⁉️سوال
کانال کلمه در پست جدیدش میگه شیعه ساخته دست عبدالله بن سبا یهوی است و وجود نداشته بعد از اون هم همین افراد که خودشون رو شیعه معرفی میکردن حسین رو تو کربلا کشتن پاسخ بدید برای ادمینش بفرستم
✅پاسخ:
در زمان خود حضرت رسول شیعه وجود داشته است وبه پیروان حضرت علی شیعه گفته می شده است.
❗اثبات مطلب طبق کتب اهل سنت
پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود:
"ای علی تو وشیعیانت در بهشت خواهید بود"
📚میزان الاعتدال،ج1 ص421
❗خداوند در قرآن می فرماید:
"کسانی که ایمان آوردند وعمل صالح انجام دادند بهترین موجودات هستند"( بینه 6)
❗پیامبر گرامی در تفسیر آیه فرمود:
"یا علی مراد از آیه تو وشیعیانت هستید"
📚در المنثور،ج6 ص379
📚روح المعانی،ج30 ص207
📚شواهد التنزیل،ج2 ص356
📚تفسیر طبری،ج30 ص146
❗ومنابع فراوان دیگر
ویا فرمود:
"در روز قیامت تو ای علی وشیعیان تو راضی هستند ودشمنانت ناراحت وخشمناک"
📚صواعق المحرقه،ص159
📚کنزالعمال،ج15 ص137
❗ابن ابی الحدید درمورد سلمان می گوید:
"سلمان از شیعیان وپیروان واصحاب خاص علی بود"
📚شرح نهج البلاغه،ج18 ص39
🔷ابن خلدون در تاریخش می اورد:
« گروهی از صحابه از شیعیان علی بودند و او را برای خلافت نسبت به دیگران سزاوارتر می دانستند مانند زبیر ،عمار ،یاسر،مقداد و...»
📚تاریخ ابن خلدون ،ج3 ص215
❗جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب سوالات ما،حسین تهرانی،ص459 بخش 15 "پیدایش مذهب شیعه"
🗯ما می گوییم اساسا واژه ای به نام اهل سنت در اسلام وجود نداشته است تنها در دوره عثمان پیروان خلفا از واژه هایی همچون شیعه عثمان ،یا علی دین عثمان استفاده می کردند .پس از پایان قرن دوم به تدریج بر پیروان احمد بن حنبل و بالتبع پیروان مکتب خلفا واژه اهل سنت به کار می رفت
📚شبهات غدیر،عصیری،ج2 ص179
🔵اما انچه می گویند که شیعه ساخته دست یک یهودی به نام عبدالله بن سبا است:
🗯سازنده اصلی این داستان طبری می باشد که در تاریخش این جریان موهوم را نقل می کند
📚تاریخ طبری،ج3 ص378
🔵اشکالات این داستان:
1⃣چگونه می توان باور کرد که یک یهودی در زمان خلافت عثمان از صنعا بیاید و مسلمان شود و بزرگان صحابه و تابعین را بفریبد و بر ضد خلافت عثمان بشوراند
⁉️ایا این سخن قصه کرامت مسلمین و صحابه و تابعین را که اهل سنت به ان معتقد هستند زیر سوال نمی برد
2⃣روایات طبری از کسانی نقل شده است که قابل استناد نیست
🔶سری: طبری از او نقل روایت می کند که مردد بین دو نفر است یکی سری بن اسماعیل که مورد تضعیف واقع شده است
📚میزان الاعتدال ج2 ص117
❗️ودیگری سری بن عاصم که او نیز مردود است
📚لسان المیزان،ج3 ص12
🔶ب: شعیب بن مقصود که مجهول است
📚میزان الاعتدال ج2 ص275
🔶ج: سیف بن عمر: که گفته اند راوی مجعولات است و به کفر متهم بوده است
📚تهذیب التهذیب،ج4 ص255
❗️برخی از علما معتقدند اساسا عبدالله بن سبا یهودی وجود خارجی نداشته است و افسانه است
📚الغدیر ج9 ص220
🔷اما در مورد انچه که گفته اند شیعیان امام حسین را به شهادت رساندند:
⁉️در ابتدا از آنها می پرسیم تعریفی برای شیعه وغیر شیعه ارائه دهند تا ما بدانیم آنان به چه کسی می گویند شیعه وبه چه کسی می گویند غیر شیعه.
❗️اگر در فرهنگ آنان شیعه همان پیروان وهواداران ابوسفیان، معاویه ویزیدیان است وکسانی که راه را برحسین بستند وزن وفرزند اورا به اسارت بردند وحسین را شهید کردند دراین صورت آن قاتلین وجنایتکاران شیعه بودند وشهدای کربلا غیر شیعه بودند.
اما اگر شیعه را به معنای پیرو ومخلص ومطیع امام معنی کنیم دراین صورت جدا این سخن خنده دار است.
❗️امام حسین قاتلانش را چنین معرفی می کند:
"وای بر شما ای شیعیان ال ابوسفیان اگر دین ندارید واز روز معاد نمی هراسید دست کم در دنیای خود آزاده باشید "
📚لهوف،ص71
🗯آری اگر مراد از شیعیانی که قاتلان امام حسین بودند شیعیان ابوسفیان، یزید وشمر است سخن آنان درست است که قاتلان حسین شیعه بودند اما شیعه خاندان ابوسفیان
🗯به این نکته نیز باید توجه کرد :
♦️شهر کوفه سال ها قبل از واقعه کربلا از شیعیان خالی شده بود چنان که در روایات آمده است که وقتی حضرت علی به کوفه آمد به امام حسن دستور داد تا بین مردم ندا دهد که در مساجد نماز تراویح نخوانند وقتی کوفیان این سخن را شنیدند فریادشان بلند شد که می گفتند:"وای عمر!وای عمر!
امام علی به حسن فرمود حال که چنین است رهایشان کن
📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج12 ص178
📚وسایل الشیعه،ج5 ص192
♦️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#حد_سرقت
🤔#پرسش
❔کانال های ضد دین این شبهه را کردند که امام علی دست کسانی که از بیت المال دزدی می کردند را قطع نمی کرد آنگاه دست #کودکانی را که دزدی می کردند را قطع می کرد ❗️این سخن چقدر سندیت دارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که دزدی کردن گناهی بس بزرگ است تا جایی که پیامبر گرامی فرمود ؛
« مومن #هیچگاه سرقت و دزدی نمی کند »
📚وسائل الشیعه ج 28 ص 242
👌و فرمود ؛
« در هر خانه ای که مال سرقتی و دزدی وارد شود ، آن خانه #خراب می شود »
📚امالی صدوق ص 325
👌قرآن درباره حد سرقت می فرماید ؛
« دست مرد و زن دزد را به کیفر #عملی که انجام داده اند به عنوان یک مجازات الهی قطع کنید و خداوند توانا و حکیم است » ( مائده 38)
👌روایاتی که آیه فوق را تفسیر کرده اند ، تصریح دارد که برای قطع دست سارق باید حدود بیست شرط محقق شود و چنان نیست که دست هر سارقی قطع شود که #تفصیل آن را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3208
❕یکی از مواردی که دست دزد در صورت سرقت قطع نمی شود جایی است که سارق از مالی که در آن #سهم دارد مانند غنیمت یا بیت المال به اندازه سهم خودش دزدی کند ، در چنین جایی سارق مورد تعزیر و مجازات قرار می گیرد اما دستش #قطع نمی شود که مستندات مشروعیت تعزیر را می توانید در نمایه زیر بخوانید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6272
🔹امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« مردی را که از بیت المال دزدی کرده بود ، به نزد علی علیه السلام آوردند ، علی علیه السلام فرمود دست او قطع نمی شود چرا که برای او نصیب و سهمی از بیت المال بوده است »
📚الکافی ج 7 ص 231
👌این روایت در جایی است که سارق به اندازه سهمش از بیت المال دزدی کرده است ، اما اگر بیشتر از اندازه #سهمش دزدی کرده باشد ، به تصریح روایات دیگر دستش قطع می شود ؛
📚التهذیب ج 10 ص 129 _ وسائل الشیعه ج 28 ص 289
👌بنابراین چنین نیست که بگوییم دست کسانی که از بیت المال دزدی می کنند قطع نمی شود زیرا در صورتی این حکم #صادق است که اولا فرد سارق از بیت المال سهمی داشته باشد و دیگر آنکه بیشتر از سهمش دزدی نکند .
❕اما اگر کودکی که به سن #بلوغ نرسیده است ، دزدی کند ، در رابطه با او امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« برای بار اول بخشیده می شود ، و برای بار دوم هم بخشیده می شود ، و در مرحله سوم تعزیر ( و تنبیه بدنی ) می شود و در مرحله چهارم اطراف انگشتانش قطع می شود و در مرحله #پنجم پایین تر از آن قطع می شود »
📚الکافی ج 7 ص 232
👌روشن است که حد سرقت در صورتی بر کودکان جاری می شود که شرایط آن را که در بالا به آن اشاره کردیم داشته باشند . بنابراین کودکان به صورت مطلق مورد حد #سرقت قرار نمی گیرند ، بلکه پس از تکرار سرقت و پند نگرفتن و توجه نکردن به قبح آن ، مورد تنبیه و #مجازات قرار می گیرند .
❕روایاتی که اشاره به تنبیه کودکان سارق توسط علی علیه السلام دارد ، بر پایه روایت فوق ، همه بعد از #تکرار سرقت بوده است نه آنکه علی علیه السلام ابتداءا حد سرقت را بر آنان جاری کند ؛
📚وسائل الشیعه ج 28 ص 293 باب 28
❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« علت #قطع دست سارق آن است که این عمل به عنوان مجازاتی برای ترک سرقت در نظر گرفته شده است ، و سارق با دست خودش تن به سرقت می دهد ، و این مجازات عبرتی است برای دیگران تا اقدام به تصرف اموال دیگران از راه حرام نکنند ، چرا که در چنین عملی انواع فساد و فناء وجود دارد ، سرقت کردن حرام شده است زیرا موجبات #فساد اموال و قتل جان ها را فراهم می سازد و تنازع و درگیری و انواع حسادت ها را در پی خواهد داشت ، و با سرقت کردن دیگر تجارت و صناعات در زندگی بشر بسته می شود »
📚عیون الاخبار ج 2 ص 96
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
♦️پاسخ به متن منتشر شده در کانال ضد دین انجمن خرد گرایان ( دریافتی از یکی از کاربران)
💦دشمنی شدید محمد ، پیامبر اسلام با ایرانیان با سند صحیح
🍃رسول الله گفت : لا تقوم الساعه حتی تقاتلوا خوزا و کرمان قوما من اعاجم حمر الوجوه ، فطس الانوف ، صغار العین ، کان وجوههم المجان المفرطه.
✍ترجمه : قیامت برپا نخواهد شد تا زمانی که شما ( منظور اعراب مسلمان ) مردم خوزستان را که از عجم ها (فارس ها) هستند بکشید.
آنها چهره هایی قرمز و بینی هایی فرو رفته ، چشم هایی کوچک دارند و صورت هایشان مانند سپرهایی ضخیم و کفش هایشان از مو ساخته شده است.
📚منابع :
🔶البدایه و النهایه از ابن کثیر ج6 ص 250
🔷تاریخ اسلام از ذهبی ج1 ص 378
🔶صحیح ابن حبان ج 15 ص 144
🔷صحیح بخاری ج 4 ص 174
🔶مستدرک سفینه بحار از نمازی ج3 ص223
🔷بحارالانوار از مجلسی ج 18 ص 122
🔶اعلام الوری ج 1 ص 89
🔷مستدرک علی صحیحین از حاکم نیشابوری ج4 ص 523
🔶الاحسان فی تقریب صحیح ابن حبان ج15 ص 144
💥چهار عالم بزرگ هم این روایت را تصحیح کردند.
1) شیخ آلبانی
2)شمس الدین ذهبی
3)حاکم نیشابوری
4)شعیب ارنووط
📈اسکن این سند👇👇
✅پاسخ
♦️توجه به چند نکته لازم است
1⃣در روایات ما فراوان از ایرانیان تمجید شده است .
♦️در روایتی امده است که پیامبر گرامی فرمود:
« اگر ایمان معلق در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند»
📚بحار الانوار ج58 ص230
♦️در روایت دیگر امده است :
« اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند»
📚قرب الاسناد؛ ص109
❗️روایتی در ذیل ایه 54 مائده که می فرماید:
« ای مومنان هر کس از شما که از دینش برگردد خداوند به زودی قومی به عرصه اورد که دوستشان می دارد و انان نیز اورا دوست می دارند»
♦️در تفسیر مجمع البیان امده است که از پیامبر درباره این ایه سوال میشود .حضرت دست بر شانه سلمان می زند و می فرماید:
« سلمان و همانندان او ( ایرانیان) مراد ایه هستند .اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا خواهند کرد»
📚مجمع البیان ج3 ص357
❗️در مدح ایرانیان روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع کنید که بحار الانوار 57 ص201 باب 36
2⃣روایت مورد استدلال کانال های ضد دین عموما در کتب اهل سنت امده است و اگر کتب شیعه ان را اورده اند به صورت مرسل بوده و به نقل از کتب اهل سنت بوده است راوی داستان ابوهریره است که در کذاب بودن او شکی نیست
♦️امام صادق فرمود:
« سه نفر پیوسته به پیامبر دروغ می بستند ؛ ابوهریره ؛ انس بن مالک ؛ و یک زن»
📚الخصال ج1 ص190
3⃣طبق مبانی اهل سنت نیز این روایت صحیح نیست زیرا راوی این داستان ابوهریره است .
♦️ابن ابی الحدید عالم بزرگ اهل سنت روایت می کند که حضرت علی فرمود:
« بدانید دروغگو ترین مردم بر رسول خدا ابوهریره است »
📚شرح نهج البلاغه ج4 ص68
♦️روایت کرده اند که عایشه نیز او را دروغگو می دانست
📚صحیح بخاری ج2 ص232
❗️وروایات به نقل پیامیر به مردم می گفت انگاه می گفت این از کیسه ابوهریره بود نه پیامبر
📚صحیح بخاری ج6 ص190
🔺ابوجعفر اسکافی می گوید:
« ابوهریره نزد استادان ما ناخالص و روایات او ناپسند است»
📚شرح نهج البلاغه ؛ ابن ابی الحدید، ج4 ص67
❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب سوالات ما؛ ص429
4⃣وبار دیگر دیدید که این کانال های ضد دین چگونه یک روایت ضعیف را صحیح معرفی می کنند تا به اسلام هجمه وارد کنند .
♦️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#دروغ_مصلحتی
🤔#پرسش
❔این که در اسلام دروغ گفتن به دشمن یا اصلاح ذات البین یا دروغ به همسر جایز شمرده شده به نظرتون غیر #منطقی نیست ❗️برخی مسخره میکنند که اگر اسلام آیینی الهی بود چنین احکامی در آن پیدا نمی شد ❕
💠#پاسخ💠
👌در کتاب اخلاق در قرآن #چنین آمده است ؛
❕با اين كه دروغ از مهمترين گناهان است و خطرات زيادى براى هر انسانى از نظر مادى و معنوى، فردى و اجتماعى دارد، ولى باز هم مواردى دارد كه به صورت استثناء در روايات اسلامى و سخنان فقها و علماى اخلاق به پيروى از آن #احاديث آمده است.
👌اين موارد عمدتاً عبارتند از؛
1- دروغ براى اصلاح ذات البين؛ 2- دروغ براى اغفال دشمن در ميدان جنگ؛
3- در مقام تقيّه؛ 4- براى دفع شرّ ظالمان؛ 5- در تمام مواردى كه جان و ناموس انسان به خطر مى افتد و براى نجات از خطر راهى جز توسل به دروغ نيست.
👌تمام موارد را مى توان در يك #قاعده كلى خلاصه كرد و آن اين كه هدفهاى مهمترى به خطر بيفتد و براى دفع آن خطرات، توسل به دروغ ضرورت داشته باشد، و به تعبير ديگر تمام اين موارد مشمول قاعده اهم و مهم است فى المثل انسان در چنگال جمعى متعصّب و بى منطق و بى رحم گرفتار مى شوند و از مذهب او سؤال مى كنند اگر حقيقت بگويد فوراً خون او را مى ريزند عقل و شرع در اينجا اجازه مى دهند كه انسان با پاسخ دروغين جان خود را از شرّ آنها نجات دهد.
❕ يا در مواردى كه اختلاف #شديدى در ميان دو نفر بروز كرده و انسان مى تواند با گفتن دروغى (مثلًا فلان كس به تو علاقه زياد دارد و بارها در پشت سر ذكر خير شما را مى گفت) صلح و صفا و آشتى در ميان آن دو برقرار سازد و امثال اين اهداف مهم، نه اين كه انسان به خاطر منافع شخصى و كارهاى جزئى متوسل به دروغ شود، و اين استثنائات ضرورى را دستاويزى براى توسل به دروغ سازد، و به بهانه استفاده از استثنائات دروغ براى هر موضوع جزئى دروغ بگويد.
👌در واقع #تجويز دروغ در اين موارد مانند حلال بودن خوردن مردار (اكل ميته) در موارد ضرورت است كه بايد به مقدار ضرورت و تنها در مواردى كه راهى جز آن نيست اكتفا شود ، دليل اين استثنائات علاوه بر قاعده عقلى بالا (قاعده اهم و مهم) روايات متعددى است كه منابع مختلف اسلامى از معصومين عليهم السلام نقل شده است.
1⃣در حديث معروفى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم: «لَيْسَ شَىْءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ الَّا وَقَدْ احَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ الَيْهِ؛ هيچ حرامى الهى نيست مگر اين كه خداوند آن را براى كسى كه #مضطر شده است حلال فرموده».
📚بحار الانوار ج101 ص284
2⃣از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه مى گويد رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «سوگند #دروغ به نام خدا ياد كن و برادرت را از كشته شدن (به ناحق) نجات ده».
📚وسائل الشیعه ج16 ص134
3⃣ در حديث ديگرى از همان حضرت صلى الله عليه و آله آمده است كه فرمود: « هر دروغى در نامه عمل انسان نوشته مىشود، مگر كسى كه دروغ در ميان دو نفر بگويد تا ميان آن دو #صلح برقرار گردد».
📚المحجه البیضاء ج5 ص245
4⃣در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام آمده است: «دروغ نكوهيده است مگر در دو چيز، دفع شر #ظالمان و اصلاح ذات البين».
📚بحار الانوار ج69 ص263
5⃣ در حديث ديگرى از رسول خدا صلى الله عليه و آله چنين نقل شده است: « تمام دروغها حتماً دروغ نوشته مى شود، مگر اين كه انسان در جنگ دروغ بگويد، زيرا (يكى از طرق پيروزى در) جنگ فريب (دشمن) است، يا در ميان دو نفر كينه و عدواتى باشد و او (به وسيله دروغ) ميان آنها صلح و آشتى برقرار سازد، يا با #همسرش سخن مى گويد (كه واقعيت ندارد) به خاطر اين كه او را راضى كند».
📚المحجه البیضاء ج5 ص245
👌منظور از جمله اخير اين نيست كه انسان هر چه بخواهد به همسرش دروغ بگويد بلكه ناظر به مواردى است كه همسر انسان توقّعات نابجايى دارد، كه در امكانات #شوهر نمى گنجد، او با وعده دروغين، سر و صداى او را خاموش مى كند، و اى بسا با گذشت زمان فراموش مى شود، و درگيرى و منازعه اى پيش نخواهد آمد.
👌این معنى در مورد توقّعات غير منطقى شوهر نيز صادق است، و در بعضى از #روايات نيز به آن اشاره شده است.
📚بحار الانوار ج69 ص243
🔰برگرفته از کتاب اخلاق در قرآن ، مکارم #شیرازی ،ج 3 ص 237
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#نگاه_به_عورت_غیر_مسلمان
🤔#پرسش
❔دوستی دارم که فیلم #مستهجن نگاه می کند و می گوید در روایات آمده است که نگاه کردن به عورت کافر حرام نیست ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌نگاه کردن به بدن افراد نامحرم از روی لذت و #شهوت بی شک حرام است .
🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« نگاه کردن ( از روی لذت ) تیری از تیرهای شیطان است و #مسموم است و چه بسیار نگاه هایی که حسرت طولانی مدت را در پی دارد »
📚الکافی ج5 ص559
👌و فرمود ؛
« زنای چشم نگاه حرام و از روی شهوت است و زنان لب بوسه حرام است و زنای دست لمس نامحرم است »
📚همان مدرک
❕همینطور نگاه کردن به #عورت مسلمان حتی اگر بدون شهوت و لذت باشد نیز حرام است ؛
📚وسائل الشیعه ج2 ص32 باب 3
❔حال بحث در این است که آیا نگاه کردن به عورت کافر بدون شهوت و #لذت جایز است یا خیر ❗️
👌عده ای مانند شیخ کلینی ، شیخ حر عاملی ، شیخ صدوق و میرزای نوری قائل به #جواز هستند اما مشهور فقها این نوع نگاه کردن را نیز حرام می شمارند .
👌مستند جواز #نگاه کردن ، به عورت کافر بدون شهوت و لذت #سه روایت است .
🔶شیخ #کلینی از امام صادق علیه السلام نقل می کند ؛
« نگاه کردن به عورت غیر مسلمان مانند نگاه کردن به عورت الاغ بی اشکال است »
📚الکافی ج6 ص501
👌این مضمون را شیخ صدوق و شیخ طبرسی نیز نقل می کند ؛
📚الفقیه ج1 ص114
📚مکارم الاخلاق ص56
❕قائلین به #حرمت پاسخ میدهند که این سه روایت مرسل و ضعیف می باشند .در سند کافی آمده است « عن غیر واحد » که مشخص نیست چه کسانی هستند و دو روایت دیگر نیز بدون سند با لفظ « #روی » آمده است که دلالت بر ضعف آنها می کند .
📚جواهر الکلام ج2 ص5
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش
❓ می گویند اگر روايات شيعه را با علم رجال بررسی كنيم حدود هفتاد تا هشتاد درصد روايات ضعيف هستند و مذهب سقوط ميكند ایا چنین سخنی راست است❓
💠پاسخ:
❕معیار صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری است. یعنی اگر از هر راهی یقین یا اطمینان کرد روایت از معصوم صادر شده است آن روایت برای ما حجت است.گاهی از بررسی سندی به این نتیجه میرسیم گاهی بخاطر شهرت وعمل کردن علما به آن روایت ،گاهی به سبب موافقت آن روایت با سایر روایات، گاهی به سبب موافقت با قرآن،گاهی به سبب نقل علمای بزرگ در کتابشان با تصریح به صحت روایت و...
❗ایت الله جوادی آملی می فرماید:
"از هر راهی که اطمینان به صدور روایت از معصوم صادر شود کافی خواهد بود خواه به عدالت راوی باشد یا به وثاقت وی، به علو متن روایت باشد یا به عمل کردن فقها به متن واسناد به آن در مقام استدلال یا هر راه دیگر"
📚ادب فنای مقربان،ج1 ص87
❗آیت الله مکارم می فرماید:
"برای پذیرش حدیث وروایت معیار اصلی وثوق واعتماد به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، گاه کثرت وتعدد روایت آن هم تر کتب معتبر ومشهور وگاه محتوای بلند وعمیق "
📚پیام امام ج1 ص57
♻️مبنای قدما از بزرگان امامیه اعتماد به روایت موثوق الصدوری بوده است .توجه انان بیشتر به متن روایات بوده و بر اساس موافقت آن با کتاب و سنت و عقل و...روایت را صحیح می دانستند حتی اگر در سند ضعف وجود داشت و در صورتی که روایتی فاقد این قرائن بود ضعیف و مردود تلقی می شده است .
👌شیخ بهای الدین عاملی می نویسد:
«تقسیم خبر به چهار قسم صحیح و حسن و موثق و ضعیف میان بزرگان گذشته امامیه نظیر کلینی و ...شناخته شده نبوده است و میان انان چنین متعارف بوده است که صحیح را بر هر روایتی اطلاق می کردند که از نظر انان اقتضای اعتماد را داشت یا همراه قرائنی بود که باعث اعتماد و اطمینان به آن می شده است»
📚مشرق الشمسین ص3
🔷محمد تقی مجلسی می نویسد:
«مراد از صحیح در نزد قدمای اصحاب ما آن خبری است که با قرائن مختلف دانسته شود که از معصوم صادر شده باشد اگر چه از لحاظ سند ضعیف بوده باشد»
📚لوامع صاحب قرانی ج1 ص101
🗯علامه مجلسی می گوید:
«مسلک ما در صحت و ضعف حدیث اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد»
📚ملاذ الاخیار ج1 ص21
🗯شیخ حر عاملی قرائن متعددی را که دال بر صحت خبر می باشد را ذکر می کند به این که؛
«راوی ثقه باشد- حدیث در کتب اربعه باشد- حدیث موافق قرآن باشد- موافق سایر روایات باشد- موافق با ضروریات دین باشد- موافق با مشهور علمای شیعه باشد- موافق با اجماع علمای شیعه باشد .اگر این قرائن باشد حکم به صحت روایت می کنیم اگر چه روایت مشکل سندی داشته باشد»
📚وسائل الشیعه ج30 ص219 فائده7
👌از آنچه گذشت روشن می شود که ملاک در صحت روایت بررسی سندی و رجالی نمی باشد که اشکال شود با بررسی رجالی بسیاری از احادیث باطل میشود بلکه ملاک اعتماد به روایت موثوق الصدوری است به این که اگر چه ممکن است راوی ضعیف باشد اما قرائن دال بر آن است که حدیث صحیح می باشد.
♻️در زندگی روزمره ما نیز چنین است که به هر خبری که قرائن بر صحتش باشد اعتماد می کنیم اگر چه از راوی خبر در گذشته دروغ شنیده باشیم .
❗️مثلا فرد عادلی برای ما از اتفاقی خبر می دهد .پس از آن فرد دیگری که مورد وثوق ما نیست نیز همان خبر را به بیان دیگری به ما می دهد در این جا قرینه بر صحتش گفته اش وجود دارد لذا به خبر او اعتماد می شود.
❗️با این توضیح می گوییم که بیشتر احادیثی که در کتب معتبر ما نقل شده است قابل اعتماد هستند زیرا قرائن مختلف بر صحت آنها وجود دارد
📚هدائه الابرار ص87-89
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
♻️از سوی دیگر صاحبان کتب اربعه شیعه بر صحت روایاتشان شهادت داده اند.
🗯شیخ صدوق می گوید :«من روایاتی را در کتاب «من لا یحضره الفقیه »نقل می کنم که مطابق آنها فتوا میدهم»
📚من لا یحضره الفقیه ج1 ص52
🗯شیخ کلینی می گوید:
«غرض من از نوشتن کتاب کافی نقل روایات و آثار صحیح ونقل سنن اهل بیت بوده که بر پایه آن عمل میشود و به وسیله آن فرائض خداوند و سنن پیامبر اقامه میشود»
📚الکافی ج1 ص4
🗯شیخ طوسی می گوید:
«هر خبری که در دو کتاب تهذیب و استبصار نقل کردم یا متواتر بوده و یا مقرون به قرینه بر صحتش بوده و یا اجماع بر صحتش بوده است»
📚وسائل الشیعه ج30 ص197
❗️«بی شک تصریح این بزرگان بر اعتبار کتبشان برای ما شکی باقی نمی گذارد که روایات انان صحیح است .زیرا قول این بزرگان از سخن علمای رجال در مورد صحت روایات اگر اعتبارش بیشتر نباشد کمتر نیست .این بزرگان تصریح کرده اند که روایاتشان صحیح هستند. اگر چه ممکن است برخی از راویانی که از آن نقل می کنند ضعیف باشند اما چون قرینه بر صحت روایت بوده است روایت را به عنوان روایت صحیح لحاظ کرده اند»
📚وسائل ا
لشیعه ج30 ص191
👌بله اگر روایتی در یکی از کتب معتبر باشد که خلاف عقل و سنت قطعی باشد بی شک آن روایت مورد قبول نمی باشد اما اگر چنین نباشد حکم به صحت جمیع روایاتی که در
کتب معتبر ما آمد ه است می کنیم زیرا مبنای صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد.
❗️با این توضیح روشن می شود که بررسی سندی و رجالی در احادیث جایگاه خاصی ندارد زیرا بیشتر روایات مقرون به صحت هستند و این سخن که با بررسی سندی بسیاری از روایات ضعیف محسوب میشوند نزد علما و بزرگان امامیه جایگاهی ندارد.
♻️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔برخی شبهه می کنن که شهادت حضرت محسن با سخن پیامبر که به زهرای مرضیه فرمود تو اولین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی در تعارض است .فاطمه نخستین فرد از اهل بیت بوده که به پیامبر ملحق شده است یا حضرت محسن.آیا پیامبر اشتباه گفته است یا اصلا محسنی در کار نبوده❓
🗯پاسخ:
❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی خطاب به حضرت زهرا فرمود تو نخستین فرد از اهل بیتم هستی که به من ملحق میشوی.
👌شیخ مفید نقل می کند که حضرت زهرا فرمود:
« پیامبر به من خبر داد که من اولین نفر از اهل بیت هستم که به پیامبر ملحق میشوم»
📚الارشاد ج1 ص187
📚بحار الانوار ج22 ص470
👌این مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است.
🔶بخاری روایت می کند که حضرت زهرا فرمود:
«پیامبر به من خبر داد که من اولین نفر از اهل بیتش هستم که به او ملحق میشوم»
📚صحیح بخاری ،کتاب بدئ الخلق،باب علامات النبوه
📚صحیح ترمذی ج2 ص319
❗️از سوی دیگر طبق روایات متواتر و غیر قابل انکار قبل از حضرت زهرا فرزند ایشان به نام محسن توسط دستگاه خلافت سقط شده و جان از دست دادند که می توانید به نمایه زیر رجوع کنید.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/5204
❗️اما باید توجه کرد؛
🗯هیچ تعارضی میان شهادت حضرت محسن و روایتی که رسول خدا به حضرت زهرا خبر میدهد که تو نخستین کس از اهل بیت من هستی که به من ملحق میشوی وجود ندارد زیرا کلمه « اهل بیت» در زبان پیامبر گرامی تنها بر کسانی اطلاق میشود که خداوند آنها را از رجس و پلیدی پاک و پاکیزه ساخته و پیامبر با کشیدن عبا بر سر آنان ،آنها را به عنوان اهل بیت معرفی ساخته است.
👌مسلم در صحیح خود از عایشه روایت میکند:
«پیامبر صبحگاهی از حجره خارج شد در حالی که بر روی دوش او پارچه ای از پشم خیاطی نشده بود، حسن بن علی بر او وارد شد اورا داخل کسا کرد،آن گاه حسین وارد شد او نیز درآن داخل شد، سپس فاطمه داخل شد اورا نیز داخل آن کرد بعد علی وارد شد اورا نیز داخل آن کرد آن گاه آیه تطهیر( احزاب 33) را تلاوت نمود ( ونشان داد که اینان اهل بیتش و مخاطب آیه تطهیر هستند)»
📚صحیح مسلم،ج7 ص130
❗ترمذی در صحیح از ام سلمه نقل میکند:
"پیامبر روی حسن وحسین وعلی وفاطمه پارچه ای کشید آن گاه عرض کرد بار خدایا اینان اهل بیت من واز خواص من هستند رجس وپلیدی را از آنان دور کن وپاکشان گردان"
📚صحیح ترمذی،ج5 ص656
🗯در روایت دیگر می آورد:
«ام سلمه گفت ای رسول خدا ایا من هم با آنان هستم؟
❗️حضرت فرمود:
«تو بر جایگاه خود هستی، تو برخیزی ( اما اینان اهل بیت من هستند)»
📚صحیح ترمذی،ج5 ص327
👌همین مضمون در روایات فراوانی از کتب شیعه نیز آمده نقل شده است؛
📚بحار الانوار ج35 ص206 باب5
❗️بنابراین کلمه اهل بیت فقط شامل اصحاب کسائ که در زمان پیامبر حضور داشته اند میشود و شامل فرد دیگری از جمله حضرت محسن و زینب و زنان پیامبر و سایرین نمی شود و حضرت زهرا اولین نفر از اصحاب کسائ است که به پیامبر گرامی ملحق شده است.
✏️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش
❓آیا واقعا راست است که در اسلام ایستاده شانه کردن مو و یا ایستاده شلوار پوشیدن موجب فقر می شود و مکروه است ❗️❗️
💠پاسخ💠
👌به این نکات در روایاتی اشاره شده است .
🔶امام صادق علیه السلام فرمود :
« زمانی که قصد شانه کردن مو را داشتید ، شانه را به دست راست بگیرید و در حال نشسته موهای خود را شانه کنید »
📚بحار الانوار ج73 ص114
🔷امام کاظم علیه السلام فرمود :
« ایستاده موهای خود را شانه نکن زیرا سبب ضعف روحی می شود و در حالت نشسته شانه کن که سبب تقویت روح و قلب می شود »
📚بحار الانوار ج73 ص115
🔶پیامبر گرامی فرمود :
« ایستاده شانه کردن مو سبب فقر و ناداری و بدهکاری می شود »
📚بحار الانوار ج73 ص117
❕همین مطلب در مورد شلوار پا کردن نیز آمده است .
🔶امام رضا علیه السلام فرمود :
« زمانی که خواستی شلوار پا کنی ، ایستاده پا نکن که سبب ایجاد غم و اندوه و بیماری می گردد»
📚فقه الرضا ص53
🔷پیامبر گرامی فرمود :
« ایستاده شلوار پا کردن سبب ایجاد فقر میشود»
📚جامع الاخبار ص145
📚مستدرک الوسائل ج3 ص314
❓حال فلسفه این احکام چیست ؟ چرا ایستاده شلوار پا کردن و شانه زدن سبب ایجاد فقر و ناراحتی و ...می شود ❕❕
👌برای پاسخ باید توجه داشت که فلسفه همه احکام و جزئیات آن به طور تفصیلی برای ما روشن نیست اما بالاجمال می دانیم که همه احکام الهی تابع مصالح و مفاسد است .
🔷بنابراین اگر چه ما به مصالح و مفاسد احکام آگاهی نداشته باشیم اما باید متوجه باشیم که حتما مصلحتی در آن ها لحاظ شده است .
🔶امام صادق علیه السلام فرمود :
« از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است ، تصدیق می دانیم که تمام افعال و اوامرش از روی حکمت است اگر چه فلسفه آن برای ما روشن نباشد »
📚بحار الانوار ج52 ص91
❗️بنابراین نیازی نیست که حتما بخواهیم فلسفه این احکام الهی را کشف کنیم اگر چه برخی ادعا می کنند که یافته های اخیر علمی کشف کرده است که ایستاده شانه کردن مو سبب وارد شدن صدمه به ریشه مو و ریزش آن می گردد و نشسته شانه کردن باعث بهبود جریان خون و حمایت هورمونی پیاز مو میشود و از ریزش مو جلوگیری می کند .
🗯ریزش مو باعث از بین رفتن زیبایی ظاهری شده و در نحوه نگرش خویشتن و دیگران تاثیر می گذارد که سبب ایجاد پریشانی درونی و دوری از اجتماع می گردد که این دو امر سبب کمتر شده بازده اقتصادی فرد و فقر و ناداری او می شود .
👌نشسته شلوار پا کردن هم سبب وارد شدن فشار کمتری به ستون فقرات می گردد که در نتیجه سبب حفظ صحت و شادابی و نشاط و حضور فعال در اجتماع و کارهای اقتصادی می شود که نتیجه آن شادابی درونی و بی نیازی و دور شدن فقر است .
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال
یک بار یک سنی از من پرسید اگر شیعه شوم چه بدست می آورم که اکنون آن را ندارم
💭پاسخ:
❗️برای شیعه بودن چه فضیلتی از این بالاتر که اهل نجات و رستگاری و بهشت باشد.
💎ترمذی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود:
"امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد که تمام آنها اهل آتش جهنم هستند بجز یک فرقه"
📚سنن ترمذی ج4 ص135
📚سنن ابی داود ح3981
💎در سایر سخنان پیامبر که در کتب اهل سنت منقول است فرقه ناجیه معرفی شده است
💎 حدیث ثقلین
❗️پیامبر گرامی فرمود:
« همانا من دو جانشین را در میان شما می گذارم ،کتاب خدا ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترتم اهل بیتم و همانا این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند.تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید"
📚مسند احمد،ج5 ص181
❗️این حدیث از جمله احادیث متواتر است که بزرگان اهل سنت در کتب خود روایت کرده اند مانند مسلم در صحیح ج7 ص122 ،ترمذی در صحیح ج5 ص621، حاکم در مستدرک،ج3 ص110، وعلمای فراوان دیگر از اهل سنت که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب فضائل الخمسه ج2 ص44 به بعد
💎حدیث سفینه:
❗️پیامبر گرامی فرمود:
« مثل اهل بیتم در بین شما همانند کشتی نوح در میان قوم نوح است هر کس سوار بر آن شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند غرق شود»
📚مستدرک،حاکم،ج2 ص343
♦️همین معنی را هیتمی در مجمع الزواید،ج9 ص168 ،ابی نعیم در حلیه الاولیائ،ج4 ص306، متقی هندی در کنزالعمال،ج6 ص216، خطیب بغدادی در تاریخ،ج12 ص19 و ...نقل کرده اند
❗️این احادیث حاکی از آن است که رستگاری و نجات تنها از طریق اهل بیت ممکن است.
🔰سیوطی از علمای برجسته اهل سنت روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود:
"همانا علی و پیروان وشیعیانش در روز قیامت از رستگارانند"
📚در المنثور ذیل ایه 7 بینه ج6 ص359
❗️همین مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل کرده اند:
📚جامع البیان ج30 ص171
📚صواعق المحرقه ص96
📚نور الابصار ص70
📚مجمع الزواید ج9 ص131
📚شواهد التنزیل ج2 ص357
📚کفایه الطالب ص118
❗️و...
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓کانال های ضد دین پرسشی را مطرح کرده اند که قرآن مسلمین و پیامبر مسلمین یکی است .چرا انان به فرق مختلف تقسیم شده اند و بالاخره کدام فرقه از آنان به بهشت می روند❔
💠پاسخ؛
❗️اگر مسلمانان در زمان پیامبر گرامی از وحدت خاصی برخوردار بودند و عظمت مقام رسالت و مرجعیت مسلم او برای پیروانش مانع از بروز دوگانگی بود ولی پس از درگذشت او شکاف عجیبی در میان آنان پدید آمد و آن وحدت و ایثار جای خود را به جدال و نزاع کلامی و احیانا به نبردهای خونین آن هم بر سر عقائد دادند.
🗯علمای ملل و نحل علل چندی را در پیدایش اختلاف و پی ریزی مذاهب مختلف موثر می دانند از جمله؛
1⃣تعصب های کور قبیلگی و گرایش های حزبی سبب شد افرادی دست به تاسیس مذهب و مسلک های تازه ای بزنند و به راهنمایانی که پیامبر برای انان معرفی کرده بود توجه نکنند.
2⃣بدفهمی و کج اندیشی در تفسیر حقایق دینی عامل دیگری برای پیدایش مذاهب مختلف قلمداد می شود.
3⃣منع از تدوین حدیث پیامبر و نشر آن توسط خلفای وقت عامل دیگری بود که افراد نظرات شخصی خود را به نام دین به خورد مردم بدهند و مذاهب تازه ای را ایجاد کنند.
4⃣آزادی احبار و رهبانان یعنی دانشمندان اهل کتاب و نشر اساطیر عهدین سبب دیگری بر این مساله قلمداد می شود که این آزادی پس از ممنوعیت از نشر احادیث پیامبر به این افراد داده شد.
5⃣برخورد مسلمانان با ملتهای متمدن که برای خود کلام مستقل و عقاید دیگری داشتند عامل دیگری برای پیدایش مذاهب جدید قلمداد می شود.
6⃣اجتهادات شخصی در برابر نصوص مسلم دینی و تن ندادن به نصوص عامل دیگری برای این افتراق محسوب می شود.
📚الملل و النحل ،سبحانی،ج1 ص69 فصل سوم
👌جالب آن است که پیامبر گرامی از ایجاد فرق گوناگون در اسلام خبر داده بود و دانشمندان شیعه و سنی نقل کرده اند که فرمود؛
«امت موسی پس از او به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند که تنها یک فرقه از آنان فرقه ناجیه می باشد و هفتاد فرقه دیگر در آتش هستند.و امت عیسی پس از او به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه از آنان ناجیه و بقیه در آتش هستند.و امت من نیز به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند که یک فرقه از آنان اهل نجات و بقیه در آتش هستند»
📚الخصال ج2 ص585
📚بحار الانوار ج28 ص4
📚سنن ترمذی ج5 ص26
📚سنن ابن ماجه ج2 ص479
👌طبق روایات مسلم شیعه و سنی تنها فرقه ای که اهل نجات می باشند کسانی هستند که پس از پیامبر گرامی به اهل بیت ایشان تمسک کرده و آنان را به عنوان امام و رهبر بشناسند و اگر مردمان تن به امامت و هدایت انان می دادند هیچگاه فرق و مذاهب مختلف ایجاد نمیشد.
1⃣پیامبر گرامی فرمود:
«من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم اهل بیتم»
📚سنن ترمذی ج5 ص329
📚مسند احمد ج5 ص182
📚مستدرک حاکم ج3 ص148
2⃣پیامبر گرامی فرمود:
«مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود»
📚مستدرک حاکم ج2 ص343
📚مجمع الزوائد ج9 ص168
📚کنزالعمال ج6 ص216
3⃣پیامبر گرامی فرمود:
«ستارگان وسیله ایمنی برای اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من وسیله ایمنی برای امت من از اختلاف هستند»
📚مستدرک حاکم ج3 ص149
📚الجامع الصغیر ج2 ص189
📚کنزالعمال ج6 ص116
4⃣پیامبر گرامی فرمود:
«فرقه ناجیه فرقه ای است که به من و اهل بیتم پس از من اقتدا کند»
📚معانی الاخبار ص323
❗️حضرت علی فرمود:
«امت اسلام به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند .قسم به خداوندی که جانم بدست اوست تمام این فرقه ها گمراه هستند مگر فرقه ای که از من تبعیت کنند و از شیعیان من باشند»
📚امالی مفید ص213
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#تعداد_همسران_پیامبر
🤔#پرسش
❔پیامبر چه تعداد زن داشته است ❗️آیا راست است که #سی همسر داشته است ❕❕
💠#پاسخ💠
👌شیخ بزرگوار صدوق و دیگران از علما نقل می کنند که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« پیامبر خدا با پانزده زن ازدواج کرد ، و با سیزده نفر از آنها همبستر شد ، و چون از دنیا رفت نه همسر داشت ، آن دو زنی که با آنها همبستر نشد ، عمره و سنی نام داشتند ، و اما آن سیزده زنی که با آنها همبستر شد نخستین آنها خدیجه دختر خویلد بود ، سپس سوره دختر زمعه ، سپس ام سلمه که نام او هند دختر ابو امیه بود و سپس عایشه دختر ابوبکر و سپس حفصه دختر عمر و سپس زینب دختر جحش و سپس ام حبیبه رمله دختر ابو سفیان و سپس میمونه دختر حارث و سپس زینب دختر عمیس و سپس جویره دختر حارث و سپس صفیه دختر حیی بن اخطب و زنی که خود را به پیامبر اهدا کرد و او خوله دختر حکیم سلمی بود و دو کنیز هم داشت که وقت خود را همراه با همسرانش به آنان نیز قسمت می کرد که ماریه و ریحانه خندفیه بودند .
👌و آن #نه همسری که موقع وفات داشت عبارتند از عایشه و حفصه و ام سلمه و زینب و میمونه و ام حبیبه و صفیه و جویره و سوره و بهترین آنها خدیجه دختر خویلد و پس از او ام سلمه دختر حارث بود »
📚الخصال ج2 ص419
📚مناقب آل ابی طالب ، ج1 ص159
📚وسائل الشیعه ج20 ص244
👌پیامبر گرامی تا حدود سن 25 سالگی مجرد بودند و سپس با حضرت خدیجه ازدواج کردند ، و تا حدود سن #پنجاه و #پنج سالگی با ایشان بودند و ازدواج دیگری نداشتند و در هنگامه پیری بر اساس یک سری مصلحت ها ، با اذن الهی اقدام به ازدواج های متعدد کردند که در پست زیر پیرامون فلسفه این ازدواج ها توضیحاتی را ارائه داده ایم ؛
💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3751
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش
❓وهابی استدلال می کرد که رهبر شیعیان بر خلاف عقیده شیعه معتقد به عصمت خودش نبوده است و می گوید من خود را بالاتر از آن نمی بینم که اشتباه کنم و از خطای در کارهایم ایمن نیستم( خطبه 216) حال چگونه می توان گفت او معصوم است❓
💠پاسخ:
👌نخست توجه فرمایید که طبق روایاتی که در کتب معتبر وهابیت آمده است شکی در عصمت حضرت علی باقی نمی ماند .
🔷هیثمی روایت می کند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود:
«علی با حق است و حق با علی است هر جا که باشد»
📚مجمع الزوائد ج7 ص235
👌وطبق نقل خطیب بغدادی فرمود:
«علی با حق است و حق با علی است و این دو تا روز قیامت از هم جدا نمی شوند»
📚تاریخ بغداد ج14 ص321
❗️وطبق نقل حاکم نیشابوری و دیگران فرمود:
«علی با قرآن است و قرآن با علی است و آن دو تا روز قیامت از هم جدا نمی شوند»
📚مستدرک الصحیحین ج3 ص124
📚کنزالعمال ج6 ص153
📚فیض القدیر ج4 ص356
👌روشن است کسی که تمام افعال و حرکاتش مطابق حق و حقیقت و قرآن است لحظه ای خطا و اشتباه و گناه و معصیت نمی کند و از حق و قرآن جدا نمی شود.
♻️اما در مورد خطبه مورد اشکال:
1⃣آن خطبه را شما ناقص نقل کردید .حضرت می فرماید:
«با من به آن گونه که با زما مداران ستمگر سخن گفته میشود سخن مگویید و آن گونه که مردم خود را در برابر حاکمان تند خو و جبار حفظ می کنند محدود نسازید و به طور تصنعی و منافقانه با من رفتار نکنید و از گفتن سخن حق یا مشورت عادلانه خود داری نکنید زیرا من ( به عنوان یک انسان و نه به عنوان یک امام معصوم)خود را بالاتر از آن نمی بینم که اشتباه کنم و از خطا در کارهایم ایمن نیستم مگر اینکه خداوندی که از من قادر تر است مرا از خطا حفظ کند»
2⃣جمله «من خود را بالاتر نمیدانم که اشتباه کنم» دستاویز مخالفان برای عصمت شده است در حالی که جمله «مگر اینکه خداوند مرا از خطا حفظ کند »آن را به خوبی تفسیر می کند.
❗️مفهوم جمله اول این است که من به عنوان یک انسان ایمن از خطا نیستم اما مفهوم جمله دوم این است که به عنوان حفظ و حمایت الهی وضع دیگری دارم و از خطا و اشتباه محفوظ هستم .
🗯شبیه آنچه قرآن در مورد یوسف نبی نقل می کند و می فرماید:
«زلیخا قصد او کرد و او نیز قصد او می نمود اگر برهان پرودگار را نمی دید»
🔷یوسف24
💠اشاره به اینکه یوسف به عنوان یک انسان بیم این می رفت که الوده هوی و هوس همسر عزیز مصر شود ولی مشاهده برهان رب که اشاره به مقام عصمت و معرفت بالای یوسف نسبت به پرودگار است او را نگه داشت .
🔴اضافه بر این که امام در مقام تعلیم و تربیت یاران خویش است و به آنها می آموزد که در هر شرایطی باشید احتمال خطا درباره خود دهید ولی از روی تواضع خود را هم در زمره آنها قرار می دهد.
🗯پیامبر گرامی فرمود:
«هیچ یک از شما نیست مگر آنکه شیطانی دارد .کسی سوال کرد که ایا شما هم چنین هستید⁉️
🔷فرمود:«آری ولی خداوند مرا یاری کرده است و به تایید او از شرش در امان هستم»
📚بحار الانوار ج60 ص329
❗️شاهد گویای آنچه گفتیم سخن خود حضرت علی است که فرمود:
«من نشانه روشنی از پرودگارم دارم و بر طریق واضح پیامبرم گام بر می دارم و در راهی آشکار با هوشیاری و دقت به پیش می روم»
📚خطبه 97
👌طبق این بیان امام تاکید می کند که او با حمایت پرودگار همیشه راه درست را می پیماید و خطایی در کارش نیست.
🗯با توجه به این نکات روشن میشود که به هیچ عنوان آن سخن امام با عصمتشان منافاتی ندارد
📚پیام امام امیر المومنین ج8 ص269
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#ارث_فرزند_فوت_شده
🤔#پرسش
❔فلسفه ارث بردن در اسلام چیست ❗️در مورد اینکه چرا ارث به فرزندی که قبل از پدرمادر فوت میکنه نمیرسه نیز #توضیح بدید ..شاید خانواده این مرحوم شدیدا تو فقر باشن چرا بهشون ارث نمیرسه ❕❕
💠#پاسخ💠
👌چنان که در پرسش آمده است ، شايد بسيارى تصور كنند كه بهتر اين است كه به هنگام فوت كسى، اموال او جزء اموال عمومى گردد و در اختيار بيت المال قرار گيرد، ولى با دقت روشن ميشود كه اين كار كاملا دور از عدالت است، زيرا مسئله" وراثت" يك امر كاملا طبيعى و منطقى است، همان طور كه پدر و مادر قسمتى از صفات جسمى و روحى خود را طبق قانون وراثت #طبيعى، به نسلهاى بعد منتقل مىكنند، چرا اموال آنها از اين قانون مستثنى باشد؟ و به نسل آينده منتقل نشود؟
🔸به علاوه اموال مشروع هر كس نتيجه زحمات و كوششها و تلاشهاى اوست، و در حقيقت نيروهاى #متراكم شده او را نشان ميدهد، و به همين جهت ما هر كس را مالك طبيعى دسترنج خود مىشناسيم، اين يك حكم فطرى است.
👌بنا بر اين به هنگام مرگ كه دست انسان از اموالش كوتاه ميگردد عادلانه ترين راه اين است كه اين اموال به كسانى #تعلق گيرد كه نزديكترين افراد به اوست، و در واقع هستى آن اشخاص ادامه هستى آن شخص محسوب ميشود.
❕روى همين جهت، بسيارى از مردم با اينكه سرمايه كافى براى زندگى خود تا پايان عمر دارند دست از تلاش و كوشش براى كار و توليد بيشتر، بر نمى دارند، و هدفشان تامين آينده فرزندانشان است، يعنى قانون ارث مى تواند تحرك و جنبش بيشترى به چرخهاى اقتصادى يك كشور بدهد، و اگر اموال هر كس بعد از مرگ او به كلى از او بريده شود و جزء اموال عمومى گردد، ممكن است قسمت مهمى از فعاليتهاى اقتصادى خاموش شود.
📚تفسير نمونه، ج3، ص 286
👌اما این که چرا فرزندی که قبل از پدر و مادر می میرد ، از پدر و مادر ارث نمی برد ، پاسخ #روشنی دارد . ارث زمانی معنا پیدا می کند که انسان زنده از مرده ، ارث ببرد ، ارث بردن مرده از مرده ، مفهوم صحیحی ندارد . وقتی فرزند زودتر می میرد ، طبیعتا ارث بردنی برای او #معنا پیدا نمی کند ، وقتی او حق ارث بردن ندارد ، فرزندان او نمی توانند در ارث بردن جایگزین او شوند .
❕انسان مرده #مالک چیزی نمی شود ، تا به واسطه او فرزندانش مایملک او را تصرف کنند ، و این مساله قبل از آنکه یک بحث شرعی باشد ، یک تحلیل عقلی را همراه خود دارد ، که زمانی چیزی به #ملکیت کسی در می آید که آن فرد #حیات داشته باشد ، وقتی حیاتی نباشد ، ملکیتی هم نمی باشد ، بنابراین فرزند فوت شده قبل از پدر ، چون #حیات ندارد ، نمی تواند مالک اموال پدری شود ، وقتی ملکیت برای او محقق نشود ، فرزندانش هم نمی توانند ارث و حق نداشته او را تصرف کنند ، چنان که گفته شد این یک تحلیل عقلی است که نقل های متعددی نیز آن را #تایید می کند ؛
📚وسائل الشیعه ج 26 ص 314 باب 5
❕البته در صورتی که همه فرزندان میت در زمان حیات میت از دنیا رفته باشند ، نوبت به طبقه بعدی که نوه ها یا فرزند فرزندان است ، می رسد ، اما تا زمانی که از فرزندان میت کسی زنده باشد ، نوبت به #طبقه بعدی ، یعنی نوه ها نمی رسد .
📚وسائل الشیعه ج 26 ص 110 باب 7
🔰اگر فرزند زودتر از پدر بمیرد ، و فرزندان فرزند یا همان نوه ها در فقر به سر برند ، جد #پدری لازم است که معیشت آنان را تامین کند ، یا در هنگام موت می تواند در یک سوم اموال وصیت کند ،که #مال نوه ها باشد ، خداوند نیز می فرماید ؛
« و اگر به هنگام تقسيم (ارث) خويشاوندان (و طبقه اى كه ارث نمى برند) و يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد و با آنها به طرز شايسته سخن بگوئيد.» ( نساء 8)
❕ محتواى آيه يك حكم اخلاقى و استحبابى در باره طبقاتى است كه با وجود طبقات نزديكتر، از ارث بردن محرومند، آيه مى گويد ؛ اگر در مجلس تقسيم ارث، جمعى از خويشاوندان طبقه 2 يا 3 و همچنين بعضى از يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند چيزى از مال به آنها بدهيد، و به اين ترتيب جلو تحريك حس حسادت و كينه توزى آنها را كه #ممكن است بر اثر محروم بودن از ارث شعله ور گردد بگيريد و پيوند خويشاوندى انسانى خود را به اين وسيله محكم كنيد.
❕گرچه كلمه يتامى و مساكين بطور مطلق ذكر شده ولى ظاهرا منظور از آن ايتام و نيازمندان فاميل است زيرا طبق قانون ارث، با بودن طبقات نزديكتر طبقات دورتر، از ارث بردن محرومند، بنا بر اين اگر آنها در چنان جلسه اى حاضر باشند سزاوار است #هديه مناسبى (كه تعيين مقدار آن فقط بستگى به اراده وارثان دارد و از مال وارثان كبير خواهد بود) به آنها داده شود.
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 275
❕بنابراین اگر چه قانونا ، فرزندان فرزند فوت شده از ارث محرومند ، اما در اسلام تدابیری اندیشه شده است تا آنان بی نصیب نباشند که تفصیل آن گذشت .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش
❔ما معتقد هستیم که حضرت آدم از پیامبران می باشد و هر پیامبری معصوم است.(معصوم کیست؟ کسی که از ظلم به خدا و ظلم به مردم و ظلم به نفس اجتناب کند)
❗️حال با این وجود ما آیه قرآن داریم که می فرماید:
وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ(بقره35)
❕در این آیه خداوند می گوید اگر آدم از درخت بخوری از جمله ظالمان خواهی بود
❓اینکه از پیامبر ظلمی سر بزند دیگر بر وی لفظ معصوم مترتب نمی شود چون جزء ظالمین شده (طبق آیه شریفه ذکر شده)ما نمی توانیم با الفاظی چون ترک اولی ظلم را بر وی بپوشانیم از جهت دیگر پیامبری آن حضرت نیز زیر سوال می رود
❓حال با این موضوع ما چه کنیم؟
💠پاسخ💠
1⃣امر و نهی ای که خطاب به آدم از جانب خداوند شد امر و نهی ارشادی بوده است که مخالفت با آن معصیت تلقی نمی شود تا بگوییم آدم از جمله معصیت کاران بوده است .
⭕️توضیح اینکه؛
👌اوامر و نواهيى كه از صاحبان امر و نهى صادر مى گردد بر دو نوع است:
🔶الف. امر و نهى مولوى: مقصود از آن اين است كه آمر بر منصبى كه از طرف خدا، يا اجتماع به او داده شده، تكيه نمايد، و امر و نهى كند و به اصطلاح از موضع قدرت سخن بگويد و از آن نظر كه او بزرگ و فرمانده است و طرف مقابل، كوچك و فرمانبر است امر و نهى صادر كند و در واقع امر و نهى بر محور مولويت و عبوديت دور بزند.
🔶ب. امر ونهى ارشادى: و مقصود از آن اين است كه آمر، برترى و مقام و فرماندهى خود را به رخ طرف نكشد و در دستورهايى كه به زيردست خود مى دهد، قيافه پند و اندرز بگيرد و همانند افراد بى طرف ولى خيرخواه، دلسوز و نيك انديش، لوازم و عكس العمل كردار او را گوشزد نمايد، در اين صورت امر و نهى وى بر محور ارشاد و هدايت دور مى زند.
❗️براى روشن شدن موضوع خوب است مثالى بزنيم:
👌 طبيبى به بيمار خود دستور مى دهد كه از غذاهايى بپرهيزد و داروهايى را نيز بخورد او اگر چه دستور مى دهد كه بيمار هر روز چنين و چنان كند، ولى در عين حال مخالفت بيمار با دستور و فرمان او از نقطه نظر اينكه مخالفت با امر طبيب است تأثيرى در خارج ندارد نتيجه آن فقط ضررى است كه بر اثر مخالفت با دستورهاى طبيب، متوجه خود بيمار مى شود و اين ضرر، خواه او فرمان دهد، يا اصلا فرمان ندهد متوجه بيمار مى شود و مخالفت با خود طبيب هيچ گونه عكس العمل خارجى ندارد.
❗️و به ديگر سخن كسى كه خربزه براى او ضرر دارد و موجب تب و لرز او میشود اگر پزشک نهی کنید و او گوش نکند فقط یک اثر دارد و آن اینکه باید پای تب و لرز بنشیند ولی از آن نظر که سخن پزشک را گوش نداده کیفری متوجه او نمیشود.
👌اكنون بايد بررسى شود كه ؛
❓ آيا نهى از خوردن ميوه درخت معهود، نهى مولوى بوده و بر اساس «مولويت» صادر شده بود؟ در اين صورت طبعا علاوه بر لوازم طبيعى و آثار خارجى آن یعنی خروج از بهشت و ريختن لباسها، هبوط به د نيا و ابتلا به زحمات و مشقات و... كيفرى نيز همراه داشته است.
❓و يا اينكه منظور از اين نهى، فقط ارشاد به لوازم طبيعى عمل بوده؟ همانند كسى كه دوست خود را از كشيدن ترياك كه ملازم با مرگ تدريجى است باز دارد.
در اين صورت، نهى از اكل شجره، از آن نظر نبود كه خداوند مولى است و آدم و حوا بندگان وى هستند وبنده بايد از دستورى كه به او داده مى شود، بدون چون و چرا اطاعت كند، بلكه از اين نظر بوده كه خوردن ميوه درخت معهود، پيامدهاى ناگوارى دارد و روى علاقه به بنده خود، او را نهى كرده است.
👌بررسى آيات وارده در اين موضوع به خوبى، ارشادى بودن نهى مورد بحث را ثابت مى نمايد و مى رساند كه فرمان خدا از آن نظر نبوده كه من مولايم و شما بنده من، تا مخالفت آن، نافرمانى (معصيت اصطلاحى) به شمار برود، بلكه محيط ارشاد بوده و خدا مانند يك ناصح مشفق به آدم و حوا فرمود:
«هرگاه از اين شجره نخوريد، همواره در بهشت باقى مى مانيد و در نتيجه، گرسنگى و تشنگى، آفتاب زدگى و عريانى نخواهيد ديد واگر بخوريد دچار عكس آنها خواهيد شد» چنانكه مى فرمايد:
«گفتيم اى آدم اين (شيطان) دشمن تو و همسر تو هست، شما را از بهشت بيرون نكند كه تيره بخت مى شويد، اكنون در پرتو نعمت بهشت نه گرسنه مى شوى و نه برهنه و نه در آنجا تشنه و آفتاب زده مى شوى»
🔶طه 117-119
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
🔴اينك قرائنى كه ارشادى بودن نهى را تأييد مى كند:
1⃣از اينكه جمله « فتشقی» « تیره بخت می شوید»را با «فاء» نتيجه آورده است، بهترين گواه بر اين است كه نتيجه مخالفت اين نهى و به اصطلاح غرض از نهى اين بود كه آدم و همسر وى «شقاوت» پيدا نكنند، سپس آيه بعد « اکنون در پرتو نعمت بهشت نه گرسنه میشوی و نه برهنه»بيانگر اين شقاء است و اينكه تفاوت خوردن و نخوردن از ميوه اين شجره اين است كه در صورت نخوردن، برهنگى و تشنگى و گرسنگى نيست در حالى
كه در صورت مخالفت همه اينها هست و هرگز در صدد بيان مؤاخذه نيست كه در تمام نواهىِ مولوىِ الزامى وجود دارد بلكه در صدد بيان عكس العمل طبيعى اين عمل است، خواه خدا از آن نهى بكند يا نكند.
❗️روشن تر بگوييم اين نهى تبعات معنوى كه دورى از درگاه الهى است، نداشته بلكه تمام تبعات آن مربوط به وضع زندگى شخصى آدم و همسر او بوده است.
2⃣ گواه ديگر بر اينكه آفريدگار جهان در مقام اعمال مولويت نبوده بلكه با لحن خيرخواهى و اندرزگويى با آنها سخن مى گفت اين است كه شيطان به هنگام سخن گفتن خود را «ناصح» قلمداد كرده و گفت:
«شيطان براى آدم و حوا قسم خورد وگفت: من براى شما از پند دهندگانم».
🔷اعراف21
👌اين خود قرينه بر اين است كه سخن خدا نيز به عنوان خيرخواهى و نصيحت بوده و شيطان اين تعبير را از خدا اقتباس نموده و خود را به جاى ناصح واقعى قالب زده است.
3⃣وقتى آدم و حوا نتيجه مخالفت خود را با ديدگان خود ديدند، يعنى بلا فاصله پس از خوردن ميوه آن درخت، لباس هاى آنها ريخت، و با ندامت مخصوص «عورت» خود را به وسيله برگها پوشانيدند، ناگهان ندايى را شنيد ند كه محتواى يادآورى نصيحت پيشين است چنان كه مى فرمايد:
«آيا من شما را از اين درخت نهى نكردم و به شما نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است».
🔷اعراف22
👌اين جمله همانند گفتار يك ناصح مشفق و مهربانى است كه وقتى طرف از اندرز او سرپيچى كرد، و گرفتار عاقبت كار خويشتن گرديد، يك مرتبه به ملامت او بر مى خيزد و مى گويد:«من به تو نگفتم كه اين كار را انجام مده؟ اين غذا را مخور، يا در آنجا قدم مزن، حالا كه كردى جزاى خود را ببين».
❗️و نتيجه مخالفت آدم، همان ريختن لباس و خروج از بهشت بود كه آن را به «رأى العين» ديد.
4⃣ هرگاه نهى خدا مولوى بود، بايد تبعات و لوازم آن به وسيله توبه از بين برود، در صورتى كه مى بينيم كه آدم و حوا توبه كردند ولى تبعات آن (خروج از بهشت و... ) از بين نرفت.
👌هرگاه اين قراين به طور جمع ملاحظه شوند براى هر انسان غير پيشداور مفيد اطمينان مى باشد كه اين نهى، يك نهى ارشادى، به منظور بازدارى آدم و همسر او از يك سلسله تبعات و لوازم اعمال خود بوده وبس، نه نهى مولوى كه رنگ نافرمانى داشته باشد.
📚منشور جاوید ؛ سبحانی ج4 ص112
2⃣در اين جا پاسخ ديگرى نيز هست كه برخى از مفسران به آن تكيه كرده اند و آن اينكه مخالفت آدم مخالفت با فرمان قطعى خداوند نبوده است، بلكه ترك اولايى بوده كه وى مرتكب شد و پيامبران از گناه و مخالفت با فرمان قطعى خداوند، مصون هستند، نه از ترك اولى.
👌و به تعبير ديگر پيامبران از گناه مطلق مصونيت دارند نه از «گناه نسبى»مقصود از گناه مطلق اين است كه آن عمل از هر كسى سر بزند گناه محسوب مى شود مانند دروغ و غيبت در حالى كه گناه نسبى عبارت از آن اعمال جايز است كه شأن و عظمت پيامبران ايجاب مى كند كه آن را هم انجام ندهند، چه بسا صدور برخى از كارها از گروهى بدون اشكال باشد ولى صدورآنها از پيامبران مورد عيب شمرده شود.مثل نمازى كه با غفلت از خدا خوانده شود از يك فرد عادى پذيرفته مى شود، ولى مطلوب از اولياء الهى مانند پيامبران، غير آن است، كمك صد ريالى يك فرد عادى و متوسط به جامعه اسلامى قابل ستايش است ولى همان كمك از يك فرد ثروتمند و مرفه بد و ناشايست به شمار مى رود.
👌نهی آدم از شجره ممنوعه نیز یک نهی تحریمی نبود بلکه یک ترک اولی بود ولی با توجه به موقعیت آدم با اهمیت تلقی شد و ارتکاب مخالفت با این نهی چون با شان آدم مخالفت داشت موجب چنان مجازات و مواخذه از جانب خدا گردید
📚تفسیر نمونه ج6 ص122
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
3⃣در اين جا مطلب يا پاسخ سومى نيز هست كه توجه به آن نيز لازم است و آن اينكه محور بحث در عصمت مخالفت با تشريع الهى است يعنى آنجا كه محيط، محيط تكليف باشد و تشريع الهى به وسيله پيامبران اعلام گردد، در چنين صورتى مسأله عصمت براى انبيا و اوليا مطرح مى گردد.
👌ولى محيطى كه آدم و حوا در آنجا زندگى مى كردند، هرگز محيط تكليف، به صورت ياد شده در بالا، نبود نه پيامبرى آمده بود و نه شريعتى تصويب شده بود و نه افرادى زير بار تكليف رفته بودند، بلكه تنها خطابى متوجه به فردى شده بود كه نتايج اطاعت و مخالفت تكليف را لمس نكرده و كاملاً آشنا نگشته بود، آيا در اين صورت از مخالفت با تكليف الهى آن هم با باورى خاص كه از سوگند شيطان به آدم دست داد، خلاف عصمت استنباط مى شود؟
📚عصمة الانبیائ ص101
❓حال اشکال شما این است که اگر آدم مخالفت با امر مولوی الهی نکرد و گرفتار معصیت خداوند نشد چرا خداوند به خاطر این نافرمانی او را از جمله ظالمان محسوب می کند❕آیا ظالمان بودن مترادف معصیت کار بودن نمی باشد❗️
👌ولی باید توجه کرد که هر « ظلمی» جرم و گناه نمی باشد زیرا ظلم در لغت عرب به معنی تجاوز از حد و کار بی مورد است
🔶ابن منظور می نویسد:
«ظلم در لغت به معنی شیئ را د
ر غیر محل خود قرار دادن است و به معنی عدول از خط و تجاوز از حد نیز به کار می رود»
📚لسان العرب ج12 ص373
📚الصحاح ج5 ص1977
👌آن کسی که سخن ناصح خود را نشنود و کاری را صورت دهد که بر خلاف مصالح او باشد طبعا از حد تجاوز کرده و کاری بی مورد انجام داده است .آدم نیز با مخالفت با امر ارشادی خداوند کاری بی مورد انجام داد و از حد تجاوز کرد اما این کارش مصداق جرم و گناه اصطلاحی نبود تا با عصمتش منافات داشته باشد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
سوال
🌐 التماس تفکر
🖍ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺯﻥ ...
ﻣﺎﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﯾﮑﺼﺪ ﻭﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺎﺭﯾﺘﻌﺎﻟﯽﺑﺮﺍﯼ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺩﻡ ﻣﺒﻌﻮﺙ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺣﺘﯽ ﯾﮑﯽﺷﺎﻥ ﺯﻥ ﻧﯿﺴﺖ ؟
🔻ﯾﻌﻨﯽ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﻻﻝ ﺭﻭﯾﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺎﺭﯾﺘﻌﺎﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦﻋﻠﯿﺎ ﻣﺨﺪﺭﺍﺕ ﻣﮑﺮﻣﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺒﺎﺭﮎﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﺪﻩ ﭼﭗ ﻣﺮﺩ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ؟
✅پاسخ
این که خداوند از میان زنان پیامبری مبعوث نکرده است فلسفه روشنی دارد و آن اینکه:
❗ مقام پیامبری ،یک مسئولیت اجتماعی است و طبعا مسئولیت برای کسانی قرار می گیرد که شرایط لازم آن را داشته باشند و لوازم آن را نیز اجرا نمایند . از آنجا که وظیفه پیامبری لازم است که در تماس مستقیم با مردم و انسان ها بوده وشرایط فیزیکی و جسمانی سختی را دارا باشند ، این مسئولیت به زنان واگذار نشده است. اگر با دیده انصاف نگریسته شود زن به جهت وظایف خاصى که در خلقت براى او تعیین شده است و به جهت موقعیت ویژهاى که در برابر مردان دارد کمترمىتواند وظایفى چون پیامبرى را به انجام برساند؛ یعنى اینکه ممکن است لیاقت پیامبرى را داشته باشد همان گونه که برخى زنان در همین مرتبه بودهاند مانند حضرت زهرا اما در ایفاى نقش عملى خود مسلما با مشکلاتى روبه رو خواهند بود و این مسئولیت راهنمایی و هدایت مردم را با سختی مواجه خواهد کرد.
❗با توجه به این ویژگی زنان طبیعی است که آنان به عنوان پیامبر برگزیده نشوند وروشن شد که این مخالف با عدالت پرودگار نیز نیست لذا خداوند فرمود:
"خداوند بهتر میداند که چه کسانی را به پیامبری برگزیند"( انعام 124)
❗️اما در مورد خلقت زن از دنده چپ مرد:
👌 ایت الله مکارم چنین می اورد:
« روایتی که میگوید حوا از دنده چپ آدم افریده شده است سخن بی اساسی است که از بعضی از روایات اسرائیلی گرفته شده و هماهنگ با مطالبی است که در فصل دوم از « سفر تکوین» تورات تحریف یافته کنونی امده است و از این گذشته بر خلاف مشاهده و حس می باشد زیر طبق این روایت یک دنده ادم برداشته شد و از آن حوا افریده شد و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند در حالی که می دانیم هیچ تفاوتی میان تعداد دنده های مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست»
📚تفسیر نمونه ج19 ص381
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
چرا استفاده از انگشتر طلا یا ساعت طلا برای مرد حرامه ولی واسه زن جایزه
🗯پاسخ:
❗️حکمت و فلسفه واقعی احکام و از جمله حرمت استفاده از طلا برای مردان برای ما کاملا مشخص نیست اما می دانیم که این حکم حتما دارای مصالح بوده است .
❗️امام صادق فرمود:
« از انجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعالش از روی حکمت است اگر چه فلسفه انها را ندانیم»
📚بحار الانوار ج52 ص91
🗯در این مورد روایاتی وارد شده است که استفاده می شود استعمال طلا برای مردان جایز نیست .
🔷پیامبر گرامی فرمود:
« انگشتر طلا بدست نکن چون زینت تو در آخرت خواهد بود»
📚الکافی ج6 ص468
❗️امام صادق فرمود:
« در دست خود هیچ انگشتری از طلا مکن»
📚همان مدرک ص469
🗯وفرمود:
« طلا لباس بهشتیان است و خداوند طلا را در دنیا زینت زنان قرار داده و بر مردان پوشش طلا را حرام داشته و نماز در آن را باطل اعلام کرده است»
📚التهذیب ج2 ص227
❗️شاید بتوان گفت که علت تحریم طلا برای مردان و جائز بودن آن برای زنان آن است که اصولا طلا برای زینت کردن استفاده می شود و طبیعت مرد و زن تفاوت دارد .طبیعت و غریزه زن به سوی زیبایی و زینت گرایش یافته و اصولا زیباتر هم افریده شده پس برای او مجاز شده در عین اینکه زیبایی و زینت زن باعث برقراری روابط گرم و صمیمانه خانواده و گرایش مرد به سوی تشکیل خانواده و برقرار بودن نوع و نسل می شود
❗️اما گرایش مردان به زینت در عین حال که در انها روحیات زنانه به وجود می آورد و از طبیعت خود دور می کند آن ها را از مسئولیت در امور اساسی زندگی دور می کند و به سوی تجملات و مظاهر دنیا و چه بسا دوری از پرودگار سوق می دهد
🗯البته برخی در این زمینه این موارد را نیز بیان کرده اند:
🔷گلبول های سفید در خون مرد بیش از زن است .از طرف دیگر طلا در افزایش این گلبول ها موثر است لذا وجود آن برای زن مفید است ولی برای مردان چندان مناسب نیست و ممکن است موجب برهم زدن گلبول های سرخ و سفید گردد ونیز موجبات تحرکات عصبی مردان را فراهم می کند
📚سالنامه پیام اسلام ،سال1357
📚بهداشت در اسلام،دکتر اردوبادی
❗️البته چنان که گذشت عمده دلیل ما در این مساله روایات فراوانی است که در مجامع روایی ما ثبت وضبط شده است و فلسفه اصلی این حکم نیز برای ما دقیقا مشخص نیست .
📚وسائل الشیعه ج4 ص412 باب30
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔چرا در اسلام پوشش لباس ابریشمی برای مرد حرام است ❓چرا اسلام با زیبایی و شیک پوشی مخالفت است در حالی که فطرت انسانی اقتضای پوشش زیبا را دارد❕آیا اسلام با این حکمش با فطرت بشری مخالفت نکرده است❓
💠پاسخ💠
1⃣در زندگی دنیا لباس نقش مهمی را دارد زیرا در درجه اول بدن را در برابر سرما و گرما و آسیب های مختلف حفظ می کند و در درجه بعد زینت مهمی برای انسان است .در تمام طول تاریخ لباس نقش اصلی را در زینت آدمی داشته و هم اکنون نیز به قوت خود نیز باقی است.
2⃣اسلام به هیچ عنوان با زیبا و شیک پوشی مخالف نیست بلکه به آن توصیه نیز می کند.
🔷امام صادق فرمود:
«لباس زیبا و جمیل بپوش زیرا خداوند زیبایی را دوست دارد اما توجه کن که لباست از مال حلال تهیه شده باشد»
📚الکافی ج6 ص442
🔶وفرمود:
«پیامبر مردی را دید که موهایش بهم ریخته بود و لباس های خشن و ناپسندی به تن داشت .
👌چنین فرمود:
«این که تو لباس زیبا برسی و به خودت برسی و از نعمات خدا خود را بهره مند سازی نشانه دین دار بودن است»
📚الکافی ج6 ص439
📚وسائل الشیعه ج5 ص6
🔷وفرمود:
«انسان کثیف و ژولیده بد آدمی است»
📚الکافی ج6 ص439
🔶وفرمود:
«خداوند انسان را به دلیل لباس زیبایی که می پوشد مواخذه نمی کند»
📚خصال ج1 ص80
📚المحاسن ج2 ص399
👌وفرمود:
«من ناپسند می دارم در صورتی که خداوند به بنده ای نعمت دهد او آن نعمت را ظاهر نکند ( و لباس زیبا نپوشد)»
📚الکافی ج6 ص439
🔶امیر مومنان فرمود:
«باید هر یک از شما در برابر برادر مومنش خود را زینت کند ( و لباس های زیبا بپوشد)»
📚 الکافی ج6 ص439
👌به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع فرمایید؛
📚وسائل الشیعه ج5 ص5 به بعد
3⃣با توجه به ادله بالا روشن میشود که اسلام با تجمل و زیبا پوشی مخالفتی ندارد اما تجمل و زینت کردن با برخی از چیزها را اجازه نداده است که از جمله انان لباس ابریشم برای مردان است.
👌در روایتی آمده است:
«امام صادق پوشش مردان در لباس حریر و ابریشم را ناپسند می دانست»
📚التهذیب ج2 ص364
👌امام کاظم فرمود:
«پیامبر مردان را از پوشش لباس ابریشم نهی می کرد»
📚وسائل الشیعه ج4 ص370
4⃣این که در اسلام از زینت کردن مردان با لباس ابریشم و برخی موارد پر زرق و برق این جهان نهی شده است فلسفه روشنی دارد؛
🔶1- محدودیت این جهان سبب میشود که فراهم کردن چنان زندگانی پر زرق و برقی با انواع ظلم و ستم توام باشد .
🔶2- بهره گیری از آن ها با غفلت و بی خبری و غرق شدن در دنیا و بی توجهی به آخرت همراه خواهد بود وسبب تقویت روحیه تکبر و خود برتر بینی میشود .
❗️تبعیضهایی که از این رهگذر پیدا می شود مایه کینه ها و حسادتها و عداوتها و...می باشد .
5⃣ممکن است اشکال شود که پس چرا خداوند از جمله نعمات بهشتیان را زینت آلات طلا و پارچه های ابریشم و...ذکر می کند؟
🔷کهف26 -دخان 53- حج23
👌اما پاسخ روشن است؛
🗯در آن جهان همه چیزش گسترده است نه تحصیل این زینت ها مشکل ایجاد می کند و نه سبب تبعیض و محرویت کسی میشود و نه کینه و نفرتی بر می انگیزد و نه در آن محیط مملو از معنویت انسان را از خدا غافل میسازد و نه در رقبا ایجاد حسادت می کند و نه مایه کبر و غرور می شود و نه موجب فاصله گرفتن از خلق خدا و خدا
👌بنابراین به هیچ عنوان مفاسد دنیوی این بهره مندی ها بر نعمات اخروی مترتب نمیشود.
📚تفسیر نمونه ج12 ص424
❗️با توجه به نکات فوق اشکال شما در مساله مورد بحث وارد نمیشود.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓آیا چنین حکمی در اسلام است که در خواستگاری مرد می تواند به بدن زن و موهایش نگاه کند در حالی که هنوز نامحرم هستند❕اگر هست آیا چنین حکمی قابل قبول است❕❕
💠پاسخ💠
❗️در روایات ما بیان شده است که کسی که می خواهد با زنی ازدواج کند می تواند قبلا به او موها و دست ها و زیبایی های او نگاه کند ، نگاهی که وضع قیافه و اندام او را مشخص کند البته باید این نگاه کردن بدون لذت و تلذذ باشد و صرفا برای آگاهی صورت گیرد.
📚وسائل الشیعه ج20 ص87 باب 36
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« مانعی ندارد هنگامی که مرد می خواهد با زنی ازدواج کند به او نگاه کند و به صورت و پشت سر او بنگرد»
📚الکافی ج5 ص365
🔶و فرمود:
« مانعی ندارد به صورت و دست های او نگاه کند در صورتی که قصد ازدواج با او را داشته باشد»
📚الکافی ج5 ص365
🗯در روایت دیگر آمده است که از امام صادق علیه السلام سوال شد که آیا مرد می تواند به موها و زیبایی های زنی که قصد تزویج او را دارد نگاه کند؟
❕امام فرمود :
« اشکالی ندارد در صورتی که این نگاه از روی لذت و شهوت نباشد ( و صرفا برای آگاهی باشد)»
📚الکافی ج5 ص365
🔴فلسفه این حکم این است ؛
🔶که انسان با بصیرت کامل همسر خود را انتخاب کند و از ندامت و پشیمانی های آینده که پیمان زنا شویی را به خطر می افکند جلوگیری شود چنان که امام صادق علیه السلام خطاب به یکی از افراد که می خواست با زنی ازدواج کند فرمود:
« قبلا به او نگاه کن که این سبب می شود مودت و الفت میان شما پایدار شود»
📚وسائل الشیعه ج20 ص90
👌این نیز روشن است که این حکم مخصوص به مواردی است که انسان به راستی می خواهد درباره زنی تحقیق کند که اگر شرایط در او جمع بود با او ازدواج کند اما کسی که هنوز تصمیم بر ازدواج نگرفته ، تنها به احتمال ازدواج یا به عنوان جستجو گری نمی تواند به زنان نگاه کند.
📚تفسیر نمونه ج17 ص394
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#توسل_کردن_انبیاء_و_امامان
🤔#پرسش
❔پرسشی ذهن بنده را مشغول داشته است و آن اینکه آیا انبیاء و امامان نیز #توسل می کرده اند یا خیر ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ریشه توسل بازگشت پیدا می کند به عمل انبیاء و امامان علیهم السلام و آنان نیز برای نزدیکی جستن به خداوند متعال #توسل می کرده اند .
🔶در روایتی امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« یک یهودی به نزد رسول خدا آمد و خطاب به او گفت: شما برتر هستید یا حضرت موسی بن عمران که خداوند با او صحبت کرد، بر او تورات را نازل کرد، معجزه عصا را به او داد، دریا را بر او گشود و ... پیامبر در حالی که از بیان مستقیم برتری خود، اکراه داشت، فرمود: همانا حضرت آدم زمانی که آن اشتباه را انجام داد اینگونه توبه کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت میجویم به حق محمد و آل محمد مرا ببخشی» سپس خداوند او را بخشید. همانا نوح زمانی که سوار بر کشتی بود و ترسید که غرق شود، چنین دعا کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت میجویم به حق محمد و آل محمد برای اینکه مرا از غرق نجات دهی» پس خداوند آنها را نجات داد و همانا ابراهیم زمانی که در آتش افتاد چنین دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می جویم به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش نجات بخشی» پس خداوند آتش را بر او سرد کرده و او به سلامت از آنجا رهایی یافت. و زمانی که موسی عصا را انداخت دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت میجویم به حق محمد و آل محمد مرا حفظ کنی، خداوند فرمود: نترس ... »
📚امالی #صدوق ص218
📚احتجاج #طبرسی ج1 ص48
👌در نقل دیگری امام #رضا علیه السلام فرمود ؛
« زمانی که کشتی نوح در حال غرق شدن بود ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند او را نجات داد و زمانی که ابراهیم در آتش افتاد ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند نیز او را نجات داد و آتش برایش سرد و سلامت گشت و موسی با توسل به ما از دریا نجات یافت و عیسی زمانی که یهود قصد قتلش را داشتند با توسل به ما نجات یافت و به آسمان رفت »
📚وسائل الشیعه ج7 ص103
❕اینکه انبیاء بزرگ با توسل به آل محمد علیهم السلام از مشکلات و #گرفتاری ها نجات پیدا می کردند در روایات دیگری نیز مورد اشاره قرار گرفته است که جهت آگاهی رجوع شود ؛
📚بحار الانوار ج26 ص319 باب 7
🔰توسل کردن در میان #امامان نیز جاری بوده است .
👌شیخ کلینی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که امیر مومنان ، چنین دعا می کرد ؛
« خداوندا من به وسیله جود و کرمت و با توسل به محمد بنده و #رسولت به تو تقرب می جویم »
📚الکافی ج2 ص545
👌و خطاب به پیکر مبارک پیامبر گرامی عرضه داشت ؛
« پدر و مادرم به فدایت باد ، ما را در پیشگاه پرودگارت یاد کن و همیشه به خاطر داشته باش »
📚نهج البلاغه خطبه 235
👌امام حسین علیه السلام در نزد قبر پیامبر گرامی چنین دعا می کرد ؛
« خدایا به حق این قبر و صاحب قبر ، آنچه مایه رضایت خودت و رسولت است را برایم رقم بزن »
📚بحار الانوار ج44 ص328
👌امام #سجاد علیه السلام چنین دعا می کرد ؛
« خدایا ما به وسیله محمد رسولت و علی وصی رسولت و فاطمه و حسن و حسین ...به تو توسل می جوییم »
📚بحار الانوار ج84 ص286
🔶داود #رقی می گوید ؛
« من می شنیدم که امام صادق دعا می کرد و در دعا بسیار اصرار می کرد و خدا را به حق رسول خدا و امیر مومنان و فاطمه و حسن و حسین قسم می داد »
📚الکافی ج2 ص580
❕به این مضمون روایات فراوان دیگری در مجامع روایی ما وارد شده است که جهت پرهیز از #اطناب ذکر آن صرف نظر می گردد.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#علمای_امت_پیامبر_برتر_از_انبیاء_بنی_اسرائیل
🤔#پرسش
❔آیا راست است که پیامبر فرمودند علمای امت من از انبیاء بنی اسرائیل #بالاترند ❕آیا چنین چیزی ممکن است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این رابطه روایتی به صورت مرسل و بدون سند در #مجامع روایی ما نقل شده است که پیامبر گرامی فرمود ؛
« علمای امت من مانند پیامبران بنی اسرائیل هستند »
📚عوالی اللئالی ج4 ص77
👌و یا فرمود ؛
« علمای امت من از پیامبران بنی اسرائیل #برتر هستند »
📚اوائل المقالات ، مفید ، ص178
❕این روایت در منابع ما به صورت مرسل و بدون سند نقل شده است و بنا بر پذیرش روایت باید گفت منظور از علما ، #امامان اهل بیت هستند که همطراز انبیاء و برتر از آنها هستند چنان که امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« ما #علماء هستیم »
📚بصائر الدرجات ج1 ص9
👌علامه #مجلسی می نویسد ؛
« در روایت از پیامبر آمده است که علمای امت مانند پیامبران بنی اسرائیل هستند که منظور از علما ، #امامان معصوم هستند »
📚بحار الانوار ج24 ص307
❕این مضمون در روایات اهل #سنت هم آمده است ؛
📚تفسیر فخر رازی ج19 ص98
📚امتناع الاسماع ص208
📚سبل الهدی و الرشاد ج10 ص337
👌شیخ حر #عاملی می نویسد ؛
« من ندیدم که این حدیث را احدی از محدثین متقدم ما در کتب #معتبره نقل کنند بله برخی از علمای متاخر ما آن را در غیر کتب #حدیثی خود نقل کرده اند و گویا این روایت از روایات اهل سنت یا از روایات ساخته شده توسط آنها است تا به وسیله آن با وجود #علما از امامان اهل بیت اعلام بی نیازی کنند ، لذا می بینیم که در تعظیم علمایشان افراط کرده اند با اینکه آگاه به فسق #اکثر آنها هستند ...زیرا معتقدند که با وجود علما از امامان بی نیاز هستند ...بنابراین که آن روایت در کتب معتبره ما باشد ثابت است که منظور از علما امامان #دوازده گانه هستند ...»
📚الفوائد الطوسیه ص376
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش
❓امروزه خیلی گفته می شه که بعد از مرگ افراد مرده ها به دنیا بر می گردن و دو مرتبه زندگی تازه ای شروع می کنن ایا این عقیده راسته و واقعا اینطور است و تناسخ واقعیت دارد؟ اسلام نظرش چیه
🗯پاسخ:
🔷عقیده مندان به تناسخ می پندارند که انسان بعد از مرگ بار دیگر به همین زندگی باز میگردد منتها روح او در جسم دیگر ونطفه دیگر حلول کرده وزندگی مجددی را در همین دنیا آغاز می کند واین مساله ممکن است بارها تکرار شود این زندگی تکراری در این جهان را تناسخ یا عود ارواح می نامند
📚تفسیر نمونه،ج1 ص164
🗯ادله متعدد عقلی نیز بر بطلان این عقیده دلالت می کند از جمله:
🗯همه می دانیم که موجودات زنده در این جهان یک لحظه آرام نیستند و دائما از حالتی به حالت دیگر و از مرحله ای به مرحله کاملتر قدم می گذارند.
👌عقربه همه دگرگونی ها و تحولات حیاتی در موجودات زنده متوجه به سمت تکامل و مراحل عالیتر حیات است .چیزی که هرگز در این قانون امکان پذیر نیست بازگشت به عقب و ارتجاع است .هرگز طفل یک ماهه به حال نطفه یک روزه بر نمی گردد و طفل تکامل یافته به صورت علقه سابق در نمی آید.
❗️این قانون در گیاه و حیوان و انسان و در سراسر جهان حیات و زندگی عمومیت دارد و هرگز موجود زنده ای پس از طی دوران تکاملی به عقب باز نمی گردد .
🗯باتوجه به این قانون عمومی در جهان سخن از تناسخ و بازگشت به عقب کاملا بی معنا است .
📚ارتباط با ارواح ص29
🗯قرآن می فرماید:
«چگونه به خدا ایمان نمی آورید با این که شما (قبل از افرینش خاک بودید) مرده و بی جان بودید و خداوند شما را زنده کرد سپس شما را می میراند و بعد زنده می کند و سپس به سوی او باز می گردید»
🔷بقره28
❗️این ایه صریحا می گوید که پس از مرگ یک بار بیشتر زنده نخواهید شد و آن زنده شدن در رستاخیز و بازگشت به سوی خدا و پیوستن به زندگی جاودان سرای آخرت است.
🗯ومی فرماید:
«خداوند همان کسی است که نخست شما را آفرید و سپس روزی داد و بعد می میراند و سپس زنده می کند»
🔷روم41
👌در این آیه نیز تنها یک مرتبه مرگ و حیات پس از آفرینش انسان ذکر شده که مرگ این جهان و حیات باز پسین است.
❗️علامه مجلسی نیز در بحار الانوار شریف بابی را گشوده به ذکر روایات اهل بیت در رد عقیده به تناسخ؛
📚بحار الانوار،ج4 ص320 باب 5 "ابطال التناسخ"
🗯شیخ حر عاملی نیز بابی را اختصاص داده است به ذکر روایات اهل بیت در ابطال تناسخ؛
📚الفصول المهمه "تکمله الوسایل"ج1 ص258 باب 48
🔶امام رضا علیه السلام فرمود:
"کسی که معتقد به تناسخ باشد او کافر به خداوند عظیم شده است وبهشت وجهنم را تکذیب کرده است"
📚عیون اخبار الرضا، صدوق ج2 ص202
❗️وفرمود:
"هرکس اعتقاد به تناسخ داشته باشد کافر است"
📚همان مدرک، ج2 ص202
🗯پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
ببخشید من یه دوست سنی دارم با هم رفتیم سفر اما دیدم اون تو سفر نمازهاشو شکست نمی خوند و می گفت پیامبر هم نماز هاشو شکسته نمی کرد فکر نمی کردم تو این مساله هم اختلاف داشته باشیم میشه از کتبشون لزوم شکسته خواندن نماز ها رو ثابت کنید تا
قانعش کنم
🗯پاسخ:
❗️مساله شکسته خواندن نمازهای چهار رکعتی در سفر گذشته از انکه در ایه قرآن به آن اشاره شده است
📓نسائ101
🗯در روایات فراوانی از اهل بیت پیامبر گرامی نیز بیان شده است
📚وسائل الشیعه ج8 ص451 ابواب نماز مسافر
🔴در روایات متعددی از منابع اهل سنت نیز تشریح شده است از جمله:
1⃣ مسلم از موسى بن سلمه هذلى نقل مى کند از ابن عباس پرسیدم: آنگاه که در مکّه هستم (مسافرم) چگونه نمازبخوانم؟ فرمود:«دو رکعت نماز بخوان که سنّت پیامبر است»
📚صحیح مسلم ج1 ص258
📚مسند احمد ج1 ص290
2⃣ مسلم از انس نقل مى کند:
«پیامبر در یکى از سفرهاى خود به مکه نمازظهر را در مدینه چهار رکعت خواند و نماز عصر را در ذوالحلیفه (مسجد شجره) دو رکعت خواند»
📚صحیح مسلم ج2 ص144
❗️این قبیل روایات که شمار آنها در صحیح مسلم به نُه حدیث مى رسد، حاکى از آن است که شکسته خواندن نماز، امرى لازم است و اعراض از آن، اعراض از سنّت پیامبر به شمار مى آید.
📚رجوع شود به شرح نووی بر صحیح مسلم،ج5 ص207
3⃣ابوداود از عمران بن حصین نقل می کند:
«با پیامبر در نبرد با مشرکان شرکت کردم و در فتح مکه افتخار ملازمت داشتم، پیامبر 18 شب در مکّه اقامت گزید و همیشه چهار رکعتى را دو رکعت مى خواند و به مردم مکّه مى گفت: اى مردم شهر، شما نمازتان را چهار رکعت بخوانید، ما گروهى مسافر هستیم»
📚سنن ابی داود ج1 ص10
📚سنن ترمذی ج2 ص430
4⃣تعداد روایاتى که در مورد شکسته خواندن نمازهاى چهاررکعتى در سفر آمده، بیش از آن است که در این جا نقل شود. در کتاب «الانصاف» ،علامه سبحانی ، 26 روایت از پیامبر و یارانش در این مورد طبق کتب اهل سنت نقل شده است
📚الانصاف فی مسائل دام فیها الخلاف ج1 ص331 به بعد
❗️ مجموع روایات حاکى از لزوم قصر و عدم جواز اتمام است و چه دلیلى روشن تر از گفتگوى رسول خدا با مردم مکه در روایت اخیر.
❗️اعتراض صحابه به عثمان:
🗯پیامبر گرامى و دو خلیفه بعدى حتى خود عثمان، سالیانى در سفرهاى خود به مکّه، نماز را در منى ،دو رکعت مى خواندند، آنان هر چند اهل مکّه بودند و فاصله مکه و منى 6 کیلومتر بیشتر نبود، ولى چون از شهر خود اعراض کرده بودند، حالت مسافر داشتند، ولى متاسفانه در یکى از سفرها، عثمان به جاى دو رکعت، چهار رکعت خواند، در این هنگام، صداى اعتراض همگان بر علیه او بلند شد.
❗️مسلم در صحیح خود چنین نقل مى کند:
« عثمان در منى ،نمازظهر و یا عصر را چهار رکعت خواند. وقتى خبربه عبداللّه بن مسعود رسید، استرجاع کرد، یعنى گفت: «اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ» سپس افزود:
« من با دو خلیفه پیشین در منى نمازخواندم، آن دو نفر نمازهاى چهار رکعتى را دو رکعت مى خواندند.»
📚شرح صحیح مسلم،نووی،ج5 ص209
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht