❔پرسش
❓کانال های ضد دین پرسشی را مطرح کرده اند که قرآن مسلمین و پیامبر مسلمین یکی است .چرا انان به فرق مختلف تقسیم شده اند و بالاخره کدام فرقه از آنان به بهشت می روند❔
💠پاسخ؛
❗️اگر مسلمانان در زمان پیامبر گرامی از وحدت خاصی برخوردار بودند و عظمت مقام رسالت و مرجعیت مسلم او برای پیروانش مانع از بروز دوگانگی بود ولی پس از درگذشت او شکاف عجیبی در میان آنان پدید آمد و آن وحدت و ایثار جای خود را به جدال و نزاع کلامی و احیانا به نبردهای خونین آن هم بر سر عقائد دادند.
🗯علمای ملل و نحل علل چندی را در پیدایش اختلاف و پی ریزی مذاهب مختلف موثر می دانند از جمله؛
1⃣تعصب های کور قبیلگی و گرایش های حزبی سبب شد افرادی دست به تاسیس مذهب و مسلک های تازه ای بزنند و به راهنمایانی که پیامبر برای انان معرفی کرده بود توجه نکنند.
2⃣بدفهمی و کج اندیشی در تفسیر حقایق دینی عامل دیگری برای پیدایش مذاهب مختلف قلمداد می شود.
3⃣منع از تدوین حدیث پیامبر و نشر آن توسط خلفای وقت عامل دیگری بود که افراد نظرات شخصی خود را به نام دین به خورد مردم بدهند و مذاهب تازه ای را ایجاد کنند.
4⃣آزادی احبار و رهبانان یعنی دانشمندان اهل کتاب و نشر اساطیر عهدین سبب دیگری بر این مساله قلمداد می شود که این آزادی پس از ممنوعیت از نشر احادیث پیامبر به این افراد داده شد.
5⃣برخورد مسلمانان با ملتهای متمدن که برای خود کلام مستقل و عقاید دیگری داشتند عامل دیگری برای پیدایش مذاهب جدید قلمداد می شود.
6⃣اجتهادات شخصی در برابر نصوص مسلم دینی و تن ندادن به نصوص عامل دیگری برای این افتراق محسوب می شود.
📚الملل و النحل ،سبحانی،ج1 ص69 فصل سوم
👌جالب آن است که پیامبر گرامی از ایجاد فرق گوناگون در اسلام خبر داده بود و دانشمندان شیعه و سنی نقل کرده اند که فرمود؛
«امت موسی پس از او به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند که تنها یک فرقه از آنان فرقه ناجیه می باشد و هفتاد فرقه دیگر در آتش هستند.و امت عیسی پس از او به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه از آنان ناجیه و بقیه در آتش هستند.و امت من نیز به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند که یک فرقه از آنان اهل نجات و بقیه در آتش هستند»
📚الخصال ج2 ص585
📚بحار الانوار ج28 ص4
📚سنن ترمذی ج5 ص26
📚سنن ابن ماجه ج2 ص479
👌طبق روایات مسلم شیعه و سنی تنها فرقه ای که اهل نجات می باشند کسانی هستند که پس از پیامبر گرامی به اهل بیت ایشان تمسک کرده و آنان را به عنوان امام و رهبر بشناسند و اگر مردمان تن به امامت و هدایت انان می دادند هیچگاه فرق و مذاهب مختلف ایجاد نمیشد.
1⃣پیامبر گرامی فرمود:
«من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم اهل بیتم»
📚سنن ترمذی ج5 ص329
📚مسند احمد ج5 ص182
📚مستدرک حاکم ج3 ص148
2⃣پیامبر گرامی فرمود:
«مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود»
📚مستدرک حاکم ج2 ص343
📚مجمع الزوائد ج9 ص168
📚کنزالعمال ج6 ص216
3⃣پیامبر گرامی فرمود:
«ستارگان وسیله ایمنی برای اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من وسیله ایمنی برای امت من از اختلاف هستند»
📚مستدرک حاکم ج3 ص149
📚الجامع الصغیر ج2 ص189
📚کنزالعمال ج6 ص116
4⃣پیامبر گرامی فرمود:
«فرقه ناجیه فرقه ای است که به من و اهل بیتم پس از من اقتدا کند»
📚معانی الاخبار ص323
❗️حضرت علی فرمود:
«امت اسلام به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند .قسم به خداوندی که جانم بدست اوست تمام این فرقه ها گمراه هستند مگر فرقه ای که از من تبعیت کنند و از شیعیان من باشند»
📚امالی مفید ص213
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#تعداد_همسران_پیامبر
🤔#پرسش
❔پیامبر چه تعداد زن داشته است ❗️آیا راست است که #سی همسر داشته است ❕❕
💠#پاسخ💠
👌شیخ بزرگوار صدوق و دیگران از علما نقل می کنند که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« پیامبر خدا با پانزده زن ازدواج کرد ، و با سیزده نفر از آنها همبستر شد ، و چون از دنیا رفت نه همسر داشت ، آن دو زنی که با آنها همبستر نشد ، عمره و سنی نام داشتند ، و اما آن سیزده زنی که با آنها همبستر شد نخستین آنها خدیجه دختر خویلد بود ، سپس سوره دختر زمعه ، سپس ام سلمه که نام او هند دختر ابو امیه بود و سپس عایشه دختر ابوبکر و سپس حفصه دختر عمر و سپس زینب دختر جحش و سپس ام حبیبه رمله دختر ابو سفیان و سپس میمونه دختر حارث و سپس زینب دختر عمیس و سپس جویره دختر حارث و سپس صفیه دختر حیی بن اخطب و زنی که خود را به پیامبر اهدا کرد و او خوله دختر حکیم سلمی بود و دو کنیز هم داشت که وقت خود را همراه با همسرانش به آنان نیز قسمت می کرد که ماریه و ریحانه خندفیه بودند .
👌و آن #نه همسری که موقع وفات داشت عبارتند از عایشه و حفصه و ام سلمه و زینب و میمونه و ام حبیبه و صفیه و جویره و سوره و بهترین آنها خدیجه دختر خویلد و پس از او ام سلمه دختر حارث بود »
📚الخصال ج2 ص419
📚مناقب آل ابی طالب ، ج1 ص159
📚وسائل الشیعه ج20 ص244
👌پیامبر گرامی تا حدود سن 25 سالگی مجرد بودند و سپس با حضرت خدیجه ازدواج کردند ، و تا حدود سن #پنجاه و #پنج سالگی با ایشان بودند و ازدواج دیگری نداشتند و در هنگامه پیری بر اساس یک سری مصلحت ها ، با اذن الهی اقدام به ازدواج های متعدد کردند که در پست زیر پیرامون فلسفه این ازدواج ها توضیحاتی را ارائه داده ایم ؛
💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3751
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش
❓وهابی استدلال می کرد که رهبر شیعیان بر خلاف عقیده شیعه معتقد به عصمت خودش نبوده است و می گوید من خود را بالاتر از آن نمی بینم که اشتباه کنم و از خطای در کارهایم ایمن نیستم( خطبه 216) حال چگونه می توان گفت او معصوم است❓
💠پاسخ:
👌نخست توجه فرمایید که طبق روایاتی که در کتب معتبر وهابیت آمده است شکی در عصمت حضرت علی باقی نمی ماند .
🔷هیثمی روایت می کند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود:
«علی با حق است و حق با علی است هر جا که باشد»
📚مجمع الزوائد ج7 ص235
👌وطبق نقل خطیب بغدادی فرمود:
«علی با حق است و حق با علی است و این دو تا روز قیامت از هم جدا نمی شوند»
📚تاریخ بغداد ج14 ص321
❗️وطبق نقل حاکم نیشابوری و دیگران فرمود:
«علی با قرآن است و قرآن با علی است و آن دو تا روز قیامت از هم جدا نمی شوند»
📚مستدرک الصحیحین ج3 ص124
📚کنزالعمال ج6 ص153
📚فیض القدیر ج4 ص356
👌روشن است کسی که تمام افعال و حرکاتش مطابق حق و حقیقت و قرآن است لحظه ای خطا و اشتباه و گناه و معصیت نمی کند و از حق و قرآن جدا نمی شود.
♻️اما در مورد خطبه مورد اشکال:
1⃣آن خطبه را شما ناقص نقل کردید .حضرت می فرماید:
«با من به آن گونه که با زما مداران ستمگر سخن گفته میشود سخن مگویید و آن گونه که مردم خود را در برابر حاکمان تند خو و جبار حفظ می کنند محدود نسازید و به طور تصنعی و منافقانه با من رفتار نکنید و از گفتن سخن حق یا مشورت عادلانه خود داری نکنید زیرا من ( به عنوان یک انسان و نه به عنوان یک امام معصوم)خود را بالاتر از آن نمی بینم که اشتباه کنم و از خطا در کارهایم ایمن نیستم مگر اینکه خداوندی که از من قادر تر است مرا از خطا حفظ کند»
2⃣جمله «من خود را بالاتر نمیدانم که اشتباه کنم» دستاویز مخالفان برای عصمت شده است در حالی که جمله «مگر اینکه خداوند مرا از خطا حفظ کند »آن را به خوبی تفسیر می کند.
❗️مفهوم جمله اول این است که من به عنوان یک انسان ایمن از خطا نیستم اما مفهوم جمله دوم این است که به عنوان حفظ و حمایت الهی وضع دیگری دارم و از خطا و اشتباه محفوظ هستم .
🗯شبیه آنچه قرآن در مورد یوسف نبی نقل می کند و می فرماید:
«زلیخا قصد او کرد و او نیز قصد او می نمود اگر برهان پرودگار را نمی دید»
🔷یوسف24
💠اشاره به اینکه یوسف به عنوان یک انسان بیم این می رفت که الوده هوی و هوس همسر عزیز مصر شود ولی مشاهده برهان رب که اشاره به مقام عصمت و معرفت بالای یوسف نسبت به پرودگار است او را نگه داشت .
🔴اضافه بر این که امام در مقام تعلیم و تربیت یاران خویش است و به آنها می آموزد که در هر شرایطی باشید احتمال خطا درباره خود دهید ولی از روی تواضع خود را هم در زمره آنها قرار می دهد.
🗯پیامبر گرامی فرمود:
«هیچ یک از شما نیست مگر آنکه شیطانی دارد .کسی سوال کرد که ایا شما هم چنین هستید⁉️
🔷فرمود:«آری ولی خداوند مرا یاری کرده است و به تایید او از شرش در امان هستم»
📚بحار الانوار ج60 ص329
❗️شاهد گویای آنچه گفتیم سخن خود حضرت علی است که فرمود:
«من نشانه روشنی از پرودگارم دارم و بر طریق واضح پیامبرم گام بر می دارم و در راهی آشکار با هوشیاری و دقت به پیش می روم»
📚خطبه 97
👌طبق این بیان امام تاکید می کند که او با حمایت پرودگار همیشه راه درست را می پیماید و خطایی در کارش نیست.
🗯با توجه به این نکات روشن میشود که به هیچ عنوان آن سخن امام با عصمتشان منافاتی ندارد
📚پیام امام امیر المومنین ج8 ص269
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#ارث_فرزند_فوت_شده
🤔#پرسش
❔فلسفه ارث بردن در اسلام چیست ❗️در مورد اینکه چرا ارث به فرزندی که قبل از پدرمادر فوت میکنه نمیرسه نیز #توضیح بدید ..شاید خانواده این مرحوم شدیدا تو فقر باشن چرا بهشون ارث نمیرسه ❕❕
💠#پاسخ💠
👌چنان که در پرسش آمده است ، شايد بسيارى تصور كنند كه بهتر اين است كه به هنگام فوت كسى، اموال او جزء اموال عمومى گردد و در اختيار بيت المال قرار گيرد، ولى با دقت روشن ميشود كه اين كار كاملا دور از عدالت است، زيرا مسئله" وراثت" يك امر كاملا طبيعى و منطقى است، همان طور كه پدر و مادر قسمتى از صفات جسمى و روحى خود را طبق قانون وراثت #طبيعى، به نسلهاى بعد منتقل مىكنند، چرا اموال آنها از اين قانون مستثنى باشد؟ و به نسل آينده منتقل نشود؟
🔸به علاوه اموال مشروع هر كس نتيجه زحمات و كوششها و تلاشهاى اوست، و در حقيقت نيروهاى #متراكم شده او را نشان ميدهد، و به همين جهت ما هر كس را مالك طبيعى دسترنج خود مىشناسيم، اين يك حكم فطرى است.
👌بنا بر اين به هنگام مرگ كه دست انسان از اموالش كوتاه ميگردد عادلانه ترين راه اين است كه اين اموال به كسانى #تعلق گيرد كه نزديكترين افراد به اوست، و در واقع هستى آن اشخاص ادامه هستى آن شخص محسوب ميشود.
❕روى همين جهت، بسيارى از مردم با اينكه سرمايه كافى براى زندگى خود تا پايان عمر دارند دست از تلاش و كوشش براى كار و توليد بيشتر، بر نمى دارند، و هدفشان تامين آينده فرزندانشان است، يعنى قانون ارث مى تواند تحرك و جنبش بيشترى به چرخهاى اقتصادى يك كشور بدهد، و اگر اموال هر كس بعد از مرگ او به كلى از او بريده شود و جزء اموال عمومى گردد، ممكن است قسمت مهمى از فعاليتهاى اقتصادى خاموش شود.
📚تفسير نمونه، ج3، ص 286
👌اما این که چرا فرزندی که قبل از پدر و مادر می میرد ، از پدر و مادر ارث نمی برد ، پاسخ #روشنی دارد . ارث زمانی معنا پیدا می کند که انسان زنده از مرده ، ارث ببرد ، ارث بردن مرده از مرده ، مفهوم صحیحی ندارد . وقتی فرزند زودتر می میرد ، طبیعتا ارث بردنی برای او #معنا پیدا نمی کند ، وقتی او حق ارث بردن ندارد ، فرزندان او نمی توانند در ارث بردن جایگزین او شوند .
❕انسان مرده #مالک چیزی نمی شود ، تا به واسطه او فرزندانش مایملک او را تصرف کنند ، و این مساله قبل از آنکه یک بحث شرعی باشد ، یک تحلیل عقلی را همراه خود دارد ، که زمانی چیزی به #ملکیت کسی در می آید که آن فرد #حیات داشته باشد ، وقتی حیاتی نباشد ، ملکیتی هم نمی باشد ، بنابراین فرزند فوت شده قبل از پدر ، چون #حیات ندارد ، نمی تواند مالک اموال پدری شود ، وقتی ملکیت برای او محقق نشود ، فرزندانش هم نمی توانند ارث و حق نداشته او را تصرف کنند ، چنان که گفته شد این یک تحلیل عقلی است که نقل های متعددی نیز آن را #تایید می کند ؛
📚وسائل الشیعه ج 26 ص 314 باب 5
❕البته در صورتی که همه فرزندان میت در زمان حیات میت از دنیا رفته باشند ، نوبت به طبقه بعدی که نوه ها یا فرزند فرزندان است ، می رسد ، اما تا زمانی که از فرزندان میت کسی زنده باشد ، نوبت به #طبقه بعدی ، یعنی نوه ها نمی رسد .
📚وسائل الشیعه ج 26 ص 110 باب 7
🔰اگر فرزند زودتر از پدر بمیرد ، و فرزندان فرزند یا همان نوه ها در فقر به سر برند ، جد #پدری لازم است که معیشت آنان را تامین کند ، یا در هنگام موت می تواند در یک سوم اموال وصیت کند ،که #مال نوه ها باشد ، خداوند نیز می فرماید ؛
« و اگر به هنگام تقسيم (ارث) خويشاوندان (و طبقه اى كه ارث نمى برند) و يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد و با آنها به طرز شايسته سخن بگوئيد.» ( نساء 8)
❕ محتواى آيه يك حكم اخلاقى و استحبابى در باره طبقاتى است كه با وجود طبقات نزديكتر، از ارث بردن محرومند، آيه مى گويد ؛ اگر در مجلس تقسيم ارث، جمعى از خويشاوندان طبقه 2 يا 3 و همچنين بعضى از يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند چيزى از مال به آنها بدهيد، و به اين ترتيب جلو تحريك حس حسادت و كينه توزى آنها را كه #ممكن است بر اثر محروم بودن از ارث شعله ور گردد بگيريد و پيوند خويشاوندى انسانى خود را به اين وسيله محكم كنيد.
❕گرچه كلمه يتامى و مساكين بطور مطلق ذكر شده ولى ظاهرا منظور از آن ايتام و نيازمندان فاميل است زيرا طبق قانون ارث، با بودن طبقات نزديكتر طبقات دورتر، از ارث بردن محرومند، بنا بر اين اگر آنها در چنان جلسه اى حاضر باشند سزاوار است #هديه مناسبى (كه تعيين مقدار آن فقط بستگى به اراده وارثان دارد و از مال وارثان كبير خواهد بود) به آنها داده شود.
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 275
❕بنابراین اگر چه قانونا ، فرزندان فرزند فوت شده از ارث محرومند ، اما در اسلام تدابیری اندیشه شده است تا آنان بی نصیب نباشند که تفصیل آن گذشت .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش
❔ما معتقد هستیم که حضرت آدم از پیامبران می باشد و هر پیامبری معصوم است.(معصوم کیست؟ کسی که از ظلم به خدا و ظلم به مردم و ظلم به نفس اجتناب کند)
❗️حال با این وجود ما آیه قرآن داریم که می فرماید:
وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ(بقره35)
❕در این آیه خداوند می گوید اگر آدم از درخت بخوری از جمله ظالمان خواهی بود
❓اینکه از پیامبر ظلمی سر بزند دیگر بر وی لفظ معصوم مترتب نمی شود چون جزء ظالمین شده (طبق آیه شریفه ذکر شده)ما نمی توانیم با الفاظی چون ترک اولی ظلم را بر وی بپوشانیم از جهت دیگر پیامبری آن حضرت نیز زیر سوال می رود
❓حال با این موضوع ما چه کنیم؟
💠پاسخ💠
1⃣امر و نهی ای که خطاب به آدم از جانب خداوند شد امر و نهی ارشادی بوده است که مخالفت با آن معصیت تلقی نمی شود تا بگوییم آدم از جمله معصیت کاران بوده است .
⭕️توضیح اینکه؛
👌اوامر و نواهيى كه از صاحبان امر و نهى صادر مى گردد بر دو نوع است:
🔶الف. امر و نهى مولوى: مقصود از آن اين است كه آمر بر منصبى كه از طرف خدا، يا اجتماع به او داده شده، تكيه نمايد، و امر و نهى كند و به اصطلاح از موضع قدرت سخن بگويد و از آن نظر كه او بزرگ و فرمانده است و طرف مقابل، كوچك و فرمانبر است امر و نهى صادر كند و در واقع امر و نهى بر محور مولويت و عبوديت دور بزند.
🔶ب. امر ونهى ارشادى: و مقصود از آن اين است كه آمر، برترى و مقام و فرماندهى خود را به رخ طرف نكشد و در دستورهايى كه به زيردست خود مى دهد، قيافه پند و اندرز بگيرد و همانند افراد بى طرف ولى خيرخواه، دلسوز و نيك انديش، لوازم و عكس العمل كردار او را گوشزد نمايد، در اين صورت امر و نهى وى بر محور ارشاد و هدايت دور مى زند.
❗️براى روشن شدن موضوع خوب است مثالى بزنيم:
👌 طبيبى به بيمار خود دستور مى دهد كه از غذاهايى بپرهيزد و داروهايى را نيز بخورد او اگر چه دستور مى دهد كه بيمار هر روز چنين و چنان كند، ولى در عين حال مخالفت بيمار با دستور و فرمان او از نقطه نظر اينكه مخالفت با امر طبيب است تأثيرى در خارج ندارد نتيجه آن فقط ضررى است كه بر اثر مخالفت با دستورهاى طبيب، متوجه خود بيمار مى شود و اين ضرر، خواه او فرمان دهد، يا اصلا فرمان ندهد متوجه بيمار مى شود و مخالفت با خود طبيب هيچ گونه عكس العمل خارجى ندارد.
❗️و به ديگر سخن كسى كه خربزه براى او ضرر دارد و موجب تب و لرز او میشود اگر پزشک نهی کنید و او گوش نکند فقط یک اثر دارد و آن اینکه باید پای تب و لرز بنشیند ولی از آن نظر که سخن پزشک را گوش نداده کیفری متوجه او نمیشود.
👌اكنون بايد بررسى شود كه ؛
❓ آيا نهى از خوردن ميوه درخت معهود، نهى مولوى بوده و بر اساس «مولويت» صادر شده بود؟ در اين صورت طبعا علاوه بر لوازم طبيعى و آثار خارجى آن یعنی خروج از بهشت و ريختن لباسها، هبوط به د نيا و ابتلا به زحمات و مشقات و... كيفرى نيز همراه داشته است.
❓و يا اينكه منظور از اين نهى، فقط ارشاد به لوازم طبيعى عمل بوده؟ همانند كسى كه دوست خود را از كشيدن ترياك كه ملازم با مرگ تدريجى است باز دارد.
در اين صورت، نهى از اكل شجره، از آن نظر نبود كه خداوند مولى است و آدم و حوا بندگان وى هستند وبنده بايد از دستورى كه به او داده مى شود، بدون چون و چرا اطاعت كند، بلكه از اين نظر بوده كه خوردن ميوه درخت معهود، پيامدهاى ناگوارى دارد و روى علاقه به بنده خود، او را نهى كرده است.
👌بررسى آيات وارده در اين موضوع به خوبى، ارشادى بودن نهى مورد بحث را ثابت مى نمايد و مى رساند كه فرمان خدا از آن نظر نبوده كه من مولايم و شما بنده من، تا مخالفت آن، نافرمانى (معصيت اصطلاحى) به شمار برود، بلكه محيط ارشاد بوده و خدا مانند يك ناصح مشفق به آدم و حوا فرمود:
«هرگاه از اين شجره نخوريد، همواره در بهشت باقى مى مانيد و در نتيجه، گرسنگى و تشنگى، آفتاب زدگى و عريانى نخواهيد ديد واگر بخوريد دچار عكس آنها خواهيد شد» چنانكه مى فرمايد:
«گفتيم اى آدم اين (شيطان) دشمن تو و همسر تو هست، شما را از بهشت بيرون نكند كه تيره بخت مى شويد، اكنون در پرتو نعمت بهشت نه گرسنه مى شوى و نه برهنه و نه در آنجا تشنه و آفتاب زده مى شوى»
🔶طه 117-119
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
🔴اينك قرائنى كه ارشادى بودن نهى را تأييد مى كند:
1⃣از اينكه جمله « فتشقی» « تیره بخت می شوید»را با «فاء» نتيجه آورده است، بهترين گواه بر اين است كه نتيجه مخالفت اين نهى و به اصطلاح غرض از نهى اين بود كه آدم و همسر وى «شقاوت» پيدا نكنند، سپس آيه بعد « اکنون در پرتو نعمت بهشت نه گرسنه میشوی و نه برهنه»بيانگر اين شقاء است و اينكه تفاوت خوردن و نخوردن از ميوه اين شجره اين است كه در صورت نخوردن، برهنگى و تشنگى و گرسنگى نيست در حالى
كه در صورت مخالفت همه اينها هست و هرگز در صدد بيان مؤاخذه نيست كه در تمام نواهىِ مولوىِ الزامى وجود دارد بلكه در صدد بيان عكس العمل طبيعى اين عمل است، خواه خدا از آن نهى بكند يا نكند.
❗️روشن تر بگوييم اين نهى تبعات معنوى كه دورى از درگاه الهى است، نداشته بلكه تمام تبعات آن مربوط به وضع زندگى شخصى آدم و همسر او بوده است.
2⃣ گواه ديگر بر اينكه آفريدگار جهان در مقام اعمال مولويت نبوده بلكه با لحن خيرخواهى و اندرزگويى با آنها سخن مى گفت اين است كه شيطان به هنگام سخن گفتن خود را «ناصح» قلمداد كرده و گفت:
«شيطان براى آدم و حوا قسم خورد وگفت: من براى شما از پند دهندگانم».
🔷اعراف21
👌اين خود قرينه بر اين است كه سخن خدا نيز به عنوان خيرخواهى و نصيحت بوده و شيطان اين تعبير را از خدا اقتباس نموده و خود را به جاى ناصح واقعى قالب زده است.
3⃣وقتى آدم و حوا نتيجه مخالفت خود را با ديدگان خود ديدند، يعنى بلا فاصله پس از خوردن ميوه آن درخت، لباس هاى آنها ريخت، و با ندامت مخصوص «عورت» خود را به وسيله برگها پوشانيدند، ناگهان ندايى را شنيد ند كه محتواى يادآورى نصيحت پيشين است چنان كه مى فرمايد:
«آيا من شما را از اين درخت نهى نكردم و به شما نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است».
🔷اعراف22
👌اين جمله همانند گفتار يك ناصح مشفق و مهربانى است كه وقتى طرف از اندرز او سرپيچى كرد، و گرفتار عاقبت كار خويشتن گرديد، يك مرتبه به ملامت او بر مى خيزد و مى گويد:«من به تو نگفتم كه اين كار را انجام مده؟ اين غذا را مخور، يا در آنجا قدم مزن، حالا كه كردى جزاى خود را ببين».
❗️و نتيجه مخالفت آدم، همان ريختن لباس و خروج از بهشت بود كه آن را به «رأى العين» ديد.
4⃣ هرگاه نهى خدا مولوى بود، بايد تبعات و لوازم آن به وسيله توبه از بين برود، در صورتى كه مى بينيم كه آدم و حوا توبه كردند ولى تبعات آن (خروج از بهشت و... ) از بين نرفت.
👌هرگاه اين قراين به طور جمع ملاحظه شوند براى هر انسان غير پيشداور مفيد اطمينان مى باشد كه اين نهى، يك نهى ارشادى، به منظور بازدارى آدم و همسر او از يك سلسله تبعات و لوازم اعمال خود بوده وبس، نه نهى مولوى كه رنگ نافرمانى داشته باشد.
📚منشور جاوید ؛ سبحانی ج4 ص112
2⃣در اين جا پاسخ ديگرى نيز هست كه برخى از مفسران به آن تكيه كرده اند و آن اينكه مخالفت آدم مخالفت با فرمان قطعى خداوند نبوده است، بلكه ترك اولايى بوده كه وى مرتكب شد و پيامبران از گناه و مخالفت با فرمان قطعى خداوند، مصون هستند، نه از ترك اولى.
👌و به تعبير ديگر پيامبران از گناه مطلق مصونيت دارند نه از «گناه نسبى»مقصود از گناه مطلق اين است كه آن عمل از هر كسى سر بزند گناه محسوب مى شود مانند دروغ و غيبت در حالى كه گناه نسبى عبارت از آن اعمال جايز است كه شأن و عظمت پيامبران ايجاب مى كند كه آن را هم انجام ندهند، چه بسا صدور برخى از كارها از گروهى بدون اشكال باشد ولى صدورآنها از پيامبران مورد عيب شمرده شود.مثل نمازى كه با غفلت از خدا خوانده شود از يك فرد عادى پذيرفته مى شود، ولى مطلوب از اولياء الهى مانند پيامبران، غير آن است، كمك صد ريالى يك فرد عادى و متوسط به جامعه اسلامى قابل ستايش است ولى همان كمك از يك فرد ثروتمند و مرفه بد و ناشايست به شمار مى رود.
👌نهی آدم از شجره ممنوعه نیز یک نهی تحریمی نبود بلکه یک ترک اولی بود ولی با توجه به موقعیت آدم با اهمیت تلقی شد و ارتکاب مخالفت با این نهی چون با شان آدم مخالفت داشت موجب چنان مجازات و مواخذه از جانب خدا گردید
📚تفسیر نمونه ج6 ص122
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
3⃣در اين جا مطلب يا پاسخ سومى نيز هست كه توجه به آن نيز لازم است و آن اينكه محور بحث در عصمت مخالفت با تشريع الهى است يعنى آنجا كه محيط، محيط تكليف باشد و تشريع الهى به وسيله پيامبران اعلام گردد، در چنين صورتى مسأله عصمت براى انبيا و اوليا مطرح مى گردد.
👌ولى محيطى كه آدم و حوا در آنجا زندگى مى كردند، هرگز محيط تكليف، به صورت ياد شده در بالا، نبود نه پيامبرى آمده بود و نه شريعتى تصويب شده بود و نه افرادى زير بار تكليف رفته بودند، بلكه تنها خطابى متوجه به فردى شده بود كه نتايج اطاعت و مخالفت تكليف را لمس نكرده و كاملاً آشنا نگشته بود، آيا در اين صورت از مخالفت با تكليف الهى آن هم با باورى خاص كه از سوگند شيطان به آدم دست داد، خلاف عصمت استنباط مى شود؟
📚عصمة الانبیائ ص101
❓حال اشکال شما این است که اگر آدم مخالفت با امر مولوی الهی نکرد و گرفتار معصیت خداوند نشد چرا خداوند به خاطر این نافرمانی او را از جمله ظالمان محسوب می کند❕آیا ظالمان بودن مترادف معصیت کار بودن نمی باشد❗️
👌ولی باید توجه کرد که هر « ظلمی» جرم و گناه نمی باشد زیرا ظلم در لغت عرب به معنی تجاوز از حد و کار بی مورد است
🔶ابن منظور می نویسد:
«ظلم در لغت به معنی شیئ را د
ر غیر محل خود قرار دادن است و به معنی عدول از خط و تجاوز از حد نیز به کار می رود»
📚لسان العرب ج12 ص373
📚الصحاح ج5 ص1977
👌آن کسی که سخن ناصح خود را نشنود و کاری را صورت دهد که بر خلاف مصالح او باشد طبعا از حد تجاوز کرده و کاری بی مورد انجام داده است .آدم نیز با مخالفت با امر ارشادی خداوند کاری بی مورد انجام داد و از حد تجاوز کرد اما این کارش مصداق جرم و گناه اصطلاحی نبود تا با عصمتش منافات داشته باشد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال
🌐 التماس تفکر
🖍ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺯﻥ ...
ﻣﺎﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﯾﮑﺼﺪ ﻭﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺎﺭﯾﺘﻌﺎﻟﯽﺑﺮﺍﯼ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺩﻡ ﻣﺒﻌﻮﺙ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺣﺘﯽ ﯾﮑﯽﺷﺎﻥ ﺯﻥ ﻧﯿﺴﺖ ؟
🔻ﯾﻌﻨﯽ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﻻﻝ ﺭﻭﯾﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺎﺭﯾﺘﻌﺎﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦﻋﻠﯿﺎ ﻣﺨﺪﺭﺍﺕ ﻣﮑﺮﻣﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺒﺎﺭﮎﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﺪﻩ ﭼﭗ ﻣﺮﺩ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ؟
✅پاسخ
این که خداوند از میان زنان پیامبری مبعوث نکرده است فلسفه روشنی دارد و آن اینکه:
❗ مقام پیامبری ،یک مسئولیت اجتماعی است و طبعا مسئولیت برای کسانی قرار می گیرد که شرایط لازم آن را داشته باشند و لوازم آن را نیز اجرا نمایند . از آنجا که وظیفه پیامبری لازم است که در تماس مستقیم با مردم و انسان ها بوده وشرایط فیزیکی و جسمانی سختی را دارا باشند ، این مسئولیت به زنان واگذار نشده است. اگر با دیده انصاف نگریسته شود زن به جهت وظایف خاصى که در خلقت براى او تعیین شده است و به جهت موقعیت ویژهاى که در برابر مردان دارد کمترمىتواند وظایفى چون پیامبرى را به انجام برساند؛ یعنى اینکه ممکن است لیاقت پیامبرى را داشته باشد همان گونه که برخى زنان در همین مرتبه بودهاند مانند حضرت زهرا اما در ایفاى نقش عملى خود مسلما با مشکلاتى روبه رو خواهند بود و این مسئولیت راهنمایی و هدایت مردم را با سختی مواجه خواهد کرد.
❗با توجه به این ویژگی زنان طبیعی است که آنان به عنوان پیامبر برگزیده نشوند وروشن شد که این مخالف با عدالت پرودگار نیز نیست لذا خداوند فرمود:
"خداوند بهتر میداند که چه کسانی را به پیامبری برگزیند"( انعام 124)
❗️اما در مورد خلقت زن از دنده چپ مرد:
👌 ایت الله مکارم چنین می اورد:
« روایتی که میگوید حوا از دنده چپ آدم افریده شده است سخن بی اساسی است که از بعضی از روایات اسرائیلی گرفته شده و هماهنگ با مطالبی است که در فصل دوم از « سفر تکوین» تورات تحریف یافته کنونی امده است و از این گذشته بر خلاف مشاهده و حس می باشد زیر طبق این روایت یک دنده ادم برداشته شد و از آن حوا افریده شد و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند در حالی که می دانیم هیچ تفاوتی میان تعداد دنده های مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست»
📚تفسیر نمونه ج19 ص381
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
چرا استفاده از انگشتر طلا یا ساعت طلا برای مرد حرامه ولی واسه زن جایزه
🗯پاسخ:
❗️حکمت و فلسفه واقعی احکام و از جمله حرمت استفاده از طلا برای مردان برای ما کاملا مشخص نیست اما می دانیم که این حکم حتما دارای مصالح بوده است .
❗️امام صادق فرمود:
« از انجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعالش از روی حکمت است اگر چه فلسفه انها را ندانیم»
📚بحار الانوار ج52 ص91
🗯در این مورد روایاتی وارد شده است که استفاده می شود استعمال طلا برای مردان جایز نیست .
🔷پیامبر گرامی فرمود:
« انگشتر طلا بدست نکن چون زینت تو در آخرت خواهد بود»
📚الکافی ج6 ص468
❗️امام صادق فرمود:
« در دست خود هیچ انگشتری از طلا مکن»
📚همان مدرک ص469
🗯وفرمود:
« طلا لباس بهشتیان است و خداوند طلا را در دنیا زینت زنان قرار داده و بر مردان پوشش طلا را حرام داشته و نماز در آن را باطل اعلام کرده است»
📚التهذیب ج2 ص227
❗️شاید بتوان گفت که علت تحریم طلا برای مردان و جائز بودن آن برای زنان آن است که اصولا طلا برای زینت کردن استفاده می شود و طبیعت مرد و زن تفاوت دارد .طبیعت و غریزه زن به سوی زیبایی و زینت گرایش یافته و اصولا زیباتر هم افریده شده پس برای او مجاز شده در عین اینکه زیبایی و زینت زن باعث برقراری روابط گرم و صمیمانه خانواده و گرایش مرد به سوی تشکیل خانواده و برقرار بودن نوع و نسل می شود
❗️اما گرایش مردان به زینت در عین حال که در انها روحیات زنانه به وجود می آورد و از طبیعت خود دور می کند آن ها را از مسئولیت در امور اساسی زندگی دور می کند و به سوی تجملات و مظاهر دنیا و چه بسا دوری از پرودگار سوق می دهد
🗯البته برخی در این زمینه این موارد را نیز بیان کرده اند:
🔷گلبول های سفید در خون مرد بیش از زن است .از طرف دیگر طلا در افزایش این گلبول ها موثر است لذا وجود آن برای زن مفید است ولی برای مردان چندان مناسب نیست و ممکن است موجب برهم زدن گلبول های سرخ و سفید گردد ونیز موجبات تحرکات عصبی مردان را فراهم می کند
📚سالنامه پیام اسلام ،سال1357
📚بهداشت در اسلام،دکتر اردوبادی
❗️البته چنان که گذشت عمده دلیل ما در این مساله روایات فراوانی است که در مجامع روایی ما ثبت وضبط شده است و فلسفه اصلی این حکم نیز برای ما دقیقا مشخص نیست .
📚وسائل الشیعه ج4 ص412 باب30
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔چرا در اسلام پوشش لباس ابریشمی برای مرد حرام است ❓چرا اسلام با زیبایی و شیک پوشی مخالفت است در حالی که فطرت انسانی اقتضای پوشش زیبا را دارد❕آیا اسلام با این حکمش با فطرت بشری مخالفت نکرده است❓
💠پاسخ💠
1⃣در زندگی دنیا لباس نقش مهمی را دارد زیرا در درجه اول بدن را در برابر سرما و گرما و آسیب های مختلف حفظ می کند و در درجه بعد زینت مهمی برای انسان است .در تمام طول تاریخ لباس نقش اصلی را در زینت آدمی داشته و هم اکنون نیز به قوت خود نیز باقی است.
2⃣اسلام به هیچ عنوان با زیبا و شیک پوشی مخالف نیست بلکه به آن توصیه نیز می کند.
🔷امام صادق فرمود:
«لباس زیبا و جمیل بپوش زیرا خداوند زیبایی را دوست دارد اما توجه کن که لباست از مال حلال تهیه شده باشد»
📚الکافی ج6 ص442
🔶وفرمود:
«پیامبر مردی را دید که موهایش بهم ریخته بود و لباس های خشن و ناپسندی به تن داشت .
👌چنین فرمود:
«این که تو لباس زیبا برسی و به خودت برسی و از نعمات خدا خود را بهره مند سازی نشانه دین دار بودن است»
📚الکافی ج6 ص439
📚وسائل الشیعه ج5 ص6
🔷وفرمود:
«انسان کثیف و ژولیده بد آدمی است»
📚الکافی ج6 ص439
🔶وفرمود:
«خداوند انسان را به دلیل لباس زیبایی که می پوشد مواخذه نمی کند»
📚خصال ج1 ص80
📚المحاسن ج2 ص399
👌وفرمود:
«من ناپسند می دارم در صورتی که خداوند به بنده ای نعمت دهد او آن نعمت را ظاهر نکند ( و لباس زیبا نپوشد)»
📚الکافی ج6 ص439
🔶امیر مومنان فرمود:
«باید هر یک از شما در برابر برادر مومنش خود را زینت کند ( و لباس های زیبا بپوشد)»
📚 الکافی ج6 ص439
👌به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع فرمایید؛
📚وسائل الشیعه ج5 ص5 به بعد
3⃣با توجه به ادله بالا روشن میشود که اسلام با تجمل و زیبا پوشی مخالفتی ندارد اما تجمل و زینت کردن با برخی از چیزها را اجازه نداده است که از جمله انان لباس ابریشم برای مردان است.
👌در روایتی آمده است:
«امام صادق پوشش مردان در لباس حریر و ابریشم را ناپسند می دانست»
📚التهذیب ج2 ص364
👌امام کاظم فرمود:
«پیامبر مردان را از پوشش لباس ابریشم نهی می کرد»
📚وسائل الشیعه ج4 ص370
4⃣این که در اسلام از زینت کردن مردان با لباس ابریشم و برخی موارد پر زرق و برق این جهان نهی شده است فلسفه روشنی دارد؛
🔶1- محدودیت این جهان سبب میشود که فراهم کردن چنان زندگانی پر زرق و برقی با انواع ظلم و ستم توام باشد .
🔶2- بهره گیری از آن ها با غفلت و بی خبری و غرق شدن در دنیا و بی توجهی به آخرت همراه خواهد بود وسبب تقویت روحیه تکبر و خود برتر بینی میشود .
❗️تبعیضهایی که از این رهگذر پیدا می شود مایه کینه ها و حسادتها و عداوتها و...می باشد .
5⃣ممکن است اشکال شود که پس چرا خداوند از جمله نعمات بهشتیان را زینت آلات طلا و پارچه های ابریشم و...ذکر می کند؟
🔷کهف26 -دخان 53- حج23
👌اما پاسخ روشن است؛
🗯در آن جهان همه چیزش گسترده است نه تحصیل این زینت ها مشکل ایجاد می کند و نه سبب تبعیض و محرویت کسی میشود و نه کینه و نفرتی بر می انگیزد و نه در آن محیط مملو از معنویت انسان را از خدا غافل میسازد و نه در رقبا ایجاد حسادت می کند و نه مایه کبر و غرور می شود و نه موجب فاصله گرفتن از خلق خدا و خدا
👌بنابراین به هیچ عنوان مفاسد دنیوی این بهره مندی ها بر نعمات اخروی مترتب نمیشود.
📚تفسیر نمونه ج12 ص424
❗️با توجه به نکات فوق اشکال شما در مساله مورد بحث وارد نمیشود.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓آیا چنین حکمی در اسلام است که در خواستگاری مرد می تواند به بدن زن و موهایش نگاه کند در حالی که هنوز نامحرم هستند❕اگر هست آیا چنین حکمی قابل قبول است❕❕
💠پاسخ💠
❗️در روایات ما بیان شده است که کسی که می خواهد با زنی ازدواج کند می تواند قبلا به او موها و دست ها و زیبایی های او نگاه کند ، نگاهی که وضع قیافه و اندام او را مشخص کند البته باید این نگاه کردن بدون لذت و تلذذ باشد و صرفا برای آگاهی صورت گیرد.
📚وسائل الشیعه ج20 ص87 باب 36
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« مانعی ندارد هنگامی که مرد می خواهد با زنی ازدواج کند به او نگاه کند و به صورت و پشت سر او بنگرد»
📚الکافی ج5 ص365
🔶و فرمود:
« مانعی ندارد به صورت و دست های او نگاه کند در صورتی که قصد ازدواج با او را داشته باشد»
📚الکافی ج5 ص365
🗯در روایت دیگر آمده است که از امام صادق علیه السلام سوال شد که آیا مرد می تواند به موها و زیبایی های زنی که قصد تزویج او را دارد نگاه کند؟
❕امام فرمود :
« اشکالی ندارد در صورتی که این نگاه از روی لذت و شهوت نباشد ( و صرفا برای آگاهی باشد)»
📚الکافی ج5 ص365
🔴فلسفه این حکم این است ؛
🔶که انسان با بصیرت کامل همسر خود را انتخاب کند و از ندامت و پشیمانی های آینده که پیمان زنا شویی را به خطر می افکند جلوگیری شود چنان که امام صادق علیه السلام خطاب به یکی از افراد که می خواست با زنی ازدواج کند فرمود:
« قبلا به او نگاه کن که این سبب می شود مودت و الفت میان شما پایدار شود»
📚وسائل الشیعه ج20 ص90
👌این نیز روشن است که این حکم مخصوص به مواردی است که انسان به راستی می خواهد درباره زنی تحقیق کند که اگر شرایط در او جمع بود با او ازدواج کند اما کسی که هنوز تصمیم بر ازدواج نگرفته ، تنها به احتمال ازدواج یا به عنوان جستجو گری نمی تواند به زنان نگاه کند.
📚تفسیر نمونه ج17 ص394
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#توسل_کردن_انبیاء_و_امامان
🤔#پرسش
❔پرسشی ذهن بنده را مشغول داشته است و آن اینکه آیا انبیاء و امامان نیز #توسل می کرده اند یا خیر ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ریشه توسل بازگشت پیدا می کند به عمل انبیاء و امامان علیهم السلام و آنان نیز برای نزدیکی جستن به خداوند متعال #توسل می کرده اند .
🔶در روایتی امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« یک یهودی به نزد رسول خدا آمد و خطاب به او گفت: شما برتر هستید یا حضرت موسی بن عمران که خداوند با او صحبت کرد، بر او تورات را نازل کرد، معجزه عصا را به او داد، دریا را بر او گشود و ... پیامبر در حالی که از بیان مستقیم برتری خود، اکراه داشت، فرمود: همانا حضرت آدم زمانی که آن اشتباه را انجام داد اینگونه توبه کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت میجویم به حق محمد و آل محمد مرا ببخشی» سپس خداوند او را بخشید. همانا نوح زمانی که سوار بر کشتی بود و ترسید که غرق شود، چنین دعا کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت میجویم به حق محمد و آل محمد برای اینکه مرا از غرق نجات دهی» پس خداوند آنها را نجات داد و همانا ابراهیم زمانی که در آتش افتاد چنین دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می جویم به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش نجات بخشی» پس خداوند آتش را بر او سرد کرده و او به سلامت از آنجا رهایی یافت. و زمانی که موسی عصا را انداخت دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت میجویم به حق محمد و آل محمد مرا حفظ کنی، خداوند فرمود: نترس ... »
📚امالی #صدوق ص218
📚احتجاج #طبرسی ج1 ص48
👌در نقل دیگری امام #رضا علیه السلام فرمود ؛
« زمانی که کشتی نوح در حال غرق شدن بود ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند او را نجات داد و زمانی که ابراهیم در آتش افتاد ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند نیز او را نجات داد و آتش برایش سرد و سلامت گشت و موسی با توسل به ما از دریا نجات یافت و عیسی زمانی که یهود قصد قتلش را داشتند با توسل به ما نجات یافت و به آسمان رفت »
📚وسائل الشیعه ج7 ص103
❕اینکه انبیاء بزرگ با توسل به آل محمد علیهم السلام از مشکلات و #گرفتاری ها نجات پیدا می کردند در روایات دیگری نیز مورد اشاره قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛
📚بحار الانوار ج26 ص319 باب 7
🔰توسل کردن در میان #امامان نیز جاری بوده است .
👌شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که امیر مومنان ، چنین دعا می کرد ؛
« خداوندا من به وسیله جود و کرمت و با توسل به محمد بنده و #رسولت به تو تقرب می جویم »
📚الکافی ج2 ص545
👌و خطاب به پیکر مبارک پیامبر گرامی عرضه داشت ؛
« پدر و مادرم به فدایت باد ، ما را در پیشگاه پرودگارت یاد کن و همیشه به خاطر داشته باش »
📚نهج البلاغه خطبه 235
👌امام حسین علیه السلام در نزد قبر پیامبر گرامی چنین دعا می کرد ؛
« خدایا به حق این قبر و صاحب قبر ، آنچه مایه رضایت خودت و رسولت است را برایم رقم بزن »
📚بحار الانوار ج44 ص328
👌امام #سجاد علیه السلام چنین دعا می کرد ؛
« خدایا ما به وسیله محمد رسولت و علی وصی رسولت و فاطمه و حسن و حسین ...به تو توسل می جوییم »
📚بحار الانوار ج84 ص286
🔶داود #رقی می گوید ؛
« من می شنیدم که امام صادق دعا می کرد و در دعا بسیار اصرار می کرد و خدا را به حق رسول خدا و امیر مومنان و فاطمه و حسن و حسین قسم می داد »
📚الکافی ج2 ص580
❕به این مضمون روایات فراوان دیگری در مجامع روایی ما وارد شده است که جهت پرهیز از #اطناب ذکر آن صرف نظر می گردد.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA