eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال اگر امام رضا علم غیب می دونست چرا از انگور زهر الود خورد و از علم غیبش استفاده نکرد 🗯پاسخ: ❗️در تفسیر موضوعی پیام قران چنین امده است:  « در اینکه انبیاء و امامان معصوم از علم غیب به تعلیم الهى آگاهند حرفى نیست. ❗️ولى در چگونگى این علم، و همچنین در وسعت و گسترش آن سخن بسیار است، و این مسأله از پیچیده ترین مسائلى است که در این گونه مباحث به چشم مى خورد، اخبار متفاوتى در آن وارد شده و از سوى دانشمندان نیز اظهار نظرهاى مختلفى دیده مى شود، یکى از احتمالات اساسى و قابل ملاحظه در این مسأله به شرح زیر است: 🗯آنها همه این امور را مى دانند اما «بالقوه» نه «بالفعل» یعنى هر گاه بخواهند و اراده کنند چیزى از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام مى کند، و یا قواعد و اصولى نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب مى شود و مى توانند هر چیزى از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبى نزد آنها است که به آن مى نگرند و از اسرار غیب با خبر مى شوند، یا اینکه در هر حال که خدا اراده کند و به اصطلاح حالت «بسط» به آنها دست دهد از این اسرار با خبر مى شوند، و در حالى که این اراده برگرفته شود و به اصطلاح حالت «قبض» حاصل گردد، این علوم موقتاً پنهان مى شود. ❗️شاهد این نظر (در شکل اوّل) روایاتى است که مى گوید: «امامان و پیشوایان معصوم هنگامى که مى خواستند چیزى را بدانند مى دانستند» 🔷مرحوم کلینى در این زمینه بابى در اصول کافى منعقد کرده تحت عنوان «امامان هر گاه اراده مى کردند چیزى را بدانند مى دانستند» 📚الکافی،ج1 ص528 🗯این بیان در مورد علم پیامبران و امامان بسیارى از مشکلات را نیز حل مى کند، از جمله اینکه : ⁉️چرا مثلا امام حسن از کوزه زهر آلود آب نوشید؟ و امام هشتم انگور یا انار زهر آلود را تناول فرمود؟ ⁉️چرا فلان فرد ناباب را به عنوان قضاوت یا فرماندارى انتخاب کردند؟ ⁉️ و چرا یعقوب از وضع خود اینهمه نگران بود؟ با اینکه فرزندش مقامات عالى را طى مى کرد، و سرانجام فراق مبدل به وصال مى شد چرا ... و چرا...؟ ❗️در تمام این موارد ممکن است گفته شود: 🗯 آنها اگر مى خواستند بدانند مى دانستند، ولى آنها مى دانستند که خداوند براى امتحان یا مصالح دیگر به آنها اجازه نداده است آگاهى پیدا کنند. ❗️با ذکر یک مثال مى توان این مسأله را روشن ساخت: 🔶 اگر کسى نامه اى به دست دیگرى بدهد که در این نامه اسامى افراد زیادى یا مقامات آنها ذکر شده باشد، و یا حقایق مکتوم دیگرى در آن آمده باشد. او اگر بخواهد از این حقائق با خبر بشود در نامه را باز مى کند و آگاه مى شود ولى تا در نامه باز نشده از آنها با خبر نیست، ضمناً شخص بزرگى که نامه را به دست او داده گشودن در نامه را موکول به اذن و اجازه خود کرده است.» 📚پیام قران،ایت الله العظمی مکارم،ج7 ص249 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔شبهه مشهوری است که اگر امام رضا علم غیب داشت و می دانست که که مامون برایش آورده سمی است چرا از آن خورد ❗️آیا خوردن به همراه آگاهی خود کشی محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 ❕روشن است که طبق ادله قطعی از آیات قرآن و سنت، بزرگوار ما دارای آگاهی غیبی بوده اند ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1643 👌و امام رضا علیه السلام نیز با آگاهی از سمی بودن انگور و انار فراهم شده توسط مامون ، آن را تناول کرد ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2858 ❕ اما چنان که بارها گفته ایم ، امامان گرامی ما محض خداوند هستند ، آنان مامور بودند تا بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کنند و مجاز به عمل کردن موافق با علم غیب نبودند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر آنان مشکلات و های خود را از طریق علم غیب حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی جهانیان باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس صبر و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و جهاد و بردباری را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب نداده است آنان نیز از علم غیبشان استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 📚معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ‌ ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 ❕با این توضیحات دیگر جای این اشکال نمی باشد که چرا امام رضا علیه السلام با وجود آگاهی غیبی از انگور زهر آلود خورد ، زیرا ایشان اجازه استفاده از علم غیب و ترتیب اثر دادن به آن را در امور شخصی و عادی خود نداشته است . 👌البته از برخی نصوص استفاده می شود که مامون امام رضا علیه السلام را به خوردن زهر وادار کرد و امام علیه السلام به اجبار مامون تن به خوردن انگور سمی داد که دیگر جایی برای انتخاب اختیاری امام نبود . 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2858 ❕ این پاسخ در رابطه با مسموم شدن و شهید شدن سایر امامان مانند امام حسن علیه السلام توسط زهر و سم با وجود آگاهی غیبی نیز کاربرد دارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔دیده میشود برخی افراد و اساتید شهید شدن امام رضا توسط را انکار می کنند و می گویند این مطلب در روایات و تاریخ نیامده است و ساخته دست است ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌ادله و نصوص تاریخی و روایی در خصوص شهادت و شدن امام رضا علیه السلام توسط مامون به قدری زیاد است که قابل انکار و تردید نمی باشد . ❕شیخ می نویسد ؛ « اعتقاد ما شیعیان در مورد مقتل امام رضا علیه السلام آن است که او توسط مامون شهید و کشته شد » 📚اعتقادات الامامیه ص109 👌علامه از مصباح کفعمی نقل می کند ؛ « امام رضا در ماه صفر توسط سمی که مامون به انگور زده بود شهید شد » 📚بحار الانوار ج49 ص293 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « هیچ یک از ما اهل بیت نیست مگر آنکه کشته و شهید می شود . سوال شد چه کسی شما را شهید می کند ؟ ❕فرمود ؛« بدترین خلق خداوند در زمان مرا شهید می کند به و سم و دور از یار و دیار در زمین غربت مدفون خواهد ساخت » 📚امالی صدوق ص120 📚عیون الاخبار ج2 ص287 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « از پسر من موسی ، پسری متولد می شود که نامش موافق نام امیر المومنین است و او را به سوی خراسان برند و به زهر شهید کنند و در غربت او را کنند » 📚عیون الاخبار ج2 ص285 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « زود باشد که کشته شوم به با ظلم و ستم ...و بگرداند خداوند تربت مرا محلل تردد شیعیان و دوستان من » 📚منتهی الامال ج3 ص1707 👌امام رضا علیه السلام به نزدیکان خود می فرمود ؛ « این مامون ستمگر تصمیم گرفته است مرا بوسیله و مسموم بکشد ...فردا مرا خواهد خواست و انار و انگور زهرآلود را پیش من می گذارد و درخواست خوردن می کند و من میخورم و کار تمام می شود و مرگم فرا می رسد » 👌 می گوید ؛ « امام وارد مجلس مامون شد ، مامون از جای خود حرکت کرد و او را در آغوش گرفت ، به یکی از غلامان دستور داد انگور و انار بیاورد ٬ و امام را مسموم کرد » 📚عیون الاخبار ج2 ص246 📚مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص372 👌ابی الصلت می گوید ؛ « جلوی مامون ظرفی از انگور و چند ظرف دیگر از میوه های مختلف بود ، یک خوشه انگور به دست داشت که مقداری از آن را خورده بود ...مامون از امام رضا خواست که از آن بخورد ، امام فرمود مرا معاف دار ، مامون گفت ممکن نیست ، شاید به من اطمینان نداری ، مامون خوشه را گرفت و چند دانه از آن را خورد و برای مرتبه دوم به دست امام رضا داد ، آن جناب سه دانه از انگور را خورد و بقیه را به جایی قرار داد ، و حرکت نمود ، مامون گفت کجا می روی فرمود به جایی که فرستادی و امام از رفت » 📚امالی صدوق ص662 📚عیون الاخبار ج2 ص243 📚اعلام الوری ج2 ص83 👌شیخ از کاردار مامون نقل می کند ؛ « من آب اناری را که مامون به من داده بود به امام رضا دادم که موجب درگذشت او شد » 📚الارشاد ج2 ص270 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال مگر گفته نمیشه که زیارت معصومین علیهم السلام سعادت میخاد یا به قول معروف باید بطلبن تا شخص قسمتش بشه بره زیارت، ولی همه ماها تو اطرافیان خودمون افرادی رو میبینیم که مرتکب گناهانی میشن که ماها انجام نمیدیم یا خیلی از کارهای خیری که ماها انجام میدیم رو اونها انجام نمیدن یا مثلا اخلاق خوبی ندارن و... اما همین افراد خیلی بیشتر از ماها زیارت مشهد و کربلا و نجف و مدینه قسمتشون میشه پس چطوریه که اونها به رغم این مسائل توفیق و سعادت نصیبشون میشه اما بقیه نه یا مثلا خیلی از کسانی که روضه میگیرن در ایام محرم و صفر یا فاطمیه ممکنه خیلی واجبات رو رعایت نکنند اما توفیق برگزاری روضه رو دارن 🔶پاسخ: 🗯توفیق یعنی فراهم ساختن مقدمات برای وصول به مقصود و سلب توفیق یعنی از میان بردن آن مقدمات است 📚تفسیر نمونه،ج19 ص464 🗯روایات فراوانی در لزوم وجود توفیق از جانب خداوند برای انجام امور صادر شده است که جهت اگاهی می توانید رجوع کنید: 📚بحار الانوار ج5 ص162 باب 7 ❗️اما توضیح: 🗯معنای طلبیده شدن از طرف اولیای الهی برای زیارت قبر پاک انها یا برپایی مجالس عزاداری برای انها به معنای توفیق دادن انها و فراهم کردن زمینه و برطرف شدن موانع برای انجام این امور و عبادات می باشد . 👌البته منظور توفیق دادن برای انجام زیارت و عزاداری مقبول و مورد نظر آن انوار مقدس و تابناک و تاثیر این اعمال روحانی در دل و جان زائر است نه صرف حضور فیزیکی در کنار مرقد انها و یا صرف برپایی و شرکت در مجالس عزاداری و بی بهره بودن از برکات و فیوضات این اعمال . 🗯بنابراین صرف حضور یافتن در بارگاه انها یا مجالس عزاداری انها به معنای طلبیدن انها نمی باشد بلکه آن کس واقعا از طلب انها طلبیده شده و توفیق یافته است که با دل و جانی پاک و مالی حلال و طیب و از سر شوق و ارادت بر این امور اقدام کند و از فیوضات معنوی این امور بهره مند شود و در زندگی و اخلاق و رفتارشان تاثیر بگذارد . ❗️اگر این شرایط در فردی جمع باشد می گوییم آن فرد از ناحیه معصومین طلبیده شد و توفیق بر انجام این امور یافت و اگر چنین نباشد طلبیدن و توفیق یافتن محقق نمی شود 🗯البته ممکن است افرادی با وجود میل و اشتیاق فراوان بنا بر دلائل و مصالحی موفق به زیارت انها و یا حضور در مراسم عزاداری این بزرگواران نشوند ولی روح و جانشان در آن فضای روحانی سیر کند .این گونه افراد طبق روایات اجر و پاداش زیارت و عزاداری آن بزرگواران را دریافت خواهد کرد 📚وسائل الشیعه،ج1 ص49 باب 6 📚بحار الانوار ج67 ص185 باب 53 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال لطفا مقداری از فضائل امام رضا طبق کتب اهل سنت و علمای اهل سنت برامون بگید 🗯پاسخ: 🗯علامه سراج الدین حنفی عثمانی نقل می کند: ❗️« چنین گفته شده است که مادر امام رضا کنیز حمیده مادر امام کاظم بود.حمیده در خواب پیامبر را دید که او را امر کرد که آن کنیز را به همسری امام کاظم در آورد چرا که به زودی برترین فرد روی زمین یعنی امام رضا را به دنیا می آورد» 📚تاریخ الاسلام و الرجال،ص369 📚مفتاح النجا فی مناقب ال عبا،ص176 ❗️علامه شهاب الدین همدانی از علمای اهل سنت نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود: « به زودی پاره تن من در خراسان به خاک سپرده می شود .هیچ گرفتاری او را زیارت نمی کند مگر آنکه خداوند گرفتاریش را برطرف می کند و هیچ گناهکاری او را زیارت نمی کند مگر آنکه خداوند تمام گناهانش را می بخشد» 📚موده القربی ص140 ❗️وباز نقل می کند که فرمود: 🗯« هرکس فرزندم را در طوس زیارت کند ثوای یک حج را دارد .عایشه با تعجب گفت یک حج؟! ❗️فرمود: بله بلکه ثواب دو حج 🔷عایشه گفت دو حج؟! ❗️فرمود: بله بلکه سه حج 🔷عایشه ساکت شد . 🗯پیامبر به او فرمود: « اگر ساکت نمی شدی من تا هفتاد حج می رساندم» 📚 موده القربی ص140 🗯ابن حجر در توصیف امام رضا چنین می آورد: « او از عالمان و فاضلان بود .افزون بر آن از نسبی شریف و گرامی برخوردار بود» 📚تهذیب التهذیب،ج7 ص389 🗯یافعی امام را چنین توصیف می کند: « امام ارجمند و بزرگ ،دودمان مهتران بخشنده و پاک نژاد و یکی از امامان دوازده گانه صاحب افتخارات است که امامیه به انها منسوب بوده و مذهب خویش را بر انها بنا نهاده اند» 📚مراه الجنان،ج2 ص11 🗯ذهبی از متعصبین علمای اهل سنت در مورد امام رضا چنین می نویسد: « او در روزگار خود برتر بنی هاشم ،بردبار ترین انها،بلند نظر ترین و ارجمند ترین انها بود .مامون او را بزرگ می شمرد و در برابرش فروتنی می کرد » 📚تاریخ الاسلام،ج8 ص34 ❗️شبراوی نیز چنین می اورد: « او بخشنده و بزرگوار و ارجمند و با هیبت و با وقار بود » 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص88 ❗️ابن صباغ مالکی در مورد امام رضا چنین نقل می کند: « هیچ چیزی از او سوال نمی شد مگر انکه جواب می داد و عالمتر از او در زمانش دیده نشد .مامون او را با سوال کردن از هر چیزی امتحان می کرد و او نیز جواب شافی و کامل می داد.خوابش کم بود و بسیار روزه می گرفت و بسیار اهل کار نیک و صدقه دادن در پنهانی بود » 📚الفصول المهمه،ص233 📚نور الابصار،شبلنجی،ص208 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
 ⁉️سوال راسته که میگن ثواب زیارت امام رضا از زیارت امام حسین هم بیشتره 🗯پاسخ: ❗️محدث بزرگ شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه بابی را گشوده است تحت عنوان: « باب در ترجیح زیارت امام رضا بر زیارت امام حسین» 📚وسائل الشیعه،ج14 ص562 باب85 ❗️شاه عبدالعظیم حسنی فرمود: « به حضرت جواد عرض کردم که به زیارت قبر حضرت سیدالشهدا مشرف شوم یا به زیارت پدرتان؟ ❗️ فرمود: اندکی درنک کن؛ سپس داخل اندرون شد بعد در حالی که اشکهایش بر رخسارش جاری بود خارج شد 🗯 سپس فرمود: «زائران امام حسین بسیارند؛ اما زائران پدرم کمند.» 📚عیون الاخبار،ج2 ص256 ❗️ در روایت دیگر فرمود: « زیارت پدرم افضل است زیرا حضرت ابا عبدالله الحسین را همه مردم زیارت می کنند؛ اما پدرم را، جز خواص شیعه زیارت نمی کنند.» 📚الکافی ج4 ص584 📚کامل الزیارات،ص306  ❗️زیرا هر فرقه ای از شیعه، امام حسین را از جهات مختلفی از قبیل، شهادت آن حضرت، مخصوصا فرزند بی واسطه حضرت زهرا بودن محترم می شمارند و فرق دیگر شیعه، از قبیل: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه و واقفیه و...امامت حضرت سیدالشهدا را پذیرفته اند؛ اما در این میان، حضرت رضا دارای ویژگی خاصی است که اغلب انشعابات تشیع، قبل از ایشان بوده و باقیمانده از فرق مختلف همین خواص شیعه هستند که به ولایت حضرت رضا معتقدند و شمارشان نسبت به بقیه کمتر است. ❗️ در روایات دیگری امده است که زائر حضرت رضا از زوار تمام انبیاء و اولیا و ائمه افضل و با ارزش تر است که مرحوم حر عاملی این روایات را تحت این باب نقل می کند: « باب در ترجیح زیارت امام رضا بر همه ائمه» 📚وسائل الشیعه،ج14 ص564 باب86 ❗️ راوی نقل می کند: از موسی بن جعفر شنیدم که می فرمود: هر کسی قبر فرزندم علی را زیارت کند خداوند ثوابی معادل هفتاد حج مبرور به او عطا می فرماید. ⁉️ با تعجب گفتم: هفتاد حج مبرور؟ فرمود: آری هفتاد هزار حج.  ⁉️باز با تعجب گفتم: هفتاد حج مبرور؟  فرمود: آری. هفتاد هزار حج مبرور. بار دیگر با تعجب پرسیدم.  ❗️فرمود: بعضی از حجها در پیشگاه خدا مقبول نمی شود.هر کس فرزندم را زیارت کند یا شبی در کنار قبر او به سر برد، مانند کسی است که خداوند را در عرش زیارت کند. ⁉️باز با تعجب پرسیدم مانند کسی که خدا را در عرش زیارت کند؟ ❗️ فرمود: آری. روز قیامت، در عرش خدا چهار نفر از پیشینیان: نوح، ابراهیم، موسی و عیسی و چهار نفر از آخر الزمان: محمد، علی، حسن و حسین علیهم السلام گرد خواهند آمد و بعد، این مجلس ادامه خواهد یافت. یعنی غیر از این هشت نفر دیگران هم خواهند بود 🗯 زوار قبور ائمه با ما، در همین جلسه شرکت خواهند داشت. بالاترین درجه و با ارزش ترین عطیه و عنایت، مخصوص زوار فرزندم علی بن موسی الرضاست. 📚عیون الاخبار،ج2 ص259 📚امالی صدوق،ص105 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❓من تو یک کانال ضد دین مطلبی دیدم مبنی بر این که قبر امام رضا در مشهد قرار ندارد و به ما دروغ گفته اند ❔ایا این مطلب سندیت دارد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌چنین سخن و استدلالی خلاف بدیهیات است و قابل پذیرش نمی باشد. 🔶شیخ مفید می نویسد: « امام رضا علیه السلام در سال 203 ماه صفر در خراسان از دنیا رفت » 📚الارشاد ج2 ص247 👌شیخ کلینی می نویسد: « امام رضا علیه السلام در سال 203 در سن پنجاه و هفت سالگی در طوس محلی به نام سناباد از اطراف نوقان از دنیا رفت و در همان جا دفن شد .مامون او را از مدینه به مرو و از راه بصره و فارس آورده بود و وقتی مامون به جانب بغداد حرکت کرد امام را با خود برد و در این منطقه از خراسان از دنیا رفت» 📚الکافی ج1 ص486 🔶امام جواد نیز به این مطلب تصریح کرده و می فرماید: « هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند خداوند تمام گناهانش را می آمرزد» 📚الکافی ج4 ص585 📚الفقیه ج2 ص583 🔶امام علی فرمود: « به زودی فرزندی از ذریه من در خراسان به وسیله سم از دنیا می رود نام او نام من است...» 📚الفقیه ج2 ص584 📚وسائل الشیعه ج14 ص554 🔶امام صادق فرمود: « در سرزمین خراسان در شهری به نام طوس کشته می شود . هر کس او را در آنجا زیارت کند ...وارد بهشت می شود» 📚الفقیه ج2 ص584 📚عیون الاخبار ج2 ص259 🔶پیامبر گرامی فرمود: « پاره تن من در خراسان به خاک سپرده می شود .هر مومنی که او را زیارت کند خداوند بهشت را بر او واجب می کند و جهنم را بر او حرام می کند» 📚الفقیه ج2 ص585 📚امالی صدوق ص60 🔶امام رضا نیز فرمود: « مدفن من در طوس قطعه ای از بهشت است» 📚الفقیه ج2 ص583 🔶وفرمود: « من به زودی مظلومانه با سم( در طوس )کشته می شوم و در نزدیکی قبر هارون الرشید دفن می شوم» 📚عیون الاخبار ج2 ص226 🔶هروی می گوید: « امام رضا در طوس وارد قبه ای شد که قبر هارون الرشید در آنجا بود و فرمود این جا تربت من است و در این مکان دفن می شوم و این مکان محل رفت و آمد شیعیانم خواهد شد...» 📚عیون الاخبار ج2 ص136 👌به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع فرمایید: 📚بحار الانوار ج49 ص292 باب 21 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔روایت است که لقب فقط خاص حضرت علی علیه السلام است . چرا در برخی روایات آمده است که امام رضا علیه السلام غاصب را امیر المومنین خطاب می کند ❗️❗️ 💠💠 👌این که امام رضا علیه السلام در برخی موارد از مامون به عنوان « » یاد کرده است ، در روایاتی آمده است ؛ 📚عیون الاخبار ج2 ص154 📚بحار الانوار ج49 ص139 و ص173 و ... 🗯از سوی دیگر ثابت است که مطابق سایر روایات ، لقب « امیر المومنین » اختصاص به حضرت علیه السلام دارد و ملقب شدن دیگران به این لقب جایز نمی باشد ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2864 ❔حال امام رضا علیه السلام ، مامون را به عنوان « امیر المومنین » یاد می کند ❗️ 👌پاسخ است . 🔶 امام رضا علیه السلام و شیعیان ایشان شدیدا تحت فشار مامون بودند .همین سختی و فشار و حفظ جان شیعیان ، یکی از عوامل قبول توسط امام رضا علیه السلام از جانب مامون بود ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2855 👌بر این اساس ، امام علیه السلام برای حفظ جان شیعیان و فراهم شدن شرایط برای معرفی اسلام و مکتب تشیع از باب تقیه و که ریشه در آیات قرآن دارد ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2865 🗯حسن معاشرت با مامون را در پیش گرفتند و اطلاق القابی مانند « » به مامون نیز بر اساس همین تقیه و حفظ جان شیعیان بوده است . ❕این که کسی نباید لقب امیر المومنین را به جز برای حضرت علی علیه السلام به افراد دیگر کند ، در حالت عادی است ، اما اگر تقیه و حفظ جان منوط به این باشد که مثلا به خلیفه اول و دوم و سوم و ...نیز امیر المومنین بگوییم ، بی شک این اطلاق از باب صحیح است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « تقیه در هر چیزی است که انسان شده باشد » 📚وسائل الشیعه ج16 ص214 👌و ؛ « تقیه در هر جایز است » 📚همان مدرک ص217 🗯بنابراین تنها بر اساس همین و بوده است که امام رضا علیه السلام مامون را با لقب امیر المومنین یاد کرده اند که روشن شد که ادله تقیه ، مجوز این حکم می باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش چرا به امام حسن(ع) یا سایر امامان امیرالمؤمنین نمیگویند ؟مگر آنان حاکم و امیر برای مومنان نیستند❓ 🗯پاسخ؛ ❗️صحیح است که تمام امامان ما حاکم و امیر برای مومنان بوده اند اما در روایات ما لقب « امیر المومنین»تنها مختص به حضرت علی شمرده شده است. 👌 مرحوم شیخ حر عاملی روایت می کند که مردی آمد به نزد امام صادق و به او گفت: «سلام بر تو ای امیر المومنین» ❗️امام بر روی پاهای خود ایستاد و فرمود سکوت کن این لقب و اسمی است که تنها اختصاص به امیر مومنان علی دارد که خداوند او را به آن نامیده است » 📚وسائل الشیعه ج14 ص600 ❗️در روایت دیگر فرمود: «این لقبی است که خداوند تنها امیر المومنین علی را به آن ملقب ساخته است و هیچ کس خودش را به این لقب نمی نامد مگر آنکه کافر به این دستور الهی باشد» 📚الکافی ج1 ص411 👌در روایت دیگر پیامبر گرامی فرمود: «زمانی که به معراج رفته بودم خداوند به من وحی کرد علی را به لقب « امیر المومنین» نامگذاری کن و من هیچ کس را چه قبل از او و چه بعد از او به این لقب ملقب نساخته ام» 📚امالی طوسی ج1 ص301 👌همین مضمون در روایات دیگری نیز آمده است؛ 📚علل الشرایع یک جلدی ص160 📚مناقب ابن شهر اشوب ج3 ص55 📚الاختصاص ص267 📚بحار الانوار ج37 ص290 باب94 👌همین مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است. ❗️خطیب بغدادی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «روز قیامت منادی از جانب عرش ندا می دهد که علی امیر المومنین و امام متقین و رهبر پاکان است» 📚تاریخ بغداد ج13 ص122 ❗️برید اسلمی می گوید: «پیامبر به ما امر کرد که به علی به عنوان « امیر المومنین» سلام کنیم» 📚ترجمه الامام علی من تاریخ دمشق ج2 ص259 👌این که این لقب اختصاص به حضرت علی دارد از دو جهت است؛ 1⃣تنها جانشین بلافصل پیامبر گرامی حضرت علی بوده است و دیگران حتی امامان جانشین بلافصل پیامبر گرامی نیستند لذا لقب « امیر المومنین» اختصاص به ایشان دارد تا نشان دهد که ایشان تنها جانشین بلافصل پیامبر هستند. 2⃣صحیح است که سایر امامان هم امیر و حاکم مردمان هستند اما لقب « امیر المومنین » مختص به حضرت علی شده است و حتی امامان هم ملقب به این لقب نشده اند تا غیر انان جرات نکنند این لقب را به ناحق بر خود بگذارند.در جایی که سایر امامان که به حق امیر برای مومنان هستند این لقب را برای خود بر نگزیده اند تکلیف سایرین روشن میشود. 📚مستدرک الوسائل ج10 ص400 👌پرسش ها و پاسخ های مرتبط؛ 1⃣آیا آیه اولی الامر دلالت بر امامت و جانشینی حضرت علی و اهل بیت دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/420 2⃣آیا آیه ولایت دلالت بر امامت و جانشینی و ولایت حضرت علی بر مومنین دارد❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/449 3⃣آیا مولی در حدیث غدیر به معنای ولایت و سرپرستی است❓ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1227 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓آیا حکم تقیه کردن در بین شیعه نوعی ترویج دروغگویی و نفاق کاری نمی باشد❕❕ 💠پاسخ💠 👌تقیه آن است که انسان عقیده دینی خود را در برابر مخالفان متعصب و سر سخت که ممکن است خطری برای او بیافرینند کتمان کند . به عنوان مثال مسلمان موحدی در چنگال گروهی بت پرست لجوج گرفتار شده که اگر اظهار توحید و اسلام کند خون او را می ریزند یا صدمه مهم جانی و مالی و آبرویی به او می رسانند او عقیده باطنی خود را مکتوم می دارد تا از گزند آنها در امان بماند. 🔶هر عاقلی تصدیق می کند که این کار کاملا منطقی است و عقل بر آن حکم می کند . 👌نفاق درست نقطه مقابل تقیه است .منافق کسی است که در باطن به مبانی اسلام اعتقاد ندارد یا در آن تردید دارد ولی در میان مسلمین اظهار اسلام می کند . 🔶تقیه ای که ما می گوییم این است که در باطن اعتقاد صحیح اسلامی دارد منتها برای حفظ جان و مال و آبرو اعتقاد خود را پنهان می کند. ❗️تقیه در واقع یک سپر دفاعی است .هیچ عاقلی اجازه نمی دهد که انسان عقیده باطنی خود را در برابر افراد خطرناک و غیر منطقی اظهار کند و جان یا مال و یا ناموس خود را به خطر بیندازد چرا که هدر دادن نیروها و امکانات بدون فائده عاقلانه نیست . 👌تقیه شبیه روشی است که همه سربازان در میدان جنگ به کار می گیرند . خود را در لابلای درختان و تونل ها و خاکریزها مخفی می کنند .لباس خود را به رنگ شاخه های درختان انتخاب می کنند تا بی جهت خون خود را هدر ندهند بی شک هیچ عاقلی این عمل را زشت نمی شمرد . 📚شیعه پاسخ می گوید ص35 👌از اینجا روشن می شود که هر گاه کسی گرفتار موارد تقیه شد و عقیده باطنی خود را به خاطر مصالح مهمتری کتمان کرد و یا سخنی بر خلاف آن اظهار دارد نه تنها گناهی مرتکب نشده است بلکه مانند دروغی است که به هنگام اصلاح ذات البین یا نجات جان مومنی گفته میشود که شرعا مجاز یا جایز است. 📚پیام قرآن ج7 ص194 🗯 در تاریخ مبارزات مذهبی و اجتماعی و سیاسی زمانهائی پیش می آید که مدافعان حقیقت اگر بخواهند به مبارزه آشکار دست بزنند هم خودشان و هم مکتبشان به دست نابودی سپرده می شود و یا لااقل در معرض ‍ مخاطره قرار می گیرد مانند وضع شیعیان علی علیه السلام در زمان حکومت غاصب بنی امیه در چنین موقعی راه صحیح و عاقلانه این است که نیروهای خود را به هدر ندهند و برای پیشبرد اهداف مقدس خود به مبارزات غیر مستقیم و یا مخفیانه دست بزنند و در حقیقت تقیه برای اینگونه مکتبها و پیروان آنها در چنین لحظاتی یک نوع تغییر شکل مبارزه محسوب می شود که میتواند آنها را از نابودی نجات دهد، و در ادامه مجاهدات خود پیروز گرداند، کسانی که بر تقیه بطور دربست قلم بطلان میکشند معلوم نیست برای اینگونه موارد چه طرحی دارند؟ آیا نابود شدن خوب است و یا ادامه مبارزه به شکل صحیح و منطقی ؟ راه دوم همان تقیه است و راه اول چیزی است که هیچ کس نمی تواند آن را تجویز کند. 📚تفسیر نمونه ج2 ص502 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 ❕ قرآن مجید در آیات متعدّدى تقیّه را در برابر کفّار و مخالفان مجاز شمرده است، به عنوان نمونه: 1⃣در داستان مومن آل فرعون مى خوانیم: «مرد با ایمانى از آل فرعون که ایمان خود را (نسبت به آیین موسى) کتمان مى کرد گفت : آیا شما مى خواهید کسى را که مى گوید پروردگار من خداست، به قتل برسانید در حالى که معجزات و دلایل روشنى با خود دارد» 🔷غافر28 ❕ در ادامه مى گوید: «او را به حال خود رها کنید، اگر دروغ مى گوید آثار دروغ دامان او را مى گیرد، و اگر راست بگوید ممکن است بعضى از عذاب هاى الهى را که او نسبت به آن هشدار مى دهد، دامان شما را بگیرد». 👌به این ترتیب مومن آل فرعون در عین تقیّه و «کتمان ایمان خود» نصایح لازم را به آن گروه متعصّب لجوج که تصمیم گرفته بودند خون پیامبر الهى موسى را بریزند، مى کند. 2⃣در یک دستور صریح دیگر قرآنى مى خوانیم: «مومنان نباید کفّار را دوست خود انتخاب کنند، هر کس چنین کند از خداوند، بیگانه است، مگر این که بخواهید از آنها تقیّه کنید» 🔷ال عمران 28 👌این آیه دوستى با دشمنان حق را به کلّى ممنوع کرده، جز در مواردى که ترک دوستى، سبب اذیّت و آزار مسلمانى شود و به عنوان یک سپر دفاعى از دوستى با آنها به طور تقیّه استفاده شود. 3⃣ داستان عمّاریاسر و پدر و مادرش را تمام مفسّران نقل کرده اند که هر سه گرفتار چنگال مشرکان عرب شدند و آنها را وادار به برائت از پیامبر اسلام کردند، پدر و مادر عمّار خوددارى کرده و شهید شدند، ولى عمّار از روى تقیّه مطابق میل آنها سخن گفت و سپس گریه کنان به خدمت پیامبر اکرم رسید. ❗️در این هنگام آیه شریفه « کسانى که بعد از ایمان کافر شوندعذاب سختى دارند، مگر آنها که تحت فشار واقع شده اند...) نازل شد. 🔷نحل106 👌پیغمبر اکرم پدر و مادر عمّار را جزء شهدا شمرد و اشک از چشمان عمّار سترد و فرمود : چیزى بر تو نیست، اگر باز تو را مجبور کردند تو نیز همان کلمات را تکرار کن. 📚جامع البیان ، ج14 ص122 📚مفاتیح الغیب ج20 ص273 🔷اتّفاق نظر همه مفسّران اسلام در مورد نزول آیه فوق درباره عمّار و پدر و مادرش و سخنانى که پیامبر بعد از آن فرمود، نشان مى دهد که مساله تقیّه مورد قبول همه است. راستى شگفت انگیز است که با این سندهاى محکم قرآنى و کلمات مفسّران اهل سنّت، باز هم بر شیعه به خاطر قبول تقیّه خرده گیرى مى کنند؟ آرى نه عمّار منافق بود و نه مومن آل فرعون، بلکه از دستور الهى تقیّه بهره گرفتند. ❗️جهت آگاهی بیشتر در مورد تقیه و روایات تقیه در کتب اهل سنت به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2867 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال طبق عقائد أهل تشيع و مطالب كانال خودتون نه دهم دين تقيه است. ميشه بفرماييد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در چه مورد از أمور اسلام و قرآن تقيه كردند با ذكر جزييات 🔷پاسخ: ❗️در تفسیر نمونه چنین امده است: «ممکن است در هنگام مطالعه آیه39 سوره«احزاب» این نکته به نظر برسد که براى انبیاء هرگز تقیه کردن در ابلاغ رسالت جایز نیست; زیرا قرآن مى گوید: «از هیچ کس جز خدا واهمه نداشتند» «وَ لایَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ الله». 👌ولى، باید توجه داشت: «تقیه» انواعى دارد، تنها یک نوع از آن «تقیه خوفى» است که طبق آیه فوق، در مورد دعوت انبیاء و ابلاغ رسالت، منتفى است. 🔷ولى تقیه، اقسام دیگرى نیز دارد، از جمله «تقیه تحبیبى» و «پوششى» است. 🔷منظور از «تقیه تحبیبى»، آن است که گاه، انسان براى جلب محبت طرف مقابل، عقیده خود را مکتوم مى دارد، تا بتواند نظر او را براى همکارى در اهداف مشترک جلب کند. 🔴و منظور از «تقیه پوششى»، آن است که گاه، براى رسیدن به هدف باید نقشه ها و مقدمات را کتمان کند; چرا که اگر برملا گردد، و دشمنان از آن آگاه شوند، ممکن است آن را خنثى کنند. ❗️زندگى انبیاء، مخصوصاً پیامبر اسلام پر است از این گونه تقیه ها، زیرا مى دانیم در بسیارى از مواقع، هنگامى که به سوى میدان نبرد حرکت مى کرد مقصد خود را مخفى مى داشت، نقشه هاى جنگى او کاملاً در خفا کشیده مى شد، و استتار، که نوعى از تقیه است، در تمام مراحل اجرا مى گشت. ❗️گاه، براى بیان حکمى از روش مرحله اى که نوعى از تقیه است، استفاده مى کرد. فى المثل، مساله «تحریم ربا» یا «شرب خمر» در یک مرحله بیان نشد، بلکه، به فرمان خدا در چندین مرحله صورت گرفت یعنى از مراحل سبکتر شروع شد، تا به حکم نهایى و اصلى رسید. ❗️به هر حال تقیه، معنى وسیعى دارد که همان «پوشاندن واقعیتها براى پرهیز و اجتناب از به خطر افتادن هدفها است» و این چیزى است که در میان همه عقلاى جهان، وجود دارد و رهبران الهى هم براى رسیدن به هدفهاى مقدسشان، در پاره اى از مراحل، آن را انجام مى دهند، چنان که در داستان حضرت ابراهیم قهرمان توحید، مى خوانیم: 🔶او مقصدش را از ماندن در شهر در آن روز که بت پرستان براى مراسم عید به خارج شهر مى رفتند، مکتوم داشت، تا از یک فرصت مناسب، براى در هم کوبیدن بتها استفاده کند. ❗️و نیز «مومن آل فرعون»، براى این که: بتواند در مواقع حساس به موسى کمک کند، و او را از قتل نجات دهد، ایمان خود را مکتوم مى داشت. و به همین جهت، قرآن از او به عظمت یاد کرده، به هر حال، تنها تقیه خوفى است که بر پیامبران مجاز نیست نه انواع دیگر تقیه. 📚تفسیر نمونه ج17 ص333 🔴در منابع اهل سنت مواردی یافت می شود که پیامبر گرامی تقیه می کردند. 🔷بخاری از عایشه نقل می کند: « شخصی به درب خانه پیامبر آمد و اجازه ورود خواست .پیامبر فرمود او را اجازه دهید که بد فرزند عشیره ای است ،یا فرمود بد برادر عشیره ای است . ❗️هنگامی که وارد خانه شد پیامبر با او به نرمی صحبت کرد عایشه گفت ای رسول خدا قبل از ورود شخص به خانه او را مذمت کردید ولی الان با او به نرمی صحبت می کنید؟ 🔷حضرت فرمود:« ای عایشه بدترین مردم بدترین مردم نزد خدا کسی است که مردم او را رها کرده یا وداع نمایند( لذا من با او تقیه کردم)» 📚صحیح بخاری ج8 ص38 ❗️باز بخاری نقل می کند که پیامبر به عایشه فرمود: « ایا ندیدی قوم خود را هنگامی که کعبه را بنا کردند بر قواعد ابراهیم اکتفا نمودند؟ 🔷عایشه گفت: ایا شما انها را بر قواعد ابراهیم باز نمی گردانی؟ ❗️پاسخ داد: اگر نبود که قومت تازه از کفر به اسلام گرویده اند این کار را انجام می دادم( اما از باب تقیه مداراتی چنین نمی کنم)» 📚صحیح بخاری ج2 ص179 🔴ویا نقل می کنند که ابوبکر در نزد پیامبر تقیه کرد نوشته اند: « بین مکه و مدینه پیامبر همراه ابوبکر بر یک شتردسوار بودند و قبلا ابوبکر بین مکه و شام رفت و آمد داشت و راه را می شناخت .وقتی از ابوبکر پرسیدند این کسی که همراهت است چه کسی است ابوبکر در پاسخ گفت این راهنمای من است» 📚طبقات ابن سعد،ج1 ص234 📚مسند احمد،ج3 ص122 📚فتح الباری ج7 ص196( نقل از سوالات ما،تهرانی،ص660) https://telegram.me/Rahnamye_Behesht