eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال اگرتوهین به مقدسات کاردرست وعقلایی نیست پس چراخداونددرقران میفرمایداولیک کالانعام بل هم اضل چراکه این توهین به بزرگان دیگران است. ✅پاسخ حاج اقای قرائتی در یکی از کتبشان پاسخ سوال شما را چنین می دهند: " با نگاهی به منافع حیوانات وعملکرد بعضی انسان ها تشبیه اوئک کالانعام بل هم اضل را حق و منطقی می یابیم ❗️گران ترین لباس انسان، ابریشم از حیوانات است ❗️ مهم ترین ۼذای انسان شیر وعسل و گوشت وماست از حیوانات است ❗️حیوانات وسیله بارکشی و شخم زدن و منبع در امد و اشتۼال هستند ❗️تمام کارخانه های پشم ریسی ، چرم سازی لبنیاتی و مرۼداریدو دامداری کارشان به حیوانات وابسته است ❗️حیوانات بعضی معلم بشر هستند کلاۼ دفن مرده را به فرزند ادم ونسل او اموخت ❗️بعضی گزارشگر انبیا می شوند هدهد گزارش انحراف مردم سبا را نزد سلیمان اورد ❗️بعضی محافظ انبیا می شوند تار عنکبوت پیامبر اسلام را در ۼار حفظ کرد ❗️حیوانات قابل تربیت و اموزش هستند و لذا شکار سگی که اموزش دیده حلال است ❗️حتی حیوانات ازار دهنده مثل مار تنها کسانی را می گزند که به انها نزدیک شده باشند ❗️با توجه به مطالب فوق ایا انسان هایی که از دور مردم ازاری می کنند و مناطق دوردست را بمباران و موشک باران می کنند از مار بدتر نیستند؟ افرادی که شبانه روز برای مردم حیله و خدعه می کنند و بخاطر رسیدن به هوس های بی انتهای خود نسل انسان را به تباهی می کشند از حیوانات بدتر نیستند ادم هایی که یک تنه صدها جرم وجنایت دارند از درنده ترین حیوانات پست تر نیستند؟ 📚 پرسش های مهم ، قرائتی ، ص 20 ❗️ ایت الله مکارم چنین می اورد: " بارها در قران غافلان بی خبر به چهار پایان وحیوانات بی شعور دیگر تشبیه شده اند ولی نکته تشبیه انها به چهار پایان شاید این باشد که انها تنها به خواب وخور وشهوت می پردازند درست همانند چهار پایان در حالی که چهار پایان دارای استعداد ها و امکانات انسان ها نیستن ولی انسان های غافل با داشتن عقل سالم و چشم بینا و گوش شنوا که امکان همه گونه ترقی و تکامل را دارتد اما بر اثر هوا پرستی و گرایش به پستی ها این استعداد ها را بلا استفاده می گذارند 📚تفسیر نمونه ج7 ص21 ❗️ روشن شد که این سخن قران مطلبی خلاف واقع و توهین نیست بلکه یک تشبیه حقیقی بین حیوانات و انسان های منحرف است 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔نظر علمای شیعه در مورد کتاب سلیم بن قیس یا همان کتاب اسرار آل محمد چیست ❗️برخی از را دیده ام که می گویند این کتاب جعلی است و اسنادی واقعی ندارد ❕ 💠💠 👌سليم بن قيس هلالى عامرى كوفى ، از اصحاب خاصّ امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين و امام زين العابدين عليهم السّلام است و محضر امام باقر عليه السّلام را هم كرده است . 👌او از اقدم علماى شيعه و بزرگان اصحاب ائمه عليهم السّلام و مورد وثوق آنان بوده و نزد از محبوبيّت خاصّى برخوردار بوده است. 📚خلاصه الاقوال ص83 ❕به عقیده اکثر علمای شیعه ، كتاب سليم بعنوان اوّلين كتاب در موضوع حديث و تاريخ است كه پس از شهادت پيامبر گرامی تأليف شده، و با گذشت چهارده قرن مانده و بدست ما رسيده است. 👌امام سجاد علیه السلام در مورد کتاب سلیم بن قیس فرمود ؛ « آنچه سلیم در کتابش آورده است ، راست گفته است و احادیث آن مورد شناخت و ما است » 📚وسائل الشیعه ج27 ص101 ❕شيخ نعمانى از علماى قرن پنجم مى ‏گويد: «بين همه علما و محدّثين شيعه اختلافى نيست كه كتاب سليم بن قيس هلالى اصلى از بزرگترين كتابهاى اصول و ‏ترين آنهاست ... اين كتاب از اصولى است كه از كتابهاى مرجع شيعه است و به آن اعتماد مى‏ كنند» 📚الغیبه نعمانی ص61 👌علّامه محمّد تقى مجلسى مى‏ گويد: «شيخ طوسى و شيخ نجاشى حكم به صحّت كتاب او كرده ‏اند، گذشته از آنكه متن كتاب دلالت بر صحت آن دارد». و نيز مى ‏گويد: «اعتماد شيخ كلينى و صدوق بر كتاب سليم كفايت مى‏كند. اين كتاب نزد من است و متن آن دليل بر صحّت آن است» 📚روضه المتقین ج14 ص372 ❕ شيخ حرّ عاملى نیز مى‏ گويد: «كتابهاى مورد اعتمادى كه احاديث وسائل را از آن نقل كرده ‏ام و مؤلفين آنها و ديگران شهادت به صحّت آنها داده ‏اند و بر ثبوت آنها وارد شده و بطور متواتر از مؤلّفين آنها به ما رسيده و در نسبت آنها به مؤلّفينش جاى شكّ نيست». و از جمله كتاب سليم را ذكر مى‏ كند» 📚وسائل الشیعه ج20 ص36_ 42 ❕ سيد هاشم نیز مى‏ گويد: «كتاب سليم كتابى مشهور و مورد اعتماد است كه مؤلّفين در كتابهايشان از آن نقل كرده ‏اند» 📚غایه المرام ص546 👌علامه صاحب بحار الانوار نیز می نویسد ؛ «كتاب سليم بن قيس در نهايت اشتهار است، و حق اين است كه اين كتاب از معتبر است‏» 📚بحار الانوار ج1 ص32 ❕شیخ عباس نیز می نویسد ؛ «كتاب سليم اوّلين كتابى است كه بين شيعه ظاهر شده و بين محدّثين معروف است و شيخ كلينى و صدوق و ديگران بدان اعتماد كرده‏ اند» 📚الکنی و الالقاب ج3 ص243 👌 حاج آقا بزرگ مى‏ گويد: «اصل سليم بن قيس از آن كتابهاى اصل است كه قبل از زمان امام صادق عليه السّلام تأليف شده است». و نيز مى‏ گويد: «كتاب سليم از كتابهاى اصول است و نزد شيعه و غير شيعه مشهور است» 📚الذریعه ج2 ص152 ❕علّامه نیز چنین مى‏ گويد: «كتاب سليم از اصول مشهور و متداول از زمانهاى قديم است كه نزد محدّثين شيعه و غير شيعه و تاريخ نويسان مورد اعتماد است‏» 📚الغدیر ج1 ص195 👌بنابراین روشن می شود که از دید اکثر علما و بزرگان شیعه ، کتاب سلیم بن قیس یا همان اسرار آل محمد ، کتابی و مورد تلقی می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این راست است که وقتی یکی از زن و شوهر بمیره نسبت به همسرش می شه ❗️در منطقه ما برخی این تصور رو دارن که بعد از مرگ زن و شوهر به هم نامحرم میشن ❕❕ 💠💠 👌با مرگ هر یک از زوجین صیغه آنها باطل نمی شود و هر یک از زوجین می توانند پس از فوت به بدن همسر فوت شده دست زده و حتی او را غسل دهد . ❕عبد الله بن می گوید ؛ « از امام صادق علیه السلام سوال کردم که آیا برای مرد جایز است که پس از فوت همسرش به او نگاه کند یا او را غسل دهد ...و یا زن به بدن همسرش نگاه کند و او را غسل دهد ...امام علیه السلام پاسخ داد اشکالی ندارد » 📚الکافی ج 3 ص 157 👌در روایت دیگری محمد بن می گوید ؛ « از امام باقر علیه السلام در مورد زنی که فوت شده بود سوال کردم که آیا همسرش می تواند به صورت و سرش نگاه کند ❔امام پاسخ داد بله می تواند نگاه کند » 📚التهذیب ج1 ص 428 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « شوهر نسبت به همگان دارد که همسرش را دفن کند » 📚الکافی ج3 ص 194 ❕لذا در روایات ما آمده است که علی علیه السلام فاطمه زهرا سلام الله علیها را غسل داد و کارهای او را انجام داد ‌. 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 530 ❕امام می نویسد ؛ « زن و شوهر مى ‏توانند همديگر را حتى به طور برهنه اگر چه هم‏جنس وجود داشته باشد، دهند، حتى براى هر يك جايز است به عورت ديگرى نگاه كند » 📚ترجمه تحریر الوسیله ج1 ص 79 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
⁉️سوال چطور میشود که بگوییم جهان بطور خودکار و اتوماتیک فعالیت میکند مثل اینکه خدا جهان را ساخته بعد دیگر کاری به کار جهان هستی ندارد و دیگر ربوبیت ندارد بالاسر جهان مثل ساعت ساز ساعت را ساخته و ساعت خودش کار میکند؟ 🗯پاسخ: ❗️این که بگوییم خداوند عالم را افریده است سپس آن را به حال خود رها کرده است از دو جهت ( نقل و عقل) دارای اشکال است 🔴جهت نقل: 🗯در بینش اسلامی خداوند اداره کننده و مربی و نظام بخش عالم هستی معرفی شده است چنان که می فرماید: « الله رب شما و رب پدرانتان می باشد» 📓صافات 146 🗯وفرمود: « بگو ایا غیر از خدا رب دیگری را بطلبم در حالی که او پرودگار همه چیز است» 📓انعام 164 ❗️در روایات نیز خداوند چنین معرفی شده است: « خداوند رب آسمانهای هفت گانه و زمین های هفت گانه و رب عرش عظیم ...می باشد» 📚الکافی ج2 ص514 🗯جهت دیدن سایر ایات در ربوبیت خداوند رجوع شود به: 📚فرهنگ قرآن،ج12 ص375 🗯 جهت دیدن سایر روایات در توحید ربوبی رجوع شود به : 📚بحار الانوار ج3 ص198 باب 6 🔷به مقتضای ادله نقلی در ربوبیت و تدبیر خداوند برای عالم هستی روشن می شود قول به این که خداوند عالم را پس از افرینش به حال خود رها کرده است سخنی بی دلیل و خلاف ایات و روایات فراوان است 🔴جهت عقل: 🗯در مباحث اثبات وجود خداوند در پاسخ های گذشته روشن شد که ملاک نیازمندی معلول به علت ،همان نیازمندی ذاتی او می باشد .به این معنی که وجودش از ذات خودش سرچشمه نمی گیرد . ❗️این نیازمندی ذاتی چه در حالت حدوث و چه در حالت بقا در او موجود است .این که بگوییم موجود ممکن تنها در حدوث نیازمند واجب است و در بقای وادامه حیاتش نیازمندی ندارد تخصیص این قاعده عقلی است که می گوید: « هر موجود ممکنی تا زمانی که وجودش از ذات خودش نمی باشد محتاج به علت است » ❗️واین احتیاج چه در حالت حدوث موجود است و چه در حالت بقائ 📚الالهیات،علامه سبحانی،ج 2 ص329 ❗️در مثال ساعت هم که شما مثال زدید که ساعت پس از ساخته شدن خودش کار می کند و دیگر نیاز به علت ندارد نیز باید بگوییم این مثال مثالی سفسطه آمیز است 🗯ساعت هم در اغاز خود نیاز به علت دارد و هم در ادامه عمر خود برای اغاز وجود خود محتاج سازنده است ولی در ادامه وجود از خاصیت مواد ساختمانی خود مدد می گیرد یعنی استحکام فلزات به کار برده شده به آن اجازه ادامه عمر می دهد و لذا با تفاوت مواد ساختمانی آن مقدار عمر ساعت کاملا فرق می کند و این دلیل روشنی است بر این که هم اغاز وجود یک چیز علت می خواهد و هم ادامه آن 🔴از انچه گفتیم نتیجه می گیریم که همان طور که حدوث و پیدایش یک چیز علت می خواهد ادامه و بقای آن هم علت می خواهد و اگر کسی نیاز به علت را در ادامه حیات انکار کند قانون علیت را انکار کرده است 🗯نتیجه انکه: ❗️جهان ممکن الوجود است نه واجب الوجود بنا براین ممکن الوجود در اغاز و ادامه حیاتش محتاج به واجب الوجود است و اگر در ادامه حیات بی نیاز شود باید واجب الوجود باشد در حالی که محال است ممکن الوجود تبدیل به واجب الوجود شود 📚پاسخ به پرسش های مذهبی،ایات عظام سبحانی و مکارم،ص95 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال یک بار یک سنی از من پرسید اگر شیعه شوم چه بدست می آورم که اکنون آن را ندارم 💭پاسخ: ❗️برای شیعه بودن چه فضیلتی از این بالاتر که اهل نجات و رستگاری و بهشت باشد. 💎ترمذی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: "امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد که تمام آنها اهل آتش جهنم هستند بجز یک فرقه" 📚سنن ترمذی ج4 ص135 📚سنن ابی داود ح3981 💎در سایر سخنان پیامبر که در کتب اهل سنت منقول است فرقه ناجیه معرفی شده است 💎 حدیث ثقلین ❗️پیامبر گرامی فرمود: « همانا من دو جانشین را در میان شما می گذارم ،کتاب خدا ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترتم اهل بیتم و همانا این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند.تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید" 📚مسند احمد،ج5 ص181 ❗️این حدیث از جمله احادیث متواتر است که بزرگان اهل سنت در کتب خود روایت کرده اند مانند مسلم در صحیح ج7 ص122 ،ترمذی در صحیح ج5 ص621، حاکم در مستدرک،ج3 ص110، وعلمای فراوان دیگر از اهل سنت که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب فضائل الخمسه ج2 ص44 به بعد 💎حدیث سفینه: ❗️پیامبر گرامی فرمود: « مثل اهل بیتم در بین شما همانند کشتی نوح در میان قوم نوح است هر کس سوار بر آن شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند غرق شود» 📚مستدرک،حاکم،ج2 ص343 ♦️همین معنی را هیتمی در مجمع الزواید،ج9 ص168 ،ابی نعیم در حلیه الاولیائ،ج4 ص306، متقی هندی در کنزالعمال،ج6 ص216، خطیب بغدادی در تاریخ،ج12 ص19 و ...نقل کرده اند ❗️این احادیث حاکی از آن است که رستگاری و نجات تنها از طریق اهل بیت ممکن است. 🔰سیوطی از علمای برجسته اهل سنت روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: "همانا علی و پیروان وشیعیانش در روز قیامت از رستگارانند" 📚در المنثور ذیل ایه 7 بینه ج6 ص359 ❗️همین مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل کرده اند: 📚جامع البیان ج30 ص171 📚صواعق المحرقه ص96 📚نور الابصار ص70 📚مجمع الزواید ج9 ص131 📚شواهد التنزیل ج2 ص357 📚کفایه الطالب ص118 ❗️و... https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❔آیا اعدام کردن اقدامی خشونت جویانه و ضد احساسات انسانی نمی باشد ❗️آیا بهتر نیست به جای از بین بردن قاتل به فکر تربیت او باشیم ❕آیا به جای درمان یک انسان مریض باید او را بکشیم و مانند خودش رفتار کنیم ❕این سوالات خیلی ذهنم را مشغول کرده است ❕❕ 💠پاسخ💠 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ ❕«گروهی که بدون تامل، بعضی از مسائل جزائی اسلام را مورد انتقاد قرار داده اند به خصوص درباره مساله قصاص سر و صدا راه انداخته می گویند: 1⃣جنایتی که قاتل مرتکب شده بیش از این نیست که انسانی را از بین برده است، ولی شما به هنگام قصاص همین عمل را تکرار می کنید. 2⃣ قصاص جز انتقامجوئی و قساوت نیست، این صفت ناپسند را باید با تربیت صحیح از میان مردم برداشت، در حالی که طرفداران قصاص هر روز به این صفت ناپسند انتقامجوئی روح تازهای میدمند. 3⃣ آدمکشی گناهی نیست که از اشخاص عادی یا سالم سرزند، حتما قاتل از نظر روانی مبتلا به بیماری است، و باید معالجه شود، و قصاص دوای چنین بیمارانی نمی تواند باشد. 4⃣مسائلی که مربوط به نظام اجتماعی است باید دوش به دوش اجتماع رشد کند، بنا بر این قانونی که در هزار و چهارصد سال پیش از این پیاده می شده نباید در اجتماع امروز عملی شود. 5⃣آیا بهتر نیست به جای قصاص، قاتلان را زندانی کنیم و با کار اجباری از وجود آنها به نفع اجتماع استفاده نمائیم با این عمل هم اجتماع از شر آنان محفوظ میماند، و هم از وجود آنها حتی المقدور استفاده می شود. 🔶اینها خلاصه اعتراضاتی است که پیرامون مساله قصاص مطرح می شود. ❕ادامه 👇👇👇👇
❕ادامه 👇👇👇👇 ⚫️پاسخ 🔶دقت در آیات قصاص در قرآن مجید جواب این اشکالات را روشن می سازد «و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب » 👌زیرا از بین بردن افراد مزاحم و خطرناک گاه بهترین وسیله برای رشد و تکامل اجتماع است، و چون در اینگونه موارد مساله قصاص ضامن حیات و ادامه بقا می باشد شاید از این رو قصاص به عنوان غریزه در نهاد انسان گذارده شده است . ❕نظام طب، کشاورزی، دامداری همه و همه روی این اصل عقلی (حذف موجود خطرناک و مزاحم ) بنا شده زیرا می بینیم به خاطر حفظ بدن، عضو فاسد را قطع می کنند، و یا به خاطر نمو گیاه شاخه های مضر و مزاحم را می برند، کسانی که کشتن قاتل را فقدان فرد دیگری می دانند تنها دید انفرادی دارند، اگر صلاح اجتماع را در نظر بگیرند و بدانند اجرای قصاص چه نقشی در حفاظت و تربیت سایر افراد دارد در گفتار خود تجدید نظر می کنند، از بین بردن این افراد خونریز در اجتماع همانند قطع کردن و از بین بردن عضو و شاخه مزاحم و مضر است که به حکم عقل باید آن را قطع کرد، و ناگفته پیدا است که تاکنون هیچکس به قطع شاخه ها و عضوهای فاسد و مضر اعتراض نکرده است، این در مورد ایراد اول . 👌در مورد ایراد دوم باید توجه داشت که اصولا تشریع قصاص هیچگونه ارتباطی با مساله انتقامجوئی ندارد، زیرا انتقام به معنی فرونشاندن آتش غضب به خاطر یک مساله شخصی است، در حالی که قصاص به منظور پیشگیری از تکرار ظلم و ستم بر اجتماع است و هدف آن عدالتخواهی و حمایت از سایر افراد بیگناه می باشد. 👌در مورد ایراد سوم که قاتل حتما مبتلا به مرض روانی است و از اشخاص عادی ممکن نیست چنین جنایتی سر بزند، باید گفت در بعضی موارد این سخن صحیح است و اسلام هم در چنین صورتهائی برای قاتل دیوانه یا مثل آن حکم قصاص نیاورده است، اما نمی توان مریض بودن قاتل را به عنوان یک قانون و راه عذر عرضه داشت، زیرا فسادی که این طرح به بار می آورد و جراتیکه به جنایتکاران اجتماع می دهدبرای هیچکس قابل تردید نیست، و اگر استدلال در مورد قاتل صحیح باشد در مورد تمام متجاوزان و کسانی که به حقوق دیگران تعدی می کنند نیز باید صحیح باشد، زیرا آدمی که دارای سلامت کامل عقل است هرگز بدیگران تجاوز نمی کند، و به این ترتیب تمام قوانین جزائی را باید از میان برداشت، و همه متعدیان و متجاوزان را به جای زندان و مجازات به بیمارستانهای روانی روانه کرد. 👌اما اینکه رشد اجتماع قانون قصاص را نمی پذیرد و قصاص تنها در اجتماعات قدیم نقشی داشته اما الان قصاص را حکمی خلاف وجدان می دانند که باید حذف شود پاسخ آن یک جمله است و آن اینکه : ❕ادعای مزبور در برابر توسعه وحشتناک جنایات در دنیای امروز و آمار کشتارهای میدانهای نبرد و غیر آن ادعای بی ارزشی است، و به خیالبافی شبیهتر است، و به فرض که چنین دنیائی به وجود آمد، اسلام هم قانون عفو را در کنار قصاص گذارده و هرگز قصاص را راه منحصر معرفی نکرده است، مسلما در چنان محیطی خود مردم ترجیح خواهند داد که قاتل را عفو کنند، اما در دنیای کنونی که جنایاتش تحت لفافه های گوناگون قطعا از گذشته بیشتر و وحشیانه تر است حذف این قانون جز اینکه دامنه جنایات را گسترش دهد اثری ندارد. 👌و در مورد ایراد پنجم باید توجه داشت که هدف از قصاص همانطور که قرآن تصریح می کند حفظ حیات عمومی اجتماع و پیشگیری از تکرار قتل و جنایات است، مسلما زندان نمی تواند اثر قابل توجهی داشته باشد (آنهم زندانهای کنونی که وضع آن از بسیاری از منازل جنایتکاران بهتر است ) و به همین دلیل در کشورهائی که حکم اعدام لغو شده در مدت کوتاهی آمار قتل و جنایت فزونی گرفته، به خصوص اگر حکم زندانی افراد طبق معمول در معرض بخشودگی باشد که در اینصورت جنایتکاران با فکری آسوده تر و خیالی راحتتر دست به جنایت می زنند. 📚تفسیر نمونه ج 1 ص607 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال ببخشید میشه بگید آیا فرضیه تکامل انواع با توحید و خداشناسی در تضاد است یا نه آخه کسانی که به تکامل انواع معتقدند از اساس خدا رو رد می کنن 🗯پاسخ: ❗️امروز این مسأله برای ما روشن است که این دو با هم تضادی ندارند یعنی ما چه فرضیه تکامل را قبول کنیم و چه آنرا بر اثر فقدان دلیل رد نمائیم در هر دو صورت می توانیم خداشناس باشیم. 🗯فرضیه تکامل اگر فرضا هم ثابت شود، شکل یک قانون علمی که از روی علت و معلول طبیعی پرده بر می دارد به خود خواهد گرفت، و فرقی میان این رابطه علت و معلولی در عالم جانداران و دیگر موجودات نیست. ⁉️ آیا کشف علل طبیعی نزول باران و جزر و مد دریاها و زلزله ها و مانند آن مانعی بر سر راه خداشناسی خواهد بود؟ 🔷مسلما نه، بنابر این کشف یک رابطه تکاملی در میان انواع موجودات نیز هیچگونه مانعی در مسیر شناخت خدا ایجاد نمی کند. تنها کسانی که تصور می کردند کشف علل طبیعی با قبول وجود خدا منافات دارد می توانند چنین سخنی را بگویند، ولی ما امروز به خوبی می دانیم که نه تنها کشف این علل ضرری به توحید نمی زند بلکه خود دلائل تازه ای از نظام آفرینش ‍ برای اثبات وجود خدا پیش پای ما می گذارد. ❗️جالب اینکه خود داروین که در برابر الحاد و بی دینی قد علم کرده ودر کتابش (اصل انواع) تصریح میکند که من در عین قبول تکامل انواع، خدا پرستم، و اصولا بدون قبول وجود خدا نمی توان تکامل را توجیه کرد. 🗯به این عبارت دقت کنید: «او با وجود قبول علل طبیعی برای ظهور انواع مختلف جانداران، همواره به خدای یگانه، مؤمن باقی می ماند، و تدریجا که سن او افزایش حاصل میکند احساس درونی مخصوصی به درک قدرتی ما فوق بشر در او تشدید می گردد، به حدی که معمای آفرینش را برای انسان لا ینحل می یابد.» 📚داروینیسم نوشته محمود بهزاد ص75 و 76. ❗️اصولا او معتقد بود که هدایت و رهبری انواع، در این پیچ و خم عجیب تکامل، و تبدیل یک موجود زنده بسیار ساده به این همه انواع مختلف و متنوع جانداران بدون وجود یک نقشه حساب شده و دقیق از طرف یک عقل کل امکان پذیر نیست 🗯راستی هم چنین است آیا از یک ماده واحد و بسیار ساده و پست، این همه مشتقات شگفت انگیز و عجیب، که هر کدام برای خود تشکیلات مفصلی دارد، به وجود آوردن بدون تکیه بر یک علم و قدرت بی پایان امکان پذیر است؟ 🔷نتیجه اینکه: ❗️غوغای تضاد عقیده تکامل انواع با مسأله خداشناسی یک غوغای بیاساس و بی دلیل بوده است (خواه فرضیه تکامل را بپذیریم یا نپذیریم). https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓فلسفه واجب شدن روزه ماه رمضان چیست❕❕ 💠پاسخ💠 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ 1⃣ اثرات تربیتی، اجتماعی، و بهداشتی روزه؛ ❗️روزه ابعاد گوناگونی دارد، و آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان می گذارد، که از همه مهمتر بعد اخلاقی و فلسفه تربیتی آن است 👌از فوائد مهم روزه این است که روح انسان را تلطیف و اراده انسان را قوی ، و غرائز او را تعدیل می کند . 🔷روزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب و همچنین لذت جنسی چشم بپوشد، و عملا ثابت کند که او همچون حیوان در بند اصطبل و علف نیست، او می تواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد. ❕در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است، انسانی که انواع غذاها و نوشابه ها در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن می رود، همانند درختانی است که در پناه دیوارهای باغ بر لب نهرها می رویند، این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند اگر چند روزی آب از پای آنها قطع شود پژمرده می شوند، و می خشکنداما درختانی که از لابلای صخره ها در دل کوه ها و بیابانها می رویند و نوازشگر شاخه هایشان از همان طفولیت طوفانهای سخت، و آفتاب سوزان، و سرمای زمستان است، و با انواع محرومیتها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سختکوش و سخت جانند!. 👌روزه نیز با روح و جان انسان همین عمل را انجام می دهد و با محدودیتهای موقت به او مقاومت و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت می بخشد، و چون غرائز سرکش را کنترل می کند بر قلب انسان نور و صفا می پاشد خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود می دهد، جمله لعلکم تتقون (باشد که پرهیزگار شوید) اشاره به همه این حقایق است . 🔶بقره183 👌و نیز حدیث معروف «روزه سپری است در برابر آتش دوزخ » اشاره به همین موضوع است . 📚بحار الانوار جلد 96 صفحه 256. 🔷در حدیث دیگری از علی علیه السلام می خوانیم که از پیامبر پرسیدند: «چه کنیم که شیطان از ما دور شود؟ فرمود: روزه روی شیطان را سیاه می کند، و انفاق در راه خدا پشت او را می شکند، و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع می کند، و استغفار رگ قلب او را می برد» 📚بحار الانوار جلد 96 صفحه 255. 🔷در نهج البلاغه به هنگامی که امیر مؤمنان علی فلسفه عبادات را بیان می کند به روزه که می رسد چنین می فرماید: «خداوند روزه را از این جهت تشریع فرموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد» 📚نهج البلاغه کلمات قصار شماره 252. 👌و نیز در حدیث دیگری از پیامبر می خوانیم :«بهشت دری دارد به نام ریان (سیراب شده ) که تنها روزه داران از آن وارد می شوند.» 🔷مرحوم صدوق در معانی الاخبار در شرح این حدیث می نویسد انتخاب این نام برای این در بهشت به خاطر آن است که بیشترین زحمت روزه دار از ناحیه عطش است، هنگامی که روزه داران از این در وارد می شوند چنان سیراب می گردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد. 📚بحار الانوار جلد 96 صفحه 252.*** 👌ادامه پاسخ ❗️❗️❗️👇👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇❗️❗️❗️ 2⃣اثر اجتماعی روزه 👌بر کسی پوشیده نیست . روزه یک درس مساوات و برابری در میان افراد اجتماع است، با انجام این دستور مذهبی، افراد متمکن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس در می یابند، و هم با صرفه جوئی در غذای شبانه روزی خود می توانند به کمک آنها بشتابند. ❗️❗️البته ممکن است با توصیف حال گرسنگان و محرومان، سیران را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولی اگر این مساله جنبه حسی و عینی به خود بگیرد اثر دیگری دارد، روزه به این موضوع مهم اجتماعی رنگ حسی میدهد، لذا در حدیث معروفی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنی مساوات بر قرار گردد، و این به خاطر آن است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند، چرا که اغنیاء معمولا هر چه را بخواهند برای آنها فراهم است، خدا می خواهد میان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند» 📚وسائل الشیعه جلد 7 باب اول کتاب صوم صفحه 3 ❓راستی اگر کشورهای ثروتمند جهان چند روز را در سال روزه بدارند و طعم گرسنگی را بچشند باز هم این همه گرسنه در جهان وجود خواهد داشت ؟! 3⃣اثر بهداشتی و درمانی روزه 👌در طب امروز و همچنین طب قدیم، اثر معجزآسای امساک در درمان انواع بیماریها به ثبوت رسیده و قابل انکار نیست، کمتر طبیبی است که در نوشته های خود اشاره ای به این حقیقت نکرده باشد، زیرا می دانیم عامل بسیاری از بیماریها زیاده روی در خوردن غذاهای مختلف است، چون مواد اضافی جذب نشده به صورت چربی های مزاحم در نقاط مختلف بدن، یا چربی و قند اضافی در خون باقی می ماند، این مواد اضافی در لابلای عضلات بدن در واقع لجنزارهای متعفنی برای پرورش انواع میکربهای بیماریهای عفونی است، و در این حال بهترین راه برای مبارزه با این بیماریها نابود کردن این لجنزارها از طریق امساک و روزه است . 🔶روزه زباله ها و مواد اضافی و جذب نشده بدن را می سوزاند، و در واقع بدن را خانه تکانی می کند. ❗️بعلاوه یک نوع استراحت قابل ملاحظه برای دستگاه های گوارشی و عامل مؤثری برای سرویس کردن آنها است، و با توجه به اینکه این دستگاه از حساسترین دستگاه های بدن است و در تمام سال به طور دائم مشغول کار است، این استراحت برای آنها نهایت لزوم را دارد. 👌بدیهی است شخص روزه دار طبق دستور اسلام به هنگام افطار و سحور نباید در غذا افراط و زیاده روی کند، تا از این اثر بهداشتی نتیجه کامل بگیرد، در غیر این صورت ممکن است نتیجه بر عکس شود. 🔶الکسی سوفورین دانشمند روسی در کتاب خود می نویسد: «درمان از طریق روزه فائده ویژه ای برای درمان کم خونی، ضعف روده ها التهاب بسیط و مزمن، دملهای خارجی و داخلی، سل، اسکلیروز، روماتیسم نقرس، استسقاء، نوراستنی، عرق النساء، خراز (ریختگی پوست )، بیماریهای چشم، مرض قند، بیماریهای جلدی، بیماریهای کلیه، کبد و بیماریهای دیگر دارد .معالجه از طریق امساک اختصاص به بیماریهای فوق ندارد، بلکه بیماریهائی که مربوط به اصول جسم انسان است و با سلولهای جسم آمیخته شده همانند: سرطان سفلیس، سل و طاعون را نیز شفا می بخشد» 📚روزه روش نوین برای درمان بیماریها صفحه 65 چاپ اول. 👌در حدیث معروفی پیغمبر اسلام می فرماید: «روزه بگیرید تا سالم شوید» 📚بحار الانوار جلد 96 صفحه 255. 👌و در حدیث معروف دیگر نیز از پیغمبر رسیده است «معده خانه تمام دردها است و امساک بالاترین داروها» 📚 (بحار الانوار جلد 59 ص290 💠 _از_تفسیر_نمونه ج1 ص628 📝 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔ببخشید برخی می کنند که روزه برای بدن دارد و سبب می شود ❗️حال اگر چنین باشد تکلیف ما در مورد چیست❕❕ 💠💠 👌در مباحث گذشته ثابت کرده ایم نه تنها داری برای بدن ندارد بلکه به صحت و بدن نیز کمک می کند که جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6550 ❕حال می گوییم فرضا هم چنین باشد یعنی داری برای فرد و افرادی سبب و ضرر شود باز هم با مشکل خاصی مواجه نخواهیم شد ؛ 👌اساس اسلام بر نیست و اگر در جایی حکمی تولید مشقت شدید کند ، موقتا آن حکم برای افراد برداشته می شود چنان که می فرماید : « او شما را برگزید و در دین خود تکلیف باری برای شما قرار نداد » 🔷 78 👌و می فرماید : « آن کس که یا در باشد روز های دیگری را ( به جای ماه رمضان روزه بگیرند ) و بر کسانی که انجام آن را ندارند ( روزه واجب نیست )» 🔷 185 🔷پیامبر فرمود : « من مبعوث به آئین و شده ام » 📚 الانوار ج30 ص548 👌امام علیه السلام فرمود : « هر زمانی که روزه سبب و شود ، افطار واجب است» 📚 ج2 ص133 🔶و : « اگر روزه دار در خود و احساس کند ، باید کند و اگر و توان روزه داری را داشته باشد ، باید بگیرد » 📚 ج4 ص118 📚 ج4 ص256 🔷امام علیه السلام فرمود : « هر که روزه داری سبب تشدید آن شود ، مجوز ترک است » 📚 الشیعه ج10 ص222 ❗️بنابراین اگر روزه داری برای افرادی سبب طاقت فرسا و شود ، یا احتمال این موارد داده شود ، و یا افرادی به سبب ضعف نتوانند روزه بگیرند و روزه برای آن ها مشقت داشته باشد ، در تمام این صور ، کردن جایز است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که میگویند شیعه عقیده دارد امام زمان در پنهان شده است و از آن چاه هم ظهور می کند چقدر واقعیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌اهل سنّت به جهت استهزاى عقايد شيعه مى‏ گويند ؛ « شيعه قائل است كه مهدى موعود بعد از تولّدش در مخفى شد و غيبت خود را از آنجا شروع كرده و تاكنون نيز در آن سرداب به سر مى ‏برد، و ظهورش نيز از همان سرداب خواهد بود.و لذا شيعيان هرروز از صبح تا غروب در آن سرداب به انتظار ظهورش مى‏ نشينند و اشك ماتم مى‏ ريزند. » 📚سير اعلام النبلاء، ج 13، ص 119؛ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 199، فصل 27؛ المهدّية فى الاسلام، ص 129 و 130؛ الصراع بين الاسلام و الوثنية، ص 42. ❕اینان گویی نمی دانند که عبارت است از طبقه پايين ساختمان خانه كه در مناطق گرمسير به جهت حفاظت از گرماى شديد مى ‏سازند، و اين نوع ساختمان در غالب خانه ‏هاى عراق مشاهده مى‏ شود، و سامرّا نيز از آن مستثنى نبوده است. امام هادى عليه السّلام در خانه خود به جهت آسايش اهل بيتش و محافظت از گرما، چنين سردابى را ساخته بودند كه بعد از شهادتش به ارث، به امام عسكرى عليه السّلام شد. 📚مجمع البحرین ج 1 ص 467 👌مطابق تاريخ، حضرت مهدى عليه السّلام از زمان ولادت از ديدگان مردم خصوصا حكّام مخفى بود. و بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گزارد و رسما غيبت خود را از آن‏ خانه آغاز نمود. و از آنجا كه حضرت و ساير اعضاى خانواده در آن سرداب بوده است، لذا مكان غيبت را به آن سرداب مقدّس نسبت مى ‏دهند. ❕ اين سرداب براى شيعيان اهل بيت عليهم السّلام از آن جهت مقدّس شمرده شده است كه امام زمان و پدر و جدّش عليهم السّلام در آن سرداب به سر برده و عبادت به‏ جاى آورده‏ اند و از همان نيز حضرت مهدى عليه السّلام غايب شده است . 📚بحار الانوار ج 99 ص 81 👌اين نهايت جهل و نادانى است كه كسى به نسبت دهد كه آنان معتقدند كه امام زمان عليه السّلام در سرداب خانه خود غايب شده و تا هنگام خروج در آن باقى است . زيرا مطابق روايات فراوان، امام زمان عليه السّلام در سرزمين‏هاى مختلف بر مواليان خود وارد مى ‏شوند و در مناطق مختلف گردش مى‏ كنند. حضرت در موسم‏هاى دينى همچون حجّ حاضر شده و اقامه شعائر دينى مى‏ نمايند و گواه بر زنده‏ ها و مرده ‏ها خواهند بود. 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5320 ❕ لذا بهترين تعبيرى كه مى‏ توان درباره مقدس و زيارت مردم از آنجا داشت اين است كه حضرت مكان خاصّى ندارند، لذا شيعيان در محل‏هاى اختصاصى آن حضرت همچون مسجد سهله و مسجد جمكران و ... دور هم جمع مى‏شوند و به ياد آن حضرت ندبه كرده و از او درخواست ظهورش را مى ‏نمايند. و در حقيقت، سرداب مقدس از آن جهت كه شروع غيبت از آنجا بوده جنبه رمزى داشته، در آنجا شيعيان گرد هم جمع مى‏ شوند و از خداوند طلب خروج او را مى ‏نمايند. 👌علامه امينى رحمه اللّه مى‏ فرمايد: «... شيعه اعتقاد ندارد كه غيبت امام در سرداب است و خودشان او را در سرداب مخفى كرده‏ اند و از همان‏جا نيز ظهور خواهد كرد، بلكه اعتقاد شيعه كه با احاديث تأييد شده آن است كه او از مكه معظمه، مقابل خانه خدا ظهور خواهد كرد. هرگز قائل نشده كه سرداب مقدّس، آن نور را در خود مخفى‏ كرده است. بلكه آن سرداب، خانه امامان در سامرّا بوده است. و اين مسأله‏ اى همگانى در خانه ‏هاى عراق است كه به جهت حفاظت از گرما مى‏ سازند. اين سرداب به ‏طور خصوص از آن جهت شرف پيدا نموده كه به سه نفر از امامان دين منسوب است، خانه‏ اى كه خداوند متعال اذن داده كه ارتفاع يافته و در آن اسم و ذكر خدا برده شود». 📚الغدیر ج 3 ص 308 ❕با این بیان پاسخ این مطلب هم روشن می شود که از جمله نسبت‏هاى ناروايى كه به شيعه داده شده اين است كه آنان معتقدند امام مهدى عليه السّلام در آخر الزمان از سرداب سامرّا خواهد كرد ، ولى با مراجعه به كتاب‏هاى حديثى و كلامى شيعه پى خواهيم برد كه اين نسبت كذب و دروغ است ، بلكه شيعه معتقد است كه آن حضرت همانند جدش رسول خدا از مكه مكرّمه ظهور خواهند نمود که در گذشته مفصلا حول آن توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/7413 @Rahnamaye_Behesht
🤔پرسش ❓می خواستم در مورد چاه جمکران توضیح بدید که چرا مردم در آن نامه می اندازند آیا امام زمان ته چاه است و نامه ها را می خواند❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌نامه انداختن در چاه جمکران به آن معنا نیست که امام زمان ته چاه باشد و نامه ها را بخواند بلکه این عمل فلسفه دیگری دارد که ذیلا می آید؛ 1⃣از جمله طرق توسلی که در روایات ما برای توسل به اهل بیت ذکر شده است عریضه نویسی است . ❗️عریضه نویسی به آن معنا است که انسان حاجات خود را در کاغذی بنویسد و با توسل به اهل بیت آن را در آب و نهر جاری یا چاهی بیفکند . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « زمانی که حاجتی داری و یا از پیشامد حادثه ای هراس داری در یک کاغذ سفید پس از آن که بسم الله الرحمان الرحیم را نوشتی بنویس :« اللهم انی اتوجه الیک باحب الاسماء الیک و اعظمها لدیک و اتقرب و اتوسل الیک بمن اوجبت حقه علیک بمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الائمه ...» سپس حاجات خود را می نویسی و بعد کاغذ را در میان گل قرار می دهی و آن را در آب جاری یا چاهی رها می کنی .خداوند حاجت تو را بر آورده خواهد کرد» 📚المصباح کفعمی ص403 📚بحار الانوار ج99 ص235 🔶ویا فرمود: « کاغذ را در آب یا چاهی رها می کنی حاجت تو به اذن الهی بر آورده می شود» 📚البلد الامین ص157 ❗️به این مضون روایات متعدد دیگری نیز آمده است که جهت آگاهی رجوع شود: 📚بحار الانوار ج99 ص231 باب10 2⃣روشن شد که نوشتن حاجات با توسل به اهل بیت و انداختن آن در آب جاری یا چاه یکی از طرق استجابت دعا می باشد . ❗️بنابراین مهم آن است که عریضه در آب جاری یا چاهی انداخته شود و چاه جکمران فی نفسه موضوعیت ندارد و انسان می تواند در هر چاهی کاغذ و عریضه خود را بیندازد اما از آن جا که در مسجد جمکران انسان در یک حالت معنوی خاصی قرار می گیرد و دنبال توسل و عرضه حاجت به آقای خودش امام عصر می باشد متولیان مسجد جمکران تدارک چاه را دیده اند تا وسیله ای باشد برای عمل شرعی عریضه نویسی و توسل به امام زمان در آن حالات معنوی اما چنان که گفته شد انداختن نامه در چاه جمکران موضوعیت ندارد و انسان می تواند در چاه های دیگر یا آب روان دیگری عریضه خود را بیندازد. @Rahnamaye_Behesht
⁉️سوال زمانی که جبرئیل با محمد (ص) گفت بخوان و ایشان در پاسخ گفت خواندن و نوشتن نمیدانم،هزار و اندی سال پیش از آن کوروش منشور حقوق بشر را نوشته بود. 🗯پاسخ: ❗️توجه به چند نکته لازم است: 1⃣در اینکه پیامبر به مکتب نرفت و هیچ خطی ننوشت در میان مورخان بحثی نیست وقران نیز صریحا می گوید: «پیش از این نه کتابی می خواندی ونه با دست خود چیزی می نوشتی تا موجب تردید دشمنانی که می خواهند سخنان تورا ابطال کنند گردد» 📓 48 عنکبوت ❗اصولا در محیط حجاز به اندازه ای با سواد کم بود که افراد با سواد کاملا معروف وشناخته شده بودند. در مکه که مرکز حجاز محسوب می شد تعداد کسانی که از مردان می توانستند بخوانند وبنویسند از 17 نفر تجاوز نمی کرد واز زنان تنها یک زن بود که سواد خواندن ونوشتن داشت 📚فتوح البلدان،ص459 ❗این درمورد دوران قبل از نبوت واما پس از بعثت در هیچیک از تواریخ نقل نشده است که او خواندن ونوشتن را از کسی فرا گرفته باشد بنابراین به همان حال امی بودن تا پایان عمر باقی ماند ❗ولی اشتباه بزرگ که باید از آن اجتناب کرد این است که درس نخواندن غیر از بی سواد بودن است. هیچ مانعی ندارد که پیامبر به تعلیم الهی خواندن یا خواندن ونوشتن را بداند بی آنکه نزد انسانی فرا گرفته باشد زیرا چنین اطلاعی بدون تردید از کمالات انسانی است ومکمل مقام نبوت است. ❗شاهد این سخن آن است که در روایاتی که از امامان اهل بیت نقل شده می خوانیم پیامبر می توانست بخواند ویا هم توانایی خواندن داشت وهم توانایی نوشتن 📚تفسیر برهان،ج4 ص332 📚بحار الانوار ج16 ص82 باب6 ❗اما برای این که جایی برای کوچکترین تردید برای دعوت او نماند از این توانایی استفاده نمی کرد.زیرا اگر او بسان مردم دیگر درس می خواند و نامه می نوشت مخالفان نبوت او آن را دستاویز قرار داده و چنین وانمود می کردند که آیین توحید او و شرایع و احکام وی زاییده افکار و نتیجه مطالعات و بررسی کتابهای پیشین است و ارتباطی با جهان وحی و خداوند ندارد. 📚تفسیر نمونه،ج6 ص400 2⃣این که گفته شد کوروش با دست خودش منشوری که معروف است به « منشور کوروش» را نوشته مطلبی ناصحیح می باشد .گفته شده است که کاتب فردی دیگری بوده است اما نامش در تاریخ نیامده است https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4 3⃣این افراد که هم اکنون سنگ کوروش را به سینه می زنند توجه ندارند که به فرض اگر بگوییم کوروش همان ذو القرنین که در قرآن به آن اشاره شده است بوده ،بنده ای مطیع وصالح قلمداد می شده است چنان که حضرت علی فرمود: « ذو القرنین فرشته و یا پیامبر نبود بلکه بنده ای بود که خدا را دوست داشت و خدا نیز او را دوست می داشت» 📚بحار الانوار،ج12 ص178 ❗️و خداوند بارها و بارها از او و امثال او پیمان به ایمان نسبت به نبوت پیامبر گرامی و امامت ائمه را گرفته بوده و او نیز با جان و دل پذیرا بوده بود به گونه ای که اگر در زمان کنونی زنده بود مطیع پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان می بود 📚بحار الانوار،ج5 ص225 باب10 🗯اما این « کوروش پرستان » از روی جهل و نا اگاهی کوروش را در برابر ایین اسلام و مکتب حقه تشیع قرار داده اند تا از پس آن به مقاصد شوم خود برسند. 👌اما این گونه بی خبران نمی دانند که کوروش از کارها و اعمال اینان بیزار است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓خداوند قبل از آفرینش جهان به چه کاری مشغول بوده است❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌به نظر فلاسفه عالم قدیم زمانی است یعنی از آنجا که ذات پاک الهی علت تامه برای اشیاء است و او فیاض علی الاطلاق است امکان ندارد خلقت از ذات پاک او جدا شود و هر زمان خدا بوده است خلقت هم بوده است و ذات الهی از خلق موجودات جدا نبوده است . 🔶اما آنچه از آیات و روایات بدست می آید آن است که عالم حدوث ذاتی و زمانی دارد .یعنی عالم در ابتدا نبوده است و پس آن خلق شده است. 👌حضرت علی علیه السلام فرمود: « خداوند سبحان بعد از فنای جهان تنها باقی می ماند ، چیزی با او نخواهد بود همان گونه که قبل از آفرینش جهان تنها بود » 📚نهج البلاغه خطبه 186 🔷وفرمود: « همیشه بوده و تا ابد خواهد بود در آن هنگام که نه آسمانی صاحب برجها وجود داشت و نه حجابهای فرو بسته ، نه شبی تاریک ، نه دریایی آرام ، نه کوهی در کنار دره های وسیع ، نه راهی پر پیچ و خم ، نه زمینی آرام ، نه مخلوقی صاحب قدرت » 📚نهج البلاغه خطبه90 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « خداوند بود زمانی که هیچ چیزی با او نبود » 📚توحید صدوق ص28 🔶وفرمود: « سپاس خداوندی را که بود پیش از آنکه بود شدنی باشد» 📚همان مدرک 🔶امام رضا علیه السلام فرمود: « خداوند یکتا همیشه تنها بود و چیزی با او نبود ، حدودی و نمودی نداشت او پیوسته چنین بود سپس مخلوقات را آفرید» 📚عیون الاخبار ج1 ص169 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « خداوند بود زمانی که زمین و آسمان و شب و روز و شمس و قمر و نجوم و ابر و باران و بادی نبود » 📚توحید صدوق ص80 ❗️وفرمود: « خداوند بود و غیر او وجودی نداشت» 📚همان مدرک 🔶از امام علی علیه السلام سوال شد خداوند قبل از خلقت آسمانها و زمین کجا بود؟ ❗️حضرت پاسخ داد: « کجا بودن سوال از مکان است و خداوند منزه از مکان داشتن است .او بود و مکانی هم نداشت » 📚الکافی ج1 ص90 👌علامه مجلسی حدود 190 روایت در اثبات حدوث عالم نقل می کند؛ 📚بحار الانوار ج54 ص2 باب1 ❗️صحیح است که خداوند علت تامه برای خلقت معلولات و فیاض می باشد اما او حکیم علی الاطلاق نیز می باشد و فاعل مجبور نیست لذا ممکن است حکمتش چنین ایجاب کند که در آغاز چیزی نباشد سپس موجود شود .بنابرین فیاض و علت تامه بودن او مانع از عدم اشیاء در قبل از آفرینش نیست. 📚پیام امام امیر المومنین ج7 ص241 👌از روایات فوق الذکر استفاده می شود که خداوند قبل از خلقت مخلوقات خودش بوده و خودش و ذات يگانه اش و صفات کمالی اش و پس از آن مخلوقات را جهت به فیض و کمال رسیدن خلق کرده است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش ❓می گویید خدا عالم را از عدم و نیستی خلق کرده است .سوال من است که عدم و نیستی چگونه می تواند علت و منشا وجود باشد❕مگر نیستی می تواند مایه هستی شود❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌باید توجه داشت که اشتباه از ناحیه کلمه «از» به وجود آمده است. 🗯شما خیال می کنید اینکه می گوئیم «عالم » «از» نیستی به هستی آمده مثل این است که می گوئیم میز «از» «چوب » ساخته شده است که در ساختن میز چوب باید قبلا موجود باشد تا میز ساخته شود . ❕در صورتی که معنی جمله عالم از نیستی به هستی آمده این نیست ، بلکه به این معنی است که عالم قبلا وجود نداشت سپس موجود شد آیا در این عبارت تضاد و تناقضی میبینید ❗️❗️ 📚تفسیر نمونه ج1 ص421 👌جهت دیدن روایات اهل بیت در این معنا که خداوند عالم را پس از نیستی و عدم آفرید و عالم نبود و پس از عدم و نیستی مورد خلقت خداوند قرار گرفت و حادث شد به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ 🗯 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3330 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔کلیپی از زئوس منتشر شده است که مساله قمار را به چالش می کشد و می گوید اگر قمار در اسلام به دلیل مفاسدی حرام است چرا در اسب سواری و تیراندازی قمار کردن مستثنا شده است❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که قمار کردن در اسلام از گناهان بزرگ تلقی می شود . 🔶خداوند می فرماید: « درباره شراب و قمار از تو سوال می کنند .بگو در آنها گناه و زیان بزرگی است و منافعی ( از نظر مادی ) برای مردم دارد ( ولی ) گناه آنها از نفعشان بیشتر است» 📚بقره 220 🔷ومی فرماید: « همانا شیطان می خواهد با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد» 🔷مائده 91 👌روایات متعددی نیز در حرمت قمار در مجامع روایی ما نقل شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج17 ص164 باب35 ❕از این حرمت ، قمار کردن با اسب سواری و تیر اندازی و شتر سواری استثناء شده است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « فرشتگان به هنگام برد و باخت و قمار دور می شوند و از آن نفرت دارند و صاحب آن را لعن می کنند مگر در مسابقات اسب سواری و تیر اندازی و شتر سواری » 📚الفقیه ج4 ص59 👌فلسفه این حکم روشن است و آن به خاطر مصلحت بالاتری است که در این سه چیز وجود دارد که مصلحت آمادگی دفاعی و نظامی مسلمین است . ❗️در حقیقت این سه ورزش اصلی ترین نیازهای امنیتی و نظامی جامعه مسلمین را تشکیل می داده است و غرض از این استثناء تشویق مسلمین به روی آوردن به ورزش های مفید بوده است که در جهاد از کارایی ویژه ای برخوردار بوده است . 🔴حال ممکن است اشکال شود که ما در گذشته مفاسد عدیده ای را برای قمار کردن ذکر کردیم از جمله ایجاد هیجانات شدید روانی که عامل اصلی بسیاری از بیماری هاست و این که قمار رابطه مستقیم با انواع جنایات دارد و ضررهای اقتصادی غیر قابل جبرانی را بر جای می گذارد و ... 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3452 ❗️حال با وجود این زیان ها چگونه قمار در اسب سواری و تیر اندازی استثناء شده است❕❕ 🔶در پاسخ ( چنان که گذشت )گفتنی است که این استثناء به دلیل مصلحتی است که در این موارد وجود دارد و این استثناء تا زمانی است که قمار کردن در مورد مذکور به انجام جنایات و رسیدن آسیب های جدی به بدن و ضررهای اقتصادی مهلک نرسد و الا ؛ 🔶از باب عناوین ثانویه و تقدیم مصلحت اهم که حفظ جان خود و دیگران و جلوگیری از هلاکت اقتصادی و ... است قمار کردن در موارد مذکور هم جایز نیست . 🔷در روایت آمده است که فرمود: « لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام» 📚وسائل الشیعه ج26 ص14 ❕به مقتضای این حکم که قاعده تقدیم اهم است می گوییم اگر وضو گرفتن سبب رسیدن ضرر شود باید تیمم کرد . اگر ایستاده نماز خواندن سبب ایجاد ضرر شود باید نشسته نماز خواند . 🔶حتی اگر رفع تشنگی و گرسنگی منوط به خوردن شراب و میته باشد و جان انسان در خطر باشد ، انسان می تواند به دلیل مصلحت اهم که حفظ جان است شراب و میته را در حد نیاز بخورد. 🗯بنابراین اگر قمار کردن در موارد جواز هم سبب ایجاد مفاسد غیر قابل جبران شود ، جواز جای خود را به حرمت خواهد داد. 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔خواستم ببینم آیا لزومی دارد که حتما قرآن را به زبان عربی بخوانیم با این که چیزی از آن نمی فهمیم در حالی که اگر ترجمه آن را بخوانیم متوجه معانی آن می شویم و می توانیم در مفاهیم آن تدبر کنیم ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌شکی نیست که تدبر و تامل در مفاهیم قرآنی امری خوب و مورد پسند می باشد . 🔶خداوند می فرماید: « ( قرآن ) کتاب مبارک است که به سوی تو نازل کردیم تا درباره آیات آن بیندیشند و خردمندان پند گیرند» 🔶ص 29 🔷ومی فرماید: « آیا به آیات قرآن نمی اندیشند ؟ یا ( مگر ) بر دلهایشان قفلهایی نهاده شده است» 🔷محمد 24 👌حضرت علی علیه السلام فرمود: « در قرائت قرآنی که تدبر در آن نباشد خیری نیست» 📚معانی الاخبار ص226 🗯امام سجاد علیه السلام فرمود: « شایسته است که هنگام قرآن خواندن در معانی آن تدبر شود» 📚مستدرک الوسائل ج4 ص238 👌بنابراین هیچ مانعی ندارد که شما ترجمه آیات قرآن را با تدبر در معانی آن بخوانید و از ثواب و برکات آن بهره مند شوید . ❗️همین طور می توانید تنها به متن اصلی قرآن نگاه کنید بدون آنکه آیات را تلاوت کنید و ترجمه آن را مورد توجه قرار دهید تا ثواب دو چندان را ببرید زیرا پیامبر گرامی فرمود: « نگاه کردن به آیات قرآن عبادت است» 📚امالی طوسی ج2 ص70 📚الفقیه ج2 ص205 🗯اما ثواب کافی و تمام را زمانی می برید که متن قرآن را همراه با تامل در معانی آن تلاوت کنید و به آیات قرآن نگاه کنید و قرآن را از روی مصحف بخوانید . 👌 زیرا به خواندن ترجمه قرآن ، قرائت قرآن اطلاق نمی شود لذا فرموده اند که برای آن که قرآن را صحیح بخوانید لازم است زبان عربی را فرا گیرید . 🔶پیامبر گرامی فرمود: « قرآن را به عربی بیاموزید و (بخوانید) » 📚وسائل الشیعه ج6 ص220 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « زبان عربی را بیاموزید زیرا زبان عربی زبان خداوند است که بوسیله آن با بندگانش سخن گفته است » 📚خصال یک جلدی ص258 👌این مساله به قدری مهم است که در روایات آمده است که اگر افراد غیر عرب قرآن را به لغت خودشان اشتباه تلفظ کنند ملائکه ، قرائت آنان را به عربی مطابق آیات قرآن بالا می برند. 📚الکافی ج2 ص619 ❕درباره فلسفه خواندن قرآن به زبان عربی گفتنی است؛ 1⃣روح و محتوای هر پیام و سخنی در قالب زبان خاص خود عمیق تر درک می شود تا زمانی که به زبان های دیگر برگردانده شود و قرآن که دارای مضامین بسیار بلند و عالی است هرگز قابل ترجمه دقیق و کامل به هیچ زبانی نمی باشد . 2⃣قرآن علاوه بر محتوای دقیق و عالی از لطافت و زیبایی ادبی و فصاحتی و بلاغی نیز برخوردار است که خود فصاحت و بلاغت قرآن یکی از وجوه اعجاز قرآن است .اکتفا به ترجمه های قرآن و بی توجهی به متن آن سبب از میان رفتن و مورد توجه قرار نگرفتن یکی از وجوه اعجاز قرآن که همان فصاحت و بلاغت آن می باشد ، می گردد. 3⃣تشویق و ترغیب به خواندن متن عربی قرآن یکی از شیوه های حفظ قرآن از تحریف است .اگر قرار باشد که ترجمه های قرآن جای متن اصلی را بگیرد چیزی نمی گذرد که مفاهیم غلط و اشتباه به نام ترجمه قرآن گسترش پیدا می کند و تنها راه مقابله با آن توجه ویژه به متن قرآن است . 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
🤔پرسش ❔آیا بهتر نیست که بجای خواندن دعاهای عربی که چیزی ازشون نمی فهمیم دعا ها رو به زبان فارسی بخوانیم و ترجمه آن ها کافی باشد ❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶در این شکی نیست که دعا کردن در هر حالتی و به هر زبانی بهترین اعمال تلقی می شود و فرقی نمی کند که انسان به چه زبانی دعا کند. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « مبغوض ترین افراد نزد خداوند کسانی هستند که از دعا کردن خود داری می کنند» 📚الکافی ج2 ص466 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « تا می توانید دعا کنید زیرا خداوند دوست دارد که مومنان فراوان دعا کنند » 📚الکافی ج8 ص7 🔶وفرمود: « عاجز ترین مردم کسی است که از دعا کردن امتناع ورزد» 📚وسائل الشیعه ج7 ص27 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « برترین عبادت دعا کردن است» 📚الکافی ج2 ص466 👌بنابراین آنچه مهم و لازم است دعا کردن است و فرقی نمی کند که انسان به چه زبانی خداوند را بخواند و درخواست هایش را مطرح کند. ❗️حتی از روایات استفاده می شود که انسان می تواند در قنوت نماز به هر زبانی حتی زبان فارسی دعاهای خودش را مطرح کند. 📚وسائل الشیعه ج6 ص277 باب 9 ❕اما توجه و تمرکز به خواندن دعاهای ماثور از اهل بیت به زبان عربی چند فائده خاص خود را دارد ؛ 1⃣تمام آنچه لازم است که در دعا کردن مورد توجه قرار گیرد از حمد و ثناء الهی و صلوات بر پیامبر و اهل بیت و توجه کردن به نعمات الهی و ...در آن ها لحاظ شده است . 2⃣در دعاهای ماثور و عربی که از اهل بیت رسیده است نکات ادبی و خاص و مضامین عالیه ای وجود دارد و در چنان حد کمالی است که بشر نمی تواند آن مفاهیم را به لغت دیگری برگرداند . 3⃣خواندن دعاهای ماثور از اهل بیت به زبان عربی موجب اتحاد شکل و حفظ اساس آن می شود و ترجمه آن به زبان های مختلف به مرور زمان موجب اختلاف در اصل مضمون دعا می شود و سبب ایجاد تحریف و زیاده و نقصان در دعا می گردد. 📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ، ج3 ص377 ❕بنابراین بهتر خواندن دعاهای ماثور از اهل بیت همراه با توجه و دقت در مفاهیم و معانی آن می باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
🤔 ❔سوال مسابقات بین المللی آی کیوی اسلام ❗️ 🔰نام اولین فضاپیمای جهان چه بود ❔ ❔براق؟ یعفور؟ وستوک1؟ یوفر؟ عفیر؟ آپولو ؟ ❗️لطفا در مورد توضیح دهید ؟ یعنی چه که اولین فضاپیما بوده ❕ 💠💠 👌خدا مركب سريع السيرى كه متناسب سفر فضايى پیامبر بوده است ( معراج پیامبر ) در اختيار پيامبرش گذارده است، و او را از نظر خطراتى كه در اين سفر وجود داشته زير پوشش حمايت خود گرفته، اين مركب چگونه بوده است و چه نام داشته؟ براق؟ يا مركب ديگر؟ در هر حال مركب مرموز و ناشناخته ‏اى است از نظر ما؟ 📚تفسیر نمونه ج 12 ص 19 ❕در احاديث شيعه و سنى براى سفر پيامبر گرامی به آسمانها نام مركبى به عنوان «براق» ديده‏ مى‏ شود . «براق» از ماده «برق» است، علماى حديث مى‏ گويند علت اين نام گذارى شايد اين بوده كه مركب مزبور بسيار سريع، مانند برق! حركت مى ‏كرده است. 🔸جالبتر اين كه در توصيف اين مركب فضائى در پاره‏ اى از احاديث وارد شده كه «خطاه مد بصره»! يعنى هر قدم او به اندازه مقدار ديد او بوده است، و با توجه به اينكه رؤيت اشياء به وسيله «نور» صورت مى ‏گيرد، و طول زمانى كه براى ديدن هر چيز لازم است برابر با سرعت سير نور است، از اين حديث استفاده مى‏ شود كه مركب مزبور سرعتى «نزديك» به سرعت سير نور داشته است . 📚معراج ، مکارم شیرازی ، ص 53 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « حق تعالى براق را مسخّر من گردانيد و آن بهتر است از دنيا و آنچه در دنيا است، و آن حيوانى است از حيوانات بهشت نه بسيار بلند است و نه بسيار كوتاه، و روى آن مانند روى آدميان است و سم آن مانند سم اسبان است و دمش مانند دم گاو است، از درازگوش بزرگتر و از استر كوچكتر است، زينش از ياقوت سرخ است و ركابش از مرواريد سفيد است، و هفتاد هزار مهار دارد از طلا و دو بال دارد مكلّل و مزيّن به مرواريد و ياقوت و زبر جد و الوان جواهر، و در ميان دو ديده ‏اش نوشته شده است: «لا اله الا اللّه وحده لا شريك له، محمد رسول اللّه» و از جميع حيوانات خوش رنگتر است، و اگر خدا او را رخصت دهد در يك رفتار دنيا و آخرت را مى ‏گردد و طى مى ‏كند » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 32 _ احتجاج ج 1 ص 111 👌و فرمود ؛ « در روز قيامت من بر براق سوار خواهم شد و روى او مانند روى انسان است و گونه او مانند گونه اسب است و يالش از مرواريد بافته است و گوشهايش از زبرجد سبز است و ديده‏هايش مانند ستاره زهره مى ‏درخشد و بدنش را شعاعى هست مانند شعاع خورشيد تابان و از سينه او به جاى عرق مرواريد غلطان جارى است و خلقتش در هم پيچيده است و دستها و پاهايش بلند است و نفسى دارد مانند نفس آدميان كه سخن مى ‏شنود و مى ‏فهمد » 📚حیاه القلوب ج 3 ص 720 _ خصال یک جلدی ، ص 203 ❕امام محمد باقر عليه السّلام فرمود ؛ « جبرئيل براق را براى حضرت رسول آورد از استر كوچكتر و از درازگوش درازتر و گوشهايش پيوسته در حركت بود و ديده ‏هايش در سم دستهايش بود و به قدر آنچه ديده ‏اش مى ‏ديد يك گام مى‏ گذاشت، و چون به كوهى مى ‏رسيد دستهايش كوتاه مى ‏شد و پاهايش دراز مى ‏شد، و چون از بلندى به نشيب مى‏ آمد دستهايش دراز مى‏ شد و پاهايش كوتاه مى ‏شد، و موهاى يالش بلند و بسيار بود و از جانب راست آويخته بود و دو بال از پى سر داشت‏ » 📚کافی ج 8 ص 376 ❕امام صادق عليه السّلام فرمود ؛ « در شب معراج جبرئيل براق را براى محمد آورد و آن حضرت سوار شد و به بيت المقدس رفت و در آنجا ديد آنكه را ديد از برادران خود از پيغمبران، و چون برگشت از معراج اصحاب خود را خبر داد كه: من در اين شب به معراج رفتم و وارد بيت المقدس شدم و بر براق سوار شدم و علامت راستى گفتار من آن است كه در عرض راه به قافله ابو سفيان رسيدم كه از شام مى ‏آمدند و بر سر فلان آب فرود آمده بودند و شتر سرخى از ايشان گم شده بود و از پى آن مى‏ گرديدند و آن قافله نزد طلوع آفتاب داخل خواهند شد و شتر سرخى در جلوى آن قافله خواهد بود، پس بعضى از كافران قريش بر سبيل استهزاء گفتند: طرفه سوار تندروى است كه در يك شب به شام مى‏ رود و برمى ‏گردد ...جبرئيل صورت شام را در برابر آن حضرت بازداشت و هرچه مى ‏پرسيدند حضرت نظر مى ‏كرد و جواب ايشان مى ‏فرمود تا آنكه همه جوابها را مطابق آنچه مى ‏دانستند شنيدند و ايمان نياوردند از ايشان مگر اندكى، پس حق تعالى اين آيه را فرستاد «نفع نمى‏ بخشد آيات و معجزات و ترسانندگان جماعتى را كه ايمان نياوردند» ( یونس 101) 📚کافی ج 8 ص 364 👌در گذشته مفصلا در مورد معراج و هدف از آن و شبهات در این رابطه ، مباحثی داشته ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2269 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3336 @Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔راجع به وقوع معراج پیامبراکرم(ص)میشه توضیح بدین ❓معراج ایشان آیا جسمانی بوده؟ آیا معراج و وارد شدن جسم به ابعاد غیرمادی ممکن‌است❗️ 💠پاسخ💠 👌در تفسیر نمونه در مقام پاسخ به پرسش شما چنین آمده است؛ 🔷«علاوه بر اینکه مشهور میان دانشمندان اسلام اعم از شیعه و اهل تسنن این است که این امر در بیداری صورت گرفته ظاهر خود آیات قرآن در آغاز سوره اسراء و همچنین سوره نجم آیات 13 تا 18 نیز وقوع این امر را در بیداری گواهی می دهد. 👌تواریخ اسلام نیز گواه صادقی بر این موضوع است زیرا : 🗯در تاریخ می خوانیم هنگامی که پیامبر مسأله معراج را مطرح کرد مشرکان به شدت آنرا انکار کردند و آنرا بهانه ای برا کوبیدن پیامبر دانستند این به خوبی گواهی می‎دهد که پیامبر هرگز مدعی خواب یا مکاشفه روحانی نبوده و گرنه این همه سر و صدا نداشت 🔷و اگر در روایتی از حسن بصری میخوانیم که «این امر در خواب واقع شده است» و یا خبری که از عایشه نقل شده «به خدا سوگند بدن پیامبر از میان ما نرفت تنها روح او به آسمانها پرواز کرد» ظاهراً جنبه سیاسی داشته و برای خاموش کردن جنجالی بوده است که درباره مسأله معراج در میان عده ؛ای به وجود آمده بود. ❓حال مسائل تازهای در زمینه معراج مطرح شده و سؤالاتی از این قبیل : 🔶1 - برای اقدام به یک سفر فضائی نخستین مانع نیروی جاذبه است که باید با وسائل فوق العاده بر آن پیروز شد زیرا برای فرار از حوزه جاذبه زمین سرعتی لااقل معادل چهل هزار کیلومتر در ساعت لازم است ❗️ 🔶2 - مانع دیگر، فقدان هوا در فضای بیرون جو زمین است که بدون آن انسان نمیتواند زندگی کند❗️ 🔶3 - مانع سوم گرمای سوزان آفتاب و سرمای کشنده ای است که در قسمتی که آفتاب مستقیما میتابد و قسمتی که نمیتابد وجود دارد ❗️ 🔶4 - مانع چهارم اشعه های خطرناکی است که در ماوراء جو وجود دارد مانند اشعه کیهانی و اشعه ماوراء بنفش و اشعه ایکس، این پرتوها هرگاه به مقدار کم به بدن انسان بتابد زیانی بر ارگانیسم بدن او ندارد ولی در بیرون جو زمین این پرتوها فوق العاده زیاد است و کشنده و مرگبار اما برای ما ساکنان زمین وجود قشر هوای جو مانع از تابش آنها است .❗️ 🔶 5- مشکل بی وزنی است گر چه انسان تدریجا میتواند به بی وزنی عادت کند ولی برای ما ساکنان روی زمین اگر بی مقدمه به بیرون جو منتقل شویم و حالت بی وزنی دست دهد تحمل آن بسیار مشکل یا غیر ممکن است .❗️ 🔶6- و سرانجام مشکل زمان ششمین مشکل و از مهمترین موانع است چرا که علوم روز میگوید سرعتی بالاتر از سرعت سیر نور نیست و اگر کسی بخواهد در سراسر آسمانها سیر کند باید سرعتی بیش از سرعت سیر نور داشته باشد.❗️ 👌در برابر این سؤالات توجه به چند نکته لازم است : 1⃣ ما می دانیم که با آن همه مشکلاتی که در سفر فضائی است بالاخره انسان توانسته است با نیروی علم بر آن پیروز گردد، و غیر از مشکل زمان همه مشکلات حل شده و مشکل زمان هم مربوط به سفر به مناطق دور دست است . 2⃣بدون شک مساله معراج جنبه عادی نداشته بلکه با استفاده از نیرو و قدرت بی پایان خداوند صورت گرفته است و همه معجزات انبیاء همین گونه است. ❗️ به عبارت روشنتر معجزه باید عقلا محال نباشد، و همین اندازه که عقلا امکان پذیر بود بقیه با استمداد از قدرت خداوند حل شدنی است . 👌هنگامی که بشر با پیشرفت علم توانائی پیدا کند که وسائلی بسازد سریع آنچنان سریع که از حوزه جاذبه زمین بیرون رود، سفینه هائی بسازد که مساله اشعه های مرگبار بیرون جو را حل کند، لباسهائی بپوشد که او را در برابر سرما و گرمای فوق العاده حفظ نماید، با تمرین به بی وزنی عادت نماید خلاصه جائی که انسان بتواند با استفاده از نیروی محدودش، این راه را طی کند آیا با استمداد از نیروی نامحدود الهی حل شدنی نیست ❔ ❗️ما یقین داریم که خدا مرکب سریع السیری که متناسب این سفر فضائی بوده باشد در اختیار پیامبرش گذارده است و او را از نظر خطراتی که در این سفر وجود داشته زیر پوشش حمایت خود گرفته است . ❗️ این مرکب چگونه بوده است و چه نام داشته ؟ براق ؟ رفرف ؟ یا مرکب دیگر؟ در هر حال مرکب مرموز و ناشناخته ای است از نظر ما؟ 👌از همه اینها گذشته فرضیه حد اکثر سرعت که در بالا گفته شد، امروز در میان دانشمندان متزلزل شده، هر چند اینشتاین در فرضیه معروف خودش به آن سخت معتقد بوده است . 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ👇👇👇 ❗️دانشمندان امروز میگویند امواج جاذبه بدون نیاز به زمان در آن واحد از یکسوی جهان به سوی دیگر منتقل میشود و اثر میگذارد، و حتی این احتمال وجود دارد که در حرکات مربوط به گستردگی جهان (میدانیم جهان در حال توسعه است و ستاره ها و منظومه ها به سرعت از هم دور میشوند) منظومه هائی وجود دارند که با سرعتی بیش از سرعت سیر نور از مرکز جهان دور میشوند دقت کنید. 👌کوتاه سخن اینکه مشکلاتی که گفته شد هیچکدام به صورت یک مانع عقلی در این راه نیست، مانعی که معراج را به صورت یک محال عقلی در آورد، بلکه مشکلاتی است که با استفاده از وسائل و نیروی لازم قابل حل است . 🗯به هر حال مساله معراج نه از نظر استدلالات عقلی غیر ممکن است و نه از نظر موازین علم روز و خارق العاده بودن آن را نیز همه قبول دارند بنا بر این هر گاه با دلیل قاطع نقلی ثابت شود باید آن را پذیرفت 📚تفسیر نمونه ج12 ص15 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔کلیپی از یک آخوند در کانال های ضد دین منتشر می شود که می گوید وقتی ابراهیم را درون آتش انداختند گفت یاعلی و سپس آتش تبدیل به شد ❗️آیا چنین چیزی واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌 امامان گرامی ما دارای خلقت نورانی بوده اند ، و خداوند سال های سال قبل از خلقت آدم ، نوری وجودی آنان را خلق کرده و آنان تسبیح گوی خداوند بودند ، و تمام انبیاء با نوری وجودی آنها آشنایی داشته اند . ❕طبق روایات متعددی ، خداوند نور اهل بیت را سال ها قبل از آنکه خلقت عالم را صورت دهد خلق کرده بود . 🔷پیامبر فرمود ؛ « من و علی و فاطمه و حسن و حسین در سراپرده الهی بودیم و او را تسبیح می کردیم و فرشتگان با تسبیح کردن ما ، خداوند را فرا گرفتند » 📚 الشیعه ص7 📚 الانوار ج25 ص2 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « ما اشباح بودیم اطراف عرش که خدا را تسبیح می کردیم ، و این حدود پانزده هزار سال قبل از خلقت آدم بود و وقتی آدم آفریده شد در او قرار گرفتیم». 📚 الانوار ج25 ص2 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند نور از نور عظمت خود را قبل از آفرینش آدم آفرید که آنان محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین بودند » 📚 الانوار ج25 ص4 👌پیامبر فرمود ؛ « خداوند ما را آفرید زمانی که نه آسمانی افراشته و نه زمینی گسترده و نه عرش و نه بهشت و جهنم بود ،ما او را و می کردیم ، هنگامی که تسبیح و تقدیسی وجود نداشت ...خداوند نور دخترم فاطمه را شکافت و آسمانها و زمین را آفرید ، نور آسمانها و زمین از نور فاطمه است ...» 📚 الانوار ج25 ص16 ❕بر این اساس طبیعی است که انبیاء گذشته به آن انوار مطهر کنند . 💠 در روایتی امام علیه السلام فرمود ؛ « یک یهودی به نزد رسول خدا آمد و خطاب به او گفت: شما برتر هستید یا حضرت موسی بن عمران که خداوند با او صحبت کرد، بر او تورات را نازل کرد، معجزه عصا را به او داد، دریا را بر او گشود و ... پیامبر در حالی که از بیان مستقیم برتری خود، اکراه داشت، فرمود: همانا حضرت آدم زمانی که آن اشتباه را انجام داد این‌گونه توبه کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا ببخشی» سپس خداوند او را بخشید. همانا نوح زمانی که سوار بر کشتی بود و ترسید که غرق شود، چنین دعا کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد برای اینکه مرا از غرق نجات دهی» پس خداوند آنها را نجات داد و همانا ابراهیم زمانی که در افتاد چنین دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می جویم به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش نجات بخشی» پس خداوند آتش را بر او کرده و او به سلامت از آن‌جا رهایی یافت. و زمانی که موسی عصا را انداخت دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا حفظ کنی، خداوند فرمود: نترس ... » 📚امالی ص218 📚احتجاج ج1 ص48 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که کشتی نوح در حال غرق شدن بود ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند او را نجات داد و زمانی که ابراهیم در افتاد ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند نیز او را نجات داد و آتش برایش سرد و سلامت گشت و موسی با توسل به ما از دریا نجات یافت و عیسی زمانی که یهود قصد قتلش را داشتند با توسل به ما نجات یافت و به آسمان رفت » 📚وسائل الشیعه ج7 ص103 ❕بنابراین توسل انبیاء سابق و من جمله ابراهیم نبی به اهل بیت علیهم السلام ثابت است ، بیان روحانی مذکور در توسل کردن ابراهیم با تعبیر یا علی ، ممکن است تعبیری مجازی برای بیان اصل توسل باشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا این مطلب صحت دارد درباره علت به کار بردن لفظ «یا علی» هنگام خداحافظی از پیامبر سؤال شد: یا رسول الله ما وقتی صحبتمان، و حرفمان با یکی تمام می شود، پایان کلاممان، او را به خدا می‌سپاریم، به بیان پارسی می‌گوییم: خداحافظ و به زبان عربی می‌گوییم: فی امان الله. اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشویم، نوعی بی ادبی می‌پنداریم شما وقتی در معراج با خدا هم‌صحبت شدید، پایان جمله که نمی‌توانستید به ذات خدا عرضه بدارید: تو را به خدا می‌سپارم آخرین جمله رد و بدل شده، بین شما و خدا چه بود؟ آن‌حضرت فرمود: در پایان صحبت، خداوند سبحان به من «یا علی» گفت، من نیز به خدای خود «یا علی» گفتم. این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود ❕❕ 💠💠 👌حکایت مربوطه در روایتی نیامده است ، آنچه در مورد علی علیه السلام در آمده است موارد دیگری است که از جمله آن دو حکایت زیر است . ❕امام رضا علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی می فرماید ؛ « زمانی که به رفته بودم ، در دل عرش ملکی را دیدم که در دستانش شمشیری از نور است که با آن شمشیر بگونه ای حرکت انجام می داد که علی بن ابی طالب با ذو الفقار انجام می داد ، فرشتگان هر گاه مشتاق علی بن ابی طالب می شدند به صورت آن ملک نگاه می کردند ، من گفتم پرودگارا آیا این فرد ، علی بن ابی طالب است ؟ پرودگار مرا مخاطب قرار داد که ای محمد این فرشته ای است که او را به صورت علی خلق کرده اند و حسنات و تسبیح و تقدیس او را تا روز قیامت برای علی بن ابی طالب می نویسم » 📚عیون الاخبار ج2 ص131 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « فرشتگان از محبتشان به علی نزد خدا شکایت کردند ، خداوند نیز آن ملک را از نور به صورت علی ( برای آنها ) آفرید ...» 📚ارشاد القلوب ج2 ص233 👌در نقل دیگری آمده است که از پیامبر گرامی پرسیده شد خدا در شب معراج چگونه با تو گفته و تو را مخاطب قرار داد؟ 👌 آن‌حضرت فرمود: «مرا به زبانی مانند زبان على بن ابی‌طالب مخاطب قرار داده سپس به من الهام کرد که بگو: پروردگارا ، تو با من سخن می‌گویی یا على. سپس فرمود: اى احمد .من چیزى هستم ولى از همه چیزها فاصله دارم مانند چیزهاى دیگر نیستم و من به مردم قیاس نمی‌شوم و به موجودات تعریف نمی‌شوم. تو را از نورم آفریدم و على را از نور تو آفریدم او را به رازهاى نهانى دل تو آگاه کردم من کسى را به سوى دل تو دوست‌تر از على بن ابی‌طالب پیدا نکردم سپس با زبان على با تو سخن گفتم تا آرام بگیرد». 📚بحار الانوار ج38 ص312 📚کشف الغمه ج1 ص106 📚الطرائف ج1 ص155 👌البته باید توجه داشت که منظور از سخن گفتن خدا سخن گفتن با زبان نیست زیرا سخن گفتن با زبان و از طریق تارهای صوتی از عوارض جسم است و درباره خداوند که منزه از جسم وجسمانیت است مفهوم ندارد بلکه منظور سخن گفتن به وسیله ایجاد امواج صوتی در فضاست چرا که خدا قادر است بر اینکه امواج صوتی را در فضا بیافریند و این امواج را به گوش انبیا و پیامبرانش برساند و پیام خود را از این طریق به آنها ابلاغ کند آنچنان که قرآن درمورد تکلم با موسی بن عمران در وادی ایمن گواهی میدهد که امواج صوتی درآن درخت مخصوص ایجاد شده وموسی را به سوی خود فرا خوانده است 📚تفسیر نمونه ج2 ص478 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا راست است که در معراج ابتدا نمازهای واجب پنجاه عدد بود ، پیامبر با حضرت موسی مواجه می شود و او می گوید پنجاه نماز زیاد است برو از خدا تخفیف بگیر که امتت نمی توانند آن ها انجام دهد و به قدری این تخفیف گرفتن تکرار میشود که تعدادش به نماز می رسد ❕آیا به راستی این جریان قابل قبول است ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که شیخ از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « زمانی که پیامبر به معراج رفت ، خداوند پنجاه نماز را واجب کرد ، پیامبر پس از گرفتن این دستور از پیامبران عبور می کرد و هیچ کس به او چیزی نگفت تا آنکه به موسی بن عمران رسید و او سوال کرد که خداوند چه چیزی را به تو امر کرد ؟ پیامبر پاسخ داد خواندن پنجاه نماز ، موسی گفت برو از خدایت تخفیف بخواه زیرا امت تو توان خواندن این تعداد نماز را ندارند ، پیامبر از خداوند خواست و خداوند ده نماز را کم کرد ...باز موسی گفت از خدایت تخفیف بخواه زیرا امت تو توان به جا آوردن ندارند ، پیامبر نیز خواست و خداوند ده نماز دیگر کم کرد ، ...باز با موسی ملاقات کرد و موسی گفت برو از خدایت تخفیف بخواه که امت تو توان به جا آوردن ندارند ، پیامبر نیز چنین کرد و خداوند ده نماز دیگر کم کرد و مجوعا نماز واجب شد ، موسی باز گفت از خدایت تخفیف بخواه که امت تو توان بجا آوردن ندارند ، پیامبر نیز تخفیف خواست و خداوند ده نماز کم کرد ، موسی باز گفت از خدایت تخفیف بخواه ، خداوند پس از آن پنج نماز کم کرد و تنها خواندن پنج نماز در روز را واجب کرد ...موسی باز گفت برو از خدایت تخفیف بخواه . 👌پیامبر در این مرحله پاسخ داد که من دیگر از خداوند حیا می کنم که از او این درخواست را کنم و این شد که پیامبر با وجوب خواندن پنج نماز بازگشت ...» 📚الفقیه ج1 ص197 ❕این روایت را شیخ در کتاب من لا یحضره الفقیه به صورت کاملا و بدون سند نقل می کند ، روشن است روایتی که سند ندارد و مویدی هم برای تصحیح ندارد ضعیف و غیر قابل استدلال است . 💠شیخ صدوق در نقل دیگری از زید بن علی نقل می کند که از امام علیه السلام سوال کرد ؛ « چرا زمانی که خداوند پنجاه نماز را واجب کرده بود خود پیامبر از خدا تخفیف نخواست تا موسی او را دعوت به خواستن کرد ؟ ❕امام پاسخ داد که پیامبر قصد نداشت در برابر دستور خداوند پیشنهادی مطرح کند تا آنکه موسی را دید و موسی شفیع امت شد و برای پیامبر جایز نبود که برادرش موسی را رد کند ...» 📚امالی ص176 📚التوحید ص 176 📚علل الشرایع ج1 ص132 📚الفقیه ج1 ص198 ❕این روایت نیز که در چهار کتاب شیخ صدوق نقل شده است نمی باشد زیرا ؛ 💠از جمله راویان آن علی بن محمد بن سلیمان است که مجهول است و توثیقی ندارد . 📚زبده المقال ج2 ص79 💠راوی دیگر اسماعیل بن ابراهیم است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚زبده المقال ج1 ص186 💠راوی دیگر جعفر بن محمد التمیمی است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚زبده المقال ج1 ص261 💠راوی دیگر نیز عمرو بن خالد می باشد که او نیز مجهول است و توثیقی ندارد . 📚زبده المقال ج2 ص113 ❕بنا براین استدلال به روایات مذکور نمی باشد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA