eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔بنده پاسخ شما را در مورد برنامه اسلام برای آزادی تدریجی بردگان مطالعه کردم ❗️صحیح است که اسلام برای آزادی بردگان داشته اما چرا اجازه برده گیری را به مسلمین داد ❕چرا به اسارت گرفتن در اسلام جایز بوده است ❗️❗️ 💠💠 👌بله آخرين ايرادى را كه ممكن است در موضوع بردگى بر اسلام بگيرند اين است كه درست است اسلام برنامه براى آزادى بردگان ترتيب داده؛ ولى معلوم نيست چرا اسلام وسيله اى براى ايجاد بردگى بدست مردم مى دهد، و اجازه مى دهد اسيران جنگى را سربازان مسلمان به عنوان «برده» خريد و فروش كنند؟! 👌اين آخرين چيزى است كه ممكن است به ما بگويند اما اگر در قضاوت عجله نكنيم و با دقت مطلب را مورد بررسى وتحليل قرار دهيم آن هم حل خواهد شد. ولى در هر حال بايد دانست كه اين ايراد را دول امروز و كسانى كه طرفدار و يا مقلد و پيرو آنها هستند حق ندارند بكنند؛ زيرا معامله اى كه فاتحين آنها با اسيران جنگى خود مى نمايند، و مطالبى كه عدّه اى از آنها پس از آزاد شدن از طرز رفتار دول فاتح نقل مى كنند روشن مى سازد كه اين اسارت بدترين نوع بردگى خشونت آميز است گو اينكه حاضر نيستند اين كلمه را در چنين مواردى بكار برند؛ از جمله اينكه دول فاتح پس از جنگ جهانى دوّم كارى بر سر ملل مغلوب آوردند كه راستى بردگى در برابر آن صد شرف داشت . ❕در هر حال در اينجا به دو نكته بايد توجه داشت ؛ 1⃣براى پى بردن به وضع اسراى جنگى در اسلام؛ بايد ديد اسلام با چه اشخاصى مى جنگد و حدود مقرّرات جهاد در اسلام چيست، بطور خلاصه بايد گفت: جهاد در اسلام افراد بى ايمانى است كه حاضر به هيچگونه سازش با قوانين الهى و حق و عدالت نيستند، و در برابر هيچ منطقى سر تسليم فرود نمى آورند و درصدد نابودی اسلام و مسلمین هستند ، زيرا روشن است كه اسلام به خاطر يك سلسله اغراض سياسى خاص يا منافع اقتصادى با كسى نمى جنگد، اختلافات نژادى و منطقه اى و تزاحم و اصطكاك منافع مادى ملتها در اسلام مجوز جنگ نيست، جهاد در اسلام به صورت «حق» و «باطل»، و «عدالت» و «ظلم» و در مسير آزادى انسانها است. 🔸اگر مقرّرات جهاد اسلامى درست و به دقت رعايت شود كسانى كه در جبهه مخالف قرار دارند طبعاً كسانى خواهند بود كه حاضر به هيچ گونه سازش با حق نيستند و اجراى اصول عدالت اسلامى را با منافع خود مى بينند، و از آشفتگى اجتماع و گمراهى مردم پشتيبانى مى كنند و خلاصه: يك موجود ضد بشرى و طرفدار جهل و فساد خواهند بود. ❕و اگر در زمان اين مقرّرات درست رعايت نمى شده و افرادى را به ظلم و ستم برده و بنده مى ساختند، مربوط به اسلام نيست، زيرا بحث ما درباره قوانين اسلامى و آثار اجتماعى آن است. 🔸تمام اشتباه مخالفين ما در همين جاست كه مجوز جنگ را در اسلام چيزى شبيه آنچه در ميان دول متخاصم از اغراض سياسى و اقتصادى است، دانسته اند. در حالى كه اين طور نيست و در اسلام بر اساس و پايه ديگرى استوارست كه با توجّه به آن، افراد مغلوب و اسير، اشخاص صالح و درست و صحيح العملى نخواهند بود. 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 2⃣موضوع مهم و قابل توجّه اينجاست كه بر خلاف آنچه بعضى خيال مى كنند، حكم بردگى درباره اسيران جنگى يك حكم اجبارى نيست، بلكه اين موضوع بسته به صلاحديد پيشواى مسلمانهاست. زيرا پس از آنكه جنگ خاتمه پيدا كرد سربازان موظّفند تمام اسيران را تحت الحفظ به نزد پيشواى اسلام بياورند (هيچكس حق كشتن آنها را ندارد!) او يكى از سه موضوع را، با در نظر گرفتن مصالح و شرايط زمان و مكان، درباره آنها اجرا مى كند يا دستور مى دهد آنها را بدون قيد و شرط آزاد كنند يا اگر صلاح دانست در مقابل پرداخت دستور آزادى آنها را صادر مىكند.و يا اگر مصلحت اقتضا كند حكم به «استرقاق» و بنده بودن آنها مىنمايد. همان طور كه ملاحظه مى شود حكم استرقاق يك حكم الزامى نيست و كاملًا «قابل انعطاف» است و در صورتى كه مقتضى باشد به كلى مى توان از آن چشم پوشيد. 📚مسالک ج 1 کتاب جهاد فصل مربوط به اسران جنگی 👌مطابق تصريح دانشمندان اسلامى، حكومت اسلامى حتماً بايد آنچه صلاح به حال مسلمانهاست از اين سه موضوع انتخاب كند. يعنى اگر در يك زمان اوضاع و احوال محيط ايجاب كند كه اسيران جنگى به صورت برده درآيند. يعنى مثلًا تربيت و اصلاح آنها جز به اين راه نشود و زندان و بازداشتگاه به صورت كنونى براى نگهدارى اسيران وجود نداشته باشد اين حكم اجرا خواهد شد. اما اگر با در نظر گرفتن شرايط زمانى و مكانى ضرورتى احساس نگردد و زيان داشته باشد (همانند زمان ما) بطور الزام بايد از آن صرف نظر كرد و يكى از دو حكم ديگر كه اقرب به صلاح است اجرا شود).و با توجّه به اين معنا جاى ايرادى در مورد اسيران جنگى اسلامى باقى نخواهد ماند. 📚اسلام و آزادی بردگان ص 13 ❕خلاصه آنکه اسلام تنها د
🤔 ❔بنده پاسخ شما را در مورد برنامه اسلام برای آزادی تدریجی بردگان مطالعه کردم ❗️صحیح است که اسلام برای آزادی بردگان داشته اما چرا اجازه برده گیری را به مسلمین داد ❕چرا به اسارت گرفتن در اسلام جایز بوده است ❗️❗️ 💠💠 👌بله آخرين ايرادى را كه ممكن است در موضوع بردگى بر اسلام بگيرند اين است كه درست است اسلام برنامه براى آزادى بردگان ترتيب داده؛ ولى معلوم نيست چرا اسلام وسيله ‏اى براى ايجاد بردگى بدست مردم مى‏ دهد، و اجازه مى ‏دهد اسيران جنگى را سربازان مسلمان به عنوان «برده» خريد و فروش كنند؟! 👌اين آخرين چيزى است كه ممكن است به ما بگويند اما اگر در قضاوت عجله نكنيم و با دقت مطلب را مورد بررسى وتحليل قرار دهيم آن هم حل خواهد شد. ولى در هر حال بايد دانست كه اين ايراد را دول امروز و كسانى كه طرفدار و يا مقلد و پيرو آنها هستند حق ندارند بكنند؛ زيرا معامله ‏اى كه فاتحين آنها با اسيران جنگى خود مى ‏نمايند، و مطالبى كه عدّه ‏اى از آنها پس از آزاد شدن از طرز رفتار دول فاتح نقل مى‏ كنند روشن مى‏ سازد كه اين اسارت بدترين نوع بردگى خشونت ‏آميز است گو اين‏كه حاضر نيستند اين كلمه را در چنين مواردى بكار برند؛ از جمله اين‏كه دول فاتح پس از جنگ جهانى دوّم كارى بر سر ملل مغلوب آوردند كه راستى بردگى در برابر آن صد شرف داشت . ❕در هر حال در اين‏جا به دو نكته بايد توجه داشت ؛ 1⃣براى پى بردن به وضع اسراى جنگى در اسلام؛ بايد ديد اسلام با چه اشخاصى مى ‏جنگد و حدود مقرّرات جهاد در اسلام چيست، بطور خلاصه بايد گفت: جهاد در اسلام افراد بى‏ ايمانى است كه حاضر به هيچ‏گونه سازش با قوانين الهى و حق و عدالت نيستند، و در برابر هيچ منطقى سر تسليم فرود نمى ‏آورند و درصدد نابودی اسلام و مسلمین هستند ، زيرا روشن است كه اسلام به خاطر يك سلسله اغراض سياسى خاص يا منافع اقتصادى با كسى نمى ‏جنگد، اختلافات نژادى و منطقه‏ اى و تزاحم و اصطكاك منافع مادى ملت‏ها در اسلام مجوز جنگ نيست، جهاد در اسلام به صورت «حق» و «باطل»، و «عدالت» و «ظلم» و در مسير آزادى انسانها است. 🔸اگر مقرّرات جهاد اسلامى درست و به دقت رعايت شود كسانى كه در جبهه مخالف قرار دارند طبعاً كسانى خواهند بود كه حاضر به هيچ گونه سازش با حق نيستند و اجراى اصول عدالت اسلامى را با منافع خود مى ‏بينند، و از آشفتگى اجتماع و گمراهى مردم پشتيبانى مى‏ كنند و خلاصه: يك موجود ضد بشرى و طرفدار جهل و فساد خواهند بود. ❕و اگر در زمان اين مقرّرات درست رعايت نمى‏ شده و افرادى را به ظلم و ستم برده و بنده مى‏ ساختند، مربوط به اسلام نيست، زيرا بحث ما درباره قوانين اسلامى و آثار اجتماعى آن است. 🔸تمام اشتباه مخالفين ما در همين جاست كه مجوز جنگ را در اسلام چيزى شبيه آنچه در ميان دول متخاصم از اغراض سياسى و اقتصادى است، دانسته‏ اند. در حالى كه اين طور نيست و در اسلام بر اساس و پايه ديگرى استوارست كه با توجّه به آن، افراد مغلوب و اسير، اشخاص صالح و درست و صحيح العملى نخواهند بود. 🔸ادامه 👇
🤔 ❔ما شیعیان اعتقاد داریم حکومت امام زمان قوی ترین حکومت تاریخ خواهد بود.حتی قویتر از حکومت حضرت سلیمان اما در ایه ۳۲یا۳۳ سوره (ص) حضرت سلیمان به خداوند می فرماید «مرا ببخش و به من حکومتی عطا فرما که بعد از من هیچ کسی شایسته ان نباشد(یعنی به هیچ کسی بعد از من ندهی)». ایا این ایه با ما منافات دارد یا نه❗️❗️ 💠💠 👌خداوند دعای حضرت سلیمان را چنین منعکس می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا ببخش و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچکس نباشد که تو بسیار بخشنده ای ، ما را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش به نرمی حرکت کند و به هر جا می خواهد برود و شیاطین را مسخر او ساختیم ...» 🔶ص 35- 37 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ 👌سلیمان از خداوند یک نوع حکومت می خواست که توأ م با ویژه ای بوده باشد، و حکومت او را از سایر حکومتها مشخص کند زیرا می دانیم هر پیامبری معجزه مخصوص به خود داشته موسی معجزه عصا و ید بیضا داشت، آتش برای ابراهیم سرد و خاموش شد، معجزه صالح ناقه مخصوص او بود، و معجزه پیامبر اسلام قرآن مجید بود، سلیمان نیز حکومتی داشت آمیخته با الهی، حکومت بر بادها، و شیاطین، با ویژگیهای بسیار دیگر . 💠و این برای پیامبران عیب و نقصی محسوب نمی شود که برای خود معجزه ویژه ای کنند، تا وضع آنها را کاملا مشخص کند، بنابراین هیچ مانعی ندارد که دیگران حکومتهای وسیعتر و گسترده تر از سلیمان پیدا کنند اما آن را نخواهند داشت . ❕شاهد این سخن آیات بعد از این آیه است که در حقیقت اجابت این درخواست سلیمان را منعکس ساخته و سخن از تسخیر باد و شیاطین می گوید، و می دانیم این موضوع از ویژگیهای سلیمان بود . 👌و از اینجا پاسخ این سوال که می گوید طبق عقیده ما مسلمانان حکومت مهدی علیه السلام حکومتی است جهانی و مسلما تر از حکومت سلیمان، روشن می شود . ❕زیرا با تمام وسعتی که حکومت حضرت مهدی علیه السلام دارد و با همه امتیازاتی که آنرا از سایر حکومتها مشخص می کند، از نظر ویژگیها و خصوصیات با حکومت سلیمان متفاوت است، و این حکومت سلیمان خودش بوده . ❕خلاصه اینکه سخن از کم و زیاد و افزون طلبی و انحصارجوئی نیست، سخن از این است که کمال نبوت در این است که از نظر معجزات ویژگیهائی داشته باشد که آنرا از نبوت انبیای دیگر مشخص کند، و سلیمان طالب این بود . 📚تفسیر ج19 ص283 👌البته در روایات ما آمده است که خداوند به امامان گرامی تمام معجزات انبیاء را داده است و امام مهدی نیز می تواند در حکومت خود از بادها و ...که به سلیمان نبی داده شده است استفاده کند ؛ 📚بحار الانوار ج27 ص29 باب 13 انهم یقدرون علی جمیع معجزات الانبیاء و ج26 ص159 باب 12 انهم اعطوا ما اعطاه الله الانبیاء ❕اما با توجه به دعا و درخواست حضرت سلیمان ، مهدی علیه السلام از برخی خصوصیاتی که در حکومت سلیمان بود و حکومت او را از سایر حکومت ها متمایز می کرد با خودش استفاده نمی کند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اگر منظور از اولی الامر امامان معصوم هستند چرا خداوند آنان را رفع اختلاف معرفی نمی کند و می گوید اگر در چیزی اختلاف کردید آن را به خدا و رسولش باز گردانید ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « ای کسانی که ایمان آورده اید ، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا را و اولی الامر را ، و هرگاه در چیزی نزاع کردید آن را به خدا و پیامبر دهید ، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید ، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است » 🗯نساء 59 ❕در این که منظور از اولی الامر امامان معصوم علیهم السلام می باشند ، جای هیچ شکی نیست و روایات متعددی از کتب شیعه و اهل سنت این را تایید می کند ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2975 ❔حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این است ؛ 💠« اگـر مـنـظـور از اولوا الامـر امـامـان و رهـبـران مـعـصـوم اسـت، پـس چـرا در ذیل آیه که مسئله تنازع و اختلاف مسلمانان را بیان میکند میگوید اگر در چیزی اختلاف کردید آن را به خدا و پیامبر ارجـاع دهید و سـخـنـی از اولوا الامـر بـه مـیـان نـیـامـده و حل اختلاف تنها خدا (کتاب الله، قرآن) و پیامبر (سنت) معرفی شده است. 👌در پاسخ این ایراد باید گفت: 🔶اولا ؛ این ایراد تفسیر دانشمندان شیعه نیست بـلکـه بـه سـایر تفسیرها نیز با کمی دقت متوجه میشود . 🔶 ثانیا شکی نیست که منظور از اخـتـلاف و تـنـازع در جـمـله فـوق، اخـتـلاف و در احـکـام اسـت نـه در مـسـائل مـربـوط بـه جـزئیـات حـکـومـت و رهـبـری مـسـلمـیـن، زیـرا در ایـن مـسـائل مـسـلمـا بـایـد از اولوا الامـر اطـاعـت کـرد (هـمـانـطـور کـه در جـمـله اول آیـه تـصـریـح شده) بنابراین منظور از آن اختلاف در احکام و قوانین کلی اسلام است که تشریع آن با خدا و پیامبر است زیرا میدانیم امام فقط مـجـری احـکـام است، نه قانونی وضع میکند، و نه نسخ میکند، بلکه همواره در مسیر اجرای احـکـام خـدا و سـنـت پـیـامـبـر است، و لذا در احادیث اهلبیت میخوانیم که اگر از ما سخنی بر خلاف کتاب الله و سخن پیامبر نـقـل کـردنـد نـپـذیـریـد، مـحـال اسـت مـا چـیـزی بـر خـلاف کـتاب الله و سنت پیامبر بگوئیم. ❕بنا بر این نخستین مرجع حل اختلاف مردم در احکام و قوانین اسلامی خدا و پیامبر است که بر او وحی میشود و اگر امامان معصوم بیان حکم مـیـکـنـنـد، آن نـیز از خودشان نیست بلکه از کتاب الله و یا علم و دانشی است که از پیامبر به آنها رسیده است و به این ترتیب علت عدم ذکر اولوا الامر در ردیف مراجع حل اختلاف در احکام روشن می شود. 🔷البته اگر می بینیم در آیه 83 همین سوره برای حل بعضی از مشکلات ارجاع به الوالامر داده شده است منظور از آن، اختلاف در احکام و کلی شرع نیست، بلکه همانطور که در تفسیر آیه مزبور آمده است درباره مسایل مربوط اجرای احکام است. 📚تفسیر نمونه ج3 ص487 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA