eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 🗯سعد معاذ این مراتب را از نظر خود می گذراند.تجربه های گذشته، اجازه نمی داد که او تسلیم عواطف گردد، و مصالح هزاران تن را فدای دوستی و مصالح یک اقلیت نماید.زیرا به طور مسلم، این گروه در آینده این بار با تشکیل یک اتحادیه وسیع تر، نیروهای عرب را بر ضد اسلام شورانیده و با نقشه های دیگر هسته مرکزی اسلام را به خطر می افکندند.روی این جهت، موجودیت این گروه را صد در صد به ضرر اجتماع مسلمانان تشخیص داد، و یقین داشت که اگر این دسته از تیررس مسلمانان بیرون روند، لحظه ای آرام نخواهند گرفت، و مسلمانان را با خطرات بزرگی روبرو خواهند ساخت. ❗️اگر این جهات نبود، ارضاء افکار عمومی برای سعد معاذ فوق العاده ارزنده بود و رئیس یک ملت «اوس» پیش از هر چیز به پشتیبانی مردمش نیازمند است، و آزردن آنها و رد سفارشهای آنان، بزرگترین لطمه ایست که به رئیس یک جمعیت متوجه می گردد.ولی او تمام این درخواستها را بر خلاف مصالح هزاران مسلمان تشخیص داد، از اینرو، نارضایتی عموم را برای خود خرید، و از حکم خرد و منطق سربرنتافت. 📚فروغ ابدیت ص643 5⃣گزارش هایی که درباره تعداد کشته شدگان خبر می دهد متفاوت است. ❗️قرآن می گوید: «گروهی از آنان را به قتل می رساندید و گروهی را اسیر کردید » 🔷احزاب26 👌آیه اشاره دارد که گروهی از بنی قریظه کشته شدند نه تمام آنها . تنها همان ها کشته شدند که بر علیه اسلام و مسلمین توطئه کردند چنان که ابن جوزی می نویسد: «سعد حکم کرد هرکس که بر علیه مسلمین توطئه کرده است کشته شود» 📚الوفا ص695 👌قرآن نیز می گوید: « هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد» 🔷فاطر 18 ❗️اگر عده ای از مردان آنان بر علیه اسلام توطئه کردند باید همان سران فتنه مجازات شوند و دلیلی برای مجازات سایرین نمی باشد. 6⃣علامه سید جعفر عاملی می نویسد: «اقوال در تعداد کشته شدگان آنان مختلف است و از 300 نفر تا 1000 نفر نوشته اند.و در این باره دوازده قول نقل شده است و این کثرت قول نشان دهنده این است که تعداد کشته شدگان دقیقا روشن نیست .از سوی دیگر اهداف سیاسی و تعصبات دینی برای نشان دادن دشمنی اسلام با یهود موثر در ورود تحریف به این قضیه است. ❗️آنچه از مستندات به دست می آید آن است که مقتولین تنها توطئه گران بوده اند و نهایتا عدد آنها بین صد تا دویست نفر بوده اند 📚الصحیح من سیره النبی ج12 ص148 ❗️با توجه به این نکات شبهات وارده حول این جریان و واقعه رفع می شود. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔من کتاب نقد قران رو از یکی از دوستان گرفتم حرفا الکی زیاد زده ولی یک شبهه داده کردم میشه شما توظیح بدین لطفا ❗️در آيه ي زير مجموع دوره بارداري و شيردهي 30 ماه ذكر شده است: (احقاف 15 ) ؛« و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد وباربرداشتن و از شيرگرفتن او ماه است. ❕در آيه ي زير دوره ي شيردهي را دوسال (24 ماه) در نظر گرفته است. (لقمان 14) « و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردارشد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در سال است كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است ❕با كم كردن دوره ي شيردهي از 6 30( ماه = 30 - 24) دوره ي بارداري 6 مي شود كه غلط است. عده اي از مفسران نيز متوجه اين غلط شده اند و با سخنان غير معقولي در پي دفاع از آن برآمده اند. 💠💠 👌حد اقل دوران حمل ماه و حد اکثر دوران حمل ماه می باشد و آیات مذکور به حد اقل این دوران اشاره دارد . ❕علی علیه السلام فرمود ؛ « حد اقل دوران حمل شش ماه است و زن کمتر از این مدت دوران نمی باشد » 📚الکافی ج5 ص563 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « دوران حمل حسین علیه السلام ماه بود » 📚امالی طوسی ج2 ص274 ❕علمای اهل سنت روایت می کنند ؛ « زنى را آوردند پيش عمر بن خطاب كه ماه زائيده بود پس مصمّم شد كه او را سنگسار كند. پس اين خبر بگوش على عليه السلام رسيد و فرمود: بر اين زن حدّى نيست. پس عمر كسى را فرستاد خدمت آنحضرت و سئوال كرد چرا رجم و سنگسار نشود پس فرمود: 👌خداوند تعالى فرمايد وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ « مادرها بايد فرزندانش انرا دو سال كامل شير دهد » و فرمود: «وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً» « و حمل (آبستنى) او و شيرخوارى او سى ماه است.» پس شش ماه دوره آبستنى و دو سال هم دوران شيرخوارهگى پس اين ماه ميشود پس عمر او را رها ساخت. ❕و یا در نقل دیگر آنها آمده است ؛ « به عمر رسانيدند زنى را كه شش ماه زائيده بود پس عمر خواست او را سنگسار كند پس خواهر او آمد نزد على بن ابيطالب عليه السلام و گفت كه عمر ميخواهد خواهر مرا سنگباران كند. شما را بخدا قسم ميدهم اگر براى او عذر و راهى ميدانيد مرا بآن خبر دهيد ، على عليه السلام فرمود: بدرستيكه براى او . پس آنزن الله اكبرى گفت كه عمر و كسانيكه پيش او بودند شنيدند پس راهى بسوى عمر شد و گفت كه گمان ميكند كه براى خواهر من عذريست پس عمر فرستاد نزد على عليه السلام كه عذر آنزن چيست، فرمود: خداوند ميفرمايد: 👌الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ مادرها بايد فرزندانشان را دو سال كامل شير دهند و گفت: و حمله و فصاله ثلاثون شهرا. و حمل و دوره شيرخوارهگى او سى ماه است و نيز گفت: و فصاله فى عامين و دوره شيرخوارهگى او در دو سال است و حمل در اينجا شش ماه است پس عمر او را رها كرد » ❕مدارك ياد شده: 📚سنن كبرى ج 7 ص 442، مختصر جامع العلم ص 150، الرّياض النضره ج 2 ص 194، ذخاير العقبى ص 82 تفسير الرازى ج 7 ص 484، اربعين الرازى 466، تفسير نيشابورى ج 3 در سوره احقاف، كفايه الكنجى ص 105 مناقب، خوارزمى ص 57، تذكره سبط بن جوزى ص 87، الدر المنثور ج 1 ص 288 و ج 6 ص 40 كه از جمعى از حافظين حديث نقل كرده، كنز العمّال ج 3 ص 96 نقل از پنج نفر از حفّاظ نموده و ج 3 ص 228 ( به نقل از الغدیر ج6 ص133) ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ « در اينجا اين سؤال مطرح مى شود كه در آيه 233 سوره بقره دوران شيرخوارگى دو سال كامل (24 ماه) ذكر شده، وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ:" مادران فرزندان خود را دو سال كامل شير مىدهند، آنها كه بخواهند دوران شير دادن را تكميل كنند". ❕در حالى كه مجموع" دوران حمل و شيرخوارگى" در آيه مورد بحث فقط سى ماه ذكر شده، مگر ممكن است دوران حمل ماه باشد؟ 👌فقهاء و مفسران با الهام از روايات اسلامى در پاسخ گفته اند آرى حد اقل دوران حمل 6 ماه و حد اكثر دوران مفيد رضاع 24 ماه است، حتى از جمعى از پزشكان پيشين همچون" جالينوس" و" ابن سينا" نقل شده كه گفته اند: خود با چشم شاهد چنين امرى بوده اند كه فرزندى بعد از ماه به دنيا آمده است. 📚تفسیر نمونه ج21 ص327 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔با یک دوست سنی بحثی داشتم گفت خرافات تو کتابهای شما است از جمله اینکه می گویید امام حسین از انگشت پیامبر شیر می خورد و از فاطمه شیر نمی خورد آیا واقعا چنین چیزی قابل قبول است❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔷شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: «امام حسین نه از پستان حضرت فاطمه و نه زنان دیگر شیر نخورد پیامبر انگشت و زبانش را در دهان او می‌گذاشت و او می‌مکید و این برای دو  سه روزش کافی بود .بنابراین است که گوشت و خون حسین از گوشت و خون پیامبر تشکیل شد» 📚الکافی ج1 ص465 📚کامل الزیارات ص57 ❕در این شکی نیست که از پیامبر گرامی معجزات و کرامات زیادی صادر شده است که قضیه مذکور یکی از آن موارد است . ❔چه مانع عقلی برای تحقق این کرامت و معجزه وجود دارد در حالی که همانند آن بارها از پیامبر صادر شده است و علمای اهل سنت در کتب خود ذکر کرده اند از جمله؛ 1⃣بخاری در صحیح خود نقل می کند: « جابر می گوید در یکی از سفرها همراه پیامبر بودیم که هنگام نماز عصر فرا رسید و ما بیش از اندکی آب همراه نداشتیم و همان مقدار را در ظرفی ریختیم .در این حال پیامبر به میان ما آمد و دست خود را در میان آن ظرف فرو برد و انگشتان را از یکدیگر جدا کرد و فرمود برکت الهی را برای وضو گیران از خداوند خواهانم .بلافاصله مشاهده کردیم که آب از میان انگشتان مبارکش فواره می زند .در این موقع مردم از آن آبها وضو گرفتند و رفع تشنگی نمودند. ما در آن روز هزار و چهار صد تن بودیم » 📚صحیح بخاری ج9 ص104 📚سنن نسائی ج1 ص80 2⃣در روایت دیگری می آورد که مسلمین در حدیبیه دچار کم آبی شدند : « پیامبر دست مبارکش را در میان دلو فرو بردند .ناگهان آب از میان انگشتانش مانند چشمه جوشان جاری شد در این موقع همگی از آن نوشیدیم و وضو گرفتیم . 🔶جابر می گوید: « اگر صد هزار تن هم بودیم آن آب همگی ما را کفایت می کرد » 📚صحیح بخاری ج6 ص38 ❗️این مضمون را دیگران از علمای اهل سنت هم نقل کرده اند؛ 📚مسند احمد ج5 ص298 📚سنن ترمذی ج2 ص78 📚طبقات ابن سعد ج1 ص98 قسم 1 📚تاریخ بغداد ج12 ص287 و ... 🗯بنابراین جریان سیر کردن امام حسین توسط پیامبر به قدرت غیبی و معجزه ، هیچ بعد و استبعادی را نمی پذیرد و یک خارق عادت قلمداد می شده است که همانند آن بارها از پیامبر اسلام و سایر پیامبران صادر شده است . ❓مگر عیسی بدون پدر به دنیا نیامد؟ مگر عصای موسی تبدیل به مار نشد؟ مگر عیسی از گل، پرنده خلق نمی کرد و مردگان را زنده نمی گرد؟ ❕همه این امور به عنوان معجزه و عمل خارق العاده قابل پذیرش است و عمل پیامبر اکرم هم در سیر کردن امام حسین از همین باب قابل قبول است ‌. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔اخیرا برخی در سند زیارت عاشورا تشکیک وارد می کنند و می گویند سند معتبری ندارد ❕آیا براستی چنین است ❗️منظور از که می گوید خدایا اول و دوم و سوم و چهارمین کسی که به اهل بیت ظلم کرده اند لعنت کن چه کسانی هستند ❕❕ 💠پاسخ💠 👌زیارت شریف از جمله زیارات معتبری است که تمام علمای شیعه به خواندن آن مداومت داشته اند . ❕این زیارت شریف در کتب معتبر و مورد استناد زیر نقل شده است ؛ 📚کامل الزیارات ص176 📚مصباح المتهجد ج2 ص773 📚المزار الکبیر ص480 📚المصباح کفعمی ص482 📚بحار الانوار ج98 ص291 📚زاد المعاد ص234 ❕در گذشته توضیح داده ایم که تمام روایاتی که در کتب معتبر ما نقل شده است می باشد مگر مواردی که خلاف دلیل قطعی از آیات قرآن و سنت تلقی می شود ، زیرا مبنای صحیح در صحت روایات ، اعتماد به روایات موثوق الصدوری است ، یعنی روایاتی که از هر طریقی برای انسان اطمینان به صدور آنها از معصوم حاصل می شود حجت و مورد استناد است ، مانند نقل علمای بزرگ در کتابهایشان و مشهور بودن نزد علما و موافقت مضامین آن با کتاب و سنت و ... 👌زیارت عاشورا مورد نقل علمای بزرگ در کتب معتبرشان قرار گرفته است و مضامین آن موافق آیات قرآن و سنت ائمه است ،این قرائن گواه کافی برای صحت آن تلقی می شود و دیگر نیازی به بررسی سندی ندارد ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2845 ❕با این وجود نیز برخی علما این زیارت را از لحاظ سندی کرده اند و تصریح به صحت آن کرده اند ؛ 📚رسائل و مقالات ، آیت الله سبحانی ، ج3 ص401 ❕اما این که منظور از اولی و دومی و سومی و چهارمی در این فراز از زیارت که می فرماید ؛ «خداوندا مخصوص گردان نخستین ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولی را و سپس دومی را و سومی و چهارمی را خدایا لعنت کن یزید را در مرتبه پنجم» ❔چه کسانی هستند ❕آیا خلفای و هستند یا غیر آنها ❗️ 👌در تاریخ آمده است ؛ «چون دشمنان شیخ طوسی نزد خلیفه عباسی سعایت او را کردند و خلیفه منظور از این چهار نفر را که در زیارت عاشورا آمده است از شیخ پرسید ، شیخ پاسخ داد اشتباه به عرض شما رسانده اند ، مراد از اولی قابیل است که هابیل را به قتل رساند ، دومی قیدار پی کننده شتر صالح است ، سومی قاتل حضرت یحیی بن زکریا است و چهارمی ابن ملجم قاتل علی بن ابی طالب است» 📚الاستبصار ج1 ص16 ترجمه المولف ،تحقیق موسوی ⚫️ این تفسیر بدون مستند است و شیخ چون در معرض خطر بود ، از باب این تفسیر را بیان داشتند و ما نیز هر کجا تقیه اقتضای آن را داشت می توانیم این تفسیر را در مورد چهار ملعون زیارت بیان بداریم . 🔶اما حقیقت آن است که منظور از چهار مذکور روشن و واضح است . آنان همان کسانی هستند که در بخش دیگری از زیارت عاشورا از آنان چنین یاد شده است ؛ « خدا لعنت کند مردم و کسانی را که کنار زدند شما را از مقام و دور کردند شما را از آن مرتبه هایی که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود » 👌و آنان همان کسانی هستند که امام همواره پس از نمازهایش آنها را لعن می کرد چنان که نقل شده است؛ « امام صادق در پایان نمازهای واجب همواره چهار نفر از مردان و چهار نفر از زنان را لعن می کرد و از آنان نام می برد ، چهار مرد ، فلانی ، و فلانی و فلانی و معاویه بودند و چهار زن ، فلانه و فلانه و هند و ام الحکم خواهر معاویه بودند » 📚الکافی ج3 ص342 📚وسائل الشیعه ج6 ص462 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال پیامهایی از کانال های وهابی منتشر میشود که استدلال می شود بر حرمت عزاداری از جمله روایت می کنند که پیامبر فرمود: سه چیز از اعمال جاهلیت است که یکی از انها نوحه سرایی برای مردگان است( مستدرک ج2ص450) لطفا پاسخ دهید 💭پاسخ: ❗️ما در پاسخ های گذشته مفصلا مشروعیت عزاداری را طبق کتب شیعه و سنی اثبات کرده ایم حال با توجه به انچه در گذشته امده است می گوییم: ❗️ روایاتی که از نوحه سرایی نهی می کند در بیان حرمت نوحه سرایی و عزاداری به باطل است چنان که علامه حلی می گوید: ❗️"همه علمای شیعه اتفاق دارند که نوحه سرایی به باطل حرام است همچنین علما برای جواز ومشروعیت نوحه سرایی به حق اجماع واتفاق دارند" 📚منتهی المطلب،ج7 ص423 ❗️بنا براین به اجماع همه فقهای شیعه نوحه سرایی های باطل همچون خراش انداختن به صورت و پاره کردن لباس و چاک دادن یقه و به زبان اوردن جملات اعتراض گونه و کفر امیز از مصادیق عزاداری جاهلیت می باشد . 💭علامه مجلسی می گوید: "در دوران جاهلیت چون کسی از دنیا می رفت همراه با برشمردن جرمهایی همچون آدم کشی وجنایت میت وافتخار به آن برایش نوحه سرایی می کردند" 📚بحار الانوار،ج79 ص108 ❗️این گونه روایات اصل عزاداری را ممنوع نمی کند چرا که ما مشروعیت آن را ثابت کردیم، بلکه از انجام هر عملی که با قضا وقدر الهی منافات دارد نظیر داد کشیدن، گریبان پاره کردن، سخن باطل گفتن و...جلوگیری می کند لذا در پاره ای از روایات آمده است که نوحه سرایی در صورتی که همراه با سخنان حق باشد مانعی ندارد بلکه حتی می توان به ازای آن اجرت دریافت کرد 📚وسایل الشیعه،ج10 ص447 ❗️بنابراین مقصود از این گونه روایات، نوحه سرایی باطل ودروغ است که شباهت هایی با مراسم جاهلیت داشته است. ❗️در گذشته یاد اور شدیم ممنوعیت از عزاداری در روایات مذکور ناظر به مصیبت های شخصی و فردی است و این که گاهی مصیبت زده بر اثر بی تابی جام صبرش لبریز میشود و عکس العملی نشان می دهد که دور از آداب صابران است . 💭ولی سینه زدن و زنجیر زنی و مانند ان در عزاداری امام حسین نشانه حزن دینی است نه حزن شخصی و نشانه محبت به پیامبر و خاندان اوست که به دست سفاکان روزگار و انسان های بی رحم کشته شده اند . ❗️به تعبیر دیگر سینه زنی در اینجا بر خاسته از بی تابی روحی و ضعف ایمان که مورد روایات ممنوعه از عزاداری است نیست و هر گز در آن اعتراضی به تقدیر خداوند وجود ندارد بلکه برخاسته از حب درونی به پیامبر و ال اوست که حقیقت دین را تشکیل می دهد .این نوع حرکتها که همراه با نوحه خوانی و سینه زنی و پرچم های سیاه است نشان دهنده امور زیر است : 💎احیای مکتب عدالت خواهی و ظلم ستیزی 💎توجه دادن نسل حاضر به خیانت حاکمان گذشته 💎ابراز همدردی با پیامبر و خاندان او ❗️لذا سینه زنی برای امام حسین از مورد این روایات که مصیبت های فردی است خارج است . 💭در پایان نیز می اوریم که به فرض هم که نوحه سرایی برای عموم مردم مکروه و ناپسند باشد برای شخصیت های بزرگی که با حیات و مرگ خود مسیر تاریخ را عوض کردند نه تنها ناپسند نیست بلکه در روایات ما مورد تاکید قرار گرفته است چنان که شیخ طوسی روایت می کند که امام صادق فرمود: "هر جزع و نوحه گری و گریستن ناپسند است مگر جزع و گریستن برای شهادت امام حسین" 📚امالی طوسی ج1 ص162 📚وسایل الشیعه ج3ص282 ❗️فلسفه ان روشن است زیرا عزاداری برای حسین وسایر اهل بیت به خاطر مصیبتی است که بر دین وارد شده و نشانه حزن دینی است نه حزن فردی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
💭متن شبهه از کانال ضد دین 💦نهی عزاداری در نزد شیعه 💥یکی از مواردی که از ساخته های روحانیون شیعه هست و هیچ جایگاهی حتی در اسلام ندارد ؛ عزاداری برای حسین بن علی است که متاسفانه معضل شدیدی برای جامعه ما به لحاظ مختلف شده است. 👈👈به روایت زیر توجه فرمایید : 4 - علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): ضرب المسلم يده على فخذه عند المصيبة إحباط لاجره. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 3  صفحه : 224   📚الکافی ج 3 ص 126 چاپ منشورات فجر بیروت 📚من لا یحضره الفقیه از شیخ صدوق ج 1 ص 151 و... ✍ترجمه : 👈هر مسلمانی که به هنگام مصیبت دست خود را بر رانش بکوبد ، موجب تباه کردن اجر خویش می شود (اجرش نابود میشود) 💭پاسخ: 1⃣در این روایت دو فرد وجود دارند که هر دو چون از اهل سنت هستند لذا روایت انها قابل استناد نیست .نوفلی و سکونی 2⃣این روایت معارض دارد و از امام صادق در روایت دیگری نقل شده است که فرمود: " پاداش مومن در مرگ فرزند بهشت است صبر کند یا نکند" 📚وسایل الشیعه ج2 باب72 روایت7 3⃣به فرض که دلالت روایت کامل باشد باز هم از اصل عزاداری نهی نمی کند بلکه از انجام عزاداری که ملازم با این حرکت باشد نهی می کند .شما می توانید بگویید که در این مراسم این عمل انجام نگیرد نه این که عزاداری را تحریم کند 4⃣در مشروعیت عزاداری برای مردگان و برای امام حسین روایات فراوانی وارده شده است که ما در پاسخ های گذشته اشاره داشته ایم وکسی نمی تواند عزاداری را به طور مطلق تحریم کند که جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید: 📚وسایل الشیعه ج3 ص279 باب87 5⃣ممکن است تصور شود که اگر زدن بر ران به هنگام پیش امدن مصیبت حرام باشد پس سینه زنی در مراسم امام حسین نیز همین حکم را دارد. ❗️پاسخ آن روشن است .دست زدن بر ران که مورد روایت است ناظر به مصیبت های شخصی و فردی است و این که گاهی مصیبت زده بر اثر بی تابی جام صبرش لبریز میشود و عکس العملی نشان می دهد که دور از آداب صابران است . 💭ولی سینه زدن در عزاداری امام حسین نشانه حزن دینی است نه حزن شخصی و نشانه محبت به پیامبر و خاندان اوست که به دست سفاکان روزگار و انسان های بی رحم کشته شده اند . ❗️به تعبیر دیگر سینه زنی در اینجا بر خاسته از بی تابی روحی و ضعف ایمان که مورد روایت است نیست و هر گز در آن اعتراضی به تقدیر خداوند وجود ندارد بلکه برخاسته از حب درونی به پیامبر و ال اوست که حقیقت دین را تشکیل می دهد .این نوع حرکتها که همراه با نوحه خوانی و سینه زنی و پرچم های سیاه است نشان دهنده امور زیر است : 💎احیای مکتب عدالت خواهی و ظلم ستیزی 💎توجه دادن نسل حاضر به خیانت حاکمان گذشته 💎ابراز همدردی با پیامبر و خاندان او ❗️لذا سینه زنی برای امام حسین از مورد روایت که مصیبت های فردی است خارج است . 📚پاسداری از مرقد پیامبران و امامان، ایت الله سبحانی، ص90 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔چرا شیعیان لا اقل به کتب خود نمی کنند؟ در اسلام و حتی شیعه عزادازی نهی شده است اما چرا شیعه عزاداری می کند؟ ❕محمد بن يحيى، عن سلمة بن الخطاب، عن سليمان بن سماعة الخزاعي، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام قال: سمعت أبا جعفر (عليه السلام) يقول: تدرون ما قوله تعالى: (ولا يعصينك في معروف)؟ قلت: لا، قال: إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) قال: لفاطمة (عليها السلام): 👈إذا أنامت فلا تخمشي علي وجها ولا تنشري علي شعرا  ولا تنادي بالويل ولا تقيمي علي نائحة👉، قال: ثم قال: هذا المعروف الذي قال الله عز وجل. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 5  صفحه : 527 ✍از امام باقر شنیدم که می گفت : ایا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : 👈هنگامی که من مردم ، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و 💥نوحه خوانی برایم بپا نکن💥👉. 🔷چرا خوانی می کنید؟؟ وقتی محمد به فاطمه میگه برایم نوحه خوانی نکنید ؛ شما چرا کاسه داغ تر از آش می شوید؟؟؟ 💠💠 👌عالم ارجمند ، مکارم در مقام بیان عقاید شیعه چنین عرضه می دارد ؛ 🔰« ما در باره روایات اهل بیت ؛ ❕« تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما ، ص119 👌روایتی که مورد استناد قرار گرفت ، از حیث سندی و غیر قابل اعتماد است . ❕در سند آن بن الخطاب وجود دارد که نجاشی در مورد او می گوید ؛ « در حدیث ضعیف است » 📚رجال نجاشی ص187 👌وعلی بن اسماعیل وجود دارد که است . ❕راوی دیگر نیز عمروبن ابی المقدام است که دارای توثیق قاطعی نیست . علامه از برخی از علما نقل می کند که او را تضعیف کرده اند 📚رجال علامه حلی ص120 ❕لذا علامه در ذیل حدیث مذکور می گوید ؛ « الحدیث الرابع ضعیف »« این حدیث ضعیف است » 📚مراه العقول ج20 ص358 ❕این حدیث با همین راویان ضعیف و مجهول در کتاب معانی الاخبار هم نقل شده است ؛ 📚معانی الاخبار ص390 ❗️اگر از ضعف سندی این روایت هم چشم پوشی کنیم , باز هم گفتنی است که پیامبر گرامی به فاطمه سلام الله علیهما توصیه کرده بود که پس از وفات من ، خود را به عزاداری و جزع و فزع و گریه و زاری برای من مشغول نکند تا دشمن از این فرصت استفاده کند و نقشه های شوم خود را پیاده کند ، پیامبر گرامی آنان را مامور کرده بود که به جای گریه و زاری ، سعی خود را برای بدست آوردن خلافت جامعه به کار گیرند و عزاداری و جزع و فزع بر پیامبر ، آنان را از این وظیفه مهم غافل نسازد . ❕بنابراین نهی مذکور یک نهی ارشادی و تنها در همان بازده زمانی ابتدایی وفات پیامبر است . 👌ما در گذشته مفصلا ، عزاداری و نوحه و جزع و فزع کردن در مصائب اهل بیت علیهم السلام را از کتب شیعه و سنی اثبات کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7310 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7275 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7294 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔شیخ نقل می کند که امام حسین شب عاشورا به حضرت زینب گفتند وقتی که من از دنیا رفتم برام عزاداری نکنی پس چطور ما واسه امام حسین عزاداری می کنیم ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌شیخ مفید نقل می کند که امام حسین علیه السلام در ساعات پایانی حیات خویش و به هنگام با حضرت زینب به او فرمود ؛ « ای خواهرم ، در شهادت من گریبان چاک مکن و صورت مخراش و و فغان سر مده » 📚الارشاد ج2 ص117 ❕این روایت نمی تواند دلیل برای حرمت باشد؛ 1⃣این روایت بدون سند و نقل شده است .روشن است روایتی که بدون سند و مرسل باشد ، ضعیف و غیر قابل استناد است . 2⃣با صرف نظر از اشکال سندی ، این نهی به سبب موقعیت خاص حضرت زینب و امکان سوء استفاده دشمن ، و تضعیف روحیه فرزندان و دیگر باز ماندگان و شرایط بوده است که در انتظار بانوی کربلا بوده است که تا لحظاتی دیگر باید رسالت بزرگی را به دوش بکشد که با هر گونه اظهار ضعف از سوی آن بانو امکان پذیر نمی باشد . ❗️بنابراین این نهی امام ، نهی بوده که جهت آرام ساختن و دلداری بخشیدن به اهل بیت و دیگر زنان و خردسالان صادر شده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔لطفا به متن زیر از کانال دین پاسخ دهید ؛ ◾️ اسلام و عربى به روايت زير توجه كنيد: «ما از تبار قريش هستيم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما عجم ها(فارسها) هستند. روشن است که هر عربى از هر عجمی بهتر و بالاتر؛ و هر عجمی از دشمنان ما هم بدتر است؛ عجمها را بايد دستگير کرد و به مدينه آورد؛ زنانشان را به فروش رسانيد و مردانشان را به بردگى و غلامى اعراب گماشت. : سفينه البحار و مدينه الحکم و الاثار ؛ صفحه ۱۶۴، نویسنده: شیخ عباس قمى 💠💠 👌به راستی انسان از شدت عناد و دشمنی این افراد با اسلام و تشیع متعجب می شود که چگونه سعی می کنند با تحریف و مطلبی را به مخاطب القاء کنند . ❕کتاب سفینه البحار مرحوم شیخ عباس قمی ، تلخیص و معجم موضوعی از کتاب شریف الانوار است و شیخ عباس قمی تنها روایات بحار الانوار را به صورتی تلخیصی و در کتاب مذکور نقل می کند . 💠شیخ عباس قمی ابتدا اصل روایت را از کتاب بحار الانوار نقل می کند که امام علیه السلام فرمود ؛ « ما قریش هستیم و شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم می باشند » ❕شیخ عباس قمی پس از نقل روایت توضیح علامه را پیرامون روایت نقل می کند که علامه مجلسی روایت را چنین توضیح و می دهد ؛ « بیان و معنای روایت آن است که اگر شخص شیعه ما باشد عرب ممدوح است ( یعنی دارای همان صفات خوب و پسندیده است که عرب را به آن مدح می کنید ) اگر چه عجم باشد و دشمن ما عجم مذموم است (یعنی کسی که آن صفات نکوهیده را که بحق یا ناحق برای عجم می گویید دارا باشد ) اگر چه ذاتا عرب باشد » ❕این توضیح علامه مجلسی در بحار الانوار است که شیخ عباس قمی نقل می کند . 💠آنگاه شیخ عباس قمی فصلی را می گشاید تحت این عنوان ؛ « عقیده زشت خلیفه دوم در مورد عجم ها » 👌سپس از کتاب مناقب ابن شهر آشوب نقل می کند ؛ « زمانی که اسیران ایرانی را به مدینه آوردند ، خلیفه دوم می خواست که زنانشان را بفروشد و مردانشان را بندگان عرب قرار دهد و قصد داشت که معلول ها و ضعیفان وپیران را در هنگام طواف و حول خانه خدا بر دوش مردان ایرانی قرار دهد ، علی علیه السلام ( اعتراض کرد ) و گفت پیامبر فرمود بزرگ هر قوم را اکرام کنید اگر که در مخالفت با شما باشند و این ایرانی از جمله حکماء و کریمان می باشند که به اسلام اظهار رغبت کرده اند و من برای خداوند از حق خود و بنی هاشم در مورد آنان گذشتم ...» 📚سفینه البحار ج6 ص165 ❗️این تمام جریان این روایت است ، که متاسفانه کانال های ضد دین با این جریان مطلب را به صورت وارونه نشان می دهند ‌. 👌ما در پست دیگری مفصلا به شرح و بررسی روایاتی که می گوید شیعیان ما و دشمنان ما هستند پرداخته ایم ، جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6260 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓آیا راست است که اهل بیت فرموده اند شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم و غیر عرب ❕ 💠پاسخ💠 ❕روایاتی در مجامع روایی ما آمده است که ممکن است این معنا از آن ها به دست آید. 1⃣شیخ کلینی در کافی روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما بنی هاشم هستیم و شیعیان ما عرب و بقیه مردم عرب های نادان و بی سواد و بادیه نشین هستند»« نحن بنو هاشم و شیعتنا العرب و سائر الناس الاعراب» 📚الکافی ج8 ص166 2⃣در روایت دیگر نقل می کند که فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و بقیه مردم کفار غیر عرب هستند» 📚همان مدرک 3⃣شیخ صدوق نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و دشمنان ما عجم هستند» 📚معانی الاخبار ص404 ❗️علامه مجلسی این روایت را به نقل از معانی الاخبار صدوق در بحار الانوار می آورد. 📚بحار الانوار ج64 ص176 ❕شیخ عباس قمی هم در سفینه البحار که تلخیص بحار الانوار است به نقل از معانی الاخبار می آورد. 📚سفینه البحار ج6 ص165 ❗️عجم به تمام غیر عرب اعم از ایرانی و غیر ایرانی اطلاق می شود. 📚لغات در تفسیر نمونه ص52 🔴نقد؛ 1⃣یکی از ملاک های پی بردن به صحت یک روایت ، موافقت یا عدم موافقت آن روایت با آموزهای قرآنی است. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « حدیثی که از ما برایتان نقل می شود ، بر قرآن عرضه کنید ، اگر موافق قرآن بود بگیرید و اگر مخالف بود آن را قبول نکنید» 📚وسائل الشیعه ج27 ص120 ❕قرآن مجید تنها ملاک امتیاز و برتری را ، تقوا می داند و می فرماید: « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات 13 🔷پیامبر گرامی فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا» 📚تفسیر قرطبی ج9 ص6162 🗯بنابراین ملاک برتری تنها تقوا است نه عرب یا عجم بودن لذا روایت مذکور چون خلاف آموزه های قرآنی است قابل پذیرش نمی باشد. 2⃣در روایات متعددی ، اهل بیت علیهم السلام از عجم و ایرانیان مدح و تمجید کرده اند . 🔶پیامبر گرامی فرمود: « اگر ایمان معلق در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚بحار الانوار ج58 ص230 ♦️در روایت دیگر امده است : « اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚قرب الاسناد؛ ص109 🔶خداوند در آیه 54 سوره مائده می فرماید: « ا ی مومنان هر کس از شما که از دینش برگردد خداوند به زودی قومی به عرصه آورد که دوستشان می دارد و انان نیز او را دوست می دارند» ❕در تفسیر مجمع البیان امده است که از پیامبر درباره این آیه سوال میشود .حضرت دست بر شانه سلمان می زند و می فرماید: « سلمان و همانندان او ( ایرانیان) مراد آیه هستند .اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا خواهند کرد» 📚مجمع البیان ج3 ص357 👌در مدح ایرانیان روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع کنید ؛ 📚 بحار الانوار 57 ص201 باب 36 ❓با این وجود چگونه قابل قبول است که اهل بیت ، عجم و ایرانیان را دشمنان خود تلقی کنند❕❕ 3⃣روایات مذکور در مذمت عجم و غیر عرب از حیث سند مردود بوده و قابل استناد نمی باشد. 🔶شیخ کلینی دو روایت مذکور را از سهل بن زیاد نقل می کند در حالی که این راوی ضعیف و مردود است. 🗯نجاشی در مورد او می نویسد: « او در حدیث ضعیف است و به احادیث او اعتماد نمی شود .احمد بن محمد بن عیسی شهادت می داد که او اهل غلو و دروغگویی است و او را از قم به ری خارج کرد» 📚رجال نجاشی ص185 🔶در سند روایت معانی الاخبار هم که مورد نقل بحار الانوار و سفینه البحار واقع شده است ؛ ❕سلمه بن الخطاب قرار دارد که نجاشی می گوید او ضعیف است. 📚رجال نجاشی ص187 ❕و عثمان بن جبله قرار دارد که مجهول و ضعیف است. 📚زبده المقال من معجم الرجال ج1 ص670 4⃣اگر از همه آنچه که گفتیم چشم پوشی کنیم باز هم معنای صحیح این رویات این است که بگوییم : « مقصود این روایات این است که عرب و عجم نگویید و عرب را بر عجم برتری ندهید و از عجم مذمت نکنید .ببینید اگر شخص شیعه ما است عرب است یعنی دارای همان صفات خوب و نیکویی است که عرب را به آن مدح می کنید اگر چه عجم باشد . ❗️دشمن ما عجم است یعنی اگر کسی آن صفات نکوهیده را که به حق یا ناحق برای عجم می گویید دارا باشد اگر چه ذاتا عرب باشد » 📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ج2 ص253 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال امام علی در موارد متعددی خلفا را تایید می کرد و به انان در مشکلات کمک می کرد چگونه است که شیعیان خلاف خلفا را قبول نمی کنند 🗯پاسخ: ❗️رفتـار امام علي با خلفا را بايد در دو زمينه مورد بررسي قرار داد: 1. به رسميت شناختن خلافت آنان. 2. همكاري امام با دستگاه خلفا در حل معضلات ديني و مشكلات سياسي. و اين دو مطلب بايد از يكديگر تفكيك شود. 🗯با قطع و يقين مي‌گوييم كه موضع امام در مورد اوّل كاملاً منفي بود و در مورد دوم مثبت. ❗️در مورد دلايل منفي بودن موضع امام در مورد نخست بايد گفت: 🔷اوّلاً:  علي(ع) چگونه مي‌تواند خلافت ديگران را به رسميت بشناسد، در حالي كه وي از جانب خدا در مواضع مختلف و به ويژه روز غدير، به عنوان ولي مسلمانان و سرپرست آنان معرفي شده است؟ ولايت امام، يك حكم آسماني بود كه جز خدا، هيچ فردي نمي‌تواند آن را دگرگون سازد، چنان كه مي‌فرمايد: «هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبر او درباره امري حكمي كنند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد» 📓احزاب36 ❗️امامت امام حق شخصي وي نبود كه از آن چشم پوشي كند، بلكه حكم الهي بود كه كسي قادر بر تغيير آن نيست، امّا اگر شرايط براي اجراي اين حكم فراهم نباشد، مصلحت ايجاب مي‌كند كه درباره آن سكوت كند، نه اين كه ديگري را جاي خود بنشاند. 🔷ثانياً: تاريخ سقيفه و بررسي زندگي امام حاكي است كه آن حضرت با وجود شديدترين فشارها، دست بيعت به سوي خلفا دراز نكرد. ❗️معاويه در يكي از نامه‌هاي خود به علي مي‌نويسد: 🔶 «تو همان كسي هستي كه به سان شتر افسار زده به سوي بيعت كشيدند»; و اين جمله بيانگر آن است كه فشار براي بيعت به حدي بود كه امام را به زور از خانه خود بيرون كردند و به مسجد بردند. امام در پاسخ نامه معاويه، اين بي‌حرمتي را انكار نمي‌كند، ولي تصريح مي‌كند كه اين نشانه مظلوميت اوست، آنجا كه مي‌فرمايد: «گفتي كه همچون شتر، افسار زدند و كشيدند كه بيعت كنم، عجبا! به خدا سوگند خواستي مذمت كني ولي ناخود آگاه ستودي. خواستي رسوا كني ولي رسوا شدي. براي يك مسلمان نقص نيست كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته باشد و در يقين خود شك نكند». 📚نهج البلاغه نامه 28 🔶ثالثا: كلمات امام در موارد مختلف حاكي از آن است كه او تا آخرين لحظات زندگي، خود را شايسته خلافت مي‌دانست و اين كه خلافت حق مسلم او بود و از وي گرفته شد. در اين مورد، علاوه بر خطبه «شقشقيه» كه همه با او آشنا هستيم، سخنان ديگر او حاكي از غصب خلافت و عقب زدن او است كه ما در اين جا به برخي از سخنان آن حضرت اشاره مي‌كنيم: 🔷الف. «به خدا سوگند از روزي كه خدا جان پيامبر خويش را تحويل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است». 📓نهج البلاغه خطبه6 🗯ب: «شخصي در حضور جمعي به من گفت: پسر ابوطالب تو بر امر خلافت حريصي به او گفتم: ❗️«بلكه شما حريص‌تر و از پيغمبر دورتريد و من از نظر روحي و جسمي نزديك‌ترم. من حق خود را طلب كردم و شما مي‌خواهيد ميان من و حق خاص من حائل و مانع شويد و مرا از آن منصرف سازيد. آيا آن كه حق خويش را مي‌خواهد حريص‌تر است يا آن كه به حق ديگران چشم دوخته است؟ همين كه او را در برابر حاضران با نيروي استدلال كوبيدم به خود آمد و نمي‌دانست در جواب من چه بگويد». 📚نهج البلاغه خطبه 172 ❗️حضرت در ادامه مي‌فرمايد: «خدايا از ظلم قريش و همدستان آنها به تو شكايت مي‌كنم. اينها با من قطع رحم كردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقير نمودند. اتفاق كردند در مورد امري كه حق خاص من بود، بر ضدّ من قيام كنند». 📚بحار الانوار ج29 ص605 🗯تا اين جا روشن گرديد كه امام هرگز در مسأله خلافت و امامت با خلفا مصالحه نكرد و پيوسته از مظلوميت خود سخن مي‌گفت و نسل‌ها را از حقايق آگاه مي‌ساخت. ❗️علامه مجلسی انبوهی روایت از احتجاجات امام بر دیگران در مورد خلافت و وصایت خویش نقل می کند 📚بحار الانوار ج29 ص3 باب 5 ❗️بخاری نقل می کند که حضرت علی خطاب به ابوبکر چنین عرضه داشت: « اما تو ای ابوبکر در حق ما اهل بیت استبداد ورزیدی» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🗯وحضرت در شورای شش نفره ،تصدی خلافت به شرطی که بر مبنای ابوبکر و عمر حکمرانی کند را رد کرد 📚مسند احمد،ج1 ص75 📚اسد الغابه ج4 ص123 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🔴نكته دوم، همكاري امام با خلافت در مسائل ديني و سياسي و حل مشكلات خلفا است كه موضع امام در اين مورد كاملاً مثبت بود. 🗯 ايشان در يكي از نامه‌هاي خود، علت همكاري با دستگاه خلافت را به روشني بيان مي‌كند. اکنون ترجمه نامة امام را در اين جا مي‌آوريم: 🗯«به خدا سوگند هرگز فكر نمي‌كردم و به خاطرم خطور نمي‌كرد كه عرب بعد از پيامبر; امر امامت و رهبري را از اهل بيت او بگردانند (و در جاي ديگر قرار دهند و باور نمي‌كردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود كه با او بيعت كنند. دست بر روي دست گذاردم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي‌خواهند دين محمد را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم، شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگ‌تر بود؛ چرا كه اين بهره دوران كوتاه زندگي دنيا است كه زايل و تمام مي‌شود. همان طور كه «سراب» تمام مي‌شود و يا همچون ابرهايي كه از هم مي‌پاشند. پس براي دفع اين حوادث به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پا برجا و محكم گرديد». 📚نهج البلاغه نامه 62 👌اين نامه به روشني بيان مي‌كند كه امام در عين انتقاد از خلافت، براي صيانت اسلام تا آنجا كه امكان داشت با آنان همكاري کرد و معضلات علمي و سياسي آنان را به نحو احسن، حل و فصل نمود. 📚راهنمای حقیقت،ص647 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht