eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔کلیپی از آقای منتشر می شود که ایشان می گوید اگر پرداخت خمس در اسلام واجب است چرا در صدر اسلام و زمان پیامبر و امام علی نمی گرفتند ❗️مگر می شود که چیزی واجب باشد اما آنها نگیرند ❕❕ 💠💠 👌اگر منظور از صدر اسلام زمان ائمّه عليهم السلام باشد، جواب است، زيرا همانطور كه از بحثهاى گذشته استفاده شد ، بسيارى از ائمّه هدى عليهم السلام در عصر خود نه تنها خمس ارباح مكاسب (درآمد انواع كسبها) را مى گرفتند، بلكه به مردم دستور مؤكّد مى دادند كه در پرداخت اين خمس كوتاهى نكنند، و حتّى وكلا و نمايندگان مخصوص براى جمع آورى اين خمس معيّن فرموده بودند و اشخاصى مانند «علىّ بن مهزيار» و «ابوعلى بن راشد» و امثال آنها اين وظيفه را به عهده داشتند. 📚رجوع کنید ، وسائل الشیعه ج9 ص499 باب 8 ❕و اگر منظور از اسلام خصوص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام بوده باشد، بايد گفت كه غير از غنائم جنگى، از معادن و گنجها و همچنين غوص (جواهراتى كه بوسيله غوّاصى از درياها بيرون آورده مىشود) در عصر آنها خمس گرفته شده است و گواه اين موضوع در سنن نقل شده كه در زمان على عليه السلام شخصى گنجينهاى پيدا كرد و خدمت امام آمد؛ فرمود: چهار پنجم آن مال تو است و خمس آن مال ما است. 📚سنن بیهقی ج4 ص156 ❕ همچنين در همان كتاب كه از منابع معروف اهل تسنّن است از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «در «» خمس است؛ پرسيدند منظور از ركاز چيست؟ فرمود طلا و نقرهاى كه خداوند از روز نخست در زمين آفريده است. 📚سنن بیهقی ج4 ص152 👌در كتاب نيز حديث مفصّلى در زمينه همين موضوع مربوط به عصر على عليه السلام ديده مىشود كه شخصى «ركازى» (معدن يا گنجينه اى) در عصر على عليه السلام پيدا كرد، هنگامى كه على عليه السلام از آن آگاه شد به او فرمود خمس آن را بياور و تحويل بده. 📚الکافی ج5 ص315 👌پيامبر گرامی نیز در نامه هاى خود كراراً دستور مى داد كه در خمس است، و مردم بايد خمس آن را بپردازند و «سيوب» بر وزن «عيوب» جمع «سيب» بر وزن «غيب» به معنى معادن و گنجها است و نتيجه مىگيريم كه در غير غنائم جنگى در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دستور خمس داده شده بود، و در نامه هاى خود آن را از مردم مطالبه مىكرد. 📚مکاتیب الرسول ص 397 و 405 ❕امّا اين سؤال باقى ماند كه آيا در عصر پيغمبر و على عليهما السلام از ارباح مكاسب (درآمدهاى و كار) نيز خمس گرفته شده است يا نه؟ 👌در پاسخ مىگوئيم بر اساس روایات صریح اهل سنت ، پیامبر گرامی زمانی که مردم کافی را بدست آورده بودند از آنها این نوع خمس را دریافت می کرد که در گذشته پیرامون آن مفصل بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5421 👌 اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم و بگویبم اسناد تاريخى در اين زمينه به دست ما نيامده است كه خمس ارباح مكاسب را پيامبر و على عليهما السلام گرفته باشند، ولى اين موضوع هيچگونه اشكالى در زمينه اين حكم ايجاد نمیكند. ❕زيرا گرفتن و بخشودن اين ماليات اسلامى در اختيار حكومت اسلام است، كه خود را بی نياز و يا مردم را در زحمت ببيند مى تواند آن را ببخشد ولى هنگامى كه خود نياز داشته باشد و در مردم توانائى آن را ببيند مى تواند آن را بگيرد، همانطور كه امامان بعد، بعضى آن را مى گرفتند و بعضى با توجّه به وضع مردم و يا وضع بيت المال، آن را مى بخشيدند. 📚وسائل الشیعه ج9 ص543 باب 4 از ابواب الانفال ❕در عصر پيامبر و على عليه السلام غنائم فراوانى از طريق جنگها و همچنين درآمد زيادى از طريق زمينهاى خراجى كه مالالاجاره آنها به بيت المال مى ريخت عايد حكومت اسلامى مى شد، رقم اين غنيمتهاى جنگى گاهى بقدرى زياد بود كه خمس آن به تنهائى مى توانست قسمت عمده مشكل مالى حكومت اسلام را برطرف سازد و همچنين درآمد زمينهاى خراجى نيز گاهى بقدرى زياد بود كه بيت المال سرشار از اموال مى شد، و در اين شرايط نيازى به گرفتن ارباح مكاسب نبود و لذا آن را عملًا به مردم بخشيدند. ❕در اسلام كه نياز بيت المال به منابع درآمد شديد بود نيز وضع مسلمانان آنچنان آشفته و پريشان و ضعيف بود كه دادن خمس علاوه بر زكوة، براى آنها طاقتفرسا بود، و به همين دليل خمس گرفته نشد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔کلیپی از آقای منتشر می شود که ایشان می گوید اگر پرداخت خمس در اسلام واجب است چرا در صدر اسلام و زمان پیامبر و امام علی نمی گرفتند ❗️مگر می شود که چیزی واجب باشد اما آنها نگیرند ❕❕ 💠💠 👌اگر منظور از صدر اسلام زمان ائمّه عليهم السلام باشد، جواب است، زيرا همانطور كه از بحثهاى گذشته استفاده شد ، بسيارى از ائمّه هدى عليهم السلام در عصر خود نه تنها خمس ارباح مكاسب (درآمد انواع كسبها) را مى‏ گرفتند، بلكه به مردم دستور مؤكّد مى‏ دادند كه در پرداخت اين خمس كوتاهى نكنند، و حتّى وكلا و نمايندگان مخصوص براى جمع ‏آورى اين خمس معيّن فرموده بودند و اشخاصى مانند «علىّ بن مهزيار» و «ابوعلى بن راشد» و امثال آنها اين وظيفه را به عهده داشتند. 📚رجوع کنید ، وسائل الشیعه ج9 ص499 باب 8 ❕و اگر منظور از اسلام خصوص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام بوده باشد، بايد گفت كه غير از غنائم جنگى، از معادن و گنجها و همچنين غوص (جواهراتى كه بوسيله غوّاصى از درياها بيرون آورده مى‏شود) در عصر آنها خمس گرفته شده است و گواه اين موضوع در سنن نقل شده كه در زمان على عليه السلام شخصى گنجينه‏اى پيدا كرد و خدمت امام آمد؛ فرمود: چهار پنجم آن مال تو است و خمس آن مال ما است. 📚سنن بیهقی ج4 ص156 ❕ همچنين در همان كتاب كه از منابع معروف اهل تسنّن است از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «در «» خمس است؛ پرسيدند منظور از ركاز چيست؟ فرمود طلا و نقره‏اى كه خداوند از روز نخست در زمين آفريده است. 📚سنن بیهقی ج4 ص152 👌در كتاب نيز حديث مفصّلى در زمينه همين موضوع مربوط به عصر على عليه السلام ديده مى‏شود كه شخصى «ركازى» (معدن يا گنجينه ‏اى) در عصر على عليه السلام پيدا كرد، هنگامى كه على عليه السلام از آن آگاه شد به او فرمود خمس آن را بياور و تحويل بده. 📚الکافی ج5 ص315 👌پيامبر گرامی نیز در نامه‏ هاى خود كراراً دستور مى‏ داد كه در خمس است، و مردم بايد خمس آن را بپردازند و «سيوب» بر وزن «عيوب» جمع «سيب» بر وزن «غيب» به معنى معادن و گنجها است و نتيجه مى‏گيريم كه در غير غنائم جنگى در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دستور خمس داده شده بود، و در نامه‏ هاى خود آن را از مردم مطالبه مى‏كرد. 📚مکاتیب الرسول ص 397 و 405 ❕امّا اين سؤال باقى ماند كه آيا در عصر پيغمبر و على عليهما السلام از ارباح مكاسب (درآمدهاى و كار) نيز خمس گرفته شده است يا نه؟ 👌در پاسخ مى‏گوئيم بر اساس روایات صریح اهل سنت ، پیامبر گرامی زمانی که مردم کافی را بدست آورده بودند از آنها این نوع خمس را دریافت می کرد که در گذشته پیرامون آن مفصل بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5421 👌 اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم و بگویبم اسناد تاريخى در اين زمينه به دست ما نيامده است كه خمس ارباح مكاسب را پيامبر و على عليهما السلام گرفته باشند، ولى اين موضوع هيچ‏گونه اشكالى در زمينه اين حكم ايجاد نمی‏كند. ❕زيرا گرفتن و بخشودن اين ماليات اسلامى در اختيار حكومت اسلام است، كه خود را بی نياز و يا مردم را در زحمت ببيند مى ‏تواند آن را ببخشد ولى هنگامى كه خود نياز داشته باشد و در مردم توانائى آن را ببيند مى ‏تواند آن را بگيرد، همانطور كه امامان بعد، بعضى آن را مى‏ گرفتند و بعضى با توجّه به وضع مردم و يا وضع بيت ‏المال، آن را مى‏ بخشيدند. 📚وسائل الشیعه ج9 ص543 باب 4 از ابواب الانفال ❕در عصر پيامبر و على عليه السلام غنائم فراوانى از طريق جنگها و همچنين درآمد زيادى از طريق زمين‏هاى خراجى كه مال‏الاجاره آنها به بيت‏ المال مى‏ ريخت عايد حكومت اسلامى مى‏ شد، رقم اين غنيمتهاى جنگى گاهى بقدرى زياد بود كه خمس آن به تنهائى مى‏ توانست قسمت عمده مشكل مالى حكومت اسلام را برطرف سازد و همچنين درآمد زمين‏هاى خراجى نيز گاهى بقدرى زياد بود كه بيت ‏المال سرشار از اموال مى‏ شد، و در اين شرايط نيازى به گرفتن ارباح مكاسب نبود و لذا آن را عملًا به مردم بخشيدند. ❕در اسلام كه نياز بيت‏ المال به منابع درآمد شديد بود نيز وضع مسلمانان آنچنان آشفته و پريشان و ضعيف بود كه دادن خمس علاوه بر زكوة، براى آنها طاقتفرسا بود، و به همين دليل خمس گرفته نشد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❕ادامه پاسخ 👇👇👇 👌 و بدينسان مسائل و معارف و احكام را امام مطرح مى‏ كند كه براى مردم ناشناخته است و آن‏ها را آيين جديد و كتاب تازه مى‏ انگارند و گه‏گاه با امام بر سر اين مسائل درگير نيز مى ‏شوند، و در اين صورت جنگ با خودى و اسلامى رخ مى ‏دهد. ❕فرازهايى از دعاى ندبه از اين چگونگى پرده برداشته مى‏ گويد: «كجا است آن‏كسى كه براى تجديد و زنده كردن فرايض و سنن (آيين اسلام كه محو و فراموش شده) ذخيره شده است؟ است آن‏كسى كه براى برگرداندن (حقايق) ملّت و شريعت (دين مقدّس اسلام) برگزيده شده است؟ كجاست آن‏كه براى احيا و زنده كردن كتاب آسمانى قرآن و حدودش مورد اميد و آرزوست؟ كجا است ‏ كننده نشانه‏ هاى دين و اهل آن؟ ...». 📚اقبال الاعمال ص 504 👌پاسخ را با اين فرمايش امام صادق عليه السّلام به پايان مى‏ بريم كه تأمّل در آن بسيار مهمّ و ضرورى است. ايشان فرمود: «همانا كه قائم ما قيام فرمايد، از نادانى مردم افزون بر آنچه به پيامبر از نادانى مردم رسيده بود، به وى مى‏ رسد. سؤال شد چگونه؟ فرمود: زمانى كه رسول خدا مبعوث شد، مردم سنگ و تخته‏ سنگ‏هاى بزرگ و چوب و مجسمه ‏هاى چوبى مى پرستيدند، اما هنگامى كه ما قيام نمايد، مردم كتاب خدا «قرآن» را تأويل نموده و با بحث ‏وجدل مى‏ نمايند». 📚کتاب الغیبه ، نعمانی ص 296 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔کلیپی از آقای منتشر می شود که ایشان می گوید اگر پرداخت خمس در اسلام واجب است چرا در صدر اسلام و زمان پیامبر و امام علی نمی گرفتند ❗️مگر می شود که چیزی واجب باشد اما آنها نگیرند ❕❕ 💠💠 👌اگر منظور از صدر اسلام زمان ائمّه عليهم السلام باشد، جواب است، زيرا همانطور كه از بحثهاى گذشته استفاده شد ، بسيارى از ائمّه هدى عليهم السلام در عصر خود نه تنها خمس ارباح مكاسب (درآمد انواع كسبها) را مى‏ گرفتند، بلكه به مردم دستور مؤكّد مى‏ دادند كه در پرداخت اين خمس كوتاهى نكنند، و حتّى وكلا و نمايندگان مخصوص براى جمع ‏آورى اين خمس معيّن فرموده بودند و اشخاصى مانند «علىّ بن مهزيار» و «ابوعلى بن راشد» و امثال آنها اين وظيفه را به عهده داشتند. 📚رجوع کنید ، وسائل الشیعه ج9 ص499 باب 8 ❕و اگر منظور از اسلام خصوص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام بوده باشد، بايد گفت كه غير از غنائم جنگى، از معادن و گنجها و همچنين غوص (جواهراتى كه بوسيله غوّاصى از درياها بيرون آورده مى‏شود) در عصر آنها خمس گرفته شده است و گواه اين موضوع در سنن نقل شده كه در زمان على عليه السلام شخصى گنجينه‏اى پيدا كرد و خدمت امام آمد؛ فرمود: چهار پنجم آن مال تو است و خمس آن مال ما است. 📚سنن بیهقی ج4 ص156 ❕ همچنين در همان كتاب كه از منابع معروف اهل تسنّن است از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «در «» خمس است؛ پرسيدند منظور از ركاز چيست؟ فرمود طلا و نقره‏اى كه خداوند از روز نخست در زمين آفريده است. 📚سنن بیهقی ج4 ص152 👌در كتاب نيز حديث مفصّلى در زمينه همين موضوع مربوط به عصر على عليه السلام ديده مى‏شود كه شخصى «ركازى» (معدن يا گنجينه ‏اى) در عصر على عليه السلام پيدا كرد، هنگامى كه على عليه السلام از آن آگاه شد به او فرمود خمس آن را بياور و تحويل بده. 📚الکافی ج5 ص315 👌پيامبر گرامی نیز در نامه‏ هاى خود كراراً دستور مى‏ داد كه در خمس است، و مردم بايد خمس آن را بپردازند و «سيوب» بر وزن «عيوب» جمع «سيب» بر وزن «غيب» به معنى معادن و گنجها است و نتيجه مى‏گيريم كه در غير غنائم جنگى در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دستور خمس داده شده بود، و در نامه‏ هاى خود آن را از مردم مطالبه مى‏كرد. 📚مکاتیب الرسول ص 397 و 405 ❕امّا اين سؤال باقى ماند كه آيا در عصر پيغمبر و على عليهما السلام از ارباح مكاسب (درآمدهاى و كار) نيز خمس گرفته شده است يا نه؟ 👌در پاسخ مى‏گوئيم بر اساس روایات صریح اهل سنت ، پیامبر گرامی زمانی که مردم کافی را بدست آورده بودند از آنها این نوع خمس را دریافت می کرد که در گذشته پیرامون آن مفصل بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5421 👌 اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم و بگویبم اسناد تاريخى در اين زمينه به دست ما نيامده است كه خمس ارباح مكاسب را پيامبر و على عليهما السلام گرفته باشند، ولى اين موضوع هيچ‏گونه اشكالى در زمينه اين حكم ايجاد نمی‏كند. ❕زيرا گرفتن و بخشودن اين ماليات اسلامى در اختيار حكومت اسلام است، كه خود را بی نياز و يا مردم را در زحمت ببيند مى ‏تواند آن را ببخشد ولى هنگامى كه خود نياز داشته باشد و در مردم توانائى آن را ببيند مى ‏تواند آن را بگيرد، همانطور كه امامان بعد، بعضى آن را مى‏ گرفتند و بعضى با توجّه به وضع مردم و يا وضع بيت ‏المال، آن را مى‏ بخشيدند. 📚وسائل الشیعه ج9 ص543 باب 4 از ابواب الانفال ❕در عصر پيامبر و على عليه السلام غنائم فراوانى از طريق جنگها و همچنين درآمد زيادى از طريق زمين‏هاى خراجى كه مال‏الاجاره آنها به بيت‏ المال مى‏ ريخت عايد حكومت اسلامى مى‏ شد، رقم اين غنيمتهاى جنگى گاهى بقدرى زياد بود كه خمس آن به تنهائى مى‏ توانست قسمت عمده مشكل مالى حكومت اسلام را برطرف سازد و همچنين درآمد زمين‏هاى خراجى نيز گاهى بقدرى زياد بود كه بيت ‏المال سرشار از اموال مى‏ شد، و در اين شرايط نيازى به گرفتن ارباح مكاسب نبود و لذا آن را عملًا به مردم بخشيدند. ❕در اسلام كه نياز بيت‏ المال به منابع درآمد شديد بود نيز وضع مسلمانان آنچنان آشفته و پريشان و ضعيف بود كه دادن خمس علاوه بر زكوة، براى آنها طاقتفرسا بود، و به همين دليل خمس گرفته نشد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔من همواره دیده ام که علمای شیعه از عبدالله بن عباس به خوبی و بزرگی یاد می کنند ❗️برایم جای سوال بود که ابن با این که زمان امام حسین را درک کرد چرا همراه امام حسین به کربلا نرفت ❕آیا از ترس جان بود و او نیز در آخر عمر از اهل بیت منحرف شد ❕❕ 💠💠 👌بى‏ ترديد ابن عباس در ميان امت و مذاهب مختلف شيعه و اهل سنّت، اشتهار به نيكى و علم و دانش و و خرد دارد و از او با القابى مانند «حِبْرالأُمة»، «تَرْجُمانُ الْقُرآنِ» و مانند آن ياد مى‏ شود. او دوران جوانى خود را در خدمت پيامبر اكرم گذراند و حامل احاديث مهمى از آن حضرت بود كه در كتب معتبر نقل شده است. او در تفسير قرآن صاحب نظر بود و از او به عنوان شاگرد على عليه السلام و محب او ياد شده است. 🔸 در جنگهاى على علیه السلام در ركاب او بود، وى در اواخر عمر نابينا شده بود. در سال 68 هجرى، در فتنه پسر زبير، در درگذشت، در حالى كه هفتاد سال عمر داشت. محمّد حنفيّه بر او نماز گزارد. 📚اعیان الشیعه ج 8 ص 55 👌مردى از اهل طائف به كه ابن عباس بيمار بود؛ (همان بيمارى كه در آن دنيا را وداع گفت) نزد او آمد و لحظه ‏اى نشست. ابن عباس بى‏ هوش شد. او را به صحن خانه آوردند. به هوش آمد. گفت: خليل و يار من رسول خدا درباره من خبر داد كه در دوران عمرم دو بار هجرت خواهم كرد؛ هجرتى با رسول خدا داشتم و هجرتى با على عليه السلام و نيز به من خبر داد كه من در پايان عمر نابينا خواهم شد (و چنين شد) ... و نيز به من دستور داد كه از پنج گروه بيزار باشم: از ناكثين (پيمان ‏شكنان) همان‏ها كه در جنگ حاضر شدند و از قاسطين (ظالمان و ستمگران شام) كه در جنگ صفين حاضر شدند و از خوارج كه در ميدان نهروان حضور يافتند و از «قَدَريّه» آنهايى كه شبيه نصارا در دينشان بودند و گفتند: هيچ چيزى مقدر نشده (و همه چيز را خدا به ما تفويض كرده است) و از «مرجئه» آنها كه شبيه يهود در دينشان شدند. گفتند: خدا آگاه‏تر است (كه گناه‏كاران نيز اهل بهشتند) سپس گفت ؛ «خداوندا من بر آنچه على عليه السلام بر آن زنده بود زنده‏ ام و بر آنچه او بدرود حيات گفت مى‏ ميرم» اين سخن را گفت و به جان آفرين تسليم كرد. » 📚بحار الانوار ج 42 ص 152 👌او از جمله كسانى بود كه پس از تصميم امام حسين علیه السلام براى رفتن به كوفه، تلاش مى‏ كرد آن حضرت را از اين بازدارد و بى ‏وفايى كوفيان را يادآورى مى‏ كرد و چون كلماتش در اراده امام تأثير نگذاشت، بشدت متأثّر شد. 📚حیاه الامام الحسین ج 3 ص 25 👌 از كسانى بود كه از شهادت سيد الشهدا خبر داشت و روز عاشورا در مدينه بود و با ديدن خواب و تبديل مشكى كه داشت به خون، از كشته شدن حسين با خبر شد. 📚امالی صدوق ص 480 🔸زمانی که سخنان او بر امام بر نرفتن به کوفه تاثیر نگذاشت خطاب به امام علیه السلام عرضه داشت ؛ « اى پسر دختر پيامبر! فدايت شوم! گويى مرا به سوى خود مى ‏خوانى و از من مى ‏خواهى كه يارى ‏ات كنم! به خدايى كه جز او خدايى نيست، اگر با اين شمشيرم در پيشِ روى تو، چنان ضربه زنم كه شمشيرم، به تمامى، خُرد شود، يك‏صدمِ حقّ تو را نگزارده ‏ام. اينك، پيش روى تو ام. به من، فرمان بده». 👌امام حسین علیه السلام خطاب به او فرمود ؛ « اى ابن عبّاس! تو پسرعموى پدرم هستى و از هنگامى كه تو را شناخته ‏ام، پيوسته به نيكى فرمان مى ‏دهى و به رايزنى ‏هاى حكيمانه مى ‏دادى. او پيوسته از تو خيرخواهى و رايزنى مى ‏خواست و تو به درستى، به او پيشنهاد مى‏ دادى. پس در پناه و پشتيبانى خدا، به مدينه برو و چيزى از خبرهاى تو، بر من پوشيده نمى‏ مانَد » 📚الفتوح ج 5 ص 23 _ مقتل الحسین خوارزمی ج 1 ص 190 👌بنابراین علت عدم حضور ابن عباس ( رضی الله عنه ) در رکاب امام حسین علیه السلام دستور خود امام بود که ابن را مامور مدینه کرد تا اخبار مدینه را به امام گزارش دهد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman