eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔شبهه دیگر کانال نقد اسلام پاسخ دهید: «وقتی علم غیب امامان شیعه از کار می افتد و دست بی گناهی قطع می شود .» ❗️به روایت زیر توجه کنید: « دو نفر نزد علی آمدند و بر علیه شخصی شهادت دادند که او سارق است .علی دست او را قطع کرد و سپس مرد دیگری آمد و آن دو گفتند اشتباه کردیم این سارق است .علی شهادتشان را نپذیرفت و آنها را به دیه شخص اول جریمه کرد( تهذیب الاحکام ج10 ص153- وسائل الشیعه ج18 ص243) ❓چرا علی از علم غیبش استفاده نکرد تا دست بی گناه قطع نشود❔ 💠پاسخ💠 👌آنچه از روایات استفاده می شود آن است که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت با علم غیبشان بین مردم حکمرانی و قضاوت نمی کردند بلکه خداوند آنان را موظف کرده بود تا بین آنان از طریق بینات و قسم خوردن حکم برانند. 🔶پیامبر گرامی فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 📚معانی الاخبار ص279 👌در روایتی آمده است: « زمانی که امام علی ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم غیب نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام صادق فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 👌فلسفه آن نیز روشن است .اگر قرار بود که انبیا و امامان بر طبق علم غیب خودشان حکم بکنند ،تحمل آن حکم بر مردم گران خواهد آمد و آنان آن حکم را قبول نمی کردند .شاهد بر این سخن این است؛ ❗️ امام باقر فرمود: «حضرت داوود از خدای خویش درخواست کرد تا یک داوری از داوری های آخرت را به او نشان دهد. خداوند به او وحی کرد که: ای داوود، من احدی از خلقم را بر آنچه تو خواسته ای مطلع نساخته ام و شایسته نیست کسی جز من بدان داوری کند. حضرت باقر فرمود: با این حال، داوود مجددا از خداوند خواست تا یک داوری از داوری های قیامت را به او نشان دهد. 🔷حضرت فرمود: پس از آن جبرئیل نزد او آمد و گفت: خداوند دعای تو را مستجاب کرد و آنچه خواسته بودی به تو عنایت کرد. ای داوود، اولین دو نفری که فردا نزد تو می آیند داوری میانشان از داوری های قیامت است. 🔷امام فرمود: صبح گاهان داوود در مجلس قضاوت نشست. پیرمردی که جوانی را گرفته بود نزد داوود آمد. جوان شاخه ای انگور در دست داشت. پیرمرد به داوود گفت: ای پیامبر خدا، این جوان به باغستان من وارد شد و درخت انگورم را خراب کرد و بدون اجازه ام از آن خورد و این شاخه انگور را نیز بدون اذن من با خود برداشت .حضرت داوود به جوان گفت: تو چه می گویی؟ جوان اعتراف کرد که چنین کاری را کرده است. 👌خداوند عزوجل به داوود وحی کرد که: «ای داوود، من اگر پرده از داوری های آخرت برایت برگیرم و تو بر پایه آن، میان پیرمرد و جوان داوری کنی نه دلت تاب آن را دارد و نه قوم تو بدان تن می دهند. ای داوود، در گذشته این پیرمرد به زور وارد باغ پدر این جوان شده او را کشته و باغش را غصب کرده و چهل هزار درهم از او گرفته و آن را در کنار باغ دفن کرده است. حال به این جوان شمشیر بده و به او دستور ده که گردن این پیرمرد را بزند. باغ را هم به او تحویل بده و به او دستور ده که فلان جا و فلان جا را بکند و مالش را بردارد.» ❗️حضرت فرمود:« داوود از این جریان وحشت کرد و دل نگران شد و یاران عالم خود را جمع کرد و بدان ها این خبر را باز گفت و داوری را بر پایه وحی الهی، انجام داد.» 📚الکافی ج7 ص421 👌در روایت دیگر آمده است: « مردم بنی اسرائیل از این قضاوت داوود تعجب کردند و با یکدیگر سخن گفتند تا به گوش داوود رسید .لذا داوود از خداوند خواست که این تکلیف و داوری از طریق علم غیب را از او بردارد .خداوند نیز به او وحی کرد که با اتکا به دلائل و شواهد قضاوت کند» 📚الکافی ج7 ص414 🔶حضرت علی نیز در حکم مذکور طبق بینات حکم کردند و مامور به حکمرانی طبق علم غیب نبودند.بنابراین جریان مذکور با علم غیب حضرت منافاتی ندارد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال نظر شیعه در مورد جبر و اختیار چیست یا ما مجبوریم یا مختار یا اگر مختار باشیم با توحید در خالقیت منافاتی ندارد 🗯پاسخ 🔷در این شکی نیست که انسان موجودی مختار است ❗️بهترین دلیل برای اثبات مساله اختیار یکی وجدان فردی و اجتماعی و دیگری تالی فاسدی است که از قول به جبر بدست می اید ❗️وجدان ما می گوید شخصی که دستش بر اثر بیماری رعشه دایما در حال لرزش است با کسی که با اختیار خود دست هایش را بلند می کند و مثلا الله اکبر نماز می گوید و رکوع و سجود به جا می اورد کاملا متفاوت است در اولی هیچ اختیاری از خود نمی بیند ولی در دومی کاملا خودرا مختار می انگارد 👌وجدان عمومی نیز به یقین طرفدار همین امر است هیچ کس سارقان و قاتلان و محتکران و مفسدان را با جبر تبرئه نمی کند بلکه انها را بدست عدالت و مجازات می سپارد ونیز همه نیکوکاران ،خیرین و افراد ممتاز در اکتشافات علمی و امثال ان را تشویق می کنند ا ❗️درحالی که اگر انسان در کار خود مجبور بود نه ان مجازات ها عادلانه بود و نه این تشویق ها منطقی به نظر می رسید ❗️تالی فاسد قول به جبر این است که مساله بعثت انبیا و نزول کتابهای اسمانی و معاد و سوال برزخ و قیامت و بهشت و دوزخ بنابر عقیده جبر همگی زیر سوال می رود 👌اگر خداوند عاصیان و ظالمان را مجبور به ظلم و عصیان کرده چگونه عدالت و حکمت او اجازه می دهد انها را به دوزخ ببرد واگر صالحان را به کارهای نیک مجبور کرده بردن انها به بهشت حکیمانه نیست چون از نزد خود کاری انجام نداده اند » 📚پیام امام امیر المومنین،ایت الله مکارم،ج 12 ص 470 ❗️امام رضا فرمود: « کسی که معتقد به جبر باشد به او زکات ندهید و شهادتش را قبول نکنید» 📚توحید،صدوق،ص 362 ❗️و فرمود: « خداوند عادلتر و حیکمتر از ان است که بندگان را مجبور به معاصی کند ( سپس عذابشان کند) 📚همان مدرک 🗯نظر ما در این مساله نظریه معروف « امر بین الامرین» می باشد به این توضیح: 🗯انسان در انجام افعال خود مختار و آزاد است ولی نباید فراموش کرد که تمام قدرت و نیرو و حتی آزادی اراده او از سوی خداست او است که همه این نیروها را به انسان داده و او است که می خواهد انسان آزاد باشد و به این ترتیب اعمال انسان در عین این که مستند به خود اوست مستند به خدا نیز می باشد و از دائره خلقت او خارج نیست همان گونه که اعتقاد به اصل وجود انسان چون وجود است وابسته موجب شرک نمی شود. ❗️به این بیان توحید در خالقیت نیز حفظ می شود. 🔴توجه به مثال زیر می تواند حقیقت را روشن کند: 🗯بسیاری از قطارها با نیروی برق کار می کنند برقی که از یک شبکه سراسری در امتداد خط کشیده شده و قطار از طریق حلقه ای با آن در ارتباط است راننده چنین قطاری مسلما در کار خود آزادی عمل دارد ولی با این حال سر نخ در اینجا به دست دیگری است همان کسی که نیروی برق سراسری خط را کنترل می کند زیرا هر لحظه اراده کند می تواند جریان برق را با فشار یک دکمه قطع کند و قطار را در همانجا متوقف سازد . 🔶پس او می تواند بگوید حرکت قطار به اراده و خواست من است و راننده قطار نیز می تواند همین سخن را بگوید و هر دو درست می گویند منتها این دو فاعل در طول هم قرار دارند یکی در مرحله اول و بالاتر و دیگری در مرحله دوم و پایین تر و وابسته پس فعل به هر دو نسبت داده می شود ولی با این حال راننده قطار در برابر کار خود دقیقا مسوول است و نه مجبور 🗯بنا بر این اعتقاد به آزادی اراده انسان هر گز به معنای شرک در خالقیت نخواهد بود و این همان « اصل امر بین الامرین» در عقیده شیعه است 📚تفسیر موضوعی پیام قران،ایت الله العظمی مکارم،ج3 ص370 🗯امام صادق فرمود: « ما اهل بیت می گوییم نه انسان مجبور است و نه آزادی مطلق دارد ( تا توحید در خالقیت خراب شود) بلکه امری بین این دو امر می باشد» 📚بحار الانوار ج5 ص12 📚الکافی،ج1 ص160 🗯شیخ صدوق در بیان عقاید شیعه در مورد مساله جبر و اختیار چنین می نویسد: « اعتقاد ما در این مساله همان سخن امام صادق است که فرمود : « نه جبر و نه تفویض و آزادی مطلق بلکه امر بین الامرین» 📚اعتقادات الامامیه،ص29 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا در ماه با کسانی که روزه خواری می کنند برخورد می شود ❗️مگر افراد ندارند❕آیا برای این برخورد کردن مستند روایی وجود دارد❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که روزه خواری ماه عمل بسیار و زشتی تلقی می شود تا آنجا امام صادق علیه السلام فرمود: « هر کس یک روز از ماه رمضان را ، روزه کند ، روح از او خارج می شود» 📚 ج2 ص118 👌در روایات متعددی وارد شده است که باید با این گونه افراد برخورد شود و این افراد مشمول و مجازات می شوند ؛ 📚 الشیعه ج10 ص248 باب2 🔷این محدودیت با آزادی انسان در دینداری ندارد. هر فردی است که مسلمان شود یا نه؛ ولی در محیط اجتماعی تابع و سنت های جامعه است. 💭 روزه خواری در انظار از حالت فردی و شخصی به حالت اجتماعی در می آید که افراد در جامعه مجاز به انجام هر کاری نیستند. هر فردی در خود می تواند روزه خوار ی کند که اگر بدون عذر باشد گنهکار است؛ ولی روزه خواری در اجتماع، موجب تضییع دیگران و بی حرمتی به عقاید افراد جامعه و ریختن قبح می گردد و به تدریج روزه خواری برای سایر افراد جامعه نیز رنگ عادی را به خود می گیرد. زیرا بین عمل حرام و تظاهر به عمل حرام تفاوت است. 👌در نتیجه هیچ فردی اعم از مسلمان و غیر مسلمان، مسافر و غیر مسافر حق در انظار عمومی را ندارد. هر شخصی که در فضای کشور اسلامی زندگی می کند باید به این قانون بگذارد.فرد روزه خوار علاوه بر بی حرمتی به احکام و قوانین اسلامی، به صورت علنی و آشکار بیان می کند که رعایت دیگران، برایش اهمیتی ندارد؛ لذا مستوجب عقوبت است. 👌 زندگانی دسته جمعی برای افراد بشر دارای وبرکات فراوانی است ولی در مقابل آن محدودیت هایی نیز برای او می آورد 🔷در زندگی سرنوشت افراد بهم مربوط است وافراد در سرنوشت هم اثر دارند . در اجتماع چیزی به عنوان « »وجود ندارد و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک « اجتماعی» درآید وبه همین دلیل منطق وعقل به افراد اجازه می دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هرگونه تلاش و کوششی خود داری نکنند 🔶 گرامی فرمود: " یک فرد گنهکار در میان همانند کسی است که با جمعی سوار شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد تبری برداشته وبه سوراخ کردن موضعی که در آن نشسته بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند در جواب بگوید من در سهم خود تصرف می کنم اگر دیگران اورا از این عمل خطرناک باز ندارند طولی نمی کشد که آب دریا به داخل نفوذ کرده ویکباره همگی در دریا غرق می شوند» 📚 احمد ج4 ص268 📚 الفصاحه ص836 👌 پیامبر گرامی با این مثال جالب منطقی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را مجسم ساخته و حق نظارت بر اجتماع و برخورد با هنجار شکنان اجتماعی را یک حق طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشت ها است می داند 📚 نمونه ج3 ص38 🔶روشن است که اگر این ها نباشد به تدریج قبح گناه ریخته و ارتکاب گناه برای افراد آسان میشود‌. 📝 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔ما می گوییم که آیه تطهیر تنها شامل پنج تن آل عبا میشود و وقتی آیه نازل شد پیامبر امام علی و زهرا و حسنین را به عنوان اهل بیت معصوم معرفی کرد.با این وجود ما با آیه تطهیر تنها عصمت پنج تن را ثابت می کنیم بقیه امامان چی مگه اونا معصوم نیستند .عصمت اونا که با آیه تطهیر ثابت نمیشود❔ 👌پاسخ: ❗️از این سوال به دو وجه می توان پاسخ داد؛ 1⃣آنها که در آن زمان در حیات بودند همان پنج نفر بودند و بقیه بعدا به وجود آمدند و همان صفات از جمله عصمت را از پیامبر و پدران خود به ارث برده اند. 👌پیامبر گرامی فرمود: «تمام امامان در فضل و منزلت نزد خداوند یکسان هستند» 📚اثباه الهداه ج2 ص237 📚بحار الانوار ج25 ص356 👌امام صادق فرمود: «فضل و صفات اولین ما به آخرین ما منتقل می شود » 📚بحار الانوار ج25 ص363 👌در روایات متعددی نیز وارد شده است که تمام امامان از نور و طینت واحدی تشکیل یافته اند و در صفات برابر هستند. 📚بحار الانوار ج25 ص1 باب1 « باب در این که امامان از نور و طینت واحده ای تشکیل یافته اند» 2⃣کسانی که عصمت آنان به مقتضای آیه تطهیر ثابت شده است تصریح به عصمت سایر امامان کرده اند. 👌پیامبر گرامی فرمود: «من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین مطهر و معصوم هستیم» 📚کمال الدین ج1 ص28 👌وفرمود: «هرکس می خواهد رستگار شود به علی و امامان از فرزندانش تمسک کند زیرا آنان برگزیدگان الهی بوده و از هر گناه و خطایی معصوم هستند» 📚عیون الاخبار ج2 ص57 📚امالی صدوق ص583 ❗️امام علی فرمود: «خداوند امر به اطاعت اولی الامر « امامان» کرده است زیرا انان معصوم و مطهر هستند و امر به معصیت نمی کند» 📚علل الشرایع صدوق ج1 ص123 👌پیامبر گرامی فرمود: «من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم اهل بیتم» 📚سنن ترمذی ج5 ص329 📚مسند احمد ج5 ص182 📚مستدرک حاکم ج3 ص148 ❗️در این حدیث شریف پیامبر تصریح می کند که هرکس دست به دامان امامان اهل بیت بزند هیچگاه گمراه نمی شود و این یعنی آنان معصوم هستند و شما را هیچ گاه از باب هدایت خارج نمی کند. ❗️و فرمود: «مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود» 📚مستدرک حاکم ج2 ص343 📚مجمع الزوائد ج9 ص168 📚کنزالعمال ج6 ص216 👌این حدیث شریف نیز نشان می دهد که هرکس از هدایت امامان اهل بیت پذیرا گردد هیچگاه گمراه و هلاک نمیشود که دلالت بر عصمت امامان می کند. ❗️بنا براین پیامبر گرامی و حضرت علی که عصمتشان به مقتضای آیه تطهیر ثابت است تصریح به عصمت سایر امامان نیز کرده اند. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔ما در منطقه سنی نشینی هستیم ❕می بینیم سنی های این جا هایی که به آنها می دهند در جوی آب می ریزند و می گویند خوردن آن حرام است چون نذر غیر خدا است و است ❕❔مگر امام حسین نیازی به نذر ما دارد ❕پاسخ چیست ❗️ 💠💠 👌نذر برای غیر خدا دو دارد ؛ 1⃣نذر کردن برای بندگان خدا به نیت تقرب و جلب رضایت آنها بدون توجه به خشنودی و یا خرسندی خدا . ❕روشن است که چنین رفتاری نوعی و به منزله بت پرستی است . 2⃣نذر به عنوان عملی خدا پسندانه به خاطر تقرب به خدا و جلب و او صورت گیرد اما ثواب آن به امامان هدیه شود تا از این رهگذر خشنودی خداوند به دست آید . ❕بی شک نذر کردن با چنین قصد و نیت پاکی ، کاری پسندیده و در خور است . 👌 شیعیان معمولا در صیغه نذر خود چنین می گویند این گوسفند یا گاو نذر امام حسین یا نذر می کنم که اگر حاجتم بر آورده شود یک گوسفند نذر امام حسین می کنم و مانند آن ؛« هذا للحسین یا نذرت للحسین» 🔶لام در این صیغه برای انتفاع است ، یعنی نذر می کنم برای خدا تا آن به امام حسین برسد . 👌قرآن می فرماید ؛ « انما الصدقات للفقرء و المساکین » 🔶توبه 60 « زکات و صدقات برای تهی دستان و مستمندان است» 💠انسان باید زکات و صدقه را به نیت الهی و برای خداوند بدهد ، اما آیه مذکور می گوید زکات و صدقات برای است .این بدین معناست که صدقات و زکات به نیت الهی باید برای بهره مندی نیازمندان پرداخت شود . 👌نذرهای شیعیان نیز به نیت الهی اما برای ثواب و بهره مندی امامان صورت می گیرد . ❕در منابع اهل سنت آمده است که به محضر پیامبر گرامی آمد و گفت مادرم از دنیا رفته است ، و می دانم اگر او زنده بود صدقه می داد . اگر از طرف او صدقه بدهم او سود می برد ؟ 👌« پیامبر گرامی پاسخ داد آری . 🔶سوال کرد کدام یک از سود بیشتری دارد ؟ پیامبر فرمود آب . ❕در این هنگام چاهی کند و پس از آماده شدن گفت «هذه لام سعد» « ثواب کندن این چاه برای مادر سعد باشد » 📚سنن ابی داود ج2 ص729 👌 لام در « لام سعد » همان لام در « نذرت للحسین» و به معنای ثواب و انتفاع است . یعنی این چاه را برای خدا وقف مردم کردم تا ثوابش برای مادرم باشد . ❕در نذر نیز نیت شیعیان این است که این گوسفند را برای خدا نذر می کنم تا ثوابش برای حسین باشد . 👌در روایات متعددی کردن ثواب کارهای خوب و عبادات به امامان گرامی مورد توصیه قرار گرفته است ؛ 📚وسائل الشیعه ج11 ص196 باب25 و باب30 ص205 ❔ممکن است اشکال شود که مگر آنان نیازی به انجام کار خیر ما دارند که بخواهیم به آنان هدیه کنیم❓ 👌پاسخ است؛ ❗️تکامل انسانی هیچ حد و مرزی را نمی شناسد و به سوی نامتناهی پیش می رود و تنها کمال مطلق خداوند است و سایر انسان ها حتی انسان کامل یعنی معصومین همواره رو به کمال پیش می روند لذا در تشهد نماز برای پیامبر گرامی دعا می کنیم: «درجه پیامبر را از آنچه است بالاتر ببر» 📚وسائل الشیعه ج4 ص989 🔷خداوند و فرشتگان نیز پیوسته برای پیامبر گرامی درود ورحمت می فرستند و بر مقامات ایشان افزوده می شود 🔶احزاب56 👌بنابراین ثواب اعمال نیکی که ما به معصومین هدیه می دهیم سبب افزایش مقام معنوی آنان شده و رحمت تازه ای را برای انان جلوه دار می کند و نشانه محبت عمیق ما به آنان است . 🗯البته در روایات متعددی آمده است که خداوند پاداش ما را نیز از انجام اعمال نیک می دهد و ثوابی نیز برای معصومین قرار می دهد 📚الکافی ج4 ص316 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ورود به مسجد با پای و خروج از مسجد با پای چیست ❕ ❔همچنین ورود به با پای چپ وخروج با پای راست ❕ دلیل داره❕❕ 💠💠 👌از اهل علیهم السلام نقل شده است که فرمودند: « بهتر در دخول در مسجد ، با پای راست و بهتر در از مسجد ، خروج با پای چپ است » 📚 ج3 ص308 👌پیامبر فرمود : « زمانی که مومن با پای وارد مسجد می شود ، فرشتگان می گویند خداوند تو را مورد بخشش قرار دهد و زمانی که با پای از مسجد خارج می شود ، فرشتگان می گویند خداوند تو را کند ، و تو را بر آورده سازد ، و عاقبت تو را بهشت قرار دهد » 📚 الاخبار ص80 📚 الوسائل ج3 ص393 👌در مورد ورود و خروج نیز شیخ چنین می نویسد : « زمانی که قصد ورود به توالت را داشتی را بپوشان ، و با پای وارد شو ...و زمانی که قصد خروج داشتی ،با پای خارج شو ...» 📚 ص3 📚 المتهجد ص5-6 📚 الانوار ج80 ص180 ❕این که این حکم ورود و خروج چیست دقیقا برای ما مشخص نیست ، اما همین قدر می دانیم که حتما حکمت و داشته که مورد امر و نهی خداوند واقع شده است . 🔶امام علیه السلام فرمود : « از آنجایی که می دانیم خداوند است ، تصدیق می دانیم که تمام افعال و اوامرش از روی است اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد » 📚 الانوار ج52 ص91 ❕برخی می گوید که دانشمندان علم ثابت کرده اند که همه انسان ها اگر هنگام کردن و عارض شدن حمله ، وزن بدنشان روی پای راستشان باشد به می افتند ، و اگر وزن بدنشان روی پای چپ باشد به می افتند . 🔶بنابراین وقتی که شخص با پای وارد مسجد شود و در همان حال عارضه برای او پیش آید ، به جلو یعنی داخل می افتد که بهترین مکان ها است همچنین اگر هنگام خروج از مسجد با پای چپ خارج شود ، به عقب که داخل است می افتد . ❕همینطور اگر با پای وارد توالت شود و عارضه ای پیش آید به عقب که توالت است می افتد و در هنگام خروج اگر با پای خارج شود ، به جلو که خارج از است می افتد و در توالت نمی افتد و اهانتی به حیثیت و او وارد نمی شود . 🗯البته نمی توان این فلسفه را تمام برای حکم مذکور محسوب کرد اگر چه خوبی تلقی می شود. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔آیا از نظر اسلام تمام علوم بی فائده هستند جز علم دین چنان که کانال های ضد دین آورده اند که پیامبر فرموده است جز علوم دینی کسب بقیه علوم بی فائده است ( کافی ج1) 💠پاسخ💠 👌به طور کلی اسلام علوم را به دو گونه تقسیم بندی می کند؛ 1⃣علومی که برای زندگی انسان ها نافع است ؛ 🔶حضرت علی علیه السلام فرمود: « بهترین سخن دانشی است که سودمند باشد و بدان دانشی که سودمند نباشد در آن خیری نیست » 📚نهج البلاغه نامه 31 🔶پیامبر گرامی فرمود: « از نشانه های اسلام کامل فرد آن است که امور و علومی که مفید نمی باشد را ترک می کند» 📚بحار الانوار ج1 ص216 🗯وفرمود: « علوم مفید بسیار زیاد هستند و قابل جمع آوری نیستند .پس از هر علمی بهترینش را بیاموزید» 📚همان مدرک ص220 👌علوم مفید به دو دسته تقسیم می شود؛ 🔶1- علومی که انسان را در مسیر قرب الهی یاری میبخشد خواه در زمینه اعتقادات باشد یا عبادات و یا اخلاق ؛ 🔷مانند تعلم قرآن که حضرت علی فرمود: « قرآن را بیاموزید زیرا بهار قلب ها است» 📚وسائل الشیعه ج17 ص326 🔶وفرمود: « همگان موظف هستند که علم دین و اسلام را بیاموزند» 📚بحار الانوار ج1 ص210 🔷2- دسته دوم از علوم مفید ، علومی است که دنیای انسان را به صورت آبرومندی در آورد و برای زندگی مادی انسان لازم است مانند علم پزشکی ، کشاورزی و فنون دفاعی و صنایع سبک و سنگین و ...زیرا اگر این علوم نباشد مشکلات فراوانی ایجاد می شود لذا کسب این علوم واجب کفایی معرفی شده است یعنی هر گروهی لازم است که به دنبال بخشی از این علوم برود تا همه نیازهای جامعه اسلامی تامین گردد و اگر در یک رشته به اندازه کافی متصدیانی نداشته باشد وجوب عینی پیدا می کند. 📚پیام امام امیر المومنین ج9 ص506 🔶خداوند می فرماید: « در برابر آنها ( دشمنان ) آنچه توانایی دارید از نیرو آماده سازید» 🔶انفال 60 👌مفهوم این دستور آن است که شما باید در تمام رشته های علمی اعم از فیزیک و شیمی و طب و ...متخصص شوید تا در برابر دشمنان و بیگانگان ضعیف شمرده نشوید . ❗️حضرت امیر به برخی از این علوم مفید اشاره کرده و می فرماید: « ( از جمله علوم مفید ) چهار علم است ؛ علم دین ، و علم طب ، و علم نحو و علم نجوم برای شناخت زمان» 📚بحار الانوار ج1 ص219 🔷پیامبر گرامی فرمود: « دو نوع از علوم بسیار مفید عبارت است از علم دین و علم طب» 📚بحار الانوار ج1 ص220 2⃣دسته دوم علومی که مضر و زیان بار است و مورد نهی اسلام واقع شده است و یا علومی است که فائده ای ندارد . ❗️علوم مضر علومی است که نتیجه آن تخریب نظام اجتماعی و سلامت جامعه و برخورداری از پیشرفت و تکامل است مانند علوم مربوط به سلاح های کشتار جمعی و تولید انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی و امثال آن . ❕روایتی که مورد اشکال شما قرار گرفت روایت زیر است که شیخ کلینی در کافی شریف نقل می کند: « پیامبر مردی را دید که گروهی اطراف او را گرفته اند .فرمود این چیست گفتند او علامه است .پیامبر فرمود علامه چیست ؟ گفتند این شخص آگاه ترین فرد به نسب های عرب و حوادث ایام جاهلیت و اشعار آن هاست . 🔷پیامبر فرمودند این علمی است که هر کس آن را نداند زیانی نمی کند و آن کس که آن را بداند سودی نمی برد .سپس فرمود: « علم تنها در سه چیز است؛ نشانه های روشن ( در مسائل مربوط به خدا شناسی و مبدا و معاد ) و علم مربوط به احکام الهی و واجبات و علوم مربوط به امور اخلاقی و سنت ها و مستحبات و غیر آن اضافی است »« انما العلم ثلاثه آیه محکمه او فریضه عادله او سنه قائمه و ما خلاهن هو فضل » 📚الکافی ج1 ص32 👌حصر در این بیان پیامبر حصر اضافی است .یعنی تنها علوم مفیدی که شما را به آگاهی از دین خدا و قرب معنوی نزدیک می کند علوم اسلامی است که به سه بخش اعتقادات و احکام و اخلاق تقسیم می شود و سایر علوم به نسبت به معارف دینی زیادی محسوب میشود و یادگیری آن ها سبب ترفیع آگاهی دینی انسان نمی شود. ❗️ اما ممکن است همان علومی که نسبت به ازدیاد آگاهی دینی زائد محسوب میشود جزو علوم دنیوی و مورد نیاز دنیای انسان باشد همانند علم ریاضی و ... 🗯بنابراین از کلام پیامبر گرامی باطل بودن تمام علوم جز علوم دینی استفاده نمی شود. 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
⁉️سوال گفته می شود اگه ایمان و پرهیزکاری موجب نزول برکات خداوند است پس چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه ای دارند وغرق ناز و نعمتند برخلاف برخی ملل مسلمان 🗯پاسخ: 🔷در تفسیر نمونه چنین امده است: ❗️پاسخ این سؤال با توجه به دو نکته روشن می گردد: 1⃣اینکه تصور می شود ملتهای فاقد ایمان و پرهیزگاری غرق در ناز و نعمتند، اشتباه بزرگی است که از اشتباه دیگری یعنی ثروت را دلیل بر خوشبختی گرفتن سرچشمه می گیرد. 🗯معمولا مردم این طور فکر می کنند که هر ملتی صنایعش پیشرفته تر و ثروتش بیشتر باشد خوشبختر است در حالی که اگر به درون این جوامع نفوذ کنیم و دردهای جانکاهی که روح و جسم آنها را درهم می کوبد از نزدیک ببینیم قبول خواهیم کرد که بسیاری از آنها از بیچاره ترین مردم روی زمین هستند، بگذریم از اینکه همان پیشرفت نسبی، نتیجه بکار بستن اصولی همانند کوشش و تلاش و نظم و حس مسئولیت است که در متن تعلیمات انبیا قرار دارد. 🗯در همین ایام که این قسمت از تفسیر را می نویسیم، این خبر در جرائد منتشر شد که در نیویورک یعنی یکی از ثروتمندترین و پیشرفته ترین نقاط دنیای مادی، بر اثر خاموشی ناگهانی برق صحنه عجیبی به وجود آمد، یعنی بسیاری از مردم به مغازه ها حمله بردند و هستی آنها را غارت کردند، تا آنجا که سه هزار نفر از غارتگران بوسیله پلیس بازداشت شدند. 🗯مسلما تعداد غارتگران واقعی چندین برابر این عدد بوده و تنها این عده بودند که نتوانستند به موقع فرار کنند، و نیز مسلم است که آنها غارتگران حرفهای نبوده اند که نفرات خود را برای چنان حمله عمومی از قبل آماده کرده باشند، زیرا حادثه یک حادثه ناگهانی بود. 🗯بنابراین چنین نتیجه می گیریم که با یک خاموشی برق، ده ها هزار نفر از مردم یک شهر ثروتمند و به اصطلاح پیشرفته تبدیل به غارتگر شدند، این نه تنها دلیل بر انحطاط اخلاقی یک ملت است بلکه دلیل بر ناامنی شدید اجتماعی نیز می باشد. ❗️خبر دیگری که در جرائد بود این خبر را تکمیل کرد و آن اینکه یکی از شخصیتهای معروف که در همین ایام در نیویورک در یکی از هتلهای مشهور چندین ده طبقهای نیویورک سکونت داشت می گوید: «قطع برق، سبب شد که راه رفتن در راهروهای هتل به صورت کار خطرناکی درآید، به طوری که متصدیان هتل اجازه نمی دادند کسی تنها از راهروها بگذرد و به اطاق خود برسد مبادا گرفتار غارتگران گردد، لذا مسافران را در اکیپهای ده نفری یا بیشتر، با مامورین مسلح به اطاقهای خود می فرستادند شخص مزبور اضافه می کند که تا گرسنگی شدید به او فشار نمی آورده جرئت نداشته است از اطاق خویش خارج گردد» ❗️اما همین خاموشی برق در کشورهای عقب مانده شرقی هرگز چنین مشکلاتی را به وجود نمی آورده و این نشان می دهد که آنها در عین ثروت و پیشرفت صنایع کمترین امنیت در محیط خودشان ندارند، ❗️ از این گذشته ناظران عینی می گویند آدمکشی در آن محیطها همانند نوشیدن یک جرعه آب است، به همین آسانی. ❗️و می دانیم اگر تمام دنیا را به کسی بدهند و در چنین شرائطی زندگی کند، از بیچاره ترین مردم جهان خواهد بود، تازه مشکل امنیت تنها یکی از مشکلات آنها است، نابسامانیهای فراوان اجتماعی دیگری دارند که آنها نیز به نوبه خود بسیار دردناکند، با توجه به این حقایق ثروت را نباید با خوشبختی اشتباه کرد. 2⃣ اما اینکه گفته می شود چرا جوامعی که دارای ایمان و پرهیزگاری هستند عقب مانده اند⁉️ 🔷 اگر منظور از ایمان و پرهیزگاری تنها ادعای اسلام و ادعای پایبند بودن به اصول تعلیمات انبیاء بوده باشد، قبول داریم چنین افرادی عقب مانده اند، ولی می دانیم حقیقت ایمان و پرهیزگاری چیزی جز نفوذ آن در تمام اعمال و همه شئون زندگی نیست، و این امری است که با ادعا تامین نمی گردد. ❗️با نهایت تاسف امروز اصول تعلیمات اسلام و پیامبران خدا در بسیاری از جوامع اسلامی متروک یا نیمه متروک مانده است و چهره این جوامع چهره مسلمانان راستین نیست. 🔷اسلام دعوت به پاکی و درستکاری و امانت و تلاش و کوشش می کند کو آن امانت و تلاش؟ اسلام دعوت به علم و دانش و آگاهی و بیداری می کند کو آن علم و آگاهی سرشار؟ اسلام دعوت به اتحاد و فشردگی صفوف و فداکاری می کند، آیا براستی این اصل به طور کامل در جوامع اسلامی امروز حکمفرما است و با این حال عقب مانده اند؟ 👌بنابراین باید اعتراف کرد اسلام چیزی است و ما مسلمانان چیز دیگر. 📚تفسیر نمونه ج6 ص268 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔اشکال می شود که اگر حدیث با این عظمت واقعیت دارد چرا علی و اهل بیت او و یارانش در موارد لزوم به آن استدلال نکردند ❗️آیا بهتر نبود که آنها برای اثبات خلافت بلافصل علی به چنین مدرک استناد می جستند ❕❕ 💠💠 👌این ایراد نیز مانند بسیاری از ایرادهای دیگر به خاطر عدم آگاهی کافی از حدیث و تاریخ و تفسیر است زیرا موارد زیادی در کتب دانشمندان اهل سنت نقل شده که خود علی یا ائمه علیهم السلام یا یاران آنها به حدیث غدیر استدلال کرده اند . 👌خطیب نقل می کند از عامر بن واثله که در روز شوری به همراه علی بودم و شنیدم که او به اعضای شوری چنین می گفت ؛ « دلیل محکمی برای شما اقامه کنم که عرب و عجم توانایی تغییر آن را نداشته باشند ...شما را به خدا سوگند می دهم آیا در میان شما کسی جز من وجود دارد که پیامبر در حق او گفته باشد ؛ « هرکس من او هستم علی مولای اوست ، خدایا هرکس علی را دوست بدارد ، دوستدارش باش و هر کس یاریش کند تو هم یاریش کن » همه گفتند نه » 📚مناقب خوارزمی ص217 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج2 ص61 📚فرائد السمطین ، حموینی ، باب 58 📚صواعق المحرقه ص93 🗯در روایت دیگری آمده است که روزی علی علیه السلام در سخنرانی می کرد ، در ضمن سخنان خود رو به جمعیت کرد وگفت شما را به خدا سوگند می دهم هرکس در غدیر حاضر بود و به گوش خود شنید که پیامبر مرا به جانشینی خود برگزید بایستد ، و شهادت بدهد...در این موقع حدود سی نفر از جا برخاستند و به شنیدن حدیث غدیر گواهی دادند» 📚مسند احمد ج4 ص370 📚مجمع الزواید ج9 ص104 📚کفایه الطالب ص56 📚البدایه و النهایه ج5 ص211 📚کنزالعمال ج15 ص151 👌امام علیه السلام خطاب به انس بن مالک گفت چرا تو بر نخاستی تا شهادت دهی ، پاسخ داد که عمر زیادی از من گذشته است و دچار فراموشی شده ام ، امام گفت اگر دروغ می گویی خدا تو را گرفتار بیماری برص کند آنچنان که عمامه ات آن را نپوشاند ، هنوز از جا بر نخاسته بود که گرفتاری بیماری برص شد و پیوسته می گفت گرفتاری نفرین بنده صالح خدا شدم » 📚المعارف ابن قتیبه ص194 📚شرح نهج البلاغه ج4 ص74 ❕علامه امینی در ، حدود 22 مناشده و احتجاج به حدیث غدیر بر امامت حضرت علی را نقل می کند که این احتجاج ها از ناحیه حضرت علی و حضرت زهرا و امامان و یاران آنها صورت گرفته است . 📚الغدیر ج1 ص327 تا 418 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال ایا اکمال دین در روز غدیر بوده ؟ به چه دلیل؟ 🗯پاسخ: ❗️خداوند در آیه 3 مائده می فرماید: « امروز کافران از ( زوال) آیین شما مایوس شدند ،بنابراین از انها نترسید و از ( مخالفت) من بترسید.امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین( جاودان )شما پذیرفتم» 🗯روزی که آیه شریفه از آن سخن می گوید دارای چهار ویژگی مهم است: 1⃣روزی است که باعث یاس و ناامیدی کفار شد 2⃣روزی است که مایه اکمال دین شد 3⃣روزی است که خداوند نعمتش را بر مسلمانان تمام کرد 4⃣روزی است که خداوند راضی شد که دین اسلام دین همیشگی مردم باشد 🔷ما می گوییم این ویژگی ها کاملا بر حادثه غدیر منطبق است زیرا: 1⃣دشمنان اسلام پس از ناکامی در تمام توطئه ها و تلاش ها برای محو اسلام تنها به یک چیز دل بسته بودند و آن این که پیامبر از دنیا برود و پس از ارتحال ایشان با توجه به این که به طور رسمی جانشینی معرفی نکرده است ضربه نهایی را به اسلام وارد کنند چنان که قرآن نقل می کند که می گفتند:« ما انتظار مرگش را می کشیم» 📓طور30 ❗️اما وقتی دیدند که آن حضرت در روز غدیر علی را به طور رسمی به جانشینی خود منصوب کرد تنها روزنه امید انها بسته شد و از نابودی اسلام مایوس شدند 2⃣با انتخاب امام علی نبوت قطع و ناتمام نماند بلکه به سیر تکاملی خود ادامه داد زیرا امامت تکمیل کننده نبوت و در نتیجه باعث کمال دین است 3⃣نعمتهای پرودگار با نصب امامت و رهبری پس از پیامبر تکمیل شد 4⃣بدون شک اسلام بدون امامت و رهبری یک دین جهان فراگیر و خاتم نخواهد شد .دین خاتم همواره پاسخگوی نیازهای مردم در تمام زمانها باشد و این بدون وجود امام معصومی در هر زمان امکان پذیر نیست 🔴شان نزول ایه در کتب اهل سنت: 🗯سیوطی از ابوسعید خدری نقل می کند که گفت: « هنگامی که پیامبر در روز غدیر علی را به جانشینی خود منصوب کرد و ولایت او را بر مومنین اعلام کرد جبرییل ایه « الیوم اکملت لکم دینکم...» را نازل کرد» 📚در المنثور ج2 ص259 🗯وباز از ابوهریره نقل می کند: « هنگامی که روز غدیر که روز هجدهم ذی الحجه است فرا رسید پیامبر فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست سپس ایه اکمال نازل شد» 📚همان منبع ج2 ص259 🗯خطیب بغدادی نقل می کند که ابوهریره به نقل از پیامبر گفت: « کسی که روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد معادل روزه شصت ماه برایش ثواب دارد و این روز مصادف روز غدیر است که پیامبر علی را به عنوان مولی معرفی کرد و سپس ایه اکمال نازل شد» 📚تاریخ بغدادی ج8 ص290 🗯حاکم حسکانی نیز یکی دیگر از بزرگان اهل سنت همین شان نزول را ذکر می کند 📚شواهد التنزیل،ج1 ص157 🗯حافظ ابی نعیم اصفهانی نیز از ابی سعید خدری نقل می کند: « پیامبر در غدیر علی را به عنوان ولی و خلیفه به مردم معرفی کرد ،هنوز مردم متفرق نشده بودند که ایه اکمال نازل شد در این موقع پیامبر فرمود: « الله اکبر بر تکمیل دین،و اتمام نعمت و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی» 📚شواهد التنزیل ج1 ص157 ❗️علامه امینی در الغدیر این شان نزول را از حدود شانزده نفر از علمای اهل سنت نقل می کند 📚ترجمه الغدیر ج2 ص116 🗯در کتب شیعه نیز ،روایات فراوانی در نزول این ایه در روز غدیر نقل شده است که جهت اگاهی رجوع شود به : 📚بحار الانوار ج37 ص108 باب52 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔به یک مولوی سنی گفتم آیه اکمال مربوط به غدیر و ولایت علی علیه السلام است پاسخ داد ولایت علی میان خون و خوک و چه می کند و مساله ولایت علی چه ارتباطی با آیاتی دارد که مربوط به خون و خوک و نجاست است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « امروز کافران از ( زوال ) آیین شما مایوس شدند ، بنابراین از آنها نترسید و از ( مخالفت ) من بترسید ، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین ( جاودان ) شما پذیرفتم » 🔷مائده 3 🔶طبق ادله قطعی و روایات متواتر اهل سنت و تشیع ، منظور از آیه فوق روز است، روزی که پیامبر اسلام امیر مؤمنان علی را رسما برای جانشینی خود تعیین کرد، آن روز بود که کفار در میان امواج یاس فرو رفتند، زیرا انتظار داشتند که آئین اسلام قائم به شخص باشد، و با از میان رفتن پیغمبر اوضاع به حال سابق برگردد، و اسلام تدریجا برچیده شود، اما هنگامی که مشاهده کردند مردی که از نظر علم و تقوا و قدرت و عدالت بعد از پیامبر در میان مسلمانان بی نظیر بود بعنوان جانشینی پیامبر انتخاب شد و از مردم برای او بیعت گرفت یاس و نومیدی نسبت به آینده اسلام آنها را فرا گرفت و فهمیدند که است ریشه دار و پایدار. 🔶در این روز بود که آئین اسلام به تکامل نهائی خود رسید، زیرا بدون تعیین جانشین برای پیامبر و بدون روشن شدن وضع آینده مسلمانان، این آئین به تکامل نهائی نمی رسید. 🔶آن روز بود که خدا با تعیین رهبر لایقی همچون علی برای آینده مردم تکامل یافت. 👌و نیز آن روز بود که اسلام با تکمیل برنامه هایش بعنوان آئین نهائی از طرف خداوند پذیرفته شد . ❕جهت آگاهی بیشتر به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4699 ❔حال آنچه مورد اشکال قرار گرفته است این است که چرا آیه اکمال در بین آیاتی قرار گرفته است که در مورد گوشت مردار و خون و گوشت و خوک و ...بحث می کند ❕❕ 🗯در تفسیر چنین پاسخ داده شده است ؛ 🔷 « ممکن است قرار دادن آیه مربوط به غدیر در لابلای احکام مربوط به غذاهای حلال و حرام برای محافظت از تحریف و و تغییر بوده باشد، زیرا بسیار میشود که برای محفوظ ماندن یک شی ء نفیس آن را با مطالب ساده ای می آمیزند تا کمتر توجه کند (دقت کنید). ❕حوادثی که در آخرین ساعات عمر پیامبر واقع شد، و مخالفت که از طرف بعضی افراد برای نوشتن وصیتنامه از طرف پیامبر به عمل آمد تا آنجا که حتی پیامبر را (العیاذ بالله) متهم به و بیماری و گفتن سخنان ناموزون کردند، و شرح آن در کتب معروف اسلامی اعم از کتب اهل تسنن و شیعه نقل شده است شاهد گویائی است بر اینکه بعضی از افراد حساسیت خاصی در مساله خلافت و جانشینی پیامبر داشتند و برای انکار آن حد و مرزی قائل نبودند. ❓آیا چنین شرائطی ایجاب نمی کرد که برای حفظ مربوط به خلافت و رساندن آن به دست آیندگان چنین پیش بینی هائی بشود و با مطالب ساده ای آمیخته گردد که کمتر جلب توجه مخالفان سر سخت را کند. 👌از این گذشته اسناد مربوط به نزول آیه درباره غدیر و مساله جانشینی پیامبر تنها در کتب شیعه نقل نشده است که چنین ایرادی متوجه شیعه شود، بلکه در بسیاری از کتب اهل تسنن نیز آمده است، و به طرق متعددی این حدیث از سه نفر از صحابه معروف نقل شده است. 📚تفسیر ج4 ص271 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔يكي از اشكالاتي كه وهابي ها مدام تكرار مي كنند و آن را دليل بر عدم تولد امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مي گيرند، تقسيم ميراث امام عسكري عليه السلام بين برادرش جعفر كذاب و مادر امام عسكري عليه السلام است و مي گويند كه اگر امام عسكري فرزندي داشت، چرا به او ارث نرسيد و ارث بين مادر و برادر امام عسكري عليه السلام تقسيم شد ❕❕ 💠💠 👌این که برای امام عسکری علیه السلام ،قبل از شهادتشان به سال 255 قمری فرزندی به نام مهدی متولد شد ، و ایشان را به عنوان جانشین و امام پس از خود معرفی کردند ، مساله ای ثابت و قطعی است و قابل انکار نمی باشد ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8930 ❔اما این که اگر امام زمان علیه السلام به دنیا آمده بودند پس چرا عموی ایشان به نام جعفر وارث امام عسکری علیه السلام شد پاسخ روشنی دارد . ❗️به خاطر توطئه ای که بر قتل امام زمان علیه السلام صورت گرفت ، تولد آن حضرت به صورت پنهانی محقق شد و تا زمان غیبت جز برای خواص و شیعیان واقعی ظاهر نمی شدند . 👌امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « ولادت قائم ما، چنان بر مردم پنهان مى‏ ماند كه مى ‏گويند هنوز متولّد نشده است، و اين براى آن است كه بدون بيعتى بر گردنش، قيام كند » 📚کمال الدین یک جلدی ص 322 👌 امام على عليه السلام فرمود: «قائم ما هنگامى كه قيام مى‏ كند، بيعت كسى را به گردن ندارد و براى همين است كه پنهان و خودش غايب مى‏ شود». 📚اعلام الوری ج 2 ص 229 👌از سوی دیگر جعفر کذاب برادر امام عسکری و عموی امام زمان علیه السلام در صدد بود از این ولادت پنهانی و اختفاء حضرت سوء استفاده کند و با وانمود نمودن به این که امام عسکری ندارد ، خودش اموال امام عسکری علیه السلام را به ارث برد و جانشین امام عسکری شود . ❕امام سجاد علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی فرمود ؛ « چون فرزندم جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب (عليهم السلام) متولد شود او را صادق بناميد؛ زيرا پنجمين فرزندش به نام جعفر از روي تجری بر خدای عز و جل و دروغ بستن بر او ادعای امامت مي كند و او نزد خدا جعفر كذاب و مفتري بر خدا است و مدعي مقامي است كه شايستگي آن را ندارد، مخالف پدر خويش و بر برادر خود است، او مي خواهد راز خدا را در زمان غيبت ولي خدا فاش كند. 👌سپس علي بن الحسين به سختي گريست و فرمود گويا جعفر كذاب را مي بينم كه سر كش زمان خود را وادار مي كند بر تفتيش امر ولي خدا و غايب در حفظ الهي و موكل بر حرم پدر خود، از راه جهالت به ولادت او و حرص بر او در صورت ظفر بر او براي طمع در ارث برادرش كه بنا حق آن را اخذ كند.» 📚بحار الانوار ج 50 ص 228 ❕جعفر کذاب هنگام دفن مبارک امام عسکری علیه السلام متوجه وجود فرزندی برای ایشان شد چنان که نقل شده است ؛ 👌«امام حسن عسكرى عليه السّلام را كفن كرده بر روى نعش گذاشتند پس جعفر پيش ايستاد بر برادر اطهر خود نماز كند. چون خواست تكبير گويد طفلى گندم‏گون پيچيده موى گشاده مانند پاره ماه بيرون آمد و رداى جعفر را كشيد و گفت اى عمو پس بايست كه من سزاوارترم به نماز بر پدر خود از تو، پس جعفر عقب ايستاد و رنگش متغيّر شد.آن طفل پيش ايستاد و بر پدر بزرگوار خود نماز كرد، و آن جناب را در پهلوى امام علىّ نقى عليه السّلام دفن كرد» 📚کمال الدین دو جلدی ج 2 ص 475 👌پس از شهادت امام عسکری علیه السلام نیز ، زمانی که کذاب قصد بالا کشیدن دارایی ایشان را داشت امام زمان علیه السلام خود را به جعفر کذاب نشان داد و فرمود ؛ « ای جعفر چرا می خواهی به حقوق من تعرض کنی ، جعفر تعجب کرد ، امام زمان از نزد او غائب شد ، جعفر به دنبال او در میان می گشت اما او را نیافت » 📚بحار الانوار ج 52 ص 42 ❕نهایتا جعفر با همکاری دستگاه خلافت ، خودش را وارث امام عسکری علیه السلام کرد و به دروغ مدعی شد که امام عسکری علیه السلام فرزندی ندارد و اموال امام عسکری را بالا کشید ، حتی می خواست خودش را جانشین امام عسکری معرفی کند که با برخورد دستگاه خلافت و دیگران مواجه شد و نتوانست به این برسد . 📚الکافی ج 1 ص 530 👌بنابراین ارث بردن جعفر کذاب از امام عسکری علیه السلام به هیچ عنوان نمی تواند دلیلی بر وجود امام زمان علیه السلام باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش ❔اگر شما در اسراییل بدنیا می آمدید به احتمال زیاد یهودی میشدید، اگر در عربستان بدنیا می امدید قطعا مسلمان میشدید، اگر در اروپا بدنیا می امدید احتمال زیاد مسیحی و اگر در ژاپن بدنیا می امدید شینتو میشدید، دین پدیده ایست که جغرافیا برای شما تعیین میکند. 💠پاسخ💠 1⃣در این شکی نیست که آیین و روشی که بسیاری از افراد بر پایه آن قدم بر می دارند تحت تاثیر محیط جغرافیایی آنان است و افراد مختلف چون در محیط های مختلف رشد و پرورش یافته اند همسو با عقاید و آیین آن محیط میباشند وعقاید پدران خود را سینه به سینه به ارث می برند حتی بی دینی بسیاری از افرادی که به هیچ چیز معتقد نیستند ناشی میشود از محیطی که در آن رشد کرده اند. 2⃣اسلام و اندیشه شیعی با دین داری که ناشی از محیط جغرافیایی باشد مخالف است و این نوع دینداری را کافی نمی داند. 👌اسلام بر این باور است که باید در اصول دین تحقیق شود . اصول دین باید بر اساس تعقل و تفکر و استدلال باشد؛ زیرا اصول دین زیر بنای فکری مسلمان را تشکیل میدهد. باید زیربنا، مبتنی بر تفکر باشد. بر همین اساس خداشناسی تعبدی نیست، بلکه خدا باوری و معادشناسی، براساس منطق و عقل و استدلال می باشد. 🔷در آیات متعددی از قرآن، خداوند انسان ها را دعوت به تفکر کرده حتی به آن فرمان می دهد . 🗯 خداوند انسان را به تفکر در نظام آفرینش فراخوانده است تا با تعقل پی به اثبات خدا پی ببرد. 🗯از سوی دیگر در قرآن از تقلید کورکورانه نهی شده است، چنان که خداوند مشرکان را که کورکورانه تقلید میکردند، مورد خطاب قرار داد و فرمود: «هنگامی که به آن ها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده ، پیروی کنید، میگوید بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم . آیا نه این است که پدران آن ها چیزی نمی فهمند و هدایت نیافتند» 📓بقره170 ❗️اگر چه این آیات تقلید کورکورانه مشرکان را تخطئه می‌کند و آن‌ها را سرزنش می‌نماید، اما به طور کلی می‌توان استنباط کرد که تقلید در اعتقادات و باورها نمی‌تواند صحیح باشد. ❗️ونیز می فرماید: « چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن» 📓اسرائ36 🗯ومی فرماید: « به راستی که بدترین جنبدگان خدا ،کران و لالانی هستند که نمی اندیشند» 📓انفال22 🗯پیامبر گرامی فرمود: « هیچ کس نیست جز انکه بر در خانه اش دو فرشته ایستاده است و هر گاه از منزل خارج می شود به او می گویند یا عالم باش و یا جویای دانش و نفر سوم ( بی تفاوت یا اهل تقلید) نباش» 📚 بحار الانوار ج1 ص196 🗯گاه در احادیث از کسی که اگاه نیست و در راه علم گام بر نمی دارد تعبیر شده است به پشه های سرگردان 📚الخصال ج1 ص186 ❗️بر اساس عدم جواز تقلید در اصول دین است که مراجع عظام و صاحبان فتوا در رساله عملی خود، تقلید در اصول دین را جایز نمی دانند، چنان که در توضیح المسایل مراجع آمده است: 🔶«عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید....» 📚توضیح المسائل مراجع،کتاب تقلید 3⃣حال اگر افرادی دین خود را بر پایه تقلید و جبر محیط پذیرا شده باشند از دو حالت خارج نیست؛ 🔶1- یا در واقع آن دین حق نمی باشد و فرد را به سعادت نمی رساند که به مقتضای ادله بالا موظف به تحقیق و پژوهش برای دست یابی به دین حق است. 🔶2- یا درواقع آن دین حق است اما با توجه به ادله بالا فرد نباید همان آیین حق را با تقلید پذیرا گردد و موظف است که دینش را با دلیل و برهان پذیرا شود و اگر ترک تحقیق و پژوهش را کند گناهکار بوده و خداوند او را مواخذه خواهد کرد. 👌بنابراین روشن میشود که از دید اسلام دین زاییده جغرافیا و محیط زندگی فرد نمی باشد بلکه دین زاییده عقل و منطق و برهان و استدلال می باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔نظر شما درباره روایات چیست ❗️خداوند طینت مومن را از بهشت و طینت کافر را از جهنم آفریده است ❕آیا این نوع خلقت مستلزم جبر نیست ❕ 💠💠 👌روايات فراوانى در مجامع روایی ما نقل شده است كه با مضامين گوناگونشان دلالت دارد بر اين‏كه ريشه و بن ، سعادت‏مندان و شقاوت‏مندان و اصلى كه از آن آفريده شده و آغاز يافته ‏اند كه از آن به تعبير مى‏ شود، گوناگون است. ❕ طينت وسرشت اهل سعادت از عالم نور و بهشت و علّيين و سرزمين پاك و آب شيرين و گوارا مى ‏باشد و طينت و سرشت اهل شقاوت از عالم تاريكى و آتش وسجّين و سرزمين شوره زار ناپاك و آب مى ‏باشد . 📚بحار الانوار ج 64 ص 77 باب 3 🔹امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خداوند قلوب و ابدان پیامبران را از طینت آفریده و قلوب مومنین را نیز از همان طینت آفریده است ... و کفار را از طینت سجین ( ماده ای جهنمی ) آفریده است ...قلوب مومنین به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند ، و قلوب کافرین نیز به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند » 📚الکافی ج 2 ص 2_ علل الشرائع ج 1 ص 116 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند مومن را از طینت آفریده است و کافر را از طینت جهنم آفریده است » 📚الکافی ج 2 ص 3_ بصائر الدرجات ج1 ص 16 ❕تفسیر این روایات همان است که محدثان نامی شیعه بیان کرده اند که خداوند قبل از آنکه ارواح بندگان را خلق کند می دانست که کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه ایمان و اطاعت را در پیش می گیرند و کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه شقاوت و بدبختی را در پیش می گیرند ، خداوند با توجه به این ازلی خود ، ابدان آنها را موافق ارواح آنها آفرید ، بدن های مومنین را از طینت و سرشتی بهشتی و بدن های کافرین را از طینت و سرشتی جهنمی آفرید ، و به هیچ عنوان در این خلقت جبری در کار نمی باشد . 📚 مراه العقول ج 7 ص 4 ❕البته خلقت از طینت و سرشت بهشتی یا جهنمی ، علت تامه برای اعمال و رفتار آدمیان نمی باشد ، بلکه به تعبیر روایات بالا ، آنها که از طینت و سرشت بهشتی خلق شده اند تمایل بیشتری به کارهای خیر دارند و آنها که از و سرشتی جهنمی آفریده شده اند ، تمایل بیشتری به کارهای ناپسند دارند ، این طینت و سرشت آنها را وادار به انتخاب خیر و شر نمی کند ، بلکه تنها زمینه انتخاب را در آنها به وجود می آورد و نهایتا خود آدمیان هستند که یا مسیر خیر و سعادت را انتخاب می کنند یا مسیر ضلالت و گمراهی را لذا می بینیم مومنانی را که کارهای خلاف و شر را انجام می دهند و را نیز می بینیم که کارهای خیر و خوب را انجام می دهند ، این نشان دهنده آن است که طینت موجود در آنها ، جبری را در تصمیم گیری بر آنها لازم نمی کند . 📚الفصول المهمه ج 1 ص 420 👌به بیان دیگر هيچ‏كس نمى‏ گويد كيفيّات جسمانى يا سرشت افراد، علت تامّه براى آن خلقيّات است، بلكه تنها به عنوان يك مى ‏توان از آن ياد كرد. ❕اين مطلب را با ذكر مثالى مى‏ توان روشن ساخت؛ همه مى‏ گويند محيط خانواده يا محيط اجتماع در اعمال انسانها اثر مى‏ گذارد؛ ولى اين سخن بدان معنا نيست كه اراده انسان را سلب كند، بلكه تنها يك زمينه است، لذا بسيار مى ‏بينيم افرادى كه در يك خانواده آلوده پرورش يافته ‏اند؛ انسانهاى صالح و درستكار و با ايمانى بوده ‏اند، و به عكس افرادى در خانواده‏ هاى صالح پرورش يافته‏ اند؛ ولى انسانهاى نادرستى از كار در آمده ‏اند. جزء اخير علّت تامّه اراده خود انسان است كه اثر نهايى را به دنبال دارد. 📚پیام امام امیر المومنین ج 8 ص 564 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓از تولد آدم تا زمان به دنیا آمدن ما آیا روح شخص وجود داشته یا وقتی که بدن در رحم مادر چهار ماهه شد این روح به وجود آمده است❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌بعضی مانند فلاسفه عقیده دارند که روح همراه با تکامل جنین شکل می گیرد و ایجاد و خلق می شود اما نظریه صحیح که از روایات بدست می آید آن است که حدود دو هزار سال قبل از خلقت آدم ، خداوند ارواح انسان ها را خلق کرده است و پس از خلقت بدن مادی آن ارواح به بدن های دنیوی خود تعلق گرفتند. 🔶علامه مجلسی در بحار الانوار شریف بابی را گشوده است تحت این عنوان : « باب در آفریده شدن ارواح پیش از اجساد و این که چرا به تن پیوستند و برخی کارهای ارواح از الفت گرفتن و کناره جوئی و دوستی و احوال دیگر» 📚بحار الانوار ج58 ص131 باب43 👌علامه حدود 0⃣3⃣ روایت در همان معنای باب و خلقت ارواح قبل از بدن ها نقل می کند. 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « مردی نزد امیر المومنین آمد و گفت من دوستت دارم .امام فرمود دروغ می گویی .خداوند ارواح را دو هزار سال قبل خلقت ( آدم )آفرید و در هوا جا داد و هر کدام آنجا به هم آشنا شدند اینجا هم به هم آشنا شدند و هر کدام ناشناس ماندند از هم جدا باشند و روح من ناشناس روح توست» 📚بصائر الدرجات ج1 ص88 🔶وفرمود: « ارواح لشکرهای آماده اند هر کدام نزد خدا به هم آشنا شدند در زمین به هم الفت گیرند و هر کدام نزد خدا ناشناس ماندند در زمین از هم جدا شوند» 📚بحار الانوار ج58 ص135 🔷وفرمود: « خداوند دو هزار سال پیش از خلقت ( آدم ) ارواح را آفرید و والاتر و شریفتر همه را روح محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان پس از آنها قرار داد و آنها را به آسمان و زمین نشان داد و نورشان همه را فرا گرفت» 📚معانی الاخبار ، صدوق ص108 👌علامه مجلسی می گوید: « بدان که روایات متواتری دلالت می کند که ارواح قبل اجسام خلق شده اند و ادله ای را که ( بعضی از فلاسفه) مبنی بر حدوث ارواح در زمان خلقت بدن ها اقامه کرده اند توانایی رد این روایات متواتر را ندارد» 📚بحار الانوار ج58 ص141 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔شاگردانم زیاد سوال می کنند که ما در به دنیا آمدن هیچ اختیاری نداشتیم و جبرا به دنیا آمدیم ، من نمی خواستم به بیایم چرا خدا من را جبرا به دنیا آورد و مورد امر و نهی قرار داد ❗️آیا معاذ الله این ظلم خداوند به ما محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌 در صورتی که بگوییم انسان بدون اختيار خويش پا به عرصه هستى گذاشته است اما در مقابل، از نعمتى بى نظير برخوردار گشته و آن عبارت است از «هستى»، «وجود» و آثار آن. در مقابل «عدم»، «» و «ندارى» نقمت و زيانى بى نظير است. ❕خداوند لطف بزرگى فرموده كه ما را از عرصه نيستى به هستى درآورده است و ما بايد شكرگزار چنين ‏اى باشيم و لو آن كه اختيار و اراده ما در آن، هيچ نقشى نداشته باشد. 👌 البته اگر خوب دقت كنيم ترجيح «زندگى» بر مرگ و «بود» بر نبود در نهاد و فطرت هر انسانى نهفته است و همگان در جهت ادامه حیات خودشان تلاش میکنند و با عواملی که حیات آنها را به می اندازد مبارزه می کنند ، همه این ها گواه بر آن است که حیات و وجود فطری بشر است و خداوند چیزی به انسان بخشیده است که مورد رغبت همه انسانها است ، البته اگر در ميان انسانها كسى مخالف اين نظر باشد به جهت برخى مشكلات پيش آمده است كه بايد سعى كند از جلو راه خود بر دارد . نه اينكه بخاطر مشكلات به اصل حيات و زندگى بدبين و باشد. 🔰البته معتقد است که بشر به اختیار خودشان پا به عرصه وجود گذاشته است و چنین نبوده است که افراد انسان در به دنیا آمدن اختیاری از خود نداشته باشند . ❕این مطلب است که خداوند در سوره اعراف به آن اشاره کرده و می فرماید ؛ « وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ » 🔸« به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) آيا من پروردگار شما نيستم؟! گفتند آرى، گواهى مى‏ دهيم (چرا چنين كرد؟) براى اينكه در روز رستاخيز نگوئيد ما از اين بوديم (و از پيمان فطرى توحيد و خداشناسى بى‏ خبر).» 🔰اعراف 172 👌از روایات متعددی استفاده می شود هنگامى كه آدم آفريده شد فرزندان آينده او تا آخرين فرد از پشت او به صورت ذراتى بيرون آمدند و طبق بعضى از روايات اين ذرات از گل آدم بيرون آمدند، آنها داراى عقل و شعور كافى براى شنيدن سخن و گفتن بودند، در اين هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد « أَ لَسْتُ بِرَبِّكُم » آيا پروردگار شما نيستم ، همگى در پاسخ گفتند:" بَلى‏ شَهِدْنا" آرى بر اين حقيقت گواهيم. 👌سپس همه اين ذرات به صلب آدم یا به گل آدم باز گشتند و به همين جهت اين عالم را عالم ذر و اين پيمان را پيمان مى‏ نامند. 📚بحار الانوار ج 5 ص 225 باب 10 ❕روشن است که اقرار به ربوبیت الهی در زندگی فرد فرد انسان ها ، منوط به پذیرفتن اصل حیات و است ، ذریه آدم با اقرار به ربوبیت الهی درواقع اعلام رضایت به حیات و به زندگی دنیا آمدن کردند و خداوند پس از این رضایت و اقرار به ربوبیت الهی ، آنها را به حیات دنیا آورد ، اگر چه پس از این پیمان برخی از انسانها به این عهد و عمل نکردند و ربوبیت خداوند را انکار و حتی نسبت به اصل حیات خود اعتراض کردند . 🔹بنابراین بر خلاف آنچه برخی می کنند ،خلقت اجباری در کار نبوده است و خداوند افراد انسان را پس از رضایت خودشان ، زندگی و حیات و وجود داده است ، و پس از آن ، حب به حیات و زندگی و توحید ربوبی خداوند با فطرت انسانها آمیخته گشته و به صورت یک پیمان فطری در آمده است و خداوند نسبت به فراموشی این دو اصل فطری تذکر داده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔لطفا در مورد سند رساله توضیح دهید که آیا این رساله حقیقتا مربوط به امام رضا (ع) می باشد یا خیر ❗️❗️ 💠💠 👌رساله ذهبیه یا طب الرضا علیه السلام ، مطالبی در مورد پزشکی است که امام رضا علیه السلام آن را به درخواست مامون نگاشته است . ❕اصل چنین رساله ای به امام رضا علیه السلام ثابت است ، چنان که علامه مجلسی می نویسد ؛ « رساله ذهبیه منسوب به امام رضا علیه السلام نزد علمای ما است و علمای ما رساله مذکور را با طرق و اسانیدی روایت کرده اند » 📚بحار الانوار ج59 ص309 ❕با این وجود ، رساله ای که تحت عنوان رساله ذهبیه منسوب به امام رضا علیه السلام هم موجود می باشد ، دچار تحریف و زیاده و کم شده است ، و همین مساله سبب ضعف اعتماد به رساله مذکور می شود ، چنان که علامه می نویسد ؛ « نسخه ای که از رساله ذهبیه هم اینک در دست ما است ، در آن اختلافات و تناقض های است » 📚همان مدرک ❕لذا شیخ حر عاملی از رساله مذکور در کتاب شریف « وسائل الشیعه » نمی آورد ، با این استدلال که آنچه به عنوان رساله ذهبیه به دست ما رسیده است ، قابل اعتماد نمی باشد .«لم یثبت عندی کونها » 📚وسائل الشیعه ج30 ص 159 ❕البته در گذشته مفصلا توضیح داده ایم که اسلام مکتب تازه ای به نام که عبارت باشد از راه حل های درمان تمام بیماری ها و مقابله با کلیه امراض به ارائه نداده است و بیشتر روایاتی که در این زمینه رسیده است ، مرسل و بدون سند است و انتساب آن به معصوم قطعی نیست و برخی از سخنان پزشکی امامان نیز متناسب با آب و هوای عربستان و طبع افراد صادر شده است که نمی توان از آن یک حکم ارائه داد . 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7613 ❕روشن است که نمی توان با استدلال به یک سری روایات ضعیف و مشکوک با انسانها بازی کرد ، گذشته از آنکه وقتی مردم نتیجه ای از آنچه به اصطلاح طب اسلامی نامیده می شود ، نگیرند ، نسبت به سخنان ائمه علیهم السلام بی اعتماد می شوند و این طب گرفتار گناهی بس بزرگ می شوند که به آسانی قابل بخشش نیست . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال ایا جن می تونه با انسان ازدواج کن اساسا ازدواج انسان و جن ممکنه چون از برخی شنیدم که می گفتن میشه ازدواج کنن 🔶پاسخ: ❗️ما با تتبع گسترده ای که در این مورد داشته ایم مستند قابل قبولی بر این مطلب نیافتیم و قول به عدم امکان چنین ازدواجی قولی راجح و موافق قران و روایات است. 🔶قران جن را موجودی معرفی می کند که از اتش افریده شده است 📓الرحمان15 🔷در حالی که انسان از خاک است .ازدواج دو موجود از دو جنس مختلف مورد پذیرش عقل نمی تواند باشد . ❗️از سوی دیگر در روایات امده است که اجنه زاد و ولدشان به صورت تخم گذاری است .حامله نمی شوند و بار دار نمی شوند چنان که امام صادق فرمود: « در میان انها زاد و ولد نیست بلکه انها تخم می گذارند و ان تخم تبدیل به فرزند می شوند» 📚الخصال ج1 ص152 ❗️طبیعی است که با این ویژگی انان باید با افرادی از جنس خودشان ازدواج کنند . ❗️و همچنین امام فرمود: « فرزندان انان تنها مذکر هستند و مونث بین انها یافت نمی شود» 📚بحار الانوار ج60 ص77 ❗️البته ممکن است برخی استدلال کنند که چگونه ازدواج میان جنیان و انسان ها امکان ندارد در حالی که در روایات امده است که فرزندان ادم با جنیان ازدواج کردند و نسل انسان ادامه یافت 📚الکافی ج5 ص569 🔷از این سخن می توان چنین جواب داد: ❗️اولا:برخی عقیده دارند که تکثیر نسل فرزندان ادم تنها از طریق ادم و همسرش صورت گرفته و موجود ثالثی در ان دخالت نداشته است و ظاهر ایه قران موید این قول است 📚نسائ 1 . ❗️لذا روایاتی که می گوید اجنه در تکثیر نسل انسان موثر بوده اند چون مخالف ظاهر قران است قابل اعتنا نیست 📚تفسیر نمونه،ج3 ص246 ❗️ثانیا: اگر اشکال اول را بجا ندانیم و چنین بگوییم که از انجایی که سبب اصلی تکثیر نسل انسان فرزندان پسر ادم وحوا بودند لذا صحیح است که بگوییم نسل فرزندان ادم از طریق ادم و همسرش بوده است و این منافاتی ندارد که موجود ثالثی از غیر انسان به عنوان همسر برای پسران ادم وحوا بوده است تا از طریق ازدواج انان نسل ادامه پیدا کند. 🔷با این وجود باز می گوییم در رویات متعددی امده است که آن موجود ثالث حوریه ای بهشتی بوده است نه جن 📚وسائل الشیعه ج20 ص364 باب3 ❗️و روایتی که می گوید آن موجود ثالت جن بوده است مرسل بوده و قابل اعتنا نیست . 🔷ممکن است برخی به ایه 56 الرحمان بر جواز این نوع ازدواج استدلال کنند که خداوند در وصف حوریان بهشتی می گوید: « هیچ انس و جنی با انها تماس نگرفته اند» ❗️منتها این استدلال نیز تمام نیست زیرا : 🔷در ایه سخن از ازدواج جنیان با حوریان است نه با انسان ها. ❗️از انجا که جنیان نیز موجودات مکلفی هستند وانان نیز قیامت و بهشت و دوزخ دارند طبیعی است که یکی از نعمت های بهشتی برای انان ازدواج با حوریان بوده باشد .حوریانی که همجنس انها بوده تا بتوانند به همسری انها در ایند .خداوند می گوید حوریانی در بهشت هستند که دست هیچ انس و جنی به انها نرسیده و تنها به همسران خود ( چه جن باشند یا انسان) عشق می ورزند. ❗️از این سخنان بدست امد که دلیل قابل توجهی بر امکان ازدواج جن و انسان وجود ندارد بلکه دلایلی نیز بر عدم امکان چنین ازدواجی در دست می باشد. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔به متن زیر از کانال ضد دین پاسخ دهید ❕ ❔ گريه و زارى و عدم رضايت از ازدواج با روايت اول: « عن أبي عبد الله قال: إن فاطمة قالت لرسول الله: زوجتني بالمهر الخسيس ، فقال لها رسول الله ما أنا زوجتك ولكن الله زوجك من السماء » ترجمه: رسول الله به فاطمه فرمود: دخترم چه چيزى باعث گريه‏ ات شده است؟ فاطمه گفت: مرا با مهريه اى بسيار ناچيز به ازدواج داروردى!(اشاره به فقر على) محمد گفت: تزويج تو به على تزويج الهى است و به فرمان خدا اين ازدواج صورت گرفته منابع: الكافي ٥ / ٣٧٨ - وسایل ج12ص241 روایت دوم : لما زوج رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم عليا عليه السلام فاطمة عليها السلام دخل عليها وهي تبكي فقال ما يبكيك ؟ فو الله لو كان في أهلي خير منه ما زوجتكه ولكن الله زوجك وأصدق عنك الخمس ما دامت السماوات والأرض. : از يعقوب بن شعيب موضوع گريه و زارى فاطمه و نارضايتى اش از ازدواج با را بيان ميكند. : روضة المتقین للمجلسی الاول ج ٨ ص۱۷۷ روایت سوم : فزوجه رسول الله ص فاطمة فلما بلغ ذلك فاطمة بكت ، قال : فدخل عليها رسول الله ص فقال : مايبكيك يافاطمة؟ فوالله لقد أنكحت أكثرهم علما وأفضلهم حلما وأولهم سلما. خلاصه : محمد از فاطمه ميپرسد چرا گریه میکنی فاطمه؟! به خدا قسم تو رو به ازدواج عالم ترین و فاضل ترین و بردبار ترین و اولینشون که مسلمان شد در آوردم!! : بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث المؤلف : العلامة المجلسي الجزء : ٤٣ صفحة : ١٣٦ 💠💠 👌فقیه بزرگوار مکارم شیرازی در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔶️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما ، ص119 🔰حال ما بر اساس همین ملاکی که ایشان ارائه دادند روایات مطرح شده توسط ضد دین را بررسی می کنیم . 1⃣منبع اصلی روایت اول کتاب کافی کلینی است و سایر منابع هم به نقل از کافی روایت را آورده اند . 💠روایت کافی است و تمام افرادی که در سند هستند ذکر نشده است و تعبیر « عمن حدثه » در سند حدیث نشان دهنده مرسل بودن روایت می باشد ، روشن است روایتی که مرسل و بدون سند کامل باشد قابل استدلال نمی باشد . ❕علامه مجلسی در ذیل حدیث مذکور می گوید ؛ « روایت ضعیف و ٫مجهول است » 📚مراه العقول ج20 ص104 2⃣سند اصلی روایت دوم هم کتاب کافی کلینی است و روایت مذکور به نقل از کتاب کافی در کتاب روضه المتقین نقل شده است . این روایت هم مرسل و بدون سند کامل است و تعبیر « عده من اصحابنا » نشان دهنده این امر است . 💠علامه مجلسی نیز در ذیل روایت مذکور می گوید ؛ « این روایت است » 📚مراه العقول ج20 ص104 3⃣روایت سوم هم بدون سند و به صورت مرسل نقل شده است و علامه آن روایت را به نقل از کتاب کشف الغمه بدون سند متصل از علی علیه السلام نقل می کند که روشن است چنین روایتی می باشد . ❕در گذشته ثابت کرده ایم که پیوند علی و فاطمه علیهما السلام به دستور و امر خداوند با رضایت کامل طرفین صورت گرفته است ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4037 ❕از سند روایات طرح شده هم که بگذریم و بنا را بر صحت آنها بگذاریم باز هم گفتنی است ؛ 👌منافقین مدینه که از ازدواج فاطمه با علی ناراحت بودند به نزد فاطمه می رفتند و از علی بد گویی می کردند که فردی تنگدست و است و پیامبر هم تو را با مهریه ای کم دارد به عقد او در می آورد ، فاطمه سلام الله علیها از سخنان آنان شده و به گریه افتاده و به نزد پیامبر گرامی می رود و سخنان آنان را برای پیامبر نقل می کند تا پاسخ پیامبر به آنها سبب بسته شدن شود و از سوی دیگر متذکر فضل و برتری علی علیه السلام نیز بشوند ، لذا با حالت گریه به نزد پیامبر رفت و سخن آنان را نقل کرد که آیا مرا با ای کم به عقد علی در می آوری ، پیامبر نیز در پاسخ متذکر فضل و مقام علی علیه السلام و الهی بودن این پیوند می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔آیا این روایات در مورد شکل ظاهری حضرت علی علیه السلام صحیح است ❕ ❓محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقانی گفت: خبر داد به ما حسن بن علی عدوی، از عباد بن صهيب بن عباد از پدرش از جدش از جعفر بن محمد كه گفت مردى از على سوال كرد و بدو گفت درباره ٣ چيز كه در تو هست از تو مى پرسم: ✔️ يكى كوتاهى قدت دوم از بزرگى شكمت سوم از ريخته شدن موهاى سرت؛ گفت: ❕خداوند تبارك و تعالى مرا قد بلند نيافريد و نيز كوتاه خلق نكرد بلكه معتدل آفريد(در نتيجه) بر كوتاه قامت ضربه مى زنم و او را از طول به دو نيم مى كنم و بر دراز قامت ضربه مى زنم و او را از عرض دو نيم مى كنم! ❕و اما بزرگى شكمم(علتش اينست كه) رسول خدابه من بابى از علم آموخت و آن باب هزار باب را براى من گشود و علم در شكم من ازدحام كرد و از اين رو شكمم بر آمد! ❕و اما ريخته شدن موى سرم بعلت بر سر نهادن كلاه خود بمدت دراز و كارزار با رقيبان است! اين حديث: كتاب الخصال اثر يكى از بزرگترين علماى شيعه، شيخ صدوق، باب سوم(الثلاثة)، ص ١٨٩ از منشورات جماعه المدرسين. ❔ آورده اند که وقتى مىﺧﻮاﺳﺖ را ﺑﻪ ﻋﻘﺪ على در ﺑﻴﺎورد ﻓﺎﻃﻤﻪ در ﮔﻮش ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﮔﻔﺖ: اى رﺳﻮل ﺧﺪا، ﺗﻮ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﻣﺎ مىﺑﻴﻨﻴﻢ، ﺑﻴﻨﺎﺗﺮى اﻣﺎ زﻧﺎن ﻗﺮﻳﺶ ﮔﻔﺘﻪاﻧـﺪ ﻛـﻪ ﻣـﺮدى ﺷﻜﻢ ﮔﻨﺪه ﺑﺎ دﺳﺘﺎنى دراز و ﺷﺎﻧﻪﻫﺎيى ﻗﻮى و ﺳﺮى ﻃﺎس و ﭼﺸﻤﺎنى ﺑﺰرگ(ورقلمبيده) و ﻟﺒـى ﺧﻨـﺪان اﺳﺖ اﻣﺎ ﻣﺎل و اموالى ﻧﺪارد. : ﺗﻔﺴﻴﺮ قمى جلد ٢ صفحه ٣٣٦ 💠پاسخ💠 👌آنچه در مورد شکل و شمایل حضرت علی علیه السلام در روایات متعددی وارد شده است ، حاکی از زیبایی و خوش اندامی فوق العاده حضرت می باشد . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر کس می خواهد در زیبایی همانند یوسف نبی را ببیند به علی نگاه کند » 📚امالی صدوق ص391 📚بحار الانوار ج39 ص35 👌و فرمود ؛ « به علی خصلت های متعددی عطا شده است ، از جمله صبری به او داده شده است همانند صبر من و زیبایی به او داده شده است همانند زیبایی یوسف » 📚شرح احقاق الحق ج16 ص558 🗯زیبایی و خوش اندامی یوسف به گونه ای بود که زنان مصر با دیدن او بی اختیار دستهای خود را بریدند و گفتند که او بشر نیست . 🔶یوسف 31 🔷و در روایت دیگر فرمود ؛ « علی همانند ماه و ستاره ای درخشان است » 📚بحار الانوار ج39 ص38 🔷و یا در وصف دیگری برای حضرتش آمده است ؛ « او زیبا چهره بود همانند ماه شب چهاردهم » 📚ذخائر العقبی ص57 📚کشف الغمه ج1 ص148 👌و یا آمده است ؛ « علی از زیباترین مردم بود » 📚الکامل فی التاریخ ج3 ص397 📚اسد الغابه ج4 ص116 🔴پاسخ به دو روایت مورد اشکال؛ 1⃣روایت اول ضعیف است . 🔶در سند آن حسن بن علی العدوی وجود دارد که مجهول و ضعیف است. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج3 ص5 👌و عباد بن صهیب بن عباد بن صهیب وجود دارد که او نیز مجهول وضعیف است. 📚همان مدرک ، ج4 ص335 2⃣روایت دوم نیز از کتاب تفسیر قمی بدون سلسله سند و کاملا مرسل است که قابل اعتنا و توجه نمی باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال همان کانال ضد دین که به حضرت زهرا و پیامبر اهانت می کنه در یکی از جدیدترین پست هاش اورده که روحانیون به دروغ به شما گفتن که عقد فاطمه و علی از جانب خدا بوده بلکه فاطمه به این ازدواج راضی نبوده و طبق روایتی که در تفسیر قمی ج2 ص336 امده حضرت زهرا نسبت به این ازدواج ناراضی بوده بعد پیامبر راضیش کرده در این باره هم توضیح بدید 🔷پاسخ: ❗️در مورد روایتی که از تفسیر قمی نقل کرده اند که حضرت زهرا راضی به ازدواج نبوده است: 1⃣باید توجه کرد که تمام انچه در تفسیر قمی است نوشته علی بن ابراهیم عالم بزرگ شیعه نیست.بلکه تنها تفسیر سوره فاتحه ،بقره و کمی از ال عمران از ایشان است و بقیه ان از شاگرد ایشان ابوالفضل العباس می باشد و روایت مورد استناد در تفسیر سوره نجم نقل شده است 📚کلیات فی علم الرجال،ایت الله سبحانی ص301 2⃣روایت مورد استناد در تفسیر قمی به صورت مرسل و بدون سند کامل نقل شده است لذا قابل قبول نمی باشد 3⃣این که عقد حضرت علی و حضرت زهرا از ناحیه خداوند صورت گرفته است به هیچ وجه قابل مناقشه نمی باشد ودر این باره روایات فراوانی از کتب شیعه و سنی صادر شده است 🔶کتب شیعه : ❗️شیخ صدوق در عیون الاخبار روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « من فاطمه را به عقد علی تنها زمانی در آوردم که خداوند مرا به این کار دستور داد» 📚عیون الاخبار ج2 ص59 ❗️در روایت دیگر فرمود: « فرشته ای بر من نازل شد و گفت خداوند به تو سلام می رساند و می گوید من فاطمه را به عقد علی در آورده ام پس آن دو را به یکدیگر تزویج کن» 📚بحار الانوار ج43 ص105 📚عیون الاخبار ج2 ص27 🔷و فرمود : « خداوند چنین می گوید که شما فرشتگان را شاهد می گیرم که من فاطمه دختر محمد را به عقد علی بن ابی طالب در اوردم» 📚امالی ص559 ❗️در این مضمون روایات متعدد دیگری نیز صادر شده است 📚بحار الانوار ج43 ص92 باب 5 🗯کتب اهل سنت: ❗️طبری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « جبرییل به من اطلاع داد که خداوند فاطمه را به همسری علی در آورده است و چهل هزار فرشته را گواه این عقد ساخته است» 📚ذخائر العقبی ص32 🔶متقی هندی روایت می کند که فرمود: « خداوند به من دستور داده است تا فاطمه را به همسری علی در اورم» 📚کنز العمال ج6 ص152 📚مجمع الزوائد ج9 ص204 📚فیض القدیر ج2 ص215 🗯در این باره روایت متعدد دیگری نیز در کتب اهل سنت نقل شده است که جهت اگاهی رجوع کنید : ‌ 📚فضائل الخمسه،محقق فیروز ابادی ج2 ص130 به بعد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔آیا ازدواج عمر با ام کلثوم در کتب شیعه واقعیت دارد 💠پاسخ؛ 1⃣اهل سنت جریان این ازدواج را به صورت های متناقض نقل می کند که سبب سلب اعتماد به نقل آن ها می شود از جمله این که : 1- علی او را به عقد عمر در آورد- 2- عباس او را به عقد عمر در آورد-3- این کار از روی تهدید صورت گرفت-4- عروسی انجام گرفت و عمر از او دارای فرزندی به نام زید شد-5- خلیفه پیش از مراسم عروسی کشته شد-6- زید نیز دارای فرزندی بود-7- او کشته شد و وارثی نداشت- 8- او و مادرش در یک روز کشته شدند- 9- مادرش پس از وی کشته شد-10- مهریه او چهل هزار درهم بود-11- مهریه او چهار هزار درهم بود- 12- مهریه او پانصد درهم بود. ❗️این اختلاف ها در ذهن انسان تردید ایجاد کرده و اصل تزویج را زیر سوال می برد. 📚الذریه الطاهره ص157 2⃣در فقه شیعه نکاح و ازدواج با افراد گمراه که بر غیر صراط مستقیم و اسلام هستند جایز نیست مگر در صورت اضطرار چنان که در همین صورت اضطرار جایز است که انسان برای نجات جان گوشت مردار و خوک را بخورد . 👌امام علیه السلام فرمود: «ازدواج دائم با زنان کافر کتابی جایز نیست مگر در صورت اضطرار» 📚الکافی ج5 ص360 👌امام صادق فرمود: «هیچ چیزی از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای فردی که مضطر شده است جایز است» 📚التهذیب ج3 ص177 3⃣در داستان حضرت لوط می خوانیم زمانی که قومش قصد تعرض به مهمانانش را داشتند حضرت لوط به جهت جلوگیری از آبروریزی حاضر شد که دختران خود را به آنها بدهد تا آنان دست از نیت پلید خود بردارند و فرمود: «این ها دختران من هستند و برای شما پاکیزه ترند .از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوئ در مهمانانم مرا رسوا مسازید» 🔷هود78 ❗️می بینیم حضرت لوط در حالت اضطرار حتی حاضر میشود دختران خود را به قوم گمراه و منحرف خود دهد. 4⃣آنچه در روایات ما آمده است آن است که حضرت علی چون در حالت اضطرار قرار گرفت حاضر شد ام کلثوم را به عقد عمر در بیاید. 🔷شیخ کلینی نقل می کند هشام بن سالم از امام صادق می آورد كه آن حضرت فرمود: « زمانى كه عمر بن الخطاب از امّ‌كلثوم خواستگارى كرد، اميرمؤمنان به او فرمود: امّ‌كلثوم خردسال است. عمر با عباس ملاقات كرد و به او گفت: من چگونه ام، آيا مشكلى دارم؟ عباس گفت: تو را چه شده است؟ عمر گفت: از برادر زاده‌ات دخترش را خواستگارى كردم، دست رد بر سينه‌ام زد، قسم به خدا چشمه زمزم را پر خواهم كرد، هيچ كرامتى را براى شما نمى‌گذارم؛ مگر اين كه آن را از بين ببرم، دو شاهد بر مى‌انگيزم كه او سرقت كرده و دستش را قطع خواهم كرد. عباس به نزد اميرمؤمنان آمد، او را از ماجرا با خبر ساخت و از او درخواست كرد كه تصميم در اين باره را بر عهده او نهد، حضرت امير نيز مسأله ازدواج را به عهده عباس گذاشت.» 📚الکافی ج5 ص346 ❕در روایت دیگر آمده است که گفت اگر علی به ازدواج راضی نشود او ( و اطرافیانش را ) خواهم کشت 📚مستدرک الوسائل ج14 ص443 🔶وفرمود: « ( ام کلثوم ) ناموسی است که از ما غصب کرده اند» 📚الکافی ج5 ص346 5⃣این که این ازدواج با تهدید و ارعاب صورت گرفته است در روایات اهل سنت نیز اشاره شده است . ❗️ابن سعد نقل می کند: «علی در جواب خواستگاری عمر فرمود او دختری کوچک است .عمر در جواب گفت تو حق نداری که مرا از این کار منع کنی و من می دانم که چرا او را به نکاحم در نمی آوردی...» 📚طبقات ابن سعد ج8 ص464 6⃣سید مرتضی می نویسد: «آنچه در ازدواج ام کلثوم باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ازدواج از روی اختیار و میل نبوده است بلکه پس از تکرار و زورگویی ها بوده که نزدیک بود به درگیری آشکارا بینجامد .اضطرار حتی خوردن مردار و نوشیدن شراب را جایز می کند چه رسد به کمتر از آن ( ازدواج)» 📚رسائل المرتضی ج3 ص149 ❗️شیخ مفید می نویسد: « امیر المومنین احتیاج به تالیف قلوب و حفظ خون ها داشت .از همین رو ملاحظه کرد که اگر بخواهد با این امر مخالفت کند در دین و دنیای مردم فساد ایجاد خواهد شد لذا به درخواست او جامه عمل پوشانید » 📚المسائل السروریه ص91 7⃣آنچه از مدارک شیعی استفاده می شود که عقدی بوده است و بس . 🔶امام صادق فرمود: « هنگامی که عمر از دنیا رفت امام علی دست ام کلثوم را گرفت و به خانه اش آورد» 📚الکافی ج6 ص115 ❗️مرحوم نوبختی می گوید: «ام کلثوم صغیر و نابالغ بود و عمر پیش از این که با او زفاف کند مرد» 📚بحار الانوار ج42 ص91 👌زرقانی مالکی از علمای اهل سنت هم به این مطلب تصریح می کند 📚شرح مواهب اللدنیه ج7 ص9 ❓آیا چنین ازدواجی که با ارعاب و تهدید و از روی زورگویی و بدون رضایت حضرت امیر و ام کلثوم صورت گرفته است می تواند برای عمر فضیلت محسوب شود و آیا می تواند دلیل بر صمیمیت و دوستی میان خلیفه دوم و امیر مومنان باشد❕ 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔آیا براستی شهادت و سقط شدن حضرت محسن در کتب سنی و تشیع آمده است❔ 🗯پاسخ؛ ❗️مساله سقط شدن حضرت محسن و شهادت ایشان توسط هجوم مهاجمان مورد اتفاق شیعه و سنی می باشد و جای انکار نمی باشد که ما به برخی از مدارک از کتب اهل سنت اشاره می کنیم؛ 1⃣مرحوم ابن شهر آشوب از کتاب معارف ابن فتیبه از علمای برجسته اهل سنت نقل می کند : «فرزندان فاطمه حسن و حسین و زینب و ام کلثوم و محسن بودند.همانا محسن از ضربه قنفذ کشته شد» 📚 مناقب ج3 ص132 2⃣بلاذری در انساب الاشراف خودش نقل می کند: «فاطمه برای علی چند فرزند به دنیا آورد که عبارتند از حسن با کنیه ابا محمد و حسین با کنیه ابا عبدالله و محسن که در کودکی از دنیا رفت» 📚انساب الاشراف ج1 ص404 3⃣مسعودی می نویسد: «آنان در هجوم خود به خانه فاطمه سیده زنان را در پشت درب چنان فشردند که محسن را سقط کرد» 📚اثباه الوصیه ص142 4⃣شهرستانی از «نظام» که از علمای برجسته اهل سنت است نقل می کند: «همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه در روز بیعت زد که فاطمه جنین خود را از شکم انداخت» 📚الملل و النحل ج1 ص57 5⃣ابن ابی الحدید از استادش نقیب نقل می کند که می گفت: «پیامبر اگر در زمان فاطمه زنده بود بدون شک خون کسانی که فاطمه را ترساندند تا بچه از شکمش افتاد را مباح می کرد» 📚شرح نهج البلاغه ج14 ص192 6⃣طبری می نویسد: «فاطمه برای او حسن و حسین و محسن را به دنیا آورد لکن محسن در کودکی از دنیا رفت» 📚ذخائر العقبی ص55 7⃣ذهبی عالم برجسته اهل سنت از احمد حماد کوفی که از حافظان اهل سنت است نقل می کند: «بدون شک عمر چنان لگدی به فاطمه زد که محسن از او سقط شد» 📚لسان المیزان ج1 ص268 8⃣صفدی نیز در کتاب خود می نویسد: «بدون شک عمر در روز بیعت چنان فاطمه را زد که محسن را از شکم انداخت» 📚الوافی بالوفیات ج6 ص15 9⃣ جوینی از بزرگان اهل سنت از پیامبر چنین نقل می کند که می فرمود: « هرگاه فاطمه را می بینم به یاد مصیبت هایی که پس از من بر او وارد میشود می افتم وگویی که من خود شاهد آن اتفاقات هستم ومی بینم که ذلت به خانه او وارد شده وحرمتش را هتک نموده وحق اورا غصب وارث اورا منع وپهلویش را شکسته وجنین اورا سقط نموده اند» 📚فرائد السمطین،ج2 ص34 و35 🔟 ذهبی در شرح حال ابن ابی دارم می گوید: «ابن ابی دارم شخصی بود که در طول عمر خود با رعایت اعتدال زندگی کرد ولی در آخرین روزهای عمرش بیشترین چیزی که برای او خوانده میشد روایات معایب بود. برای او این روایت خوانده شد و( او نیز تایید می کرد «عمر به پهلوی فاطمه لگد زد ومحسنش را سقط نمود" 📚سیر اعلام النبلا،ج15 ص578 👌مساله سقط جنین حضرت زهرا در روایات فراوانی از کتب شیعه نیز آمده است. 1⃣1⃣مرحوم طبرسی نقل می کند که امام حسن خطاب به مهاجم خانه حضرت زهرا عرضه می داشت: «تو کسی هستی که بر فاطمه دختر پیامبر ضربه وارد کردی تا فرزند درون شکمش را سقط کرد» 📚الاحتجاج طبرسی ج1 ص278 2⃣1⃣سلیم بن قیس نقل می کند: «به زهرا ضربه و آسیب رساندند تا جنینش سقط شد و به واسطه این ضربه شهید شد» 📚کتاب سلیم بن قیس ج2 ص588 3⃣1⃣امام صادق فرمود: « عمر با پایش به زهرا ضربه وارد کرد در حالی که او حامله به محسن بود و پس از آن ضربه محسن از او سقط شد» 📚الاختصاص شیخ مفید ص185 4⃣1⃣در روایت دیگر فرمود: « قنفذ به امر عمر با شمشیر بر فاطمه ضربه وارد کرد و او محسن را سقط کرد» 📚دلائل الامامه ص134 ❗️این که در برخی روایات قنفذ و در برخی مغیره و در برخی عمر را مسبب اصلی سقط جنین و شهادت حضرت زهرا معرفی می کنند اشاره است به این که ضربات همه آنها موثر بوده است. 5⃣1⃣شیخ صدوق روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «فاطمه سیده زنان عالمین و پاره تن من و نور چشم من ...می باشد پس از من حرمتش شکسته می شود و حقش غصب میشود و فرزندش سقط میشود و او ندا می دهد یا محمد اما اجابت نمیشود...» 📚امالی صدوق ص114 6⃣1⃣در روایت دیگر آمده است: «آنان به منزل زهرا حمله کردند و سبب سقط محسن شدند» 📚بحار الانوار ج30 ص295 7⃣1⃣در کتاب ارشاد القلوب آمده است که حضرت زهرا فرمود: «آنان سبب سقط محسن شدند بدون آنکه او جرمی کرده باشد» 📚 بحار الانوار ج30 ص350 👌پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣آیا در آن زمان دستگاه سونوگرافی بود که دانستند فرزند حضرت زهرا پسر است و نامش را محسن نامیدند❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/954 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔با یک مولوی اهلسنت بحث می کردم می گفت مساله شهادت حضرت زهرا افسانه است و در هیچ روایت اهل سنت نیامده است ❗️❗️ 💠💠 👌در اين مورد نصوصى را از كتاب اهل سنّت نقل مى‏كنيم، تا روشن شود مسئله هتك حرمت خانه زهرا عليها السّلام و رويدادهاى بعدى، امرى تاريخى و مسلّم است؛ نه يك افسانه و با اينكه در عصر خلفا گرفتگى فوق العاده‏ اى نسبت به نگارش فضايل و مناقب اهل بيت عليهم السّلام در كار بود ولى به حكم اينكه «حقيقت شى‏ء نگهبان آن است» اين حقيقت به طور زنده در كتابهاى تاريخى و حديثى محفوظ مانده است. در نقل مدارك، ترتيب زمانى را از قرنهاى نخستين در نظر مى‏گيريم، تا برسد به نويسندگان عصر حاضر. 1⃣ابن ابی شیبه محدث معروف اهل سنت نقل می کند ؛ ❕«هنگامى كه مردم با ابى بكر بيعت كردند، على و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى‏پرداختند، و اين مطلب به عمر بن خطّاب رسيد. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوب‏ترين فرد براى ما پدر تو و بعد از پدرت تو هستى؛ ولى سوگند به خدا اين محبّت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند.اين جمله را گفت و بيرون رفت، وقتى على عليه السّلام و زبير به خانه بازگشتند، دخت گرامى پيامبر به على عليه السّلام و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را هنگامى كه شما در آن هستيد آتش مى‏زنم، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى‏دهد!» 📚مصنف ابن ابی شیبه ج8 ص572 2⃣بلاذری محدث بزرگ اهل سنت نقل می کند ؛ ❕« ابو بكر به دنبال على عليه السّلام فرستاد تا بيعت كند؛ ولى على عليه السّلام از بيعت امتناع ورزيد. سپس عمر همراه با فتيله (آتش‏زا) حركت كرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبه ‏رو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى‏بينم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، اين كار كمك به چيزى است كه پدرت براى آن مبعوث شده است!». 📚انساب الاشراف ج1 ص586 3⃣ابن قتیبه می نویسد ؛ ❕«ابو بكر از كسانى كه از بيعت با او سر برتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على عليه السّلام آمد و همگان را صدا زد كه بيرون بيايند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزيدند در اين موقع عمر هيزم طلبيد و گفت: به خدايى كه جان عمر در دست اوست بيرون بياييد يا خانه را با شما آتش مى‏زنم. مردى به عمر گفت: اى ابا حفص (كنيه عمر) در اين خانه، فاطمه، دختر پيامبر است، گفت: باشد!». 👌ابن قتيبه دنباله اين داستان را سوزناك‏تر و دردناك‏تر نوشته است، او مى‏گويد: «عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى كه فاطمه صداى آنان را شنيد، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصيبتهايى به ما از فرزند خطاب و فرزند ابى قحافه رسيد، افرادى كه همراه عمر بودند هنگامى كه صداى زهرا و گريه او را شنيدند برگشتند؛ ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بيرون آوردند، نزد ابى بكر بردند و به او گفتند: بيعت كن، على عليه السّلام گفت: اگر بيعت نكنم چه مى‏شود؟ گفتند: به خدايى كه جز او خدايى نيست، گردن تو را مى‏زنيم ...». 📚الامامه و السیاسه ص12 4⃣طبری می نویسد ؛ « عمر بن خطّاب به خانه على آمد در حالى كه گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان كرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى‏كشم مگر اينكه براى بيعت بيرون بياييد. زبير از خانه بيرون آمد در حالى كه شمشير كشيده بود، ناگهان پاى او لغزيد، شمشير از دستش افتاد و ديگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند». 📚تاریخ طبری ج2 ص443 5⃣ابن عبدربه درکتاب عقد الفرید خود می نویسد ؛ «على و عباس و زبير در خانه فاطمه نشسته بودند كه ابو بكر عمر بن خطّاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بيرون كند و به او گفت: اگر بيرون نيامدند، با آنان نبرد كن! عمر بن خطّاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، ناگاه با فاطمه روبه ‏رو شد. دختر پيامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده‏اى خانه ما را بسوزانى؟ او در پاسخ گفت: بلى مگر اينكه در آنچه امّت وارد شدند، شما نيز وارد شويد!» 📚عقد الفرید ج4 ص93 6⃣مضمون فوق الذکر مبنی بر اقدام به هجوم به خانه وحی و تهدید به آتش زدن خانه را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل کرده اند ؛ 📚الاستیعاب ، ج3 ص975 📚المختصر فی اخبار البشر ، ابی الفداء ج1 ص156 📚نهایه الارب ، نویری ج19 ص40 📚مسند فاطمه سیوطی ، ص36 📚کنزالعمال ج5 ص651 📚ازاله الخلفاء ، دهلوی هندی ، ج2 ص29 📚دیوان محمد حافظ ابراهیم ج1 ص82 📚اعلام النساء ، عمر رضا کحاله ج4 ص114 👌ادامه پاسخ 👇👇👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 ❕تا اينجا سخنان آن گروه كه فقط به سوءنيّت خليفه و ياران او اشاره كرده‏ اند به پايان رسيد. گروهى كه نخواستند و يا نتوانستند دنباله فاجعه را به طور روشن منعكس كنند، در حالى كه برخى ديگر به اصل فاجعه؛ يعنى يورش به خانه و ... اشاره نموده ‏اند و اينك مدارك يورش و هتك حرمت به خانه حضرت فاطمه عليها السّلام: 7⃣ابو عبيد، قاسم بن سلام در كتاب الأموال كه مورد اعتماد فقهاى اهل سنّت است، مى‏نويسد: ❕ «عبد الرّحمن بن عوف مى‏گويد: در بيمارى ابو بكر براى عيادتش به خانه او رفتم. پس از گفتگوى زياد گفت: اى كاش سه چيز را كه انجام داده‏ام، انجام نمى‏دادم، اى كاش سه چيز را كه انجام نداده‏ام، انجام مى‏دادم. همچنين آرزو مى‏كنم سه چيز را از پيامبر سؤال مى‏كردم؛ يكى از آن سه چيزى كه انجام داده ‏ام و آرزو مى‏كنم اى كاش انجام نمى‏دادم اين است كه: «وددت أنّي لم أكشف بيت فاطمة و تركته و إن أغلق على الحرب؛ اى كاش پرده حرمت خانه فاطمه را نمى‏گشودم و آن را به حال خود وامى‏گذاشتم، هرچند براى جنگ بسته شده بود». 📚الأموال، پاورقى 4، چاپ نشر كليات ازهرية، نيز ص 144، چاپ بيروت، نيز ابن عبد ربّه در عقد الفريد، ج 4، ص 93 نقل كرده است، چنان‏كه خواهد آمد. ❕ابو عبيد هنگامى كه به اينجا مى‏رسد به ‏جاى جمله: «لم أكشف بيت فاطمة و تركته ...» مى‏گويد: «كذا و كذا» و اضافه مى‏كند كه من مايل به ذكر آن نيستم. ابو عبيد، هرچند روى تعصّب مذهبى يا علّت ديگر از نقل حقيقت سر برتافته؛ ولى محقّقان كتاب الأموال در پاورقى مى‏گويند: جمله ‏هاى حذف شده در كتاب ميزان الاعتدال- به نحوى كه بيان گرديد- وارد شده است، افزون بر آن، طبرانى در معجم خود و ابن عبد ربّه در عقد الفريد و افراد ديگر جمله‏ هاى حذف شده را آورده‏ اند. 8⃣طبرانی نقل می کند ؛ ❕ابوبكر به هنگام مرگ، امورى را تمنا كرد و گفت: اى كاش سه چيز را انجام نمى‏دادم، سه چيز را انجام مى‏دادم و سه چيز را از رسول خدا سؤال مى‏كردم: «أمّا الثّلاث اللّائي وددت أنّى لم أفعلهنّ، فوددت أنّي لم أكن أكشف بيت فاطمة و تركته ...؛ آن سه چيزى كه آرزو مى‏كنم كه اى كاش انجام نمى‏دادم، آرزو مى‏كنم اى كاش حرمت خانه فاطمه را هتك نمى‏كردم و آن را به حال خود واگذار مى‏كردم!» 📚معجم کبیر طبرانی ج1 ص62 👌این تعبيرات به خوبى نشان مى‏دهد كه تهديدهاى عمر عملى شد و در خانه را به زور (يا با آتش زدن) گشودند. 9⃣ابن عبد ربّه اندلسى مؤلف كتاب العقد الفريد در كتاب خود از عبد الرحمن بن عوف نقل مى‏كند: 👌 «من در بيمارى ابى بكر بر او وارد شدم تا از او عيادت كنم، او گفت: آرزو مى‏كنم كه اى كاش سه چيز را انجام نمى‏دادم و يكى از آن سه چيز اين است: «وددت أنّي لم أكشف بيت فاطمة عن شي‏ء و إن كانوا أغلقوه على الحرب؛ اى كاش خانه فاطمه را نمى‏گشودم، هرچند آنان براى نبرد در خانه را بسته بودند». 📚عقد الفرید ج4 ص93 🔟ابراهيم بن سيار نظّام معتزلى كه به دليل زيبايى كلامش در نظم و نثر به نظّام معروف شده است در كتابهاى متعددى، واقعه بعد از حضور در خانه فاطمه عليها السّلام را نقل مى‏كند. او مى‏گويد: ❕ «إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّى ألقت المحسن من بطنها؛ عمر در روز اخذ بيعت براى ابى بكر بر شكم فاطمه زد، او فرزندى كه در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط كرد!». 📚الوافی بالوفیات ج6 ص17 1⃣1⃣ابن ابى الحديد مى‏نويسد: محمد بن يزيد بن عبد الاكبر بغدادى اديب، و نويسنده معروف و صاحب آثار مشهور، در كتاب الكامل، از عبد الرحمن بن عوف داستان آرزوهاى خليفه را مى‏نويسد، و چنين يادآور مى‏شود: «وددت أنّي لم أكن كشفت عن بيت فاطمة و تركته و لو أغلق على الحرب». 📚شرح نهج البلاغه ج2 ص46 2⃣1⃣مسعودى در مروج الذهب مى‏نويسد: «آنگاه كه ابو بكر در حال احتضار بود چنين گفت: سه چيز انجام دادم و تمنّا مى‏كردم كه اى كاش انجام نمى‏دادم؛ يكى از آن سه چيز اين بود: فوددت أنّي لم أكن فتّشت بيت فاطمة و ذكر في ذلك كلاما كثيرا!؛ آرزو مى‏كردم كه اى كاش حرمت خانه زهرا را هتك نمى‏كردم. وى در اين مورد سخن زيادى گفته است!!». 📚مروج الذهب ج2 ص301 3⃣1⃣ ذهبى در كتاب ميزان الاعتدال از محمّد بن احمد كوفى حافظ نقل مى‏كند كه در محضر احمد بن محمّد معروف به ابن ابى دارم، محدّث كوفى اين خبر خوانده شد: ❕ «إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن؛ عمر لگدى بر فاطمه زد و او فرزندى كه در رحم به نام محسن داشت سقط كرد!» 📚میزان الاعتدال ج1 ص139 👌👌ادامه پاسخ 👇👇👇👇 @Rahnamye_Behesht