eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔ببخشید خالدون در آیات قرآن معنی ابدی هست یا زماندار هست ❗️❗️ 💠💠 👌خلود در اصل لغت به معنى بقاى طولانى و هم به معنى ابديت آمده است، ولى در بسيارى از آيات قرآن با قيودى ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم فهميده مى ‏شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به خالِدِينَ فِيها أَبَداً مى ‏كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروه‏ ها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير خالِدِينَ فِيها أَبَداً ديده مى‏ شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. 🔸تعبيرات ديگرى مانند ماكثين فيها ابدا در آيه 3 كهف لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى ‏دهد كه بطور قطع از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 🔹بعضى كه نتوانسته ‏اند اشكالات خلود و جاودانگى مجازات را به نظر خود حل كنند ناچار دست به دامن معنى لغوى آن زده و آن را به معنى مدت طولانى گرفته‏ اند، در حالى كه تعبيراتى نظير آيات فوق چنين تفسيرى را ندارد. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 238 ❕شيخ مفيد در «اوائل المقالات» مى ‏فرمايد ؛ «تمام علماى اماميّه اتفاق نظر دارند كه تهديد به خلود در آتش مخصوص كفّار است، و كسانى را كه داراى ايمان به خدا و اقرار به فرائض او دارند از اهل نماز، هرگاه مرتكب گناهى بشوند شامل نمى ‏شود و تمام «مرجئه» و محدّثان بر اين امر متفقند، در حالى معتزله اتفاق برخلاف اين قول كرده‏ اند، و چنين مى‏ پندارند كه تهديد به خلود در آتش همه كفّار و همه فاسقان را شامل مى‏ شود» 📚اوائل المقالات ص 53 👌بنا براین آنچه مسلم است خلود کفار و افراد بی ایمان در دوزخ می باشد اما درباره معصیت کاران این معنا مسلم نیست مگر انکه و گناه انچنان عظیم و گسترده باشد که انسان را به کفر و ترک ایمان بکشاند یا بی ایمان از دنیا برود 📚پیام قران ج 6 ص 371‌ 🔸امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ «تنها اهل کفر وجحود واهل ضلالت و شرک در تا ابد باقی خواهند ماند» 📚التوحید صدوق ص407 ❔مهمترين اشكالى كه در مسأله خلود مطرح مى‏ شود و در حقيقت اشكال اصلى است مسأله عدم‏ تناسب «گناه» و «» است، گفته مى‏ شود چگونه مى‏ توان پذيرفت كه انسانى تمام عمر خود را كه حدّاكثر صد سال بوده است، كار بد كرده، و در كفر و گناه غوطه ‏ور بوده، ولى در برابر يكصد سال گناه هزاران ميليون سال كيفر ببيند؟!. 👌البته اين مسأله در مورد نعمت‏هاى جاودان بهشتى مشكلى ايجاد نمى‏ كند، چرا كه تفضّل و پاداش بيشتر از بخشنده مهربانى كه رحمتش عالم هستى را فرا گرفته جاى تعجّب نيست، ولى در مجازات و كيفر، جرم و جنايت حتماً لازم است، و اگر اين تعادل به هم خورد، با عدل الهى سازگار نخواهد بود، خلاصه يكصد سال كفر و گناه در خورد يك صد سال مجازات است، نه بيشتر. 🔸پيچيدگى اين اشكال سبب شده كه گروه‏هايى به فكر توجيه آيات خلود بيفتند و آن را به معناى مدت طولانى يا خلود نوعى و نه شخصى، يا پيدا شدن نوعى سازش با محيط، و امثال آن كه توجيه كنند، ولى اين بسيار ضعيف و غير قابل قبول است، و هرگز با آيات خلود سازگار نيست. 👌آنها كه اين ايراد را مطرح مى ‏كنند از يك نكته اساسى غافلند و آن فرق ميان مجازات‏هاى قراردادى و ‏هاى تكوينى است كه نتيجه طبيعى اعمال و يا زندگى كردن در كنار خود اعمال است. 🔸توضيح اينكه ؛ گاهى قانونگذار قانونى وضع مى‏ كند كه هركس مرتكب فلان خلاف شود بايد فلان مقدار جريمه مالى بدهد، تا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنين جايى بايد تناسب «جرم» و «جريمه» در نظر گرفته شود، هرگز براى يك كار كوچك مجازات اعدام يا حبس ابد نمى‏ توان قرار داد، و به عكس براى كار مهمى همچون قتل نفس يك روز زندان بى‏ معناست، حكمت و عدالت ايجاب مى‏ کند كه اين دو با هم كاملًا باشد. 👌ولى كيفرهايى كه در حقيقت اثر طبيعى عمل است و خاصيت تكوينى آن محسوب مى ‏شود، و يا نتيجه حضور خود عمل در برابر انسان است اين گفتگوها را نمى‏ پذيرد، خواه در مورد آثار در اين جهان باشد يا در جهان ديگر. 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸 👇 👌مثلًا اگر گفته شود كسى كه از مقررات رانندگى تخلف كند و با سرعت غير مجاز و سبقت بى‏ دليل و عبور از مناطق ممنوع كند ممكن است به خاطر همين چند لحظه تخلف چنان تصادفى كند كه دست و پاى او بشكند و يك عمر زمين گير شود، در اينجا كسى نمى‏ گويد، اين نتيجه تلخ براى آن تخلف كوچك عادلانه نيست، زيرا مسلم است كه اين از قبيل جريمه‏ هاى قراردادى اداره راهنمايى نيست كه در آن مسأله تناسب و هماهنگى جرم و جريمه در نظر گرفته شود، اين اثر طبيعى عمل است كه انسان به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن كرده است. 🔸همچنين اگر گفته شود سراغ مشروبات الكلى يا مواد مخدر نرويد، چرا كه در مدت كوتاهى قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه مى ‏كند، حال اگر كسى رفت و گرفتار ضعف شديد اعصاب، و بيمارى قلب و عروق و زخم معده شده، در برابر چند روز هوسبازى تا پايان در عذاب اليم و رنج شديد بود، هيچكس ايراد عدم تناسب جرم و جريمه را در اينجا مطرح نمى‏ كند. ❕حال فرض كنيد چنين انسانى به جاى يكصد سال، هزار سال عمر كند و يا يك ميليون سال در دنيا بماند، مسلماً بايد تحمل آن و عذاب را در اين مدت طولانى به خاطر مثلًا چند روزى هوسبازى بنمايد. 👌در مورد عذاب‏ها و كيفرهاى اخروى مسأله از اين فراتر است، آثار تكوينى اعمال و نتائج مرگبار آن ممكن است براى هميشه دامان انسان را بگيرد، بلكه خود اعمال، در برابر انسان مجسم مى‏ شود، و چون آن جهان جاويدان است اعمال نيك و بد جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش يا مى‏ دهد. 🔸مجازات‏ها و كيفرهاى رستاخيز بيشتر جنبه اثر تكوينى و خاصيت عمل دارد، همان‏گونه كه قرآن مجيد مى ‏گويد «اعمال بدشان در برابر آنان آشكار مى ‏شود و آنچه را به باد مسخره مى‏ گرفتند بر آنها وارد مى ‏گردد»! (جاثيه 33). 🔸و در آيه 54 سوره يس مى‏ خوانيم ؛ «جز اعمال خود شما براى شما نيست». ❕با اين حال، جايى براى اين سؤال باقى نمى‏ ماند كه چرا تناسب ميان «جريمه» و «جرم» در نظر گرفته نشده است؟. 👌انسان بايد با دو بال «ايمان» و «عمل صالح»، بر فراز آسمان سعادت پرواز كند و از نعمت‏هاى ابدى بهشت و لذّت قرب خدا بهره ‏مند شود، حال اگر بر اثر هوسبازى در يك لحظه با يك عمر صد ساله دو بال خود را درهم بشكند بايد براى هميشه در ذلّت و بدبختى بماند، اينجا مسأله زمان و مكان و مقدار جرم مطرح نيست، بلكه مسأله علّت و معلول و آثار كوتاه مدت و دراز آن مطرح است، يك كبريت كوچك ممكن است شهرى را به آتش بكشد، و يك گرم بذر خار مغيلان ممكن است بعد از مدّتى يك صحراى وسيع خار به وجود آورد كه دائماً مزاحم انسان باشد، همان‏گونه كه چند گرم بذر گل ممكن است با گذشتن چند سال، صحرايى از زيباترين و معطّرترين گلها به وجود آورد كه عطر آن مشام جان را معطّر و ديده و دل را نوازش دهد. 👌حال اگر كسى بگويد يك كبريت چه با آتش گرفتن يك شهر دارد و چند بذر كوچك چه تناسبى با يك صحراى خار يا گل مى‏تواند داشته باشد؟ آيا اين سؤال منطقى است؟ مسلّماً نه. ❕اعمال نيك و بد ما نيز همين‏گونه هستند و ممكن است آثار جاودانى بسيار گسترده‏ اى از خود به يادگار بگذارند (دقت كنيد). 👌مسأله مهم اينجاست كه رهبران الهى و پيامبران بزرگ و اوصياى آنها اين هشدار را پى در پى به ما دادند كه نتيجه چنان گناهانى، عذاب جاودان است، و نتيجه چنين اعمال صالحى، نعمت مخلّد و ابدى است، درست مثل اينكه باغبان آگاه و بيدارى اثر وسيع آن بذر خار و گل را براى ما قبلًا بيان كرده باشد، و ما آگاهانه راه خودمان را در اين مسير انتخاب كنيم. در اينجا به چه مى ‏توانيم ايراد كنيم، و بر چه چيز خرده بگيريم و به كدام قانون اعتراض نماييم، جز به خودمان . 📚پیام قرآن ج 6 ص 379 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔سوالی ذهنم را مشغول کرده است ❕مگر در قیامت آسمان ها و زمین نابود نمیشوند ❔ پس چرا خداوند در سوره آیه 107 می فرمایند تا آسمانها و زمین پا برجاست جهنمیان در دوزخ هستند ، آسمان و زمین که قبل قیامت از بین می روند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آنها که شقاوتمند شدند در آتش اند و برای آنها زفیر و شهیق است .جاودانه در آنها خواهند ماند تا آسمان و زمین بر پاست ، ....آنها که سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود ، مادام که آسمان و زمین بر پاست» 🔶هود 105 _108 👌بعضی از مفسران از نظر اینکه در اینجا مقید به مادام که آسمانها و زمین بر پاست ، شده است خواسته اند چنین نتیجه بگیرند که خلود در این مورد خاص به معنی جاودانگی نیست، زیرا آسمانها و زمینها، ندارند و طبق صریح قرآن زمانی فرا می رسد که آسمانها در هم پیچیده می شود و این زمین ویران می گردد و تبدیل به زمین دیگری می گردد. 🔶آیه 48 ابراهیم و آیه 104 انبیاء ❕ولی با توجه به اینکه اینگونه تعبیرات در ادبیات عرب معمولا از ابدیت و جاودانگی است، آیات مورد بحث نیز خلود را به معنی بیان می کند. 💠مثلا عرب می گوید این وضع بر قرار خواهد بود « ما لاح کوکب» «ما دام که ای می درخشد» یا « ما لاح الجدیدان » «ما دام که شب و روز وجود دارد» یا «ما اضاء فجر » «ما دام که صبح می درخشد» یا «ما اختلف اللیل و النهار » «ما دام که و روز پی در پی فرا می رسد» و مانند اینها که همه کنایه از جاودانگی است . 🔶در کلام امام امیر مؤمنان علی در نهج البلاغه می خوانیم : ❕هنگامی که بعضی از خرده گیران ناآگاه به امام ایراد کردند که چرا در تقسیم بیت المال رعایت مساوات می کند و بعضی را برای تحکیم پایه های حکومت به دیگران ترجیح نمی دهد، امام ناراحت شد و فرمود:« أ تامرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه و الله لا اطور به ما سمر سمیر و ما ام فی السماء نجما» 💠 «آیا به من می گوئید برای پیروزی دست به ستم نسبت به کسانی که تحت حکومت منند بزنم بخدا نزدیک این کار نمی روم ما دام که مردم شبها به بحث می نشینند و ما دام که ستارگان آسمان یکی پشت سر دیگری طلوع و غروب دارد. 📚نهج البلاغه صبحی صالح خطبه 126 👌در اشعار دعبل در قصیده معروفی که در حضور امام علی بن موسی الرضا خواند این شعر آمده است ؛ «سابکیهم ما ذر فی الافق شارق و نادی مناد الخیر فی الصلوات» «من بر شهیدان خاندان پیامبر گریه می کنم تا آن زمان که خورشید بر افق مشرق نور می پاشد و تا آن زمان که بانگ اذان برای دعوت به نماز بر منارهها سر می دهد.» 📚نورالابصار صفحه 140 👌البته این مخصوص به ادبیات عرب نیست، در زبانهای دیگر نیز کم و بیش وجود دارد و به هر حال دلالت آیه بر ابدیت نباید جای گفتگو باشد و به این ترتیب نیازی به گفتار کسانی که می گویند آسمان و زمین در اینجا آسمان و زمین قیامت است، که جاودانی می باشد نخواهد بود. 📚تفسیر نمونه ج9 ص245 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا این نیست که شما میگید خدا فرشته ای دارد که هر زمان بخواهد زلزله رخ دهد به آن فرشته می گوید های زمین را حرکت دهد ❗️درحالی که امروزه ثابت شده است که زلزله و مانند آن علت هایی دارد نه غیر طبیعی ❕❕ 💠💠 👌 شما گمان می کنید که ما بر سر دو قرار گرفته ایم یا باید علل طبیعی را بپذیریم و یا تاثیر خداوند را و هرگز قبول این دو با هم نیست. ❕به تعبیر دیگر تصور می کنید که اعتقاد به تاثیر خدا و فرشتگان یعنی مبدئی که به طور مستقیم و بدون هیچ واسطه ، پدیده ها را به وجود می آورند و بنابراین کشف هر علت طبیعی مساوی با نفی خدا وند در آن است . 👌اما این تصور صحیح نیست زیرا ما معتقد هستیم که جهان مجموعه ای از اسباب و علل حساب شده است که خداوند آن است ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « خداوند ابا دارد از این که پدیده ها بدون دخالت علتشان بوجود اید» 📚الکافی ج1 ص183 👌به این ترتیب ما نه تنها قانون را انکار نمی کنیم بلکه جهان طبیعت و علل و اسباب انها را خواسته و فعل خدا می شمریم ، و تاثیری که اسباب طبیعی دارند به اذن الهی و با فرشتگان صورت می گیرد و اگر در روایت آمده است ک در هنگام زلزله فرشته ای به اذن الهی رشته های زمین را حرکت می دهد ، این حرکت دادن از طریق اسباب و علل طبیعی صورت می گیرد که امروزه علم آن را کرده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔چگونه امامت از اصول دین شیعه هست؟ آیا آیه‌ای از قرآن وجود دارد که به این موضوع دلالت کند؟اصلا اصول دین شیعی چگونه و توسط چه کسی وضع شده است❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌ادله متعددی از آیات قرآن و روایات شیعه و سنی دلالت بر این می کند که مساله امامت امامان اهل بیت جزو اصول دین و اساس اسلام می باشد که اگر نباشد اسلام فرد کامل نیست از جمله؛ 1⃣امامت در نزد تشیع ادامه نبوت است و امام از سوی خداوند خلیفه و جانشین پیامبر است و تمام وظایف پیامبر به غیر از دریافت وحی تشریعی را بر عهده دارد از قبیل هدایت بشر به سعادت دنیا و آخرت و مدیریت امور آنان و اقامه عدل و برداشتن ظلم و ستم و محافظت از شرع و تبیین و تفسیر کتاب الهی و رفع اختلاف مردم و تزکیه و تربیت آنها و ...که همگی بر عهده امام می باشد . 👌بنابراین با همان ملاکی که نبوت جزو اصول دین شمرده می شود امامت نیز جزو اصول دین به شمار می آید. 2⃣خداوند در آیه 67 مائده می فرماید: «ای پیامبر آنچه از جانب خدا بر تو نازل شده است به مردم ابلاغ کن که اگر چنین نکنی رسالت خود را تکمیل نکرده ای خداوند تورا از گزند مردم حفظ می کند » 👌طبق روایات فراوان شیعه وسنی این آیه دررابطه با امامت حضرت علی ودر سرزمین غدیر خم نازل شد وپیامبر مامور شد که علی را به طور رسمی به عنوان جانشین خود در غدیر اعلام کند. ❗️مرحوم علامه امینی در الغدیر جلد 1 صفحه 424-438 بیش از 30 روایت از روایات اهل سنت ذکر می کند که این آیه در جریان غدیر خم نازل وامامت حضرت علی نازل شده است. 📚سیوطی در در المنثور،ج3 ص117- ابن ابی حاتم در تفسیرش ج1 ص14- ثعلبی در الکشف والبیان ج4 ص91- واحدی در اسباب النزول،ص135- فخر رازی در تفسیر کبیر،ج12 ص42- نیشابوری در تفسیرش ج2 ص616- شوکانی در فتح القدیر،ج2 ص60- و... ❗در کتب شیعه نیز روایات فراوانی برای این شان نزول ذکر شده است که آیه در جریان غدیر نازل شده است که جهت آگاهی رجوع کنید به تفسیر برهان،ج2 ص334 به بعد-بحار الانوار،ج37 ص108 به بعد 🔶این آیه می گوید که اگر پیامبر امامت علی را اعلان نکند رسالت خود را انجام نداده است .یعنی اگر امامت نباشد نبوت آن حضرت بی اثر خواهد بود .این نشانه جایگاه اساسی امامت بوده و دلیل بر آن است که امامت از اصول دین به شمار می رود. 3⃣ خداوند در آیه 3 مائده می فرماید: « امروز کافران از ( زوال) آیین شما مایوس شدند ،بنابراین از انها نترسید و از ( مخالفت) من بترسید.امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین( جاودان )شما پذیرفتم» 👌 🗯سیوطی از ابوسعید خدری نقل می کند که گفت: « هنگامی که پیامبر در روز غدیر علی را به جانشینی خود منصوب کرد و ولایت او را بر مومنین اعلام کرد جبرییل ایه « الیوم اکملت لکم دینکم...» را نازل کرد» 📚در المنثور ج2 ص259 🗯وباز از ابوهریره نقل می کند: « هنگامی که روز غدیر که روز هجدهم ذی الحجه است فرا رسید پیامبر فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست سپس ایه اکمال نازل شد» 📚همان منبع ج2 ص259 👌همین مضمون در تاریخ بغداد ج8 ص 290 و شواهد التنزیل ج1 ص157 و...از کتب علمای اهل سنت نقل شده است .علامه امینی از حدود شانزده نفر از علمای اهل سنت نام می برد که نقل کرده اند که آیه در جریان غدیر و امامت حضرت علی نازل شد. 📚ترجمه الغدیر ج2 ص116 ❗️در کتب شیعه نیز روایات فراوانی نقل شده که آیه درباره امامت حضرت علی نازل شده است . 📚بحار الانوار ج37 ص108 باب 52 👌روشن می شود که امامت متمم و مکمل دین است که اگر نباشد دین ناقص است .بی شک چنین چیزی که نبودنش سبب نقصان دین است جزو مسائل اصولی دین می باشد. ❗️ادامه پاسخ 👇👇👇👇 👌ادامه پاسخ 👇👇👇 4⃣پیامبر گرامی فرمود: « همانا من دو جانشین را در میان شما می گذارم ،کتاب خدا ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترتم اهل بیتم و همانا این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند» 📚مسند احمد،ج5 ص181 ❗️این حدیث از جمله احادیث متواتر است که بزرگان اهل سنت در کتب خود روایت کرده اند مانند مسلم در صحیح ج7 ص122 ،ترمذی در صحیح ج5 ص621، حاکم در مستدرک،ج3 ص110، و... 5⃣پیامبر گرامی فرمود: « مثل اهل بیتم در بین شما همانند کشتی نوح در میان قوم نوح است هر کس سوار بر آن شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند غرق شود» 📚مستدرک،حاکم،ج2 ص343 ♦️همین معنی را هیتمی در مجمع الزواید،ج9 ص168 ،ابی نعیم در حلیه الاولیائ،ج4 ص306، متقی هندی در کنزالعمال،ج6 ص216، خطیب بغدادی در تاریخ،ج12 ص19 و ...نقل کرده اند 6⃣مسلم در صحیح روایت می کند که پیامبر فرمود: "کسی که بمیرد وبر گردنش بیعت امامی نباشد به مرگ جاهلیت مرده است" 📚صحیح مسلم،ج4 ص126 📚سنن بیهقی،ج8 ص156 📚تفسیر ابن کثیر،ج1 ص517 ودر حدیث دیگر: "من مات بغیر امام مات میته جاهلیه" "هرکس بمیرد در حال
ی که امامی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است" 📚مجمع الزواید،ج5 ص218 وفرمود: "من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه" "هرکس بمیرد درحالی که امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است" 📚شرح المقاصد،تفتازانی،ج5 ص239 👌بی شک زمانی که رهبری اهل بیت به گونه ای باشد که هر کس از آنان تبعیت نکند گمراه می شود و در وادی جهالت و کفر و شرک وارد می شود روشن می شود که امامت آنان جزو اصول دین است . 7⃣در روایات فراوانی وارد شده است که خداوند عبادات و بندگی کسانی را که عقیده به امامت اهل بیت نداشته باشند را قبول نمی کند. 🔶امام باقر فرمود: « هرکس که بدون پذیرش رهبر حق خود را به زحمت انداخته و عباداتی انجام می دهد هرگز مورد قبول خدا نبوده و در تحیر و گمراهی خواهد بود» 📚الکافی ج1 ص375 👌همین مضمون در روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است . 📚وسائل الشیعه ج1 ص118 باب 29 👌بی شک چنین ولایت و امامتی که کلید قبولی تمام اعمال است جزو اصول دین می باشد که اگر نباشد خداوند دین افراد را قبول نمی کند. ❗️نکته پایانی این که اصطلاح اصول و فروع دین در روایتی به صراحت نیامده است و علما و مجتهدان بر اساس آیات و روایات اصول و فروع دین را تفکیک کرده اند چنان که ما هم اکنون ادله اصول دین بودن « مساله امامت»را از آیات و روایات ثابت کردیم. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال در در مورد همزاد اگه ممکنه توضیح بدید که ایا واقعیت داره یا نه ✅پاسخ دروایات آمده که خداوند متعال به ابلیس فرمود: « فرزندى به آدم نمی دهم جز این که مانندش را به تو دهم، و هر آدمی، هم زاد شیطانى دارد.» 📚بحار الانوار ج60 ص306 ❗️در روایتی دیگر آمده که پیغمبر فرمود: «چه بسا که هیچ کس نباشند جز آن که همزاد او از جنّ برای او گماشته شده است، گفتند: یا رسول اللَّه آیا برای شما هم هست؟ فرمود: برای من نیز هست، جز این که خدایم یاریم داده که او تسلیم من شده است و جز به نیکى واندارد (و من از او در سلامتم)» 📚صحیح مسلم ج8 ص139 📚مسند احمد ج1 ص385 👌اما باید توجه داشت که روایت اول مرسل و بدون سند است و حجت نیست ❕روایت دوم نیز در منابع اهل سنت امده است نه روایات شیعی و قرینه ای نیز بر صحت آن از کتب شیعه نمی توان اقامه کرد لذا به ان نیز نمی توان استدلال کرد ❗️به فرض صحت احادیث سابق این احادیث مساله همزاد را در بین انسان و جن اثبات می کند نه انکه هر انسانی همزادی در بین انسان ها داشته باشد که از این مطلب در نصوص دینی خبری نیست 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔کلیپی دست به دست می شود که در آن کارشناس برنامه سمت خدا می گوید زیاد بخورید زیرا اولین میوه ای است که اقرار به ولایت کرده است ❗️آیا چنین چیزی واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌در روایتی آمده است که پیامبر گرامی می فرماید ؛ « بادمجان نخستین است که به خداوند ایمان آورد ، آن را در آب بجوشانید و بپزید و به روغن بیاموزید و نرم کنید چرا که بر حکمت می افزاید » 📚الدعوات ص158 📚مکارم الاخلاق ج1 ص398 👌و یا در دیگر آمده است که فرمود ؛ « بادمجان بخورید زیرا درختی است که من آن را در جنه الماوی دیده ام ، او به اولوهیت خداوند به حق شهادت داد و همینطور به نبوت من و علی شهادت داد» 📚بحار الانوار ج63 ص223 ❕این دو روایت بدون و به صورت به پیامبر گرامی نسبت داده شده است ، بنابراین از حیث سندی تلقی می شود . 👌بنابر پذیرش ، در گذشته مفصلا در مورد اقرار جمادات و به ولایت اهل بیت علیهم السلام و آیین حق توضیح داده ایم که جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2822 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که خداوند از میوه ها برای ولایت اهل بیت عهد و گرفته است ، هر میوه ای که شیرین شد ، قبول ولایت کرده است و میوه های از ولایت سر باز زده اند ❕❕ 💠💠 👌در روایات متعددی بیان شده است که خداوند از و برای ولایت اهل بیت علیهم السلام اقرار و پیمان گرفته است . 🔶پیامبر گرامی فرمود ؛ « انگشتر قرمز به دست خود بکن زیرا او اقرار به یکتایی خدا و نبوت من و وصایت علی و امامت فرزندانش کرده است » 📚علل الشرایع ج1 ص158 🔰در نقل فرمود ؛ « با عقیق انگشتر بگیرید زیرا اول بود که اقرار به وحدانیت خدا و نبوت من و وصایت علی کرد » 📚الفقیه ج4 ص374 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « امیر مومنان ای برای خوردن برداشت ، متوجه شد که تلخ است ، از خوردن آن صرف نظر کرد و فرمود دور باد و نابود باد ...خداوند پیمان مودت ما را از هر حیوان و گرفت ، هر کدام پیمان را قبول کردند شیرین و خوب شدند و هر کدام قبول نکردند شور و بد مزه شدند » 📚علل الشرایع ج2 ص464 🔷و در نقل دیگری آمده است ؛ « خداوند ولایت ما را بر عرضه کرد ، جلوتر از همه سه کوه پیشی گرفتند ، عقیق و فیروزه و یاقوت و اینها شدند معادن این گوهر ها و بهترین جواهر و بعد کوههای دیگر پذیرفتند که معدن طلا و نقره شدند ، و هر چه اقرار نکرد و نپذیرفت در او چیزی نرویید ، و ولایت بر آبها عرضه شد ، هر که قبول کرد ، شیرین شد و هر آبی که نپذیرفت شور و تیز و تند شد ، و بر گیاهان عرضه شد ، هر چه قبول کرد شیرین شد و خوب شد و هر چه نپذیرفت ، تلخ شد و بر پرندگان عرضه شد و هر پرنده ای که قبول کرد ، فصیح و خوش صدا شد و هر کدام که انکار کردند ، و لال شدند ...» 📚اقبال الاعمال ص464 👌در پاسخ ذیل طبق آیات قرآن و روایات شیعه و سنی اثبات کرده ایم که تمام ذرات عالم و جمادات درک و شعور دارند اما ما متوجه شعور آنها نیستیم , بنابراین هیچ مانعی نیست که از جمادات و ....برای ولایت اهل بیت علیهم السلام پیمان گرفته شده باشد : ▫️https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3506 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔لطفا به متن زیر از کانال ضد پاسخ دهید ❗️ ◾️ : فرو كردن انگشت در در هنگام نماز، نماز را باطل نميكند. بدون دادن هيچ توضيحى اصل روايت و ترجمه آنرا خدمتتان مينويسم. روايت از كتاب وسائل الشيعه: محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن محمد بن أحمد ، عن أحمد بن الحسن بن علي ، عن عمرو بن سعيد ، عن مصدق بن صدقة ، عن عمار بن موسى ، عن أبي عبدالله عليه‌السلام ، في المرأة تكون في الصلاة فتظن أنها قد حاضت ، قال : تدخل يدها ، فتمس الموضع ، فإن رأت شيئا انصرفت ، وإن لم تر شيئا أتمت صلاتها : می گوید: درباره زنی که در نماز است و گمان می برد که حیض شده است. امام فرمود: دستش را داخل ببرد و موضع را لمس نماید، پس اگر چیزی دید ، نمازش را قطع کند و اگر چیزی ندید پس نمازش را تمام کند. منبع: وسائل الشيعة ط-آل البیت نویسنده : العلامة الشيخ حرّ العاملي جلد : ١ صفحه : ٢٧٠ فقط تجسم كنيد يك خانمى در حين نماز در مسجد با لباس و چادر نماز بخواهد انگشتش را وارد واژنش كند!!!.............. همانطور که خوانديد در نزد دانشمند ترين امام شيعه كه كل مذهبشان را برگرفته از تعليمات ايشان ميدانند، ميگويد فرو كردن دست در واژن، در زنان و در حين نماز نه وضو و نه نماز را باطل نميكند. 💠💠 👌به راستی انسان از شدت جهل و عداوت این مدعیان نقد تشیع تعجب می کند که چگونه با تحریف روایت می خواهند مطلبی را به مخاطبان خود القاء کند . ❕امام علیه السلام مبین احکام الهی است . یکی از احکام خداوند در مورد نماز و وضو آن است که اگر انسان پس از وضو گرفتن آلت خود را کند وضوی او باطل نمی شود . 🔰امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « مس فرج وضو را باطل نمی کند » 📚التهذیب ج1 ص22 👌معاویه بن عمار از امام صادق علیه السلام سوال کرد در مورد مردی که در نماز واجبش دست به آلتش می زند ، آیا وضو و نمازش باطل می شود ❕ 👌امام علیه السلام پاسخ داد مس آلت سبب بطلان وضو و در پی آن نماز نمی شود ( لا باس به ) 📚الاستبصار ج1 ص88 ❕بر این اساس عمار بن موسی از امام صادق علیه السلام سوال می کند در مورد زنی که در حال نماز خواندن است که گمان می کند حیض شده است تکلیفش چیست ؟ ( زیرا با ثبوت حیض شدن نمازش باطل است و ادامه دادن نماز جایز نیست و حرام است ). 👌امام علیه السلام برای این که زن گرفتار حرام نشود راهکاری ارائه می دهد، می فرماید اگر امکانش است و می تواند موضع را از زیر چادر لمس کند ، چنین بکند ، اگر خونی احساس کرد ، دیگر به نماز ادامه ندهد و اگر چیزی ندید نماز را ادامه دهد . ❔حال کجای این سخن امام دارد که شما به آن اشکال می گیرید ❗️ https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اشکال می شود که اگر حدیث با این عظمت واقعیت دارد چرا علی و اهل بیت او و یارانش در موارد لزوم به آن استدلال نکردند ❗️آیا بهتر نبود که آنها برای اثبات خلافت بلافصل علی به چنین مدرک استناد می جستند ❕❕ 💠💠 👌این ایراد نیز مانند بسیاری از ایرادهای دیگر به خاطر عدم آگاهی کافی از حدیث و تاریخ و تفسیر است زیرا موارد زیادی در کتب دانشمندان اهل سنت نقل شده که خود علی یا ائمه علیهم السلام یا یاران آنها به حدیث غدیر استدلال کرده اند . 👌خطیب نقل می کند از عامر بن واثله که در روز شوری به همراه علی بودم و شنیدم که او به اعضای شوری چنین می گفت ؛ « دلیل محکمی برای شما اقامه کنم که عرب و عجم توانایی تغییر آن را نداشته باشند ...شما را به خدا سوگند می دهم آیا در میان شما کسی جز من وجود دارد که پیامبر در حق او گفته باشد ؛ « هرکس من او هستم علی مولای اوست ، خدایا هرکس علی را دوست بدارد ، دوستدارش باش و هر کس یاریش کند تو هم یاریش کن » همه گفتند نه » 📚مناقب خوارزمی ص217 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج2 ص61 📚فرائد السمطین ، حموینی ، باب 58 📚صواعق المحرقه ص93 🗯در روایت دیگری آمده است که روزی علی علیه السلام در سخنرانی می کرد ، در ضمن سخنان خود رو به جمعیت کرد وگفت شما را به خدا سوگند می دهم هرکس در غدیر حاضر بود و به گوش خود شنید که پیامبر مرا به جانشینی خود برگزید بایستد ، و شهادت بدهد...در این موقع حدود سی نفر از جا برخاستند و به شنیدن حدیث غدیر گواهی دادند» 📚مسند احمد ج4 ص370 📚مجمع الزواید ج9 ص104 📚کفایه الطالب ص56 📚البدایه و النهایه ج5 ص211 📚کنزالعمال ج15 ص151 👌امام علیه السلام خطاب به انس بن مالک گفت چرا تو بر نخاستی تا شهادت دهی ، پاسخ داد که عمر زیادی از من گذشته است و دچار فراموشی شده ام ، امام گفت اگر دروغ می گویی خدا تو را گرفتار بیماری برص کند آنچنان که عمامه ات آن را نپوشاند ، هنوز از جا بر نخاسته بود که گرفتاری بیماری برص شد و پیوسته می گفت گرفتاری نفرین بنده صالح خدا شدم » 📚المعارف ابن قتیبه ص194 📚شرح نهج البلاغه ج4 ص74 ❕علامه امینی در ، حدود 22 مناشده و احتجاج به حدیث غدیر بر امامت حضرت علی را نقل می کند که این احتجاج ها از ناحیه حضرت علی و حضرت زهرا و امامان و یاران آنها صورت گرفته است . 📚الغدیر ج1 ص327 تا 418 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال چرا تو قران یه سری ایات همچنین پاره ای از داستان ها تکرار میشه ایا این مخل به فصاحت قران نیست ✅پاسخ در قرآن به دو نوع تکرار برمى خوریم: 1⃣تکرار پاره اى از تاریخ ها. 2⃣تکرار پاره اى از آیاتى که بیان کننده «واقعیّت خاصّى» است. ❗️در مورد داستان هاى تاریخى باید توجّه کنید که هدف اساسى قرآن از ذکر تاریخ گذشتگان، توجّه دادن مردم به قوانین مسلّم زندگى است که بر زندگى انسان هاى پیشین حکومت داشته است. 👌قرآن مى خواهد مردم را با این قوانین آشنا کند و آنها را توجّه دهد که علل ترقّى و پیشرفت و یا انحطاط جوامع و ملل گذشته چه بوده است خوددارى آنها از قبول دعوت پیامبران چه نتایج خطرناکى به بار آورده و رواج ظلم و ستم با آنها چه کرده و کدام عامل بود که آنها را به انقراض و سقوط کشانید و بالاخره نقاط ضعف و قوّتشان چه بوده است قرآن در داستان ها مردم را به این قوانین و حقایق متوجّه ساخته و همچنین عاقبت نافرمانى افراد گردنکش و جبّار را نشان داده است. همین حقیقت ایجاب نموده که قرآن سرگذشت جوامع گذشته را زیر و رو کند و جنبه هاى مختلف آن را نشان دهد. ❗️ بنابراین، اگر قرآن در موارد مختلفى مثلا از «بنى اسراییل» و یا «آفرینش آدم» سخن مى گوید، در هر مورد به قسمت و فراز خاصّى از این موضوع اشاره مى کند و مى خواهد در هر مورد، مردم را به نکته خاصّى توجّه دهد که در مورد دیگر به آنان توجّه نداده است. 👌این حقیقتى است که با دقّت در داستانهاى قرآن به دست مى آید. ❕در موارد دیگرى که پاره اى از آیات قرآن تکرار شده، مثلا تکرار آیه شریفه «فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبَّکُمَا تُکَذِّبَانِ» در «سوره الرّحمن» باید توجّه داشت این تکرارى براى نتیجه گیرى از تاثیر خاصّ روانى در روحیّه خوانندگان و شنوندگان قرآن است. خداوقتى براى بیدار ساختن روح و فکر یک جمعیّت سخن مى گوید گاهى بر روى موضوعاتى که جنبه روانى و عاطفى خاصّى دارد تکیه مى کند و آن را تکرار مى نماید; مثلا، در همین سوره«الرّحمن» خداوند در مقام شمردن نعمت هاى مهمّى است که در آفرینش انسان و تشکیل جامعه و تمدّن انسانى و ادامه آن، نقش اساسى دارد; و همچنین در این سوره نعمت هاى بزرگى بیان مى شود که در زندگى جهان دیگر براى انسان فراهم شده است، خداوند در خلال شمردن این نعمت ها که به منظور تحریک عواطف بشر است، آیه«فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ» را تکرار مى کند و از این راه در خلال شمردن این نعمت ها حسّ حق شناسى انسان را بیدار مى کند و او را به خضوع در برابر حقیقت وامى دارد و وجدان و عواطفش را تحریک مى کند. ❗️ بنابراین، این نوع تکرار هم در جاى خود از نظر ارشاد و هدایت لازم است و مخلّ به فصاحت و بلاغت قرآن نیست، بلکه از محسّنات کلام نیز به شمار مى رود; زیرا موجب تاکید و تاثیر بیشتر مى گردد. این قبیل تکرار در ادبیّات فارسى و عربى فراوان است و شواهد بسیارى از قصاید عرب در دست است که مشتمل بر تکرار یک «بیت» و یا یک «مصراع» و یا یک «جمله» مى باشد. از جمله در قصیده اى که «عدَّىّ بن ربیعه» دایى «امْرء القِیس» در مرثیه برادرش «کُلیبْ» سروده است، جمله «عَلى انْ لَیْسَ عِدْلا مِنْ کَلیبْ» بیست مرتبه تکرار شده است. در اشعار ادباى بزرگ فارسى زبان نیز نمونه هاى زیادى دارد. ❗️پاسخ شما از کتاب پاسخ به پرسش های مذهبی اثر ایت الله مکارم و سبحانی ص541 نقل شد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا برای توسل به امامزادگان دلیلی از قرآن و داریم❕❕ 💠💠 👌 به معنای درخواست انسان از اولیاء الهی جهت دعا و استغفار آنان و این که آنان از خداوند بخواهند انسان را حل کند ریشه در آیات متعددی از قرآن دارد؛ 1⃣بنی اسرائیل هنگامی که در گرفتار بودند خطاب به گفتند ؛ « از خدای خود بخواه که از آنچه از می روید از سبزیجات و خیار و عدس و پیاز برای ما برویاند» 🔷 👌می بینیم بنی اسرائیل از آن حضرت می خواهند که در پیشگاه خداوند کند تا با رویاندن سبزی های متنوع مشکل آنها را برطرف سازند و حضرت موسی نیز در پاسخ آنان نفرمود که این عملتان شرک است بلکه فرمود آیا غذای تر را به جای غذای بهتر انتخاب می کنید ... 2⃣هنگامی که فرزندان یعقوب به خطای خود پی بردند خطاب به آن حضرت گفتند ؛ « ای پدر از خدا آمرزش ما را بخواه ، که ما خطاکار بودیم » 🔶حضرت نیز در پاسخ آنان فرمود: « به زودی برای شما از آمرزش می طلبم که او آمرزنده و مهربان است» 🔷یوسف 97-98 👌بنابراین می توانند از اولیاء الهی درخواست کنند تا برای آنها از خدا طلب مغفرت کنند. 3⃣خداوند به افرادی که کرده اند می گوید اگر نزد رسول خدا بروند و علاوه بر استغفار از خویش ، از آن حضرت نیز بخواهند که برای آنان استغفار کنند خداوند آنان را می بخشد. « و اگر آنان ، هنگامی که ( با گناه و نافرمانی ) به خود ستم می کردند به نزد تو می آمدند و از خدا طلب آمرزش می کردند و هم برای آنان استغفار می کرد خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند» 🔷 64 👌بنابراین یکی از راههای بخشش درخواست از اولیاء الهی برای استغفار است که مورد سفارش خداوند قرار گرفته است. 4⃣در دیگر می فرماید: « ای کسانی که ایمان آورده اید ، الهی را پیشه کنید ، و وسیله ای برای تقرب به خدا انتخاب کنید و در راه خدا جهاد کنید باشد که رستگار شوید» 🔷 35 👌شفاعت و بندگان صالح خداوند نیز داخل در مفهوم کلی وسیله است که سبب به خداوند می گردد. 5⃣در آیه دیگر می فرماید: « ای پیامبر بگو کسانی را که غیر از می خوانید و خود می دانید آنها را بخوانید ، آنها هیچ مشکلی را از شما نمی توانند حل کنند ، و هیچ تغییر و دگرگونی ایجاد کنند» 🔶 👌با توجه به جمله « قل ادعوا الذین » معلوم می شود که منظور از این آیه ها و امثال آنها نیست چون « الذین » برای « ذوالعقول »( ) بکار می رود بلکه منظور فرشتگانی هستند که آنها را می پرستیدند یا حضرت مسیح است که گروهی به عنوان معبود او را پرستش می کردند . ❗️آیه بعد می گوید: « خود آنها ( مسیح و فرشتگان ) کسانی هستند که به درگاه خداوند می روند و با ای به او تقرب می جویند ...» 🔶 👌این آیه نیز مشروعیت توسل را اثبات می کند. ❕بنابراین بر اساس ادله مذکور ، جستن به اولیاء الهی جهت دعا یا استغفار آنان امری و مورد تایید است که از جمله این اولیاء الهی امامزادگان می باشند. 👌شیخ می گوید: « بدان مشاهدی که منتسب به ائمه است زیارتشان مستحب بوده زیرا تعظیم آنان ، تعظیم امامان است و اصل اولی در مورد آنان ، ایمان و آنان است مگر آنکه خلاف آن ثابت شود مانند جعفر کذاب و مانند آن ...و جایز است زیارت آنان و توسل و استشفاع به آنان و پدران طاهرشان » 📚 الانوار ج99 ص273 👌سید بن طاووس نقل می کند که در زیارت چنین بگو: « ...شما آن باب الهی هستی که برای تقرب به خدا باید از آن باب وارد شد ، من به زیارت تو آمده ام و را به نزد تو آورده ام ( تا با توسل به تو و دعای تو بر آورده شود)» 📚 الزائر ص260 📝 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓شيخ صدوق اعتقاد به علم غیب را کفر می داند: شیخ صدوق در کتاب خود آورده است: کسي که به ائمه علم غيب نسبت دهد کافر است ومسلمان نيست، متن عربي چنين آمده است : ومن ينتحل للائمه علم الغيب فهذا کفر بالله، وخروج عن الاسلام عندنا)). آدرس دقيق:کمال الدين وتمام النعمه ج/1 مقدمه مولف ، ص:209. 💠پاسخ💠 👌مراد شیخ صدوق از آن سخن نسبت دادن علم غیب استقلالی و ذاتی به ائمه می باشد و روشن است که کسی جز خداوند آگاهی استقلالی و ذاتی به علم غیب ندارد و این سخن شیخ صدوق بر اساس روایاتی است که علم غیب را از ائمه نفی می کند زیرا در آن زمان ها متبادر از علم غیب چنین بوده است که فرد به صورت استقلالی و ذاتی آگاه به علم غیب است .اهل بیت این نوع علم غیب را از خود نفی می کردند تا شیعیان گرفتار غلو و شرک نشوند و تصریح می کردند که اموری را که ما از آن خبر می دهیم از طریق پیامبر اسلام به ما رسیده است و به صورت مستقل به آن آگاهی پیدا نکرده ایم. 📚مفاهیم القرآن ج3 ص460 👌در روایتی آمده است که حضرت علی برخی از اخبار غیبی را برای یارانش بیان می کرد .یکی از اصحاب به ایشان عرضه داشت: « یا امیر المومنین شما عالم به غیب هستید؟ ❗️حضرت لبخندی زده و فرمودند: « این خبر دادن علم غیب محسوب نمی شود بلکه من این آگاهی ها را به تعلیم پیامبر دارم که او آگاه به این علوم بوده است » 📚نهج البلاغه خطبه 124 👌در روایت دیگر آمده است که عبدالله بن حسن از امام کاظم سوال کرد که مردم گمان می کنند شما علم غیب دارید؟ ❗️امام پاسخ داد: « سبحان الله دست خودت را بر سرم بگذار به خداوند سوگند هیچ مویی در تن و سرم نمی باشد مگر آنکه راست ایستاده است .به خدا سوگند آگاهی های ما به تعلیم پیامبر است ( و ذاتی و استقلالی نمی باشد)» 📚امالی مفید ص114 👌علامه مجلسی می نویسد: « نفی علم غیب از امامان به آن معنا است که آنان آگاهی از غیب بدون تعلیم الهی را ندارند. تعلیم الهی از طریق وحی یا الهام ( و وراثت از پیامبر) و الا عمده معجزات انبیاء و اوصیاء آگاهی های غیبی آنان بوده و یکی از وجوه اعجاز قرآن نیز اخبار غیبی آن است و ما نیز به بسیاری از اخبار غیبی به تعلیم خداوند و رسولش و امامان آگاهی داریم مانند قیامت و احوال قیامت و بهشت و جهنم و رجعت و قیام قائم و نزول عیسی و اشراط ساعه و عرش و کرسی و ملائکه» 📚بحار الانوار ج26 ص103 ❗️بنابراین روشن می شود که مراد شیخ صدوق از نفی علم غیب امامان ، علم غیب ذاتی و استقلالی است که اختصاص به خداوند دارد و الا از طریق قرآن و روایات ثابت است که ائمه به تعلیم الهی آگاه به اخبار غیبی بوده اند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ https://t.me/Rahnamye_Behesht/6012 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔با توجه به اینکه احکام شریعت همگی براساس فطرت بشر است، چرا جمع اختین در قبل از اسلام حتی در مورد حلال بوده ولی در اسلام حرام شده است؟ آیا تغییر فطری رخ داده یا قدما در حد و اندازه اجرای احکام اسلام نبوده اند ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که ازدواج همزمان با دو خواهر در اسلام حرام بوده به گونه ای که می فرماید ؛ « (نيز حرام است بر شما) اينكه جمع ميان دو خواهر كنيد مگر آنچه در گذشته واقع شده خداوند آمرزنده و مهربان است » ( نساء 23) ❕معنای این که خداوند می فرماید براى شما جمع در ميان دو خواهر ممنوع است این است که ازدواج با دو خواهر در زمان واحد نيست، بنا بر اين اگر با دو خواهر يا بيشتر در زمانهاى مختلف و بعد از جدايى از خواهر قبلى انجام گيرد، مانعى ندارد و از آنجا كه در زمان جاهليت جمع ميان دو خواهر رائج بود، و افرادى مرتكب چنين ازدواجهايى شده بودند قرآن بعد از جمله فوق مى ‏گويد:" إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ" يعنى اين حكم (همانند احكام ديگر) عطف به گذشته نمى ‏شود، و كسانى كه قبل از نزول اين قانون، چنين ازدواجى انجام داده‏ اند كيفر و مجازاتى ندارند، اگر چه اكنون بايد يكى از آن دو را انتخاب كرد، و ديگرى را رها كنند. ❕رمز اينكه اسلام از چنين ازدواجى كرده شايد اين باشد، كه دو خواهر به حكم نسب و پيوند طبيعى نسبت به يكديگر علاقه شديد دارند، ولى به هنگامى كه رقيب هم شوند طبعا نمى‏ توانند آن علاقه سابق را حفظ كنند، و به اين ترتيب يك نوع تضاد عاطفى در وجود آنها پيدا مى‏ شود، كه براى زندگى آنها زيان‏بار است، زيرا دائما انگيزه و انگيزه رقابت در وجود آنها در حال كشمكش و مبارزه ‏اند. 📚تفسیر نمونه ج 3 ص 331 👌از برخی روایات استفاده می شود که مساله حرمت ازدواج همزمان با دو خواهر اختصاص به اسلام دارد و چنین ازدواجی در ادیان جایز بوده است . 🔹راوی می گوید محضر امام کاظم علیه السلام عرض كردم چرا مرد نمى‏ تواند بين دو خواهر جمع كرده و با هر دو ازدواج كند؟ 👌حضرت فرمودند براى حفظ اسلام چه آنكه سائر اديان آن را مى ‏كنند. 📚علل الشرائع ج 2 ص 498 ❕در نقل دیگری از امام رضا علیه السلام آمده است ؛ « یعقوب بن اسحاق همزمان با دو خواهر به نام های حبار و راحیل ازدواج کرد ، پس از آن این نوع ازدواج در اسلام شد » 📚عیون الاخبار ج 1 ص 242 👌بی شک آیین اسلام است که آیینی جامع و کامل تلقی می شود و همان آیین حنیفی است که تمام تعالیم آن مطابق فطرت بشری بوده و هیچ حکم خلاف فطرتی در آن نیست ( روم 30) ، اما آیین و ادیان گذشته ، آیینی موقتی و ناقص بوده اند که برای آماده سازی مردم برای دریافت آیین کامل نازل می شدند ، که طبیعتا گنجایش پذیرش تمام قوانین الهی را نداشته اند ، لذا اسلام به عنوان آخرین آیین ، کامل کننده تمام شرایع قبل از خود است که در مواردی یا احکام شرایع گذشته را کرده و یا تکمیل می کند ، با توجه به این نکته چرایی جواز جمع کردن بین دو خواهر در شرایع گذشته و آن در اسلام روشن می شود . 👌در گذشته بیشتر در مورد ناقص بودن ادیان گذشته بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6329 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔نظر علمای شیعه در مورد کتاب سلیم بن قیس یا همان کتاب اسرار آل محمد چیست ❗️برخی از را دیده ام که می گویند این کتاب جعلی است و اسنادی واقعی ندارد ❕ 💠💠 👌سليم بن قيس هلالى عامرى كوفى ، از اصحاب خاصّ امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين و امام زين العابدين عليهم السّلام است و محضر امام باقر عليه السّلام را هم كرده است . 👌او از اقدم علماى شيعه و بزرگان اصحاب ائمه عليهم السّلام و مورد وثوق آنان بوده و نزد از محبوبيّت خاصّى برخوردار بوده است. 📚خلاصه الاقوال ص83 ❕به عقیده اکثر علمای شیعه ، كتاب سليم بعنوان اوّلين كتاب در موضوع حديث و تاريخ است كه پس از شهادت پيامبر گرامی تأليف شده، و با گذشت چهارده قرن مانده و بدست ما رسيده است. 👌امام سجاد علیه السلام در مورد کتاب سلیم بن قیس فرمود ؛ « آنچه سلیم در کتابش آورده است ، راست گفته است و احادیث آن مورد شناخت و ما است » 📚وسائل الشیعه ج27 ص101 ❕شيخ نعمانى از علماى قرن پنجم مى ‏گويد: «بين همه علما و محدّثين شيعه اختلافى نيست كه كتاب سليم بن قيس هلالى اصلى از بزرگترين كتابهاى اصول و ‏ترين آنهاست ... اين كتاب از اصولى است كه از كتابهاى مرجع شيعه است و به آن اعتماد مى‏ كنند» 📚الغیبه نعمانی ص61 👌علّامه محمّد تقى مجلسى مى‏ گويد: «شيخ طوسى و شيخ نجاشى حكم به صحّت كتاب او كرده ‏اند، گذشته از آنكه متن كتاب دلالت بر صحت آن دارد». و نيز مى ‏گويد: «اعتماد شيخ كلينى و صدوق بر كتاب سليم كفايت مى‏كند. اين كتاب نزد من است و متن آن دليل بر صحّت آن است» 📚روضه المتقین ج14 ص372 ❕ شيخ حرّ عاملى نیز مى‏ گويد: «كتابهاى مورد اعتمادى كه احاديث وسائل را از آن نقل كرده ‏ام و مؤلفين آنها و ديگران شهادت به صحّت آنها داده ‏اند و بر ثبوت آنها وارد شده و بطور متواتر از مؤلّفين آنها به ما رسيده و در نسبت آنها به مؤلّفينش جاى شكّ نيست». و از جمله كتاب سليم را ذكر مى‏ كند» 📚وسائل الشیعه ج20 ص36_ 42 ❕ سيد هاشم نیز مى‏ گويد: «كتاب سليم كتابى مشهور و مورد اعتماد است كه مؤلّفين در كتابهايشان از آن نقل كرده ‏اند» 📚غایه المرام ص546 👌علامه صاحب بحار الانوار نیز می نویسد ؛ «كتاب سليم بن قيس در نهايت اشتهار است، و حق اين است كه اين كتاب از معتبر است‏» 📚بحار الانوار ج1 ص32 ❕شیخ عباس نیز می نویسد ؛ «كتاب سليم اوّلين كتابى است كه بين شيعه ظاهر شده و بين محدّثين معروف است و شيخ كلينى و صدوق و ديگران بدان اعتماد كرده‏ اند» 📚الکنی و الالقاب ج3 ص243 👌 حاج آقا بزرگ مى‏ گويد: «اصل سليم بن قيس از آن كتابهاى اصل است كه قبل از زمان امام صادق عليه السّلام تأليف شده است». و نيز مى‏ گويد: «كتاب سليم از كتابهاى اصول است و نزد شيعه و غير شيعه مشهور است» 📚الذریعه ج2 ص152 ❕علّامه نیز چنین مى‏ گويد: «كتاب سليم از اصول مشهور و متداول از زمانهاى قديم است كه نزد محدّثين شيعه و غير شيعه و تاريخ نويسان مورد اعتماد است‏» 📚الغدیر ج1 ص195 👌بنابراین روشن می شود که از دید اکثر علما و بزرگان شیعه ، کتاب سلیم بن قیس یا همان اسرار آل محمد ، کتابی و مورد تلقی می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش ❓اگر براستی علی خودش را خلیفه می دانست و شایسته ترین مردم به خلافت چرا پس از قتل عثمان وقتی مردم خواستند که او خلیفه شود گفت مرا رها کنید و دیگری را بجویید( خطبه92) 💠پاسخ: ❕ایت الله العظمی مکارم شیرازی در شرح این کلام امام علیه السلام چنین می نویسد: ❗️«شارحان «نهج البلاغه» و ديگر انديشمندان اسلام درباره اين كلام اميرمؤمنان سخنان بسيارى گفته اند. گروهى آن را دليل بر عدم وجود نصّ بر مسئله امامت و ولايت پنداشته اند و گروهى در مقابل به دفاع برخاسته اند و جمعى از به اصطلاح روشنفكران عصر ما، آن را دليل بر اصالت رأى مردم در حكومت گرفته اند و همچنين... ❗️ولى براى اينكه در اينجا بيراهه نرويم بهتر است قبل از قضاوت درباره متن خطبه، به شرايط زمانى و مكانى و ساير مقدّماتى كه فضاى اصلى خطبه را تشكيل مى دهد، توجّه كنيم. از جمله: 1⃣اين سخن در زمانى از امام صادر شد كه «عثمان» بر اثر حيف و ميل در بيت المال و مسلّط ساختن بنى اميّه بر جان و مال مردم و بروز اغتشاش در مناطق مختلف، به قتل رسيده بود و مردم براى بيعت، به سوى امام هجوم آورده بودند. 🗯مردمى كه سران آنها به امتيازات بى دليل زمان عثمان خو گرفته بودند، انتظار داشتند امام هم بيت المال مسلمين را مطابق ميل آنها تقسيم كند و سياستمدارانشان انتظار داشتند كه در برابر بيعت با اميرمؤمنان پست هاى مهمّ فرماندارى و استاندارى كشور وسيع اسلام، در اختيار آنها گذاشته شود. 👌بسيارى از توده مردم نيز از ارزش هاى اسلامى فاصله گرفته و به خاطر وفور غنايم جنگى، آلوده زرق و برق دنيا شده بودند. افكار جاهلى در ميان آنها خودنمايى مى كرد و زندگى عصر پيامبر به خاطر بى توجّهى خلفا به فراموشى سپرده شده بود.به همين دليل، امام خود را بر سر دو راهى مى ديد: 🔷 تسليم نشدن در برابر بيعت مردم در آن شرايط بحرانى، يا تن دادن به بيعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگين اجتماعى. 2⃣امام كسى نبود كه مانند سياستمداران دنياطلب، طرح واقعى خود را براى حكومت اسلام پنهان سازد و با نشان درِ باغ سبز و فريبكارى، آنها را به بيعت بشكاند و بعد از نشستن بر تخت قدرت، طرح اصلى خود را آشكار سازد. ❗️ او هرگز به اين گونه فريبكارى ها تن درنمى داد و مايل بود همه چيز را قبلا به طور آشكار با مردم در ميان بگذارد و مشكلات بيعتشان را براى آنها بيان كند.بديهى است براى كسى كه از ديدگاه ارزش هاى الهى به حكومت مى نگرد، دليلى ندارد كه خود را با فريبكارى و به هر قيمت ممكن، به قدرت برساند. 3⃣ بى شك امام لايق ترين فرد، نه تنها در آن زمان، بلكه در زمان هاى قبل از آن نيز براى حكومت بود. نه تنها امام چنين عقيده اى را درباره خود داشت و مى فرمود: «رقيب من هم به يقين مى داند كه جايگاه من از خلافت جايگاه محور سنگ آسيا نسبت به آن است، (كه هرگز ممكن نيست سنگ بدون آن گردش كند)» 📚خطبه 3 ❗️ و نيز هنگامى كه به مسئله شوراى شش نفرى عمر اشاره مى كند كه او را در كنار پنج نفر قرار داده بودند; مى فرمايد: ❗️ « كدام زمان بود كه در مقايسه من با نخستين آنان (ابوبكر) شك و ترديد وجود داشته باشد، تا چه رسد به اينكه مرا هم سنگ امثال اينها قرار دهند». 📚همان مدرک ❗️ و در جاى ديگر هنگامى كه مردم مى خواستند بعد از عثمان با او بيعت كنند، با صراحت مى گويد: 🗯«همه شما به خوبى مى دانيد من از همه كس به خلافت شايسته ترم». 📚خطبه74 ❗️حتّى رقباى او، با صراحت شايسته تر بودن او را قبول داشتند هر چند در عالم سياست اين شايستگى ها از طرف رقيبان در عمل فراموش مى شود. از جمله «عُمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على(عليه السلام) گفت: «تو از همه شايسته ترى اگر شوخ طبع نبودى!» سپس افزود: « به خدا سوگند! اگر زمام حكومت را تو در دست بگيرى مردم را در مسير حقّ واضح، و راه روشن قرار خواهى داد». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص186 ❗️ «ابوبكر» هنگامى كه به خلافت رسيد طبق نقل بسيارى از روايات عدم صلاحيّت خويش را براى خلافت بيان كرد. به گفته «طبرى» چنين گفت: «مردم من والى شما شده ام در حالى كه بهترين شما نيستم». 📚تاریخ طبری ج2 ص405 ❗️ و حتّى در بعضى از اين روايات آمده است كه ابوبكر گفت: «مرا رها سازيد، من بهترين شما نيستم در حالى كه على در ميان شماست». 📚احقاق الحق ج8 ص240 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 👌با توجه به آنچه در بالا آمد كه همه از محكمات تاريخ و حديث محسوب مى شود و طبعاً جمله هاى متشابهى ماند خطبه بالا را بايد در پرتو آن تفسير كرد شكّى باقى نمى ماند كه امام عليه السلام در اين خطبه مى خواهد، عدم علاقه خود را به مسأله خلافت روشن سازد و نهايت تواضع خويش را در اين امر نشان دهد و هم به مردمى كه اصرار در بيعت با او داشتند، بگويد كه اگر من قدرت را بدست گيرم برنامه ام دنبال روى از روش هاى نادرست پيشين نيست.بلكه چاره اى جز اين ندارم كه شما را به راه حق باز گردانم و ارزش هاى عصر پيامبر را زنده كنم .هر چند خوشايند گروه زيادى نباشد و عَلَم مخالفت بر پا دارند و طوفان هايى بپا كنند. ❗️امام اتمام حجت می کند که اگر من زمام امور را بدست گیرم جز حق و عدالت و سنت پیامبر و رضای خدا را به رسمیت نمی شناسم و این بر شما سخت و ناگوار است و در برابر من شورش می کنید بنا براین بهتر است که من را رها کنید و دیگری را برگزینید زیرا شما من را در این مسیر همراهی نمی کنید و من نیز تا زمانی که همراهان واقعی نداشته باشم وظیفه ای در قبال خلافت شما ندارم . ❗️با توجّه به اين نكات، نوبتى براى اين باقى نمى ماند كه بحث كنيم، آيا اين خطبه دليل بر آن نيست كه امامت منصوص نبوده. و يا اينكه معيار براى امامت و خلافت تنها آراى مردم است و بس! زيرا اين سخن را كسى مى گويد كه تنها ظاهر اين خطبه را مورد توجّه قرار دهد و از تمام قراين تاريخى و سخنان ديگر امام در نهج البلاغه و غير آن، چشم بپوشد 📚پیام امام امیر المومنین ج4 ص208 ♻️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا برای قتل عثمان اتحاد حداکثری مردم و وجود داشت ❗️❗️ 💠💠 👌عثمان بن عفان از شورایی که عمر بن خطاب تعیین می کند سر بر می آورد و بر اریکه حکومت تکیه می زند، او از همان آغاز ، خلافت خود را بر خلاف سیره پیامبر استوار می سازد ، رفتار او چه در تعامل با مردم و اصحاب پیامبر و چه در برخورد با احکام الهی به گونه ای است که مردم زبان به اعتراض می گشایند و او را به رویارویی با سنت نبوی و شکستن حریم دین متهم می کنند ولی او که سخت تحت تاثیر اطرافیان زشت اندیش و کج رفتارش است هرگز خطر را جدی نمی گیرد و به اعتراض ها و انتقادها توجهی نمی کند . ❕عثمان به سال 33 هجری گروهی از صالحان و بزرگان کوفه را که برخی از اصحاب پیامبر خدا در میان آنان بودند تبعید می کند ؛ 📚تاریخ طبری ج4 ص322 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص267 👌مدتی پس از این جریان به سال 34 هجری کوفیان شورش می کنند و خواستار عزل سعید بن عاص فرماندار کوفه می شوند ، عثمان به اعتراض آنها توجه نمی کند اما کوفیان با پافشاری بر خواسته خویش با مقاومت از ورود سعید بن عاص به کوفه جلوگیری می کنند ، عثمان بر اثر مقاومت کوفیان سعید را که از نزدیکانش است عزل می کند و ابو موسی را که مورد قبول کوفیان بود به حکومت آن دیار می گمارد ؛ 📚انساب الاشراف ج6 ص156 📚الفتوح ج2 ص384 👌در همین سال صحابیان پیامبر خدا به یکدیگر نامه می نویسند و ضمن انتقاد از خلیفه ، انقلاب بر ضد عثمان را پی می نهند و در نامه آنان به سربازان و مجاهدان چنین می آید که اگر خواستار جهاد هستید به نزد ما آیید ؛ 📚تاریخ طبری ج4 ص367 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص287 👌امیر مومنان اعتراض صحابیان را به عثمان می رساند و او را با لحنی آرام پند می دهد ، اما عثمان در سخنرانی بسیار تندی معترضان را مورد عتاب قرار داده و آنان را تهدید می کند ؛ 📚تاریخ طبری ج4 ص336 📚البدایه و النهایه ج7 ص168 👌طلحه و برخی دیگر از اصحاب پیامبر خدا به مصر و آبادی های دیگر جامعه اسلامی نامه می نویسند و آنان را به قیام بر ضد عثمان فرا می خوانند ؛ 📚الامامه و السیاسه ج1 ص53 📚انساب الاشراف ج6 ص201 👌در پی این فراخوانی ها و بی توجهی خلیفه به انتقادها ، گروههای گوناگونی از مصر و کوفه و بصره به مدینه می آیند و همراه با صحابیان پیامبر عثمان را محاصره می کنند و از او می خواهند که حکومت را رها کنند ؛ 📚مروج الذهب ج2 ص352 📚تاریخ المدینه ج4 ص1155 👌در این خیزش عایشه و طلحه و عمروبن عاص از جمله کسانی هستند که در تشدید قیام بر علیه عثمان نقش اساسی دارند ؛ 📚شرح نهج البلاغه ج9 ص17 📚اسد الغابه ج3 ص261 👌در این هنگام بود که عایشه می گفت ؛ « این پیر خرفت را بکشید ، خدا او را بکشد » 📚تاریخ طبری ج 4ص458 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص312 👌عثمان در برابر این خیزش از علی علیه السلام می خواهد که انقلابیون را از اهدافشان باز دارد و در مقابل متعهد می شود که شیوه حکومت داری را تغییر دهد و بر اساس خواست آنان رفتار کند ، خطبه ای می خواند و صراحتا از گذشته خود توبه می کند ؛ 📚تاریخ طبری ج4 ص358 📚البدایه و النهایه ج7 ص172 👌محاصره پایان می پذیرد و مصریان با حاکم جدید خود محمد بن ابی بکر راهی مصر می شوند و مسلمانان دیگر نیز آهنگ بازگشت می کنند اما توبه عثمان زیاد طول نمی کشد و او تمام وعده های خود را زیر پا می گذارد و توسط غلام خودش برای حاکم مصر عبدالله بن ابی سرح نامه می نویسد که تمام انقلابیون مصری را بکشد ، نامه به دست انقلابیون می افتد و آنان دو مرتبه به مدینه بازگشت می کنند ؛ 📚الامامه و السیاسه ج1 ص55 📚تاریخ المدینه ج4 ص1160 📚الفتوح ج2 ص410 👌این بار عثمان به معاویه روی می آورد و از او می خواهد که او را نجات دهد اما معاویه که تشنه قدرت است به یاری او نمی شتابد تا با کشته شدن عثمان و بهانه یاختن خونخواهی اش به خلافت دست یابد ؛ 📚تاریخ طبری ج4 ص368 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص288 👌محاصره دوم چهل روز طول می کشد و در این محاصره صحابیان بزرگ پیامبر ، انقلابیون را یاری می رسانند و عثمان در روز هجدهم ذی الحجه سال 35 هجری با نفوذ انقلابیون به خانه اش کشته می شود ؛ 📚تاریخ طبری ج4 ص382 📚تاریخ المدینه ج4 ص1193 📚مروج الذهب ج2 ص 355 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال ایا امامت در مذهب امامیه امری موروثی است؟ 🗯پاسخ: ❗️گاهی مشیت الهی بر این تعلق می‌گیرد که یکی از مناصب الهی مانند نبوت در خانواده خاصی قرار گیرد و دیگر دودمان‌ها در آن شریک نشوند، چنان که دربارۀ منصب نبوت پس از در‌گذشت ابراهیم چنین بوده است، آنجا که می‌فرماید: « به ابراهیم فرزندانی به نام اسحاق و یعقوب بخشیدیم و نبوت و کتاب آسمانی را در دودمان او قرار دادیم ». 📓عنکبوت27 ❗️گزینش ذریۀ ابراهیم برای نبوت و نزول کتاب، در برابر دیگر خانواده‌ها، به معنی موروثی بودن مقام نبوت نیست، زیرا در این صورت باید امر نبوت در میان فرزندان یک پیامبر نسل اندر نسل منتقل گردد، در حالی که چنین نبود، گاهی پدر و پسر به ترتیب به مقام نبوت نایل می‌آمدند، مانند داود و سلیمان ولی در دیگر موارد، پس از مرگ پیامبر، نور نبوت به فرزندان او نمی‌رسید، بلکه به افراد دیگر از خاندان بزرگ ابراهیم منتقل می‎گشت. ❗️خلاصه این که گزینش یک دودمان بزرگ برای فیض نبوت، غیر از موروثی بودن آن مقام می‌باشد و امامت امامان دوازده‌گانه نیز از همین مقوله است. 🔷طبق روایاتی که می‌گویند : الأئمة الاثنی عشر من قریش 📚کنزالعمال ج6 ص210 ❗️خاندان قریش برای ولایت و خلافت از رسول خدا برگزیده شده‌اند، ولی مقصود از « قریش » همه قبایل چهارگانه آن نیست بلکه خصوص بنی‌هاشم است که از منزلت و فضیلت بالایی برخوردارند و این نور در این خاندان باقی خواهد ماند، امّا نه به معنای موروثی که از پدر به فرزند منتقل شود، بلکه به همان شیوه‌ای که در انتقال نبوت در خاندان ابراهیم بیان گردید. 🗯از این رو پس از شهادت حسن بن علی مقام ولایت از آن برادر وی سالار شهیدان گردید و همچنین پس از درگذشت امام صادق علی رغم وجود فرزندی به نام « عبدالله بن افطح »، خلافت الهی از آن فرزند دیگرش، موسی بن جعفر گردید. ❗️با بررسی زندگانی پیشوایان این حقیقت کاملا روشن می‌گردد که اختصاص رهبری امت به خاندان « بنی هاشم »، ربطی به موروثی بودن امامت ندارد و گزینش امام به اختیار کسی حتی امام پیشین نیست، بلکه باید به روشی غیر از وراثت تعیین گردد. 📚منابع جهت مطالعه بیشتر: 1⃣راهنمای حقیقت،سبحانی،ص378 2⃣بحار الانوار ج25 ص249 باب9 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔چرا امامت در نسل امام حسین قرار گرفت و از فرزندان امام حسن کسی به امامت نرسید با این که امام حسن از امام حسین بزرگتر بود❓ 💠پاسخ💠 1⃣شخصی که به مقام امامت می رسد باید دارای شرایط و ویژگی های متعددی باشد از جمله؛ 🔶1-علم وافر و کافی به تمام شریعت و هر آنچه مردمان برای هدایت به آن نیاز دارند . 🔶2-عصمت قوی و مستحکم تا در ادای وظیفه امامت دچار خطا و سهو و نسیان نشود. 🔶3-صدق گفتار تا مردم بتوانند به او اطمینان کنند. 🔶4-پایبند بودن به پیمان ها و وعده ها تا مردم نسبت به او بدبین نشوند. 🔶5-امانت در حفظ ودائع و احکام الهی و ابلاغ آنها 🔶6-علاقه و دلسوزی فوق العاده به مردم تا بتواند همگان را هدایت کند. 🔶7-اخلاص و عدم انتظار هرگونه پاداش مادی از مردم 🔶8-نیکوکاری و احسان نسبت به دوست و دشمن 🔶9-شجاعت فوق العاده و نداشتن ترس از غیر خدا 🔶10-توکل مطلق بر خداوند 🔶11-نرمش و حسن خلق با همگان 🔶12- پیروزی در آزمایش های سخت 📚پیام قرآن ج9 ص150 👌امام رضا فرمود: «برای امام علامات و صفاتی است از جمله باید عالم ترین مردم و عادل ترین آنها و با تقوا ترین آنها و حلیم ترین آنها و شجاع ترین آنها و سخی ترین آنها و عابد ترین آنها باشد ...و از پدران ومادران آنها نسبت به آنها مهربان تر بوده و متواضع ترین مردم در برابر خداوند است و دعایش مستجاب می باشد ...» 📚عیون الاخبار ج1 ص213 ❗️این صفات و سایر صفات مهم و برجسته که در سایر روایات برای امام لازم شمرده شده است ؛ 📚بحار الانوار ج25 ص115 باب4 🔷به گونه ای است که جز خداوند از فردی که حائز این صفات است کسی دیگر آگاه نیست لذا انتخاب امام بر عهده خداوند است و چون خداوند این شرایط را در فرزندان امام حسین مشاهده کرد امامت را برای آنان قرار داد چنان که می فرماید: «خداوند عالم تر است که رسالت خویش را در چه افرادی قرار دهد» 🔷انعام124 2⃣مفضل می گوید: «از امام صادق سوال کردم که چرا امامت در فرزندان حسین قرار گرفت در حالی که هم حسن و هم حسین فرزندان رسول خدا بودند و آقای جوانان بهشت معرفی شده بودند . ❗️امام پاسخ داد: «موسی و هارون نیز هردو پیامبر مرسل بودند و دو برادر اما خداوند نبوت را در صلب هارون قرار داد و هیچ کس حق اعتراض ندارد که چرا خداوند چنین کرد زیرا امامت خلافت الهی است و انتخاب امام به دست خود خداوند است و او حکیم است و می داند که چه کسی شایسته امامت است و مورد بازخواست قرار نمی گیرد.» 📚معانی الاخبار ص126 📚بحار الانوار ج25 ص261 3⃣البته امور دیگر نیز در این مساله بی تاثیر نیستند. 🔶امام صادق فرمود: «خداوند در برابر شهادت حسین علیه السلام امامت را در فرزندان او قرار داد و تربتش را مایه شفای بیماری ها و دعا نزد قبرش را مستجاب قرار داد » 📚امالی طوسی ص317 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال ایا مساله تبریک گفتن ابوبکر و عمر به حضرت علی در روز غدیر در منابع اهل سنت امده یا خیر 🗯پاسخ : ❗️در این باره روایات متعددی در منابع روایی اهل سنت نقل شده است که پس از آن که پیامبر گرامی حضرت علی را به عنوان « مولی» برای مردم برگزید ،ابوبکر و عمر نزد حضرت علی رفتند و چنین گفتند: 🗯« گوارا باد بر ای فرزند ابی طالب ،صبح کردی و شام کردی در حالی که مولای هر مرد و زن با ایمان هستی» 📚مسند احمد ج4 ص281 ❗️فخر رازی نقل می کند که عمر چنین گفت: « گوارا باد بر تو صبح کردی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی هستی» 📚تفسیر مفاتیح الغیب،ذیل ایه 67 مائده 🗯خطیب بغدادی نقل می کند که گفت: « آفرین،آفرین به تو ای فرزند ابوطالب ،صبح کردی در حالی که مولای من و مولای هر مسلمان هستی» 📚تاریخ بغداد ج7 ص290 ❗️دیگران از علمای اهل سنت نیز این داستان را نقل کرده اند از جمله: 📚مناوی در فیض القدیر،ج6 ص217 📚طبری در ذخائر العقبی،ص68 📚صواعق المحرقه،ص107 📚الریاض النضره،ج2 ص170 ❗️علامه امینی در الغدیر این جریان را از حدود60 نفر از بزرگان و علمای اهل سنت نقل می کنند که در کتب خود روایت کرده اند 📚ترجمه الغدیر ج2 ص181 به بعد 🔴این مساله نشان می دهد که مساله غدیر چیزی جز نصب خلافت نبوده است که در خور تبریک و تهنیت باشد زیرا اعلام دوستی که برای همه مسلمانان به طور عموم ثابت است تبریک ندارد 📚ایات ولایت،مکارم شیرازی،ص44 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓یکی از کانال های ضد دین چند وقت است که اقوالی از علمای شیعه نقل می کند که آنان گفته اند قرآن تحریف شده است لطفا حقیقت را برای ما بیان کنید آیا راست می گویند❔ 💠پاسخ: ❕شکی در آن نیست که به هیچ عنوان قرآن کریم دچار کمی و زیادی نشده است و از گزند تغییرات و تبدیل مصون و محفوظ بوده است . 🌀خداوند می فرماید: «ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور یقین نگهدار آن هستیم» 🔶حجر9 👌ومی فرماید: «هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» 🔷فصلت42 ❗️شیخ صدوق می گوید: « اعتقاد شیعه آن است که قرآنی که خداوند بر پیامبرش نازل کرد همان است که در میان دو جلد است و هم اکنون در دست مردمان است» 📚رساله الاعتقادات ص93 🗯شیخ طوسی می گوید: «سخن در زیاده و نقصان در قرآن درخور این کتاب نیست و قرآن از زیاده و نقصان مصون است» 📚تبیان ج1 ص3 ❗️علامه حلی می گوید: « حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه می بریم به خدا از این عقیده» 📚اجوبه المسائل ص121 👌ما در گذشته مفصلا ادله عدم تحریف قرآن و کلمات و جملات بزرگان را در این باره آورده ایم که می توانید کلید واژه « تحریف» را در کانال سرچ کنید. 🔷اصل پاسخ: 🌀تحریف بر سه گونه است؛ 1⃣تحریف لفظی 2⃣تحریف معنوی 3⃣تحریف عملی ♻️1- تحریف لفظی آن است که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود که چنین تحریفی در قرآن صورت نگرفته است. ♻️2- تحریف معنوی آن است که آیه ای را آن چنان تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعی آن باشد. ♻️3- تحریف عملی آن است که آیه قرآن را بر خلاف عمل کنند. 📚تفسیر نمونه ج11 ص28 👌مثلا در روایتی آمده است که مردم در قیامت می گویند: « ما قرآن را تحریف کرده و پشت سر انداختیم» 📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران 👌پیداست که مراد آن است که ما قرآن را تفسیر به رای کردیم و معانی آن را بر اساس میل خود تفسیر کردیم و به آن عمل نکردیم ( تحریف لفظی و عملی) 🔷قرآن می گوید: « یحرفون الکلم عن مواضعه» 🗯نسائ 46 ❗️یعنی سخن را از جایگاه اصلی اش بر می گردانند و تفسیر به رای می کنند 📚سیمای عقائد شیعه ص151 ❗️ امام باقر فرمود: « آنها حروف قرآن را حفظ و نگه داری کردند و حدود آن را تحریف کردند .پس آنرا نقل می کنند ولی معانی آنرا مراعات نمی کنند» 📚روضه الکافی ص128 📚الوافی ج5 ص274 👌روشن است که تحریف معنوی و عملی در قرآن واقع شده است . ❗️چه بسیار ایاتی است که به دروغ مورد تفسیر قرار می گیرد و معنای قرآن را عوض کرده و در آن تحریف کرده و تفسیر به رای می کنند. ❗️چه بسیار آیاتی است که مسلمین به آن عمل نکرده و آن ها را پشت سر انداخته اند. 💠اگر برخی از علما اورده اند قرآن تحریف شده اند سخنشان ناظر به تحریف معنوی و عملی قرآن است نه تحریف لفظی زیرا اجماع امت اسلام بر آن است که تحریف لفظی در قرآن صورت نگرفته است . ♻️اما این گونه افراد مغرض به دروغ این گونه جملات انان را حمل بر تحریف لفظی می کنند و خودشان در کلام این بزرگان تحریف می کنند و کلمات انان را تفسیر به رای می کنند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔پرسشی ذهن بنده را مشغول داشته است و آن اینکه آیا انبیاء و امامان نیز می کرده اند یا خیر ❗️❗️ 💠💠 👌ریشه توسل بازگشت پیدا می کند به عمل انبیاء و امامان علیهم السلام و آنان نیز برای نزدیکی جستن به خداوند متعال می کرده اند . 🔶در روایتی امام علیه السلام فرمود ؛ « یک یهودی به نزد رسول خدا آمد و خطاب به او گفت: شما برتر هستید یا حضرت موسی بن عمران که خداوند با او صحبت کرد، بر او تورات را نازل کرد، معجزه عصا را به او داد، دریا را بر او گشود و ... پیامبر در حالی که از بیان مستقیم برتری خود، اکراه داشت، فرمود: همانا حضرت آدم زمانی که آن اشتباه را انجام داد این‌گونه توبه کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا ببخشی» سپس خداوند او را بخشید. همانا نوح زمانی که سوار بر کشتی بود و ترسید که غرق شود، چنین دعا کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد برای اینکه مرا از غرق نجات دهی» پس خداوند آنها را نجات داد و همانا ابراهیم زمانی که در آتش افتاد چنین دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می جویم به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش نجات بخشی» پس خداوند آتش را بر او سرد کرده و او به سلامت از آن‌جا رهایی یافت. و زمانی که موسی عصا را انداخت دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا حفظ کنی، خداوند فرمود: نترس ... » 📚امالی ص218 📚احتجاج ج1 ص48 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که کشتی نوح در حال غرق شدن بود ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند او را نجات داد و زمانی که ابراهیم در آتش افتاد ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند نیز او را نجات داد و آتش برایش سرد و سلامت گشت و موسی با توسل به ما از دریا نجات یافت و عیسی زمانی که یهود قصد قتلش را داشتند با توسل به ما نجات یافت و به آسمان رفت » 📚وسائل الشیعه ج7 ص103 ❕اینکه انبیاء بزرگ با توسل به آل محمد علیهم السلام از مشکلات و ها نجات پیدا می کردند در روایات دیگری نیز مورد اشاره قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚بحار الانوار ج26 ص319 باب 7 🔰توسل کردن در میان نیز جاری بوده است . 👌شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که امیر مومنان ، چنین دعا می کرد ؛ « خداوندا من به وسیله جود و کرمت و با توسل به محمد بنده و به تو تقرب می جویم » 📚الکافی ج2 ص545 👌و خطاب به پیکر مبارک پیامبر گرامی عرضه داشت ؛ « پدر و مادرم به فدایت باد ، ما را در پیشگاه پرودگارت یاد کن و همیشه به خاطر داشته باش » 📚نهج البلاغه خطبه 235 👌امام حسین علیه السلام در نزد قبر پیامبر گرامی چنین دعا می کرد ؛ « خدایا به حق این قبر و صاحب قبر ، آنچه مایه رضایت خودت و رسولت است را برایم رقم بزن » 📚بحار الانوار ج44 ص328 👌امام علیه السلام چنین دعا می کرد ؛ « خدایا ما به وسیله محمد رسولت و علی وصی رسولت و فاطمه و حسن و حسین ...به تو توسل می جوییم » 📚بحار الانوار ج84 ص286 🔶داود می گوید ؛ « من می شنیدم که امام صادق دعا می کرد و در دعا بسیار اصرار می کرد و خدا را به حق رسول خدا و امیر مومنان و فاطمه و حسن و حسین قسم می داد » 📚الکافی ج2 ص580 ❕به این مضمون روایات فراوان دیگری در مجامع روایی ما وارد شده است که جهت پرهیز از ذکر آن صرف نظر می گردد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔اگه در کشتی نوح از هر حیوان فقط یه جفت آورده شده بود بقیه حیوانات چه گناهی کردن که در طوفان غرق شدند❓ 💠پاسخ💠 👌نخست باید توجه کرد که حضرت نوح تنها تعداد محدودی از حیوانات را آن هم جهت تغذیه ساکنان کشتی با خود حمل کرد چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « نوح در کشتی با خود ازواج هشت گانه را حمل کرد.دو میش و دو بز و دو شتر و دو گاو...» 📚الکافی ج8 ص283 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ص104 ❓حال اشکال شما این است که سایر حیوانات چه گناهی داشتند که سوار بر کشتی نشده و غرق و نابود شدند ❕ 🔶در تفسیر المیزان چنین آمده است: « بعضی گفته اند که قوم نوح به خاطر گناهانی که مرتکب شدند غرق گشتند در این میان گناه حیوانات روی زمین چه بوده است که همه گرفتار طغیان آب شدند❗️ 👌این از بی پایه ترین اعتراضات است .چون هر هلاکتی هر چند عمومی باشد عقوبت و انتقام نیست زیرا بسیار است حوادث عمومی که در یک لحظه و یا زمانی کوتاه هزاران هزار انسان و حیوان را در کام مرگ می برد و این حوادث که یا زلزله است و یا طوفان و یا وبا و یا طاعون حوادثی نادر نیست بلکه بسیار اتفاق افتاده و می افتد و این خدای سبحان است که در مخلوقات خود هر حکمی بخواهد می راند. 📚ترجمه المیزان ج10 ص403 ❗️توضیح بیشتر: 👌یکی از شاخه های توحید خداوند توحید در مالکیت است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است زیرا وقتی خالق همه اشیائ او است طبعا مالک همه اشیائ نیز ذات مقدس او است. 📚تفسیر نمونه ج27 ص449 🔶خداوند در آیات متعددی به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید: « هر چه در آسمانها و زمین است از اوست» 🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126- ❗️« مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست» 🔶مائده 17- انعام 12- توبه116 ❗️حال چه مانعی دارد همان خداوندی که مالک موجودات است و حیات را به موجودات و حیوانات داده است حیات را هر زمان خودش صلاح بداند از آنان بگیرد ❓ 👌اگر در داستان طوفان نوح حیواناتی هلاک شدند از این جهت نیست که آنان عاصی و معصیت کار بودند زیرا انان اساسا تکلیفی ندارند . ❗️انان مملوک الهی هستند و هر زمان خداوند بخواهد از طرق مختلف جان آنها و بسیاری دیگر از موجودات را می گیرد و هیچ اشکالی نیز بر خداوند وارد نمی شود زیرا خداوند در مملوکات خود تصرف می کند. 🔶گذشته از آنکه این هلاک شدن ها لازمه جهان مادی است . جهانی که انواع تزاحم ها و تضاد ها در آن می باشد و طبیعتا برخی موجودات به وسیله برخی دیگر از بین می روند یا به وسیله برخی حوادث آسمانی و زمینی نابود می شوند و اگر قرار باشد این تزاحم ها در جهان مادی نباشد دیگر چنین جهانی مادی فرض نمی شود. یا باید این ویژگی ها همراه عالم ماده باشد و یا اصلا چنین عالمی موجود نباشد .حکمت و لطف خداوند ایجاب می کند که عالم مادی خلق شود زیرا خیر آن بیشتر از شر آن است و ترک خیر به سبب شر قلیل خلاف حکمت و لطف الهی است. 📚اندیشه اسلامی ، سبحانی ، ج1 ص123 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw