eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔پرسش ❔آیا واقعا کوروش همان ذی القرنین قرآن است ❗️به چه دلیلی ❕❕ 💠پاسخ💠 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ ❕« در ایـنـکـه ذو القـرنـیـن که در قرآن مجید آمده از نظر تاریخی چه کسی بوده است، و بر کدام یک از مردان معروف تاریخ منطبق می شود؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است، نظرات مختلفی در این زمینه ابراز شده که مهمترین آنها سه نظریه زیر است . 🔶اول : بـعـضـی مـعـتـقدند او کسی جز اسکندر مقدونی نیست، لذا بعضی او را به نام اسـکـنـدر ذو القـرنـین می خوانند، و معتقدند که او بعد از مرگ پدرش بر کشورهای روم و مـغـرب و مصر تسلط یافت، و شهر اسکندریه را بنا نمود، سپس شام و بیت المقدس را در زیـر سـیـطره خود گرفت، و از آنجا به ارمنستان رفت، عراق و ایران را فتح کرد، سپس قـصـد هـنـد و چـین نمود و از آنجا به خراسان بازگشت شهرهای فراوانی بنا نهاد، و به عراق آمد و بعد از آن در شهر زور بیمار شد و از دنیا رفت، و به گفته بعضی بیش از 36 سال عمر نکرد، جسد او را به اسکندریه بردند در آنجا دفن نمودند. 📚تفسیر فخر رازی ذیل آیات مورد بحث ذی القرنین و کامل ابن اثیر جلد 1 صفحه 287، بعضی معتقدند نخستین کسی که این نظریه را ابراز کرده شیخ ابوعلی سینا در کتاب الشفاء بوده است. 🔶دوم : جمعی از مورخین معتقدند ذو القرنین یکی از پادشاهان یمن بوده (پادشاهان یمن بنام تبع خوانده می شدند که جمع آن تبابعه است ). ❕از جـمـله اصـمـعی در تاریخ عرب قبل از اسلام، و ابن هشام در تاریخ معروف خود بنام سیره و ابوریحان بیرونی در الاثار الباقیه را می توان نام برد که از این نظریه دفاع کرده اند. 👌حتی در اشعار حمیری ها (که از اقوام یمن بودند) و بعضی از شعرای جاهلیت اشعاری دیده می شود که در آنها افتخار به وجود ذو القرنین کرده اند. 📚المیزان جلد 13 صفحه 414. 👌طبق این فرضیه، سدی را که ذو القرنین ساخته همان سد معروف مارب است . 🔶سـومـیـن نـظـریـه کـه ضـمـنـا جـدیدترین آنها محسوب می شود همانست که دانشمند معروف اسلامی ابو الکلام آزاد که روزی وزیر فرهنگ کشور هند بود، در کتاب محققانه ای که در این زمینه نگاشته است آمده ( این کتاب به فارسی ترجمه شده و بنام (ذوالقرنین یا کوروش کبیر) انتشار یافته، و بسیاری از مفسران و مورخان معاصر، این نظریه را با لحن موافق در کتابهای خود مشروحا آورده اند) 💠طبق این نظریه ذو القرنین همان (کورش کبیر) پادشاه هخامنشی است . ⚫️از آنـجـا کـه نـظـریـه اول و دوم تـقـریـبـا هـیـچ مـدرک قـابل ملاحظه تاریخی ندارد و از آن گذشته، نه اسکندر مقدونی دارای صفاتی است که قرآن برای ذو القرنین شمرده و نه هیچیک از پادشاهان یمن . ❕بـه عـلاوه اسـکـنـدر مـقدونی سد معروفی نساخته، اما سد مارب در یمن سـدی اسـت کـه با هیچیک از صفاتی که قرآن برای سد ذو القرنین ذکر کرده است تطبیق نـمـی کـنـد، زیـرا سـد ذو القـرنـیـن طبق گفته قرآن از آهن و مس ساخته شده بود، و برای جـلوگـیـری از هـجـوم اقوام وحشی بوده، در حالی که سد مارب از مصالح معمولی، و به منظور جمع آوری آب و جلوگیری از طغیان سیلابها ساخته شده بود، که شرح آن را قرآن در سوره سبا بیان کرده است . 👌به همین دلیل بحث را بیشتر روی نظریه سوم متمرکز می کنیم، و در اینجا لازم می دانیم به چند امر دقیقا توجه شود: ❕ادامه پاسخ 👇👇👇👇
❕ادامه پاسخ 👇👇👇 💠الف : نخستین مطلبی که در اینجا جلب توجه می کند این است که ذو القرنین (صاحب دو قرن ) چرا به این نام نامیده شده است ؟ 👌بعضی معتقدند این نامگذاری به خاطر آن است که او به شرق و غرب عالم رسید که عرب از آن تعبیر به قرنی الشمس (دو شاخ آفتاب ) می کند. 👌بـعـضی دیگر معتقدند که این نام به خاطر این بود که دو قرن زندگی یا حکومت کرد، و در اینکه مقدار قرن چه اندازه است نیز نظرات متفاوتی دارند. 👌بـعـضـی مـی گویند در دو طرف سر او برآمدگی مخصوصی بود و به خاطر آن به ذو القرنین معروف شد. 👌و بالاخره بعضی بر این عقیده اند که تاج مخصوص او دارای دو شاخک بود. ❕و عقائد دیگری که نقل همه آنها به طول میانجامد، و چنانکه خواهیم دید مبتکر نظریه سوم یـعنی ابو الکلام آزاد از این لقب، استفاده فراوانی برای اثبات نظریه خود کرده است . 💠ب : از قرآن مجید به خوبی استفاده می شود که ذو القرنین دارای صفات ممتازی بود: 🔶خداوند اسباب پیروزیها را در اختیار او قرار داد. 🔶او سـه لشگرکشی مهم داشت : نخست به غرب، سپس به شرق و سرانجام به منطقه ای که در آنجا یک تنگه کوهستانی وجود داشته، و در هر یک از این سفرها با اقوامی برخورد کرد که شرح صفات آنها در تفسیر آیات گذشت . 🔶او مـرد مـؤمـن و مـوحـد و مـهـربـانـی بـود، و از طـریـق عدل و داد منحرف نمی شد، و به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود. 🔶او یـار نـیـکـوکـاران و دشـمـن ظـالمـان و سـتـمـگـران بـود، و بـه مال و ثروت دنیا علاقه ای نداشت . 🔶او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز. 🔶او سـازنده یکی از مهمترین و نیرومندترین سدها است، سدی که در آن بجای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شد (و اگر مصالح دیگر در ساختمان آن نیز به کار رفته باشد تحت الشـعـاع ایـن فـلزات بـود) و هـدف او از سـاخـتـن ایـن سـد کـمـک بـه گـروهـی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است . 🔶او کـسـی بـوده کـه قـبـل از نـزول قـرآن نـامـش در میان جمعی از مردم شهرت داشت، و لذا قـریـش یـا یـهـود از پـیـغـمـبـر دربـاره آن سـؤال کردند، چنانکه قرآن میگوید یسئلونک عن ذی القرنین : از تو در باره ذو القرنین سؤال می کنند 👌امـا از قـرآن چـیـزی کـه صـریـحـا دلالت کـنـد او پـیـامـبـر بـوده استفاده نمی شود هر چند تعبیراتی در قرآن هست که اشعار به این معنی دارد چنانکه در تفسیر آیات سابق گذشت . ❕از بـسیاری از روایات اسلامی که از پیامبر و ائمه اهلبیت (علیهم السلام ) نقل شده نیز می خوانیم : «او پیامبر نبود بلکه بنده صالحی بود» (به تفسیر نور الثقلین جلد سوم صفحات 294 و 295 مراجعه شود.) 💠ج : اساس قول سـوم (ذو القـرنـیـن کـورش کـبـیـر بـوده اسـت ) بـه طـور بـسـیـار فـشـرده بـر دو اصل استوار است : ❕ادامه پاسخ 👇👇👇
❕ادامه پاسخ 👇👇 🔶نخست اینکه : سؤال کنندگان در باره این مطلب از پیامبر اسلام طبق روایاتی که در شان نزول آیات نازل شده است یهود بوده اند، و یا قریش به تحریک یهود، بنابراین باید ریشه این مطلب را در کتب یهود پیدا کرد. 👌از مـیـان کـتـب مـعـروف یـهـود بـه کـتـاب دانـیـال فصل هشتم بازمی گردیم، در آنجا چنین می خوانیم : «در سـال سـلطـنت (بل شصر) به من که دانیالم رؤیائی مرئی شد بعد از رؤیائی که اولا به من مرئی شده بود، و در رؤیا دیدم، و هنگام دیدنم چنین شـد کـه من در قصر شوشان که در کشور عیلام است بودم و در خواب دیدم که در نـزد نـهـر اولای هـسـتـم و چـشـمـان خـود را بـرداشـته نگریستم و اینکه قوچی در بـرابـر نـهـر بـایـسـتاد و صاحب دو شاخ بود، و شاخهایش بلند... و آن قوچ را به سمت مـغـربی و شمالی و جنوبی شاخ زنان دیدم، و هیچ حیوانی در مقابلش مـقـاومـت نـتوانست کرد، و از اینکه احدی نبود که از دستش رهائی بدهد لهذا موافق رای خود عمل مینمود و بزرگ می شد...)). 📚کتاب دانیال فصل هشتم جمله های 1 _ 4. 👌پـس از آن در هـمـیـن کـتـاب از دانـیـال چـنـیـن نـقـل شـده : «جبرئیل بر او آشکار گشت و خوابش را چنین تعبیر نمود قوچ صاحب دو شاخ که دیدی ملوک مدائن و فارس است (یا ملوک ماد و فارس است ). 👌یـهـود از بـشـارت رؤیـای دانـیـال چـنـیـن دریـافتند که دوران اسارت آنها با قیام یکی از پـادشـاهـان مـاد و فـارس، و پـیـروز شـدنـش بـر شـاهـان بابل، پایان می گیرد، و از چنگال بابلیان آزاد خواهند شد. ❕چـیـزی نـگـذشـت که کورش در صحنه حکومت ایران ظاهر شد و کشور ماد و فارس را یـکـی سـاخـت، و سـلطـنـتـی بـزرگ از آن دو پـدیـد آورد، و هـمـانـگـونـه کـه رؤیـای دانیال گفته بود که آن قوچ شاخهایش را به غرب و شرق و جنوب می زند کورش نیز در هر سه جهت فتوحات بزرگی انجام داد. ❕یهود را آزاد ساخت و اجازه بازگشت به فلسطین به آنها داد. 👌جالب اینکه در تورات در کتاب ((اشعیا)) فصل 44 شماره 28 چنین می خوانیم : «آنگاه در خـصـوص کورش می فرماید که شبان من اوست ، و تمامی مشیتم را به اتمام رسانده به اورشلیم خواهد گفت که بنا کرده خواهی شد. 👌این جمله نیز قابل توجه است که در بعضی از تعبیرات تورات، از کورش تـعـبـیـر بـه عـقـاب مـشرق، و مرد تدبیر که از مکان دور خوانده خواهد شد آمده است. 📚 کتاب اشعیا فصل 46 شماره 11 💠دوم : ایـنکه در قرن نوزدهم میلادی در نزدیکی استخر در کنار نهر مرغاب مجسمه ای از کـورش کشف شد که تقریبا به قامت یک انسان است، و کورش را در صورتی نشان می دهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجی به سر دارد که دو شاخ همانند شاخ ‌های قوچ در آن دیده می شود. ❕ایـن مـجـسـمـه کـه نـمـونـه بسیار پر ارزشی از فن حجاری قدیم است آنچنان جلب توجه دانشمندان را نمود که گروهی از دانشمندان آلمانی فقط برای تماشای آن به ایران سفر کردند. 👌از تـطـبـیـق مـنـدرجـات تـورات بـا مـشـخـصـات ایـن مـجـسـمـه ایـن احـتـمـال در نظر این دانشمند کاملا قوت گرفت که نامیدن کورش به ذو القرنین (صـاحـب دو شاخ ) از چه ریشه ای مایه می گرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگی کورش دارای بـالهـائی هـمـچون بال عقاب است، و به این ترتیب بر گروهی از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخی ذو القرنین از این طریق کاملا آشکار شده است . ❕ادامه پاسخ 👇👇👇
❕❕ادامه پاسخ 👇👇👇 👌آنچه این نظریه را تایید می کند اوصاف اخلاقی است که در تاریخ برای کورش نوشته اند. 👌هـردوت مـورخ یـونـانـی مـیـنـویـسـد: کـورش فـرمـان داد تـا سـپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نکشند، و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند او را نکشند، و لشگر کورش فرمان او را اطاعت کردند بطوری که توده ملت، مصائب جنگ را احساس ‍ نکردند. ❕و نـیز هردوت در باره او می نویسد: کورش پادشاهی کریم و سخی و بسیار ملایم و مـهـربـان بـود، مـانـنـد دیـگـر پـادشـاهـان بـه انـدوخـتـن مال حرص نداشت بـلکـه نـسـبـت بـه کـرم و عـطـا حـریـص بـود، سـتـمـزدگـان را از عدل و داد برخوردار می ساخت و هر چه را متضمن خیر بیشتر بود دوست می داشت . 👌و نـیـز مـورخ دیـگـر ذی نـوفـن مـی نـویـسـد: کـورش پـادشـاه عـاقـل و مـهـربـان بـود و بـزرگـی مـلوک بـا فضائل حکماء در او جمع بود، همتی فائق، وجـودی غـالب داشـت، شـعـارش خـدمـت انـسـانـیـت و خـوی او بذل عدالت بود، و تواضع و سماحت در وجود او جای کبر و عجب را گرفته بود. 👌جالب اینکه این مورخان که کورش را این چنین توصیف کرده اند از تاریخنویسان بیگانه بودند نه از قوم یا ابناء وطن او، بلکه اهل یونان بودند و می دانیم مردم یونان به نظر دوسـتـی بـه کـورش نـگـاه نمی کردند، زیرا با فتح لیدیا به دست کورش شکست بزرگی برای ملت یونان فراهم گشت . 💠طـرفـداران ایـن عـقـیـده مـی گـویـنـد اوصـاف مذکور در قرآن مجید در باره ذو القرنین با اوصاف کورش تطبیق می کند. 👌از هـمـه گـذشـتـه کـورش سـفـرهـائی بـه شـرق غـرب و شـمـال انـجـام داد کـه در تـاریخ زندگانیش به طور مشروح آمده است، و با سفرهای سه گانه ای که در قرآن ذکر شده قابل انطباق می باشد: 💠نـخـسـتـیـن لشـگـر کـشـی کـورش بـه کـشـور لیـدیـا کـه در قـسـمـت شمال آسیای صغیر قرار داشت صورت گرفت، و این کشور نسبت به مرکز حکومت کورش جنبه غربی داشت .هـر گـاه نـقـشه ساحل غربی آسیای صغیر را جلو روی خود بگذاریم خواهیم دید که قسمت اعـظـم سـاحـل در خـلیـجـک هـای کـوچـک غرق می شود، مخصوصا در نزدیکی ازمیر که خلیج صورت چشمهای به خود می گیرد. 👌قـرآن مـیـگـویـد ذو القـرنین در سفر غربیش احساس کرد خورشید در چشمه گلالودی فرو میرود. ❕این صحنه همان صحنه ای بود که کورش به هنگام فرو رفتن قرص ‍ آفتاب (در نظر بیننده ) در خلیجک های ساحلی مشاهده کرد. 💠لشـگـرکـشـی دوم کورش به جانب شرق بود، چنانکه هردوت می گوید: این هجوم شرقی کـوروشـی بـعـد از فـتـح لیـدیـا صـورت گـرفـت، مـخـصـوصـا طـغـیـان بـعـضـی از قبائل وحشی بیابانی کورش را به این حمله واداشت . 👌تـعـبـیـر قـرآن حـتـی اذا بـلغ مـطـلع الشـمـس وجـدهـا تـطـلع عـلی قـوم لم نـجـعـل لهـم مـن دونـهـا سـتـرا اشـاره بـه سـفر کورش به منتهای شرق است که مشاهده کرد خـورشـیـد بـر قـومـی طـلوع مـی کند که در برابر تابش آن سایبانی ندارند اشاره به اینکه آن قوم بیابانگرد و صحرانورد بودند. 💠کـورش لشـگـر کـشـی سـومـی داشـت کـه بـه سـوی شمال، به طرف کوههای قفقاز بود، تا به تنگه میان دو کوه رسید، و برای جلوگیری از هـجـوم اقـوام وحـشی با درخواست مردمی که در آنجا بودند در برابر تنگه سد محکمی بنا کرد. ❕ایـن تـنـگه در عصر حاضر تنگه داریال نامیده می شود که در نقشه های موجود میان ولادی کـیـوکـز و تـفـلیـس نـشان داده می شود، در همانجا که تاکنون دیوار آهنی موجود است، این دیـوار هـمـان سـدی اسـت کـه کـورش بـنـا نـموده زیرا اوصافی که قرآن در باره سد ذو القرنین بیان کرده کاملا بر آن تطبیق می کند. 👌این بود خلاصه آنچه در تقویت نظریه سوم بیان شده است .(برای توضیح بیشتر به کتاب (ذوالقرنین یا کورش کبیر) و همچنین (فرهنگ قصص قرآن) مراجعه شود.) ❕درسـت اسـت که در این نظریه نیز نقطه های ابهامی وجود دارد، ولی فعلا می توان از آن بـه عـنـوان بـهـتـریـن نـظـریـه در بـاره تـطـبـیـق ذو القـرنـیـن بـر رجال معروف تاریخی نام برد. 📚تفسیر نمونه ج12 ص542 👌البته ممکن است برخی اشکال کنند که با مطالعه کتیبه ای که از کوروش به جای مانده است ،صراحتا روشن می شود که او بت پرست بوده است ، با این وجود چگونه می توان گفت او ذو القرنین بوده است ❕ 👌قائلین به ذو القرنین بودن کوروش پاسخ می دهند که انتساب آن کتیبه به کوروش قطعی نیست ، و ای بسا در طول تاریخ مورد تحریف و زیاده و کم قرار گرفته است ، بنا براین آن کتیبه نمی تواند ملاک قضاوت برای کوروش باشد . 👌جهت آگاهی بیشتر در مورد دیدگاه اسلام نسبت به کوروش به نمایه زیر مراجعه کنید ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4865 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در مورد مطلبی که برای ذوالقرنین بزرگواری فرموده بودید من یک سخنرانی بسیار جالب از آقای رائفی پور شنیده بودم که ذوالقرنین رو به آقا امام نسبت داده بودند ❕❕ ❔مصداق هایی هم که آورده بودن خیلی منطقی به نظر میرسید من در مورد خود ایشون و طرز فکرشون بحث و نظری ندارم ولی در این مورد خیلی تر به نظر میرسید ❗️❗️ 💠💠 👌قرآن کریم تصریح می کند که ذی القرنین ، شخصیتی در گذشته بوده است و از افعال ماضی و گذشته برای او استفاده می کند و می فرماید ؛ «ما به او در روی زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب هر چیز را در اختیارش نهادیم ، او از این اسباب پیروی کرد ، تا به غروبگاه آفتاب رسید ، احساس کرد که خورشید در چشمه تیره و گل آلودی فرو می رود و در آنجایی قومی را یافت ، ما گفتیم ای ذو القرنین آیا می خواهی مجازات کنی و یا پاداش نیکویی را درباره آنها انتخاب نمایی ، گفت اما کسانی که ستم کرده اند آنها را مجازات خواهیم کرد سپس به سوی پرودگارشان باز می گردند ، و خدا آنها را مجازات شدیدی خواهد نمود ، ...سپس بار دیگر از اسبابی که در اختیار داشت بهره گرفت ، تا به خاستگاه خورشید رسید ، مشاهده کرد که خورشید بر جمعیتی طلوع می کند که جز آفتاب برای آنها پوششی قرار نداده بودیم ، ...ما به او از امکاناتی که نزد او بود آگاه بودیم ، ...به میان دو کوه رسید ، ...گفتند ای ذو القرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد می کنند آیا ممکن است ما هزینه ای برای تو قرار دهیم که میان ما و آنها ایجاد کنی ...» 🔶کهف 83-92 👌این آیات بیان می کند که ذو القرنین شخصیتی بوده است که در گذشته وجود داشته است . ❕آنچه از تاریخ ذی القرنین در روایات اسلامی نیز آمده است ، همه می گوید که او در گذشته بوده است و پیامبر یا امام نبوده و تنها بنده خداوند تلقی می شده است ، سپس به شرح جریان او می پردازد ؛ 📚بحار الانوار ج12 ص172 باب 8 👌بله از آنجایی که امام زمان علیه السلام وارث تمام خوبی های است ، طبیعتا خوبی ها و فضائل و برخی خصوصیات ذی القرنین در امام زمان علیه السلام نیز می باشد و این تشبیه در برخی روایات آمده است ، نه آنکه بگوییم ، ذی القرنین همان امام زمان می باشد . ❕پیامبر فرمود ؛ « ذو القرنین بنده ای صالح بود که خدا او را حجت بر بندگانش قرار داد و او قومش را به سوی خدا خواند ، و آنان را به تقوا داشتن از او فرمان داد , اما آنان بر گیجگاه او ردند و او هم مدتی از آنها غایب شد تا آنجا که گفته شد مرده است یا هلاک شده است و معلوم نیست که کجا رفته است ، سپس به سوی قومش بازگشت ...خدا به او قدرت بخشید و او را به غرب و شرق زمین رساند ، خداوند همان را در قائم از فرزندانم جاری می سازد و او را به و غرب زمین می رساند ...» 📚اعلام الوری ج2 ص249 📚کمال الدین ص394 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « مثل مهدی مثل ذی القرنین است که غیبتی خواهد داشت ...» 📚بحار الانوار ج52 ص23 ❕این روایات تنها بیان کننده شباهتی بین امام زمان و ذی القرنین است و هیچ کس نمی تواند نتیجه بگیرد که ذی القرنین همان امام زمان علیه السلام است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی به نقل از فردی به اسحاق و او نیز از یحیی القشیری ( القنبری) نقل شده است که می گوید ؛ « امام عسكرى علیه السلام وكيلى داشت كه خانه‏ اى را به او اختصاص داده بود و براى او خدمتكارى سفيد پوست بود. وكيل پيوسته ميخواست با خادم آميزش جنسى داشته باشد اما او ميورزيد جز اينكه او را با شراب مست كند چاره‏ اى نديد بالاخره به او شراب داد و غلام را پيش خود آورد بين او و حضرت عسكرى عليه السّلام سه درب فاصله بود كه هر سه قفل داشت. 🔸وكيل گفت: من هنوز بيدار بودم كه صداى قفل در بها را شنيدم كه باز ميشد تا بالاخره امام عليه السّلام آمد جلو درب خانه فرمود: از خدا . فردا صبح دستور داد غلام را بفروشند و مرا از خانه خارج كرد.» 📚الکافی ج 1 ص 511 ❕این روایت با همین سند در کتبی دیگری نیز نقل شده است اما دارای دو اشکال اساسی است . 1⃣مجهول و ضعیف بودن راوی جریان یعنی یحیی القشیری ( القنبری ) است که روایت را از درجه اعتبار ساقط می کند . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 553 2⃣همینطور راوی که روایت را از یحیی القشیری نقل می کند اسحاق بن محمد النخعی است که ابن غضائری درباره او می گوید ؛ « او فاسد المذهب و در نقل روایت بوده و اهل جعل روایت است . به روایات او توجه نمی شود » 📚الرجال ابن الغضائری ص 41 رقم 14 👌بزرگان دیگری چنین نجاشی و علامه حلی و ابن داوود و ... نیز او را فردی کذاب و دروغگو و در روایت معرفی کرده اند . 📚رجال نجاشی ص 73_ مجمع الرجال ج 1 ص 198_ خلاصه الاقوال ص 318_رجال ابن داوود ص 231_ رجال مجلسی ص 159_ اتقان المقال ص 260 ❕لذا علامه مجلسی ذیل روایت مذکور می گوید این روایت است . 📚مراه العقول ج 6 ص 162 👌بنابراین با ضعف روایت نوبت به پاسخ های بعدی نمی رسد و تکیه بر آن برای شبهه پراکنی بی اساس است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش ❔آخوندهای ایران معتقدند : حضرت علی علیه السلام علم غیب داشت اما در مورد خوابیدن حضرت علی علیه السلام در رختخواب پیامبر خدا در شب هجرت پیامبر با آشفتگی نظری کاملا متضاد با عقیده خود ارایه می دهند و مدعی هستند در آن شب علم غیب حضرت علی علیه السلام متوقف گردید.❗️ 💠پاسخ💠 ❗️این شبهه ناظر به این است که شیعه در مورد علم غیب حضرت علی و خوابیدن در بستر پیامبر دچار آشفتگی شده است .اگر علی علم غیب دارد و می داند که آسیب نمی بیند دیگر خوابیدن در بستر پیامبر برایش فضیلتی نیست و اگر بگوییم علم غیب ندارد با عقیده شیعه متضاد است.برای پاسخ توجه به نکات زیر لازم است؛ 1⃣خداوند می فرماید: « بعضی از مردم ( علی علیه السلام) جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند و خدا نسبت به بندگان مهربان است» 🌀بقره 207 ➿منابع فراوانی از کتب شیعه وسنی تصریح کرده اند که آیه در شان حضرت علی ودر جریان لیله المبیت نازل شده است که حضرت علی در شب هجرت با خوابیدن در بستر پیامبر گرامی جان خود را به خطر انداخت تا جان پیامبر حفظ شود.این شان نزول را بسیاری از علمای اهل سنت نقل کرده اند؛ 📚کفایه الطالب،ص 114 📚 الفصول المهمه،ص33 📚تذکره الخواص،ص21 📚نور الابصار،ص82 📚شواهد التنزیل،ج1 ص196 📚مستدرک علی الصحیحین،ج3 ص4 📚مسند احمد، ج1 ص348 📚جامع البیان،ج9 ص140 📚 تفسیر کبیر،ج5 ص223 📚 اسد الغابه،ج4 ص25 📚 الجامع لاحکام القرآن،ج3 ص1936 👌جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب احقاق الحق،ج3 ص23-45- ج6 ص479- 481- ج8 ص335 -348- ج14 ص116-130 والغدیر،ج2 ص49 به بعد 👌علمای شیعه نیز مفصلا این شان نزول را نقل کرده اند که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار که جامع روایات شیعه است جلد 36 ص41 باب 32 2⃣علم غیب امامان شانی است یعنی آنها به همه امور اگاهی دارند اما «بالقوه» نه «بالفعل» یعنى هر گاه بخواهند و اراده کنند چیزى از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام مى کند، و یا قواعد و اصولى نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب مى شود و مى توانند هر چیزى از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبى نزد آنها است که به آن مى نگرند و از اسرار غیب با خبر مى شوند. ❗️امام صادق فرمود: «امام زمانی که بخواهد به چیزی آگاهی پیدا کند خداوند آگاهش می کند» 📚الکافی ج1 ص641 📚الاختصاص ص285 📚بحار الانوار ج26 ص57 ❗️با ذکر یک مثال مى توان این مسأله را روشن ساخت: 🔶 اگر کسى نامه اى به دست دیگرى بدهد که در این نامه اسامى افراد زیادى یا مقامات آنها ذکر شده باشد، و یا حقایق مکتوم دیگرى در آن آمده باشد. او اگر بخواهد از این حقائق با خبر بشود در نامه را باز مى کند و آگاه مى شود ولى تا در نامه باز نشده از آنها با خبر نیست، ضمناً شخص بزرگى که نامه را به دست او داده گشودن در نامه را موکول به اذن و اجازه خود کرده است.» 👌مطابق این بیان: 🗯علوم ائمه نسبت به غیب و آینده علوم ارادی بوده است یعنی هر چه را اراده می کردند می دانستند و آنچه را اراده نمی کردند نمی دانستند. ❗️ممکن است در حادثه لیله المبیت حضرت علی اراده ای برای دانستن عاقبت کار نداشته است بدین جهت احتمال خطر در ذهن حضرت بوده و در عین حال حاضر به این فداکاری و ایثار بزرگ شده است .بنا براین حادثه فوق افتخاری بس بزرگ برای آن حضرت بوده و منافاتی با علم غیب ائمه ندارد. 📚آیات ولایت،مکارم ایت الله شیرازی،ص283 3⃣خداوند در آیه فوق از کار علی به عنوان یک کار با عظمت و معامله با خداوند تعبیر می کند در صورتی که اگر علی آگاهی به عدم آسیب رسیدن داشت کارش عظمتی نداشت و یک امر عادی تلقی می شد .بنابراین هرگونه سخن و روایتی که بگوید علی آگاهی به عدم آسیب دیدن داشت و در بستر پیامبر خوابید چون مخالف قرآن است قابل پذیرش نیست. 👌پرسش و پاسخ مرتبط: 1⃣آیات قرآن تصریح می کند که حتی پیامبر هم علم غیب نداشته است چگونه می گوییم امامان علم غیب داشتند❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3748 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔با توجه به اینکه این روزها همزمان است با هجرت تاریخی پیامبر از مکه به مدینه اهل سنت استدلال می کنند که یکی از فضائل ابوبکر همراهی و مصاحبت او با پیامبر بوده و خداوند آیه 40 توبه را در این رابطه نازل کرد.آیا براستی همراهی ابوبکر در غار با پیامبر افتخاری بوده و خداوند از این کار او تمجید کرده است و آیه در شان او نازل کرده است❔ 💠پاسخ💠 ❗️خداوند می فرماید: «اگر او را یاری نکنید خداوند او را یاری خواهد کرد ( همانگونه که در مشکل ترین لحظات او را تنها نگذارد) آن هنگام که کافران او را بیرون کردند در حالی که دومین نفر بود .در آن هنگام آن دو به غار رسیدند و او به همسفر خود گفت غم مخور خدا با ماست در این موقع خداوند سکینه و آرامش خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمی کردید او را تقویت نمود و گفتار و هدف کافران را پایین قرار داد » 🔰توبه 40 ❌اهل سنت می گویند در این آیه خداوند از ابوبکر که همراه پیامبر بوده است مدح و تمجید کرده است به وجوهی؛ 1⃣خداوند از او به عنوان مصاحب و همراه پیامبر تعبیر کرده است و این افتخاری بس بزرگ برای او است. 2⃣پیامبر به او گفت غمگین نباش که خدا با ماست .چه افتخاری از این بالاتر که خداوند با ابوبکر است. 👌اما پاسخ از دو وجه مذکور: 1⃣این که قرآن از ابوبکر تعبیر به « صاحب » می کند برای او فصیلتی نمی باشد زیرا از نظر لغت صاحب به معنی همنشین و همسفر به طور مطلق است اعم از اینکه همنشین و همسفر شخص خوبی باشد یا بد چنان که در آیه 37 کهف در داستان آن دو نفر که یکی با ایمان و خداپرست و دیگری بی ایمان و مشرک بود می خوانیم : ❗️« رفیق و مصاحبش به او گفت آیا به خدایی که تو را از خاک آفریده کافر شدی» 👌همین طور قرآن کریم حضرت یوسف را صاحب دو نفر از بت پرستان معرفی می کند که در زندان با آنان همنشین بوده است‌. 🔷یوسف 39 👌بنابراین صرف مصاحب و همنشین بودن با پیامبر دلیل فضیلت نیست . 📚تفسیر نمونه ج7 ص421 2⃣این که پیامبر به ابوبکر می گوید « خدا با ماست» نیز فضیلتی برای ابوبکر محسوب نمیشود. ❗️جمله ان الله معنا در این معنی نیز استعمال شده است که خدا ناظر و شاهد بر احوال ما است چنان که در سوره مجادله می فرماید: «اینان هر کجا باشند خدا با آنهاست آنگاه در قیامت آنان را از آنچه انجام داده اند با خبر می سازد» 🔷مجادله7 ❗️ومی فرماید: «او با شما است هر کجا که باشید» 🔷حدید4 👌شاهد این تفسیر آن است که خداوند در ادامه آیات تصریح می کند که سکینه و آرامش خود را تنها بر پیامبر نازل کرد: « در این موقع سکینه و آرامش خود را بر او نازل کرد و با لشکرهایی که مشاهده نمی کردید او را یاری کرد» ❓اگر بودن خداوند با ابوبکر به معنای نصرت و یاری او از ناحیه خداوند است چرا خداوند بر او سکینه و آرامشش را نازل کرد تا از این طریق او را یاری کند در حالی که در آیات دیگر خبر می دهد که خداوند آرامش و سکینه خود را بر مومنان نازل می کند چنان که می فرماید: « خداوند سکینه و آرامش خود را بر پیامبر و مومنان نازل فرمود» 💠توبه 26 💠فتح26 👌علامه مجلسی روایت می کند که فردی آمد به نزد امام باقر و با تمسک به آیه غار بر فضیلت ابوبکر استدلال نمود . ❗️امام چنین پاسخ داد: 🗯« اما این که گفتی ابوبکر صاحب پیامبر در غار بوده نه تنها برای او فضیلتی نیست بلکه به عکس سبب مذمت او می باشد به چند وجه؛ 🔴1- خداوند در آیات متعددی از قرآن بیان کرده است که گاهی انسان کافری نیز با انسان مومن مصاحب و همنشین می شود پس صرف مصاحبت سبب فضیلت نیست. 🔴2- این که پیامبر به او می گوید غمگین مباش دلالت می کند بر کمی صبر او و ترسش بر جانش و عدم اعتماد به وعده خداوند و رسول که آنان سلامت خواهند ماند. ❓از تو سوال می کنم که آیا حزن ابوبکر در جهت رضایت الهی بوده است یا در جهت خشم الهی❓ ❕اگر بگویی در جهت رضایت الهی بوده است اشتباه کرده ای زیرا پیامبر از چیزی که سبب رضایت الهی باشد نهی نمی کند. ❕اگر بگویی در جهت خشم الهی بوده است که پیامبر او را منع کرده پس چنین فردی که پیامبر او را منع کرده است چه فضیلت و برتری دارد❔ 🔴3- این که پیامبر به او گفت خدا با ماست نیز برای او فضیلت نیست زیرا پیامبر این جمله را جهت تسلی خاطر او از مرگ گفته است.گذشته از آنکه خداوند با تمام بندگانش است زیرا انان را خلق کرده و روزی می دهد و از احوال انان اطلاع دارد و این امر اختصاص به ابوبکر ندارد. ( چنان که ایاتش گذشت) 🔴4- چرا خداوند سکینه خود را بر ابوبکر نازل نکرد.اگر او استحقاق دریافت سکینه را داشت حتما خداوند بر او نازل می کرد چنان که در آیات قرآن تصریح می کند که سکینه اش را بر مومنین نازل می کند. 📚بحار الانوار ج27 ص322 پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔ کلیپی روز جمعه تو شبکه یک پخش شده کارشناس غیر روحانی این حرفها را میزنه خیلی تو مجازی صدا کرده لطفا پاسخ بدید میگه اندام امام زمان اسراییلی است ❗️❗️ 💠💠 👌در نقل هایی جسم و هیکل جسمانی امام زمان علیه السلام اسرائیلی دانسته شده است . 🔸حذيفه مى‏ گويد كه رسول گرامى اسلام فرمودند ؛ « المهدىّ رجل من ولدى لونه لون عربىّ و جسمه جسم اسرائيلىّ على خدّه الايمن خال كانّه كوكب درّى يملأ الارض عدلا كما ملئت جورا يرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السّماء و الطّير فى الجوّ. » 🔸«مهدى مردى از فرزندان من است. امّا نشانه وجودى او ؛ 1. از نظر رنگ و قيافه، عربى است. 2. از لحاظ جسم و قواى اسرائيلى است (اشاره به قدرت جسمى فوق‏ العاده آن سرور است). 3. در سمت راست صورت مباركش خال سياهى است كه مانند ستاره‏اى پرفروغ بر روى صفحه صورتش مى ‏درخشد. 4. برنامه كار دولتش: جهان را پر از عدالت مى ‏كند چنانچه پر از جور شده باشد. به نحوى كه در دوران خلافتش اهل زمين و اهل آسمان و پرندگان در فضا خشنود مى ‏شوند. 📚کشف الغمه ج 2 ص 469 _ الوافی ج 2 ص 467_ اثباه الهداه ج 5 ص 223 👌این روایت مورد نقل کتب اهل سنت هم قرار گرفته است مانند ؛ 📚تاریخ الاسلام ذهبی ج 1 ص 156 _ الصواعق المحرقه ص 98_ الفصول المهمه ص 275_ الجامع الصغیر ج 2 ص 579 👌چنانکه در ترجمه روایت گذشت ، منظور از هیکل امام زمان علیه السلام قدرت جسمانی و قوت فوق العاده ایشان است ، چرا که بنی اسرائیل به قدرت بدنی و جسمانی شناخته می شدند و مطابق نقل فوق امام زمان علیه السلام نیز دارای قدرت و قوت فوق العاده جسمانی است . 🔹علامه در توضیح روایت می نویسد ؛ « منظور از جسم اسراییلی امام زمان علیه السلام آن است که ایشان از لحاظ طول قامت و عظمت جثه و جسم ، همانند بنی اسرائیل است » 📚بحار الانوار ج 51 ص 85 🔸البته باید توجه کرد که اسرائيل يكى از نامهاى يعقوب، پدر يوسف علیهما السلام مى ‏باشد، در علت يعقوب به اين نام مورخان غير مسلمان مطالبى گفته ‏اند كه با خرافات آميخته است که قول صحیح همان است که مفسر معروف طبرسى در" مجمع البيان" در اين باره‏ گفته و چنين مى‏ نويسد ؛ « اسرائيل همان يعقوب فرزند اسحاق پسر ابراهيم ع است... « اسر _ به معنى" عبد" و ئيل (به معنى اللَّه) است، و اين كلمه معنى" عبد اللَّه" را مى ‏بخشد» 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 205 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔در باره مادر امام زمان {عج} طبق احادیث شیعه و سنی و تاریخ معلومات بدهید که 1_ نام مادر امام زمان (عج) چیست ؟ 2_ آیا از نسل عیسی (ع) است ؟ 3_ چگونه به عراق رسید ؟ و خلاصه این که یک جواب قانع کننده در باره مادر امام زمان (عج) بدهید از من چند تن از وهابیت و ضد دین ها سوال کرده اند ❗️❗️ 💠💠 ❕بشر بن سلیمان نخاس که یکی از موالیان امام هادی و امام عسکری علیهما السلام بوده است می گوید ؛ 🔸يك شب كه در سامرّا در خانه خود بودم و پاسى از شب گذشته بود، كسى درِ خانه را كوفت. شتابان به پشت در آمدم. ديدم كافور خادم، فرستاده امام هادى عليه السلام، است كه مرا به نزد او فرا مى‏ خواند. لباس پوشيدم و بر ايشان وارد شدم. ديدم با فرزندش ابو محمّد و خواهرش حكيمه از پس پرده گفتگو مى‏كند. چون نشستم، فرمود: «اى بِشر! تو از فرزندان انصارى و ولايت ائمّه عليهم السلام، پشت در پشت، در ميان شما بوده است و شما مورد اعتماد ما اهل بيت هستيد. من مى‏خواهم تو را به فضيلتى آراسته سازم كه با آن بر ساير شيعيان، در موالات ما سبقت بجويى. تو را از سرّى باخبر مى‏كنم و براى خريد كنيزى گسيل مى‏دارم». ❕آن گاه نامه‏ اى به خط و زبان رومى نوشت و آن را در پيچيد و به خاتم خود، ممهور ساخت و دستمال زردرنگى را كه در آن دويست و بيست دينار بود، بيرون آورد و فرمود: «اين را بگير و به بغداد برو و ظهر فلان روز در معبر نهر فرات، حاضر شو. چون قايق‏ هاى اسيران رسيدند و كنيزان، آشكار گشتند، جمعى از وكيلانِ فرماندهان بنى عبّاس و خريداران و جوانان عراقى دور آنها را مى‏گيرند. چون چنين ديدى، سراسر روز، شخصى به نام عمر بن يزيد نخّاس (برده ‏فروش) را زير نظر بگير، تا اين كه كنيزى را كه صفتش چنين و چنان است و دو تكّه پارچه حرير در بر دارد، براى فروش عرضه بدارد. آن كنيز از گشودن رو و لمس شدن توسّط خريداران و اطاعت آنان سر باز مى‏زند. تو به آن مكاشف (بازكننده روى كنيزان) مهلت بده و تأمّلى كن تا برده ‏فروش، آن كنيز را بزند و او به زبان رومى ناله و زارى كند و بدان كه مى ‏گويد: : وا هتک ستراه » واى از هتك ستر ( و پوشش ظاهری) من ( به دست تو ) يكى از خريداران مى‏گويد: من او را سيصد دينار خواهم خريد كه عفاف او موجب مزيد رغبت من شده است، و او به زبان عربى مى‏گويد: اگر در لباس سليمان و كرسى سلطنت او جلوه كنى، در تو رغبتى ندارم. اموالت را بيهوده خرج مكن! ❕برده‏ فروش مى‏گويد: چاره چيست؟ گريزى از فروش تو نيست. آن كنيز مى‏گويد: چرا شتاب مى‏كنى؟ بايد خريدارى باشد كه دلم به امانت و ديانت او اطمينان يابد . در اين هنگام برخيز و به نزد عمر بن يزيد نخّاس برو و بگو: من نامه‏ اى سربسته از يكى از اشراف دارم كه آن را به زبان و خطّ رومى نوشته و كرامت و وفا و بزرگوارى و سخاوت خود را در آن توصيف كرده است. نامه را به آن كنيز بده تا در خُلق و خوى صاحب خود تأمّل كند. اگر به او مايل شد و بدان رضا داد، من وكيل آن شخص هستم تا اين كنيز را از تو براى وى خريدارى كنم. بشر بن سليمان نخّاس گفت: همه دستورهاى مولاى خود، امام هادى عليه السلام، را در باره خريد آن كنيز به جاى آوردم و چون در نامه نگريست، به سختى گريست و به عمر بن يزيد نخّاس گفت: مرا به صاحب اين نامه بفروش! و با تأكيد، سوگند بر زبان جارى كرد كه اگر او را به صاحب نامه نفروشد، خود را خواهد كشت. در باره بهاى آن كنيز گفتگو كردم تا آن كه بر همان مقدارى كه مولايم در دستمال زردرنگ همراهم كرده بود، توافق كرديم و دينارها را از من گرفت و من هم كنيز را خندان و شادان تحويل گرفتم و به حجره‏ اى كه در بغداد داشتم، آمديم. 👌در ادامه داستان آمده است که کنیز مذکور ، داستان خود را برای خریدار مامور امام هادی شرح می دهد که دختر پسر قیصر روم بوده است که مادرش از فرزندان حواریان و منسوب به شمعون وصی حضرت عیسی بوده است . در خواب پیامبر اسلام و حضرت عیسی و امام عسکری را دیده است ، پیامبر او را برای امام عسکری خواستگاری می کند ، در مرحله دیگری با خواب دیدن حضرت فاطمه و مریم مسلمان می شود و برای رسیدن به امام عسکری خودش را در سپاه رومیان قرار می دهد ، سپاه رومیان در نبرد با مسلمانان شکست می خورند و او به اسارت در می آید ، و به بازار برده فروشان برده می شود ، وکیل امام هادی علیه السلام او را می خرید و به نزد امام هادی علیه السلام می رود ، پس از مدتی به ازدواج امام عسکری علیه السلام در می آید ؛ 📚کمال الدین یک جلدی ، ص 417_ الغیبه طوسی ص 208 _ دلائل الامامه ص 489 _ بحار الانوار ج 51 ص 10 🔸ادامه 👇 @Rahnamye_Behesht
🔸ادامه 👇 ❕ اين گزارش اثبات مى‏ كند كه امام مهدى عليه السلام علاوه بر شرافت نسبى از جانب پدر، از طرف مادر نيز شرافت داشته و نسب او را به پادشاه روم و جناب شمعون (وصىّ حضرت عيسى عليه السلام) مى ‏رساند. 🔸برخى اين شبهه را مطرح كرده ‏اند كه: در سال‏هاى جوانىِ امام عسكرى عليه السلام، جنگى فراگير بين مسلمانان و روميان رخ نداده است كه منجر به اسير شدن آنان و بويژه نوه پادشاه روم گردد. 👌اين اشكال وارد نيست؛ زيرا در بين سال‏هاى 245- 254، جنگ‏ها و درگيرى‏هاى متفاوتى بين مسلمانان و روميان گزارش شده است. در كتاب‏هاى الكامل فى التاريخ و تاريخ ابن خلدون نيز اين گزارش‏ها به چشم مى ‏آيند. 📚تاريخ ابن خلدون: ج 3 ص 347 (حوادث سال 245 و 246)، تاريخ اليعقوبى: ج 2 ص 496 (حوادث‏سال 249) و ص 501 (حوادث سال 253)، المنتظم: ج 12 ص 8 (حوادث سال 248). ❕دو درگيرى مهم در سال‏هاى 249 و 253 هجرى، از جمله رخدادهايى اند كه مى‏توانند زمينه‏ ساز موضوع اسارت شمارى از روميان باشند ، البته روشن است كه كنيز عادى و معمولى بودن نرجس و يا نوه پادشاه روم بودن وى، تأثيرى در كرامت و بزرگوارى او نخواهد داشت؛ زيرا تمامى شرافت نرجس، در آن است كه مادر امام مهدى عليه السلام است. اين ويژگى كه با هيچ ويژگى ديگرى قابل مقايسه نيست موجب شد كه حكيمه خاتون كه دختر امام، خواهر امام و عمّه امام بوده است نيز او را احترام كند و حتّى پاى او را ببوسد. 📚دلائل الإمامة: ص 499 ح 490 👌در رابطه با نامهای مادر امام زمان علیه السلام پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9789 @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال آیا ازدواج شهربانو با امام حسین صحت دارد؟وچگونه این ازدواج اتفاف افتاد 💭پاسخ: ❗️طبق نظر مشهور شهر بانو دختر یزگرد اخرین پادشاه ساسانی همسر امام حسین و مادر امام زین العابدین است 📚المناقب ج3 ص208 📚تاریخ الایمه ص24 📚الکافی ج1 ص466 📚اثباه الوصیه ص168 📚التهذیب ج6 ص77 📚اعلام الوری ص256 📚الارشاد ج2 ص138 📚بحار الانوار ج46 ص12 ❗️بجز شهر بانو نام های دیگری نیز برای مادر امام سجاد ثبت است مانند شاه زنان، شه زنان، جهان شاه، شهر بان، شهر بانویه، و... 🗯در توجیه و تبیین اسامی متعدد می توان چند وجه بیان کرد: 1⃣برخی از این نام ها به یک نام بر می گردد که به لهجه های مختلف بیان شده است 2⃣برخی نام ها تصحیف یا مخفف یا ترجمه شده اند 3⃣برخی نام ها را امام علی یا امام حسین پس از اسارت بر وی نهادند و برخی لقب هستند نه اسم 🗯در چگونگی ازدواج شهر بانو با امام حسین گفته اند: ❗️او پس از شکست سپاه ایران به اسارت مسلمین در آمد .او پس از اسارت آزاد شد و امام حسین با او ازدواج کرد .تاریخ اسارت را برخی منابع در دوران عمر و برخی در زمان خلافت عثمان دانسته اند 📚دانشنامه امام حسین، ری شهری، ج1 ص259 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
؟ 🤔 ❔اخیرا کلیپی از کارشناس شبکه یک منتشر می شود که می گوید مادر امام رضا اهل بوده است ❗️این سخن چقدر سندیت دارد ❕❕ 💠💠 👌مادر امام رضا علیه السلام بانوی شریفی بود كه او را تكتم و نجمه و اروى و سكن و سمانة ، و امّ البنين مى ‏ناميدند. و بعضى خيزران ، و صقر، و شقراء نيز گفته ‏اند. 📚منتهی الامال ج 3 ص 1614 ❕در نقل های متعددی مادر بزرگوار امام رضا علیه السلام ، اهل سرزمین دانسته شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 49 ص 3 _ 6_8_10 👌این سخن پیامبر گرامی نیز در مورد مادر امام رضا علیه السلام است که فرمود ؛ « پدرم به فدای بهترین کنیزان اهل که پاکیزه بود » 📚بحار الانوار ج 50 ص 21 ❕سرزمین نوبه در جنوب مصر از مناطق قرار دارد . 📚ترجمه معجم الوسیط ص 2050 ❕لذا در برخی نقل ها آمده است که مادر امام رضا علیه السلام از سرزمین مغرب ( مناطق مربوط به آفریقا ) به عنوان آورده شد . 📚عیون الاخبار ج 1 ص 26 _ جلاء العیون ص925 👌شیخ عباس نیز در مورد این بانوی والا مقام می نویسد ؛ « نامش سبکیه بود و امام رضا علیه السلام او را خیزران گذاشت ، او از نوبه از خاندان ماریه قبطیه مادر ابراهیم پسر رسول خدا بود ، از بهترین بانوان عصرش به شمار می آمد ، و پیامبر در سخنی به او اشاره کرده و می فرماید ؛ « پدرم به فدای بهترین کنیزان اهل نوبه که پاکیزه بود » 📚نگاهی بر زندگی چهارده معصوم ص 390 👌البته در برخی تعابیر از ایشان تعبیر شده است به « الخیزران » 📚کشف الغمه ج 2 ص 259 👌برخی می گویند مرسیه اشاره به مارسی فرانسه است و ایشان اهل فرانسه هستند ، در حالی که بر اساس آنچه در بالا آمد و از تعبیرات لغویین استفاده می شود که منطقه ای نزدیک به منطقه نوبه است و این لفظ در مورد مادر امام رضا علیه السلام ارتباطی با منطقه مارسی ندارد . 📚لسان العرب ج 6 ص 216 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔علم امروزی میگویدکه که ازدواج های باعث میشود که درآینده مشکل جسمی وبیماری های و صعب العلاج داشته باشد حتما حکمت خدا دراین است که ازدواج فامیلی نکنید واگر بکنید باید منتظر آن نیز باشید. ❓ آیا امامان ما به ازدواج داشته اند❕❕ 💠💠 👌در مورد بسیار مطرح است که کار خوبی نیست و این نوع ها سبب می شود ، اگر در وجود پدر و مادر باشد در فرزند بیماری قوی تر شده و می شود . ❕لذا در برخی از این نوع ازدواج ها شده است . 🔶مرحوم سید روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « با دور دست ها و ها ازدواج کنید ، تا فرزندان لاغر و نشوند و خوش باشند» 📚 ص91 👌 و فرمود: « با نزدیک ازدواج نکنید که سبب فرزندان ضعیف می شود» 📚 ج23 ص17 👌البته در روایتی ، با اقارب به سبب توصیه شده است . 🔷امام سجاد علیه السلام فرمود: « هر کس به خاطر خدا و ازدواج کند ، خداوند با ملک و کرامت به او نظر می کند» 📚الفقیه ج3 ص385 ❗️اما سند این روایت است زیرا به صورت و بدون ذکر سلسله سند نقل شده است و با یافته های کنونی علمی و نیز منافات دارد. ❕توجه به این نکته نیز لازم است که اگر در بین ، های_فامیلی صورت می گرفت مانند ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام ، این منافاتی با آنچه گفتیم ندارد زیرا ؛ 1⃣این نوع ازدواج های سالم از باب بوده است . 2⃣آن بزرگواران می دانستند که این نوع ازدواج ها ، برای مشکلی را نمی کند. 📚 ، ج1 ص11 🗯البته ممکن است ، برخی افراد ازدواج های فامیلی کرده باشند و دارای فرزندان سالم هم باشند ، . 🔶و به هر حال احتیاط در ترک این نوع ازدواج ها است. 📝 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔ کلیپی روز جمعه تو شبکه یک پخش شده کارشناس غیر روحانی این حرفها را میزنه خیلی تو مجازی صدا کرده لطفا پاسخ بدید میگه اندام امام زمان اسراییلی است ❗️❗️ 💠💠 👌در نقل هایی جسم و هیکل جسمانی امام زمان علیه السلام اسرائیلی دانسته شده است . 🔸حذيفه مى‏ گويد كه رسول گرامى اسلام فرمودند ؛ « المهدىّ رجل من ولدى لونه لون عربىّ و جسمه جسم اسرائيلىّ على خدّه الايمن خال كانّه كوكب درّى يملأ الارض عدلا كما ملئت جورا يرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السّماء و الطّير فى الجوّ. » 🔸«مهدى مردى از فرزندان من است. امّا نشانه وجودى او ؛ 1. از نظر رنگ و قيافه، عربى است. 2. از لحاظ جسم و قواى اسرائيلى است (اشاره به قدرت جسمى فوق‏ العاده آن سرور است). 3. در سمت راست صورت مباركش خال سياهى است كه مانند ستاره‏اى پرفروغ بر روى صفحه صورتش مى ‏درخشد. 4. برنامه كار دولتش: جهان را پر از عدالت مى ‏كند چنانچه پر از جور شده باشد. به نحوى كه در دوران خلافتش اهل زمين و اهل آسمان و پرندگان در فضا خشنود مى ‏شوند. 📚کشف الغمه ج 2 ص 469 _ الوافی ج 2 ص 467_ اثباه الهداه ج 5 ص 223 👌این روایت مورد نقل کتب اهل سنت هم قرار گرفته است مانند ؛ 📚تاریخ الاسلام ذهبی ج 1 ص 156 _ الصواعق المحرقه ص 98_ الفصول المهمه ص 275_ الجامع الصغیر ج 2 ص 579 👌چنانکه در ترجمه روایت گذشت ، منظور از هیکل امام زمان علیه السلام قدرت جسمانی و قوت فوق العاده ایشان است ، چرا که بنی اسرائیل به قدرت بدنی و جسمانی شناخته می شدند و مطابق نقل فوق امام زمان علیه السلام نیز دارای قدرت و قوت فوق العاده جسمانی است . 🔹علامه در توضیح روایت می نویسد ؛ « منظور از جسم اسراییلی امام زمان علیه السلام آن است که ایشان از لحاظ طول قامت و عظمت جثه و جسم ، همانند بنی اسرائیل است » 📚بحار الانوار ج 51 ص 85 🔸البته باید توجه کرد که اسرائيل يكى از نامهاى يعقوب، پدر يوسف علیهما السلام مى ‏باشد، در علت يعقوب به اين نام مورخان غير مسلمان مطالبى گفته ‏اند كه با خرافات آميخته است که قول صحیح همان است که مفسر معروف طبرسى در" مجمع البيان" در اين باره‏ گفته و چنين مى‏ نويسد ؛ « اسرائيل همان يعقوب فرزند اسحاق پسر ابراهيم ع است... « اسر _ به معنى" عبد" و ئيل (به معنى اللَّه) است، و اين كلمه معنى" عبد اللَّه" را مى ‏بخشد» 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 205 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
رزاق بودن خداوند و گرسنه ماندن انسانها ✅پاسخ: برای پاسخ توجه به نکات زیر لازم است 1⃣تامین وتضمین روزی به این معنی نیست که آن را برای انسان عاقل وبا شعور فراهم ساخته به در خانه اش بفرستد یا لقمه کنند ودر دهانش بگذارند بلکه زمینه فراهم شده است وتلاش وکوشش انسان شرط تحقق وبه فعلیت رسیدن این زمینه ها است حتی حضرت مریم در آن شرایط سخت وضع حمل در بیابان خاموش که خداوند روزیش را به صورت خرمای تازه بر شاخسار نخلی در بیابان ظاهر ساخت مامور شد حرکتی بکند 2⃣اگر انسان هایی در گذشته وحال غصب حقوق دیگران کنند وروزی های آنها را به ظلم از آنها بگیرند دلیل بر عدم تعیین روزی از ناحیه خداوند نیست. 👌بنابراین اگر بخشی از جامعه در فقر به سر می برند نتیجه اعمال ناشایست خود انسانها است ❗️حضرت علی فرمود: « هیچ فقیری گرسنه نمی ماند مگر انکه توانگری از دادن حق او ممانعت کرده است» 📚نهج البلاغه حکمت 328 ❗️امام صادق فرمود: « مردم فقیر و گرسنه و محتاج و برهنه نشدند مگر به گناه اغنیا» 📚وسائل الشیعه ج6 ص4 👌اگر گفته شود خداوند چرا جلوی ظالمین را نمیگیرد می گوییم: زندگی بشر بر اساس آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار واکراه وگرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت 3⃣منابع زیادی برای تغذیه انسان ها در همین کره خاکی وجود دارد که باید با هوش ودرایت آنها را کشف وبه کار گرفت واگر انسان دراین زمینه کوتاهی کند مقصر خود او است ❗ما نباید فراموش کنیم که مناطقی از آفریقا که مردمش از گرسنگی می میرند بعضا از غنی ترین مناطق جهان است ولی عوامل ویرانگر که در بالا به آن اشاره شد آنها را به این روز سیاه انداخته است 📚پیام قرآن،ایت الله مکارم،ج2 ص357 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️💭🤔شبهه: هر کجا میروم ظلم می بینم و همه می گویند « نگران نباش ، خدا جای حق نشسته » خدایا می شود از جای حق بلند شوی تا حق سر جایش بنشیند زنده یاد حسین پناهی 💭پاسخ: ❗️توجه به چند نکته لازم است: 1⃣ پرودگار حق مطلق است و کاملا به حق و عدالت رفتار می کند و حق تمام مظلومان را از ظالمین می گیرد چنان که می فرماید: "پرودگارت به هیچ کس ظلم نمی کند" 💎کهف49 ❗️ومی فرماید: "ایا مومنان را همچون مجرمان قرار می دهیم شما را چه میشود چگونه داوری می کنید" 💎قلم35 ،36 ❗️ومی فرماید: "خدا حق است و انچه را غیر او می خوانند باطل است" 💎حج62 2⃣جمله خدا جای حق نشسته است کنایه از این است که پرودگار به حق و عدالت بین بندگان حکم می کند و حق مظلومین را از ظالمین خواهد ستاند. 3⃣اشکالی که در متن مطرح شده است این است که می گوید اگر خداوند حق مطلق است و به عدالت رفتار می کند چرا این قدر در دنیا ظلم و بیدادگری است چرا خداوند جلوی ظلم و ظالمین را در دنیا نمی گیرد⁉️ 💭پاسخ روشن است: ❗️اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت 💎توضیح اینکه: ❗️هدف از خلقت انسان این است که با انجام دادن کارهای اختیاری به کمال خود برسد . ❗️در روایتی امده است که خداوند در صحف حضرت موسی چنین فرمود: « ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی وکمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در اسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است» 📚علل الشرایع ج1 ص13 ❗️در روایت دیگری امام صادق فرمود: « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه انان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان نفع برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد» 📚بحار الانوار ج5 ص313 💭تکامل انسانی چیزی نیست که بتوان آن را به اجبار آفرید بلکه راه طولانی و درازی است که انسانها باید با پای خود آن را طی کنند و با اراده و تصمیم و افعال اختیاری خویش طرح آن را بریزند. ⁉️ایا اگر از کسی به اجبار و با زور سر نیزه مبلغ هنگفتی برای ساختن یک بیمارستان بگیرند این عمل هیچ اثر اخلاقی و تکامل روحی برای او دارد؟ ❗️مسلما خیر اما اگر به اراده و میل خویش حتی یک ریال به چنین هدف مقدسی کمک کند به همان نسبت راه کمال اخلاقی را پیموده است 🗯از این سخن نتیجه می گیریم که خداوند باید با اوامر و تکالیف و برنامه های تربیتی این مسیر را برای ما مشخص کند و ما با اختیار و اراده خویش این راه را بپیماییم. 📚تفسیر نمونه ج22 ص393 ⁉️حال اگر بگوییم که خداوند باید در دنیا به قدرت غیبی جلوی ظالمین را بگیرد چرا چنین نمی کند؟ 💎پاسخ می دهیم که اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت .اگر ظالمین ببینند که هر ظلمی می کنند سریع عذاب میشوند دیگر کسی جرات ظلم کردن را به خود نمی دهد و همگان بالاجبار مسیر صلاح را در پیش می گیرند که روشن است که این هدایت اجباری فایده ای ندارد زیرا تکامل اختیاری است که ارزشمند است. 👌لذا خداوند محل مواخذه ظالمین را قیامت قرار داده است تا به مقتضای ایاتی که در اول بحث اشاره شد حق مظلومین را از ظالمین بگیرد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔شما میگید مقام امامت از نبوت بالاتره وحضرت علی بعنوان مثال که امامت داشتن از حضرت موسی که فقط نبوت داشت بالاتره و نه تنها موسی از همه پیامبران خب سوال من اینه حضرت ابراهیم که هم نبوت داشت هم امامت پس قطعا باید از حضرت علی بالاتر باشن پس چرا میگید حضرت علی بالاترن حضرت ابراهیمی که پیامبر اولوالعزم بودن 💠پاسخ💠 ❗️ادله متعدد قرآنی و روایی بر برتری مقام امامان بر انبیا دلالت می کند از جمله: 1⃣آیه مباهله: ❗️خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید: «هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده باز کسانی درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما نیز فرزندان خود را ،ما زنان خود را دعوت کنیم شما نیز زنان خود را ما از نفوس خود ( وکسی که همچون جان ما است) دعوت کنیم شما نیز از نفوس خود آنگاه مباهله و نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» 🔷ال عمران61 👌شیعه و سنی روایت کرده اند که پیامبر گرامی به همراه حضرت علی و زهرا و حسنین به مباهله مسیحیان رفت. ❗️مسلم نقل می کند : «وقتی آیه مباهله نازل شد پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین را فرا خواند ( و به همراه آنان به مباهله رفت)» 📚صحیح مسلم ج4 ص1871 📚صحیح ترمذی ج5 ص638 📚مسند احمد ج1 ص185 📚مستدرک حاکم ج3 ص150 📚در المنثور ج2 ص38 و ... 👌بنابراین روشن می شود که مراد از « نسائنا» حضرت زهرا است .مراد از « ابناؤنا» حسنین هستند و مراد از « انفسنا» حضرت علی است. ❗️در این آیه خداوند از حضرت علی به عنوان نفس و جان پیامبر یاد می کند و این یعنی حضرت علی به قدری در فضائل و کمالات شبیه و همسان پیامبر بوده است که جان و نفس پیامبر قرار گرفته است و کاملا شبیه پیامبر است. 🗯از سوی دیگر شکی نیست که پیامبر گرامی افضل از همه انبیا بوده است چنان که حاکم روایت می کند: «آقا و افضل پیامبران ،پیامبران اولوالعزم هستند و آقا و سرور پیامبران اولوالعزم پیامبر اسلام است» 📚مستدرک الصحیحین ج2 ص546 👌متقی هندی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «من سید و آقای همه پیامبران هستم» 📚کنزالعمال ج6 ص108 👌بنابراین حضرت علی نیز که نفس و جان پیامبر است و تمام صفات پیامبر را داراست افضل از همه انبیا است. 2⃣روایات فراوان دیگری نیز که می گوید امامان آگاه به تمام حروف اسم اعظم بوده اند شاهدی بر برتری امامان بر انبیا است. 👌امام صادق فرمود: « اسم اعظم خداوند هفتاد و سه حرف است .خداوند به عیسی دو حرف از حروف اسم اعظم را تعلیم داد و او با آن دو حرف کارهای خارق العاده انجام می داد و به موسی بن عمران چهار حرف عطا کرد و به ابراهیم هشت حرف عطا کرد و به نوح پانزده حرف عطا کرد اما به محمد و اهل بیتش هفتاد و دو حرف از حروف اسم اعظم را عطا کرد و یک حرف از آن را به خودش اختصاص داده است» 📚بحار الانوار ج27 ص25 3⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که امامان وارث تمام علوم انبیائ گذشته هستند.این روایات نیز شاهد بر برتری امامان بر انبیای سابق است زیرا انان تمام علوم انبیائ گذشته را یکجا دارا هستند. 👌امام باقر فرمود: «برای خداوند علمی است که آن را به کسی تعلیم نمی دهد و علمی است که آن را به فرشتگان مقربش و انبیای مرسلش تعلیم میدهد و ما تمام آن ها را آگاه هستیم» 📚توحید صدوق ص138 4⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که امامان وارثان سلاح و وسائل و آثار تمام انبیا هستند .این روایات نیز به گونه ای برتری امامان را بر انبیای روشن میکند. 📚بحار الانوار ج26 ص201 باب16 5⃣روایاتی که تصریح می کند امامان عالم تر از انبیائ گذشته هستند نیز صریح در برتری امامان است. 👌امام صادق فرمود: «خداوند انبیای اولوالعزم را آفرید و آنان را با علم برتری داد و به ما علم آنان را داد و به ما در علوم آنان نیز برتری داد و به ما چیزهایی را تعلیم داد که به انبیای گذشته تعلیم نداده بود» 📚بصائر الدرجات ج1 ص228 6⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که دعای انبیای گذشته با توسل به ذوات نورانی اهل بیت مستجاب می شده است شاهد دیگری بر برتری آنان بر انبیای است. 📚بحار الانوار ج26 ص319 باب7 7⃣روایات متعدد دیگری نیز می گوید که انبیائ اولوالعزم با محبت به اهل بیت به مقام اولوالعزمی رسیدند نیز شاهد بر این مدعاست. 📚بحار الانوار ج26 ص267 باب6 8⃣روایات متعدد دیگری نیز صریحا در برتری امامان بر همگان وارد شده است. 🔶پیامبر گرامی فرمود: «تو ای علی و امامان از ذریه تو برگزیدگان خدا از تمام خلائق هستید» 📚عیون الاخبار ج2 ص58 🔶وفرمود: «خداوند نظری به اهل دنیا کرد و مرا از میان تمام آنان برگزید و دو مرتبه نظر کرد و علی را از میان تمام آنان برگزید و سه مرتبه نظر کرد امامان از ذریه علی را از میان همگان برگزید» 📚الفقیه ج4 ص374 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
📈ادامه پاسخ 👇👇👇 👌خداوند نیز در قرآن تصریح می کند که مقام امامت از مقام نبوت برتر و بالاتر است. 🔷بقره124 🗯در تفسیر نمونه چنین آمده است؛ «مقام نبوت یعنی دریافت وحی از خداوند و مقام رسالت یعنی مقام ابلاغ وحی وتبلیغ ونشر احکام خداوند وتربیت نفوس از طریق تعلیم واگاهی بخشیدن و مقام امامت یعنی رهبری وپیشوایی خلق .درواقع امام کسی است که با تشکیل حکومت الهی وبدست آوردن قدرتهای لازم سعی میکنند احکام خدا را عملا اجرا وپیاده نماید واگر هم نتواند رسما تشکیل حکومت دهد تا آنجا که در توان دارد در اجرای احکام می کوشد.وظیفه امام اجرای دستورات الهی است در حالی که وظیفه رسول ابلاغ این دستورات می باشد وبه تعبیر دیگر رسول "ارائه طریق" می کند ولی امام "ایصال به مطلوب "می نماید ❗ناگفته پیداست که بسیاری از پیامبران مانند پیامبر اسلام هر سه مقام را داشتند، هم دریافت وحی می کردند، هم تبلیغ فرمانهای الهی وهم در تشکیل حکومت واجرای احکام تلاش می کردند وهم از طریق باطنی به تربیت نفوس می پرداختند» 📚تفسیر نمونه،ج1 ص440 👌به مقتضای ادله بالا مقام امامان اهل بیت از تمام انبیای گذشته برتر و بالاتر است .چه آنانی که به منصب امامت رسیدند و چه آنانی که نرسیدند . ❗️اگر چه آنان مناصب نبوت و رسالت را نداشتند اما مقام و جایگاه آنان از کسانی که این مناصب را داشته اند برتر و بالاتر بوده است . 👌بنابراین اشکال شما وارد نمی شود که چگونه امامان که نبی و رسول نبوده اند بر کسانی که هم نبی بوده اند و هم رسول و هم امام برتری دارند زیرا برتری در مقام است نه در منصب و مقام و جایگاه امامان از کسانی که دارای منصب نبوت و رسالت و حتی امامت بوده اند برتر و بالاتر است به غیر از پیامبر اسلام که سید فرزندان آدم است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔مرگ صد ساله و زنده شدن دوباره ؛ ✅سوره البقرة أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [259] ⚡️يا مانند آن كس كه به دهى رسيد. دهى كه سقفهاى بناهايش فروريخته بود. گفت: از كجا خدا اين مردگان را زنده كند؟ خدا او را به مدت صد سال ميراند. آنگاه زنده‌اش كرد. و گفت: چه مدت در اينجا بوده‌اى؟ گفت: يك روز يا قسمتى از روز. گفت: نه، صد سال است كه در اينجا بوده‌اى. به طعام و آبت بنگر كه تغيير نكرده است، و به خرت بنگر، مى‌خواهيم تو را براى مردمان عبرتى گردانيم، بنگر كه استخوانها را چگونه به هم مى‌پيونديم و گوشت بر آن مى‌پوشانيم. چون قدرت خدا بر او آشكار شد، گفت: مى‌دانم كه خدا بر هر كارى تواناست. (259) 🍃باز هم قصه ای بی نام و بی تاریخ و بی ذکر محل و بی هیچ تایید تاریخی. 🌿جالب اینجاست در آیه گفته شده که تو را نشانه ای برای مردم قرار می دهیم. کجاست و کو این نشانه ؟؟ 🍃در کجای این جهان قرار دارد ؟؟ تا مردم آنرا ببینند و عبرت گیرند. 💠💠 👌داستان هایی که قرآن ذکر می کند از آنجایی که از جانب خداوند حکیم است ، بی هیچ شرط و اشکالی مورد قبول است چرا که گفتن يا از جهل و نادانى و بى‏ خبرى از واقعيت‏ها، سرچشمه مى‏ گيرد، يا از ضعف و ناتوانى و احتياج، و چون هيچ‏يك از اين صفات در ذات پاك خداوند راه ندارد او از همه‏ صادق‏تر است. دروغ گفتن حتّى درباره يك انسان عادى از زشت‏ ترين كارها محسوب مى‏ شود، بلكه سرچشمه غالب زشتى ‏ها است و نشانه بارزى از انحطاط شخصيت است، مسلماً چنين كارى در مورد خداوند از هر نظر قبيح است كه العياذ باللَّه سخنى به دروغ گويد، يا وعده‏ اى نادرست دهد ، لذا می فرماید ؛ «و كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟!». ( نساء 87 ) « و كيست كه در گفتار و وعده ه ايش، از خدا راستگوتر باشد؟!» ( نساء 122) 📚پیام قرآن ج 4 ص 442 ❕بنابراین لزومی ندارد که برای یقین به قصص قرآن به دنبال مبنای تاریخی باشیم ، چرا که این قصص از جانب خداوندی صادر شده است که احتمال کذب و دروغگویی در مورد او نمی رود ، و از سوی دیگر نقل های تاریخی همواره خالی از تحریفات و دگرگونی ها و زیاده و ها نمی باشد ، آنچه می تواند تکیه گاه اصلی در این رابطه قرار گیرد ، نقل کسانی است که از کذب و خطا در سخن مصون و معصوم هستند و آنان جز خداوند و معصومین ،کسان دیگری نیستند . 🔸 👇 🔸 👇 ❕با این وجود ، نقل های تاریخی قرآن همواره از جانب تاریخ نیز تایید شده است و در رابطه با قضیه مذکور مسلمان می نویسند ؛ « آيه اشاره به سرگذشت كسى مى‏ كند كه در اثناى سفر خود در حالى كه بر مركبى سوار بود و مقدارى آشاميدنى و خوراكى همراه داشت از كنار يك آبادى گذشت در حالى كه به شكل وحشتناكى در هم ريخته و ويران شده بود و اجساد و استخوانهاى پوسيده ساكنان آن به چشم مى ‏خورد هنگامى كه اين منظره وحشت ‏زا را ديد گفت چگونه خداوند اين را زنده مى ‏كند؟ در اين هنگام خداوند جان او را گرفت و يكصد سال بعد او را زنده كرد و از او سؤال نمود چقدر در اين بيابان بوده ‏اى؟ او كه خيال مى‏ كرد مقدار كمى بيشتر در آنجا درنگ نكرده فورا در جواب عرض كرد: يك روز يا كمتر! به او خطاب شد كه يكصد سال در اينجا بوده ‏اى اكنون به غذا و آشاميدنى خود نظرى بيفكن و ببين چگونه در طول اين مدت به فرمان خداوند هيچگونه تغييرى در آن پيدا نشده است ولى براى اينكه بدانى يكصد سال از مرگ تو گذشته است نگاهى به مركب سوارى خود كن و ببين از هم متلاشى و پراكنده شده و مشمول قوانين عادى گشته و مرگ آن را از هم متفرق ساخته است سپس نگاه كن و ببين چگونه اجزاى پراكنده آن را جمع ‏آورى كرده و زنده مى‏ كنيم او هنگامى كه اين منظره را ديد گفت مى‏ دانم كه خداوند بر هر چيزى توانا است يعنى هم اكنون آرامش خاطر يافتم و مساله رستاخيز مردگان در نظر من شكل حسى به خود گرفت . آن «قريه»، طبق بسيارى از نقل ها ، «بيت المقدس» بوده و اين ماجرا بعد از ويرانى آن به «بخت النصر» واقع شد. و همینطور در بسیاری از نقل ها آمده است كه او «عُزَيْر» پيامبر معروف بنى ‏اسرائيل بود، در بعضى نيز آمده است كه او «ارْميا» يكى ديگر از پيامبران بنى ‏اسرائيل بود، بعضى هم نام او را «خِضْر» و بعضى «إشْعيا» ذكر كرده ‏اند.
🔸شما می توانید جریان فوق را در کتب ذیل ببینید ؛ 📚مجمع البیان ج 1 و 2 ص 370 _ تفسیر القمی ج 1 ص 86_ تفسیر العیاشی ج 1 ص 140_ الاحتجاج ص 343_ تفسیر البرهان ج 1 ص 529 _ تفسیر الطبری ج 1 ص 666_ تفاسیر روح المعانی ، روح البیان ، مفاتیح الغیب ، قرطبی ، نورالثقلین ذیل آیه 259 بقره https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
سوال مبنای تاریخی قصص قرآن چیست؟ چرا قصص قرآنی در تواریخ نیست مثلا ماه،سال،روز و معادل اتفاقات تاریخی قرآن در تاریخ نیست؟ ✅پاسخ به یقین قران یک کتاب تاریخی نیست اما به دلایل مختلفی بحث های تاریخی فراوان دارد .قسمت مهمی از مباحث تربیتی و مواعظ و اندرزها،بشارتها و بیم ها و امیدهای قرانی در قالب مسائل تاریخی بیان شده است ❗️اصولا مباحث تاریخی قران دارای ویژگی های زیر است : 1⃣تکیه بر قسمت های حساس 2⃣خالی بودن از هر گونه حشو و زائد 3⃣خالی بودن از تناقض و تضاد و ناهماهنگی 4⃣جداسازی حقایق تاریخی از افسانه ها ❗️همیشه تاریخ با افسانه هایی دروغین امیخته بوده است از جمله عوامل ان سرگرمی و ارضای عواطف کودکانه و تحریک تخیلات و ایجاد جاذبه های دروغین بوده است بطوریکه افسانه ها و اسطورها بخش مهمی از تواریخ پیشینیان و رکن اصلی آن را تشکیل می دهد 📚پیام قران، ایت الله مکارم ،ج8 ص207 ❗️با این توضیح چگونه می توان توقع داشت که داستان های قرانی با تواریخ کاملا هماهنگ باشد 👌صحت داستان ها و قصص قرانی با اثبات اعجاز قران ثابت می شود .وقتی ثابت شد که قران از ناحیه خداوند است و خداوند راوی قصص موجود در قران است شکی در صحت ان قصص باقی نمی ماند هرچند ان داستان ها در تواریخ نیامده باشد ❗️از سوی دیگر چنان نیست که از قصص قرانی اساسا در تواریخ خبری نباشد 👌نویسندگان مسلمان با تالیف کتب متعدد اقدام به تطبیق داستان های قرانی با تواریخ کرده اند و ریشه قصص قرانی را در تواریخ اثبات کرده اند که از جمله می توان به کتاب « بررسی تاریخی قصص قران» اثر محمد بیومی مهران اشاره کرد که به فارسی در چهار جلد ترجمه شده است 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔وحشت الله محمد از رابطه با پدر و برادر؛ ⚡️طبق آیه ۲۳ توبه اسلامگرایان نباید با پدر و برادران خود که اعتقادی به اسلام ندارند دوستی برقرار کنند و اگر اینکار را کنند از ستمکارانند ، آیا چنین چیزی معقول است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد هر گاه پدران و برادران شما كفر را بر ايمان ترجيح دهند آنها را ولى (و يار و ياور و تكيه گاه) خود قرار ندهيد و كسانى كه آنها را ولى خود قرار دهند ستمگرند. بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما و اموالى كه به دست آورده ‏ايد و كه از كساد شدنش بيم داريد و مساكن مورد علاقه شما، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است در انتظار اين باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيت نافرمانبردار را هدايت نمى ‏كند.» 🔰بقره 23_24 👌آنچه در آيات فوق مى‏ خوانيم مفهومش بريدن پيوندهاى دوستى و محبت با خويشاوندان و ناديده گرفتن سرمايه ‏هاى اقتصادى و سوق دادن به ترك عواطف انسانى نيست، بلكه منظور اين است كه بر سر دوراهي ها نبايد زن و فرزند و مال و مقام و خانه و خانواده مانع از اجراى حكم خدا و گرايش به جهاد گردد و انسان را از هدف مقدسش باز دارد. لذا اگر انسان بر سر دو راهى نباشد هر دو بر او لازم است. ❕در آيه 15 سوره لقمان در باره پدران و مادران بت‏ پرست مى‏ خوانيم ؛ «وَ إِنْ جاهَداكَ عَلى‏ أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً » « اگر آنها به تو اصرار دارند كه چيزى را كه شريك خدا نمى ‏دانى براى او شريك قرار دهى هرگز از آنها اطاعت مكن ولى در دنيا با آنها به نيكى رفتار كن » ❕معمر بن خلاد می گوید از امام رضا علیه السلام سوال کردم که آیا می توانم برای پدر و مادر کافرم دعا کنم ؟ امام علیه السلام داد ؛ « برای آنها دعا کن و برایشان صدقه بده و اگر زنده هستند با آنها مدارا و احسان کن ، چرا که پیامبر خدا فرمود من به رحمت شده ام نه به عقوق » 📚الکافی ج 2 ص 159 ❕زكريّا بن ابراهيم می گوید ؛ « من مسيحى بودم و اسلام آوردم و حج گزاردم. آن گاه نزد امام صادق عليه السلام رفتم و گفتم: من بر دين مسيح بوده‏ ام كه حال، اسلام آورده‏ ام ...پدر و مادرم و خانواده‏ ام هستند و مادرم نابيناست. من با آنها هستم‏ ... 👌امام فرمود ؛ «باكى نيست. مراقب مادرت باش و به او نيكى كن، و اگر از دنيا رفت، او را به ديگرى وا مگذار. تو خود، كار [تدفين‏] او را به عهده بگير » ❕زکریا می گوید ؛ « هنگامى كه به كوفه رسيدم، به مادرم محبّت كردم و خودم به او غذا مى‏ دادم و جامه و سرش را از شپش، پاك مى‏ كردم و به او خدمت مى ‏نمودم. مادرم به من گفت: اى پسركم! تو وقتى بر دين من بودى، اين‏چنين با من رفتار نمى‏كردى. اين، چه رفتارى است كه پس از مهاجرتت و پذيرش اسلام در تو مى‏ بينم؟ گفتم: مردى از فرزندان پيامبرمان، مرا به اين رفتار، فرمان داده است...گفت: فرزندم ، دين تو، بهترين دين است. آن را بر من عرضه كن. من آن را بر او عرضه كردم و او_ اسلام را پذيرفت‏...» 📚الکافی ج 2 ص 160 👌همینطور ادله لزوم رعایت صله رحم عام است و دستور به برقراری ارتباط با خویشاوندان حتی در صورتی هم که نباشند را می دهد ؛ 📚بحار الانوار ج 71 ص 87 باب 3 ❕و به صورت کلی اسلام دستور به حسن معاشرت با تمام غیر مسلمین اعم از خویشاوند و غیر آنها را می دهد مگر کسانی از آنها که در حال دشمنی با اسلام و مسلمین باشند که می توانید گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 🍀https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1378 👌بنابراین به هیچ عنوان این ادعا که اسلام دستور به بریدن از اقوام کافر می دهد ، و فرقی بین کافر حربی و غیر حربی نمی گذارد ، نمی باشد ، https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔وقتی قرآن را می خوانیم، درک می‌کنیم که آنچه که داعش امروزه انجام می‌دهند، دقیقا طبق کتاب قرآن می‌باشد ولی بسیاری از مسلمین را مشاهده می شود که بدون کوچکترین اطلاعی می گویند که آنان ارتباطی با اسلام ندارند! آیه ۲۹ سوره توبه : : قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ الهی قمشه ای : (ای اهل ایمان) با هر که از اهل کتاب (یهود و نصاری) که ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده‌اند و آنچه را الله و رسولش حرام کرده حرام نمی‌دانند و به دین حق (اسلام) نمی‌گروند قتال و جنگ کنید تا آن‌گاه که با دست خود با تواضع جزیه دهند. ⚡️طبق این آیه، الله از مسلمین می‌خواهد که با کسانی که به اسلام و روز قیامت اعتقادی ندارند و اسلام را هم قبول نمی‌کنند بجنگند و قتال کنند تا جزیه بدهند. آیا عقلانی و عادلانه است که با کسانی که معتقد به اسلام نیستند، فقط به این علت جنگید؟ امروزه گروه های اسلامی نیز دقیقا با همین دیدگاه بمب‌گذاری می کنند و غیر مسلمانان را به قتل می‌رسانند. آیا اسلام می‌تواند پیام‌آور صلح و عدالت و آرامش برای بشریت باشد؟ 💠💠 👌حکم کلی اسلام رابطه مسالمت آمیز با تمام کسانی است که اسلام را نپذیرفته اند ، مگر کسانی از غیر مسلمین که سعی بر آن دارند که اسلام و مسلمین را از بین برده و با دشمنی کردن ها و توطئه کردن ها اقدامات تخریبی خود را در قبال مسلمین انجام می دهند . آیه یاد شده ناظر به چنین افرادی از اهل کتاب است ، کسانی چون بنی نضیر و بنی قریظه در داخل سرزمین اسلامی زندگی می کردند و در کنار آنکه آموزه های کتاب آسمانی خود را پشت سر انداخته و گرفتار انحرافات عدیده فکری و اعتقادی و عملی شده بودند ، با همکاری مشرکین سعی در نابودی اسلام وضربه زدن به مسلمین داشتند ، خداوند در قبال چنین کسانی از اهل کتاب ، دستور به مقابله به مثل و نبرد دفاعی می دهد تا با دسیسه های آنان ، اسلام دچار زوال نشود . ❕اما کسانی از غیر مسلمین که جزء دشمنان مسلمین نیستند و سعی در براندازی اسلام و نظام مسلمین را ندارند شامل خطاب زیر می شوند که می فرماید ؛ «خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمى ‏كند چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد . تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى ‏كند؛ كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند، (و كسانى كه) به بيرون راندن شما كمك كردند، و هر كس با آنها رابطه دوستى داشته باشد ستمگر است.» ( ممتحنه 8_9) ❕و می فرماید ؛ «با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند؛ و (به آنها) بگوييد:" ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آورده ‏ايم، و معبود ما و شما يكى است و ما در برابر او تسليم هستيم."» ( عنکبوت 46) 🔸علی علیه السلام در فرمان معروف به مالك اشتر مى ‏فرمايد ؛ «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّنده ‏اى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروه ‏اند: يا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو»! 📚نهج البلاغه نامه 53 👌 تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره همزيستى محبّت‏ آميز نسبت به غيرمسلمانان پيدا نمى‏ شود و با توجّه به اينكه على عليه السلام در اين فرمان اين محبّت و مدارا و رحمت و لطف را وظيفه رئيس حكومت اسلامى مى‏ شناسد، تكليف افراد يك جامعه در مقابل يكديگر كاملًا روشن مى‏ شود. ❕ در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم كه: «على عليه السلام با يك كافر ذمّى همسفر بود، ذمّى از آن حضرت پرسيد:" شما عازم كجا هستيد؟" فرمود:" كوفه"، هنگامى كه آن مرد ذمّى سر دو راهى از على عليه السلام جدا شد، اميرمؤمنان نيز همراه او آمد، مرد ذمّى گفت:" مگر نفرمودى كه شما عازم كوفه هستى؟!" فرمود:" آرى چنين است"، عرض كرد:" پس چرا راه كوفه را رها كردى؟" فرمود:" دانسته اين كار را كردم!"، عرض كرد:" پس چرا با اين كه مى‏ دانستى چنين كردى؟" فرمود:" اين از كمال حسن معاشرت است كه انسان هنگامى كه همسفرش از او جدا شد، كمى او را بدرقه كند، اين گونه پيامبر ما به ما دستور داده است". مرد ذمّى ازروى تعجّب پرسيد:" راستى چنين است؟!" امام فرمود:" آرى، مرد ذمّى گفت: بنابراين كسانى كه از او پيروى مى‏ كنند به خاطر همين اعمال بزرگوارانه اوست، و من گواهى مى‏ دهم كه به دين توام » 📚بحار الانوار ج 41 ص 53 🔸ادامه 👇 🔸ادامه 👇 👌پیامبر گرامی فرمود: « هر کس بر غیر مسلمانی که
پیمان دوستی و همزیستی با مسلمین دارد ستم کند یا به او بیش از توانش تکلیف نماید در روز قیامت من خودم طرف حساب او هستم و حق او را مطالبه می کنم» 📚فتوح البلدان ص167 ❕هنگامى كه به امام اميرالمؤمنين عليه السلام خبر داند كه غارت گران سپاه معاويه به شهر مرزى انبار ريخته و نماينده آن حضرت، حسّان بن حسان را كشته و اموال مسلمانان و غير مسلمانان را غارت كرده‏اند، مردم را به جهاد دعوت فرمود، و خطبه معروف جهاد را خواند، و در اثناء اين خطبه چنين بيان كرد ؛ « به من خبر رسیده است که مردان سپاه معاویه به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمانی که معاهد بوده و باید جان و مالش در پناه اسلام محفوظ بماند وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارهای انان را از تنشان بیرون کشیده اند اگر به خاطر این حادثه دردناک مسلمانی از روی تاسف دق کند و بمیرد ملامت نخواهد شد بلکه از نظر من سزاوار است» 📚نهج البلاغه خطبه27 🔸در اينجا امام عليه السلام زنان معاهد غير مسلمان را همطراز زنان مسلمان در لزوم دفاع از آنها قرارداده، و از غارت اموال آنان آن چنان ناراحت شده كه مى ‏فرمايد: «اگر كسى اين خبر را بشنود و از اندوه و غصّه بميرد، جاى سرزنش ندارد!»تعبيرى از اين گوياتر درباره دفاع از حيثيّت اهل ذمه و جان و مال و ناموس آنها پيدا نمى‏شود. 🗯در حدیث دیگری آمده است که « در عصر امیر مومنان حضرت پیرمرد نابینایی را دید که در کوچه ها گدایی و تقاضای کمک از مردم می کند . حضرت تعجب کرد که چرا باید در کشور اسلامی چنین صحنه ای مشاهده شود . به حضرت گفتند او یک مسیحی است که مسلمانان از کمک به او دریغ می دارند.علی علیه السلام ناراحت شد و فرمود: « هنگامی که قوی و نیرومند بود از نیروی او استفاده کردید اما اکنون که پیر و ناتوان شده رهایش کردید » از بیت المال مسلمین به او انفاق کنید و برای او حقوقی قرار دهید . 📚التهذیب ج6 ص292 _ وسائل الشیعه ج15 ص66 🔸غیرمسلمین در حقیقت چهار گروه اند ؛ 1⃣ اقليت هايى هستند كه در داخل كشورهاى اسلامى زندگى مى‏ كنند و مشمول قوانين آن كشور اند، و حكومت اسلامى متعهد است جان و مال و ناموس آنها را حفظ كند، و از حقوق آنها دفاع نمايد؛ و آنها مالياتى به حكومت هاى اسلامى مى ‏پردازند كه همان ماليات را مى‏توان به جاى ماليات جزيه حساب كرد، زيرا جزيه از مادّه جزاء به معنى چيزى است كه حكومت اسلامى به عنوان هزينه و پاداش دفاع از آنها مى‏ گيرد، و اينها همان «اهل ذمّه» هستند که توضیحات مفصل تر در این رابطه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1377 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9179 2⃣كشورهايى هستند مانند اسرائيل و آمريكا كه در حال حاضر با مسلمين در حال جنگ‏اند، و از هيچ گونه كارشكنى بر ضدّ آنها كوتاهى نمى‏ كنند، اينها كافران حربى هستند كه ما هيچ گونه تعهّدى در مقابل آنها نداريم. 3⃣ غير مسلمانانى هستند كه با ما مناسبات دوستى دارند، و سفير با ما مبادله كرده ‏اند، و گاه پيمان هاى تجارى و اقتصادى و فرهنگى با آنها داريم، يا از طريق سازمان هاى بين المللى در برابريكديگر تعهدّهايى سپرده‏ايم؛ همه اينها مصداق «معاهد» هستند و بايد طبق تعهّداتى كه با آنها به طور مستقيم يا غير مستقيم- از طريق سازمان هاى بين المللى- داريم رفتار كنيم، و احترام متقابل را رعايت نماييم. (بسيارى از كشورهاى اروپايى و آسيايى را مى‏ توان در اين گروه نام برد). 4⃣ممكن است كشورهايى باشند كه نه در حال جنگ‏اند و نه پيمانى با ما دارند، نه سفير با آنها مبادله كرده‏ ايم، نه معاهده‏اى با آنها داريم؛ ولى نه آنان مزاحم ما هستند و نه ما مزاحم آنها، در برابر چنين كشورهايى نيز ما بايد رعايت اصول انسانى و اخلاقى را داشته باشيم. 💠دستور اسلام به جهاد و نبرد در قبال گروه دوم می باشد که سعی در از بین بردن اسلام را دارند ، جهاد با آنان از نوع جهاد دفاعی و حفاظت از جان و مال و ناموس است که همه عقلا بر وجود و اتقان آن اتفاق دارند . 📚پیام قرآن ج 10 ص 364 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman