eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔پرسش ❓در دعای ندبه خطاب به امام زمان می گوییم « لا ینالک منی ضجیج و لا شکوی» « من ناراحت هستم که صدای ناله و ضجه و شکایت من به تو امام زمان نمی رسد» ❕مگر امام زمان به اعمال شیعیان واقف نیست پس این جمله چه معنایی دارد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که امامان بر کلیه احوال مردمان خصوصا شیعیانشان واقف و اگاه هستند 🔶در روایتی امده است که رمیله یکی از صحابه حضرت امیر می گوید: « تب شدیدی در زمان امیر المومنین داشتم روز جمعه آرامش بیشتری در خود دیدم با خود گفتم بهترین کار این است که روی خودم مقداری اب بریزم و پشت سر امیر المومنین نماز بخوانم این کار را کردم و بجانب مسجد رفتم همین که مولی امیر المومنین روی منبر رفت باز تب برگشت 🔷وقتی خطبه را تمام کردند و بجانب خانه رفت من نیز با ایشان رفتم امام به من فرمود: 🔶« رمیله دیدم در خود پیچیده بودی ؟ 👌گفتم آری جریان را به ایشان گفتم 🔶امام علی فرمود: « رمیله هر مومنی که مریض می شود ما نیز بوسیله او مریض می شویم و مریضیش شدت نمی باید مگر اینکه ما نیز از اندوه او محزون می شویم و دعایی نمی کند مگر اینکه ما امین می گوییم و ساکت نمی شود مگر اینکه ما برایش دعا می کنیم 👌گفتم یا امیر المومنین این برای کسی است که با شما در خانه باشد اما انها که در اطراف زمین هستند چگونه است؟ 👌امام پاسخ داد: « رمیله در شرق و غرب و غیر آن مومنی از نظر ما پنهان نیست» 📚بحار الانوار ج26 ص140 🔶امام صادق فرمود: « گمان می کنی خداوند یک نفر را بعنوان رهبر و جانشین خود در میان مردم تعیین کند بعد یکی از مسایل انها را از او پنهان دارد» 📚امالی طوسی ص444 🔶امام عصر در توقیعی که به شیخ مفید نوشتند چنین فرمودند: « ما آگاه به اخبار شما هستیم و چیزی از امور شما بر ما پنهان نیست .ما در رعایت احوال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را فراموش نمی کنیم .اگر چنین نبود شر و بدی بر شما نازل می شد و دشمنان بر شما چیره می گشتند .پس تقوای الهی پیشه کنید...» 📚احتجاج طبرسی ج2 ص495 ❗️در مورد آن فراز دعای ندبه باید توجه کرد: 👌جمله مذکور اشاره به غیبت آن حضرت از مردم و قطع ارتباط عادی و متعارف با ایشان است که به طور عادی صدای ضجه و شکایت را جز در ضمن شرفیابی هایی که برای بعضی به طور اتفاقی فراهم می شود نمی توان به حضرت رسانید و عموم به جز افراد قلیلی از فیض دیدار و سخن گفتن حضوری با ایشان محروم هستند. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔این که می گویند اعمال ما بر امامان زمان عرضه می شود واقعیت دارد ❗️ مگر ستار العیوب نیست چگونه حاضر می شود که امامان را بر اعمال ما آگاه کند ❕ 💠💠 👌مساله عرضه اعمال بندگان به امامان علیهم السلام مساله ای ثابت و قطعی است که مورد قرآن قرار گرفته و می فرماید ؛ « وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » « بگو عمل كنيد، خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را مى‏ بينند و به زودى به سوى كسى باز مى‏گرديد كه پنهان و آشكار را مى‏ داند و شما را به آنچه عمل مى‏ كرديد خبر مى‏ دهد » ( توبه 105) 👌در روایات آمده است که منظور از مومنان شاهد اعمال امامان اهل بیت علیهم السلام می باشند . 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 838 ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « تمام اعمال مردم هر روز صبح به پيامبر عرضه مى‏ شود، اعمال نيكان و بدان، بنا بر اين مراقب باشيد و اين مفهوم خداوند است كه ميفرمايد وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ و المومنون » 📚الکافی ج 1 ص 170 👌 در حديث ديگرى از امام باقر علیه السلام مى‏ خوانيم ؛ « تمامى اعمال شما بر هر عصر پنجشنبه عرضه مى‏ شود، بنا بر اين بايد از اينكه عمل زشتى از شما بر پيامبر عرضه شود شرم كنيد » 📚بصائر الدرجات ص 446 👌باز در روايت ديگرى از امام على بن موسى الرضا علیه السلام مى ‏خوانيم كه شخصى به خدمتش عرض كرد براى من و خانواده ‏ام دعائى فرما، فرمود مگر من دعا نمى‏ كنم؟ بخدا سوگند، اعمال شما هر و روز بر من عرضه مى ‏شود » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 842 👌البته در بعضى از اين اخبار تنها سخن از پيامبر به ميان آمده و در پاره‏اى از على ، و در بعضى پيامبر و امامان علیهم السلام همگى ذكر شده ‏اند، همانطور كه بعضى تنها عصر پنجشنبه را وقت عرض اعمال مى‏ شمرند، و بعضى همه روز، و هفته‏اى دو بار و بعضى در آغاز هر ماه و بعضى به هنگام مرگ و گذاردن در قبر. 📚بحار الانوار ج 23 ص 333 باب 20 👌روشن است كه اين روايات با هم ندارند، و همه آنها مى ‏تواند صحيح باشد، درست همانند اينكه در بسيارى از مؤسسات گزارش كار كرد، روزانه را همه روز، و گزارش كار هفته را در پايان هفته، و گزارش كار ماه يا سال را در پايان ماه يا سال به مقامات بالاتر مى‏ دهند. ❕مساله عرض اعمال اثر تربيتى فوق العاده‏ اى در معتقدان به آن دارد، زيرا هنگامى كه من بدانم علاوه بر خداوند كه همه جا با من است پيامبر و پيشوايان محبوب من همه روز يا همه هفته از هر عملى كه انجام مى‏ دهم، در هر نقطه و هر مكان اعم از خوب و بد همه مى ‏شوند، بدون شك بيشتر رعايت مى‏ كنم و مراقب اعمال خود خواهم بود. درست مثل اينكه كاركنان مؤسسه ‏اى بدانند همه روز يا همه هفته گزارش تمام جزئيات اعمال آنها به مقامات بالاتر داده مى‏ شود و آنها از همه آنها با خبر مى‏ گردند. 📚تفسیر نمونه ج 8 ص 128 ❕این مساله با ستاریت خداوند نیز ندارد چرا که امامان علیهم السلام ماموران اوامر الهی اند و به تعبیر روایات آنان عین الله و ید الله در میان هستند و هیچ گونه دو گانگی بین آگاهی خداوند و آگاهی آنان از اعمال بندگان وجود ندارد . 📚بحار الانوار،ج24 ص191 باب 53 👌همانطور که آگاهی فرشتگان ثبت اعمال از اعمال انسان منافاتی با خداوند ندارد ، آگاهی امامان نیز منافاتی ندارد چرا که هر دو ماموران الهی هستند . خداوند ستار العیوب است به این معنا که آبروی بنده را نزد سایر بندگان نمی برد اما حساب امامان علیهم السلام و فرشتگان که ماموران الهی هستند از سایر جدا است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا عبدالمطلب جد پیامبر اسلام نذر کرد یکی از پسرانش را کند مگر چنین نذری صحیح بوده ؟مگر قتل عمد گناه بزرگ نبوده ❗️❗️ 💠💠 👌 می نویسند: «عبدالمطلب در موقع حفر زمزم احساس کرد که بر اثر نداشتن فرزند بیشتر در میان قریش ضعیف و ناتوان است .از این رو نذر کرد که هر موقع شماره فرزندان او به رسید یکی را در پیشگاه خداوند در کعبه قربانی کند .قرعه به نام عبدالله پدر پیامبر در آمد و قرار بر ذبح او در کنار کعبه شد. ❗️عبدالمطلب چون برایش ذبح عبدالله دشوار بود بنا به سران قریش مساله را به نزد یکی از کاهنان و دانایان عرب برد تا او تصمیم گیری کند. 👌او گفت حال که خون بهای یک انسان در نزد شما برابر با ده شتر است شما باید بین ده شتر و کسی که برای قربانی انتخاب کرده اید قرعه بزنید .اگر قرعه به نام آن شخص در آمد شماره شتران را به دو برابر افزایش دهید و به همین ترتیب ادامه دهید تا قرعه به نام شتران در آید.نهایتا انان چنین کردند تا زمانی که شماره شتران به‍ صد عدد رسیده بود قرعه به نام شتران در آمد و عبدالمطلب با ذبح شتران از ذبح عبدالله منصرف شد» 📚سیره ابن هشام ج1 ص153 🗯این جریان از چند جهت نمی تواند قابل قبول باشد ؛ 1⃣علامه می گوید: ❗️« امامیه اجماع دارند که پدر و مادر پیامبر خدا از موحدان و تسلیم شدگان الهی بوده اند بلکه تمام اجداد پیامبر گرامی تا حضرت آدم از صدیقین بوده اند .یا از پیامبران بوده اند و یا از جانشینان پیامبران » 📚بحار الانوار ج15 ص117 👌روی این جهت حضرت عبدالمطلب جزو حضرت عیسی بوده است. ❓چگونه ممکن است ایشان چنین نذری کند که خلاف عقل و فطرت انسانی است و مستلزم قتل نفس ای می باشد❔ ❓چگونه ممکن است ایشان جهت حل مشکل به رجوع کنند در حالی که خودشان از جمله اوصیای بوده است❔ 👌باید توجه کرد که اگر حضرت ابراهیم مامور شد تا اسماعیل را ذبح کند تنها از این جهت بود که ابراهیم امتحان شود و الا هیچ گاه امر به ذبح کردن انسان بی گناهی نمی کند بنا براین نمیتوان این جریان را با جریان عبدالمطلب کرد. 2⃣امام علیه السلام فرمود: «عبدالمطلب در روز قیامت به صورت یک امت واحده مبعوث می شود و در حالی وارد عرصه قیامت میشود که پادشاهان و سیمای انبیا را داراست» 📚الکافی ج1 ص447 ❗️نقل می کنند : «عبدالمطلب از طواف کردن نهی می کرد و به قیامت ایمان داشت و زنا و خمر و نکاح محارم را حرام می دانست و فرزندان خود را امر می کرد به ترک بغی و ظلم بر دیگران و آنان را به اخلاق حسنه تشویق می کرد و از امورات پست بر حذر می داشت و مستجاب الدعوه بوده است» 📚السیره الحلبیه ج1 ص4 📚السیره النبویه ج1 ص21 ❕روشن میشود که عبدالمطلب شخصیت خردمند و دانایی بوده است و از شان او به دور است که چنین نذرهایی را بکند که خلاف عقل و فطرت است . 3⃣ابن هشام در سیره این داستان را بدون ذکر کرده است که حجت نمی باشد. 4⃣ابن شهر آشوب این جریان را در مناقب و علامه این جریان را در بحار الانوار به نقل از مناقب ذکر می کند 📚مناقب ابن شهر آشوب ج1 ص20 📚بحار الانوار ج15 ص111 👌اما روایت ابن شهر آشوب مرسل و بدون سند است که قابل استدلال نیست. 4⃣شیخ صدوق نیز در الفقیه و خصال جریان را نقل می کند اما در آن خبری از رجوع به نیست اما روایت مرسل بوده و قابل استدلال نیست . 📚الفقیه ج3 ص89 📚خصال ج1 ص156 5⃣همین مضمون را نیز باز شیخ صدوق در عیون الاخبار نقل می کند که در آن پیامبر فرموده است من فرزند دو نفری هستم که تا مرز ذبح شدن رفتند اما ذبح نشدند یعنی اسماعیل و 📚عیون الاخبار ج1 ص210 ❗️اما در سند این روایت هم احمد بن حسن قطان وجود دارد که است و قابل استدلال نیست.و اگر این سخن پیامبر در کتب دیگر هم آمده است 📚البرهان ج4 ص618 و... 👌با سند مرسل و نقل شده است که قابل استدلال نیست. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال با توجه به ایام شهادت امام صادق سوالاتی در مورد ایشان مطرح است .1نخست اینکه چرا به ایشان صادق می گویند مگر بقیه ائمه راستگو نبودند2 دیگر انکه چرا ایشان را رییس مذهب تشیع می نامند 3دیگر انکه راست است که ابوحنیفه و دیگران از علمای اهل سنت شاگرد امام صادق بوده و به علم و دانش ایشان تصریح کرده اند 🗯پاسخ: 🔷پاسخ سوال اول: ❗️در روایتی امده است که ابی خالد به امام سجاد عرضه داشت: 🔷امام بعد از شما چه کسی است؟ ❗️امام فرمود: فرزندم محمد همان که دانش را می شکافد. ❗️گفت بعد محمد چه کسی امام است؟ 🗯فرمود: جعفر که نامش نزد آسمانیان صادق است 🔷راوی گفت چگونه تنها ایشان متصف به صادق شده اند در حالی که همه شما صادق هستید؟ ❗️امام پاسخ داد: پدرم از پدرش و ایشان از پیامبر برایم حدیث نقل کرده اند که فرمود: 🗯وقتی فرزندم جعفر متولد شود او را صادق بنامید چون پنجمین فرزندش به نام جعفر به دروغ ادعای امامت می کند او در نزد خدا جعفر کذاب است که بر خداوند دروغ می بندد . ❗️ در این موقع اشکهای امام جاری شد فرمود گویا می بینم که جعفر کذاب خلیفه ستمگر زمان را وادار می کند که به جستجوی ولی خدا و امام غائب که خدا حافظ او است بر آیند» 📚بحار الانوار ج47 ص9 ❗️شیخ صدوق در معانی الاخبار چنین می اورد: « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند متمیز شود» 📚معانی الاخبار،ص65 🗯پاسخ سوال دوم: ❗این که امام صادق را رییس مذهب می گویند و مذهب ما را شیعه جعفری می گویند از آن رو است که تا زمان امام صادق به علت تسلط سیاستمداران وزمامداران ستمگر فرصت نشر علوم ومعارف اسلامی وتربیت شاگردان آن طور که برای ایشان فراهم شد برای سایر امامان فراهم نگردید وایشان از این موقعیت وفرصت حد اکثر استفاده را نمود، علوم ومعارف اسلامی را تعلیم وتدریس فرمودند وشاگردان بزرگی تربیت کردند که هریک از علمای بزرگ اسلام به شمار میروند. 🗯از آن موقع شیعه وپیروان آن حضرت را جعفری گفتند وبعد هم این لقب بر شیعه باقی ماند 📚معارف دین،ایت الله صافی گلپایگانی 🗯پاسخ سوال سوم: 🔷ذهبی از بزرگان اهل سنت در دو کتاب خود از امام صادق روایت میکند که می فرمود: "از من سوال کنید قبل از آنکه مرا از دست بدهید واین را بدانید که پس از من کسی مانند حدیث مرا به شما نخواهد گفت" 📚تاریخ الاسلام،ج6 ص45 📚تذکره الحفاظ،ج1 ص157 🗯مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯ابن حبان در مورد امام می گوید: "او از نظر دانش، فقاهت وفضیلت از بزرگان اهل بیت به شمار می آید" 📚الامام الصادق والمذاهب الاربعه،ج1 ص58 🗯خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام حنفی ها نقل می کند که درمورد امام صادق میگفت: "من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 📚تحفه اثنی عشریه،ص8 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام می گوید: "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 🗯حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ،مالک بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198 🗯مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان علما» 📚ائمه الهدی ص117 🗯علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و دیگران» 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 🗯ابن حجر نیز در صواعق می اورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما شاگرد او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک،سفیانین،ابو حنیفه،شعبه،و ...» 📚الصواعق ص120 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔در ميان دانش آموختگان و شاگردان دو نام بزرگ به چشم ميخورد يا امام ابوحنيفه از ائمه اهل و پايه ريز مذهب حنفى از مذاهب اهل سنت٢- يا امام مالك از ائمه اهل سنت و پايه ريز مذهب مالكى از مذاهب اهل سنت سئوال: اگر امام صادق دانشمند و تئوريسين بزرگ شيعه و پايه گذار است، چگونه از بزرگان اهل سنت هستند ❗️❗️ 💠💠 👌این که بزرگان اهل سنت شاگرد امام صادق علیه السلام بوده است ادعای شیعه نیست بلکه بزرگان و علمای سنی مذهب این را در کتب خود نقل کرده اند . 🗯مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام ها نقل می کند که درمورد امام صادق علیه السلام می گفت ؛ «من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد » 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 _ تحفه اثنی عشریه،ص8 🗯محمد بن طلحه درمورد امام علیه السلام می گوید ؛ "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 🗯حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ، بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198 🗯مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان » 📚ائمه الهدی ص117 🗯علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و » 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 🗯ابن حجر نیز در صواعق می اورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک ،ابو حنیفه،شعبه،و ...» 📚الصواعق ص120 🔸شهید مطهری می آورد ؛ « تمام امامهاى اهل تسنن يا بلاواسطه و يا مع الواسطه شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردى كرده‏ اند. در رأس ائمه اهل تسنن ابوحنيفه است، و نوشته ‏اند ابوحنيفه دو سال شاگرد امام بوده، و اين جمله را ما در خود آنها مى ‏خوانيم كه گفته‏ اند او گفت: «لَوْ لَا السَّنَتانِ لَهَلَكَ نُعْمانُ» اگر آن دو سال نبود نعمان از بين رفته بود. مالك بن انس كه امام ديگر اهل تسنن است نيز معاصر امام صادق است. او هم نزد امام مى ‏آمد و به شاگردى امام افتخار مى‏ كرد. شافعى در دوره بعد بوده ولى او شاگردى كرده شاگردان ابوحنيفه را و خود مالك بن انس را. احمد حنبل نيز سلسله نسبش در شاگردى در يك جهت به امام مى‏ رسد. و همين‏طور ديگران. حوزه درس فقهى امام صادق از حوزه درس تمام فقهاى ديگر بارونق‏تر بوده است‏. 📚مجموعه آثار ج 18 ص 73 ❔اما این که اینان چرا تن به امامت امام صادق علیه السلام ندادند پاسخ روشنی دارد .انسان موجودى است و براى اين كه جانب خير يا شر را برگزيند، تنها علم كافى نيست بلكه در كنار علم، بايد اراده نيز ضميمه شود. بسيارى از افراد در زمان پيامبر اكرم و ائمه اطهار حقيقت را مى شناختند. اما به دليل منافع مادى يا شهوات نفسانى خود را به جهالت مى زنند و حق را انكار مى كردند. عمر بن خطّاب در جريان قلم و دوات، در مقابل پيامبر جبهه گيرى كرد. ابليس در برابر خدا گردنكشى نمود. ابوحنيفه در برابر امام صادق علیه السلام باز كرد. كسانى نيز در زمان ما، شاگرد امام راحل و مريد او بودند ولى در نهايت، با دشمنان امام هم آواز گشتند. اين اقتضاى اختيار است كه انسان بتواند راه و دين يا راه نفس را در پيش بگيرد . 👌آرى آن كس كه خواب است را مى توان بيدار كرد اما آن كه خود را به خواب زده است هرگز نمى توان بيدار كرد چنان که قرآن می گوید ؛ « آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند در حالى كه در دل به آن داشتند.» ( نمل 14) https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔به تمامى روحانيون و مراجع شيعه در كل فضاى مجازى ميكنيم كه: فقط و فقط يكى از كتابهاى را براى اثبات دانشمند بودن ايشان، معرفى كنند ❗️ 💠💠 👌علم و دانش وافر و بی نظیر امام صادق علیه السلام مطلبی است که مورد تاکید و تصریح همگان قرار گرفته است تا جایی که خود امام صادق علیه السلام همواره می فرمود ؛ « از من سؤال كنيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد. بدرستى‏ كه پس از من، كسى مانند حديث مرا به شما نخواهد گفت » 📚تاریخ الاسلام ذهبی ج 6 ص 45_ تذکره الحفاظ ، ج 1 ص 157_ تهذیب الکمال ج 5 ص 79 👌و می فرمود ؛ « به خدا سوگند كه من آنچنان به خدا از اوّل تا آخرش آگاهى دارم كه گويا كتاب خدا در ميان مشت من است كه در آن اخبار آسمان، اخبار زمين، اخبار هر آنچه واقع شده، و اخبار آنچه تا قيامت واقع خواهد شد، آمده است كه خداوند متعال خود فرموده است در آن روشنگرى براى هر چيز است‏ » 📚الکافی ج 1 ص 229 👌و می فرمود ؛ « خداوند بزرگتر از آن است که امامی را برای بندگان خودش قرار دهد ، اما چیزی از اسرار آسمانها و زمین را از او بدارد » 📚بحار الانوار ج 26 ص 110 👌و می فرمود ؛ « به خداوند سوگند من عالم به اسرار آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ هستم و عالم به هر آنچه در گذشته بوده و تا روز خواهد بود هستم » 📚همان مدرک ص 111 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام علیه السلام می گوید: «برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت و پرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام علیه السلام می گوید ؛ «او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... » 📚مطالب السوول،ج 2 ص 56 ❔حال پرسش اینجاست که آیا امام علیه السلام از خود کتابی به یادگار نهادند یا خیر ❕ 👌پاسخ آن است که با توجه به وجود اصحاب و شاگردانی که علوم و سخنان امام علیه السلام را مینوشتند و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل می کردند ، ضرورتی نبود که خود امام علیه السلام دست به شود . ❕گذشته از آنکه جو تقیه و فشاری که از ناحیه دستگاه خلافت و مخالفان بر امام علیه السلام وارد شده بود ، آزادی را از ایشان جهت نوشتن کتب مختلف گرفته بود . 👌و از سوی سوم بسیاری از علومی که امام علیه السلام در مورد اسرار و قوانین عالم و آسمانها و زمین از آن آگاه بود ، برای مردمان آن زمان قابل فهم و درک نبود، و کتاب نوشتن از سوی امام را از آنها حل نمی کرد ، و بیشتر آنها را حیران می کرد . ❕ لذا تمام تمرکز و توجه امام معطوف به هدایت معنوی انسان ها و آشنا ساختن آنها با مسیر سعادت بوده است ، که این علوم امام از طریق شاگردان و اصحاب ایشان به ما است . 🔸با این وجود ابن قتیبه از علمای اهل سنت كتابی به نام کتاب جفر را به امام صادق عليه السّلام اسناد می داد و می گفت در آن است آنچه مردم به دانستن آن احتياج دارند تا روز ؛ 📚اخبار الدول ج 1 ص 334 🔸در پایان نقل این کلام شیخ عباس قمی خالی از نیست که می نویسد ؛ «بالجمله نقل نشده از احدى آنچه نقل شده از آن امام صادق از علوم، و با آن كه چهار هزار نفر از آن جناب روايت كرده ‏اند و بطون كتب و اسفار دينيّه از احاديث و علوم آن حضرت مملوّ است، هنوز عشرى از اعشار علم آن حضرت نمايان نشده، بلكه قطره‏ اى ماند كه از دريا برداشته شده، و گفته شده كه بعضى از علماى عامّه از تلامذه و از خدّام و اتباع آن جناب بوده‏ اند و از آن اخذ كرده ‏اند. مانند ابو حنيفه، و محمّد بن حسن، و ابو يزيد طيفور سقّاء آن حضرت را خدمت كرده و سقايت نموده، و ابراهيم بن ادهم و مالك بن دينار از غلامان آن حضرت بوده ‏اند.» 📚منتهی الامال ج 2 ص 1341 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا ما شیعیان را شیعه جعفری می گویند ❗️آیا امام صادق مذهب شیعه را به وجود آورده اند ❕یعنی تا قبل از امام شیعه نبوده است ❕❕ 💠💠 👌شیعه به معنای کسانی که معتقد به امامت و ولایت علی علیه السلام و یازده فرزند معصومش هستند در زمان پیامبر گرامی وجود داشتند و خود پیامبر گرامی واژه « » را بر این گروه اطلاق کردند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 ❕بسيارى ديگر از علماى اسلام و دانشمندان اهل سنت مانند ابن حجر در كتاب صواعق و محمد شبلنجى در نور الابصار، اين را ذكر كرده‏ اند. 📚الصواعق ص 96_ نور الابصار ص 70 👌بنابراين به شهادت اين روايات نام و عنوان شيعه را پيامبر اسلام براى پيروان راه على عليه السلام و طرفداران او برگزيده است، و تاريخچه پيدايش شيعه نه بعد از رحلت و شهادت پيامبر اسلام بلكه به يك معنى در حيات خود آن حضرت بوده است، و اين واژه را به ياران و پيروان على عليه السلام اطلاق فرموده، و تمام كسانى كه پيامبر اسلام را به عنوان رسول خدا مى‏ شناسند، مى دانند كه او سخنى از روى هوى و نمى ‏گفت ؛ «و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد.- آنچه مى گويد چيزى جز وحى (الهى) كه بر او القا شده نيست.» ( نجم 3_4) و اگر فرموده است تو و پيروانت فائزان و رستگاران در قيامت هستيد. يك واقعيت است‏. 📚پیام قرآن ج 9 ص 24 ❕اما اين‏كه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مى‏ گويند براى اين است كه تا زمان حضرت امام صادق عليه‏ السلام به واسطه تسلط سياستمداران و زمامداران ستمگر، فرصت نشر علوم و معارف اسلام و تربيت ، آن‏طور كه براى ايشان فراهم شد، براى‏ امامان قبل از ايشان فراهم نگرديد 👌شیخ می نویسد ؛ «آن قدر مردمان از علوم امام صادق علیه السلام نقل كرده‏ اند كه به تمام بلاد و شهرها منتشر گشته و اصقاع عالم را فرا گرفته، و نقل نشده از احدى از علماى اهل بيت آنچه از آن حضرت نقل شده است ، همانا اصحاب حديث جمع كرده ‏اند اصحاب راويان از آن جناب را از ثقات با اختلاف‏شان در آراء و مقالات، عددشان به چهار هزار رسيده، و آن قدر دلائل واضحه بر امامت آن حضرت ظاهر شده كه دل‏ها را روشن نموده و زبان مخالف را گنگ كرده از طعن زدن در آن دلائل به ايراد شبهات » 📚الارشاد ج 2 ص 179 👌بنابر اين ايشان از موقعيت و فرصت، حداكثر استفاده را فرموده، علوم و معارف اسلام را تعليم و تدريس فرمودند و شاگردان بزرگى تربيت كردند كه هر كدام از علماى بزرگ اسلام به شمار مى ‏روند؛ از آن ، شيعه و پيروان آن حضرت را جعفرى گفتند و بعد هم اين لقب بر شيعه باقى ماند و امامان بعد هم آن را منع نفرمودند چرا كه غرض همه، ترويج دين و هدايت مردم بود؛ همه راستگو بودند و همه مردم را به يك راه كه يگانه راه راست است هدايت فرمودند. 📚معارف دین ج 3 ص 144 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا به امام صادق ، می گویند ❗️مگر بقیه امامان معاذ الله کاذب بوده اند که ایشان صادق شده اند ❕❕ 💠💠 👌از آنجایی که تمام امامان ما نور واحدی هستند ، ویژگی ها و صفاتی که لازمه امامت است ، از یکدیگر ارث می برند و همه آنان حائر یکدیگر هستند . ❕پیامبر گرامی فرمود: ٌ« تمام امامان در فضل و نزد خداوند یکسان هستند » 📚اثباه الهداه ج 2 ص237 🔹و فرمود ؛ « اولین ما مانند اخرین ما و اخرین ما مانند اولین ما هستند » 📚بحار الانوار ج 25 ص360 ❕اگر هر یک از امامان به لقبی خاص خوانده می شوند ، به این معنا نیست که سایر امامان ، از آن صفت و لقب بی بهره بوده اند ، بلکه این نامگذاری ها از آن جهت است که صفتی خاص از میان صفات یکی از امامان در جامعه ظهور و بروز خاصی داشته است و جامعه را تحت تاثیر قرار داده است لذا آن امام به همان صفت خوانده می شده است ، اگر چه بقیه امامان نیز آن صفت را به نحو کامل دارا بوده اند . ❕در رابطه با لقب امام ششم به صادق علیه السلام نیز همین بوده است . 🔹ابن خلكان از علمای مطرح اهل سنت می نویسد ؛ « جعفر بن محمد صادق يكى از امامان دوازده ‏گانه مذهب شيعه است، او از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام بوده و از جهت راستى در ملقب به صادق گرديده است » 📚وفیات الاعیان ج 1 ص 327 ❕گفته شده است كه منصور دوانيقى كه خود از كينه ‏توزترين دشمنان امام صادق عليه السّلام است، اين لقب را به او نسبت داده است. در بيان سبب اين مطلب آورده ‏اند كه ابو خراسانى از امام صادق عليه السّلام خواست كه او را به قبر جدّش امير المؤمنين عليه السّلام كه در آن زمان مخفى بود، راهنمايى كند. امّا امام صادق عليه السّلام از اين كار خوددارى كرده و به او خبر داد كه قبر امام امير المؤمنين عليه السّلام در ايّام حكومت مردى كه او را ابو جعفر منصور مى‏ نامند ظاهر خواهد شد. 👌ابو مسلم به منصور اين خبر را در ايّام حكومتش داد. در آن زمان منصور در رصّافه بغداد ساكن بود. او از شنيدن اين خبر شد و گفت ، اين همان شخص راستگوست‏ . 📚موسوعه الامام الصادق ج 1 ص 22 ❕بلکه اساسا این لقب توسط پیامبر گرامی به امام ششم علیه السلام اطلاق گردیده است . 🔹از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام پرسيدند كه امام بعد از تو كيست؟ فرمود: محمّد باقر كه علم را مى ‏شكافد شكافتنى. پرسيدند كه: بعد از او امام كه خواهد بود؟ فرمود: جعفر كه نام او نزد اهل آسمان‏ها صادق است. ❔گفتند: چرا به خصوص او را مى ‏نامند و حال آن كه همه شماها صادق و راستگوييد؟ 🔹فرمود ؛ « خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا كه آن حضرت فرمود ؛ « چون متولّد شود فرزند من جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسين عليهم السّلام او را صادق ناميد، زيرا كه پنجم از فرزندان او جعفر نام خواهد داشت و دعوى امامت خواهد كرد به دروغ از روى افتراء، و او نزد خدا كذّاب افتراكننده بر خدا است، پس حضرت امام زين العابدين عليه السّلام گريست و فرمود كه: گويا مى ‏بينم جعفر كذّاب را كه برانگيخته است خليفه جور زمان خود را بر تفتيش و تفحّص امام پنهان » 📚دلائل الامامه ص 112_ بحار الانوار ج 46 ص 230 ❕شیخ صدوق نیز در معانی الاخبار چنین می آورد ؛ « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند شود» 📚معانی الاخبار ص65 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⚫️کانال تقدیم می کند ؛ 🔳ویژه نامه شهادت امام علیه السلام 1⃣ ▪️ گوشه ای از شخصیت و امام صادق علیه السلام از دیدگاه معاصران امام و دانشمندان نامی اهل سنت در طول تاریخ ؛ 1⃣عموى شهيد امام صادق عليه السّلام زيد، پسر امام زين العابدين عليه السّلام از بلندى مقام آن حضرت چنين سخن گفته است ؛ « در هر زمانه‏ اى بايد حتما كسى از ما اهل بيت عليهم السّلام باشد تا خداوند به واسطه او بر مردم احتجاج كند و حجت زمان ما برادرزاده ‏ام جعفر است، هركس از او متابعت كند گمراه نشده و هركس با او مخالفت كند روى هدايت را نخواهد ديد » 📚الکافی ج 1 ص 307 2⃣مالك بن انس امام مالکی ها گوید ؛ « برتر و بالاتر از جعفر بن محمد را در علم و عبادت و پرهيزگارى، نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به ذهن بشرى خطور كرده است » 📚تهذیب التهذیب ج 2 ص 104 3⃣منصور دوانيقى در رثاى امام صادق عليه السّلام گفته است ؛ « جعفر بن محمد از جمله كسانى بود كه خداوند متعال در قرآن آنان را اين‏گونه توصيف كرده است: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا؛ سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم، به ميراث داديم او از آنان بود كه خداوند او را برگزيده و همواره در خيرات از ديگران پيش بود » 📚تاریخ یعقوبی ج 3 ص 17 4⃣عبد الرحمن بن ابو حاتم رازى مى‏ گويد ؛ « از پدرم شنيدم كه مى ‏گفت جعفر بن محمد ثقه (راستگو) است و درباره امثال او سؤال نمى ‏شود.هنگامى كه از ابو زرعه در رابطه روايت كردن جعفر بن محمد از پدرش و مقايسه آن با روايت سهيل بن ابى صالح يا روايت علاء از پدرش كه كدام يك صحيحتر است سؤال شد، شنيدم كه در پاسخ گفت: هيچگاه جعفر بن محمد با چنين اشخاصى مقايسه نمى‏ شود » 📚الجرح و التعدیل ج 2 ص 487 5⃣ابو حاتم محمد بن حيان درباره آن حضرت گفته است ؛ « او از نظر دانش، فقاهت و فضيلت از بزرگان اهل بيت عليهم السّلام به ‏شمار مى ‏آيد. » 6⃣ ابو عبد الرحمن سلّمى، درباره امام صادق عليه السّلام مى ‏گويد ؛ « او در ميان اهل بيت عليهم السّلام سرآمد همه اقران خود بود، علمش سرشار، پارسايى‏ اش از دنيا شديد، خوددارى‏ اش از تمام شهوات، تام و دانش و حكمتش كامل بود » 📚الامام الصادق و المذاهب الاربعه ج 1 ص 58 7⃣نويسنده كتاب حلية الاوليا مى‏ نويسد ؛ « از جمله آنان پيشواى سخنور، صاحب رتبه اول زمامدارى امام ناطق، داراى سرپرستى، ابو عبد اللّه جعفر بن محمد صادق بود كه به عبادت و خضوع روى آورده و عزلت و خشوع را برگزيده و از رياست‏ طلبى و انحصارطلبى نهى نمود » 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 72 8⃣شهرستانى اضافه بر كلام سلّمى مى ‏افزايد ؛ « در مدينه اقامت داشته و شيعيان و منسوبينش از دانش او بهره ‏مند شده و اسرار علوم را بر نزديكانش مى‏ گشود، سپس مدتى در عراق رحل اقامت افكند» 📚الملل و النحل ج 1 ص 147 9⃣خوارزمى در كتاب مناقب ابو حنيفه از قول او نقل مى ‏كند كه گفت ؛ « من فقيه ‏تر از جعفر بن محمد نديده‏ ام. و گفت اگر آن دو سال نبود نعمان هلاك مى‏ شد. مراد ابو حنيفه از آن دو سال، سال‏هايى است كه از امام صادق عليه السّلام كسب علم كرده است » 📚مناقب ابوحنیفه ج 1 ص 172 🔟ابن جوزى گويد ؛ « جعفر بن محمد بن على بن الحسين، همواره چنان به عبادت مشغول بود كه هيچگاه به فكر رياست‏ طلبى نيفتاد » 📚صفوه الصفوه ج 2 ص 94 1⃣1⃣محمد بن طلحه شافعى درباره امام صادق چنين نوشته است ؛ « او از بزرگان و سروران اهل بيت عليهم السّلام بود وى داراى دانشى سرشار، عبادتى بسيار، پارسايى آشكار و هميشه در حال ذكر بود، معانى قرآن را دنبال كرده و از ژرفاى آيات آن گوهرهاى معنا را استخراج نموده و به نتايج عجيب دست مى‏ يافت ، مناقب و صفات آن حضرت چنان زياد است كه كسى را ياراى شماره كردن آن نبوده و هر بيناى بيدارى از تنوع آن حيرت ‏زده مى‏ شود » 📚مطالب السوول ج 2 ص 56 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔ مادر امام صادق درسته که دختر ابوبکر بوده؟ آیا این با <والأصلاب الشامخه و الأرحام المطهره> میسازه؟ سوال بنده در مورد این عبارت هست آیا این عبارت در مورد امام صادق هم صادق است در حالی که ماری ایشان ابوبکر است مگر نمیگوییم هر کس بغض علی ع را دارد حرام زاده است ❗️❗️ 💠💠 👌مادر امام صادق علیه السلام بانوی مکرمه ای به نام « » بوده است . ایشان دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است و مادر ام فروه اسماء دختر عبدالرحمان بن ابی بکر بوده است . لذا مادر ایشان از طرف پدر و مادر به ابوبکر است . 📚امام شناسی ج15 ص26 🔸قرآن می فرماید ؛ « خداوند شكافنده دانه و هسته است، زنده را از خارج مى‏ سازد و مرده را از زنده، اين است خداى شما پس چگونه از حق منحرف مى‏شويد؟ » ( انعام 95) ❕از رواياتى كه در تفسير اين آيه يا آيات مشابه آن از امامان اهل بيت علیهم السلام به ما رسيده است استفاده مى ‏شود كه حيات و مرگ مادى نيست بلكه حيات و مرگ را نيز در بر مى‏ گيرد . افراد با ايمانى را مى ‏بينيم كه از پدرانى بى‏ ايمان به وجود مى ‏آيند، و افراد شرور و آلوده و بى‏ ايمانى را مشاهده مى ‏كنيم كه از نسل افراد پاكند، و قانون وراثت را با اراده و اختيار خود نقض مى ‏كنند كه اين خود يكى ديگر از نشانه ‏هاى عظمت آفريدگار است كه چنين قدرت اراده ‏اى به انسان بخشيده است. 📚تفسیر نمونه ج 5 ص 357 _ الکافی ج 2 باب طینه المومن و الکافر _ البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 456 🔸حضرت ام فروه بارز آیه و تولد زنده دل از مرده دل ، بوده و نشانه قدرت خداوندی محسوب می شده است که یک بانوی پاک و مطهره و طاهره و مومنه از نسلی به دنیا آمد که ریشه آن نسل می کرد به کسی که عداوت و دشمنی او با آیین الهی و اهل بیت علیهم السلام قطعی بوده و قساوت قلبش و انحراف او از حق و حقیقت و ایمان و اسلام حقیقی قابل و تردید نمی باشد . 🔸امام صادق علیه السلام در وصف مادر می فرماید ؛ « مادرم از جمله زنانى بود كه آورد و تقوى و پرهيزكارى را اختيار كرد و احسان و نيكوكارى نمود و خدا دوست دارد نيكوكاران را » 📚الکافی ج 1 ص 393 🔸مسعودی می نویسد ؛ « امّ فروة از تمامى زنان زمان خود زيادتر بود » 📚اثباه الوصیه ص 154 🔸شیخ عباس قمی می نویسد ؛ « امّ فروة چندان مجلّله و مكرّمه بود كه به سبب آن از حضرت‏ صادق عليه السّلام گاهى به «» تعبير كردند.» 📚منتهی الامال ج 2 ص 1338 ❕روايت شده از عبد الأعلى كه گفت ؛ « ديدم امّ فروة را كه پوشيده بود كسايى و طواف كعبه مى‏ كرد به صورتی كه كسى او را نشناسد، پس استلام كرد حجر الأسود را به دست چپ، مردى در آنجا با وى گفت ؛ « اى كنيز خدا! خطا كردى در سنّت و آداب كه با دست چپ استلام كردى. امّ فروة فرمود: انّا لأغنياء من ، يعنى: نمى ‏خواهد چيزى ياد ما دهى همانا ما از علم شما بى ‏نيازيم. » 📚بحار الانوار ج 46 ص 367 👌شیخ عباس در توضیح روایت فوق می گوید ؛ « ظاهرا آن مرد از فقهاى عامّه بوده، و چگونه غنى و بى ‏نياز نباشد از فقه عامّه و اهل سنت ، زنى چون ام فروه كه شوهرش باقر علوم اوّلين و آخرين باشد، و پدر شوهرش حضرت امام زين العابدين عليه السّلام، و فرزندش ينبوع علم و معدن حكمت و يقين جعفر بن محمّد الصادق الأمين- صلوات اللّه عليهم اجمعين- باشد، و پدرش از ثقات و معتمدان علىّ بن الحسين عليه السّلام و يكى از فقهاى سبعه مدينه باشد در حجر علم تربيت شده و در بيت فقه نشو و نما كرده » 📚منتهی الامال ج 2 ص 1338 💠ما معتقدیم که پدران الهی انسان های والا مقام و مادران آنها انسان های پاک و پاکیزه از هر گونه بوده اند چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « پيوسته خداوند مرا از صلب پدران پاك به رحم مادران پاك دامن منتقل كرد تا اينكه متولّد شدم درحالى‏ كه هرگز مرا به آلودگيهاى جاهليّت آلوده نساخت». 📚بحار الانوار، ج 15، ص 117؛ مجمع البيان، ج 3- 4، ص 497. ❕یا در زيارت در مورد فرزندزاده پيامبر، امام حسين عليه السّلام آمده است ؛ « گواهى مى‏ دهم كه تو نورى بودى در صلب والاى پدران و رحم پاك مادران و هرگز عصر جاهليّت با تمام آلودگي هايش تو را آلوده نساخت و جامه ‏هاى سياه آن بر تو پوشانده نشد». 📚مصباح المتهجد ص 717 🔸امام صادق علیه السلام نیز از صلب پدران پاک که منتهی می شود به پیامبر گرامی اسلام یافت و از سوی دیگر مادر ایشان هم ام فروه آن انسان مومنه و وارسته بوده که مصداق بارز « الارحام المطهره » بوده است و ناپاکی جد اعلای او به هیچ عنوان بر این بانوی بزرگوار نگذاشته است و ایشان مصداق بارز « متولد شدن زنده از مرده » بوده اند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔شما اصلا بر چه اساسی می گویید خمس واجب است ❕اگر آیه قرآن است آیه مربوطه به خمس جنگی است نه در آمد سالیانه❕❕ 💠💠 👌دلیل ما برای وجوب خمس قرآن و روایات شیعه و اهل سنت می باشد . ❕خداوند می فرماید ؛ « واعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبى‏ وَالْيَتامى‏ وَالْمَساكِينِ وَابْنِ السَّبِيل‏» « بدانيد هر گونه غنيمتى به شما رسد خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است‏» 🔰انفال 41 ❕موضوع مهمی كه در اين آيه بايد مورد بررسى دقيق قرار گيرد و در حقيقت قسمت عمده بحث در آن متمركز مى‏گردد، اين است كه لفظ" غنيمت" كه در آيه آمده است تنها شامل غنائم جنگى مى‏شود يا هر گونه در آمدى را در بر مى‏گيرد؟. 👌در صورت اول آيه تنها خمس غنائم جنگى را بيان مى‏كند و براى خمس در ساير موضوعات بايد از سنت و اخبار و روايات صحيح و معتبر استفاده كرد و هيچ مانعى ندارد كه قرآن به قسمتى از حكم خمس و به تناسب مسائل جهاد اشاره كند و قسمت‏هاى ديگرى در سنت بيان شود. ❕مثلا در قرآن مجيد نمازهاى پنجگانه روزانه صريحا آمده است، و همچنين به نمازهاى طواف كه از نمازهاى واجبه است اشاره شده، ولى از نماز آيات كه مورد اتفاق تمام مسلمانان اعم از شيعه و سنى است ذكرى به ميان نيامده است، و هيچكس را نمى‏يابيم كه بگويد چون نماز آيات در قرآن ذكر نشده و تنها در سنت پيامبر آمده نبايد به آن عمل كرد، و يا اينكه چون در قرآن به بعضى از غسل‏ها اشاره شده و سخن از ديگر غسل‏ها به ميان نيامده است بايد از آن صرف نظر كرد، اين منطقى است كه هيچ مسلمانى آن را نمى‏پذيرد. بنا بر اين هيچ اشكالى ندارد كه قرآن تنها قسمتى از موارد خمس را بيان كرده باشد و بقيه را موكول به سنت نمايد و نظير اين مسئله در فقه اسلام بسيار زياد است. 💠ولى با اين حال بايد ببينيم كه" غنيمت" در لغت و در نظر عرف چه معنى مى‏دهد؟! آيا راستى منحصر به غنائم جنگى است و يا هر گونه در آمدى را شامل مى‏شود؟ 👌آنچه از كتب لغت استفاده مى‏شود، اين است كه در ريشه معنى لغوى اين كلمه عنوان جنگ و آنچه از دشمن به دست مى‏آيد، نيفتاده است، بلكه هر در آمدى را شامل مى‏شود. 📚تفسیر نمونه ج7 ص175 👌لغت نويسان عرب براى لفظ غنيمت معنى وسيعى ذكر مى كنند كه اختصاص به غنائم جنگى ندارد بلکه هر گونه در آمدی را شامل می سود که برخى را يادآور مى شويم: 1⃣ خليل بن احمد فراهيدى مى گويد: «الغُنمُ: الفَوزُ بالشى‏ء من غير مشقّة». «هر چه را كه انسان بدون رنج به دست آورد، غنيمت است». 📚کتاب العین ماده غنم 2⃣ ازهرى مى گويد: «الغُنمُ الفَوزُ بالشَّى‏ء و الاغتِنامُ انتِهاز الغُنم». «غنم به دست آوردن چيزى است و اغتنام، بهره بردارى از غنيمت است». 📚تهذیب اللغه ماده غنم 3⃣ ابن فارس مى نويسد: «الغُنْمُ أصلٌ صَحيحٌ واحدٌ يَدلّ عَلى افادَةِ شَى‏ء لَمْ يَمْلِك مِنْ قَبلُ ثُمَّ يَخْتَصُّ بِما أُخِذَ مِنَ الْمُشْرِكين». « «غنم يك ريشه بيش نيست كه حاكى از به دست آوردن چيزى است كه پيش تر داراى آن نبوده است و بعد، در مورد غنائم جنگى به كار مى رود». 📚مقاييس اللغة، ماده غنم. ❕در اين جا به همين مقدار از گفتار بزرگان ادب اكتفا مى كنيم، با ذكر اين نكته كه تفسير غنيمت به مطلق «درآمد»، در اغلب لغتنامه هاى عربى وارد شده است ( به نهاية ابن اثير، و قاموس فيروز آبادى، تاج العروس زبيدى، ماده غنم مراجعه فرماييد.) 👌اتفاقاً قرآن اين واژه را در مطلق «سود بردن» به كار مى برد، آنجا كه مى فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‏ إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ». «اى افراد با ايمان، هنگامى كه در راه خدا گام مى زنيد- براى جهاد سفر مى كنيد- تحقيق كنيد. و به كسى كه بر شما سلام مى كند نگوييد مؤمن نيستى، تا بخواهيد از اين راه به كالاهاى دنيوى دست يابيد، زيرا نزد خداوند بهره هاى فراوانى است».( نساء 94) 👌جمله «فعند اللّه مغانم» در اين آيه، پاداش هاى دنيوى و اخروى را شامل مى شود، هر چند مربوط به درآمدهاى جنگى نباشد، بلكه مى توان گفت مراد از آن، پاداش اخروى است، در مقابل «عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنيا»، «كالاهاى زندگى دنيوى». ❕ابن ماجه در سنن خود، از رسول خدا نقل مى كند كه پيامبر به هنگام دريافت زكات مى فرمود:«اللّهُمَّ اجْعَلْها مَغْنَماً وَلا تَجْعَلْها مَغْرَماً». «خداوندا! اين زكات را براى پردازنده آن سود و پاداش قرار ده و آن را ضرر و زيان قرار مده». 📚سنن ابن ماجه ح 1797 👌👌ادامه پاسخ 👇👇 @Rahnamye_Behesht
👌👌👌ادامه پاسخ 👇👇👇 ❕احمد بن حنبل از رسول خدا نقل مى كند: «غَنِيمَةُ مَجالِسِ الذِّكْرِ الْجَنَّةُ». «سود مجالسِ ياد خدا، بهشت است». 📚مسند احمد ج2 ص330 👌حضرتش ماه رمضان را چنين توصيف مى كند: «غنم للجنّة» «سودى براى بهشت است». 📚همان مدرک ج2 ص377 ❕پس از مجموع كاربردهاى كلمه غنیمت در قرآن و حديث و كتب لغت و استعمالات عرب بر مى‏آيد كه معناى آن مطلق دستاورد انسان است، چه از دشمن يا غير او ، و آیه قرآن نیز تصریح دارد که در هر در آمد و سود بردن انسان خمس است . 📚راهنمای حقیقت ص558 ❕در متون معروف و اصلى تشيّع احاديث فراوانى در زمينه خمس و چيزهائى كه خمس به آنها تعلّق مى‏گيرد، و طرز تقسيم و مصرف و ساير احكام آن رسيده است، كه ذكر تمام آنها در اين مختصر ممكن نيست. در كتاب معروف «وسائل الشّيعه» بيش از هشتاد حديث در پانزده باب مختلف در زمينه احكام خمس از كتب معروف شيعه جمع‏آورى شده است. 💠باب اوّل، درباره اصل وجوب خمس. 💠باب دوم، درباره وجوب خمس در غنائم جنگى. 💠باب سوم، درباره معادن. 💠باب چهارم، نصاب معادنى كه خمس به آن تعلّق مى‏گيرد. 💠باب پنجم و ششم، درباره وجوب خمس در گنج. 💠باب هفتم، درباره وجوب خمس در چيزهائى كه به وسيله غوّاصى از درياها بيرون مى‏آورند. 💠باب هشتم، درباره وجوب خمس در منافع حاصل از تجارت، صنعت و زارعت و مانند آن. 💠و بابهاى ديگر، در مورد طرز تقسيم خمس و مستحقّين آن و بعضى ديگر از موارد وجوب خمس است. 📚وسایل الشیعه ج9 ص483 به بعد کتاب الخمس 👌در باب هشتم كه يكى از مهمترين ابواب خمس مى‏باشد و درباره عوايدى كه از انواع كسبها و تجارتها و صنايع به دست مى‏آيد بحث مى‏كند، ده حديث وارد شده كه عموم فقهاى ما بر طبق آن فتوا داده‏اند، كه هرگونه درآمدى از هرگونه كسبى عايد انسان شود، اگر از مخارج و هزينه ‏هاى گوناگون سال او افزايش داشته باشد، يعنى در آخر سال پس از كسر تمام مخارج، چيزى براى او به عنوان اندوخته باقى بماند، بايد يك پنجم آن را به عنوان خمس به امام يا جانشين امام بدهد، تا در مصارف لازم كه به آن اشاره كرديم مصرف گردد. 📚وسایل الشیعه ج9 ص499 باب 8 ❕يكى از شيعيان به امام جواد عليه السلام نوشت: آيا خمس بر همه چيزهايى است كه كسى بهره مى‏ برد، كم باشد يا زياد؟ از همه انواع درآمد و بر صنعتگران هم هست؟ و چگونه است؟ امام عليه السلام نوشت: «خمس پس از مؤونه و مخارج است.» 📚التهذیب ج4 ص123 👌از اين جواب كوتاه برمى‏آيد كه آنچه را پرسنده گفته، امام عليه السلام تأييد كرده است و كيفيت پرداخت و محاسبه خمس هم ياد شده است. ❕سماعه گويد: از امام كاظم عليه السلام درباره خمس پرسيدم. فرمود: «هر چه كه مردم به دست آورند، كم باشد يا زياد، خمس دارد.» 📚الکافی ج1 ص545 👌ابوعلى بن راشد (از وكلاى امام جواد و امام هادى عليهما السلام) گويد: به حضرت هادى عليه السلام گفتم: مرا دستور دادى كه به كار تو بپردازم و حق تو را بگيرم. به پيروانت گفتم، برخى گفتند: حق امام چيست؟ نمى‏دانستم چه جواب دهم. حضرت فرمود: «خمس بر آنان واجب است» گفتم: در چه چيز؟ فرمود: «در كالا و وسايلشان». گفتم: آنكه تجارت مى‏كند يا چيزى را با دستش مى‏سازد چه؟ فرمود: «اگر بتوانند، پس از هزينه‏ هايشان». 📚الاستبصار ج2 ص55 ❕در روایات اهل سنت هم ، نقل های متعددی آمده است که پیامبر گرامی از مردم خمس درآمد سالیانه را دریافت می کرده اند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5421 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA