eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔دلیل اینکه عموم مردم علی ع را نخواستند چه بود❕❕ ❓آیا ممکن است چند هزار نفر که در غدیر بودند همگی دست از علی ع بردارند❔آیا برای این مطلب شواهد قرآنی هست❗️ 💠پاسخ💠 👌چه شاهد قرآنی از این بالاتر که حضرت موسی برادر خود حضرت هارون را به عنوان جانشین خود در میان بنی اسرائیل منصوب داشت و خود به میعاد گاه خداوند برای گرفتن احکام تورات از طریق وحی رفت چنان که قرآن چنین می گوید: ❗️« ما به موسی سی شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پرودگارش با او چهل شب شد و «موسی به برادرش هارون گفت جانشین من در میان قوم من باش... » 🔶اعراف 142 👌اما بنی اسراییل خلافت و جانشینی هارون را نادیده گرفتند و به وصیت موسی عمل نکردند و راه کفر و شرک و بت پرستی و گوساله پرستی را در غیاب موسی در پیش گرفتند چنان که قرآن نقل می کند: « قوم موسی بعد از ( رفتن ) او ( به میعاد گاه خداوند) از زیور آلات خود گوساله ای ساختند ...هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت گفت پس از من بد جانشینانی برایم بودید ( و آیین مرا ضایع کردید ) ...( هارون گفت ) فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاشتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند...» 🔷اعراف 148 تا 151 ❓آیا پشت کردن بنی اسراییل به خلافت و وصایت هارون دلیلی بر بطلان خلافت او می باشد❕ 👌پشت کردن صحابه به امام علی مورد پیش بینی پیامبر گرامی قرار گرفته بود چنان که علمای اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود: « کینه هایی مردم نسبت به تو در دل دارند که هنگامی آن را آشکار خواهند کرد که من از دنیا رفته باشم» 📚المعجم الکبیر ج11 ص73 📚مسند ابی یعلی ج1 ص426 📚تاریخ مدینه دمشق ج42 ص322 🔶وفرمود: « پس از من مردم با حیله گری با تو رفتار می کنند» 📚المستدرک علی الصحیحین ج3 ص 150 ❗️البته چنان نبود که تمام صحابه غدیر و مساله ولایت و خلافت حضرت علی را فراموش کنند بلکه عده ای از آنان تن به خلافت ابوبکر نداده و در برابر او اعتراض و احتجاج به ولایت حضرت علی می کردند. 👌علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را اختصاص داده است به احتجاجات صحابه بر خلافت وامامت امیر مومنان در برابر غاصبان خلافت 📚بحار الانوار،ج29 ص79 باب 8 👌از ابی بن کعب نقل می کند زمانی که ابوبکر داشت خطبه می خواند بلند شد وچنین احتجاج کرد: «آیا نمی دانید که پیامبر علی را برای ما چنین معرفی کرد "من کنت مولاه فهذا علی مولاه یعنی علیا ومن کنت نبیه فهذا امیره" "هرکس من مولای او هستم علی مولای اوست وهرکس من پیامبر او هستم علی امیر اوست" 📚همان مدرک،ص83 ❗️اسامه بن زید دربرابر ابوبکر چنین استدلال کرد: «تو سخن پیامبر در مورد علی در روز غدیر را چه زود فراموش کردی» 📚همان مدرک،ص92 🔶همچنین علامه مجلسی در ج28 ص175 باب 4 از بحار الانوار انبوهی از این احتجاج ها را می آورد. ❗️در کتب اهل سنت هم سخن از مخالفت صحابه با خلافت ابوبکر آمده است؛ 🔶بخاري در صحيح خود از زبان عمر بن خطاب نقل می کند که تمام انصار و نيز علی بن ابی طالب ، زبير بن عوام و تمام طرفداران آن‌ها با خلافت ابوبکر مخالف بودند: َ «تمامي انصار با ما مخالفت كردند و در سقيفه بنی ساعده جمع شدند، و نيز علی و زبير و كسانی كه همراه آن‌ها بودند، با ما مخالفت كردند» 📚صحیح بخاری،ج8 ص26 ❗️و طبری و ابن اثير در تاريخ شان نقل کرده‌اند که تمام انصار و يا بعضی از آن‌ها گفتند که ما تنها با علی بن ابی طالب بيعت مي‌کنيم: « فقالت الا نصار او بعض الانصار: لا نبايع الا علیا» 📚الكامل ج 2، ص 325 📚تاريخ الطبري ج 2 ص 443 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔اهل سنت شبهه می کند که در اواخر اسفند یا اوایل فروردین اتفاق افتاده است و در آن ایام هوا زمستانی و سرد است ❕چگونه می گویید پیامبر در گرما مردم را برای ولایت علی علیه السلام جمع کرد ❕❕ 💠💠 👌این که در روز غدیر ، هوا به شدت بوده است ، و صحابه از شدت گرما ، عبای خود را به سر و زیر پای خود کشیده بودند تا از آزار گرما در امان باشند ، در روایات شیعه و اهل مورد اشاره قرار گرفته است . 🗯حاکم از زید بن ارقم نقل می کند ؛ « با رسول خدا به منطقه غدیر خم رسیدیم ...آن روز روزی بود که به مانند آن را ندیده بودیم ...پیامبر دست علی را گرفت و گفت ای مردم چه کسی بر مومنان ولایت دارد ، مردم گفتند خدا و رسولش ، پیامبر گفت هر کس که من بر او ولایت دارم و مولی او هستم ، علی مولای اوست » 📚المستدرک علی الصحیحین ج3 ص613 👌در دیگری زید بن ارقم می گوید ؛ « آن روز به شدت گرم بود تا جایی که برخی از ما از شدت گرما ، را به سر و برخی به پا کشیده بودیم تا از آزار گرما در امان باشیم » 📚الروضه الندیه ص157 👌در دیگری آمده است ؛ « ما با سرعت به سوی پیامبر رفتیم ، هوا بسیار گرم بود تا جایی که پیامبر مقداری از لباس ( عبایش ) را از شدت گرما به سر و مقداری را به کشیده بود » 📚بحار الانوار ج37 ص152 🗯اهل سنت می گویند منظور از در حدیث غدیر ، تنها بیان دوستی علی علیه السلام می باشد در حالی که مساله دوستی علی علیه السلام با مومنان مطلب مخفی و پیچیده ای نبود که نیاز به این همه تاکید و بیان داشته باشد ، و احتیاج به متوقف ساختن آن قافله در وسط بیابان خشک و سوزان داشته باشد . 🔶قرآن با می گوید ؛ « مومنان همه برادر یکدیگرند » 🔷حجرات 10 👌و می فرماید ؛ « مردان مومن و زنان مومنه دوست و یاور یکدیگرند » 🔷توبه 71 🗯مساله اخوت اسلامی و مسلمانان با یکدیگر از بدیهی ترین مسائل اسلامی است که در آغاز اسلام وجود داشت و پیامبر بارها آن را تبلیغ کرد و دیگر نیازی به بیان آن ، در آن اجتماع عظیم و سوزان نبود . ❕همه این ها قرینه روشن است که مراد از مولی تنها ولایت و است نه چیز دیگر. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓اهل سنت می گویند حدیث غدیر مربوط می شود به شکایت سپاهیانی که به همراه حضرت علی به رفته بودند و در بازگشت از عدالت علی که بدون اجازه پیامبر غنائم را به آنها نداد شکایت کردند و پیامبر هم گفت که با علی دشمنی نکنید هر کس من دوست او هستم علی دوست اوست ❗️❗️ 💠💠 👌در برابر این اشکال توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣اگر حدیث غدیر در پاسخ به شکایت سپاهیان یمن صورت گرفته است چرا پیامبر در همان روزهای ابتدایی مناسک حج آن ها را نداد و تا روز هجدهم ذی الحجه صبر کرد و در منطقه غدیر خم این پاسخ این شکایت را مطرح کرد و در مطرح نکرد ❕ 2⃣اگر واقعا شکایت سپاهیان اعزامی به مردم یمن موجب بیان حدیث غدیر گردیده است باید پیامبر در حدیث غدیر صراحتا یا به صورت کنایه اشاره ای به این ماجرا و شکایت داشته باشد در حالی که به هیچ عنوان چنین اشاره ای از پیامبر صادر نشده است . 3⃣این واقعه بین امام علی علیه السلام و تعداد اندکی از کسانی که همراه او بودند اتفاق افتاد ، چرا پیامبر چنین واقعه کوچکی را بین تمام مطرح کرد ❕آیا بهتر نبود که پیامبر این قضیه را بین همان جمع اندک حل میکرد و از علی می کرد و جمعیت عظیم مسلمین را در آن گرمای طاقت فرسا معطل یک دعوای نمی کرد ❕ 4⃣اگر حدیث غدیر تنها برای بیان دوستی علی علیه السلام با تعدادی از مسلمین بوده است چرا گروه صحابه و پیشاپیش آنها عمر برای عرض به محضر علی علیه السلام آمدند و به او تبریک گفته و بیعت کردند ❕مگر بیان تبریک دارد ❗️ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3099 5⃣به فرض بپذیریم که حدیث برای پاسخ به سپاهیان یمن بیان شده باشد ، پیامبر در پاسخ این شکایت ، علی علیه السلام را به عنوان رهبر و امام معرفی کردند و بیان کردند که هیچ کس حق دشمنی کردن با کسی که امام و سرپرست آنها است را ندارد ❗️ بنابراین جریان مذکور به هیچ عنوان خدشه به ولایت و امامت علی علیه السلام که در حدیث غدیر بیان شده است نمی رساند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که پس از آن که پیامبر علی را در غدیر به عنوان امام معرفی کرد کسی آمد به نزد پیامبر و به ان انتخاب اعتراض کرد و خداوند هم از آسمان فرو فرستاد که بر سرش خورد و مرد ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد ، این عذاب مخصوص کافران است ، و هیچکس نمی تواند آن را دفع کند از سوی خداوند ذی المعارج است (خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود می کند) .» 🗯معارج 1 تا 3 ❕بسیاری از و ارباب حدیث شان نزولی برای این آیات نقل کرده اند که حاصل آن چنین است : 🔷«هنگامی که رسول خدا علی علیه السلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت : من کنت مولاه فعلی مولاه «هر کس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی او است » چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد .نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم ، سپس ‍ به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه اینها را نیز پذیرفتیم اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به علی علیه السلام است ) را به جانشینی خود منصوب کردی ، و گفتی : من کنت مولاه فعلی مولاه ، آیا این سخنی است که از ناحیه خودت یا از سوی خدا ؟ پیامبر فرمود : قسم به خدائی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است . 🔷نعمان روی بر گرداند در حالی که می گفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء : «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو ، سنگی از آسمان بر ما بباران » 🔶اینجا بود که سنگی از آسمان بر فرود آمد و او را کشت ، همینجا آیه سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع نازل گشت . 👌آنچه را در بالا گفتیم مضمون عبارتی است که در مجمع البیان از ابوالقاسم با سلسله سندش از امام صادق علیه السلام نقل شده است . 📚مجمع البیان ج10 ص 352 همین مضمون را بسیاری از مفسران اهل سنت ، و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کرده اند . 📚تفسیر قرطبی ج10 ص6757 📚تفسیر ثعلبی ج29 ص52 ❕مرحوم علامه در الغدیر آن را از سی نفر از علمای معروف اهل سنت نقل می کند (با ذکر مدرک و نقل عین عبارت ) از جمله : 📚تفسیر غریب القرآن (حافظ ابوعبید هروی ) . 📚تفسیر شفاء الصدور (ابوبکر نقاش موصلی ) . 📚تفسیر الکشف و البیان (ابواسحاق ثعالبی ) . 📚تفسیر ابوبکر یحیی (القرطبی ) . 📚تذکره ابواسحاق (ثعلبی ) . 📚کتاب فرائد السمطین (حموینی ) . 📚کتاب (دررالسمطین )(شیخ محمد زرندی ) . 📚تفسیر سراج المنیر (شمس الذین شافعی ) . 📚کتاب (سیره حلبی ) 📚کتاب نور الابصار سید مؤمن شبلنجی. 📚و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطی از (شمس الدین الشافعی ) . 📚و ... الغدیر جلد 1 صفحه 239 تا 246 👌در بسیاری از این کتب شده که آیات فوق در همین رابطه نازل شده است ، البته درباره اینکه این شخص حارث بن نعمان بوده یا جابر بن نذر یا نعمان بن حارث فهری اختلاف است ، و می دانیم این امر تاثیری در اصل مطلب ندارد . 📚تفسیر نمونه ج25 ص7 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال امام علی در موارد متعددی خلفا را تایید می کرد و به انان در مشکلات کمک می کرد چگونه است که شیعیان خلاف خلفا را قبول نمی کنند 🗯پاسخ: ❗️رفتـار امام علي با خلفا را بايد در دو زمينه مورد بررسي قرار داد: 1. به رسميت شناختن خلافت آنان. 2. همكاري امام با دستگاه خلفا در حل معضلات ديني و مشكلات سياسي. و اين دو مطلب بايد از يكديگر تفكيك شود. 🗯با قطع و يقين مي‌گوييم كه موضع امام در مورد اوّل كاملاً منفي بود و در مورد دوم مثبت. ❗️در مورد دلايل منفي بودن موضع امام در مورد نخست بايد گفت: 🔷اوّلاً:  علي(ع) چگونه مي‌تواند خلافت ديگران را به رسميت بشناسد، در حالي كه وي از جانب خدا در مواضع مختلف و به ويژه روز غدير، به عنوان ولي مسلمانان و سرپرست آنان معرفي شده است؟ ولايت امام، يك حكم آسماني بود كه جز خدا، هيچ فردي نمي‌تواند آن را دگرگون سازد، چنان كه مي‌فرمايد: «هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبر او درباره امري حكمي كنند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد» 📓احزاب36 ❗️امامت امام حق شخصي وي نبود كه از آن چشم پوشي كند، بلكه حكم الهي بود كه كسي قادر بر تغيير آن نيست، امّا اگر شرايط براي اجراي اين حكم فراهم نباشد، مصلحت ايجاب مي‌كند كه درباره آن سكوت كند، نه اين كه ديگري را جاي خود بنشاند. 🔷ثانياً: تاريخ سقيفه و بررسي زندگي امام حاكي است كه آن حضرت با وجود شديدترين فشارها، دست بيعت به سوي خلفا دراز نكرد. ❗️معاويه در يكي از نامه‌هاي خود به علي مي‌نويسد: 🔶 «تو همان كسي هستي كه به سان شتر افسار زده به سوي بيعت كشيدند»; و اين جمله بيانگر آن است كه فشار براي بيعت به حدي بود كه امام را به زور از خانه خود بيرون كردند و به مسجد بردند. امام در پاسخ نامه معاويه، اين بي‌حرمتي را انكار نمي‌كند، ولي تصريح مي‌كند كه اين نشانه مظلوميت اوست، آنجا كه مي‌فرمايد: «گفتي كه همچون شتر، افسار زدند و كشيدند كه بيعت كنم، عجبا! به خدا سوگند خواستي مذمت كني ولي ناخود آگاه ستودي. خواستي رسوا كني ولي رسوا شدي. براي يك مسلمان نقص نيست كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته باشد و در يقين خود شك نكند». 📚نهج البلاغه نامه 28 🔶ثالثا: كلمات امام در موارد مختلف حاكي از آن است كه او تا آخرين لحظات زندگي، خود را شايسته خلافت مي‌دانست و اين كه خلافت حق مسلم او بود و از وي گرفته شد. در اين مورد، علاوه بر خطبه «شقشقيه» كه همه با او آشنا هستيم، سخنان ديگر او حاكي از غصب خلافت و عقب زدن او است كه ما در اين جا به برخي از سخنان آن حضرت اشاره مي‌كنيم: 🔷الف. «به خدا سوگند از روزي كه خدا جان پيامبر خويش را تحويل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است». 📓نهج البلاغه خطبه6 🗯ب: «شخصي در حضور جمعي به من گفت: پسر ابوطالب تو بر امر خلافت حريصي به او گفتم: ❗️«بلكه شما حريص‌تر و از پيغمبر دورتريد و من از نظر روحي و جسمي نزديك‌ترم. من حق خود را طلب كردم و شما مي‌خواهيد ميان من و حق خاص من حائل و مانع شويد و مرا از آن منصرف سازيد. آيا آن كه حق خويش را مي‌خواهد حريص‌تر است يا آن كه به حق ديگران چشم دوخته است؟ همين كه او را در برابر حاضران با نيروي استدلال كوبيدم به خود آمد و نمي‌دانست در جواب من چه بگويد». 📚نهج البلاغه خطبه 172 ❗️حضرت در ادامه مي‌فرمايد: «خدايا از ظلم قريش و همدستان آنها به تو شكايت مي‌كنم. اينها با من قطع رحم كردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقير نمودند. اتفاق كردند در مورد امري كه حق خاص من بود، بر ضدّ من قيام كنند». 📚بحار الانوار ج29 ص605 🗯تا اين جا روشن گرديد كه امام هرگز در مسأله خلافت و امامت با خلفا مصالحه نكرد و پيوسته از مظلوميت خود سخن مي‌گفت و نسل‌ها را از حقايق آگاه مي‌ساخت. ❗️علامه مجلسی انبوهی روایت از احتجاجات امام بر دیگران در مورد خلافت و وصایت خویش نقل می کند 📚بحار الانوار ج29 ص3 باب 5 ❗️بخاری نقل می کند که حضرت علی خطاب به ابوبکر چنین عرضه داشت: « اما تو ای ابوبکر در حق ما اهل بیت استبداد ورزیدی» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🗯وحضرت در شورای شش نفره ،تصدی خلافت به شرطی که بر مبنای ابوبکر و عمر حکمرانی کند را رد کرد 📚مسند احمد،ج1 ص75 📚اسد الغابه ج4 ص123 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🔴نكته دوم، همكاري امام با خلافت در مسائل ديني و سياسي و حل مشكلات خلفا است كه موضع امام در اين مورد كاملاً مثبت بود. 🗯 ايشان در يكي از نامه‌هاي خود، علت همكاري با دستگاه خلافت را به روشني بيان مي‌كند. اکنون ترجمه نامة امام را در اين جا مي‌آوريم: 🗯«به خدا سوگند هرگز فكر نمي‌كردم و به خاطرم خطور نمي‌كرد كه عرب بعد از پيامبر; امر امامت و رهبري را از اهل بيت او بگردانند (و در جاي ديگر قرار دهند و باور نمي‌كردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود كه با او بيعت كنند. دست بر روي دست گذاردم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي‌خواهند دين محمد را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم، شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگ‌تر بود؛ چرا كه اين بهره دوران كوتاه زندگي دنيا است كه زايل و تمام مي‌شود. همان طور كه «سراب» تمام مي‌شود و يا همچون ابرهايي كه از هم مي‌پاشند. پس براي دفع اين حوادث به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پا برجا و محكم گرديد». 📚نهج البلاغه نامه 62 👌اين نامه به روشني بيان مي‌كند كه امام در عين انتقاد از خلافت، براي صيانت اسلام تا آنجا كه امكان داشت با آنان همكاري کرد و معضلات علمي و سياسي آنان را به نحو احسن، حل و فصل نمود. 📚راهنمای حقیقت،ص647 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔آیا ازدواج عمر با ام کلثوم در کتب شیعه واقعیت دارد 💠پاسخ؛ 1⃣اهل سنت جریان این ازدواج را به صورت های متناقض نقل می کند که سبب سلب اعتماد به نقل آن ها می شود از جمله این که : 1- علی او را به عقد عمر در آورد- 2- عباس او را به عقد عمر در آورد-3- این کار از روی تهدید صورت گرفت-4- عروسی انجام گرفت و عمر از او دارای فرزندی به نام زید شد-5- خلیفه پیش از مراسم عروسی کشته شد-6- زید نیز دارای فرزندی بود-7- او کشته شد و وارثی نداشت- 8- او و مادرش در یک روز کشته شدند- 9- مادرش پس از وی کشته شد-10- مهریه او چهل هزار درهم بود-11- مهریه او چهار هزار درهم بود- 12- مهریه او پانصد درهم بود. ❗️این اختلاف ها در ذهن انسان تردید ایجاد کرده و اصل تزویج را زیر سوال می برد. 📚الذریه الطاهره ص157 2⃣در فقه شیعه نکاح و ازدواج با افراد گمراه که بر غیر صراط مستقیم و اسلام هستند جایز نیست مگر در صورت اضطرار چنان که در همین صورت اضطرار جایز است که انسان برای نجات جان گوشت مردار و خوک را بخورد . 👌امام علیه السلام فرمود: «ازدواج دائم با زنان کافر کتابی جایز نیست مگر در صورت اضطرار» 📚الکافی ج5 ص360 👌امام صادق فرمود: «هیچ چیزی از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای فردی که مضطر شده است جایز است» 📚التهذیب ج3 ص177 3⃣در داستان حضرت لوط می خوانیم زمانی که قومش قصد تعرض به مهمانانش را داشتند حضرت لوط به جهت جلوگیری از آبروریزی حاضر شد که دختران خود را به آنها بدهد تا آنان دست از نیت پلید خود بردارند و فرمود: «این ها دختران من هستند و برای شما پاکیزه ترند .از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوئ در مهمانانم مرا رسوا مسازید» 🔷هود78 ❗️می بینیم حضرت لوط در حالت اضطرار حتی حاضر میشود دختران خود را به قوم گمراه و منحرف خود دهد. 4⃣آنچه در روایات ما آمده است آن است که حضرت علی چون در حالت اضطرار قرار گرفت حاضر شد ام کلثوم را به عقد عمر در بیاید. 🔷شیخ کلینی نقل می کند هشام بن سالم از امام صادق می آورد كه آن حضرت فرمود: « زمانى كه عمر بن الخطاب از امّ‌كلثوم خواستگارى كرد، اميرمؤمنان به او فرمود: امّ‌كلثوم خردسال است. عمر با عباس ملاقات كرد و به او گفت: من چگونه ام، آيا مشكلى دارم؟ عباس گفت: تو را چه شده است؟ عمر گفت: از برادر زاده‌ات دخترش را خواستگارى كردم، دست رد بر سينه‌ام زد، قسم به خدا چشمه زمزم را پر خواهم كرد، هيچ كرامتى را براى شما نمى‌گذارم؛ مگر اين كه آن را از بين ببرم، دو شاهد بر مى‌انگيزم كه او سرقت كرده و دستش را قطع خواهم كرد. عباس به نزد اميرمؤمنان آمد، او را از ماجرا با خبر ساخت و از او درخواست كرد كه تصميم در اين باره را بر عهده او نهد، حضرت امير نيز مسأله ازدواج را به عهده عباس گذاشت.» 📚الکافی ج5 ص346 ❕در روایت دیگر آمده است که گفت اگر علی به ازدواج راضی نشود او ( و اطرافیانش را ) خواهم کشت 📚مستدرک الوسائل ج14 ص443 🔶وفرمود: « ( ام کلثوم ) ناموسی است که از ما غصب کرده اند» 📚الکافی ج5 ص346 5⃣این که این ازدواج با تهدید و ارعاب صورت گرفته است در روایات اهل سنت نیز اشاره شده است . ❗️ابن سعد نقل می کند: «علی در جواب خواستگاری عمر فرمود او دختری کوچک است .عمر در جواب گفت تو حق نداری که مرا از این کار منع کنی و من می دانم که چرا او را به نکاحم در نمی آوردی...» 📚طبقات ابن سعد ج8 ص464 6⃣سید مرتضی می نویسد: «آنچه در ازدواج ام کلثوم باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ازدواج از روی اختیار و میل نبوده است بلکه پس از تکرار و زورگویی ها بوده که نزدیک بود به درگیری آشکارا بینجامد .اضطرار حتی خوردن مردار و نوشیدن شراب را جایز می کند چه رسد به کمتر از آن ( ازدواج)» 📚رسائل المرتضی ج3 ص149 ❗️شیخ مفید می نویسد: « امیر المومنین احتیاج به تالیف قلوب و حفظ خون ها داشت .از همین رو ملاحظه کرد که اگر بخواهد با این امر مخالفت کند در دین و دنیای مردم فساد ایجاد خواهد شد لذا به درخواست او جامه عمل پوشانید » 📚المسائل السروریه ص91 7⃣آنچه از مدارک شیعی استفاده می شود که عقدی بوده است و بس . 🔶امام صادق فرمود: « هنگامی که عمر از دنیا رفت امام علی دست ام کلثوم را گرفت و به خانه اش آورد» 📚الکافی ج6 ص115 ❗️مرحوم نوبختی می گوید: «ام کلثوم صغیر و نابالغ بود و عمر پیش از این که با او زفاف کند مرد» 📚بحار الانوار ج42 ص91 👌زرقانی مالکی از علمای اهل سنت هم به این مطلب تصریح می کند 📚شرح مواهب اللدنیه ج7 ص9 ❓آیا چنین ازدواجی که با ارعاب و تهدید و از روی زورگویی و بدون رضایت حضرت امیر و ام کلثوم صورت گرفته است می تواند برای عمر فضیلت محسوب شود و آیا می تواند دلیل بر صمیمیت و دوستی میان خلیفه دوم و امیر مومنان باشد❕ 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔کانال های وهابی می گویند در بین شهدای کربلا کسانی از فرزندان علی بودند که نامشان ابوبکر و عمر و عثمان بوده است ❗️آیا علی به اسامی دشمنانش ، فرزندانش را نام گذاری می کند و آنان در شهید می شوند ❕❕ 💠💠 👌یکی از فرزندان علی علیه السلام که در میدان کربلا به شهادت رسید ، ابوبکر بن علی می باشد ‌. ❕ابوبکر این بزرگوار تلقی می شده است ، او از همسر حضرت علی به نام لیلا می باشد . 👌شیخ مفید نام او را محمد اصغر با کنیه ابوبکر می داند که همراه برادرش در واقعه کربلا شهید شد ؛ 📚الارشاد ج1 ص354 📚اعلام الوری ج1 ص396 👌نام او در زیارت رجبیه چنین آمده است ؛ « سلام بر ابوبکر پسر امیر مومنان » 📚دانشنامه امام حسین ، ج7 ص55 👌نام یکی دیگر از شهدای کربلا ، بن علی می باشد . ❕علی علیه السلام به جهت علاقه ای که به عثمان بن مظعون صحابی بزرگ پیامبر خدا داشت ، نام یکی از فرزندانش از ام البنین را عثمان نامید و فرمود ؛ « همانا او را به نام برادرم عثمان بن مظعون قرار دادم» 📚مقاتل الطالبیین ص89 📚بحار الانوار ج45 ص37 👌خولی بن یزید اصبحی او را هدف تیر قرار داد و بر زمین افتاد و مردی از بنی ابان سرش را از تنش جدا کرد؛ 📚مناقب ابن شهر آشوب ،ج4 ص107 💠گفتنی است که ابو الفتوح ابن و به پیروی از او برخی منابع دیگر ، عمر بن علی یکی دیگر از فرزندان علی علیه السلام را نیز از شهدای کربلا معرفی کرده اند ؛ 📚دانشنامه امام حسین ج7 ص117 ❕در باره علت این نامگذاری ها باید توجه داشت که نام های سه خلیفه اهل سنت، نام های مخصوص این سه نفر نبود ، بلکه قبل و بعد از اسلام چنین نام هایی در میان عرب شایع و رایج بود . بنا براین این نامگذاری هر گز دلیل بر به خلفا تلقی نمی شود . 👌شما می توانید با مراجعه به کتاب های رجالی و تراجم اهل سنت مانند الاستیعاب ، الاصابه ، اسد الغابه و ...صحابه ای را که نام ابوبکر یا عمر یا عثمان داشته اند را کنید . 👌به عنوان نمونه بنابر نقل کتاب ابن حجر شماری از صحابه که نامشان عمر بوده است بدین شرح است ؛ « عمر بن الحکم السلمی ، عمر بن الحکم البهزی،عمر بن سعد ، عمر بن سعید بن مالک ، عمر بن سفیان ، عمر بن ابی سلمه ، عمر بن عکرمه ، عمر بن عمرو اللیثی، عمر بن عمیر بن عدی ، عمر بن عمیر ، عمر بن عوف النخعی، عمر بن لاحق، عمر بن مالک ، عمر بن مالک بن عتبه، عمر بن معاویه الغاضری، عمر بن وهب الثقفی، عمر بن یزید الکعبی، عمر الاسلمی ، عمر الجمعی، عمر الخثعمی، عمر الیمانی» 📚الاصابه ج4 ص483 تا 491 👌صحابه ای که نامشان بوده است را چنین نام می برد ؛ ❕« عثمان بن ابی الجهم الاسلمی ، عثمان بن حکیم ، عثمان بن حمید ، عثمان بن حنیف، عثمان بن ربیعه، عثمان بن ربیعه الثقفی، عثمان بن سعید ، عثمان به شماس، عثمان بن طلحه، عثمان بن ابی العاص ،عثمان بن عامر، عثمان بن عبد غنم، عثمان بن عبید الله ، عثمان بن عثمان بن الشرید، عثمان بن عثمان الثقفی، عثمان بن عمرو بن رفاعی، عثمان بن عمرو ، عثمان بن قیس، عثمان بن مظعون، عثمان بن معاذ، عثمان بن نوفل، عثمان بن وهب، عثمان الجهنی 📚الاصابه ج4 ص370 تا 383 👌 صحابه ای که کنیه آنان ابوبکر بوده است چنین معرفی می کند ؛ « ابوبکر بن شعوب اللیثی، ابوبکره الثقفی، ابوبکر العنسی، ابوبکر بن حفص و ...» 📚الاصابه ج7 ص38 به بعد 👌بنابراین نامگذاری به اسامی و کنیه مذکور در آن زمان کاملا مرسوم و رواج داشته است و امیر مومنان نیز فرزندانش را به آن اسامی نامگذاری کرده اند و با گذر زمان و قرن ها است که آن اسامی به عنوان علم برای خلفای ثلاثه در آمده است اما در زمان های اولیه اسلام چنین نبوده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش ❓چرا حضرت علی در زمان خلافتش بدعت های خلفای قبلی را اصلاح نکرد مانند حرمت ازدواج موقت ،حذف حی علی خیر العمل از اذان،حذف الصلاه خیر من النوم از اذان،بازگرداندن فدک و ... 🗯پاسخ؛ ❗️حضرت علی بارها مخالفت خود را با خلفای گذشته اعلام کرده بود.از جمله در روز شوری آنجایی که به علی علیه السلام گفته شد به شرطی با تو بیعت می کنیم که بر اساس سیره ابوبکر و عمر حکمرانی کنی .حضرت در پاسخ فرمود: « من تنها بر اساس کتاب خداوند و سنت پیامبرش بر شما حکمرانی می کنم » 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162 📚مسند احمد ج1 ص75 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162 📚بحار الانوار ج31 ص368 👌حضرت علی پس از خلافت نیز سعی در، از بین بردن بدعت های خلفای سابق را داشت اما با مخالفت مردم زمان مواجهه شد و ترس آن بود که اگر حضرت علی به زور مردم را از آن بدعت ها جدا کند فتنه و آشوب سراسر جامعه اسلامی را فرا گیرد و اسلام در معرض سقوط واقع شود لذا حضرت علی مصلحت را در آن دید که انان را به حال خود واگذارد. 👌شیخ بزرگوار کلینی روایت می کند که حضرت علی پس از به خلافت رسیدن برای مردم خطبه خواند و فرمود: «خلفای پیشین رفتاری داشتند که در آنها به عمد با پیامبر خدا مخالفت کردند و پیمان او را شکستند و سنتش را دگرگون ساختند.اگر مردم را بر کناره گیری از آن دارم و آن را به جایگاه خود در دوران پیامبر خدا برگردانم لشکریان از من دوری می جویند و من تنها می مانم به همراه گروهی اندک از پیروانم که برتری و پیشوایی مرا بر پایه کتاب خدا و سنت پیامبر باور دارند. ❗️اگر فرمان دهم که مقام ابراهیم را به جای خود که پیامبر نهاده بود برگردانم و فدک را به فرزندان فاطمه بر گردانم ...داوری های ستمگرانه را بر هم زنم ...مسح بر کفش ها را حرام سازم ،بر نوشیدن شراب کشمش حد جاری سازم و متعه حج و ازدواج را حلال گردانم و مردم را وادار کنم تا بسم الله الرحمان الرحیم را در قرائت بلند ادا کنند ...و مردم را بر حکم قرآن و طلاق بر پایه سنت واگذارم ...و وضو و غسل و نماز را به زمان و جایگاه اولیه و احکام شرعی اش بر گردانم ...آن گاه مردم از اطرافم پراکنده شوند. 👌سوگند به خداوند که به مردم دستور دادم که در ماه رمضان جز نمازهای واجب را به جماعت نخوانند و انان را اگاه کردم که جماعت در نماز مستحبی بدعت است .ناگهان گروهی از لشکر که به همراه من در نبرد بودند فریاد بر آوردند که « ای اهل اسلام سنت عمر دگرگون شد .ما را از خواندن نماز مستحبی در ماه رمضان باز می دارد» ❗️با مشاهده تفرقه و جدایی و پیروی از پیشوایان گمراهی و تبعیت از داعیان به آتش در این امت بیمناک شدم و« اگر این دستور را لغو نکنم» بخشی از سپاهم شورش کنند. 📚 الکافی ج8 ص58 📚الاحتجاج ج1 ص626 📚کتاب سلیم بن قیس ج2 ص718 🗯در روایت دیگر آمده است؛ ❗️ «وقتي امير مومنان به کوفه آمدند به حسن بن علي دستور دادند که در بين مردم ندا دهد که در ماه رمضان در مسجد ، نماز تراويح جماعت نخوانند ؛ پس حضرت در بين مردم همان را که امير مومنان فرموده بودند اعلام کردند ؛ وقتي مردم کلام امام حسن را شنيدند ، فرياد زدند که «واي عمر  واي عمر»- زيرا نماز تراويح از بدعت هاي عمر بود- وقتي امام حسن به نزد امير مومنان باز گشتند به ايشان فرمودند : اين چه صدايي است ؟ پاسخ فرمود : اي امير المومنين ، مردم فرياد مي زنند واي عمر واي عمر ؛ امير مومنان فرمودند به ايشان بگو نماز بخوانيد «شما عمر را بيشتر از سنت رسول خدا قبول داريد و سنت را نمي خواهيد»  📚التهذیب ج3 ص70 🔷خداوند می فرماید: « مومنان هر گاه سخن لغوی را بشنوند ( و عمل باطلی را ببینند) از آن روی بر می گردانند و می گویند اعمال ما برای ما و اعمال شما برای خودتان» 🔷قصص 55 ❗️خداوند نیز به پیامبر گرامی دستور می دهد حال که از تو تبعیت نمی کنند خطاب به انان بگو: «آیین شما برای خودتان و آیین من برای خودم» 🔷کافرون6 ❗️یعنی حال که دعوت حق را لبیک نمی گویید من دست از آیین و مسیر حق خویش بر نمی دارم آیین شما به خودتان ارزانی باد و به زودی عواقب نکبت بار آن را خواهید دید 📚تفسیر نمونه ج27 ص390 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال ایا امام علی پشت سر خلفا نماز میخونده یا خیر ✅پاسخ در مورد اینکه آیا امام علی پشت سر خلفا نمازمی خوانده است یا نه باید گفت: ❗️ اهل تسنن برای مشروع جلوه دادن حکومت خلفا از بعضی روایات استفاده کرده اند که امام علی در جماعت آنها شرکت می کرده است. در این زمینه روایات مختلفی وجود دارد:  ♦️از بعضی منابع استفاده می شود که امام علی در جماعتشان شرکت می کردند؛ ولی نمازشان را فرادا می خواندند ❗️ چنانکه درتفسیرقمی آمده است: «حضر المسجد و وقف خلف ابى بکر و صلّى لنفسه» امام علی در مسجد حاضر می‌شد و پشت سر ابی بکر می‌ایستاد؛ اما نمازرا فرادی می‌خواند 📚تفسیر قمی ج2 ص158 ♦️روایت دیگر از طبرسى در احتجاج است که می نویسد: «و حضر المسجد و صلّى خلف ابی بکر»، «امام علی در مسجد حاضر می شد و پشت سر ابوبکرنماز می خواند» 📚الاحتجاج ج 1 ص126 👌در جواب باید گفت: سند این روایت مرسل است؛ زیرا طبرسی روایت را مستقیماً و بدون ذکر واسطه از حماد بن عیسی از امام صادق نقل می‌کند؛ در حالی که حماد بن عیسی متوفای 19 هـ و خود طبرسی متوفای 548 هـ است. ❗️برفرض قبول این روایات نمی شود گفت این عمل دلیل بر مشروع شمردن حکومت خلفا بوده؛ بلکه بنا بر مصلحت جامعه و برای جلوگیری از اختلافات در جامعه نوپای اسلام بوده است. و امام علی هم مصالح اسلام را برهر چیز مقدم می‌داشتند. چرا که آن حضرت در مساله امامت که مهمتر از موضوع نمازبود، به خاطر مصالح اسلام و مسلمانان اقدام عملی نکردند هر چند بارها استدلال بر امامت خود کردند که ما در پاسخ های گذشته کانال به آن اشاره کرده ایم ❗️لذا در برخی روایات امده که حضرت از باب تقیه و حفظ مصالح اسلام اقدام به چنین کاری می کردند 📚وسائل الشیعه،ج8 ص298 ❗️ علاوه بر آن منطقی به نظر نمی رسد که مثلا امام 25 سال در آن جامعه زندگی کرده باشد و پشت سر هیچ یک از خلفا نمازنخوانده باشد، و هیچ مشکلی هم برایش پیش نیامده باشد و منابع هم هیچ اشاره ای به این موضوع نکرده باشند.  و از طرف دیگر در آن زمان به علت محدود و کوچک بودن شهرها و هم به دلیل فضای معنوی جامعه و تاکید بر ارزش فراوان نمازجماعت تقریبا اقامه نمازدر مسجد و به امامت خلیفه مسلمین یک سنت بود و همه مردم نمازرا به جماعت در مسجد اقامه می کردند. از این رو عدم شرکت امام در مسجد با توجه به تمام موارد ذکر شده به علاوه همسایه مسجد بودن، یک مساله عادی نیست که بشود به راحتی از کنار آن گذشت. ❗️و بنابر هر دو صورت حضور امام علی در مسجد، نمی تواند تاییدی بر مشروع بودن خلافت خلفا باشد.  ❗️اهل سنت معتقدند که هر انسان فاسق و فاجری می تواند پیش نماز گردد چنان که روایت می کنند که پیامبر فرمود: « نماز پشت سر هر انسان فاسق ویا غیر فاسقی از اصول دین است» 📚سنن الدار قطنی،ج2 ص57 ❗️پس بر اساس مبانی اهل سنت امام جماعت بودن فضیلتی را ثابت نمی کند به همین رو از اقتدا کردن حضرت امیر به خلفا نمی توانند فضیلتی را برای خلفا اثبات کنند 👌در عصر حاضر نیز مراجع عالیقدر، به زایرانی که به مدینه و مکه مشرّف می‌شوند، تاکید می‌کنند که درنمازجماعت آنان شرکت نمایند و بدون عذر، از شرکت در نمازجماعت دریغ نورزند، هر چند که فرقه های اسلامی، اختلاف نظر هایی دارند، اما مصلحت اسلام در این است که همه مسلمانان در مقابل دشمن مشترک با هم متحد شوند. 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓آیا راست است که امام علی امام حسن و حسین را برای دفاع از عثمان فرستاد تا عثمان کشته نشود ❗️آیا این به معنای تایید عثمان نیست❕ 💠پاسخ💠 👌همه محققان می گویند که سوء تدبیر عثمان در امر حکومت و تبدیل آن به یک امر فامیلی و حیف و میل عظیم در بیت المال و ظلم فراوان بستگان او نسبت به توده های مستضعف سبب یک انزجار و تنفر عمومی گشت تا آنجا که یک گروه چند صد نفری خانه او را محاصره و به او حمله کردند و او را کشتند و سپاه عظیم اسلام که فاتح مصر و ایران و روم بود در برابر آن سکوت اختیار کرد چرا که از کارهای او ناراضی بودند و یا او را مستحق قتل می دانستند . 📚پیام امام امیر المومنین ج2 ص232 ❗️در این میان برخی منابع اهل سنت آورده اند که حضرت علی با فرستادن حسنین به سوی عثمان و کشیده شدن شمشیر توسط حسنین سعی داشت از عثمان دفاع کند و مانع کشته شدن او گردد. 🔷ابن قتیبه نقل می کند: « به علی خبر رسید که عثمان را می خواهند بکشند .علی به حسن و حسین فرمود با شمشیر هایتان بروید و بر در خانه عثمان بایستید و نگذارید دست کسی به او برسد» 📚الامامه و السیاسه ج1 ص59 📚تاریخ دمشق ج39 ص418 📚مروج الذهب ج2 ص353 👌علامه امینی این اخبار را در شمار اخبار جعلی می داند که در مورد قتل عثمان جعل شده است و می نویسد: « این روایات دروغین و بی اساس را در برابر و بر ضد تاریخ درست و مورد اتفاقی ساخته اند که با صدها روایت ، متین و مستحکم گشته است . ❗️در این روایات دروغین آمده است که حضرت علی آمادگی خویش را برای جنگ دفاعی به عثمان اعلام داشت در حالی که تاریخ ثابت می کند که در روز کشته شدن عثمان حضرت در مدینه حضور نداشت تا چه رسد که اجازه دفاع از عثمان را داده باشد . 🔶هیثمی از علمای اهل سنت در رد این احادیث می گوید: « ظاهرا این روایات ضعیف است زیرا علی در موقع محاصره عثمان در مدینه نبود و در کشته شدن او حضور نداشته است» 📚مجمع الزوائد ج7 ص230 📚الغدیر ج9 ص332 🗯علامه سید جعفر عاملی نیز تمام این روایات را از حیث سند ضعیف و مردود می داند؛ 📚الصحیح من سیره الامام علی ج18 ص233 👌حضرت امیر نیز در نهج البلاغه هر گونه دفاع عملی از عثمان را نفی می کند و می فرماید: « اگر من به آن ( کشتن عثمان ) فرمان داده بودم قاتل محسوب می شدم و اگر از آن نهی می کردم یاور او به شمار می آمدم ( در حالی که من بی طرف بودم) .من جریان کار را در عبارتی کوتاه خلاصه می کنم : او استبداد ورزید ، استبداد بسیار بدی و شما ناراحت شدید و واکنش بدی نشان دادید و از حد گذراندید...» 📚نهج البلاغه خطبه30 👌این سخن امام را دیگران نیز نقل کرده اند؛ 📚نثر الدر ج1 ص274 📚المسترشد ص418 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔پرسش ❓اگر براستی علی خودش را خلیفه می دانست و شایسته ترین مردم به خلافت چرا پس از قتل عثمان وقتی مردم خواستند که او خلیفه شود گفت مرا رها کنید و دیگری را بجویید( خطبه92) 💠پاسخ: ❕ایت الله العظمی مکارم شیرازی در شرح این کلام امام علیه السلام چنین می نویسد: ❗️«شارحان «نهج البلاغه» و ديگر انديشمندان اسلام درباره اين كلام اميرمؤمنان سخنان بسيارى گفته اند. گروهى آن را دليل بر عدم وجود نصّ بر مسئله امامت و ولايت پنداشته اند و گروهى در مقابل به دفاع برخاسته اند و جمعى از به اصطلاح روشنفكران عصر ما، آن را دليل بر اصالت رأى مردم در حكومت گرفته اند و همچنين... ❗️ولى براى اينكه در اينجا بيراهه نرويم بهتر است قبل از قضاوت درباره متن خطبه، به شرايط زمانى و مكانى و ساير مقدّماتى كه فضاى اصلى خطبه را تشكيل مى دهد، توجّه كنيم. از جمله: 1⃣اين سخن در زمانى از امام صادر شد كه «عثمان» بر اثر حيف و ميل در بيت المال و مسلّط ساختن بنى اميّه بر جان و مال مردم و بروز اغتشاش در مناطق مختلف، به قتل رسيده بود و مردم براى بيعت، به سوى امام هجوم آورده بودند. 🗯مردمى كه سران آنها به امتيازات بى دليل زمان عثمان خو گرفته بودند، انتظار داشتند امام هم بيت المال مسلمين را مطابق ميل آنها تقسيم كند و سياستمدارانشان انتظار داشتند كه در برابر بيعت با اميرمؤمنان پست هاى مهمّ فرماندارى و استاندارى كشور وسيع اسلام، در اختيار آنها گذاشته شود. 👌بسيارى از توده مردم نيز از ارزش هاى اسلامى فاصله گرفته و به خاطر وفور غنايم جنگى، آلوده زرق و برق دنيا شده بودند. افكار جاهلى در ميان آنها خودنمايى مى كرد و زندگى عصر پيامبر به خاطر بى توجّهى خلفا به فراموشى سپرده شده بود.به همين دليل، امام خود را بر سر دو راهى مى ديد: 🔷 تسليم نشدن در برابر بيعت مردم در آن شرايط بحرانى، يا تن دادن به بيعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگين اجتماعى. 2⃣امام كسى نبود كه مانند سياستمداران دنياطلب، طرح واقعى خود را براى حكومت اسلام پنهان سازد و با نشان درِ باغ سبز و فريبكارى، آنها را به بيعت بشكاند و بعد از نشستن بر تخت قدرت، طرح اصلى خود را آشكار سازد. ❗️ او هرگز به اين گونه فريبكارى ها تن درنمى داد و مايل بود همه چيز را قبلا به طور آشكار با مردم در ميان بگذارد و مشكلات بيعتشان را براى آنها بيان كند.بديهى است براى كسى كه از ديدگاه ارزش هاى الهى به حكومت مى نگرد، دليلى ندارد كه خود را با فريبكارى و به هر قيمت ممكن، به قدرت برساند. 3⃣ بى شك امام لايق ترين فرد، نه تنها در آن زمان، بلكه در زمان هاى قبل از آن نيز براى حكومت بود. نه تنها امام چنين عقيده اى را درباره خود داشت و مى فرمود: «رقيب من هم به يقين مى داند كه جايگاه من از خلافت جايگاه محور سنگ آسيا نسبت به آن است، (كه هرگز ممكن نيست سنگ بدون آن گردش كند)» 📚خطبه 3 ❗️ و نيز هنگامى كه به مسئله شوراى شش نفرى عمر اشاره مى كند كه او را در كنار پنج نفر قرار داده بودند; مى فرمايد: ❗️ « كدام زمان بود كه در مقايسه من با نخستين آنان (ابوبكر) شك و ترديد وجود داشته باشد، تا چه رسد به اينكه مرا هم سنگ امثال اينها قرار دهند». 📚همان مدرک ❗️ و در جاى ديگر هنگامى كه مردم مى خواستند بعد از عثمان با او بيعت كنند، با صراحت مى گويد: 🗯«همه شما به خوبى مى دانيد من از همه كس به خلافت شايسته ترم». 📚خطبه74 ❗️حتّى رقباى او، با صراحت شايسته تر بودن او را قبول داشتند هر چند در عالم سياست اين شايستگى ها از طرف رقيبان در عمل فراموش مى شود. از جمله «عُمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على(عليه السلام) گفت: «تو از همه شايسته ترى اگر شوخ طبع نبودى!» سپس افزود: « به خدا سوگند! اگر زمام حكومت را تو در دست بگيرى مردم را در مسير حقّ واضح، و راه روشن قرار خواهى داد». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص186 ❗️ «ابوبكر» هنگامى كه به خلافت رسيد طبق نقل بسيارى از روايات عدم صلاحيّت خويش را براى خلافت بيان كرد. به گفته «طبرى» چنين گفت: «مردم من والى شما شده ام در حالى كه بهترين شما نيستم». 📚تاریخ طبری ج2 ص405 ❗️ و حتّى در بعضى از اين روايات آمده است كه ابوبكر گفت: «مرا رها سازيد، من بهترين شما نيستم در حالى كه على در ميان شماست». 📚احقاق الحق ج8 ص240 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 👌با توجه به آنچه در بالا آمد كه همه از محكمات تاريخ و حديث محسوب مى شود و طبعاً جمله هاى متشابهى ماند خطبه بالا را بايد در پرتو آن تفسير كرد شكّى باقى نمى ماند كه امام عليه السلام در اين خطبه مى خواهد، عدم علاقه خود را به مسأله خلافت روشن سازد و نهايت تواضع خويش را در اين امر نشان دهد و هم به مردمى كه اصرار در بيعت با او داشتند، بگويد كه اگر من قدرت را بدست گيرم برنامه ام دنبال روى از روش هاى نادرست پيشين نيست.بلكه چاره اى جز اين ندارم كه شما را به راه حق باز گردانم و ارزش هاى عصر پيامبر را زنده كنم .هر چند خوشايند گروه زيادى نباشد و عَلَم مخالفت بر پا دارند و طوفان هايى بپا كنند. ❗️امام اتمام حجت می کند که اگر من زمام امور را بدست گیرم جز حق و عدالت و سنت پیامبر و رضای خدا را به رسمیت نمی شناسم و این بر شما سخت و ناگوار است و در برابر من شورش می کنید بنا براین بهتر است که من را رها کنید و دیگری را برگزینید زیرا شما من را در این مسیر همراهی نمی کنید و من نیز تا زمانی که همراهان واقعی نداشته باشم وظیفه ای در قبال خلافت شما ندارم . ❗️با توجّه به اين نكات، نوبتى براى اين باقى نمى ماند كه بحث كنيم، آيا اين خطبه دليل بر آن نيست كه امامت منصوص نبوده. و يا اينكه معيار براى امامت و خلافت تنها آراى مردم است و بس! زيرا اين سخن را كسى مى گويد كه تنها ظاهر اين خطبه را مورد توجّه قرار دهد و از تمام قراين تاريخى و سخنان ديگر امام در نهج البلاغه و غير آن، چشم بپوشد 📚پیام امام امیر المومنین ج4 ص208 ♻️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال گفته می شود حضرت علی در خطبه 228 نهج البلاغه از عمر مدح و تمجید کرده است لطفا پاسخ مقتضی ارائه فرمایید 🗯پاسخ: ❗️نخست متن خطبه: « خداوند پاداش خیر در برابر آزمایش های فلان کس دهد که کژیها را راست کرد و بیماری ها را درمان نمود ،سنت پیامبر را بر پا داشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت .با جامه ای پاک و عیبی اندک از این جهان رخت بر بست ،خیر و نیکی آن را درک کرد و از شر و بدی آن رهایی یافت .وظیفه خود را در برابر اطاعت خداوند انجام داد و حق تقوای الهی را بجا آورد ‌از جهان رفت و مردم را در برابر راههای گوناگون وا گذاشت که نه گمراهان در آن هدایت می یابند و نه جویندگان هدایت راه خویش را با اطمینان پیدا می کنند» ❗️در مورد اینکه این شخص چه کسی بوده است در میان شارحان نهج البلاغه اختلاف شدیدی است .شارحان اهل سنت مانند ابن ابی الحدیددو محمد عبده این سخن را اشاره به خلیفه دوم می دانند در حالی که چنین چیزی با خطبه های دیگر نهج البلاغه هماهنگ نیست .زیرا امام در خطبه شقشقیه شکایت زیادی از حکومت خلیفه دوم دارد و در خطبه ها و برخی نامه های نهج البلاغه از غصب خلافت شدیدا شکایت می کند . ⁉️چگونه می توان آن همه را نادیده گرفت و این کلام مبهم و مجمل را ناظر به خلیفه دوم دانست. 🗯جالب این است که طبری که این سخن را درباره عمر می داند آن را از مغیره بن شعبه نقل می کند که از دشمنان حضرت علی بوده است 📚تاریخ طبری ج3 ص285 ❗️عجیب این است که ابن ابی الحدید می گوید من در نسخه ای از نهج البلاغه که به خط رضی نوشته شده بود دیدم که در زیر کلمه « فلان» عمر نوشته شده بود و این نشان می دهد که رضی هم چنین اعتقادی داشته است 📚شرح نهج البلاغه ج12 ص3 ❗️در حالی که هیچ بعید نیست که این نسخه( اگر اصالت داشته باشد) سالها دست این و آن بوده و برخی این کلمه را زیر آن نوشته باشد . 🗯ایت الله العظمی مکارم چنین می نویسد: « بر فرض که این گفته از علی علیه السلام درباره عمر باشد این احتمال چندان دور نیست که سخن جنبه جدی نداشته بلکه بر اساس تقیه بوده است به ویژه انکه در روایتی که امده است مغیره بن شعبه پس از مرگ عمر این سوال را مطرح کرد .با توجه به اینکه مغیره مرد شروری بود و چه بسا می خواست با این سوال و جواب شری در میان مسلمین بر پا کند حضرت بلافاصله به ملاحظه مصالح مسلمین این جمله را بیان فرمود و گرنه نظر واقعی حضرت در مورد خلفا همان است که در خطبه شقشقیه و سایر خطب نهج البلاغه آمده است .تعبیر به فلان به جای عمر نیز می تواند موید این معنا باشد زیرا این ابهام نشانه تقیه است» 📚پیام امام،ج8 ص469 🗯شارحان شیعه یقین دارند که این سخن نمی تواند درباره خلیفه دوم باشد .بسیاری آن را اشاره به مالک اشتر و بعضی به سلمان فارسی دانسته اند .احتمال اول مناسب تر است و با موقعیت مالک و نقش او در میان اصحاب امیر مومنان و فرماندهی او در لشکر و فکر بلند و عزم راسخش تناسب دارد» 📚همان مدرک https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔چرا حضرت علی از خانواده خود در برابر هجوم دشمنان دفاع نکرد و اجازه داد همسرش آسیب ببیند و فرزندش جان دهد❔ 👌پاسخ؛ 1⃣مراجعه به تاریخ و درک شرایطی که در زمان شهادت پیامبر گرامی بر منطقه و جهان حاکم بود و دقت در شرایط پیش از رحلت به روشنی فلسفه عدم دفاع حضرت امیر را روشن می کند. ❗️سه خطر مهم به صورت یک مثلث شوم دین و موجودیت اسلام را تهدید می کرد؛ 🔶1- ضلع اول این مثلث شوم خطر امپراتوری روم بود. 🔶2- ضلع دوم در امپراتوری ایران 🔶3- ضلع سوم در گروه منافقان داخلی 👌نسبت به خطر اول و اهمیت بسیار آن کافی است که بدانیم پیامبر گرامی همواره تا آخرین لحظات حیات خویش به آن می اندیشید.از این رو در آستانه وفاتش سپاه عظیمی به فرماندهی اسامه بن زید تجهیز کرد و برای رویارویی با رومیان اعزام کرد و هر که را که از آن تخلف کند لعن کرد. 📚بحار الانوار ج22 ص468 👌نسبت به خطر ضلع دوم نیز کافی است بدانیم که دشمن تند خویی بود که نامه پیامبر را پاره کرد و به حاکم یمن نوشت که رسول خدا را دستگیر کرده و خودش یا سرش را برای وی بفرستد 📚بحار الانوار ج20 ص378 👌نسبت به خطر سوم هم باید بدانیم که گروه منافقان پیوسته برای پیامبر مزاحمت ایجاد می کردند و با توطئه های گوناگون آن حضرت را می آزردند و قرآن کریم پیوسته در سوره های مختلف از آنان و خصلت ها و نفاق و آزار و تلاش های پلید آنان سخن می گوید تا آنجا که یک سوره کامل به نام « منافقون » نامیده شد که درباره منافقان و نیت ها و کارهای شوم آنان است 📚الالهیات ،سبحانی ج4 ص48 ❓با وجود این مثلث خطرناک آیا صلاح بود که حضرت علی دست به شمشیر ببرد و با ایجاد هرج و مرج جامعه اسلامی را با خطر نابودی مواجه کند❔ 2⃣علامه بزرگوار مجلسی روایت می کند: ❗️« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔ ❕حضرت علی فرمود: «من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد. ❗️( من نیز خوف از بین رفتن اسلام را داشتم) 📚بحار الانوار ج29 ص417 👌وفرمود: « به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و نابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که اتفاق افتاد» 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص184 📚الاستیعاب ج2 ص497 👌امام صادق فرمود: «علی با آنان نبرد نکرد زیرا نگران بود که مردم به آیین کفر و جاهلی خود بازگردند » 📚بحار الانوار ج29 ص440 3⃣با توجه به نکات فوق است که پیامبر گرامی حضرت علی را مامور به صبر و خویشتن داری کردند و حضرت علی نیز اطاعت نمودند .چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود: ❗️«تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید» 📚خصایص الائمه،رضی، ص73 📚بحار الانوار،ج22 ص484 4⃣کمبود یاران نیز در این مساله موثر بوده است .اگر حضرت علی یاران قابلی داشت که می توانست در اندک زمانی فتنه را خاموش کند و آرامش را به جامعه اسلامی باز گرداند حتما چنین می کرد اما متاسفانه یاران قابلی برای حضرت باقی نمانده بودند چنان که خود حضرت می فرماید: «در امر خود نظر کردم دیدم نه یاوری دارم و نه مدافع و همکاری ...لذا چشمان پر از خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده و با صبر در امر بسیار تلخی شکیبایی کردم» 📚نهج البلاغه خطبه217 🗯در روایتی آمده است که از امام رضا سوال کردند که چرا علی با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام خلافتش با دشمنانش جنگید؟ ❗️امام پاسخ داد : «او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و چند ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد.با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) » 📚بحار الانوار،ج29 ص435 ❗پیامبر به حضرت علی چنین وصیت کرد: "قریش به زودی بر علیه تو دست به دست هم میدهند وبر ظلم بر تو اجتماع میکنند اگر یارانی داشتی با آنان بجنگد واگر اعوانی نیافتی دست نگه دار" 📚همان مدرک 📚احتجاج ج1 ص280 👌پرسش و پاسخ مرتبط؛ 1⃣اگر علی با خلفا دشمن بوده است چرا به آنان مشورت می داده و با آن ها همکاری می کرده است❓ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3106 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا نام دوازده امام در قرآن نیامده است 🗯پاسخ: ❗️ما در این باره در پاسخ های گذشته کانال مفصلا پاسخ داده ایم .هم اکنون پاسخی را که علامه سبحانی در این زمینه داده اند را برایتان نقل می کنیم: ❗️«روش آموزشی قرآن بیان کلیات و اصول عمومی است. تشریح مصادیق و جزئیات غالباً برعهده پیامبر گرامی می‌باشد. رسول خدا نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنان که می‌فرماید: «قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه برای مردم نازل شده است، برای آنها بیان کنی و آشکارسازی، شاید آنان بیندیشند» 📓نحل44 🗯در آیه یاد شده دقت کنید، می‌فرماید:«لتُبَیّن» و نمی‌گوید: «لتقرأ» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنی را روشن کند. 🗯 بنابراین، انتظار این که مصادیق و جزئیات در قرآن بیاید، همانند این است که انتظار داشته باشم همه جزئیات در قانون اساسی کشور ذکر شود. اکنون برخی از روش‌های قرآنی را در مقام معرفی افراد بیان می‌کنیم: 1⃣معرفی به نام: 🗯گاهی وضعیت ایجاب می‌کند که فردی را به نام معرفی کند، چنان‌که می‌فرماید: «(عیسی می‌گوید:) به شما مژدة پیامبری را می‌دهم که پس از من می‌آید و نامش احمد است». 📓صف6 ❗️در این آیه، حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفی می‌کند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل می‌نماید. 2⃣معرفی با عدد: ❗️گاهی موقعیت ایجاب می‌کند که افرادی را با عدد معرفی کند، چنان که می‌فرماید: «و خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختیم». 📓مائده 11 3⃣معرفی با صفت: 🗯بعضی اوقات وضعیت به‌گونه‌ای است که فرد مورد نظر را با اوصاف معرفی کند؛ چنان که پیامبر خاتم را در تورات و انجیل، با صفاتی معرفی کرده است: «کسانی که از رسول و نبی درس ناخوانده‌ای پیروی می‌کنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته می‌یابند، که آنان را به نیکی دعوت کرده و از بدی‌ها بازشان می‌دارد، پاکی‌ها را برای آنان حلال کرده و ناپاکی‌ها را تحریم می‌نماید و آنان را امر به معروف و نهی از منکر می‌کند و بارهای گران و زنجیرهایی که بر آنان بود، از ایشان برمی‌دارد...». 📓اعراف157 ❗️با توجه به این روش، انتظار این که اسامی دوازده امام با ذکر نام و اسامی پدر و مادر در قرآن بیاید، انتظاری بی جا است؛ زیرا گاهی مصلحت در معرفی به نام است و گاهی معرفی به عدد و احیاناً معرفی با وصف. 🗯اگر این اصل را بپذیریم و بگوییم خداوند باید کلیه مسائل اختلاف آفرین را در قرآن ذکر کند، تا مسلمانان دچار تفرقه نشود در این صورت باید صدها مسألة کلامی و عقیدتی و فقهی و تشریعی در قرآن ذکر شده باشد، مسائلی که قرن‌ها مایه جنگ و جدل و خونریزی در میان مسلمانان شده است، ولی قرآن درباره آنها به طور صریح و قاطع ـکه ریشه‌کن کننده نزاع باشد سخن نگفته است، مانند: 1. صفات خدا عین ذات اوست یا زاید بر ذات؟ 2. حقیقت صفات خبری مانند استوای بر عرش چیست؟ 3. قدیم یا حادث بودن کلام خدا. 4. جبر و اختیار. ❗️این مسایل و امثال آنها هر چند از قرآن قابل استفاده است، ولی آن‌چنان شفاف و قاطع که نزاع را یک سره از میان بردارد، در قرآن وارد نشده است و حکمت آن در این است که قرآن مردم را به تفکر و دقت در مفاد آیات دعوت می‌کند، بیان قاطع همه مسائل، به گونه‌ای که همه مردم را راضی سازد، بر خلاف این اصل است. ❗️پرسشگر تصور می‌کند که اگر نام امام و یا امامان در قرآن می‌آمد، اختلاف از بین می‌رفت، در حالی که این اصل کلیت ندارد؛ زیرا در موردی تصریح به نام شده ولی اختلاف نیز حاکم گشته است. 🗯بنی اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمانروایی برای آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‌های غصب شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند: «آنان به یکی از پیامبران خود گفتند: برای ما فرمانروای معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم...». 📓بقره246 🗯پیامبر آنان، به امر الهی فرمانروا را به نام معرفی کرد و گفت: «به راستی که خدا طالوت را به فرمانروایی شما برگزیده است». 📓بقره247 🗯با این‌که نام فرمانروا با صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشی پرداختند و گفتند: «از کجا می‌تواند فرمانروای ما باشد، حال آن که ما به فرمانروایی از او شایسته‌‌تریم، و او توانمندی مالی ندارد؟...». 📓بقره 247 🗯این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام برای رفع اختلاف کافی نیست، بلکه باید موقعیت جامعه، آماده پذیرایی باشد. ❗️چه بسا ذکر اسامی پیشوایان دوازده‌گانه، سبب می‌شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل کشی بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیری کنند، چنان که این مسأله درباره حضرت موسی رخ داد 📚راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص293 به بعد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال مطالب راجع به برتری امامت درست ولی چرا اسمی از امام توی قران نیس ولی پیامبر هست? ✅پاسخ: 1⃣قرآن کتابی است آسمانی که در آن کلیات اموری که متکفل سعادت بشر در دنیا واخرت است بیان گردیده است وشرح اسرار وجزییات آن به پیامبر گرامی واگذار شده است. ❗همانطور که تفصیل همه ایات در تمام ابواب به عهده پیامبر بوده تشریح ایات امامت هم به او واگذار شده است چنان که فرمود: "ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو آیاتش را برای مردم تبیین کنی"( نحل 44) ❗وما با مراجعه به روایات شیعه وسنی می بینیم آیات بسیاری را پیامبر گرامی بر اهل بیت وامامت آنان تطبیق داده است. ❗در روایتی آمده است که ابوبصیر از امام صادق پرسید: "مردم ( اهل سنت) می پرسند چرا نام علی وخانواده اش در کتاب خدا نیامده؟ امام پاسخ داد: در جوابشان بگو آیه نماز بر پیامبر نازل شد ولی از سه رکعتی وچهار رکعتی بودن آن در قرآن سخنی گفته نشد، آیه زکات نازل شد اما از این که در هر 40 درهم یک درهم زکات است بیانی آورده نشدهمچنین وجوب حج نازل شد ولی هفت دور بودن طواف بیان نشد تا این که پیامبر برای مردم فرمود ( وایات امامت اهل بیت نیز نازل شد وپیامبر آنان را براهل بیت تطبیق داد) " 📚الکافی،ج1 ص286 ح1 2⃣خداوند وعده فرموده که قرآن را از هرگونه تحریف حفظ کند "ما قرآن را نازل کردیم وآن را حفظ خواهیم کرد"( حجر 9) ❗خداوند نیز از طریق اسباب ومسببات امور را اداره می کند چنان که امام صادق فرمود: "خداوند امور را از طریق اسباب اداره می کند" 📚الکافی،ج1 ص183 ❗یکی از اسباب حفظ قرآن از تحریف آن است که خداوند صراحتا از اهل بیت با ذکر اسامی آنان در قرآن نام نبرد چرا که احتمال بود مخالفین امامت آنان دراین صورت دست به تحریف قرآن وحذف ایات مربوطه بزنند چنان که به روایات نبوی درمورد امامت آنان رحم نکردند که به یک نمونه اشاره می کنیم: طبری در تاریخ خودش نقل می کند که پیامبر در جمع خویشان خود چنین فرمود: "کدامیک از شما مرا براین امر کمک می کند تا برادر ووصی وجانشین من درمیان شما باشد؟ حضرت علی پاسخ مثبت داد. پیامبر درموردش فرمود: "همانا این شخص برادر ووصی وجانشین من در میان شما است" 📚تاریخ طبری،ج2 ص220 ❗اما همین طبری در تفسیرش وقتی این داستان را نقل می کند سخنان پیامبر را تحریف می کند وچنین نقل می کند: "پیامبر گفت کدامیک از شما مرا یاری می کند تا برادر من وچنان وچنان باشد"( لیکون اخی وکذا وکذا) ووقتی علی اعلام آمادگی کرد سخن پیامبر را خطاب به او چنین می آورد: "این شخصی برادر من وچنان وچنان است"( ان هذا اخی وکذا وکذا) 📚جامع البیان،ج19 ص149 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال یکی ازدوستان من گفت ماچرا الکی جنگ کنیم سرغدیر و... حتی خودامام علی هم یکبار داخل نهج البلاغه درموردغدیر حرف نزد.!!!! آیااین مطلب درسته؟چرا؟ ✅پاسخ در تواتر حدیث غدیر در تاریخ طبق متون و کتب اهل سنت جای هیچ شک و تردیدی نیست . ❗️علامه امینی در الغدیر شریف ،حدیث غدیر را از بیش از 110 تن از بزرگان صحابه روایت می کند 📚الغدیر،ج1 ص141 به بعد ❗️و از 360 از علما و بزرگان اهل سنت از قرن دوم تا قرن چهاردهم نام می برد که این حدیث را در کتب خود اورده اند 📚الغدیر،ج1 ص167 به بعد ⚫️کسی در اصل وقوع جریان غدیر نمی تواند شک کند ♦️اما در مورد نهج البلاغه: ❗️باید بدانیم که کتاب شریف «نهج البلاغه» را حضرت امیرالمؤمنین ننگاشته‌اند که دیگران سؤال یا انتقاد یا استناد کنند که چرا در فلان خصوص چیزی ننوشته‌اند؟ 👌 بلکه نهج البلاغه بخشی از خطبه‌ها، نامه‌ها و نیز کلمات قصار امام علی می‌باشد که توسط مرحوم سید رضی جمع‌آوری شده است و بیشتر به سیاق ادبی و حکمت و اخلاق در بیانات آن حضرت توجه دارد و به همین دلیل نیز کلمه «بلاغ» را برای نام مجموعه‌ی خود انتخاب کرده است. پس باید بدانیم که از آن امام همام ، سخنان و احادیث بسیار و مستندی وجود دارد که در نهج البلاغه نیامده است. 🔵سید رضی که بنا به درخواست سایر علما به جمع‌آوری در قالب نهج البلاغه پرداخت، خود می‌گوید: «... و منظورم این بود که علاوه بر فضایل بی‌شمار دیگر، بزرگی قدر و شخصیت امیر مؤمنان علی علیه السلام، از نظر شگفتی‌های بلاغت و نمونه‌های ارزنده فصاحت را روشن سازم لذا تصمیم گرفتم از میان خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان حکمت آمیز، در ابتدا خطبه های «زیبا» و سپس نامه‌های «جالب» و بعد از آن کلمات حکمت آمیز حضرت را برگزینم    .؛ .. هرگز ادعا نمی‌کنم که من به همه جوانب سخنان حضرت علی علیه السلام احاطه پیدا کرده‌ام به طوری که هیچ کدام از سخنان او از دستم نرفته باشد؛ بلکه بعید نمی‌دانم که آن چه نیافته‌ام بیش از آن باشد که یافته‌ام و آن چه در اختیارم قرار گرفته کمتر است از آن چه به دستم نیامده است.» 📚 مقدمه نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 27 ❗️پس نهج البلاغه تمامی بیانات و تنها سند نمی‌باشد.  ⚫️با این وجود در همین نهج البلاغه نیز امام در خطبه های گوناگون حقانیت خود را به خلافت و امامت مطرح می کند و تصریح می کند که امام و خلیفه برای مردم از جانب خداوند تنها خودش و فرزندان معصومش می باشد که می توانید رجوع کنید به خطبه های : 1-2-144-97-120-93 و ... 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔شما می گویید پس از آن که جریان غدیر را انکار کرد سنگی از آسمان فرو آمد و او مرد در حالی که خداوند می گوید تا زمانی که پیامبر در میان امت باشد خداوند آنان را نمی کند ( انفال33) ❕به راستی ما حرف شما را قبول کنیم یا قرآن را ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه درباره نزول سنگ از آسمان و عذاب الهی و نزول آیات سوره معارج در گذشته گفته شده است ، بر پایه روایات و تفاسیر علمای اهل بوده است و ما از جانب خود چیزی نگفته ایم ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3105 🗯جریان با آیه شریفه که می فرماید ؛ « خداوند آنها را نمی کند در حالی که تو در میان آنها هستی » 🔶انفال 33 👌هیچ گونه منافاتی ندارد زیرا این آیه نفی عذاب استیصالی و عمومی و از تمام امت را می کند تا زمانی که در میان آنها باشد ، ولی عذابهای خصوصی و شخصی کرارا بر افراد نازل شده است چنان که تاریخ اسلام گواه است که افراد متعددی مانند ابو زمعه و مالک بن طلاله و حکم بن ابی العاص و غیر آنها به خاطر پیامبر یا بدون آن گرفتار عذاب شدند. 📚تفسیر ج25 ص12 🗯بخاری و مسلم روایت می کنند؛ « چون قریش با پیامبر گرامی مخالفت و دشمنی کرد ، پیامبر آنان را نفرین کرد تا به مانند زمان هفت سال گرفتار قحطی و خشکسالی شوند و این نفرین پیامبر مستجاب شد تا جایی که قریش مجبور به خوردن گوشت مردار و لاشه حیوانات شدند ...» 📚صحیح مسلم ج2 ص468 📚صحیح بخاری ج2 ص125 📚مفاتیح الغیب ، ج7 ص467 📚النهایه ج3 ص124 📚الخصائص الکبری ج1 ص257 🔷ابن اثیر نقل می کند ؛ « ابو زمعه و یاران او از روی به پیامبر چشمک می زدند و استهزاء می نمودند ، پیامبر درباره او نفرین کرد که کور شد و در مرگ فرزند سوگوار شد» 📚الکامل ج2 ص27 🗯ابن عبدالبر نقل می کند ؛ « پیامبر هنگامی که راه می رفت بدنش به طرف جلو متمایل می شد ، بن ابی العاص کیفیت راه رفتن آن حضرت را تقلید می کرد ، پیامبر روزی ملتفت به او شد و گفت چنین باش ،حکم بن ابی العاص از آن روز دچار ارتعاش و اختلال شد » 📚النهایه ج1 ص345 📚الاصابه ج1 ص345 📚الخصائص الکبری ج2 ص79 🗯علامه امینی در الغدیر ، موارد متعدد دیگری را نقل می کند که افراد در زمان پیامبر گرامی با نفرین آن حضرت گرفتار عذاب شدند ؛ 📚ترجمه الغدیر ج2 ص163 ❕بنابراین آیه مذکور تنها نفی عذاب عمومی و را می کند و با جریان نزول سنگ از آسمان بر سر منکر ولایت علی علیه السلام که عذاب شخصی بوده است منافاتی ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در بین برخی اهل مطرح می شود که که در غدیر خم امامت باطنی به علی شد نه امامت ظاهری ، مقصود از ولایت در حدیث غدیر ولایت باطنی است نه ولایت ظاهری که مرادف با حکومت داری و خلافت و سرپرستی مسلمین است ❗️❗️ 💠💠 👌برخی از اهل امامت را به دو بخش تقسیم کرده اند ؛ 1- امامت ظاهری _ 2-امامت باطنی ❕امامت باطنی که در نزد از اهل سنت رواج دارد همان امامت در معنا و قضایای معنوی و امور باطنی است و به پندار آنان علی علیه السلام امام مسلمانان و خلیفه بلافصل رسول خدا در امور باطنی است و سه خلیفه همان خلفای ظاهری بر مسلمانان هستند و حق حکومت و امر و نهی دارند که امت باید مطیع آنان بوده و از اوامر و نواهی آنان اطاعت کنند . 🗯گویی امر امامت و ریاست بر امت امری است که به آنان موکول شده تا آن را به دو قسم تقسیم کنند سپس هر بخشی را به هر که می پسندند و هوای نفسشان به آن مایل است عطا کنند . ❕پیامبر گرامی در موارد متعدد و در جریان غدیر ، علی علیه السلام را به عنوان و خود معرفی کرد . ❕همان گونه که پیامبر گرامی در ظاهر و باطن امام و راهنمای مردم بود ، که آنان را مشمول هدایت ظاهری و هدایت باطنی و تاثیر در قلوب قرار می داد ، این مقام و منصب را به علیه السلام و فرزندان معصومش واگذار نمود و آنان به عنوان امام ظاهری و باطنی و هدایت کننده ظاهری و معنوی از جانب پیامبر منصوب شدند و با این الهی جایی برای امامت دیگران باقی نمی ماند . 🔶 می فرماید ؛ « پرودگارت هر چه را بخواهد می آفریند و اختیار می کند و آنان ( در برابر او ) اختیاری ندارند » 🗯قصص 68 ❕این آیه شریفه هر گونه اجتهاد در برابر نص و تسلیم نشدن در برابر امر الهی را محکوم می کند . 👌در گذشته ثابت کرده ایم که امامت الهی است و به تصریح روایات اهل سنت ،خلفای ثلاثه شایستگی تصدی این منصب الهی را نداشته اند ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3122 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی از سنی ها می گویند ما هم قبول داریم که در غدیر خم و جاهای دیگر پیامبر علی را به عنوان خودش معرفی کرد اما از کجا خلافت بلافصل علی مشخص می شود ❕او یکی از جانشینان پیامبر است اما نه اولین بلکه آنها ❗️❗️ 💠💠 👌ادله ای که اثبات خلافت برای علی علیه السلام را می کند صراحتا او را به عنوان خلیفه بلافصل پیامبر معرفی می کند مانند این کلام که فرمود ؛ « علی از من است و من از علی و او پس از من ولی و سرپرست همه مومنان است » « علی منی و انا منه و هو ولی کل من بعدی » 📚صحیح ترمذی ج2 ص297 📚مسند احمد ج4 ص437 📚مجمع الزوائد ج9 ص128 📚کنز العمال ج6 ص401 ❔سوال می کنیم شما که می گویید علی پس از ابوبکر و عمر و عثمان خلیفه و سرپرست مردم است ❕آیا خلفای ثلاثه شما بودند یا خیر ❓ 👌اگر مومن بودند که باید علی علیه السلام ولی و سرپرست آنها نیز باشد و اگر مومن نبودند که اصلا صلاحیت جانشینی و پیامبر گرامی را ندارند چه پیش از علی علیه السلام و چه پس از او . 👌و یا در حدیث غدیر پیامبر گرامی فرمود هر کس من مولا و او هستم علی مولا و سرپرست او است . ❕بی شک پیامبر گرامی بر ابوبکر و عمر و عثمان داشته است که طبق حدیث غدیر این ولایت را به علی علیه السلام تفویض کرده است و بر اساس آن علی علیه السلام حتی بر ابوبکر و عمر و عثمان نیز ولایت دارد و دیگر جایی برای خلفای ثلاثه باقی نمی ماند . 🗯گذشته از آنکه از اساس ولایت و داشتن خلفای ثلاثه از پیامبر گرامی منتفی است ، زیرا بر اساس ادله متقن عقلی و روایات معتبر اهل سنت و تشیع ، انتخاب امام و خلیفه پیامبر گرامی تنها بر عهده خداوند است که توسط ، فرد مورد نظر را اعلام می کند ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1765 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3123 🗯و به اعتقاد اهل سنت ، پیامبر هیچ کس حتی خلفای ثلاثه را به عنوان و خلیفه خودش معرفی نکرده است ، چنان که بخاری در صحیح خودش از عمر بن خطاب نقل می کند که خطاب به پسرش می گفت ؛ « اگر من برای بعد از خودم جانشینی معرفی نکنم ( کار بدی نکرده ام ) زیرا پیامبر خدا که برتر از من بود ، برای پس از خودش جانشینی تعیین نکرد » 📚صحیح بخاری ج8 ص126 ❕اما بر اساس اعتقاد تشیع و ادله معتبر قرآنی و روایات شیعه و اهل سنت ، خلیفه پیامبر گرامی که رسول خدا او را به عنوان جانشین بلافصل خود معرفی کرده است علی علیه السلام است و با وجود او هیچ کس صلاحیت خلافت و جانشینی از پیامبر گرامی را ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اخیرا یکی از روحانیون که رییس جمهور مملکتی است ادعا کرده است که انتخابات هدیه غرب نیست بلکه رای مردم در اسلام مورد توجه است تا آنجایی که این رای به امامت هم مشروعیت می دهد و حضرت علی فرمود هر کس را که شما به عنوان امام و راهنما معرفی کنید من هم را می کنم ❕❕ 💠💠 👌به عقیده شیعه انتخاب امام و امام تنها به نص خداوند ممکن است و رای مردم هیچ گونه نقشی در مشروعیت امام ندارد ؛ چرا که امام باید دارای دو ویژگی وخصلت مهم باشد 1⃣ وافر و کافی به تمام دستورات خداوند وشریعت که طبیعتا این علم جز با تعلیم الهی ممکن نیست 2⃣امام باید داشته باشد تا در تبلیغ شریعت وپاسبانی از آن دچار واشتباه نشود 🔷از آنجایی که جز خداوند کسی نمیداند این صفات در وجود چه افرادی است ثابت میشود که تنها باید امام را تعیین وانتخاب کند و مردم هیچ گونه نقشی در انتخاب امام ندارند. 🔶امام علیه السلام فرمود : « انتخاب امام وظیفه ای لازم است که بر عهده خداوند است ( و مردم ندارند )» 📚 الاسناد ج377 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « امامت الهی است و انتخاب آن تنها به عهده خدا است ( و مردم نقشی ندارند )» 📚 ج1 ص277 🔷پیامبر فرمود ؛ « خداوند من و اهل بیتم را بر تمام مردم ( به عنوان رهبر ) برگزیده است و در این انتخاب هیچ نقشی ندارند» 📚 الانوار ج23 ص74 🔷 نیز می فرماید ؛ « پرودگارت هر چه را بخواهد بر می گزیند آنها ( مردم ) در برابر او ندارند » 🔶 68 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند محمد و اهل بیتش را (به عنوان رهبر و پیشوا ) است ( و مردم در انتخاب نقشی ندارند )» 📚بحار الانوار ج23 ص74 🔷علمای اهل نقل می کنند ؛ «هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد، آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست و پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود: "جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد " «الامر الی الله یضعه حیث یشاء» 📚 فی التاریخ،ج1 ص609 📚تاریخ ،ج1 ص556 ❕بنابراین مردم هیچ نقشی در امامت امام ندارند و مشروعیت امام تنها به نص الهی ثابت می شود. ❕بله اگر مردم در باشند ، امام می تواند اعمال حکومت و حکمرانی که یکی از شاخه های امامت است در جامعه کند و اگر در صحنه نباشند امام وظیفه ای ندارد چنان که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود ؛ 🔷« ای پسر ابوطالب، سرپرستی امت من حق تو و از آن توست، اگر مردم با سلامت و خوبی بر تو اتفاق نظر داشتند ، امور آنها را به دست بگیر و حکومت را عهده‌دار شو. اگر درباره تو اختلاف کردند آنها را رها کن با هر چیزی که خودشان می‌خواهند، خداوند برای تو قرار خواهد داد.» 📚 الوسائل ج11 ص78 📚 الانوار ج30 ص15 ❕اما چنین نیست که حضور مردم به امامت امام بدهد و امام ، حق حکومت و اعمال ولایت دارد اگر چه مردم او را نخواهند و اگر شرایط فراهم باشد امام حکومت بر مردم می کند اگر چه اکثر مردم مخالف او باشند اما زمینه را برای حکومت کردن امام کرده اند. ❕چگونه می توان گفت که اسلام به نظر اکثر مردم اهمیت داده است در حالی که بارها و بارها مورد مذمت قرار گرفته و می فرماید ؛ « بیشتر آنها نمی فهمند و نمی کنند » 🔷 103 🔶و می فرماید ؛ « اکثر آنها نیستند » 🔷 73 ❕اگر ما در کشور انتخابات برگزار می کنیم از این جهت نیست که رای و نظر مردم برای انتخاب والی مهم و مورد است و اسلام این حق را به مردم داده است بلکه از این جهت است که اگر مردم در صحنه نباشند به تدریج اسلامی ، رو به زوال پیش می رود زیرا حضور مردم به حکومت قدرت و شوکت می بخشد لذا از باب احکام اسلام ، به حضور مردم توجه می شود که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3124 ❗️و اگر حضرت علی علیه السلام در البلاغه فرمود ؛ « مرا رها کنید و دیگری را بطلبید ...اگر مرا رها کنید همچون یکی از شما خواهم بود ( و مسوولیتی نخواهم داشت ) بلکه شاید از شما شنواتر و مطیع تر نسبت به رییس حکومت که شما کرده اید بوده باشم » 📚نهج البلاغه 92 🔷که این سخن مورد استناد برخی برای بخشیدن به رای مردم قرار گرفته است ؛ 🔶منظور امام از این جمله اهمیت دادن به و مردم نمی باشد بلکه تفسیر دیگری دارد که در پاسخ زیر مفصلا به آن پرداخته ایم : https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3113
🤔پرسش ❓سوالم در مورد انتخابات و اینکه مردم رییس جمهور را انتخاب می کنند می باشد که آیا از لحاظ آیات و روایات این حق به مردم داده شده است که خودشان حاکمشان را انتخاب کنند❕❕ 💠پاسخ💠 👌در جهان بینی اسلامی حکومت از آن خدا است و سرچشمه مشروعیت آن در جوامع انسانی با استناد به اجازه و تفویض الهی است . ❕بنابراین طبیعی است که در تمام سلسله مراتب ؛ نظامات اجرائی باید از ناحیه پیامبر و امامان معصوم معرفی شوند و در عصر غیبت توسط جانشینان آن یعنی فقهای جامع الشرایط . ❕پیامبر گرامی بدون آن که از تمام مردم نظر خواهی کند فرماندهان و امراء لشکر و قضات و سفیران را تعیین می کرد و حضرت علی نیز در اکثر موارد چنین رفتار می کرد . 🗯بی شک زمانی که خدا و پیامبر و امامان چیزی را اراده کنند مردم موظف به اطاعت هستند چنان که می فرماید: «هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری از خود داشته باشد و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند به گمراهی آشکاری گرفتار شده است» 🔶احزاب 36 ❗️و می فرماید: « اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا را و اولی الامر را ( امامان )» 🔷نساء 59 ❗️در عصر غیبت هم که فقیه قائم مقام امامان است می تواند بدون نظر خواهی و مشورت از مردم ترتیبات نظام اجرائی را تدوین و اجرایی کنند و شرعا مردم هیچ حقی برای انتخاب ندارند این از جهت حکم اولیه اسلام است. 🗯اما از جهت حکم ثانویه و این که در عصر و زمان ما مشارکت مردم در امر حکومت از بدیهیات است چرا که بدون مشارکت مردم، انگیزه کافی برای همکاری آنان با حکومت وجود نخواهد داشت و اگر ولی فقیه به این موضوع بی توجه باشد مصالح مسلمین را به خطر انداخته و نظام اسلامی را متزلزل می کند . ❗️در زمان کنونی ولی فقیه نمی تواند بگوید که من جانشین امام معصوم هستم و مانند عصر پیامبر تمام مدیران اجرائی و نخست وزیر و وزیران و رئیس جمهور را در نظام اسلامی خودم تعیین می کنم چرا که این امر هماهنگ با مصالح مردم و مسلمین و شرائط امر به معروف و نهی از منکر نیست و پایه های حکومت را سست و اساس آن را متزلزل و ریشه های آن را بسیار ضعیف و کم قدرت خواهد کرد و به زودی چنین حکومتی از صفحه اجتماع برچیده می شود . ❗️لذا فقیه طبق احکام ثانویه و مصلحت اهم که حفظ نظام اسلامی است باید به گزینش مردم اهمیت دهد و آنها را در این امر سهیم کند و در مرتبه نهایی فرد گزینش شده مردم را مورد تایید و تنفیذ قرار دهد تا از یک سو جنبه مردمی آن تثبیت شود و از سوی دیگر جنبه الهی که اساس این گزینش را تشکیل میدهد تامین گردد . ❕مگر آنکه که مردم کسی را انتخاب کنند که مصالح اسلام و کشور را با خطر مواجهه می کند که در این صورت ولی فقیه از تنفیذ باید خود داری کند و با ارائه اسناد و مدارک مردم را متوجه این اشتباه کند که این حکم نشان می دهد که رای مردم بالاصاله اعتبار ندارد . 🗯بنابراین طبق احکام اولیه اسلامی ، مردم در انتخابات هیچ گونه نقش شرعی نخواهند داشت اما طبق احکام ثانویه این حق از باب تقدیم مصلحت اهم و دفع ضرر به مردم داده شده است البته تا زمانی که انتخاب آنان خلاف و مخالف مصلحت مسلمین نباشد . 📚جهت آگاهی بیشتر رجوع شود به پیام قرآن ، مکارم شیرازی ، ج10 ص119 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یک اهل سنت می گفت که علی در حجه الوداع همراه با پیامبر نبوده است و در یمن بوده و تمام احادیثی که می گوید علی در به عنوان مولی معرفی شده است دروغ است ❕❕ 💠💠 👌به راستی انسان از شدت عناد و تعصب این افراد می کند . از سویی می گویند حدیث غدیر به خاطر شکایت سپاهیان یمن از علی علیه السلام صادر شده است و دلالت بر علی علیه السلام با افراد شاکی دارد و از سوی دیگر می گویند از اساس علی علیه السلام از به سوی مکه نیامدند . ❕به راستی چگونه انسان می تواند تمام احادیثی که می گوید پیامبر پس از حجه الوداع و در منطقه غدیر دست علی علیه السلام را گرفت و به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی کرد و فرمود ؛ « من کنت مولاه فهذا علی مولاه » را انکار کند و بگوید علی در بوده است . 👌علامه امینی در شریف ،حدیث غدیر و جریان مذکور را از بیش از 110 تن از بزرگان صحابه روایت می کند 📚الغدیر،ج1 ص141 به بعد 👌و از 84 تن از و 360 از علما و اهل سنت از قرن دوم تا قرن چهاردهم نام می برد که این حدیث را نقل و در کتب خود آورده اند 📚الغدیر،ج1 ص167 به بعد 🗯این نشان می دهد که حدیث یکی از قطعی ترین روایات متواتر است و اگر کسی در تواتر و صحت قطعی آن شک کند ، ما هم باید به او شک کنیم و این نکته ثابت می کند که علی السلام از یمن بازگشت و به پیامبر گرامی در حجه ملحق شد . 🔶سبط بن از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛ « علمای اسلام اتفاق دارند که قصه غدیر پس از بازگشت پیامبر از سفر حجه الوداع در هیجدهم ذی الحجه روی داد ، آن حضرت اصحاب و یارانش را که بالغ بر 120 هزار نفر بودند را جمع کرد و فرمود هر که من مولای اویم این علی مولای اوست » 📚تذکره الخواص ص37 🔷ذهبی از ترین علمای اهل سنت می نویسد ؛ « محمد بن جریر طبری اسناد روایت غدیر خم را در چهار جلد جمع آوری کرده که من از دیدن قسمتی از روایات آن و گستردگی آن شگفت زده شده و یقین کردم که این روی داده است » 📚سیر اعلام النبلاء ج14 ص277 🗯ابن حجر یکی دیگر از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛ « در صحت حدیث غدیر شکی نیست ، بیشتر سندهای این حدیث صحیح و حسن است و سخن کسی که به این حدیث ایراد بگیرد ندارد » 📚الصواعق المحرقه ج1 ص106 👌ملا علی یکی دیگر از بزرگان اهل سنت می نویسد ؛ « نبود علی در مکه کلام باطلی است ، زیرا در تاریخ ثابت شده است که علی از یمن بازگشته بود و در حجه الوداع همراه رسول خدا حضور داشت » 📚مرقاه المفاتیح ج5 ص574 🗯علاوه بر این موارد ، صحاح شش گانه اهل سنت و مسندهای آنان و منابع دیگر ، همگی آنجا که واقعه خروج از احرام در حج را ذکر کرده اند ، به این مطلب تصریح کرده اند که علی علیه السلام در حجه الوداع همراه رسول خدا بوده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔امروزه خیلی گفته می شود غدیر باشید و پیام ولایت امیر مومنان را به همجا برسانید ❗️آیا در روایات آمده است که این عمل دارد ❕❕ 💠💠 👌بحث از غدیر و ولایت امیر مومنان در واقع ذکر یک فضیلت از فضائل بی شمار علی علیه السلام به شمار می رود و مصداق این روایت شریف است که شیعه و اهل سنت از پیامبر نقل کرده اند که فرمود ؛ « خداوند برای برادرم علی به اندازه ای فضیلت قرار داده است که هیچ کس جز خود خداوند توانایی شمارش آنها را ندارد ، هر کس از یک فضیلت از فضائل علی یاد کند در حالی که به آن داشته باشد ، خداوند تمام گناهان گذشته و آینده او را خواهد آمرزید ، اگر چه در روز قیامت با گناهان جن و انس خدا را ملاقات کند ، و هر کس یک از فضائل او را بنویسد ، فرشتگان تا زمانی که آن نوشته باقی باشد برای او استغفار می کنند ، و هر کس به یک فضیلت از فضائل او گوش دهد ، خداوند گناهانی را که او با گوش کردن مرتکب شده است را می آمرزد ، و هر کس به نوشته ای که فضائل در آن باز گو شده است نگاه کند ، خداوند گناهانی را که او با دیدن مرتکب شده است را می آمرزد ، نگاه کردن به علی بن ابی طالب عبادت است و ذکر علی عبادت است و ایمان بنده جز با ولایت علی و برائت از دشمنانش مقبول نیست » 📚امالی صدوق ص138 📚بحار الانوار ج38 ص196 👌علمای اهل سنت نیز این روایت را نقل کرده اند ؛ 📚مناقب خوارزمی ص2 📚کفایه الطالب گنجی شافعی ص123 🗯در دیگری پیامبر گرامی فرمود ؛ « هیچ مردمی نیستند که فضیلت علی بن ابی طالب را یاد کنند ، مگر این که فرشتگان آنها را در میان می گیرند و به انجمن آنان ملحق می شوند و با ایشان همسخن می گردند و چون پراکنده می شوند فرشتگان به آسمان عروج می کنند ، پس فرشتگان دیگر به آنان می گویند ما از شما رائحه ای استشمام می کنیم که تا کنون آن را از نبوییده ایم و از آن خوش بوتر ندیده ایم ، آن فرشتگان می گویند ما نزد جماعتی بودیم که از فضائل محمد و خاندان محمد سخن می گفتند و ما از رائحه آنان برخوردار شدیم و عطر آگین گشته ایم » 📚الروضه فی فضائل امیر المومنین ص189 📚بحار الانوار ج38 ص199 📚ینابیع الموده ، قندوزی حنفی ج2 ص271 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA