eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔این که در روایتی آمده است که امام جواد علیه السلام می گوید من منکر فضل و برتری ابوبکر و عمر نیستم چگونه با شیعه در مورد آنها جور می آید ❗️❗️ مگر آنان قاتل حضرت زهرا نبودند ❕ 💠💠 👌روایتی است طولانی که مرحوم طبرسی از امام جواد علیه السلام نقل می کند که ایشان در حال مناظره با یحیی بن اکثم و تنی چند از علمای اهل سنت بودند . در فرازهایی از این روایت چنین آمده است ؛ ❕« روايت شده كه پس از ازدواج حضرت جواد با ام الفضل روزى در مجلس مأمون كه حضرت جواد نيز حضور داشت و گروه زيادى نيز بودند يحيى بن اكثم بامام جواد عليه السّلام عرض كرد شما در باره اين خبر چه ميفرمائيد كه روايت شده جبرئيل بر پيغمبر نازل شد و گفت يا محمّد پروردگارت سلام ميرساند و ميگويد از ابا بكر بپرس ببين آيا از من راضى هست يا نه. 👌حضرت جواد فرمود من منكر ابى بكر نيستم ولى كسى كه اين خبر را نقل ميكند بايد متوجه آن خبر ديگر باشد كه پيغمبر در حجة الوداع فرمود: دروغگو بر من زياد شده و زيادتر خواهد شد. ❕هر كس عمدا بر من دروغ ببندد نشيمنگاهش پر از آتش مى‏شود هر وقت حديثى شنيديد آن را با قرآن كريم و سنت من مقايسه كنيد هر كدام كه موافق كتاب خدا و سنت من بود قبول كنيد و هر كدام مخالف كتاب خدا و سنت من بود رد كنيد. 👌اين خبرى كه تو نقل كردى موافق كتاب خدا نيست زيرا خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ خدائى كه بر راز دل و افكار پنهان انسان مطلع است نمى ‏داند ابا بكر از او راضى است يا راضى نيست جبرئيل را ميفرستد تا حقيقت معلوم شود و از ته قلب مى‏گويد كه چگونه است. اين حرف را عقل نمى ‏پذيرد. ❕يحيى گفت روايت شده كه ابا بكر و عمر سرور پيران بهشت هستند نظر شما در باره اين روايت چيست فرمود اين خبر نيز محال است زيرا بهشتيان تمام جوانند در آنجا پيرى وجود ندارد اين خبر را بنى اميه جعل كردند در مقابل خبرى كه پيغمبر اكرم در باره امام حسن و امام حسين فرموده آن دو سرور جوانان بهشتند... 👌يحيى گفت روايت شده كه سكينه و وقار از زبان عمر بيان ميكند. امام جواد فرمود من منكر عمر نيستم ولى ابا بكر از عمر افضل است او خودش بالاى منبر مى ‏گويد مرا شيطانى است كه گاهى عارضم مى‏شود هر وقت ديديد منحرف شدم مرا براه آوريد.... 📚الاحتجاج ج2 ص447 👌برای پاسخ توجه به چند نکته لازم است ؛ 1⃣این روایت در کتاب احتجاج بدون سند نقل شده است لذا از حیث سندی ضعیف تلقی می شود . 2⃣امام جواد عليه السلام اين مطلب را در برابر طر فداران ابوبكر و عمر فرموده اند و طبيعی است كه وقتي كسی مي خواهد با مخالفين خودش مناظره كند ، نمي تواند مخالفت علنی خود را با تمام عقايد آن ها اعلام كند ؛ چون در اين صورت هيچ تأثيري بر آن ها نخواهد داشت . همانند داستان حضرت ابراهيم عليه السلام ، قرآن نقل می کند ؛ ❕« هنگامی که ( تاریکی ) شب او را پوشانید ستاره ای مشاهده کرد گفت این خدای من است اما هنگامی که غروب کرد گفت غروب کنندگان را دوست ندارم ، و هنگامی که ماه را دید ( که سینه افق را ) می شکافت گفت این خدای من است اما هنگامی که افول کرد گفت اگر پرودگارم مرا راهنمایی نکند مسلما از جمعیت گمراهان خواهم بود ، و هنگامی که خورشید را دید ( که سینه افق را ) می شکافت گفت این خدای من است ، این ( که از همه ) بزرگتر است اما هنگامی که غروب کرد گفت ای قوم من از شریکهایی که شما ( برای خدا ) می سازید بیزارم ، من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم » 🔶انعام 75-79 👌ابراهیم در برابر هر یک از این گروهای سه گانه قرار گرفت و نظر آنها را به عنوان یک پذیرفت و با آنها هم صدا شد تا هنگام غروب این کواکب آسمانی اشتباه آنها را روشن سازد . ❕همان گونه که مثلا ما با طرفداران سکون زمین و حرکت خورشید رو به رو می شویم و می گوییم بسیار خوب زمین ساکن است و خورشید ولی می دانید که لازمه این سخن آن است که خورشید با این فاصله عظیمی که با ما دارد در هر 24 ساعت چه دایره عظیمی را طی کند و چه سرعتی باید داشته باشد سرعتی که برای چنین جسمی اصلا محال است پس فرض شما باطل است . 💠این یکی از بهترین راه هایی است که برای نظرات مخالفان پیموده می شود بی آنکه حس عصبیت و لجاجت آنها تحریک گردد نخست با آن ها به عنوان یک فرضیه هم صدا شدن و سپس نتایج فاسد را نشان دادن درست همانند آنچه ابراهیم انجام داد ، امام جواد نیز برای بیان مطاعن ابوبکر و عمر نخست با طرفداران آنها در فضل و برتری آنها هم صدا شد و گفت منکر فضل آنها نیستم اما پس از آن این فرض را با بیان مطاعن آنها باطل ساخت . 💠ادامه 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
💠ادامه 👇👇👇 3⃣در اینجا پاسخ سومی نیز می باشد به این که امام تعابیر « من منکر فضل ابوبکر نیستم یا ابوبکر از عمر بیشتر بوده است» را از روی توریه بیان کرده اند . 👌 توریه اين است كه انسان سخنى بگويد كه ظاهرى دارد اما منظور گوينده چيز ديگر است، هر چند شنونده نظرش متوجه همان ظاهر مى‏ شود ❕ فى المثل كسى از ديگرى سؤال مى ‏كند كى از سفر آمدى؟ او مى‏ گويد: پيش از غروب در حالى كه پيش از ظهر آمده است، شنونده از ظاهر اين كلام كمى قبل از غروب را مى‏ فهمد، در حالى كه گوينده قبل از ظهر را اراده كرده، چرا كه آنهم قبل از غروب است ، این در صورتی است که از نظر مفهوم لغوى و عرفى قابليت دو معنا دارد ولى ذهنيات مخاطب آن را بر معنى خاصى تطبيق مى ‏كند در حالى كه گوينده اراده معنى ديگرى را دارد. 📚تفسیر نمونه ج19 ص95 ❕کلمه « » که در کلام امام علیه السلام آمد دو معنا دارد ؛ 1⃣برتری 2⃣پستی و پوچی و فرومایگی که کلمه فضول از آن گرفته میشود. 📚معجم الوسیط ، ماده فضل ❕امام می گوید من منکر فضل ابوبکر نیستم یا فضل ابوبکر از عمر بیشتر بوده است ، مخاطب که علمای اهل سنت هستند فکر می کنند معنای اول از فضل مد نظر امام است اما امام معنای دوم از آن را قصد کرده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چگونه تشیع می گوید ابوبکر در کشته شدن حضرت زهرا رضی الله عنه نقش داشته است در حالی که در کتاب کشف الغمه عالم تشیع اربلی آمده است که امام باقر ، ابوبکر را نام نهاده است ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که در کتاب کشف الغمه از عروه بن عبد الله نقل شده است که او می گوید من از امام باقر در مورد زینت شمشیر سوال کرد . امام باقر گفت اشکالی ندارد ، ابوبکر صدیق شمشیرش را زینت می کرد ، گفتم شما به او می گویید صدیق ؟ امام باقر از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد » 📚کشف الغمه ج2 ص147 👌حال توجه به چند لازم است ؛ 1⃣این روایت از حیث سندی ارسال دارد و ضعیف می باشد . 👌ناقل آن على بن عيساى اربلى است كه در سال 693 می زیسته است از فردى به ‏نام عروة بن عبداللَّه نقل مى ‏كند كه در عصر امام باقر (114- 57) مى‏ زيسته است. آيا چنين حديث بى سندى قابل است؟ 2⃣در رجال شيعه، تنها يك عروةبن عبداللَّه بن قشير جُعفى است كه وى كاملًا مجهول است. 📚تنقیح المقال ج2 ص251 👌و در رجال سنى وى به نام عروة بن عبداللَّه بن قشير جعفى، مكنى به «ابوسهل» آمده است، كه شاگرد عبداللَّه بن زبير بوده است . مردى كه نزد عبداللَّه بن زبير تلمّذ كرده و از او نقل مى‏ كند، از نظر روحيه بايد با او نزديك باشد و اين خاندان كاملًا از اميرمؤمنان منحرف بودند و قطعاً قول چنين فردى نمى ‏تواند سند باشد. 📚تهذیب الکمال ج10 ص27 3⃣از اين گذشته، دقت در مضمون حديث مى ‏رساند كه كاملًا از زبان امام علیه السلام دروغ گفته شده است زيرا مى‏ گويد: من از ابى جعفر عليه السلام در باره زينت كردن شمشير سؤال كردم. ايشان فرمود: ابوبكرِ صديق شمشير خود را مى‏ آراست. پرسيدم: او را صديق مى‏ نامى؟ از جاى خود پريد و رو به قبله ايستاد و فرمود: آرى صديق! آرى صديق! آرى صديق! هركس نگويد او صديق است خداوند سخنش را در دنيا و آخرت نپذيرد. 👌اين عملِ غير متناسب با امام باقر عليه السلام و مبالغه بيش از حد در اين مورد، نشانه آن است كه عروة بن عبداللَّه شاگرد عبداللَّه ‏بن زبير اين حديث را از زبان حضرت جعل كرده است‏. 4⃣به فرض هم که بگوییم روایت صحیح است ، ثابت است که روایت از باب تقیه صادر شده است .زیرا بنی اميه و بعد از آن ها بني العباس ، چنان عرصه را بر شيعيان تنگ كرده بود كه حتي دستور داده بودند هر كسي اسمش علي باشد ، او را از دم تيغ بگذرانند . 📚تاریخ مدینه دمشق ج41 ص481 👌در چنين وضعيتي كاملاً منقطی است كه چنين رواياتی از باب تقيه و براي حفظ جان شيعيان صادر شده باشد ؛ به خصوص كه راوی آن عروة بن عبد الله از مخالفين سر سخت اهل بيت بوده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این کتاب اللمعه البیضاء اقای تبریزی چیه که تو کتابش آورده «سینه های حضرت زهرا بسیار طولانی ( بسیار بزرگ ) بود ؛ به طوری که آن را از شانه اش به سمت پشت سر می انداخت و فرزندانش را از پشت سر شیر می داد ...» کانال های ضد دین به خاطر این سخنش به شیعه حمله می کنند ❗️❗️ 💠💠 👌مطلب مذکور در هیچ روایتی از کتب تشیع نیامده است و استناد آن به کتب حدیثی تشیع کذب و دروغ است . ❕مولف مذکور چنین می نویسد ؛ « وكان ثدياها طويلين بحيث كانت تلقيهما من أعلى كتفيها على عقبها، وترضع أولادها من وراء ظهرها ، على ما ذكر بعضهم ذلك مسندا إلى الرواية. « سينه هاي آن حضرت طولاني بود؛ به گونه‌ي كه آن را از شانه اش به سمت پشت سر مي‌انداخت و فرزندانش را از پشت سر شير مي‌داد، بنا بر آنچه برخي از علماي آنها با استناد به روايت شان اين مطلب را ذكر كرده اند» 📚اللمعه البیضاء ص235 ❕منظور از « بعضهم » علمای اهل سنت هستند که چنین مطالب موهونی را در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها نقل می کنند و مولف کتاب مذکور آقای ( متوفای 1310 ق) تنها قصدش آن بوده است که نقل اهل سنت را بیان کند و رد کند و تعبیر « علی ما ذکر بعضهم » نشانه رد این سخن از سوی نویسنده است . ❕اگر این سخن را نیز نپذیریم باز هم می گوییم این نقل برای ما ندارد و روایتی در این رابطه در کتب حدیثی ما نیامده است و نقل چنین مطالبی از هر کس باشد مردود است و صاحب چنین نقلی شایسته انتقاد و ملامت و باز خواست است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یکی از علمای اهل سنت این شبهه را کرد که چگونه می گویید حضرت زهرا به رسیده است در حالی که در کتب حدیثی شیعه مانند بحار الانوار گفته شده است فاطمه ❗️❗️ 💠💠 👌وفات کلمه ای عام است که هم شامل مرگ طبیعی می شود و هم شامل شهادت می گردد . ❕در همان کتاب بحار الانوار از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « سبب فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با غلاف شمشیر او را مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و گرفتار بیماری شدیدی شد و از دنیا رفت » 📚بحار الانوار ج43 ص170 👌می بینیم برای حضرت زهرا سلام الله علیها تعبیر به وفات شده است . ❕در مورد شهادت امام حسین علیه السلام نیز تعبیر وفات شده است . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « آگاه باشيد كه امتم حسين را مي كشند، پس هر كس پس از او را زيارت كند، خداوند ثواب يك حج از حجهاي مرا براي وي مي نويسد » 📚مناقب ج3 ص272 👌در رابطه با شهادت علی علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است . « كان مع أخيه الحسن بعد وفاة أبيه عليهم السلام عشر سنين وبقي بعد وفاة أخيه الحسن عليه السلام إلي وقت مقتله عشر سنين.» «امام حسين عليه السلام، پس از پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن عليه السلام و ده سال پس از ايشان زندگي كرد » 📚بحار الانوار ج44 ص200 👌و آمده است ؛ « کان امیر المومنین قبل الفجر لیله الجمعه ...» 📚بحار الانوار ج42 ص227 👌در رابطه با شهادت امام حسن علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است ؛ « فی حدیث طویل فی ذکر الحسن بن علی » 📚بحار الانوار ج17 ص31 👌در رابطه با شهادت حضرت جعفر و جناب زید بن حارثه هم تعبیر به وفات شده است ؛« ان النبی حین جاءته جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه » 📚بحار الانوار ج21 ص55 ❕در رابطه با شهادت امام سجاد هم تعبیر به وفات شده است ؛ « فی الخامس و العشرین من المحرم کانت السجاد » 📚بحار الانوار ج46 ص152 👌در مورد شهادت امام صادق هم تعبیر به وفات شده است ؛ « کنا بالمدینه بعد ابی عبد الله ...» 📚بحار الانوار ج47 ص262 👌در رابطه با شهادت امام کاظم علیه السلام هم تعبیر وفات شده است . « فی الخامس و العشرین من رجب کانت ابی الحسن موسی بن جعفر » 📚بحار الانوار ج48 ص206 ❕اهل سنت معتقدند که عمر به رسیده است اما در مورد او تعبیر به وفات کرده اند ؛ « ويقال كان فتح الري قبل عمر بسنتين » 📚تاریخ طبری ج2 ص536 ❕هيثمي در كتابش بابي را با عنوان «باب عمر رضي الله عنه» قرار داده است . 📚مجمع الزوائد ج9 ص74 ❕با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که تعبیر به وفات ، تعبیری اعم است که هم شامل شهادت و هم شامل مرگ طبیعی می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا حضرت علی از خود حضرت فاطمه دفاع نکرد اما پس از شهادت او وقتی خلفا قصد نیش قبر و نماز خواندن بر جنازه ایشان را داشتند با از او دفاع کرد ❗️آیا این یکی از بزرگترین تناقض های شیعه نیست ❕ 💠💠 👌در رابطه با فلسفه عدم دفاع علی علیه السلام از حضرت زهرا سلام الله علیها و تعرض دستگاه خلافت به ایشان به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205 ❕حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر خشمی که از مردمان زمان خودشان داشتند که چگونه حق خلافت حضرت علی را به جا نیاوردند و به دختر پیامبرشان جسارت کرده و اسباب شهادتشان را فراهم کردند ، به حضرت امیر وصیت کردند که ایشان را پنهانی دفن کرده و کسی را از احوال ایشان مطلع نکنند تا جهانیان بدانند که دختر پیامبر با حالت خشم و غضب از مردم از دنیا رفت و وصیت کرد که هیچ یک از آنان حق شرکت در تشییع جنازه و نماز خواندن بر او را نداشته باشند. 👌شیخ کلینی روایت می کند: « چون فاطمه بیمار شد وصیت نمود به علی که بیماری او را کتمان کند و مردم را بر احوال او مطلع نسازد پس حضرت به وصیت او عمل کرد و او را در شب دفن نمود و اثر قبر او را کرد...» 📚الکافی ج1 ص381 📚امالی طوسی ص109 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه به علی گفت زمانی که من از دنیا رفتم شبانه دفنم کن و آن دو نفر ( ابوبکر و عمر ) را مطلع نکن» 📚معانی الاخبار ص356 🔶در روایت دیگر آمده است: « فاطمه شبانه دفن شد و علی و حسن و حسین او را دفن کرده و قبرش را پنهان ساختند زیرا او نسبت به مردم خشمگین بود و نمی خواست آنان در مراسم فوت او شرکت کنند و علی قبر او را با زمین نمود تا شناخته نشود » 📚بحار الانوار ج43 ص183 🔶امام صادق فرمود: « فاطمه وصیت کرد تا شبانه و مخفیانه دفن شود تا ابوبکر و عمر بر او نماز نخوانند» 📚علل الشرایع ج1 ص185 👌علمای اهل سنت نیز این مضمون را نقل کرده اند. ❗️بخاری روایت می کند: « فاطمه شش ماه پس از پیامبر زنده بود .هنگامی که از دنیا رفت علی او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🔶ابن قتیبه می نویسد: « فاطمه قسم خورد که با ابوبکر سخن نگوید و کرد که شبانه دفن شود تا ابوبکر در دفن وی حضور نداشته باشد» 📚تاویل مختلف الحدیث ج1 ص300 🔶صنعانی می نویسد: « فاطمه دختر پیامبر شبانه به خاک سپرده شد تا ابوبکر بر او نماز نخواند چون بین آن دو پیشامدهایی رخ داده بود» 📚المصنف ج3 ص521 ❕در نقلی در کتاب دلائل امامه آمده است ؛ 👌صبح آن شبى كه فاطمه عليها السّلام را دفن نمودند اثر چهل قبر جديد در قبرستان بقيع مشاهده مى‏ شد ،هنگامى كه مسلمانان از درگذشت حضرت فاطمه آگاه و متوجه بقيع شدند با قبر جديد مواجه گرديدند، نتوانستند قبر حضرت زهرا را از ميان آن چهل قبر تشخيص دهند... زعماى قوم گفتند: گروهى از زنان مسلمان را احضار كنيد كه اين قبرها را بشكافند تا جنازه فاطمه را به دست بياوريم و بر بدن او نماز بخوانيم و قبرش را زيارت كنيم. 👌هنگامى كه خبر اين توطئه به گوش حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام رسيد، در حالى آمد كه خشمناك، چشمان مباركش سرخ، رگهاى گردنش بيرون زده، قباى زرد رنگى پوشيده بود كه آن را به هنگام غضب و ناراحتى مى‏پوشيد و دست بر ذو الفقار گرفته بود، آمد تا وارد بقيع شد. شخصى به ميان مردم رفت و گفت: اين على بن ابى طالب است كه با اين حالت آمده و سوگند مى‏خورد كه اگر يك سنگ از اين قبور شود شمشير را در ميان همه شما بگذارد و تا آخرين نفر شما را نابود نمايد. ❕عمر در حالى كه با يارانش بود، با حضرت امير عليه السّلام ملاقات كرد و گفت: اى ابو الحسن! چه منظور دارى؟ به خداوند سوگند ما قبر فاطمه را مى‏شكافيم و بر جنازه ‏اش نماز مى‏گزاريم.حضرت امير لباسهاى وى را گرفت و او را از جاى بر كند و بر زمين زد و فرمود:اى ابو السوداء! ...به حقّ آن خدايى كه جان على در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد. عمر! از اين خيال در گذر! پس از عمر ابو بكر با حضرت امير ملاقات نمود و گفت:اى ابو الحسن! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند مى‏دهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمى‏پسندى خوددارى مى‏كنيم راوى مى‏گويد: على عليه السّلام را رها كرد و مردم پراكنده شدند و به دنبال مقصود خود بازنگشتند. 📚دلائل الامامه ص136 👌این نقل به صورت و بدون سند از فردی به نام محمد بن همام که او نیز است نقل شده است ، بنابراین روایت از حیث سندی ضعیف است و نمی توان آن را دلیلی بر تناقض و تضاد در رفتار علی علیه السلام کرد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی از ضد دینان شبهه می کنند که شما این قدر از حضرت زهرا تعریف و تمجید می کنید بگویید ایشان چه به بشریت کردند ❕چه اختراع و اکتشافی داشتند که دارای چنین مقامی شدند ❗️ 💠💠 👌از آیات و روایات استفاده می شود که خداوند عالم را برای انسان آفریده است ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4783 ❕و انسان هم برای به کمال و رسیدن خلق شده است . 👌 در روایتی امده است که خداوند در صحف ،حضرت موسی چنین فرمود: « ای بندگان من شما را نیافریدم تا بدین وسیله از و کمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در آسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است» 📚علل الشرایع ج1 ص13 👌در روایت دیگری امام علیه السلام فرمود: « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده بلکه آنان را آفریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه آنان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه آنان را خلق کرد تا به آنان نفع برساند و آنان را در جایگاه نعمت های قرار دهد» 📚بحار الانوار ج5 ص313 ❕بنابراین هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال و سعادت است ، خداوند برای این هدف پیامبران خود را به سوی مردم فرستاد تا با تعلیم و تربیت مردم ، را به کمال و سعادت اخروی نزدیک کنند . ❕در آیات متعددی خداوند هدف از ارسال پیامبران را تزکیه و تربیت بندگان بیان کرده است ؛ 💠جمعه 2_ بقره 129 🔰یکی از برنامه های مهم انبیاء برای به سعادت رساندن مردم تربیت است ، آنان انسان های پاک و صالح و برگزیده هستند که با عمل، تقوی و راستی و درستی را به بندگان آموزش می دهند و آنان را به طرق کمال هدایت می کنند ،و از دوزخ نجات می دهند لذا خداوند می فرماید ؛« براى شما زندگى رسول خدا سرمشق بود»( احزاب 21) و می فرماید ؛« براى شما سرمشق نيكويى در زندگى ابراهيم و كه با او بودند وجود داشت‏ » ( ممتحنه 4) 👌بنابراین روشن می شود که انبیاء بزرگترین خدمت را به بشریت می کنند زیرا آنان را به سعادت و کمال اخروی و ابدی رهنمون می سازند و از عذاب نجات می دهند ، به همین خاطر است که در روایات ما از هدایتگران الهی به عنوان پدران معنوی انسان یاد شده است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6296 ❕اگر مخترعان و مکتشفان سبب انسان به برخی از اسباب آسایش و راحتی در زندگی زود گذر دنیا می شوند ، انبیاء و پیامبران با تعالیم خود و تربیت بشر سبب هدایت آنها به آسایش و سعادت اخروی و نامحدود می شوند ، براستی عمل با ارزش تر است ؟ 👌خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها به بشریت ، همان خدمت پیامبران الهی به است ، ایشان به قدری در ملکات نفسانی و سیره اخلاقی و عملی در درجات بالا بودند که به عنوان یک مصداق کامل و الگوی تام برای تربیت عملی بشر در تمام جنبه های زندگی تلقی می شدند به گونه ای که بشر می تواند با اقتدا به ایشان پله های رسیدن به کمال و سعادت را بالا برود ، لذا امام زمان علیه السلام بیان داشتند ؛ « دختر پیامبر خدا ( فاطمه زهرا ) برای من اسوه است » 📚الاحتجاج ج2 ص467 📚بحار الانوار ج53 ص180 👌و از امام عسکری نقل است که فرمود ؛ « ما حجت های خداوند بر بندگانش هستیم و فاطمه خداوند بر ما است » 📚تفسیر اطیب البیان ج13 ص225 👌سبقت ایشان در تخلق به اخلاق حسنه و ملکات فاضله به حدی در درجات اعلی بود که ایشان را از جمله زنان عالم قرار داده بود تا جایی که پیامبر گرامی فرمود ؛ « فاطمه زنان عالم است از بین تمام زنان اولین تا اخرین آنها » 📚کمال الدین ،ج1 ص257 ❕جهت آگاهی از سیره عملی و این بانوی بزرگ رجوع کنید ؛ 📚بحار الانوار ج43 ص2 ابواب تاریخ سیده نساء العالمین... https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اگر علی در به امامت رسید چگونه حاضر شد که با ابوبکر کند و از امامتش صرف نظر کند ❗️❗️ 💠💠 👌در این که علی علیه السلام در ابتدای امر با ابوبکر بیعت نکرد ، میان شیعه و سنی نمی باشد و حتی بخاری و مسلم تصریح می کنند که علی علیه السلام حدود ماه از بیعت با ابوبکر امتناع کرد ؛ 📚صحیح بخاری ج6 ص396 📚صحیح مسلم ج3 ص1380 ❕اما این که آیا پس از اولیه از بیعت ، علی علیه السلام تن به بیعت با ابوبکر داد یا خیر ، میان شیعه اختلاف است . 🔶شیخ می نویسد ؛ ‌ « دانشمندان شیعه معتقدند که علی حتی لحظه ای با ابوبکر بیعت نکرد » 📚الفصول المختاره ص56 ❕نظر دیگر آن است که ابوبکر برای گرفتن بیعت ، به خانه امام علیه السلام حمله کرد و ایشان را به به مسجد بردند . 🔶مرحوم طبرسی نقل می کند؛ « عمر با جماعتی به منزل علی آمدند و گفتند با ابوبکر بیعت کنید .زبیر با شمشیر بر آنان حمله کرد اما شکست خورد » 📚الاحتجاج یک جلدی ص43-47 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « علی را به زور در حالی که را به گردنش آویخته و او را می کشیدند برای بیعت به مسجد بردند» 📚الاختصاص ص274 📚بصائر الدرجات ص275 🔶امام باقر فرمود: « علی را در حالی به مسجد می بردند که ریسمان بر گردن او آویخته بودند» 📚رجال کشی ص7 رقم16 ❗️در روایت دیگر آمده است؛ « عمر با ضربتی درب خانه را شکست و داخل شدند و علی را در حالی که پیراهنش را به آویخته بودند خارج کردند » 📚تفسیر عیاشی ج2 ص67 👌ابن قتیبه از علمای اهل سنت هم نقل می کند: « عمر با گروهی علی را خارج کردند و نزد ابوبکر بردند و به او گفتند بیعت کن که اگر نکنی گردنت را می زنیم» 📚الامامه و السیاسه ص13 👌حضرت امیر در نهج البلاغه نیز اشاره به این جریان کرده است و خطاب به معاویه می نویسد: « تو گفته ای که مرا همچون شتر افسار زده ای می کشیدند تا بیعت کنم به خدا سوگند خواسته ای مذمت کنی ولی مدح و ثنا گفته ای و خواسته ای رسوا کنی ولی خودت رسوا شده ای این امر برای یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند» 📚نهج البلاغه نامه 28 🔰نهایتا علی علیه السلام تحت اکراه و اجبار تن به با ابوبکر داد چنان که شیخ کلینی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « علی تحت اکراه و فشار کرد زیرا یارانی نداشت» 📚الکافی ج8 ص296 👌ویا در دیگری آمده است ؛ « علی را در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته بودند ، به زور بردند و به او گفتند بیعت کن ، علی گفت اگر بیعت نکنم چه می شود ، گفتند تو را می کشیم ، علی گفت در این صورت بنده خدا و برادر رسول خدا را کشته اید ، سپس بیعت کرد و دست راستش را به عنوان بیعت به دستشان زد » 📚بحار الانوار ج28 ص393 👌مرحوم الدین می نویسد ؛ « امام علی از یک سو می خواست که حق مسلم خود را در خلافت و نص و وصیت پیامبر را محترم بشمرد و از سوی دیگر به و بد اندیشان که برای محو اسلام در کمین نشسته بودند و اختلاف مهاجران و انصار نیز ، زمینه را برای قدرت نمایی آنان فراهم می ساخت ، مجال عرض اندام ندهد ، به همین دلیل مدتی از بیعت خود داری کرد تا مساله نخست یعنی خلافت و امامت او گردد و سپس برای حفظ اسلام و دفع شر منافقان اقدام به بیعت کرد تا مساله دوم روی ندهد » 📚المراجعات نامه 84 ❕بنابراین اگر بیعت امیر مومنان را بپذیریم بر پایه همان دلیلی بوده است که مرحوم شرف الدین به آن اشاره داشتند و ما در دو پاسخ زیر مفصلا پیرامون این دلیل و فلسفه مماشات و امام علیه السلام با خلفا توضیح داده ایم ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205 🔶https://t.me/Rahnamye_Behesht/4248 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که عمر فدک را از دست حضرت زهرا گرفت و پاره کرد ❗️انگیزه خلفا از غصب فدک چی بود ❕❕ 💠💠 👌در سیره حلبی از کتب نزد اهل سنت چنین آمده است ؛ «فاطمه دختر پیامبر نزد ابوبکر آمد در حالی که او بر منبر بود، گفت: ای ابوبکر آیا این در کتاب خدا است که دخترت از تو ارث ببرد و من از پدرم ارث نبرم، ابوبکر گریه کرد و اشکش جاری شد سپس از منبر پائین آمد، و نامه ای دایر به واگذاری فدک به فاطمه نوشت، در این حال عمر وارد شد گفت: این چیست؟ گفت: نامه ای نوشتم که میراث فاطمه را از پدرش به او واگذارم، عمر گفت: اگر این کار را کنی از کجا نبرد با دشمنان را فراهم می سازی در حالی که عرب بر ضد تو قیام کرده است؟ سپس عمر نامه را گرفت و پاره کرد. 📚سیره ج 3 ص 391 👌شیخ مفید نیز از امام علیه السلام نقل می کند ؛ « ابوبکر در رد فدک برای زهرا نامه نوشت. زهرا در حالی که نوشته را در دست داشت، در راه به او رسید، گفت: دختر محمد ، این نوشته چیست؟ حضرت فرمود: این نوشته ای است که ابوبکر در رد فدک برایم نوشته است. عمر گفت: بده به من. فاطمه حاضر نشد نوشته را به او بدهد. در این هنگام عمر لگدی به زهرا که فرزند پسری به نام محسن در شکم داشت کوبید ،در اثر این ضربه زهرا محسن را سقط کرد. سپس عمر او را سیلی زد. گویی هم اکنون به گوشواره های گوشش می نگرم که در اثر آن سیلی شکست. سپس نوشته را برداشت و پاره کرد. زهرا به خانه رفت و هفتاد و پنج روز بر اثر آن ضربت بود تا شهید شد » 📚الاختصاص ص185 📚بحار الانوار ج29 ص192 👌علت فدک را می توان در علل زیر خلاصه کرد ؛ 1⃣ فدك در دست خاندان پيامبر يك امتياز بزرگ معنوى براى آنها محسوب مى ‏شد، و اين خود دليل بر مقام و منزلت آنها در پيشگاه خدا و اختصاص نزديكى شديد به پيامبر به شمار مى‏ آمد، به خصوص اين‏كه در روايات شيعه و اهل سنّت آمده است كه به هنگام نزول آيه (وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ) پيامبر فاطمه (عليها السلام) را فراخواند و سرزمين فدك را به او بخشيد. 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4492 👌روشن است وجود فدك در دست خاندان پيامبر با اين سابقه تاريخى سبب مى‏ شد كه مردم ساير آثار پيامبر به خصوص مسأله خلافت و جانشينى آن حضرت را نيز در اين خاندان جستجو كنند و اين مطلبى نبود كه طرفداران انتقال به كسان ديگر بتوانند آن را تحمّل كنند. 2⃣اين مسأله از نظر بعد اقتصادى نيز مهم بود، و روى بعد سياسى آن اثر مى‏ گذاشت، چرا كه على عليه السلام و خاندان او اگر در مضيقه شديد اقتصادى قرار مى ‏گرفتند، توان سياسى آنها به همان نسبت تحليل مى ‏رفت . به تعبير ديگر وجود فدك در دست آنان امكاناتى در اختيارشان قرار مى ‏داد كه مى ‏توانست پشتوانه مسأله ولايت باشد، همان‏گونه كه اموال خديجه عليها السلام ‏اى براى پيشرفت اسلام در آغاز نبوّت پيامبر اسلام بود. ❕در همه دنيا معمول است هر گاه بخواهند شخص بزرگ، يا كشورى را منزوى كنند او را در محاصره اقتصادى قرار مى‏ دهند كه در تاريخ اسلام در داستان «شعب ابوطالب» و محاصره شديد اقتصادى مسلمين از سوى مشركان قريش آمده است. بنابراين جاى تعجب نيست كه مخالفان بكوشند اين سرمايه را از خاندان پيغمبر اكرم بگيرند، و آنها را منزوى كرده و دستشان را تهى سازند. ❕از سوی دیگر بهره مندی از منافع فدک سبب تقویت حکومت نو بنیان ابوبکر می شد لذا در همان ابتدای خلافت اقدام به غصب فدک کردند چنان که در روایت سیره حلبی به این نکته اشاره شد . 3⃣اگر آنها حاضر مى‏ شدند را به عنوان ميراث پيامبر و يا بخشش و هديه آن حضرت به فاطمه زهرا عليها السلام در اختيار آن حضرت قرار دهند راهى باز مى ‏شد كه مسأله خلافت را نيز از آنها مطالب كند. 👌اين نكته را دانشمند معروف اهل سنّت «ابن ابى‏ الحديد معتزلى» در شرح «نهج البلاغه» به طرز ظريفى منعكس كرده است. 🔰او از استادش «على بن فارقى» نقل می کند که می گفت ؛ «اگر ابى‏ بكر آن روز فدك را به ادعاى فاطمه به او مى‏ داد، فردا به سراغش مى ‏آمد و ادعاى خلافت براى همسرش مى‏ كرد. و وى را از مقامش كنار مى ‏زد، و او هيچ‏گونه عذر و دفاعى از خود نداشت، زيرا با دادن فدك پذيرفته بود كه فاطمه هر چه را ادعا كند راست مى ‏گويد، و نيازى به‏ بيّنه و گواه ندارد». 👌سپس ابن ابى الحديد مى ‏افزايد: اين يك واقعيت است، هر چند استادم آن را به عنوان مطرح كرد. 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج4 ص78 ❕اين اعتراف صريح از دو دانشمند اهل سنّت، زنده‏ اى جهت «بار سياسى» داستان فدك است. 📚زهرا برترین بانوی جهان ، مکارم شیرازی ، ص111 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یکی از ماموستاهای اهل سنت میگفت این که می گویند خشم و غضب فاطمه با خشم و غضب خداوند است دروغ است و در روایات اهل سنت نیامده است ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌این که خشم و غضب فاطمه سلام الله علیها مساوی با و غضب خداوند است و کسی که فاطمه را مورد آزار قرار دهد ، مغضوب خداوند است ، در روایات فراوانی از کتب اهل مورد اشاره قرار گرفته است . ❕حاکم از پیامبر نقل می کند که خطاب به فاطمه عليها السّلام، فرمود: « به راستى خداى تعالى به خاطر خشم و غضب تو، مى‏ شود و به واسطه خرسندى تو، خرسند مى‏ گردد» 📚مستدرک حاکم ج3 ص153 👌این حدیث را ابن اثير اسد الغابة ج 5 ص522 و ابن حجر در اصابه ج8 ص 159 و در تهذيب التهذيب ج 12 ص 441 و متّقى هندی در كنز العمال ج7 ص 111 روايت كرده‏ اند. ❕ذهبی در ميزان الاعتدال حديث مسندى از حضرت على عليه السّلام و با حكم به صحت آن، روايت مى ‏كند كه رسول خدا به حضرت فاطمه عليها السّلام، فرمود: «حضرت پروردگار به خاطر خشم تو، مى‏ شود و بخاطر رضايت تو، راضى مى‏ گردد.» 📚میزان الاعتدال ج2 ص72 📚ذخائر العقبى ص 39 👌و در نقل دیگری فرمود ؛ « فاطمه پاره تن من است، هركس او را به آورد مرا خشمگين كرده است‏ » 📚صحیح بخاری ج6 ص491 📚فتح الباری ج7 ص84 📚فیض القدیر ج4 ص421 📚مسند احمد ج4 ص328 📚سنن ترمذی ج2 ص319 و ... 👌ناگفته پيداست كه خشم رسول خدا مايه اذيت و ناراحتى اوست و سزاى چنان شخصى در قرآن چنين بيان شده است؛ ❕ «وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»» « آنان كه رسول خدا را آزار دهند، براى آنان عذاب دردناكى است». 🔰توبه 61 👌بخاری می نویسد ؛ «فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وي روي گردان شد و اين ناراحتي ادامه داشت تا از رفت» 📚صحیح بخاری ج4 ص78 👌و یا نقل می کند ؛ «فاطمه بر ابوبكر غضب كرد و با وي سخن نگفت تا از رفت » 📚صحیح بخاری ج8 ص149 ❕در نقلی آمده است که حضرت زهرا سلام الله علیها خطاب به ابوبکر و عمر فرمود ؛ «شما را به خدا سوگند مي‌دهم، آيا نشنيده ايد كه رسول خدا فرمود ؛ خشنودي فاطمه خشنودي من و خشم فاطمه خشم من است، پس هر كه فاطمه دخترم را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هركه او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر كه فاطمه را نمايد مرا خشمگين ساخته است. هردو گفتند: اين روايت را از آن حضرت شنيده ايم. 👌فرمود: «من خداوند و فرشتگان او را شاهد مي‌گيرم كه شما دو نفر مرا به خشم آورديد و خشنود نساخته ايد، هرگاه با رسول خدا كنم از شما دو نفر شكايت مي‌كنم ... به خدا سوگند در هر نمازي كه بجا مي‌آورم تو را ( ابوبکر )نفرين خواهيم كرد. 📚الامامه و السیاسه ص29 📚انساب الاشراف ، ج10 ص79 📚السقیفه و الفدک ، جوهری، ص102 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔روحانی بزرگواری می گفت وجوب خانه حضرت زهرا و عدم هتک و حمله به آن در آیاتی از آمده است آیا حقیقت دارد ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال‏» « (نور خدا) در خانه‏ هايى است كه خدا رخصت داده كه قدر و منزلت آنان يابد و نامش در آنها ياد شود و صبح و شام در آن تسبیح گفته شود » 🔰نور 36 ❕سيوطى در تفسير الدّر المنثور از انس بن مالك و بريده دو نفر از صحابه پيامبر گرامی نقل مى ‏كند هنگامى كه رسول خدا اين آيه را تلاوت فرمود، مردى برخاست و گفت: «اىُّ بُيُوتٍ هذِهِ يا رَسُوْلَ اللَّهِ»: «اين خانه هايى كه در اين آيه توصيف شده كدام است اى پيامبر خدا!» 👌پيامبر فرمود: «بُيُوتُ الانْبياء»: «خانه‏ هاى پيامبران است». ❕ابوبكر و گفت : «هذا البَيْتُ مِنْها لَبَيْتُ عَلىٍ وَ فاطِمَةَ؟!» «اين خانه از آنها است، خانه على و فاطمه» عليهما السلام؟ 👌فرمود: «نَعَمْ مِنْ افاضِلِها»: «آرى اين از برترين آنها است». 📚الدر المنثور ج5 ص50 👌شبيه همين معنى را حاكم حسكانى در شواهد التّنزيل از ابوبرزه يكى ديگر از صحابه از پيامبر اكرم نقل كرده است، بى آنكه نام شخص خاصى را ببرد، بلكه است «قيلَ يا رَسُولَ اللَّهِ ابَيتُ عَلَىٍّ وَ فاطِمَةَ مِنْها؟ قالَ مِنْ افْضَلِها»: «گفته شد آيا خانه على عليه السلام و فاطمه عليها السلام از آنها است»؟ پيامبر فرمود: «از برترين آنها است» 📚شواهد التنزیل ج1 ص410 📚روح المعانی ، ج18 ص157 👌این مضمون در روایات متعدد نیز آمده است ؛ 📚بحار الانوار ج23 ص325 باب 19 ❕خانه‏اى كه مركز نور الهى است و خدا به ترفيع آن امر فرموده از احترام بسيار بالايى برخوردار است.خانه ‏اى كه اصحاب كسا را در بر مى ‏گيرد و خدا از آن با جلالت و ياد مى‏ كند، بايد مورد احترام قاطبه مسلمانان باشد. 👌با اين همه سفارشهاى مؤكّد، متأسفانه عده ای از خدا بی خبر حرمت آن را ناديده گرفته، و به هتك آن و اهالی آن پرداختند، و اين مسئله ‏اى نيست كه بتوان بر آن پرده ‏پوشى گذاشت ، در گذشته مفصلا مستندات آن را ارائه داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حضرت زهرا در هنگام ظهور امام زمان می کنند و به دنیا باز میگردند یا خیر ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی از امام صادق علیه السلام منقول است که امام علیه السلام سخن از پیامبر گرامی و سایر امامان در هنگام ظهور به میان آورده اند تا آنجا که می گویند ؛ «گويا مى‏ بينم كه ما آن موقع جلو پيغمبر جمع شده و بآن حضرت شكايت مى ‏كنيم كه امت بعد از وى چه بروز ما آوردند، و مى‏ گوئيم امت ما را تكذيب كردند و بى‏ اعتنائى و نفرين و لعنت و تهديد بقتل نمودند، واليان ستمگر آنها ما را از وطن بيرون آورده به پايتخت خود بردند و جمعى از ما را با سم و حبس كشتند. در اين وقت پيغمبر سخت گريه ميكند و ميفرمايد اى فرزندان من! هر چه بشما رسيد پیشتر بجد شما رسيد. 👌آنگاه فاطمه زهراء عليها السلام مى‏ آيد و از ظلم ابوبکر و عمر و غصب فدك‏ ملك خود توسط آنها، و رفتن به ميان مهاجرين و انصار و ايراد خطبه ‏اش در خصوص غصب ، و جوابى كه خليفه در رد او گفت كه پيغمبران ارث نمى‏ گذارند، و استدلال زهرا بگفته زكريا و يحيى و داستان داود و سليمان و اينكه دومى باو گفت آن طومارى را كه پدرت براى تو نوشت بمن نشان بده و او در آورد و نشان داد و او آن را گرفته پيش روى قريش و مهاجرين و انصار و سايرين پاره كرد و گريستن زهرا و برگشتن بطرف قبر پدرش رسول خدا... هم نقل مي كند كه چگونه عمر گفت يا على بيرون بيا و در آنچه مسلمانان شركت كرده‏ اند تو نيز شركت كن و گر نه گردنت را مى‏زنيم، فضه گفت: امير المؤمنين عليه السّلام مشغول كارى است ( جمع قرآن ) كه اگر انصاف داشته باشيد، خواهيد دانست كه او از آمدن معذور است، ولى آنها گوش نگرفتند و آوردند تا درب خانه‏ اى را كه امير مؤمنان و فاطمه و حسن و حسين و زينب و ام كلثوم و فضه در آن بودند آتش بزنند، و بالاخره، آن در را هم آتش زدند...قنفذ ملعون دستش را داخل نمود تا در را بگشايد، و عمر با تازيانه به بازوى فاطمه زد بطورى كه بازويش همچون بازوبند سياهى ورم كرد، و طورى با پا بدر نيم سوخته زد كه بشكم دختر پيغمبر خورد و او كه حامله بود محسن شش ماهه خود را سقط كرد...» 📚بحار الانوار ج53 ص17 📚ریاض الابرار ج3 ص225 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص749 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که حضرت زهرا به خاطر رحلت پیامبر و مصائبی که بهشون رسید ناراحت بودند و زیاد میکردند با راضی بودن به قضا و قدر الهی ندارد ❗️❗️ 💠💠 👌فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از شهادت پیامبر گرامی و اتفاقاتی که پس از آن افتاد بسیار بودند و همواره به خاطر این مصائب گریه و ناله می کردند تا آنجایی که در روایتی از امام علیه السلام نقل است که فرمود ؛ « پنج نفر در عالم هستند که بسیار گریه کردند ، آدم به خاطر خروج از بهشت و یعقوب به خاطر فراق یوسف و یوسف به خاطر فراق یعقوب و و امام سجاد ( به خاطر وقایع کربلا )» 📚امالی صدوق ص140 ❕قلب دوستان خدا کانون عواطف است ، جای تعجب نیست که در عزیزان و مصائب وارده بر آنها ، اشکهایشان همچون سیلاب جاری شود، این یک امر عاطفی است، مهم آن است که کنترل خویشتن را از دست ندهند یعنی سخن و حرکتی بر خلاف رضای خدا نگویند و نکنند. ❕از احادیث اسلامی استفاده می شود که اتفاقا همین ایراد را به هنگامی که پیامبر اکرم بر فرزندش ابراهیم اشک می ریخت به او کردند که شما ما را از گریه کردن نهی کردی اما خود شما اشک می ریزید؟. 👌پیامبر در جواب فرمود: چشم می گرید و قلب اندوهناک میشود ولی چیزی که خدا را به خشم آورد نمی گویم «تدمع العین و یحزن القلب و لا نقول ما یسخط الرب » و در جای دیگر می خوانیم فرمود :« لیس هذا بکاء ان هذا رحمة » «این گریه (بی تابی ) نیست، این رحمت (گریه عاطفی ) است ». 📚بحار الانوار ج 22 ص 157- 151 👌اشاره به اینکه در سینه انسان است نه سنگ، و طبیعی است که در برابر مسائل عاطفی واکنش نشان می دهد و ساده ترین واکنش آن جریان اشک از چشم است، این نیست این حسن است، عیب آنست که انسان سخن بگوید که خدا را به غضب آورد . ❕بر این اساس است که می بینیم یعقوب در فراق یوسف به قدری گریه می کند که چشمانش سفید می شود ( یوسف 84) و پیامبر اسلام و صحابه و نزدیکان ایشان نیز پیوسته بر وارده گریه و ناله و عزاداری می کردند ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7310 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔بسیاری از مداحان میگویند که در هنگام هجوم به خانه حضرت زهرا و هتک حرمت او ، درب به سینه حضرت فرو رفت ❗️برخی می گویند چنین مساله ای در تاریخ نیامده است ❕❕ 💠💠 👌ابن عطیه در کتاب الامامه و الخلافه خودش می آورد ؛ « ابوبکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهرا فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید، هنگامی که فاطمه زهرا پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت » 📚موتمر علماء البغداد فی الامامه والخلافه ص181 👌این شعر نیز از آیت الله محمد حسین معروف است که می گفت ؛ « و لست أدري خبر المسمار سل صدرها خزانة الاسرار » « من از جریان میخ درب اطلاعی ندارم ، بلکه صدر ( فاطمه ) که گنجینه اسرار است اطلاع دارد و از آن سوال کن » 📚ماساه الزهراء ج1 ص351 ❕قابل ذکر است که نقل جز در کتابی که بیان شد ، سند دیگری ندارد اگر چه اصل هجوم به خانه وحی و تعرض به حضرت فاطمه سلام الله علیها ثابت و است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که قضیه شهادت حضرت زهرا در میان علمای شیعه مشهور نبوده است و هیچ یک از علمای شیعه به آن معتقد نبوده اند با رواج انقلاب بود که کم کم قضیه شهادت حضرت زهرا مطرح شد ❗️ 💠💠 👌هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها و آسیب رساندن به ایشان و سقط فرزندشان ، مساله ای است که ریشه در روایات و تاریخ شیعه و اهل سنت در قرون دارد و چنین نیست که این مساله جعلی و مستحدثه باشد ، علمای بزرگ شیعه نیز در طول تاریخ در آثار و نوشته های خود بارها به این مساله کرده اند ؛ 1⃣سید می نویسد ؛ « قضیه آتش زدن خانه زهرا را حتی غیر شیعیان روایت کرده اند ...کسی که خانه را بر سر علی و فاطمه آتش زد چه دارد » 📚الشافی ج4 ص119 2⃣شیخ می نویسد ؛ « روایت شده اند که آنان فاطمه را با شمشیر زدند ، بین شیعه اختلافی نیست که عمر ضربه ای بر شکم فاطمه زد که محسن را سقط کرد ، روایت به این مضمون نزد شیعه مشهور است و کسی حق انکار کردن را ندارد ...» 📚تلخیص الشافی ج3 ص156 3⃣سید بن می نویسد ؛ « در روایات صحیح اهل سنت قضیه امتناع علی از بیعت ابوبکر و اجتماع مخالفان ابوبکر در خانه علی و قصد آتش زدن خانه علی توسط ابوبکر و عمر آمده است ...» 📚الطرائف ص274 4⃣خواجه نصیر الدین می نویسد ؛ « زمانی که علی از بیعت خود داری کرد ، آنها به سوی منزل علی آمدند و خانه را آتش زدند در حالی که در خانه فاطمه و جماعتی از بنی هاشم هم بودند » 📚شرح تجرید الاعتقاد ص402 5⃣علامه اضافه می کند ؛ « علی را به زور از مسجد خارج کردند و شمشیر زبیر را شکستند و فاطمه را زدند و فرزندش محسن سقط شد » 📚کشف المراد ص402 6⃣متکلم بزرگ فاضل می گوید ؛ « علی و جماعتی از بیعت خود داری کردند و به خانه فاطمه پناه بردند ، عمر به سوی آنها رفت و ضربه ای بر شکم فاطمه وارد آورد و فرزندش محسن سقط شد و آتش فراهم کرد تا خانه آنها را آتش بزند در حالی که در خانه فاطمه و جمعی از بنی هاشم بودند ... ابوبکر در هنگام مرگ آرزو میکرد که ای کاش خانه فاطمه را هتک نمی کردم » 📚اللوامع ص302 7⃣محقق می گوید ؛ « آنان قصد بیعت گرفتن از علی را با اهانت و تهدید خانه به آتش زدن داشتند و هیزم ها را جمع کردند و فاطمه را مورد هجوم قرار دادند که محسن را سقط کرد ...» 📚نفحات اللاهوت ص130 8⃣شیخ حر می نویسد ؛ « ابوبکر و عمر قصد آتش زدن خانه علی را داشتند زیرا او و از بنی هاشم از بیعت خود داری کرده بودند ...» 📚اثباه الهداه ج2 ص368 9⃣علامه می نویسد ؛ « عمر تصمیم به آتش زدن خانه فاطمه ونابود کردن و آزار اهل بیت را گرفت و این هفدهمین طعنی است که بر او وارد است » 📚بحار الانوار ج31 ص59 0⃣1⃣شیخ یوسف نیز می نویسد ؛ « زهرا را زدند به گونه ای که فرزندش را سقط کرد و او را مورد لطمه قرار دادند به گونه ای که با صورت و پیشانی بر زمین افتاد ...» 📚الحدائق الناضره ج5 ص180 ❕سایر علمای بزرگ شیعه نیز به این مساله تصریح کرده اند که از ذکر سخنان آنان می شود ، کسانی که تمایل به آگاهی دارند رجوع کنند ؛ 📚ماساه الزهراء، عاملی ، ج2 ص73 فصل سوم https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا این صلوات حضرت زهرا که است « اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک » مستند روایی دارد ❗️برخی در سند آن تردید می کنند و می گویند است ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که صلوات و درود فرستادن بر حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها عمل است که پاداش فراوانی را به دنبال دارد . 🔰از خود ایشان است که فرمود ؛ « پدرم مرا چنین حدیث کرد که هر کس بر من یا بر تو سه روز سلام و صلوات بفرستد ، خداوند بهشت را بر او واجب می کند » 📚بحار الانوار ج43 ص185 👌در نقل دیگری پیامبر فرمود ؛ « یا فاطمه هر کس بر تو صلوات بفرستد ، خداوند گناهان او را می آمرزد و او را در بهشت به من ملحق می کند » 📚مستدرک الوسائل ج10 ص111 👌و فرمود ؛ « فرشتگان پیوسته بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش می فرستند » 📚بحار الانوار ج97 ص123 👌بنابراین به هر لفظی که بر این بانوی بزرگوار صلوات فرستاده شود ، اشکالی ندارد و است . ❕امامان نیز وقتی سخن از فاطمه به میان می آوردند بر او چنین صلوات می فرستادند ؛ « صلی الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها »، « صلوات الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها » 📚بحار الانوار ج43 ص21_11_ 174_192_ ج73 ص249_ ج98 ص263 ❕صلوات و دعایی که امروزه بیشتری دارد و به این لفظ است ؛ « اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک » یا « الهی بحق فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها » 👌بر گرفته از روایات پیشین است ، اما بالخصوص روایتی ندارد ، تنها در کتاب عوالم العلوم به نقل از کتاب بهجه المصطفی و به نقل از آیت الله ملا علی معصومی آمده است که گفتن پانصد و سی مرتبه آن در به حضرت زهرا سلام الله علیها مجرب است . 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص 1146 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یک سنی می گفت که شیعیان لقب را از عایشه سرقت کردند و به حضرت فاطمه داده اند ❗️صدیقه عایشه است نه فاطمه ❕❕ 💠💠 👌به تصریح روایات شیعه و اهل سنت، از جمله القاب حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده است . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « برای فاطمه نزد خداوند نه اسم است که عبارتند از فاطمه و ، مبارکه ،طاهره، زکیه ، راضیه ، مرضیه ، محدثه ، و زهرا سلام الله علیها » 📚بحار الانوار ج،43 ص10 ❕این مطلب در روایات اهل به نقل از خود عایشه نیز آمده است . 👌حاکم به سند خود از عایشه روایت می کند ؛ « معمول بود كه عایشه هرگاه از زهرا دختر ياد مى‏ كرد، مى‏ گفت هیچكس را از زهرا نديدم، مگر پيغمبر را كه زهرا از قلب او تولّد يافته بود » 📚مستدرک حاکم ج3 ص160 📚الاستیعاب ج2 ص751 📚حلیه الاولیاء ج2 ص41 ❔براستی چگونه می توان از عایشه به عنوان صدیقه و بسیار راستگو و درستکار یاد کرد در حالی که خداوند در او و حفصه آیه نازل کرد و فرمود ؛ « اگر شما از كار خود توبه كنيد، و دست از آزار پيامبر برداريد به سود شما است، زيرا دلهاى شما با اين عمل از حق منحرف گشته، و به گناه آلوده شده‏ است » ( تحریم 4) ❕درصحيح بخارى از" ابن عباس" نقل شده كه مى‏ گويد: « از عمر در مورد آیه ( مذکور ) پرسيدم که آن دو نفر از همسران پيامبر كه بر ضد او دست به دست داده بودند چه كسانى بودند؟ عمر گفت: حفصه و بودند . 📚صحیح بخاری ج8 ص181 ❔براستی چگونه عایشه مصداق صدیقه است در حالی که به تصریح روایات اهل سنت می گفته است و نسبت های ناروا به پیامبر گرامی و دیگران می داده است . 👌به پیامبر می گفت ؛ « تو کسی هستی که گمان می کند پیامبر است ، چرا نمی کنی » 📚فیض القدیر ج3 ص661 👌و می گفت پیامبر شده است . 📚صحیح بخاری ج4 ص91 ❕در دیگری آمده است ؛ « پیامبر با زنی از بنی عامر به نام « سنی » ازدواج کرد ، آن زن از زیباترین زنان زمان خودش بود ، عایشه و حفصه وقتی او را دیدند گفتند پیامبر حتما او را به خاطر جمالش بر ما می دهد لذا ( به دروغ ) به آن زن گفتند پیامبر میلی به تو ندارد ( و سبب جدایی آن زن از پیامبر شدند )» 📚الطبقات الکبری ج8 ص145 📚الاستیعاب ج4 ص1786 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا حضرت زهرا جواب سلام ابوبکر را نداد مگر جواب واجب نیست ❗️چرا تا آخر عمر با ابوبکر قهر کرد و سخن نگفت مگر روایت نداریم که مسلمان بیشتر از سه روز با دیگر نباید قهر کند و الا از اسلام خارج است ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که بر اساس تعالیم اسلامی ، قهر کردن بیش از سه روز با مسلمان جایز نیست و همینطور جواب سلام دادن مسلمان لازم و ضروری است . ❕پیامبر گرامی فرمود؛ « برای مسلمان جایز نیست که بیشتر از سه روز با برادر مسلمان خود کند » 📚صحیح بخاری ج9 ص243 ❕و فرمود ؛ « برای مسلمان حلال نیست که بیشتر از سه روز با مسلمان دیگر قهر کند و هر کس چنین کند وارد آتش می شود » 📚سنن ابی داود ج4 ص2095 👌و در مورد رد سلام فرمود ؛ « سلام گفتن مستحب است اما جواب آن است » 📚الکافی ج2 ص644 ❕با این وجود می بینیم که حضرت زهرا سلام الله علیها تا آخر عمر شریفشان با قهر کردند و حتی جواب سلام او را نیز ندادند . 👌بخاری می نویسد ؛ «فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وي روي گردان شد و اين ناراحتي ادامه داشت تا از رفت» 📚صحیح بخاری ج4 ص78 👌و یا نقل می کند ؛ «فاطمه بر ابوبكر غضب كرد و با وي سخن نگفت تا از رفت » 📚صحیح بخاری ج8 ص149 ❕ابن قتیبه از علمای مطرح اهل سنت می نویسد پس از آنکه غصب فدک و هتک حرمت حضرت زهرا صورت گرفت عمر به ابوبکر گفت: « با هم نزد فاطمه برويم ؛ زيرا ما او را به خشم آورديم. آن دو نزد  حضرت فاطمه آمدند و اجازه ورود خواستند؛ اما حضرت اجازه ورود ندادند. آن دو نزد حضرت علی آمدند و در اين باره سخن گفتند، حضرت علي آن دو را نزد حضرت فاطمه آورد، هنگامي كه نزد حضرت نشستند، حضرت فاطمه روي خود را به سوي برگردانيد. آن دو به حضرت سلام كردند، آن حضرت جواب شان را نداد....» 📚الامامه و السیاسه ص29 ❔حال آیا اهل سنت می گویند که زهرای مریضه کسی که خشم و غضبش ، مساوی با خشم و غضب الهی است ، به واسطه این رفتار کار حرامی را انجام داده است و معاذ الله وارد آتش می شود ❗️یا پاسخ دیگری مطرح است ❕ 👌علت این رفتار حضرت فاطمه سلام الله علیها روشن است ، چنان که در روایات فوق الذکر شده است ، جایز نیست که انسان مسلمان با مسلمان دیگر بیشتر از سه روز قهر کند و یا جواب سلامش را ندهد ، اما کسی که از اسلام خارج باشد چنین حکم و را ندارد . ❕از جمله کسانی که از اسلام خارج اند اگر چه ادعای اسلام کنند ، ناصبیان و اهل بیت علیهم السلام هستند ‌. 👌طریحی می نویسد: « ناصبی و نواصب کسانی هستند که بغض علی ( و اهل بیت ) را داشته و با آنها دشمنی می کنند » 📚مجمع البحرین ج2 ص174 👌امام صادق علیه السلام فرمود: «ناصبی کسی است که ما اهل بیت باشد» 📚بحار الانوار ج27 ص 225 👌و فرمود ؛ « دشمن و ناصب ما اهل بیت برایش فرقی نمی کند که روزه بگیرد یا نماز بخواند یا زنا کند یا سرقت کند در هر حال در آتش است » 📚بحار الانوار ج27 ص235 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « دشمنان علی از خارج اند » 📚همان مدرک ص238 ❕این مضمون در روایات اهل سنت هم وارد شده است ‌. 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « اگر كسى همواره به نماز و روزه بپردازد ولى كينه اهل بيت محمد را به دل بگيرد، و خدا را با اين حال ملاقات نمايد، به دوزخ مى ‏رود» 📚مستدرک حاکم ج3 ص148 👌و فرمود ؛ « كسى كه كينه ما اهل بيت را در دل داشته باشد، خداى تعالى در روز رستاخيز او را يهودى محشور مى ‏كند هر چند هم روزه بگيرد و نماز بگزارد» 📚مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، هیثمی ، ج9 ص172 ❕بی شک کسانی که به خانه علی علیه السلام هجوم بردند و او را به زور و دست بسته به مسجد کشاندند و به فاطمه مرضیه سلام الله علیها تعرض و هتاکی کردند ،مصداق بارز اهل بیت و ناصبی گری و مبغض آنان هستند که احکام را ندارند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که اگر خلفا و قنفذ و مغیره و ...در قتل حضرت زهرا شریک بودند چرا حضرت وقتی قدرت گرفت از آنها انتقام نگرفت و آنها را قصاص نکرد ❗️❗️ 💠💠 👌علی علیه السلام بارها و بارها متذکر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در مکان ها و زمان های مختلف شدند و به هیچ عنوان این قضیه را از ذهن نبردند . ❕سليم بن قيس می گوید ؛ عمر بن خطاب نصف اموال همه عمّال خود را از آنان گرفت‏ مگر قنفذ عدوى او نيز يكى از كارمندان او بود كه چيزى از او نگرفت و آنچه از او گرفته بود بيست هزار درهم مى‏ شد، به او بازگرداند. 👌 سلیم می گوید با على عليه السّلام ملاقات كردم و از اين كار عمر از او پرسيدم. فرمود: آيا مى‏ دانى چرا از قنفذ دست برداشت و چيزى از وى غرامت نگرفت؟ گفتم. نه. فرمود: زيرا او بود كه وقتى فاطمه عليها السّلام آمد تا بين من و آنان قرار گيرد، با تازيانه ‏اش او را زد، چنان كه وقتى فاطمه عليها السّلام از دنيا رفت، جاى تازيانه همچون بازوبند روى مانده بود. 📚کتاب سلیم ج2 ص674 📚بحار الانوار ج30 ص302 👌حضرت علی و سایر امامان در موارد دیگری نیز اشاره به مصائب حضرت زهرا و هتک حرمت ایشان کرده اند ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958 ❔اما این که چرا علی علیه السلام پس از آن که قدرت داشت از قاتلان حضرت زهرا سلام الله علیها انتقام نگرفت پاسخ دارد . ❗️سیره و رویه اهل بیت علیهم السلام بر این بود که حتی المقدور از قاتلین و ظالمین خود انتقام نگیرند و آنان را به خداوند واگذار کنند . 👌در داستان جنگ جمل هنگامى كه بر دشمنان پيروز شد فرمان عفو آنها را صادر كرد و عايشه را كه از اصلى اين جنگ بود با احترام به مدينه باز گرداند. 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6807 👌داستان عفو امام عليه السلام از «عمرو بن عاص» هنگامى كه در ميدان صفين در چنگ او گرفتار شده بود و براى نجات خويشتن خود را برهنه و ساخت معروف است. 📚دانش نامه امیر المومنین ج5 ص339 👌از آن معروف‏تر داستان توصيه‏ هاى او درباره قاتل خويش «عبدالرحمان ملجم مرادى» كه به فرزندان خود سفارش كرد آب و غذا و وسيله استراحت اين زندانى را فراهم كنند و فرمود اگر زنده خود مى ‏دانم با او چگونه رفتار كنم و اگر شما هم عفو كنيد بهتر است و اگر (مصلحت عموم مردم ايجاب كرد كه) لازم بدانيد او قصاص شود تنها را با يك ضربه وى را قصاص كنيد همان‏گونه كه او يك ضربه بر من وارد كرد. 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6718 ❕اميرمؤمنان على عليه السلام اين درس را از پيامبر اكرم آموخته بود كه نمونه روشن آن عفو عمومى حضرت در داستان فتح مكه است، در حالى كه آنها قاتلان اصحاب و ياران پيامبر اكرم بودند و در سيزده سال كه حضرت در مكه بود ظلم و جنايت فراوانى در حقش روا داشتند و در ساليانى كه در مدينه بود آتش جنگ‏هايى بر ضدش برافروختند؛ ولى حضرت با يك فرمان عمومى، همه را را كرد و فرمود ؛ «شما مردم، هم‏وطنان بسيار نامناسبى بوديد. رسالت مرا تكذيب كرديد و مرا از خانه ‏ام بيرون ساختيد و در دورترين نقطه كه به آنجا پناهنده شده بودم با من به نبرد برخاستيد، ولى من با اين همه جرايم شما را بخشيده و بند بردگى را از پاى شما باز مى‏ كنم و اعلام مى‏ كنم: اذهبوا فأنتم الطّلقاء؛ برويد دنبال زندگى خود، همه شما » 📚بحار الانوار ج21 ص107 👌و حتى «وحشى» قاتل معروف عمويش «حمزه» را كه جنايتى‏ ، بسيار وحشتناك انجام داده بود بعد از پذيرش اسلام بخشيد و هنگامى كه به مدينه آمد و خدمت رسيد و اسلام را ظاهراً پذيرفت حضرت او را عفو كرد ولى فرمود در اينجا نمان، زيرا ديدن تو خاطره شهادت عمويم حمزه را در نظرم زنده مى‏ كند. «وحشى» از آنجا به شام رفت و در آنجا ماند. 📚الاستیعاب ج4 ص1564 👌قرآن هم در وصف شایسته می گوید ؛ «َالْكاظِمينَ الْغَيْظَ وَالْعافينَ عَنِ النَّاس‏ ِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنين‏» ، « ( پرهیزکاران ) خشم خود را فرو مى ‏برند؛ و از خطاى مردم درمى ‏گذرند؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد». 🔰ال عمران 134 ❕بر همین اساس علی علیه السلام قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیها را به خداوند واگذار کرد و در دنیا در صدد انتقام از آنها بر نیامد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔چرا شیعیان لا اقل به کتب خود نمی کنند؟ در اسلام و حتی شیعه عزادازی نهی شده است اما چرا شیعه عزاداری می کند؟ ❕محمد بن يحيى، عن سلمة بن الخطاب، عن سليمان بن سماعة الخزاعي، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام قال: سمعت أبا جعفر (عليه السلام) يقول: تدرون ما قوله تعالى: (ولا يعصينك في معروف)؟ قلت: لا، قال: إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) قال: لفاطمة (عليها السلام): 👈إذا أنامت فلا تخمشي علي وجها ولا تنشري علي شعرا  ولا تنادي بالويل ولا تقيمي علي نائحة👉، قال: ثم قال: هذا المعروف الذي قال الله عز وجل. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 5  صفحه : 527 ✍از امام باقر شنیدم که می گفت : ایا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : 👈هنگامی که من مردم ، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و 💥نوحه خوانی برایم بپا نکن💥👉. 🔷چرا خوانی می کنید؟؟ وقتی محمد به فاطمه میگه برایم نوحه خوانی نکنید ؛ شما چرا کاسه داغ تر از آش می شوید؟؟؟ 💠💠 👌عالم ارجمند ، مکارم در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔰« ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕« تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما ، ص119 👌روایتی که مورد استناد قرار گرفت ، از حیث سندی و غیر قابل اعتماد است . ❕در سند آن بن الخطاب وجود دارد که نجاشی در مورد او می گوید ؛ « در حدیث ضعیف است » 📚رجال نجاشی ص187 👌وعلی بن اسماعیل وجود دارد که است . ❕راوی دیگر نیز عمروبن ابی المقدام است که دارای توثیق قاطعی نیست . علامه از برخی از علما نقل می کند که او را تضعیف کرده اند 📚رجال علامه حلی ص120 ❕لذا علامه در ذیل حدیث مذکور می گوید ؛ « الحدیث الرابع ضعیف »« این حدیث ضعیف است » 📚مراه العقول ج20 ص358 ❕این حدیث با همین راویان ضعیف و مجهول در کتاب معانی الاخبار هم نقل شده است ؛ 📚معانی الاخبار ص390 ❗️اگر از ضعف سندی این روایت هم چشم پوشی کنیم , باز هم گفتنی است که پیامبر گرامی به فاطمه سلام الله علیهما توصیه کرده بود که پس از وفات من ، خود را به عزاداری و جزع و فزع و گریه و زاری برای من مشغول نکند تا دشمن از این فرصت استفاده کند و نقشه های شوم خود را پیاده کند ، پیامبر گرامی آنان را مامور کرده بود که به جای گریه و زاری ، سعی خود را برای بدست آوردن خلافت جامعه به کار گیرند و عزاداری و جزع و فزع بر پیامبر ، آنان را از این وظیفه مهم غافل نسازد . ❕بنابراین نهی مذکور یک نهی ارشادی و تنها در همان بازده زمانی ابتدایی وفات پیامبر است . 👌ما در گذشته مفصلا ، عزاداری و نوحه و جزع و فزع کردن در مصائب اهل بیت علیهم السلام را از کتب شیعه و سنی اثبات کرده ایم ؛ ⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3089 ⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3086 ⚫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2553 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓آیا راست است که حضرت زهرا در شکم مادر با خدیجه می کرد و وقتی به دنیا آمد سجده خداوند را کرد و چهار زن بهشتی او را به دنیا آوردند و نطفه او از میوه های شکل گرفته است ❗️آیا چنین مطالبی در کتب شیعه و سنی آمده است یا غلو است ؟ ایشان قبل از به دنیا آمدند یا بعد از آن❓ 💠💠 1⃣صحبت کردن حضرت زهرا سلام الله علیها در مادر؛ 👌علمای شیعه و سنی این را روایت کرده اند. ❗️شیخ صدوق و علامه روایت می کنند که امام صادق علیه السلام فرمود: « هنگامی که رسول خدا با خدیجه ازدواج کرد زنان مکه از خدیجه کناره گیری کردند و نزد وی نمی رفتند و به او سلام نمی کردند و به هیچ زنی اجازه نمی دادند که با او معاشرت و تماس داشته باشد .این برخورد زنان سبب ناراحتی و اندوه خدیجه شد ‌.وقتی خدیجه به فاطمه حامله شد فاطمه در رحم با مادر همدم بود و با مادرش سخن می گفت و او را به توصیه می کرد... » 📚امالی صدوق ص593 📚بحار الانوار ج6 ص247 و ج43 ص2 📚روضه الواعظین ج1 ص143 👌این مضمون را از علمای اهل سنت نیز نقل می کند. 📚ذخائر العقبی ص44 2⃣حاضر شدن چهار زن بر بالین خدیجه برای وضع حمل فاطمه مرضیه سلام الله علیها؛ ❗️در ادامه روایت بالا امام صادق علیه السلام فرمود: « زمانی که هنگام وضع حمل خدیجه شد ، او کسی را نزد زنان قریش و بنی هاشم فرستاد که بیاید و در امر تولد فرزند او را یاری کنند .آنان در جواب گفتند چون تو سخن ما را درباره ازدواج با محمد نادیده گرفتی و با آن مرد و یتیم ازدواج کردی پس ما نزد تو نخواهیم آمد و تو را یاری نخواهیم کرد .خدیجه از شنیدن این جواب غمگین شد در همان حال چهار زن گندمگون و بلند بالا که خدیجه فکر می کرد از زنان بنی هاشم هستند نزد او حاضر شدند .انان گفتند ما فرستاده خداییم تا تو را در امر زایمان کمک کنیم . ما خواهران تو هستیم .من ساره هستم و این بانو آسیه دختر مزاحم است و این مریم دختر عمران و آن دیگری کلثوم خواهر موسی بن عمران است..» 📚 همان از کتب شیعه و سنی 3⃣ کردن و اظهار شهادتین؛ ❗️طبری از علمای اهل سنت نقل می کند: « فاطمه وقتی به دنیا آمد بلافاصله روی زمین قرار گرفت و پیشانی به سجده قرار داد و انگشت را بالا برد» 📚ذخائر العقبی ص44 ❗️امام صادق علیه السلام فرمود: « فاطمه پس از تولد زبان گشود و فرمود شهادت می دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست و شهادت می دهم که پدرم رسول خدا و برترین پیامبران است و همسرم علی برترین اوصیاء و فرزندانم برترین بازماندگان و سرور هستند » 📚همان منابع سابق الذکر از کتب شیعه 4⃣شکل گرفتن حضرت زهرا سلام الله علیها از میوه های بهشتی؛ 👌پیامبر فرمود: « هنگامی که به آسمان عروج کردم جبرییل دستم را گرفته و وارد بهشت نمود و خرمایی بهشتی به من داد پس خرما را خوردم و در اثر آن نطفه ای در صلب من پدیدار گشت و فاطمه از آن نطفه ایجاد شد .پس فاطمه حوریه ای به شکل انسان است و من هرگاه مشتاق بوی بهشت می شوم بوی دخترم فاطمه را می کنم» 📚امالی صدوق ص461 📚عیون الاخبار ج1 ص116 📚مناقب ج3 ص335 📚الاحتجاج ج2 ص409 📚روضه الواعظین ج1 ص149 📚بحار الانوار ج43 ص4 ❗️این مضمون را علمای اهل هم نقل کرده اند؛ 📚مستدرک حاکم ج3 ص156 📚ذخائر العقبی ص36 📚تاریخ بغداد ج5 ص87 📚در المنثور ، ذیل آیه 1 سوره اسراء 5⃣تاریخ ایشان؛ 👌امام باقر علیه السلام فرمود: « فاطمه در سال بعد از بعثت پیامبر متولد شد» 📚الکافی ج1 ص457 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « فاطمه در بیستم جمادی الاخر سال پنجم بعثت گردید و در این هنگام پیامبر چهل و پنج ساله بود» 📚دلائل الامامه ص9 📚بحار الانوار ج43 ص9 https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔این که می گویند رشد حضرت زهرا غیر بوده تا چه اندازه مستنده ❕با این که میگن حوریان بهشتی هنگام تولد ایشون حاضر بودن و آسمان و زمینی با تولدشون شد ❗️ 💠💠 👌در رابطه با کیفیت رشد فاطمه مرضیه سلام الله علیها ، علامه مجلسی از امام علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « چون حضرت فاطمه عليها السّلام متولّد شد، در روزى به قدر آنكه طفلان ديگر در يك هفته بزرگ شوند نمو و مى‏ كرد، و در هفته به‏ قدر ماهى، و در ماهى به قدر سالى، پیامبر به مدينه هجرت فرمود، امّ سلمه را به خود در آورد، و فاطمه را به او سپرد كه خدمت و تربيت نمايد، امّ سلمه گفت: به خدا سوگند كه من از او مى ‏آموختم و او را حاجت به آموختن آداب نبود و همه چيز را بهتر از من و ديگران مى‏ دانست» 📚جلاء العیون ص156 📚بحار الانوار ج43 ص10 ❕در رابطه با بخش دوم نیز ، توجه شما را به این روایت امام صادق علیه السلام جلب می کنیم که فرمود ؛ « پس فاطمه پاك و پاكيزه فرود آمد، و چون به زمين رسيد نور او گرديد به مرتبه‏ اى كه خانه‏ هاى مكّه را روشن گردانيد، و در مشرق و مغرب زمين موضعى نماند مگر آنكه از آن نور روشن شد، و ده نفر از حور العين به آن خانه در آمدند، و هر يك ابريقى و طشتى از بهشت در دست داشتند، و ابريقهاى ايشان مملو بود از آب كوثر، پس آن زن ( بهشتی ) كه در پيش روى خديجه نشسته بود فاطمه را برداشت و به آب كوثر غسل داد و دو جامه سفيدى بيرون آورد كه از شير سفيدتر و از مشك و عنبر خوشبوى‏تر بود، و فاطمه را در يك جامه پيچيد، و جامه ديگر را او گردانيد. پس او را به سخن در آورد، فاطمه گفت گواهى مى‏ دهم به يگانگى خدا و به آنكه پدرم رسول خدا بهترين پيغمبران است، و شوهرم بهترين اوصياى پيغمبران است، و فرزندانم بهترين فرزندزاده ‏هاى پيغمبرانند. 👌پس بر هر يك از آن زنان ( ) سلام كرد و هر يك را به نام ايشان خواند، پس آن زنان شادى كردند، و حوريان بهشت خندان شدند، و يكديگر را بشارت دادند و اهل آسمانها يكديگر را بشارت دادند به ولادت آن سيّده زنان عالميان، در آسمان نور روشنى هويدا شد كه پيشتر چنان نورى نديده بودند، پس آن زنان مقدّسه با خديجه خطاب كردند و گفتند بگير اين دختر را كه طاهر و مطهّر است و پاكيزه و با بركت است، حق تعالى بركت داده است او را و او را...» 📚جلاء العیون ص161 📚امالی صدوق ص593 📚بحار الانوار ج6 ص247 و ج43 ص 3 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اخیرا کلیپی در کانال های ضد دین منتشر می شود که یک می گوید در بهشت آدم و حوا با هم دعوا کردند و خداوند فاطمه را به آنها نشان داد و آدم با دیدن فاطمه حوا را فراموش کرد ❗️این حرفا دارد ❕ 💠💠 👌روایتی است که علامه مجلسی از کتابی به نام کتاب آلال از ابن خالویه می کند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « وقتى خداوند آدم و حوا را آفريد در بهشت از روى تبختر و راه رفتند آدم بحوا گفت خداوند موجودى از ما نيكوتر نيافريد خداوند بجبرئيل دستور داد كه آدم را بفردوس اعلى ببرد همين كه وارد فردوس اعلى شدند چشم آنها به دخترى افتاد كه بر فرشى مرصع از فرشهاى بهشت نشسته است و بر سر تاجى از نور و بر گوش دو گوشواره از نور دارد از زيبائى او بهشت درخشان شده ، آدم به جبرئيل گفت اين دخترك كيست كه از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت اين فاطمه دختر محمّد يكى از فرزندان تو است كه پيامبر آخر الزمان است گفت اين تاج چيست كه بر سر دارد گفت شوهرش علي بن ابى طالب است پرسيد اين دو گوشواره گفت دو فرزندش حسن و حسين هستند. 👌گفت آيا قبل از من آفريده شده‏ اند جبرئيل پاسخ داد كه آنها در علم غامض خدا چهار هزار سال پيش از خلقت تو وجود داشتند. 📚بحار الانوار ج25 ص5 ❕حال توجه به لازم است ؛ 1⃣این روایت بدون سند و به صورت و مرفوع از امام عسکری و ایشان از پیامبر گرامی نقل شده است . 2⃣دعوایی در کار نبوده است ، بلکه آدم و حوا به توجه ویژه خداوند به آنها احساس می کردند که برترین خداوند هستند . 3⃣این که گفته می شود آدم با دیدن فاطمه مرضیه سلام الله علیهما ، حوا را فراموش کرد ، کذب است و در روایت نیامده است . 4⃣این جریان اشاره به خلقت نورانی اهل بیت و فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشد که قبل از بنی بشر بوده و در گذشته مفصلا پیرامون آن بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7893 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6799 5⃣تعابیر و داشتن حضرت فاطمه سلام الله علیها ، تعابیر مجازی و غیر حقیقی هستند و در روایت مذکور آمده که تاج و دو گوشواره تعابیری کنایه ای بوده که اشاره به خلقت نورانی علی و حسنین علیهم السلام می باشد که چون تاج و گوشواره مایه پشت گرمی و زینت فاطمه سلام الله علیها بودند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که در هنگام هجوم به خانه حضرت زهرا ، ایشان یقه و گریبان عمر را گرفتند ❗️ضد دینان معاذ الله می گویند این عمل از بی حیایی دارد ❕ 💠💠 👌روایتی است که شیخ کلینی در کافی شریف نقل می کند که امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند ؛ « انَّ فَاطِمَةَ ع لَمَّا أَنْ كَانَ مِنْ أَمْرِهِمْ مَا كَانَ أَخَذَتْ بِتَلَابِيبِ عُمَرَ فَجَذَبَتْهُ إِلَيْهَا ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ يَا ابْنَ الْخَطَّابِ لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ يُصِيبَ الْبَلَاءُ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ لَعَلِمْتَ أَنِّي سَأُقْسِمُ عَلَى اللَّهِ ثُمَّ أَجِدُهُ سَرِيعَ الْإِجَابَةِ » « زمانی که وقائع پس از پیامبر اتفاق افتاد ( غصب خلافت و هجوم به خانه وحی و اهانت به اهل بیت ) فاطمه عمر را گرفت و به سوی خود کشاند و فرمود ای فرزند خطاب آگاه باش که اگر من وارد آمدن بلا بر بیگناهان را ناپسند نمی دانستم ، چنان نفرینی شما را می کردم ( که همه را گرفتار می کرد ) و خداوند را سریع الاجابه می یافتم » 📚الکافی ج 1 ص 460 👌مراد از کشیده شدن تلابیب عمر توسط حضرت زهرا سلام الله علیها که در روایت آمده است ، گرفتن و پیچاندن لباس عمر به دور است نه آنکه معاذ الله تماس صورت گرفته باشد . ❕ابن اثير درباره لفظ معنای لغوی ملبيا می گويد ؛ « من او را گرفتنم و کشيدم به اين معنا گفته ميشود که کسي را با لباسش گرفته و لباس را در سينه و گردنش جمع کنند و او را گرفته و بکشند و يا آنکه در گردنش طناب و يا لباسی بيندازند و او را بکشند و در حقيقت متلبب به جای قالده استفاده می‌شود . 📚 النهاية في غريب الحديث ، ابن الأثير ، ج 1 ص 193 👌 می نویسد ؛ « تلیبب او را گرفتم یعنی در هنگام خصومت لباس او را دور سینه و گردنش جمع کردم و به سوی خود کشیدم ، این که در روایتی آمده است که فاطمه سلام الله علیها تلابیب عمر را گرفت و به سوی خود کشاند ، به همین معنا است » 📚مجمع البحرین ج 2 ص 164 ❕علامه مجلسی در توضیح روایت می نویسد ؛ « زمانی که عمر به دستور ابوبکر به همراه یارانشان به زور وارد خانه فاطمه سلام الله علیها شدند تا علی را به زور برای بیعت خارج کنند ، فاطمه از روی ضرورت و برای نجات علی از دست آنان تلابیب عمر را گرفت ، ( و از علی دفاع کرد ) که این دفاع بر جمیع خلق واجب بود ، یعنی لباس عمر را به گردنش پیچید و به سوی خود کشاند ...» 📚مراه العقول ج 5 ص 343 👌بنابراین روایت فوق گواه دیگری بر مصائب وارده به اهل بیت علیهم السلام توسط دستگاه خلافت است و همچنین بیان کننده عظمت و بزرگی آن مصائب است به گونه ای که امام باقر و امام صادق علیهما السلام همزمان از آن سخن گفتند ، و از سوی دیگر بیان کننده و ایستادگی مثال زدنی حضرت زهرا سلام الله علیها در برابر ظلم دستگاه خلافت است که با این که خودش مورد حمله و قرار گرفته بود ، باز هم از دفاع کردن عقب نشینی نکرد . 👌این که چرا علی علیه السلام در برابر حمله به خانه اش اقدام عملی انجام نداد و با آنان نبرد نکرد و یا چرا بنی هاشم اقدامی نکردند و .... سوالاتی است که ما در گذشته مفصلا به آن پرداخته ایم و حدود 60 پرسش و شبهه را پیرامون این موضوع پاسخ داده ایم که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8310 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔لطفا بفرمایید اینکه در تفسیر سوره کوثر گفته شده فاطمه سلام الله علیها معنی کوثر است سند دارد؟یا شرح مفسران است ❗️❗️ 💠💠 👌این که حضرت فاطمه مرضیه سلام الله علیها مصداق سوره کوثر و خیر کثیر آن است ، مساله ای قطعی و غیر قابل اختلاف است که هم شان نزول آیات سوره کوثر این معنا را تایید می کند و هم روایاتی که در شرح آن در مجامع روایی ما نقل شده است موید این معنا است . ❕در سوره كوثر چند پيشگويى مهم ديده مى‏ شود؛ زيرا مى‏ فرمايد: «به يقين ما به تو كوثر (و خير و بركت فراوان) عطا كرديم.- پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن.- (و بدان) دشمن تو به يقين ابتر و بريده نسل است»: انَّا اعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ- فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ- انَ‏شانِئَكَ هُوَ الْابَتَرُ. ❕بسيارى از مفسران شأن نزولى براى اين آيه ذكر كرده‏ اند، كه قريب الافق با يكديگر است از جمله برسوئى در روح البيان مى ‏گويد: «مشركان مكه هنگامى كه‏ پسران پيامبر قاسم و عبدالله در مكه و ابراهيم در مدينه، چشم از جهان پوشيدند، گفتند: محمد پس از وفاتش نامش از خاطره‏ ها محو مى‏ شود، زيرا نسلى از او باقى نمانده. در اين سوره قرآن خبر مى‏ دهد كسى كه نامش از خاطره ‏ها محو مى‏شود، دشمنان او هستند و اما و آوازه او بلندتر و بلندتر مى ‏شود، همان گونه كه خداوند اشاره فرموده، و اين به خاطر آن است كه خدا نسلى به او داد كه با گذشت زمان باقى نمى ‏ماند، بنگر ببين چقدر از اهل بيت عليهم السلام را كشتند وشهيد كردند، ولى اين نسل در عالم فراگير شد». 📚اين شأن نزول را بسيارى از مفسّران و مورّخان با تفاوت‏هائى نقل كرده‏اند (تفسير مجمع البيان، قرطبى، مراغى، فخر رازى، درالمنثور، فى ظلال، ذيل آيات مورد بحث و همچنين كامل ابن اثير، جلد 2 صفحه 60). 🔸مرحوم طبرسى در مجمع البيان مى ‏گويد: «اين سوره درباره عاص بن وائل نازل شده كه وقتى پيامبر از مسجدالحرام بيرون آمد و چشمش به او افتاد، و با حضرت سخنانى گفت، جمعى از بزرگان قريش اين منظره را ديدند، سؤال كردند با كه سخن مى‏گفتى؟ او گفت: با اين ابتر (بلاعقب) ... اين به خاطر آن بود كه عرب به كسى كه فرزند پسر نداشت ابْتَر مى‏ گفتند، سوره فوق نازل شد و به آنها پاسخ داد.» 📚مجمع البیان ج 10 ص 549 👌فخررازى در شأن نزول اين آيه شش قول نقل مى ‏كند، كه افراد مختلفى كلمه «ابْتَر» را به پيامبر اكرم گفتند، و اين سوره ناظر به آنها است. 📚تفسیر فخر رازی ج 32 ص 132 ❕گر چه از افراد مختلفى نام برده شد، ولى محتوا و مضمون همه يكى است، كه همه آنها پيامبر را از روى كينه و عداوت، «ابتر» مى‏ ناميدند، و قرآن به همه آنها پاسخ گفت. زيرا اين اقوال ششگانه با هم منافاتى ندارند و ممكن است اين‏ تعبير را همه آنها گفته باشند و جواب قرآن ناظر به همه آنها باشد. ❕به هر حال واژه «ابتر» در اصل، به معناى قطع عضوى از بدن حيوان است كه به قطع دُم، اطلاق مى ‏شود، سپس در مورد انسان‏هايى كه بلاعقب هستند، ابتر اطلاق شده، و همچنين به كسانى كه نام نيك آنها قطع مى ‏شود و يا نام آنها از خاطره ‏ها محو مى ‏گردد، و نيز خطبه بَتراء به خطبه‏ اى گفته مى‏شود كه با نام خدا شروع نشود (يا نام خدا در آن نباشد). 👌در مقاييس نيز آمده است كه بتر به معناى قطع است، و «سَيْفٌ باتِرٌ» به معناى شمشير برنده مى ‏باشد، و كسى كه عقب ندارد به او ابتر مى‏ گويند، امّا «كَوْثَر» از ماده كثرت گرفته شده و به همان معنا است و در اينجا معناى وسيع و گسترده ‏اى دارد، و آن عبارت از خير كثير و بركت فراوان است، كه يكى از مصاديق بارز آن، فرزندان برومند و نسل ارزشمند و روشن‏ترين آن فرزندى همچون بانوى اسلام «سَيّدَةُ نِساءِ الْعالَمينَ مِنَ الْأَوَّلينَ والْآخِرينَ» فاطمه زهرا عليها السلام است. ❕مفسران در معناى كوثر، احتمالات زيادى ذكر كرده‏ اند تا آنجا كه فخررازى پانزده قول، و در تفسير روح المعانى از بعضى از مفسران، بيست و شش قول نقل كرده است كه مرحوم علامه طباطبائى در الميزان نيز به آن اشاره مى‏ كند، و از جمله تفاسير مشهور آن همان حوض كوثر است كه تعلّق به پيامبر اكرم ص دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سيراب مى‏ شوند. 📚مجمع البیان ج 10 ص 549 👌بعضى نيز آن را به مقام نبوت، يا قرآن، يا نهرى در بهشت، يا شفاعت تفسير کرده ‏اند، و همان گونه كه گفتيم اين واژه معناى وسيعى دارد كه همه اينها و غير اينها را شامل مى ‏شود و تعدّد مصداق‏هاى اين مفهوم، مانع از جامعيت مفهوم نيست و اين تفسيرهاى متعدّد، تضادى با هم ندارند. 🔸 👇