشته و می نویسد ؛ « اخباری که دلالت بر استحباب تکثیر نسل می کند ، می تواند دلیل بر استحباب تعدد باشد » 📚همان مدرک ص 748 ❕درست است که انسان در صورت اکتفا به یک همسر هم می تواند نسل خود را افزایش دهد ، اما روشن است که افزایش چشمگیر با تعدد زوجات بهتر امکان پذیر است . 2⃣روایاتی که توجه ویژه به رابطه زناشویی و کثرت بدون افراط همبستری را از ویژگی های می داند نیز می تواند به صورت عموم ، دلیل بر استحباب تعدد زوجات می باشد ، حول این روایات و توضیح مفاد آن در گذشته بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8564 3⃣امام علیه السلام فرمود ؛ « در هر چیزی است مگر در زنان چرا که خداوند می فرماید ؛ فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع » 📚وسائل الشیعه ج20 ص 245 📚تفسیر العیاشی ج20 ص 245 ❕این روایت صراحتا بیشتر از یک زوجه اختیار کردن را مذموم و اسراف و نمی داند که نقطه مقابل این تعبیر ، مستحب بودن تعدد زوجات است . 👌ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
💠ادامه 👇👇 4⃣ائمه گرامی نیز در زندگی خود به یک بسنده نکرده و برای تربیت نسلی پاک که مبلغ شیعه و اسلام باشند ، اقدام به ازدواج های می کردند . ❕شیخ عباس می نویسد ؛ « چون امير المؤمنين عليه السّلام شهيد گشت چهار زن از آن جناب باقى مانده بود و اسامى اين چهار زن چنين به شمار رفته: امامه، و اسماء بنت عميس، و ليلى التّميميّة، و امّ البنين » 📚منتهی الامال ج 1 ص 453 ❕همینطور در بیان زوجات امام علیه السلام می نویسد ؛ « يكى شهربانو يا شاه زنان است كه والده ماجده حضرت امام زين العابدين عليه السّلام است و ديگر رباب دختر امرء القيس است كه مادر حضرت سكينه عليه السّلام بوده، و حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام تعلّق و رعايت تمامى از وى داشت.و ديگر از زوجات آن حضرت، ليلى بنت ابو مرّة بن عروة بن مسعود ثقفيّه است كه مادرش ميمونة بنت ابو سفيان بوده. و او والده ماجده جناب علىّ اكبر است، و ديگر از زوجات حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام زنى بوده كه نام او معلوم نيست و در كربلا همراه بوده و بعد از شهادت اسير شده و حامله بوده و هنگامى كه اهل بيت عليهم السّلام را از كوفه به شام مى ‏بردند در نزديكى به جبل جوشن طفل خود را سقط كرد» 📚همان مدرک ج2 ص 1059 ❕مساله تعدد نسبت به بقیه امامان هم ثابت بوده است که ما به خاطر پرهیز از اطناب از ذکر آن خود داری می کنیم ، در مورد فلسفه تعدد همسران امامان در گذشته تر توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3962 ❕از آنجایی که سیره معصوم برای همگان حجت است و یکی از منابع استنباط احکام ، همین فعل و سیره است ، می توان بر استحباب تعدد همسران ، به سیره معصومین نیز استدلال کرد . ❕البته قائلین به استحباب تعدد همسر در اسلام دلائل دیگری نیز ذکر کرده اند ، اما از آن جایی که دلائل زیاد محکم نبوده از ذکر آن خود داری می کنیم . 👌 جواهر می نویسد ؛ « تعدد همسران در صورت حاجت و نیاز مستحب است و بدون حاجت و نیاز نیز ( بر پایه دلائل فوق الذکر ) مستحب است و این که شیخ طوسی می گوید بیشتر از یک همسر اختیار کردن مکروه است ، است » 📚جواهر الکلام ج29 ص 35 👌روشن است که برخی از فقهای گذشته و معاصر دلائل مذکور را کافی ندانسته و حکم به استحباب تعدد زوجات نمی دهند ، به هر حال چه بگوییم تعدد در اسلام تنها جایز است و چه بگوییم مستحب است ، این جواز یا استحباب روشنی دارد که در گذشته مفصلا در مورد آن توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3878 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در حکمت 124 نهج البلاغه بیان شد که عدم رضایت زنان به ازدواج های بعدی شوهران، کفر به شمار می آید. با توجه به این که تقریباً تمام زنان از چنین خصوصیتی برخوردارند، پس باید تمام آنها کافر و باشند❗️❗️ 💠💠 👌علی علیه السلام می فرماید ؛ « زن کفر است و غیرت مرد ایمان » 📚نهج البلاغه حکمت 24 ❕این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز بیان شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج20 ص155 باب 78 باب عدم جواز الغیره من النساء ❕کلام علی علیه السلام اشاره به این است که اگر زن نسبت به همسر دیگری برای شوهرش بورزد و عکس العمل تندی نشان دهد در واقع مخالفت با فرمان خداوند کرده است زیرا خداوند روی مصالح متعددی که در جای خود گفته ایم ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3878 👌تعدد را با شرایطی مجاز شمرده است ، ولی اگر مرد نسبت به ارتباط همسرش با مرد بیگانه ای حسادت بورزد و از گام نهادن او در زندگی خانواده اش ناراحت گردد و عکس العمل نشان دهد در واقع اطاعت فرمان خدا را کرده و در مسیر نهی از منکر گام برداشته است در حالی که اگر زن چنین کند در مسیر نهی از قرار گرفته است ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/7442 ❕البته انکار نمی کنیم که تعدد زوجات نیز دارد و نباید وسیله ای برای هوس رانی مردان گردد ولی در صورتی که آن جمع گردد زن باید آن را تحمل کند و به فرمان خدا تن در دهد . ❕تعبیر کفر در این کلام حکمت آمیز اشاره به کفر است نه کفر اعتقادی زیرا کفر و ایمان معانی متعددی دارد که در آیات قرآن نیز منعکس شده است . 👌در آیه 97 ال عمران به کسانی که حج را ترک می کنند و نسبت به آن بی اعتنا باشند واژه به کار رفته است « من کفر فان الله غنی عن العالمین » و این کفر عملی است نه که آثار خود را داشته باشد . 🔰کفر زن در اینجا همان بی اعتنایی به خدا یعنی جواز تعدد زوجات در موارد لازم است . 📚پیام امام امیر المومنین ج13 ص37 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا علمای اهل سنت هم درباره و بزرگی امام عسکری چیزی گفته اند یا خیر ❕اگر گفته اند برایمان بیاورید❗️ 💠💠 👌امام گرامی ما امام حسن عسکری علیه السلام چنان بوده است که نه تنها از فضل و مناقب و شرافت و بزرگی اش نقل های متعددی در مجامع روایی شیعه منقول است ؛ 📚بحار الانوار ج50 ص233 به بعد 👌بلکه بزرگان اهل سنت هم زبان به مدح و ستایش امام عسکری گشوده اند که به برخی اشاره می کنیم؛ 1⃣محمد بن طلحه ؛ 👌او می نویسد: « بدان که بالاترین منقبت و بزرگترین مزیتی که خداوند به امام عسکری اختصاص داده این است که مهدی از نسل او به دنیا آمده و پسر اوست که به وی منتسب می شود و پاره ای است که از وجود او گرفته شده است» 📚مطالب السوول ج2 ص148 2⃣ابن صباغ ؛ 👌او می نویسد: « او سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . 👌یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای هماوردی با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 3⃣علامه سبط ابن می نویسد: « او دانشمندی راستگو بوده که از پدرش و جدش حدیث روایت کرده است» 📚تذکره الخواص ص362 4⃣علامه شبراوی نیز می نویسد: « یازدهم از پیشوایان حسن خالص می باشد که به لقب عسکری نیز مشهور شده است و در شرافت او همین بس که امام مهدی منتظر از فرزندان او است .مرحبا به چنین خاندان با شرافت و نسب متعالی و همین افتخار در بلندای مقدار و مرتبه او کافی است» 📚الاتحاف بحب الاشراف ص178 👌علمای اهل سنت ، کراماتی را نیز از امام عسکری علیه السلام نقل می کنند . ❕«از محمد بن حمزه الدوری نقل می کنند که به سوی امام عسکری نامه نوشتم تا برایم دعا کند وضعیت مالی ام خوب شود زیرا در فقر و تنگدستی به سر می بردم . 👌جواب نامه از امام عسکری آمد که غنا به تو روی آورده است ، پسر عم تو یحیی بن حمزه از دنیا رفته و صد هزار درهم از خود باقی گذاشته است و وارثی هم جز تو ندارد ، تو وارث اموال او می شوی اما توجه بکن که میانه رو باشی و اسراف نکنی . ❕محمد بن حمزه می گوید پس از آن خبر مرگ ابن عم در مدت کوتاهی آمد و من وارث مالش شدم و فقرم برطرف شد » 📚الفصول المهمه ابن صباغ مالکی ، ص267 📚اخبار الدول و آثار الدول ص117 📚نور الابصار شبلنجی ص226 👌همین طور نقل می کنند از خبر دادن غیبی امام عسکری در مورد مردی که حدود 200 را دفن کرده بود و قسم می خورد که من هیچ پولی ندارم و اموالم گم شده است ؛ 📚الفصول المهمه ص268 📚نور الابصار ص226 ❕و کرامات دیگری نیز از امام عسکری مورد نقل علمای اهل سنت قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚احقاق الحق و ازهاق الباطل ، ج12 ص464 نبذه من کراماته علیه السلام https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی به نقل از فردی به اسحاق و او نیز از یحیی القشیری ( القنبری) نقل شده است که می گوید ؛ « امام عسكرى علیه السلام وكيلى داشت كه خانه‏ اى را به او اختصاص داده بود و براى او خدمتكارى سفيد پوست بود. وكيل پيوسته ميخواست با خادم آميزش جنسى داشته باشد اما او ميورزيد جز اينكه او را با شراب مست كند چاره‏ اى نديد بالاخره به او شراب داد و غلام را پيش خود آورد بين او و حضرت عسكرى عليه السّلام سه درب فاصله بود كه هر سه قفل داشت. 🔸وكيل گفت: من هنوز بيدار بودم كه صداى قفل در بها را شنيدم كه باز ميشد تا بالاخره امام عليه السّلام آمد جلو درب خانه فرمود: از خدا . فردا صبح دستور داد غلام را بفروشند و مرا از خانه خارج كرد.» 📚الکافی ج 1 ص 511 ❕این روایت با همین سند در کتبی دیگری نیز نقل شده است اما دارای دو اشکال اساسی است . 1⃣مجهول و ضعیف بودن راوی جریان یعنی یحیی القشیری ( القنبری ) است که روایت را از درجه اعتبار ساقط می کند . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 553 2⃣همینطور راوی که روایت را از یحیی القشیری نقل می کند اسحاق بن محمد النخعی است که ابن غضائری درباره او می گوید ؛ « او فاسد المذهب و در نقل روایت بوده و اهل جعل روایت است . به روایات او توجه نمی شود » 📚الرجال ابن الغضائری ص 41 رقم 14 👌بزرگان دیگری چنین نجاشی و علامه حلی و ابن داوود و ... نیز او را فردی کذاب و دروغگو و در روایت معرفی کرده اند . 📚رجال نجاشی ص 73_ مجمع الرجال ج 1 ص 198_ خلاصه الاقوال ص 318_رجال ابن داوود ص 231_ رجال مجلسی ص 159_ اتقان المقال ص 260 ❕لذا علامه مجلسی ذیل روایت مذکور می گوید این روایت است . 📚مراه العقول ج 6 ص 162 👌بنابراین با ضعف روایت نوبت به پاسخ های بعدی نمی رسد و تکیه بر آن برای شبهه پراکنی بی اساس است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
‍ ‍ ❔امام حسن عسگری امام از جانب خدا یا شارلاتان و شیاد؟ ✍ در کتاب شیعه یعنی کتاب اصول آمده است که در آن امام حسن عسگری از علم غیب خود سو استفاده می کند و برای جلوگیری از ضرر مالی شیعیانش ، اخلاق را زیر پا می گذاشته است ؛ 📗 الكافي-   جلد : 1  صفحه : 510 🌱ترجمه : على بن زيد گفت: من اسبى داشتم و بدان مى نازيدم و در هر جا از او سخن مى‏ گفتم ، يك روز خدمت امام حسن عسكرى رسيدم، به من گفت : اسبت چه شد؟ گفتم : آن را دارم و هم اكنون بر در خانه شما است و از آن پياده شدم، 👈👈 امام حسن عسگری گفت : تا شب نرسيده اگر خريدارى پيدا كردى آن را عوض كن و تأخير نکن👉👉 ، كسى بر ما وارد شد و رشته سخن را بريديم و من انديشناك برخاستم و به خانه‏ ام رفتم و به برادرم گزارش دادم در پاسخ گفت : من نمى‏ دانم در اين باره چه بگويم، و از آن دريغم آمد و از فروشش به مردم رشك بردم، و چون شب كرديم نوكرى كه آن اسب را تيمار مى‏ كرد آمد و گفت: اى آقاى من‏ 👈اسبت مُرد👉، مرا غم گرفت و 👈دانستم كه امام از گفتار خود اين را در نظر داشت👉. گويد: پس از آن خدمت امام حسن عسکری رسيدم و پس از چند روز و با خود مى‏ گفتم : كاش به جاى آن اسبى مى‏ داد، زيرا از گفتار او غمنده شدم، و چون نشستم، گفت : آرى يك چهار پا به جاى آن به تو مى‏ دهم، اى غلام آن يابوى كميت مرا به او بده، آن از اسب تو بهتر است و پشت هموارترى دارد و عمر درازترى. 🔺همانطور که مشاهده کردید امام حسن عسکری از علم غیب !!!! خود سو استفاده کرده است و به شیعه خودش گفته اسب خودت را به شخص دیگر بنداز و یا غالب کن. ⁉️چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، می تواند چنین شیاد باشد و شیادی را به شیعیانش آموزش دهد؟ ⁉️ چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، از علم غیب خود سو استفاده می کند؟ ⁉️ چطور شخصی که از جانب خدا باشد می تواند چنین رفتار های به دور از اخلاق داشته باشد؟؟؟ 💠💠 👌شایسته بود که قبل از طرح این روایت و حمله به عقائد شیعه ، سند روایت را می کردید . ❕این روایت از حیث سندی ضعیف و مردود است ، زیرا راوی اصلی داستان فردی به نام « علی بن زید بن علی » است که مجهول بوده و توثیق رجالی ندارد . 📚زبده المقال من معجم الرجال خویی ، ج 2 ص 56 👌و راوی قبل تر که از علی بن زید بن علی ، این روایت را نقل می کند فردی است به نام « اسحاق بن محمد النخعی » که کاملا و مطرود است . 🔸نجاشی رجالی معروف ، تصریح می کند که روایات او مشکوک است ؛ 📚رجال نجاشی ص 336 🔷ابن الغضائری می گوید ؛ او فاسد المذهب بوده و کذاب و دروغگو در روایت است و حدیث جعل می کرده و به امامان علیهم السلام نسبت می داده است ، به احادیث او نمی شود ؛ 📚رجال ابن الغضائری ص 41_ مجمع الرجال ج 1 ص 198 🔹علامه حلی نیز تصریح می کند که او فردی ضعیف در نقل روایت است ؛ 📚خلاصه الاقوال ص 318 ❕علامه مجلسی نیز تصریح می کند که روایاتی که او نقل می کند ، قابل و اعتماد نیست ؛ 📚رجال المجلسی ص 159 👌به فرض روایت صحیح هم باشد ، برخی علما پاسخ داده اند که امام علیه السلام می دانست که ناقل جریان ، اسب خود را نمی فروشد و امام عسکری علیه السلام تنها جهت اظهار معجزه و کرامت خود ، خبر از آن اسب و لزوم فروختن آن می دهد با این اعتقاد و آگاهی که او به حرف امام گوش نمی دهد و اسب خود را نمی فروشد و کلاهی سر خریدار آن اسب نمی رود ، چرا که از شان امامی که حتی مخالفانش تصریح به فضل و برتری و اخلاق بی نظیر او می کردند ، بعید است که راضی شود در معامله ، کلاهی سر خریدار رود چنان که ابن صباغ از علمای بزرگ اهل سنت می نویسد ؛ « امام عسکری سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 ❕مولی صالح مازندرانی در شرح روایت می نویسد ؛ « این که امام عسکری علیه السلام دستور به فروش اسب دادند ، این دستور تنها برای اظهار ( معجزه ) و کرامتشان بود ، چرا که می دانستند که علی بن زید به سخن امام گوش نمی کند و مالش را به مشتری نمی فروشد یا می دانستند که اگر علی بن زید بخواهد مالش را بفروشد ، ( از دشمنان حربی ) بوده که مالش حرمتی ندارد ، ( لذا غش با چنین مشتری در معامله به سبب تضعیف او بی اشکال است )» 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 325 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا براستی به امامت رسیدن امام زمان جشن و شادی دارد ❗️آیا این که امروز روز هشتم ربیع برای شهادت امام عسکری عزاداری می شود ، اما شب نهم ربیع با روز آن برای به امامت رسیدن امام زمان شادی می شود شرعی دارد ❕❕ 💠💠 👌حضرت علی علیه السلام فرمود: « خداوند از بین زمینیان ما اهل بیت را برگزیده است و شیعیان ما را برایمان برگزیده که ما را یاری می دهند و با شادی ما شاد هستند و با و اندوه ما اندوهگین هستند و اموال و جان های خودشان را در راه ما بذل می کنند» 📚الخصال ج2 ص635 ❕بر اساس این روایت شریف ، شیعیان باید با حزن اهل بیت و با فرح و شادی آن شاد و و شاد باشند . ❔حال سوال اینجاست که آیا امام زمان علیه السلام در شام پدر بزرگوارشان و روز بعد آن به خاطر به امامت رسیدن شاد و خرسند هستند و شادی می کنند تا ما نیز شاد و خرسند باشیم ❗️ 👌آیا در تاریخ دیده شده است که امامان بزگوار ما یک روز پس از شهادت امام قبلی به سبب به امامت رسیدن کنند ❕آیا علی علیه السلام یک روز پس از شهادت پیامبر گرامی ، به جهت امام شدن شادی کردند ؟ آیا امام حسین یک روز پس از شهادت برادرشان امام حسن شاد و خرسند بودند ❕ آیا امام سجاد یک روز پس از شهادت امام حسین بودند ❕آیا امام جواد یک روز پس از شهادت امام رضا شاد بودند و به سبب امام شدن شادی می کردند تا ما هم به این بزرگواران اقتدا کنیم و به امامت رسیدنشان و فعلیت یافتن را جشن بگیریم ❗️ ❔آیا در طول تاریخ تشیع دیده شده است که صحابه و یاران امامان یا علمای بزرگ تشیع در طول قرن های مختلف ، پس از شهادت امام قبلی ، به امامت رسیدن امام دیگر را بگیرند ❗️ 💠پاسخ روشن است ، جشن امامت گرفتن برای امام زمان علیه السلام هیچ توجیه و مناسب ندارد و متاسفانه به خاطر برخی مصلحت نگری ها سنت هایی در میان شیعیان می شود ، که بطلان آن روشن و بدیهی است . ❕بله شیعیان همواره روز نهم ربیع را جشن می گرفتند و شاد بودند چنان که علامه می نویسد ؛ « مشهور بین شیعه در تمام شهرها و نقاط مختلف تا زمان ما بر آن است که روز نهم ربیع یکی از اعیاد است که سالروز کشته شدن یکی از دشمنان اهل بیت می باشد ، که مستند عمل شیعیان در اصل روایتی است که در کتاب زوائد الفوائد و المحتضر آمده است ...» 📚بحار الانوار ج31 ص119 ❕برخی نگری ها در صدد است تا جشن شیعیان را در روز نهم ربیع معطوف به سالروز به امامت رسیدن امام عصر بکند و از مسیر اصلی خارج کند ،که به نظر می رسد این روش نمی باشد . ❕راه حل بهتر آن است که سعی شود در مجالس شادی روز نهم ربیع به سبب کشته شدن یکی از دشمنان اهل بیت ، از هتک و بی حرمتی و آنچه با منافات دارد پرهیز شود و به بیان فضائل و مناقب اهل بیت بسنده شود و اگر به هر دلیلی جشن گرفتن روز مذکور ، با وحدت و تقیه منافات دارد ، اشکالی ندارد که از روی تقیه جشن و شادی عوض شود ، اما مطلب برای شیعیان باید شود تا احیانا سنت ناپسندی در میان شیعیان نهادینه نشود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔من دیشب داشتم کتاب اصول کافی را میخوندم که به یه قسمتی رسیدم که خوندم امام رضا فرمود که حضرت فاطمه در خانه خودش دفن شده این یعنی چی؟راسته❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌حضرت زهرا به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادت ایشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند. 👌شیخ کلینی روایت می کند: « چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را محو کرد...» 📚الکافی ج1 ص381 📚امالی طوسی ص109 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن» 📚معانی الاخبار ص356 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین یکسان نمود تا شناخته نشود » 📚بحار الانوار ج43 ص183 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند» 📚علل الشرایع ج1 ص185 👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند. ❗️بخاری روایت می کند: « فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🔶ابن قتیبه می نویسد: « فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و وصیت کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد» 📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300 🔶صنعانی می نویسد: « فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود» 📚المصنف ج3 ص521 ❗️لذا در موضع قبر حضرت زهرا اختلاف است؛ 1⃣برخی گفته اند که در بقیع نزدیک قبور ائمه بقیع دفن شده است. 📚تاج الموالید ص99 📚عیون معجزات ص47 2⃣بعضی گفته اند که ما بین قبر حضرت رسول و منبر آن حضرت مدفون است. 📚اعلام الوری ج1 ص301 📚دلائل الامامه ص46 3⃣قول سوم آن است که ایشان در خانه خودشان دفن هستند . 🔶امام کاظم فرمود: « فاطمه در منزلش دفن شد .زمانی که بنی امیه مسجد النبی را توسعه دادند قبر ایشان در مسجد النبی واقع شد» 📚التهذیب ج3 ص255 📚الکافی ج1 ص461 📚الفقیه ج1 ص229 📚عیون الاخبار ج1 ص311 📚معانی الاخبار ص268 📚قرب الاسناد ص161 📚وسائل الشیعه ج14 ص369 ❗️بنابراین اگر چه قبر حضرت زهرا به صورت معین مشخص نیست اما به طور تقریبی از جایگاه قبر ایشان مطلع هستیم که در منزل دفن شدند و پس از توسعه مسجد النبی قبر ایشان در مسجد در همجواری پیامبر گرامی واقع شد و فرموده اند که مستحب است که ایشان را به همراه پیامبر گرامی در مسجد النبی زیارت کنیم. ❗️امام رضا علیه السلام فرمود: « ایشان در نزدیکی پیامبر دفن هستند» 📚مستدرک الوسائل ج10 ص210 📚اقبال الاعمال ص623 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال طبق چه ادله ای می گویید قرآن تحریف نشده است ♦️پاسخ 1⃣حکم عقل: عقل بدیهی حکم می کند که قران کریم از هر گونه تغییر و تبدیل و تحریف مصون باشد زیرا روشن است که قران کتاب متروک و فراموش شده ای نبود که کسی بتواند چیزی از آن بکاهد یا چیزی بر آن بیفزاید .کاتبان قران که تعداد انها را از 14 نفر تا حدود400 نفر نوشته اند به محض اینکه ایه ای نازل می شد ثبت و ضبط می کردند . ♦️صدها حافظ قران در عصر پیامبر بودند که به محض نزول ایات ان را حفظ می کردند ،قرائت قران در ان زمان مهمترین عبادت محسوب میشد و شب و روز تلاوت و قرائت میشد 💢اضافه بر این که قران قانون اساسی اسلام و ایین زندگی مسلمین بود ودر تمام زندگی انها حضور داشت عقل و خرد می گوید چنین کتابی ممکن نیست مورد تحریف و کم و زیاد واقع شود 📚شیعه پاسخ می گوید،ایت الله مکارم،ص26 2⃣قاعده لطف: تحریف نشدن قران مقتضای قاعده لطف است .لطف عبارت است از انجام کاری که بنده را به طاعت نزدیکتر واز معصیت دور می کند .این معنا به حکم عقل بر خداوند واجب است وشکی نیست که قران سند اصلی برای اعتبار اسلام و نبوت پیامبر است .و اساس چنین دینی باید باقی بماند و ستون های ان محکم باشد و هیچ گاه در معرض هواهای نفسانی بدعت گذاران قرار نگیرد.از این رو به مقتضای قاعده لطف قران از تحریف مصون بوده و هست و خداوند ان را حفظ کرده است 📚شیعه شناسی،رضوانی،ج1 ص283 3⃣ایات قران: چگونه تحریف در قران ممکن است در حالی که خداوند حفظ و صیانت از آن را تضمین کرده است و می فرماید: « ما خودمان قران را بر تو نازل کردیم و خود نگهبان ان هستیم وان را حفظ می کنیم» 📓حجر ۹ ♦️ومی فرماید: « این کتابی است قطعا شکست ناپذیر که هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ ان نمی اید چرا که از سوی خداوند حکیم و حمید است» 📓فصلت 41 و42 4⃣اخبار عرضه احادیث بر قران: روایات بسیاری از ائمه نقل شده است که می گوید روایات را بر قران عرضه کنید ان چه را که موافق قران بود بپذیرید و مخالف ان را رد کنید .شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه این احادیث را گرد اورده است 📚وسایل الشیعه،ج27 ص106 باب 9 ♦️امام صادق فرمود: « بر هر حقی حقیقتی است و بر هر درستی نوری انچه را موافق کتاب خداست بگیرید و انچه را مخالف کتاب خداست واگذارید» 📚الکافی ج1 ص79 ♦️این که در روایات قران معیار و ملاک قرار گرفته است نشان دهنده این است که قران از هرگونه تحریف و زیاده و کمی مبرا بوده و الا صلاحیت معیار قرار گرفتن را نخواهد داشت 5⃣در حدیث معروف و متواتر ثقلین پیامبر گرامی فرمود: « من در میان شما دو چیز گرانبها می گذارم کتاب خدا وعترتم که اگر به انها تمسک کنید هرگز گمراه نمیشوید» ♦️این روایت گذشته از انکه به طور متواتر در کتب شیعه نقل شده است 📚بحار الانوار ج23 ص104 باب7 ❗️متواترا در مسانید اهل سنت نیز امده است که ما در پیام های گذشته به ان اشاره کرده ایم ⁉️اگر قران دستخوش تحریف شده بود چگونه می توانست پناهگاهی مطمئن باشد و مردم را از هر گونه گمراهی رهایی بخشد 👌در این باره ادله دیگری نیز است که در فرصت های بعدی به ان اشاره می کنیم  ♦️پرسمان اعتقادی 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht‌
سوال میخواستم در مورد طلسم بگید واقعا میشه کسیو ب وسیله جن بست وجلوی کارها وازدواج رو گرفت ✅پاسخ : سحر وجادو از نظر قرآن کریم واحادیث واقعیت دارد.به این امر در آیه 102 بقره و4 فلق اشاره شده است. در آیه 102 بقره می فرماید: "مردم سحرهایی را فرا گرفتند که میان مرد وهمسرش جدایی می افکند" همچنین علامه مجلسی بابی را به ذکر روایات در این زمینه گشوده اند 📚بحار الانوار،ج56 ص226 باب 25 📚بحار الانوار،ج60 ص2 باب 1 ومفسران نیز اصل واقعیت داشتن سحر را پذیرفته اند 📚تفسیر نمونه،ج1 ص377 وسحر وساحری جزو گناهان بزرگ شمرده شده است 📚بحار الانوار،ج76 ص205 باب 96 ❗جهان آفرینش جهان اسباب ومسببات است. برخی سبب ها مادی هستند وبرخی غیر مادی. اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفته است که هر پدیده وحادثه ای از علت ویژه خود صادر شود. خداوند با قدرت خویش چنین اراده ونیرویی که بتوان در عالم تصرفات تکوینی کرد در افراد به ودیعت گذاشته است. انسان ها با بهره گیری از این اراده وتقویت آن به کارهای شگفت انگیزی دست می زنند.برخی مانند اولیای خداوند از آن نیرو در مسیر مناسب استفاده می کنند وعده ای با سو استفاده از آن به کارهای ناشایست اقدام می کنند. البته غالب آنچه میان مردم در باره سحر شایع است بی اساس می باشد واکثر کسانی که به این امور میپردازند کلاه بردارانی هستند که از این طریق قصد اخاذی وپر کردن جیب خودرا دارند 📚نرم افزار پرسمان،نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه،کلید واژه سحر ساحران ❗اگر بر فرض موردی پیدا شود که سحری در کار بود راههایی برای بطلان آن وجود دارد 1 استعاذه به خداوند وخواندن سوره های فلق وناس 2 خوندن ونوشتن آیات 75 تا 82 یونس 3 دعا وتضرع به درگاه خداوند 4 صدقه دادن 5 خواندن دعاهای وارده از معصومین در دفع سحر جهت آگاهی بیشتر از راههای ابطال سحر رجوع فرمائید به کتاب شریف بحار الانوار،جلد 96 ص125 باب 96 ❗آیت الله العظمی مکارم شیرازی می فرماید: "گشودن راز بسته شدن بخت بسیاری از دختران بخت بسته نیازی به علم غیب ندارد بلکه هر کس با کمی تامل وتفکر متوجه میشود که توقعات بیجا، مهریه های سنگین، جهیزیه های پر خرج، جشن های ازدواج مملو از ریخت وپاش ومانند آن باعث بسته شدن بخت برخی از دختران است" 📚از تو سوال می کنند،ص165 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/R
⁉️سوال روحانیون میگن در شب قدر اعمال مقدر میشه اگر اعمال ما مقدر شده پس اختیار ما چی میشه خب مقدر شده من گناه کنم ،بدبخت بشم ،و ...تقصیری ندارم ♦️پاسخ ❗️از جمله امور مسلم نزد ما مساله قضا و قدر میباشد و این که امور در شب قدر مقدر میشود 🔷امام صادق فرمود: « تقدیر در شب نوزدهم ماه رمضان است ،تحکیم ساختن آن امور مقدر شده در شب بیست و یکم است و امضا و قطعی ساختن آن در شب بیست و سوم ماه رمضان است» 📚الکافی ج4 ص159 🔶و امده است که این مقدر ساختن،تقدیرات یک ساله عمر انسان تا ماه رمضان سال اینده است 📚الکافی ج4 ص160 ❗️ اما باید توجه کرد که مساله قضا و قدر و تقدیر امور توسط خداوند منافاتی با اختیار انسان ندارد مهم ان است که مقدرات پرودگار به طور صحیح تفسیر شود: ♻️« مقصود از تقدیرهای خداوند همان سنت های قطعی است که بر ما و جهان حکومت می کنند و تاثیر این سنت ها در خوشبختی و بدبختی مردم قطعی و تخلف ناپذیر است و ما در انتخاب هر سنتی از این سنن مختار و ازاد هستیم 👌تقدیر الهی درباره ملتی که تن به تنبلی و بیکاری درد دهند و با یکدیگر به نزاع و اختلاف برخیزند و نیروهای خداد را در مسیر های غلط به هدر دهند واز وضع زمان و محیط خود اگاهی نداشته باشند ان است که دیر یا زود از هم متلاشی گردند ولی تقدیر خداوند درباره ملتی که به فکر محرومان زحمتکش باشد و با کم کردن فاصله طبقاتی انان را از یک زندگانی ابرومند برخور دار سازندل وبه طور خلاصه ملتی که عاطفه ودادگر باشند این است که همواره از ثبات و ارامش و ترقی و پیشرفت و تحرک و سازندگی برخوردار شوند ❗️این ما هستیم که از هر یک از این دو تقدیر یکی را انتخاب می کنیم ❗️اگر شخص بیمار به پزشک مراجعه کند و دارو بخورد خوب میشود و اگر به پزشک مراجعه نکند و یا دارو نخورد یا می میرد یا رنجور می شود هر دو سرنوشت به دست خداست و انتخاب هریک با ماست واثر ان به حکم خداست ❗️هر کس تلاش و کوشش کند موفق می شود و هرکس از امکاناتش استفاده نکند،سرنوشتش خراب میشود 🔷تقدیر خداوند این است که هر کس صله رحم کند و صدقه دهد عمرش زیاد شود و هر کس قطع رحم کند عمرش کم شود ❗️شما میتوانید با مراجع به سنن خداوند در جهان افرینش صدها مثال برای قضا وقدر مربوط به افعال بشر پیدا کنید ومعنای تقدیر را درباره کارهای انسان بدست اورید ❗️پیامبر گرامی فرمود: « پنج طایفه هستند که دعای انان مستجاب نمی شود یکی از انان کسی است که از زیر دیوار کج که در حال ریختن است فرار نکند و دیوار فرو ریزد » 📚بحار الانوار ج 5 ص 105 ❗️دعای او مستجاب نمی شود زیرا سرنوشت کسی که از دیوار کج فرار نکند مرگ است ولی با اختیار خود به استقبال این سرنوشت رفت در صورتی که می توانست تقدیر دیگری انتخاب کند ❗️امیر مومنان از زیر دیواری که مشرف بر ریختن بود فرار کرد وقتی به او اعتراض کردند که ایا از قضا و قدر خداوند فرار می کنی فرمود: « از قضایی به قضای دیگر و از سرنوشتی به سرنوشت دیگر فرار می کنم و هر دو تقدیر خداست» 📚توحید ،صدوق ص369 ❗️یعنی من در انتخاب هر دو ازاد هستم اگر در زیر دیوار بنشینم و فرو ریزد و بمیرم به حکم سرنوشت است واگر فرار کنم و سالم بمانم ان نیز به حکم سرنوشت است» 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام سبحانی ومکارم،ص65 🔷با این بیان روشن میشود که مساله قضا و قدر و تقدیرات خداوند منافاتی با اختیار انسان ندارد 🔺از سوی دیگر خداوند می داند که انسان با اختیار خود از کدام یک از تقدیرات تبعیت می کند .ایا با اختیارش صله رحم می کند تا عمرش زیاد شود یا قطع رحم می کند تا عمرش کم شود .با اختیارش تلاش می کند تا موفق شود یا تنبلی می کند تا شکست بخورد ▪️همان امری را که قرار است انسان با اختیار خودش انجام دهد نزد خداوند معلوم است و پرودگار در پرونده عمل او ثبت می کند و طبق روایات در شب قدر فرشتگان آن پرونده را به محضر امام عصر عرضه می کنند 📚بحار الانوار ج25 ص47 باب 3 ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔فلسفه احیا گرفتن شب قدر در چه نکته ای است ❗️چرا باید شب قدر را احیا گرفت ❕❕ 💠💠 👌شب قدر به اين جهت" قدر" ناميده شده كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مى‏ شود، اين معنى سوره دخان است كه مى‏ فرمايد ؛ « ما اين كتاب مبين را در شبى پر بركت نازل كرديم، و ما همواره انذار كننده بوده‏ ايم، در آن شب كه هر امرى بر طبق حكمت خداوند تنظيم و تعيين مى‏گردد" (دخان- 3 و 4). 👌اين بيان هماهنگ با روايات متعددى است كه مى‏ گويد در آن شب، مقدرات يك سال انسانها تعيين مى‏ گردد، و ارزاق و سرآمد عمرها، و امور ديگر، در آن ليله مباركه تفريق و مى‏ شود. ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « تقدیر در شب نوزدهم ماه رمضان صورت می گیرد و ابرام و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاء آن در شب بیست و سوم صورت می گیرد » 📚الکافی ج 4 ص 156 👌و فرمود ؛ « حوادث و مرگ‏ها و روزى‏ ها و آنچه تا سال خواهد شد ، در شب نوزدهم تقدیر می شود » 📚الکافی ج 4 ص 156 ❕البته اين امر هيچگونه تضادى با آزادى اراده انسان و مساله اختيار ندارد، چرا كه تقدير الهى به وسيله فرشتگان بر طبق شايستگيها و لياقتهاى افراد، و ميزان ايمان و تقوى و پاكى نيت و آنها است. ❕يعنى براى هر كس آن مقدر مى‏ كنند كه لايق آن است، يا به تعبير ديگر زمينه ‏هايش از ناحيه خود او شده، و اين نه تنها منافاتى با اختيار ندارد و بلكه تاكيدى بر آن است. 📚تفسیر نمونه ج 27 ص 189 ❕ در گذشته بیشتر در مورد رابطه الهی با اختیار انسان توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3519 👌 فلسفه احیاء شب قدر در این نکته است که چون در شب قدر سرنوشت انسانها براى يك سال، بر طبق لياقتها و آنها، تعيين مى ‏شود، بايد آن شب را بيدار بود، و توبه كرد و خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لياقتى بيشتر و بهتر براى رحمت او پيدا كرد ، به خاطر همین است که عبادت و بندگی در شب قدر ارزشی بالاتر از هزار ماه دارد . ❕آرى در لحظاتى كه سرنوشت ما تعيين مى‏ شود نبايد انسان در خواب باشد، و از همه چيز غافل و بيخبر كه در اين سرنوشت غم ‏انگيزى خواهد داشت ، قرآن نیز چون يك كتاب سرنوشت ‏ساز است، و خط سعادت و خوشبختى و هدايت انسانها در آن مشخص شده است بايد در شب قدر ، شب تعيين سرنوشتها، نازل گردد، و چه زيبا است رابطه ميان" قرآن" و" شب قدر"؟ 📚همان مدرک ❕لذا در فراوانی بر احیاء شب قدر تاکید شده است . 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « هر کس شب قدر را احیاء بگیرد ، گناهانش آمرزیده می شود ، اگر چه به اندازه ستاره های آسمان و سنگینی و پیمانه های دریاها باشد » 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 358 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
سوال لطفا به متن زیر پاسخ دهید اعوذبالله من الشیطان الرجیم معنی : پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده سوال شیطان از کجا رانده شده?مسلمانان از بهشت سوال کی از بهشت رانده شده؟ مسلمانان وقتی که به ادم سجده نکرد سوال شیطان کجا ادم وحوا را فریب داد؟مسلمانان داخل بهشت سوالاگر از بهشت رانده شد دوباره چگونه به بهشت وارد و ادم و حوارا فریب داد؟؟مسلمانان خفه شو گستاخ ،زنازاده و... برداشتی ازاد از قران شوره قلم ایه ۱۳ شارولین احسانی ✅پاسخ: سوال شد شیطان از کجا رانده شد؟ پاسخ : خداوند در آیه 13 اعراف می فرماید: "( به شیطان گفته شد بر اثر سجده نکردن بر آدم) از آن ( مقام ومرتبه ات) فرود آی تو حق نداری در آن ( مقام ورتبه) تکبر ورزی بیرون رو که تو از افراد پست وکوچکی" ❗مفسران گفته اند شیطان بر اثر سجده نکردن بر آدم از آن مقام برجسته وموقعیتی که در صفوف فرشتگان پیدا کرده بود بیرون شد نه از بهشت" 📚تفسیر نمونه،ج6 ص106 ❗پس اساسا شیطان داخل بهشت نبوده است که دو مرتبه وارد بهشت شود وادم وحوا را گول بزند. ❗به فرض هم که بگوییم شیطان از بهشت رانده شد، اساسا آدم وحوا در بهشت موعود نبودند که شیطان به آن وارد شود بلکه در باغی از باغهای دنیا بودند که مورد وسوسه شیطان واقع شدند ❗در تفسیر نمونه چنین آمده است: " بهشت آدم وحوا بهشت موعود نبوده است بلکه یکی از باغهای پرنعمت وروح افزای یکی از مناطق سرسبز زمین بوده است زیرا اولا بهشت موعود قیامت، نعمت جاودانی است بیرون رفتن از آن ممکن نیست و ثانیا ابلیس آلوده وبی ایمان رآ درآن بهشت راهی نخواهد بود نه وسوسه های شیطانی ونه نافرمانی خدا. ثالثا در روایاتی که از طرق اهل بیت به ما رسیده این موضوع صریحا آمده است. ❗یکی از راویان حدیث می گوید که از امام صادق راجع به بهشت آدم پرسیدم امام در جواب فرمود: باغی از باغهای دنیا بود که خورشید وماه بر آن می تابید واگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمی شد 📚نور الثقلین،ج1 ص62 📚تفسیر نمونه،ایت الله العظمی مکارم شیرازی،ج1 ص187 ❗واین شبهه نیز یکی دیگر از سخنان بی پایه واساس کانال های ضد دین بود ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال بشر چه نیازی به دین داره،چرا ما باید دینی داشته باشیم 🗯پاسخ: ❗️برای ضرورت و نیاز انسان به دین آسمانی دلایل بسیاری وجود دارد که به برخی از آن ها در چند محور اشاره می شود ؛ 1⃣ضرورت دین در حوزه رشد عقلى: ❗️عقل براى هدایت و تأمین سعادت انسان کافى نیست، بلکه عقل جهت رشد و شناخت برخى از واقعیات، نیاز به دین دارد زیرا عقل در شناخت برخى از مسایل عاجز است . در تشخیص حق و باطل دچار مشکل میشود. دین است که در برخى موارد زمینه های حکم عقل را فراهم مى‏نماید .آن را در تفسیر زندگى، شناخت جهان و شناخت مبدأ و معاد کمک مى کند. ❗️بر اساس نیاز عقل به دین است که یکى از فلسفه هاى بعثت پیامبران «رشد عقلانى» بیان شده است. امام علی فرمود: «خداوند رسولانش را فرستاد... تا گنجینه‏هاى عقل را آشکار سازند...». 📚نهج البلاغه خطبه1 2⃣ضرورت دین در تشریع و قانونگزاری: ❗️اندیشمندان باور دارند که انسان ها مدنى بوده و نیاز به زندگى دسته جمعى دارند تا نیازهاى خویش را با تعامل تأمین کنند. اولین مؤلفه زندگى دسته جمعى، وجود قانون و اجراى آن است؛ زیرا بدون قانون نمى توان امنیت و عدالت را برقرار کرد و از حقوق مردم دفاع نمود. 🗯طرفداران دین معتقدند که عقل و علم به تنهایى قادر نیستند که همه مصالح و مفاسد انسان ها را درک کرده و بر اساس آن قانون وضع کند.ما نباید فراموش کنیم که معلومات و ادراکات عقلى ما در برابر آنچه که نمى دانیم، قطره ای در مقابل یک اقیانوس عظیم است، و این حقیقتى است که همه دانشمندان اعم از مادى و غیر مادى به آن معترفند. ❗️محدودیت عقل انسان از یک سو و نیاز انسان به قانون از جانب دیگر این امر را ضرورى مى نماید که خداوند هم باید قانون وضع کند و هم براى اجراى قانون پیامبران را ارسال نماید تا آن ها را با اجراى قانون، ارتباط انسان ها با خدا را بر قرار نمایند و سعادت آنان را تأمین کنند. این قوانین همان دین است که مجریان آن پیامبران هستند. ❗️امام صادق در خصوص فلسفه بعثت پیامبران فرمود: 🔷«... هنگامى که ثابت کردیم خالق و آفریدگارى داریم و آن آفریدگار هرگز به چشم دیده نمى شودو قابل لمس نیست تا بندگانش با او تماس مستقیم داشته باشند، ثابت مى شود که او سفیرانى میان بندگانش دارد که دستورهاى او را به آن‏ها مى رسانند و آن ها را به آنچه مصالح و منافع شان در آن است و مایه بقاى آن ها و ترک آن مایه فناى آنان مى شود رهنمون مىشوند» 📚الکافی ج1 ص168 3⃣ ضرورت دین در حوزه اخلاق و تربیت: ❗️در حوزه اخلاق و تربیت نیز انسان ها به دین نیاز دارند، زیرا عقل و دانش انسان در رشد فضایل اخلاقى و تفسیر و شناخت مفاهیم آن عاجز است؛ از این رو امروزه این لغزش به وجود آمده است که ارزش های اخلاقى و کرامت انسانى، در لذت دنیوى، قدرت گرایى و ثروت ظهور مى کند. ❗️در مکاتب اخلاقى به وجود آمده، هر کدام خوشبختى انسان را در یک چیز دانسته اند یکى در لذّت گرایى، دیگرى در ترک لذّت، یکى در سود خواهى و دیگرى در قدرت طلبی می دانند. این نشان از سردرگمى عقل در شناخت راه سعادت و نجات بشرى است. براى نجات بشریت و پیمودن راه سعادت باید از دین کمک گرفت، دینى که توسط رسولان الهى براى ما انسان ها آورده شده است. به همین جهت پیامبر فرمود: ❗️«من براى کامل کردن فضیلت های اخلاقی مبعوث شدم». 📚کنزالعمال ج11 ص420 ❗️این حدیث بیانگر آن است که عقل به تنهایى براى کسب فضایل و مفاهیم اخلاقى کافى نیست، بلکه براى تشکیل جامعه آرمانى نیاز به مکمّل دارد که آموزه های اخلاقى است. شاید بر همین اساس باشد که یکى از فلسفه بعثت پیامبر تعلیم و تربیت بیان شده است. 4⃣ضرورت دین در راهنمایى به زندگى و آرامش بخشی: ❗️انسان داراى دو بُعد مادى و معنوى است که پرورش و هدایت هر دو نیاز به راهنمایى دارند. عقل و علم در پرورش بُعد مادى تا اندازه ای موفق بوده اند ولى تقویت و پرورش بُعد معنوى، نیاز به راهنماى دیگر دارد که دین است. دین در ایجاد آرامش (که یکى از نیازهاى روحى انسان است) نقش بنیادى دارد، زیرا دین با راهنمایى خود زندگى انسان را هدفمند نموده و زمینه هایى را فراهم مى کند که انسان به مبدأ و معاد اعتقاد پیدا کند. اعتقاد به مبدأ و معاد سختى ها و مشکلات زندگى را معنا دار نموده و به انسان آرامش مى دهد ❗️ دین، اطلاعاتى را در اختیار انسان مى نهد تا زندگى براى او در مجموعه هستى، میسّر و مطبوع شود. 5⃣نقش دین در برقرارى قسط و عدل: ❗️تاریخ انسان ها چالش و اختلافات و ظلم هایی را شاهد بوده، این در حالى است که بشر از عقل و دانش برخوردار مى باشد. عقل در چالش زدایى و ایجاد زندگى مسالمت آمیز موفق نبوده؛ همچنین عقل در تعریف صلح و تبیین شرایط و عوامل برقرارى عدالت نیز دچار مشکل شده است و عامل بازدارنده در برابر ظالمان به حساب نمى اید. 👇👇👇ادامه پاسخ
👇ادامه پاسخ ❗️دین نخست ظلم ،عدل و صلح را تعریف نموده ،مردم را به ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان سفارش کرده از این رو پیامبران الهی در طول تاریخ با عدالت ستیزان مبارزه نموده و تاریخ شاهد درگیرى حق و باطل بوده است. از سوى دیگر دین همگان را به صلح سفارش نموده و شرایط صلح را بیان کرده است، افزون بر این که اسلام جهاد در راه عدل را لازم دانسته و در عین حال همه پیروان ادیان الهى را به همگرایى و گفتگو فرا خوانده است. 🗯یکى از فلسفه بعثت انبیا آزادى انسان ها از اسارت و ظلم پذیرى و برپایى قسط و عدل بیان شده است: ❗️« پیامبران خود را با ادله و معجزات (به خلق) فرستادیم و برای شان کتاب و میزان عدل نازل کریم تا مردم به راستى و عدالت گرایند». 📓حدید25 ❗️این همان نقش دین در زندگى اجتماعی است. 🗯 با توجه به مطالب یاد شده معلوم می شود که نیاز انسان به دین حقیقتی عقلانی و غیر قابل انکار است . انسان هرگز نمی تواند بدون دین، یک انسان واقعی و دارای حیات انسانی در دنیا باشد، چه رسد به حیات ابدی و اخروی . ❗️برگرفته از کتب: 📚تفسیر موضوعی پیام قرآن ،ایت الله مکارم،ج7 ص18 به بعد 📚بحار الانوار،ج11 ص2 باب1 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓در دعای ندبه خطاب به امام زمان می گوییم « لا ینالک منی ضجیج و لا شکوی» « من ناراحت هستم که صدای ناله و ضجه و شکایت من به تو امام زمان نمی رسد» ❕مگر امام زمان به اعمال شیعیان واقف نیست پس این جمله چه معنایی دارد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که امامان بر کلیه احوال مردمان خصوصا شیعیانشان واقف و اگاه هستند 🔶در روایتی امده است که رمیله یکی از صحابه حضرت امیر می گوید: « تب شدیدی در زمان امیر المومنین داشتم روز جمعه آرامش بیشتری در خود دیدم با خود گفتم بهترین کار این است که روی خودم مقداری اب بریزم و پشت سر امیر المومنین نماز بخوانم این کار را کردم و بجانب مسجد رفتم همین که مولی امیر المومنین روی منبر رفت باز تب برگشت 🔷وقتی خطبه را تمام کردند و بجانب خانه رفت من نیز با ایشان رفتم امام به من فرمود: 🔶« رمیله دیدم در خود پیچیده بودی ؟ 👌گفتم آری جریان را به ایشان گفتم 🔶امام علی فرمود: « رمیله هر مومنی که مریض می شود ما نیز بوسیله او مریض می شویم و مریضیش شدت نمی باید مگر اینکه ما نیز از اندوه او محزون می شویم و دعایی نمی کند مگر اینکه ما امین می گوییم و ساکت نمی شود مگر اینکه ما برایش دعا می کنیم 👌گفتم یا امیر المومنین این برای کسی است که با شما در خانه باشد اما انها که در اطراف زمین هستند چگونه است؟ 👌امام پاسخ داد: « رمیله در شرق و غرب و غیر آن مومنی از نظر ما پنهان نیست» 📚بحار الانوار ج26 ص140 🔶امام صادق فرمود: « گمان می کنی خداوند یک نفر را بعنوان رهبر و جانشین خود در میان مردم تعیین کند بعد یکی از مسایل انها را از او پنهان دارد» 📚امالی طوسی ص444 🔶امام عصر در توقیعی که به شیخ مفید نوشتند چنین فرمودند: « ما آگاه به اخبار شما هستیم و چیزی از امور شما بر ما پنهان نیست .ما در رعایت احوال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را فراموش نمی کنیم .اگر چنین نبود شر و بدی بر شما نازل می شد و دشمنان بر شما چیره می گشتند .پس تقوای الهی پیشه کنید...» 📚احتجاج طبرسی ج2 ص495 ❗️در مورد آن فراز دعای ندبه باید توجه کرد: 👌جمله مذکور اشاره به غیبت آن حضرت از مردم و قطع ارتباط عادی و متعارف با ایشان است که به طور عادی صدای ضجه و شکایت را جز در ضمن شرفیابی هایی که برای بعضی به طور اتفاقی فراهم می شود نمی توان به حضرت رسانید و عموم به جز افراد قلیلی از فیض دیدار و سخن گفتن حضوری با ایشان محروم هستند. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔این که می گویند اعمال ما بر امامان زمان عرضه می شود واقعیت دارد ❗️ مگر ستار العیوب نیست چگونه حاضر می شود که امامان را بر اعمال ما آگاه کند ❕ 💠💠 👌مساله عرضه اعمال بندگان به امامان علیهم السلام مساله ای ثابت و قطعی است که مورد قرآن قرار گرفته و می فرماید ؛ « وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » « بگو عمل كنيد، خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را مى‏ بينند و به زودى به سوى كسى باز مى‏گرديد كه پنهان و آشكار را مى‏ داند و شما را به آنچه عمل مى‏ كرديد خبر مى‏ دهد » ( توبه 105) 👌در روایات آمده است که منظور از مومنان شاهد اعمال امامان اهل بیت علیهم السلام می باشند . 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 838 ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « تمام اعمال مردم هر روز صبح به پيامبر عرضه مى‏ شود، اعمال نيكان و بدان، بنا بر اين مراقب باشيد و اين مفهوم خداوند است كه ميفرمايد وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ و المومنون » 📚الکافی ج 1 ص 170 👌 در حديث ديگرى از امام باقر علیه السلام مى‏ خوانيم ؛ « تمامى اعمال شما بر هر عصر پنجشنبه عرضه مى‏ شود، بنا بر اين بايد از اينكه عمل زشتى از شما بر پيامبر عرضه شود شرم كنيد » 📚بصائر الدرجات ص 446 👌باز در روايت ديگرى از امام على بن موسى الرضا علیه السلام مى ‏خوانيم كه شخصى به خدمتش عرض كرد براى من و خانواده ‏ام دعائى فرما، فرمود مگر من دعا نمى‏ كنم؟ بخدا سوگند، اعمال شما هر و روز بر من عرضه مى ‏شود » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 842 👌البته در بعضى از اين اخبار تنها سخن از پيامبر به ميان آمده و در پاره‏اى از على ، و در بعضى پيامبر و امامان علیهم السلام همگى ذكر شده ‏اند، همانطور كه بعضى تنها عصر پنجشنبه را وقت عرض اعمال مى‏ شمرند، و بعضى همه روز، و هفته‏اى دو بار و بعضى در آغاز هر ماه و بعضى به هنگام مرگ و گذاردن در قبر. 📚بحار الانوار ج 23 ص 333 باب 20 👌روشن است كه اين روايات با هم ندارند، و همه آنها مى ‏تواند صحيح باشد، درست همانند اينكه در بسيارى از مؤسسات گزارش كار كرد، روزانه را همه روز، و گزارش كار هفته را در پايان هفته، و گزارش كار ماه يا سال را در پايان ماه يا سال به مقامات بالاتر مى‏ دهند. ❕مساله عرض اعمال اثر تربيتى فوق العاده‏ اى در معتقدان به آن دارد، زيرا هنگامى كه من بدانم علاوه بر خداوند كه همه جا با من است پيامبر و پيشوايان محبوب من همه روز يا همه هفته از هر عملى كه انجام مى‏ دهم، در هر نقطه و هر مكان اعم از خوب و بد همه مى ‏شوند، بدون شك بيشتر رعايت مى‏ كنم و مراقب اعمال خود خواهم بود. درست مثل اينكه كاركنان مؤسسه ‏اى بدانند همه روز يا همه هفته گزارش تمام جزئيات اعمال آنها به مقامات بالاتر داده مى‏ شود و آنها از همه آنها با خبر مى‏ گردند. 📚تفسیر نمونه ج 8 ص 128 ❕این مساله با ستاریت خداوند نیز ندارد چرا که امامان علیهم السلام ماموران اوامر الهی اند و به تعبیر روایات آنان عین الله و ید الله در میان هستند و هیچ گونه دو گانگی بین آگاهی خداوند و آگاهی آنان از اعمال بندگان وجود ندارد . 📚بحار الانوار،ج24 ص191 باب 53 👌همانطور که آگاهی فرشتگان ثبت اعمال از اعمال انسان منافاتی با خداوند ندارد ، آگاهی امامان نیز منافاتی ندارد چرا که هر دو ماموران الهی هستند . خداوند ستار العیوب است به این معنا که آبروی بنده را نزد سایر بندگان نمی برد اما حساب امامان علیهم السلام و فرشتگان که ماموران الهی هستند از سایر جدا است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا عبدالمطلب جد پیامبر اسلام نذر کرد یکی از پسرانش را کند مگر چنین نذری صحیح بوده ؟مگر قتل عمد گناه بزرگ نبوده ❗️❗️ 💠💠 👌 می نویسند: «عبدالمطلب در موقع حفر زمزم احساس کرد که بر اثر نداشتن فرزند بیشتر در میان قریش ضعیف و ناتوان است .از این رو نذر کرد که هر موقع شماره فرزندان او به رسید یکی را در پیشگاه خداوند در کعبه قربانی کند .قرعه به نام عبدالله پدر پیامبر در آمد و قرار بر ذبح او در کنار کعبه شد. ❗️عبدالمطلب چون برایش ذبح عبدالله دشوار بود بنا به سران قریش مساله را به نزد یکی از کاهنان و دانایان عرب برد تا او تصمیم گیری کند. 👌او گفت حال که خون بهای یک انسان در نزد شما برابر با ده شتر است شما باید بین ده شتر و کسی که برای قربانی انتخاب کرده اید قرعه بزنید .اگر قرعه به نام آن شخص در آمد شماره شتران را به دو برابر افزایش دهید و به همین ترتیب ادامه دهید تا قرعه به نام شتران در آید.نهایتا انان چنین کردند تا زمانی که شماره شتران به‍ صد عدد رسیده بود قرعه به نام شتران در آمد و عبدالمطلب با ذبح شتران از ذبح عبدالله منصرف شد» 📚سیره ابن هشام ج1 ص153 🗯این جریان از چند جهت نمی تواند قابل قبول باشد ؛ 1⃣علامه می گوید: ❗️« امامیه اجماع دارند که پدر و مادر پیامبر خدا از موحدان و تسلیم شدگان الهی بوده اند بلکه تمام اجداد پیامبر گرامی تا حضرت آدم از صدیقین بوده اند .یا از پیامبران بوده اند و یا از جانشینان پیامبران » 📚بحار الانوار ج15 ص117 👌روی این جهت حضرت عبدالمطلب جزو حضرت عیسی بوده است. ❓چگونه ممکن است ایشان چنین نذری کند که خلاف عقل و فطرت انسانی است و مستلزم قتل نفس ای می باشد❔ ❓چگونه ممکن است ایشان جهت حل مشکل به رجوع کنند در حالی که خودشان از جمله اوصیای بوده است❔ 👌باید توجه کرد که اگر حضرت ابراهیم مامور شد تا اسماعیل را ذبح کند تنها از این جهت بود که ابراهیم امتحان شود و الا هیچ گاه امر به ذبح کردن انسان بی گناهی نمی کند بنا براین نمیتوان این جریان را با جریان عبدالمطلب کرد. 2⃣امام علیه السلام فرمود: «عبدالمطلب در روز قیامت به صورت یک امت واحده مبعوث می شود و در حالی وارد عرصه قیامت میشود که پادشاهان و سیمای انبیا را داراست» 📚الکافی ج1 ص447 ❗️نقل می کنند : «عبدالمطلب از طواف کردن نهی می کرد و به قیامت ایمان داشت و زنا و خمر و نکاح محارم را حرام می دانست و فرزندان خود را امر می کرد به ترک بغی و ظلم بر دیگران و آنان را به اخلاق حسنه تشویق می کرد و از امورات پست بر حذر می داشت و مستجاب الدعوه بوده است» 📚السیره الحلبیه ج1 ص4 📚السیره النبویه ج1 ص21 ❕روشن میشود که عبدالمطلب شخصیت خردمند و دانایی بوده است و از شان او به دور است که چنین نذرهایی را بکند که خلاف عقل و فطرت است . 3⃣ابن هشام در سیره این داستان را بدون ذکر کرده است که حجت نمی باشد. 4⃣ابن شهر آشوب این جریان را در مناقب و علامه این جریان را در بحار الانوار به نقل از مناقب ذکر می کند 📚مناقب ابن شهر آشوب ج1 ص20 📚بحار الانوار ج15 ص111 👌اما روایت ابن شهر آشوب مرسل و بدون سند است که قابل استدلال نیست. 4⃣شیخ صدوق نیز در الفقیه و خصال جریان را نقل می کند اما در آن خبری از رجوع به نیست اما روایت مرسل بوده و قابل استدلال نیست . 📚الفقیه ج3 ص89 📚خصال ج1 ص156 5⃣همین مضمون را نیز باز شیخ صدوق در عیون الاخبار نقل می کند که در آن پیامبر فرموده است من فرزند دو نفری هستم که تا مرز ذبح شدن رفتند اما ذبح نشدند یعنی اسماعیل و 📚عیون الاخبار ج1 ص210 ❗️اما در سند این روایت هم احمد بن حسن قطان وجود دارد که است و قابل استدلال نیست.و اگر این سخن پیامبر در کتب دیگر هم آمده است 📚البرهان ج4 ص618 و... 👌با سند مرسل و نقل شده است که قابل استدلال نیست. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال با توجه به ایام شهادت امام صادق سوالاتی در مورد ایشان مطرح است .1نخست اینکه چرا به ایشان صادق می گویند مگر بقیه ائمه راستگو نبودند2 دیگر انکه چرا ایشان را رییس مذهب تشیع می نامند 3دیگر انکه راست است که ابوحنیفه و دیگران از علمای اهل سنت شاگرد امام صادق بوده و به علم و دانش ایشان تصریح کرده اند 🗯پاسخ: 🔷پاسخ سوال اول: ❗️در روایتی امده است که ابی خالد به امام سجاد عرضه داشت: 🔷امام بعد از شما چه کسی است؟ ❗️امام فرمود: فرزندم محمد همان که دانش را می شکافد. ❗️گفت بعد محمد چه کسی امام است؟ 🗯فرمود: جعفر که نامش نزد آسمانیان صادق است 🔷راوی گفت چگونه تنها ایشان متصف به صادق شده اند در حالی که همه شما صادق هستید؟ ❗️امام پاسخ داد: پدرم از پدرش و ایشان از پیامبر برایم حدیث نقل کرده اند که فرمود: 🗯وقتی فرزندم جعفر متولد شود او را صادق بنامید چون پنجمین فرزندش به نام جعفر به دروغ ادعای امامت می کند او در نزد خدا جعفر کذاب است که بر خداوند دروغ می بندد . ❗️ در این موقع اشکهای امام جاری شد فرمود گویا می بینم که جعفر کذاب خلیفه ستمگر زمان را وادار می کند که به جستجوی ولی خدا و امام غائب که خدا حافظ او است بر آیند» 📚بحار الانوار ج47 ص9 ❗️شیخ صدوق در معانی الاخبار چنین می اورد: « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند متمیز شود» 📚معانی الاخبار،ص65 🗯پاسخ سوال دوم: ❗این که امام صادق را رییس مذهب می گویند و مذهب ما را شیعه جعفری می گویند از آن رو است که تا زمان امام صادق به علت تسلط سیاستمداران وزمامداران ستمگر فرصت نشر علوم ومعارف اسلامی وتربیت شاگردان آن طور که برای ایشان فراهم شد برای سایر امامان فراهم نگردید وایشان از این موقعیت وفرصت حد اکثر استفاده را نمود، علوم ومعارف اسلامی را تعلیم وتدریس فرمودند وشاگردان بزرگی تربیت کردند که هریک از علمای بزرگ اسلام به شمار میروند. 🗯از آن موقع شیعه وپیروان آن حضرت را جعفری گفتند وبعد هم این لقب بر شیعه باقی ماند 📚معارف دین،ایت الله صافی گلپایگانی 🗯پاسخ سوال سوم: 🔷ذهبی از بزرگان اهل سنت در دو کتاب خود از امام صادق روایت میکند که می فرمود: "از من سوال کنید قبل از آنکه مرا از دست بدهید واین را بدانید که پس از من کسی مانند حدیث مرا به شما نخواهد گفت" 📚تاریخ الاسلام،ج6 ص45 📚تذکره الحفاظ،ج1 ص157 🗯مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯ابن حبان در مورد امام می گوید: "او از نظر دانش، فقاهت وفضیلت از بزرگان اهل بیت به شمار می آید" 📚الامام الصادق والمذاهب الاربعه،ج1 ص58 🗯خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام حنفی ها نقل می کند که درمورد امام صادق میگفت: "من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 📚تحفه اثنی عشریه،ص8 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام می گوید: "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 🗯حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ،مالک بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198 🗯مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان علما» 📚ائمه الهدی ص117 🗯علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و دیگران» 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 🗯ابن حجر نیز در صواعق می اورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما شاگرد او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک،سفیانین،ابو حنیفه،شعبه،و ...» 📚الصواعق ص120 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔در ميان دانش آموختگان و شاگردان دو نام بزرگ به چشم ميخورد يا امام ابوحنيفه از ائمه اهل و پايه ريز مذهب حنفى از مذاهب اهل سنت٢- يا امام مالك از ائمه اهل سنت و پايه ريز مذهب مالكى از مذاهب اهل سنت سئوال: اگر امام صادق دانشمند و تئوريسين بزرگ شيعه و پايه گذار است، چگونه از بزرگان اهل سنت هستند ❗️❗️ 💠💠 👌این که بزرگان اهل سنت شاگرد امام صادق علیه السلام بوده است ادعای شیعه نیست بلکه بزرگان و علمای سنی مذهب این را در کتب خود نقل کرده اند . 🗯مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام ها نقل می کند که درمورد امام صادق علیه السلام می گفت ؛ «من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد » 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 _ تحفه اثنی عشریه،ص8 🗯محمد بن طلحه درمورد امام علیه السلام می گوید ؛ "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 🗯حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ، بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198 🗯مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان » 📚ائمه الهدی ص117 🗯علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و » 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 🗯ابن حجر نیز در صواعق می اورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک ،ابو حنیفه،شعبه،و ...» 📚الصواعق ص120 🔸شهید مطهری می آورد ؛ « تمام امامهاى اهل تسنن يا بلاواسطه و يا مع الواسطه شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردى كرده‏ اند. در رأس ائمه اهل تسنن ابوحنيفه است، و نوشته ‏اند ابوحنيفه دو سال شاگرد امام بوده، و اين جمله را ما در خود آنها مى ‏خوانيم كه گفته‏ اند او گفت: «لَوْ لَا السَّنَتانِ لَهَلَكَ نُعْمانُ» اگر آن دو سال نبود نعمان از بين رفته بود. مالك بن انس كه امام ديگر اهل تسنن است نيز معاصر امام صادق است. او هم نزد امام مى ‏آمد و به شاگردى امام افتخار مى‏ كرد. شافعى در دوره بعد بوده ولى او شاگردى كرده شاگردان ابوحنيفه را و خود مالك بن انس را. احمد حنبل نيز سلسله نسبش در شاگردى در يك جهت به امام مى‏ رسد. و همين‏طور ديگران. حوزه درس فقهى امام صادق از حوزه درس تمام فقهاى ديگر بارونق‏تر بوده است‏. 📚مجموعه آثار ج 18 ص 73 ❔اما این که اینان چرا تن به امامت امام صادق علیه السلام ندادند پاسخ روشنی دارد .انسان موجودى است و براى اين كه جانب خير يا شر را برگزيند، تنها علم كافى نيست بلكه در كنار علم، بايد اراده نيز ضميمه شود. بسيارى از افراد در زمان پيامبر اكرم و ائمه اطهار حقيقت را مى شناختند. اما به دليل منافع مادى يا شهوات نفسانى خود را به جهالت مى زنند و حق را انكار مى كردند. عمر بن خطّاب در جريان قلم و دوات، در مقابل پيامبر جبهه گيرى كرد. ابليس در برابر خدا گردنكشى نمود. ابوحنيفه در برابر امام صادق علیه السلام باز كرد. كسانى نيز در زمان ما، شاگرد امام راحل و مريد او بودند ولى در نهايت، با دشمنان امام هم آواز گشتند. اين اقتضاى اختيار است كه انسان بتواند راه و دين يا راه نفس را در پيش بگيرد . 👌آرى آن كس كه خواب است را مى توان بيدار كرد اما آن كه خود را به خواب زده است هرگز نمى توان بيدار كرد چنان که قرآن می گوید ؛ « آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند در حالى كه در دل به آن داشتند.» ( نمل 14) https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔به تمامى روحانيون و مراجع شيعه در كل فضاى مجازى ميكنيم كه: فقط و فقط يكى از كتابهاى را براى اثبات دانشمند بودن ايشان، معرفى كنند ❗️ 💠💠 👌علم و دانش وافر و بی نظیر امام صادق علیه السلام مطلبی است که مورد تاکید و تصریح همگان قرار گرفته است تا جایی که خود امام صادق علیه السلام همواره می فرمود ؛ « از من سؤال كنيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد. بدرستى‏ كه پس از من، كسى مانند حديث مرا به شما نخواهد گفت » 📚تاریخ الاسلام ذهبی ج 6 ص 45_ تذکره الحفاظ ، ج 1 ص 157_ تهذیب الکمال ج 5 ص 79 👌و می فرمود ؛ « به خدا سوگند كه من آنچنان به خدا از اوّل تا آخرش آگاهى دارم كه گويا كتاب خدا در ميان مشت من است كه در آن اخبار آسمان، اخبار زمين، اخبار هر آنچه واقع شده، و اخبار آنچه تا قيامت واقع خواهد شد، آمده است كه خداوند متعال خود فرموده است در آن روشنگرى براى هر چيز است‏ » 📚الکافی ج 1 ص 229 👌و می فرمود ؛ « خداوند بزرگتر از آن است که امامی را برای بندگان خودش قرار دهد ، اما چیزی از اسرار آسمانها و زمین را از او بدارد » 📚بحار الانوار ج 26 ص 110 👌و می فرمود ؛ « به خداوند سوگند من عالم به اسرار آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ هستم و عالم به هر آنچه در گذشته بوده و تا روز خواهد بود هستم » 📚همان مدرک ص 111 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام علیه السلام می گوید: «برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت و پرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام علیه السلام می گوید ؛ «او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... » 📚مطالب السوول،ج 2 ص 56 ❔حال پرسش اینجاست که آیا امام علیه السلام از خود کتابی به یادگار نهادند یا خیر ❕ 👌پاسخ آن است که با توجه به وجود اصحاب و شاگردانی که علوم و سخنان امام علیه السلام را مینوشتند و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می کردند ، ضرورتی نبود که خود امام علیه السلام دست به شود . ❕گذشته از آنکه جو تقیه و فشاری که از ناحیه دستگاه خلافت و مخالفان بر امام علیه السلام وارد شده بود ، آزادی را از ایشان جهت نوشتن کتب مختلف گرفته بود . 👌و از سوی سوم بسیاری از علومی که امام علیه السلام در مورد اسرار و قوانین عالم و آسمانها و زمین از آن آگاه بود ، برای مردمان آن زمان قابل فهم و درک نبود، و کتاب نوشتن از سوی امام را از آنها حل نمی کرد ، و بیشتر آنها را حیران می کرد . ❕ لذا تمام تمرکز و توجه امام معطوف به هدایت معنوی انسان ها و آشنا ساختن آنها با مسیر سعادت بوده است ، که این علوم امام از طریق شاگردان و اصحاب ایشان به ما است . 🔸با این وجود ابن قتیبه از علمای اهل سنت كتابی به نام کتاب جفر را به امام صادق عليه السّلام اسناد می داد و می گفت در آن است آنچه مردم به دانستن آن احتياج دارند تا روز ؛ 📚اخبار الدول ج 1 ص 334 🔸در پایان نقل این کلام شیخ عباس قمی خالی از نیست که می نویسد ؛ «بالجمله نقل نشده از احدى آنچه نقل شده از آن امام صادق از علوم، و با آن كه چهار هزار نفر از آن جناب روايت كرده ‏اند و بطون كتب و اسفار دينيّه از احاديث و علوم آن حضرت مملوّ است، هنوز عشرى از اعشار علم آن حضرت نمايان نشده، بلكه قطره‏ اى ماند كه از دريا برداشته شده، و گفته شده كه بعضى از علماى عامّه از تلامذه و از خدّام و اتباع آن جناب بوده‏ اند و از آن اخذ كرده ‏اند. مانند ابو حنيفه، و محمّد بن حسن، و ابو يزيد طيفور سقّاء آن حضرت را خدمت كرده و سقايت نموده، و ابراهيم بن ادهم و مالك بن دينار از غلامان آن حضرت بوده ‏اند.» 📚منتهی الامال ج 2 ص 1341 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده‏ اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى‏ شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى ‏گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است‏. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اين‏كه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى‏ گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه‏ السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آن‏طور كه براى ايشان فراهم شد، براى‏ امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى ‏روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا به امام صادق ، می گویند ❗️مگر بقیه امامان معاذ الله کاذب بوده اند که ایشان صادق شده اند ❕❕ 💠💠 👌از آنجایی که تمام امامان ما نور واحدی هستند ، ویژگی ها و صفاتی که لازمه امامت است ، از یکدیگر ارث می برند و همه آنان حائر یکدیگر هستند . ❕پیامبر گرامی فرمود: ٌ« تمام امامان در فضل و نزد خداوند یکسان هستند » 📚اثباه الهداه ج 2 ص237 🔹و فرمود ؛ « اولین ما مانند اخرین ما و اخرین ما مانند اولین ما هستند » 📚بحار الانوار ج 25 ص360 ❕اگر هر یک از امامان به لقبی خاص خوانده می شوند ، به این معنا نیست که سایر امامان ، از آن صفت و لقب بی بهره بوده اند ، بلکه این نامگذاری ها از آن جهت است که صفتی خاص از میان صفات یکی از امامان در جامعه ظهور و بروز خاصی داشته است و جامعه را تحت تاثیر قرار داده است لذا آن امام به همان صفت خوانده می شده است ، اگر چه بقیه امامان نیز آن صفت را به نحو کامل دارا بوده اند . ❕در رابطه با لقب امام ششم به صادق علیه السلام نیز همین بوده است . 🔹ابن خلكان از علمای مطرح اهل سنت می نویسد ؛ « جعفر بن محمد صادق يكى از امامان دوازده ‏گانه مذهب شيعه است، او از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام بوده و از جهت راستى در ملقب به صادق گرديده است » 📚وفیات الاعیان ج 1 ص 327 ❕گفته شده است كه منصور دوانيقى كه خود از كينه ‏توزترين دشمنان امام صادق عليه السّلام است، اين لقب را به او نسبت داده است. در بيان سبب اين مطلب آورده ‏اند كه ابو خراسانى از امام صادق عليه السّلام خواست كه او را به قبر جدّش امير المؤمنين عليه السّلام كه در آن زمان مخفى بود، راهنمايى كند. امّا امام صادق عليه السّلام از اين كار خوددارى كرده و به او خبر داد كه قبر امام امير المؤمنين عليه السّلام در ايّام حكومت مردى كه او را ابو جعفر منصور مى‏ نامند ظاهر خواهد شد. 👌ابو مسلم به منصور اين خبر را در ايّام حكومتش داد. در آن زمان منصور در رصّافه بغداد ساكن بود. او از شنيدن اين خبر شد و گفت ، اين همان شخص راستگوست‏ . 📚موسوعه الامام الصادق ج 1 ص 22 ❕بلکه اساسا این لقب توسط پیامبر گرامی به امام ششم علیه السلام اطلاق گردیده است . 🔹از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام پرسيدند كه امام بعد از تو كيست؟ فرمود: محمّد باقر كه علم را مى ‏شكافد شكافتنى. پرسيدند كه: بعد از او امام كه خواهد بود؟ فرمود: جعفر كه نام او نزد اهل آسمان‏ها صادق است. ❔گفتند: چرا به خصوص او را مى ‏نامند و حال آن كه همه شماها صادق و راستگوييد؟ 🔹فرمود ؛ « خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا كه آن حضرت فرمود ؛ « چون متولّد شود فرزند من جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين عليهم السّلام او را صادق ناميد، زيرا كه پنجم از فرزندان او جعفر نام خواهد داشت و دعوى امامت خواهد كرد به دروغ از روى افتراء، و او نزد خدا كذّاب افتراكننده بر خدا است، پس حضرت امام زين العابدين عليه السّلام گريست و فرمود كه: گويا مى ‏بينم جعفر كذّاب را كه برانگيخته است خليفه جور زمان خود را بر تفتيش و تفحّص امام پنهان » 📚دلائل الامامه ص 112_ بحار الانوار ج 46 ص 230 ❕شیخ صدوق نیز در معانی الاخبار چنین می آورد ؛ « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند شود» 📚معانی الاخبار ص65 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman