🔸ادامه 👇
❕در داستان «جابر بن عبد اللّه انصارى» كه روز اربعين شهادت امام حسين علیه السلام به زيارت قبر مباركش آمد و غوغايى در آن جا بر پا كرد مى خوانيم كه او ضمن زيارتنامه پر سوز و پر محتوايش در برابر قبر امام حسين و يارانش، خطاب به قبر ياران كرده و مى گويد ؛ «من گواهى مى دهم شما نماز را بر پا داشتيد و زكات را ادا كرديد و امر به معروف و نهى از منكر نموديد با اهل الحاد پيكار كرديد و خدا را تا آخرين نفس پرستش كرديد، سپس افزود: «و الّذى بعث محمّدا بالحقّ لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، سوگند به خدايى كه محمّد را به حق مبعوث ساخته ما با شما در آنچه از نعمتها و پاداش الهى وارد شديد شريك و سهيم هستيم».
👌اين سخن چنان بود كه حتّى دوست با معرفت «جابر»، «عطيّه» را در شگفتى فرو برد تا آن جا كه زبان به اعتراض گشود و گفت: اى جابر ما چه كرده ايم كه با
آنها شريك باشيم، نه از درّه اى پايين رفتيم و نه از كوهى بر آمديم و نه شمشير زديم در حالى كه ياران حسين ميان سرها و بدنهايشان جدايى افتاد و فرزندانشان يتيم و همسرانشان بيوه شدند!
🔸جابر، اصلى را كه در بالا به آن اشاره شد به استناد حديثى از پيامبر اكرم به «عطيّه» يادآور شد و گفت ؛ من از حبيب خدا رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: «من احبّ قوما حشر معهم و من احبّ عمل قوم اشرك في عملهم، كسى كه قومى را دوست دارد با آنها محشور مىشود و كسى كه عمل قومى را دوست دارد در عملشان شريك است». سپس افزود: «سوگند به خدايى كه محمّد را به حقّ به نبوّت برانگيخته، نيّت ياران من همان است كه حسين و اصحابش بر آن بودند»
📚بحار الانوار ج 65 ص 131
❕در آيات قرآن كرارا «يهود» معاصر پيامبر اسلام را كه در مدينه مى زيستند مخاطب قرار داده و آنها را به خاطر اعمالى كه معاصران موسى نسبت به او انجام دادند سرزنش و مؤاخذه مى كند، در حالى كه قرنها بلكه هزاران سال ميان آنها فاصله بود ولى چون آنها نسبت به اعمال نياكانشان علاقه مند و پايبند بودند تمام فاصله در نورديده شده و همه در يك صف در برابر موسى قرار گرفتند.
🔸از جمله در يكى از آياتى كه در آن خطاب به بهانه جويان يهود دارد مى گويد ؛
«بگو پيامبرانى پيش از من با دلايل روشن و آنچه را گفتيد (معجزاتى را كه امروز از من مى خواهيد) به سراغ شما آمدند، پس چرا آنها را كشتيد اگر راست مى گوييد» ( آل عمران 183)
👌جالب اين كه در ذيل اين آيه حديثى از امام صادق علیه السلام وارد شده است كه مى فرمايد: «خداوند مى دانست آنها (يهود معاصر پيامبر) قاتل پيامبران پيشين بودند و لكن چون همدل و هم عقيده با قاتلان بودند، آنها را قاتل ناميد، چون راضى به فعل آنها بودند»
📚بحار الانوار ج 97 ص 94
❕در زيارت جامعه آمده است ؛ « خدا را گواه مى گيريم كه در ريختن خون ناكثين و قاسطين و مارقين و قاتلان ابا عبداللَّه، آن سرور جوانان اهل بهشت، در كربلا، ما نيز با نيّتها و دلهايمان و تأسّف خوردن براى از دست دادن آن صحنه هايى كه يارانتان براى يارى شما حضور داشتند، در كنار دوستان و ياران وقت شما شركت داشتيم »
📚بحار الانوار ج 102 ص 167
👌محدّث بزرگ «شيخ حرّ عاملى» در جلد اول و جلد شانزده «وسائل الشّيعه» روايات متعدّدى در اين زمينه نقل كرده است.
📚وسائل الشیعه ج 1 ص 49 باب 6 _ ج 16 ص 137 باب 5
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#امام_صامت_چاه_بی_استفاده
🤔#پرسش
❔امام زمان چاهی متروک است...
▪️أخيه موسى عليه السلام في قوله تعالى:[وبئر معطلة وقصر مشيد ]قال: البئر المعطلة الامام الصامت والقصر المشيد الامام الناطق
▫️از امام در مورد آیه قران{وبئر معطلة وقصر مشيد} پرسیده شده: و امام معصوم گفت:👈🏿که امام لال و خاموش مثل چاه متروک(وبئر معطله) و بی مصرف هست و به کسی نفع نمیرساند👉🏿 و قصر برافراشته هم امام ناطق و راهنما هست
⚡️امام موهوم تشیع مطابق این حدیث مصداق واقعی چاه متروک و بی مصرف است پس چرا شیعیان انتظار وی را میکشند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند در آیاتی سخن از اقوام سرکش گذشته و عذاب آنها به میان آورده و می فرماید ؛
« اگر تو را تكذيب كنند (امر تازه اى نيست) پيش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند.- و همچنين قوم ابراهيم و قوم لوط- و اصحاب مدين (قوم شعيب) و نيز (فرعونيان) موسى را تكذيب كردند، اما من به آنها مهلت دادم سپس آنها را گرفتم، ديدى چگونه عمل آنها را شديدا انكار كردم؟ (و چگونه به آنها پاسخ گفتم).
🔸حج 42_44
❕در ادامه می فرماید ؛
« فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَةٌ فَهِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ » « چه بسيار از شهرها و آبادي ها كه آنها را نابود و هلاك كرديم در حالى كه ستمگر بودند به گونه اى كه بر سقفهاى خود فرو ريختند (نخست سقفها ويران گشت و بعد ديوارها به روى سقفها!) و چه بسيار چاه پر آب كه بى صاحب ماند و چه بسيار قصرهاى محكم و مرتفع »
🔸حج 45
❕خداوند در این آیات تصریح میکند که شدت حادثه به قدرى بود كه نخست سقفها فرو ريختند و بعد ديوارها بروى سقفها و چه بسيار چاههاى پر آبى كه صاحبانش نابود و آبهايش در زمين فرو رفته بود و معطل و بى مصرف ماندند، نه كسى از آنها آبى مى كشد و نه تشنه اى از آن سيراب مى گردد (وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ).
و چه بسيار قصرهاى پرشكوه و كاخهاى سر به آسمان كشيده و به صورت زيبا گچكارى شده ويران گشتند و صاحبانش به ديار عدم شتافتند .
📚تفسیر نمونه ج 14 ص 126
❕به اين ترتيب هم مساكن پر زرق و برق و مستحكم آنها بى صاحب ماند و هم آبهايى كه مايه آبادى زمينهايشان بود.
👌جالب این است که در رواياتى كه از طرق اهل بيت علیهم السلام به ما رسيده جمله «بئر معطلة » به امامانی تفسیر شده که از حکومت کنار زده شده و در جامعه تنها مانده اند و جامعه از علومشان بهره نگرفتند ( و مصداق امام صامت شدند ) و جمله « قصر مشید » هم به علی علیه السلام تفسیر شده که مدتی زمام امر جامعه را در دست گرفت ( و مصداق امام ناطق بود )
🔸از امام موسى بن جعفر علیه السلام در تفسير جمله ؛ « وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ »مى خوانيم ؛
«چاه معطل كه از آن بهره نمى گيرند، امام خاموش، و قصر محكم سر برافراشته امام ناطق است »
📚الکافی ج 1 ص 353
👌اين تفسير در حقيقت نوعى از تشبيه است يعنى هنگامى كه امام در مسند حكومت قرار گيرد همچون قصر رفيع محكمى است ( قصر مشید ) كه از دور و نزديك ديده ها را به خود جلب مى كند و پناهگاهى براى همگان است، اما هنگامى كه از مسند حكومت دور گردد و مردم اطراف او را خالى كرده، نااهلان بجاى او بنشينند به چاه پر آبى مى ماند ( بئر معطله ) كه به دست فراموشى سپرده شود، نه تشنه كامان از آن بهره مى گيرند و نه درختان و گياهان با آن پرورش مى يابند.
🔸لذا در نقلی آمده است ؛
« امیر مومنان قصر مشید ( قصر رفیع و محکم ) است و فاطمه و فرزندانش ( سایر امامان ) بئر معطله ( چاه پر آب بدون استفاده ) بودند زیرا از ملک و حکومت کنار زده شدند »
📚معانی الاخبار ص 111
👌بنابراین مصداق چاه پر آب بدون استفاده ( بئر معطله ) یازده امام هستند که فرصت حکومت و زمامداری جامعه را به دست نیاوردند تا همگان از وجود و علمشان بهره گیرند لذا شاعر در این رابطه به زیبایی سروده است ؛
« بئر معطلة و قصر مشرف مثل لال محمد مستطرف
فالقصر مجدهم الذى لا يرتقى و البئر علمهم الذى لا ينزف
« چاه متروك و قصر برافراشته مثال زيبايى براى آل محمد است.
" قصر"، مجد و عظمت آنها است كه كسى به آن نمى رسد، و" چاه"، علم و دانش آنها است كه هرگز پايان نمى گيرد »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 894
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌اگر هم بگوییم مصداق « بئر معطله » « چاه بدون استفاده » تنها امام زمان علیه السلام است باز هم نمی توان اشکالی مطرح کرد ، زیرا آنچه باعث شد امام زمان علیه السلام مصداق « چاه پر آب بدون استفاده » شود ، و به غیبت برود ، خود مردم بودند که به عوض بهره مندی و استفاده از امام ، قصد کشتن ایشان را داشتند ، چنان که این سخن خواجه نصیرالدین طوسی مشهور است ؛
« وجود امام لطف است ، تصرف امام لطف دیگر است ، و عدم و غیبت امام بازگشت به خود ما می کند »
📚کشف المراد ص226
❕لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« همانا برای قائم پیش از آن که قیام کند غیبتی است چرا که در هراس است و حضرت اشاره به شکم خود کرد یعنی بیم کشته شدن دارد»
📚الکافی ج1 ص340
❕برخی از علما چنین مثال می زنند ؛
👌« اگر اداره برق يك شهر براى روشنايى كوچه اى، تير چراغ برقى نصب كرد و لامپى به آن زد، ولى بچه هاى كوچه با زدن سنگ لامپ را شكستند، مأموره اداره لامپ ديگرى مى زند. چنانچه مجدداً بچه ها لامپ را هم بشكنند، باز اداره برق، براى روشنايى محل اقدام به نصب لامپ ديگرى مى نمايد. حال اگر براى بار سوم بچه هاى بى ادب لامپ را شكستند، به احتمال بسيار زياد، اداره برق تمايلى به نصب مجدد لامپ ندارد، اما به خاطر خواهش بزرگترها و رفاه حال اهالى آن كوچه، ممكن است لامپ ديگرى را نصب كند. اما فكر مى كنيد اداره برق تا چه تعداد اين كار را انجام دهد؟
❕در مورد بحث ما نيز، حاكمان ستمگر، يازده چراغ هدايت را شكستند ، ( مردم هم امامان را همراهی نکردند ) خداوند نيز چراغ دوازدهم را نگه داشت تا زمانى كه مردم لياقت و آمادگى بهره گيرى از اين چراغ هدايت را پيدا كنند »
📚اصول عقائد ، قرائتی ، ص 461
🔸البته ، مردم از وجود امام غائب علیه السلام در عصر غیبت بی بهره نیستند ، و از جنبه های مختلفی از وجود ایشان بهره می برند ،چنان که پیامبر گرامی فرمود: «سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود میبرند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره میگیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره میبرند.»
📚بحار الانوار ج52 ص93
👌در دو نمایه ذیل ، فائده وجود امام غائب علیه السلام را از جنبه های مختلف بررسی کرده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2063
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2064
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.
🔸پاسخ شبهه پراکنی های معاند ؛
1⃣پاسخ به شبهه « کشتزار بودن زنان » در ذیل ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1250
2⃣پاسخ به شبهه « جواز کتک زدن زنان » ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1458
3⃣پاسخ به شبهه « جواز چند همسری برای مردان »
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2001
4⃣پاسخ به شبهه « ناقص العقل بودن زنان »
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1992
#لباس_روحانیت_لباس_شهرت
🤔#پرسش
❔آخوندها می گویند پوشیدن لباس شهرت حرام است و موجب بطلان نماز می شود در حالی که خودشان لباسی را می پوشند که لباس شهرت است و چون پیش نماز هستند هم نماز خودشان باطل است و هم نماز ماموین ❗️آیا این تناقض نیست ❕
💠#پاسخ💠
❕در روایات متعددی از پوشیدن « لباس شهرت » نهی شده است .
🔸امام حسين عليه السلام فرمود ؛
« هر كس لباس شُهرت بپوشد، خداوند، در روز قيامت، لباسى از آتش بر او مى پوشاند. »
📚الکافی ج 6 ص 445
❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« آدمى را رسوايى همين بس كه جامه اى بپوشد كه باعث انگشت نمايى او گردد يا مركبى انگشت نما سوار شود »
📚بحار الانوار ج 78 ص 252
👌و فرمود ؛
« خداوند تبارك و تعالى، لباس شهرت را دشمن مى دارد. »
📚الکافی ج 6 ص 445
❕عبّاد بن كثير به امام صادق عليه السلام وارد شد در حالى كه لباس شهرت ضخيمى پوشيده بود، حضرت فرمود: اى عبّاد! اين چه لباسى است؟ عرض كرد: اى ابا عبداللَّه! اين را براى من عيب مى دانى؟ حضرت فرمود: « آرى. رسول خدا فرمود: هركه در دنيا لباسى شهرت آور بپوشد، خداوند در روز قيامت جامه خوارى بر او بپوشاند.»
📚رجال کشی ج 2 ص 690
👌از این روایات حرمت پوشیدن لباس شهرت استفاده می شود ، لباس شهرت با توجه به مفهوم لغوی کلمه « شهرت » لباسی است که موجب انگشت نما شدن و شهره شدن و هتک و #خواری صاحب آن شود و مناسب زی و شان شخص نباشد ،
📚توضیح المسائل مراجع ، بنی هاشم ، ج 1 ص 467
🔸البته پوشیدن لباس شهرت ، اگر چه حرام است ، اما موجب بطلان نماز نمی شود ، زیرا ملازمه ای بین حرمت پوشش لباس شهرت و بطلان نماز با لباس شهرت نیست ، نماز گزار اگر لباس شهرت بپوشد کار حرام کرده است ، اما #نمازش باطل نمی شود .
📚مستمسک العروه الوثقی ج 5 ص 395
👌در گذشته مفصلا توضیح دادیم که پوشش روحانیت ، همان پوشش پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان علیهم السلام است . به خاطر این که روحانیت از پیامبر گرامی و امامان معصوم علیهم السلام ، جانشینی می کنند ، لذا برای شناخته شدن در جامعه به عنوان پاسخگوی سوالات #دینی مردم ، همان لباسی را بر تن می کنند که پیامبر گرامی و امامان معصوم معمولا بر تن می کردند ، با توجه به آن که افراد هر قشری از جامعه که وظیفه خاصی دارند ، لباس #اختصاصی برای خود انتخاب می کنند تا به آن لباس شناخته شوند ، روحانیت هم ناگزیر از لباس خاصی است که به وسیله آن از دیگر اقشار شغلی جامعه شناخته شود و چه لباسی بهتر از همان لباسی که آورنندگان دین #میپوشیدند چرا که روحانیون مبلغ آیین آنها هستند و با پوشیدن لباس آنها ، هم یاد و خاطره آن بزرگواران درجامعه تداعی می شود و هم لباس اختصاصی برای روحانیت #تعیین می شود ، توضیحات بیشتر را در ذیل بخوانید ؛
🔸https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1429
👌آیا می توان گفت لباس نظامیان یا پزشکان ، یا آتش نشانان و ... لباس شهرت است ؟ همانطور که لباس سایر #اقشار جامعه لباس شهرت نیست ، زیرا تنها موجب شناخته شدن آنان می شود نه خوار شدن و هتک آنان ، لباس روحانیت هم لباس شهرت نیست ، و تنها موجب شناخته شدن روحانیت می شود ، چرا که نه تنها این لباس موجب خواری و هتک صاحب آن نمی شود ، بلکه به خاطر انتساب لباس مذکور به پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان ، موجب شرف و آبرو صاحب آن می شود .
❕اهل بیت گرامی به صورت مطلق برای تمام مردم خصوصا در نماز توصیه به پوشش عمامه و همچنین عباء ( در نماز ) می کردند ؛
📚بحار الانوار ج 80 ص 189 باب 2
👌این بیان اهل بیت برای یاد آوری نام و خاطره آورندگان دین در جامعه بوده است که همگان خود را شبیه به آنان کنند و بهتر بتوانند از اخلاق و رفتار نیکوی آنان الگو گیری کنند ، بنابراین لباسی که یاد آور آورنندگان دین است ، لباس عزت و شرف و بزرگی است نه لباس خواری و مذمت تا مصداق لباس شهرت شود .
🔸این که برخی افراد جاهل روحانیت را به سخره می گیرند ، این سخره گرفتن به خاطر مخالفت با اصل وجودی روحانیون است نه لباس آنان ، چنان که پیامبر اسلام و پیامبران پیشین نیز از دست این افراد در امان نبودند ، تا جایی که خداوند فرمود ؛
« (با اين حال نگران نباش) جمعى از پيامبران پيش از تو را به باد استهزا گرفتند اما سرانجام آنچه را مسخره مى كردند دامانشان را گرفت (و عذاب الهى بر آنها نازل شد).»
🔸انعام 10
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.
👌اسلام می گوید در اصول دین چون باور و اعتقاد در آن شرط است تقلید کردن جایز نیست ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2137
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2138
👌اما در فروع دین چون ملاک در آن افعال و رفتار است ، تقلید کردن بر اساس یک اصل مسلم عقلایی است « رجوع جاهل به عالم » ، تفصیل سخن را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2139
👌جناب معاند ، اسلام می گوید ، صرف دعا کردن بدون تلاش و کوشش برای رفع محرومیت آنان ، کافی نیست ، تلاش و کوشش و رساندن کمک برای رفع فقر آنان و مبارزه با دولت های استعماری که ثروت های آنان را به یغما می برند و برای اهالی آنجا جز فقر و فلاکت ، چیزی باقی نمی گذارند ، تفصیل سخن را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2140
#زهد_اهل_بیت_علیهم_السلام
🤔#پرسش
❔دروغی به عنوان ساده زیستی ائمه
▫️و في الصحيح عن أبي الصباح قال سألت أبا عبد الله عن الذهب يحلى به الصبيان فقال:كان علي بن الحسين يحلي ولده ونساءه بالذهب والفضة.
▪️ودر حديث صحيح از ابوصباح وارد شده كه ميگوید: از امام صادق پرسیدم : زینت طلا برای کودکان نابالغ رواست؟ پاسخ داد: 👈🏿 امام سجاد فرزندان و بانوان خود را با زیور طلا و نقره می آراست👉🏿
⚡️حال چگونه عمامه به سرهای خائن مدعی ساده زیستی کسانی میشوند که زنان و کودکانشان در طلا و نقره غوطه ور بودند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌 متاسفانه گروهى چنين مى پندارند كه زهد اسلامى با بهره گيرى از مواهب مادّى مخالف است و اسلام سختگيرى بر خويشتن و رياضت كشيدن و ترك لذائذ دنيا را كار خوبى مى شمرد، در حالى كه چنين نيست.
❕زهد اسلامى به معناى عدم وابستگى و اسارت در چنگال مال و مقام و هوا و هوسهاست؛ نه به معناى تحريم حلال و ترك طيّبات.
👌 قرآن مجيد با صراحت در اين باره سخن گفته و مى فرمايد: « بگو چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده و همچنين روزي هاى پاكيزه را حرام كرده است؟ بگو اينها در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آورده اند و در قيامت خالص براى مؤمنان خواهد بود». ( اعراف 32)
❕در جاى ديگر در شرح اهداف بعثت پيامبر و برنامه هاى او مى فرمايد: « آنها كه از فرستاده خدا پيامبر امّى پيروى مى كنند، پيامبرى كه صفاتش را در تورات و انجيلى كه نزدشان است مى يابند و آنها را به معروف دستور مى دهد و از منكر باز مى دارد و طيّبات و اشياى پاكيزه را براى آنها #حلال مى شمرد و ناپاكي ها را تحريم مى كند و بارهاى سنگين و زنجيرهايى را كه بر آنها بود (از دوش و گردنشان) برمى دارد ... آنها رستگارانند». ( اعراف 157)
🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« زهد در دنیا به معنای نابود کردن مال و تحریم حلال نیست »
📚الکافی ج 5 ص 70
👌علی علیه السلام فرمود ؛
« تمام زهد در دو جمله از قرآن مجيد آمده است. خداوند سبحان مى فرمايد: «تا بر گذشته تأسف مخوريد و به آنچه در دست داريد دلبسته و شادمان نباشيد».
بنابراين آنكس كه بر گذشته تأسف نمى خورد و به آينده (و آنچه در دست دارد) دلبستگى ندارد هر دو طرف زهد (از آغاز تا پايان آن) را در اختيار گرفته است »
📚نهج البلاغه حکمت 439
👌بنابراین زهد اسلامی به معنای ترک دلبستگی به دنیا است ، نه ترک دنیا و استفاده نکردن از لذات و زینت های آن .
📚پیام امام امیر المومنین ، ج 8 ص 136
❕در مورد استفاده از انواع زينتها، اسلام مانند تمام موارد، حد اعتدال را انتخاب كرده است، نه مانند بعضى كه مى پندارند استفاده از زينتها و تجملات هر چند به صورت معتدل بوده باشد، مخالف زهد و پارسايى است، و نه مانند تجمل پرستانى كه غرق در زينت و تجمل مى شوند، و تن به هر گونه عمل نادرستى براى رسيدن به اين هدف نامقدس مى دهند.
❕ اگر ساختمان روح و جسم انسان را در نظر بگيريم مى بينيم كه تعليمات اسلام در اين زمينه درست هماهنگ ويژگيهاى روح انسان و ساختمان جسم او است. به گواهى روانشناسان، حس زيبايى يكى از چهار بعد روح انسانى است، كه به ضميمه حس نيكى، و حس دانايى، و حس مذهبى، ابعاد اصلى روان آدمى را تشكيل مى دهند، و معتقدند تمام زيبائيهاى ادبى، شعرى، صنايع ظريفه، و هنر به معنى واقعى همه مولود اين حس است، با وجود اين چگونه ممكن است، يك قانون صحيح، اين حس اصيل را در روح انسان خفه كند، و عواقب سوء عدم اشباع صحيح آن را ناديده بگيرد.
👌لذا در اسلام استفاده كردن از زيبائي هاى طبيعت، لباسهاى زيبا و متناسب، به كار بردن انواع عطرها، و امثال آن، نه تنها مجاز شمرده شده بلكه به آن توصيه و سفارش نيز شده است، و روايات زيادى در اين زمينه از پيشوايان مذهبى در كتب معتبر نقل شده است.
📚تفسیر نمونه ج 6 ص 151
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌اهل بیت علیهم السلام نیز از زینت های مادی ، به فراخور وضعیت اجتماعی جامعه استفاده می کردند . در تاريخ زندگى امام حسن مجتبى علیه السلام مى خوانيم هنگامى كه به نماز برمى خاست بهترين لباسهاى خود را مى پوشيد سؤال كردند چرا بهترين لباس خود را مى پوشيد؟ فرمود ؛ « خداوند زيبا است و زيبايى را دوست دارد و به همين جهت، من لباس زيبا براى راز و نياز با پروردگارم مى پوشم و هم او دستور داده است كه زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد برگيريد »
📚وسائل الشیعه ج 4 ص 455
❕البته آن بزرگواران چون امام بودند ، موظف بودند که حال اجتماعی جامعه را لحاظ کنند و متناسب با افراد ضعیف و متوسط جامعه ، خوراک و پوشش خود را قرار دهند . علی علیه السلام فرمود ؛
« خداوند پیشوایان حق را موظف ساخته است که خود را با مردم تهی دست #همسان سازند تا ناداری تهی دست او را به جوش نیاورد »
📚#الکافی ج1 ص411 _#نهج_البلاغه خطبه 209
👌و #فرمود ؛
« خداوند مرا پیشوای آفریدگان خود قرار داده است ؛ از این رو بر من واجب فرموده که درباره خودم و خورد و خوراک و پوشاکم ، همانند مردم تهی دست باشم تا فقیر به من #تاسی جوید و توانگر را هم توانگری اش به سرکشی نکشاند »
📚الکافی ج1 ص410
👌زمانی که وضعیت اقتصادی جامعه مطلوب بود ، اهل بیت نیز از زینت هایی که تهیه کردن آن برای همگان ممکن بود ، استفاده می کردند ، اما وقتی غیر این وضعیت بود ، آن بزرگواران زندگی خود را بر اساس وضعیت ضعیف جامعه تنظیم می کردند .
❕در نقلی آمده است که « سفيان ثورى می گوید نزد جعفر بن محمّد عليه السلام رفتم و ديدم كه روجامه اى از خز سياه و نيز جامه اى از خز، بر تن دارد. با شگفتى به او نگريستم. به من فرمود: «اى ثورى! تو را چه شده كه به ما [چنين] مى نگرى؟ شايد از آنچه مى بينى، تعجّب مى كنى!». گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! اين نه جامه توست و نه جامه پدرانت! فرمود: «اى ثورى! آن روزگار، زمانه فقر و تنگدستى بود و آنان به فراخور آن تنگنا و فقر عمل، مى كردند. و امروز، روزگارى است كه همه چيز به وفور يافت مى شود».
📚بحار الانوار ج 47 ص 221
👌از آنچه گذشت روشن می شود که استفاده از زیور و زینت حلال دنیا بی اشکال است و زهد به معنای ترک دنیا و لذات دنیا نیست و اهل بیت علیهم السلام نیز به فراخور وضعیت اقتصادی جامعه ، از زینت های دنیوی استفاده می کرده اند ، اگر چه هیچ گونه دل بستگی به دنیا نداشتند و زهد را به معنای دقیق کلمه در زندگی پیاده می کردند .
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد چرایی توجه مسلمین به کعبه و طواف کردن گرد آن و نماز خواندن به سوی آن را در سه نمایه ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2141
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2142
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2143
#شجاعت_امام_کاظم_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔ترس و وحشت امام موسى كاظم از احضارش توسط هارون الرشيد
"عجب امامى كه براى جانش اينقدر ميترسد و به گريه مى افتد
مگر نه اينكه اينها عاشق شهادت بودند؟
تا كى بايد دروغ اخوندها را باور كرد؟ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آنچه مورد استناد معاند قرار گرفته است ، نقلی است که در کتاب « عیون الاخبار » آمده که راوی می گوید ؛
«وقتى هارون، موسى بن جعفر عليهما السّلام را زندانى كرد، حضرت، شب هنگام، از جهت هارون در ترس بودند كه مبادا ايشان را بكشد. لذا تجديد وضو كردند و رو به قبله ايستادند و چهار ركعت نماز خواندند و سپس دست به دعا برداشته، چنين گفتند:
«يا سيّدي نجّني من حبس هارون و خلّصني من يده، يا مخلّص الشّجر من بين رمل و طين، و يا مخلّص اللّبن من بين فرث و دم، و يا مخلّص الولد من بين مشيمة و رحم و يا مخلّص النّار من الحديد و الحجر، و يا مخلّص الرّوح من بين الاحشاء و الأمعاء، خلّصني من يدي هارون».
❕راوى مى گويد: وقتى حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام اين دعاها را خواند، هارون در خواب مردى سياه پوست را ديد كه بسراغش آمده و شمشيرى در دست دارد كه از نيام بيرون كشيده و بالاى سرش ايستاده است و مىگويد: هارون! موسى بن جعفر را از حبس آزاد كن و گر نه، گردنت را با اين شمشير مىزنم.
هارون از هيبت آن مرد وحشت كرده، دربان را طلبيد و به او گفت: به زندان برو و موسى بن جعفر عليهما السّلام را آزاد كن.
🔸راوى ادامه داد: دربان به سمت زندان حركت كرد، به زندان رسيد و در زد، مأمور زندان گفت: كيست؟ گفت: خليفه، موسى بن جعفر را فراخوانده است او را بيرون بياور و آزادش كن. زندانبان فرياد زد: اى موسى! خليفه تو را فراخوانده است. حضرت موسى بن جعفر- عليهما السّلام- ترسان و نگران از جا برخاست و گفت: حتما تصميم بدى در مورد من گرفته است كه در اين دل شب مرا فراخوانده است، حضرت گريان و اندوهگين و نااميد از حيات خود، برخاست و با اندامى لرزان به نزد هارون رفت.
❕حضرت فرمود: سلام بر هارون، هارون نيز جواب سلام حضرت را داد و گفت: ترا به خدا قسم مى دهم آيا امشب دعا كرده اى؟ حضرت فرمود: بله، هارون پرسيد: چه دعايى؟ حضرت فرمود: تجديد وضوء كردم و چهار ركعت نماز خواندم و سر به آسمان بلند كردم و گفتم: يا سيّدى خلّصني من يد هارون.- و تا آخر دعا را ذكر فرمود.
هارون گفت: خداوند دعايت را مستجاب كرد، اى دربان! او را آزاد كن! سپس چند خلعت طلبيد و سه عدد از آنها را به حضرت پوشاند و اسب خود را به ايشان را گرامى داشت و احترام نمود و نديم و همدم خويش گرداند. سپس گفت: آن دعاها را برايم بخوان، حضرت آنها را به او تعليم فرمود. »
📚عیون الاخبار ج 1 ص 94
❕البته ممکن است تعبیر « هُوَ يَرْتَعِدُ فَرَائِصُه » « اعضای بدنش به لرزه افتاده بود » حال از وضعیت هارون باشد که پس از آن رویا ، دچار ترس شده بود .
👌در هر صورت این جریان که سخن از ترس و حزن و گریه امام کاظم علیه السلام به میان می آورد ، نمی تواند مورد پذیرش ما باشد .
❕ امام کاظم علیه السلام هیچگاه در برابر هارون از خود ضعفی نشان ندادند و با نهایت شدت و صلابت با او برخورد می کردند .
🔸در نقلی آمده است ؛
« امام موسی بن جعفر در یکی از کاخهای استوار و زیبای هارون که مانند آن در بغداد و جای دیگر نبود، وارد شد. هارون سرمست از قدرت گفت: این سرا چون است؟ امام بی واهمه و اعتنا از قدرت و جبروت او گفت: این سرای فاسقان است. خدای تعالی فرماید ؛ « کسانی را که در روی زمین، بی شایستگی، بر خلاف حق گردن میفرازند از آیات خود روی گردان میکنم. هر چند همه آیات را میبینند، به آن ایمان نمی آورند و اگر راه رشد را ببینند آن راه را بر نمی گزینند و اگر راه گمراهی را مشاهده کنند آن را انتخاب میکنند. (هود - ۱۱۳).
❕هارون از خشم لرزید و موجی از تشویش او را فرا گرفت. آنگاه به امام گفت: خانه از آن کیست؟ - این سرا شیعه ما را مجال است و دیگران را فتنه. - چرا صاحبخانه آن را باز پس نمیگیرد؟ - خانه را آباد از او گرفتند و تا آباد نگردد آن را پس نمی گیرد. شیعیان تو کجایند؟ و در اینجا امام سخن حق تعالی را قرائت کرد: ُ.«کافران از اهل کتاب و مشرکان جدا نبودند تا برای آنان از جانب خدای بینه ای آمد. » هارون را خشم فرا گرفت و گفت آیا ما کافرانیم؟
🔸امام فرمود نه، اما چنانکه خدای تعالی فرماید: ِ«… آنان که نعمت خدای را به کفر تبدیل کردند و پیروان خود را در سرای هلاکت جای دادند. »ابراهیم - ۲۷ - ۲۸ و اینچنین امام آشکار کرد که هارون منصب خلافت را غصب کرده و سلطنت و حکومت را، دزدیده است. این مطلب خشم هارون را بر او بر انگیخت و به هنگامی که شنید امام او را به مبارزه میطلبد و در موضعی است که در آن نرمش نیست، در سخن خود با امام به خشونت پرداخت .»
📚مناقب ج 2 ص 381
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام از داخل زندان طى نامه اى كه به هارون الرشيد نوشت، تلاش هاى شكست خورده هارون در فريفتن و شكنجه خود را ناكارآمد خوانده، متذكر شد كه اقدامهاى جبارانه او چيزى را تغيير نمى دهد.
🔸 «محمّد بن اسماعيل» مى گويد: «موسى بن جعفر عليه السّلام نامه اى از زندان براى هارون الرشيد فرستاد به اين شرح ؛ « هر يك روز آميخته به سختى كه بر من مى گذرد، يك روز آكنده از آسايش و فراخى از تو سپرى مى شود تا اينكه همگان در روزى بى پايان [براى داورى و رسيدن به پاداش يا كيفر] گرد خواهيم آمد و آنجاست كه باطل كاران زيان مى كنند »
📚تاریخ بغداد ج 13 ص 32_ کشف الغمه ج 3 ص 8 _ بحار الانوار ج 48 ص 148
👌می بینیم امام کاظم علیه السلام بدون هیچ ترسی و با نهایت صلابت و شجاعت با هارون الرشید رفتار می کرد .
❕از سوی دیگر ، اساسا چگونه می توان نسبت ترس را به امامان منصوب از جانب خداوند داد در حالی که یکی از ویژگی های آن بزرگواران« شجاع » بودن آنها می باشد .
🔷امام رضا علیه السلام فرمود:
« برای امام نشانه هایی است از جمله عالم ترین و عادل ترین و با تقواترین و حلیم ترین و شجاع ترین مردم است ...»
📚معانی الاخبار ص35 _ بحار الانوار ج25 ص116
👌امام علی علیه السلام فرمود:
« لازم است که امام شجاع ترین مردم باشد زیرا رهبر مومنان است و مومنان از او الگو می گیرند»
📚بحار الانوار ج25 ص164
👌نقلی که مورد استناد معاند قرار گرفت ، سندا ضعیف است ، در سند آن ، محمد بن علی ماجیلویه مجهول است و اگر محمد بن علی ماجیلویه القمی باشد ، توثیقی ندارد .
📚زبده المقال من معجم الرجال ، ج 2 ص 361
🔸در سند آن ارسال هم وجود دارد و اساسا راوی جریان به عنوان « رجلا » « مردی » معرفی شده است که معلوم نیست چه کسی بوده است .
👌مترجم نقل فوق هم در مورد جریان مذکور می نویسد ؛
« اين اوصاف و حالات از يك مرد الهى عادى كه دلش بياد خدا آرام گرفته، بسيار بعيد است چه برسد به مقام شامخ ولايت مطلقه الهيّه، ناچار بايد بگوئيم اين عبارات را راوى و يا بعضى نسّاخ از جانب خود براى آب و تاب دادن به قضيّه، به اصل داستان افزوده اند و يا خبر بى جزاف نيست »
📚ترجمه عیون الاخبار ، حمید رضا مستفید و علی اکبر غفاری ، ج 1 ص 189
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد چرایی صلح و بیعت امام حسن و امام حسین علیهما السلام با معاویه را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2149
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2152
👌در سند روایت فوق « علی بن الحسن التیمی » وجود دارد که مجهول و ضعیف است .
📚زبده المقال ج 2 ص 37
❕ اکثر احادیث طبی که از اهل بیت علیهم السلام نقل شده است صحت آنها مورد اعتماد نیست ، چنان که شیخ صدوق می نویسد ؛
🔸« عقیده شیعه درباره اخبار و احادیثی که درباره #طب رسیده آن است که این احادیث بر چند گونه اند ؛
1⃣برخی از آنها با نظر به آب و هوای مکه و مدینه گفته شده اند و به کار بستن آنها در دیگر شرایط آب و هوایی #درست نیست .
2⃣در برخی از آنها معصوم علیه السلام بر پایه آنچه از حال و #طبع سوال کننده می دانسته پاسخ داده و از همان موضع فراتر نرفته است ، چه این که امام بیش از آن شخص به طبع وی آگاهی داشته است .
3⃣برخی از آنها را #مخالفان با هدف زشت نمایاندن چهره مذهب در نگاه مردم در میان احادیث گنجانده اند .
4⃣در برخی از آنها #سهوی از راوی حدیث سر زده است .
5⃣در برخی از آنها بخشی از حدیث حفظ شده و بخشی دیگر #فراموش شده است .
📚اعتقادات الامامیه ص115
💠توضیح بیشتر در ذیل ؛👇
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1693
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1694
#ذبح_سوزاندن_حیوان_وطی_شده
🤔#پرسش
❔در اسلام حکمی است که اگر با حیوانی نزدیکی شود ، حیوان را باید آتش زد ❗️آیا این حکم معقول و مناسب حقوق حیوانات است ❕
💠#پاسخ💠
👌مرحوم امام ( ره ) در تحریر الوسیله خود چنین می آورد ؛
« از چيزهايى كه موجب حرمت حيوان حلال بالأصاله مى شود اين است كه انسان در «قُبُل» يا «دُبُر» او وطى نمايد اگر چه انزال نكند؛ چه انسان وطى كننده صغير باشد يا كبير، عالم باشد يا جاهل، با اختيار باشد يا اكراه بر آن شود؛ و چه حيوان وطى شده نر باشد يا ماده؛ پس به سبب اين وطى، گوشت او و گوشت نسل او كه بعد از وطى به وجود مى آيد، بنابر اقوى در نسل حيوان ماده و بنابر احتياط (واجب) در نسل حيوان نر و همچنين شير و پشم و موى آنها حرام مى باشد.
❕ حيوان وطى شده اگر از حيواناتى باشد كه خوردن آن اراده مى شود مانند گوسفند و گاو و شتر واجب است كه ذبح شده سپس سوزانده شود و وطى کننده- در صورتى كه مالك نباشد- غرامت قيمت آن را براى مالكش بپردازد و اگر حيوانى باشد كه بر پشت آن بار مى گذارند يا سوار مى شوند و خوردن آن متعارف نمى باشد مانند الاغ و قاطر و اسب، از محل وطى به شهر ديگرى برده مى شود و در آنجا فروخته مى شود. پس ثمن آن به وطى كننده داده مى شود و وطى كننده- در صورتى كه مالك نباشد- قيمت آن را غرامت مى دهد. »
📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 170
❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« کسی که با حیوانی نزدیکی کند ، شلاق زده می شود و قیمت حیوان را به صاحبش پرداخت می کند ، چرا که ( منافع ) حیوان را فاسد کرده است و آن حیوان در صورتی که گوشتش خورده می شود ، ذبح شده و لاشه آن سوزانده می شود و اگر حیوانی باشد که بر پشتش سوار می شوند ، واطی ، قیمتش را به صاحبش می دهد و تازیانه ( تعزیری ) می خورد و آن حیوان را از شهری که وطی صورت گرفته به شهر دیگر خارج می کنند و در آن شهر به فروش می رسانند »
📚التهذیب ج 10 ص 61_ الاستبصار ج 4 ص 223
👌در نقل دیگری راوی سوال می کند ؛
« گناه حیوان چیست ( که ذبح شده و لاشه اش سوزانده می شود ) ؟ امام علیه السلام فرمود ؛
« او گناهی ندارد ، اما پیامبر گرامی چنین کردند ( و چنین حکمی دادند ) و به این حکم امر کردند تا مردم بر حیوانات جرئت پیدا نکنند و نسلشان منقطع نشود »
📚وسائل الشیعه ج 28 ص 357
👌از این بیان استفاده می شود که دستور به ذبح حیوان و آتش زدن لاشه آن تنها از این جهت است که مردم دیگر به سراغ چنین عمل شنیعی نروند ، زیرا اگر بروند در این صورت هم نمی توانند از گوشت آن حیوان ارتزاق کنند و هم باید لاشه حیوان را بسوزانند .
🔸استفاده نکردن از گوشت آن حیوان و هر حیوانی که از نسل آن حیوان است موجب یک ضرر اقتصادی بزرگ برای واطی می شود و اگر واطی مالک آن حیوان نباشد هم باید غرامت را به صاحب آن حیوان بدهد ، سوزاندن لاشه آن حیوان هم موجب رسوایی بیشتر فرد واطی می شود .
❕این دو جنبه یعنی « ضرر اقتصادی » و « رسوایی بیشتر » در کنار « تنبیه خاص واطی » موجب دوری مردمان از انجام این عمل شنیع می شود ، به خاطر همین است که امام علیه السلام در فلسفه حکم مذکور « جرئت نکردن مردم بر انجام این عمل » را بیان کردند تا چنین نشود که این عمل بین مردم رواج پیدا کند و زاد و ولد و نسلشان متوقف شود .
❕خداوند مالک هر آنچه است که در عالم می باشد چنان که می فرماید ؛
« هر چه در آسمانها و زمین است از اوست»
🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126-
❗️« مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست»
🔶مائده 17- انعام 12- توبه116
🔸دستور به ذبح و سوزاندن لاشه حیوان وطی شده هم توسط مالک حقیقی آن حیوان یعنی خداوند جهت دور شدن مردم از عمل شنیع « نزدیکی با حیوانات » صادر شده است و دارای فلسفه روشنی است و قبحی در آن نیست .
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.